English Prepositions: BELOW & UNDER

Hey. Am I under the board or am I below the board, or am I both?

سلام. آیا من زیر تخته هستم یا زیر تخته هستم یا هر دو هستم؟

Okay, there we go.

خوب، ما می رویم.

Hey, everyone.

هی همه.

I'm Alex.

من الکس هستم

Thanks for clicking and welcome to this lesson on two very tricky prepositions, and those

از اینکه روی دو حرف اضافه بسیار پیچیده کلیک کردید و به این درس خوش آمدید متشکریم که

are: "below" and "under".

عبارتند از: "زیر" و "زیر".

So, we are going to look at the meanings of these prepositions and we're going to look

بنابراین، ما قصد داریم به معانی این حروف اضافه نگاهی بیندازیم و

at some examples, some contexts so that you can better understand and more confidently

به چند مثال، برخی زمینه‌ها نگاه می‌کنیم تا بتوانید وقتی در مورد موقعیت فیزیکی چیزی صحبت می‌کنید، بهتر بفهمید و با اطمینان بیشتری

use them when you're talking about the physical position of something, or maybe not necessarily

از آنها استفاده کنید. شاید لزوماً

even the physical position of something, but if you're measuring something, for example.

حتی موقعیت فیزیکی چیزی نباشد، اما مثلاً اگر در حال اندازه گیری چیزی هستید.

So, when I started the video, I asked: Am I below the board or am I under the board?

بنابراین، وقتی ویدیو را شروع کردم، پرسیدم: آیا من زیر تخته هستم یا من زیر تخته هستم؟

Well, it's actually both.

خوب، در واقع هر دو است.

So, "below" and "under" can both simply mean lower than.

بنابراین، "زیر" و "زیر" هر دو می توانند به سادگی به معنای کمتر از.

So: "Hey, where is the..." whatever it is.

پس: «هی کجاست...» هر چه هست.

-"Where's my mug?

-"لیوان من

Where's my cup?"

کجاست؟ فنجان من کجاست؟"

-"Oh, it's...

-آخه

It's below the cabinet."

... زیر کابینه است.

Or: "Oh, it's under the cabinet."

یا: "اوه، زیر کابینت است."

Okay?

باشه؟

So, basically if the cabinet is up here and your mug is here, or here, or here, or here

بنابراین، اساساً اگر کابینت اینجاست و لیوان شما اینجاست، یا اینجا، یا اینجا، یا اینجا

- it's below the cabinet or it's under the cabinet, just lower than the cabinet.

- زیر کابینت یا زیر کابینت است، درست پایین تر از کابینت.

Same with: "It's under the sink."

مشابه: "این زیر سینک است."

Okay?

باشه؟

"It's under the sink" or "below the sink", it just means lower than.

"این زیر سینک است" یا "زیر سینک"، این فقط به معنای پایین تر از.

All right?

خیلی خوب؟

And here I have Kiki from Kiki's Delivery Service, those of you who watch anime and

و در اینجا من کیکی را از سرویس تحویل کیکی دارم ، کسانی از شما که انیمه تماشا می کنید و

know who Hayao Miyazaki is.

می دانید هایائو میازاکی کیست.

So, she is flying on a broom and she's flying over a city.

بنابراین، او روی یک جارو پرواز می کند و او بر فراز یک شهر پرواز می کند.

The city is under her.

شهر زیر دست اوست.

The city is below her.

شهر زیر اوست.

It's lower than her, because she's in the air.

از او پایین تر است، زیرا او در هوا است.

Right? Okay.

درست؟ باشه.

And she might be, like, flying over clouds, so the clouds could be below her or under

و او ممکن است بر فراز ابرها پرواز کند، بنابراین ابرها می توانند زیر او یا زیر

her as well.

او نیز باشند.

Next, let's look at "below".

بعد، بیایید به "زیر" نگاه کنیم.

Some... Two specific instances where you must use "below", so for example, not directly under.

برخی از ... دو نمونه خاص که در آن شما باید از "زیر" استفاده کنید، به عنوان مثال، نه مستقیما در زیر.

So if something, like I said, is...

بنابراین اگر چیزی، همانطور که گفتم، این است که ...

If you have something here like a shelf, and you have an object here, like this marker,

اگر شما اینجا چیزی مانند یک قفسه دارید، و یک شی در اینجا دارید، مانند این نشانگر،

for example, the marker is not, you know, directly under the shelf, so we say it's below.

برای مثال، نشانگر مستقیماً زیر قفسه نیست، بنابراین ما بگو در زیر است

So, for example: "We stopped 100 meters below the top of the mountain."

به عنوان مثال: "ما در 100 متر زیر بالای کوه توقف کردیم."

If we're climbing the mountain and then we stop to take a break, maybe there's a cabin

اگر در حال بالا رفتن از کوه هستیم و بعد توقف می کنیم تا استراحت کنیم، شاید کابینی وجود داشته باشد

where you can go in, have some hot chocolate, prepare to climb the rest of the mountain,

که می توانید داخل آن بروید، شکلات داغ بخورید، برای بالا رفتن از بقیه کوه آماده شوید،

you can say: "Oh, we stopped 100 meters below the top of the mountain."

می توانید بگویید: "اوه، ما 100 توقف کردیم. متر زیر قله کوه."

You're not under the mountain.

تو زیر کوه نیستی

Right?

درست؟

You're on the mountain, and you're below the top of it.

تو روی کوه هستی و زیر قله ی آن هستی.

Next, for measurements.

بعد، برای اندازه گیری.

Now, you must use "below" when you're talking about measurements.

اکنون، هنگامی که در مورد اندازه گیری صحبت می کنید، باید از "زیر" استفاده کنید .

So, for example: "It's 5 below 0."

بنابراین، به عنوان مثال: "این 5 زیر 0 است."

So if you're talking about degrees Celsius, or...

بنابراین اگر در مورد درجه سانتیگراد صحبت می کنید، یا ...

Well, not in Fahrenheit.

خوب، نه در فارنهایت.

Degrees Celsius, basically, you can say: "It's 5 below 0."

درجه سانتیگراد، اساساً می توانید بگویید: " 5 زیر صفر است."

Not: "5 under 0.", "5 below 0."

نه: "5 زیر 0."، "5 زیر 0."

Another example: "We are at 150 feet below sea level."

مثال دیگر: "ما در 150 فوت زیر سطح دریا هستیم."

If you're talking about someone's scores in their class, you can say: "Her grades" or

اگر در مورد نمرات فردی در کلاس خود صحبت می کنید، می توانید بگویید: "نمرات او" یا

"His grades are below average."

"نمرات او زیر متوسط ​​است."

Or you can perform below expectations-right?-if you're measuring performance, for example.

یا اگر مثلاً در حال اندازه گیری عملکرد هستید، می توانید کمتر از حد انتظار عمل کنید.

Next, for "under", basically if anything is covered, it, you know...

بعد، برای «زیر»، اساساً اگر چیزی پوشیده شده باشد، آن را می دانید ...

You have to use "under".

باید از «زیر» استفاده کنید.

So, for example: "The cat is under the bed."

به عنوان مثال: "گربه زیر تخت است."

Right?

درست؟

So he's under the bed, he's covered.

بنابراین او زیر تخت است، او پوشیده شده است.

Or with a blanket, for example, if a blanket is covering you, you are under the blanket.

یا با یک پتو، مثلاً اگر پتو شما را می پوشاند، شما زیر پتو هستید.

I am wearing a t-shirt under my jacket, under my blazer.

زیر ژاکتم، زیر ژاکتم تی شرت پوشیده ام.

Okay?

باشه؟

Because the t-shirt is covered, so my t-shirt is under my jacket, under my blazer.

از آنجایی که تی شرت پوشیده شده است، بنابراین تی شرت من زیر ژاکت من است، زیر بلیزر من.

And finally: "under" can be used as a synonym for "less than".

و در نهایت: «زیر» را می توان مترادف «کمتر از» به کار برد.

So, for example: "He's under 18."

بنابراین، برای مثال: "او زیر 18 سال است."

Under 18 years old.

زیر 18 سال.

He's less than 18 years old.

او کمتر از 18 سال سن دارد.

"There were under 5 people at the office today."

امروز زیر 5 نفر در دفتر بودند.

So, there were less than 5 people at the office today.

بنابراین، امروز کمتر از 5 نفر در دفتر بودند .

All right, so let's do some quick practice.

بسیار خوب، پس بیایید کمی تمرین سریع انجام دهیم.

I have a grammar book.

من یک کتاب گرامر دارم.

I have a novel that I'm reading right here.

من رمانی دارم که همینجا دارم میخونمش.

Where is the grammar book?

کتاب گرامر کجاست؟

Well, my grammar book is under my novel.

خوب، کتاب دستور زبان من زیر رمان من است.

Right?

درست؟

Because it's touching directly, so it's directly under.

زیرا مستقیماً لمس می شود، بنابراین مستقیماً زیر آن قرار دارد.

Okay?

باشه؟

Now, where is my grammar book?

حالا کتاب گرامر من کجاست؟

My grammar book is under the novel.

کتاب دستور زبان من زیر رمان است.

It's also below the novel, because it is lower than the novel.

زیر رمان هم هست چون از رمان پایین تره.

All right?

خیلی خوب؟

So, just to give you another concrete example of how to use these two very tough prepositions.

بنابراین، فقط یک مثال ملموس دیگر از نحوه استفاده از این دو حرف اضافه بسیار سخت را به شما می دهم.

So I don't want to complicate it, so I'll just repeat it one more time.

بنابراین من نمی خواهم آن را پیچیده کنم، بنابراین فقط یک بار دیگر آن را تکرار می کنم.

Lower than, "below" or "under".

کمتر از، "زیر" یا "زیر".

Not directly under, use "below", like if you're climbing a mountain, for example.

نه مستقیماً در زیر، از «زیر» استفاده کنید، مثلاً اگر در حال بالا رفتن از کوه هستید.

For measurements, like you're talking about how cold it is, so temperature, how, you know,

برای اندازه‌گیری‌ها، مانند اینکه در مورد سرد بودن هوا صحبت می‌کنید، بنابراین دما، چگونه،

sea level, anything related to measurements, use "below", "below", "below".

سطح دریا، هر چیزی که مربوط به اندازه‌گیری است، از «زیر»، «زیر»، «زیر» استفاده کنید.

And for "under", lower than, like I said, "below" and "under" for both.

و برای "زیر"، پایین تر از، همانطور که گفتم، "زیر" و "زیر" برای هر دو.

If it's covered with a blanket, for example, or you're wearing a jacket and you're covering

اگر مثلاً با یک پتو پوشانده شده است یا کت پوشیده اید و

yourself, please use "under".

خودتان را می پوشانید، لطفاً از «زیر» استفاده کنید.

So, for example: In the wintertime in Canada, you know, if you wear a jacket and if you

به عنوان مثال: در زمستان در کانادا، می دانید، اگر ژاکت بپوشید و اگر

wear a light jacket, one of your friends or family members might say: "Oh, you look like

ژاکت سبک بپوشید، یکی از دوستان یا اعضای خانواده شما ممکن است بگوید: "اوه، به نظر

you will be cold."

می رسد که سردت می شود."

You can say: "Don't worry.

می توانید بگویید: "نگران نباش

Don't worry.

، نگران نباش،

I'm wearing five shirts under this." Okay?

من زیر این پنج پیراهن پوشیده ام." باشه؟

So, if you're wearing a lot of layers, a lot of shirts, you can say: "I'm wearing four

بنابراین، اگر شما چند لایه، پیراهن های زیادی می پوشید، می توانید بگویید: "من چهار

layers under my jacket or under my shirt, so don't worry, I'm warm."

لایه زیر ژاکت یا زیر پیراهنم می پوشم، پس نگران نباشید، من گرم هستم."

And finally, less than.

و در نهایت، کمتر از.

So, he's under 18, there were under 5 people at the office today.

بنابراین، او زیر 18 سال است، امروز زیر 5 نفر در دفتر بودند.

Finally, if you want to test your understanding and make sure that you are more comfortable,

در نهایت، اگر می‌خواهید درک خود را آزمایش کنید و مطمئن شوید که

more confident using and understanding these prepositions, as always, check out the quiz

با استفاده و درک این حروف اضافه راحت‌تر، مطمئن‌تر هستید، مانند همیشه، امتحان را

on www.engvid.com.

در www.engvid.com بررسی کنید.

And while you're there don't forget to subscribe to my YouTube channel, check me out on Facebook

و تا زمانی که آنجا هستید فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید، در فیس بوک

on my fan page, and check me out on Twitter.

در صفحه طرفدارانم به من سر بزنید، و مرا در توییتر بررسی کنید.

So, til next time, guys, thanks for clicking.

بنابراین، تا دفعه بعد، بچه ها، از اینکه کلیک کردید متشکرم.

I'm going under the board, below the board, under, below, under, below.

میرم زیر تخته، زیر تخته، زیر، زیر، زیر، زیر.