Natural English: 5 Easy Idioms You Can Learn TODAY!

Hey. Yep, it's me. Tomorrow? A movie? Yeah, I'm up for it. Okay. Yeah, no, no, I'm gonna

سلام. بله، من هستم. فردا؟ یک فیلم؟ بله، من برای آن آماده هستم. باشه. آره نه نه من

come. I'm in. I'm in. Okay, perfect. Seven o'clock. All right, see you there. Bye.

میام من وارد شدم. من وارد شدم. باشه، عالی. ساعت هفت. باشه، اونجا میبینمت خدا حافظ.

All right, I'm gonna see a movie. Hey, everyone. I'm Alex. Thanks for clicking and welcome

باشه، من یه فیلم میبینم هی همه. من الکس هستم از اینکه کلیک کردید و

to this lesson on five quick English idioms that you can use in your daily life. So, all

به این درس در مورد پنج اصطلاح سریع انگلیسی که می توانید در زندگی روزمره خود استفاده کنید، خوش آمدید، سپاسگزاریم. بنابراین، هر

five of the sentences I give you in this video are very common in casual situations among

پنج جمله ای که در این ویدیو به شما می گویم در موقعیت های معمولی در بین

friends or colleagues. So, the first two, we have "I'm in" and "I'm out", and you can

دوستان یا همکاران بسیار رایج است. بنابراین، دو مورد اول، «من در» و «من خارج هستم» را داریم و شما می‌توانید با این جملات

express your interest or your desire to participate in an activity or your ability to participate

علاقه یا تمایل خود به شرکت در یک فعالیت یا توانایی خود را برای شرکت

in an activity with these sentences. So, if you say "I'm in", you're saying that I want

در یک فعالیت بیان کنید. بنابراین، اگر بگویید "من وارد هستم"، می گویید که من می خواهم

to and I can participate in an activity. So, I was talking to my friend. They asked

و می توانم در یک فعالیت شرکت کنم. بنابراین، من با دوستم صحبت می کردم. از

me if I wanted to see a movie. I said, "I'm in." Okay? So, that means, yeah, I can come.

من پرسیدند که آیا می‌خواهم فیلم ببینم؟ گفتم: من وارد شدم. باشه؟ بنابراین، یعنی، بله، من می توانم بیایم.

I want to come. So, do you want to see a movie? Sure. I'm in. I am confirming my interest

میخوام بیام خب میخوای فیلم ببینی؟ مطمئن. من وارد هستم. من علاقه خود را تأیید می کنم

and confirming my participation. By the way, before we go any further, make sure you like

و مشارکت خود را تأیید می کنم. ضمناً قبل از اینکه جلوتر برویم، مطمئن شوید که

this video, you share it with your friends, you leave a comment, and you subscribe to

این ویدیو را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک می گذارید، نظر می دهید و

my channel. Also, if you like learning idioms, you can check out the link attached to this

کانال من را سابسکرایب می کنید. همچنین، اگر به یادگیری اصطلاحات علاقه دارید، می توانید لینک پیوست شده به این

video in the description where you can pick up a copy of my idioms book called 200 Practical

ویدیو را در توضیحات مشاهده کنید، جایی که می توانید یک نسخه از کتاب اصطلاحات من به نام 200

English Idioms. I think you'll really like it. So, check it out. And now, back to your

اصطلاح کاربردی انگلیسی را انتخاب کنید. من فکر می کنم شما واقعا آن را دوست خواهید داشت. بنابراین، آن را بررسی کنید. و اکنون، به

regularly scheduled programming with "I'm out". So, "I'm out" means I don't want to

برنامه‌های برنامه‌ریزی شده منظم خود با "من بیرون هستم" بازگردیم. بنابراین، "من بیرون هستم" به این معنی است که نمی خواهم

and/or I can't participate in something. So, for example, $200 for a concert ticket? Sorry,

و/یا نمی توانم در چیزی شرکت کنم. مثلا 200 دلار بلیط کنسرت؟ ببخشید

I'm out. This means I'm not going. It's too expensive for me. I don't have $200 for a

من بیرونم این یعنی من نمی روم. برای من خیلی گرونه من 200 دلار برای کنسرت ندارم

concert. I can't participate. You can also say "I'm out" like in the middle of an activity

. من نمیتونم شرکت کنم شما همچنین می توانید مانند وسط یک فعالیت بگویید "من بیرون هستم"

because you feel uncomfortable with the situation. In card games, for example, if you're at a

زیرا با این وضعیت احساس ناراحتی می کنید. برای مثال، در بازی های ورق، اگر در یک

casino and you're playing for money and you don't have any more money left, you can say,

کازینو هستید و برای پول بازی می کنید و دیگر پولی ندارید، می توانید بگویید:

"Ugh, I'm out. I can't play anymore." You can also, again, be in the middle of an activity

"اوه، من بیرون هستم. من دیگر نمی توانم بازی کنم. " همچنین می توانید دوباره در وسط یک فعالیت باشید

and something happens that makes you uncomfortable or feel weird and you can say,

و اتفاقی بیفتد که باعث ناراحتی یا احساس عجیبی در شما شود و می توانید بگویید: "

"Okay, you guys, if you want to keep doing this, you can go ahead. But me? This is

خوب، بچه ها، اگر می خواهید به این کار ادامه دهید، می توانید ادامه دهید. اما من؟ این

uncomfortable for me. I'm out." Okay? So, I don't want to participate. I can't participate. Again,

برای من ناراحت کننده است. باشه؟ بنابراین، من نمی خواهم شرکت کنم. من نمیتونم شرکت کنم باز هم

I can't, like $200? Sorry, I'm out. It's too much. Next, "I'm up for it". So,

نمی توانم، مثل 200 دلار؟ ببخشید من بیرونم خیلی زیاد است. بعد، "من برای آن آماده هستم". بنابراین،

if you're up for something, when you're up, you have energy. You're awake. So,

اگر برای چیزی مشتاق هستید، وقتی بیدار هستید، انرژی دارید. شما بیدارید. بنابراین،

if you are up for something, you have the energy for something and you have the desire

اگر برای چیزی مشتاق هستید، برای چیزی انرژی دارید و میل

to participate in something. So, for example, I'm interested and I have the energy for it. So,

به مشارکت در چیزی دارید. بنابراین، مثلاً من علاقه مند هستم و انرژی آن را دارم. بنابراین،

"Are you up for a game of tennis?" "Yeah, I'm up for it." Okay? So, sure,

"آیا برای یک بازی تنیس آماده هستید؟" "آره، من برای آن آماده هستم." باشه؟ بنابراین، مطمئنا،

I'm up for it. Your friend is asking you to play tennis or soccer or hockey, basketball,

من برای آن آماده هستم. دوست شما از شما می خواهد که تنیس یا فوتبال یا هاکی، بسکتبال،

whatever the sport is, and if you think like, "Yeah, you know what? I'm not doing anything.

هر ورزشی که هست بازی کنید، و اگر فکر می کنید، "آره، می دانید چیست؟ من هیچ کاری انجام نمی دهم.

I feel like playing tennis. I feel like playing hockey or soccer." If you have a feeling for it

من دوست دارم تنیس بازی کنم. من دوست دارم بازی کنم. هاکی یا فوتبال." اگر احساسی نسبت به آن دارید

and you have the energy for it, you're up for it. So, if your friends ask you to go out and,

و برای آن انرژی دارید، آماده آن هستید. بنابراین، اگر دوستانتان از شما بخواهند که بیرون بروید و

you know, they give you different options and they say, "Oh, do you want to go to the dance club

می دانید، آنها گزینه های مختلفی به شما می دهند و می گویند: "اوه، می خواهید به باشگاه رقص بروید

or do you want to go to the cafe?" And the cafe is quieter than the dance club.

یا می خواهید به کافه بروید؟" و کافه ساکت تر از کلوپ رقص است.

So, you might say, "You know what? I'm not up for dancing. Like, I don't have the energy

بنابراین، ممکن است بگویید، "میدونی چیه؟ من برای رقصیدن آماده نیستم. مثلاً انرژی ندارم

or I don't have the feeling, the desire to go and dance." So, you can say, "I'm not really up

یا احساس، تمایلی برای رفتن و رقصیدن ندارم." بنابراین، می توانید بگویید: "من واقعاً

for dancing tonight." Maybe, you know, you feel sad or something or you just don't have the energy,

امشب برای رقصیدن آماده نیستم." شاید، می دانید، شما احساس غمگینی یا چیزی می کنید یا فقط انرژی ندارید،

but "I'm up for coffee though." So, if you are up for coffee, like, "Yeah, I have an interest in

اما "من برای قهوه آماده ام." بنابراین، اگر می خواهید قهوه بخورید، مانند: "آره، من علاقه دارم

going out for coffee. I have the energy and I can do it." All right, "I'm into it." So,

برای قهوه بیرون بروم. من انرژی دارم و می توانم این کار را انجام دهم." بسیار خوب، "من به آن علاقه دارم." بنابراین،

if you are into something, you enjoy it. You might have a passion for it, a deep interest in

اگر به چیزی علاقه دارید، از آن لذت می برید. ممکن است به آن علاقه داشته باشید، علاقه عمیقی به

it. You can also be into something in the moment. Like, if you are enjoying a new video game,

آن داشته باشید. شما همچنین می توانید در یک لحظه درگیر چیزی باشید. مثلاً، اگر از یک بازی ویدیویی جدید لذت می برید،

you can say, "Oh, I'm really into this." Or a new music album, "Oh, I'm really into this song."

می توانید بگویید: "اوه، من واقعاً به این کار علاقه دارم." یا یک آلبوم موسیقی جدید، "اوه، من واقعاً به این آهنگ علاقه دارم."

Or a movie or a TV series, you can say, "Oh, I'm really into this TV show right now.

یا یک فیلم یا یک سریال تلویزیونی، می توانید بگویید: "اوه، من واقعاً در حال حاضر به این برنامه تلویزیونی علاقه دارم.

Are you done?" "No, no. I'm on episode five, but it's so good. I'm really into it." Like,

آیا کار شما تمام شده است؟" "نه، نه. من در قسمت پنجم هستم، اما خیلی خوب است. من واقعاً به آن علاقه دارم." مثل اینکه

you are there. You are completely engaged and compelled to continue watching this TV show.

تو اونجا هستی شما کاملا درگیر و ناگزیر هستید که به تماشای این برنامه تلویزیونی ادامه دهید.

You are into it. So, for example, my friend, she's really into the new Taylor Swift album.

شما در آن هستید. بنابراین، برای مثال، دوست من، او واقعاً وارد آلبوم جدید تیلور سوئیفت شده است.

It's like, yeah, she keeps talking about it. She keeps singing the songs. Like, she's into it.

مثل اینکه، بله، او مدام در مورد آن صحبت می کند. او به خواندن آهنگ ها ادامه می دهد. مثل، او در آن است. داره ازش

She's enjoying it. She's passionate about it. She's interested in it. She's, you know,

لذت میبره او به آن علاقه دارد. او به آن علاقه مند است. او، می دانید،

she's into it. So, I hope you are into this video right now. On a scale of one to 10,

او به آن علاقه دارد. بنابراین، امیدوارم که شما در حال حاضر در این ویدیو باشید. در مقیاس یک تا 10،

how into this video are you? Are you like six out of 10 into it? Are you 10 out of 10 into it?

چگونه این ویدیو را دوست دارید؟ آیا شما مانند شش از 10 در آن هستید؟ آیا شما 10 از 10 در آن هستید؟

11 out of 10? Let me know. And then finally, "I'm out of it." So, if you are out of it,

11 از 10؟ خبرم کن. و در نهایت، "من از آن خارج شدم." بنابراین، اگر شما از آن خارج هستید،

not out of something, out of it, you must say, "I'm out of it."

نه از چیزی، خارج از آن هستید، باید بگویید: «من از آن خارج شدم».

You are not focused, not fit, or present in the moment. Now, you're not present in the moment

شما متمرکز نیستید، مناسب نیستید، یا در لحظه حاضر نیستید. اکنون،

or focused in the moment because of some factor like fatigue. You might be tired. So, you can say,

به دلیل عواملی مانند خستگی، در لحظه حضور ندارید یا در آن لحظه متمرکز نیستید. ممکن است خسته باشید بنابراین، می توانید بگویید:

"Ugh, I didn't sleep last night. So, my mind is not really here. I'm not here. I'm not fully

"اوه، من دیشب نخوابیدم. پس ذهن من واقعاً اینجا نیست. من اینجا نیستم. من کاملاً

present. I'm not focused." You can say, "I'm out of it." Okay? You can be out of it because of

حاضر نیستم. تمرکز ندارم." می توانید بگویید: "من از آن خارج شدم." باشه؟ شما می توانید به دلیل عوامل دیگر نیز از آن خارج شوید،

other factors as well, not just fatigue. So, you can be out of it due to substances such as drugs

نه فقط خستگی. بنابراین، شما می توانید به دلیل موادی مانند مواد مخدر

or alcohol. You can say, "Oh, he's really out of it because, you know, he drank too much,"

یا الکل از آن خارج شوید. می توانید بگویید: "اوه، او واقعاً از این کار خارج شده است، زیرا می دانید، او بیش از حد نوشیده است"

or something like that. So, if you're out of it, you might be tired. You might not be mentally

یا چیزی شبیه به آن. بنابراین، اگر شما از آن خارج شوید، ممکن است خسته باشید. ممکن است از نظر ذهنی

present. You might be depressed. There are many things that can make you feel not focused in the

حضور نداشته باشید. ممکن است افسرده باشید چیزهای زیادی وجود دارد که باعث می شود در لحظه احساس کنید تمرکز ندارید

moment. So, if your friend asks you a question, you're like, "Hey, come on. I asked you a question."

. بنابراین، اگر دوست شما از شما سوالی بپرسد، شما مانند "هی، بیا. من از شما یک سوال پرسیدم."

You say, "What?" You say, "What? What? Oh, sorry. I'm really out of it today." Maybe you're thinking

شما می گویید "چی؟" شما می گویید، "چی؟ چی؟ اوه، متاسفم. من واقعاً امروز از این کار خارج شدم." شاید

about a job interview or a bad social experience that you had. So, "Sorry, I'm out of it today."

به یک مصاحبه شغلی یا تجربه اجتماعی بدی که داشتید فکر می کنید. بنابراین، "ببخشید، من امروز از آن خارج شدم."

You're not focused. You're not yourself. You probably just need to get some sleep.

شما متمرکز نیستید تو خودت نیستی احتمالا فقط باید کمی بخوابید.

All right. So, one more time, let's repeat these sentences after me so that you can feel more

خیلی خوب. بنابراین، یک بار دیگر، بیایید این جملات را بعد از من تکرار کنیم تا بتوانید

confident and comfortable in your next casual English interaction, especially if someone invites

در تعامل معمولی بعدی انگلیسی خود احساس اطمینان و راحتی بیشتری داشته باشید، به خصوص اگر کسی

you to something or you want to talk about your level of engagement, your level of interest in

شما را به چیزی دعوت کند یا بخواهید در مورد سطح تعامل و میزان علاقه خود صحبت کنید. در

something. So, repeat after me, "I'm in." "$200, I'm out." "Tennis, I'm up for it."

چیزی بنابراین، بعد از من تکرار کنید: "من وارد هستم." "200 دلار، من بیرون هستم." "تنیس، من برای آن آماده هستم."

"I'm really into it."

"من واقعاً به آن علاقه دارم."

"Sorry, I'm out of it."

"ببخشید، من از این کار خارج شدم."

Good. So, to test your understanding of all of this material,

خوب بنابراین، برای آزمایش درک خود از همه این مطالب،

as always, check out the quiz on www.engvid.com. And as I mentioned earlier in the video,

مانند همیشه، امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید. و همانطور که قبلاً در ویدیو اشاره کردم،

if you want to learn more English idioms, you can pick up a copy of my book,

اگر می خواهید اصطلاحات انگلیسی بیشتری یاد بگیرید، می توانید یک نسخه از کتاب من،

"200 Practical English Idioms". Just check out the link attached to the description in the video.

"200 اصطلاح کاربردی انگلیسی" را انتخاب کنید. فقط لینک ضمیمه شده به توضیحات در ویدیو را بررسی کنید.

I think you're really going to like it. Until next time,

من فکر می کنم شما واقعا آن را دوست خواهید داشت. تا دفعه بعد،

I'm out. That also means I'm done. So, I'm out. I'm out. Bye.

من بیرون هستم. این همچنین به این معنی است که من تمام شده ام. بنابراین، من بیرون هستم. من بیرونم. خدا حافظ.