Learn English vocabulary, expressions, and culture for birthdays!

Hello!

سلام!

My name is Emma and today is a very special day.

اسم من اِما است و امروز روز خیلی خاصی است .

Today is my birthday!

امروز تولد من است!

So, I've decided to wear my birthday dress, which has a whole bunch of balloons on it,

بنابراین، من تصمیم گرفتم لباس تولدم را بپوشم، که یک دسته کامل بادکنک روی آن است،

and I decided to teach you some English we use when we talk about our birthdays.

و تصمیم گرفتم چند زبان انگلیسی را به شما یاد بدهم که وقتی در مورد تولدمان صحبت می کنیم استفاده می کنیم.

So, the first thing I wanted to talk about is a mistake I see a lot when people talk

بنابراین، اولین چیزی که می خواستم در مورد آن صحبت کنم اشتباهی است که وقتی مردم در مورد تولدشان صحبت می کنند بسیار می بینم

about their birthdays.

.

Somebody might ask you "When were you born?".

ممکن است کسی از شما بپرسد "چه زمانی متولد شدید؟"

They want to know what year you were born in, or "When did you come into this world?".

آنها می خواهند بدانند در چه سالی متولد شده اید یا "چه زمانی به این دنیا آمدید؟"

So, "When were you born?"

بنابراین، "چه زمانی متولد شدی؟"

So, any students make a mistake with this.

بنابراین، هر دانش آموزی در این مورد اشتباه می کند.

They say "I born in 1992".

آنها می گویند "من متولد 1992 هستم".

So, that is a mistake.

بنابراین، این یک اشتباه است.

How do we say this correctly?

چگونه این را درست بگوییم؟

We say "I was born..." and notice we are using the past tense here.

ما می گوییم "من متولد شدم..." و متوجه می شویم که در اینجا از زمان گذشته استفاده می کنیم.

We're not saying "I am born", we are saying, since it happened in the past, we use the

ما نمی گوییم "من متولد شدم"، بلکه می گوییم، چون در گذشته اتفاق افتاده است، از

past tense and we say "I was born".

زمان گذشته استفاده می کنیم و می گوییم "من متولد شدم".

So, "I was born", and we often given a year.

بنابراین، "من به دنیا آمدم"، و ما اغلب یک سال فرصت می دهیم.

Do we give on the year, or in the year?

آیا در سال می دهیم یا در سال؟

This is another area of confusion for many students.

این یکی دیگر از زمینه های سردرگمی برای بسیاری از دانش آموزان است.

So, we say "I was born in..." and then we say the year.

بنابراین، می گوییم "من در ... متولد شدم" و سپس سال را می گوییم.

So, this isn't true, but I'm just going to but a year here.

بنابراین، این درست نیست، اما من فقط یک سال اینجا هستم.

I was born in 1995.

من متولد 1995

I was born in 2001.

هستم. من متولد 2001

I was born in 1954.

هستم. متولد 1954 هستم. اتفاقاً

None of those are true, by the way, but just to highlight that we use "in" with the year.

هیچکدام از اینها درست نیستند، اما فقط برای برجسته کردن این موضوع که ما از "in" با سال استفاده می کنیم.

If we want to ask somebody this question, we say "When were you born?".

اگر بخواهیم این سوال را از کسی بپرسیم، می گوییم "چه زمانی متولد شدی؟"

When were you born?

متولد چه سالی هستی؟

Or we can ask "What year were you born?" and then the answer would be "I was born in ..." and

یا می توانیم بپرسیم " متولد چه سالی هستید؟" و سپس پاسخ این خواهد بود "من در ... متولد شدم" و

then whatever year it is.

سپس هر سالی که باشد.

We can also talk about our birthday.

ما همچنین می توانیم در مورد تولد خود صحبت کنیم.

What is your birthday?

تولد تو کی هست؟

When is your birthday?

تولدت کی هست؟

I was born on May 24th, for example.

من مثلاً 24 اردیبهشت به دنیا آمدم.

So if we are giving the birthday itself, and by that I mean the month and the day and the

بنابراین اگر ما تولد خود را می دهیم، و منظورم از آن ماه و روز و

year, if you want, or just the month and the day, we can use "on".

سال است، اگر بخواهید، یا فقط ماه و روز، می توانیم از "روشن" استفاده کنیم.

I was born on May 24th.

من متولد 24 اردیبهشت هستم.

I was on May 24th, 1995, okay?

من 24 اردیبهشت 95 بودم، باشه؟

So there are some examples for you on how we use "was born" and which prepositions we

بنابراین چند مثال برای شما وجود دارد که چگونه از "به دنیا آمد" استفاده می کنیم و از کدام حروف اضافه

use.

استفاده می کنیم.

Okay, so this is one thing we often use when we talk about our birthdays.

خوب، پس این چیزی است که ما اغلب در مورد تولد خود از آن استفاده می کنیم.

The next one is somebody might ask us "How old are you?"

مورد بعدی این است که ممکن است کسی از ما بپرسد "چند سالته؟"

In English, we even have a song about this.

به زبان انگلیسی، ما حتی یک آهنگ در این مورد داریم.

At the end of the birthday song, people often sing "How old are you now?", so on some birthdays

در پایان آهنگ تولد، مردم اغلب «چند سالته؟

you might hear that.

So when someone asks "How old are you?", what do you say in response?

بنابراین وقتی کسی می پرسد "چند سالته؟"، در پاسخ چه می گویید؟

You can say "I am", you put your age here, so for example, "I am 96 (again, not true,

می توانید بگویید "من هستم"، سن خود را اینجا قرار دهید، به عنوان مثال، "من 96 هستم (باز هم درست نیست،

but I don't like to share my age)", so, "I am 96 year old".

اما دوست ندارم سنم را به اشتراک بگذارم)"، بنابراین، " من 96 ساله هستم" .

Wait a second.

یک لحظه صبر کن.

Is there a mistake here?

اینجا اشتباهی هست؟

Do you see what the mistake is?

میبینی اشتباه چیه؟

Many students forget to put an "s" on years.

بسیاری از دانش آموزان فراموش می کنند که "s" را روی سال ها بگذارند.

Okay, so, I am 96 years old.

خوب، پس من 96 ساله هستم.

Sometimes, we don't even use this part.

گاهی اوقات، ما حتی از این قسمت استفاده نمی کنیم.

Sometimes we just say "I'm 96.

گاهی اوقات ما فقط می گوییم "من 96

I'm 18.

هستم. من 18 سال دارم.

I'm 51".

من 51 هستم".

So, you can use "years old", or you can just leave it off if you want and just say the

بنابراین، می‌توانید از «yearsold» استفاده کنید، یا در صورت تمایل می‌توانید آن را کنار بگذارید و فقط عدد را بگویید

number.

.

Both are okay to do.

انجام هر دو مشکلی ندارد.

Now, there are a lot of languages that are similar to English, but the do things a little

در حال حاضر، بسیاری از زبان‌ها هستند که شبیه به انگلیسی هستند، اما کارها را

bit differently like Spanish or French, so sometimes you'll hear somebody from these

کمی متفاوت انجام می‌دهند، مانند اسپانیایی یا فرانسوی، بنابراین گاهی اوقات می‌شنوید که فردی از این

language backgrounds, they might say "I have 96 years".

پس‌زمینه‌های زبانی می‌شنوید، آنها ممکن است بگویند "من 96 سال دارم".

Okay, so, I've heard this before.

خوب، پس من قبلاً این را شنیده بودم.

"I have 18 years".

"من 18 سال دارم".

In English, we don't use the word "have" in this way with our age, okay?

در انگلیسی ما با سن و سال خود از کلمه Have به این شکل استفاده نمی کنیم، خوب؟

So this is a mistake.

پس این یک اشتباه است.

So be very careful if you're from a French background, a Spanish background, I'm not

بنابراین اگر از پس‌زمینه فرانسوی، اسپانیایی هستید، بسیار مراقب باشید ، من

sure what other language backgrounds do this, but in many language backgrounds, they use

مطمئن نیستم که چه پیش‌زمینه‌های زبان دیگری این کار را انجام می‌دهند، اما در بسیاری از پیش‌زمینه‌های زبانی، از

"have".

"have" استفاده می‌کنند.

We don't do that in English with our age.

ما این کار را در انگلیسی با سن خود انجام نمی دهیم.

We use the "be" verb.

ما از فعل "be" استفاده می کنیم.

Okay, so sometimes, our birthday just happened.

خوب، پس گاهی اوقات، تولد ما اتفاق می افتد.

So we just had a birthday and our age has changed.

بنابراین ما تازه تولد داشتیم و سن ما تغییر کرده است.

So, we use a special verb in this case.

بنابراین، ما در این مورد از یک فعل خاص استفاده می کنیم.

We use the verb "turned".

ما از فعل تبدیل شده استفاده می کنیم.

I just turned 32.

من تازه 32 ساله شدم.

So, this means my birthday just happened and my new age is 32.

بنابراین، این بدان معناست که تولد من به تازگی اتفاق افتاده است و سن جدید من 32 سال است.

I just turned 26.

من تازه 26 ساله

I just turned 51.

شدم. من فقط 51 ساله شدم.

Okay, so, notice this verb, we have it in the past tense, and we have an -ed at the

بسیار خوب، پس، به این فعل توجه کنید، ما آن را در زمان گذشته داریم، و یک -ed در

end, so we pronounce it "turned" with a "duh" sound at the end.

انتها، بنابراین آن را با صدای "duh" در انتها "turned" تلفظ می کنیم .

I just turned 32.

من تازه 32 ساله شدم.

Sometimes, our birthday is close, but it hasn't happened yet.

گاهی اوقات تولد ما نزدیک است اما هنوز اتفاق نیفتاده است.

Imagine my birthday is one month away.

تصور کنید تولد من یک ماه دیگر است.

I am 31 and I'm turning 32.

من 31 ساله هستم و 32 ساله می شوم.

So in this case, this means this is going to happen soon.

بنابراین در این مورد، این بدان معناست که این اتفاق به زودی خواهد افتاد.

I'm not yet this age, but I will be this age.

من هنوز به این سن نرسیده ام، اما در این سن خواهم بود.

So, you might ask somebody, if someone says "I have a birthday in two weeks", you might

بنابراین، ممکن است از کسی بپرسید، اگر کسی بگوید "دو هفته دیگر تولد دارم"، ممکن است

say "Oh, how old are you turning?"

بگویید "اوه، چند ساله می‌شوی؟"

How old are you turning?

چند ساله میشی؟

"Well, I'm turning 21.

"خب، من 21 ساله می

I'm turning 54", okay?

شوم. من 54 ساله می شوم"، باشه؟

And, again, notice we could put years after this - I'm turning 32 years old, but in conversation,

و، دوباره، توجه داشته باشید که می‌توانیم سال‌ها بعد از این قرار دهیم - من 32 ساله می‌شوم، اما در مکالمه،

we often just don't use the "years old".

ما اغلب از «سال‌ها» استفاده نمی‌کنیم.

We often just say the number.

ما اغلب فقط عدد را می گوییم.

Okay, so the next thing I wanted to teach you is, for birthday English, a very common

بسیار خوب، پس چیزی که می‌خواهم به شما یاد بدهم این است که برای تولد انگلیسی، عبارت بسیار رایجی

expression we use.

است که ما استفاده می‌کنیم.

We tell people when it's their birthday, we say "Happy Birthday".

ما به مردم می گوییم که چه زمانی تولدشان است، می گوییم "تولدت مبارک".

Now, sometimes, because we're so busy, we might forget someone's birthday.

حالا، گاهی اوقات، چون سرمان خیلی شلوغ است، ممکن است روز تولد کسی را فراموش کنیم.

Have you ever forgotten someone's birthday before?

آیا قبلاً تولد کسی را فراموش کرده اید؟

I know I've forgotten many birthdays.

می دانم که تولدهای زیادی را فراموش کرده ام.

So, if you forget somebody's birthday, what can you say?

بنابراین، اگر روز تولد کسی را فراموش کنید، چه می توانید بگویید؟

Instead of saying "Happy Birthday", you can say "Happy Belated Birthday".

به جای گفتن "تولدت مبارک"، می توانید بگویید "تولدت با تاخیر مبارک".

We say this when we forgot the person's birthday or we didn't have time to wish them a happy

این را زمانی می گوییم که تولد آن فرد را فراموش کرده ایم یا فرصت تبریک تولد به او را نداشتیم

birthday.

.

Maybe we just didn't see them or talk to them.

شاید ما آنها را ندیدیم یا با آنها صحبت نکردیم.

But it's a way to say Happy Birthday but it's late, okay?

اما این راهی برای گفتن تولدت مبارک است اما دیر شده، باشه؟

So when you wish somebody a happy birthday but you're a little late, you say "Happy Belated

بنابراین وقتی تولد کسی را تبریک می‌گویید اما کمی دیر کرده‌اید، می‌گویید "تولدت با تاخیر مبارک

Birthday".

".

Alright, so now let's look at some other expressions and words we use when we're talking about

بسیار خوب، پس اکنون اجازه دهید به برخی عبارات و کلمات دیگری که در مورد تولد خود استفاده می کنیم نگاهی بیندازیم

our birthdays.

.

So, the next thing I want to talk about are false friends.

بنابراین، موضوع بعدی که می خواهم در مورد آن صحبت کنم، دوستان دروغین هستند.

A false friend is when you have a word in your language and a similar looking word in

دوست کاذب زمانی است که شما یک کلمه در زبان خود و یک کلمه مشابه در

English and you think they mean the same thing because they look similar but they really

انگلیسی دارید و فکر می کنید معنی آنها یکسان است زیرا به نظر شبیه هستند اما واقعاً

have different meanings.

معانی متفاوتی دارند.

We call these "false friends".

ما به اینها «دوستان دروغین» می گوییم.

English has many false friends with languages like French, Spanish, Portuguese, Italian,

انگلیسی با زبان هایی مانند فرانسوی، اسپانیایی، پرتغالی، ایتالیایی،

German, so any languages that share a similar history with English often have friends that

آلمانی دوستان نادرست زیادی دارد، بنابراین هر زبانی که سابقه مشابهی با انگلیسی دارد اغلب دوستانی دارد که

are false.

نادرست هستند.

So, I'm going to give you an example of this.

بنابراین، من قصد دارم یک مثال از این موضوع را برای شما بیان کنم.

Anniversary.

سالگرد.

This word exists in many different languages, or similar words to anniversary, they look

این کلمه در بسیاری از زبان های مختلف وجود دارد، یا کلمات مشابه سالگرد،

very similar, but they have different meanings.

بسیار شبیه به هم هستند، اما معانی متفاوتی دارند.

In English, an anniversary is not a birthday.

در زبان انگلیسی، سالگرد تولد نیست.

We use the word anniversary when we're talking about a special date that happens once a year

وقتی در مورد تاریخ خاصی صحبت می کنیم که سالی یک بار اتفاق می افتد و

where we remember something.

چیزی را به یاد می آوریم از کلمه سالگرد استفاده می کنیم.

So, for example, we might have a wedding anniversary.

بنابراین، برای مثال، ممکن است سالگرد ازدواج داشته باشیم.

We might have the anniversary of an important event in our life, but we do not use anniversary

ما ممکن است سالگرد یک رویداد مهم در زندگی خود داشته باشیم، اما

when we are talking about birthdays, okay?

وقتی در مورد تولد صحبت می کنیم از سالگرد استفاده نمی کنیم، خوب است؟

So these do not equal the same thing.

بنابراین اینها با یک چیز برابر نیستند.

The next thing I wanted to talk about is a common question we might want to ask somebody

مورد بعدی که می خواستم در مورد آن صحبت کنم، یک سوال متداول است که ممکن است بخواهیم از کسی بپرسیم

when we find out it's their birthday.

وقتی متوجه شدیم تولدش است.

Especially if we work with them, this is a great way to make small talk.

مخصوصاً اگر با آنها کار کنیم، این یک راه عالی برای گفت‌وگو کردن است.

You might ask somebody "Oh, what are you doing for your bday or birthday?"

ممکن است از کسی بپرسید "اوه، برای روز تولد یا تولد خود چه می کنید؟"

So, first of all, "bday", let's talk about this.

بنابراین، اول از همه، "bday"، اجازه دهید در مورد این صحبت کنیم .

Bday means birthday.

Bday به معنای تولد است.

It's a way we sometimes write birthday and we want to save time and maybe we're texting

این روشی است که ما گاهی اوقات تولد را می نویسیم و می خواهیم در زمان خود صرفه جویی کنیم و شاید به

our friends, instead of writing birthday, we might in a text message or email, we might

دوستان خود پیامک می دهیم، به جای نوشتن تولد ، ممکن است در یک پیام کوتاه یا ایمیل،

just write bday, this means the same thing as this.

فقط بنویسیم bday، این به معنای همان چیزی است که این.

So, what are you doing for your birthday?

خب برای تولدت چیکار میکنی؟

So, we want to know what are your plans?

بنابراین، می خواهیم بدانیم برنامه های شما چیست؟

If you ask somebody this, they might respond with "Oh, I'm celebrating my birthday with

اگر این را از کسی بپرسید، ممکن است پاسخ دهد: "اوه، من تولدم را با دوستان جشن می‌گیرم

friends.

.

I'm celebrating by birthday with family.

من تا روز تولد با خانواده

I'm celebrating at a restaurant".

جشن می‌گیرم. من در یک رستوران جشن می‌گیرم".

So we often use the word "celebrating" with birthdays.

بنابراین ما اغلب از کلمه "جشن گرفتن" با تولد استفاده می کنیم.

Not always, but it is a common word - it's a common verb we can use when we talk about

نه همیشه، اما یک کلمه رایج است - این یک فعل رایج است که می توانیم در مورد تولدها استفاده کنیم

birthdays.

.

Okay, you might even talk about maybe you're having a party.

خوب، حتی ممکن است در مورد اینکه ممکن است یک مهمانی داشته باشید صحبت کنید.

"I'm having a birthday party" "My friends are throwing me a party".

"من جشن تولد دارم" " دوستانم برای من جشن می گیرند".

So birthdays - the thing about birthdays in Canadian culture is different people do them

بنابراین تولدها - چیزی که در مورد تولدها در فرهنگ کانادایی وجود دارد این است که افراد مختلف آنها را به

different ways, so you have some people who want big birthdays where they might invite

روش های مختلف انجام می دهند، بنابراین شما افرادی دارید که می خواهند تولدهای بزرگی داشته باشند که در آن ممکن است

a lot of people to a restaurant or they might have a party at their house, whereas you might

افراد زیادی را به یک رستوران دعوت کنند یا در خانه خود جشن بگیرند، در حالی که شما ممکن است

have some people who like to have smaller birthdays.

افرادی داشته باشند که دوست دارند تولدهای کوچکتری داشته باشند .

Maybe they like to just spend it with their boyfriend or girlfriend, or maybe just with

شاید آنها دوست دارند فقط با دوست پسر یا دوست دخترشان یا شاید فقط با

their family.

خانواده خود آن را بگذرانند.

Some people don't even celebrate birthdays.

برخی از مردم حتی جشن تولد نمی گیرند.

So, it's a good idea to talk to people about, you know, what do you do for your birthday,

بنابراین، ایده خوبی است که با مردم صحبت کنید، می دانید، برای تولد خود چه می کنید،

how do you celebrate?

چگونه جشن می گیرید؟

Because different people do it differently.

زیرا افراد مختلف این کار را متفاوت انجام می دهند.

Okay, so the next question has to do with birthdays.

خوب، پس سوال بعدی مربوط به تولد است.

The question is "What is", or "What's" (what's meanswhat is) your zodiac sign, or we can

سؤال این است که علامت زودیاک شما چیست، یا «چیست» ( یعنی چیست) یا می

also say "What's your sign?".

توانیم بگوییم «نشانه شما چیست؟».

When people ask this question, what they're really talking about is your horoscope.

وقتی مردم این سوال را می پرسند، چیزی که واقعا در مورد آن صحبت می کنند فال شماست.

So, depending on the month you were born, you have an animal or some sort of symbol

بنابراین، بسته به ماه تولد، شما یک حیوان یا نوعی نماد دارید

that represents that month.

که نشان دهنده آن ماه است.

And so, when we talk about "signs", people who are really into astrology, they might

و بنابراین، وقتی در مورد «نشانه‌ها» صحبت می‌کنیم، افرادی که واقعاً به طالع بینی علاقه دارند، ممکن است

ask you those questions.

این سؤالات را از شما بپرسند.

And what they're asking is "What is your sign", so if you know it - I'll give you some examples:

و چیزی که آنها می پرسند این است که "نشانه شما چیست"، بنابراین اگر آن را می دانید - چند مثال برای شما می زنم

there's Aquarius, Leo, Virgo.

: دلو، لئو، باکره وجود دارد.

If these words are strange to you, that's okay, but sometimes in Canadian culture or

اگر این کلمات برای شما عجیب هستند، اشکالی ندارد، اما گاهی اوقات در فرهنگ کانادا یا

North American culture, we talk about our signs, which are - they refer to the month

فرهنگ آمریکای شمالی، ما در مورد نشانه های خود صحبت می کنیم که عبارتند از - آنها به ماه

we were born in.

تولد ما اشاره می کنند.

So, for example, if you were born in May, you may be a Gemini.

بنابراین، برای مثال، اگر شما در آن متولد شده اید. ممکن است شما یک جوزا باشید.

So, the idea is that people who have this birthday month, in the newspaper you will

بنابراین، ایده این است که افرادی که این ماه تولد را دارند، در روزنامه

see something called "horoscope".

چیزی به نام "فال" را ببینید.

A horoscope is a prediction, so it's a way to talk about the future, based on your birthday

فال یک پیش بینی است، بنابراین راهی برای صحبت در مورد آینده، بر اساس ماه تولد شما است

month.

.

So, for example, if you're a Gemini, you can open up a newspaper in North America, you

بنابراین، برای مثال، اگر شما یک جوزا هستید، می توانید یک روزنامه در آمریکای شمالی باز کنید، می

can look for the horoscope, you can find, okay, Gemini, this is for May, and then you

توانید به دنبال فال بگردید، می توانید پیدا کنید، خوب، جوزا، این برای ماه می است، و سپس می

can read a fun predication about your future.

توانید یک پیشگویی سرگرم کننده بخوانید. در مورد آینده شما

It might say "Oh, today, you're going to have a wonderful day!" or "Be careful, someone

ممکن است بگوید "اوه، امروز، شما یک روز فوق العاده خواهید داشت!" یا "مراقب باشید، کسی

at work is not being honest with you".

در محل کار با شما صادق نیست".

So, some people get really into this.

بنابراین، برخی افراد واقعاً وارد این موضوع می شوند.

Some people really like horoscopes.

برخی از افراد واقعاً فال را دوست دارند.

Some people don't know anything about this and they aren't interested in it, but it is

برخی از مردم چیزی در مورد این نمی دانند و به آن علاقه ای ندارند، اما

a part of the culture so in case you're wondering, somebody might ask you "What's your sign?",

این بخشی از فرهنگ است، بنابراین اگر تعجب کنید، ممکن است کسی از شما بپرسد "نشان شما چیست؟"

and this is what they're talking about.

و این چیزی است که آنها می کنند. در مورد صحبت کردن

The last thing I wanted to talk about today is the culture of birthdays, or, sorry, the

آخرین چیزی که امروز می خواستم در مورد آن صحبت کنم فرهنگ تولد یا، متاسفم،

culture of age.

فرهنگ سن است.

In different cultures, some things are very openly talked about, and some things we don't

در فرهنگ‌های مختلف، درباره برخی چیزها خیلی علنی صحبت می‌شود، و برخی چیزها ما

really talk about that much.

واقعاً در مورد آنها زیاد صحبت نمی‌کنیم.

So, in North America and in other Western countries, your age is one of these things

بنابراین، در آمریکای شمالی و سایر کشورهای غربی، سن شما یکی از این موارد است

where some people don't like to tell their age.

که برخی افراد دوست ندارند سن خود را بگویند .

So, for example, my grandmother, I don't know how old she is, because she's one of those

مثلاً، مادربزرگ من، من نمی‌دانم چند سال دارد، زیرا او از آن دسته

people that will never tell what her real age is.

افرادی است که هرگز نمی‌گوید سن واقعی‌اش چقدر است.

So, if I ask her, "Grandmother, how old are you?"

بنابراین، اگر از او بپرسم: "مادربزرگ، چند سال داری؟"

I don't know what she's going to say.

من نمی دانم او چه می خواهد بگوید.

It's different every time, and she does not like that question.

هر بار فرق می کند و او از این سوال خوشش نمی آید.

So, some people don't like being asked "How old are you?".

بنابراین، برخی از مردم دوست ندارند از آنها بپرسند "چند سالته؟"

So, my tip is don't ask somebody their age unless you're very close with them, or if

بنابراین، توصیه من این است که سن کسی را نپرسید، مگر اینکه خیلی با او صمیمی باشید، یا اگر

they tell you, okay.

به شما گفت، باشه.

Some people don't care and will tell you their age, no problem, so some people do care, so

برخی از مردم اهمیتی نمی‌دهند و سن خود را به شما می‌گویند ، مشکلی نیست، بنابراین برخی از افراد اهمیت می‌دهند، بنابراین

depending on the person, you might want to be careful about this, okay?

بسته به شخص، ممکن است بخواهید مراقب این موضوع باشید، خوب؟

So my recommendation - don't ask somebody what their age is unless you know them well.

بنابراین توصیه من - از کسی نپرسید که چه سنی دارد، مگر اینکه او را خوب بشناسید.

And this is especially true for work as well, okay?

و این به ویژه برای کار نیز صادق است، خوب؟

So, we have covered a lot of different topics related to birthdays!

بنابراین، ما به موضوعات مختلف مربوط به تولد پرداخته ایم!

Thank you for watching.

ممنون که تماشا کردید

I'm going to go celebrate now.

الان میرم جشن بگیرم

So, happy birthday to me, I'll wish myself a happy birthday, and I wanted to thank you

بنابراین، تولدم مبارک، من تولد خود را تبریک می گویم ، و می خواستم از شما

for watching this video and my birthday gift to you is I want you to check out my website

برای تماشای این ویدیو تشکر کنم و هدیه تولد من به شما این است که می خواهم از وب سایت من به آدرس

at www.engvid.com and I have a birthday quiz there, so you can take this quiz to practice

www.engvid.com دیدن کنید و من دارم یک مسابقه تولد وجود دارد، بنابراین می توانید این مسابقه را انجام دهید تا

everything you've learned in this video.

همه چیزهایی را که در این ویدیو یاد گرفته اید تمرین کنید.

You can also subscribe to my channel.

شما همچنین می توانید در کانال من عضو شوید.

Don't forget to ring the bell.

فراموش نکنید که زنگ را بزنید.

If you ring the bell, you can see the new videos that I'm creating.

اگر زنگ را به صدا درآورید، می توانید ویدیوهای جدیدی را که من ایجاد می کنم، ببینید.

You can also check out my website at www.teacheremma.com . There, you can find some resources as well

همچنین می توانید از وب سایت من در www.teacheremma.com دیدن کنید . در آنجا می‌توانید منابع و

as many different topics on English, so check it out.

همچنین بسیاری از موضوعات مختلف انگلیسی را بیابید، پس آن را بررسی کنید.

Thank you so much for watching, and until next time, take care!

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و تا دفعه بعد مراقب باشید!