30 English Phrasal Verb Commands

-"Let me see your identification."

-"اجازه بده مشخصاتت را ببینم."

-"You don't need to see his identification."

-"نیازی نیست شناسنامه او را ببینید."

-"We don't need to see his identification."

-"نیازی نداریم شناسنامه او را ببینیم."

-"These aren't the droids you're looking for."

-"اینها درویدهایی نیستند که شما دنبالش هستید."

-"These aren't the droids we're looking for."

-"اینها درویدهایی نیستند که ما به دنبال آنها هستیم."

-"He can go about his business."

-"او می تواند به کار خود ادامه دهد."

-"You can go about your business."

-"شما می توانید به کار خود بروید."

-"Move along."

-"حرکت در امتداد."

-"Move along."

-"حرکت در امتداد."

Yeah.

آره

Hey, everyone.

هی همه.

I'm Alex.

من الکس هستم

Thanks for clicking and welcome to this lesson on "30 Phrasal Verb Commands".

از اینکه کلیک کردید و به این درس در مورد "30 دستور فعل عبارتی" خوش آمدید متشکریم.

So, simple enough.

بنابراین، به اندازه کافی ساده است.

Right?

درست؟

You're going to hear 30 commands that use phrasal verbs, and I will tell you the context

شما 30 دستور را می شنوید که از افعال عبارتی استفاده می کنند ، و من به شما می گویم که در چه

in which you can use each one, and we'll do some very quick pronunciation and repeat-after-me

زمینه ای می توانید از هر کدام استفاده کنید، و همچنین تلفظ بسیار سریع و تمرین تکرار بعد از من

practice as well.

را نیز انجام خواهیم داد.

Now, after this lesson, if you can't get enough of phrasal verb commands, you can check out

اکنون، پس از این درس، اگر نمی توانید از دستورات فعل عبارتی استفاده کنید، می

the resource that Rebecca made where she lists 100 phrasal verb commands.

توانید منبعی را که ربکا ساخته است بررسی کنید، جایی که او 100 دستور فعل عبارتی را فهرست کرده است.

And she also has another video that is linked to this video where you can get, you know,

و او همچنین یک ویدیوی دیگر دارد که به این ویدیو پیوند داده شده است که در آن شما

a lesson on 10 more commands, similar to these ones right behind me.

می‌توانید درسی در مورد 10 دستور دیگر، مشابه این دستورات، درست پشت سر من دریافت کنید.

So, let's not waste any more time and we're going to go, one, two, three, four, five,

بنابراین، بیایید دیگر وقت را تلف نکنیم و یک، دو، سه، چهار، پنج،

six, all the way to 30 and we'll do it relatively quickly with an example and an explanation

شش، تا 30 می رویم و با یک مثال و توضیح زمینه آن را نسبتاً سریع انجام خواهیم داد.

of the context for each.

برای هر.

So, the first one, repeat after me: "Back off."

بنابراین، اولین، بعد از من تکرار کنید: "برگشت."

This is what you say when you want someone to, you know, get out of your personal space.

این همان چیزی است که وقتی می خواهید کسی از فضای شخصی شما خارج شود، این را می گویید.

So, usually if you are annoyed at the individual, you could say: "Back off.

بنابراین، معمولاً اگر از این فرد عصبانی هستید ، می توانید بگویید: "برگرد.

You are too close to me."

تو خیلی به من نزدیکی."

Okay?

باشه؟

Next: "Back up."

بعدی: "پشتیبان گیری".

Now, "back up" is similar to "back off", but it can be used in a more formal situation

اکنون، "پشتیبان گیری" شبیه به "بازگشت" است، اما می تواند در موقعیت های رسمی تر

by someone, like, you know, a police officer or a security guard.

توسط شخصی استفاده شود، مانند، می دانید، یک افسر پلیس یا یک نگهبان امنیتی.

So, for example, if there is, you know, a line where another line is formed and you

بنابراین، برای مثال، اگر می دانید، خطی وجود دارد که در آن خط دیگری تشکیل شده است و شما

cannot cross this line, and you do cross that line, you know, a police officer or a security

نمی توانید از این خط عبور کنید، و از آن خط عبور می کنید ، می دانید، یک افسر پلیس یا یک

guard or someone might ask you to: "Back up.

نگهبان یا شخصی ممکن است از شما بخواهد: "پشتیبان گیری.

Back up."

پشتیبان گیری."

This means: Go back a little bit, take a few steps back.

یعنی: کمی به عقب برگرد ، چند قدم به عقب برگرد.

They probably won't say: "Back off".

آنها احتمالاً نخواهند گفت: "برگرد".

"Back off" is much stronger, so you can use: "Back up" in a more formal situation where

«بازگشت» بسیار قوی‌تر است، بنابراین می‌توانید از «پشتیبان‌گیری» در موقعیت‌های رسمی‌تر استفاده کنید، جایی

you want the person to move out of the way and to move back a little bit.

که می‌خواهید فرد از مسیر خارج شود و کمی به عقب برگردد.

Okay?

باشه؟

So: "Back up.

بنابراین: "پشتیبان بگیرید.

Just move back, everybody."

فقط همه به عقب برگردید."

Okay?

باشه؟

Next: "Carry on."

بعدی: "ادامه بده."

So, repeat after me: "Carry on."

پس بعد از من تکرار کن: "ادامه بده."

This simply means continue, do what you were doing before.

این به سادگی به این معنی است که ادامه دهید، کاری را که قبلا انجام می دادید انجام دهید.

So: "Carry on.

بنابراین: "ادامه دهید. ادامه دهید

Carry on."

."

Next, repeat after me: "Chill out."

بعد، بعد از من تکرار کنید: "آرامش کن."

This just means: "Be calm, relax.

این فقط به این معنی است: "آرام باش، آرام باش.

Okay?

باشه؟

I see you're upset.

میبینم ناراحتی. آرام

Chill out."

باش."

Okay?

باشه؟

So: "chill" comes from, like, you know, to cool, to be calmer.

بنابراین: "سرد" ناشی از، مانند، می دانید، سرد شدن، آرام تر بودن است.

Don't get so hot.

اینقدر گرم نشو

Be calm, be cool, chill out.

آرام باشید، خونسرد باشید، آرام باشید.

Next, repeat: "Come back."

سپس تکرار کنید: "برگرد."

This simply means return.

این به سادگی به معنای بازگشت است.

Okay?

باشه؟

So: "Hey.

بنابراین: "هی.

Come back.

برگرد. برگرد.

Come back.

Return."

برگرد."

Next: "Come on."

بعدی: "بیا."

So, this can mean to come, follow me.

بنابراین، این می تواند به معنای آمدن باشد، من را دنبال کنید.

"Come on.

"

Let's go."

بیا بریم."

Or, if you don't, you know, believe a person's story or you want to show surprise, you can

یا اگر اینطور نیست، می دانید، داستان یک نفر را باور می کنید یا می خواهید تعجب کنید، می توانید

say: "Come on.

بگویید: "بیا.

Really?

واقعاً؟

Come on."

بیا."

Okay, next: "Come in."

خوب، بعدی: "بیا داخل."

So, if you have invited someone to your house, you open the door and you want to, you know,

پس اگر کسی را به خانه‌تان دعوت کرده‌اید، در را باز می‌کنید و می‌خواهید، می‌دانید که او

invite them to enter your house, you can say: "Come in."

را به داخل خانه‌تان دعوت کنید، می‌توانید بگویید: «بیا داخل».

All right?

خیلی خوب؟

So repeat it: "Come in."

بنابراین آن را تکرار کنید: "بیا داخل."

Next: "Come over."

بعدی: "بیا جلو."

So, if you are inviting a person to your house, you're talking to them on the phone and you

بنابراین، اگر فردی را به خانه‌تان دعوت می‌کنید، تلفنی با او صحبت می‌کنید و

want them to come to where you are, usually it's your house, but it could be another place

می‌خواهید به جایی که هستید بیاید، معمولاً خانه شماست، اما می‌تواند جای دیگری

like your work or a caf� somewhere, but usually it's, you know, their house, you can

مانند محل کارتان یا یک کافه باشد. جایی، اما معمولاً، می دانید، خانه آنهاست، می توانید

say: "Hey.

بگویید: "هی.

Come over.

بیا جلو.

I'm free now."

من الان آزادم."

Or: "Come over in ten minutes."

یا: "ده دقیقه دیگر بیا."

Okay?

باشه؟

So this means: Come to where I am.

پس این یعنی: بیا به جایی که من هستم.

Usually it's the person's house.

معمولاً خانه آن شخص است.

"Yeah, you can come over.

"آره، شما می توانید بیایید.

Come over."

بیا."

Give a command.

دستور بده

Next: "Dream on.

بعد: "Dream on.

Dream on.

Dream on.

Dream..."

Dream..."

You know, the Aerosmith song from the 70s or...

میدونی آهنگ Aerosmith مربوط به دهه 70 یا...

I think it was the 70s.

فکر کنم دهه 70 بود.

And, "to dream on" basically means you don't believe what this person is saying or they

و، "رویا دیدن" اساساً به این معنی است که شما حرف های این شخص را باور نمی کنید یا

have this big, big impossible dream in their head or something, like: -"Oh, I'm going to

آنها این رویای بزرگ و غیرممکن را در سر دارند یا چیزی مانند: - "اوه، من می خواهم

play this lottery ticket and I'm going to win the lottery this weekend.

این بلیط لاتاری را بازی کنم و من این آخر هفته در قرعه کشی برنده می شوم.

That's my plan for the weekend."

این برنامه من برای آخر هفته است."

-"Dream on."

-"رویایی کن."

Okay?

باشه؟

So, this means: "Keep dreaming, continue to dream.

بنابراین، این یعنی: "به رویاپردازی ادامه بده، به رویاپردازی ادامه بده.

I don't believe you."

من تو را باور ندارم."

All right?

خیلی خوب؟

Next: "Drink up."

بعدی: "بنوشید".

So, repeat: "Drink up."

بنابراین، تکرار کنید: "بنوشید".

You can say this if you are around a table with some friends, everyone has a glass in

می توانید این را بگویید اگر با چند دوست دور میز هستید ، هر کسی یک لیوان

their hand of their beverage of choice, alcoholic, non-alcoholic, it's up to you.

نوشیدنی انتخابی خود را در دست دارد، الکلی، غیر الکلی، این به شما بستگی دارد.

And if you want everybody to drink, yes, you can say: "Cheers."

و اگر می خواهید همه بنوشند، بله، می توانید بگویید: "به سلامتی."

You can also say: "Drink up".

شما همچنین می توانید بگویید: "بنوشید".

"Drink up" simply means drink.

"Drink up" به سادگی به معنای نوشیدن است.

Okay?

باشه؟

So, drink.

پس بنوش

"Drink up."

"بنوش."

"Gather around."

دور هم جمع شوید.

Now, when I think of this I think of, you know, a person wanting people to get around

حالا، وقتی به این فکر می‌کنم، به این فکر می‌کنم، می‌دانید، فردی که می‌خواهد مردم دورشان بگردند،

them because they have some important news or they want to tell a story.

زیرا اخبار مهمی دارند یا می‌خواهند داستانی را تعریف کنند.

So, if it's an old man with a beard and there's lots of children around: "Gather around, children.

پس اگر پیرمردی با ریش است و بچه‌های زیادی در اطراف هستند: «بچه‌ها

Gather around."

دور هم جمع شوید. دور هم جمع شوید».

Okay?

باشه؟

So, gather, collect yourselves around me.

پس جمع شوید، دور من جمع شوید.

You want people to come to you.

شما می خواهید مردم به شما مراجعه کنند.

Say: "Gather around.

بگو: «جمع شوید،

Gather around.

دور هم جمع شوید،

Come here."

بیایید اینجا».

Okay?

باشه؟

Next, repeat: "Get back."

بعد، تکرار کنید: "برگرد."

Similar to: "Back up".

مشابه: "پشتیبان گیری".

"Get back" also means to take a step back.

«بازگشت» نیز به معنای یک قدم به عقب برداشتن است.

That's basically it.

اساساً همین است.

You can use it in a standard situation, a formal situation, you know, if someone is

می‌توانید از آن در یک موقعیت استاندارد، یک موقعیت رسمی استفاده کنید، می‌دانید، اگر کسی

near a fire, like: "Look, there's a fire.

نزدیک آتش باشد، مانند: "ببین، آتش است

Get back.

. برگرد

Get back.

. برگرد

Get back."

. برگرد."

Okay?

باشه؟

Next, repeat: "Get in."

سپس تکرار کنید: «وارد شوید».

The most common context that I think of automatically when I think of: "Get in" is someone is inside

رایج‌ترین زمینه‌ای که وقتی به آن فکر می‌کنم به طور خودکار به آن فکر می‌کنم: «وارد شو» این است که یک نفر

a car, and they're telling you: "Hey.

داخل ماشین است، و به شما می‌گوید: «هی. وارد

Get in.

شو.

I can give you a dri-..."

من می‌توانم به شما کمک کنم...

A drive? "...a ride.

» راندن؟ "... یک سواری.

I can give you a ride somewhere."

من می توانم شما را یک جایی سوار کنم."

So you can ask someone to get in, like inside your car.

بنابراین می توانید از شخصی بخواهید که مانند داخل ماشین شما سوار شود.

It doesn't have to just be a car, but this is the most common context where you want

لازم نیست فقط یک ماشین باشد، اما این رایج ترین زمینه ای است که می خواهید

someone to enter your vehicle or to enter your place.

شخصی وارد وسیله نقلیه شما شود یا وارد مکان شما شود.

So: "Get in."

بنابراین: "وارد شوید."

Similar to: "Come in", but "Come in" is, you know, usually related to the house.

شبیه به: «بیا داخل»، اما «بیا داخل » معمولاً مربوط به خانه است.

Next: "Get off."

بعدی: "پیاده شو."

Okay?

باشه؟

So, if someone is, I don't know, laying on top of you, maybe, you could just say: "Get

بنابراین، اگر کسی، نمی‌دانم، بالای سر شما دراز کشیده است، شاید شما فقط می‌توانید بگویید: "

off.

پیاده شو.

Get off."

پیاده شو."

Or if someone is giving you a hug and you're not comfortable with hugs, like: "Get off

یا اگر کسی شما را در آغوش می گیرد و شما در آغوش گرفتن راحت نیستید، مانند: "از

me."

من خارج شو."

You can say: "Get off."

می توانید بگویید: "پیاده شو."

Okay?

باشه؟

Also if you are online somewhere and, you know, you're on a website and, you know, somebody

همچنین اگر جایی آنلاین هستید و می‌دانید که در یک وب‌سایت هستید و می‌دانید،

comes behind you and they want you to eat dinner, like it's your mom or your dad, they

کسی پشت سر شما آمده و می‌خواهد شام بخورید، مثلاً مادرتان یا پدرتان هستند،

might say: "Okay, get off the computer."

ممکن است بگویند: «باشه، بگیر خارج از کامپیوتر."

So: "Okay, get off."

بنابراین: "باشه، پیاده شو."

Or: "Log off.

یا: "خاموش شوید.

Get off the computer."

از رایانه خارج شوید."

Stop doing what you're doing.

از انجام کاری که انجام می دهید دست بردارید.

Next: "Get up".

بعدی: "برخیز".

"Get up", similar to: "Stand up."

«برخیز» شبیه به: «ایستادن».

This just means elevate yourself from a sitting position or from a lying down position.

این فقط به این معنی است که خود را از حالت نشسته یا از وضعیت دراز کشیده بالا ببرید.

And it could be, you know, your roommate, or maybe your mom or your dad, or your sister,

و می‌دانی، می‌دانی، هم اتاقی‌ات، یا شاید مادرت یا پدرت، یا خواهرت،

or someone who wakes you up and says: "Okay, get up.

یا کسی که تو را از خواب بیدار می‌کند و می‌گوید: "باشه، برخیز.

Get up.

It's morning.

برخیز. صبح است

It's time to go.

. وقت رفتن است

Get up."

. بالا."

Okay?

باشه؟

All right, next: "Go away."

بسیار خوب، بعدی: "برو."

I think you're very familiar with this one.

فکر کنم با این یکی خیلی آشنا هستی

It's in movies, it's in TV shows, it's everywhere, it means leave me alone.

این در فیلم ها، در برنامه های تلویزیونی، همه جا هست، یعنی من را تنها بگذار.

So, repeat it after me: "Go away."

پس بعد از من تکرار کن: برو.

All right.

خیلی خوب.

Next: "Go back."

بعدی: "برگرد."

Okay, so: "To go back", similar to "Get back", basically means to return where you came from

بسیار خوب، پس: «بازگشت»، مشابه «بازگشت»، اساساً به معنای بازگشت به جایی است که از آنجا آمده‌اید

or make some room.

یا کمی جا باز کنید.

Okay?

باشه؟

Give me more room.

به من فضای بیشتری بده

Okay?

باشه؟

"Go back.

"برگرد

Go back.

. برگرد

Go back."

. برگرد."

Or if you're recording someone and, you know, you want them to go back: "Okay, go back.

یا اگر در حال ضبط کسی هستید و می دانید، می خواهید او برگردد: "باشه، برگرد

Go back.

. برگرد.

Okay, perfect.

باشه، عالی.

Yes.

بله.

Beautiful."

زیبا."

All right?

خیلی خوب؟

Next, please repeat: "Grow up".

بعد، لطفا تکرار کنید: "بزرگ شدن".

"Grow up", if you give this command to someone, it means that they are acting very immature

«بزرگ شو»، اگر این دستور را به کسی دادی، به این معناست که او خیلی ناپخته عمل می کند

and you want them to act their age, to act more mature, say: "Grow up."

و می خواهی در سن خود عمل کند، بالغ تر عمل کند، بگو: «بزرگ شو».

Or if someone has a belief or something that you think is childish, like they have the

یا اگر کسی عقیده یا چیزی دارد که فکر می‌کنید کودکانه است، مثلاً

beliefs of a child, it's like: "Come on.

اعتقادات یک کودک را دارد ، مثل این است: "بیا

You really believe that?

. واقعاً به آن اعتقاد داری؟

Grow up."

بزرگ شو."

Okay?

باشه؟

Next: "Hang on."

بعدی: "صبر کن."

Repeat it: "Hang on".

آن را تکرار کنید: "صبر کن".

"Hang on" means: "Whoa, whoa, whoa.

"Hang on" یعنی: "اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووا

Stop.

Stop what...

Stop what you're saying."

Or it can mean to wait.

یا می تواند به معنای صبر باشد.

So you can say: "Hang on, hang on, hang on."

بنابراین می‌توانید بگویید: "تصور کن ، صبر کن، بمان."

Or if you're talking on the phone to someone and you want them to hold, to wait, say: "Hang

یا اگر با کسی تلفنی صحبت می کنید و می خواهید او را نگه دارد، صبر کنید، بگویید: "صبر کن

on."

."

Okay?

باشه؟

"Please hold" or "Please hang on."

«لطفاً نگه دارید» یا «لطفاً صبر کنید».

Or just wait: "Wait.

یا فقط صبر کنید: "صبر کن. صبر کن

Hang on."

."

Okay.

باشه.

Next: "Hang up."

بعدی: "قطع کن."

So this is used in the context of phone conversations.

بنابراین این در زمینه مکالمات تلفنی استفاده می شود.

So, if you're talking to your boyfriend or girlfriend: -"You hang up."

بنابراین، اگر با دوست پسر یا دوست دختر خود صحبت می کنید : -"شما تلفن را قطع کنید."

-"No, you hang up."

-"نه، تو تلفن را قطع کن."

-"No, you hang up."

-"نه، تو تلفن را قطع کن."

You know, that kind of stuff?

میدونی اینجور چیزا؟

You can just say: "Okay, hang up.

شما فقط می توانید بگویید: "خوب، قطع کن.

Hang up."

قطع کن."

If you watch cop shows, TV shows where, you know, the police are tracing a telephone number,

اگر برنامه‌های پلیسی را تماشا کنید، برنامه‌های تلویزیونی که در آن ، پلیس در حال ردیابی شماره تلفن است،

and if they talk to the person for 30 seconds they will magically know where they are, you

و اگر آنها 30 ثانیه با آن فرد صحبت کنند، به طرز جادویی متوجه می‌شوند که کجاست،

know, they might say: "Okay..."

می‌دانید، ممکن است بگوید: "باشه.

The criminal might say: "Hang up.

جنایتکار ممکن است بگوید: "قطع کن.

Hang up.

قطع کن.

Hang up."

قطع کن."

Or the officer might say: "Hang up.

یا افسر ممکن است بگوید: "تلفن را

Hang up" if they don't want the criminal to know where they are.

قطع کن" اگر نمی خواهند مجرم بداند کجاست.

Next up: "Lie down."

بعدی: "دراز بکش."

So, if you have a friend and maybe they were out in the sun all day and they feel weak

بنابراین، اگر دوستی دارید و ممکن است او تمام روز زیر نور آفتاب بوده و احساس ضعف می‌کند

or they look sick, and you want them to rest, lie down on the couch, you can say: "Hey,

یا بیمار به نظر می‌رسد، و می‌خواهید او استراحت کند، روی کاناپه دراز بکشد، می‌توانید بگویید: «هی،

just lie down.

فقط دراز بکش.

All right?

باشه؟

Lie down here.

اینجا دراز بکش.

Rest here."

اینجا استراحت کن."

Next: "Listen up."

بعدی: "گوش کن."

I love this one.

من این یکی را دوست دارم.

Now, this is what you hear also in television crime dramas, or in any kind of, like, epic

حالا، این همان چیزی است که در درام های جنایی تلویزیونی، یا در هر نوع

movie where there's a, you know...

فیلم حماسی که در آن وجود دارد، می شنوید...

An important scene where one character, usually the leader needs everyone to hear what they

صحنه مهمی که در آن یک شخصیت، معمولا رهبر به همه نیاز دارد تا آنچه را که باید بشنود.

have to say.

گفتن.

They'll usually enter the office, usually with their hands on their hips like this,

آن‌ها معمولاً وارد دفتر می‌شوند، معمولاً با دست‌هایشان روی باسن‌شان این‌طوری

say: "All right, everybody, listen up.

می‌گویند: "خوب، همه، گوش کنید.

Listen to me."

به من گوش کنید."

Okay?

باشه؟

So: "Listen up" just means: "Listen to me.

بنابراین: "گوش کن" فقط به این معناست: "به من

Listen.

گوش کن. گوش کن.

Pay attention" with your ears, the holes in your ears.

توجه کن" با گوش هایت ، سوراخ های گوش هایت.

Yeah.

آره

Next: "Move along."

بعدی: "حرکت کن."

Now, "Move along", like you saw me doing at the beginning of this video means continue,

اکنون، «حرکت کن»، همانطور که در ابتدای این ویدیو من را دیدید، یعنی ادامه دهید،

continue in the direction you were going.

به مسیری که می‌روید ادامه دهید.

So, this is for physical movement.

بنابراین، این برای حرکت فیزیکی است.

If you didn't know, the scene I was re-enacting with Steve and that new bunny character thing

اگر نمی‌دانستید، صحنه‌ای که من با استیو دوباره اجرا می‌کردم و آن شخصیت خرگوش

was from Star Wars, so, you know, Obi-Wan says: "Move along."

جدید مربوط به جنگ ستارگان بود، بنابراین، می‌دانید، اوبی وان می‌گوید: "حرکت کن."

And then the stormtrooper says: "Move along.

و سپس طوفان‌باز می‌گوید: "حرکت کن.

Move along."

حرکت کن."

Okay?

باشه؟

Just mind control, so just like weird Jedi powers and stuff.

فقط کنترل ذهن، درست مثل قدرت‌ها و چیزهای عجیب جدی.

Next: "Move over."

بعدی: "حرکت به سمت بالا."

Very strong.

بسیار قوی.

It can be very strong.

می تواند بسیار قوی باشد.

If you want someone to make room for you, usually to sit down, you can tell them to:

اگر می‌خواهید کسی برایتان جا باز کند، معمولاً می‌توانید بنشینید، می‌توانید به او بگویید:

"Move over" to make room for you.

«حرکت کن» تا جا برایت باز شود.

"Move over.

"حرکت کن.

I...

من...

I need to sit here, too."

من هم باید اینجا بنشینم."

Okay?

باشه؟

You can use this on the bus, I guess.

من حدس می زنم که می توانید از این در اتوبوس استفاده کنید.

If you want to be polite, you could say: "Oh, could you move over, please?"

اگر می‌خواهید مودب باشید، می‌توانید بگویید: "اوه، لطفاً می‌توانید حرکت کنید؟"

Or if you're trying to walk and someone is blocking your way, say: "Oh, excuse me?

یا اگر می‌خواهید راه بروید و کسی راهتان را مسدود کرده است، بگویید: "اوه،

Could you move over a bit?

ببخشید؟ می‌توانید کمی حرکت کنید؟

Could you move over, please?"

می‌توانید حرکت کنید، لطفا؟"

Okay?

باشه؟

Next: "Shut up."

بعدی: "خفه شو."

Now, this one I think you guys know.

حالا، این یکی را فکر می کنم شما بچه ها می دانید.

Also it's in every TV show, movie.

همچنین در هر نمایش تلویزیونی، فیلم وجود دارد.

It's rude.

گستاخانه است.

It's telling a person to be quiet.

به آدم میگه ساکت باش

If you want to say something, you know, just as strong, you could say: "Shut your mouth",

اگر می خواهید چیزی بگویید، می دانید، به همان اندازه قوی، می توانید بگویید: "دهانت را ببند"

which is very strong.

که بسیار قوی است.

Or just: "Shut up" means: "Stop talking.

یا فقط: "خفه شو" یعنی: "صحبت نکن.

I don't want to hear what you have to say."

من نمی خواهم آنچه را که می خواهی بشنوم."

All right?

خیلی خوب؟

Next...

بعد...

I always erase stuff with my elbow.

من همیشه چیزها را با آرنجم پاک می کنم.

So: "Sit down."

پس: «بنشین».

Just another way to say: "Sit."

فقط یک راه دیگر برای گفتن: "بنشین."

So, I just realized you guys didn't listen and repeat these words with me, so before

بنابراین، تازه متوجه شدم که شما بچه ها گوش نکردید و این کلمات را با من تکرار نکردید، بنابراین قبل

we get to: "Sit down", repeat: "Lie down", "Listen up", "Move along"-extra points if

از اینکه به "بنشینید"، تکرار کنید: "دراز بکشید"، "گوش دهید"، "حرکت کنید" - امتیاز اضافی اگر

you did the Alec Guinness accent-"Move over", "Shut up".

می خواهید لهجه الک گینس را انجام داد - "حرکت به پایان"، "خفه شو".

I don't like saying that, right?

من دوست ندارم این را بگویم، درست است؟

"Sit down."

"بنشین."

So: "Sit down" is just: "Please sit."

پس: «بنشین» فقط این است : «بشین».

Okay?

باشه؟

Next, very useful if you, you know, have a friend who has a low voice and they speak

بعد، اگر دوستی دارید که صدایش پایین است و

very quietly, and it's very difficult to hear them, you want them to speak louder, you can

خیلی آرام صحبت می کند و شنیدن آنها بسیار سخت است، بسیار مفید است ، می توانید

say: "Speak up.

بگویید: "صحبت کن.

Speak up.

صحبت کن.

I can't hear you."

من صدایت را نمی شنوم."

So, turn the volume up on your voice.

بنابراین، صدای خود را افزایش دهید.

Okay?

باشه؟

So: "to speak up" means to speak louder.

پس: «سخن» به معنای بلندتر صحبت کردن است.

I can't hear you.

من نمی توانم شما را بشنوم.

Okay?

باشه؟

So: "Speak up."

بنابراین: "صحبت کن."

"Stand up."

"بایستید."

So, we have: "Sit down", opposite of: "Sit down" is...?

پس داریم: «بنشین»، مقابل: «بنشین» است...؟

Yeah: "Stand up."

بله: "بایستید."

That's all.

همین.

Just another way to say: "Stand."

فقط راه دیگری برای گفتن: "ایستاده."

"Wake up", hey.

"بیدار شو" هی.

"Wake up", this goes with: "Get up".

"بیدار شو"، این با: "برخیز".

Right?

درست؟

If you don't know the difference with: "Wake up" and "Get up" - "Wake up" is when you open

اگر تفاوت بین: "بیدار شو" و "برخیز" را نمی دانید - "بیدار شدن" زمانی است که

your eyes in the morning, "Get up" is when you leave your bed.

چشمان خود را در صبح باز می کنید، " بیدار شدن" زمانی است که تخت خود را ترک می کنید.

Okay?

باشه؟

When you actually stand and start your day.

وقتی واقعا ایستاده ای و روزت را شروع می کنی.

So, you know, you can tell your friend: "Wake up.

بنابراین، می دانید، می توانید به دوست خود بگویید: "بیدار شو.

Wake up.

بیدار شو.

Wake up."

بیدار شو."

Okay?

باشه؟

And finally: "Quiet down."

و در آخر: "ساکت کن."

This is kind of the opposite of: "Speak up."

این به نوعی برعکس است: "صحبت کن".

If you want people to speak quieter or if you want a whole group who are speaking very

اگر می‌خواهید مردم ساکت‌تر صحبت کنند یا اگر می‌خواهید کل گروهی که

loudly to be quieter, you could say: "Okay, quiet down, everybody.

با صدای بلند صحبت می‌کنند ساکت‌تر باشند، می‌توانید بگویید: "خوب، ساکت، همه،

Quiet down."

ساکت باشید."

Okay.

باشه.

All right.

خیلی خوب.

So, we've got 30 of these.

بنابراین، ما 30 مورد از اینها را داریم.

And I know we've done some, like, random repeat-after-me pronunciation, but before we leave, reviewing,

و می‌دانم که ما برخی از تلفظ‌های تصادفی تکرار بعد از من را انجام داده‌ایم، اما قبل از خروج، مرور،

recalling, redoing the same thing helps it to stick.

یادآوری، انجام مجدد همان کار به ماندگاری آن کمک می‌کند.

So, let's do it one more time, faster.

بنابراین، اجازه دهید این کار را یک بار دیگر، سریعتر انجام دهیم.

Okay?

باشه؟

So, repeat after me, just focus on getting it fluent and perfect.

بنابراین، بعد از من تکرار کنید، فقط روی روان و کامل کردن آن تمرکز کنید.

"Back off", "Back up", "Carry on", "Chill out", "Come back", "Come on", "Come in", "Come

"برگرد"، "پشتیبان گیری"، "ادامه بده"، "آرامش کن"، "برگرد"، "بیا"، "بیا داخل"، "بیا

over", "Dream on".

بالای سر"، "رویایی کن".

Did you do it?

آیا شما آن را انجام دادید؟

It's weird, right?

عجیب است، درست است؟

But so good.

ولی خیلی خوبه

"Drink up", "Gather around, children", "Get back", "Get in", "Get off", "Get up", "Go

"بنوشید"، "بچه ها دور هم جمع شوید"، " برگردید"، "وارد شوید"، "پیاده شوید"، "بلند شوید"، "

away", "Go back", "Grow up", "Hang on", "Hang up".

بروید"، "برگردید"، "بزرگ شوید"، "صبر کنید" "، "قطع کن".

Here?

اینجا؟

Here?

اینجا؟

Here.

اینجا.

"Lie down", "Listen up", "Move along", "Move over", "Shut up", "Sit down", "Speak up",

«دراز بکش»، «گوش کن»، «حرکت کن»، «حرکت کن »، «خفه شو»، «بنشین»، «صحبت کن»،

"Stand up", "Wake up", "Quiet down".

«ایستاد»، «بیدار شو»، «ساکت کن».

Okay, so if you want to test your understanding of these 30 phrasal verb commands, as always,

بسیار خوب، بنابراین اگر می خواهید درک خود را از این 30 دستور فعل عبارتی امتحان کنید،

you can check out the quiz on www.engvid.com.

می توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

If you want to, you know, watch a video, watch a lesson with ten more of these commands,

اگر می‌خواهید، می‌دانید، یک ویدیو ببینید، یک درس با ده دستور دیگر تماشا کنید،

you can check out the link also attached to this video where Rebecca teaches you ten of

می‌توانید پیوندی را که به این ویدیو نیز پیوست شده است، ببینید که در آن ربکا ده مورد از این‌ها را به شما آموزش می‌دهد

these.

.

If you...

اگر شما...

You know, you can't get enough of phrasal verb commands, you can also check out the

می دانید، نمی توانید از دستورات فعل عبارتی سیر شوید ، همچنین می توانید

resource where we list 100 phrasal verb commands, and that was also done by Rebecca for you

منبعی را که در آن 100 دستور فعل عبارتی را فهرست کرده ایم، بررسی کنید، و این کار نیز توسط ربکا برای شما انجام شده

guys.

است.

She's...

او...

She's a good one.

او خوب است.

All right?

خیلی خوب؟

So, watch more of her videos, too.

بنابراین، بیشتر از ویدیوهای او را نیز تماشا کنید.

And check me out on Facebook where I have a fan page, check me out on Twitter, subscribe

و من را در فیس بوک که در آن صفحه طرفدار دارم بررسی کنید، در توییتر به من سر بزنید، در

to my YouTube channel, tell your friends what's going on here, and you know, spread the word,

کانال یوتیوب من مشترک شوید، به دوستان خود بگویید اینجا چه خبر است، و می دانید، این خبر را

spread the love of engVid all over the world.

منتشر کنید، عشق engVid را در سراسر جهان گسترش دهید. .

Yeah, I like it.

آره دوستش دارم.

All right.

خیلی خوب.

So, finally, what was I going to say?

خب بالاخره چی میخواستم بگم؟

That's right, if you want to support what we do on this website and, you know, you enjoy

درست است، اگر می‌خواهید از کاری که ما در این وب‌سایت انجام می‌دهیم حمایت کنید و، می‌دانید، از

our stuff and you're wondering: "Alex, how can I give you money?"

چیزهای ما لذت می‌برید و از خود می‌پرسید: "الکس، چگونه می‌توانم به شما پول بدهم؟"

I don't know, maybe you think that, maybe not.

من نمی دانم، شاید شما فکر می کنید، شاید نه.

It'd be cool if you did.

اگر این کار را می کردی خیلی خوب بود.

You can do that by donating to the site.

شما می توانید با کمک مالی به سایت این کار را انجام دهید.

But really, we appreciate every donation we receive, and it's how we're able to continue

اما واقعاً، ما از هر کمکی که دریافت می‌کنیم قدردانی می‌کنیم ، و این است که چگونه می‌توانیم

doing this for as long as we can.

این کار را تا زمانی که می‌توانیم ادامه دهیم.

All right, guys, til next time, thanks for clicking.

خیلی خوب، بچه ها، تا دفعه بعد، ممنون که کلیک کردید.

Bye.

خدا حافظ.