5 Common Idioms with 'OUT'

Hi guys. I'm Alex. Thanks for clicking, and welcome to this lesson on idioms with "out".

سلام بچه ها. من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن، و به این درس در مورد اصطلاحات با "out" خوش آمدید.

Today we're going to look at some of the most common idioms that use "out" in the English

امروز قصد داریم برخی از رایج ترین اصطلاحاتی را که از "out" در زبان انگلیسی

language. On the board, we have some sentences. At the bottom, we have some definitions for

استفاده می کنند، بررسی کنیم. روی تابلو، چند جمله داریم. در پایین، برای

each of the idioms that we will look at today. So let's start from the top, and you guys

هر یک از اصطلاحات تعاریفی داریم که امروز به آنها نگاه خواهیم کرد. بنابراین اجازه دهید از بالا شروع کنیم، و شما بچه ها

can tell me what is the meaning of this idiom -- what is its definition. The first sentence

می توانید به من بگویید معنی این اصطلاح چیست -- تعریف آن چیست. جمله اول

says, "Dan is out like a light." And we have an idiom that means something similar and

می گوید: "دن مانند نور خاموش است." و اصطلاحی داریم که به معنای چیزی مشابه است و

can be used in exactly the same situation or in a different situation as well, and it

دقیقاً در همان موقعیت یا در موقعیت های مختلف قابل استفاده است و می

says, "I was out cold for 20 seconds." So it is possible to say, "I was out like a light

گوید: "20 ثانیه سرد بودم." بنابراین می توان گفت: "من مانند نور به

for 20 seconds", or "Dan is out cold" as well. Now, what do you think these two phrases -- these

مدت 20 ثانیه بیرون بودم" یا "دان سرد است" نیز. حالا به نظر شما این دو عبارت -- این

two idioms -- mean? Do they mean "broken/not working", "tired/exhausted", "not alert/uninformed",

دو اصطلاح -- به چه معناست؟ آیا منظور آنها "شکسته /ناکار"، "خسته/خسته"، "بی هوش/بی اطلاع"،

"unconscious/asleep", "not possible/not permitted"? If we look at the context, and we say, "Dan

"بیهوش/خواب"، "ممکن نیست/مجاز نیست" هستند؟ اگر به زمینه نگاه کنیم، و بگوییم، "دن

is out like a light", or "I was out cold for 20 seconds", I think the most obvious one

مانند نور بیرون است"، یا "من به مدت 20 ثانیه سرد بودم"، فکر می کنم واضح ترین

would probably be "unconscious/asleep". So here, we'll put No. 1. Okay, so if a person

آنها احتمالا "بیهوش/خواب" باشد. بنابراین در اینجا، ما شماره 1 را قرار می دهیم. بسیار خوب، بنابراین اگر

is "out like a light" or "out cold", this can have two meanings. The first meaning can

شخصی "بیرون مانند نور" یا "خارج از سرما" باشد، این می تواند دو معنی داشته باشد. معنای اول می

be simply that they are deeply asleep. So if I say, "Wow, Dan is out like a light."

تواند به سادگی این باشد که آنها عمیقاً در خواب هستند. بنابراین اگر من بگویم "وای، دن مانند نور بیرون است."

Like, "I can hit him. I can slap him. He's not waking up", okay? So a person who is not

مثل "من می توانم او را بزنم. می توانم به او سیلی بزنم. او بیدار نمی شود"، باشه؟ بنابراین شخصی که نه

only asleep but deeply asleep can be "out like a light" or "out cold". Now, if you think

تنها خواب است، بلکه عمیقاً به خواب رفته است، می تواند "بیرون مانند نور" یا "بیرون از سرما" باشد. حالا اگر به

of boxing, and you think of a boxer getting hit in the face and knocked out, he goes unconscious.

بوکس فکر می کنید و به بوکسوری فکر می کنید که به صورتش ضربه می زند و ناک اوت می شود، بیهوش می شود.

So you can say that, "Wow, he's out cold." If there's no response, he's "out cold". He's

بنابراین می توانید بگویید: "وای، او سرد شده است." اگر هیچ پاسخی وجود نداشته باشد، او "سرد" است. او

unconscious. You can also say, "He's out like a light", okay?

بیهوش است. شما همچنین می توانید بگویید، "او مثل چراغ بیرون است"، باشه؟

All right, guys. Let's look at No. 2. It says, "The printer has been out of commission for

باشه بچه ها بیایید به شماره 2 نگاه کنیم، می گوید: "پرینتر 2 روز است که از کار افتاده است

2 days." Okay, so what do you think this means, "out of commission"? Is it, "broken/not working",

." خوب، پس فکر می کنید این به چه معناست، "خارج از کارمزد"؟ آیا "شکسته / کار نمی کند"،

"tired/exhausted", "not alert/uninformed", or "not possible/permitted"? Well, when you

"خسته/فرسوده"، "هشدار/ناآگاه نیست" یا "ممکن نیست/مجاز" است؟ خوب، وقتی به

think of a printer, a printer works or it doesn't work, and if it's "out of commission"

یک چاپگر فکر می کنید، یک چاپگر کار می کند یا کار نمی کند، و اگر "خارج از

it's probably "broken/not working", right?

کارکرد" باشد، احتمالاً "شکسته است / کار نمی کند"، درست است؟

So we often use this idiom when we talk about

بنابراین ما اغلب وقتی در مورد ماشین‌ها، قطعات فناوری صحبت می‌کنیم، از این اصطلاح استفاده می‌کنیم

machines, pieces of technology. It can not -- it can be for other things, too. Like,

. نمی تواند -- می تواند برای چیزهای دیگر نیز باشد. مثلاً

if I said that "the toilet is broken", I can be a little, you know, exaggerative. I don't

اگر بگویم «دستشویی خراب است» می توانم کمی اغراق کنم. نمی

know if "exaggerative" is a word, but I can exaggerate and say, "The toilet is out of

دانم «اغراق آمیز» یک کلمه است یا نه، اما می توانم اغراق کنم و بگویم «توالت از کار افتاده

commission." "It's not working." "It's broken", okay?

است». "کار نمیکند ." "شکسته است"، باشه؟

The next one says, "He was out of gas after the first half." So imagine this is a soccer

نفر بعدی می گوید: بعد از نیمه اول بنزینش تمام شده بود. پس تصور کنید این یک

player. You know, in soccer you have the first half, the second half. And after the first

بازیکن فوتبال است. می دانید، در فوتبال شما نیمه اول ، نیمه دوم را دارید. و بعد از نیمه اول

half, he's "out of gas" like a car. So your car can be "out of gas". So what do you think

، او مانند یک ماشین "بنزین" تمام شده است. بنابراین ماشین شما ممکن است "بنزین تمام شود". بنابراین،

"out of gas" means in this context if we think about cars? Well, is it "tired/exhausted",

اگر به خودروها فکر کنیم، فکر می‌کنید «بدون بنزین» در این زمینه به چه معناست؟ خوب، آیا «خسته/فرسوده»،

"not alert/uninformed", "not possible"? Obviously, "tired/exhausted", right? So this is No. 3.

«هوشیار/ناآگاه»، «ممکن نیست» است؟ بدیهی است، "خسته/خسته"، درست است؟ بنابراین این شماره 3 است.

Okay, so if you're "out of gas", you have no more energy. You are absolutely exhausted.

بسیار خوب، پس اگر "بنزین" شما تمام شده است، دیگر انرژی ندارید. شما کاملا خسته هستید.

It can be for a car. It can also be used for a person.

میتونه برای ماشین باشه برای شخص نیز قابل استفاده است.

No. 4, "Going on vacation this year is out of the question." So imagine that this year

شماره 4 «امسال به تعطیلات رفتن منتفی است». پس تصور کنید که امسال

you don't have a lot of money. Maybe you don't have a lot of free time, so you cannot go

پول زیادی ندارید. شاید وقت آزاد زیادی ندارید، بنابراین نمی توانید

on vacation. It is "out of the question". So this means that -- you probably figured

به تعطیلات بروید. "معمولاً مطرح نیست". بنابراین این بدان معنی است که - احتمالاً متوجه

it out -- it's "not possible/not permitted".

شده اید - "ممکن نیست / مجاز نیست".

Now, this idiom we often use in an imperative

اکنون، این اصطلاح ما اغلب به معنای امری استفاده می

sense. So if you ask your parents if you can go out somewhere or if you can sleep over

کنیم. بنابراین اگر از والدین خود بپرسید که آیا می‌توانید جایی بیرون بروید یا می‌توانید

at a friend's house, and they say, "That is out of the question." "That's out of the question."

در خانه یکی از دوستانتان بخوابید، و آنها می‌گویند: "معمولی نیست." "این به سوال مربوط نیست."

They are just stating the fact that it's not possible. They're not permitting you to do

آنها فقط این واقعیت را بیان می کنند که امکان پذیر نیست. آنها به شما اجازه این کار را نمی

it. So you can just say, "out of the question", which means, "not possible", or, "I'm not

دهند. بنابراین شما فقط می توانید بگویید، "غیر از بحث"، که به معنای "امکان نیست" یا، "من

allowing you to do it", okay? Finally, "I didn't understand the lesson because

به شما اجازه نمی دهم این کار را انجام دهید"، خوب است؟ در نهایت، "من درس را متوجه نشدم زیرا

I was out to lunch." Well, there's only one option left, so "not alert". It can also mean

برای ناهار بیرون بودم." خوب، فقط یک گزینه باقی مانده است، بنابراین "not alert". همچنین می تواند به معنای

"uninformed". So if you are "out to lunch", you're not actually out eating lunch somewhere.

"ناآگاه" باشد. بنابراین اگر "بیرون برای ناهار" هستید، در واقع بیرون از جایی برای خوردن ناهار نیستید.

It kind of means, like, your mind was in a different place, in a different location.

به این معنی است که ذهن شما در جای دیگری بود، در مکانی متفاوت.

Like, you're on lunch when you're relaxed, and you just want to sit and chat with your

مثلاً زمانی که آرامش دارید در ناهار هستید و فقط می خواهید با دوستان خود بنشینید و چت کنید

friends. So if you were "out to lunch", it means that you weren't paying attention or

. بنابراین اگر "بیرون برای ناهار" بودید، به این معنی است که توجه نمی کردید یا

your mind was in a different place, okay? So just as a review, guys, if you're "out

ذهن شما در جای دیگری بود، خوب؟ بنابراین، فقط به عنوان یک بررسی، بچه ها، اگر شما "

like a light" or "out cold", you are deeply asleep, or you are unconscious. If something

مثل نور" یا "خارج از سرما" هستید، عمیقاً خوابیده اید یا بیهوش هستید. اگر

is "out of commission", it means it's not working. It's broken. If you're "out of gas",

چیزی "خارج از کارکرد" باشد، به این معنی است که کار نمی کند. شکسته است. اگر «بنزینتان تمام شده»

you have no more energy. You're exhausted. Extremely tired. If something is "out of the

دیگر انرژی ندارید. شما خسته شده اید. به شدت خسته. اگر چیزی "غیر قابل

question", it's not possible. It's not permitted. And if you're "out to lunch", you -- not -- you

بحث" باشد، ممکن نیست. جایز نیست و اگر "بیرون برای ناهار" هستید، - نه -

are not paying attention. You weren't alert, or you're uninformed of something.

توجه نمی کنید. شما هوشیار نبودید یا از چیزی بی خبرید.

All right, guys. If you'd like to test your understanding of these idioms, you can check

باشه بچه ها اگر می‌خواهید درک خود را از این اصطلاحات آزمایش کنید، می‌توانید

out the quiz, as always, on www.engvid.com. Take care, and good luck.

امتحان را مانند همیشه در www.engvid.com بررسی کنید. موفق باشی مراقب خودت باش.