No more fake idioms! 🙏 Here, have 25 real conversation phrases (that British people REALLY use!)

Hello, lovely students, and welcome back to English with Lucy.

سلام، دانش آموزان دوست داشتنی، و به انگلیسی با لوسی خوش آمدید.

Now, I love learning idioms in other languages.

اکنون، من عاشق یادگیری اصطلاحات به زبان های دیگر هستم.

It helps me to fit in.

این به من کمک می‌کند تا در آن جا بیفتم.

It makes me feel like I'm integrating more.

این باعث می‌شود احساس کنم بیشتر در حال ادغام هستم.

But my constant fear and anxiety is that

اما ترس و اضطراب همیشگی من این است که

I sound weird when I say them, or maybe they're really old-fashioned.

وقتی آنها را می گویم عجیب به نظر می رسم یا شاید واقعاً قدیمی هستند.

And I do have a confession.

و من یک اعتراف دارم

Sometimes, I do hear students sounding

گاهی اوقات صدای دانش آموزان

quite unnatural.

کاملا غیرطبیعی را می شنوم.

Most British people do not walk around

بیشتر بریتانیایی‌ها نمی‌گویند

saying how do you do and cheerio in our everyday lives.

در زندگی روزمره ما چطور کار می‌کنید و خوشحال می‌شوید .

So, that's why I've created this lesson. 25 Everyday Conversation Phrases.

بنابراین، به همین دلیل است که این درس را ایجاد کرده ام. 25 عبارت مکالمه روزمره

Phrases that we actually use that won't make you sound old-fashioned or unnatural.

عباراتی که ما در واقع استفاده می کنیم و باعث نمی شود که شما قدیمی یا غیر طبیعی به نظر برسید.

I want you to learn these phrases and have them in your toolkit, in your

من از شما می خواهم که این عبارات را یاد بگیرید و آنها را در جعبه ابزار خود، در دایره لغات خود داشته باشید

vocabulary so that you can use them when you see an opportunity in a conversation.

تا بتوانید وقتی فرصتی را در یک مکالمه دیدید از آنها استفاده کنید.

To help you with this, I have created a free PDF that goes with today's video.

برای کمک به شما در این زمینه، من یک PDF رایگان ایجاد کرده ام که با ویدیوی امروز همراه است.

In it, you'll see the 25 Everyday Conversation Phrases from the video in a dialogue.

در آن، 25 عبارت مکالمه روزمره از ویدیو را در یک گفتگو خواهید دید.

So, in the video, I'm going to teach you 25 Everyday Conversation Phrases.

بنابراین، در این ویدیو، 25 عبارت مکالمه روزمره را به شما آموزش می دهم.

In the PDF, I show you these phrases in context, in a dialogue, with a

در پی دی اف، من این عبارات را به صورت متنی، در یک دیالوگ، با

downloadable audio.

صوتی قابل دانلود به شما نشان می دهم.

There is also a link to an interactive

همچنین پیوندی به یک بسته تمرینی تعاملی وجود دارد

exercise pack that's only available to people who download the PDF.

که فقط برای افرادی که PDF را دانلود می کنند در دسترس است.

If you would like to get the PDF, the audio and the interactive exercise pack,

اگر می خواهید PDF، فایل صوتی و بسته تمرینی تعاملی را دریافت کنید،

just click on the link in the description box, you enter your name and your email

کافیست روی لینک موجود در کادر توضیحات کلیک کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید

address, you sign up to my mailing list and the PDF will arrive directly in your inbox.

، در لیست پستی من ثبت نام کنید و پی دی اف مستقیماً وارد خواهد شد. صندوق ورودی شما

After that, you'll automatically receive my free weekly PDFs alongside my news,

پس از آن، به‌طور خودکار فایل‌های PDF رایگان هفتگی من را در کنار اخبار،

course updates and offers.

به‌روزرسانی‌های دوره و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد.

It's a free service, and you can

این یک سرویس رایگان است و

unsubscribe at any time.

هر زمان که بخواهید می توانید اشتراک خود را لغو کنید.

Also, you might be thinking, how can I

همچنین، ممکن است به این فکر کنید که چگونه می توانم

practise my conversation if I don't have a conversation partner, or I don't have a

مکالمه خود را تمرین کنم، اگر شریک مکالمه ای ندارم یا

teacher to practise with?

معلمی برای تمرین ندارم؟

The best way to practise your

بهترین راه برای تمرین

conversation is with a qualified teacher so that they can give you feedback and

مکالمه شما با یک معلم واجد شرایط است تا بتواند در محل به شما بازخورد بدهد و

correct you on the spot.

شما را اصلاح کند.

I'm learning Italian this way, and my

من ایتالیایی را از این طریق یاد می‌گیرم و

husband, Will, is learning Spanish.

شوهرم، ویل، در حال یادگیری اسپانیایی است.

We both found our tutors on LanguaTalk.

ما هر دو معلمان خود را در LanguaTalk پیدا کردیم.

We loved the platform so much that we became a part of it, so technically, I'm

ما آنقدر این پلتفرم را دوست داشتیم که بخشی از آن شدیم، بنابراین از نظر فنی، من

sponsoring myself here.

در اینجا از خودم حمایت مالی می کنم.

The quality of English teachers on

کیفیت معلمان انگلیسی در

the LanguaTalk platform is insane.

پلت فرم LanguaTalk دیوانه کننده است.

They accept such a tiny percentage of applicants.

آنها چنین درصد کمی از متقاضیان را می پذیرند.

The majority of teachers offer a free trial lesson, and I can also give you $10

اکثر معلمان یک درس آزمایشی رایگان ارائه می دهند ، و همچنین می توانم 10 دلار

off your first purchase with LanguaTalk.

تخفیف برای اولین خرید خود با LanguaTalk به شما بدهم.

All you have to do is message the support

تنها کاری که باید انجام دهید این است که

team with the code CONVO10 after your first purchase.

پس از اولین خرید خود با کد CONVO10 به تیم پشتیبانی پیام دهید .

The link for LanguaTalk is in the description box.

پیوند LanguaTalk در کادر توضیحات موجود است.

Okay, let's start with conversation phrase number one.

خوب، بیایید با عبارت شماره یک مکالمه شروع کنیم.

I'm easy, I'm easy.

من آسان هستم، من آسان هستم.

This means I don't mind, or I'm easy to please.

این به این معنی است که من اهمیتی نمی‌دهم، یا به راحتی راضی می‌شوم.

We say this when we're happy to do what someone else wants to do, or if we're

این را زمانی می گوییم که از انجام کاری که شخص دیگری می خواهد انجام دهد خوشحالیم، یا اگر از

happy for someone else to make a choice.

انتخاب دیگری خوشحالیم.

What do you fancy for dinner?

برای شام چی دوست داری؟

I'm easy.

من سختگیر نیستم.

Number 2, I have two variations here.

شماره 2، من در اینجا دو تغییر دارم.

One is more British, and one is slightly more American English.

یکی بیشتر انگلیسی است و یکی کمی بیشتر انگلیسی آمریکایی.

We have it's beautiful out, and it's glorious outside.

ما بیرون آن زیباست و بیرون با شکوه است. آیا

Can you guess which one is more British and which one is more American?

می توانید حدس بزنید کدام یک بریتانیایی تر و کدام یک آمریکایی تر است؟

It's beautiful out is more American.

زیباتر از آن آمریکایی است.

It's glorious outside.

بیرون با شکوه است.

We also say it's beautiful outside, but when we're talking about the weather, we

ما هم می گوییم بیرون زیباست، اما وقتی در مورد آب و هوا صحبت می کنیم،

really tend to use the adjective glorious.

واقعاً تمایل داریم از صفت شکوهمند استفاده کنیم.

It's beautiful out, and it's glorious

بیرون زیباست و بیرون با شکوه است

outside mean it's really nice weather.

یعنی واقعاً آب و هوای خوبی دارد.

A common collocation is glorious sunshine.

یک ترکیب رایج، آفتاب باشکوه است.

We don't get a lot of it in the UK, so when there is sunshine, we are going to

ما در بریتانیا مقدار زیادی از آن را دریافت نمی کنیم، بنابراین وقتی آفتاب وجود دارد، می خواهیم

talk about it.

در مورد آن صحبت کنیم.

Number 3 is can do, can do.

شماره 3 می تواند انجام دهد، می تواند انجام دهد.

This is a very common response when someone asks you if you want to do

وقتی کسی از شما می‌پرسد که می‌خواهید کاری را انجام دهید، این یک پاسخ بسیار رایج است،

something, and you don't want to say yes, but it's rude to say no.

اما شما نمی‌خواهید پاسخ دهید، اما نه گفتن بی‌ادب است.

If someone responds with can do, they probably aren't very enthusiastic about

اگر کسی با می تواند پاسخ دهد، احتمالاً در مورد ایده شما خیلی مشتاق نیست

your idea, but it all depends on tone of voice.

، اما همه چیز به لحن صدا بستگی دارد.

Take a look at these examples.

به این نمونه ها دقت کنید.

Shall we go to the cinema tonight?

امشب بریم سینما؟

Can do, which means no.

می تواند انجام دهد، یعنی خیر.

Can you complete this task for me?

آیا می توانید این کار را برای من کامل کنید؟

Can do, meaning yes, I can.

می توانم، یعنی بله، می توانم.

Number 4, this is an idiom, to go down a treat.

شماره 4، این یک اصطلاح است، برای رفتن به یک درمان.

If something goes down a treat, it means that people enjoy it very much.

اگر چیزی از بین برود، به این معنی است که مردم از آن بسیار لذت می برند.

Dad's pasta salad always goes down a treat at parties.

سالاد ماکارونی بابا همیشه در مهمانی ها لذت بخش است.

People really enjoy it.

مردم واقعا از آن لذت می برند.

Number 5 is something hits the spot,

شماره 5 چیزی است که به نقطه برخورد می کند،

to hit the spot.

برای ضربه زدن به نقطه.

This idiom means that something is

این اصطلاح به این معنی است که چیزی

exactly what is needed or something has the effect it should.

دقیقاً همان چیزی است که لازم است یا چیزی همان تأثیری را دارد که باید داشته باشد.

We often use it with food and drink.

ما اغلب از آن با غذا و نوشیدنی استفاده می کنیم.

For example, a glass of lemonade with

به عنوان مثال، یک لیوان لیموناد با

lots of ice always hits the spot on a glorious day that we used it from before.

مقدار زیادی یخ همیشه در یک روز باشکوه که از قبل از آن استفاده می کردیم، به نقطه ای می رسد.

Number 6, daylight robbery, daylight robbery.

شماره 6، سرقت در روز، سرقت در روز.

Can you guess what this one means?

آیا می توانید حدس بزنید این یکی به چه معناست؟

It's a very informal phrase we use to describe a situation when something costs

این یک عبارت بسیار غیررسمی است که ما برای توصیف موقعیتی استفاده می‌کنیم که در آن چیزی

a lot more than we think it should.

بسیار بیشتر از آنچه فکر می‌کنیم هزینه دارد.

Unfortunately, I feel like I'm using this

متأسفانه، احساس می‌کنم

phrase more and more nowadays  with bloody inflation.

این روزها با تورم خونین، بیشتر و بیشتر از این عبارت استفاده می‌کنم .

For example, I had to pay £4 for a bottle

برای مثال، من مجبور شدم برای یک بطری

of water- daylight robbery!

دزدی در نور روز 4 پوند بپردازم!

Note that this tends to be highway

توجه داشته باشید که این

robbery in American English.

به انگلیسی آمریکایی سرقت بزرگراه است.

Number 7 is to have a thing about

شماره 7 داشتن یک چیز در مورد

something or somebody.

چیزی یا کسی است.

If you have a thing about something or

اگر چیزی در مورد چیزی یا

somebody, you love or hate it or them.

کسی دارید، دوست دارید یا از آن یا او متنفر هستید.

Various options there.

گزینه های مختلف وجود دارد.

Sometimes you love or hate it or them in a way that isn't reasonable.

گاهی اوقات شما آن را یا از آنها به شکلی غیر منطقی دوست دارید یا متنفر هستید .

We often say to have got a thing about or to have a thing about.

ما اغلب می گوییم که چیزی در مورد آن دارم یا چیزی در مورد آن داریم.

He's got a thing about chickens.

او یک چیز در مورد مرغ دارد.

He's terrified of them.

او از آنها می ترسد.

It's not reasonable, but he does have a thing about them.

این معقول نیست، اما او چیزی در مورد آنها دارد.

He's scared of them.

او از آنها می ترسد.

Or, I have a thing about kittens in

یا، من یک چیز در مورد بچه گربه هایی با

woolly hats.

کلاه پشمی دارم.

I just love them!

من فقط آنها را دوست دارم!

Number 8, give me ___ any day, give me ___ any day.

شماره 8، هر روز ___ به من بده، هر روز ___ به من بده.

Give me something or somebody any day means I much prefer this to whatever you

هر روز چیزی یا کسی را به من بدهید یعنی من این را به هر چیزی که

just mentioned.

قبلاً ذکر کردید ترجیح می دهم.

You will also hear any time instead of

همچنین به جای هر روز، هر زمانی می شنوید

any day.

For example, her new music is fine, but

.

به عنوان مثال، موسیقی جدید او خوب است، اما

give me her stuff from the 80s any day.

هر روز چیزهای او را از دهه 80 به من بدهید.

Number 9 is to throw a spanner in the works.

شماره 9 برای انداختن یک آچار در کار است.

To throw a spanner in the works, this idiom means to cause problems that delay

برای انداختن آچار در کار، این اصطلاح به معنای ایجاد مشکلاتی است که

a plan or stop it from succeeding.

یک طرح را به تاخیر می اندازد یا مانع از موفقیت آن می شود.

For example, the sudden downpour really

به عنوان مثال، باران ناگهانی واقعاً

threw a spanner in the works for our picnic.

یک آچار برای پیک نیک ما انداخت.

In American English, instead of spanner,

در انگلیسی آمریکایی، به جای آچار، به

they tend to say monkey wrench or just wrench, to throw a wrench in the works.

آچار میمون یا فقط آچار می گویند تا یک آچار در کار بیندازند.

Number 10 is to make a dent in something, to make a dent in something.

شماره 10 فرورفتن در چیزی، ایجاد فرورفتگی در چیزی است.

This common idiom means to reduce the amount of something, and we often use it

این اصطلاح رایج به معنای کاهش مقدار چیزی است و ما اغلب از آن

to talk about money or work.

برای صحبت در مورد پول یا کار استفاده می کنیم.

For example, I've been working for hours,

به عنوان مثال، من ساعت ها کار می کنم،

but I've hardly made a dent in my to-do list.

اما به سختی در لیست کارهایم فرو رفته ام.

Note that we also say to put a dent in something.

توجه داشته باشید که ما هم می گوییم در چیزی فرورفتن.

Number 11; this is one that my grandparents used to use a lot.

شماره 11; این یکی از مواردی است که پدربزرگ و مادربزرگ من از آن استفاده زیادی می کردند.

A little bird told me, or sometimes a little birdie told me, which is like a

یک پرنده کوچک به من گفت، یا گاهی اوقات یک مرغک کوچک به من گفت، که مانند

way we infantilise the word bird.

روشی است که ما کلمه پرنده را نوزادی می کنیم.

We make it sound cute, birdie.

ما آن را زیبا می کنیم، پرنده.

We use this informal idiom to say that you heard a piece of information from

ما از این اصطلاح غیررسمی استفاده می‌کنیم تا بگوییم شما اطلاعاتی را از

somebody, but you don't want to say who.

کسی شنیده‌اید، اما نمی‌خواهید بگویید چه کسی.

For example, a little bird told me you're

به عنوان مثال، یک پرنده کوچک به من گفت که تو به

thinking about quitting your job.

ترک کار فکر می کنی.

I'm not going to tell you who, but I just

من قصد ندارم به شما بگویم چه کسی، اما من فقط

heard it.

آن را شنیدم.

Number 12, one word here, spill! Spill!

شماره 12، یک کلمه اینجا، ریختن! ریختن!

So spill is a shortened form of the idiom to spill the beans, or now, there's a new

بنابراین spill شکل کوتاه شده این اصطلاح برای ریختن دانه‌ها است، یا اکنون، واژه جدیدی وجود دارد

one that's crept into our vocabulary, to spill the tea.

که در واژگان ما رخنه کرده است، تا چای را بریزد.

Both of them mean to tell somebody a secret or the latest gossip.

هر دوی آنها به معنای گفتن یک راز یا آخرین شایعات به کسی است.

Spill the tea is interesting.

ریختن چای جالب است.

I looked into the etymology of it, and it

من ریشه شناسی آن را بررسی کردم و

comes from black, gay and drag culture, T meaning truth, spill the truth.

از فرهنگ سیاه، همجنس گرا و درگ می آید، T به معنای حقیقت، ریختن حقیقت.

The letter T then became tea as in the drink, and now tea is often used to refer

حرف T سپس مانند نوشیدنی به چای تبدیل شد و اکنون چای اغلب برای اشاره

to gossip.

به شایعات استفاده می شود.

Do you have any tea?

Do you have any gossip?

چایی داری؟

آیا شایعه ای دارید؟

Spill is a shortened-down version of both

اسپیل نسخه کوتاه شده هر دوی

of those, beans and tea.

آنها، لوبیا و چای است.

An example, have you heard what happened

به عنوان مثال، آیا شنیده اید

to Javier yesterday?

دیروز چه اتفاقی برای خاویر افتاد؟

No, spill.

نه، ریختن

Number 13 is a keeper, a keeper.

شماره 13 یک نگهبان است، یک نگهبان.

My husband, Will, is a keeper.

شوهرم، ویل، نگهبان است.

When we talk about people, a keeper is somebody who has good qualities who you

وقتی در مورد افراد صحبت می کنیم، نگهبان کسی است که ویژگی های خوبی دارد که

could have a long-term relationship with.

می توانید با او رابطه طولانی مدت داشته باشید.

You should keep them instead of getting

شما باید آنها را به جای خلاص شدن

rid of them.

از شر آنها نگه دارید.

An example, Jamie has been so supportive

به عنوان مثال، جیمی

while my dad has been in hospital.

تا زمانی که پدرم در بیمارستان بستری بود، بسیار از او حمایت کرد.

Aw, he is a keeper.

اوه، او یک دروازه بان است.

Number 14, you and me both, you and me both.

شماره 14، من و تو هر دو، من و تو هر دو.

This is a common expression used to agree

این یک عبارت رایج است که برای توافق

with somebody.

با کسی استفاده می شود.

It tells them that you share the same

این به آنها می گوید که شما هم نظر مشابهی دارید

opinion or had the same experience.

یا تجربه مشابهی دارید.

For example, I'm absolutely exhausted today.

به عنوان مثال، من امروز کاملا خسته هستم.

You and me both. My son was up all night.

هر دو تای مان. پسرم تمام شب بیدار بود.

Number 15, a common collocation here,

شماره 15، یک ترکیب رایج در اینجا،

absolutely gutted, absolutely gutted. Gutted means disappointed or really sad,

کاملا روده، کاملا روده. Gutted به معنای ناامید یا واقعاً غمگین است،

absolutely intensifies.

کاملاً تشدید می شود.

It's a strong adverb-adjective collocation.

این یک ترکیب قید و صفت قوی است.

Gutted is an extremely British word. An example, I was absolutely gutted when

Gutted یک کلمه بسیار بریتانیایی است. به عنوان مثال، وقتی

my team didn't make it to the final. 16, it is what it is, it is what it is.

تیمم به فینال نرسید، کاملاً ناراحت شدم. 16، آن چیزی است که هست، همان چیزی است که هست.

I'm using the flap T there, it is what it is, but in fast speech, I'd say it is

من از فلپ T در آنجا استفاده می کنم، همان چیزی است که هست، اما در گفتار سریع، می توانم بگویم همان چیزی است که

what it is. This is an expression that we use to say

هست. این عبارتی است که ما از آن استفاده می کنیم تا بگوییم

that we just accept a situation as it is without trying to change it.

که ما فقط یک موقعیت را همانطور که هست بدون تلاش برای تغییر آن می پذیریم.

We often say it is what it is when we want to stop talking about a subject and

ما اغلب می گوییم این همان چیزی است که می خواهیم در مورد موضوعی صحبت نکنیم و

move on to the next topic. Do you know what?

به موضوع بعدی برویم. میدونی چیه؟

It is what it is.

همینه که هست.

Let's talk about something else.

بیایید در مورد چیز دیگری صحبت کنیم.

Number 17 is just much, much.

شماره 17 خیلی خیلی زیاد است.

It's a determiner.

تعیین کننده است.

I know what you're thinking.

میدونم به چی فکر میکنی

Yeah, I know people say much all the

بله، می‌دانم که مردم همیشه خیلی چیزها می‌گویند

time, but we can use much at the end of a sentence to emphasise what we have said

، اما ما می‌توانیم در پایان یک جمله از چیزهای زیادی برای تأکید بر آنچه گفته‌ایم استفاده کنیم

and it's often used in a funny or comedic way.

و اغلب به صورت خنده‌دار یا کمدی استفاده می‌شود.

For example, you've been talking about

به عنوان مثال،

your new game for an hour.

یک ساعت است که در مورد بازی جدید خود صحبت می کنید.

Obsessed much?!

خیلی وسواس؟!

Or you passed the exam even though you didn't study.

یا با وجود اینکه درس نخوانده اید در امتحان قبول شده اید .

Smug much?!

خیلی راضی؟!

That's quite a tricky one to use, so I've

استفاده از آن بسیار مشکل است، بنابراین من

included some more examples in the PDF.

چند نمونه دیگر را در PDF گنجانده ام.

Number 18, a common conversation phrase I

شماره 18، یک عبارت رایج مکالمه ای است که

say every day, do you think it's going to rain later?

هر روز می گویم، فکر می کنید بعداً باران خواهد بارید؟

I had to put it in this video because I say it every day.

مجبور شدم تو این ویدیو بذارم چون هر روز میگم.

There is always a chance it will rain later in the UK.

همیشه این احتمال وجود دارد که بعداً در بریتانیا باران ببارد.

Number 19, slightly more positive, we have to brighten up.

شماره 19، کمی مثبت تر، باید روشن شویم.

To brighten up, that's a phrasal verb.

برای روشن شدن، این یک فعل عبارتی است.

This simply means to become brighter,

این به سادگی به این معنی است که برای روشن تر شدن،

more sun will shine.

خورشید بیشتری خواهد درخشید.

If it's been a really rainy day and

اگر واقعاً یک روز بارانی بوده است و

someone's complaining about it, you might say, don't worry, it will brighten up

کسی از آن شکایت می کند، ممکن است بگویید نگران نباشید،

later, the sun will shine later.

بعداً روشن می شود، خورشید دیرتر می تابد.

An example, there were lots of grey

به عنوان مثال،

clouds on the morning of my wedding, but it brightened up later on.

در صبح عروسی من ابرهای خاکستری زیادی وجود داشت، اما بعداً روشن شد.

Number 20, better take a brolly.

شماره 20، بهتر است یک کلوچه بگیرید.

Better take a brolly.

بهتره یه کلوچه بگیری

This is the final phrase about weather, I promise.

این آخرین عبارت در مورد آب و هوا است، قول می دهم.

Better take a brolly means I or you or we

بهتر است یک brolly بگیریم یعنی من یا شما یا

should probably take an umbrella.

احتمالاً باید چتر برداریم.

Brolly is slang for umbrella.

Brolly عامیانه برای چتر است.

Better is short for you had better.

بهتر است کوتاه است برای شما بهتر است.

21, to cross that bridge when one comes

21، برای عبور از آن پل هنگامی که

to it or when one gets to it.

به آن می‌رسید یا وقتی به آن می‌رسید.

Sometimes we even say to cross that

حتی گاهی می گوییم از آن

bridge when it comes as well.

پل هم که می آید عبور کنید.

This is an idiom meaning to deal with a

این یک اصطلاح به معنای مقابله با یک

problem when it becomes necessary rather than worrying about it in advance.

مشکل در مواقع ضروری است به جای نگرانی در مورد آن از قبل.

For example, if you want to give up work after the baby is born, you can, we'll

مثلاً اگر بخواهید بعد از به دنیا آمدن بچه کار را رها کنید، می توانید،

have less money, but we'll cross that bridge when we come to it.

پول کمتری خواهیم داشت، اما وقتی به آن پل رسیدیم از آن پل رد می شویم.

Number 22 is to play it by ear, to play something by ear.

شماره 22 این است که آن را با گوش بازی کنید، چیزی را با گوش بازی کنید.

This idiom means to deal with a situation without a fixed plan, deciding what to do

این اصطلاح به معنای کنار آمدن با یک موقعیت بدون برنامه ثابت، تصمیم گیری در مورد اینکه

as events happen.

در صورت وقوع رویدادها چه کاری انجام دهید.

For example, I think there will be about

به عنوان مثال، من فکر می کنم حدود

20 students in the class, but there could be a lot more.

20 دانش آموز در کلاس خواهند بود، اما ممکن است تعداد آنها بسیار بیشتر باشد.

We'll just have to play it by ear.

ما فقط باید آن را با گوش بازی کنیم.

23, for a split second, for a split second.

23، برای یک کسری از ثانیه، برای یک کسری از ثانیه.

Can you guess what this one means?

آیا می توانید حدس بزنید این یکی به چه معناست؟

It means for a very short period of time.

یعنی برای مدت بسیار کوتاهی.

I thought I'd lost my purse for a split

فکر کردم کیفم را برای چند

second, but I found it at the very bottom of my bag.

ثانیه گم کرده ام، اما آن را در ته کیفم پیدا کردم .

Note the purse in British English means the wallet you use to hold money and

توجه داشته باشید که کیف در انگلیسی بریتانیایی به معنای کیف پولی است که برای نگهداری پول و

credit cards.

کارت های اعتباری استفاده می کنید.

Purse in American English is what we in

کیف در انگلیسی آمریکایی همان چیزی است که ما در

British English refer to as handbag, a larger bag that could contain your purse.

انگلیسی بریتانیایی به آن کیف دستی می گوییم، کیف بزرگتری که می تواند حاوی کیف شما باشد.

Number 24, I'm not being funny, but… I'm not being funny, but… we use this phrase

شماره 24، من خنده دار نیستم، اما... من خنده دار نیستم، اما... ما این عبارت را

before a statement or opinion, often when we want to be honest and don't want to

قبل از یک بیانیه یا نظر به کار می بریم، اغلب زمانی که می خواهیم صادق باشیم و نمی خواهیم به

offend people.

مردم توهین کنیم.

I'm not being funny, but could you hurry up?

من خنده دار نیستم، اما می توانید عجله کنید؟

The bus is about to leave.

اتوبوس در حال حرکت است.

We often also say no offence, but…

ما اغلب می گوییم نه توهین، اما...

no offence, but… Which is so annoying because whenever you say no offence but,

نه توهین، اما... که بسیار آزاردهنده است، زیرا هر زمان که توهین نمی کنی،

you are probably going to cause offence.

احتمالاً توهین می کنی.

Our final everyday conversation phrase,

آخرین عبارت مکالمه روزمره ما،

25, is to have a think, to have a think.

25، این است که فکر کنید، فکر کنید.

This means to take time to consider something.

این به این معنی است که برای در نظر گرفتن چیزی وقت بگذارید.

To have, in this phrase, is what we call a delexical verb.

داشتن، در این عبارت، همان چیزی است که ما آن را فعل لفظی می نامیم.

It doesn't contribute any meaning to the sentence.

هیچ معنایی به جمله نمی دهد.

Think about it is another option, but to

فکر کردن در مورد آن یک گزینه دیگر است، اما

have a think is informal and conversational.

فکر کردن غیر رسمی و گفتگو است.

You can learn more about delexical

می‌توانید

verbs in the PDF that goes with this lesson.

در فایل PDF که با این درس همراه است، درباره افعال delexical اطلاعات بیشتری کسب کنید.

An example, you don't have to buy it now,

یک مثال، لازم نیست الان بخرید،

have a think and call me tomorrow.

فکر کنید و فردا با من تماس بگیرید.

Right, that's it for this lesson.

درست است، برای این درس تمام شد.

I hope you enjoyed it, and I hope you learnt something.

امیدوارم از آن لذت برده باشید و امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید.

Remember to download the PDF, and then you'll get access to the conversation,

به یاد داشته باشید که PDF را دانلود کنید و سپس به مکالمه،

the audio and the interactive exercise pack.

صوت و بسته تمرینی تعاملی دسترسی خواهید داشت.

The link to download it is in the

لینک دانلود در

description box.

قسمت توضیحات موجود است.

If you've enjoyed this vocabulary lesson,

اگر از این درس واژگان لذت برده اید،

I think you will love my B1, B2 and C1 Beautiful British English courses.

فکر می کنم دوره های B1، B2 و C1 Beautiful English British بریتانیا را دوست خواهید داشت.

They are packed with vocabulary like this, real British English that you can

آنها مملو از واژگانی مانند این هستند، انگلیسی واقعی انگلیسی که می توانید

use in everyday life.

در زندگی روزمره از آنها استفاده کنید.

To find out more about my courses, visit

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دوره های من، به

englishwithlucy.com.

englishwithlucy.com مراجعه کنید.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.