How to write informal emails in English

Hope you're doing well.

امیدوارم حالتون خوب باشه

Talk to you soon.

بزودی با شما حرف میزنم.

Send.

ارسال.

And sent.

و ارسال کرد.

Hey everyone, I'm Alex, thanks for clicking and welcome to this lesson on how to write

سلام به همه، من الکس هستم، ممنون که کلیک کردید و به این درس در مورد نحوه نوشتن

an informal email.

یک ایمیل غیررسمی خوش آمدید.

If you have seen my other lesson on how to write a professional email, think of this

اگر درس دیگر من در مورد نحوه نوشتن یک ایمیل حرفه ای را دیده اید، این را

as a companion video that you can watch to teach you how to write to friends or work

به عنوان یک ویدیوی همراه در نظر بگیرید که می توانید برای آموزش نوشتن به دوستان یا

colleagues that you are very familiar with.

همکاران کاری که با آنها بسیار آشنا هستید، آموزش دهید.

A lot of the language that we are using today - because it's informal, it's almost like

بسیاری از زبان‌هایی که امروزه استفاده می‌کنیم - چون غیررسمی است، تقریباً مثل

you are writing how you speak, okay.

این است که شما چگونه صحبت می‌کنید، می‌نویسید، خوب.

And when you're writing informally, not everything is 100% grammatically correct, because when

و وقتی غیررسمی می نویسید، همه چیز از نظر گرامری 100٪ درست نیست، زیرا وقتی

you speak informally among friends, you don't always speak 100% grammatically correct, and

غیررسمی در بین دوستان صحبت می کنید، همیشه از نظر گرامری 100٪ درست صحبت نمی کنید

you just use a different type of vocabulary, different sentence structures, etc.

و فقط از نوع متفاوتی از واژگان ، ساختار جملات مختلف و غیره استفاده می کنید.

So, let's look at starting an informal email, and again, this is not the only structure,

بنابراین، بیایید شروع یک ایمیل غیررسمی را بررسی کنیم، و دوباره، این تنها ساختار نیست،

these are some ideas for you guys when you're writing your emails to your friends and also

اینها ایده‌هایی برای شما بچه‌ها هستند وقتی ایمیل‌های خود را برای دوستانتان می‌نویسید و همچنین

you can use this in text messages or other messaging services and software that you guys

می‌توانید از آن در پیام‌های متنی یا پیام‌های دیگر استفاده کنید. سرویس‌ها و نرم‌افزارهایی که

probably use on your mobiles or tablets or laptops, whatever.

احتمالاً در تلفن‌های همراه یا تبلت یا لپ‌تاپ‌های خود استفاده می‌کنید .

Greeting.

احوالپرسی.

Just like any other email, normally you want to start by introducing yourself or saying

درست مانند هر ایمیل دیگری، معمولاً می‌خواهید با معرفی خود یا سلام کردن شروع کنید

hello, so you can say "Hey Phil", "Hey Mark", "Hey Jack", "Hey Erica", "Hey Brenda", or

، بنابراین می‌توانید بگویید «هی فیل»، «هی مارک»، «هی جک»، «هی اریکا»، «هی برندا» یا

"Hi", right?

«سلام». "، درست؟

"Hey, Hi" Maybe not hello.

"هی، سلام" شاید نه سلام.

Hello is very formal, so if you're saying hello to your friend, maybe to your mom?

سلام بسیار رسمی است، بنابراین اگر به دوستتان سلام می کنید، شاید به مادرتان؟

"Hello, Mother", it's very formal, if you have a very formal relationship with your

"سلام مادر"، خیلی رسمی است، اگر با مادرت رابطه خیلی رسمی دارید

mom, I guess you could do that.

، حدس می زنم که می توانید این کار را انجام دهید.

"Hey, Hi", if you want to get a little more informal and use a little bit of slang, you

«هی، سلام»، اگر می‌خواهید کمی غیررسمی‌تر شوید و کمی از زبان عامیانه استفاده کنید،

can also just say "Yo" or "'Sup".

می‌توانید فقط بگویید «Yo» یا «Sup».

"'Sup" is a very short form of "what's up?" which means "What is going on?

"Sup" شکل بسیار کوتاهی از "چه خبر است؟" است. که به معنی "چه خبر است؟

What is new?"

چه چیزی جدید است؟"

okay?

باشه؟

So, you can say "Yo, Erica" "Sup Jen" or "Hey Jack" "Hi Brenden", whoever, right?

بنابراین، می توانید بگویید "یو، اریکا" "سوپ جن" یا "هی جک" "سلام برندن"، هر کسی، درست است؟

Whoever this person is.

این شخص هر که باشد.

Your close friend that you are familiar with already or work colleague that you have a

دوست صمیمی شما که قبلاً با او آشنا هستید یا همکار کاری که

close relationship with.

با او رابطه نزدیک دارید.

So, after your greeting, you might want to just check in, "check in", basically ask how

بنابراین، پس از احوالپرسی، ممکن است بخواهید فقط بررسی کنید، "چک این"، اساساً بپرسید که

this person is doing.

این شخص چگونه است.

So, very, very neutral.

بنابراین، بسیار، بسیار خنثی.

"Hey, how are you?".

"هی چطوری؟".

This is very neutral.

این خیلی خنثی است.

It can also sound a little formal, depending on the person you're talking to, so if you

همچنین بسته به فردی که با او صحبت می کنید، می تواند کمی رسمی به نظر برسد، بنابراین اگر می

want to go a little more informal instead of just asking "How are you?", you can ask

خواهید به جای اینکه فقط بپرسید "چطوری؟" کمی غیر رسمی تر صحبت کنید، می توانید بپرسید

"How's it going?"

"حالت چطور است؟"

a short form for "How's it going?" is "How goes?"

یک فرم کوتاه برای "چطور است؟" "چطور می شود؟"

I'm typing on a keyboard, I'm imagining myself.

دارم با کیبورد تایپ می کنم، دارم خودم را تصور می کنم.

So, again, grammatically, not correct.

بنابراین، دوباره، از نظر دستوری، درست نیست.

Incorrect, but definitely a common phrase: "How goes?"

نادرست، اما قطعا یک عبارت رایج: "چطور می شود؟"

"How's it going?".

"اوضاع چطوره؟".

You can also say "How've you been?"

همچنین می توانید بگویید "چطور بودی؟"

How have you been?

چطور بودی؟

Shorten it with a contraction with "how have", "how've", "How've you been?".

آن را با انقباض با «چطور بوده»، «چطور بوده»، «چطور بوده ای؟» کوتاه کنید.

If you want to get rid of even more words here and be super informal, you could just

اگر می‌خواهید از شر کلمات بیشتر در اینجا خلاص شوید و فوق‌العاده غیررسمی باشید، فقط می‌توانید

say "How you been?", alright, type "How you been?", "How you doing?"

بگویید «چطور بودی؟»، خوب، «چطور بودی؟»، «چطوری؟»

This, again, is a little more informal than "How are you doing?" is the full correct grammatical

این، دوباره، کمی غیر رسمی تر از "حالت چطور است؟" است. سؤال گرامری کاملاً صحیح است

question, but you could just type "How you doing?", "How are you doing?", "How have you

، اما می‌توانید فقط «چطور هستید ؟»، «چطور هستید؟»، «

been doing?".

چطور بودید؟» را تایپ کنید.

There are very many, many ways that you can do this, alright?

راه های بسیار بسیار زیادی وجود دارد که می توانید این کار را انجام دهید، خوب؟

Or "Hey, what's going on?"

یا "هی، چه خبر است؟"

"Hey Jack, what's going on?"

"هی جک، چه خبر است؟"

"What's new with you", alright?

"چه خبر با شما"، خوب؟

So, after checking in, asking how they're doing, you can kind of give a time mention

بنابراین، پس از چک کردن، پرسیدن وضعیت آنها، می‌توانید به نوعی به

or a reason mention for your email, and you can even start with this, like, you can flip

ایمیل خود اشاره زمانی یا دلیلی بدهید، و حتی می‌توانید با این شروع کنید، مثلاً می‌توانید

these, alright?

اینها را ورق بزنید، درست است؟

So, here - time mention, what I mean by time - so, "Hey Jack, how's it going?

بنابراین، اینجا - اشاره به زمان، منظور من از زمان چیست - بنابراین، "هی جک، اوضاع چطور است

It's been awhile."

؟ مدتی گذشته است."

It has been a long time since we have chatted or since I've talked to you.

خیلی وقت است که با شما چت نکرده ایم یا با شما صحبت نکرده ام.

Or "Hey Jack, How you doing?

یا "هی جک، حالت

Haven't heard from you in a bit."

چطوره؟ کمی ازت خبری ندارم." مدتی است

I haven't heard from you in a bit - in a long time, in awhile.

که از شما خبری ندارم - مدتهاست ، مدتی است.

Awhile just means a period of time, okay?

Awhile فقط به معنای یک دوره زمانی است، خوب؟

So, "Haven't heard from you in a bit" in a bit of time, in a period of time.

بنابراین، "در مدت کوتاهی از شما خبر ندارم" در مدت زمان کوتاهی، در یک دوره زمانی.

You can also, you know, give a reason.

شما همچنین می توانید دلیل بیاورید.

So, "Yo Jessica, How've you been?

بنابراین، "ای جسیکا، حالت چطور بود؟

I've been meaning to write to you for a long time."

من مدتها بود که می خواستم برایت بنویسم ."

So, I have had the intention of writing to you for a long time.

بنابراین، من مدتها بود که قصد داشتم برای شما بنویسم .

I have been meaning to, this means I have wanted to, I have had the intention of writing

من قصد داشتم، این یعنی می‌خواستم، مدت‌ها بود که قصد داشتم برای شما بنویسم

to you for a long time, so after for, remember, you can list just a duration of time - for

، بنابراین پس از آن، به یاد داشته باشید، می‌توانید فقط یک مدت زمان را فهرست کنید - برای

a long time, for a week, for a month, for seven days, for two hours, I don't know, something

مدت طولانی، برای یک هفته یک ماه، هفت روز، دو ساعت، نمی دانم، یک

like that.

همچین چیزی.

And since -- you give a specific time in the past.

و از آنجا که -- شما زمان خاصی را در گذشته می دهید.

Since your birthday.

از روز تولدت

I've been meaning to write to you since the last time I saw you, since your mother's funeral,

از آخرین باری که دیدمت می خواستم برایت بنویسم، از مراسم خاکسپاری مادرت،

I don't know, something like that.

نمی دانم، یک همچین چیزی.

Depends on the situation.

به موقعیت بستگی دارد.

And you can also just say something super casual.

و همچنین می توانید چیزی فوق العاده معمولی بگویید.

So, let's say, "Yo Ricky, What's going on?

بنابراین، بیایید بگوییم، "یو ریکی، چه خبر است؟

Thought I'd drop you a line."

فکر کردم یک خط برایت بگذارم."

So, I thought I would drop you a line.

بنابراین، فکر کردم یک خط برای شما بگذارم.

To drop someone a line means to leave them a message or send them a message.

گذاشتن خط به کسی به معنای گذاشتن پیام یا ارسال پیام برای او است.

So, if I say "Hey, drop me a line", this could mean, you know, "Call me", it could mean "Text

بنابراین، اگر بگویم "هی، یک خط به من بزن"، این می تواند به این معنی باشد، "با من تماس بگیر"، می تواند به معنای "به من پیامک ارسال

me", it could mean "Email me", "Contact me", "Message me".

کن"، می تواند به معنای "به من ایمیل بزن"، "با من تماس بگیر"، "به من پیام بده" ".

So "Hey, thought I'd drop you a line".

بنابراین "هی، فکر کردم یک خط برای شما بگذارم".

Next reason: "Just checking in".

دلیل بعدی: "فقط چک کردن".

"I'm just checking in to hear what's new", okay.

"فقط دارم چک می کنم تا چیزهای جدید را بشنوم"، باشه.

I'm going to step away from the board so you guys can see everything here.

من از تابلو دور می شوم تا شما بچه ها بتوانید همه چیز را اینجا ببینید.

Watch my hand.

مراقب دستم باش

Boom!

رونق!

Just checking in to hear what's new, okay?

فقط چک کردن برای شنیدن چیزهای جدید، خوب؟

So, I'm just checking in to hear what's new, or to see what's new with you.

بنابراین، من فقط بررسی می کنم تا چیزهای جدید را بشنوم یا ببینم چه چیز جدیدی در شما وجود دارد.

Next, what have we got?

بعد، چه چیزی داریم؟

Okay, so, right now you've asked about them, you've told them why you're emailing, a general

خوب، پس، در حال حاضر در مورد آنها پرسیده اید، به آنها گفته اید که چرا ایمیل می زنید، یک

personal situation.

وضعیت شخصی کلی.

Next, you want to tell them how you have been doing, so very very common to say "Things

در مرحله بعد، شما می خواهید به آنها بگویید که چگونه کار کرده اید، بنابراین بسیار رایج است که بگویید "چیزها

are" or "Things have been ______________ on my end" or "on this end".

هستند" یا "چیزها در پایان من ______________ بوده اند " یا "در این پایان".

Now, "On my end" or "On this end" means like, over here, with me, on my side, on this side

حال، "در انتهای من" یا "در این پایان" به معنای مانند ، اینجا، با من، در کنار من، در این

of the communication tunnel.

طرف تونل ارتباطی است.

It's not a tunnel, but you get the idea, right?

این یک تونل نیست، اما شما این ایده را متوجه شدید، درست است؟

Okay.

باشه.

So, things have been - here's a variety of example adjectives that you can use or adverb

بنابراین، همه چیز بوده است - در اینجا انواع مختلفی از صفت های مثال وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید یا از

and adjective combinations.

ترکیبات قید و صفت استفاده کنید.

"Things have been okay on this end."

اوضاع از این جهت خوب بوده است.»

"Things have been super busy on my end."

"کارها از نظر من بسیار شلوغ بوده است."

"Things have been pretty stressful on my end, or on this end."

"چیزها در پایان من یا در این نقطه بسیار استرس زا بوده است ."

"Things have been really good on this end."

اوضاع در این زمینه واقعاً خوب بوده است.»

Or you can say, for me, "Things have been really good for me lately", another thing,

یا می توانید برای من بگویید "این اواخر همه چیز برای من خیلی خوب بوده است" و یک چیز دیگر

"Things have been up and down".

"اوضاع بالا و پایین بوده است".

Things have been, you know, up and down on this end.

می دانید، همه چیز در این راستا بالا و پایین بوده است .

"Things have been pretty exciting on my end".

"چیزها در پایان من بسیار هیجان انگیز بوده اند."

Or, "Things have been uneventful", things have been boring on my end, on this end, okay?

یا، "چیزها بدون حادثه بوده اند"، همه چیز در پایان من خسته کننده بوده است، در این پایان، خوب؟

So, let's do - I'll do two examples for you so far of what we've got with this email.

بنابراین، بیایید انجام دهیم - من تا کنون دو مثال از آنچه با این ایمیل به دست آورده ایم برای شما انجام می دهم.

So:

بنابراین:

Hey Janice.

هی جانیس.

How's it going?

اوضاع چطوره؟

I've been meaning to write to you for a long time.

خیلی وقته میخواستم برات بنویسم

Things - yes - things have been super busy on my end.

همه چیز - بله - همه چیز از نظر من بسیار شلوغ بوده است.

That's one example.

این یک مثال است.

You can just kind of take them and just mix and match.

شما فقط می توانید آنها را بگیرید و فقط با هم ترکیب کنید .

You can even use this in an email today after this lesson.

حتی امروز بعد از این درس می توانید از آن در ایمیل استفاده کنید.

Type it, try it, do it in the comments.

آن را تایپ کنید، آن را امتحان کنید، آن را در نظرات انجام دهید.

Let's do one more:

بیایید یک کار دیگر انجام دهیم:

Let's see...

ببینیم...

Hi Jasmine.

سلام یاسمین.

How've you been?

چطور بودی؟

Thought I'd drop you a line.

فکر کردم یک خط برایت بگذارم.

Things have been pretty good on my end.

اوضاع از نظر من خیلی خوب بوده است.

Now, we're not done, because an email doesn't just end like that.

اکنون، کار ما تمام نشده است، زیرا یک ایمیل فقط به این پایان نمی رسد.

So, let's keep going to the next board.

بنابراین، اجازه دهید به رفتن به تابلوی بعدی ادامه دهیم.

Okay.

باشه.

So now, let's get on to your personal news.

خب حالا بریم سراغ اخبار شخصی شما.

Usually in the personal news part of your email, you're probably using the simple past

معمولاً در بخش اخبار شخصی ایمیل خود، احتمالاً از زمان گذشته ساده

tense or the present perfect tense, maybe you're going to use the future if you want

یا زمان حال کامل استفاده می کنید، شاید از آینده استفاده کنید اگر می خواهید

to talk about you know, I'm going to start university next week or something like that.

در مورد آن صحبت کنید، می دانید، من می خواهم دانشگاه را شروع کنم. هفته آینده یا چیزی شبیه به آن

But just some examples.

اما فقط چند نمونه

This is going to be totally freestyle, up to you, depends on your life, but I'm going

این کاملاً آزاد خواهد بود، بستگی به زندگی شما دارد، اما من

to give you some examples.

چند نمونه برای شما می‌آورم.

So, "I got a new job last week!" alright?

بنابراین، "من هفته گذشته یک کار جدید پیدا کردم!" بسیار خوب؟

I got a new job last week.

هفته پیش یه کار جدید پیدا کردم.

"I start tomorrow!"

"از فردا شروع میکنم!"

So, the job starts tomorrow, I'm very excited, so things have been pretty exciting on this

بنابراین، کار از فردا شروع می شود، من بسیار هیجان زده هستم، بنابراین همه چیز در این زمینه بسیار هیجان انگیز بوده

end.

است.

I got a new job last week!

هفته پیش یه کار جدید پیدا کردم!

I start tomorrow.

از فردا شروع میکنم

"My mom's been in the hospital.

"مامان من در بیمارستان است.

She had an accident".

او تصادف کرده است."

So, things have been, you know, a little sad on this end.

بنابراین، می دانید، همه چیز در این زمینه کمی غم انگیز بوده است.

My mom's been in the hospital.

مامانم تو بیمارستانه

She had an accident.

او تصادف کرد.

"I've joined the gym.

"من به ورزشگاه پیوستم

It's been great."

. عالی بود."

So, you use a lot of contractions in informal emails, so "My mom's been", my mom has been.

بنابراین، شما از انقباضات زیادی در ایمیل‌های غیررسمی استفاده می‌کنید ، بنابراین «مادرم بوده است»، مادرم بوده است.

"I've joined the gym, it's been great", not "It has been great", "It's been great".

"من به ورزشگاه پیوستم، عالی بود"، نه "عالی بود"، "عالی بود".

"I've just been reading a lot".

"من فقط زیاد مطالعه کردم".

So very common - I've just been, like things have been pretty boring, or things have been

خیلی رایج است - من همین الان بوده ام، مثل اینکه همه چیز خیلی خسته کننده بوده است، یا همه چیز

pretty uneventful on this side, on this end.

در این طرف، در این طرف، تقریباً بی حادثه بوده است.

"I've just been reading a lot".

"من فقط زیاد مطالعه کردم".

How about "I've been keeping myself busy with ..." and then you can mention whatever has

چگونه در مورد "من خودم را مشغول کرده ام با ..." و سپس می توانید هر چیزی

been keeping you busy.

را که شما را مشغول کرده است ذکر کنید.

So, "I've been keeping myself busy with Stranger Things season..." add the season number for

بنابراین، "من خودم را مشغول فصل Stranger Things کردم..." شماره فصل را برای

yourself.

خود اضافه کنید.

I don't know what season we're on as you're watching this video.

من نمی دانم در چه فصلی هستیم که شما در حال تماشای این ویدیو هستید.

At the time of this taping, it's season three.

در زمان پخش این نوار، فصل سوم است.

So far, so good.

تا اینجای کار خیلی خوبه.

I haven't finished it yet.

هنوز تمومش نکردم

I will have finished it by the time you see this, and I think it's going to be good.

تا زمانی که شما این را ببینید، آن را تمام کرده ام، و فکر می کنم خوب خواهد بود.

Stranger Things, Netflix, watch it, it's really good, no, seriously.

Stranger Things، نتفلیکس، آن را تماشا کنید، واقعا خوب است، نه، جدی.

"I've been keeping myself busy with jogging."

"من خودم را مشغول دویدن کرده ام."

"I've been keeping myself busy with writing."

"من خودم را مشغول نوشتن کرده ام."

I've been keeping myself busy with improv classes.", it could be anything, okay?

من خودم را با کلاس‌های بهبودی مشغول کرده‌ام .»، می‌تواند هر چیزی باشد، باشه؟

"Work has been crazy lately."

«کار اخیراً دیوانه‌کننده بوده است.»

Or "Work has been crazy busy", you can say, so if you want to talk about your job and

یا «کار دیوانه‌کننده بوده است»، می‌توانید بگویید، بنابراین اگر می‌خواهید در مورد شغلتان صحبت کنید. و

talk about how busy you have been.

در مورد میزان مشغله خود صحبت کنید.

Okay.

خوب.

So, you give personal news, and then a very common transition word in informal emails:

بنابراین، شما اخبار شخصی می دهید، و سپس یک کلمه انتقالی بسیار رایج در ایمیل های غیررسمی:

Anyway, okay.

So, anyway, and you give a second check-in.

So, I'm going to step off so you can get the whole board.

من می‌روم تا بتوانید کل تابلو را دریافت کنید .

I know a lot of you guys like to take a screencap of the whole board so there you are.

من می‌دانم که خیلی از شما دوست دارید از کل تابلو عکس بگیرید تا آنجا باشید. به

Anyway, boom!

هر حال، بوم

"How are things on your end?"

How are things on your side?

! طرف خودت هستی؟

Hm, "Let me know what's been going on with you", so tell me what is new with you.

هوم، "به من خبر بده چه خبر است "، پس به من بگو چه چیز جدیدی با توست.

Anyway, "Hope you're doing well.", so I hope you are okay, and then sign off.

.

That was my cool walk, you can't see me walking because you only see from here, which is great,

این پیاده روی باحال من بود، شما نمی توانید مرا در حال راه رفتن ببینید زیرا فقط از اینجا می بینید، که عالی است،

because I'm not wearing pants!

زیرا من شلوار نمی پوشم!

I've used that joke in a video before,

من قبلاً از آن شوخی در یک ویدیو استفاده کرده ام،

Okay.

بسیار خوب.

Sign off: "Talk to you soon".

ثبت نام کنید: " به زودی با شما صحبت می کنم.

You can also just say "Talk soon".

شما همچنین می توانید بگویید "زود صحبت کن".

Very, very short, very informal.

ry، بسیار کوتاه، بسیار غیر رسمی.

Talk soon.

به زودی صحبت می کنیم.

You can say "Take it easy", like, don't stress, take it easy.

می توانید بگویید «آرامش بگیر»، مثلاً استرس نداشته باش ، راحت باش.

"Have a good one".

"یک خوب".

Have a good day, have a good week, have a good life, whatever.

روز خوبی داشته باشید، هفته خوبی داشته باشید، زندگی خوبی داشته باشید، هر چه باشد.

Next, "Take care", "Be good", or instead of "Be good", similar "Stay out of trouble",

بعد، «مراقب باش»، «خوب باش»، یا به جای «خوب باش»، مشابه «از دردسر دور باش»،

or you can simply say "Later", like see you later, talk you later, talk to you soon, however

یا می‌توانید به سادگی بگویید «بعداً»، مثل اینکه بعداً می‌بینمت، بعداً صحبت می‌کنی، زود با تو صحبت می‌کنم. ، هر طور

you wish.

که بخواهید

So now, I'm going to sign off, and I hope you guys got a lot of useful information in

بنابراین اکنون، من می خواهم امضا کنم، و امیدوارم شما بچه ها اطلاعات مفید زیادی را در

this lesson.

این درس به دست آورید.

If you want to test your understanding of this lesson, as always, you can check out

اگر می‌خواهید درک خود را از این درس امتحان کنید، مانند همیشه، می‌توانید

the quiz on www.engvid.com . And what I want to see from you guys, if you really, really

امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید. و آنچه می‌خواهم از شما بچه‌ها ببینم، اگر واقعاً، واقعاً

want to practice and not just, you know, do the multiple-choice quiz, type a comment as

می‌خواهید تمرین کنید و نه فقط، می‌دانید، امتحان چند گزینه‌ای را انجام دهید، یک نظر را به عنوان ایمیل تایپ کنید

an email.

.

So, say, "Hey Alex", "Yo Alex", "'Sup Alex".

بنابراین، بگویید: "هی الکس"، "یو الکس"، "سوپ الکس".

And remember, when you're typing, if you say "'Sup" or "Yo", you got to roll up your sleeves

و به یاد داشته باشید، هنگامی که در حال تایپ هستید، اگر بگویید "Sup" یا "Yo"، باید آستین های خود را بالا بزنید

because that's how the cool people do it.

زیرا افراد باحال این کار را انجام می دهند.

"'Sup Alex?"

"سوپ الکس؟"

"Yo Alex", and then write the rest, or on your phone.

"یو الکس" و سپس بقیه را بنویسید یا روی تلفن خود.

It's the 'roll up your sleeves', even in public, and take a picture of yourself.

این همان «آستین‌هایت را بالا بزن»، حتی در مکان‌های عمومی، و از خودت عکس بگیر.

That's funny, too.

این هم خنده دار است.

Okay, yes, type a comment, write me an email in a comment and check out the quiz, I already

خوب، بله، یک نظر تایپ کنید، یک ایمیل در یک نظر برای من بنویسید و امتحان را بررسی کنید، قبلاً این را

said that.

گفتم.

Also, support us by donating on www.engvid.com , so check out the donation link.

همچنین با کمک مالی در www.engvid.com از ما حمایت کنید ، بنابراین پیوند اهدا را بررسی کنید.

We appreciate every single donation we receive from you guys.

ما از هر کمکی که از شما دریافت می کنیم قدردانی می کنیم .

It helps to keep the site alive, it helps to keep the site free, and we love you guys,

این به زنده نگه داشتن سایت کمک می کند، به رایگان نگه داشتن سایت کمک می کند، و ما شما را دوست داریم،

so thank you for everything you have contributed and please consider donating.

بنابراین از شما برای همه چیزهایی که کمک کرده اید سپاسگزاریم و لطفاً کمک مالی را در نظر بگیرید.

You can also check me out on YouTube or you can subscribe, turn on the notifications,

همچنین می توانید من را در یوتیوب بررسی کنید یا می توانید مشترک شوید، اعلان ها را روشن کنید،

and I'm also on Facebook and Twitter.

و من نیز در فیس بوک و توییتر هستم.

You can see me there as well, and maybe Instagram one day.

شما هم می توانید من را آنجا ببینید و شاید روزی اینستاگرام.

I know I keep saying it, but maybe not.

می دانم که مدام می گویم، اما شاید نه.

My pictures are not that interesting.

عکسام زیاد جالب نیستن

I don't think I'm a good photographer.

فکر نمی کنم عکاس خوبی باشم.

Maybe I can get better, though.

هرچند شاید بتوانم بهتر شوم.

You tell me, should I get Instagram?

شما به من بگویید، آیا من باید اینستاگرام را دریافت کنم؟

I know I've asked this before, but should I?

می دانم که قبلاً این را پرسیده ام، اما آیا باید این کار را بکنم؟

Maybe.

شاید.

Alright, well, let me see if I can do all of these sign offs for you guys.

خوب، خوب، بگذارید ببینم آیا می توانم همه این نشانه ها را برای شما انجام دهم یا خیر.

So, talk to you soon!

بنابراین، به زودی با شما صحبت کنید!

Take it easy.

سخت نگیر.

Have a good one!

یک خوب!

Take care.

مراقب باش.

Be good.

خوب باش.

Stay out of trouble.

از دردسر دوری کن.

Later!

بعد!

Thanks for clicking.

ممنون که کلیک کردید

Peace.

صلح.