12 Phrasal Verbs about CLOTHES: dress up, try on, take off...

Hi, there. My name is Emma, and in today's video, I am going to teach you some phrasal

سلام. اسم من اِما است و در ویدیوی امروز قصد دارم چند فعل عبارتی

verbs about getting dressed and putting on clothes. Okay? So it's about clothes. What's

در مورد لباس پوشیدن و پوشیدن لباس را به شما آموزش دهم. باشه؟ بنابراین در مورد لباس است.

a phrasal verb? A phrasal verb is when you have a verb and you have a preposition. So

فعل عبارتی چیست؟ فعل عبارتی زمانی است که شما یک فعل دارید و یک حرف اضافه دارید. بنابراین

it's a verb plus preposition is a phrasal verb. Students usually hate phrasal verbs.

این یک فعل به اضافه حرف اضافه یک فعل عبارتی است. دانش آموزان معمولا از افعال عبارتی متنفرند.

There's so many of them in English and they're very difficult to remember. So, in this video,

تعداد زیادی از آنها به زبان انگلیسی وجود دارد و به خاطر سپردن آنها بسیار دشوار است. بنابراین، در این ویدیو،

I'm going to teach you maybe 12 or 13 phrasal verbs that will really help you to improve

من قصد دارم شاید 12 یا 13 فعل عبارتی را به شما آموزش دهم که واقعاً به شما در بهبود زبان انگلیسی کمک می کند

your English.

.

So let's get started. The first verb I want to teach you is: "dress up". Okay. "Dress

پس بیایید شروع کنیم. اولین فعل که می خواهم به شما یاد بدهم این است: "لباس پوشیدن". باشه. "لباس

up". What does it mean "to dress up"? When you dress up, maybe you have a hot, hot date.

پوشیدن". "لباس پوشیدن" به چه معناست؟ وقتی لباس می پوشید، شاید یک قرار داغ و داغ دارید.

Maybe there's the boy or the girl of your dreams and you want to look good - you will

شاید پسر یا دختر رویاهای شما وجود داشته باشد و بخواهید خوب به نظر برسید - شما

dress up, meaning you will wear something that looks extra good. So, for example, right

لباس می پوشید، به این معنی که چیزی را می پوشید که خیلی خوب به نظر می رسد. بنابراین، برای مثال،

now, I'm wearing this sweater, not dressed up. If I wanted to dress up, oh, look here,

در حال حاضر، من این ژاکت را می پوشم، نه لباس پوشیده. اگر می خواستم لباس بپوشم، اوه، اینجا را نگاه کن،

maybe I would put on this nice dress. Okay? So dress up. Here's my sentence:

شاید این لباس زیبا را بپوشم. باشه؟ پس لباس بپوش این جمله من است:

"I have a date. I have a date. I should dress up tonight."

"من یک قرار دارم. من یک قرار دارم. باید امشب لباس بپوشم."

Okay.

باشه.

"Zip up". So again: "dress up", "zip up". What does "zip up" mean? Well, I'll show you.

"زیپ کردن". بنابراین دوباره: "لباس پوشیدن"، "زیپ کردن". "زیپ کردن" به چه معناست؟ خب بهت نشون میدم

Did you see that? "Zipping up" means you have a zipper and you pull it up.

اون رو دیدی؟ "زیپ کردن" یعنی شما یک زیپ دارید و آن را بالا می کشید.

"Zip up! It's cold!" Mothers love to say this to their children:

"زیپ بالا! سرد است!" مادران عاشق این هستند که به فرزندانشان این را بگویند:

"Zip up your jacket so you won't be cold."

"زیپ کاپشن خود را ببندید تا سردتان نشود."

Very similar to zip up, is: "button up". When you "button up" something, you don't zip up,

بسیار شبیه به zip up است: "دکمه بالا". وقتی چیزی را "دکمه" می کنید، زیپ نمی کنید،

you have buttons. So let me show you. So I will take off my sweater and I will put on

دکمه هایی دارید. پس بذار بهت نشون بدم پس ژاکتم را در می آورم و

a new jacket with buttons. Okay, so if I button up my jacket... Maybe... Where is the button?

یک ژاکت جدید دکمه دار می پوشم. خوب، پس اگر دکمه کتم را ببندم... شاید... دکمه کجاست؟

Okay, here we go. Just like this. Okay? So I buttoned up my jacket. Okay, good.

خوب، ما می رویم. درست مثل این. باشه؟ پس دکمه های کتم را بستم. باشه خوبه

"I should button up my jacket."

"من باید دکمه کتم را ببندم."

The next expression I want to teach you: "do up". So all of these: "up", "up", "up", "up".

عبارت بعدی که می خواهم به شما یاد بدهم: "انجام کن". بنابراین همه اینها: "بالا"، "بالا"، "بالا"، "بالا".

If you "do something up", it means you either button it up or you zip up. "Do up" means

اگر "کاری را انجام دهید"، به این معنی است که یا دکمه آن را بالا می برید یا زیپ می کنید. "Do up" به

the same thing as "zip up" and "button up". "I must do up my jacket."

معنای همان "زیپ بالا" و "دکمه بالا" است. "من باید ژاکتم را درست کنم."

Means: I should button up my jacket, do up your jacket. Okay? It's all the same.

یعنی: من باید دکمه ژاکتم را ببندم، کتت را درست کن. باشه؟ این همه یکسان است.

"Have on". "What do you have on right now?"

"داشتن". "در حال حاضر چه کاری دارید؟"

It means the same thing as: "wearing". What are you wearing? What do you have on? Pay

یعنی همان: «پوشیدن». چی پوشیدی؟ چی پوشیدی؟

special attention, the preposition is: "on". Okay? So tell me, what does Emma have on right

توجه ویژه داشته باشید، حرف اضافه این است: "روی". باشه؟ پس به من بگو، اما در

now? Emma has a hat on. Well, it's not exactly a hat; it's a shower cap. I like to take baths,

حال حاضر چه کاری دارد؟ اما کلاه بر سر دارد. خوب، این دقیقا یک کلاه نیست. کلاه دوش است من دوست دارم حمام کنم،

so this is for the shower.

بنابراین این برای دوش گرفتن است.

"Put on". "I put on my hat."

"پوشیدن". "کلاهم را گذاشتم."

Okay? When you put something on, it's just putting on. "I put on my hat."

باشه؟ وقتی چیزی را می پوشید، فقط در حال پوشیدن است. "کلاهم را گذاشتم."

What's the opposite of: "put on"? Oh, I don't have it here. Well, you will see it in a moment.

برعکس: "پوشیدن" چیست؟ اوه من اینجا رو ندارم خوب، یک لحظه آن را خواهید دید.

But I put on - "take off". I took off my hat.

اما من پوشیدم - "برخاستن". کلاهم را برداشتم.

Next expression: "throw on". "I threw on my hat."

عبارت بعدی: "پرتاب کن". "کلاهم را انداختم."

Can you guess what this means? If I "throw it on", it means I do it quickly. Okay? "I

آیا می توانید حدس بزنید این به چه معناست؟ اگر آن را "پرتاب کنم" به این معنی است که آن را سریع انجام می دهم. باشه؟ «

threw on my hat and I ran out the door.", "I threw on my hat and I went to school.",

کلاهم را انداختم و از در بیرون دویدم.»، «کلاهم را انداختم و به مدرسه رفتم.»،

"I threw on my jacket and I went to school." So it means you put on clothes very quickly.

«ژاکتم را انداختم و به مدرسه رفتم». پس یعنی خیلی سریع لباس می پوشید.

I'm going to take off my hat. I think it's a little too colourful.

من می روم کلاهم را بردارم. به نظر من کمی رنگارنگ است.

"Try on". What does it mean "to try something on"? If you ever go to a store and you see:

"تلاش کن". "آزمودن چیزی" به چه معناست؟ اگر روزی به فروشگاهی رفتی و دیدی:

"Oh, look at that dress. It's the most beautiful dress." I'm going to try it on, meaning I'm

"اوه، به آن لباس نگاه کن، این زیباترین لباس است." من قصد دارم آن را امتحان کنم، یعنی

going to put it on at the store to see if I like it. So "try on" is for shopping. You

آن را در فروشگاه بپوشم تا ببینم آن را دوست دارم یا نه. بنابراین «امتحان کن» برای خرید است. شما

usually go to a small room, a fitting room, and you see if you like the outfit by putting

معمولاً به یک اتاق کوچک، یک اتاق زیورآلات می روید و با پوشیدن لباس می بینید که آیا آن را دوست دارید یا خیر

it on. So it's about stores. "At the store, I tried on a shirt.", "At the

. بنابراین در مورد فروشگاه ها است. "در فروشگاه، من یک پیراهن را امتحان کردم."، "در

store, I tried on the shoes, I tried on the hat." So this is the expression: "try on".

فروشگاه، کفش را امتحان کردم، کلاه را امتحان کردم." بنابراین این عبارت است: "تلاش کن".

Again: "on", "on", "on", "on". And the first four were: "up", "up", "up", "up". It's very

باز هم: «روشن»، «روشن»، «روشن»، «روشن». و چهار مورد اول عبارت بودند از: «بالا»، «بالا»، «بالا»، «بالا». بسیار

important that you use the correct prepositions. If I say: "Do down", or: "do in", or: "do

مهم است که از حروف اضافه درست استفاده کنید. اگر من بگویم: "Do down" یا: "do in" یا: "do

off", these maybe don't make any sense or they have different meanings. So the preposition

off" اینها شاید معنی نداشته باشند یا معانی مختلفی دارند. پس حرف اضافه

is what makes the meaning. So let me teach you some more expressions about getting dressed.

همان چیزی است که معنا را می سازد. بنابراین اجازه دهید چند عبارات بیشتر در مورد لباس پوشیدن به شما یاد بدهم.

Okay, so I already explained: "take off", but I wanted you to see how it's spelt. "Take

خوب، پس قبلاً توضیح دادم: "برخیز"، اما می‌خواستم ببینی چگونه املا می‌شود. "در

off". I took off my hat, now I have no hat. "I took off my jacket."

آوردن". کلاهم را برداشتم، حالا کلاه ندارم. ژاکتم را در آوردم.

Means to take off your jacket. Okay, so it's the opposite of: "put on". I put on my hat

یعنی ژاکت خود را در بیاورید. خوب، پس برعکس: «پوشیدن» است. کلاهم را

and I took off my hat.

گذاشتم و کلاهم را برداشتم.

Another really good phrasal verb to learn is: "kick off". Sometimes when you go home,

یکی دیگر از فعل های عباراتی بسیار خوب برای یادگیری این است: "شروع کردن". گاهی که به خانه می روید

your feet hurt, you've been wearing your shoes all day, you take off your shoes, you can

، پاهایتان درد می کند، تمام روز کفش هایتان را پوشیده اید، کفش هایتان را در می آورید،

also say: "you kicked off your shoes." So, in... It's specific to shoes. You don't kick

همچنین می توانید بگویید: «کفش هایت را پات کردی». بنابراین، در ... مخصوص کفش است.

off your shirt, you don't kick off your sweater. You "kick off" your shoes, meaning: you take

نه پیراهنت را پا می زنی، نه ژاکتت را پا می زنی. کفش هایت را «لگد می کنی» یعنی:

off your shoes. "She kicked off her shoes when she went home."

کفش هایت را در می آوری. وقتی به خانه رفت، کفش‌هایش را درآورد.»

"She kicked off her high heels." You know high heels, they're those uncomfortable, tall

"او کفش های پاشنه بلندش را درآورد." کفش های پاشنه بلند را می شناسید، آن کفش های بلند و ناراحت کننده هستند

shoes? "She kicked off her shoes."

؟ "او کفش هایش را درآورد."

"Wear in". So you know the verb: "to wear". When you "wear something in", it means you

"پوشیدن". پس فعل "پوشیدن" را می شناسید. وقتی چیزی را می پوشید، به این معنی است

have something that's new and it's sort of uncomfortable. Sometimes when we buy new shoes,

که چیزی جدید دارید و به نوعی ناراحت کننده است. گاهی اوقات وقتی کفش‌های جدید می‌خریم،

they're kind of tight, they're a little bit uncomfortable. The more we wear them, the

کمی تنگ هستند، کمی ناراحت‌کننده هستند. هر چه بیشتر آنها را بپوشیم،

more comfortable they become. So when we talk about wearing in something, it means we take

راحت تر می شوند. بنابراین وقتی در مورد پوشیدن چیزی صحبت می کنیم، به این معنی است که

something new, wear it a lot until it becomes comfortable. So, for example:

چیز جدیدی می گیریم، آن را زیاد می پوشیم تا زمانی که راحت شود. به عنوان مثال:

"My feet hurt"-because I'm wearing new shoes-"I need to wear my shoes in."

"پاهایم درد می کند" - چون کفش های نو می پوشم - "باید کفش هایم را بپوشم."

Meaning: I need to put on my shoes many times, walk in these shoes until they become comfortable.

معنی: باید چند بار کفش هایم را بپوشم، با این کفش ها راه بروم تا راحت شوند.

"Hang up", okay? Just like hanging up the phone-click-we have this expression for getting

"قطع کن" باشه؟ درست مثل قطع کردن تلفن-کلیک-این عبارت را برای

dressed. "Hang up", what does it mean? Well, let's see if you can guess by my example:

لباس پوشیدن داریم. "قطع کن" یعنی چی؟ خوب، بیایید ببینیم آیا می توانید با مثال من حدس بزنید:

"Don't leave your clothes on the floor. Hang them up."

"لباس های خود را روی زمین نگذارید. آنها را آویزان کنید."

So "hanging up" means when you put your clothes either in a closet, when you take them off

بنابراین «آویز کردن» یعنی زمانی که لباس‌هایتان را در کمد می‌گذارید، زمانی که آن‌ها را از

the floor and you put them high up, usually in a closet so they don't wrinkle, so your

روی زمین در می‌آورید و آن‌ها را بالا می‌گذارید، معمولاً در یک کمد تا چروک نشوند، بنابراین

clothes stay and look nice. So that's: "hang up". When you put your clothes in the closet,

لباس‌هایتان می‌مانند و زیبا به نظر می‌رسند. پس این است: "قطع کردن". وقتی لباس های خود را در کمد می گذارید،

you hang them up. And again, look carefully at the prepositions. "Up", "in", "off", "off".

آنها را آویزان می کنید. و باز هم با دقت به حروف اضافه نگاه کنید. "بالا"، "در"، "خاموش"، "خاموش".

It's very important to remember the prepositions because otherwise, it changes the meaning.

یادآوری حروف اضافه بسیار مهم است زیرا در غیر این صورت، معنی را تغییر می دهد.

So I hope you come visit our website at: www.engvid.com. You can do a quiz there where you can practice

بنابراین امیدوارم از وب سایت ما به آدرس www.engvid.com دیدن کنید. شما می توانید یک مسابقه را در آنجا انجام دهید که در آن می توانید

these phrasal verbs. With phrasal verbs, it's very, very important to practice so you start

این افعال عبارتی را تمرین کنید. در مورد افعال عبارتی، تمرین کردن بسیار بسیار مهم است، بنابراین

to really think every time you see: "hang up", you know what it means. Okay? Phrasal

هر بار که می بینید واقعاً شروع به فکر کردن می کنید: "قطع کردن"، معنی آن را می دانید. باشه؟ افعال عبارتی

verbs you need to practice a lot. So visit our website to practice these verbs. Until

که باید زیاد تمرین کنید. بنابراین برای تمرین این افعال به وب سایت ما مراجعه کنید. تا

next time, take care.

دفعه بعد، مراقب خودت باش.