Medical Vocabulary for English Learners

Hello, my name is Emma, and in today's video I'm going to talk to you about medical vocabulary.

سلام اسم من اِما است و در ویدیوی امروز قصد دارم در مورد واژگان پزشکی با شما صحبت کنم.

So, this vocabulary is very good if you - it's very good to know if you like to watch TV

بنابراین، این واژگان بسیار خوب است اگر شما - خیلی خوب است بدانید که آیا دوست دارید برنامه‌های

shows or movies that have - you know, that are about medical dramas or about doctors

تلویزیونی یا فیلم‌هایی را تماشا کنید - می‌دانید که درباره درام‌های پزشکی یا درباره پزشکان

or about what happens in a hospital.

یا در مورد اتفاقاتی که در یک بیمارستان می‌افتد هستند.

I love those kind of TV shows, so these are expressions that are helpful for that.

من آن نوع برنامه های تلویزیونی را دوست دارم، بنابراین این عباراتی هستند که برای آن مفید هستند.

They're also very good for when you're watching the news or reading the newspaper because

آنها همچنین برای زمانی که اخبار تماشا می کنید یا روزنامه می خوانید بسیار خوب هستند، زیرا

these expressions do come up a lot, or if you work or are ever in a hospital.

این عبارات زیاد به میان می آیند، یا اگر کار می کنید یا همیشه در بیمارستان هستید.

So, these expressions are great ones to know when you're talking about medical English.

بنابراین، وقتی در مورد انگلیسی پزشکی صحبت می کنید، این عبارات عالی هستند.

So, let's get started with some of our expressions.

بنابراین، اجازه دهید با برخی از عبارات خود شروع کنیم.

The first I want to talk about is the word "condition".

اولین چیزی که می خواهم در مورد آن صحبت کنم کلمه "شرط" است.

When we're talking about medicine, we are often talking about "condition", okay?

وقتی در مورد پزشکی صحبت می کنیم، اغلب در مورد "شرایط" صحبت می کنیم، خوب؟

By "condition", I mean how somebody is doing.

منظور من از "شرط" این است که کسی چگونه است.

So you might have somebody doing well, you might have somebody who is not doing well,

بنابراین ممکن است کسی را داشته باشید که حالش خوب است، ممکن است کسی را داشته باشید که

who is very sick, so when we're talking about how a person is in terms of their medical

حالش خوب نیست، خیلی بیمار است، بنابراین وقتی در مورد وضعیت یک فرد از نظر وضعیت پزشکی

status, we can talk about their "condition".

صحبت می کنیم، می توانیم در مورد "وضعیت" او صحبت کنیم.

So, I have a bunch of different expressions that have to do with "conditions" when we're

بنابراین، وقتی در مورد واژگان پزشکی صحبت می کنیم، من یکسری عبارات مختلف دارم که با "شرایط" مرتبط است

talking about medical vocabulary.

.

So, one condition we can talk about is "unconscious".

بنابراین، یکی از شرایطی که می توانیم در مورد آن صحبت کنیم، "ناخودآگاه" است.

"Unconscious".

"ناخودآگاه".

I want you to notice that we have "un" at the beginning.

من می خواهم توجه داشته باشید که ما در ابتدا "un" داریم .

"Un" means "not", or it can mean "not" in this case, it is "not".

«Un» به معنای «نه» است، یا می تواند به معنای «نه» در این صورت باشد، «نه» است.

"Not conscious".

"آگاه نیست".

Unconscious.

ناخودآگاه.

So it's three syllables and when someone is unconscious, it means that they've been injured

بنابراین سه هجا است و وقتی کسی بیهوش است به این معنی است که به نوعی مجروح شده است

somehow, maybe something hit their head, maybe they had a heart attack or a stroke, so something

، ممکن است چیزی به سرش اصابت کرده باشد، ممکن است سکته قلبی یا سکته داشته باشد، بنابراین

bad has happened to this person and their brain is not working as it normally does.

اتفاق بدی برای این شخص افتاده است و مغزش کار نمی کند. همانطور که به طور معمول انجام می دهد.

So, a person who is unconscious might seem asleep, okay?

بنابراین، فردی که بیهوش است ممکن است خواب به نظر برسد ، خوب؟

Maybe their eyes are closed, but they're still alive, and they're not sleeping, they're just

شاید چشمانشان بسته باشد، اما هنوز زنده هستند و نمی خوابند، فقط

very, very sick.

خیلی خیلی مریض هستند.

So, when you're unconscious, you might seem asleep but the difference is that when you're

بنابراین، وقتی بیهوش هستید، ممکن است به نظر برسید که خوابیده اید، اما تفاوت این است که وقتی

sleeping, you can wake up.

خواب هستید، می توانید بیدار شوید.

When you're unconscious, you're not waking up, okay?

وقتی بیهوشی، بیدار نمیشی ، باشه؟

So we often talk about unconscious.

بنابراین ما اغلب در مورد ناخودآگاه صحبت می کنیم.

What's the opposite of unconscious?

متضاد ناخودآگاه چیست؟

Well, that's "conscious".

خوب، این "آگاهانه" است.

Right now, I am conscious.

در حال حاضر، من هوشیار هستم.

I'm not unconscious.

من بیهوش نیستم

I'm moving, I'm talking, I'm alert, so I'm conscious.

من حرکت می کنم، من صحبت می کنم، من هوشیار هستم، بنابراین من هوشیار هستم.

If you're watching this, you too are conscious, so we have unconscious and conscious.

اگر این را تماشا می کنید، شما هم هوشیار هستید، پس ما ناخودآگاه و خودآگاه داریم.

Now, if somebody is unconscious and they are very lucky and they start to get better, they

حال، اگر کسی بیهوش باشد و بسیار خوش شانس باشد و شروع به بهبود کند، می

can "regain consciousness".

تواند "به هوش بیاید".

So this means they can wake up from being unconscious.

بنابراین این بدان معناست که آنها می توانند از بیهوشی بیدار شوند .

They can become alert and they can become responsive.

آنها می توانند هوشیار شوند و می توانند پاسخگو باشند.

So, so far, we have the words "unconscious" and "regained consciousness" or "conscious".

پس تا اینجا واژه های «ناخودآگاه» و «به هوش آمد» یا «هوشیار» را داریم.

What are some other conditions we might talk about, or you might hear on a medical TV show

برخی از شرایط دیگر که ممکن است در مورد آنها صحبت کنیم ، یا ممکن است برای مثال در یک برنامه تلویزیونی پزشکی بشنوید،

for example?

چیست؟

Well, you might hear about "critical condition", "serious condition", or "stable condition".

خوب، ممکن است در مورد "وضعیت بحرانی"، "وضعیت جدی" یا "وضعیت پایدار" بشنوید.

So, what do those words mean?

بنابراین، این کلمات به چه معنا هستند؟

We use them a lot in English.

ما از آنها در زبان انگلیسی بسیار استفاده می کنیم.

If someone is in critical condition, it means it's very, very serious.

اگر فردی در شرایط بحرانی باشد، به این معنی است که بسیار بسیار جدی است.

They are very, very sick, okay?

اونا خیلی خیلی مریضن، باشه؟

And there is a very good possibility that they may die.

و احتمال بسیار خوبی وجود دارد که ممکن است بمیرند.

So, if somebody is in critical condition, it does not look good for them, okay?

بنابراین، اگر کسی در شرایط بحرانی باشد، برای او خوب به نظر نمی رسد، باشه؟

There's a good possibility they might die because they are very, very ill.

این احتمال وجود دارد که بمیرند زیرا بسیار بسیار بیمار هستند.

So, in the newspapers, they often, after an emergency happens, the newspaper will often

بنابراین، در روزنامه ها، اغلب، پس از وقوع یک وضعیت اضطراری، روزنامه اغلب

say, you know, this person is in critical condition, and it means they're very, very

می گویند، می دانید، این شخص در وضعیت بحرانی است، و این بدان معنی است که او بسیار بسیار

sick and we don't know if they will live.

بیمار است و ما نمی دانیم که آیا او زنده خواهد شد یا خیر. .

A little bit less serious than critical is in "serious condition".

کمی کمتر از وضعیت بحرانی در "وضعیت جدی" است.

If someone is in serious condition, they're very, very sick, or very ill as well, but

اگر کسی در شرایط وخیم باشد ، خیلی خیلی مریض یا خیلی مریض است، اما

it's... we don't know what's going to happen.

این... ما نمی دانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد.

Maybe they're going to get better, maybe they're not going to get better.

شاید بهتر شوند، شاید بهتر نشوند.

We don't know, because right now, they're very, very sick and it could go either way,

ما نمی دانیم، زیرا در حال حاضر، آنها بسیار بسیار مریض هستند و ممکن است به هر طریقی پیش برود،

okay?

باشه؟

Maybe they survive, maybe they don't.

شاید زنده بمانند، شاید هم نتوانند.

So in serious condition, it's kind of more of a question mark, okay?

بنابراین در شرایط وخیم، بیشتر یک علامت سوال است، خوب؟

It could go either way.

در هر صورت میتوانست برود.

There's a good possibility the person will survive or not.

این احتمال وجود دارد که فرد زنده بماند یا نه.

So, "critical condition", "serious condition", you might also hear about "stable condition".

بنابراین، "وضعیت بحرانی"، "وضعیت جدی" ، ممکن است در مورد "وضعیت پایدار" نیز بشنوید.

Stable condition means that a person and their sickness is not changing, okay?

شرایط پایدار به این معنی است که یک فرد و بیماری او تغییر نمی کند، خوب است؟

So, they are not getting worse.

بنابراین، آنها بدتر نمی شوند.

They are stable.

آنها پایدار هستند.

So, they are not, you know, when emergencies happen, you want a person to be in stable

بنابراین، آنها نیستند، می دانید، وقتی شرایط اضطراری اتفاق می افتد، می خواهید یک فرد در

condition.

وضعیت پایدار باشد.

That's a good condition to be in, because they're not getting worse.

این شرایط خوبی برای حضور است، زیرا آنها بدتر نمی شوند.

We also have two expressions here, or three expressions, about conditions.

همچنین در اینجا دو عبارت یا سه عبارت در مورد شرایط داریم.

So, sometimes you might hear somebody talk about "taking a turn for the worse".

بنابراین، گاهی اوقات ممکن است بشنوید که کسی در مورد "به سمت بدتر شدن" صحبت می کند.

What does it mean to take a turn for the worse?

بدتر شدن به چه معناست؟

Do you think that's a good thing or a bad thing?

به نظر شما این چیز خوبی است یا بد؟

When someone takes a turn for the worse, it's a bad thing.

وقتی کسی رو به وخامت می‌گذارد، چیز بدی است.

It means that you thought they were going to get better, but they're not, unfortunately.

این بدان معناست که شما فکر می کردید که آنها بهتر خواهند شد، اما متاسفانه اینطور نیست.

So, taking a turn for the worse means a person's condition is getting worse.

بنابراین، بدتر شدن وضعیت به معنای بدتر شدن وضعیت فرد است.

It's not getting better.

بهتر نمی شود.

And we use "take a turn" when we're more surprised about it, okay?

و وقتی بیشتر از آن متعجب می شویم از "نوبت بگیر" استفاده می کنیم ، خوب؟

So, you know, "How's Peter doing?"

بنابراین، می دانید، "حال پیتر چطور است؟"

"Oh, you know, he's taken a turn for the worse, unfortunately", okay?

"اوه، می دانی، او بدتر شده است، متاسفانه"، باشه؟

Our next expression: "Going to make it".

عبارت بعدی ما: "می روم تا آن را بسازم".

So, we often say this to mean somebody's going to live, okay?

بنابراین، ما اغلب این را به این معنا می گوییم که کسی قرار است زندگی کند، خوب؟

So, after an emergency, if you say, you know, "He's going to make it", that's very good.

بنابراین، پس از یک موقعیت اضطراری، اگر بگویید، "او می تواند آن را انجام دهد"، بسیار خوب است.

He's going to live.

او قرار است زندگی کند.

He's going to make it.

او قرار است آن را بسازد.

Now, the opposite of this is "He's not going to make it".

حال، نقطه مقابل این «او نمی‌خواهد» است.

Not going to make it.

قرار نیست آن را بسازد.

"Not going to make it" means the person or animal or whatever it is is going to die.

«عدم ساختن» یعنی شخص یا حیوان یا هر چیزی که هست بمیرد.

So, "make it" means live, "not make it" means death.

پس «ساختن» به معنای زنده بودن، «عدم ساختن» به معنای مرگ است.

So, in a hospital TV show, "going to make it" is always a positive thing.

بنابراین، در یک برنامه تلویزیونی بیمارستانی، "توسعه آن" همیشه یک چیز مثبت است.

All the doctors get really happy when they see that, or the family does, and "not going

همه پزشکان با دیدن این موضوع واقعا خوشحال می شوند ، یا خانواده آن را می بینند، و "عدم موفقیت

to make it" is a way to say the person is not going to survive.

" راهی است برای گفتن اینکه فرد زنده نمی ماند.

So, here're some expressions.

بنابراین، در اینجا برخی از عبارات وجود دارد.

Now, let's look at some more.

حال، بیایید به برخی دیگر نگاه کنیم.

Okay, so the next word you might hear in a hospital, if you work there, or you're watching

خوب، پس کلمه بعدی که ممکن است در بیمارستان بشنوید، اگر در آنجا کار می کنید، یا در حال تماشای

a medical TV show, is the word "vitals", okay?

یک برنامه تلویزیونی پزشکی هستید، آیا کلمه "حیاتی" خوب است؟

It took me a long time to understand what vitals were because I heard the word all the

زمان زیادی طول کشید تا بفهمم چه چیزهای حیاتی هستند، زیرا همیشه این کلمه را می شنیدم

time, but I didn't actually understand what it was.

، اما در واقع نمی فهمیدم چیست.

So, what vitals are is when we talk of vitals, we're talking mainly about four different

بنابراین، آنچه حیاتی است این است که وقتی از حیاتی ها صحبت می کنیم، عمدتاً در مورد چهار چیز مختلف صحبت می کنیم

things.

.

We're talking about a person's temperature; so do they have a fever, what's their temperature?

ما در مورد دمای یک فرد صحبت می کنیم. پس آیا آنها تب دارند، دمای آنها چقدر است؟

Are they too cold?

آیا آنها خیلی سرد هستند؟

Are they too hot?

آیا آنها خیلی گرم هستند؟

We're talking about their breathing, okay?

ما در مورد تنفس آنها صحبت می کنیم، خوب؟

Are they breathing too fast, or too slow?

آیا آنها خیلی سریع نفس می کشند یا خیلی کند؟

You know, are they having problems with their breathing?

می دانید، آیا آنها با تنفس خود مشکل دارند ؟

We're talking about their pulse, okay?

ما در مورد نبض آنها صحبت می کنیم، خوب؟

And we're talking about their blood pressure.

و ما در مورد فشار خون آنها صحبت می کنیم.

So these are the four things that we usually are talking about when we are talking about

بنابراین این چهار موردی است که ما معمولاً در مورد موارد حیاتی صحبت می کنیم

vitals.

.

So, in a hospital, you'll hear about the nurses, the nurses often will take a person's vitals

بنابراین، در یک بیمارستان، شما در مورد پرستاران خواهید شنید ، پرستاران اغلب موارد حیاتی یک فرد را می گیرند،

okay?

خوب است؟

So, they'll take the patient's vitals to make sure that the person is okay.

بنابراین، آنها اطلاعات حیاتی بیمار را می گیرند تا مطمئن شوند که حال آن شخص خوب است.

So, we've covered vitals.

بنابراین، ما موارد حیاتی را پوشش داده ایم.

The next expression I wanted to cover, or the next word, is "diagnosis".

عبارت بعدی که می خواستم بنویسم یا کلمه بعدی «تشخیص» است.

Diagnosis, okay.

تشخیص، باشه

So, what is a diagnosis?

بنابراین، تشخیص چیست؟

A diagnosis is what a doctor will tell you is the problem, okay?

تشخیص آن چیزی است که پزشک به شما می گوید مشکل است، خوب؟

Or the sickness, or the disease.

یا بیماری، یا بیماری.

So, when a doctor identifies what is wrong with the person, the doctor is diagnosing

بنابراین، هنگامی که یک پزشک تشخیص می دهد که چه مشکلی در فرد وجود دارد، پزشک آن را تشخیص می

them.

دهد.

So, for example, the doctor diagnosed me with high blood pressure.

مثلاً دکتر تشخیص داد فشار خون من بالاست.

The doctor diagnosed me with hypothermia.

دکتر تشخیص داد که من هیپوترمی دارم.

The doctor diagnosed me with a heart attack, with cancer, with a stroke, okay?

دکتر تشخیص داد من سکته قلبی دارم ، سرطان دارم، سکته دارم، باشه؟

So, it's the conditions a person has, what the illness or disease is.

بنابراین، این شرایطی است که یک فرد دارد ، بیماری یا بیماری چیست.

And though we call that the diagnosis, so if you're ever in the hospital and you want

و اگرچه ما آن را تشخیص می نامیم، بنابراین اگر زمانی در بیمارستان هستید و می خواهید

to find out what's wrong with you, you can always ask, you know, "What's the diagnosis?"

بفهمید چه مشکلی دارید، همیشه می توانید بپرسید، "تشخیص چیست؟"

and the doctor should tell you and identify the problem.

و پزشک باید به شما بگوید و مشکل را شناسایی کند.

We also have a word that's similar that means something different and that's "prognosis".

ما همچنین یک کلمه مشابه داریم که به معنای چیزی متفاوت است و آن "پیش بینی" است.

Prognosis.

پیش بینی.

So what is the prognosis?

پس پیش آگهی چیست؟

When we're talking about a prognosis, we're talking about the future and what the doctors

وقتی در مورد یک پیش آگهی صحبت می کنیم، در مورد آینده و آنچه که پزشکان

think is going to happen, okay?

فکر می کنند قرار است اتفاق بیفتد صحبت می کنیم، خوب؟

So, do they think you're going to get better, or do they think you're not?

بنابراین، آیا آنها فکر می کنند که شما بهتر خواهید شد یا آنها فکر می کنند که شما بهتر نیستید؟

What's the prognosis?

پیش آگهی چیست؟

What's the future?

آینده چیست؟

So, when we talk about prognosis on TV shows and medical dramas, you'll often hear about

بنابراین، وقتی در برنامه‌های تلویزیونی و درام‌های پزشکی درباره پیش‌آگهی صحبت می‌کنیم ، اغلب می‌شنوید که

oh, the patient, their prognosis is good.

اوه، بیمار، پیش‌آگهی آنها خوب است.

It's going to be a good future for them.

آینده خوبی برای آنها خواهد بود.

They'll probably get better.

احتمالا بهتر خواهند شد

Or you might hear the word "poor prognosis".

یا ممکن است کلمه "پیش‌آگهی ضعیف" را بشنوید.

So the word "poor" here, it doesn't have to do with money, it has to do with - it's negative,

بنابراین کلمه "فقیر" در اینجا، به پول ربطی ندارد، بلکه با - منفی است

it's bad.

، بد است.

So, a poor prognosis means the future is not looking good, okay?

بنابراین، یک پیش‌آگهی ضعیف به این معنی است که آینده خوب به نظر نمی‌رسد، خوب؟

The person is going to get sicker and may potentially die.

فرد بیمارتر می شود و ممکن است بمیرد.

So, "poor prognosis" is not good, and a "good prognosis" is a good thing, okay?

بنابراین، «پیش‌آگهی ضعیف» خوب نیست، و « پیش‌آگهی خوب» چیز خوبی است، خوب؟

So we're talking about the future outcome.

بنابراین ما در مورد نتیجه آینده صحبت می کنیم.

So, I hope you've enjoyed today's lesson.

بنابراین، امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

We've covered a lot of different words.

ما کلمات مختلف زیادی را پوشش داده ایم.

What I invite you to do is come check out our website at www.engvid.com and there you

کاری که من از شما دعوت می کنم این است که از وب سایت ما به آدرس www.engvid.com دیدن کنید و در آنجا می

can do a quiz to practice everything you learned.

توانید یک مسابقه امتحانی انجام دهید تا همه چیزهایی را که یاد گرفته اید تمرین کنید.

I also recommend you watch an English medical TV drama.

همچنین توصیه می کنم یک درام تلویزیونی پزشکی انگلیسی را تماشا کنید.

See how many of these words come up, okay?

ببین چند تا از این کلمات میاد، باشه؟

Or another thing you can do is look in the local newspaper, okay, if it's in English.

یا کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که به روزنامه محلی نگاه کنید ، بسیار خوب، اگر به زبان انگلیسی است.

How many of these words do you see?

چند تا از این کلمات را می بینید؟

Do you see them talking about somebody in critical condition, or somebody in stable

آیا آنها را می بینید که در مورد فردی در شرایط بحرانی صحبت می کنند یا کسی در

condition?

وضعیت پایدار؟

So, it's really good when you learn these words to actually apply them and be on the

بنابراین، وقتی این کلمات را یاد می‌گیرید، واقعاً خوب است که آنها را به کار ببرید و

lookout to see where they come up.

مراقب باشید تا ببینید کجا می‌آیند.

I also invite you to subscribe to my channel.

همچنین از شما دعوت می کنم در کانال من عضو شوید.

There, you can find a lot of other great resources on a whole variety of topics.

در آنجا، می توانید بسیاری از منابع عالی دیگر را در مورد موضوعات مختلف بیابید.

So, thank you for watching and until next time, take care.

پس از تماشای شما متشکرم و تا دفعه بعد مراقب باشید.