English Grammar - Passive Causative

Hey guys, this is Alex. Thanks for clicking, and welcome to this lesson on the passive

سلام بچه ها، این الکس است. از اینکه کلیک کردید، سپاسگزاریم و به این درس در مورد علت منفعل خوش

causative. Now, this is a more advanced grammar structure that we're going to talk about.

آمدید. اکنون، این ساختار گرامری پیشرفته تری است که ما در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

So on the board, we have a sentence, and this is a problem. "Imagine that yesterday my car

بنابراین در هیئت مدیره، ما یک جمله داریم، و این یک مشکل است. "تصور کن دیروز ماشینم

broke down." First of all, "broke down" means that my car stopped working. Okay? So what

خراب شد." اول از همه، "خرابی" به این معنی است که ماشین من از کار افتاده است. باشه؟ پس

would be the solution to this problem? Imagine, "Yesterday my car broke down. What did I do

راه حل این مشکل چه خواهد بود؟ تصور کنید، "دیروز ماشین من خراب شد، بعد چه کار کردم

next?" Well, normally, if your car breaks down, or if you have a problem with any kind

؟" خوب، به طور معمول، اگر ماشین شما خراب شود، یا اگر با هر نوع

of piece of mechanical equipment, you have to get it fixed by someone, right? So I say,

تجهیزات مکانیکی مشکل دارید، باید توسط کسی آن را تعمیر کنید، درست است؟ پس من می گویم:

"Yesterday my car broke down. Next, I had it fixed by a mechanic. I had it fixed by a mechanic."

"دیروز ماشینم خراب شد. بعد، آن را توسط مکانیک تعمیر کردم. آن را توسط مکانیک تعمیر کردم."

Okay, now this gives us a better idea of what the passive causative actually is. So remember,

بسیار خوب، اکنون این به ما ایده بهتری از اینکه علت منفعل در واقع چیست می دهد. بنابراین به یاد داشته باشید،

a passive sentence is one where the subject isn't really doing the action. He's kind of

یک جمله منفعل جمله ای است که در آن فاعل واقعاً عمل را انجام نمی دهد. او به نوعی

receiving the action, okay? Causative means you're causing the action, so it's kind of

عمل را دریافت می کند، خوب؟ علت به این معنی است که شما عامل این عمل هستید، بنابراین به نوعی

contrary to each other, but we're going to work it out. So, for example, let's look at

بر خلاف یکدیگر است، اما ما آن را حل می کنیم. بنابراین، برای مثال، بیایید

the structure of the passive causative itself, and we can better understand it. So, "I had

به ساختار خود فاعلی مفعول نگاه کنیم و بهتر می توانیم آن را درک کنیم. بنابراین، "من

it fixed by a mechanic." We have a subject, we have the verb "have" in the past, "yesterday,"

آن را توسط یک مکانیک تعمیر کردم." ما فاعل داریم، فعل "داشتن" را در گذشته داریم، "دیروز"،

so "had," but we can use "have" in general. We can also use "get." So here, I can also

پس "داشت"، اما می توانیم به طور کلی از "داشتن" استفاده کنیم. همچنین می توانیم از "get" استفاده کنیم. بنابراین در اینجا، من همچنین

say, "I got it fixed by a mechanic." Then you have the object, so you have, "I had it,"

می توانم بگویم، "من آن را توسط یک مکانیک تعمیر کردم." سپس شما آن شی را دارید، پس دارید، "من آن را داشتم"،

"it" relates back to the car, plus "fixed." "Fixed" is a past participle, so we're just

"آن" به ماشین مربوط می شود، به علاوه "تثبیت شده". "Fixed" یک حرف ماضی است، بنابراین ما در اینجا

going to use "pp" for the advanced students here. So we have the past participle, plus,

فقط از "pp" برای دانش آموزان پیشرفته استفاده می کنیم. پس ماضی ماضی به اضافه داریم

and this is optional in some cases, a "by" phrase, and I said "by an agent." "Agent"

و این در برخی موارد اختیاری است، عبارت «توسط» ، و من گفتم «توسط یک عامل». "عامل

is the person who did the action to the object, okay? So here, you didn't fix your car, right?

" شخصی است که عمل را به شی انجام داده است، خوب؟ پس اینجا، ماشینت را تعمیر نکردی، درست است؟

You got someone else to fix your car. So, "You had it fixed by a mechanic." This is

یکی دیگه رو گرفتی که ماشینت رو درست کنه بنابراین، "شما آن را توسط یک مکانیک تعمیر کردید."

the passive causative. Now, let's look at another example, and you can tell me the solution

این مسبب منفعل است. حالا بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم و شما می توانید راه حل این مشکل را به من بگویید

to this problem. So, for example, give me some advice here. If I say, "My hair is too

. بنابراین، برای مثال، در اینجا به من توصیه کنید. اگر بگویم: "موهای من خیلی

long." If I say, "My hair is too long. I haven't cut my hair in six months or eight months,"

بلند است." اگر بگویم "موهایم خیلی بلند است. شش ماه یا هشت ماه است که موهایم را کوتاه نکرده ام"

right? And it's getting really, really long. So, what kind of advice would you give me?

درست است؟ و واقعاً بسیار طولانی می شود. خوب، چه نوع توصیه ای به من می کنید؟

What should I do? Normally, when your hair is too long, you naturally go to a stylist,

باید چکار کنم؟ به طور معمول، وقتی موهایتان خیلی بلند است، به طور طبیعی به آرایشگر

you go to a barber, and you get your hair cut. So you can actually use the passive causative

می روید، به آرایشگر می روید و موهایتان را کوتاه می کنید. بنابراین

as a way of giving advice as well, if you throw in a modal between the subject and "have"

، اگر بین موضوع و «داشتن» و «به دست آوردن» یک حالت بین فاعل بیندازید، در واقع می‌توانید از علّی منفعل به‌عنوان روشی برای پند دادن نیز استفاده

and "get." Okay? So, for example, "Well, my hair is too long. My hair is too long. You

کنید. باشه؟ به عنوان مثال، "خب، موهای من خیلی بلند است. موهای من خیلی بلند است. شما

give me advice." And you say, "Well, Alex, you should get it cut." So, here we have the

به من توصیه می کنید." و شما می گویید: "خب، الکس ، باید آن را قطع کنی." بنابراین، در اینجا ما

subject, which is myself. We have a modal to give me advice, "You should," "You might."

موضوع را داریم که خودم هستم. ما یک مدال داریم که به من توصیه می کند، "شما باید"، "شما ممکن است."

We have "get," and again, you can use "have" here as well. You can say, "You should have

ما "get" را داریم و باز هم می‌توانید از "داشتن" در اینجا نیز استفاده کنید. می توانید بگویید، "باید

it cut." "You should get it cut." There is no difference in meaning. We have the object.

آن را قطع کنید." "باید قطعش کنی." هیچ تفاوتی در معنا نیست. ما شیء را داریم.

We're talking about my hair. "Cut" is the past participle of "cut." Now, what you're

ما در مورد موهای من صحبت می کنیم. «قطع» ماضی «قطع» است . اکنون، چیزی که در

noticing here is that I have no bi-phrase, right? So, the bi-phrase sometimes is implied,

اینجا متوجه شده اید این است که من هیچ دو عبارتی ندارم، درست است؟ بنابراین، این دو عبارت گاهی به صورت ضمنی است،

okay? It's not absolutely necessary in every single situation. Here, you understand that

خوب؟ در هر موقعیتی مطلقاً ضروری نیست. در اینجا، متوجه

I'm gonna get my hair cut by a stylist. Someone else is going to cut my hair, okay? So, let's

می شوید که من موهایم را توسط یک آرایشگر کوتاه می کنم. یکی دیگه موهامو کوتاه میکنه، باشه؟ بنابراین، اجازه دهید

look at a couple of more examples of passive causative statements. So, again, imagine that

به چند نمونه دیگر از گزاره های علّی منفعل نگاه کنیم. بنابراین، دوباره تصور کنید که

your teeth hurt. You have to go see the dentist, right? So, what should you do next? Well,

دندان های شما درد می کند. باید بری دندانپزشک، درسته؟ بنابراین، چه کاری باید انجام دهید؟ خوب،

if your teeth hurt, you probably should get them checked out by a dentist. So, for example,

اگر دندان های شما درد می کند، احتمالا باید آنها را توسط دندانپزشک معاینه کنید. بنابراین، برای مثال

the situation, again, is, "My teeth hurt." So, maybe you need your wisdom teeth to be

، وضعیت، دوباره، "دندانم درد می کند." بنابراین، شاید لازم باشد دندان عقل خود

taken out, or you're experiencing some severe pain. You have a cavity. So, you can tell

را بیرون بیاورید یا درد شدیدی را تجربه می کنید. شما یک حفره دارید. بنابراین، شما می توانید به

me to get my teeth, or have my teeth. You should have them, again, "them" plural, because

من بگویید که دندان هایم را بگیرم یا دندان هایم را درآورم. شما باید آنها را، دوباره، "آنها" جمع، به

of teeth. You should have them, let's say, looked at. Now, again, the bi-phrase is optional.

دلیل دندان. شما باید آنها را، فرض کنید، نگاه کنید. اکنون، دوباره، دو عبارت اختیاری است.

We understand that normally when your teeth hurt, you see a dentist. So, you can just

ما درک می کنیم که به طور معمول وقتی دندان های شما درد می کند، به دندانپزشک مراجعه می کنید. بنابراین، شما فقط می توانید

say, "Yeah, you should have them looked at." We understand that you mean you should have

بگویید: "بله، باید آنها را بررسی کنید." ما درک می کنیم که منظور شما این است که باید

them looked at by a dentist. So, the bi-phrase here is completely optional, but we're gonna

آنها را توسط دندانپزشک بررسی کنید. بنابراین، دو عبارت در اینجا کاملا اختیاری است، اما ما

put "by a dentist." Okay. Now, if you want to test your understanding of the passive

"توسط یک دندانپزشک" قرار می دهیم. باشه. اکنون، اگر می‌خواهید درک خود را از علّی غیرفعال آزمایش کنید

causative, I'm gonna give you some more problems, and you're gonna give me some solutions to

، من به شما چند مشکل دیگر می‌دهم، و شما راه‌حل‌هایی برای

these problems in a quiz below on www.engvid.com. So, again, remember this structure when using

این مشکلات در آزمون زیر در www.engvid.com به من می‌دهید. بنابراین، دوباره این ساختار را هنگام استفاده

the passive causative. You're getting something done to something by someone or something

از علّی غیرفعال به خاطر بسپارید. شما در حال انجام کاری توسط شخص یا چیز

else. Okay. So, by an agent. Here, my hair is too long. You should get it cut by a barber.

دیگری هستید. باشه. بنابراین، توسط یک نماینده. اینجا موهام خیلی بلنده باید آرایشگر آن را برش دهد.

My teeth hurt. You should have them looked at by a dentist. Yesterday, my car broke down.

دندونام درد میکنه شما باید آنها را توسط دندانپزشک بررسی کنید. دیروز ماشینم خراب شد

I had it fixed by a mechanic. So, you got someone else to do something for you. Okay.

توسط مکانیک تعمیرش کردم بنابراین، شما باید شخص دیگری را برای شما انجام دهد. باشه.

Again, if you're unclear, check out the quiz on www.engvid.com. Good luck with this one,

مجدداً، اگر واضح نیستید، امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید. بچه ها با این یکی موفق

guys, and I'll talk to you soon. Take care.

باشید و به زودی با شما صحبت خواهم کرد. مراقب باش.