'Put' in Phrasal Verbs - put down, put back, put off, put up

Hey guys, I'm Alex. Thanks for clicking and welcome to this lesson on phrasal verbs with

سلام بچه ها، من الکس هستم. ممنون که کلیک کردید و به این درس در مورد افعال عبارتی با

"put". As an intermediate student or an advanced student in English, you should be familiar

"put" خوش آمدید. به عنوان یک دانش آموز متوسط ​​یا یک دانش آموز پیشرفته در زبان انگلیسی، باید

a little bit with phrasal verbs and today we're going to focus on one, two, three, four

کمی با افعال عبارتی آشنا باشید و امروز قصد داریم بر روی یک، دو، سه، چهار

different phrasal verbs, all of which use "put". The first one is "to put down". Now

فعل عبارتی مختلف تمرکز کنیم که در همه آنها از "put" استفاده می شود. اولین مورد "پایین گذاشتن" است. حالا

"put down" has two definitions. If we look at these two sentences, let's see if you can

«پایین گذاشتن» دو تعریف دارد. اگر به این دو جمله نگاه کنیم، بیایید ببینیم که آیا می توانید

guess what they mean by the context. The first one is "My boss always puts me down." So let

معنی آنها را از متن حدس بزنید. اولین مورد این است: "رئیس من همیشه مرا پایین می آورد." پس اجازه

me ask you, do you think your boss gives you compliments in this sentence? No. Do you think

دهید از شما بپرسم آیا فکر می کنید رئیستان در این جمله از شما تعریف می کند؟ نه. فکر می

your boss criticizes you? Yes. Okay? So if somebody puts you down, it means that they

کنید رئیستان از شما انتقاد می کند؟ آره. باشه؟ بنابراین اگر کسی شما را تحقیر می کند، به این معنی است که

criticize you or they insult you. They say negative things about you. Okay? So if you

از شما انتقاد می کند یا به شما توهین می کند. آنها چیزهای منفی در مورد شما می گویند. باشه؟ بنابراین

work for a company and your boss tells you your work is terrible or you're always late

اگر برای یک شرکت کار می کنید و رئیستان به شما می گوید که کار شما وحشتناک است یا همیشه دیر می کنید

and you will never be anything in this company, they put you down. Okay? They insult you.

و هرگز در این شرکت چیزی نخواهید بود، آنها شما را پایین می آورند. باشه؟ به شما توهین می کنند.

They make you feel small. Okay? Now what you might notice about this phrasal verb is that

آنها به شما احساس کوچک بودن می دهند. باشه؟ حالا چیزی که ممکن است در مورد این فعل عبارتی متوجه شوید این است که

I put "me" in the middle of it. If you don't know yet, some phrasal verbs in English can

من "من" را در وسط آن قرار می دهم. اگر هنوز نمی دانید، برخی از افعال عبارتی در انگلیسی را می

be separated. Some of them cannot be separated. This is a separable phrasal verb, which means

توان از هم جدا کرد. بعضی از آنها را نمی توان جدا کرد. این یک فعل عبارتی قابل تفکیک است، به این معنی

you can put the subject in the middle of the phrasal verb or at the end of the phrasal

که می توانید فاعل را در وسط فعل عبارتی یا در انتهای فعل عبارتی قرار دهید

verb. Now, the one rule here is that if you put it in the middle, you can put a pronoun.

. حالا یک قانون اینجا این است که اگر آن را وسط بگذارید، می توانید یک ضمیر قرار دهید.

You can put "me." You can put "him." You can put "her." However, you cannot put "me," "him,"

شما می توانید "من" را قرار دهید. شما می توانید "او" را قرار دهید. شما می توانید "او" را قرار دهید. با این حال، شما نمی توانید "من"، "او"،

"her," okay? "Us" at the end of the phrasal verb. If you use something at the end, it

"او" را قرار دهید، خوب؟ "ما" در پایان فعل عبارتی . اگر از چیزی در پایان استفاده می کنید،

must be an identified subject like Mark, Mary, John, Jim. So you have to say, "Let's imagine

باید یک موضوع مشخص مانند مارک، مری، جان، جیم باشد. بنابراین شما باید بگویید: "بیایید تصور کنیم

this is not me, but this is him, and him is Mark." So you cannot say, "My boss always

این من نیستم، بلکه او هستم و او مارک است." بنابراین نمی توانید بگویید: "رئیس من همیشه

puts down him." "My boss always puts down Mark" is okay. Okay? So again, to put someone

او را پایین می آورد." "رئیس من همیشه مارک را پایین می آورد " اشکالی ندارد. باشه؟ پس باز هم، پایین انداختن کسی

down is to criticize them.

به معنای انتقاد از اوست.

The second example here is, "We had to put down our dog because he was sick." Now, if

مثال دوم در اینجا این است: "ما مجبور شدیم سگمان را زمین بگذاریم زیرا او بیمار بود." حالا، اگر

your dog is very sick, if you have a pet, sometimes this is obviously a really tragic

سگ شما بسیار بیمار است، اگر حیوان خانگی دارید، گاهی اوقات این یک وضعیت واقعا غم انگیز

situation, a very serious problem that can happen. It's reality. You might have to go

است، یک مشکل بسیار جدی که می تواند اتفاق بیفتد. این واقعیت است. ممکن است مجبور شوید

to the veterinarian, the pet doctor, and actually ask them to put down your dog, which means

به دامپزشک، دکتر حیوانات خانگی بروید و در واقع از آنها بخواهید که سگ شما را زمین بگذارند، به این معنی

to -- there's no nicer way of saying it -- to kill your animal. Okay? So if you put down

که - هیچ راه بهتری برای گفتن آن وجود ندارد - برای کشتن حیوان شما. باشه؟ پس اگر

an animal, it means that you have to kill them because they are sick or they have some

حیوانی را زمین بگذارید، به این معنی است که باید آنها را بکشید زیرا بیمار هستند یا

kind of disease. Okay? So again, "put down," it can mean to insult somebody or to criticize

نوعی بیماری دارند. باشه؟ پس باز هم می‌گویم «پایین گذاشتن » می‌تواند به معنای توهین به کسی یا انتقاد از

somebody or to kill a sick animal. Basically, to show mercy, to show pity for that animal.

کسی یا کشتن یک حیوان بیمار باشد. اصلاً برای رحمت کردن، برای آن حیوان ترحم کردن.

Okay, the second phrasal verb we have with "put" is to "put back." Now, the sentence

بسیار خوب، دومین فعل عبارتی که با «put» داریم، «بازگشتن» است. حالا جمله

is, "Could you put the milk back in the fridge?" So imagine that you live with a roommate and

این است: «می‌توانی شیر را دوباره در یخچال بگذاری؟» پس تصور کنید با یک هم اتاقی زندگی می کنید و

they have milk, they have cereal, they pour milk into the cereal, they leave the milk

آنها شیر دارند، غلات دارند، شیر را داخل غلات می ریزند، شیر را

on the table. Okay? So what you want them to do is return the milk to the refrigerator.

روی میز می گذارند. باشه؟ بنابراین کاری که می خواهید انجام دهند این است که شیر را به یخچال برگردانند.

You want them to put back the milk or put the milk back. Like I said before, this is

می خواهید شیر را برگردانند یا شیر را برگردانند. همانطور که قبلاً گفتم، این

another separable phrasal verb. Actually, all of the phrasal verbs today can be separated.

یک فعل عبارتی قابل تفکیک دیگر است. در واقع، تمام افعال عبارتی امروزی را می توان از هم جدا کرد.

Okay, so to "put something back" means to return it to its original location. Okay?

بسیار خوب، پس «برگرداندن چیزی» به معنای برگرداندن آن به محل اصلی آن است. باشه؟

To return to the original location. Okay? And it's usually some kind of object that

برای بازگشت به محل اصلی. باشه؟ و معمولاً نوعی شی است که به آن

you reach, you can take with your hand, and you have to put it back, return it to the

می‌رسید، می‌توانید با دست بگیرید، و باید آن را برگردانید، به

original location. So you can put books back, you can put fruit, vegetables, and food back

محل اصلی برگردانید. بنابراین می‌توانید کتاب‌ها را برگردانید، میوه‌ها، سبزیجات و غذا را دوباره

in the refrigerator. Not books in the refrigerator, books go on the bookshelf, right?

در یخچال قرار دهید. نه کتاب‌ها در یخچال، کتاب‌ها در قفسه کتاب‌ها می‌روند، درست است؟

Okay, the next one is "put off." To put something off, in this example, "She put off her interview

بسیار خوب، مورد بعدی "به تعویق افتاد". برای به تعویق انداختن چیزی ، در این مثال، "او مصاحبه خود را

because of an emergency." So this woman had an interview at a new company and she really

به دلیل شرایط اضطراری به تعویق انداخت." بنابراین این زن در یک شرکت جدید مصاحبه ای داشت و واقعاً

wanted to go. It was a very important interview for her. However, she had a family emergency.

می خواست برود. این یک مصاحبه بسیار مهم برای او بود. با این حال، او یک اورژانس خانوادگی داشت.

Maybe her sister or someone in her family had a car accident or they're in the hospital.

شاید خواهرش یا یکی از اعضای خانواده اش تصادف کرده یا در بیمارستان هستند.

So she had to call the company and say, "I want to put off the interview because I have

بنابراین او مجبور شد با شرکت تماس بگیرد و بگوید: " می‌خواهم مصاحبه را به تعویق بیندازم زیرا

a family emergency." To put off does not mean 100% to cancel the interview. It means to

یک اورژانس خانوادگی دارم." به تعویق انداختن 100٪ به معنای لغو مصاحبه نیست. یعنی

push it back in time. She will do the interview at a later time. So another word here is "to

عقب راندن آن در زمان. او مصاحبه را بعدا انجام خواهد داد. بنابراین کلمه دیگر در اینجا "به

postpone." She wants to postpone or put back. "Postponer" for you Spanish speakers, my pronunciation

تعویق انداختن" است. او می خواهد به تعویق بیفتد یا به عقب برگرداند. "Postponer" برای شما اسپانیایی زبانان، تلفظ من

of that is probably terrible. If you don't understand "postpone," it means to push back

از آن احتمالاً وحشتناک است. اگر "به تعویق انداختن" را درک نمی کنید، به این معنی است که

in time. Okay, and again, you can also say, "She put her interview off because of an emergency."

زمان را به عقب برانید. خوب، و باز هم می توانید بگویید: " او مصاحبه اش را به دلیل شرایط اضطراری به تعویق انداخت."

Finally, we have "put up," and "put up" can have two meanings. The first one here, "They

در نهایت، ما "قرار دادن" داریم و "قرار دادن" می تواند دو معنی داشته باشد. اولی اینجا، "

put up a new statue in front of City Hall." Okay, so if you put up something, you can

تندیس جدیدی جلوی شهرداری گذاشتند." خوب، پس اگر چیزی را نصب کنید، می

put up a building, a statue, any kind of monument that you can think of, this means to build

توانید یک ساختمان، یک مجسمه، هر نوع بنای تاریخی که فکرش را بکنید، بسازید، این به معنای ساختن

or a word that might make you giggle a little bit, to erect something, okay? And finally,

یا کلمه ای است که ممکن است باعث شود شما کمی بخندید، چیزی برپا کنید، بسیار خوب ? و در نهایت

we have, "Could you put me up for a night?" To put someone up means to accommodate them,

، "می توانید مرا برای یک شب بیدار کنید؟" قرار دادن کسی به معنای جای دادن به او،

to give them a place to sleep and a place to eat. So if you partied, if you had a late

دادن جای خواب و غذا خوردن است. بنابراین اگر مهمانی می‌گرفتید، اگر شب دیر وقت

night, and you have no place to sleep, the buses are finished, the trains are finished,

بود و جایی برای خواب ندارید، اتوبوس‌ها تمام می‌شوند، قطارها تمام می‌شوند،

everything is closed down, you can't find a taxi, you ask your friend, "Could you put

همه چیز تعطیل است، تاکسی پیدا نمی‌کنید، از دوستتان می‌پرسید: «می‌توانی؟ تو

me up for the night? Could you give me a place to sleep? Could you accommodate me?" So again,

مرا برای شب بیدار کردی؟ آیا می توانی به من جایی برای خوابیدن بدهی؟ پس باز هم

to put up can mean to build or erect, or it can also mean to accommodate. Okay, I'm going

، قرار دادن می تواند به معنای ساختن یا برپا کردن باشد، یا همچنین می تواند به معنای جا دادن باشد. باشه،

to be honest, I am not 100% sure if I spelled it correctly, so check your dictionaries,

راستش رو بخوای، 100% مطمئن نیستم که درست نوشتم، پس دیکشنری هاتو چک کن،

maybe you can correct the teacher. I'm pretty sure that's it, though. Okay, guys, so as

شاید بتونی استاد رو درست کنی. با این حال، من تقریباً مطمئن هستم که همین است. خوب، بچه ها، پس به عنوان

a review, to put down means to insult somebody or to kill a sick animal. If you have a pet

یک بررسی، زمین گذاشتن به معنای توهین به کسی یا کشتن یک حیوان بیمار است. اگر حیوان خانگی دارید

and they're very sick, they're very old, you have to put them down, or you can put down

و خیلی مریض است، خیلی پیر است، باید او را زمین بگذارید، یا می توانید

somebody by saying negative things about them, criticizing them. To put back is to return

با گفتن چیزهای منفی درباره او، انتقاد کردن، دیگران را ناامید کنید. بازگرداندن به معنای برگرداندن

something to its original location. To put off something is to postpone or to push it

چیزی به محل اصلی آن است. به تعویق انداختن چیزی به معنای به تعویق انداختن یا عقب راندن آن

back in time. "I will do it later," like your homework. "I will put off my homework until

در زمان است. مثل تکالیف شما «بعداً انجامش می دهم» . تکالیفم را به بعد موکول می کنم

later." And finally, put up is to build something, to erect something, or to accommodate somebody,

. و بالاخره قرار دادن یعنی ساختن چیزی ، برافراشتن چیزی، یا جای دادن به کسی،

to give somebody a place to sleep. If you want to test your understanding of these phrasal

دادن جای خواب به کسی. اگر می‌خواهید درک خود را از این افعال عبارتی آزمایش کنید

verbs, and again, remember, there are many, many, many phrasal verbs that are very important

، و دوباره، به یاد داشته باشید، افعال عبارتی بسیار بسیار زیادی وجود دارد که در زبان انگلیسی بسیار مهم هستند

in the English language, you can check out the quiz on www.engvid.com. All right, guys,

، می‌توانید مسابقه www.engvid.com را بررسی کنید. خیلی خوب، بچه ها، در این

good luck with this, and take care.

مورد موفق باشید، و مراقب باشید.