6 tips for dealing with speaking anxiety

Hi there. My name is Emma, and today, we are going to be talking about a scary topic: "Tips for

سلام. اسم من اما است و امروز قرار است در مورد یک موضوع ترسناک صحبت کنیم: «نکاتی برای

dealing with speaking anxiety". What do I mean by 'anxiety', just in case you don't

مقابله با اضطراب صحبت کردن». منظور من از "اضطراب" چیست، فقط اگر

know that word? What I mean is... have you ever, maybe gotten very nervous before talking

آن کلمه را نمی دانید؟ منظور من این است... آیا تا به حال ممکن است قبل از اینکه

to someone in English or even in your own language? Maybe you have a presentation to

با کسی به زبان انگلیسی یا حتی به زبان خودتان صحبت کنید، خیلی عصبی شده باشید؟ شاید شما یک سخنرانی برای

give, and right before the presentation your hands get all wet and sweaty, your heart starts

ارائه دارید، و درست قبل از ارائه، دستان شما خیس و عرق کرده، قلب شما شروع

to beat. For some people, they start to shake. Speaking anxiety is not a fun thing to go

به تپیدن می کند. برای برخی افراد، آنها شروع به لرزیدن می کنند. اضطراب صحبت کردن چیز جالبی

through, and people get it for meetings, when they even just go to a party, or out with

نیست، و مردم آن را برای جلسات دریافت می کنند، وقتی حتی فقط به یک مهمانی می روند یا با

their friends, some people get nervous, especially if they have to speak in a different language.

دوستان خود بیرون می روند، برخی افراد عصبی می شوند، به خصوص اگر مجبور باشند به زبان دیگری صحبت کنند.

Looking at engvid.com, I've noticed a lot of you have asked, "How do I deal with speaking

با نگاهی به engvid.com، متوجه شدم که بسیاری از شما پرسیده اید، "چگونه با اضطراب صحبت کردن کنار بیایم

anxiety? How can I become a more confident speaker?" This video is going to talk specifically

؟ چگونه می توانم سخنران مطمئن تری باشم؟" این ویدیو قرار است به طور خاص

about that, and give you some good tips to use.

در مورد آن صحبت کند و نکات خوبی برای استفاده به شما ارائه دهد.

These tips are all tested, because as some of you may know, I have a second language.

این نکات همه آزمایش شده اند، زیرا همانطور که ممکن است برخی از شما بدانید، من یک زبان دوم دارم.

I speak English -- that's my native language -- my second language is French. When I was

من انگلیسی صحبت می کنم -- این زبان مادری من است -- زبان دوم من فرانسوی است. وقتی داشتم

learning French, I had a lot of these types of situations, where maybe in class the teacher

زبان فرانسه یاد می گرفتم، از این نوع موقعیت ها زیاد داشتم، شاید در کلاس معلم

would ask me a question, and I would panic. As I tried to talk, I just couldn't find the

از من سوالی می پرسید و من وحشت می کردم. وقتی سعی کردم حرف بزنم، فقط کلمات مناسب را پیدا نکردم

right words. My heart would start to race, and my language-speaking ability would just

. قلب من شروع به تپیدن می کرد و توانایی صحبت کردنم به زبان

drop. I'd start to make mistakes. I knew they were mistakes, but for some reason, because

کاهش می یافت. شروع کردم به اشتباه کردن می دانستم که آنها اشتباهاتی هستند، اما به دلایلی،

I was so nervous, I wasn't able to communicate well. I made lots of mistakes that I knew

چون خیلی عصبی بودم، نمی توانستم ارتباط خوبی برقرار کنم. من اشتباهات زیادی مرتکب شدم که می

I shouldn't be making.

دانستم نباید مرتکب می شدم.

Let's look at some of these tips. Some of these tips, before we begin, are maybe a little

بیایید به برخی از این نکات نگاه کنیم. برخی از این نکات، قبل از شروع، شاید

bit common sense. Maybe you've heard these tips before, but ask yourself: do you actually

کمی عقل سلیم باشد. شاید قبلاً این نکات را شنیده باشید، اما از خود بپرسید: آیا واقعاً

do these things when you speak? Because it's one thing to know that something is good for

وقتی صحبت می کنید این کارها را انجام می دهید؟ از آنجا که این یک چیز است که بدانید چیزی برای شما خوب است

you, it's another thing to actually do it.

، این یک چیز دیگر است که واقعاً آن را انجام دهید.

My very first tip is the importance of breathing. When you are nervous, it's very important

اولین نکته من اهمیت نفس کشیدن است. وقتی عصبی هستید، نفس کشیدن بسیار مهم

to breath. To breathe deeply. You don't have to do this in front of people, though. You

است. برای نفس عمیق کشیدن. با این حال، لازم نیست این کار را جلوی مردم انجام دهید.

don't have to take a deep breath where they notice you're breathing heavily. Just remember,

لازم نیست در جایی که متوجه شدید نفس می کشید، نفس عمیق بکشید . فقط یادت

take a breath. What does this do? It calms your heart. Scientists have proven that just

باشه یه نفس بکش این چه کاری انجام می دهد؟ قلبت را آرام می کند. دانشمندان ثابت کرده اند که فقط

by breathing, you calm yourself down and you relax yourself. This is something you can

با نفس کشیدن، خود را آرام می کنید و خود را آرام می کنید. این کاری است که شما می توانید

do, especially in a speaking test. I know a lot of my students do the IELTS, they do

انجام دهید، به خصوص در آزمون صحبت کردن. می‌دانم که بسیاری از دانش‌آموزان من آیلتس می‌دهند

the TOEFL, they do various tests like this. At some point, maybe they make a mistake and

، تافل می‌دهند، تست‌های مختلفی از این دست می‌دهند. در یک مقطع ممکن است آنها اشتباه کنند و

they panic. They think, "Oh, no. I've made a horrible mistake. I'm going to fail this

وحشت کنند. آنها فکر می کنند، "اوه، نه . من یک اشتباه وحشتناک مرتکب شدم. من در این

test." What do I tell them to do? Take a breath and continue.

آزمون مردود خواهم شد." من به آنها بگویم که چه کار کنند؟ نفس بکش و ادامه بده

My second tip is to walk. I'm not saying you have to... before speaking to people, always

نکته دوم من پیاده روی است. من نمی گویم که باید... قبل از صحبت با مردم، همیشه

have to be walking, because that's just not practical. I'm not saying you have to go on

باید راه بروید، زیرا این عملی نیست. من نمی گویم

hour-long walks in order to be better speakers. What I'm saying though, is that if you have

برای اینکه سخنران بهتری باشید باید پیاده روی یک ساعته داشته باشید. با این حال، چیزی که من می گویم این است که اگر

some sort of speaking performance, speaking test, something you have to do which you're

نوعی عملکرد صحبت کردن دارید، تست صحبت کردن، کاری که باید انجام دهید و در مورد آن

very nervous about. If you have a little bit of time before you have to speak, a good idea

بسیار عصبی هستید. اگر قبل از صحبت کردن کمی وقت دارید، یک ایده خوب

is to take a short walk. Before a presentation, before you present, walk around the room for

این است که کمی پیاده روی کنید. قبل از ارائه، قبل از ارائه، سه دقیقه در اتاق قدم

three minutes. Again, this sends a signal to your brain, and it naturally has a calming

بزنید. باز هم، این یک سیگنال به مغز شما می فرستد و طبیعتاً تأثیر آرام

effect on you. It will calm your heart and it will help you to not panic. If you're at

بخشی روی شما دارد. قلب شما را آرام می کند و به شما کمک می کند که وحشت نکنید. اگر در

a party and your friends are all there, and you're still really nervous, you can still

یک مهمانی هستید و دوستانتان همگی آنجا هستند، و شما هنوز واقعاً عصبی هستید، همچنان می توانید

use this tip. You don't have to be obvious, like pacing back and forth. You can walk before

از این نکته استفاده کنید. لازم نیست واضح باشید، مانند قدم زدن به جلو و عقب. در صورت امکان می توانید قبل

you speak, if possible. It's a very good way to keep you from panicking.

از صحبت کردن راه بروید. این یک راه بسیار خوب برای جلوگیری از هراس است.

The third point is a little bit more technical. I've written here "Automate Language". What

نکته سوم کمی فنی تر است. من اینجا نوشته ام "زبان خودکار".

does this mean? Practice. The way your brain works is the more you do something, it becomes

این یعنی چی؟ تمرین. روشی که مغز شما کار می کند به این صورت است که هر چه بیشتر کاری را انجام دهید

automatic, almost like a robot or a machine. If you practice the same expressions again,

، تقریباً مانند یک ربات یا یک ماشین، خودکار می شود. اگر همان عبارات را دوباره

and again, and again, you don't have to think about them anymore, they just come straight

و دوباره و دوباره تمرین کنید، دیگر لازم نیست به آنها فکر کنید، فقط مستقیماً

out of your mouth. This is what you want to do with speaking. Learn key expressions, either

از دهان شما خارج می شوند. این همان کاری است که می خواهید با صحبت کردن انجام دهید. عبارات کلیدی را یاد بگیرید،

that you might use for work, or that you may use for school. For example, a lot of students, they always

چه برای کار استفاده کنید، چه برای مدرسه. به عنوان مثال، بسیاری از دانش‌آموزان همیشه

say, "I think" -- that's a key expression. You can change that -- "in my opinion". If

می‌گویند، "من فکر می‌کنم" -- این یک عبارت کلیدی است. شما می توانید آن را تغییر دهید - "به نظر من". اگر به

you practice saying that enough, anytime somebody asks you your opinion, it will just come out.

اندازه کافی این را تمرین کنید، هر زمان که کسی نظر شما را بپرسد، ظاهر می شود.

You won't have to think about it. Even if you're panicking, these words still come out,

شما مجبور نخواهید بود در مورد آن فکر کنید. حتی اگر وحشت زده باشید، این کلمات باز هم ظاهر می شوند،

so practice these key expressions.

بنابراین این عبارات کلیدی را تمرین کنید.

Our fourth tip is to remember you don't need to be perfect. This is something a lot of

چهارمین نکته ما این است که به یاد داشته باشید که نیازی به کامل بودن ندارید. این چیزی است که بسیاری از

ESL students forget. They meet a native speaker and they think, "Wow. This person, their English

دانشجویان ESL فراموش می کنند. آنها با یک زبان مادری ملاقات می کنند و فکر می کنند: "وای این شخص، انگلیسی

is beautiful. They have perfect English. I wish I could talk like that." What a lot of

اش زیباست. آنها انگلیسی کاملی دارند. ای کاش می توانستم اینطور صحبت کنم." چیزی که بسیاری از

ESL students don't realize is native speakers make mistakes all the time in their English.

دانش‌آموزان ESL متوجه نمی‌شوند این است که افراد بومی همیشه در زبان انگلیسی خود اشتباه می‌کنند.

Every time I talk to my friends, family, even professors, they make grammar mistakes, they

هر وقت با دوستانم، خانواده‌ام، حتی استادانم صحبت می‌کنم ، آنها اشتباهات گرامری می‌کنند

make vocabulary mistakes, they have what's called, 'slip of the tongue', where maybe

، اشتباهات واژگانی را مرتکب می‌شوند، چیزی به نام "لغزش زبان" دارند، جایی که شاید

something comes out incorrectly. It's normal to make mistakes, and people don't judge you

چیزی نادرست بیرون بیاید. اشتباه کردن امری طبیعی است و مردم

harshly on your mistakes. Don't judge yourself too harshly. It's okay to make mistakes. In

درباره اشتباهاتتان به شدت درباره شما قضاوت نمی کنند. خودتان را خیلی سخت قضاوت نکنید. اشکالی ندارد. در

fact, the best way to learn a language is to make mistakes. So make mistakes -- don't be perfect.

واقع بهترین راه برای یادگیری زبان، اشتباه کردن است. پس اشتباه کنید -- کامل نباشید.

Number five: I'll be giving you a bit of an example with this specific point in a minute.

شماره پنج: در عرض یک دقیقه مثالی با این نکته خاص برای شما می زنم.

Use a "speaking template". What is a template? It's like a map, where you figure out exactly

از "الگوی صحبت کردن" استفاده کنید. قالب چیست؟ این مانند یک نقشه است که در آن دقیقاً

how to organize the way you speak. These are very useful especially for speaking tests.

نحوه صحبت کردن را سازماندهی می کنید. اینها به خصوص برای تست های اسپیکینگ بسیار مفید هستند.

For the TOEFL, for the IELTS. They're good for presentations, for business meetings.

برای تافل، برای آیلتس. آنها برای ارائه، برای جلسات کاری خوب هستند.

If you memorize a template that is useful for what your specific need is, it will really

اگر الگویی را به خاطر بسپارید که برای نیاز خاص شما مفید باشد، واقعاً

help you with the flow of your language. You won't have to think so hard about what you're

به شما در جریان زبانتان کمک خواهد کرد. لازم نیست در مورد آنچه که

going to say next. If you follow a template... I'll show you how to do this in a second.

قرار است بعداً بگویید خیلی سخت فکر کنید. اگر از یک الگو پیروی می کنید ... من به شما نشان خواهم داد که چگونه این کار را در یک ثانیه انجام دهید.

It will show you how to speak in just a couple of easy steps.

این به شما نشان می دهد که چگونه در چند مرحله ساده صحبت کنید.

Finally, number six: mantras. For those of you who don't know what a mantra is, these

در نهایت، شماره شش: مانتراها. برای کسانی از شما که نمی‌دانید مانترا چیست،

are things we say to ourselves -- you don't have to say them to other people. Often, you

اینها چیزهایی است که به خودمان می‌گوییم -- لازم نیست آنها را به دیگران بگویید. اغلب،

say them in your own head, and they usually have a good message, a positive message.

شما آنها را در ذهن خود می گویید، و آنها معمولا یک پیام خوب دارند، یک پیام مثبت.

When I was learning French, my mantra is, or my mantra was, "I am a good French speaker."

وقتی در حال یادگیری زبان فرانسه بودم، مانترای من این بود، یا مانترای من این بود: "من فرانسوی زبان خوبی هستم."

The problem with a lot of students who are learning languages is that when they talk,

مشکل بسیاری از دانش آموزانی که در حال یادگیری زبان هستند این است که وقتی صحبت

they start to get nervous and they think in their head, "I'm horrible. My language is

می کنند عصبی می شوند و در ذهن خود فکر می کنند "من وحشتناک هستم. زبان من

terrible. I'm making so many mistakes. The person I'm talking to can't understand me."

وحشتناک است. من اشتباهات زیادی انجام می دهم . من با او صحبت می کنم نمی تواند مرا درک کند."

They start to panic. "My English is so bad." Do you ever think these things when you're

آنها شروع به وحشت می کنند. "انگلیسی من خیلی بد است." آیا تا به حال وقتی با کسی صحبت می کنید به این چیزها فکر می

talking to someone? Because what scientists have proven is that if you have these types

کنید؟ زیرا آنچه دانشمندان ثابت کرده اند این است که اگر این

of thoughts, it's going to make your language ability go down. You're not going to talk

نوع افکار را داشته باشید، توانایی زبان شما کاهش می یابد. قرار

as well as you could; whereas if you think positively, if you say, "I am a good speaker",

نیست آنطور که می توانید صحبت کنید. در حالی که اگر مثبت فکر می کنید ، اگر می گویید "من سخنران خوبی هستم"،

anytime that negative thought comes into your head, anytime you think, "I'm not a good speaker,"

هر زمان که آن فکر منفی به ذهن شما می رسد، هر زمان که فکر می کنید "من سخنران خوبی نیستم"،

I want you to immediately to tell yourself, "No, I am a good speaker". Because if you

می خواهم بلافاصله به خود بگویید: "نه، من سخنران خوبی هستم". زیرا اگر

do this... language is very powerful, a lot of people don't realize that, but the

این کار را انجام دهید... زبان بسیار قدرتمند است، بسیاری از مردم متوجه این موضوع نمی شوند، اما

way that we talk about something changes the way we think about something. If you say out

نحوه صحبت ما در مورد چیزی طرز فکر ما را در مورد چیزی تغییر می دهد. اگر

loud to yourself, if you tell yourself, "I'm a good speaker," it will become true; you

با صدای بلند به خود بگویید، اگر به خود بگویید: «من سخنران خوبی هستم»، حقیقت پیدا می کند. شما

will become a better speaker. This is a very important tip. Tell yourself, "I am a good

سخنران بهتری خواهید شد این نکته بسیار مهمی است. به خودتان بگویید: "من سخنران خوبی هستم

speaker". Come up with your own mantra. Anytime you think negatively, think like this. Overcome

". با مانترای خودت بیا. هر زمان که منفی فکر می کنید، اینگونه فکر کنید. غلبه بر

the negative with the positive.

منفی با مثبت.

Now I am going to show you an example of a speaking template.

اکنون می‌خواهم نمونه‌ای از الگوی صحبت کردن را به شما نشان دهم .

Here is a template that can be used for the speaking part of the TOEFL test or the IELTS test, or these tests where

در اینجا یک قالب است که می توان از آن برای بخش اسپیکینگ آزمون تافل یا آزمون آیلتس یا این آزمون ها استفاده کرد که در

they ask you your opinion on something. I probably wouldn't use this template if I'm

آن نظر شما را در مورد چیزی می پرسند. اگر با دوستانم در مهمانی شرکت کنم، احتمالاً از این الگو استفاده

at a party with my friends; it would just be too formal. Again, using different types

نخواهم کرد. فقط خیلی رسمی خواهد بود باز هم، استفاده از انواع

of speaking templates for different situations can really help you conquer speaking anxiety.

مختلف الگوهای صحبت کردن برای موقعیت های مختلف واقعا می تواند به شما در غلبه بر اضطراب صحبت کردن کمک کند.

Let's look at this template. First of all, if I'm asked a question, I would state my

بیایید به این الگو نگاه کنیم. اول از همه، اگر از من سوالی پرسیده شود، نظرم را می گویم

opinion: What do I think? What do I prefer? What do I think? Second thing I would do is

: به چه فکر می کنم؟ چه چیزی را ترجیح می دهم؟ من چه فکر می کنم؟ دومین کاری که انجام می دهم این است

give a reason, and I would introduce it with a transition. There are many different transitions

که دلیل بیاورم و آن را با یک انتقال معرفی کنم. بسیاری از انتقال های مختلف وجود دارد

you can use. "First of all" is a good one. I'd give a little bit of a detail for that

که می توانید استفاده کنید. «اول از همه» حرف خوبی است. به همین دلیل کمی جزئیات

reason, then I would give a second reason. I could say, "A second reason is...", "Secondly...".

می‌آورم، سپس دلیل دوم را می‌آورم. می توانم بگویم: «دلیل دوم این است که...»، «ثانیاً...».

I give a detail for that reason. I'd give a third reason: "Finally..." detail for

من به همین دلیل جزئیات می دهم. من دلیل سومی را می‌آورم: «بالاخره...» جزئیات

this, and then I would give a conclusion; maybe something like "For these reasons, blah blah blah blah."

این موضوع، و سپس نتیجه‌گیری می‌کنم. شاید چیزی شبیه به "به این دلایل، بلا بله بله بله."

I know I've just said "blah blah blah blah".

می‌دانم که همین الان گفته‌ام «بله‌بله‌بله‌».

Now I'm actually going to do a question so you can really see a template in use. One common

حالا من واقعاً یک سؤال را انجام می دهم تا بتوانید واقعاً یک الگوی در حال استفاده را ببینید. یکی از

question that's on both the TOEFL and the IELTS is asking if you would prefer to live

سوالات رایجی که در تافل و آیلتس وجود دارد این است که آیا ترجیح می دهید

in a small town or a big city. I've seen this question on many of these tests, so it's a

در یک شهر کوچک زندگی کنید یا یک شهر بزرگ. من این سوال را در بسیاری از این تست ها دیده ام، بنابراین

good one to practice. This template would be perfect for a type of question like this.

تمرین خوبی است. این الگو برای یک نوع سوال مانند این عالی است.

First of all, if somebody asked me, "Would you prefer to live in a small town or a city?"

اول از همه، اگر کسی از من بپرسد: "آیا ترجیح می دهی در یک شهر کوچک زندگی کنی یا یک شهر؟"

I'd state my preference with a word like, "I believe", "in my opinion", "I think".

ترجیح خود را با کلمه ای مانند "من معتقدم"، "به نظر من"، "من فکر می کنم" را بیان می کنم.

I'll use "believe", for now: "I believe that living in a big city is better than living in a small

من فعلاً از "باور" استفاده می کنم: "من معتقدم زندگی در یک شهر بزرگ بهتر از زندگی در یک شهر کوچک است

town." Now I'm going to give a reason: "First of all, living in a big city means there are

." حالا یک دلیل بیاورم: "اول از همه، زندگی در یک شهر بزرگ به این معنی است که

many restaurants around you. If you feel like Greek food, you can get Greek food. If you

رستوران های زیادی در اطراف شما وجود دارد. اگر دوست دارید غذای یونانی داشته باشید، می توانید غذای یونانی دریافت کنید. اگر

feel like Indian food, you can get Indian food. For people who love eating well, for

دوست دارید غذای هندی داشته باشید، می توانید غذاهای هندی دریافت کنید. برای افرادی که عاشق غذا خوردن هستند، برای

people who love restaurants, living in a big city is better than living in a small town."

افرادی که عاشق رستوران هستند، زندگی در یک شهر بزرگ بهتر از زندگی در یک شهر کوچک است."

I also gave some details with that. I gave you the reason, restaurants, and I gave you

توضیحاتی هم در این مورد دادم. دلیلش را گفتم رستوران ها، و

detail, some examples.

جزییات، چند مثال را برایتان آوردم.

Now I'm going to move on to a second reason: "Secondly, living in a city is better than

حالا می‌خواهم به دلیل دومی بپردازم: "ثانیاً، زندگی در یک شهر بهتر از

living in a small town because of the nightlife. In a big city, there are lots of clubs, there

زندگی در یک شهر کوچک به دلیل شب زنده‌داری است. در یک شهر بزرگ، کلوب‌های زیادی وجود

are lots of places to go dancing, movie theaters, plays -- there's a lot to do; whereas in small

دارد، مکان‌های زیادی وجود دارد. برو به رقص، سینما، نمایش - کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد؛ در حالی که در

cities, maybe there's not so much to do." Again, I've given transition words -- "secondly"

شهرهای کوچک، شاید کارهای زیادی برای انجام دادن وجود نداشته باشد." مجدداً، من کلمات انتقالی را آورده ام -- "ثانیا"

-- and I've given some details.

-- و جزئیاتی را ارائه کرده ام.

Now I'm going to move on to reason number three: "Finally, living in a city is great

حالا می‌خواهم به دلیل شماره سه ادامه دهم : "بالاخره، زندگی در یک شهر

for jobs. There are a lot of jobs in a city. Sometimes in small towns, it's hard to find jobs.

برای شغل عالی است. مشاغل زیادی در یک شهر وجود دارد. گاهی اوقات در شهرهای کوچک، پیدا کردن شغل دشوار است.

So, for these reasons, I think living in a big city is better than living in a small town."

بنابراین، برای اینها به دلایلی، من فکر می کنم زندگی در یک شهر بزرگ بهتر از زندگی در یک شهر کوچک است."

I didn't actually practice that. With that question, I just came up with it off the top

من در واقع آن را تمرین نکردم. با این سوال، من فقط با

of my head using this. This is very useful, just for organizing your thoughts. Any question

استفاده از این به آن رسیدم. این بسیار مفید است، فقط برای سازماندهی افکار شما. هر سوالی

I ask you that has to do with your opinion, you can use this template.

که من از شما بپرسم که به نظر شما مربوط می شود، می توانید از این قالب استفاده کنید.

Find transition words you like. Maybe some of you don't like "first of all". "Firstly...",

کلمات انتقالی را که دوست دارید پیدا کنید. شاید برخی از شما «اول از همه» را دوست نداشته باشید. "اول..."،

"my first point is...", "my first reason is..." -- these are all fine.

"اولین نکته من این است..."، "اولین دلیل من این است..." -- اینها همه خوب هستند.

"Secondly...", "my second point is..." , "another point is...". "Finally...", "my third point is..." These

"ثانیا..."، "نکته دوم من..."، "نکته دیگر...". "بالاخره..."، "نکته سوم من این است..." این

transitions can really help you with the flow of your language. Again, speaking templates

انتقال ها واقعاً می توانند به شما در جریان زبانتان کمک کنند. باز هم، الگوهای صحبت کردن

are good things to use. They will help you organize your thoughts, they will help you to not ramble

چیزهای خوبی برای استفاده هستند. آنها به شما کمک می کنند تا افکار خود را سازماندهی کنید، به شما کمک می کنند تا سر و کله

on and on, and they can help you calm down, especially in speaking tests.

نزنید، و می توانند به شما کمک کنند تا آرام شوید ، به خصوص در تست های صحبت کردن.

For more templates, for more tips, for more ways to conquer speaking anxiety, come visit

برای الگوهای بیشتر، برای نکات بیشتر، برای راه‌های بیشتر برای غلبه بر اضطراب صحبت کردن، به سایت ما مراجعه کنید

our site, www.PresentationPrep.com . Also, if you want to practice some of these tips

، www.PresentationPrep.com. همچنین، اگر می خواهید برخی از این نکات را

at our home site, www.engvid.com, I welcome you to join us there. Until next time, take care.

در سایت خانگی ما، www.engvid.com تمرین کنید، از شما استقبال می کنم که در آنجا به ما بپیوندید. تا دفعه بعد، مراقب خودت باش.

Learn English for free www.engvid.com

آموزش زبان انگلیسی رایگان www.engvid.com