Phrasal Verb Opposites in English

So then I just got out of there as soon as I could.

بنابراین در اولین فرصت از آنجا خارج شدم.

It was... It was a terrible scene.

بود... صحنه وحشتناکی بود.

Okay, you ready for this?

خوب، برای این آماده ای؟

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Hey, everyone.

هی همه.

I'm Alex. Thanks for clicking,

من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن،

and welcome to this lesson on: "Phrasal Verb Opposites".

و به این درس در مورد: "مخالف فعل عباراتی" خوش آمدید.

So, today with the help of my friend, Steve the spider, I am going to look at...

بنابراین، امروز با کمک دوستم، استیو عنکبوت، قصد دارم به ...

How many?

چند تا؟

One, two, three, four, five, six, seven, eight, nine, 10 - 10 phrasal verbs and their opposites

یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه، 10 - 10 فعل عبارتی و متضاد آنها

for a total of 20 phrasal verbs.

برای مجموع 20 فعل عبارتی.

That is more phrasal verbs than Steve has legs.

این افعال بیشتر از استیو است که پا دارد.

More phrasal verbs than Steve has legs.

افعال عبارتی بیشتر از استیو پا دارد.

Right?

So, we'll start from the top.

درست؟

بنابراین، ما از بالا شروع می کنیم.

First: "check in" or "check into".

اول: "اعلام حضور" یا "بررسی".

So you can check into a hotel when you first arrive.

بنابراین می توانید در اولین ورودتان به هتل مراجعه کنید.

Say: "I'm here to check in."

بگویید: "من اینجا هستم تا بررسی کنم."

Okay?

باشه؟

Now, when you check in, obviously, when you finish your stay at a hotel you have to

در حال حاضر، بدیهی است که وقتی اقامت خود را در هتل به پایان می‌رسانید، باید هتل را

"check out" or "check out of" the hotel.

«چک‌اوت» یا « چک‌اوت» کنید.

So, Steve, remember that time when we drove down to the States, we went to Fun Spot which

بنابراین، استیو، آن زمانی را که به سمت ایالات متحده رانندگی می‌کردیم، به یاد می‌آورید، به Fun Spot

is the biggest arcade in the world, we checked into the Holiday Inn on a Friday,

که بزرگ‌ترین بازی در جهان است، رفتیم ، جمعه به هتل هالیدی این سفر

and we checked out on a Sunday?

کردیم، و یکشنبه بیرون آمدیم؟

It was a good time.

زمان خوبی بود.

I played Pac-Man Mania for like four hours

من Pac-Man Mania را برای چهار ساعت

straight.

متوالی بازی کردم.

Next, we have: "get in".

بعد، ما داریم: "ورود به داخل".

So, "to get in", specifically into an enclosed space like a room or a car, or "get into",

بنابراین، «وارد شدن»، به طور خاص به فضای بسته مانند اتاق یا ماشین، یا «وارد شدن»

the opposite is: "get out" or "get out of" a place or something.

، برعکس این است: «بیرون رفتن» یا « بیرون آمدن» از یک مکان یا چیزی.

So, in a car, for example: "I got into the car. She got into the taxi."

بنابراین، در یک ماشین، به عنوان مثال: "من سوار ماشین شدم. او سوار تاکسی شد."

So you get into a taxi or into a car, and then to leave you have to get out.

بنابراین شما سوار تاکسی یا ماشین می شوید و سپس برای خروج باید پیاده شوید.

Now, you can also be inside your house, and you can tell someone, it's like: "Get in, get in, get in."

حالا می‌توانید داخل خانه‌تان هم باشید و می‌توانید به یک نفر بگویید، مثل این است: «وارد شو، داخل شو، وارد شو».

Or if you're very angry at them, you can say: "Get out!"

یا اگر از دست آنها خیلی عصبانی هستید ، می توانید بگویید: "برو بیرون!"

Like that one time, remember that?

مثل اون یک بار، یادت هست؟

You know what I'm talking about.

شما می دانید من در مورد چه صحبت می کنم.

All right, next: "get on" or "get onto",

بسیار خوب، بعدی: «برو » یا «برو»،

"get off" or "get off of".

«پیاده شو» یا «پیاده شو».

Now, this is specifically for public transportation.

در حال حاضر، این به طور خاص برای حمل و نقل عمومی است.

So, you can get on or get onto a bus, a train, a plane, a boat.

بنابراین، می توانید سوار اتوبوس، قطار، هواپیما، قایق شوید یا سوار شوید.

And then when you leave the bus, leave the train, leave the boat, leave the plane, you

و سپس وقتی اتوبوس را ترک می‌کنید، قطار را ترک می‌کنید، قایق را ترک می‌کنید، هواپیما را ترک می‌کنید،

get off the plane, get off the boat, or get off of the bus, or the subway, or the metro.

از هواپیما پیاده می‌شوید، از قایق پیاده می‌شوید، یا از اتوبوس، یا مترو یا مترو پیاده می‌شوید.

So, you get on the metro, the trip is finished, get off the metro.

بنابراین، شما سوار مترو می شوید، سفر تمام شده است، از مترو پیاده شوید.

Okay?

باشه؟

Depending on which part of the world you're from, you might say the metro or the subway.

بسته به اینکه اهل کدام نقطه از جهان هستید، ممکن است بگویید مترو یا مترو.

I say metro because I work around Montreal, but if you go to Toronto most people say subway,

من می گویم مترو چون در اطراف مونترال کار می کنم، اما اگر به تورنتو بروید، بیشتر مردم می گویند مترو،

so it depends where you're from.

بنابراین بستگی دارد اهل کجا هستید.

Next: "go out" and "stay in".

بعدی: «بیرون برو» و «در بمان».

So this means...

پس این یعنی...

"To go out" means to go see a movie, go outside of your house on the weekend, and do something

«بیرون رفتن» یعنی رفتن به فیلم دیدن ، آخر هفته بیرون رفتن از خانه و انجام کاری

with your friends.

با دوستانت.

So after this, Steve and I are going to go out and have a little party somewhere.

بنابراین بعد از این، من و استیو قرار است بیرون برویم و یک مهمانی کوچک در جایی برگزار کنیم.

Don't know where.

نمی دانم کجا.

We haven't decided yet, but we got some friends waiting for us outside and we'll decide after.

ما هنوز تصمیم نگرفتیم، اما چند دوست داریم بیرون منتظرمان هستند و بعد تصمیم می گیریم.

Now, if you don't want to go out and you prefer a quiet night in your house, in your room

حالا، اگر نمی‌خواهید بیرون بروید و ترجیح می‌دهید شبی آرام در خانه‌تان داشته باشید، در اتاقتان

like Steve listening to Pink Floyd in his bedroom while staring up at the ceiling,

مثل استیو که در اتاق خوابش به صدای پینک فلوید گوش می‌دهد در حالی که به سقف خیره شده است،

then you stay in.

پس در آن بمانید.

So your friends ask you: "Hey. Do you want go out tonight?"

بنابراین دوستانتان از شما می‌پرسند. : "هی . میخوای امشب بری بیرون؟"

Say: "No, no.

بگویید: "نه، نه.

Pink Floyd.

پینک فلوید.

I'm going to stay in.

من می خواهم در آنجا بمانم.

I need to take in this music."

باید این موسیقی را بپذیرم."

Next: "pick up" and "put down".

بعدی: "برداشتن" و "پایین گذاشتن".

So, very literal.

بنابراین، بسیار تحت اللفظی.

Pick up, put down.

بردار، زمین بگذار.

Pick up, put down.

بردار، زمین بگذار.

So you can pick up a glass, put down a glass.

بنابراین می توانید یک لیوان بردارید، یک لیوان را زمین بگذارید.

Pick up a pencil, put down a pencil.

یک مداد بردارید ، یک مداد را زمین بگذارید.

And this is another meaning of "pick up", so we have "pick up" and "drop off".

و این معنای دیگر «برداشتن» است، پس «برداشتن» و «افتادن» داریم.

In this situation "pick up" can mean to get something or someone from a specific location.

در این موقعیت، "انتخاب کردن" می تواند به معنای دریافت چیزی یا شخصی از یک مکان خاص باشد.

So you can pick up someone from the daycare.

بنابراین می توانید فردی را از مهد کودک انتخاب کنید.

If you are a parent and you have a young child, you can pick them up from the daycare, at

اگر پدر و مادر هستید و فرزند خردسالی دارید، می توانید آنها را از مهد کودک بردارید،

the end of the day you get them.

در پایان روز آنها را دریافت می کنید.

You can drop them off at the daycare in the morning, meaning you leave them there.

شما می توانید آنها را صبح در مهد کودک رها کنید، یعنی آنها را در آنجا رها کنید.

For example, after work if you're calling your friend, your mom, your roommate, your

مثلاً بعد از کار اگر به دوستت، مامانت، هم اتاقی،

wife, your husband and they say:

همسرت، شوهرت زنگ بزنی و بگی

-"Hey. What time are you going to be home?"

: -هی، ساعت چند میخوای خونه باشی؟

-"Oh.

-"اوه.

I'm going to be a little late.

من کمی دیر می‌رسم.

First I need to drop something off at the bank"-maybe a bill you have to pay-

اول باید چیزی را به بانک بریزم" - شاید یک قبض باید پرداخت کنید -

"and I need to pick up something from the grocery store."

"و من باید از خواربار فروشی چیزی بردارم."

So maybe you are out of milk, you have no more milk so you need to pick up some milk

بنابراین شاید شیر شما تمام شده است، شیر دیگر ندارید، بنابراین باید مقداری شیر

from the grocery store.

از فروشگاه مواد غذایی بردارید.

And, again, "drop off" not just for people, not just for kids, it can be for things, too.

و، دوباره، "ترک کردن" نه فقط برای مردم، نه فقط برای بچه ها، بلکه می تواند برای چیزهایی نیز باشد.

Both of them can be for things.

هر دوی آنها می توانند برای چیزهایی باشند.

So you can drop off money at someone's house, or drop off a CD, or drop off movie tickets somewhere.

بنابراین شما می توانید پول را در خانه یک نفر رها کنید، یا یک سی دی بیندازید، یا بلیط فیلم را در جایی رها کنید.

"Put on", "take off".

"پوشیدن"، "برخاستن".

So this is largely for clothes.

بنابراین این تا حد زیادی برای لباس است.

Right? So you can put on your socks, take off your socks.

درست؟ بنابراین می توانید جوراب خود را بپوشید، جوراب خود را در بیاورید.

Put on your jacket, take off your jacket.

کتت را بپوش، کاپشنت را در بیاور.

Now, Steve after about one beer likes to take off his clothes.

حالا استیو بعد از حدود یک بار آبجو دوست دارد لباس هایش را در بیاورد.

I know he doesn't...

میدونم که

He's not wearing clothes now.

نمیکنه... الان لباس نمیپوشه.

He looks good naked, anyways.

به هر حال او برهنه خوب به نظر می رسد.

Spiders look good naked.

عنکبوت ها برهنه خوب به نظر می رسند.

That's a weird sentence. I'm sorry.

جمله عجیبی است. متاسفم.

But we'll...

اما ما...

We'll stop there.

ما همین جا متوقف می شویم.

I don't want to continue that story.

من نمی خواهم این داستان را ادامه دهم.

So: "slow down".

پس: «آهسته».

The opposite of "to slow down" is "to speed up", hurry up, go faster.

نقطه مقابل «کم کردن» «سرعت دادن» است، عجله کن، تندتر برو.

So if you're driving and, you know, you're driving with a friend, your friend might say:

بنابراین اگر رانندگی می‌کنید و می‌دانید که با یکی از دوستانتان رانندگی می‌کنید، دوستتان ممکن است بگوید:

"Whoa, whoa, whoa. Slow down. You don't want the police to stop you."

"وای، اوه، اوه. آهسته حرکت کن. نمی‌خواهی پلیس جلوی تو را بگیرد."

If you are late for something, your friend might say: "Speed up."

اگر برای چیزی دیر کردید، دوستتان ممکن است بگوید: "سریع کن."

Okay? "We need to go quicker."

باشه؟ "ما باید سریعتر برویم."

"Stay up" and "turn in".

«بیدار بمان» و «توجه کن».

This has a very specific context.

این یک زمینه بسیار خاص دارد.

So, "to stay up" means to not go to sleep, but to say awake at night.

پس «بیدار ماندن» یعنی نخوابید، شب بیدار بگویید.

So, for example, last night I stayed up until 1am playing Dungeons & Dragons with my friends.

مثلاً دیشب تا ساعت 1 بامداد بیدار ماندم و با دوستانم Dungeons & Dragons بازی کردم.

It's not true, but imagine.

این درست نیست، اما تصور کنید.

So we stayed up until 2 o'clock watching old movies, old horror movies, for example.

بنابراین ما تا ساعت 2 بیدار ماندیم و فیلم های قدیمی، مثلاً فیلم های ترسناک قدیمی را تماشا می کردیم.

Now, if you don't want to stay up, don't want to stay awake, you can turn in.

حالا اگر نمی خواهید بیدار بمانید، نمی خواهید بیدار بمانید، می توانید وارد شوید،

"To turn in" means to go to bed, go to sleep.

«عطف کردن» یعنی به رختخواب بروید، بخوابید.

So, I stayed up until 11, which means I turned in at 11.

پس تا 11 بیدار ماندم، یعنی ساعت 11 برگشتم.

I went to sleep at 11.

ساعت 11 رفتم بخوابم.

And finally, "turn up", "turn down".

و در نهایت "تبلت کن "، "پایین بزن".

Very specific context.

زمینه بسیار خاص

If you have, you know, a stereo system, you can turn up the volume, make it louder, or

می دانید، اگر سیستم استریو دارید، می توانید صدا را زیاد کنید، بلندتر کنید، یا

turn down the volume, make it softer, quieter.

صدا را کم کنید، آن را نرم تر و ساکت تر کنید.

[Music]

[موسیقی]

Steve, turn that down.

استیو، آن را رد کن.

So, those are 20 phrasal verbs.

بنابراین، آن ها 20 فعل عبارتی هستند.

20.

20.

I know it's a lot.

میدونم خیلی زیاده.

Again, more phrasal verbs than Steve has legs.

باز هم، افعال عبارتی بیشتر از استیو پا دارد.

So, if you'd like to test your understanding of the material,

بنابراین، اگر می خواهید درک خود را از مطالب آزمایش کنید

I recommend that you watch this video more than once because there is a lot of information here.

، توصیه می کنم این ویدیو را بیش از یک بار تماشا کنید زیرا اطلاعات زیادی در اینجا وجود دارد.

And then you can do the quiz to make sure you fully get it.

و سپس می توانید مسابقه را انجام دهید تا مطمئن شوید که آن را به طور کامل دریافت کرده اید.

If you enjoyed the video, please like it, comment on it, subscribe to the channel, and

اگر از ویدیو لذت بردید، لطفاً آن را لایک کنید، در مورد آن نظر دهید، در کانال مشترک شوید

check me out on Facebook and Twitter.

و من را در فیس بوک و توییتر بررسی کنید.

And if you want to support what we do here at engVid and make sure that we do these videos

و اگر می‌خواهید از کاری که ما در اینجا در engVid انجام می‌دهیم حمایت کنید و مطمئن شوید که این ویدیوها را

forever and ever until the end of time, you can always donate to the site at the link

برای همیشه و همیشه تا پایان زمان انجام می‌دهیم، همیشه می‌توانید در پیوندی

found somewhere here.

که در اینجا یافت می‌شود به سایت کمک مالی کنید.

Okay?

باشه؟

Until next time, thanks for clicking.

تا دفعه بعد، ممنون که کلیک کردید.

Let's get out of here, Steve.

بیا از اینجا برویم، استیو.

Steve!

استیو!