Sports Idioms in English

Hey, this is Alex, and welcome to this lesson on idioms.

سلام، این الکس است، و به این درس در مورد اصطلاحات خوش آمدید.

Today we're going to look at sports idioms.

امروز قصد داریم اصطلاحات ورزشی را بررسی کنیم.

So we have five that we will look at and discuss today.

بنابراین ما پنج مورد داریم که امروز به آنها نگاه خواهیم کرد و بحث خواهیم کرد.

The first one is "to be ahead of the pack," "to cover all the bases," being the second

اولین مورد این است که "پیشتر بودن از بسته"، "پوشاندن همه پایه ها"، که دومین مورد

one.

است.

Third, we have "to jump the gun."

سوم، ما باید «تفنگ را بپریم».

What does that mean?

معنی آن چیست؟

The fourth we have is "to be on the mark" or "to be off the mark."

چهارمین موردی که داریم « به نشانه بودن» یا «خارج از علامت بودن» است.

And finally, the fifth and final one is "to come out of left field."

و در نهایت، پنجمین و آخرین مورد «از میدان چپ بیرون آمدن» است.

Okay, so let's look at them one by one.

خوب، پس بیایید آنها را یکی یکی بررسی کنیم.

So "ahead of the pack," okay, when you think of the word "pack," you think of a large group,

بنابراین "پیش از گله"، خوب، وقتی به کلمه "گروه" فکر می کنید، به یک گروه بزرگ فکر می کنید،

well, generally of wolves, actually, but think of a group of people in this case, okay?

خوب، به طور کلی به گرگ ها، در واقع، اما در این مورد به گروهی از مردم فکر کنید، خوب؟

So in a race, sometimes you have many, many people that are very, very close to each other,

بنابراین در یک مسابقه، گاهی اوقات شما افراد بسیار زیادی دارید که بسیار بسیار نزدیک به یکدیگر هستند،

but you always have that one person, not always, but sometimes, you have that one person who

اما همیشه آن یک نفر را دارید، نه همیشه، اما گاهی اوقات، شما آن یک نفر را دارید

is so far ahead of everyone else, okay, who has made more progress than his rivals or

که خیلی جلوتر از دیگران است. خوب، چه کسی بیشتر از رقبای خود یا

other people in the same kind of field, okay?

سایر افراد در همان رشته پیشرفت کرده است، خوب؟

So if you are ahead of the pack, it means you have made more progress or are ahead of

بنابراین اگر از گروه جلوتر هستید، به این معنی است که پیشرفت بیشتری کرده اید یا از

other people or other rivals.

افراد دیگر یا سایر رقبا جلوتر هستید.

So for example, we can say, "Sony is ahead of the pack in the field of electronics."

بنابراین به عنوان مثال، می‌توان گفت: " سونی در زمینه الکترونیک از همه چیز جلوتر است."

Okay?

باشه؟

We can talk about the 1980s music scene, and we can talk about Michael Jackson being ahead

ما می توانیم در مورد صحنه موسیقی دهه 1980 صحبت کنیم و می توانیم در مورد اینکه مایکل جکسون

of the pack of musical entertainers.

جلوتر از گروه سرگرم کننده های موسیقی است صحبت کنیم.

Okay, "covering all the bases."

بسیار خوب، "پوشاندن همه پایه ها."

To cover all the bases means to deal with every aspect of a particular field, a particular

پوشش دادن همه مبانی به معنای پرداختن به هر جنبه ای از یک زمینه خاص،

area of interest that you're discussing, okay?

حوزه مورد علاقه خاصی است که شما در مورد آن بحث می کنید، خوب؟

So if you listen to a lecture, and the lecture is an introduction to biology, for example,

بنابراین اگر شما به یک سخنرانی گوش دهید و مثلاً سخنرانی مقدمه ای برای زیست شناسی باشد

and you walk out of the classroom, and you say, "Boy, the professor really covered all

و از کلاس خارج شوید و بگویید: "پسر، استاد واقعاً

the bases of biology.

تمام پایه های زیست شناسی را پوشش داده است.

He talked about everything related to biology.

او در مورد همه چیز صحبت کرد. به زیست شناسی.

He covered every single point," okay?

او تک تک نکات را پوشش داد،" باشه؟

Okay, so let's look at the third idiom here, and that is "jump the gun."

بسیار خوب، پس بیایید به اصطلاح سوم در اینجا نگاه کنیم، و آن "پرش از تفنگ" است.

So if you think about Olympic running, okay, and you think about the runners lining up

بنابراین اگر به دویدن المپیک فکر می کنید، خوب است، و به دوندگانی که

at the start line, and someone has to shoot a gun to begin the race for the people to

در خط استارت صف می کشند فکر می کنید، و یک نفر باید برای شروع مسابقه با اسلحه شلیک کند تا مردم

start running, okay?

شروع به دویدن کنند، خوب؟

If you jump the gun, it means you start before you're supposed to start, okay?

اگر اسلحه را بپری، به این معنی است که قبل از شروع شروع می کنی، باشه؟

So you start at the incorrect time, at a time that is not appropriate, okay?

بنابراین شما در زمان نادرست شروع می کنید، در زمانی که مناسب نیست، خوب؟

So you can say, "Boy, he really jumped the gun on buying that new laptop," meaning maybe

بنابراین می‌توانید بگویید: "پسرم، او واقعاً با خرید آن لپ‌تاپ جدید، اسلحه را پرید،" یعنی

he didn't have the money to buy that new laptop.

شاید پولی برای خرید آن لپ‌تاپ جدید نداشته است.

He really jumped the gun.

او واقعاً از اسلحه پرید.

He didn't buy it when, you know, he should have, or it wasn't an appropriate or good

او آن را زمانی نخرید که، می دانید، باید می خرید ، یا زمان مناسب یا خوبی

time to buy the laptop, okay?

برای خرید لپ تاپ نبود، باشه؟

How about number four, "being on the mark," "being off the mark."

در مورد شماره چهار، «روی علامت بودن»، «خارج از علامت بودن» چطور؟

Now, these are very, very simple, actually.

اکنون، اینها در واقع بسیار بسیار ساده هستند.

They refer to statements that people make, usually.

آنها معمولاً به اظهاراتی اشاره می کنند که مردم بیان می کنند.

So if you're on the mark about something, it means you are correct or accurate in saying

بنابراین اگر در مورد چیزی مورد توجه هستید، به این معنی است که در گفتن چیزی درست یا دقیق

something, okay?

هستید، خوب؟

So if you're listening to a politician speak on television, and you think he is absolutely

بنابراین اگر به صحبت های یک سیاستمدار در تلویزیون گوش می دهید و فکر می کنید که او در

correct about what he is saying about the economy or something like that, you can say,

مورد آنچه در مورد اقتصاد یا چیزی شبیه به آن می گوید کاملاً درست است، می توانید بگویید:

"His statements are really on the mark.

"اظهارات او واقعاً مورد توجه است.

He's telling the truth.

او حقیقت را می گوید.

He's saying things that are accurate and correct."

او چیزهایی می گوید که دقیق و درست است."

To be off the mark is exactly the opposite.

خارج شدن از علامت دقیقاً برعکس است.

So if you are listening to a politician, and you think that he is lying or he is not telling

بنابراین اگر به سخنان یک سیاستمدار گوش می دهید و فکر می کنید که او دروغ می گوید یا

the whole truth about something, you can say, "He is really off the mark."

تمام حقیقت را در مورد چیزی نمی گوید، می توانید بگویید: "او واقعاً از حد معمول خارج است."

He is not giving accurate information.

او اطلاعات دقیقی نمی دهد.

He is not telling the truth.

او حقیقت را نمی گوید.

Those statements are off the mark.

آن اظهارات خارج از حد مجاز است.

Finally, we have, "out of left field."

در نهایت، "خارج از میدان چپ" داریم.

So this is a baseball idiom, right?

پس این یک اصطلاح بیسبال است، درست است؟

So "out of left field" means to come from nowhere, almost, as a surprise.

بنابراین "خارج از میدان چپ" به معنای آمدن از هیچ جا، تقریباً به عنوان یک غافلگیری است.

So the car, again, if you're walking down the street, and you don't see a car, and it

پس ماشین، دوباره، اگر در خیابان راه می‌روید، و ماشینی نمی‌بینید، و

comes, again, out of nowhere, this is another idiom.

دوباره از ناکجاآباد می‌آید، این یک اصطلاح دیگر است.

This is a similar idiom to "out of nowhere."

این اصطلاح مشابه "از هیچ جا" است.

You can say, "The car came out of left field."

می توانید بگویید: "ماشین از میدان چپ بیرون آمد."

It came from nowhere.

از هیچ جا آمد.

I didn't see it.

من آن را ندیدم.

It was a big surprise.

سورپرایز بزرگی بود.

Okay, so just to review, to be ahead of the pack means to have made more progress than

بسیار خوب، پس فقط مرور کردن، جلوتر بودن از گروه به معنای پیشرفت بیشتر از

other people in your field, so to have made more progress than your rivals or other people.

سایر افراد در رشته خود است، بنابراین پیشرفت بیشتری نسبت به رقبای خود یا افراد دیگر داشته اید.

The example we used was, "Sony is ahead of the pack in the field of electronics."

مثالی که ما استفاده کردیم این بود که " سونی در زمینه الکترونیک از همه چیز جلوتر است."

When you cover all the bases, it means that you talk about every detail related to a particular

وقتی همه پایه ها را پوشش می دهید، به این معنی است که در مورد هر جزئیات مربوط به یک

field of interest.

زمینه خاص مورد علاقه صحبت می کنید.

So for example, "The biology professor covered all the bases of intro to biology."

به عنوان مثال، "استاد زیست شناسی تمام مبانی مقدمه زیست شناسی را پوشش داد."

When you jump the gun, you start sooner than you're supposed to, or you start at a time

وقتی اسلحه را می پرید، زودتر از آنچه که قرار است شروع می کنید یا در زمانی شروع می کنید

that is not appropriate to start something.

که برای شروع کاری مناسب نیست.

Okay?

باشه؟

When you're on the mark, it means you're correct.

وقتی روی علامت هستید، به این معنی است که حق با شماست.

Someone is correct.

کسی درست میگه

When you say someone is on the mark, they're on the mark.

وقتی می گویید کسی روی علامت است، او روی علامت است.

That statement is on the mark.

آن بیانیه در علامت است.

They are absolutely correct.

کاملا درست می گویند.

One hundred percent.

صد در صد.

Yes, I agree with that.

بله، من با آن موافقم.

If you're off the mark, you're incorrect.

اگر دور از خط هستید، اشتباه می کنید.

Okay?

باشه؟

So you can say, "They're really off the mark."

بنابراین می توانید بگویید: "آنها واقعاً از حد معمول هستند."

Those statements are inappropriate, incorrect.

آن اظهارات نامناسب، نادرست است.

They have nothing to do with the truth.

آنها با حقیقت کاری ندارند.

Finally, if something is out of left field, it means it has come as a surprise, out of

در نهایت، اگر چیزی خارج از میدان سمت چپ باشد، به این معنی است که غافلگیرکننده بوده است

nowhere.

.

Okay?

باشه؟

So the car came out of left field.

بنابراین ماشین از میدان سمت چپ خارج شد.

Sometimes, if you're listening to a lecture, and a student says something very strange

گاهی اوقات، اگر در حال گوش دادن به یک سخنرانی هستید، و دانش‌آموزی چیزی بسیار عجیب

or very surprising, you can say, "That comment came out of left field," or "That comment

یا بسیار شگفت‌انگیز می‌گوید، می‌توانید بگویید: «آن نظر از قسمت سمت چپ خارج شد» یا «آن

was out of left field."

نظر خارج از قسمت چپ بود».

Okay, so hopefully I've covered all the bases of this lecture, and if you'd like to test

بسیار خوب، پس امیدوارم که من تمام پایه های این سخنرانی را پوشش داده ام، و اگر می خواهید

your understanding of these sports idioms, you can check out the quiz on www.engvid.com.

درک خود را از این اصطلاحات ورزشی آزمایش کنید، می توانید مسابقه را در www.engvid.com بررسی کنید.

Thanks again for clicking, and take care.

باز هم از اینکه کلیک کردید متشکرم و مراقب باشید.