Learn English – Dressing up WRONG!

Hi, guys. Yeah, all right. Yeah. Oh, uh-oh. How embarrassing. I have a little problem.

سلام بچه ها. آره، باشه آره اوه، اوه چقدر شرم آور. یک مشکل کوچک دارم.

Do you know what it is? I've made a mistake today when I got dressed. My name's Ronnie.

میدونی این چیه؟ امروز وقتی لباس پوشیدم اشتباه کردم. اسم من رونی است

Sometimes in the morning when I get dressed, I do things wrong, I make mistakes because

گاهی اوقات صبح که لباس می پوشم، کارهایم را اشتباه انجام می دهم، اشتباه می کنم چون

it's so early. I mean, come on. Who wakes up that early and can get dressed properly?

خیلی زود است. منظورم این است که بی خیال. چه کسی آنقدر زود بیدار می شود و می تواند لباس مناسب بپوشد؟

Today I'm going to teach you about mistakes you make when you get dressed. Some of them

امروز در مورد اشتباهاتی که هنگام لباس پوشیدن مرتکب می شوید به شما آموزش می دهم. برخی از

are embarrassing, but I'll teach you what they mean, and what you're going to say to

آنها شرم آور هستند، اما من به شما می آموزم که چه معنایی دارند و اگر متوجه

someone if you notice an embarrassing mistake.

اشتباه شرم آور شدید به کسی بگویید.

First of all, and the most embarrassing is: "Fly is down or open". Fly? Open fly. Fly,

اول از همه، و شرم آور ترین این است: "پرواز پایین است یا باز است". پرواز؟ پرواز باز. پرواز،

airplane, fly... What? "Your barn door is open". I don't even have a barn. What are

هواپیما، پرواز... چی؟ "در انبار شما باز است". من حتی انباری هم ندارم. چی

you talking about? "Your fly is down or your fly is open." This means on your pants where

میگی تو؟ "مگس شما پایین است یا مگس شما باز است." این به این معنی است که روی شلوار

your little weenie comes out, or where you unzip your pants-zip-it means you forgot to

شما جایی که زیپ شلوارتان بیرون می‌آید، یا جایی که زیپ شلوارتان را باز می‌کنید، به این معنی است که فراموش کرده‌اید

do the zipper up or the buttons up on your pants. Maybe people can see your underwear.

زیپ یا دکمه‌های شلوارتان را بالا بکشید . شاید مردم بتوانند لباس زیر شما را ببینند.

Oh, I hope you wore underwear. Oh, god, what could you see? So, one really embarrassing

اوه، امیدوارم لباس زیر پوشیده باشید. وای خدا چی دیدی بنابراین، یک چیز واقعا شرم آور

thing that might happen to you is your fly is down, which means-zip-you didn't zip up

که ممکن است برای شما اتفاق بیفتد این است که مگس شما پایین است، به این معنی که-زیپ شلوارتان

your pants. So I would say: "Do it up." I don't want to see your tighty whities or your

را نبستید. بنابراین من می گویم: "این کار را انجام دهید." من نمی‌خواهم لباس‌های زیرین سوپرمن، ابرقهرمان شما را ببینم

superhero, Superman underwear. Or do I? Do you have Superman underwear? That would be

. یا من؟ آیا لباس زیر سوپرمن دارید؟ باحال خواهد بود

cool. Just do up your fly.

. فقط پروازت را انجام بده

We have the next word: "inside out". This is what happened to me today. True story.

ما کلمه بعدی را داریم: "درون بیرون". این چیزی است که امروز برای من اتفاق افتاد. داستان واقعی.

I went to work, woke up in the morning, I put on my shirt, and I went to work, and I

رفتم سر کار، صبح از خواب بیدار شدم، پیراهنم را پوشیدم و رفتم سر کار و

came home for lunchtime, and I noticed: Huh, my shirt is on inside out. That means that

برای ناهار آمدم خانه و متوجه شدم: خخخ، پیراهنم از داخل بیرون است. این بدان معنی

the tag is sticking out and I need to reverse my shirt. So I can say: "My shirt is inside out."

است که برچسب بیرون زده است و من باید پیراهنم را برعکس کنم . بنابراین می توانم بگویم: "پیراهن من از داخل بیرون است."

So, my mother would tell me: "Put it on properly." Which would mean I would take

بنابراین، مادرم به من می گفت: " درست بپوش." این بدان معناست که

my shirt off, and put it right side in.

من پیراهنم را در می‌آورم و آن را در سمت راست قرار می‌دهم.

Oh yeah, I've done this before, too. I've put my pants on backwards. How could...? How

اوه بله، قبلاً هم این کار را انجام داده‌ام. شلوارم را عقب انداخته ام. چگونه می تواند...؟ چگونه

could you achieve such a feat? I am pretty spectacular when it comes to getting dressed.

توانستید به چنین شاهکاری دست یابید؟ من در مورد لباس پوشیدن بسیار دیدنی هستم.

So: "My pants are on backwards." And again, you would say to the person: "Put them on

بنابراین: "شلوار من به عقب است." و دوباره به آن شخص می گویید: "آنها را به

properly." Have you ever put your pants on backwards, like not on purpose, by mistake?

درستی بپوش." آیا تا به حال شده است که شلوار خود را اشتباهاً به عقب بپوشید، انگار نه از عمد؟

I've done it. I've ridden my bicycle. I was on my bike, went to the restaurant, went to

من انجامش داده ام. من دوچرخه ام را سوار شده ام سوار دوچرخه ام شدم، رفتم رستوران، رفتم

look in my back pocket, realized my back pocket was my front pocket and went: "Yeah, these

توی جیب عقبم نگاه کنم، متوجه شدم جیب عقبم جیب جلویم است و گفتم: "آره،

are on backwards." That's funny. I hope my fly's not down.

اینها عقب هستند." جالبه. امیدوارم مگس من پایین نیاید

And children do this. Do you have a child? Your child maybe has not learned yet the right

و بچه ها این کار را می کنند. شما بچه دارید؟ شاید فرزند شما هنوز راست

and left. It's a hard concept, don't laugh at them. So, maybe your daughter's shoe is

و چپ را یاد نگرفته است. این یک مفهوم سخت است، به آنها نخندید . بنابراین، شاید کفش دختر شما

"on the wrong foot", and she kind of walks differently like a duck. And you go: "Oh,

"روی پا اشتباه است" و او مانند یک اردک متفاوت راه می رود. و میروی: "اوه،

your shoe's on the wrong foot. Put it, put the shoe on the right foot." English is so

کفشت روی پا اشتباه است، بگذار ، کفش را روی پای راست بگذار." انگلیسی بسیار

confusing because we have the right foot and the left foot, but we actually mean correct.

گیج کننده است زیرا ما پای راست و پای چپ را داریم، اما در واقع منظور ما صحیح است.

So: "Put it on the right foot", and you're like: "But I have one right foot and one left

پس: «آن را بر پای راست بگذار» و می‌گویی: «اما من یک پای راست و یک پای چپ دارم

foot." It means the correct foot.

». یعنی پای صحیح.

And you can have something "on the wrong hand". If you have mittens, okay? These are gloves,

و شما می توانید چیزی "در دست اشتباه" داشته باشید. اگر دستکش دارید، باشه؟ اینها دستکش هستند،

these are mittens. Sometimes children put the mittens on the wrong hand, so it looks

اینها دستکش هستند. گاهی اوقات بچه ها دستکش را روی دست اشتباه می گذارند، بنابراین به نظر می

like their thumbs are over here. That's funny. They're like: "Hi, I'm a crab baby." And so:

رسد که انگشت شست آنها اینجاست. جالبه. آنها مانند: "سلام، من یک بچه خرچنگ هستم." و به این ترتیب:

"His mitten is on the wrong hand." Again, we would say: "Put it on the right hand",

"دستکش او در دست اشتباه است." باز هم می گوییم: «در دست راست بگذار»

and the left one, which means the correct hand.

و دست چپ یعنی دست صحیح.

This happens to me a lot. Something has become "untied"-this is an adjective-or "undone".

این برای من خیلی اتفاق می افتد. چیزی "گشوده" شده است - این یک صفت است - یا "بازشده".

So: "My shoelace is untied/undone." This means the same. So, what you're going to do is you're

پس: «بند کفشم باز شد/باز شد». این یعنی همین. بنابراین، کاری که می‌خواهید انجام دهید این است

going to "tie it up". Now, the other thing that you can say is: "My shoelaces are undone."

که «آن را گره بزنید». حالا چیز دیگری که می توانید بگویید این است: «بند کفشم باز شد».

We're not really too worried about the grammar in this, but you would say: "Tie them up."

ما واقعاً خیلی نگران دستور زبان در این نیستیم، اما شما می‌گویید: «آنها را ببندید».

Maybe somebody at your work is quite fat or chubby and they pop the button their shirt,

ممکن است شخصی در محل کار شما کاملاً چاق یا چاق باشد و دکمه پیراهنش

or they just didn't do up the button and you can see their tummy. Eww, their hairy, hairy

را بزند یا دکمه را بالا نبرده باشد و شما بتوانید شکم او را ببینید.

tummy. You can say: "His button is undone." or: "Her button is undone." And you would

اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو می توانید بگویید: "دکمه او لغو شد." یا: "دکمه او لغو شد." و

tell the person: "Do it up."

به آن شخص می‌گویید: "این کار را انجام بده."

Oh, on the other hand, if a lady says to you... This beautiful lady, Judy Holliday, if she

آخه از طرفی اگه یه خانومی بهت بگه... این خانم خوشگل جودی هالیدی اگه

says: "My dress, please undo my dress", you say: -"Yes, ma'am." -"Why, thank you, sailor.

بگه:لباسم لطفا لباسمو در بیارید میگی: -بله خانم. -"چرا، متشکرم، ملوان.

Can't do it myself."

خودم نمی توانم این کار را انجام دهم."

This irritates the crap out of me when my sock or my pants "keep falling down". So you're

وقتی جوراب یا شلوارم "مدام پایین می‌افتد" این موضوع باعث عصبانیت من می‌شود. بنابراین شما

out, you're walking around, you got to pull them up and pull them off, or you have the

بیرون هستید، در حال راه رفتن هستید، باید آنها را بکشید و بیرون بیاورید، یا

one sock that's lost its elasticity, which mean it just falls down constantly. One sock.

یک جوراب دارید که خاصیت ارتجاعی خود را از دست داده است، به این معنی که دائماً پایین می‌افتد. یک جوراب

The other sock's cool, it's doing its job, but the other sock keeps on falling down.

جوراب دیگر خوب است، کار خود را انجام می دهد، اما جوراب دیگر به پایین افتادن ادامه می دهد.

So, you can say: -"My sock or my pants keep falling down." -"Pull it up." for the sock;

بنابراین، می توانید بگویید: -"جوراب یا شلوارم مدام پایین می آید." -"آن را به بطرف بالا بکش." برای جوراب؛

"Pull them up." for the pants. Because plants are... Plants. Pants are plural... Try saying

"آنها را بالا بکش." برای شلوار زیرا گیاهان ... گیاهان هستند. شلوار جمع است... سعی کنید

that seven times fast. Plants are plural, pants are plural. Pants, we have to use the

آن را هفت بار سریع بگویید. گیاهان جمع هستند، شلوار جمع هستند. شلوار، باید از

plural of "them". "Pull them up." Because my sock is only one, you'd say: "Pull it up."

جمع «آنها» استفاده کنیم. "آنها را بالا بکش." از آنجا که جوراب من فقط یکی است، می گویید: "آن را بالا بکش."

Be careful.

مراقب باش.

This one's kind of strange, too. If you have a shirt that buttons up like my shirt-you

این یکی هم یه جورایی عجیبه اگر پیراهنی دارید که مثل پیراهن من دکمه‌هایش را می‌بندد -

can't see-sometimes you button it and it kind of looks like this, and you go: "Oh, man,

نمی‌توانید ببینید - گاهی اوقات دکمه‌های آن را می‌زنید و شبیه این است، و می‌گویید: "اوه، مرد، امروز

what's happened to me today? I've skipped" or you can say: "I've missed a button." That

چه اتفاقی برای من افتاده است؟ من رد شدم" یا می توانید بگویید: "من یک دکمه را از دست دادم."

means that the top button is the second button, and then you kind of look... Everyone kind

یعنی دکمه بالا دکمه دوم است و بعد شما یک جورایی نگاه می کنید... همه یک

of looks crooked. So we would say: "Do it up again." So you have to undo it, do it up.

جورهایی کج به نظر می رسند. بنابراین می‌گوییم: " دوباره این کار را انجام بده." بنابراین شما باید آن را لغو کنید، آن را انجام دهید.

This irritates me. Today I saw a lovely young lady, and her tag... She had her shirt on

این مرا عصبانی می کند. امروز یک خانم جوان دوست داشتنی را دیدم و برچسب او ... پیراهنش را در

the right way. Her shirt was right side in, but her tag was sticking out. It was flipped

مسیر درست قرار داده بود. پیراهنش سمت راست بود، اما برچسبش بیرون زده بود.

out and sticking out of her shirt. Now, I wanted to just fold it back in, but you can't

بیرون زده بود و از پیراهنش بیرون زده بود. حالا، می‌خواستم آن را دوباره تا کنم،

just really go up to people and touch them. It's kind of weird, and illegal, and I don't

اما واقعاً نمی‌توانی به سمت مردم بروی و آنها را لمس کنی. این یک جور عجیب و غیرقانونی است و نمی

know what repercussions that would have. But I wanted to tuck her tag in, because I could

دانم چه عواقبی خواهد داشت. اما من می‌خواستم برچسب او را در آن بگذارم، زیرا

see it hanging out. So, if you say to someone: "Your tag is sticking out", they will say:

می‌توانستم آن را در حال آویزان کردن ببینم. بنابراین، اگر به کسی بگویید: "تگ شما بیرون زده است"، او می گوید:

"Oh", and they're going to stick it back in. Stick it in.

"اوه" و دوباره آن را می چسباند. آن را بچسبانید.

And last one, one of my favourites: "Your shirt is untucked." Did you go to a school

و آخرین مورد، یکی از موارد مورد علاقه من: "تو پیراهن باز نشده است." مدرسه ای رفتی

that had a uniform? I did. One thing I really, really, really, really hate doing is tucking

که لباس فرم داشت؟ من کردم. یکی از چیزهایی که من واقعاً، واقعاً، واقعاً از انجام دادن آن متنفرم این است

in my shirt. So that means your shirt is put inside of your massive camel toe of your pants.

که پیراهنم را بپوشم. بنابراین این بدان معنی است که پیراهن شما در داخل شتری بزرگ شلوار شما قرار می گیرد.

Oh, why do I have to draw things like this? So tucking in your shirt means you put your

آخه چرا من باید اینجور چیزا رو بکشم؟ بنابراین پوشاندن پیراهن به این معنی است که

shirt inside your pants. Okay? If your shirt is untucked, it means that your shirt is not

پیراهن خود را داخل شلوار خود قرار می دهید. باشه؟ اگر پیراهن شما گشاد است، به این معنی است که پیراهن شما

inside your pants. More comfortable, feels better, looks nicer, I think, but the school

داخل شلوار شما نیست. من فکر می کنم راحت تر، احساس بهتری دارد، زیباتر به نظر می رسد، اما مدرسه ای

that I went to was adamant: "You tuck in your shirt." Why? Does it make me smarter if I

که من در آن رفتم قاطعانه بود: "شما پیراهنت را بپوش ." چرا؟ اگر پیراهنم را بپوشم، مرا باهوش‌تر می‌کند

tuck in my shirt? Does it make my life better if I tuck in my shirt? Hell no. I am not tucking

؟ آیا اگر پیراهنم را بپوشم زندگی من را بهتر می کند؟ ابدا. من

in my shirt. This landed me a couple hours in detention, which means I had to stay after

در پیراهنم نیستم این باعث شد چند ساعت در بازداشت بمانم، یعنی مجبور شدم بعد از

school, because I didn't tuck in my shirt. It's your choice. You can tuck your shirt

مدرسه بمانم، زیرا پیراهنم را نپوشیدم. این انتخاب تو است. شما می توانید پیراهن خود را

in or you can untuck your shirt. Usually at a job, if it's a very formal office setting,

داخل آن کنید یا می توانید پیراهن خود را باز کنید. معمولاً در یک کار، اگر یک محیط اداری بسیار رسمی است

you must tuck in your shirt. If your shirt is untucked, you got to tuck it in.

، باید پیراهن خود را بپوشید. اگر پیراهن شما باز نشده است، باید آن

Have you ever had any of these embarrassing dressing mistakes happen to you? If so, let

را بپوشانید. اگر چنین است، به

me know. I'm going to go and change. See you later.

من اطلاع دهید. من میرم و عوض میکنم بعدا میبینمت.