IELTS Speaking Conversation and Tips

- What is the most important thing to focus on

-

in order to get a band 8.5 in IELTS speaking?

برای گرفتن باند 8.5 در اسپیکینگ آیلتس مهمترین نکته ای که باید روی آن تمرکز کرد چیست؟

Let's find out.

بیایید دریابیم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello, this is Keith from the Keith Speaking Academy.

سلام، این کیث از آکادمی سخنرانی کیث است.

I'm very excited today,

من امروز بسیار هیجان زده هستم،

excited to share with you an interview with a student, Huda.

هیجان زده هستم که مصاحبه ای را با یک دانشجو، هدی، با شما به اشتراک بگذارم.

She lives in Damascus, the capital of Syria,

او در دمشق، پایتخت سوریه زندگی می کند

and she's a mum with two children.

و یک مادر با دو فرزند است.

And not only has she managed to balance study with looking

و او نه تنها توانسته است بین تحصیل و مراقبت از

after the family, but she also has taken the IELTS Test,

خانواده تعادل برقرار کند، بلکه در آزمون آیلتس شرکت کرده است و

traveling all the way to Lebanon, because before,

تمام راه را به لبنان سفر کرده است، زیرا

previously, you couldn't take IELTS in Syria.

قبلاً، قبلاً نمی‌توانستید در سوریه آیلتس بگیرید.

And what's more, she managed to get an 8.5 in her speaking.

و علاوه بر این، او توانست نمره 8.5 را در صحبت کردن خود بگیرد.

Absolutely amazing.

واقعا شگفت انگیز.

And she's gone on now to become a trainer with IDP in Syria

و او در حال حاضر به یک مربی با IDP در سوریه تبدیل شده است،

because IELTS is up and running again in Syria now,

زیرا آیلتس در حال حاضر دوباره در سوریه راه اندازی شده است،

which is great news.

که خبر بسیار خوبی است.

This is an amazing conversation.

این یک گفتگوی شگفت انگیز است.

I think it's gonna be a source of great language

فکر می‌کنم این منبع زبان

and inspiration for a lot of students.

و الهام خوبی برای بسیاری از دانش‌آموزان خواهد بود.

We're gonna begin the interview talking

ما مصاحبه را با صحبت

about different topics.

در مورد موضوعات مختلف شروع می کنیم.

We'll talk about our hometowns, about what she does.

ما در مورد شهر خود صحبت خواهیم کرد، در مورد کارهایی که او انجام می دهد.

We talk about weekends and movies.

درباره آخر هفته ها و فیلم ها صحبت می کنیم.

I'll also give you or highlight some key language

همچنین برخی از زبان‌های کلیدی را به شما می‌دهم یا برجسته می‌کنم

that we both use that could help you also

که هر دوی ما از آن استفاده می‌کنیم و می‌تواند به شما

when talking about these topics.

در هنگام صحبت در مورد این موضوعات کمک کند.

In the second half of the interview,

در نیمه دوم مصاحبه، در

we go on to talk about tips and ideas for students of IELTS

مورد نکات و ایده هایی برای دانشجویان آیلتس

and also some myths, things that are maybe not true.

و همچنین برخی افسانه ها صحبت می کنیم، چیزهایی که شاید درست نباشند.

Huda as a trainer

هدی به عنوان یک مربی با

has come across a lot of questions that students ask

سوالات زیادی که دانشجویان می پرسند

and confusions about IELTS, so we discuss them

و سردرگمی در مورد آیلتس مواجه شده است، بنابراین ما در مورد آنها بحث می کنیم

and get things straight and clear

و همه چیز را در مصاحبه برای همه واضح و روشن می کنیم

for everybody in the interview.

.

I hope you enjoy this.

امیدوارم از این لذت ببری.

As I said, I think it's gonna be a great source of language

همانطور که گفتم، فکر می‌کنم این یک منبع عالی زبان

and inspiration for all students around the world.

و الهام برای همه دانش‌آموزان در سراسر جهان خواهد بود.

Let me introduce you to Huda.

اجازه بدهید هدی را به شما معرفی کنم.

Hello, Huda.

سلام هدی.

Hi, how are you?

سلام. چطوری؟

- Hello, Keith.

- سلام، کیت.

How are you?

چطور هستید؟

- I'm very well today.

- امروز خیلی خوبم.

thanks.

با تشکر.

I'm really, really good.

من واقعا خیلی خوبم

Great, it's lovely to see you here and to be with you here

عالی است، دوست داشتنی است که شما را اینجا می بینم و اینجا با شما هستم

and have this opportunity to chat.

و این فرصت را برای گپ زدن دارم. یعنی بیایید

I mean, let's start, for students listening,

شروع کنیم، برای دانش‌آموزانی که گوش می‌دهند،

tell me a little bit about you, who you are,

کمی در مورد خودتان بگویید، کی هستید، اهل

where you're from.

کجا هستید.

- Okay, so my name is Huda, and originally from Palestine,

- خوب، پس اسم من هدی است و اصالتاً فلسطینی است،

but I'm based in Damascus,

اما من در دمشق،

which is the capital city of Syria.

پایتخت سوریه، مستقر هستم.

And I've been living here for more than 30 years.

و من بیش از 30 سال است که اینجا زندگی می کنم.

Damascus is one of the oldest cities in the world,

دمشق یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است

and it's very famous for its history and heritage.

و به دلیل تاریخ و میراث خود بسیار مشهور است.

And tourists used to flock here to visit traditional

و گردشگران برای بازدید از

or old markets, or what we call Souqs.

بازارهای سنتی یا قدیمی، یا آنچه که ما سوق می نامیم، به اینجا هجوم می آوردند.

And they used to buy some souvenirs and trinkets,

و مقداری سوغاتی و زیور آلات می خریدند

and I think it's a lovely city.

و به نظر من شهر دوست داشتنی است.

It's a somewhat small city.

این شهر تا حدودی کوچک است.

- Right.

- درست.

- But the people living here are very warm and welcoming

- اما مردمی که در اینجا زندگی می کنند بسیار خونگرم و خوش برخورد هستند

and they are very well known for their hospitality.

و به مهمان نوازی بسیار معروف هستند.

- That's very, very interesting.

- خیلی خیلی جالبه.

And I also live in a touristic city here.

و همچنین در یک شهر توریستی اینجا زندگی می کنم.

For you, what's it like living

برای شما، زندگی

in a city with lots of tourists?

در شهری با تعداد زیادی توریست چگونه است؟

Do you enjoy that?

آیا از آن لذت می برید؟

- Well, I don't mind.

-خب من مشکلی ندارم.

(laughs)

(می خندد)

I don't mind having tourists in my country.

من بدم نمی آید که در کشورم توریست داشته باشم.

I feel like...

احساس می کنم... می

You know, I feel pleased every time I watch tourists

دانید، هر بار که در شهرم گردشگران را تماشا می کنم احساس خوشحالی می کنم

in my city

because I feel that my city is really interesting.

زیرا احساس می کنم شهر من واقعاً جالب است.

And as I mentioned, it's very rich in history.

و همانطور که اشاره کردم، از نظر تاریخی بسیار غنی است.

So, yeah, I feel really happy

بنابراین، آره،

when I see tourists in the streets

وقتی گردشگرانی را در خیابان‌ها می‌بینم واقعاً احساس خوشحالی می‌کنم

and I sometimes go and talk to them,

و گاهی اوقات می‌روم و با آنها صحبت می‌کنم،

especially if they want some help with English, you know?

مخصوصاً اگر آنها در مورد انگلیسی کمک بخواهند، می‌دانی؟

- Right.

- درست.

- So, yeah, I feel pleased when I see tourists, yeah.

- خب، بله، وقتی توریست ها را می بینم احساس خوشحالی می کنم، بله.

- That's nice.

- خوبه.

And tell us a bit about what you do at the moment.

و کمی در مورد کاری که در حال حاضر انجام می دهید به ما بگویید.

- Well, currently I'm giving face-to-face sessions.

- خب فعلا جلسات حضوری دارم.

I'm training IELTS.

من در حال آموزش آیلتس هستم.

Because recently I've become an IELTS trainer

از آنجایی که اخیراً

by IDP in Syria, so I'm helping other students

توسط IDP در سوریه مربی آیلتس شده ام، بنابراین به سایر دانش آموزان کمک می کنم

to prepare for IELTS and get their desired score.

تا برای آیلتس آماده شوند و نمره مورد نظر خود را کسب کنند.

- So, IELTS in Syria, for a while

- پس آیلتس در سوریه، مدتی بود که

it wasn't happening, but it's happening again, is it now?

اتفاق نمی افتاد، اما دوباره تکرار می شود، الان؟

- Yeah.

- آره

It's available again in Syria and the first test took place

دوباره در سوریه موجود است و اولین آزمایش

last year in August.

سال گذشته در ماه اوت انجام شد.

And yeah, we are glad that it's back, because in the past,

و بله، خوشحالیم که برگشته است، زیرا در گذشته

students used to struggle with taking IELTS

دانشجویان با گرفتن آیلتس مشکل داشتند

and they had to travel to another country,

و مجبور بودند به کشور دیگری سفر کنند

and the nearest country is Lebanon,

و نزدیکترین کشور لبنان است،

so they used to go there in order to take IELTS.

بنابراین برای گرفتن آیلتس به آنجا می رفتند.

And I, myself, did that last year before IELTS was available

و من خودم سال گذشته قبل از اینکه آیلتس در

here in Damascus.

اینجا در دمشق در دسترس باشد این کار را انجام دادم.

- Wow.

- وای.

- So, yeah, it was a really hard thing to travel

- خب، بله، سفر

to another city, and you have to book a hotel room,

به شهر دیگری واقعاً کار سختی بود، و باید اتاق هتل رزرو کنید،

you have to pay for transport.

باید هزینه حمل و نقل را بپردازید.

It's really a stressful (laughs) experience.

این واقعا یک تجربه استرس زا است (می خندد).

Yeah.

آره

- Costs an arm and a leg, I imagine.

- من تصور می کنم یک دست و یک پا هزینه دارد.

- Yeah, yes.

- آره بله.

- Yeah, absolutely.

- بله، قطعا.

Great, well that's great news that IDP

عالی، خوب این خبر خوبی است که IDP

are active in Syria and IELTS is back.

در سوریه فعال است و آیلتس بازگشته است.

That's really, really good, and great for you.

این واقعاً بسیار خوب است و برای شما عالی است.

So you are now a trainer for IELTS with IDP.

بنابراین شما اکنون یک مربی برای آیلتس با IDP هستید.

Do you enjoy teaching?

آیا از تدریس لذت می برید؟

- Oh yeah, absolutely.

- اوه بله، قطعا.

I love teaching.

من عاشق تدریس هستم.

I'm so passionate about teaching, and you know, I've been,

من خیلی به تدریس علاقه دارم، و می دانید،

I was like on and off teaching for the past few years.

من در چند سال گذشته مشغول تدریس بودم و در حال تدریس نبودم.

I first started as a part-time English teacher

من ابتدا به عنوان معلم انگلیسی پاره وقت

at Damascus University, and then I worked with UNRWA,

در دانشگاه دمشق شروع کردم و سپس با UNRWA،

United Nation Relief and Works Agency.

سازمان امداد و کار سازمان ملل متحد کار کردم.

I worked also as a part-time teacher.

به عنوان معلم پاره وقت هم کار می کردم.

And after taking IELTS,

و بعد از گرفتن آیلتس،

I felt like I've become really involved into IELTS

احساس کردم که واقعاً درگیر آیلتس شده‌ام

and you can say, I've become hooked.

و می‌توان گفت، من درگیر آیلتس شده‌ام.

(laughs)

(می خندد)

So I enjoy reading about IELTS

بنابراین از خواندن در مورد آیلتس

and knowing more about this test.

و دانستن بیشتر در مورد این آزمون لذت می برم.

And I felt that I've got something

و احساس کردم چیزی دارم

that can help other students to get their desired score,

که می تواند به سایر دانش آموزان کمک کند تا نمره دلخواه خود را بگیرند،

because I've got a high score in writing.

زیرا در نوشتن نمره بالایی کسب کرده ام.

I once got an eight in writing,

من یک بار در رایتینگ هشت گرفتم

and now I got 8.5 in speaking.

و الان در اسپیکینگ 8.5 گرفتم.

And I feel that--

و من احساس می کنم که

- Congratulations.

--- تبریک می گویم.

- Thank you.

- متشکرم.

(laughs)

(می خندد)

I feel that most students struggle

من احساس می کنم بیشتر دانش آموزان

with these two skills in particular.

به طور خاص با این دو مهارت دست و پنجه نرم می کنند.

So I think that it's time to help others because I got a lot

بنابراین فکر می کنم زمان کمک به دیگران فرا رسیده است زیرا

of help during my IELTS preparation.

در طول آمادگی آیلتس کمک زیادی دریافت کردم.

So I believe it's time to pay back

بنابراین من معتقدم که وقت آن رسیده است که جبران کنیم

and to help other people.

و به دیگران کمک کنم.

- Right.

- درست.

To do your bit and to pay back that.

برای انجام این کار و جبران آن.

That's great and very, very good to see.

این عالی است و دیدن آن بسیار بسیار خوب است.

Well, congratulations.

خب تبریک میگم

I mean, your IELTS score was fantastic.

منظورم این است که نمره آیلتس شما فوق العاده بود.

8.5 in speaking.

8.5 در صحبت کردن

I agree that speaking and writing,

من موافقم که صحبت کردن و نوشتن،

because they're the active skills,

چون مهارت های فعال هستند،

they're very difficult for students.

برای دانش آموزان بسیار دشوار است.

They're very challenging to produce language.

آنها برای تولید زبان بسیار چالش برانگیز هستند.

Notice at the beginning of the conversation, Huda says,

توجه کنید که در ابتدای گفتگو، هدی می گوید:

"I am based in Damascus,"

"من در دمشق هستم"،

which is great because if you don't live in the town

این عالی است زیرا اگر در شهری

where you were born or where you grew up,

که در آن متولد شده اید یا جایی که بزرگ شده اید زندگی نمی کنید،

but you're living somewhere else, you can say,

اما در جای دیگری زندگی می کنید ، می توانید بگویید:

"I live in Damascus," or, "I am based in Damascus."

"من در دمشق زندگی می کنم" یا "من در دمشق مستقر هستم."

She says, "Tourists flock here."

او می گوید: "گردشگران اینجا جمع می شوند."

Flock as a noun means a group of sheep or a group of birds.

گله در اسم به معنای گروهی از گوسفندان یا گروهی از پرندگان است.

You can imagine the tourists moving together

می توانید تصور کنید که گردشگران مانند گروهی از حیوانات با هم حرکت می کنند

like a group of animals, right?

، درست است؟

To flock as a verb is to move like a group of animals.

گله کردن به عنوان یک فعل، حرکت کردن مانند گروهی از حیوانات است.

I don't mean that tourists are animals,

منظورم این نیست که توریست ها حیوان هستند،

but it's idiomatic, right?

اما اصطلاحی است، درست است؟

It's a group of people moving somewhere.

گروهی از مردم در حال حرکت در جایی هستند.

So tourists flock here means lots of tourists come here.

بنابراین گردشگران به اینجا هجوم می‌آورند یعنی گردشگران زیادی به اینجا می‌آیند.

She also says they buy souvenirs and trinkets.

او همچنین می گوید که آنها سوغاتی و زیورآلات می خرند.

Souvenirs is a nice word.

سوغاتی کلمه خوبی است.

It's some kind of gift to remind you

این نوعی هدیه برای یادآوری

of a place you've visited.

مکانی است که از آن بازدید کرده اید.

And a trinket is a lovely word.

و خردل کلمه ای دوست داشتنی است.

It's a kind of adornment or a small decoration,

این یک نوع تزیین یا دکوراسیون کوچک است،

normally something small like a fridge magnet or a keyring

معمولاً چیزی کوچک مانند آهنربا یخچال یا جا کلیدی

or a bottle opener,

یا بطری بازکن،

maybe something you can use around the home

شاید چیزی که بتوانید در خانه استفاده کنید

or decorate the house.

یا خانه را تزئین کنید.

Lovely word, trinket.

کلمه دوست داشتنی، ریزه کاری.

Trinket.

ریزه کاری.

She also says it's a place that is well-known, sorry,

او همچنین می‌گوید این مکانی است که به خوبی شناخته شده است، متاسفم،

the people are well -known for their hospitality.

مردم به مهمان‌نوازی معروف هستند.

So well-known for, meaning famous for,

بنابراین معروف برای، به معنی معروف،

hospitality as a noun,

مهمان نوازی به عنوان یک اسم،

meaning that they are very welcoming and warm.

به این معنی که آنها بسیار خوش آمد و گرم هستند.

Also, it's rich in history.

همچنین، غنی از تاریخ است.

A city that is rich in history.

شهری که از نظر تاریخی غنی است.

To be rich in, good preposition, rich in history,

غنی بودن در، حرف اضافه خوب، غنی در تاریخ، به این

it means it has a lot of history, right.

معنی است که تاریخ زیادی دارد، درست است.

Basically.

اساسا.

And finally here she says that, "I was teaching on and off."

و در نهایت اینجا او می گوید که "من در حال تدریس بودم و خاموش".

On and off, a bit like flicking a light switch on and off,

روشن و خاموش کردن، کمی مانند روشن و خاموش کردن کلید چراغ، به این

means I was teaching a bit and then I had to stop.

معنی است که من کمی آموزش می‌دادم و سپس مجبور شدم متوقف شوم.

Then I was teaching more, kind of a part-time,

سپس بیشتر تدریس می کردم، به نوعی پاره وقت،

but sometimes having to stop teaching.

اما گاهی مجبور می شدم تدریس را متوقف کنم.

So I was teaching on and off for several years.

بنابراین من چندین سال در حال تدریس بودم.

Great language.

زبان عالی

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Okay, let's talk about weekends, first of all.

خوب، اول از همه در مورد تعطیلات آخر هفته صحبت کنیم.

So what do you do on the weekends?

پس آخر هفته ها چه کار می کنید؟

- Well, during the weekends I tend to sleep in,

- خب، در تعطیلات آخر هفته من تمایل به خوابیدن دارم،

because during weekdays I usually get up early

زیرا در روزهای هفته معمولاً صبح زود بیدار می شوم

in the morning because I have to prepare my son for school.

زیرا باید پسرم را برای مدرسه آماده کنم.

And during the weekends, I think

و در آخر هفته‌ها، فکر می‌کنم

I like to spend more time in bed just to relax

دوست دارم زمان بیشتری را در رختخواب صرف کنم تا

and chill out after a long week of getting up early.

بعد از یک هفته طولانی صبح زود بیدار شوم و استراحت کنم.

So I usually start my morning with a cup of coffee,

بنابراین من معمولاً صبح خود را با یک فنجان قهوه شروع می کنم

and then I start doing some housework.

و سپس شروع به انجام کارهای خانه می کنم. من

That's how I spend most of my weekends.

بیشتر تعطیلات آخر هفته را اینگونه می گذرانم.

Of course, I scroll through my social media account

البته من در اکانت شبکه های اجتماعی ام اسکرول می کنم

and I spend a relatively,

و

so much time on Facebook, (laughs) I must admit that.

زمان نسبتاً زیادی را در فیس بوک می گذرانم (می خندد) باید اعتراف کنم.

- Great, that's interesting.

- عالی، جالب است.

And when you were younger, like as a child,

و زمانی که کوچکتر بودید، مانند کودکی، آیا

did you spend your weekends in the same way?

تعطیلات آخر هفته خود را به همین ترتیب می گذراندید؟

- Oh, no, no, no, no, no.

- اوه، نه، نه، نه، نه، نه.

When I was a child, I used to go out

وقتی بچه بودم با خانواده بیرون می رفتم

with my family in order to visit some relatives.

تا به دیدن برخی از اقوام بروم.

Sometimes we would go out and have lunch outside

گاهی بیرون می رفتیم و ناهار را بیرون

or in a restaurant.

یا در رستوران می خوردیم.

So yeah, I believe that when I was a child,

بنابراین بله، من معتقدم که وقتی بچه بودم،

I used to enjoy weekends more than now, because, you know,

بیشتر از الان از تعطیلات آخر هفته لذت می بردم ، زیرا می دانید،

as you are getting older,

هر چه بزرگتر می شوید،

your responsibilities are getting more and more.

مسئولیت های شما بیشتر و بیشتر می شود.

And so, yeah, I think when I was a child,

و خب، آره، فکر می کنم وقتی بچه بودم،

life was much easier than now, so yeah.

زندگی خیلی راحت تر از الان بود، پس آره.

- I think that's true.

- فکر می کنم این درست است.

I think my daughter enjoys the weekends

فکر می کنم دخترم بیشتر از من از آخر هفته ها لذت می برد

more than me, possibly, yes.

، احتمالاً، بله.

Although, you know, she has the stress

اگرچه می دانید، او استرس

of studying at school during the week.

درس خواندن در مدرسه را در طول هفته دارد.

But yeah, she sleeps in a lot and I get dragged out of bed

اما آره، او زیاد می‌خوابد و من را همسرم از رختخواب بیرون می‌کشد تا

by my wife to go and work in the garden together.

با هم در باغ کار کنیم.

(laughs)

(می خندد)

What about, let's talk a bit about movies.

چه، بیایید کمی در مورد فیلم صحبت کنیم.

How often do you go and watch films?

چند وقت یکبار می روید و فیلم می بینید؟

- Well, not quite often, to be honest, but I remember

- خب، راستش را بخواهید خیلی وقت ها نیست ، اما یادم می آید

last time I went to the cinema was a long time ago.

آخرین باری که به سینما رفتم خیلی وقت پیش بود. در

I can't actually remember, but I tend to enjoy

واقع نمی توانم به خاطر بیاورم، اما تمایل دارم از

watching movies at home because you can control,

تماشای فیلم در خانه لذت ببرم، زیرا شما می توانید کنترل کنید،

you can pause and replay any part of the movie.

می توانید هر قسمت از فیلم را مکث کرده و دوباره پخش کنید.

And so, yeah,

و بنابراین، بله،

I enjoy watching movies at home with my husband.

من از تماشای فیلم در خانه با شوهرم لذت می برم.

So we usually make a big bowl of popcorn.

بنابراین ما معمولا یک کاسه بزرگ پاپ کورن درست می کنیم.

And so we just sit and watch,

و بنابراین ما فقط می نشینیم و تماشا می کنیم، از

enjoy watching the movie together.

تماشای فیلم با هم لذت می بریم.

And just last week I think

و همین هفته پیش فکر می‌کنم

we watched a movie, "Murder Mystery 2"

فیلمی به نام «معمای قتل ۲»

with Jennifer Aniston.

با جنیفر آنیستون تماشا کردیم.

- Oh, lovely, Jennifer Aniston.

- اوه، دوست داشتنی، جنیفر آنیستون.

- Yeah, it's a comedy movie.

- بله، این یک فیلم کمدی است.

We enjoyed it a lot, yeah.

خیلی لذت بردیم، آره

- That's very interesting

- خیلی جالبه

because a few weeks ago--

چون چند هفته پیش

- What about you?

--- تو چی؟

- Well, for me...

- خب، برای من...

Yeah, I love watching movies.

آره، من عاشق فیلم دیدن هستم. تصور می کنم

I watch probably a film every week, I imagine.

احتمالاً هر هفته یک فیلم می بینم .

I tend to watch movies with my daughter

من تمایل دارم با دخترم فیلم ببینم

because my wife's not really into movies.

زیرا همسرم واقعاً اهل فیلم نیست.

She prefers watching the series

او تماشای سریال را ترجیح می دهد

and she watches these old traditional Chinese series

و این سریال های قدیمی سنتی چینی را

on her phone.

در گوشی خود تماشا می کند.

But I often have a movie night with my daughter

اما من اغلب یک شب سینمایی با دخترم دارم

and we watch different films, and interestingly enough,

و فیلم‌های مختلفی می‌بینیم و جالب اینکه

we watched "Murder Mystery 2" a few weeks ago,

چند هفته پیش «معمای قتل ۲» را تماشا کردیم،

thought it was hilarious.

فکر می‌کردیم خنده‌دار است.

It's a very, very interesting film.

فیلم بسیار بسیار جالبی است.

Quite intricate, but it was fun.

بسیار پیچیده، اما سرگرم کننده بود.

It was nice.

خوب بود.

And probably like you, we tend to watch films at home

و احتمالاً مانند شما، ما تمایل داریم

rather than going to the cinema.

به جای رفتن به سینما، در خانه فیلم تماشا کنیم.

I think it's just more convenient and enjoyable,

فکر می‌کنم راحت‌تر و لذت‌بخش‌تر است،

just chilling out on the sofa and watching something

فقط روی مبل استراحت کنید و چیزی را تماشا کنید

and you can, you know,

و می‌توانید، می‌دانید،

have your popcorn or your chocolate or whatever you fancy.

پاپ کورن یا شکلات یا هر چیز دیگری که دوست دارید بخورید.

It's quite a nice thing to do.

این کار بسیار خوبی است.

- Yeah, sure.

- اره حتما.

- And I mean, generally speaking,

- و منظورم این است که به طور کلی

what kind of movies are popular in your country?

چه نوع فیلم هایی در کشور شما محبوب هستند؟

- Hmm, that's a tough question.

- هوم، این سوال سختی است. به

I think it depends on the person themselves.

نظر من بستگی به خود شخص دارد.

Like some people might like comedy movies

مانند برخی از مردم ممکن است فیلم های کمدی را دوست داشته باشند

while others might like crime

در حالی که دیگران ممکن است جنایی را دوست داشته باشند

and they feel that they are really into crime movies

و احساس می کنند که واقعاً به فیلم های جنایی علاقه دارند

and they like watching such kind of movies.

و دوست دارند چنین فیلم هایی را تماشا کنند.

So yeah, I think for now or nowadays

بنابراین بله، من فکر می کنم در حال حاضر یا این روزها

people prefer to watch comedy movies.

مردم ترجیح می دهند فیلم های کمدی ببینند.

They just wanna laugh and chill out, you know,

آنها فقط می خواهند بخندند و آرام باشند، می دانید،

because they're very stressed.

زیرا آنها بسیار استرس دارند.

For me personally, I prefer to watch comedy movies

برای من شخصاً ترجیح می دهم فیلم های کمدی

and romantic movies, you know.

و رمانتیک ببینم.

- It's interesting you mentioned "Murder Mystery 2."

- جالب است که به «معمای قتل ۲» اشاره کردید.

A lot of people think now that Hollywood

بسیاری از مردم اکنون فکر می کنند که هالیوود در حال

is taking over the world, kind of in the film industry,

تسخیر جهان است، به نوعی در صنعت فیلم،

and local film industries in countries

و صنایع فیلم محلی در کشورها در

are being destroyed.

حال نابودی است.

Do you agree with that?

آیا با آن موافق هستید؟

- Oh my God.

- اوه خدای من.

(laughs)

(می خندد)

- There's a curve ball for you.

- یک توپ منحنی برای شما وجود دارد.

What a great question.

چه سوال خوبی

- Well, I think it's an example

- خب فکر کنم نمونه

of part three IELTS questions.

سوالات آیلتس قسمت سوم باشه.

- It is, yeah, probably.

- بله، احتمالا.

- This is where the questions

- اینجاست که سوالات به

are getting progressively harder.

تدریج سخت تر می شوند.

- That's right, yes.

- درست است، بله. از طریق آن

Keep you on your toes through that.

شما را روی انگشتان خود نگه دارید .

(laughs)

(می خندد)

- Yeah.

- آره.

(laughs)

(می خندد)

Well, let ask you this question.

خب بگذارید این سوال را از شما بپرسم.

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

- That's a good strategy.

- این یک استراتژی خوب است.

By the way, students, don't do this in the exam, but yes,

در ضمن، دانش آموزان، این کار را در امتحان انجام ندهید، اما بله،

very good strategy.

استراتژی بسیار خوبی است.

What do I think?

من چه فکر می کنم؟

I think to a large extent it's true.

من فکر می کنم تا حد زیادی درست است.

I think the European films tend to be very pragmatic

من فکر می‌کنم فیلم‌های اروپایی بسیار عمل‌گرایانه

and down to earth and about everyday life.

و زمینی و درباره زندگی روزمره هستند.

And that's what makes 'em very intimate and very attractive,

و این چیزی است که آنها را برای مخاطبان اروپایی بسیار صمیمی و بسیار جذاب می کند

I think, to European audiences.

.

But I think the dominance of kind of the Marvel films

اما من فکر می‌کنم تسلط نوعی از فیلم‌های مارول

and the American blockbuster films

و فیلم‌های پرفروش آمریکایی تأثیر

has had a really big impact on local industries.

بسیار زیادی بر صنایع محلی داشته است.

And so they're struggling to produce these films

و بنابراین آنها برای تولید این فیلم ها مشکل دارند،

'cause they can't make enough money making local films.

زیرا نمی توانند پول کافی برای ساخت فیلم های محلی به دست آورند.

So I think it's a shame.

بنابراین فکر می کنم شرم آور است. با

That said, I was thinking about this, actually,

این اوصاف، در واقع به این موضوع فکر می‌کردم،

and I realized now on Netflix

و متوجه شدم که اکنون در نتفلیکس

you do get a lot of foreign language films.

شما فیلم‌های خارجی زیادی دریافت می‌کنید .

So it's easy to see Swedish films

بنابراین دیدن فیلم های سوئدی

and German films and Italian films.

و فیلم های آلمانی و فیلم های ایتالیایی آسان است.

And I've been watching those films 'cause I love films

و من آن فیلم‌ها را تماشا می‌کردم، زیرا عاشق فیلم‌هایی

in their native language.

به زبان مادری آنها هستم.

And so there is a resurgence of kind of local films

و به این ترتیب یک نوع فیلم‌های محلی

from local countries becoming,

از کشورهای محلی در حال تبدیل شدن هستند،

because they're almost trending

زیرا آنها تقریباً به دلیل زبان‌ها در حال محبوب شدن

or becoming popular maybe because of languages.

یا محبوب شدن هستند .

That's what I think.

این چیزی است که من فکر می کنم.

- Oh yeah, I totally agree with you.

- اوه بله، کاملا با شما موافقم.

(both laughing)

(هر دو می خندند)

- When we talk about weekends, Huda says,

- وقتی در مورد تعطیلات آخر هفته صحبت می کنیم، هدی می گوید:

"I tend to sleep in."

"من تمایل دارم داخل بخوابم."

So instead of saying, "I often sleep in,"

بنابراین به جای اینکه بگوید "من اغلب در می خوابم"،

she says, "I tend to sleep in," which is really nice.

می گوید: "من تمایل به خوابیدن دارم " که واقعاً خوب است. می

You can say I tend to, I typically do something.

توانید بگویید من تمایل دارم، معمولاً کاری انجام می دهم.

Notice her pronunciation is brilliant, right?

توجه داشته باشید که تلفظ او عالی است، درست است؟

She's using weak forms, like to.

او از فرم های ضعیف استفاده می کند، دوست دارد.

I tend to sleep in.

من تمایل به خوابیدن دارم.

She's connecting a lot.

او خیلی ارتباط برقرار می کند.

She says, I get up early, early.

او می گوید، من زود بیدار می شوم، زود.

Get up early.

زود بیدار شو

She says a cup of coffee, of coffee, cup of coffee.

او می گوید یک فنجان قهوه، از قهوه، یک فنجان قهوه.

Really nice.

واقعا قشنگه

Her use of different grammar is really good.

استفاده او از گرامرهای مختلف واقعاً خوب است.

When she talks in the past, she says,

وقتی در گذشته صحبت می‌کند، می‌گوید:

"I used to go out with my family.

«من با خانواده‌ام بیرون می‌رفتم،

Sometimes, we would go out and have lunch outside."

گاهی اوقات بیرون می‌رفتیم و ناهار می‌خوردیم. برای

Used to and would to describe past activities

توصیف فعالیت‌های گذشته

or past habits was really, really nice.

یا عادت‌های گذشته استفاده می‌شد و می‌خواستم واقعاً خیلی خوب بود.

We went on to talk about movies and she said,

ما در ادامه درباره فیلم ها صحبت کردیم و او گفت:

"You can pause and replay any part of the movie."

"شما می توانید هر قسمت از فیلم را مکث کنید و دوباره پخش کنید."

Now, this is not super complex vocabulary,

حالا، این واژگان فوق العاده پیچیده نیست،

but it's what I call topic-specific vocabulary.

اما چیزی است که من آن را واژگان موضوعی خاص می نامم.

And it shows the examiner,

و به ممتحن نشان می دهد که

you can talk confidently on this topic.

می توانید با اطمینان در مورد این موضوع صحبت کنید.

Pause, replay any part of the movie.

مکث کنید، هر قسمت از فیلم را دوباره پخش کنید.

It's nice.

خوبه.

When I was describing one of the movies

وقتی داشتم یکی از فیلم‌هایی را که

we talked about "Murder Mystery 2,"

درباره «معمای قتل ۲» صحبت می‌کردیم تعریف می‌کردم،

I said it was hilarious.

گفتم خنده‌دار است.

It was intricate, it was nice.

پیچیده بود، زیبا بود.

Hilarious just means very, very funny.

خنده دار فقط به معنای خیلی خیلی خنده دار است.

Intricate means complicated.

پیچیده به معنای پیچیده است.

Like an intricate plot, a complicated plot.

مانند یک طرح پیچیده، یک طرح پیچیده.

So notice I'm mixing complex vocabulary

بنابراین توجه کنید که من واژگان پیچیده را

with simple vocabulary, right?

با واژگان ساده مخلوط می کنم، درست است؟

It was hilarious, it was intricate, it was nice.

خنده دار بود، پیچیده بود، زیبا بود.

You don't always have to be super complicated.

همیشه لازم نیست خیلی پیچیده باشید.

Get a nice balance, okay.

تعادل خوبی داشته باشید، باشه.

And a lovely phrase that Huda said was,

و یک جمله دوست داشتنی که هدی گفت این بود:

"Some people might like comedies,

"برخی افراد ممکن است کمدی را دوست داشته باشند،

while others might be into crime movies."

در حالی که برخی دیگر ممکن است به فیلم های جنایی علاقه مند شوند."

Some people da da da while others da da da.

برخی از مردم دا دا در حالی که برخی دیگر دا دا دا.

So she's not only developing her answer

بنابراین او نه تنها پاسخ خود را

by focusing on different groups of people,

با تمرکز بر گروه‌های مختلف مردم توسعه می‌دهد، بلکه از

she's using this really nice template structure, right,

این ساختار قالب واقعاً زیبا

to do so.

برای انجام این کار استفاده می‌کند. در

Finally, at the end I throw her a curve ball,

نهایت، در پایان یک توپ منحنی به او پرتاب می کنم

or I give her a curve ball.

یا یک توپ منحنی به او می دهم.

A curve ball I think comes from baseball.

یک توپ منحنی من فکر می کنم از بیسبال می آید.

I'm not 100% sure 'cause I'm not American,

من 100% مطمئن نیستم چون آمریکایی نیستم،

but maybe Americans watching, if there are any, let me know.

اما شاید آمریکایی‌هایی که تماشا می‌کنند، اگر هست، به من اطلاع دهید.

A curve ball is when I think from baseball,

توپ منحنی زمانی است که من از بیسبال فکر می کنم،

when you throw the ball and it spins.

زمانی که توپ را پرتاب می کنید و آن می چرخد.

So it gives an unexpected turn.

بنابراین یک چرخش غیر منتظره می دهد.

So when something is unexpected, it can be a curve ball.

بنابراین وقتی چیزی غیرمنتظره است، می تواند یک توپ منحنی باشد.

Often a question is a curve ball, right?

اغلب یک سوال یک توپ منحنی است، درست است؟

An unexpected question.

یک سوال غیرمنتظره

So I ask her an unexpected question about the film industry

بنابراین من از او یک سوال غیرمنتظره در مورد صنعت فیلم می‌پرسم

and that was a curve ball for her, right?

و این برای او توپ منحنی بود، درست است؟

It's like, what?

مثل اینکه چیه؟

Not, I wasn't expecting that.

نه، من انتظار چنین چیزی را نداشتم.

Excellent.

عالی

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم. بیایید

Let's talk about preparing for IELTS then.

در مورد آمادگی برای آیلتس صحبت کنیم.

I mean, beginning with you,

منظورم این است که در ابتدا از شما،

what were the challenges that you faced

چالش هایی که

when preparing for IELTS?

در هنگام آماده شدن برای آیلتس با آن مواجه بودید چه بود؟

- Well, I had so many challenges, to be honest.

- خب، راستش من چالش های زیادی داشتم.

One of them is that I used to be a stay-at-home mom,

یکی از آنها این است که من یک مادر خانه نشین بودم

and I'm a mother of two, so--

و مادر دو فرزند هستم، بنابراین -

- How old are your children?

- فرزندان شما چند سال دارند؟

- The older son is 10 years old and my younger son is four.

- پسر بزرگتر 10 ساله و پسر کوچکترم چهار سال دارد.

So I had to find some time to prepare

بنابراین باید کمی زمان برای آماده شدن پیدا می کردم

and it just was really hard to find some time to prepare.

و پیدا کردن زمان برای آماده شدن واقعاً سخت بود.

So what I used to do was I used to put them to sleep

بنابراین کاری که من انجام می دادم این بود که آنها را می خواباندم

and then sit and prepare for IELTS.

و سپس می نشستم و برای آیلتس آماده می شدم.

And sometimes I used to prepare for IELTS at midnight,

و گاهی اوقات نصف شب برای آیلتس آماده می‌شدم،

sometimes after, then after that midnight, so...

گاهی بعد، بعد از آن نیمه‌شب، بنابراین...

- So there's the family context, which is really difficult

- پس زمینه خانوادگی وجود دارد، که

to balance family and study, I know.

تعادل بین خانواده و مطالعه واقعاً دشوار است، می‌دانم.

And when it comes to studying,

و در مورد مطالعه،

how did you organize yourself in your study?

چگونه خود را در مطالعه خود سازماندهی کردید؟

How did you practice?

چطور تمرین کردی؟

- Well...

- خب...

Yeah, I used to practice listening

آره، من

and reading during the day

در طول روز تمرین لیسنینگ و خواندن می کردم

because I think it was easier to practice listening

چون فکر می کنم تمرین شنیدن

and reading than speaking and writing.

و خواندن راحت تر از صحبت کردن و نوشتن بود.

So I used to get them finished first thing in the morning.

بنابراین من عادت داشتم آنها را اول صبح تمام کنند.

And then in the evenings I used to practice some speaking

و بعد از آن شب ها با شریک صحبت کردنم کمی صحبت کردن را تمرین می کردم

with my speaking partner.

.

And she was also a stay-at-home mom

و او همچنین یک مادر خانه نشین بود

and she has also two kids.

و دو فرزند نیز دارد.

So we both used to put our kids to bed and start talking.

بنابراین هر دوی ما بچه هایمان را می خوابانیم و شروع به صحبت می کنیم.

And we actually have become friends, yeah.

و ما در واقع با هم دوست شده ایم، بله.

We have known with other now for more than two years

ما بیش از دو سال است که با دیگران می‌شناسیم

and we still talk on a very regular basis now.

و الان هم به طور منظم صحبت می‌کنیم.

- Let's talk about tips and strategies then

- بیایید در مورد نکات و استراتژی هایی صحبت کنیم

to help students with IELTS.

تا به دانش آموزان با آیلتس کمک کنیم. می‌توانیم

We can look at the whole of IELTS

به کل آیلتس نگاه کنیم

or maybe focus on speaking first.

یا شاید ابتدا روی صحبت کردن تمرکز کنیم.

What tips would you give to students who are preparing now?

چه راهنمایی هایی به دانش آموزانی که اکنون در حال آماده شدن هستند می دهید؟

- Well, I will go through the whole parts,

- خب من کل قسمت ها رو میرم،

all the three parts in IELTS.

هر سه قسمت رو تو آیلتس.

You know, in part one it's the first impression

می دانید، در بخش اول این اولین برداشتی است

that the examiner has about you.

که ممتحن درباره شما دارد.

So I think first impressions count.

بنابراین من فکر می کنم اولین برداشت مهم است.

So try to impress the examiner by your language

بنابراین سعی کنید در ابتدا با زبان خود امتحان کننده را تحت تاثیر قرار دهید

at the beginning, but keep it short and simple,

، اما همانطور که همیشه می گویید آن را کوتاه و ساده نگه دارید

as you always say.

.

Like, don't speak too much.

مثلا زیاد حرف نزن

(laughs)

(می خندد)

Just two or three sentences for each question

فقط دو یا سه جمله برای هر سوال

I think is more than enough.

به نظرم کافی است.

And I remember during my speaking test,

و به یاد دارم در طول آزمون اسپیکینگ،

the examiner asked me, "Why"

ممتحن از من پرسید: "چرا"

So when the examiner asked you, "Why?"

پس وقتی ممتحن از شما پرسید "چرا؟"

this means that your answer is or was relatively short

این بدان معناست که پاسخ شما نسبتاً کوتاه است یا نسبتاً کوتاه بوده است

or you didn't state the reason,

یا دلیل آن را بیان نکرده اید،

so try to state the reason and give examples

بنابراین سعی کنید دلیل را بیان کنید و

whenever it's possible in part one.

هر زمان که ممکن است در قسمت اول مثال بزنید.

So yeah, that's my first tip for part one.

بنابراین بله، این اولین نکته من برای قسمت اول است.

- Very, very nice.

- خیلی خیلی خوب.

I like that very much.

من آن را خیلی دوست دارم.

I like the why.

من چرا را دوست دارم

That's a really good point that they're pushing

این نکته بسیار خوبی است که

for extra information if they ask you why.

اگر از شما دلیل آن را بپرسند به دنبال اطلاعات اضافی هستند.

So yeah.

پس آره.

Students, don't get nervous

دانشجویان،

if the examiner starts asking why.

اگر ممتحن شروع به پرسیدن دلیل کرد، عصبی نشوید.

It's just, it's very natural.

فقط، خیلی طبیعی است.

It's fine.

خوبه.

Great.

عالی.

What about part two then?

پس قسمت دوم چطور؟

That's a big challenge, I know, for many students.

من می دانم که این یک چالش بزرگ برای بسیاری از دانش آموزان است.

- Yeah, you know, it was even a challenge for me

- بله، می دانید،

when I first started to practice IELTS speaking

زمانی که برای اولین بار شروع به تمرین صحبت کردن آیلتس کردم، حتی برای من یک چالش بود،

because I found it really hard to speak

زیرا برای من واقعاً سخت بود که

for two minutes nonstop.

دو دقیقه بدون وقفه صحبت کنم.

And you've got only one minute to prepare,

و شما فقط یک دقیقه برای آماده سازی فرصت دارید

which is the very short time.

که زمان بسیار کوتاهی است.

So you have to be quick,

بنابراین باید سریع باشید،

you have to think on your feet, and you have to come up

باید روی پای خود فکر کنید و باید

with a really good story.

یک داستان واقعاً خوب ارائه دهید.

So I believe that is storytelling technique

بنابراین من معتقدم که تکنیک داستان گویی

is a very good technique and I personally use it

تکنیک بسیار خوبی است و من شخصاً از آن استفاده می کنم

because it allows you to use

زیرا به شما امکان می دهد

almost all the tenses in English.

تقریباً از تمام زمان ها در انگلیسی استفاده کنید.

You can start with the past and move to the present and talk

می توانید از گذشته شروع کنید و به زمان حال بروید و در

about the future.

مورد آینده صحبت کنید.

So yeah, storytelling technique I believe

بنابراین بله، تکنیک داستان سرایی به اعتقاد من

is really good in part two.

در قسمت دوم واقعاً خوب است.

And you know, in part two I believe

و می دانید، در قسمت دوم، من معتقدم

that it's the real showoff if I can say so.

که اگر بتوانم این را بگویم، خودنمایی واقعی است.

So you've got full two minutes to speak and the examiner

بنابراین شما دو دقیقه کامل برای صحبت دارید و ممتحن

won't stop you until the time is up.

تا زمان تمام نشده مانع شما نمی شود.

So it's your opportunity to show off the language you have.

بنابراین این فرصت شماست تا زبانی را که دارید به رخ بکشید.

Yeah.

آره

- Absolutely, great.

- کاملاً، عالی است.

Do you remember what you talked about?

یادت هست در مورد چی صحبت کردی؟

- Yeah, sure, I do.

- آره، حتما.

The question I got asked was,

سوالی که از من پرسیده شد این بود:

"Describe an area in your house that you feel relaxed."

"منطقه ای در خانه خود را توصیف کنید که احساس آرامش می کنید."

And I remember I talked about my balcony.

و یادم می آید در مورد بالکنم صحبت کردم.

Yeah.

آره

- Okay, right.

- باشه درسته

- I can remember it quite vividly, yeah.

- من می توانم آن را کاملاً واضح به خاطر بسپارم، بله. می

You know, I think part two is always describing a person,

دانید، من فکر می کنم قسمت دوم همیشه توصیف یک شخص،

an object, or a thing,

یک شی، یا یک چیز،

a place, an activity, or an event.

یک مکان، یک فعالیت یا یک رویداد است.

So try to be prepared to talk about all of these.

بنابراین سعی کنید برای صحبت در مورد همه اینها آماده باشید.

- Absolutely.

- کاملا.

Those are great categories.

این دسته بندی های عالی هستند.

Lovely.

دوست داشتني.

And then moving on to part three,

و سپس به قسمت سوم بروید،

what about your tips for part three?

در مورد نکات شما برای قسمت سوم چطور؟

- Well, part three I think is your last chance

- خب، قسمت سوم فکر می کنم آخرین فرصت شما

to show off the language you have.

برای نشان دادن زبانی است که دارید.

So try to do your best to show off the language you have

بنابراین سعی کنید تمام تلاش خود را بکنید تا زبانی را که دارید به رخ بکشید

and to extend your ideas, your answers.

و ایده ها و پاسخ های خود را گسترش دهید.

You know, I think part three is more general

میدونی به نظر من قسمت سه کلی تره

and you have to keep it more abstract

و باید انتزاعی ترش کنی

and it's not similar, or I think part one isn't similar

و شباهت نداشته باشی یا فکر کنم قسمت اول شبیه

to part three.

قسمت سه نیست.

Part one is all about yourself.

بخش اول همه چیز درباره خودتان است.

It's all about you.

همه چیز در مورد شماست.

You've got some personal questions

شما چند سوال شخصی

about your likes and dislikes,

در مورد علاقه و ناپسندی دارید،

but in part three you have to think in a more abstract way,

اما در قسمت سوم باید به شیوه ای انتزاعی تر فکر کنید،

as I mentioned.

همانطور که اشاره کردم.

And you have to think about other people.

و باید به فکر دیگران باشید.

It's not about you anymore.

دیگر به تو مربوط نیست.

It's about other people and your society or your culture,

این در مورد افراد دیگر و جامعه شما یا فرهنگ شما،

your country or other countries.

کشور شما یا کشورهای دیگر است.

So in part three,

بنابراین در قسمت سوم،

I think the opinion-reason example is a very good method

من فکر می‌کنم که مثال نظر و دلیل روش بسیار خوبی

to follow, and try to connect your sentences

برای دنبال کردن است و سعی کنید جملات خود را

with some connectors.

با چند رابط متصل کنید. از

Use sign-posting and try to give examples

علامت گذاری استفاده کنید و سعی کنید

whenever it's possible.

هر زمان که ممکن است مثال بزنید.

- Yeah, nice.

- آره خوبه

So you're developing your answers.

بنابراین شما در حال توسعه پاسخ های خود هستید.

Yeah.

آره

Opinion-reason example, opinion, examples, reasons.

نظر-دلیل مثال، نظر، مثال ها، دلایل.

Yeah, those are all good things to include there.

بله، همه اینها چیزهای خوبی هستند که باید در آنجا گنجانده شوند.

Very, very nice.

خیلی خیلی خوب.

Part three is quite challenging.

بخش سوم بسیار چالش برانگیز است. می‌دانم که

I know a lot of students say to me that they feel

بسیاری از دانش‌آموزان به من می‌گویند که احساس می‌کنند

they get interrupted a lot by the examiner,

توسط ممتحن زیاد قطع می‌شوند،

that the questions are so like rapid-fire.

که سؤال‌ها بسیار شبیه آتش سریع هستند.

Did you have that feeling?

این حس رو داشتی؟

- Oh yeah, absolutely.

- اوه بله، قطعا.

Yeah.

آره

I felt that when I first took IELTS last year

وقتی سال گذشته برای اولین بار آیلتس گرفتم

and I got band seven, I remember, yeah.

و باند هفت را گرفتم، احساس می کردم، به یاد دارم، بله.

I felt like the questions were like going

احساس می‌کردم سؤال‌ها مثل این هستند که سؤالات را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارم،

one question after another,

one question after another, and I didn't have time to think

و فرصتی برای فکر کردن

about them and I got some really hard, tough questions

به آنها نداشتم و سؤالات واقعاً سخت و سختی برایم پیش آمد

that I felt like, "Oh my goodness,

که احساس می‌کردم: «وای خدای من،

what question is that?"

چه سؤالی این است؟"

So yeah, yeah.

پس آره، آره

You know, part three takes almost four or five minutes.

می دانید، قسمت سوم تقریباً چهار یا پنج دقیقه طول می کشد.

And I remember once an ex-examiner told me

و به یاد دارم که یک بار یک بازرس سابق به من

a really good advice about part three.

توصیه بسیار خوبی در مورد قسمت سوم کرد.

He said, "Try to think about part three questions

او گفت: "سعی کنید وقتی می خواهید انشا بنویسید، در مورد سوالات قسمت سوم

the same way you think when you wanna write an essay."

همان طور فکر کنید ."

So when you wanna write an essay, you have to explain,

بنابراین وقتی می‌خواهید یک مقاله بنویسید، باید

extend your idea.

ایده خود را توضیح دهید، بسط دهید.

You have sometimes to compare or contrast.

گاهی اوقات باید مقایسه یا مقایسه کنید.

So yeah, try to think

بنابراین بله، سعی کنید

in part three questions like the same way

در قسمت سه سؤال مانند همان روشی که

you think when you write on it, yeah.

هنگام نوشتن روی آن فکر می کنید فکر کنید، بله.

- Yeah, that's nice.

- آره خوبه

That's very, very good advice, actually,

این توصیه بسیار بسیار خوبی است، در واقع،

to help you almost, you don't have time to plan,

برای کمک به شما تقریباً، زمانی برای برنامه ریزی ندارید،

but almost think about the structure and developing

اما تقریباً در حین صحبت کردن، به ساختار و توسعه

a little bit as you speak.

کمی فکر کنید.

Yeah, very, very good.

آره خیلی خیلی خوبه

I mean, there are kind of a lot of myths

منظورم این است که افسانه های زیادی

around IELTS, and it's not that interrupting is a myth.

در مورد آیلتس وجود دارد، و این که قطع کردن یک افسانه نیست.

It happens, but it's not necessarily a bad thing.

این اتفاق می افتد، اما لزوماً چیز بدی نیست.

So if the examiner's going fast, question after question,

بنابراین اگر ممتحن سریع، سوال پشت سوال پیش می رود،

it's not a bad thing.

چیز بدی نیست.

I think sometimes it's a good thing because it shows

من فکر می کنم گاهی اوقات این چیز خوبی است زیرا نشان می دهد

that they're pushing you and pushing you.

که آنها شما را هل می دهند و شما را هل می دهند.

So I think that that's fine.

بنابراین من فکر می کنم که خوب است.

In a moment, Huda and myself will be talking more

تا لحظه ای دیگر، هدی و من بیشتر

about myths in IELTS.

در مورد اسطوره ها در آیلتس صحبت خواهیم کرد.

So common confusions that many students have about IELTS.

سردرگمی های رایجی که بسیاری از دانش آموزان در مورد آیلتس دارند.

First, I wanted to take a moment to give you an update

ابتدا، می‌خواستم لحظه‌ای وقت بگذارم تا

about my flagship online course, Gold Course.

در مورد دوره آنلاین پرچم‌دار خود، دوره طلایی، به‌روزرسانی به شما بدهم.

If you want to develop your speaking skills so you can face

اگر می‌خواهید مهارت‌های اسپیکینگ خود را توسعه دهید تا بتوانید

the examiner with confidence

با اعتماد به نفس با ممتحن روبه‌رو شوید

and ace the IELTS speaking test,

و در آزمون اسپیکینگ آیلتس تسلط کامل داشته باشید،

this might be for you.

این ممکن است برای شما مناسب باشد.

The course is getting better and better.

دوره بهتر و بهتر می شود.

So now not only do you have the videos

بنابراین اکنون نه تنها ویدیوهای

of over 100 model answers,

بیش از 100 پاسخ مدل،

strategy masterclasses, and also practice videos,

مسترکلاس های استراتژی، و همچنین ویدیوهای تمرینی را دارید،

but also straight after the two live lessons I do each month

بلکه بلافاصله پس از دو درس زنده که هر ماه

in the Facebook group,

در گروه فیس بوک انجام می دهم،

I now run a Zoom call for all the students together.

اکنون یک تماس زوم برای همه دانش آموزان اجرا می کنم. با یکدیگر.

You jump on the call and we talk

شما روی تماس می پرید و ما

about the live lesson topic.

در مورد موضوع درس زنده صحبت می کنیم.

Students get a chance to speak to each other on that topic,

دانش آموزان این فرصت را دارند که در مورد آن موضوع با یکدیگر صحبت کنند،

practicing their English,

زبان انگلیسی خود را تمرین کنند، با

meeting students from other areas in the world,

دانش آموزانی از مناطق دیگر جهان ملاقات کنند

and at the end a bit of feedback from me.

و در پایان کمی بازخورد از من داشته باشند.

That's exciting, but it gets better,

این هیجان‌انگیز است، اما بهتر می‌شود،

'cause now every week, Friday, Saturday,

زیرا اکنون هر هفته، جمعه، شنبه،

Sunday, and Monday we have Breakout Room sessions,

یکشنبه و دوشنبه، جلسات Breakout Room داریم

and these last for an hour.

و این جلسات یک ساعت طول می‌کشد.

And this is just you and two other students in a small room,

و این فقط شما و دو دانش آموز دیگر در یک اتاق کوچک،

in a small room,

در یک اتاق کوچک،

in a virtual room where you can get to practice

در یک اتاق مجازی هستید که می توانید

IELTS questions and answers together

سوالات و پاسخ های آیلتس را با هم تمرین کنید

and you get to switch and meet different students.

و می توانید جابجا شوید و با دانش آموزان مختلف ملاقات کنید.

It's very exciting.

خیلی هیجان انگیز است.

Students have said a lot of different things about it.

دانش آموزان در مورد آن چیزهای مختلفی گفته اند.

Very excited about their practice.

از تمرین آنها بسیار هیجان زده است.

They've told me, "It's a great opportunity to practice."

آنها به من گفته اند، "این یک فرصت عالی برای تمرین است."

"It's the best way to boost confidence

"این بهترین راه برای افزایش اعتماد به نفس است

as the medium is English."

زیرا رسانه انگلیسی است."

"It was a great experience.

"این یک تجربه عالی بود.

We were able to talk about the topic

ما توانستیم در مورد این موضوع صحبت کنیم

and I was able to know other people."

و من توانستم افراد دیگر را بشناسم."

It's really a big complement to the course

این واقعا مکمل بزرگی برای این دوره است که به

in helping you practice and build confidence.

شما کمک می کند تمرین کنید و اعتماد به نفس ایجاد کنید.

It gets even better.

حتی بهتر هم می شود.

There are also now mini-stories in the course,

در حال حاضر داستان های کوچکی نیز در این دوره وجود دارد

which are a fun and relaxing way to review the vocabulary

که راهی سرگرم کننده و آرامش بخش برای مرور واژگان

from the course.

دوره است.

So listen.

پس گوش کن

If you're thinking about doing the online course to develop

اگر در فکر انجام دوره آنلاین برای توسعه

your speaking skills for the IELTS speaking test,

مهارت های گفتاری خود برای آزمون اسپیکینگ آیلتس هستید،

go and check it out.

بروید و آن را بررسی کنید.

You might be interested.

ممکن است علاقه مند باشید.

Just go to www.keithspeakingacademy.com,

فقط کافی است به www.keithspeakingacademy.com بروید،

follow the link to the courses, and you'll see it there.

پیوند دوره ها را دنبال کنید و آن را در آنجا خواهید دید.

The Gold Course.

دوره طلایی

Right now, let's get back to Huda and those myths.

همین الان به هدی و آن افسانه ها برگردیم.

- You have been in this field for more than 20 years.

- شما بیش از 20 سال است که در این عرصه حضور دارید.

Am I right?

درست میگم؟

- Yeah, I've been, yes, yeah.

- بله، من بودم، بله، بله.

- Yeah.

- آره

So I think you've got a lot of questions about myths

بنابراین من فکر می کنم شما سوالات زیادی در مورد افسانه ها دارید

that should we do this, or shouldn't we do this?

که باید این کار را انجام دهیم یا نباید این کار را انجام دهیم؟

What should we do?

چه کار باید بکنیم؟

So what do you think that the most common myth

بنابراین، فکر می کنید رایج ترین افسانه ای

that students believe in when it comes to IELTS speaking?

که دانش آموزان در مورد صحبت کردن آیلتس به آن باور دارند چیست؟

- I think one of the biggest myths

- من فکر می کنم یکی از بزرگترین افسانه ها

and confusions is that they should try to speak

و سردرگمی ها این است که آنها باید سعی کنند همیشه

with the most complex grammar

با پیچیده ترین دستور زبان

and the most complex vocabulary all the time.

و پیچیده ترین واژگان صحبت کنند.

And I understand where that myth comes from,

و من می‌دانم که این افسانه از کجا می‌آید،

and I think it's a mistake because I know even I,

و فکر می‌کنم این یک اشتباه است، زیرا می‌دانم حتی من،

you know, and we've talked about showing off,

شما می‌دانید، و ما در مورد خودنمایی صحبت کرده‌ایم،

it's time to show off and you do need

زمان خودنمایی فرا رسیده است و شما باید

to show off your language.

زبان خود را به رخ بکشید.

But I think the confusion is that when you try

اما فکر می‌کنم سردرگمی این است که وقتی سعی می‌کنید

and use over-complex vocabulary and grammar,

واژگان و دستور زبان بیش از حد پیچیده را به کار می‌برید،

first of all, you're gonna make mistakes

اول از همه،

if you don't know it really, really well.

اگر واقعاً و واقعاً آن را خوب ندانید، مرتکب اشتباه خواهید شد.

And secondly, it doesn't sound natural

و ثانیا، طبیعی به نظر نمی رسد،

'cause if you listen to you and me chatting,

زیرا اگر به صحبت های من و شما گوش دهید،

we're not using over-complex vocabulary all the time, right?

ما همیشه از واژگان پیچیده استفاده نمی کنیم ، درست است؟

Every now and again

هرازگاهی

there'll be a strange idiom or an unusual vocabulary,

یک اصطلاح عجیب یا یک واژگان غیرمعمول وجود خواهد داشت،

but most of the time it's quite simple English, you know.

اما بیشتر اوقات این زبان انگلیسی کاملا ساده است.

Most English conversations use 2,000 words,

اکثر مکالمات انگلیسی از 2000 کلمه استفاده می کنند، نقطه

full stop, right?

پایان، درست است؟

Now, of course you need to show that you have

اکنون، البته باید نشان دهید که واژگان پیچیده ای را دارید

and are able to use some complex vocabulary.

و می توانید استفاده کنید .

I mean, for you to get an eight, 8.5,

منظورم این است که برای اینکه شما یک هشت، 8.5 بگیرید،

you must be showing that, but not all the time.

باید این را نشان دهید، اما نه همیشه.

And I think students feel

و من فکر می کنم دانش آموزان احساس می کنند

they've got to be like Superman, right?

باید مانند سوپرمن باشند، درست است؟

Super IELTS man or super IELTS woman

مرد سوپر آیلتس یا زن فوق العاده آیلتس همیشه از

using this extremely complex vocabulary all the time.

این واژگان بسیار پیچیده استفاده می کند .

It's not true.

این درست نیست.

Chill out, right?

استراحت کن، درسته؟

Learn it for sure, and develop your English

آن را حتما یاد بگیرید و زبان انگلیسی خود را

to such a high level that you can use it,

به حدی ارتقا دهید که بتوانید از آن استفاده کنید،

but you don't have to use it, right?

اما مجبور نیستید از آن استفاده کنید، درست است؟

- Yeah, sure.

- اره حتما.

I couldn't agree more.

من نمی توانستم بیشتر موافق باشم.

Yeah.

آره

So yeah, idioms.

بنابراین بله، اصطلاحات.

I got questions about idioms and using idioms,

من در مورد اصطلاحات و استفاده از اصطلاحات سؤالاتی داشتم،

so it's okay to use one or two idioms,

بنابراین استفاده از یک یا دو اصطلاح اشکالی ندارد،

but don't choose idioms in each and every sentence,

اما در هر جمله اصطلاحات را انتخاب نکنید،

because that won't sound natural, as you said, yeah.

زیرا همانطور که شما گفتید طبیعی به نظر نمی رسد، بله.

- I agree.

- موافقم.

I agree with that.

من با آن موافقم.

Idioms is another confusion for students.

اصطلاحات یکی دیگر از سردرگمی های دانش آموزان است.

I think idioms are great and they're very useful

من فکر می‌کنم اصطلاحات عالی هستند و بسیار مفید هستند

and it's gonna help your communication in English,

و به برقراری ارتباط شما در زبان انگلیسی کمک می‌کنند،

but use them sparingly, you know.

اما می‌دانید که از آنها کم استفاده کنید.

I think not every sentence for sure,

من فکر می‌کنم نه همه جمله‌ها مطمئناً،

not even every answer necessarily, but, you know,

نه حتی همه پاسخ‌ها، اما، می‌دانید،

to show some, that you've got some

برای نشان دادن برخی از آنها، برخی از آنها را دارید

and you can use them well.

و می‌توانید به خوبی از آنها استفاده کنید.

'Cause I think idioms as well are difficult

چون فکر می‌کنم اصطلاحات نیز دشوار هستند

because they're easy, they're easy,

زیرا آسان هستند، آسان هستند،

they're relatively easy to understand,

درک آنها نسبتاً آسان است،

but to use correctly is not easy because of the nature.

اما استفاده صحیح به دلیل ماهیت آسان نیست.

They're idiomatic, that it's abstract, right?

آنها اصطلاحی هستند، که انتزاعی است، درست است؟

So I think again,

بنابراین دوباره فکر می‌کنم،

students often learn them from a book and think, "Right,

دانش‌آموزان اغلب آنها را از یک کتاب یاد می‌گیرند و فکر می‌کنند، "درست است،

I can use that in my test,"

من می‌توانم از آن در آزمون خود استفاده کنم"،

but they've never used it ever before,

اما هرگز قبلاً از آن استفاده نکرده‌اند،

and if you make a mistake with an idiom, oh,

و اگر شما با یک اصطلاح اشتباه کنید، اوه،

it's better to try and get the idiom right

اینطور است. بهتر است سعی کنید اصطلاح را درست بنویسید

rather than make a mistake, or maybe don't use it.

تا اینکه اشتباه کنید، یا شاید از آن استفاده نکنید.

- Yeah, sure.

- اره حتما.

I have also a map that most students believe,

من همچنین نقشه‌ای دارم که اکثر دانش‌آموزان آن را باور دارند،

which is the bullet points.

که همان نقاط گلوله است.

Like should I talk about all the bullet points in part two,

مثلاً باید در مورد تمام امتیازات قسمت دوم صحبت کنم،

or is it gonna lower my score

یا

if I didn't include all the bullet points?

اگر تمام نقاط گلوله را لحاظ نکنم، امتیازم را کاهش می‌دهد؟

So what do you think?

خب چی فکر می کنی؟

I just wanna hear from you.

من فقط می خواهم از شما بشنوم

- You don't have to talk about all the bullet points.

- لازم نیست در مورد تمام نقاط گلوله صحبت کنید.

They are there as a guide and a very useful guide

آنها به عنوان یک راهنما و یک راهنمای بسیار مفید وجود دارند،

'cause if you look at them,

زیرا اگر به آنها نگاه کنید، به

they do help you develop your answer very, very well.

شما کمک می کنند تا پاسخ خود را بسیار بسیار خوب توسعه دهید.

But you are not penalized if you miss out a bullet point.

اما اگر یک نقطه گلوله را از دست بدهید جریمه نمی شوید.

You don't have to talk about all of them.

لازم نیست در مورد همه آنها صحبت کنید.

Not at all.

اصلا.

The idea is they're there as like a platform,

ایده این است که آنها مانند یک سکو آنجا هستند، می

you know, like when somebody dives into the water,

دانید، مانند زمانی که کسی در آب شیرجه می زند، از

they use the platform to jump into the conversation.

سکو برای پریدن به داخل مکالمه استفاده می کند.

They're there as a guide, and you know, that's it.

آنها به عنوان یک راهنما آنجا هستند، و می دانید، همین است.

Yeah, that's the quick answer.

بله، این پاسخ سریع است.

- Yeah, I think, yes, as you mentioned, bullet points

- بله، من فکر می کنم، بله، همانطور که شما اشاره کردید، نقاط گلوله

are just a guide.

فقط یک راهنما هستند.

And if you feel like you are gonna get closed

و اگر احساس می کنید که

during your speech, just follow them.

در طول سخنرانی خود بسته می شوید، فقط آنها را دنبال کنید.

Yeah.

آره

What about the examiner?

ممتحن چطور؟

Yeah, some people believe that,

بله، برخی از مردم معتقدند،

especially here in my country,

به خصوص اینجا در کشور من،

they believe that if the examiner wasn't a native speaker

آنها معتقدند که اگر ممتحن زبان مادری نبود،

that would lower your score.

نمره شما را پایین می آورد.

So what do you think?

خب چی فکر می کنی؟

- What, what?

- چه چه؟

(laughs)

(می خندد)

No, that can't be true, right?

نه، این نمی تواند درست باشد، درست است؟

That can't be true.

این نمی تواند درست باشد.

I disagree entirely.

من کاملا مخالفم

The examiners are trained, and examiners must have...

ممتحن ها آموزش دیده اند و ممتحن ها باید داشته باشند...

At least in my day,

حداقل در زمان من

they must have a band nine to become an examiner.

باید یک گروه نود داشته باشند تا ممتحن شوند.

Because if an examiner, because sometimes students ask me,

زیرا اگر یک ممتحن، به دلیل اینکه گاهی دانش آموزان از من می پرسند، آیا

will examiners understand the idioms you're teaching?

ممتحنین اصطلاحاتی را که شما تدریس می کنید درک می کنند؟

I'm saying, but they must be a band nine

من می گویم، اما آنها باید یک گروه نه باشند،

because if you've got an examiner at a band seven,

زیرا اگر شما یک ممتحن در گروه هفت داشته باشید،

how can they evaluate somebody higher than them?

چگونه می توانند فردی بالاتر از آنها را ارزیابی کنند؟

They can't.

آنها نمی توانند.

So examiners must be at the top level, right?

پس ممتحنین باید در سطح بالایی باشند، درست است؟

And they aren't trained quite rigorously

و آن‌ها به‌طور دقیق

and very effectively to give objective scores

و بسیار مؤثر برای دادن امتیازهای عینی

based on the band descriptors.

بر اساس توصیف‌گرهای باند آموزش ندیده‌اند.

So no, all examiners are...

پس نه، همه ممتحنان...

Okay, all examiners are equal

بسیار خوب، همه ممتحنین

in their evaluation and their objectivity.

در ارزیابی و عینیتشان برابرند.

Of course, we are all humans

البته، همه ما انسان هستیم

and there will be some variation as humans

و به عنوان انسان

in how we react and how we speak.

در نحوه واکنش و نحوه صحبت کردن ما تغییراتی وجود خواهد داشت.

So some examiners will smile,

بنابراین برخی از ممتحنان لبخند می زنند،

other examiners will not smile

سایر ممتحنان لبخند نمی زنند

and will be quite brief and curt.

و کاملا مختصر و کوتاه خواهند بود.

So examiners are different as humans,

بنابراین، ممتحن‌ها مانند انسان‌ها متفاوت هستند،

but in their evaluation technique,

اما در تکنیک ارزیابی خود،

they're all trained the same way.

همه آنها به یک شکل آموزش دیده‌اند.

Brilliant.

درخشان

Well, I think as we are winding up,

خوب، من فکر می کنم در حالی که ما در حال اتمام هستیم، آیا

is there anything else around advice

چیز دیگری در مورد مشاوره وجود دارد که

maybe you would give students?

ممکن است به دانش آموزان بدهید؟

- You should practice.

- باید تمرین کنی

Practice makes perfect, as we say.

همانطور که می گوییم تمرین باعث کامل شدن می شود.

And don't book for the test if you're not fully prepared.

و اگر آمادگی کامل ندارید برای آزمون رزرو نکنید.

Just be fully prepared, and then you can,

فقط کاملا آماده باشید، و سپس می توانید، می

you can go and book for the test because a lot of students

توانید بروید و برای آزمون رزرو کنید، زیرا بسیاری از دانش آموزان به

tell me that, "Oh, I've got only two weeks to take IELTS

من می گویند: "اوه، من فقط دو هفته فرصت دارم تا آیلتس را امتحان کنم

and I am at band six level.

و در سطح گروه ششم هستم.

I wanna get band seven or eight,

می خواهم. گروه هفت یا هشت را دریافت کنید،

which sounds really impossible to do."

که انجام آن واقعا غیرممکن به نظر می رسد.

- Mission impossible.

- ماموریت غیرممکن.

- IELTS test isn't a walk in the park, you know.

- آزمون آیلتس پیاده روی در پارک نیست، می دانید. این

It's not an easy test, and it takes a lot of preparation,

آزمون آسانی نیست و

a lot of hard work in order to get high score in IELTS.

برای کسب نمره بالا در آیلتس نیاز به آمادگی زیاد، تلاش بسیار زیاد است.

Yeah.

آره

- That's great.

- عالیه.

Very, very good advice.

توصیه بسیار بسیار خوب

So don't book your test until you're ready.

بنابراین تا زمانی که آماده نشده اید، آزمون خود را رزرو نکنید.

Very, very good.

خیلی خیلی خوب.

Excellent.

عالی

Well, thank you so much.

خب خیلی ممنون

It's been really good talking to you.

صحبت کردن با شما واقعاً خوب بود.

I'm so pleased to have this opportunity.

من بسیار خوشحالم که این فرصت را دارم.

I'm so pleased that IELTS is taking off in Syria again

من بسیار خوشحالم که آیلتس دوباره در سوریه شروع به کار کرد

and that, you know, you're involved in that, and as you say,

و می دانید که شما درگیر آن هستید، و همانطور که می گویید،

giving back and doing your teaching and training there.

تدریس و آموزش خود را در آنجا انجام می دهید.

I wish you lots of luck with that.

من برای شما آرزوی موفقیت زیادی در آن دارم.

I'm sure you'll be a great trainer.

من مطمئن هستم که شما یک مربی عالی خواهید بود.

If students want to contact you directly,

اگر دانش‌آموزان بخواهند مستقیماً با شما تماس بگیرند،

how can they do that?

چگونه می‌توانند این کار را انجام دهند؟

- Well, they can get my number

- خوب، آنها می توانند شماره من را

from the IDP Office here in Damascus,

از دفتر آوارگان اینجا در دمشق دریافت کنند،

or they can find me on Facebook.

یا می توانند من را در فیس بوک پیدا کنند.

I've got Facebook group called IELTS With Huda,

من یک گروه فیس بوک به نام آیلتس با هدی دارم،

so they can just click join

بنابراین آنها فقط می توانند روی join کلیک کنند

and they can send me a private message

و

if they have any questions or any inquiries

اگر سؤال یا سؤالی

about IELTS preparation.

در مورد آمادگی آیلتس دارند می توانند یک پیام خصوصی برای من ارسال کنند.

- Fantastic.

- خارق العاده.

So for students from Syria,

بنابراین برای دانش آموزان سوریه

you can get in touch with Huda through the Facebook page.

می توانید از طریق صفحه فیس بوک با هدی در ارتباط باشید.

I'll put the link down in the description of the video

لینک را در توضیحات ویدیو می گذارم

so you can see that.

تا بتوانید آن را ببینید.

And also to IDP in Syria,

و همچنین به آوارگان داخلی سوریه،

so you can find out more if you want.

بنابراین در صورت تمایل می توانید اطلاعات بیشتری کسب کنید.

Lovely.

دوست داشتني.

- Thank you, Keith, and it was a real pleasure

- متشکرم کیت، و

talking to you and it's an honor

صحبت کردن با شما واقعاً لذت بخش بود و

for me that I'm talking to you right now.

برای من باعث افتخار است که در حال حاضر با شما صحبت می کنم.

Yeah, thank you so much.

آره خیلی ممنون

- Likewise.

- به همین ترتیب.

All the best.

بهترین ها.

Take care, and we'll be in touch.

مواظب باشید، ما با شما تماس خواهیم گرفت.

- Okay, bye-bye.

- باشه خداحافظ.

- All right, bye-bye.

- باشه، خداحافظ.

- Bye.

- خدا حافظ.

- So there we have it.

- پس ما داریم.

I hope that you enjoyed this video listening to the ideas,

امیدوارم از شنیدن ایده ها،

the strategies, and some of the language

استراتژی ها و برخی از زبانی

that Huda and myself are using.

که من و هدی استفاده می کنیم از این ویدیو لذت برده باشید. بسیار

It's great to see that IELTS

خوب است که می بینیم آیلتس

is up and running again in Syria.

دوباره در سوریه راه اندازی شده است.

I hope that this video is an inspiration

امیدوارم این ویدیو الهام‌بخشی

for students all over the world,

برای دانش‌آموزان در سراسر جهان باشد،

especially people who are balancing

به‌ویژه افرادی که

looking after their family with their studies.

مراقب خانواده خود با تحصیلات خود هستند.

You can do it.

شما می توانید آن را انجام دهید.

Look at Huda.

به هدی نگاه کن

You can get the score that you need and change your life,

شما می توانید امتیاز مورد نیاز خود را بدست آورید و زندگی خود را تغییر دهید،

make your dreams come true, and move forward.

رویاهای خود را محقق کنید و به جلو حرکت کنید.

Great.

عالی.

If you've enjoyed this, do remember to subscribe.

اگر از این کار لذت بردید، به یاد داشته باشید که مشترک شوید.

Turn on notifications to find out about upcoming videos.

برای اطلاع از ویدیوهای آینده، اعلان‌ها را روشن کنید.

I normally have a video every Saturday recorded on YouTube,

من معمولاً هر شنبه ویدیویی در یوتیوب ضبط می‌کنم که به

giving you more tips and ideas for IELTS

شما نکات و ایده‌های بیشتری برای آیلتس

and for developing your speaking skills

و تقویت مهارت‌های گفتاری شما می‌دهد

to become that confident speaker of English.

تا به آن سخنران مطمئن انگلیسی تبدیل شوید .

Listen, take care, my friend.

گوش کن، مواظب باش دوست من. به

Keep studying, keep practicing,

مطالعه ادامه دهید، به تمرین ادامه دهید

and I'll see you in the next video.

تا در ویدیوی بعدی شما را ببینم.

All the best now.

همه بهترین ها در حال حاضر.

Bye-bye.

خداحافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)