Learn English: 8 TEST & EXAM Expressions

Hello. My name is Emma, and in today's video, I am going to teach you seven test expressions.

سلام. اسم من اِما است و در ویدیوی امروز هفت عبارت تستی را به شما آموزش میدهم.

Okay? So, seven expressions that have to do with exams, finals, tests, quizzes, whatever

باشه؟ بنابراین، هفت عبارتی که مربوط به امتحانات، فینال، تست‌ها، آزمون‌ها، هر چه که

you call them. So this video is very useful to you if you are in university or college,

شما آنها را بنامید. بنابراین اگر در دانشگاه یا کالج

in high school, if you're taking the TOEFL or the IELTS, and also if you just want to

، دبیرستان، تافل یا آیلتس شرکت می کنید، و همچنین اگر می

learn some expressions for when you talk about when you were in school. Okay?

خواهید عباراتی را برای زمانی که در مورد زمانی صحبت می کنید یاد بگیرید، این ویدیو برای شما بسیار مفید است. مدرسه باشه؟

So, without further ado, let's talk about these seven expressions. The first expression:

بنابراین، بدون مقدمه، بیایید در مورد این هفت عبارت صحبت کنیم. تعبیر اول:

"Procrastinate". Okay? This is a very long word that actually has a simple meaning. Procrastinate.

«معویق». باشه؟ این یک کلمه بسیار طولانی است که در واقع معنای ساده ای دارد. به تعویق انداختن.

If you procrastinate, this is the first thing you do before you do a test. Procrastinate

اگر معطل کنید، این اولین کاری است که قبل از انجام آزمایش انجام می دهید. به

is where you don't study right away. For example, maybe you're very stressed about your test

تعویق انداختن جایی است که شما بلافاصله مطالعه نمی کنید. به عنوان مثال، ممکن است در مورد آزمون خود بسیار استرس داشته

and you just don't want to study, so maybe you watch a movie, maybe you hang out with

باشید و فقط نمی خواهید مطالعه کنید، بنابراین ممکن است فیلمی را تماشا کنید، شاید با

your friends, maybe you go to the bar. Maybe, like me, you spend a lot of time on Facebook

دوستان خود وقت گذرانی کنید، شاید به بار بروید. شاید شما هم مانند من زمان زیادی را در فیس بوک

or Twitter instead of actually studying for your exam. So, when you procrastinate, it

یا توییتر به جای اینکه واقعاً برای امتحان خود مطالعه کنید، صرف کنید. پس وقتی معطل می کنید

means that you are not studying. In fact, you are doing everything but studying. Okay?

یعنی درس نمی خوانید. در واقع شما در حال انجام هر کاری هستید جز درس خواندن. باشه؟

So we call this "procrastinate". And we don't just use this for exams and tests. You can

بنابراین ما این را "به تعویق انداختن" می نامیم. و ما از این فقط برای امتحانات و تست ها استفاده نمی کنیم. شما

also use this word when it comes to projects, assignments, taxes; anything where you need

همچنین می توانید از این کلمه در مورد پروژه ها، تکالیف، مالیات استفاده کنید. هر چیزی که در آن نیاز

to do work and you really don't want to do the work, so you do something else instead.

به انجام کار دارید و واقعاً نمی خواهید آن کار را انجام دهید، بنابراین به جای آن کار دیگری انجام می دهید.

Okay?

باشه؟

So let's look at our example sentence. "Facebook helped me procrastinate." So before my test,

بنابراین بیایید به جمله مثال خود نگاه کنیم. فیس بوک به من کمک کرد تا کار را به تعویق بیندازم. بنابراین قبل از امتحان،

I went on Facebook, I didn't study, I procrastinated. Okay? And because this is a long word, let's

من به فیس بوک رفتم، مطالعه نکردم، معطل کردم. باشه؟ و چون این کلمه طولانی است، بیایید

just practice pronunciation. Pro. Okay? So say this with me. Pro. Procras, procras. Procrastin,

فقط تلفظ را تمرین کنیم. حرفه ای. باشه؟ پس این را با من بگو حرفه ای. به تعویق انداختن، به تعویق انداختن. به تعویق انداختن، به

procrastin. Procrastinate. Procrastinate. And you'll notice the "cras", procrastinate,

تعویق انداختن. به تعویق انداختن. به تعویق انداختن. و متوجه خواهید شد که "cras"، به تعویق انداختن

is the loud part. Okay? If you are a person who always procrastinates, you, my friend,

، قسمت بلند است. باشه؟ اگر اهل تعلل هستید، دوست من

are a procrastinator. Okay? You are a procrastinator. A procrastinator is a person who always procrastinates.

اهل تعلل هستید. باشه؟ شما یک تعلل کننده هستید. معطل کننده کسی است که همیشه کار را به تعویق می اندازد.

So let's look at the next expression. If you have been procrastinating, and you've had

پس بیایید به عبارت بعدی نگاه کنیم. اگر تعلل کرده‌اید

weeks and weeks to study for your exam but you didn't, then this is when you might have

و هفته‌ها و هفته‌ها فرصت داشته‌اید تا امتحان خود را مطالعه کنید، اما این کار را نکردید، این زمانی است که ممکن

to pull an all-nighter. Okay? "Pull an all-nighter." What does this mean? Well, I want you to look

است مجبور شوید تمام شب را امتحان کنید. باشه؟ "یک شب را بکش." این یعنی چی؟ خوب، من می خواهم شما به

at this word here, "night". So, when you pull an all-nighter, it has to do with nighttime.

این کلمه اینجا نگاه کنید، "شب". بنابراین، زمانی که شما یک کلشب را می‌کشید، مربوط به شب است.

It's where you study the whole night. You do not sleep, so no sleep. All you do is study

اینجا جایی است که شما تمام شب را مطالعه می کنید. شما نمی خوابید، پس نمی خوابید. تنها کاری که انجام می دهید این است که

all night. You might do this if you have an exam or a test the next day. You will stay

تمام شب را مطالعه کنید. اگر روز بعد امتحان یا امتحان دارید، ممکن است این کار را انجام دهید . شما تمام شب را بیدار خواهید ماند و

awake all night studying. This usually happens after procrastination. Okay? So, pull an all-nighter.

مطالعه می کنید. این معمولا پس از به تعویق انداختن اتفاق می افتد . باشه؟ بنابراین، تمام شب را بکشید.

Pull an all-nighter.

تمام شب را بکش.

Let's look at an example sentence. A very simple sentence, but: "Last night, I pulled

بیایید به یک جمله مثال نگاه کنیم. یک جمله خیلی ساده اما: "

an all-nighter for my math test." I stayed up all night studying. I pulled an all-nighter.

دیشب برای امتحان ریاضی ام یک شبانه روزی کشیدم." تمام شب را بیدار ماندم و درس می خواندم. تمام شب را کشیدم.

It's a little bit of a strange expression, because we have the word "pull" an all-nighter.

این تعبیر کمی عجیب است، زیرا ما کلمه "کشیدن" یک شبانه روزی را داریم.

It's a little strange, but very, very common.

کمی عجیب است، اما بسیار بسیار رایج است.

The next word: "cram". Okay? So here we have a verb, "cram". "Cram" is similar to "pull

کلمه بعدی: "کرم". باشه؟ بنابراین در اینجا ما یک فعل داریم، "cram". "Cram" شبیه "کشیدن

an all-nighter", although you can cram for weeks, so the time here is a little different.

یک شب تمام" است، اگرچه می توانید هفته ها آن را جمع کنید، بنابراین زمان اینجا کمی متفاوت است.

When you cram, it means you study very, very hard. It's like you are studying all day,

هنگامی که شما انباشته می شوید، به این معنی است که شما بسیار بسیار سخت مطالعه می کنید. مثل این است که شما تمام روز، تمام شب را در حال مطالعه هستید

all night. You're just always studying, and you're studying a lot in a very short time.

. شما فقط همیشه در حال مطالعه هستید و در مدت زمان بسیار کوتاهی بسیار مطالعه می کنید.

You might have a week to cram, you might have two days to cram. Okay? So it's not always

ممکن است یک هفته فرصت داشته باشید تا ببندید، ممکن است دو روز فرصت داشته باشید. باشه؟ بنابراین همیشه

one night; it can be a week, a couple of days, but you're trying to put a lot of information

یک شب نیست. ممکن است یک هفته یا چند روز طول بکشد، اما شما سعی می کنید اطلاعات زیادی را

in your head. You're trying to learn a lot in a short time. So, before a test, you will

در ذهن خود قرار دهید. شما سعی می کنید در مدت زمان کوتاهی چیزهای زیادی یاد بگیرید. بنابراین، قبل از آزمایش،

have to cram. You will have to study hard. "Study hard" and "cram" are synonyms. Okay?

باید انباشته کنید. شما باید سخت مطالعه کنید. "سخت مطالعه" و "cram" مترادف هستند. باشه؟

So let's look at an example. "I have crammed a lot for the test.", "I have crammed a lot

پس بیایید به یک مثال نگاه کنیم. "من برای امتحان زیاد جمع کردم."، "

for the test." This means I have studied hard for the test. I've studied for the past two

برای تست زیاد جمع کردم." این یعنی من برای آزمون سخت مطالعه کرده ام . من در دو

weeks for this test. I've crammed. I've filled my head up with all this knowledge.

هفته گذشته برای این آزمون مطالعه کرده ام. من جمع شده ام. من سرم را با این همه دانش پر کرده ام.

Okay, the next expression: "Burn the midnight oil". "Burn the midnight oil" is very, very

بسیار خوب، عبارت بعدی: "روغن نیمه شب را بسوزانید ". "روغن نیمه شب را بسوزانید" بسیار بسیار شبیه "روغن نیمه شب" است

similar to "pull an all-nighter". Okay? Again, we have this idea of night, midnight. If you

. باشه؟ باز هم ما این ایده را از شب، نیمه شب داریم. اگر

burn the midnight oil, it has nothing to do with oil. Okay? Maybe historically, yes, but

روغن نیمه شب را بسوزانید، ربطی به روغن ندارد. باشه؟ شاید از نظر تاریخی، بله، اما

nowadays, if you say you burn the midnight oil, it means you stay up all night, just

امروزه، اگر می گویید روغن نیمه شب را می سوزانید ، به این معنی است که تمام شب را بیدار می مانید، درست

like an all-nighter and you pretty much study or you do something all night, working hard.

مثل یک شبانه روزی و تقریباً مطالعه می کنید یا تمام شب را به سختی کار می کنید.

Okay?

باشه؟

So here is an example sentence. Tomorrow I have a math test. So: "Tonight I will burn

بنابراین در اینجا یک جمله مثال است. فردا امتحان ریاضی دارم. پس: «امشب

the midnight oil.", "Tonight I will burn the midnight oil." So, tonight I will stay up

روغن نیمه شب را می سوزانم.»، «امشب روغن نیمه شب را می سوزانم». پس امشب

all night, I will pull an all-nighter. I will burn the midnight oil. Okay? And the reason

تمام شب را بیدار می مانم، شبانه روزی می کشم. من روغن نیمه شب را می سوزانم. باشه؟ و دلیل اینکه

I need to do the... Pull an all-nighter and burn the midnight oil is because I procrastinated.

من باید این کار را انجام دهم... یک کل شب را بکشید و روغن نیمه شب را بسوزانید این است که معطل کردم.

So now let's look at some things that happen if you procrastinate or if you cram. Okay?

پس حالا بیایید به برخی از چیزهایی که در صورت تعلل کردن یا انباشته کردن آن اتفاق می افتد نگاه کنیم . باشه؟

So let's look at some more expressions. Okay, so you have procrastinated, you have crammed,

بنابراین بیایید به چند عبارت دیگر نگاه کنیم. خوب، پس

you have pulled the all-nighter, you have burned the midnight oil. You've taken your

معطل کردی، انباشته کردی، تمام شب را کشیدی، روغن نیمه شب را سوزاندی. تو

test. So now what happens? Well, you find out your grade. Okay?

تستت رو دادی خب حالا چی میشه؟ خوب، شما نمره خود را دریابید. باشه؟

So, we'll start with the worst case scenario; the worst thing that can happen. On your test,

بنابراین، ما با بدترین سناریو شروع خواهیم کرد. بدترین چیزی که می تواند اتفاق بیفتد در آزمون خود، اگر تست خود

if you "flunk" your test... This is a synonym for the word "fail". Okay? And notice the

را "فلانک" کنید... این مترادف کلمه "شکست" است. باشه؟ و به

unhappy face. If you flunk your test, this will be you. You will not be happy. Okay?

چهره ناراضی توجه کنید. اگر امتحان خود را رد کردید، این شما خواهید بود. شما خوشحال نخواهید شد. باشه؟

So it is a verb, and here is an example of this sentence. "I flunked the test." Now,

پس فعل است و در اینجا نمونه ای از این جمله آورده شده است. "من امتحان را ول کردم." حالا

I've written a little "F" here because in American and Canadian systems, we sometimes

من اینجا کمی "F" نوشتم چون در سیستم های آمریکایی و کانادایی، ما

give grades like "A", "B", "C", "D", "E" and "F". "F" is the worst possible grade you can

گاهی نمره هایی مانند "A"، "B"، "C"، "D"، "E" و "F" می دهیم. "F" بدترین نمره ممکنی است که می

get, so if you flunk, you fail, you will get an "F". So it's a very bad mark.

توانید بگیرید، بنابراین اگر فلانک کنید، شکست بخورید، "F" خواهید گرفت. بنابراین این یک علامت بسیار بد است.

Okay, so we've started out with the worst. Now let's look at something more positive.

خوب، پس ما با بدترین ها شروع کردیم. حالا بیایید به چیز مثبت تری نگاه کنیم.

If you "pass with flying colours"... This actually has nothing to do with the word "colour".

اگر شما "با رنگارنگ پاس می دهید"... این در واقع هیچ ربطی به کلمه "رنگ" ندارد.

If you pass with flying colours it means you did great on your test; you got a very high

اگر با رنگ‌های درخشان قبول شدید، به این معنی است که در آزمون خود عالی عمل کرده‌اید. نمره خیلی بالایی گرفتی

score. So, if you pass with flying colours, you'll have a big smile; you'll be very happy.

بنابراین، اگر با رنگارنگ عبور کنید، لبخند بزرگی خواهید داشت. شما بسیار خوشحال خواهید شد

You did well. So: "I passed", and this, if you can guess, is in the past tense because

خوب کردی پس: «گذشتم» و این اگر حدس بزنید به خاطر «اد» در زمان گذشته است

of the "ed". "I passed my test with flying colours." And so, in the American or Canadian

. "من امتحانم را با رنگ های عالی گذراندم." و بنابراین، در سیستم آمریکایی یا کانادایی

system, this would mean you got an "A" or an "A+". You did very, very well.

، این به این معنی است که شما یک "A" یا "A+" دارید. خیلی خیلی خوب کار کردی

Similarly, sometimes we talk about the word "kill". And usually, you might think "kill"

به همین ترتیب، گاهی اوقات از کلمه "کشتن" صحبت می کنیم. و معمولاً ممکن است فکر کنید "کشتن"

like "enh, enh", very negative. Right? In this case, it is not negative. If you kill

مانند "enh, enh" بسیار منفی است. درست؟ در این صورت منفی نیست. اگر

an exam, it's a great thing. It means you have aced it. You have done excellent. You

امتحانی را بکشی، خیلی چیز خوبی است. به این معنی است که شما آن را پذیرفته اید. عالی عمل کردی

have gotten a great score. So, again... Actually, you know what? If you kill, you'd be very

نمره عالی گرفتی خب، دوباره... در واقع، می دانید چیست؟ اگه بکشی خیلی

happy. Yeah. Okay, kind of ruined his eye. Okay. Maybe you won't look like this, you'll

خوشحال میشی آره باشه یه جورایی چشماش خراب شد باشه. شاید اینجوری نشی، نگاه کنی

look... Okay, if you kill it, you will be very happy.

... باشه اگه بکشی خیلی خوشحال میشی.

So, here is an example sentence: "I killed it. I killed my math exam." I did great. I

بنابراین، در اینجا یک جمله مثال است: "من آن را کشتم. امتحان ریاضی ام را کشتم." عالی کار کردم

got an "A". Okay? So it has the same meaning as "passed with flying colours". Same meaning.

من یک "A" گرفتم. باشه؟ بنابراین همان معنای "گذرانده شده با رنگ های پرنده" است. همان معنا.

Finally... So, we've now looked at the worst and we've looked at the best. What about in

در نهایت... بنابراین، ما اکنون به بدترین ها نگاه کرده ایم و بهترین ها را بررسی کرده ایم.

the middle? Well, we also have this expression: "Pass by the skin of my teeth". Okay? It's

این وسط چطور؟ خب این تعبیر را هم داریم: «از پوست دندانم بگذر». باشه؟

a very strange expression. "Pass by the skin of my teeth". This means that you have just

تعبیر بسیار عجیبی است. «از پوست دندانم بگذر». این به این معنی است که شما به تازگی

passed. If 50 is, you know, a fail, anything below 50 is a fail and you passed by the skin

عبور کرده اید. اگر 50 است، می دانید، یک شکست است، هر چیزی زیر 50 شکست است و شما از

of your teeth, it means you got a 51%. You just passed. You almost failed, but you got

پوست دندان خود عبور کرده اید، به این معنی است که شما 51٪ گرفته اید. تازه گذشتی تقریبا شکست خوردی، اما

one mark so you didn't fail. So this is almost fail, but you did pass. Okay?

یک نمره گرفتی تا شکست نخوردی. بنابراین این تقریباً شکست خورده است، اما شما موفق شدید. باشه؟

So, for example: "I passed by the skin of my teeth." This refers to either maybe a mark

مثلاً: «از پوست دندانم گذشتم ». این ممکن است به

of a "C" or a "D". If you get a 51%, you passed by the skin of your teeth. Okay?

علامت "C" یا "D" اشاره دارد. اگر 51% دریافت کنید، از روی پوست دندان های خود عبور کرده اید. باشه؟

So, I hope you use some of these test expressions. They're very common. Especially "procrastinate",

بنابراین، امیدوارم از برخی از این عبارات تست استفاده کنید. آنها بسیار رایج هستند. مخصوصاً «تاخیر»

"flunk", "cram". If you go to any university campus, any college campus, you will hear

، «فلانک»، «کرم». اگر به هر محوطه دانشگاهی، هر پردیس دانشگاهی بروید،

these expressions. They're also very common on TV shows about university and college,

این عبارات را خواهید شنید. آنها همچنین در برنامه های تلویزیونی در مورد دانشگاه و کالج

or about high school. So, I hope you do well on all of your tests. I hope you do not procrastinate.

یا در مورد دبیرستان بسیار رایج هستند. بنابراین، امیدوارم که در تمام آزمایشات خود موفق باشید. امیدوارم معطل نکنید.

I hope you are not a procrastinator. I hope you don't pull all-nighters, because they're

امیدوارم اهل تعلل نباشید. امیدوارم تمام شب ها را نکشید، زیرا آنها

not good for you. And I also hope that you always pass with flying colours, and you kill

برای شما خوب نیستند. و همچنین امیدوارم که همیشه با رنگارنگ رد شوید و

all of your tests.

تمام تست های خود را بکشید.

If you want, you can take our quiz at www.engvid.com. There, you can actually maybe pass with flying

اگر می خواهید، می توانید در آزمون ما در www.engvid.com شرکت کنید. از آنجا، در واقع می توانید با رنگارنگ عبور کنید

colours. You can try to use these expressions, and make sure that you understand them all.

. می توانید سعی کنید از این عبارات استفاده کنید و مطمئن شوید که همه آنها را درک کرده اید.

Okay? So come visit us at www.engvid.com.

باشه؟ بنابراین به ما در www.engvid.com مراجعه کنید.

Also, feel free to subscribe to my YouTube channel.

همچنین، در صورت تمایل در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

And until next time, I will see you later.

و تا دفعه بعد بعدا میبینمت.