English Homophones for Beginners – different words that sound the same!

Oh, hey.

اوه تو.

Hey, everyone.

هی همه.

I'm Alex.

من الکس هستم

Thanks for clicking, and welcome to this beginner lesson on homophones.

از اینکه کلیک کردید متشکریم و به این درس مبتدی در مورد همفون خوش آمدید.

If you don't know, homophones are a category of homonyms,

اگر نمی‌دانید، هم‌آواها دسته‌ای از همنام‌ها هستند،

and homophones are words that

و هم‌آواها کلماتی هستند

sound the same, but they have a different spelling when you write them and they have

که یکسان به نظر می‌رسند، اما وقتی آنها را می‌نویسید، املای

a different meaning as well.

متفاوتی دارند و همچنین معنای متفاوتی دارند.

Okay?

باشه؟

So in this video I am going to look at 10 groups of homophones; some of them have two

بنابراین در این ویدیو من قصد دارم به 10 گروه همفون نگاه کنم. برخی از آنها دو

words that, you know, have the same sound, some of them have three words that have the

کلمه دارند که می دانید صدای یکسانی دارند، برخی از آنها سه کلمه دارند که

same sound, but a different spelling and a different meaning.

صدای یکسانی دارند، اما املای متفاوت و معنای متفاوتی دارند.

The first three I'm going to show you, these are like the holy trinity of mistakes when

سه مورد اول که قصد دارم به شما نشان دهم، اینها مانند سه گانه مقدس اشتباهات زمانی است که

people are writing English, and basically don't worry if you make these mistakes as

مردم در حال نوشتن انگلیسی هستند، و اساساً نگران نباشید اگر به عنوان

a new English learner.

یک زبان آموز جدید انگلیسی مرتکب این اشتباهات شوید.

I have friends on my Facebook who make these mistakes in writing all the time as well.

من دوستانی در فیس بوک خود دارم که همیشه این اشتباهات را در نوشتن انجام می دهند.

So they're very important to know, identify, and to correct.

بنابراین شناخت، شناسایی و اصلاح آنها بسیار مهم است.

Okay?

باشه؟

So first: "it's" and "its".

پس اول: "آن" و "آن".

Same sound, different spelling.

صدا یکسان، املای متفاوت.

"It's", "i-t", apostrophe "s" is just a contracted form, the contraction for "it is".

"این"، "i-t"، آپاستروف "s" فقط یک شکل منقبض است، انقباض برای "آن است".

Okay?

باشه؟

And "its" with no apostrophe is the third person possessive.

و «آن» بدون آپستروف سوم شخص ملکی است.

It's a possessive adjective.

این یک صفت ملکی است.

So, for example, I was reading a book, this is The Innocent Mage by Karen Miller.

مثلاً داشتم کتابی می خواندم، این جادوگر بی گناه اثر کارن میلر است.

I've been reading it for a few days, I'm enjoying it.

چند روزه دارم میخونمش، لذت میبرم.

So: "It's a good book and its cover..."

بنابراین: «کتاب خوبی است و جلدش...»

Right? Possessive.

درست است؟ مضافالیه.

"Its cover is really nice.

جلدش واقعاً خوب است

It's a good book.

. کتاب خوبی است.

It is a good book, and its cover is really nice."

کتاب خوبی است و جلدش واقعاً خوب است.»

All right, I'm going to put this down for the rest of the video.

بسیار خوب، من این را برای بقیه ویدیو می گذارم.

Next: "they're", "their", "there".

بعدی: "آنها هستند"، "آنها"، "آنجا".

We have "they're", "t-h-e-y" apostrophe "r-e", just like "it's", if you see the apostrophe

اگر آپاستروف - انقباض را ببینید، "آنها هستند"، "t-h-e-y" آپاستروف "r-e" را داریم، درست مانند "آن است"

- contraction.

.

"They are".

"آن ها هستند".

"Their", "t-h-e-i-r" is the third person plural possessive adjective.

«آنها»، «ت-ه-ای-ر» صفت مضاف الیه سوم شخص جمع است.

And "there", "t-h-e-r-e" is usually used as an adverb of place.

و «آنجا»، «ت-ه-ر-ه» معمولاً به عنوان قید مکان به کار می رود.

So, for example: "They're there with their dog."

به عنوان مثال: " آنها با سگ خود آنجا هستند."

So: "They are there"-location-"with their"-possessive-"dog".

بنابراین: "آنها آنجا هستند"-موقعیت-" با"-مالکشان-"سگ".

Okay?

باشه؟

So: "They are there with their dog.

بنابراین: "آنها با سگ خود

They're there with their dog."

آنجا هستند. آنها با سگ خود آنجا هستند."

All right.

خیلی خوب.

And the third one...

و سومی...

If only, if only people would not make this mistake.

ای کاش مردم این اشتباه را نمی کردند.

"You're" and "your".

"تو" و "تو".

Again, apostrophe...

باز هم آپاستروف...

As soon as you see the apostrophe, it's a contraction.

همین که آپاستروف را دیدی انقباض است.

So this means it's usually two separate words.

بنابراین این بدان معنی است که معمولاً دو کلمه جداگانه است.

"You're", "you are".

"تو هستی"، "تو هستی".

Okay?

باشه؟

And then "your" is the second person possessive, a possessive adjective as well.

و سپس "شما" دوم شخص ملکی است، یک صفت ملکی نیز.

So: "You're not with your parents, are you?"

بنابراین: "تو با پدر و مادرت نیستی، نه؟"

If you're talking on the phone with your friend-possessive, "y-o-u-r", your friend-you can say:

اگر در حال صحبت با دوست مالک خود، "y-o-u-r" هستید، می توانید بگویید:

"Hey. Why are you talking, like, so funny?

"هی. چرا اینقدر خنده دار صحبت می کنی؟

You're not with your parents, are you?"

با پدر و مادرت نیستی، نه؟"

Okay?

باشه؟

So, these three, I started with them because they are the most common mistakes, not only

بنابراین، این سه، من با آنها شروع کردم، زیرا آنها رایج ترین اشتباهات هستند، نه تنها

for new English learners, but also for long-time born and raised English speakers.

برای زبان آموزان جدید، بلکه برای مدت طولانی انگلیسی زبانان متولد و بزرگ شده.

So now we're going to go to some other ones, and you guys just follow me.

خب حالا ما به سراغ برخی دیگر می رویم ، و شما بچه ها فقط من را دنبال کنید.

Okay.

باشه.

Now that we have taken care of the most common mistakes, let's look at some other ones.

اکنون که مرسوم‌ترین اشتباهات را بررسی کرده‌ایم، بیایید به برخی دیگر از آنها نگاهی بیندازیم.

First: "close" and "clothes".

اول: «بستن» و «لباس».

"Close", "c-l-o-s-e" is a verb which is the opposite of open.

«بستن»، «ج-ل-و-س-ه» فعل است که متضاد باز است.

Okay?

باشه؟

So you close a door.

پس دری را ببندی

Next: "clothes" is a noun, it's a permanently plural noun, and "clothes" refers to what

بعد: "لباس" یک اسم است، یک اسم جمع دائمی است و "لباس" به آنچه

you wear, so a t-shirt, or pants, or a jacket.

می پوشید اشاره دارد، بنابراین تی شرت ، شلوار یا ژاکت.

These are clothes.

اینها لباس هستند.

For example: "Close the door!

مثلا: "در را ببند!

I'm putting on my clothes!"

لباسم را می پوشم!"

All right? So: "Close the door!

خیلی خوب؟ پس: "در را ببند!

I am putting on my clothes!"

دارم لباسم را می پوشم!"

Next: "ate" and "eight".

بعد: «خورد» و «هشت».

"A-t-e" is the past of the verb "eat", "e-i-g-h-t" is the number, which I put there, eight.

«ا-ت-ه» ماضی فعل «خوردن» است، «ای-گ-ه-ت » عددی است که آنجا گذاشتم هشت.

So he...

بنابراین او ...

"He ate eight hot dogs."

"او هشت هات داگ خورد."

Okay?

باشه؟

There's a hot dog, I think, times eight, so:

یک هات داگ هست، فکر کنم، ضربدر هشت، پس:

"He ate eight (8) hot dogs."

"او هشت (8) هات داگ خورد."

Next: "here", "hear".

بعدی: "اینجا"، "شنود".

"H-e-r-e" is an adverb of place.

«ح ره» قید مکان است. بسته به جایی که آن را تماشا

You are here on www.engvid.com or maybe on YouTube, depending where you're watching it.

می کنید، اینجا در www.engvid.com یا شاید در YouTube هستید.

And "hear" is the verb, it's a sensory verb when you, you know, use your ears.

و «شنیدن» فعل است، این یک فعل حسی است زمانی که شما، می دانید، از گوش خود استفاده می کنید.

In case you can't tell by my art that this is an ear, you hear with your ear.

اگر با هنر من نمی توانی بفهمی که این گوش است، با گوش خود می شنوی.

So: "I can't hear you from here."

بنابراین: "من نمی توانم شما را از اینجا بشنوم."

So when I am standing here and you're far away, I can't hear you from here.

پس وقتی من اینجا ایستاده ام و تو دور باشی، نمی توانم صدایت را از اینجا بشنوم.

I will go closer to you or you need to come closer.

من به تو نزدیک تر می شوم وگرنه باید نزدیکتر بیایی.

Okay.

باشه.

Next: "dear", "deer".

بعدی: "عزیز"، "گوزن".

So "dear", the adjective, which means beloved or loved.

پس «عزیز» صفت که به معنای محبوب یا محبوب است.

You often start letters with this.

شما اغلب حروف را با این شروع می کنید.

Or if you've ever seen a lot of English films or TV shows, and they show a character writing

یا اگر تا به حال فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی انگلیسی زیادی دیده‌اید و شخصیتی را در حال نوشتن

a letter or typing an email, you might see them put: "Dear Martha", "Dear Fred", "Dear" whoever,

نامه یا تایپ ایمیل نشان می‌دهند، ممکن است ببینید: «مارتای عزیز»، «فرد عزیز»، «عزیز»،

so it's just a way to start a letter usually.

بنابراین معمولاً راهی برای شروع یک حرف است.

And "deer" is a noun.

و «آهو» اسم است.

A deer is an animal.

آهو یک حیوان است.

A delicious, delicious animal.

یک حیوان خوشمزه و خوشمزه.

No.

نه.

Deer, if you think of Bambi, that's...

گوزن ها، اگر به بامبی فکر می کنید ، این ...

Those are deer basically.

اینها اساساً گوزن هستند.

So, for example: "Dear Santa", this is a child writing a letter to Santa, if you believe

بنابراین، برای مثال: "بابانوئل عزیز"، این کودکی است که برای بابانوئل نامه می نویسد، اگر به بابانوئل اعتقاد دارید

in Santa.

.

"Can I have a deer for Christmas?"

"آیا می توانم یک گوزن برای کریسمس داشته باشم؟"

Yeah.

آره

I guess, sure, a kid would want, you know, a deer for Christmas.

من حدس می زنم، مطمئنا، یک بچه برای کریسمس یک آهو می خواهد.

Maybe.

شاید.

It's possible. Anything's possible.

ممکن است. هر چیزی ممکن است

You try making up these examples, guys, it's very hard sometimes.

شما سعی کنید این مثال ها را بسازید، بچه ها، گاهی اوقات خیلی سخت است.

All right, we got three more so let's go to them.

خیلی خب، ما سه تا دیگه گرفتیم پس بریم سراغشون.

Okay, three more, like I said.

خوب، سه تا دیگر، همانطور که گفتم.

So, first: "bye", "by", "buy".

بنابراین، اول: "بای"، "با"، "خرید".

Not like the NSYNC song, "Bye, Bye, Bye".

نه مانند آهنگ NSYNC، "بای، بای، بای".

If you want to say that bye, it's b-y-e, which is short for: "Good-bye."

اگر بخواهید خداحافظی کنید، b-y-e است که مخفف عبارت «خداحافظ» است.

Next: "b-y" is the preposition, which means like near or around the area, so:

بعد: "b-y" حرف اضافه است که به معنای مانند نزدیک یا اطراف منطقه است، بنابراین:

"Oh, I'm by the elevator.

"اوه، من کنار آسانسور

I'm by the lake. I'm by your apartment."

هستم. من کنار دریاچه هستم. من در کنار آپارتمان شما هستم."

In the area of, near to.

در منطقه، نزدیک به.

And "buy", "b-u-y" is a verb which means to purchase, to give money for something and

و «بیع»، «ب-و-ی» فعل است به معنای خریدن، پول دادن به چیزی و

to get it.

به دست آوردن آن.

Okay?

باشه؟

So: "Don't say 'bye' before you buy something by the lake."

بنابراین: «قبل از خریدن چیزی در کنار دریاچه، «خداحافظ» نگویید.

So, you know, maybe your friend lives by a very nice area and there's a large lake with

بنابراین، می دانید، شاید دوست شما در یک منطقه بسیار زیبا زندگی می کند و یک دریاچه بزرگ با

many gift shops.

فروشگاه های هدیه زیادی وجود دارد.

It's a crazy example, but you know, you get the meanings of the words. Right?

این یک مثال دیوانه کننده است، اما می دانید، معانی کلمات را دریافت می کنید. درست؟

So: "Don't say 'bye' before you buy something by the lake."

بنابراین: «قبل از خریدن چیزی در کنار دریاچه، «خداحافظ» نگویید.

Next: "flower" and "flour".

بعدی: «گل» و «آرد».

This is a flower, it smells nice.

این یک گل است ، بوی خوبی دارد.

"Flour", "f-l-o-u-r" is a white powder that is used in baking.

«آرد»، «ف-ل-و-ر» پودر سفید رنگی است که در پخت استفاده می شود.

So if you make cookies or pancakes, or anything like that, that white powder that, you know,

بنابراین، اگر شما کلوچه یا پنکیک یا هر چیز دیگری درست کنید، آن پودر سفیدی که می‌دانید،

you see in so many movies, it gets on people's faces and usually it's in comedies - that

در فیلم‌های زیادی می‌بینید، روی صورت مردم می‌آید و معمولاً در کمدی‌ها وجود دارد -

is flour.

یعنی آرد.

So: "Ah, I spilled flour on your flower."

پس: آخه آرد ریختم روی گلت.

So sad. Right?

خیلی غمگین درست؟

And finally: "our", "o-u-r" which is the first person plural possessive and "hour", which

و در آخر: «ما»، «و-و-ر» که اول شخص جمع ملکی است و «ساعت»

is the unit of time that runs to 60 minutes.

که واحد زمانی است که به 60 دقیقه می رسد.

So: "Our hour is finished."

پس: «ساعت ما تمام شد».

This video wasn't an hour, but you know, you get the idea.

این ویدیو یک ساعت نبود، اما می دانید، ایده را متوجه شدید.

All right.

خیلی خوب.

And one more thing, guys, I know some of you before I see you in the comments and you say:

و یک چیز دیگر، بچه ها، من برخی از شما را می شناسم قبل از اینکه شما را در نظرات ببینم و بگویید:

"But Alex, 'close' and 'clothes' are two different pronunciations", okay.

"اما الکس، "close" و "clothes" دو تلفظ متفاوت هستند، خوب.

Depending on who you are, you're probably right.

بسته به اینکه چه کسی هستید، احتمالاً حق با شماست.

Some people do pronounce "c-l-o-t-h-e-s" slightly differently than "close", but a lot of the

برخی از مردم "c-l-o-t-h-e-s" را کمی متفاوت از "close" تلفظ می‌کنند، اما بسیاری از

population has no difference in pronunciation.

مردم هیچ تفاوتی در تلفظ ندارند.

So: "My clothes. Close the door."

پس: "لباس من، در را ببند."

Same thing. To me it's the same.

همین مورد برای من هم همینطوره

I pronounce it the exact same way.

دقیقا به همین شکل تلفظش میکنم

Okay, if you want to test your understanding of this material, as always,

بسیار خوب، اگر می خواهید درک خود را از این مطالب امتحان کنید، مانند همیشه،

you can check out the quiz on www.engvid.com.

می توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

And don't forget to, you know, subscribe to my YouTube channel, check me out on Facebook

و فراموش نکنید که، می دانید، در کانال یوتیوب من مشترک شوید، من را در فیس بوک

and on Twitter.

و توییتر بررسی کنید.

And if you want to support what we do at engVid, you can always donate at the support link

و اگر می‌خواهید از کاری که ما در engVid انجام می‌دهیم حمایت کنید، همیشه می‌توانید در پیوند پشتیبانی

that is, you know, on the site and that is also attached to this video.

که، می‌دانید، در سایت وجود دارد و به این ویدیو نیز پیوست شده است، کمک مالی کنید.

And you will notice that this says: "Homophones: Beginner".

و متوجه خواهید شد که این می گوید: "هموفون: مبتدی".

Stick around because I do have videos that are coming up about intermediate level homophones

ادامه دهید زیرا من ویدیوهایی دارم که در مورد همفون های سطح متوسط

and advanced level homophones.

و همفون های سطح پیشرفته منتشر می شوند.

So, stick around.

بنابراین، به اطراف بچسبید.

And for now, bye.

و فعلا خداحافظ

Which "bye"?

کدام "خداحافظ"؟

"B-y", "b-u"...?

«ب-ی»، «ب-و»...؟

I need to study.

من باید مطالعه کنم.

Bye.

خدا حافظ.