Body Language: How to tell if someone is bored or interested!

Hi.

سلام فکر می کنم

I'm here to teach you some English, more some life skills, I think.

من اینجا هستم تا به شما چند مهارت انگلیسی و بیشتر مهارت های زندگی یاد بدهم.

One thing that's really intimidating or uncomfortable

یکی از چیزهایی که برای

as someone who's trying to speak another language

کسی که سعی می کند به زبان دیگری صحبت کند واقعاً ترسناک یا ناراحت کننده است

is when you're speaking to someone and they're

این است که وقتی با کسی صحبت می کنید و او

listening to you, sometimes you're not too

به شما گوش می دهد، گاهی اوقات شما خیلی

sure what they're feeling inside because they're not talking.

مطمئن نیستید که او در درون چه احساسی دارد، زیرا او صحبت نمی کند. .

They're like, "Oh my god, are you listening to me?

آنها می گویند "اوه خدای من، آیا به من گوش می دهی؟

Do you like this?"

آیا این را دوست داری؟"

You can't just stop your presentation or stop

شما نمی توانید فقط ارائه خود را متوقف کنید یا

what you're doing and ask them, like, "Hey,

کاری را که انجام می دهید متوقف کنید و از آنها بپرسید، "هی،

are you listening?"

گوش می کنی؟"

If you have to ask, they're probably not.

اگر باید بپرسید، احتمالاً اینطور نیستند.

But one thing that's really intimidating is let's say that you're speaking English and

اما چیزی که واقعاً ترسناک است این است که فرض کنید شما انگلیسی صحبت می کنید و

the person that is listening to you is not paying attention.

شخصی که به شما گوش می دهد توجهی نمی کند.

What do you think?

نظر شما چیست؟

You think, "Oh my god, my English is terrible,

شما فکر می کنید، "اوه خدای من، انگلیسی من وحشتناک است،

I can't speak English, the person doesn't

من نمی توانم انگلیسی صحبت کنم، آن شخص از

like what I'm saying, I can't...

چیزی که من می گویم خوشش نمی آید، من نمی توانم ...

My English is bad."

انگلیسی من بد است."

Hey, it's not you.

هی، تو نیستی

You are probably doing a really good job.

احتمالاً شما واقعاً کار خوبی انجام می دهید.

English is difficult.

انگلیسی سخت است.

It's hard to get all the verbs in the right

سخت است که تمام افعال را در

tenses and the right order and pronounce our

زمان های مناسب و ترتیب درست به دست آوریم و

crazy words in English correctly, especially, like, pronounce.

کلمات دیوانه خود را در انگلیسی به درستی تلفظ کنیم، به خصوص، مانند، تلفظ.

It's hard, it can be very intimidating, but I'm here to let you know that it's not you.

سخت است، می تواند بسیار ترسناک باشد، اما من اینجا هستم تا به شما اطلاع دهم که شما نیستید.

It could be your audience or the person that

این می تواند مخاطب شما یا شخصی باشد که

you are listening to or is listening to you.

به او گوش می دهید یا به شما گوش می دهد.

How to read your audience.

چگونه مخاطب خود را بخوانیم

So, if you read your audience, it means that

بنابراین، اگر شما مخاطبان خود را بخوانید ، به این معنی است که

you understand what your audience is thinking

without asking them, "Huh?

بدون اینکه از آنها بپرسید، "ها؟

Can you read minds?"

No.

نه.

We're going to get these clues through body language.

ما این سرنخ ها را از طریق زبان بدن دریافت خواهیم کرد.

So, there are certain things you have to look

بنابراین، موارد خاصی وجود دارد که باید

at when you're talking to people, and also

هنگام صحبت با مردم به آنها توجه کنید، و همچنین

this is going to help you be a good listener.

این به شما کمک می کند شنونده خوبی باشید.

If you follow these tips, you're going to know what to do if you actually enjoy what

اگر از این نکات پیروی کنید، می‌دانید که اگر واقعاً از

the person's saying or if you're really bored.

صحبت‌های آن شخص لذت می‌برید یا واقعاً حوصله دارید، چه کاری باید انجام دهید.

So, first one, eye contact.

بنابراین، اول، تماس چشمی.

If you're looking directly at the person, this means good things.

اگر مستقیماً به آن شخص نگاه می کنید ، این به معنای چیزهای خوبی است.

It means you're interested, it means you're having a good time, you want them to keep

به این معنی است که شما علاقه مند هستید، به این معنی است که شما اوقات خوبی را سپری می کنید، می خواهید آنها به

talking.

صحبت ادامه دهند.

If you're looking around the room and not

اگر به اطراف اتاق نگاه می کنید و

looking at them, it shows you're not interested.

به آنها نگاه نمی کنید، نشان می دهد که علاقه ای ندارید.

Head movements.

حرکات سر

I used to teach English in Japan, and Japanese

من قبلاً در ژاپن انگلیسی تدریس می کردم و ژاپنی

people, as soon as they didn't understand

ها به محض اینکه چیزی نمی فهمیدند

something would do this, complete 45-degree rotation of the head.

این کار را انجام می دادند، چرخش 45 درجه ای سر را انجام می دادند.

They didn't say they didn't understand, but I know from this movement that they don't

نگفتند متوجه نشدند اما من از این حرکت می دانم که نمی

understand.

فهمند.

But be careful.

اما مراقب باشید.

This can mean two things.

این می تواند به معنای دو چیز باشد.

One, it can mean that I'm kind of processing

یکی، ممکن است به این معنی باشد که

something if I tilt my head, or depending

اگر سرم را کج کنم ، یا بسته

on what way I tilt my head.

به اینکه سرم را به چه سمتی کج کنم، در حال پردازش چیزی هستم.

Oh, sleeping.

اوه، خواب

It can mean that I'm bored, but don't worry, we'll go through that.

این می تواند به این معنی باشد که من حوصله ام سر رفته است، اما نگران نباشید، ما از آن عبور خواهیم کرد.

Is the person smiling?

آیا فرد لبخند می زند؟

The opposite of smile is frown.

نقطه مقابل لبخند اخم است.

If someone's smiling, that's usually a good thing.

اگر کسی لبخند می زند، معمولاً چیز خوبی است.

If someone's frowning, it's never cool.

اگر کسی اخم کرده باشد، هرگز جالب نیست.

It's never cool.

هیچ وقت باحال نیست

It might mean that they disagree with you, or that they're absolutely maybe even mad

ممکن است به این معنا باشد که آنها با شما مخالف هستند، یا اینکه کاملاً ممکن است حتی

about what you're talking about.

از چیزی که شما در مورد آن صحبت می کنید عصبانی هستند.

So be careful of the frowns, or they're bored.

پس مراقب اخم ها باشید وگرنه حوصله شان سر رفته است.

Right?

درسته؟

Eyebrows.

ابرو.

These things, here, these are your eyebrows.

این چیزها، اینجا، اینها ابروهای شماست.

If they're raised, one raised, I can't do that.

اگر آنها بزرگ شوند، یکی بزرگ شود، من نمی توانم این کار را انجام دهم.

Can you do that?

آیا می توانید این کار را انجام دهید؟

One raised, one not?

یکی بزرگ شده، یکی نه؟

I can't.

من نمی توانم.

If the eyebrows are raised like this, it means...

اگه ابرو اینجوری بالا انداختن یعنی...

Oh, they're surprised, they're interested in what you're saying.

آخه تعجب میکنن به حرف شما علاقه مندن.

If one eyebrow's raised and the other isn't,

اگر یکی از ابروها بالا رفته و دیگری

like this, probably a bad thing, they'll probably

نه، احتمالاً چیز بدی است، احتمالاً

disagree with you.

با شما مخالفت خواهند کرد.

And their body position, which we'll get into later.

و وضعیت بدن آنها که بعداً به آن خواهیم پرداخت.

But basically, if they're leaning towards you, this is good.

اما اساساً، اگر آنها به سمت شما متمایل شوند، این خوب است.

But if they're back from you, or they're actually...

اما اگر آنها از شما برگشتند، یا در واقع...

Not a good thing.

چیز خوبی نیست.

Okay?

باشه؟

So let's go through the different emotions that we can have, or we can see.

بنابراین بیایید احساسات مختلفی را که می توانیم داشته باشیم یا می توانیم ببینیم مرور کنیم.

We will understand if the person agrees with

اگر آن شخص با ما موافق باشد

us, usually because they smile, and they nod

، معمولاً به این دلیل که لبخند می‌زند و

their head.

سرش را تکان می‌دهد، متوجه می‌شویم.

"Nod" is a weird word in English, spelled N-O-D, and it basically means you put your

"نوک" یک کلمه عجیب در انگلیسی است که املای آن N-O-D است و در اصل به این معنی است که شما

head up and down, like, "Yes, mm-hmm", and they smile.

سر خود را بالا و پایین می گذارید، مانند "بله، mm-hmm" و آنها لبخند می زنند.

If people disagree, they move their head from side to side.

اگر مردم مخالف باشند، سر خود را از این طرف به آن طرف می برند.

And I don't remember what that's called when

و من یادم نمی‌آید که وقتی

people do that, but they're like, "No, uh-uh-uh."

مردم این کار را انجام می‌دهند به آن چه می‌گویند، اما می‌گویند : "نه، اوه، اوه."

You can also see if people are surprised, they kind of freeze, their eyebrows go up.

همچنین می توانید ببینید که اگر مردم تعجب می کنند، به نوعی یخ می زنند، ابروهایشان بالا می رود.

Or if they're mad, if their eyebrows go together

یا اگر عصبانی هستند، اگر ابروهایشان

like this, that means they're kind of angry

اینطوری به هم می‌ریزد، به این معنی است که

with what you're saying, which is not necessarily

از حرف شما عصبانی هستند، که لزوما

a bad thing, it just means it's their emotion.

چیز بدی نیست، فقط به این معنی است که این احساسات آنهاست.

If someone disagrees with you or someone's angry at you, again, that's fine.

اگر کسی با شما مخالف است یا کسی از دست شما عصبانی است، خوب است.

Everyone can have their own opinion.

هر کس می تواند نظر خود را داشته باشد.

Don't get mad or, like, "Oh", or feel you're

عصبانی نشوید یا مثلاً «اوه» یا احساس نکنید که

not a good person, or your English isn't good

آدم خوبی نیستید یا انگلیسی شما خوب نیست

just because someone disagrees with you.

فقط به این دلیل که کسی با شما مخالف است.

That's fine.

این خوب است.

Or they get angry.

Who cares?

یا عصبانی می شوند.

چه کسی اهمیت می دهد؟

It's their anger to deal with, not yours.

این خشم آنهاست که باید با آن برخورد کرد، نه خشم شما.

You're doing a great job.

شما کار بزرگی انجام می دهید.

Let's go through what humans do when they're interested in something.

بیایید مرور کنیم که انسان ها وقتی به چیزی علاقه مند هستند چه می کنند.

You better be doing this right now.

بهتره همین الان این کار رو انجام بدی

If you're interested, like I said before, your body movement is...

اگر علاقه دارید، همانطور که قبلاً گفتم، حرکت بدن شما به این صورت است که ...

You're leaning forward, which means you're, like, you're getting right in there.

شما به جلو خم شده اید، به این معنی که شما دقیقاً به آنجا وارد می شوید.

You want to be closer to the person.

شما می خواهید به آن شخص نزدیک تر باشید.

Whereas if you're bored, your body movement's

در حالی که اگر حوصله دارید، حرکات بدنتان

further away, you're like, "Oh, back up, get

دورتر می شود، می گویید: "اوه، برگرد،

me out of here."

مرا از اینجا بیرون کن."

So leaning forward, making eye contact 100%.

بنابراین به جلو خم شوید و 100% تماس چشمی برقرار کنید.

I'm looking at you, and this means, "Hey, I'm interested in you.

من به شما نگاه می کنم، و این یعنی "هی، من به شما علاقه مندم.

Hello."

سلام."

I put "fake smile" with a question mark.

"لبخند مصنوعی" را با علامت سوال گذاشتم.

Even if they have a fake smile, they're still smiling.

حتی اگر یک لبخند ساختگی داشته باشند ، باز هم لبخند می زنند.

How do you know if the smile is fake or not?

از کجا بفهمیم لبخند تقلبی است یا نه؟

This is a fake smile.

این یک لبخند ساختگی است.

A real smile involves the eyes and your mouth.

یک لبخند واقعی چشم و دهان شما را درگیر می کند.

So, you can see, when I have a real smile, my eyes crinkle here, I get more wrinkles

بنابراین، می توانید ببینید، وقتی من یک لبخند واقعی دارم، چشمانم اینجا چروک می شود، چین و چروک هایم

here, little crinkle, wrinkle, and my mouth makes a smile.

در اینجا بیشتر می شود، چین و چروک کوچک، چین و چروک می شود و دهانم لبخند می زند.

But it doesn't matter.

اما مهم نیست.

As long as they're fake smiling, you're still in there.

تا زمانی که آنها لبخند مصنوعی دارند ، شما هنوز آنجا هستید.

Raised eyebrows.

ابروهای بالا انداخته.

This is showing, like, surprise, like, "Whoa, no way.

این نشان می دهد، مانند، تعجب، مانند، "اوه، به هیچ وجه.

What this person's telling me is interesting."

آنچه این شخص به من می گوید جالب است."

Some people might do this.

برخی افراد ممکن است این کار را انجام دهند.

They might stroke or touch their face, their

آنها ممکن است صورت،

chin, their nose, their cheek, these are your

چانه، بینی، گونه خود را نوازش کنند یا لمس کنند، اینها

cheeks, hmm, their head.

گونه های شما هستند، هوم، سر آنها.

This is a good thing.

این چیز خوبی است.

It means they're thinking about or processing what you're speaking about.

این بدان معناست که آنها در حال فکر کردن یا پردازش چیزی هستند که شما در مورد آن صحبت می کنید.

They're still paying attention to you, but they're thinking about it.

آنها هنوز به شما توجه دارند ، اما در مورد آن فکر می کنند.

It's always great to make people think.

وادار کردن مردم به فکر کردن همیشه عالی است.

Sometimes people do this, they're not praying,

گاهی مردم این کار را می کنند، نماز نمی خوانند،

they're putting their hands together, maybe

دست هایشان را روی هم می گذارند، شاید به

touching their chin.

چانه شان دست می زنند.

Again, they're considering something, they're like, "Hmm, okay."

دوباره، آنها چیزی را در نظر می گیرند، می گویند: "هوم، باشه." به

Looking up, tilting your head.

بالا نگاه می کنی، سرت را کج می کنی.

This is telling people that, "Oh, hey, I'm

این به مردم می‌گوید : "اوه، هی، دارم

processing, I'm thinking about what you're saying."

پردازش می‌کنم، دارم به آنچه می‌گویید فکر می‌کنم."

And as I said together, you tilt...

و همانطور که با هم گفتم، شما کج می‌شوید...

As I said before, you tilt your head, like, "Oh, hold on, hold on, getting this.

همانطور که قبلاً گفتم، سرتان را کج می‌کنید، مثل "اوه، صبر کنید، دست نگه دارید، این را دریافت می‌کنید.

Oh, understanding.

اوه، درک.

Yes, understand.

بله، درک کنید.

Okay."

So, a head tilt can be pretty positive at some point.

باشه."

بنابراین، شیب سر می تواند در برخی موارد بسیار مثبت باشد.

But if it's over here all the time, maybe they're sleeping.

اما اگر همیشه اینجا باشد ، شاید آنها در حال خواب هستند.

Be careful with the head tilt.

مراقب کج شدن سر باشید.

So these things show that you're interested.

بنابراین این چیزها نشان می دهد که شما علاقه مند هستید.

As a listener, you will do these things subconsciously.

به عنوان یک شنونده، این کارها را ناخودآگاه انجام خواهید داد.

So you're not going to say, "Okay, body lean forward, I like this person."

بنابراین قرار نیست بگویید: "باشه، بدن را به جلو خم کن، من این شخص را دوست دارم."

Or, "Make sure you look at their eyes."

یا "مطمئن شوید که به چشمان آنها نگاه می کنید."

It's amazing what our brain does, so delicious,

این شگفت انگیز است که مغز ما چه می کند، بسیار خوشمزه،

is it actually does these things without us

این است که در واقع این کارها را بدون اینکه ما

knowing it.

So, if you're like, "Hmm, oh, oops, I guess I'm thinking about this."

بدانیم انجام می دهد.

بنابراین، اگر می‌گویید: «هوم، اوه، اوه، حدس می‌زنم دارم به این موضوع فکر می‌کنم».

It's subconscious things that we do.

این کارهای ناخودآگاهی است که ما انجام می دهیم.

Let's go on to the bored part.

بیایید به قسمت خسته کننده برویم.

Do you get bored at presentations, or in meetings,

آیا در سخنرانی ها، یا در جلسات

or at your job, when someone's, "Yep, yep,

یا در محل کار خود، زمانی که کسی می گوید "بله، بله،

yep."

Or this video...

بله" خسته می شوید.

یا این ویدیو...

No, do not get bored in this video.

نه در این ویدیو خسته نباشید.

If you're bored, turn it off, go, bye.

اگه حوصله داری خاموشش کن برو خداحافظ

Here's a good word in English, "squirm".

در اینجا یک کلمه خوب در انگلیسی، "squirm" وجود دارد.

It rhymes with the word "worm".

با کلمه "کرم" هم قافیه است.

Squirm, worm.

خم شدن، کرم.

If you squirm, it means you move around a lot.

اگر خم می شوید، به این معنی است که زیاد حرکت می کنید.

Not like this, maybe you're having a dance in your chair, that's fine, that's cool.

نه اینجوری، شاید داری روی صندلیت میرقصی، خیلی خوبه، عالیه.

But if you're bored, you're not intent on

اما اگر حوصله‌تان سر رفته، قصد ندارید

looking at someone or interested, you're going

به کسی نگاه کنید یا علاقه‌مند باشید، می‌خواهید

to move around, you know, like, switch your legs over, pick your teeth.

در اطراف حرکت کنید، می‌دانید، مثلاً پاهایتان را عوض کنید، دندان‌هایتان را بردارید.

So moving around a lot is an indication that the

بنابراین زیاد جابجایی نشان می دهد که

people are getting, we say "antsy", they're...

مردم در حال گرفتن هستند، ما می گوییم "آنسی"، آنها هستند...

They want to leave, they're not interested.

آنها می خواهند بروند، آنها علاقه ای ندارند.

I talked before about body position.

قبلا در مورد وضعیت بدن صحبت کردم.

If they completely change their body position

اگر آنها کاملاً وضعیت بدن خود را

towards you, show them their shoulder or their

نسبت به شما تغییر دهند، شانه یا

back, you know right away, like, "Oh, I'm losing this audience.

پشت خود را به آنها نشان دهید، بلافاصله می دانید، مانند "اوه، من این مخاطب را از دست می دهم.

Got to do something."

باید کاری انجام داد."

So body position's facing forward and leaned forward is good.

بنابراین وضعیت بدن رو به جلو و خمیده به جلو خوب است.

Anytime people are going to the side or the back, no, not a good thing for you.

هر زمان که مردم به پهلو یا عقب می روند، نه، چیز خوبی برای شما نیست.

Hey, if you're bored, do that, just completely, like, yeah, whatever.

سلام، اگر حوصله دارید، این کار را به طور کامل انجام دهید، مانند، بله، هر چه باشد.

Uh-huh, okay.

اوه، باشه

You turn away.

شما دور می شوید.

Here's a weird word in English, too, "slump".

در اینجا یک کلمه عجیب و غریب در انگلیسی نیز وجود دارد، "slump".

Slump basically means your posture's not upright,

اسلپ اساساً به این معنی است که وضعیت شما قائم نیست،

your shoulders are like this, and you're like...

شانه های شما این گونه هستند ، و شما مانند...

Kind of, like, falling into yourself.

یک جورهایی، مانند، افتادن در خودتان.

You can slump in a chair, means you're not sitting up straight.

شما می توانید روی صندلی بخوابید، یعنی صاف نمی نشینید.

When you're sitting up straight, you're paying

وقتی صاف می نشینید،

attention, like in school, but if you slump,

مثل مدرسه حواستان هست، اما اگر افت کنید،

you're like, "Oh, I don't care", or "flop down".

مثل "اوه، من اهمیتی نمی دهم" یا "فلوپ پایین" می گویید.

This is a fun word, too, even to say it, "flop down".

این یک کلمه سرگرم کننده است، حتی برای گفتن آن، "Flop down".

If you flop down in a seat, it's like you're a jellyfish sitting down.

اگر روی صندلی به زمین بیفتید، مثل این است که یک چتر دریایی نشسته اید.

It's like you're showing the person, like, "I don't even want to be here.

مثل این است که شما به آن شخص نشان می دهید، مثلاً "من حتی نمی خواهم اینجا باشم.

What are you talking about?"

در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟"

Like...

مثل...

Okay?

Anyway, yeah, sometimes when you're bored,

باشه؟

به هر حال، آره، گاهی اوقات که حوصله ات سر می رود،

you turn your head to one side, you're looking

سرت را به یک طرف می گردانی،

at something else or you tilt your head.

به چیز دیگری نگاه می کنی یا سرت را کج می کنی.

If you tilt your head for a little bit and

اگر کمی سر خود را کج کنید و

your eyes go up, you're thinking, but if you

چشمانتان به سمت بالا رفت، در حال فکر کردن هستید، اما اگر

tilt your head for a long time, oh, uh-oh, you've lost the person.

برای مدت طولانی سر خود را کج کنید، اوه، اوه، آن شخص را از دست داده اید.

They are daydreaming, they are in la-la land

آنها رویاپردازی می کنند، در لالا لند هستند و به این

thinking about what they're going to eat at

فکر می کنند که قرار است در

snack time.

زمان میان وعده چه بخورند.

So, the head tilt for a long time, that short time is okay.

بنابراین، کج شدن سر برای مدت طولانی، آن زمان کوتاه مشکلی ندارد.

Uh-oh, yeah, they're sleeping.

اوه، آره، اونا خوابن

Yeah, they're gone.

آره رفتند

Or they kind of...

یا یه جورایی...

Oh, if their eyes close, oh, and then open, they're on their way to sleep as well.

آه، اگه چشماشون بسته بشه، آه، و بعد باز بشه، تو راه خواب هم هستن.

And a big one, they're not even making eye contact anymore.

و یک مورد بزرگ، آنها حتی دیگر تماس چشمی برقرار نمی کنند.

You know you've got to draw them back in.

شما می دانید که باید آنها را دوباره به داخل بکشید.

How do you do that?

چگونه این کار را انجام می دهید؟

How do you draw people back in once you've lost them?

وقتی مردم را از دست دادید، چگونه می‌توانید آنها را دوباره به داخل بکشید؟

First is voice.

اول صدا است.

You have to speak loudly, and you also have to do things like change your voice.

شما باید با صدای بلند صحبت کنید و همچنین باید کارهایی مانند تغییر صدای خود را انجام دهید.

You can't just be like this the whole time.

شما نمی توانید همیشه اینگونه باشید. به

As interesting as this lesson is, if I spoke

همان اندازه که این درس جالب است، اگر من

like this to you, you're going to get bored,

اینطور با شما صحبت کنم، خسته خواهید شد،

so you need variation in your voice.

بنابراین به تنوع در صدای خود نیاز دارید.

You need to, like, oh, this is exciting, move around a lot.

شما باید، مثلاً، آه، این هیجان انگیز است، زیاد حرکت کنید.

You know, have fun.

میدونی خوش باش

Do a little dance.

People love it when you dance.

کمی رقص کن

مردم وقتی می رقصند دوست دارند.

Even if you're a bad dancer, it doesn't matter, just go.

حتی اگر رقصنده بدی باشی، مهم نیست، فقط برو.

Just dance, dance, dance, dance, dance, okay, okay.

فقط برقص، برقص، برقص، برقص، برقص، باشه، باشه.

If people fidget, "fidget" means they play with stuff, okay?

اگر مردم بی قراری می کنند، «فیجت» یعنی با چیزهایی بازی می کنند، خوب؟

It's a weird word in English, too.

در انگلیسی هم کلمه عجیبی است.

Fidget means you're playing with stuff, you're

فیجت یعنی داری با چیزها بازی میکنی،

playing with your glasses, taking them off,

با عینکت بازی میکنی، عینکتو برمیداری،

checking your...

چک میکنی...

Playing with your jewelry, you know, picking your teeth, grooming your...

با جواهراتت بازی میکنی، میدونی، دندوناتو میچینی، آروم میکنی...

Oh, just let me get my mirror out and do my hair.

اوه، فقط اجازه بده من رو بیارم. آینه کنم و موهایم را اصلاح کنم.

If people are doing their hair or their makeup,

اگر مردم در حال آرایش مو یا آرایش خود هستند،

first of all, they're rude, and second of

اول از همه، آنها بی ادب هستند، و دوم

all, they're really bored, okay?

اینکه، آنها واقعاً حوصله دارند، خوب؟

They might have, like, oh, hold on, something in my tooth, that's fine.

آنها ممکن است، مانند، اوه، نگه دارید، چیزی در دندان من داشته باشند، خوب است.

But if it's a prolonged grooming session, go to the bathroom.

اما اگر یک جلسه نظافت طولانی است ، به دستشویی بروید.

This is a really interesting one that I found when I was researching this.

این یک مورد واقعا جالب است که وقتی در حال تحقیق در مورد آن بودم متوجه شدم.

If people start to massage themselves, not

اگر مردم شروع به ماساژ دادن خود کنند، نه

down there, they're not having a little wank

در پایین، در جلسه خود کمی انک نخواهند داشت،

in their session, unless that's what you want

مگر اینکه شما بخواهید این کار را

them to do, but if people start, like, you

انجام دهند، اما اگر مردم شروع کنند، مانند، می

know, rubbing their necks or doing one of

دانید، مالیدن گردن خود یا انجام یکی از

these, rolling their heads, any kind of massage,

این موارد ، چرخاندن سر ، هر نوع ماساژ ،

people are trying to comfort themselves because they're bored.

مردم سعی می کنند خود را آرام کنند زیرا حوصله شان سر رفته است.

So, if you see people, like, you know, cracking

بنابراین، اگر می‌بینید که افرادی مانند، می‌دانید که

their backs, I do that a lot, this is telling

پشت خود را ترک می‌کنند، من این کار را زیاد انجام می‌دهم، این به

you, like, oh, it's time to wrap it up, let's go.

شما می‌گوید، اوه، وقت آن است که آن را جمع کنید، بیایید برویم.

People are getting bored, they're losing their interest.

مردم خسته می شوند، علاقه خود را از دست می دهند.

And then the last one can happen a lot, confusion.

و سپس آخرین مورد ممکن است بسیار اتفاق بیفتد، سردرگمی.

Maybe I'm confusing you, maybe.

شاید من شما را گیج می کنم، شاید.

Maybe you're not making sense with your English sentence.

شاید شما با جمله انگلیسی خود منطقی نیستید.

Maybe what you're saying is good, but because

شاید آنچه شما می گویید خوب باشد، اما از آنجایی که

you're not a native speaker of English, you're

شما زبان مادری انگلیسی نیستید،

just beginning to learn English.

تازه شروع به یادگیری زبان انگلیسی کرده اید.

Maybe what you're saying is not right, that's

شاید چیزی که شما می گویید درست نباشد،

okay, you can make mistakes, but you have

اشکالی ندارد، ممکن است اشتباه کنید، اما

to be aware of the audience.

باید حواستان به مخاطب باشد.

If the person you're talking to, like, kind of tilts their head and raises one eyebrow

اگر فردی که با او صحبت می کنید، مثلاً سرش را کج کند و یک ابرو را بالا بیاورد

and not the other, this is showing the person that they're confused.

و ابروی دیگر را بالا نبرد، این به او نشان می دهد که گیج شده است.

Another thing that they do is they scan the room.

کار دیگری که انجام می دهند این است که اتاق را اسکن می کنند.

Beep, beep.

بوق، بیپ

No, "scan the room" means you look quickly around the room to see if other people are

نه، "اسکن اتاق" به این معنی است که شما به سرعت به اطراف اتاق نگاه می کنید تا ببینید آیا افراد دیگر

bored, too, or confused.

نیز خسته شده اند یا گیج شده اند.

So, if you're telling me something and I'm not sure what you're talking about, I will

بنابراین، اگر شما چیزی به من می گویید و من مطمئن نیستم که در مورد چه چیزی صحبت می کنید،

look to the other human to be, like, does this person get it?

به انسان دیگر نگاه خواهم کرد که مثلاً آیا این شخص آن را متوجه می شود؟

So, if I see that the other person's confused,

بنابراین، اگر ببینم طرف مقابل گیج شده است،

I feel justified in my confusion, like, do

در سردرگمی خود احساس توجیه می کنم ، مثلاً آیا

you understand this?

این را می فهمید؟

I don't...

من نه ...

I don't...

Oh, yes.

من ...

اوه ، بله.

I don't get it.

من آن را نمی فهمم.

So, the...

بنابراین،

When people look around at other people's reactions, you know something funky's going

وقتی مردم به واکنش‌های دیگران به اطراف نگاه می‌کنند ، می‌دانید که چیز بدی در

on, and funky isn't usually good.

حال وقوع است، و بد بو معمولاً خوب نیست.

So, when you're speaking, doing presentations

بنابراین، هنگامی که در حال صحبت کردن هستید، در محل کار خود سخنرانی انجام می دهید،

at work, look out for these nonverbal body

به این

movement cues.

نشانه های حرکتی غیرکلامی بدن توجه کنید.

If you're the listener, try and pay attention to what you're doing.

اگر شنونده هستید، سعی کنید به کاری که انجام می دهید توجه کنید.

If you're interested, think about...

اگر علاقه دارید، به این فکر کنید...

Oh, oh, hold on.

اوه، اوه، دست نگه دارید.

I'm touching my mouth.

دارم دست میکشم به دهنم

I'm interested.

من علاقه مند هستم.

See what happens.

ببین چی میشه

I think I have something there.

فکر کنم یه چیزی اونجا دارم

Okay.

باشه

If you need help with English, my name's Ronnie.

اگر در مورد زبان انگلیسی به کمک نیاز دارید ، اسم من رونی است.

I have private English lessons online, englishwithronnie.com.

من کلاس های خصوصی انگلیسی آنلاین، englishwithronnie.com دارم.

We can hang out, do some classes.

می‌توانیم دور هم باشیم، کلاس‌ها را انجام دهیم.

And I hope whatever you have to do, presentations,

و امیدوارم هر کاری که باید انجام دهید، ارائه،

speaking to people, English is not your first

صحبت با مردم، انگلیسی زبان اول شما نباشد

language.

.

Go easy on yourself.

خودت راحت برو

You're going to make mistakes, that's fine.

شما اشتباه خواهید کرد ، خوب است.

Learn from your mistakes, build your confidence, and you can do it.

از اشتباهات خود درس بگیرید، اعتماد به نفس خود را تقویت کنید و می توانید آن را انجام دهید.

All right.

I've got to go now.

بسیار خوب.

الان باید برم

I'm getting bored of myself.

دارم از خودم خسته میشم

See ya.

ببینمت