REAL ENGLISH: Money vocabulary & expressions

"Hey."

"سلام."

Yeah, a movie would be great.

بله، یک فیلم عالی خواهد بود.

Yep.

بله

Just let me check.

فقط بذار چک کنم

Hold on.

صبر کن.

"Actually, nope, I am totally broke."

"در واقع، نه، من کاملاً شکسته هستم."

No, another time.

نه یه وقت دیگه

Yeah, it's a sad time for everybody.

بله ، زمان غم انگیزی برای همه است.

Yes, I'm...

بله، من...

Yeah.

آره.

All right.

خیلی خوب.

Talk to you later.

بعدا با شما صحبت می کنم.

Sorry.

متاسف.

Bye.

خدا حافظ.

"I'd love to see that movie, but I'm totally broke."

"من دوست دارم آن فیلم را ببینم، اما من کاملاً شکسته ام."

Hey, everyone.

هی همه.

I'm Alex.

من الکس هستم

Thanks for clicking, and welcome to this lesson on talking about money.

با تشکر از کلیک کردن، و به این درس در مورد صحبت کردن در مورد پول خوش آمدید.

So in this lesson, I'm going to look at some ways that you can talk about your level of

بنابراین، در این درس، من قصد دارم راه‌هایی را بررسی کنم که می‌توانید در مورد سطح

wealth, how to talk about money when you go out to a restaurant with your friends, or

ثروت خود، نحوه صحبت کردن در مورد پول هنگامی که با دوستان خود به رستوران می‌روید، یا

just how to talk about your own spending habits if you're someone who doesn't like spending

فقط در مورد عادات خرج کردن خود صحبت کنید. اگر کسی هستید که دوست ندارید به

money specifically.

طور خاص پول خرج کنید.

So let's start by talking about your level of wealth.

پس بیایید با صحبت در مورد سطح ثروت خود شروع کنیم.

So this means how much money you actually have.

بنابراین این بدان معناست که شما در واقع چقدر پول دارید.

Here are some ways to talk about being poor.

در اینجا چند راه برای صحبت در مورد فقیر بودن آورده شده است.

So if you are broke, this means you have zero dollars in your bank account, or zero yen,

بنابراین اگر شکست خورده اید، به این معنی است که در حساب بانکی خود صفر دلار، یا صفر ین،

or whatever currency you are using.

یا هر ارزی که استفاده می کنید، دارید.

So you can tell your friends, "I'm broke", meaning I have no money.

بنابراین می توانید به دوستان خود بگویید "من خراب هستم"، یعنی من پول ندارم.

I have zero dollars, zero yen, zero won, whatever it is that, you know, you use.

من صفر دلار، صفر ین، صفر وون دارم، هر چیزی که هست، می دانید، شما استفاده می کنید.

So you heard me on the phone, "I can't go to the movie because I'm broke", okay?

پس تو تلفنی از من شنیدی که " نمیتونم برم فیلم چون خرابم" باشه؟

A person who is living check to check - you can also say living paycheck to paycheck - is

شخصی که چک برای چک کردن زندگی می کند - می توانید چک حقوق به چک هم بگویید -

someone who might be renting an apartment, or maybe they have a mortgage on a house,

کسی است که ممکن است یک آپارتمان اجاره کند، یا شاید خانه ای را رهن کرده باشد،

but they can't really save money because they need the money that they have from their job

اما واقعا نمی تواند پول پس انداز کند زیرا به پول نیاز دارد. که از محل

to pay for their rent, and to pay for the basics of life, the necessities of life, such

کارشان باید کرایه خانه شان را بپردازند و هزینه های اولیه زندگی و مایحتاج زندگی

as food, and, you know, gas, and electricity, and rent, for example.

مثل غذا و مثلاً گاز و برق و اجاره خانه را بپردازند.

So if you are living paycheck to paycheck, this means you are living from, I guess in

بنابراین اگر از حقوق و دستمزد به چک حقوق می گذرانید، این بدان معناست که شما از آنجا زندگی می کنید، حدس می زنم در

most places it's week to week, or every two weeks, if you get paid every two weeks.

بیشتر جاها هفته به هفته یا هر دو هفته یکبار، اگر هر دو هفته یک بار حقوق می گیرید.

So, you know, you can't wait for payday.

بنابراین، می دانید، شما نمی توانید برای روز پرداخت صبر کنید.

You're living check to check to check, and maybe you're not able to save a lot of money,

شما در حال چک کردن برای بررسی هستید و ممکن است متأسفانه نتوانید پول زیادی پس انداز کنید

unfortunately.

.

So, this is the situation for quite a few people, unfortunately.

بنابراین، این وضعیت برای تعداد کمی از افراد، متاسفانه.

"Rich", so if you are rich, this means you have a lot of money.

"ثروتمند"، بنابراین اگر شما ثروتمند هستید، این بدان معنی است که شما پول زیادی دارید.

One slang term that you can use to talk about a person who is rich is "loaded".

یک اصطلاح عامیانه ای که می توانید برای صحبت در مورد فردی که ثروتمند است استفاده کنید، "بارگذاری" است.

So, think of "loaded" as full, right?

بنابراین، "بارگذاری" را کامل در نظر بگیرید، درست است؟

So someone's pockets are full of money, they are loaded with money.

پس جیب کسی پر از پول است ، پر از پول است.

That person is loaded, that person is rich.

آن شخص باردار است، آن شخص ثروتمند است.

So, you can talk about people like Bill Gates being loaded.

بنابراین، می توانید در مورد افرادی مانند بیل گیتس صحبت کنید.

He has a lot of money.

او پول زیادی دارد.

"Well-off", someone is well-off, this means they don't struggle financially.

"مناسب"، کسی وضع مالی خوبی دارد، این یعنی از نظر مالی مشکلی ندارد.

They have a good life and are financially secure.

زندگی خوبی دارند و از نظر مالی در امنیت هستند.

They don't have to worry about, you know, where their next check is coming from.

آنها نباید نگران باشند، می دانید، چک بعدی آنها از کجا می آید.

They don't live check to check.

آنها چک زنده برای بررسی نیست.

They are well-off.

وضع مالی خوبی دارند.

So, you can say, "Oh, my cousin is really well-off.

بنابراین، می توانید بگویید: "اوه، پسر عموی من واقعاً وضع مالی خوبی دارد.

He doesn't have to worry about money."

او نباید نگران پول باشد."

Maybe he doesn't even have to worry about working or missing a month of work, for example.

شاید او حتی نباید نگران کارکردن باشد یا مثلاً یک ماه کار را از دست بدهد.

Okay?

باشه؟

So, once more, just repeat after me.

بنابراین، یک بار دیگر، فقط بعد از من تکرار کنید.

"Broke", "living check to check", "loaded", "well-off".

"شکست"، "چک زنده برای بررسی"، "لود شده"، "خوش رفاه".

Okay, good.

باشه خوبه

Next, let's talk about spending habits.

بعد، بیایید در مورد عادات خرج کردن صحبت کنیم.

Specifically, let's talk about people who don't like to spend money.

به طور خاص، بیایید در مورد افرادی صحبت کنیم که دوست ندارند پول خرج کنند.

So, the most common word for this type of person who doesn't like to spend money and

بنابراین، رایج ترین کلمه برای این نوع از افراد که دوست ندارند پول خرج کنند و

holds onto it is "cheap".

آن را نگه می دارند، "ارزان" است.

Now, "cheap" has a negative connotation.

حالا «ارزان» مفهومی منفی دارد.

If you want, you know, if you want to talk about someone who is financially responsible

اگر می‌خواهید، می‌دانید، اگر می‌خواهید در مورد کسی که مسئولیت مالی دارد

and, you know, being cheap in a positive way, you can use the word "frugal".

و می‌دانید که ارزان است به صورت مثبت صحبت کنید، می‌توانید از کلمه «صرفه‌جو» استفاده کنید.

So, "frugal" means, you know, you don't spend a lot.

پس «مقتصد» یعنی می دانید زیاد خرج نمی کنید.

You don't need the newest phone, the newest clothes, the newest shoes.

شما به جدیدترین گوشی ، جدیدترین لباس، جدیدترین کفش نیاز ندارید.

You just need the basics.

شما فقط به اصول اولیه نیاز دارید.

You are a frugal person.

شما فردی مقتصد هستید.

You're not cheap.

شما ارزان نیستید

"Cheap" means you just don't like spending money, you don't like...

"ارزان" یعنی شما فقط دوست ندارید پول خرج کنید، دوست ندارید ...

For example, maybe you're the friend, when you go out with your friends and you always

مثلاً شاید شما دوست باشید، وقتی با دوستان خود بیرون می روید و همیشه

forget your wallet because you don't want to pay for your meal.

کیف پول خود را فراموش می کنید زیرا نمی خواهید. برای پرداخت هزینه غذا

So, it's like, "Ah, sorry, I forgot my wallet.

بنابراین، مانند "آه، ببخشید، کیف پولم را فراموش کردم. می

Can you pay?"

توانید پرداخت کنید؟"

That person can be seen as cheap.

آن شخص را می توان ارزان قیمت دید.

Okay?

باشه؟

So, "cheap" and "I'll pay you back, don't worry."

بنابراین، "ارزان" و "من پول شما را پس می دهم، نگران نباشید."

Yeah, okay, Dan, I'm still waiting for those $5 from six years ago.

آره، باشه دن، من هنوز منتظر اون 5 دلار از شش سال پیش هستم.

"Cheap", negative connotation; "frugal", positive or neutral connotation; and "a penny pincher".

"ارزان"، مفهوم منفی؛ "مقتصد"، مفهوم مثبت یا خنثی؛ و "یک پنیچر".

So, "a penny" is one cent.

بنابراین، "یک پنی" یک سنت است.

In Canada, pennies don't exist anymore.

در کانادا، پنی دیگر وجود ندارد.

In the United States, at the time of this video, pennies still exist, but the term "penny

در ایالات متحده، در زمان پخش این ویدئو، پنی ها هنوز وجود دارند، اما اصطلاح "

pincher" still exists.

پنیچر" هنوز وجود دارد.

So, "to pinch" is to do this - ow - to a person, pinch, pinch, pinch.

بنابراین، "خنک کردن" این است که این کار را انجام دهید - وای - به یک شخص، نیشگون گرفتن، نیشگون گرفتن، نیشگون گرفتن.

So, imagine someone gripping, holding a penny very tightly, like they're pinching the penny.

بنابراین، تصور کنید کسی در دست گرفته است، یک پنی را خیلی محکم در دست گرفته است، مثل اینکه دارد پنی را نیشگون می گیرد.

So, "a penny pincher", negative meaning, just like "cheap".

بنابراین، "یک پنچر"، به معنای منفی، درست مانند "ارزان".

So, if I say, "Oh, my aunt is a real penny pincher.

بنابراین، اگر من بگویم: "اوه، خاله من یک پنیر واقعی است.

She doesn't want to take the money out of her purse."

او نمی خواهد پول را از کیفش بیرون بیاورد."

I think my favorite expression that I've ever heard to talk about a cheap person, I had

فکر می کنم عبارت مورد علاقه من که تا به حال شنیده ام در مورد یک فرد ارزان قیمت صحبت کنم، من

a student from Mexico, and he said, "Oh, yeah, we say that you have T-Rex arms", right?

یک دانش آموز از مکزیک داشتم، و او گفت، "اوه، آره، ما می گوییم که شما بازوهای T-Rex دارید، درست است؟"

So, your arms can't reach your wallet, like a Tyrannosaurus rex.

بنابراین، بازوهای شما مانند یک رکس تیرانوزاروس نمی تواند به کیف پول شما برسد .

We don't have that in English, but I love the image of a Tyrannosaurus rex trying to,

ما در انگلیسی چنین چیزی نداریم، اما من عاشق تصویر یک رکس تیرانوزاروس هستم که تلاش می کند،

you know, pay for something, but they can't get their wallet.

می دانید، برای چیزی پول پرداخت کند، اما آنها نمی توانند کیف پول خود را دریافت کنند.

Okay?

باشه؟

So, these are, again, "cheap", and let's repeat, "cheap", "frugal", "a penny pincher".

بنابراین، اینها، دوباره، "ارزان" هستند، و بیایید تکرار کنیم، "ارزان"، "مقصد"، "یک پنی گیر".

Excellent, good.

عالی، خوب

Okay, now, what about when you go out to a restaurant?

خوب، حالا ، وقتی به رستوران می روید چطور؟

So, you can split the bill with your friends if, for example, you pay for half and your

بنابراین، اگر به هر نوع رستورانی بروید، می‌توانید قبض را با دوستانتان تقسیم کنید ، مثلاً نصف آن را بپردازید و

friend pays for half of your meal if you go to any type of restaurant.

دوستتان نیمی از وعده غذایی شما را بپردازد.

This is called "splitting the bill".

به این می گویند «تقسیم قبض».

So, to split is to divide equally, maybe in two, three, four.

بنابراین، تقسیم به معنای تقسیم مساوی است، شاید به دو، سه، چهار.

In most places now, at least, you know, in North America, a lot of places will always

در حال حاضر، حداقل، می‌دانید، در اکثر مکان‌ها، در آمریکای شمالی، بسیاری از مکان‌ها همیشه

give you individual bills or individual receipts, but it's still possible sometimes, you know,

صورت‌حساب‌ها یا رسیدهای فردی را به شما می‌دهند، اما هنوز هم ممکن است گاهی اوقات، می‌دانید،

to split the bill for a meal with someone, meaning you pay your side, your share, and

صورتحساب یک وعده غذایی را با کسی تقسیم کنید. سهم خودت را بپرداز، سهم خودت را بپرداز و

I will pay my share or my side of the bill.

من هم سهم خود را خواهم پرداخت.

Okay?

باشه؟

So, want to split the bill?

بنابراین، می خواهید این صورت حساب را تقسیم کنید؟

All right?

خیلی خوب؟

Want to split it?

می خواهید آن را تقسیم کنید؟

So, "split", "divide".

بنابراین، "شکاف"، "تقسیم".

You can use this to talk about dividing money.

می توانید از این برای صحبت در مورد تقسیم پول استفاده کنید.

Next, okay, if you are a nice person and you want to pay for your friend or pay for your

در مرحله بعد، بسیار خوب، اگر شما آدم خوبی هستید و می خواهید برای دوست خود پول بپردازید یا برای

group of friends when you're going out, you can say a lot of different phrases, a lot

گروه دوستان خود در هنگام بیرون رفتن پول بپردازید، می توانید عبارات مختلف، جملات مختلف زیادی بگویید

of different sentences, such as, "Don't worry, I'll cover you."

، مانند: "نگران نباش، من تو را پوشش می دهم."

So, if you cover someone, this means you will pay for them.

بنابراین، اگر کسی را تحت پوشش قرار دهید، به این معنی است که برای او هزینه خواهید کرد.

Right?

درست؟

So, you cover, cover the money that they have to pay, maybe to go to a movie theatre or

بنابراین، شما پوشش می دهید، پولی که آنها باید بپردازند را پوشش می دهید، شاید برای رفتن به سینما یا

maybe if you are going to a theme park with roller coasters, and you say, "No, no, I invited

شاید اگر قرار است به یک پارک موضوعی با ترن هوایی بروید، و می گویید: "نه، نه، من

you.

شما را

Don't worry.

دعوت کردم. نگران نباش

You're coming with me.

تو با من می آیی من

I will cover you."

تو را می پوشانم."

Okay?

باشه؟

You can also say, "I'll get it."

شما همچنین می توانید بگویید، "من آن را دریافت می کنم."

That wonderful verb "get", right?

آن فعل فوق العاده "دریافت"، درست است؟

We use it in so many different contexts.

ما از آن در زمینه های مختلف استفاده می کنیم.

You can use it to talk about paying for somebody.

می توانید از آن برای صحبت در مورد پرداخت هزینه برای کسی استفاده کنید.

You can say, "No, no, don't worry, don't worry.

می توانید بگویید: "نه، نه ، نگران نباش، نگران نباش،

I'll get it.

آن را می

I'll pay for the coffee."

گیرم، پول قهوه را می دهم."

Okay?

باشه؟

Or just, "Don't worry.

یا فقط، "نگران نباش.

I got it."

متوجه شدم."

Okay?

باشه؟

So, "I got it.

بنابراین، "من آن

I will get it.

را دریافت کردم. آن را خواهم گرفت.

I got it."

من آن را دریافت کردم."

Either one of these two will work.

هر کدام از این دو کار خواهند کرد.

And finally, these last two, "It's on me.

و در نهایت، این دو مورد آخر، "بر من است.

On me."

بر من."

This means, again, "I will pay.

این به این معنی است که دوباره "من پرداخت خواهم کرد.

You do not have to pay.

شما مجبور نیستید بپردازید

The bill is not on your head.

. صورتحساب روی سر شما نیست

It's on my head.

. روی سر من است

It's on me."

. روی من است."

Okay?

باشه؟

So, whatever it is, lunch, coffee, anything like that.

بنابراین، هر چه که باشد، ناهار، قهوه، هر چیزی شبیه آن.

And finally, you can say, "It's my treat."

و در نهایت، می توانید بگویید: "این لذت من است."

Or just, "Don't worry, my treat.

یا فقط، "نگران نباش، هدیه من.

I will pay.

من می پردازم.

It's my gift to you.

این هدیه من به شما است. هدیه من به شما.

My present to you.

My treat.

هدیه من.

You don't have to pay.

شما مجبور نیستید هزینه کنید.

I am inviting you, and I will pay."

من شما را دعوت می کنم و پرداخت می کنم."

Okay?

باشه؟

All right.

خیلی خوب.

Now, let's look at some bank expressions and some other financial expressions that you

حال بیایید به برخی از عبارات بانکی و برخی دیگر از عبارات مالی که می

can use about money.

توانید در مورد پول استفاده کنید نگاهی بیاندازیم.

Okay, let's review that bank vocabulary.

خوب، بیایید واژگان بانک را مرور کنیم.

If you want a more expanded look at the bank vocabulary I'm going to cover in this part

اگر می‌خواهید نگاه گسترده‌تری به واژگان بانکی داشته باشید که در این قسمت

of the lesson, you can check out my other lesson on bank vocabulary.

از درس به آن می‌پردازم، می‌توانید درس دیگر من در مورد واژگان بانک را بررسی کنید.

There I give you a lot more vocab than I do here.

در آنجا من به شما خیلی بیشتر از اینجا حرف می زنم.

But for now, let's look at what I have here.

اما در حال حاضر، بیایید به آنچه در اینجا دارم نگاه کنیم.

So, using the ATM.

بنابراین، با استفاده از دستگاه خودپرداز.

The ATM is the machine that you use to put money in or to get money out.

دستگاه خودپرداز دستگاهی است که از آن برای گذاشتن پول یا خارج کردن پول استفاده می کنید.

So, let's look at some nouns and verbs that you can use to put money in or to take money

بنابراین، بیایید به چند اسم و افعال نگاه کنیم که می توانید از آنها برای گذاشتن پول یا

out.

خارج کردن پول استفاده کنید.

Let's look at the first two sentences.

بیایید به دو جمله اول نگاه کنیم.

I need to make a withdrawal.

باید برداشت کنم

I need to withdraw some money.

باید مقداری پول برداشت کنم

So, a withdrawal, here, this is a noun, you make a withdrawal, so the verb is important,

بنابراین، یک برداشت، در اینجا، این یک اسم است، شما یک انصراف انجام می دهید، بنابراین فعل مهم است

make a withdrawal, or you can just use the verb withdraw.

، یک برداشت انجام دهید، یا فقط می توانید از فعل برداشت استفاده کنید.

Both of these sentences mean that you need to take money out from your bank account because

هر دوی این جملات به این معنی است که شما باید از حساب بانکی خود پول خارج کنید زیرا

you want to have cash in your wallet, right?

می خواهید پول نقد در کیف پول خود داشته باشید، درست است؟

So, you can say I need to withdraw $40, or I need to withdraw $20, I need to take money

بنابراین، می توانید بگویید من باید 40 دلار برداشت کنم، یا باید 20 دلار برداشت کنم، باید پول

out of my account.

را از حساب خود خارج کنم.

Let's look at the spelling difference.

بیایید به تفاوت املایی نگاه کنیم.

They're almost exactly the same, except in the noun, "withdrawal", you have "al" at the

آنها تقریباً دقیقاً یکسان هستند، به جز در اسم "انصراف"، شما "ال" را در

end, and "withdraw", just "draw" at the end.

پایان دارید، و "انصراف"، فقط "کشیدن" در پایان.

Okay?

باشه؟

So, just repeat after me.

پس فقط بعد از من تکرار کن

I need to make a withdrawal.

باید برداشت کنم

I need to withdraw some money.

باید مقداری پول برداشت کنم

Okay good.

باشه خوبه

And next, if you want to make a deposit.

و بعد، اگر می خواهید سپرده گذاری کنید.

Maybe it was your birthday, and your aunt gave you $100, or someone gave you money,

شاید تولدت بود و خاله ات 100 دلار بهت داد یا یکی بهت پول داد

and you want to put that money in the bank, you need to deposit that money.

و تو میخوای اون پول رو تو بانک بذاری، باید اون پول رو واریز کنی.

Or, again, the verb is make, and you can make a deposit.

یا باز هم فعل make است و می توانید واریز کنید.

So, I need to make a deposit.

پس باید واریز کنم

I need to deposit some money, just like here.

من باید مقداری پول واریز کنم، درست مثل اینجا.

I need to deposit some money.

باید مقداری پول واریز کنم

Both of these sentences mean you want to put money into your account.

هر دوی این جملات به این معنی است که شما می خواهید پول را به حساب خود وارد کنید.

You're not taking it, you know, out.

شما آن را بیرون نمی آورید، می دانید.

You're putting money into the bank.

تو داری پول میاری تو بانک

Okay?

باشه؟

So, repeat after me.

پس بعد از من تکرار کن

I need to make a deposit.

باید واریز کنم

I need to deposit some money.

باید مقداری پول واریز کنم

Beautiful, okay.

زیبا، باشه

And finally, let's look at some currency vocabulary.

و در نهایت، اجازه دهید به برخی از واژگان ارز نگاه کنیم.

So, this will include some slang expressions for money that maybe you have already heard

بنابراین، این شامل برخی از عبارات عامیانه برای پول است که شاید قبلاً

in television shows and films, and some very common vocabulary that you use to talk about

در برنامه های تلویزیونی و فیلم ها شنیده باشید، و برخی از واژگان بسیار رایج که برای صحبت در مورد سکه استفاده می کنید

coins.

.

Okay?

باشه؟

So, you might have heard, you know, the word "bucks" in a lot of movies and TV shows.

بنابراین، ممکن است کلمه "دلار" را در بسیاری از فیلم ها و برنامه های تلویزیونی شنیده باشید.

Bucks is slang for dollars.

Bucks اصطلاحی عامیانه برای دلار است.

So, you can say 10 bucks, 20 bucks, 100 bucks, 50 bucks.

بنابراین، می توانید بگویید 10 دلار، 20 دلار، 100 دلار، 50 دلار.

This all means $10, $20, $100, $50, okay?

همه اینها یعنی 10 دلار، 20 دلار، 100 دلار، 50 دلار، باشه؟

So, if you hear 10 bucks, 20 bucks, 30 bucks, a buck.

بنابراین، اگر می شنوید 10 دلار، 20 دلار، 30 دلار، یک دلار.

A buck is $1.

یک دلار 1 دلار است.

It all means dollars, dollars, dollars, dollars, okay?

این همه یعنی دلار، دلار، دلار، دلار، باشه؟

A grand.

یک بزرگ

A grand refers to $1,000.

گراند به 1000 دلار اشاره دارد.

$1,000.

1000 دلار

So, you can say, you know, my car cost 30 grand, or 20 grand.

بنابراین، می توانید بگویید، می دانید، ماشین من 30 گرند یا 20 گرند قیمت داشت.

This means $1,000, or $30,000, or $20,000, 2 grand, 3 grand, 4 grand, 4,000, 3,000, 2,000.

این یعنی 1000 دلار یا 30000 دلار یا 20000 دلار، 2 گرند، 3 گرند، 4 گرند، 4000، 3000، 2000.

So, again, a grand always means 1,000.

بنابراین، باز هم، یک گرند همیشه به معنای 1000 است.

Now, let's look at some vocabulary that you can use to talk about different coins, okay?

حالا بیایید به واژگانی نگاه کنیم که بتوانید از آنها برای صحبت در مورد سکه های مختلف استفاده کنید، خوب؟

So, if you have a coin that is 25 cents, this is called a quarter, okay?

بنابراین، اگر شما یک سکه 25 سنت داشته باشید، به آن یک ربع می گویند، خوب است؟

So, 25 cents is a quarter.

بنابراین، 25 سنت یک چهارم است.

I'm specifically talking about the North American context right now.

من به طور خاص در مورد زمینه آمریکای شمالی در حال حاضر صحبت می کنم.

So, 25 cents is a quarter, 10 cents is a dime, 5 cents is a nickel, and 1 cent is a penny.

بنابراین، 25 سنت یک چهارم، 10 سنت یک سکه، 5 سنت یک نیکل، و 1 سنت یک پنی است.

Now, if you come to Canada, you will not see pennies anymore, but they do have them in

حالا، اگر به کانادا بیایید، دیگر پنی نخواهید دید، اما آنها

the United States, like I mentioned before.

در ایالات متحده دارند، همانطور که قبلاً اشاره کردم.

So, just repeat after me, a quarter, a dime, a nickel, a penny.

بنابراین، فقط بعد از من تکرار کنید، یک چهارم، یک سکه، یک نیکل، یک پنی.

Good.

خوب

And if you're old like I am, maybe you're familiar with the days when arcades were alive,

و اگر شما هم مثل من پیر هستید، شاید با روزهایی که بازی‌های آرکید زنده بودند، آشنا هستید،

and most arcades cost a quarter to play, except for the big ones where usually they cost like

و بیشتر بازی‌های آرکید یک چهارم هزینه بازی می‌کردند، به جز بازی‌های بزرگ که معمولاً

a dollar to play.

یک دلار هزینه دارند.

But most arcades, they're coming back.

اما بیشتر آرکیدها، در حال بازگشت هستند.

There's like barcades now where you can still just pay for, you know, all you...

اکنون مانند بارکدهایی وجود دارد که شما هنوز می‌توانید هزینه‌های آن را بپردازید، می‌دانید، همه‌ی شما

There's like all-you-can-play fees, or some of them still just charge a quarter, like

... هزینه‌هایی مانند همه‌ی شما می‌توانید بازی کنید، یا برخی از آن‌ها هنوز فقط یک ربع دریافت می‌کنند،

back in the good old days, okay?

مثل روزهای خوب گذشته، بسیار خوب ?

Alright, finally, some more Canadian content, Canadian context for you.

خوب، در نهایت، محتوای کانادایی دیگر ، زمینه کانادایی برای شما.

If you ever visit Canada, and you hear the words "loonie" or "toonie", these are the names

اگر روزی به کانادا سفر کردید و کلمات "loonie" یا "toonie" را شنیدید، این اسامی

for our $1 coin and our $2 coins.

سکه های 1 دلاری و سکه های 2 دلاری ما هستند.

They look like this.

آنها به این شکل هستند.

Where did I put them, here?

کجا گذاشتمشون اینجا؟

Ah, there we go.

آه، ما می رویم.

So, that is a loonie.

بنابراین، آن یک لونی است.

Hopefully you can see that.

امیدوارم بتوانید آن را ببینید.

You can also do a Google image search.

همچنین می توانید یک جستجوی تصویری در گوگل انجام دهید.

Ouch, my back.

اوه پشت من

And this is a toonie, so that's a $2 coin.

و این یک toonie است، بنابراین یک سکه 2 دلاری است.

In Canada, okay?

در کانادا، باشه؟

So, repeat after me.

پس بعد از من تکرار کن

A loonie.

یک لونی

A toonie.

یک تونی

Okay?

باشه؟

So, hey, do you have a loonie?

خب، هی، آیا لونی داری؟

Do you have a toonie?

تونی داری؟

It sounds funny, right, because "to", but you say "toonie", a toonie for $2 coin.

خنده دار به نظر می رسد، درست است، زیرا "به"، اما شما می گویید "toonie"، یک toonie برای سکه 2 دلاری.

Okay, guys.

باشه بچه ها

That's it.

خودشه.

We covered a lot of money-related vocabulary in this lesson.

ما در این درس به بسیاری از واژگان مرتبط با پول پرداختیم.

Now, if you want to test your understanding of everything we have covered here, as always,

اکنون، اگر می‌خواهید درک خود را از همه چیزهایی که در اینجا پوشش داده‌ایم، مانند همیشه آزمایش کنید،

you can check out the quiz on www.engvid.com.

می‌توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

While you're there, check out, you know, all of our other videos.

وقتی آنجا هستید، همه ویدیوهای دیگر ما را بررسی کنید.

Don't forget to hit subscribe on my YouTube channel if you're watching it on YouTube.

فراموش نکنید که اگر در حال تماشای آن در یوتیوب هستید، در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

Make sure you sign up for notifications, so click that bell button that everybody else

مطمئن شوید که برای اعلان‌ها ثبت‌نام کرده‌اید، بنابراین روی دکمه زنگی که

is telling you to do, including myself, and check me out on Facebook and Twitter.

دیگران به شما می‌گویند، از جمله خود من، کلیک کنید و من را در فیس‌بوک و توییتر بررسی کنید.

I am still active on both of those platforms.

من هنوز روی هر دوی این پلتفرم ها فعال هستم.

Until next time, thanks for clicking.

تا دفعه بعد، ممنون که کلیک کردید.