111 Advanced English Idioms in Context

602,302 views ・ 2023-07-06

English with Lucy


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
- Hello everyone and welcome back to English with  Lucy. Today I have got a mammoth video for you. As  
0
0
8100
- سلام به همه و با لوسی به انگلیسی بازگردید . امروز یک ویدیوی ماموت برای شما دارم. همانطور که
00:08
I'm sure you've seen in the title, you are going  to learn 111 idioms, but actually there might be  
1
8100
9660
من مطمئن هستم که در عنوان مشاهده کرده‌اید، می‌خواهید 111 اصطلاح اصطلاحی را یاد بگیرید، اما در واقع ممکن است
00:17
a couple more in there. You'll have to see. Now  I'm sure you've got ants in your pants. I'm sure  
2
17760
4920
یکی دو اصطلاح دیگر در آن وجود داشته باشد. باید ببینی اکنون مطمئنم که در شلوارتان مورچه دارید. مطمئنم
00:22
you're very excited to start this lesson. That was  an idiom, number one, but before we get started,  
3
22680
5700
برای شروع این درس بسیار هیجان زده هستید. این یک اصطلاح شماره یک بود، اما قبل از شروع،
00:28
I have got the most fantastic free gift for you to  download right now. In this lesson, we're going to  
4
28380
7680
من فوق‌العاده‌ترین هدیه رایگان را برای شما دارم که می‌توانید همین الان دانلود کنید. در این درس، می‌خواهیم
00:36
discuss over 111 idioms with the pronunciation,  with the definition and an example. Well, I have  
5
36060
9120
درباره 111 اصطلاح با تلفظ، تعریف و مثال بحث کنیم. خوب، من
00:45
created a free e-book to go with today's lesson.  It contains all of the information and loads of  
6
45180
8100
یک کتاب الکترونیکی رایگان برای درس امروز ایجاد کرده ام. این شامل همه اطلاعات و تعداد زیادی از
00:53
quizzes so that you can test your understanding  of the idioms. If you'd like to download that free  
7
53280
5100
آزمون‌ها است تا بتوانید درک خود را از اصطلاحات آزمایش کنید. اگر می‌خواهید آن
00:58
e-book that I've made, especially for this lesson,  all you've got to do is click on the link in the  
8
58380
5820
کتاب الکترونیکی رایگانی را که من تهیه کرده‌ام، مخصوصاً برای این درس، دانلود کنید، فقط کافی است روی پیوند موجود در
01:04
description box, you enter your name and your  email address. You sign up to my mailing list,  
9
64200
5520
کادر توضیحات کلیک کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید . شما در لیست پستی من ثبت‌نام می‌کنید،
01:09
and then the free e-book will arrive directly in  your email inbox. After that you've joined the  
10
69720
6060
و سپس کتاب الکترونیکی رایگان مستقیماً به صندوق ورودی ایمیل شما می‌رسد. پس از اینکه به
01:15
PDF Club, you will automatically receive all of my  free weekly lesson PDFs along with all of my news,  
11
75780
6480
PDF Club ملحق شدید، به طور خودکار همه PDFهای رایگان درس هفتگی من را به همراه همه اخبار،
01:22
course updates and offers. It's a free service  and you can unsubscribe at any time. Okay,  
12
82260
6060
به‌روزرسانی‌های دوره و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد. این یک سرویس رایگان است و می‌توانید در هر زمانی اشتراک خود را لغو کنید. خوب،
01:28
let's get started with the idioms. So to make  this easier for you and more comprehensive, I've  
13
88320
5220
بیایید با اصطلاحات شروع کنیم. بنابراین برای اینکه این کار را برای شما آسان‌تر و جامع‌تر کنم،
01:33
separated today's idioms into various categories  so that everything is nice and organised for you.  
14
93540
6900
اصطلاحات امروزی را به دسته‌های مختلف جدا کرده‌ام تا همه چیز برای شما خوب و منظم باشد.
01:40
It also looks beautiful in the e-book. My aim  is to train you to have idioms ready for any  
15
100440
5340
همچنین در کتاب الکترونیکی زیبا به نظر می رسد. هدف من آموزش شما برای داشتن اصطلاحات آماده برای هر
01:45
situation. I think that the best place to start  is to learn some idioms to talk about different  
16
105780
6540
موقعیتی است. فکر می‌کنم بهترین مکان برای شروع، یادگیری برخی اصطلاحات برای صحبت در مورد
01:52
levels of happiness and excitement. Number  one, in seventh heaven, this means extremely  
17
112320
8220
سطوح مختلف شادی و هیجان است. شماره یک، در آسمان هفتم، این به معنای بسیار
02:00
happy or joyful. She was in seventh heaven  after finding out she was pregnant. Two, to  
18
120540
6900
خوشحال یا شاد است. او بعد از اینکه فهمید باردار است در آسمان هفتم بود. دوم،
02:07
paint the town red. To go out and enjoy oneself by  engaging in lively activities. After their exams,  
19
127440
7680
رنگ کردن شهر به رنگ قرمز. بیرون رفتن و لذت بردن از خود با شرکت در فعالیت‌های پر جنب و جوش. پس از امتحانات،
02:15
Oliver and his mates decided to paint the town  red by hitting as many pubs as they could. Three,  
20
135120
6120
الیور و دوستانش تصمیم گرفتند با ضربه زدن به میخانه ها، شهر را به رنگ قرمز رنگ کنند. سه،
02:21
over the moon. This means extremely delighted or  thrilled. When he received his dream job offer, he  
21
141840
7860
روی ماه. این به معنای بسیار خوشحال یا هیجان‌زده است. وقتی پیشنهاد شغلی رویایی خود را دریافت کرد،
02:29
was over the moon with excitement. Four, similar,  on cloud nine. This is a state of complete  
22
149700
7440
با هیجان روی ماه بود. چهار، مشابه، روی ابر نه. این حالت
02:37
happiness or euphoria. Tabitha was on cloud nine  when she found out her mum was coming for a visit.  
23
157140
6300
شادی یا سرخوشی کامل است. تابیتا روی ابر نهم بود که متوجه شد مادرش برای ملاقات می آید.
02:43
Five, on top of the world. Feeling extremely  successful, confident and happy. I just landed the  
24
163440
8580
پنج، در بالای جهان. احساس موفقیت، اعتماد به نفس و خوشحالی فوق العاده. من به تازگی
02:52
lead part in a play; I'm on top of the world. Six,  to have a whale of a time. To have an extremely  
25
172020
7320
نقش اصلی یک نمایشنامه را دریافت کردم. من بالای سر دنیا هستم شش، برای داشتن یک نهنگ. برای داشتن
02:59
enjoyable and exciting time. During their  vacation, they had a whale of a time exploring the  
26
179340
6060
اوقاتی بسیار لذت بخش و هیجان انگیز. در طول تعطیلات خود، نهنگ‌هایی را در حال کاوش در
03:05
beautiful beaches. And seven, to have the time of  one's life. To have an exceptionally enjoyable or  
27
185400
7860
سواحل زیبا بودند. و هفت، برای داشتن وقت از زندگی. برای داشتن یک تجربه فوق العاده لذت بخش یا
03:13
memorable experience. With the wind in their hair  and the ocean beneath their boards, they surfed  
28
193260
6480
به یاد ماندنی. با باد در موهایشان و اقیانوس زیر تخته‌هایشان، آن‌ها با
03:19
having the time of their lives. Full of the joys  of spring. This is slightly more old fashioned.  
29
199740
5460
گذراندن لحظات زندگی‌شان موج‌سواری می‌کردند. پر از شادی های بهار. این کمی قدیمی تر است.
03:25
To be extremely happy, cheerful or full of  enthusiasm. Even though the rain showed no signs  
30
205200
7200
فوق العاده شاد، شاد یا پر از شوق بودن. اگرچه باران هیچ نشانه‌ای
03:32
of letting up, she sat in her cosy chair with her  book full of the joys of spring. Nine, to make  
31
212400
6600
از تسلیم شدن نداشت، او روی صندلی دنج‌اش نشست و کتابش پر از شادی‌های بهاری بود. نه، برای ساختن
03:39
One's day. This is to greatly please or delight  someone. Receiving a handwritten letter from her  
32
219000
6960
یک روز. این برای خشنود یا خوشحال کردن یک نفر است. دریافت نامه‌ای دست‌نویس از
03:45
favourite author made her day. And number 10, to  conclude this section in raptures about or over,  
33
225960
7620
نویسنده مورد علاقه‌اش، روز او را شاد کرد. و شماره 10، برای پایان دادن به این بخش در raptures about یا over،
03:53
in raptures about, in raptures over. In a state  of extreme delight or excitement about something.  
34
233580
7020
در raptures about، در raptures over. در حالتی از لذت یا هیجان شدید در مورد چیزی.
04:00
The audience was in raptures over the hilarious  performance by the improv comedy act. Let's move  
35
240600
6180
تماشاگران از اجرای خنده‌دار اجرای کمدی بداهه به وجد آمده بودند. بیایید
04:06
on to our next topic. We also like to use idioms  to talk about our overall health, so let's have a  
36
246780
5400
به موضوع بعدی خود برویم. ما همچنین دوست داریم از اصطلاحات برای صحبت در مورد سلامت کلی خود استفاده کنیم، بنابراین بیایید
04:12
look at some of my favourites. We have number 11,  to kick the bucket. This is to die or pass away.  
37
252180
7380
نگاهی به برخی از موارد دلخواه من بیندازیم. ما شماره 11 را داریم، برای لگد زدن به سطل. این برای مردن یا از دنیا رفتن است.
04:20
No, Bob isn't coming to the reunion; he kicked the  bucket last spring. 12th, a clean bill of health.  
38
260220
8040
نه، باب به دیدار مجدد نمی آید. او بهار گذشته به سطل لگد زد. دوازدهم، صورتحساب سلامتی پاک.
04:28
This is a statement or certification of being in  good health. After a thorough medical examination,  
39
268260
8040
این بیانیه یا گواهی سلامتی است. پس از یک معاینه پزشکی کامل،
04:36
the doctor gave me a clean bill of health. 13,  like death warmed up. Looking extremely ill or  
40
276300
8820
دکتر یک صورت‌حساب سلامتی به من داد. 13، مانند مرگ گرم شده است. به شدت بیمار یا ناسالم به نظر می رسید
04:45
unhealthy. Sarah caught a terrible cold but went  to work anyway despite looking like death warmed  
41
285120
6960
. سارا سرمای وحشتناکی گرفت، اما با وجود اینکه انگار مرگ گرم شده بود، به هر حال سر کار رفت
04:52
up. 14, as fit as a fiddle. This means in  excellent physical health and condition.  
42
292080
6180
. 14، به اندازه کمانچه. این به معنای داشتن سلامت جسمی و وضعیت عالی است.
04:59
John exercises regularly to remain as fit  as a fiddle at the ripe old age of 86. 15,  
43
299100
7260
جان به طور منظم ورزش می‌کند تا در سن 86 سالگی مانند کمانچه تناسب اندام داشته باشد. 15،
05:06
to go under the knife. This is to undergo surgery  or a medical operation. 16, to have one foot in  
44
306360
9540
تا زیر چاقو برود. این برای انجام عمل جراحی یا یک عمل پزشکی است. 16، داشتن یک پا در
05:15
the grave. This is to be near death or in very  poor health. After his heart attack, Tom felt  
45
315900
7140
قبر. این نزدیک به مرگ یا در وضعیت سلامت بسیار ضعیف است. پس از حمله قلبی، تام احساس کرد
05:23
like he had one foot in the grave and wasn't  about to waste a single moment. 17, to recharge  
46
323040
6540
که یک پایش در قبر است و نمی‌خواهد حتی یک لحظه را تلف کند. 17، برای شارژ مجدد
05:29
one's batteries. This is to take a break and rest  to regain energy and strength. Julia decided it  
47
329580
6720
باتری‌های خود. این برای استراحت و استراحت برای بازیابی انرژی و قدرت است. جولیا تصمیم گرفت
05:36
was finally time to have a weekend getaway to  recharge her batteries. 18, as right as rain.  
48
336300
6540
بالاخره وقت آن رسیده است که آخر هفته استراحت کند تا باتری‌هایش را شارژ کند. 18، درست مثل باران.
05:42
This is in perfect order or condition, perfectly  fine. Although she had been feeling unwell, after  
49
342840
7800
این در نظم یا شرایط عالی است، کاملاً خوب است. اگرچه او احساس ناخوشی می کرد، پس از
05:50
a good night's sleep, she woke up feeling as right  as rain. Number 19, as fresh as a daisy. This is  
50
350640
6660
یک خواب خوب شبانه، احساس خوبی مانند باران داشت. شماره 19، تازه مثل گل مروارید. این
05:57
feeling or appearing refreshed and energetic. I  felt as fresh as a daisy after my long shower,  
51
357300
6720
احساس یا ظاهری سرحال و پرانرژی است. بعد از دوش طولانی مدتی که
06:04
followed by a warm cup of tea. 20, as pale  as a ghost or as pale as death, not a death,  
52
364020
7740
با یک فنجان چای گرم همراه شد، مثل یک گل مروارید احساس تازگی کردم. 20، به رنگ پریده مانند روح یا رنگ پریده مانند مرگ، نه مرگ،
06:11
as death. This is having a very pale complexion,  often due to fear, illness or shock. The loud  
53
371760
8040
مانند مرگ. این حالت رنگ پریدگی بسیار دارد، اغلب به دلیل ترس، بیماری یا شوک.
06:19
crashing sound downstairs caused Jane to turn as  pale as a ghost. Number 21, a bag of bones. If  
54
379800
7920
صدای تند تند در طبقه پایین باعث شد جین مثل یک روح رنگ پریده شود. شماره 21، یک کیسه استخوان. اگر
06:27
someone looks like a bag of bones, they are very  thin, typically with prominent bones visible.  
55
387720
6000
فردی شبیه کیسه استخوان باشد، بسیار نازک است و معمولاً استخوان‌های برجسته‌ای قابل مشاهده است.
06:33
She felt like a bag of bones after losing weight  unintentionally. Okay, next topic. I'm British,  
56
393720
7140
او پس از کاهش وزن ناخواسته مانند یک کیسه استخوان احساس می کرد . باشه تاپیک بعدی من بریتانیایی هستم،
06:40
it's going to be the weather. Weather is always a  big topic here in the UK, so it's no surprise that  
57
400860
5760
آب و هوا خواهد بود. آب و هوا همیشه یک موضوع مهم در اینجا در بریتانیا است، بنابراین جای تعجب نیست که
06:46
we have loads and loads of idioms that utilise  different natural phenomena. 22, to kick up a  
58
406620
6360
تعداد زیادی اصطلاحات داریم که از پدیده‌های طبیعی مختلف استفاده می‌کنند. 22، برای راه انداختن یک
06:52
storm. This is to cause a significant commotion  or controversy. The scandalous revelation kicked  
59
412980
6660
طوفان. این امر باعث ایجاد آشوب یا جنجال قابل توجهی می شود. این افشاگری رسوا،
06:59
up a storm of media frenzy sparking intense public  interest. 23, the calm before the storm. This is a  
60
419640
8640
طوفانی از جنون رسانه‌ای را برانگیخت و باعث جلب توجه عمومی شد. 23، آرامش قبل از طوفان. این یک
07:08
period of relative peace or tranquillity before  a more turbulent or difficult situation arises.  
61
428280
7020
دوره صلح یا آرامش نسبی است قبل از اینکه وضعیتی آشفته تر یا دشوارتر ایجاد شود.
07:15
The office seemed quiet, but everyone knew it was  just the calm before the storm of the new product  
62
435300
6060
دفتر ساکت به نظر می‌رسید، اما همه می‌دانستند که آرامش قبل از طوفان محصول جدید است
07:21
launch. 24, to steal someone's thunder, this is  to take attention or credit away from someone by  
63
441360
7920
. 24، برای ربودن رعد و برق کسی، این است که با
07:29
doing or saying something that outshines or  eclipses their achievement or idea. Phyllis  
64
449280
7200
انجام یا گفتن چیزی که دستاورد یا ایده او را تحت الشعاع قرار می دهد، توجه یا اعتبار را از او دور کنید. فیلیس
07:36
had prepared an elaborate surprise, but Jan's  unexpected announcement stole her thunder. 25,  
65
456480
7200
سورپرایز مفصلی را آماده کرده بود، اما اعلام غیرمنتظره جان، رعد و برق او را ربود. 25،
07:43
where there's smoke, there's fire. This  means if there are signs or indications of  
66
463680
6480
جایی که دود هست، آتش هم هست. این به این معنی است که اگر علائم یا نشانه‌هایی از
07:50
a problem or issue, it is likely that a problem  or issue exists. Rumours about layoffs that the  
67
470160
6420
مشکل یا مشکل وجود داشته باشد، احتمالاً مشکل یا مشکلی وجود دارد. شایعاتی در مورد اخراج‌ها مبنی بر این که
07:56
company have been circulating and where there's  smoke, there's fire. 26, to throw caution to the  
68
476580
6120
شرکت در حال پخش است و هر جا که دود است، آتش هم وجود دارد. 26، احتیاط را به
08:02
wind. To act without considering the possible  risks or consequences. Despite the warnings,  
69
482700
5460
باد بیاوریم. بدون در نظر گرفتن خطرات یا پیامدهای احتمالی اقدام کنید. با وجود هشدارها،
08:08
he threw caution to the wind, quite literally and  went skydiving for the first time. 27, to chase  
70
488160
7200
او به معنای واقعی کلمه احتیاط کرد و برای اولین بار به چتربازی رفت. 27، برای تعقیب
08:15
rainbows. To pursue unrealistic or unattainable  goals or dreams. Instead of focusing on practical  
71
495360
8520
رنگین کمان. برای دنبال کردن اهداف یا رویاهای غیر واقعی یا دست نیافتنی . او به جای تمرکز بر روی
08:23
career options, he spent his life chasing rainbows  and never achieved stability. 28 a storm in a  
72
503880
7800
گزینه‌های شغلی عملی، زندگی خود را در تعقیب رنگین کمان گذراند و هرگز به ثبات نرسید. 28 طوفان در یک
08:31
teacup. That's so British. We love the weather  and we also love tea. A storm in a teacup. This  
73
511680
6000
فنجان چای. این خیلی بریتانیایی است. ما عاشق آب و هوا هستیم و همچنین عاشق چای هستیم. طوفان در فنجان چای این
08:37
is a situation that is exaggerated or blown out  of proportion making it seem more significant or  
74
517680
8040
وضعیتی است که اغراق‌آمیز شده یا به‌طور نامتناسبی به نظر می‌رسد و مهم‌تر یا
08:45
serious than it actually is. The argument between  the colleagues turned out to be a storm in a  
75
525720
5100
جدی‌تر از آنچه هست به نظر می‌رسد. مشاجره بین همکاران تبدیل به طوفانی در
08:50
teacup and was quickly resolved. 29, snowed under.  This is overwhelmed with a large amount of work  
76
530820
8040
فنجان چای شد و به سرعت حل شد. 29، برف زیر. این با حجم زیادی از وظایف یا مسئولیت‌های کاری غرق شده است
08:58
tasks or responsibilities. With the approaching  exams, she was completely snowed under and had to  
77
538860
5640
. با نزدیک شدن به امتحانات، او کاملاً زیر برف پوشیده بود و مجبور شد تا
09:04
study late into the night. 30, to have one's head  in the clouds. This is to be daydreaming or not  
78
544500
6600
دیروقت درس بخواند. 30، داشتن سر در ابرها. این به معنای رویاپردازی یا عدم
09:11
paying attention to or not being aware of what is  happening around oneself. During the meeting, Pia  
79
551100
7260
توجه یا عدم آگاهی از اتفاقاتی است که در اطراف خود می گذرد. در طول جلسه، پیا
09:18
seemed to have her head in the clouds and didn't  contribute much. 31, to take a rain check. This is  
80
558360
6240
به نظر می‌رسید که سرش در ابرها بود و کمک زیادی نکرد. 31، برای چک باران. این
09:24
to decline an offer or invitation at the present  time, but suggest doing it at a later date.  
81
564600
6000
برای رد کردن یک پیشنهاد یا دعوت در زمان کنونی است، اما پیشنهاد می‌کنیم در تاریخ دیگری این کار را انجام دهید.
09:31
Sorry, I can't make it tonight. Can I take a rain  check and reschedule? Okay, next topic. Now, I  
82
571320
6540
ببخشید امشب نمیتونم برسم آیا می توانم چک باران بگیرم و دوباره برنامه ریزی کنم؟ باشه تاپیک بعدی اکنون، من
09:37
tend to catch the travel bug from time to time and  I'm sure a lot of you do too, so let's learn some  
83
577860
6000
تمایل دارم که گاه به گاه اشکالات سفر را پیدا کنم و مطمئنم که بسیاری از شما نیز این کار را می کنید، بنابراین بیایید برخی
09:43
idioms related to travel as well as some idioms  that utilise travel related vocabulary. Starting  
84
583860
6600
اصطلاحات مربوط به سفر و همچنین برخی اصطلاحات  را یاد بگیریم که از واژگان مربوط به سفر استفاده می کنند. شروع
09:50
with number 32, thirst for adventure. This is a  strong desire or craving for exciting and daring  
85
590460
8340
با شماره 32، تشنگی برای ماجراجویی. این یک میل شدید یا میل شدید به تجربه‌های هیجان‌انگیز و جسورانه است
09:58
experiences. My group of friends and I planned an  epic road trip to satisfy our collective thirst  
86
598800
7740
. من و گروه دوستانم یک سفر جاده ای حماسی را برای ارضای عطش دسته جمعی خود
10:06
for adventure. 33, off the beaten track. This  means in a remote or less travelled location away  
87
606540
7980
برای ماجراجویی برنامه ریزی کردیم. 33، خارج از مسیر شکست خورده. این یعنی در مکانی دورافتاده یا کمتر مسافرتی دور
10:14
from the mainstream or popular tourist areas.  They decided to go camping in a small village  
88
614520
6360
از جریان اصلی یا مناطق توریستی محبوب. آن‌ها تصمیم گرفتند
10:20
off the beaten track to escape the crowds. 34, to  have itchy feet. This is to have a strong desire  
89
620880
6840
برای فرار از جمعیت در روستای کوچکی خارج از مسیر فرسوده کمپ بزنند. 34، داشتن خارش پا. این برای داشتن یک میل شدید
10:27
or restlessness to travel or explore new places.  After staying in the same city for years, we had  
90
627720
7020
یا بی قراری برای سفر یا کشف مکان های جدید است. پس از سال‌ها اقامت در همان شهر،
10:34
itchy feet and wanted to experience new cultures.  35, to get away from it all. This is to escape  
91
634740
7140
پاهایمان خارش داشت و می‌خواستیم فرهنگ‌های جدیدی را تجربه کنیم. 35، برای دور شدن از همه چیز. این برای فرار
10:41
or to take a break from one's usual routine or  responsibilities, often in search of relaxation.  
92
641880
6600
یا استراحت کردن از روال معمول یا مسئولیت‌ها است، اغلب در جستجوی آرامش.
10:49
Escaping to a remote tropical island is the  perfect way to get away from it all. 36,  
93
649260
6180
فرار به یک جزیره دورافتاده گرمسیری بهترین راه برای دور شدن از همه چیز است. 36،
10:55
to hit the road. This is to begin a journey or  trip, usually by driving. It's time to hit the  
94
655440
6600
برای رفتن به جاده. این برای شروع یک سفر یا سفر است، معمولاً با رانندگی. وقت آن است که به
11:02
road and start our next adventure. We can  also use this one to say we are leaving.  
95
662040
4560
جاده برویم و ماجراجویی بعدی خود را شروع کنیم. همچنین می‌توانیم از این یکی برای گفتن اینکه می‌رویم استفاده کنیم.
11:07
It's time to hit the road, see you tomorrow.  37, hustle and bustle. This is busy and noisy  
96
667380
5880
وقت رفتن به جاده است، فردا می بینمت. 37، شلوغی و شلوغی. این فعالیت شلوغ و پر سر و صدا است که
11:13
activity often associated with a crowded or lively  environment. The city centre was full of hustle  
97
673260
7140
اغلب با محیطی شلوغ یا پر جنب و جوش همراه است . مرکز شهر پر از شلوغی
11:20
and bustle with people rushing around. 38, to  catch some rays. This is to spend time in the  
98
680400
6300
و شلوغی بود و مردمی که با عجله به اطراف می‌رفتند. 38، برای گرفتن چند پرتو. این برای گذراندن زمان در زیر
11:26
sun often to relax or sunbathe. They headed to the  beach to catch some rays and enjoy the warm summer  
99
686700
6960
نور خورشید اغلب برای استراحت یا آفتاب گرفتن است. آنها به سمت ساحل رفتند تا کمی پرتوها را تماشا کنند و از هوای گرم تابستان لذت ببرند
11:33
weather. 39, a mile a minute. This is at a very  fast or rapid pace; quickly and energetically.  
100
693660
9060
. 39، یک مایل در دقیقه. این با سرعت بسیار سریع یا سریع است. سریع و پر انرژی
11:43
She talks a mile a minute but always has something  interesting to say. 40, in the same boat. This  
101
703440
6900
او یک مایل در دقیقه صحبت می کند اما همیشه چیز جالبی برای گفتن دارد. 40، در همان قایق. این به این
11:50
means in the same situation or predicament as  others, facing a common challenge or circumstance.  
102
710340
6360
معنی است که در شرایط یا مخمصه‌ای مشابه با دیگران، با یک چالش یا شرایط مشترک روبرو می‌شوید.
11:56
We may have different backgrounds, but during  tough times we're all in the same boat. 41,  
103
716700
5760
ممکن است پیشینه‌های متفاوتی داشته باشیم، اما در زمان‌های سخت همه ما در یک کشتی هستیم. 41،
12:02
right up one's street. This is perfectly suited  or aligned with one's interests or preferences.  
104
722460
8100
درست بالای خیابان. این کاملاً با علایق یا ترجیحات فرد مطابقت دارد.
12:10
With her passion for cooking, this culinary  class is going to be right up her street. Okay,  
105
730560
4920
با اشتیاق او به آشپزی، این کلاس آشپزی درست در خیابان او خواهد بود. بسیار خوب،
12:15
next topic, time. We also have loads of idioms to  talk about time and getting tasks done. We don't  
106
735480
7380
موضوع بعدی، زمان. همچنین اصطلاحات زیادی برای صحبت درباره زمان و انجام کارها داریم. ما
12:22
have a moment to lose, so let's get on with the  first one. We have 42, round the clock. This means  
107
742860
7500
لحظه ای برای از دست دادن نداریم، پس بیایید به اولین مورد ادامه دهیم. ما 42 داریم، شبانه روزی. این به معنای
12:30
all day and all night without stopping. My mum was  a nurse who often worked round the clock to take  
108
750360
6900
تمام روز و تمام شب بدون توقف است. مادرم پرستاری بود که اغلب شبانه روز کار می کرد تا
12:37
care of her patients. 43, to call it a day or to  call it a night. This is to stop what you're doing  
109
757260
6180
از بیمارانش مراقبت کند. 43، آن را یک روز یا شب نامید. این برای متوقف کردن کاری است که انجام می دهید
12:43
because you don't want to do anymore or you think  you have done enough. After hours of negotiations  
110
763440
6180
زیرا دیگر نمی خواهید انجام دهید یا فکر می کنید به اندازه کافی انجام داده اید. پس از ساعت‌ها مذاکره
12:49
that were going around in circles, they decided  to call it a night. 44, the moment of truth. This  
111
769620
6780
که به صورت دایره‌ای در حال انجام بود، تصمیم گرفتند آن را یک شب بنامند. 44، لحظه حقیقت. این
12:56
is the time when a person or thing is tested or  a decision has to be made. The job interview had  
112
776400
7320
زمانی است که یک شخص یا چیز مورد آزمایش قرار می‌گیرد یا باید تصمیمی گرفته شود. مصاحبه شغلی فرا
13:03
arrived and it was the moment of truth to showcase  his skills and qualifications. 45, love this one,  
113
783720
7860
رسیده بود و لحظه حقیقت بود تا مهارت‌ها و شایستگی‌های او را به نمایش بگذارد. 45، این یکی را دوست دارم،
13:11
donkey's years. This means a very long time. He's  been telling that same joke for donkey's years,  
114
791580
6540
سالهای الاغ. این به معنای زمان بسیار طولانی است. او سال‌هاست که همان جوک را می‌گوید،
13:18
but it still manages to get a few laughs. 46, once  in a blue moon. This means very rarely. He doesn't  
115
798120
8460
اما هنوز هم می‌تواند باعث خنده شود. 46، یک بار در یک ماه آبی. این یعنی خیلی به ندرت. او
13:26
heat out often; it only happens once in a blue  moon. 47, round the corner. This is very near or  
116
806580
7140
اغلب گرم نمی کند. فقط یک بار در یک ماه آبی اتفاق می افتد . 47، دور گوشه. این خیلی نزدیک است یا
13:33
happening soon. The deadline for this project is  just round the corner, so we need to pick up the  
117
813720
5040
به زودی اتفاق می افتد. آخرین مهلت برای این پروژه تقریباً نزدیک است، بنابراین باید
13:38
pace. 48, like clockwork. This means happening  exactly as planned without any trouble or delay.  
118
818760
7560
سرعت را افزایش دهیم. 48، مانند ساعت. این بدان معناست که دقیقاً همانطور که برنامه ریزی شده است، بدون هیچ مشکل یا تاخیری اتفاق بیفتد.
13:46
The wedding went like clockwork, with every detail  perfectly timed. Okay, these next three are all  
119
826320
5940
مراسم عروسی مانند ساعت برگزار شد، با تمام جزئیات کاملاً زمان‌بندی شده. بسیار خوب، این سه مورد بعدی همه
13:52
quite similar in meaning. We have 49, down to the  wire, meaning until the last possible moment. With  
120
832260
7680
از نظر معنی کاملاً مشابه هستند. ما 49 تا سیم داریم ، یعنی تا آخرین لحظه ممکن. در حالی که
13:59
only seconds left on the clock, the game went  down to the wire keeping spectators on edge. 50,  
121
839940
6660
فقط چند ثانیه به پایان ساعت باقی مانده بود، بازی به پایان رسید و تماشاگران را سرحال نگه داشت. ساعت 50،
14:06
at the 11th hour. At the last possible moment. The  deal was saved at the 11th hour when an unknown  
122
846600
6780
در ساعت 11. در آخرین لحظه ممکن معامله در ساعت یازدهم زمانی که
14:13
investor stepped in with the necessary funds. And  51, in the nick of time. This means just in time  
123
853380
7860
سرمایه‌گذار ناشناس با وجوه لازم وارد عمل شد، ذخیره شد. و 51، در زمان آخر. این به این معنی است که دقیقاً به موقع
14:21
or at the last possible moment. He arrived at the  airport in the nick of time just as his flight was  
124
861240
7080
یا در آخرین لحظه ممکن. او در همان لحظه‌ای که پروازش قرار بود
14:28
due to depart. Okay, next topic. Who doesn't  enjoy gossiping about love and relationships?  
125
868320
6720
پرواز کند، به فرودگاه رسید. باشه تاپیک بعدی چه کسی از شایعات درباره عشق و روابط لذت نمی برد؟
14:35
Well, these idioms will be perfect for your  next chinwag. Let's start with number 52,  
126
875040
6360
خوب، این اصطلاحات برای چانه بعدی شما عالی خواهند بود . بیایید با شماره 52 شروع کنیم،
14:41
to fall head over heels. This is to fall deeply  in love or to become infatuated with someone  
127
881400
6960
برای افتادن سر به پا. این است که عمیقاً عاشق شوید یا شیفته کسی
14:48
or something like an animal. When she saw the  adorable puppy, she fell head over heels and knew  
128
888360
7260
یا چیزی شبیه به یک حیوان شوید. وقتی او توله سگ شایان ستایش را دید، سر به پا شد و فهمید که
14:55
she had to adopt it. 53, the apple of one's eye.  This is someone or something that is cherished or  
129
895620
7320
باید آن را به فرزندی قبول کند. 53، سیب چشمی. این کسی یا چیزی است که
15:02
highly valued by someone else. His daughter  is the apple of his eye. He adores her. 54,  
130
902940
5820
توسط شخص دیگری گرامی و یا بسیار ارزشمند است. دخترش چشمان اوست. او را می پرستد. 54،
15:08
to tie the knot. This is to get married or enter  into a formal union. After years of dating,  
131
908760
6480
برای گره زدن. این برای ازدواج یا ورود به یک اتحادیه رسمی است. پس از سال‌ها آشنایی،
15:15
they decided it was time to finally tie the knot.  55, to steal one's heart. This is to captivate or  
132
915240
8340
آن‌ها تصمیم گرفتند که بالاخره زمان آن رسیده است که گره زن را ببندند. 55، دزدیدن قلب. این برای مجذوب کردن یا
15:23
charm someone in a way that they fall in love or  become deeply attracted. Her infectious laughter  
133
923580
6720
مجذوب کردن کسی است به گونه ای که عاشق شوند یا عمیقاً مجذوب شوند. خنده عفونی
15:30
and warm personality instantly stole his heart.  56, to pop the question. This is to propose  
134
930300
7560
و شخصیت گرم او فورا قلب او را ربود. 56، برای ایجاد سوال. این برای پیشنهاد
15:37
marriage to someone. With the diamond ring hidden  in his coat pocket, he planned the perfect moment  
135
937860
5340
ازدواج به کسی است. با حلقه الماسی که در جیب کتش پنهان شده بود، لحظه‌ای عالی را
15:43
to pop the question. 57, to play hard to get.  This is to act uninterested in order to increase  
136
943200
6660
برای طرح این سوال برنامه‌ریزی کرد. 57، بازی سخت برای به دست آوردن. این کار به منظور افزایش
15:49
one's desirability or attractiveness to another  person. It was clear she was interested but she  
137
949860
6960
تمایل یا جذابیت فرد برای شخص دیگر، بی علاقه است. واضح بود که او علاقه مند بود، اما
15:56
couldn't resist playing hard to get, adding  to the excitement. 58, to hit it off with  
138
956820
5640
نمی‌توانست در مقابل سخت بازی کردن مقاومت کند و بر هیجانش افزود. 58، با
16:02
someone. This is to have an instant connection or  rapport with someone. From the moment they met,  
139
962460
5580
یک نفر برخورد کنید. این برای برقراری ارتباط یا ارتباط فوری با کسی است. از لحظه‌ای که ملاقات کردند،
16:08
they hit it off and became close friends. 59,  to be stood up. This is to be intentionally or  
140
968040
7980
آن‌ها موفق شدند و دوستان صمیمی شدند. 59، برای ایستادن. این به طور عمدی یا
16:16
unexpectedly left waiting for someone who doesn't  show up for a planned meeting or date. Glenda  
141
976020
6300
غیرمنتظره در انتظار کسی است که برای یک جلسه یا تاریخ برنامه ریزی شده حاضر نمی شود. گلندا
16:22
arrived at the restaurant eagerly only to be stood  up by her date. And 60, a match made in heaven.  
142
982320
6780
با اشتیاق وارد رستوران شد تا از قرار ملاقاتش بایستد. و 60، کبریت ساخته شده در بهشت.
16:29
This is a couple or pairing that is perfectly  suited for each other and seems destined to be  
143
989100
6120
این زوج یا جفتی است که کاملاً برای یکدیگر مناسب هستند و به نظر می‌رسد که قرار است
16:35
together. With their shared interests and values,  they truly are a match made in heaven. 61, an old  
144
995220
6900
با هم باشند. با علایق و ارزش‌های مشترکشان، آنها واقعاً همتای بهشتی هستند. 61، یک
16:42
flame. This is a past romantic partner or love  interest. When Marsha moved back to her hometown,  
145
1002120
5880
شعله قدیمی. این یک شریک عاشقانه یا علاقه عشقی گذشته است . وقتی مارشا به زادگاهش بازگشت،
16:48
she reconnected with an old flame from sixth form.  Okay, next topic. We have so many color-related  
146
1008000
7140
دوباره با شعله‌ای قدیمی از فرم ششم وصل شد. باشه تاپیک بعدی ما اصطلاحات مربوط به رنگ های زیادی داریم
16:55
idioms. You've actually already seen a couple, but  let's go over some of the most common. 62, to get  
147
1015140
6300
. شما در واقع قبلاً زوجی را دیده‌اید، اما اجازه دهید برخی از رایج‌ترین آنها را مرور کنیم. 62، برای دریافت
17:01
the green light. This is to receive permission  to proceed with a project or action. We finally  
148
1021440
6600
چراغ سبز. این برای دریافت مجوز برای ادامه پروژه یا اقدام است. بالاخره
17:08
got the green light to start the new marketing  campaign. 63, out of the blue. This is suddenly  
149
1028040
6660
برای شروع کمپین بازاریابی جدید چراغ سبز گرفتیم . 63، غیر منتظره. این به طور ناگهانی
17:14
and unexpectedly. I hadn't heard from him in  years, but then he called me outta the blue. 64,  
150
1034700
6660
و غیرمنتظره است. سال‌ها بود که از او چیزی نشنیده بودم ، اما بعد از آن او من را بی‌تفاوت صدا کرد. 64،
17:21
green with envy. This is very jealous or envious.  She was green with envy when she saw her friend's  
151
1041360
7020
سبز از حسادت. این بسیار حسادت یا حسادت است. وقتی ماشین جدید دوستش را دید از حسادت سبز شده بود
17:28
new car. 65, to be tickled pink. This is to be  very pleased or amused. Tony was tickled pink  
152
1048380
7920
. 65، صورتی غلغلک داده شود. این برای بسیار خوشحال یا سرگرم کننده است.
17:36
by the surprise party his friends threw for him  at the office. 66, golden opportunity. This is  
153
1056300
8220
مهمانی غافلگیرکننده‌ای که دوستانش برای او در دفتر برگزار کردند، تونی غلغلک داد. 66، فرصت طلایی. این
17:44
an excellent opportunity that is not likely to  be repeated. This job is a golden opportunity  
154
1064520
6660
یک فرصت عالی است که احتمال تکرار آن وجود ندارد. این شغل یک فرصت طلایی
17:51
for someone with a background in journalism  like yourself. 67, rose-colored or rose-tinted  
155
1071180
7140
برای فردی با سابقه روزنامه نگاری مانند خودتان است. 67، عینک رز رنگ یا رز رنگی
17:58
spectacles. This is an optimistic perception of  something or a really positive perspective, often  
156
1078320
6960
. این یک برداشت خوش بینانه از چیزی یا یک دیدگاه واقعا مثبت است که اغلب
18:05
used when we look back in the past. Note that  you can also say glasses instead of spectacles.  
157
1085280
4440
وقتی به گذشته نگاه می کنیم استفاده می شود. توجه داشته باشید که به جای عینک می‌توانید عینک نیز بگویید.
18:10
She always sees the world through rose-tinted  spectacles, but sometimes I feel she really  
158
1090500
4620
او همیشه دنیا را با عینک‌های رز رنگی می‌بیند ، اما گاهی اوقات احساس می‌کنم که او واقعاً به
18:15
needs a reality check. There's a bonus  idiom there. Reality check. This is an  
159
1095120
4860
یک بررسی واقعیت نیاز دارد. یک اصطلاح پاداش در آنجا وجود دارد. بررسی واقعیت. این
18:19
event or situation that brings a person back to  the harsh or practical realities of life. 68,  
160
1099980
6240
رویداد یا موقعیتی است که فرد را به واقعیت‌های سخت یا عملی زندگی بازمی‌گرداند. 68،
18:26
a grey area. This is a situation not clearly  defined or that falls between two extremes.  
161
1106220
6840
یک منطقه خاکستری. این وضعیتی است که به‌وضوح تعریف نشده است یا بین دو حالت افراطی قرار می‌گیرد.
18:33
Their relationship was undefined, existing in  a grey area between friendship and romance. 69,  
162
1113060
7440
رابطه آنها تعریف نشده بود و در یک منطقه خاکستری بین دوستی و عشق وجود داشت. 69،   به
18:40
to be caught red-handed. This is to catch someone  in the act of doing something wrong. My daughter  
163
1120500
6900
دام افتادن. این برای این است که کسی را در حال انجام کاری اشتباه بگیریم. دخترم در حال
18:47
was caught stealing biscuits red-handed, or should  I say, biscuit-faced. 70, yellow-bellied or just  
164
1127400
7740
دزدیدن بیسکویت با دست یا بهتر است بگویم بیسکویت دستگیر شد. 70، شکم زرد یا فقط
18:55
yellow. This means cowardly or easily scared.  He was too yellow-bellied to confront his boss  
165
1135140
6840
زرد. این به معنای ترسو یا به راحتی ترسیدن است. او بیش از حد زرد بود که نمی‌توانست با رئیسش
19:01
about the ongoing issues he faced. And last one  for this topic. On a silver platter. If you are  
166
1141980
6660
درباره مسائل جاری روبرو شود. و آخرین مورد برای این موضوع. روی بشقاب نقره ای اگر
19:08
given something on a silver platter, it's given  to you without having to work or make an effort  
167
1148640
5100
چیزی در یک بشقاب نقره‌ای به شما داده شود، بدون نیاز به کار یا تلاش
19:13
for it. He expected success to come to him  effortlessly, always wanting things served  
168
1153740
5100
برای آن به شما داده می‌شود. او انتظار داشت که موفقیت بدون زحمت به او برسد، و همیشه دوست داشت چیزها
19:18
on a silver platter. Okay, new topic like colours,  animals are also really popular subjects in idioms  
169
1158840
6900
روی یک بشقاب نقره ای سرو شود. بسیار خوب، موضوع جدیدی مانند رنگ‌ها، حیوانات نیز موضوعاتی واقعاً محبوب در اصطلاحات هستند
19:25
and luckily they tend to be some of the best ones.  Let's look at number 72. Eager beaver. This is a  
170
1165740
7020
و خوشبختانه آنها از بهترین موضوعات هستند. بیایید به شماره 72 نگاه کنیم. بیش از حد مشتاق. این
19:32
person who is enthusiastic, energetic, and eager  to work or participate. Rommel is always the first  
171
1172760
5940
فردی است که مشتاق، پرانرژی و مشتاق به کار یا مشارکت است. رومل همیشه اولین
19:38
one to volunteer for new projects. He's such an  eager beaver. 73, to take the bull by the horns.  
172
1178700
6360
کسی است که برای پروژه‌های جدید داوطلب می‌شود. او خیلی مشتاق است. 73، گرفتن گاو توسط شاخ.
19:45
This is to confront a difficult or challenging  situation directly and decisively. Instead of  
173
1185060
6060
این برای مقابله مستقیم و قاطع با یک موقعیت دشوار یا چالش برانگیز است.
19:51
avoiding the issue, he decided to take the bull  by the horns and address the problem head-on. 74,  
174
1191120
6180
او تصمیم گرفت به‌جای اجتناب از این موضوع، گاو را از شاخ‌ها بگیرد و به مشکل رسیدگی کند. 74،
19:57
to let the cat out of the bag. This is to reveal  a secret or disclose confidential information  
175
1197300
5880
برای اجازه دادن به گربه از کیف. این برای فاش کردن یک راز یا افشای اطلاعات محرمانه
20:03
unintentionally or carelessly. My dad couldn't  contain his excitement and let the cat out of the  
176
1203180
5940
ناخواسته یا سهل انگارانه است. پدرم نتوانست هیجان خود را مهار کند و اجازه داد گربه از
20:09
bag about our vacation destination. 75, until the  cows come home. This means for a very long time,  
177
1209120
6480
کیف مقصد تعطیلات ما بیرون بیاید. 75، تا زمانی که گاوها به خانه بیایند. این بدان معناست که برای مدت بسیار طولانی،
20:15
indefinitely or without a definite end. I know you  want to play video games until the cows come home,  
178
1215600
7200
به طور نامحدود یا بدون پایان مشخص. می‌دانم که می‌خواهید تا زمانی که گاوها به خانه بازگردند، بازی‌های ویدیویی انجام دهید،
20:22
but eventually you need to do your homework. 76,  to drop like flies. This is to rapidly decrease  
179
1222800
8100
اما در نهایت باید تکالیف خود را انجام دهید. 76، مثل مگس سقوط کردن. این به سرعت کاهش می یابد
20:30
in number or weaken significantly, often due  to illness or other negative factors. During  
180
1230900
6720
یا به طور قابل توجهی ضعیف می شود، اغلب به دلیل بیماری یا سایر عوامل منفی. در طول
20:37
the flu season, people were dropping like  flies and the hospital was overwhelmed. 77,  
181
1237620
4920
فصل آنفولانزا، مردم مانند مگس در حال سقوط بودند و بیمارستان غرق شده بود. 77،
20:42
to hold one's horses. This is to be patient, wait  or stop rushing. I know you're excited, but hold  
182
1242540
7980
برای نگه داشتن اسب های خود. این برای صبور بودن، صبر کردن یا توقف عجله است. می‌دانم که هیجان‌زده هستید، اما اسب‌هایتان را نگه دارید
20:50
your horses and let's make a plan first. 78, is to  pig out. To pig out. This means to eat excessively  
183
1250520
7860
و بیایید ابتدا برنامه‌ای بسازیم. 78، این است که بیرون بیایید. برای بیرون کشیدن. این به معنای خوردن بیش از حد
20:58
or indulge in large quantities of food often in  an uncontrolled manner. After weeks of dieting,  
184
1258380
6300
یا زیاده روی در مقادیر زیاد غذا اغلب به صورت غیرقابل کنترل است. پس از هفته‌ها رژیم،
21:04
he decided to pig out and enjoy a cheat day with  all his favourite snacks. 79, is to smell a rat.  
185
1264680
7380
تصمیم گرفت از یک روز تقلب با همه میان‌وعده‌های مورد علاقه‌اش لذت ببرد. 79، بوی موش است.
21:12
This is to suspect or sense that something is  wrong or suspicious. Carolina's instincts told  
186
1272060
5700
این برای مشکوک شدن یا احساس این است که چیزی اشتباه یا مشکوک است. غرایز کارولینا به
21:17
her to be cautious as she began to smell a rat in  their business dealings. 80, did you hear this one  
187
1277760
5940
او می‌گفت که محتاط باشد زیرا در معاملات تجاری آنها بوی موش را حس می‌کند. 80، آیا این یکی را
21:23
at the start? To have ants in one's pants. This is  to be unable to sit still or to be restless due to  
188
1283700
6420
در ابتدا شنیدید؟ داشتن مورچه در شلوار. این یعنی ناتوانی در نشستن یا بی قراری به دلیل
21:30
impatience, excitement, or anxiety. I've got ants  in my pants about this presentation tomorrow. Help  
189
1290120
6480
بی حوصلگی، هیجان یا اضطراب. من مورچه‌ها را در شلوارم درباره این ارائه فردا دارم. کمک کن
21:36
me calm down. 81, to have other or bigger fish to  fry. This is to have more important or pressing  
190
1296600
7440
آرام شوم. 81، داشتن ماهی های دیگر یا بزرگتر برای سرخ کردن. این برای این است که مسائل مهمتر یا ضروری تری داشته باشید که باید
21:44
matters to attend to; to be preoccupied with other  tasks or concerns. Sorry I can't join you for  
191
1304040
7140
به آنها رسیدگی کنید. مشغول شدن به کارها یا دغدغه های دیگر. متاسفم که نمی‌توانم امشب برای شام به شما بپیوندم
21:51
dinner tonight. I have other fish to fry with this  project deadline. Okay, new topic. Next up, we  
192
1311180
5220
. من ماهی های دیگری برای سرخ کردن با این مهلت پروژه دارم. باشه موضوع جدید در مرحله بعد،
21:56
have some incredible idioms that are perfect for  describing people, specifically people with unique  
193
1316400
6000
چند اصطلاح باورنکردنی داریم که برای توصیف افراد، به‌ویژه افرادی با
22:02
character traits. Let's start with 82, chatterbox.  This is a person who talks a lot. My little niece  
194
1322400
7800
ویژگی‌های شخصیتی منحصربه‌فرد، عالی هستند. بیایید با 82 شروع کنیم. این فردی است که زیاد حرف می زند. خواهرزاده کوچولوی من
22:10
is such a chatterbox; she can talk for hours about  the most random things. 83, loose cannon. And my  
195
1330200
7320
اینقدر پر حرف است. او می تواند ساعت ها درباره تصادفی ترین چیزها صحبت کند. 83، توپ شل. و
22:17
husband sometimes calls me loose as in short  for Lucy Cannon. This is a person who behaves  
196
1337520
6300
شوهرم گاهی اوقات من را به طور خلاصه برای لوسی کانن، بی بند و بار صدا می کند . این فردی است که
22:23
in an uncontrolled or unpredictable manner, often  causing damage or danger. He's a loose cannon,  
197
1343820
5940
به شیوه ای کنترل نشده یا غیرقابل پیش بینی رفتار می کند و اغلب باعث آسیب یا خطر می شود. او یک توپ شل است،   هرگز
22:29
you never know what he might say or do next. 84,  wet blanket. This is a person who spoils other  
198
1349760
7140
نمی‌دانی که او ممکن است چه بگوید یا چه کاری انجام دهد. 84،  پتوی خیس. این شخصی است که
22:36
people's fun by failing to join in with or by  disapproving of their activities. Don't invite him  
199
1356900
6720
با نپیوستن به فعالیت‌های دیگران یا با عدم تأیید فعالیت‌های آن‌ها، تفریح ​​دیگران را خراب می‌کند. او را
22:43
to the party, he's such a wet blanket. 85, to blow  one's own trumpet. This is to boast or brag about  
200
1363620
7140
به مهمانی دعوت نکنید، او یک پتوی خیس است. 85، دمیدن در شیپور خود. این برای لاف زدن یا لاف زدن درباره
22:50
one's own abilities or achievements. He never  misses an opportunity to blow his own trumpet. 86,  
201
1370760
6960
توانایی‌ها یا دستاوردهای خود است. او هرگز فرصتی را برای دمیدن در شیپور خود از دست نمی دهد. 86،
22:57
the salt of the earth. This is a person or  people of great kindness, reliability or honesty.  
202
1377720
7500
نمک زمین. این شخص یا افرادی از مهربانی، قابل اعتماد بودن یا صداقت است.
23:05
She's the salt of the earth, always ready to  help those in need. 87, fair-weather friend.  
203
1385940
5940
او نمک زمین است، همیشه آماده کمک به نیازمندان است. 87، دوست خوش آب و هوا.
23:11
This is a person who is only a friend when  circumstances are pleasant or profitable.  
204
1391880
5100
این فردی است که فقط زمانی دوست است که شرایط خوشایند یا سودآور باشد.
23:17
When I was rich, I had many friends, but I found  out most of them were just fair-weather friends.  
205
1397640
5160
وقتی ثروتمند بودم، دوستان زیادی داشتم، اما متوجه شدم که بیشتر آنها فقط دوستانی بودند که هوای معتدل داشتند.
23:22
Number 88 is a jack of all trades. This is a  person who can do many different types of work  
206
1402800
5580
شماره 88 جک تمام معاملات است. این فردی است که می تواند انواع مختلفی از کارها را انجام دهد،
23:28
but who is not necessarily very competent at any  of them. We often call it a jack of all trades  
207
1408380
6540
اما لزوماً در هیچ یک از آنها مهارت زیادی ندارد . ما اغلب آن را جک همه معاملات می نامیم
23:34
but a master of none. An example, he's a jack of  all trades; he can fix anything in the house. 89,  
208
1414920
6540
اما استاد هیچکدام. به عنوان مثال، او یک جک از همه معاملات است. او می تواند هر چیزی را در خانه تعمیر کند. 89،
23:41
a worrywart. This is a person who tends to worry a  lot habitually and also needlessly. Don't be such  
209
1421460
7620
یک نگرانی. این فردی است که معمولاً و همچنین بیهوده تمایل زیادی به نگرانی دارد. اینقدر
23:49
a worrywart; everything will be fine. Number 90  is an armchair critic. This is a person who offers  
210
1429080
6540
نگران نباش. همه چیز خوب خواهد شد شماره 90 یک منتقد صندلی است. این شخصی است که
23:55
advice or an opinion on something in which they  have no expertise or involvement. He's an armchair  
211
1435620
6180
درباره چیزی که در آن تخصص یا دخالتی ندارد، توصیه یا نظری ارائه می‌کند. او یک
24:01
critic always talking about football but never  playing it. And number 91, the last in this topic,  
212
1441800
6180
منتقد روی صندلی است که همیشه درباره فوتبال صحبت می کند اما هرگز آن را بازی نمی کند. و شماره 91، آخرین مورد در این مبحث،
24:07
free spirit. This is a person who lives according  to their own wishes and beliefs, unconstrained by  
213
1447980
6000
روح آزاد. این فردی است که بر اساس خواسته‌ها و باورهای خود زندگی می‌کند، بدون محدودیت در
24:13
society's conventions. Shannon's a true free  spirit, finding joy in simple pleasures and  
214
1453980
5700
قراردادهای جامعه. شانون یک روح آزاد واقعی است که در لذت‌های ساده لذت می‌برد و
24:19
embracing life's little adventures. Okay, now  let's learn some common idioms that utilise  
215
1459680
4860
ماجراجویی‌های کوچک زندگی را در آغوش می‌گیرد. بسیار خوب، اکنون بیایید چند اصطلاح رایج را که از اعداد استفاده می‌کنند یاد بگیریم
24:24
numbers. There are loads of these idioms as  well, so we're going to just scratch the surface  
216
1464540
5400
. تعداد زیادی از این اصطلاحات نیز وجود دارد ، بنابراین می‌خواهیم
24:29
right now. We have number 92, to dress to the  nines. This is to dress in a stylish, elegant,  
217
1469940
6720
همین الان سطح را خراش دهیم. ما شماره 92 را داریم که تا 9 لباس بپوشیم. این برای لباس پوشیدن شیک، شیک،
24:36
or glamorous manner. You can also say to dress  to kill as well, but no numbers involved there.  
218
1476660
5400
یا پر زرق و برق است. همچنین می‌توانید بگویید برای کشتن هم لباس بپوشید، اما هیچ عددی در این مورد وجود ندارد.
24:42
My mum always dresses to the nines for special  occasions like parties and weddings. Number 93  
219
1482060
6120
مادر من همیشه برای مناسبت‌های خاص مانند مهمانی‌ها و عروسی‌ها لباس‌های نه‌تن می‌پوشد. شماره 93
24:48
is to put two and two together. This is to infer  or deduce something by combining or connecting  
220
1488180
6420
برای قرار دادن دو و دو با هم است. این برای استنتاج یا استنباط چیزی با ترکیب یا اتصال
24:54
available information or clues. When she saw the  muddy footprints and wet raincoat, she put two  
221
1494600
6420
اطلاعات یا سرنخ‌های موجود است. وقتی رد پاهای گل آلود و بارانی خیس را دید، دو
25:01
and two together and realised he'd been outside  in the rain. Number 94, in two minds. This is to  
222
1501020
6420
و دو را کنار هم گذاشت و متوجه شد که بیرون زیر باران بوده است. شماره 94، در دو ذهن. این برای
25:07
be uncertain or undecided to have conflicting  thoughts or opinions about something. My uncle  
223
1507440
6000
داشتن افکار یا نظرات متناقض در مورد چیزی نامطمئن یا بلاتکلیف است. عمویم
25:13
was in two minds about accepting the job offer  because it meant moving to a different city. 95,  
224
1513440
5220
در مورد پذیرش این پیشنهاد شغلی دو فکر بود زیرا به معنای نقل مکان به شهر دیگری بود. 95،
25:18
nine-to-five. That works well, doesn't it? This is  referring to regular office or business hours; a  
225
1518660
7800
نه به پنج. این خوب کار می کند، اینطور نیست؟ این به ساعات کاری عادی اداری یا کاری اشاره دارد. یک
25:26
typical full-time job. He works a nine-to-five job  from Monday to Friday and enjoys his weekends off.  
226
1526460
5520
شغل معمولی تمام وقت. او از دوشنبه تا جمعه یک شغل 9 تا 5 کار می کند و از تعطیلات آخر هفته خود لذت می برد.
25:31
96 is back to square one or back at square one.  This is returning to the beginning or starting  
227
1531980
6600
96 به مربع یک یا برگشت به مربع یک است. این بازگشت به ابتدا یا
25:38
point of a task or process often due to a lack of  progress or a setback. After the computer crashed  
228
1538580
6840
نقطه شروع یک کار یا فرآیند است که اغلب به دلیل عدم پیشرفت یا پسرفت است. پس از خراب شدن رایانه
25:45
and deleted all the files, they had to start the  project back at square one. 97, the third degree.  
229
1545420
6300
و حذف همه فایل‌ها، آنها مجبور شدند پروژه را دوباره در مربع اول شروع کنند. 97 درجه سه.
25:51
This is intense or thorough questioning often  to extract information or elicit a confession.  
230
1551720
6840
این سؤال شدید یا کامل اغلب برای استخراج اطلاعات یا اعتراف است.
25:58
Detective Roberts gave the suspect the third  degree, relentlessly questioning and probing  
231
1558560
5340
کارآگاه رابرتز به مظنون درجه سوم داد و بی وقفه در جستجوی پاسخ و تحقیق
26:03
for answers to solve the case. 98, two left feet.  This is lacking coordination or being clumsy,  
232
1563900
7320
برای حل پرونده بود. 98، دو پای چپ. این عدم هماهنگی یا دست و پا چلفتی است،
26:11
especially when it comes to dancing or physical  activities. I can't dance. I've got two left feet  
233
1571220
6780
مخصوصاً در مورد رقصیدن یا فعالیت‌های بدنی. من نمی توانم برقصم. من دو پای چپ دارم
26:18
and always end up stepping on my partner's toes.  99, two peas in a pod. This means two people or  
234
1578000
6540
و همیشه پا به انگشتان شریکم می‌گذارم. 99، دو نخود در یک غلاف. این به معنای دو نفر یا
26:24
things that are very similar or nearly identical,  often used to describe close friends or siblings.  
235
1584540
6060
چیزهایی است که بسیار شبیه یا تقریباً یکسان هستند که اغلب برای توصیف دوستان نزدیک یا خواهر و برادر استفاده می‌شود.
26:30
They have the same taste in music, fashion and  hobbies; they're like two peas in a pod. 100,  
236
1590600
6780
آنها در موسیقی، مد و سرگرمی های یکسانی دارند. آنها مانند دو نخود در یک غلاف هستند. 100،
26:37
forty winks. This is a short nap or brief period  of sleep, usually during the day. I'll just lie  
237
1597380
6840
چهل چشمک. این یک چرت کوتاه یا دوره کوتاه خواب است، معمولاً در طول روز. من فقط
26:44
down and take forty winks before dinner; I'm  feeling a bit tired. And number 101, second to  
238
1604220
6600
دراز می کشم و قبل از شام چهل چشمک می زنم. کمی احساس خستگی می کنم. و شماره 101، دوم به
26:50
none. This is unmatched or unrivalled; the best or  highest quality. Their customer service is second  
239
1610820
7020
هیچ. این بی همتا یا بی رقیب است. بهترین یا بالاترین کیفیت خدمات مشتری آنها
26:57
to none. They always go above and beyond to assist  their clients. Okay, of course, I saved the best  
240
1617840
5340
در درجه دوم قرار دارد. آن‌ها همیشه برای کمک به مشتریان خود فراتر از آن عمل می‌کنند . خوب، البته، بهترین را
27:03
for last. Let's learn some food related idioms. We  have 102, to bring home the bacon. This is to earn  
241
1623180
9840
برای آخر ذخیره کردم. بیایید چند اصطلاح مربوط به غذا را یاد بگیریم. ما 102 عدد داریم که بیکن را به خانه بیاوریم. این برای کسب
27:13
a living or provide financial support for oneself  or one's family. He took on multiple jobs to bring  
242
1633020
6120
درآمد یا حمایت مالی برای خود یا خانواده‌اش است. او چندین شغل را به عهده گرفت تا
27:19
home the bacon and save up for his dream holiday.  103, one's bread and butter. This is a person's  
243
1639140
7800
بیکن را به خانه بیاورد و برای تعطیلات رویایی خود پس انداز کند. 103، نان و کره یکی. این
27:26
primary source of income or livelihood. Writing is  her bread and butter; you should read some of her  
244
1646940
5880
منبع اصلی درآمد یا معیشت یک فرد است. نوشتن نان و کره اوست. شما باید برخی از
27:32
early works, masterpieces. 104 is a bad egg. This  is a person who is dishonest or untrustworthy.  
245
1652820
8160
کارهای اولیه، شاهکارهای او را بخوانید. 104 تخم مرغ بدی است. این فردی است که ناصادق یا غیرقابل اعتماد است.
27:40
Watch out for him. He's known to be a bad egg who  can't be trusted. 105, the cream of the crop. This  
246
1660980
7920
مراقب او باش او به عنوان یک تخم مرغ بد شناخته شده است که نمی توان به او اعتماد کرد. 105، کرم محصول. این  به
27:48
means the best or finest individuals or things in  a particular group or category. The Olympic Games  
247
1668900
6840
معنای بهترین یا بهترین افراد یا چیزها در یک گروه یا دسته خاص است. بازی‌های المپیک
27:55
bring together athletes who are considered the  cream of the crop in their respective sports. 106,  
248
1675740
5640
ورزشکارانی را گرد هم می‌آورد که در ورزش‌های مربوطه خود به‌عنوان کرم محصول شناخته می‌شوند. 106،
28:01
to spill the beans. You often hear to spill the  tea as well. That's much more modern though often  
249
1681380
6000
برای ریختن لوبیاها. اغلب می شنوید که چای را هم می ریزند. این بسیار مدرن‌تر است، اگرچه اغلب
28:07
heard on YouTube. This is to reveal a secret or  disclose information that was meant to be kept  
250
1687380
5160
در YouTube شنیده می‌شود. این برای افشای یک سری اطلاعات یا افشای اطلاعاتی است که قرار بود محرمانه نگه داشته شود
28:12
confidential. Do you know who spilled the beans  about their affair? 107, love this one. Not one's  
251
1692540
7080
. آیا می‌دانید چه کسی در مورد رابطه آنها لوبیا ریخت؟ 107، این یکی را دوست دارم. نه
28:19
cup of tea. This is something that one doesn't  enjoy, have an interest in or find appealing.  
252
1699620
5340
فنجان چای. این چیزی است که فرد از آن لذت نمی برد، علاقه ای به آن ندارد یا آن را جذاب نمی داند.
28:24
Horror films are not her cup of tea. She prefers  a cheesy rom-com. 108, in a nutshell. This is in  
253
1704960
8640
فیلم های ترسناک فنجان چای او نیستند. او یک رام ساده را ترجیح می دهد. 108، به طور خلاصه. این به
28:33
a concise or summarised form; briefly and clearly.  She explained the entire situation in a nutshell,  
254
1713600
6600
شکل مختصر یا خلاصه شده است. به طور مختصر و واضح او کل وضعیت را به طور خلاصه توضیح داد و
28:40
highlighting only the relevant points. 109, to  eat humble pie. This is to admit one's mistake  
255
1720200
6960
فقط نکات مربوطه را برجسته کرد. 109، خوردن پای فروتن. این برای اعتراف به اشتباه
28:47
or defeat and show humility or remorse. After  realising his error, he had to eat humble pie  
256
1727160
6120
یا شکست و نشان دادن فروتنی یا پشیمانی است. پس از پی بردن به خطای خود، مجبور شد پای فروتنانه بخورد
28:53
and apologise for his rude behaviour. 110,  egg on one's face. This is to be embarrassed  
257
1733280
7320
و به خاطر رفتار بی ادبانه خود عذرخواهی کند. 110، تخم مرغ روی صورت. این باید
29:00
or humiliated by making a mistake or being  proven wrong. His incorrect prediction left  
258
1740600
5940
با اشتباه کردن یا اثبات اشتباه بودن خجالت زده یا تحقیر شود. پیش‌بینی نادرست او باعث شد که
29:06
him with egg on his face when the opposite outcome  occurred. And number 111, in a pickle. This is in  
259
1746540
8340
وقتی نتیجه معکوس رخ داد، تخمی روی صورتش ظاهر شود . و شماره 111 در ترشی. این در
29:14
a difficult, complicated or problematic situation.  We're in a pickle; the car broke down and we're  
260
1754880
6660
یک موقعیت دشوار، پیچیده یا مشکل‌ساز است. ما در ترشی هستیم. ماشین خراب شد و ما
29:21
late for an important meeting. Right, those were  your 111 idioms plus a few extra in there for you  
261
1761540
7980
برای یک جلسه مهم دیر رسیدیم. درست است، آن‌ها ۱۱۱ اصطلاح شما به‌علاوه چند مورد اضافی برای شما بودند
29:29
too. Well done for getting this far in the lesson.  Now, if you want to learn these and retain these  
262
1769520
5640
. آفرین که تا این حد در درس پیش رفتید. اکنون، اگر می‌خواهید اینها را بیاموزید و آن‌ها را
29:35
for life and test your understanding, you need  to download the free e-book I made specifically  
263
1775160
6120
تا آخر عمر حفظ کنید و درک خود را بیازمایید، باید کتاب الکترونیکی رایگانی را که مخصوصاً
29:41
for this lesson. Just click on the link in the  description box. It's there waiting for you.  
264
1781280
4020
برای این درس ساخته‌ام دانلود کنید. فقط روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید. آنجا منتظر شماست
29:45
That's it for me today. I hope you enjoyed this  lesson. I hope you learned something. I would  
265
1785300
3540
امروز برای من همین است. امیدوارم از این درس لذت برده باشید . امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید
29:48
be surprised if you didn't learn something.  Don't forget, I have developed amazing English  
266
1788840
5940
اگر چیزی یاد نگیرید تعجب می کنم. فراموش نکنید، من دوره‌های انگلیسی شگفت‌انگیزی را ایجاد کرده‌ام
29:54
courses. We've got B1, B2, C1 and our Annunciation  programme. To see those, visit englishwithlucy.com  
267
1794780
7800
. ما B1، B2، C1 و برنامه اعلان مان را داریم . برای دیدن آنها، از englishwithlucy.com دیدن کنید
30:02
or click on the links in the description  box. I will see you soon for another lesson.  
268
1802580
4440
یا روی پیوندهای موجود در کادر توضیحات کلیک کنید . به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.
30:17
Muah.
269
1817580
9300
موح
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7