30 Phrases to Talk about your Family

- They have four family members in my family.

- آنها در خانواده من چهار نفر از خانواده دارند.

Nope.

جواب منفی.

I have four family members.

من چهار عضو خانواده دارم.

Hmm.

هوم

There are four of us in my family.

ما چهار نفر در خانواده من هستیم.

Yes.

آره.

Don't sound like a book.

مثل کتاب صدا نکن

Learn to talk about your family with natural spoken English.

یاد بگیرید که در مورد خانواده خود با زبان انگلیسی طبیعی صحبت کنید.

Let me show you how.

اجازه دهید به شما نشان دهم چگونه.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Hello, this is Keith from English Speaking Success

سلام، این کیث از English Speaking Success

and the website, the Keithspeakingacademy,

و وب سایت Keithspeakingacademy است که

helping you to speak better English

به شما کمک می کند بهتر انگلیسی صحبت

and to get a higher score on the IELTS speaking test.

کنید و در آزمون اسپیکینگ آیلتس نمره بالاتری کسب کنید .

Now did you know the secret to succeeding IELTS speaking is,

حالا آیا می دانید راز موفقیت در صحبت کردن در آیلتس این است

come closer,

که نزدیک تر شوید

to learn how to speak natural spoken English.

، یاد بگیرید چگونه به زبان انگلیسی طبیعی صحبت کنید.

That's it, as simple as that.

همین، به همین سادگی.

Of course, once you've learned natural spoken English

البته، زمانی که انگلیسی گفتاری طبیعی را یاد

you need to be practicing lots and lots.

گرفتید، باید زیاد و زیاد تمرین کنید.

Today, I'm gonna show you a great platform,

امروز، یک پلتفرم عالی را به شما نشان خواهم داد،

one of the best for practicing your spoken English.

یکی از بهترین ها برای تمرین انگلیسی گفتاری شما.

It's Cambly,

این کمبلی است

it's where you can learn with native English speakers.

، جایی که می توانید با انگلیسی زبانان مادری یاد بگیرید.

You can choose the time, the teacher, even the content.

شما می توانید زمان، معلم و حتی محتوا را انتخاب کنید.

I'll tell you more about that later,

بعداً در مورد آن

as well as about the free lesson you can get

و همچنین در مورد درس رایگانی که می توانید دریافت کنید

and some great discounts.

و چند تخفیف عالی به شما خواهم گفت.

Now, in this lesson,

اکنون، در این درس،

I'm gonna teach you some cool, well, pretty cool phrases,

من به شما عبارات جالب، خوب، بسیار جالب،

natural spoken English to talk about your family.

انگلیسی گفتاری طبیعی را به شما یاد می دهم تا در مورد خانواده خود صحبت کنید.

And also, as a bonus, at the end of the video

و همچنین، به عنوان یک امتیاز، در پایان ویدیو به

I'm gonna answer the question,

این سوال پاسخ خواهم داد،

a model answer, if you like

یک پاسخ مدل، اگر دوست دارید

to the question, "What's your family like?"

به این سوال، " خانواده شما چگونه هستند؟"

Yes, the truth.

بله، حقیقت.

Finally, everything you want to know about me

در نهایت، هر آنچه که می‌خواهید درباره

and my family, stick around to the end to find out.

من و خانواده‌ام بدانید، تا انتها بمانید تا بدانید.

But for now let's push on.

اما فعلاً بیایید ادامه دهیم.

Let's begin and talk about family size.

بیایید شروع کنیم و در مورد اندازه خانواده صحبت کنیم.

Now, if you have a large family

حال، اگر خانواده ای

with lots of brothers and sisters,

پرجمعیت با تعداد زیادی خواهر و برادر

you may say, "I come from a big family.

دارید، ممکن است بگویید: "من از خانواده بزرگی

I come from a big family."

هستم. من از یک خانواده بزرگ آمده ام."

Great, exactly.

عالیه دقیقا

The opposite, I come from a small family.

برعکس، من از خانواده کوچکی هستم.

I come from a small family.

من از خانواده کوچکی هستم.

Can you say?

می توانید بگویید؟

Nice, I come from a small family.

خوب، من از خانواده کوچکی هستم.

If you have no brothers and no sisters,

اگر هیچ برادر و خواهری

you'll probably say, "I was an only child."

ندارید، احتمالاً خواهید گفت: "من تک فرزند بودم."

I was an only child.

من تک فرزند بودم.

I was an only child.

من تک فرزند بودم.

Notice we use was,

توجه کنید که استفاده می کنیم بود،

I was, I was an only child.

من بودم، من تک فرزند بودم.

Was because it's the past,

به این دلیل بود که گذشته است،

well, because you are no longer a child.

خوب، چون دیگر کودک نیستی.

Of course, you could say I am an only child

البته می توان گفت من تک فرزند هستم

but normally we use the past.

اما معمولا از گذشته استفاده می کنیم.

Although, I remember, right, my mother,

هر چند یادم می آید، درست است،

when I was 25, my brother and sister were 30 something,

مادرم وقتی 25 ساله بودم، برادر و خواهرم 30 ساله بودند

and my mother was like, "where are the children?"

و مادرم می گفت: "بچه ها کجا هستند؟"

And we are like, "hello mom,

و ما مثل "سلام مامان،

25, not a child."

25 ساله، بچه نیستیم."

but that's mothers for you.

اما این برای شما مادر است.

Ah, bless them.

آه، رحمتشان کند.

Now, if you had brothers and sisters,

حالا اگر شما برادر و خواهر داشتید،

let's say two brothers and two sisters,

فرض کنید دو برادر و دو خواهر،

you could say I was one of five siblings.

می توانید بگویید من یکی از پنج خواهر و برادر بودم.

Siblings means brothers and sisters.

خواهر و برادر یعنی خواهر و برادر.

But remember to include yourself, right?

اما به یاد داشته باشید که خودتان را نیز شامل کنید، درست است؟

Two brothers, two sisters and you.

دو برادر، دو خواهر و تو.

I was one of five siblings.

من یکی از پنج خواهر و برادر بودم.

What about you?

تو چطور؟

Actually, I was one of three siblings, for me.

در واقع برای من یکی از سه خواهر و برادر بودم.

Now, siblings, we don't use that much.

حالا خواهر و برادر زیاد استفاده نمی کنیم.

We tend to say brothers and sisters more.

ما تمایل داریم بیشتر بگوییم برادر و خواهر.

Although we have the expression sibling rivalry,

اگرچه ما عبارت رقابت خواهر و برادر را داریم

and this is where brothers and sisters

و اینجاست که برادران و خواهران

compete against each other and try always to be better.

با یکدیگر رقابت می کنند و سعی می کنند همیشه بهتر باشند.

There was a lot of sibling rivalry in my family.

در خانواده من رقابت خواهر و برادری زیاد بود.

What about you?

تو چطور؟

Great, now, do you remember this?

عالی، حالا یادت میاد؟

My family has five family members.

خانواده من پنج نفر از خانواده من هستند.

Ah ah, not good.

آه آه خوب نیست

What would be much more natural?

چه چیزی بسیار طبیعی تر خواهد بود؟

Remember?

یاد آوردن؟

Yes.

آره.

There are five of us in my family.

ما پنج نفر در خانواده من هستیم.

So how many people are in your family?

پس در خانواده شما چند نفر هستند؟

Great, leave me a comment below.

عالی است، برای من یک نظر در زیر بنویسید.

Let me know the size of your family.

تعداد خانواده خود را به من اطلاع دهید.

Now, interesting, right?

حالا جالبه، درسته؟

A lot of students ask me the question,

بسیاری از دانش آموزان این سوال را از من می پرسند،

if they are asked, "Tell me about your family."

اگر از آنها پرسیده شود " در مورد خانواده خود به من بگویید."

And they say, "Keith, do I talk about my nuclear family

و می گویند کیت، من در مورد خانواده هسته ای ام صحبت کنم

or my extended family?"

یا خانواده بزرگم؟

The quick answer is it's up to you.

پاسخ سریع این است که به شما بستگی دارد.

You decide, it's fine.

شما تصمیم بگیرید، خوب است.

Up until the age of say 20,

مثلاً تا سن 20 سالگی

you're probably gonna talk about your brothers and sisters

، احتمالاً در مورد برادران و خواهرانتان

your parents, grand parents, maybe some uncles,

، پدر و مادرتان ، پدربزرگ، شاید عموهایتان صحبت خواهید کرد،

this is what we call the extended family.

این چیزی است که ما آن را خانواده بزرگ می نامیم.

But at some point in your life maybe, if you are lucky,

اما ممکن است در مقطعی از زندگی، اگر خوش شانس

you will fall in love,

باشید، عاشق شوید،

and you will make a long term commitment to someone.

و تعهدی طولانی مدت به کسی بدهید.

And that someone, maybe you get married,

و اینکه یکی، شاید ازدواج کنی،

maybe you have children, doesn't matter,

شاید بچه داشته باشی، مهم نیست،

but that person becomes your family.

اما آن شخص خانواده تو می شود.

And this is what we call the nuclear family.

و این همان چیزی است که ما آن را خانواده هسته ای می نامیم.

Not nuclear bomb, but sometimes maybe,

بمب هسته ای نیست، اما گاهی اوقات شاید،

but nuclear family, it's your partner and children,

اما خانواده هسته ای ، شریک زندگی و فرزندان

if you have children.

شما هستند، اگر بچه دارید.

So the quick answer you can talk about either,

بنابراین پاسخ سریعی که می توانید در مورد هر کدام صحبت کنید،

nuclear family or extended family,

خانواده هسته ای یا خانواده گسترده،

whichever you like or both, why not?

هر کدام که دوست دارید یا هر دو، چرا که نه؟

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Let's move on and talk about brothers and sisters,

بیایید ادامه دهیم و

or siblings, if you like.

اگر دوست دارید در مورد خواهر و برادر یا خواهر و برادر صحبت کنیم.

Now, brothers and sisters can be sometimes

اکنون، برادران و خواهران ممکن است گاهی

very, very similar,

بسیار بسیار شبیه هم باشند،

but sometimes they're actually incredibly different.

اما گاهی اوقات واقعاً به طرز باورنکردنی متفاوت هستند.

If they are very, very similar, you can say, for example

اگر خیلی خیلی شبیه هم هستند، می توانید بگویید مثلا

my brother and I are like two peas in a pod.

من و برادرم مثل دو نخود در غلاف هستیم.

It means we are so similar.

یعنی خیلی شبیه هم هستیم

Or my sister and I are like two peas in a pod.

یا من و خواهرم مثل دو نخود در غلاف هستیم.

If you are completely different,

اگر شما کاملاً متفاوت هستید،

my brother and I are like chalk and cheese.

من و برادرم مانند گچ و پنیر هستیم.

Great.

عالی.

Now of course, you can use these expressions

اکنون البته، شما می توانید این عبارات را

not only for siblings, but for relationships with parents

نه تنها برای خواهر و برادر، بلکه برای روابط با والدین

or uncles or grandparents or partners or spouses.

یا عموها یا پدربزرگ ها و مادربزرگ ها یا شریک زندگی یا همسر استفاده کنید.

Here are some more expressions

در اینجا چند عبارت دیگر وجود دارد

you can use for that relationship.

که می توانید برای آن رابطه استفاده کنید.

We have our ups and downs.

ما فراز و نشیب های خود را داریم.

Ups and downs is the good times and the bad times.

فراز و نشیب زمان های خوب و زمان های بد است.

So sometimes you get on well, sometimes you don't.

بنابراین گاهی اوقات شما خوب می شوید ، گاهی اوقات نه.

We have our ups and downs.

ما فراز و نشیب های خود را داریم.

Another expression with a similar meaning

عبارت دیگری با معنای مشابه

that we don't always agree.

که ما همیشه با آن موافق نیستیم.

We don't always see eye to eye.

ما همیشه چشم به چشم نمی بینیم.

Eye to eye is to agree.

چشم در چشم توافق است.

We don't always see eye to eye.

ما همیشه چشم به چشم نمی بینیم.

Notice the linking, see eye to eye,

به پیوند توجه کنید، چشم به چشم ببینید،

we don't always see eye to eye.

ما همیشه چشم به چشم نمی بینیم.

Also, well, sometimes we fall out and then we make up.

ضمنا خوب بعضی وقتا می افتیم و بعد آرایش می کنیم.

To fall out is to have a disagreement with somebody

بیرون افتادن یعنی اختلاف نظر با کسی

and to be angry and to refuse to talk to them.

و عصبانی بودن و امتناع از صحبت کردن با او.

And then to make up is to come back together

و سپس جبران این است که با هم برگردیم

to love each other again.

تا دوباره همدیگر را دوست داشته باشیم.

So sometimes we fall out, but then we make up.

بنابراین گاهی اوقات می افتیم، اما بعد جبران می کنیم.

Now, if the people in your family,

حالا، اگر افراد خانواده‌تان

you know, you get on pretty well together and you are close,

، می‌دانید، با هم خیلی خوب کنار می‌آیید و صمیمی هستید،

you can say, "well, we are a close family

می‌توانید بگویید: «خب،

or we are a tight knit family."

ما یک خانواده صمیمی هستیم یا خانواده‌ای تنگ‌تر».

Sometimes that can be we are a tightly knit family,

گاهی اوقات این می تواند به این دلیل باشد که ما یک خانواده تنگ بافته هستیم، خانواده ای

tightly knit family.

محکم.

We are a tightly knit family.

ما یک خانواده فشرده هستیم.

Just meaning we are close.

فقط یعنی نزدیکیم

The thing is to be honest, I don't think

موضوع این است که صادقانه بگویم، من فکر نمی کنم که

people in a family always get on well together, right?

افراد یک خانواده همیشه با هم خوب هستند، درست است؟

I mean, that's not very realistic.

منظورم این است که خیلی واقع بینانه نیست.

There're always ups and downs,

همیشه فراز و نشیب هایی وجود دارد،

but even so you can be a tight knit family.

اما حتی در این صورت شما می توانید یک خانواده تنگ بافتنی باشید.

Even though you have your differences,

حتی اگر شما تفاوت های خود را دارید،

that normally means you have different opinions.

این معمولاً به این معنی است که شما نظرات متفاوتی دارید.

So you can say, "well, yes, we have our differences

بنابراین می توانید بگویید: "خب، بله، ما اختلافات خود را داریم،

but we are a tight knit family."

اما ما یک خانواده تنومند هستیم."

And also if your family is important to you,

و همچنین اگر خانواده‌تان برایتان مهم است،

you can say, "my family is everything to me,

می‌توانید بگویید، " خانواده من برای من همه چیز هستند،

or, and, "I love them to bits."

یا، "من آنها را تا حد زیادی دوست دارم."

I love my family to bits.

من خانواده ام

To love somebody to bits is to love them a lot.

را تا حد زیادی دوست دارم. خیلی چیزها.

And finally, my family mean the world to me.

و در نهایت، خانواده من برای من دنیا مهم هستند.

My family, my family mean the world to me.

خانواده من، خانواده من برای من مهم هستند.

World, great, lovely.

Let's push on.

Now let's talk about children.

Now, to be honest,

I don't know if you have any children or not.

نمی دانم آیا بچه ای داری یا نه.

Why not leave me a comment below and let me know.

چرا زیر نظر من را نمی گذاری و به من اطلاع می دهی.

What Keith, another comment?

چه کیث، یک نظر دیگر؟

Well, yes. Why not?

خوب، بله

You need to practice.

Let me know if you have any children.

Now, if you are a parent and you've got children,

. ، اگر پدر و مادر هستید و بچه دارید،

you'll know this.

این را می دانید.

Sometimes as parents, especially in the early days,

گاهی اوقات به عنوان پدر و مادر، به خصوص در روزهای اول،

we want to take care of our children

می خواهیم از فرزندان خود مراقبت

but we do too much for them.

کنیم اما خیلی برای آنها کار می کنیم.

Here are three expressions or phrases you can use.

در اینجا سه ​​عبارت یا عباراتی که می توانید استفاده کنید. من

As a parent, I try not to be overprotective.

به عنوان یک والدین سعی می کنم بیش از حد محافظ نباشم. محافظ بیش از حد

Overprotective, to protect and to do too much.

، محافظت کنم و بیش از حد انجام دهم.

I don't want to spoil my children.

نمی خواهم فرزندانم را لوس کنم.

I try not to spoon feed them.

سعی می کنم با قاشق به آنها غذا ندهم.

I love that expression, to spoon feed them.

spo در تغذیه آنها

I mean, literally, it's to feed them with a spoon

منظورم این است که به معنای واقعی کلمه این است که با قاشق به آنها غذا

so you are giving them the food, but it's more abstract.

بدهید تا به آنها غذا بدهید، اما انتزاعی تر است.

It's just to do everything for them, right?

این فقط برای انجام همه کارها برای آنها است، درست است؟

Even when they're 15 years old, you spoon feed them

حتی وقتی 15 ساله هستند، شما با قاشق به آنها غذا

but better not do, I try not to spoon feed them

می‌دهید، اما بهتر است این کار را نکنید، من سعی می‌کنم با قاشق به آنها غذا ندهم

'cause I want them to be a bit more independent

، زیرا می‌خواهم کمی مستقل‌تر

so they can look after themselves in the big wide world.

باشند تا بتوانند در دنیای بزرگ از خود مراقبت کنند.

Now, in a moment, we're gonna talk about

اکنون، در یک لحظه، ما در مورد

parents and partners, wives and husbands.

والدین و شرکا، همسران و شوهران صحبت خواهیم کرد.

But first, let me tell you about

اما ابتدا، اجازه دهید در مورد

this really interesting platform

این پلتفرم واقعا جالب به شما بگویم که در

where you can practice your spoken English.

آن می توانید انگلیسی گفتاری خود را تمرین کنید.

Now, when you learn natural spoken English

اکنون، وقتی زبان انگلیسی طبیعی را یاد می گیرید

and start practicing it and using it

و شروع به تمرین و استفاده از آن

you are going to make mistakes.

می کنید، مرتکب اشتباه خواهید شد.

That's fine, that's great, it's part of the process.

خوب است، عالی است، این بخشی از روند است.

It's all also really good.

این همه نیز واقعا خوب است.

If you can have a teacher to correct you

اگر می توانید معلمی داشته باشید که شما را اصلاح کند

and give you feedback on those mistakes

و در مورد آن اشتباهات به شما بازخورد

so you get better and better.

بدهد تا بهتر و بهتر شوید.

Now, one great place to practice

اکنون، یک مکان عالی برای تمرین

with native English speaking teachers is Cambly.

با معلمان بومی انگلیسی زبان، کمبلی است.

It's great because well, for many reasons,

این عالی است زیرا خوب، به دلایل زیادی،

but the teachers are available 24/7.

اما معلمان 24/7 در دسترس هستند.

So wherever you are in the world, you can find a teacher

بنابراین در هر کجای دنیا که باشید، می توانید معلمی را پیدا کنید که

you can practice with at any time.

بتوانید در هر زمانی با او تمرین کنید.

And the teachers are not only qualified teachers

و معلمان نه تنها معلمان واجد شرایط هستند،

but they come from a variety of different backgrounds.

بلکه از سوابق مختلف نیز می آیند .

People from the business industry,

افرادی از صنعت کسب و کار،

from hospitality, music, HR, so you can connect

از مهمان نوازی، موسیقی، منابع انسانی، بنابراین شما می توانید ارتباط

and find out a lot more or about them

برقرار کنید و چیزهای بیشتری یا در مورد آنها بیابید

and practice a wider range of English as well.

و همچنین دامنه وسیع تری از زبان انگلیسی را تمرین کنید.

I like Cambly also for the ease of the platform.

من کمبلی را برای سهولت پلتفرم نیز دوست دارم .

It's very user friendly, easy to use.

این بسیار کاربر پسند، آسان برای استفاده است.

You can go in, choose the teacher that you want,

می توانید وارد شوید، معلم مورد نظر خود را

select the time when you want the class,

انتخاب کنید، زمانی را که می خواهید کلاس را انتخاب کنید،

you can even decide the content you want to study

حتی می توانید محتوایی را که می خواهید مطالعه کنید تصمیم بگیرید

or the teacher can guide you.

یا معلم می تواند شما را راهنمایی کند.

And what's great is you can go back

و آنچه عالی است این است که می توانید به عقب برگردید

and watch the recording of the class

و ضبط کلاس را تماشا کنید

to review what you've learned, which is so important.

تا آنچه را که یاد گرفته اید مرور کنید، که بسیار مهم است.

There are different packages available,

بسته های مختلفی در دسترس است،

depending on your needs, there's something for everyone.

بسته به نیاز شما، چیزی برای همه وجود دارد.

Now then, as Cambly are sponsoring this video,

اکنون که کمبلی از این ویدیو حمایت مالی می کند، کمبلی

thank you so much Cambly.

از شما بسیار متشکرم.

Then, you can get a free 15 minute lesson

سپس، می توانید یک درس 15 دقیقه ای رایگان دریافت کنید

where you can go on the platform

که در آن می توانید روی سکو بروید

and just see if it's right for you, if you like it.

و فقط ببینید که آیا برای شما مناسب است یا خیر.

And then if you decide to sign up for a year

و سپس اگر تصمیم به ثبت نام برای یک سال

you can get a 40% discount on the year package.

دارید، می توانید 40٪ تخفیف در بسته یک ساله دریافت کنید.

That's 40% discount on the year package.

این 40 درصد تخفیف در بسته سالانه است.

Just use the code, newkeith.

فقط از کد، newkeith استفاده کنید.

You can see it all in the links below and you can sign up.

شما می توانید همه آن را در لینک های زیر ببینید و می توانید ثبت نام کنید.

If you think Cambly is right for you,

اگر فکر می‌کنید کمبلی برای شما مناسب است،

I think it's a great choice to practice, get feedback

فکر می‌کنم این یک انتخاب عالی برای تمرین، دریافت بازخورد

and a long term investment in your English learning.

و سرمایه‌گذاری بلندمدت در یادگیری زبان انگلیسی است.

Fantastic, great.

فوق العاده، عالی

Thanks Cambly, thanks for listening.

ممنون کمبلی، ممنون که گوش دادی.

Let's move on to the next phrases to talk about your family.

بیایید به عبارات بعدی برویم تا در مورد خانواده خود صحبت کنیم.

Okay dokey.

باشه دوکی

Let's move on and talk about parents.

بیایید ادامه دهیم و در مورد والدین صحبت کنیم.

Now, you may have noticed that sometimes children

حالا شاید متوجه شده باشید که گاهی بچه ها

look like their parents, right?

شبیه والدینشان هستند، درست است؟

The appearance is very similar.

ظاهر بسیار شبیه است.

So you could say, "I look like my father"

بنابراین می توانید بگویید: "من شبیه پدرم هستم"

or, "I look like my mother."

یا "من شبیه مادرم هستم."

If the appearance is really, really close, you can say

اگر ظاهر واقعاً نزدیک است، می توانید بگویید

"I'm the spitting image of my father.

"من تصویر تف کردن پدرم

I'm the spitting image of my mother."

هستم. من تصویر تف کردن مادرم هستم."

If your personality, so not your appearance,

اگر شخصیت شما ، نه ظاهر شما،

but your personality is like your father,

بلکه شخصیت شما شبیه پدرتان است

you'd say, "I take after my father."

، می‌گویید: «من دنبال پدرم می‌روم».

Take after.

پیروی کردن، شباهت داشتن.

I take after my father or maybe I take after my mother.

من به دنبال پدرم می روم یا شاید دنبال مادرم.

That's always referring to a parent, right?

این همیشه به والدین اشاره دارد، درست است؟

You cannot take after your brother.

شما نمی توانید برادر خود را دنبال کنید.

You only take after your parents.

شما فقط به دنبال پدر و مادر خود هستید.

Another useful phrase is,

عبارت مفید دیگر این است که

"my parents brought me up with good values."

«پدر و مادرم مرا با ارزش های خوب تربیت کردند».

This is often the case, where we learn

این اغلب اتفاق می افتد، زمانی که ما

really about the good and the bad it's from our parents.

واقعاً در مورد خوب و بد آن از والدین خود یاد می گیریم.

My parents brought me up with good values.

پدر و مادرم مرا با ارزش های خوبی تربیت کردند.

Parents bring up their children,

والدین فرزندان خود را بزرگ می کنند،

to bring up means to educate,

تربیت به معنای آموزش است،

to help them grow with certain ideas.

کمک به رشد آنها با ایده های خاص.

In the modern world families often live in different cities

در دنیای مدرن خانواده ها اغلب در شهرهای مختلف زندگی می کنند

or at least parents live in different cities.

یا حداقل والدین در شهرهای مختلف زندگی می کنند.

And we stay in touch by WhatsApp, Skype, video conference.

و ما از طریق واتس اپ، اسکایپ، کنفرانس ویدیویی در تماس هستیم.

A phrase that unfortunately I often use

عبارتی که متأسفانه من اغلب از

is something like, "I don't see a lot of my parents.

آن استفاده می‌کنم چیزی شبیه به این است: "من بسیاری از پدر و مادرم را نمی بینم.

As for my dad, I don't see a lot of him."

در مورد پدرم، من تعداد زیادی از او را نمی بینم."

I don't see a lot of him.

من زیاد او را نمی بینم.

Very natural but it just means

بسیار طبیعی است اما به این معنی است

I don't see them a lot obviously.

که من آنها را زیاد نمی بینم.

It doesn't mean the relationship is bad,

این به معنای بد بودن رابطه نیست

it's just that probably we are living in different cities.

، فقط احتمالاً ما در شهرهای مختلف زندگی می کنیم.

Finally, if your parents have died

در نهایت، اگر والدین شما فوت کرده اند،

you can say, very common way, "my parents have passed away."

می توانید به روش بسیار رایج بگویید: "پدر و مادر من فوت کرده اند."

To pass away, means to die, in this case.

از دنیا رفتن به معنای مردن است، در این صورت.

My parents have passed away.

پدر و مادرم فوت کرده اند.

My mother passed away 20 years ago.

مادرم 20 سال پیش فوت کرد.

Okay, great.

باشه عالیه.

Let's push on and talk about the nitty gritty

بیایید ادامه بدهیم و در مورد

of partners, wives and husbands.

بداخلاقی شرکا، زن و شوهر صحبت کنیم.

So now let's talk about wives and husbands

خب حالا بیایید در مورد زن و شوهر

or more generally, we say spouses or partners.

یا به طور کلی تر ، همسر یا شریک زندگی صحبت کنیم.

Partners is a very popular word nowadays.

شرکا امروزه یک کلمه بسیار محبوب است.

I think especially to create safe spaces because sometimes,

من به خصوص به ایجاد فضاهای امن فکر می کنم ، زیرا گاهی

well, a lot of people are not actually married.

اوقات بسیاری از افراد واقعاً ازدواج نکرده اند.

And so they're not considered husband and wife.

و بنابراین آنها زن و شوهر در نظر گرفته نمی شوند.

Also, you may meet a woman and you say,

همچنین ممکن است با زنی آشنا شوید و بگویید:

"well, how's your husband?"

"خوب، حال شوهرت چطور است؟"

But maybe she's married to a woman.

اما شاید او با یک زن ازدواج کرده است.

And so partner, how's your partner,

و بنابراین شریک، شریک زندگی شما چگونه است،

creates a space that is safe for everybody.

فضایی را ایجاد می کند که برای همه امن است.

Let's talk about love, love.

بیایید در مورد عشق صحبت کنیم، عشق.

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Now sometimes when you meet somebody

حالا گاهی اوقات وقتی با کسی ملاقات می کنید

and there's this instant something, right?

و این لحظه چیزی وجود دارد، درست است؟

You fall in love.

تو عاشق شدی.

Here are three phrases about falling in love instantly

در اینجا سه ​​عبارت در مورد عاشق شدن فوری

like instant coffee.

مانند قهوه فوری آورده شده است.

First of all, it was love at first sight.

اول از همه، عشق در نگاه اول بود.

I'll do it slowly, it was love at first sight.

آهسته این کار را می کنم، عشق در نگاه اول بود.

You can imagine, right?

می توانید تصور کنید، درست است؟

First sight, instant love like instant coffee.

نگاه اول، عشق فوری مثل قهوه فوری.

I fell for her instantly.

من فوراً عاشقش شدم

Doesn't mean you fell, but maybe you did

به این معنی نیست که افتادی، اما شاید هم افتادی،

but it's the idea of falling in love.

اما این ایده عاشق شدن است.

I fell for her or for him instantly.

من فوراً عاشق او یا او شدم.

The last one is not so much about love,

مورد آخر خیلی در مورد عشق

but about getting on well, right?

نیست، بلکه در مورد خوب بودن است، درست است؟

We just clicked, we just clicked.

ما فقط کلیک کردیم، ما فقط کلیک کردیم.

Lovely sound, clicked, we just clicked.

صدای دوست داشتنی، کلیک شد، ما فقط کلیک کردیم.

To click with somebody is to get on very well.

کلیک کردن با کسی به معنای خوب بودن است.

Now all of that is quite Hollywoodesque, right?

حالا همه اینها کاملا هالیوودی است، درست است؟

I mean it's Hollywood style, you meet somebody,

منظورم این است که این سبک هالیوودی است، شما با کسی ملاقات می کنید،

there's passion, you fall in love straight away.

اشتیاق وجود دارد، بلافاصله عاشق می شوید.

But life isn't always like that, right?

اما زندگی همیشه اینطور نیست، درست است؟

I mean, sometimes marriage, it's hard work, it takes time.

یعنی گاهی ازدواج، کار سختی است، زمان می برد.

You go through ups and downs,

فراز و نشیب هایی را پشت سر می گذارید،

you learn new things about your partner over time.

در طول زمان چیزهای جدیدی در مورد شریک زندگی خود یاد می گیرید.

Some you like some you don't like,

بعضی ها را دوست دارید بعضی ها را دوست ندارید،

it's not all a bed of roses.

همه اش تخت گل رز نیست.

So sometimes that love grows over time

بنابراین گاهی این عشق به مرور زمان

as you get to know the person.

و با شناختن شخص بیشتر می شود.

In this case, you could say, "we've grown to love each other

در این مورد، می‌توانید بگویید، "ما در طول زمان به یکدیگر عشق

over time or, "we've grown closer and closer over the years"

می‌ورزیم یا "ما در طول سال‌ها

We've grown closer and closer over the years.

به هم نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شده‌ایم" در طول سال‌ها به هم نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شده‌ایم.

Nice expressions, so different ways of falling in love,

عبارات زیبا، روش‌های بسیار متفاوت عاشق شدن،

firework or gradual growth.

آتش بازی یا رشد تدریجی.حالا

Now I couldn't leave the topic of family

من نمیتونم موضوع خانواده رو

without giving you one of the most common

بدون بیان یکی از رایج ترین

idiomatic expressions which is blood is thicker than water.

اصطلاحات که خون غلیظتر از آب هست رو بذارم.

Blood from your family is more important

than water from your friendships.

Meaning family is more important than friends.

.یعنی خانواده مهمتر از دوستان

Blood is thicker than water.

خون غلیظتر از آب هست

Is it true?

I don't know.

You probably have a similar expression in your language.

درسته نمیدانم

شما هم احتمالاً در زبان خود چنین عبارتی دارید

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید

Another comment?

نظر دیگری

Yes.

بله

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم

I'm gonna finish with a nice model answer to that question.

من با یک جواب مدل خوب به این سوال پایان

Tell me about your family.

می‌دهم. در مورد خانواده‌ات به من بگو.

Now, the clever ones out there are saying,

حالا، باهوش‌های آنجا می‌گویند،

"Keith tell me about your family isn't a question."

"کیث به من در مورد خانواده‌ات بگو سوالی نیست." بسیار

All right smarty pants, that's true.

خوب شلوار هوشمند، این درست است

The question would be, what's your family like?

. سوال این است که خانواده شما چگونه هستند

It's the same, right?

؟ همینطور است، درست است؟

Tell me about your family.

خانواده شما

Okay, all of this is absolutely true

بسیار خوب، همه اینها کاملاً درست است

and it's a great way to review vocabulary.

و این یک راه عالی برای مرور واژگان است.

So here we go.

پس بزن که بریم.

I'm from a medium-sized family.

من از یک خانواده متوسط ​​هستم.

I was the youngest of three siblings.

من کوچکترین سه خواهر و برادر بودم.

I think all of us, all three of us, are quite different.

من فکر می کنم همه ما، هر سه ما، کاملاً متفاوت هستیم.

My brother and sister are quite extrovert

برادر و خواهر من کاملاً برونگرا هستند

and I'm definitely the most introvert.

و من قطعاً درونگراترین هستم.

We certainly have our ups and downs.

ما قطعاً فراز و نشیب های خود را داریم.

And although we do fall out, sometimes we usually make up.

و با وجود اینکه می افتیم، اما گاهی اوقات معمولا آرایش می کنیم.

Unfortunately, I don't see a lot of them

متاسفانه

because I live abroad.

چون در خارج از کشور زندگی می کنم زیاد آنها را نمی بینم.

But that said, we do stay in touch

اما با این حال، ما

with WhatsApp and video conferences.

با واتس اپ و کنفرانس های ویدئویی در ارتباط هستیم.

Talking about my parents, I take after my dad.

در مورد پدر و مادرم صحبت می کنم، دنبال پدرم می روم.

And actually I'm also the spitting image of him.

و در واقع من تصویر تف کردن او هستم.

I would say, I have my mother's love of cooking.

من می گویم، من عشق مادرم به آشپزی را دارم.

She was a phenomenal cook but unfortunately,

او آشپز فوق العاده ای بود

she passed away many years ago.

اما متأسفانه سال ها پیش درگذشت.

Of course I am married now, I say of course

البته من الان متاهلم، میگم البته

maybe you don't know.

شاید ندونی.

I am married and I have been married for around 20 years

من متاهل هستم و حدود 20 سال

and we have a daughter who is 15 years old.

است که ازدواج کرده ام و یک دختر 15 ساله داریم.

To be honest, between you and me, my wife and I

راستش را بخواهید بین من و شما من و همسرم

are like chalk and cheese.

مثل گچ و پنیر هستیم.

But I think it's the differences

اما فکر می‌کنم این تفاوت‌هاست

that make our relationship interesting

که رابطه ما را جالب می‌کند

and certainly keep us on our toes.

و مطمئناً ما را سرپا نگه می‌دارد.

So again, between you and me,

پس باز هم بین من و تو،

my wife likes to be in control.

همسرم دوست دارد کنترل داشته باشد.

Some would say she's a control freak, but not me.

بعضی ها می گویند که او یک کنترل است، اما من نه.

And I think I am mister laid-back.

و من فکر می کنم که من یک آقای آرام هستم. او می‌گوید

I'm much more relaxed and easy going than my wife

: من خیلی راحت‌تر و راحت‌تر از همسرم

probably too relaxed at times, she would say

and maybe she's right.

هستم.

But all in all, we compliment each other.

اما در مجموع، ما از یکدیگر تعریف می کنیم.

As for my daughter, well, she's a mix of both of us

در مورد دخترم، خوب، او به نوعی ترکیبی از هر دوی

in a way, but I would say undoubtedly she is much smarter

ما است، اما بدون شک می توانم بگویم که او بسیار باهوش تر

and better looking than the pair of us.

و زیباتر از جفت ما است.

So that's it, that is a little bit about my family.

پس همین است، این کمی به خانواده من مربوط می شود.

So listen, we've looked at lots of interesting

پس گوش کنید، ما

and useful phrases for you to talk

عبارات جالب و مفید زیادی را برای شما بررسی کرده‌ایم تا بتوانید با

confidently about your family with natural spoken English.

اطمینان در مورد خانواده خود با زبان انگلیسی صحبت کنید.

We've talked about family size, about parents,

ما در مورد اندازه خانواده، در مورد پدر و مادر،

about children, siblings, brothers and sisters, partners

در مورد فرزندان، خواهر و برادر، برادر و خواهر، شریک

and even I've pulled the curtain.

زندگی صحبت کرده ایم و حتی من پرده را برداشته ام.

I pulled the curtain.

پرده را کشیدم.

I've told you about my family a little bit as well.

در مورد خانواده ام نیز کمی به شما گفته ام .

And do remember, focus on your natural spoken English.

و به یاد داشته باشید، روی زبان انگلیسی گفتاری طبیعی خود تمرکز کنید.

I mean, books are good and useful, right?

یعنی کتاب ها خوب و مفید هستند، درست است؟

Absolutely.

But the great thing about video is you can get the sound

کاملا.

اما نکته جالب در مورد ویدیو این است که می‌توانید

of the pronunciation and a real for the language

صدای تلفظ و زبان واقعی را دریافت کنید،

so keep practicing.

بنابراین به تمرین ادامه دهید.

Remember, check out Cambly.

به یاد داشته باشید، کمبلی را بررسی کنید.

If you want to practice all of this

اگر می‌خواهید همه اینها را

with some native English speaking teachers,

با معلمان بومی انگلیسی زبان تمرین

you can do, Cambly is the place to go.

کنید، می‌توانید این کار را انجام دهید، کمبلی جایی است که باید بروید.

You can try a 15 minute lesson for free

می توانید یک درس 15 دقیقه ای را به صورت رایگان

for a first time user, see if it's right for you

برای اولین کاربر امتحان کنید، ببینید برای شما مناسب است

and then if you decide to go for it,

یا خیر و اگر تصمیم گرفتید آن را انجام دهید،

you can go for a one year package and get 40% discount

می توانید برای یک بسته یک ساله بروید و با کد newkeith 40% تخفیف

with the code newkeith.

بگیرید.

Check it all out in the links below.

همه را در لینک های زیر بررسی کنید.

This has been great fun.

این بسیار سرگرم کننده بوده است.

I'd love to find out more about your family.

من دوست دارم در مورد خانواده شما بیشتر بدانم.

Let me know.

خبرم کن.

Keith, seriously?

کیت، جدی؟

Another comment.

یک نظر دیگر.

Yeah, go on, you know it makes sense.

آره، ادامه بده، می دانی که منطقی است.

Leave me a comment.

برام نظر بذار

Tell me about your family.

از خانواده ات بگو

I'm really eager to know

من واقعاً مشتاق هستم که

and learn about families around the world.

خانواده ها را در سراسر جهان بدانم و یاد بگیرم.

Do remember, subscribe, turn on notifications and listen.

به یاد داشته باشید، مشترک شوید، اعلان ها را روشن کنید و گوش دهید.

I will see you in the next video, just around the corner.

من شما را در ویدیوی بعدی می بینم ، همین نزدیکی است.

Take care my friend, bye bye.

مواظب دوست من باش خداحافظ