Learn English: 20 ways to say "I don't know"

Hey everyone, I'm Alex, thanks for clicking and welcome to this lesson on twenty ways

سلام به همه، من الکس هستم، ممنون که کلیک کردید و به این درس در مورد بیست راه

to say "I don't know".

برای گفتن "نمی دانم" خوش آمدید.

So, this is a very common sentence in English, and today I'm going to give you a wide variety

بنابراین، این یک جمله بسیار رایج در زبان انگلیسی است، و امروز می‌خواهم

of ways to say it and give you some context for a couple of them.

راه‌های متنوعی برای بیان آن به شما ارائه دهم و زمینه‌ای برای چند مورد از آنها به شما ارائه کنم.

So, let's not waste any time and start with the first way, which is simply - you see it

پس بیایید وقت را تلف نکنیم و از راه اول شروع کنیم که به سادگی -

in the title of the video - "I don't know".

در عنوان ویدیو می بینید - "نمی دانم".

If someone asks you a question and you don't know the answer, "I don't know".

اگر کسی از شما سوالی می پرسد و شما پاسخ آن را نمی دانید، "نمی دانم".

Okay?

باشه؟

You can also say "dunno", or "I dunno, I dunno", alright?

شما همچنین می‌توانید بگویید «نمی‌دانم» یا «نمی‌دانم، نمی‌دانم»، خوب؟

So, let's try saying it the fast way, so repeat after me: I dunno.

بنابراین، بیایید سعی کنیم آن را سریع بیان کنیم، پس بعد از من تکرار کنید: نمی دانم.

Alright?

بسیار خوب؟

Good.

خوب

These two are linked together, so we'll start with the first one, "I have no clue", okay?

این دو با هم مرتبط هستند، بنابراین ما با اولی شروع می کنیم، "من هیچ سرنخی ندارم"، باشه؟

So, you are admitting pure ignorance.

پس شما به جهل محض اعتراف می کنید.

You have no idea, no clue.

شما هیچ ایده ای ندارید، هیچ سرنخی ندارید.

So, repeat after me, if I say, "Hey, what's the capital of Burkina Faso?"

بنابراین، اگر بگویم، "هی ، پایتخت بورکینافاسو چیست؟"

"I have no clue."

"من هیچ سرنخی ندارم."

I really don't.

من واقعا این کار را نمی کنم.

Hi, Burkina Faso, I love you.

سلام، بورکینافاسو، دوستت دارم.

Okay.

باشه.

I have no idea.

هیچ نظری ندارم.

So, repeat after me: I have no idea.

پس بعد از من تکرار کن: هیچ نظری ندارم.

Okay?

باشه؟

So, what's the population of, I don't know, like Reykjavík, Iceland?

بنابراین، من نمی دانم، مانند ریکیاویک، ایسلند، جمعیت آن چقدر است؟

I have no idea.

هیچ نظری ندارم.

It seems like it would be 500,000 people, maybe a million, three million?

به نظر می رسد 500000 نفر باشد، شاید یک میلیون، سه میلیون؟

I don't know, I have no idea, okay?

نمی دونم، هیچ نظری ندارم، باشه؟

Hi, Iceland, I love you too.

سلام ایسلند من هم دوستت دارم

Okay.

باشه.

Next, "I haven't the faintest idea".

بعد، "من ضعیف ترین ایده را ندارم".

So, the faintest means, like, the smallest idea.

بنابراین، کم‌رنگ‌ترین به معنای کوچک‌ترین ایده است.

It's another way to say, "I have no idea", and it's a way to say, "I don't have the faintest

این یک راه دیگر برای گفتن "من هیچ ایده ای ندارم" است، و این روشی است برای گفتن "من ضعیف ترین

idea".

ایده را ندارم".

I haven't the faintest idea.

من ضعیف ترین ایده را ندارم.

This is very British.

این خیلی بریتانیایی است.

If you have watched my other videos, I've probably told you, you know, say, "No, you

اگر ویدیوهای دیگر من را تماشا کرده‌اید، احتمالاً به شما گفته‌ام، می‌دانید، بگویید: «نه،

can't say 'I haven't' to a question with 'Do you have?'".

نمی‌توانی به سؤالی با « داری؟» بگویید «نخورده‌ام».

In British English, you can.

در انگلیسی بریتانیایی، شما می توانید.

But here, we're using British English.

اما در اینجا، ما از انگلیسی بریتانیایی استفاده می کنیم.

You can use this in Canada, in the US, in Australia.

شما می توانید این را در کانادا، در ایالات متحده، در استرالیا استفاده کنید.

I haven't the faintest idea.

من ضعیف ترین ایده را ندارم.

Not even the smallest clue, okay?

حتی کوچکترین سرنخی هم نیست، باشه؟

You could also say, "The faintest clue".

شما همچنین می توانید بگویید، "کمترین سرنخ".

It's possible.

ممکن است.

Next, I really, I can't say.

بعد، واقعاً نمی توانم بگویم.

Okay?

باشه؟

So, I can't say.

بنابراین، نمی توانم بگویم.

Not because it's a secret.

نه به این دلیل که یک راز است.

I can't say because I don't know, okay?

نمی توانم بگویم چون نمی دانم، باشه؟

So, repeat after me: I can't say.

پس بعد از من تکرار کن: نمی توانم بگویم.

Okay?

باشه؟

So, hey, when is Joanna's birthday?

خب، هی، تولد جوانا کی است؟

I really can't say.

واقعا نمی توانم بگویم.

I have no idea.

هیچ نظری ندارم.

Okay?

باشه؟

Next, someone comes to you with a question and you really have no clue, no idea.

بعد، یک نفر با یک سوال به شما مراجعه می کند و شما واقعاً هیچ سرنخی، هیچ ایده ای ندارید.

You don't know why this person thinks you know, so you say, "How should I know?"

شما نمی دانید چرا این شخص فکر می کند شما می دانید، بنابراین می گویید "از کجا باید بدانم؟"

How should I know, right?

از کجا باید بدانم، درست است؟

"Hey, do you know how much Bob is getting paid?"

"هی، میدونی باب چقدر حقوق میگیره؟"

"How should I know?

"از کجا باید بدانم؟

That's Bob's - you know, that's Bob's business, that's not my business.

این مال باب است - می دانید، این کار باب است، این کار من نیست.

How should I know?"

چگونه باید بدانم؟"

Alright?

بسیار خوب؟

And next, you are so lost, you don't know how anyone could know this.

و بعد، شما آنقدر گم شده اید که نمی دانید چگونه کسی می تواند این را بداند.

So, if someone asks you a question like, I don't know, "Hey, how much does a Ford Taurus

بنابراین، اگر کسی از شما سوالی بپرسد، من نمی دانم، "هی، وزن یک فورد تاروس

weigh from 1994?"

از سال 1994 چقدر است؟"

"Oh, who knows?"

"اوه، چه کسی می داند؟"

Who cares, more importantly, right?

چه کسی اهمیت می دهد، مهمتر از آن، درست است؟

So, the weight of a car from 1994, the Ford Taurus, for example.

بنابراین، وزن یک ماشین از سال 1994 ، برای مثال فورد تاروس.

Who knows, it's not important, or I don't know, okay?

چه کسی می داند، مهم نیست، یا من نمی دانم، باشه؟

And again, you want this person to leave you alone.

و باز هم می خواهید این شخص شما را تنها بگذارد.

Just don't ask me.

فقط از من نپرس

I don't know.

من نمی دانم.

Don't ask me.

از من نپرس

Ask someone else, okay?

از دیگری بپرس، باشه؟

Next, these two go together.

بعد، این دو با هم می روند.

Beats me.

مرا می زند.

Like it, it beats me.

دوست دارم، مرا شکست می دهد.

That means the information, the correct answer is stronger than I am.

یعنی اطلاعات، پاسخ صحیح قوی تر از من است.

I don't know the answer, so "Beats me".

من پاسخ را نمی دانم، بنابراین "مرا می زند".

Repeat after me: beats me.

بعد از من تکرار کن: مرا می زند.

Search me.

من را جستجو کن

Like, the answer is not here in my pockets.

مثل اینکه جواب در جیب من نیست.

It's nowhere.

هیچ جا نیست

I don't have the answer.

من جوابی ندارم

You can search everywhere around me.

شما می توانید همه جا اطراف من را جستجو کنید.

The answer is not here.

جواب اینجا نیست.

You will not find the answer here.

پاسخ را در اینجا نخواهید یافت.

Stop asking me, Rob!

از من نپرس، راب!

Okay?

باشه؟

Sorry.

متاسف.

Love you, Rob and everyone else.

تو را، راب و بقیه را دوست دارم.

Okay.

باشه.

And here, let's go: That's anyone's guess.

و در اینجا، اجازه دهید برویم: این حدس هر کسی است.

Like, nobody knows, okay?

مثل اینکه، هیچ کس نمی داند، باشه؟

Like, if you want to say, nobody knows or anyone can say something and maybe they're

مثلاً، اگر می‌خواهید بگویید، هیچ‌کس نمی‌داند یا کسی نمی‌تواند چیزی بگوید و شاید

right, so if you say, "Hey, do you know when", let's see, something about vacation and Roseanne,

حق با او باشد، بنابراین اگر بگویید «هی، می‌دانی کی»، بیایید ببینیم، چیزی در مورد تعطیلات و روزان،

"do you know when Roseanne is going on vacation?"

«آیا می‌دانی کی؟» روزان به تعطیلات می رود؟"

Well, that's anyone's guess.

خب، این حدس هر کسی است.

Like, Roseanne - that's her schedule.

مانند روزان - برنامه او این است.

Nobody knows her schedule except Roseanne.

هیچ کس برنامه او را نمی داند جز روزان.

Why aren't you talking to Roseanne, Rob?

چرا با روزان صحبت نمی کنی راب؟

Rob!

غارت!

Alright.

بسیار خوب.

Your guess is as good as mine.

حدس شما به خوبی حدس من است.

Listen, it's obvious you don't know and I'm telling you I don't know, okay?

گوش کن، معلوم است که نمی دانی و من به تو می گویم نمی دانم، باشه؟

So, your guess - the answer to the question, Rob - is as good as mine.

بنابراین، حدس شما - پاسخ به سوال، راب - به خوبی حدس من است.

Okay?

باشه؟

So, your guess is as good as mine.

بنابراین، حدس شما به خوبی حدس من است.

We both have the same level of knowledge.

ما هر دو یک سطح دانش داریم.

You don't know, I don't know, nobody knows, okay?

تو نمی دانی، من نمی دانم، هیچ کس نمی داند، باشه؟

I wish I knew.

کاش می دانستم.

I don't know.

من نمی دانم.

I wish I knew.

کاش می دانستم.

Okay?

باشه؟

So, how much longer is this going to take, right?

بنابراین، چقدر بیشتر طول می کشد، درست است؟

You're driving somewhere and there's lots of traffic and it's hot and you have nothing

شما در جایی رانندگی می کنید و ترافیک زیادی وجود دارد و هوا گرم است و چیزی

to drink in the car and the next gas station is 50 kilometers away and, you know, your

برای نوشیدن در ماشین ندارید و پمپ بنزین بعدی 50 کیلومتر با شما فاصله دارد و می دانید،

partner or your kids ask you, "Hey, how much longer are we going to be driving?"

همسرتان یا بچه هایتان از شما می پرسند: "هی، چند وقت دیگر آیا قرار است رانندگی کنیم؟"

"I wish I knew, kids.

"کاش می دانستم، بچه ها.

I wish I knew."

کاش می دانستم."

I don't know.

من نمی دانم.

Okay?

باشه؟

Next, similar idea.

بعد، ایده مشابه.

I wish I could tell you.

کاش میتونستم بهت بگم

I want to tell you, but I don't know, so I can't.

من می خواهم به شما بگویم، اما نمی دانم، بنابراین نمی توانم.

I wish I could tell you, right?

کاش می توانستم به شما بگویم، درست است؟

Like, that's it.

مثل همین است.

Alright.

بسیار خوب.

So guys, let's repeat these two after me and really, like, sound like you're super just,

پس بچه ها، بیایید این دو را بعد از من تکرار کنیم و واقعاً، به نظر می رسد که شما خیلی ساده،

tired and you don't want people to ask you anymore questions.

خسته هستید و نمی خواهید مردم دیگر از شما سوال بپرسند.

So, just - it helps if you like, if your eyes look like they're dead and you just say: I

بنابراین، فقط - اگر دوست دارید کمک می کند، اگر چشمان شما به نظر می رسد که آنها مرده اند و شما فقط می گویید: ای

wish I knew.

کاش می دانستم.

I wish I could tell you.

کاش میتونستم بهت بگم

Yeah, it hurts right here.

آره اینجا درد میکنه

Okay.

باشه.

Next, "I'd love to tell you, but I honestly don't know", okay?

بعد، "دوست دارم به شما بگویم، اما صادقانه بگویم نمی دانم"، باشه؟

So, really, really like, I would love to tell you, but I don't have the answer.

بنابراین، واقعاً، واقعاً دوست دارم، دوست دارم به شما بگویم، اما پاسخی ندارم.

So, why are you still asking me this question?

پس چرا هنوز این سوال را از من می پرسی؟

"Hey, do you know Aunt Judy's shoe size?"

"هی، سایز کفش خاله جودی رو میدونی؟"

"I would love to tell you, but I don't know.

"خیلی دوست دارم بهت بگم، اما نمی دونم.

I haven't seen Aunt Judy since Uncle Bob's funeral five years ago.

از پنج سال پیش که دفن عمو باب بود، خاله جودی

I don't know."

رو ندیدم. نمی دونم."

Okay?

باشه؟

Next, "I'm probably not the best person to ask about this", right?

بعد، "من احتمالا بهترین کسی نیستم که در این مورد بپرسم"، درست است؟

Like, that is not my specialty.

مثلاً این تخصص من نیست.

"Hey, do you know the density of a black hole?"

"هی، آیا می دانید چگالی یک سیاهچاله چیست؟"

"I'm probably not the best person to ask."

"من احتمالا بهترین کسی نیستم که بپرسم."

I don't even know if black holes have density, so I'm repeating something that sounds scientific.

من حتی نمی دانم که آیا سیاهچاله ها چگالی دارند یا نه، بنابراین من چیزی را تکرار می کنم که علمی به نظر می رسد.

Sorry if you know what I'm talking about.

ببخشید اگه میدونی چی میگم

So, I'm probably not the best person to ask like, a complicated math question or a physics

بنابراین، من احتمالاً بهترین کسی نیستم که مانند یک سؤال پیچیده ریاضی یا یک سؤال فیزیک

question.

بپرسم.

If you have an English question, I can probably help you.

اگر سوال انگلیسی دارید، احتمالا می توانم به شما کمک کنم.

If you have a math question, a trigonometry question, I'm probably not the best person

اگر یک سوال ریاضی دارید، یک سوال مثلثاتی، من احتمالا بهترین کسی نیستم

to ask.

که بپرسم.

Okay?

باشه؟

Alright.

بسیار خوب.

Now you get into not totally "I don't know", but kind of "I don't know", so let's go.

حالا شما به طور کامل وارد "نمی دانم"، بلکه به نوعی "نمی دانم" می شوید، پس بیایید برویم.

"I'm not really sure."

"من واقعا اطمینان ندارم."

Okay?

باشه؟

So, I have an opinion.

بنابراین، من یک نظر دارم.

I have an idea, but I'm not really sure about this, okay?

من یک ایده دارم، اما واقعاً در مورد آن مطمئن نیستم ، باشه؟

So, "Hey, how much does this cost?"

بنابراین، "هی، این چقدر هزینه دارد؟"

"I'm not really sure.

"من واقعا مطمئن نیستم.

Maybe it's five dollars, but I'm not really sure."

شاید پنج دلار باشد، اما من واقعا مطمئن نیستم."

Okay?

باشه؟

So, repeat after me.

پس بعد از من تکرار کن

This is a very useful phrase: I'm not really sure.

این یک عبارت بسیار مفید است: من واقعاً مطمئن نیستم.

Okay.

باشه.

And another way, kind of like "I'm not really sure", but you want to say something else.

و یک راه دیگر، مانند "من واقعا مطمئن نیستم"، اما شما می خواهید چیز دیگری بگویید.

So, "I can't say for sure, but..."

بنابراین، "من نمی توانم با اطمینان بگویم، اما..."

Okay?

باشه؟

And you want to give an opinion, so, "Hey, how much does this cost?"

و شما می خواهید نظر بدهید، بنابراین، "هی، هزینه این کار چقدر است؟"

"I can't really say, there's no price tag, but I've had experience with this product

من واقعاً نمی توانم بگویم، هیچ برچسب قیمتی وجود ندارد، اما من در گذشته تجربه این محصول

in the past, or similar products, but I think it's probably around $20.00."

یا محصولات مشابه را داشته ام، اما فکر می کنم احتمالاً حدود 20 دلار است.

Okay, so I can't really say, but I'm not really sure.

خوب، پس واقعاً نمی توانم بگویم، اما واقعاً مطمئن نیستم.

I can't say for sure, but maybe it's this.

نمی توانم با اطمینان بگویم، اما شاید این باشد.

Okay?

باشه؟

And here's a very politically correct answer if you want to, you know, say that you are

و در اینجا یک پاسخ بسیار صحیح از نظر سیاسی وجود دارد، اگر می خواهید، می دانید، بگویید که

ignorant of something and you need more information before you state your opinion.

از چیزی بی اطلاع هستید و قبل از اینکه نظر خود را بیان کنید به اطلاعات بیشتری نیاز دارید.

Actually, more people on the internet would probably be wise to use this phrase instead

در واقع، افراد بیشتری در اینترنت احتمالاً عاقلانه خواهند بود که از این عبارت به جای این جمله استفاده کنند

of, "Yeah, it's this, even though I have no information to support my argument, but my

، "آره، این است، اگرچه من هیچ اطلاعاتی برای اثبات استدلال خود ندارم، اما

argument is very emotional and therefore it is correct!"

استدلال من بسیار احساسی است و بنابراین درست است!"

So, "I haven't heard enough about that to form an opinion."

بنابراین، "من به اندازه کافی در مورد آن نشنیده ام تا بتوانم نظر بدهم ."

Or, "I don't know enough about that topic to form an opinion."

یا "من اطلاعات کافی در مورد آن موضوع ندارم تا بتوانم نظر بدهم ."

Okay, so if someone is asking you a question about, for example, a war that is happening

بسیار خوب، پس اگر کسی از شما سؤالی می پرسد، مثلاً در مورد جنگی که

in a specific part of the world.

در یک نقطه خاص از جهان در حال وقوع است.

And they want to know, "Hey, what do you think about that?

و آنها می خواهند بدانند، "هی، شما در مورد آن چه فکر می کنید؟

Yeah, what do you think about that political situation?"

آره، نظر شما در مورد آن وضعیت سیاسی چیست؟"

And you say like, "Well listen, I honestly don't know enough.

و شما می گویید، "خب گوش کن، راستش من به اندازه کافی نمی دانم

I haven't heard enough.

. من به اندازه کافی نشنیده ام.

I haven't read enough about that to form an opinion.

به اندازه کافی در مورد آن مطالعه نکرده ام تا

Anything I say would just be word garbage."

بتوانم نظر بدهم. هر چیزی که من می گویم فقط یک کلمه زباله است."

Okay?

باشه؟

So, let's not ask me that question.

پس این سوال را از من نپرسیم.

And if you just want to, you know, take no responsibility for your answer for an opinion,

و اگر فقط می‌خواهید، می‌دانید، هیچ مسئولیتی در قبال پاسخ خود برای یک عقیده به عهده نگیرید،

you can just say, "Ask someone else", okay?

فقط می‌توانید بگویید، "از شخص دیگری بپرس"، خوب؟

I don't know, just ask someone else.

نمیدونم فقط از یکی دیگه بپرس

Please, please Rob, stop asking.

لطفا، لطفا راب، دیگر نپرسید.

Alright?

بسیار خوب؟

And a little bonus for you guys: Hey, have you Googled it?

و یک امتیاز کوچک برای شما بچه ها: سلام، آیا آن را در گوگل جستجو کرده اید؟

Okay, have you checked Google?

خوب، آیا گوگل را بررسی کرده اید؟

Google knows everything, pretty much.

گوگل تقریباً همه چیز را می داند.

Google knows where you live.

گوگل می داند شما کجا زندگی می کنید.

Google has taken a picture of your house and your car and probably your family, okay?

گوگل از خانه و ماشین شما و احتمالا خانواده شما عکس گرفته است، خوب است؟

So, if they have that level of information, they can probably tell you that the capital

بنابراین، اگر آنها این سطح از اطلاعات را داشته باشند، احتمالاً می توانند به شما بگویند که

of Venezuela is Caracas, okay?

پایتخت ونزوئلا کاراکاس است، خوب است؟

So, you can Google it, Rob.

بنابراین، می توانید آن را در گوگل جستجو کنید، راب.

Just Google it, alright?

فقط گوگلش کن، باشه؟

Alright.

بسیار خوب.

Hi to all the Robs out there.

سلام به همه راب ها.

Even if your name is not Rob.

حتی اگر نام شما راب نباشد.

Even if your name is Rosalie, Matilda, Mahmud, Mohammad, whatever your name is, hi everyone.

حتی اگر اسمت روزالی، ماتیلدا، محمود، محمد باشد، هر چه که هست، سلام به همه.

And just - you can ask me questions, just ask me questions about stuff I know, please,

و فقط - می توانید از من سؤال بپرسید، فقط در مورد چیزهایی که می دانم از من سؤال بپرسید، لطفاً،

please.

لطفا.

Alright.

بسیار خوب.

After today, I hope you have a lot more confidence and now you have a lot more vocabulary and

بعد از امروز، امیدوارم اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و حالا دایره لغات و عبارات بسیار بیشتری

set phrases that you can use to talk to people and to show them how much things - how many

دارید که بتوانید از آنها برای صحبت با مردم استفاده کنید و به آنها نشان دهید که چقدر چیزها - چقدر

things you don't know.

چیزهایی که نمی دانید.

But you know how to say that you don't know and that is something that you now know.

اما شما می دانید چگونه بگویید که نمی دانید و این چیزی است که اکنون می دانید.

You got it?

فهمیدی؟

Okay, good.

باشه خوبه

Alright.

بسیار خوب.

If you want to test your understanding of all this amazing vocabulary that we have learned

اگر می‌خواهید درک خود را از این همه واژگان شگفت‌انگیز که

today, as always, you can check out the quiz on www.engvid.com . Also don't forget to subscribe

امروز یاد گرفته‌ایم، امتحان کنید، می‌توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید. همچنین فراموش نکنید که در

to my YouTube channel, hit that bell, and check me out on Facebook and Twitter if you

کانال یوتیوب من مشترک شوید، زنگ آن را بزنید و اگر

want to see me talking about other language stuff or if you want to see what books I'm

می‌خواهید ببینید من در مورد موضوعات زبانی دیگر صحبت می‌کنم یا اگر می‌خواهید ببینید چه کتاب‌هایی را در

reading this week or anything else like that.

این هفته می‌خوانم یا می‌خوانم، من را در فیس‌بوک و توییتر بررسی کنید. هر چیز دیگری شبیه آن

Whew, till next time, thanks for clicking, guys!

وای، تا دفعه بعد، ممنون که کلیک کردید، بچه ها!