ONE thing that will improve your English Listening Skills

If you want to improve your English listening skills,

اگر می خواهید مهارت های شنیداری انگلیسی خود را بهبود ببخشید،

don't try to understand each and every word.

سعی نکنید تک تک کلمات را بفهمید.

Let's find out what to do instead.

بیایید دریابیم که در عوض چه کاری انجام دهیم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello, it's Keith from the Keith Speaking Academy,

سلام، این کیت از آکادمی صحبت کردن کیت

and the YouTube channel English Speaking Success,

و کانال YouTube English Speaking Success است،

where you become a more confident speaker of English.

جایی که شما به یک سخنران با اعتماد به نفس بیشتر به زبان انگلیسی تبدیل می شوید. می

You know, I think the biggest mistake that students make

دانید، من فکر می کنم بزرگ ترین اشتباهی که دانش آموزان

when listening to English is,

هنگام گوش دادن به زبان انگلیسی مرتکب می شوند این است که

sometimes, they try to understand every single word.

گاهی اوقات سعی می کنند تک تک کلمات را بفهمند.

And you can't. Even I can't.

و شما نمی توانید. حتی من نمی توانم.

If you do that, you get lost quickly, you can't keep up,

اگر این کار را انجام دهید، به سرعت گم می شوید، نمی توانید ادامه دهید

and then you give up.

و سپس تسلیم می شوید.

(chuckles) (static charges)

(خنده می زند) (بارهای ثابت)

And you give up. (yelps)

و شما تسلیم می شوید. (صدا می کشد)

(static charges) My white towel.

(بارهای ساکن) حوله سفید من.

You must go beyond individual words, right?

شما باید فراتر از کلمات فردی بروید، درست است؟

The secret,

راز،

the secret, the one thing you should do is

راز، تنها کاری که باید انجام دهید این است که

always focus on the gist first.

همیشه ابتدا روی اصل مطلب تمرکز کنید.

The gist is the overall idea, right?

اصل موضوع ایده کلی است، درست است؟

Just try to understand the overall general idea.

فقط سعی کنید ایده کلی را درک کنید.

How can you do that?

چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟

Focus on the stressed words in a text,

روی کلمات تاکید شده در یک متن

or in a sentence.

یا در یک جمله تمرکز کنید.

These are the key ones that you really need

اینها موارد کلیدی هستند که شما واقعاً به آنها نیاز دارید

in order to understand what someone is saying.

تا بفهمید کسی چه می گوید.

Teachers, we call this sentence stress, right?

معلمان، ما به این جمله می گوییم استرس، درست است؟

And in this video, I'm gonna show you

و در این ویدئو، من به شما نشان خواهم داد که

how sentence stress works,

استرس جمله چگونه کار می کند،

and how knowing sentence stress will help you

و چگونه دانستن استرس جمله به شما کمک می کند تا

understand much more when you listen to real English.

زمانی که به انگلیسی واقعی گوش می دهید، خیلی بیشتر بفهمید.

Let's do it. (screen whooshing)

بیایید آن را انجام دهیم. (صدا کردن صفحه)

So sentence stress refers to the words we stress

بنابراین استرس جمله به کلماتی اطلاق می شود که

in a sentence.

در یک جمله تاکید می کنیم.

Surprise. (chuckles)

سورپرایز (خنده می زند)

We stress the most important words,

ما روی مهم ترین کلمات تأکید می کنیم،

usually the nouns, the verbs, the adjectives, adverbs,

معمولاً اسم ها، افعال، صفت ها، قیدها،

not usually prepositions or pronouns

نه معمولاً حروف اضافه یا ضمایر

or question words, right?

یا کلمات سؤالی، درست است؟

Okay?

باشه؟

For example, "I live in a town near London."

به عنوان مثال، "من در شهری نزدیک لندن زندگی می کنم."

Live, the verb, town, the noun,

Live، فعل، شهر، اسم،

London, a noun, a proper noun,

لندن، یک اسم، یک اسم خاص،

(snickers) a real noun.

(snickers) یک اسم واقعی.

(screen whooshing)

(صدای صفحه)

So why is this important?

پس چرا این مهم است؟

Because not all languages do this. (clears throat)

زیرا همه زبان ها این کار را انجام نمی دهند. (گلو را پاک می کند)

So in that sentence, right, "I live in a town near London,"

بنابراین در آن جمله، درست، "من در شهری نزدیک لندن زندگی می کنم"،

you can hear the rhythm, "I live in a town near London,"

می توانید ریتم "من در شهری نزدیک لندن زندگی می کنم" را بشنوید

dee, dee, dee, dee, dee, dee, right?

، دی، دی، دی، ?

"I live in a town near London."

"من در شهری نزدیک لندن زندگی می کنم."

Now, we don't go around speaking like this all the time.

حالا، ما همیشه اینطور صحبت نمی کنیم.

"Where are you from? Hello, my name is Keith.

"از کجایی؟ سلام، اسم من کیث است.

Hello, my name is Keith."

سلام، نام من کیث است."

We don't go around speaking like that.

ما اینطوری صحبت نمی کنیم.

But, to show you the stress, "I live in a town near London,"

اما، برای نشان دادن استرس به شما، «من در شهری نزدیک لندن زندگی می‌کنم»، بر

we stress these words.

این کلمات تأکید می‌کنیم.

Some languages don't, some languages stress each syllable

برخی از زبان‌ها اینطور نیستند، برخی از زبان‌ها روی هر هجا

almost with equal stress, or weight, right?

تقریباً با استرس یا وزن یکسان تأکید می‌کنند، درست است؟

For example, Mandarin Chinese.

به عنوان مثال، چینی ماندارین.

(speaks in Mandarin Chinese)

(به چینی ماندارین صحبت می کند)

Right?

Or Spanish, similarly tend to stress every syllable.

درست است؟

یا اسپانیایی، به طور مشابه به هر هجا تأکید دارند.

(Speaks in Spanish)

(به اسپانیایی صحبت می کند)

It's different.

متفاوت است.

English tends to be,

انگلیسی معمولاً اینگونه است، به طور کلی

it's more of a stress-timed language, by and large.

بیشتر یک زبان استرس زا است .

So we stress the words at the same time interval.

بنابراین ما کلمات را در همان فاصله زمانی تاکید می کنیم.

Let me show you with two sentences, all right?

بگذارید با دو جمله به شما نشان دهم ، خوب است؟

And listen for the stress.

و به استرس گوش کن

"I live in a town near London."

"من در شهری نزدیک لندن زندگی می کنم."

"I've been living in this town just near London for years."

من سال هاست که در این شهر نزدیک لندن زندگی می کنم.

Can you see or hear, the stress is in the same place,

آیا می توانید ببینید یا بشنوید، استرس در همان مکان است،

even though the second sentence has many more syllables?

حتی اگر جمله دوم هجاهای بسیار بیشتری دارد؟

And that's what makes English a stressed-timed language

و این همان چیزی است که زبان انگلیسی را به

more or less, generally speaking.

طور کلی به زبانی کم و بیش با استرس تبدیل می کند.

And I personally think

و من شخصاً فکر می‌کنم به

that's why English works very well with music,

همین دلیل است که انگلیسی با موسیقی بسیار خوب کار می‌کند،

'cause it has that beat, regular beat,

زیرا آن ضرب آهنگ معمولی دارد،

and so you can fit the lyrics into that beat.

و بنابراین می‌توانید شعر را در آن ضرب قرار دهید.

Now, if you try and understand every word,

حالا، اگر تلاش کنید و هر کلمه را بفهمید،

you will fail, all right?

شکست می خورید، خوب است؟

Even British people don't do that.

حتی بریتانیایی ها هم این کار را نمی کنند.

"I've been living in this town just near London for years,"

«من سال‌هاست که در این شهر نزدیک لندن زندگی می‌کنم،

we here "living," "town," "London," "years,"

ما اینجا «زندگی»، «شهر»، « لندن»، «سال‌ها»،

that's what we focus on.

این چیزی است که روی آن تمرکز می‌کنیم.

So that brings me to my second point, why this is important,

بنابراین من را به نکته دوم می‌رسانم ، چرا این مهم است،

because listening for sentence stress is a strategy

زیرا گوش دادن به استرس جمله استراتژی است که

Native speakers use as well, right?

سخنرانان بومی نیز از آن استفاده می‌کنند، درست است؟

We only focus on those key words, right?

ما فقط روی آن کلمات کلیدی تمرکز می کنیم، درست است؟

We are so used to the grammar

ما آنقدر به دستور زبان عادت کرده ایم

that we will recognize the tense immediately, right?

که بلافاصله زمان را تشخیص می دهیم ، درست است؟

But, and this is interesting, Imagine I'm at a disco,

اما، و این جالب است، تصور کنید من در یک دیسکو هستم،

or speaking to someone over the phone, or on a noisy street,

یا با کسی تلفنی صحبت می‌کنم ، یا در یک خیابان پر سر و صدا،

I will have strategies to help me understand

استراتژی‌هایی برای کمک به درک

what I cannot hear.

آنچه نمی‌شنوم دارم، خواهم داشت.

I can't hear everything, so I use strategies like,

من نمی توانم همه چیز را بشنوم، بنابراین از استراتژی هایی مانند،

one of them, focus on the key stressed words.

یکی از آنها، تمرکز روی کلمات کلیدی تاکید شده استفاده می کنم.

Also, I will use the context to help me confirm the tense

همچنین، از زمینه برای کمک به تایید زمان

and to get the overall meaning.

و دریافت معنای کلی استفاده خواهم کرد.

Sometimes, I will guess.

گاهی حدس میزنم

And all of these are listening strategies

و همه اینها استراتژی های گوش دادن هستند

that you should develop as well.

که باید آنها را نیز توسعه دهید.

Listening for stress words, use the context, and guess.

گوش دادن به کلمات استرس زا، استفاده از زمینه و حدس زدن.

Now, there's a third reason

اکنون، دلیل سومی وجود دارد

that sentence stress is really important.

که تاکید بر جمله واقعاً مهم است.

And it's because sentence stress can change the meaning

و به این دلیل است که استرس جمله می تواند معنای

of a sentence too, all right?

یک جمله را نیز تغییر دهد، خوب است؟

Let's go back to our example,

بیایید به مثال خود بازگردیم،

"I live in a town near London,"

"من در شهری نزدیک لندن زندگی می کنم"،

stress words provide the new and important information.

کلمات استرس زا اطلاعات جدید و مهمی را ارائه می دهند .

But I could, or you might hear,

اما من می توانستم، یا ممکن است بشنوید،

"I live in a town 'near' London."

"من در شهری "نزدیک" لندن زندگی می کنم.

We've changed, right?

ما تغییر کرده ایم، درست است؟

And maybe the person is saying this

و شاید آن شخص این را به این

because they want to make it clear

دلیل می گوید که می خواهد روشن کند

that I don't live far away.

که من دور از دسترس نیستم.

So, "I live in a town 'near' London," right?

بنابراین، "من در یک شهر "نزدیک" لندن زندگی می کنم، درست است؟

You probably still stress the word "town," but less,

احتمالاً هنوز روی کلمه "شهر" تاکید می کنید، اما کمتر،

'cause it's less important, "near" is the key information.

چون اهمیت کمتری دارد، "نزدیک" اطلاعات کلیدی است.

Imagine somebody said to me, "Oh okay,

تصور کنید کسی به من گفت: "اوه باشه،

so you live far away from London,"

پس تو دور از لندن زندگی می کنی"،

I would probably say, "No, I live in a town 'near' London."

احتمالاً می گویم: "نه، من در شهری "نزدیک" لندن زندگی می کنم.

Can you see? The stress has changed again.

می توانید ببینید؟ استرس دوباره تغییر کرده است.

"No" is the key information to say, "No, you're wrong,

"نه" اطلاعات کلیدی برای گفتن است، "نه، شما اشتباه می کنید،

I live in a town 'near' London," I stress 'near.'

من در شهری "نزدیک" لندن زندگی می کنم ، تاکید می کنم "نزدیک".

The other words are not stressed so much,

کلمات دیگر آنقدر استرس ندارند

and they almost disappear,

و تقریباً ناپدید می شوند،

because we're repeating them, they're not important.

زیرا ما آنها را تکرار می کنیم ، آنها مهم نیستند.

Got it?

متوجه شدید؟

Of course, do remember, right,

البته، به یاد داشته باشید، درست،

context and intonation play a very important role

زمینه و لحن نقش بسیار مهمی

in deciding what the person means,

در تصمیم گیری اینکه شخص به چه معناست،

what they're trying to say,

چه می خواهد بگوید، بازی می کند،

but knowing sentence stress, it's essential,

اما دانستن استرس جمله، ضروری است،

and it will really help you understand

و واقعا به شما کمک می کند تا

native English speakers, or proficient English speakers.

زبان مادری انگلیسی را درک کنید. یا انگلیسی زبانان مسلط

So to summarize, whatever your level of English,

بنابراین به طور خلاصه، سطح زبان انگلیسی شما هر چه باشد،

there will always be things you don't understand.

همیشه چیزهایی وجود خواهد داشت که متوجه نمی شوید.

Okay? Accept it.

باشه؟ قبول کن

Don't try to understand everything.

سعی نکنید همه چیز را بفهمید.

(screen whooshing) Focus on the stressed words,

(هوای صفحه نمایش) روی کلمات تاکید شده تمرکز کنید،

focus on understanding the overall meaning, focus on gist.

روی درک معنای کلی تمرکز کنید، روی اصل تمرکز کنید.

Now, your next question is, "Great, Keith,

حال، سوال بعدی شما این است: "عالی، کیت،

how do I do this?

چگونه این کار را انجام دهم؟

How do I develop and practice this skill?"

چگونه این مهارت را توسعه و تمرین کنم؟"

Great question,

سوال عالی،

let me give you five tips to help you do this,

اجازه دهید در قسمت بعدی ویدیو، پنج نکته برای کمک به شما در انجام این کار به شما ارائه دهم

in the next part of the video.

.

Oh, by the way, if you're enjoying this

اوه، به هر حال، اگر از این کار لذت می برید

and finding it useful, do remember to subscribe.

و آن را مفید می دانید، به یاد داشته باشید که مشترک شوید. به

Give me a like as well. (screen whooshing)

من هم لایک کن (شکل زدن صفحه)

Okay, tips for practice. Number one, do dictations.

بسیار خوب، نکاتی برای تمرین. شماره یک، دیکته انجام دهید.

A dictation is where you listen and you write down,

دیکته جایی است که شما گوش می دهید و

or type, what you hear.

آنچه را می شنوید یادداشت می کنید یا تایپ می کنید.

So do dictations with very, very short audio texts,

پس دیکته هایی با متون صوتی بسیار بسیار کوتاه،

just two to three sentences, okay?

فقط دو تا سه جمله، خوب است؟ به

Listen and write the key words, the stressed words.

کلمات کلیدی، کلمات تاکید شده گوش دهید و بنویسید.

Listen again and add any extra words if you can.

دوباره گوش کنید و اگر می توانید کلمات اضافی اضافه کنید.

Listen a third time,

بار سوم گوش کنید

and just try to write everything you can.

و فقط سعی کنید هر چیزی که می توانید بنویسید.

Then go back and check with the tape script,

سپس برگردید و با نوار اسکریپت بررسی کنید،

if you can get a tape script, nowadays on YouTube videos,

اگر می توانید یک نوار اسکریپت دریافت کنید، امروزه در ویدیوهای یوتیوب،

you can get the tape scripts very easily.

می توانید اسکریپت های نوار را به راحتی دریافت کنید.

Dictations, it's great,

دیکته ها، عالی است،

we do this a lot in the Gold Live Lessons,

ما این کار را در درس طلایی زنده،

in the Gold Course,

در دوره طلایی زیاد انجام می دهیم،

students enjoy it and find it very, very useful.

دانش آموزان از آن لذت می برند و آن را بسیار بسیار مفید می دانند.

I think, I hope so. (chuckles)

فکر می کنم، امیدوارم. (می خندد)

Number two, do plenty of longer listening,

شماره دو، گوش دادن طولانی تر،

news stories, podcasts, things like that

داستان های خبری، پادکست ها، چیزهایی از این قبیل که

where you don't look up any words,

در آن هیچ کلمه ای را جستجو نمی کنید،

you don't take notes, you just listen.

یادداشت برداری نمی کنید، فقط گوش می دهید.

So it doesn't feel like studying, right?

پس حس درس خوندن نیست، درسته؟ به

It feels that you are more like a native speaker

نظر می رسد که شما بیشتر شبیه یک زبان مادری هستید

rather than a student.

تا یک دانش آموز.

Number three, change your expectations,

شماره سه، انتظارات خود را تغییر دهید،

don't expect to understand everything.

انتظار نداشته باشید همه چیز را بفهمید.

Number four, listen to English at least one hour a day.

شماره چهار، حداقل یک ساعت در روز به زبان انگلیسی گوش دهید.

Yes.

بله.

As students, we don't listen enough.

ما به عنوان دانش آموز به اندازه کافی گوش نمی دهیم.

One hour a day.

یک ساعت در روز.

Now, that can be fitting it into your daily routine.

اکنون، این می تواند آن را در برنامه روزانه شما قرار دهد.

20 minutes in the morning when everybody's getting up,

20 دقیقه صبح وقتی همه بیدار می شوند،

before everybody wakes up.

قبل از اینکه همه بیدار شوند.

Maybe on your commute for 10 minutes,

شاید 10 دقیقه در رفت و آمد،

maybe on your daily walk for 20 minutes.

شاید 20 دقیقه پیاده روی روزانه.

In the gym for 10 minutes,

10 دقیقه در باشگاه،

or just before you go to bed, another 20 minutes.

یا درست قبل از رفتن به رختخواب، 20 دقیقه دیگر.

(screen whooshing)

(صفحه نمایش)

try and get in one hour a day.

سعی کنید یک ساعت در روز دریافت کنید.

If you can do 10,000 steps, (snickers)

اگر می توانید 10000 قدم انجام دهید، (snickers)

you can do an hour of English.

می توانید یک ساعت انگلیسی انجام دهید.

The thing is, if you do,

مسئله این است که اگر این کار را انجام دهید،

you will notice a huge improvement in weeks.

در عرض چند هفته متوجه پیشرفت بزرگی خواهید شد.

Number five, stop using subtitles.

شماره پنج، استفاده از زیرنویس را متوقف کنید.

I know, I'm sorry.

می دانم، متاسفم.

And I know on Netflix it's like, "What did he say,

و من می دانم که در نتفلیکس اینگونه است، "او چه گفت،

what did he say?"

چه گفت؟"

Because the noise is louder than the voice.

چون صدا از صدا بلندتر است.

But, try and get into the habit, sometimes,

اما، سعی کنید گاهی اوقات از

not using subtitles.

زیرنویس استفاده نکنید و عادت کنید.

Why?

Because subtitles encourage you

چرا؟

زیرا زیرنویس‌ها شما را تشویق می‌کنند

to focus on every single word, as you are reading, right?

تا روی تک تک کلمات تمرکز کنید ، درست است؟ به

It doesn't help you focus on the stressed words.

شما کمکی نمی کند روی کلمات تاکید شده تمرکز کنید.

That's it, five easy tips.

همین، پنج نکته آسان.

(screen whooshing)

(صدای صفحه نمایش)

So there you go, now you know what sentence stress is.

پس شما بروید، اکنون می دانید استرس جمله چیست.

You know why it's important and how to practice it.

شما می دانید چرا مهم است و چگونه آن را تمرین کنید.

So what are you going to do now?

خب حالا میخوای چیکار کنی؟

Let me know in the comments below,

در نظرات زیر به من بگویید،

let me know what you think of this video.

نظر خود را در مورد این ویدیو به من بگویید.

Oh, by the way,

اوه، به هر حال،

if you want to know more about the Gold Course I mentioned,

اگر می خواهید در مورد دوره طلایی که ذکر کردم بیشتر بدانید،

there's also a link down below.

لینک زیر نیز وجود دارد.

But for now, thank you so much for watching,

اما فعلا از تماشای شما بسیار سپاسگزارم

and I will see you in the next video.

و در ویدیوی بعدی شما را خواهم دید.

Take care now, bye-bye.

حالا مواظب خودت باش، خداحافظ

(upbeat music)

(موسیقی شاد)