How to Compare and Contrast: Phrases, Connectors and Idioms

- A key skill you need in IELTS Speaking is being able

- یکی از مهارت‌های کلیدی که در مکالمه آیلتس به آن نیاز دارید این است که بتوانید

to compare and contrast things,

چیزها،

places, people,

مکان‌ها، افراد

and activities, and ideas.

، فعالیت‌ها و ایده‌ها را با هم مقایسه و مقایسه کنید.

(laughing)

(با خنده

It can be quite complicated, but I'm gonna make it

) می تواند بسیار پیچیده باشد، اما من آن را

super easy for you, let's do it.

برای شما بسیار آسان می کنم، بیایید این کار را انجام دهیم.

(upbeat instrumental music)

(موسیقی سازهای شاد)

Hi, this is Keith and I run the website,

سلام، این کیث است و من وب سایت،

the Keith Speaking Academy,

آکادمی صحبت کردن کیت،

and also the YouTube channel here,

و همچنین کانال یوتیوب را در اینجا،

English Speaking Success.

انگلیسی Speaking Success، اجرا می کنم.

Now, comparing and contrasting.

حال، مقایسه و تقابل.

You know, in IELTS Speaking part one, you may be asked

می‌دانید، در بخش اول اسپیکینگ آیلتس، ممکن است از شما خواسته شود که

to directly compare two things, A and B right?

مستقیماً دو چیز A و B را با هم مقایسه کنید، درست است؟

For example, traveling by car and traveling by plane.

مثلا سفر با ماشین و مسافرت با هواپیما.

In path three of Speaking, you will probably need to compare

در مسیر سه Speaking، احتمالاً باید

more abstract ideas, like the past and the future,

ایده‌های انتزاعی بیشتری مانند گذشته و آینده،

or the future and the present.

یا آینده و حال را با هم مقایسه کنید.

You may also have to compare opinions you've given,

همچنین ممکن است مجبور شوید نظراتی را که ارائه کرده اید،

or examples that you've shown.

یا نمونه هایی را که نشان داده اید، مقایسه کنید.

In this lesson, I'm gonna show you

در این درس، من به شما نشان خواهم داد که

how to do that confidently.

چگونه این کار را با اطمینان انجام دهید.

Let's begin first of all, talking about comparing,

بیایید اول از همه، صحبت در مورد مقایسه را شروع کنیم،

and we're gonna discuss how we compare people, places,

و در مورد نحوه مقایسه افراد، مکان ها،

activities, and things, okay?

فعالیت ها و چیزها بحث خواهیم کرد، خوب است؟

A common question though, students ask, is,

با این حال، یک سوال رایج ، دانش آموزان می پرسند، این

what exactly is the difference between compare and contrast?

است که تفاوت بین مقایسه و کنتراست دقیقا چیست؟

Well, it's a good question, right?

خوب، سوال خوبی است، درست است؟

Comparing generally means

مقایسه به طور کلی به معنای

finding the similarities between two things, right?

یافتن شباهت بین دو چیز است، درست است؟

I compare you to a summer's day,

من شما را به یک روز تابستانی

it means I liken you to a summer's day,

تشبیه می کنم، یعنی شما را به یک روز تابستانی تشبیه

I'm making you similar to a summer's day, very poetic.

می کنم، شما را شبیه یک روز تابستانی می کنم، بسیار شاعرانه.

Contrasting though,

با این حال، متضاد،

is finding the differences between things.

یافتن تفاوت بین چیزها است.

So, let's focus first of all on comparing, right?

بنابراین، بیایید اول از همه بر مقایسه تمرکز کنیم، درست است؟

Now, the easiest way here to do this

اکنون، ساده‌ترین راه برای انجام

is to use the expression A is similar to B.

این کار، استفاده از عبارت A مشابه B است.

In context, we may also say, A is similar to B,

در زمینه، همچنین ممکن است بگوییم، A شبیه B است،

because (babbling).

زیرا (حرف زدن).

Or, A is similar to B, in that (babbling).

یا الف در آن (حرف زدن) شبیه ب است.

For example, if we're talking about places, right,

به عنوان مثال، اگر در مورد مکان‌ها صحبت می‌کنیم، درست است

let's say London and Paris,

، مثلاً لندن و پاریس را بگوییم،

London is similar to Paris,

لندن شبیه پاریس است،

because they are both capital cities, right?

زیرا هر دو پایتخت هستند، درست است؟

London is similar to Paris,

لندن شبیه پاریس است

in that they are both

، زیرا هر دو

capital cities, okay?

پایتخت هستند، خوب؟

Notice, is similar to, the to becomes a tuh,

توجه کنید، شبیه به ، to می شود توح،

because we're stressing the nouns.

زیرا ما روی اسم ها تاکید می کنیم.

London is similar, stress similar as well.

لندن مشابه است، استرس نیز مشابه است.

London is similar to Paris,

لندن شبیه پاریس است،

Paris is similar to London,

پاریس شبیه لندن است،

because we're stressing the nouns and the adjectives.

زیرا ما روی اسم ها و صفت ها تاکید می کنیم.

London is similar to Paris, to Paris.

لندن شبیه پاریس است، به پاریس.

Try, London is similar to Paris.

سعی کنید، لندن شبیه پاریس است.

Nice, London is similar to Paris

نیس، لندن شبیه پاریس است

because they are both capital cities.

زیرا هر دو پایتخت هستند.

Very nice. Good.

بسیار خوب. خوب

You've got that nice cadence, lovely.

شما آهنگ خوبی دارید، دوست داشتنی.

Remember also we can be using adverbs, right,

همچنین به یاد داشته باشید که ما می توانیم از قیدها استفاده کنیم، درست است،

to quantify how similar, is it very similar,

برای تعیین کمیت شباهت ، آیا بسیار شبیه است

or just a little similar, right?

یا فقط کمی شبیه است، درست است؟

London is really similar, or it's pretty similar.

لندن واقعاً شبیه است، یا بسیار شبیه است.

It's rather similar, it's quite similar to Paris.

تقریباً شبیه است، کاملاً شبیه پاریس است.

Adverbs really add

قیدها

some extra richness to your answers.

واقعاً غنای بیشتری به پاسخ های شما می دهند.

Another way to express similarity is to mention

راه دیگر برای بیان شباهت این است که ابتدا

both A and B first, and then give

هر دو A و B را ذکر کنید و سپس

a kind of summarizing phrase, right?

یک نوع عبارت خلاصه کننده ارائه دهید، درست است؟

So, if for example, we're comparing cars,

بنابراین، اگر به عنوان مثال، ماشین‌ها و برندهای ماشین‌ها را با هم مقایسه

and brands of cars, we could say, right,

کنیم، می‌توانیم بگوییم، درست است،

when it comes to cars, two of the most famous brands

وقتی صحبت از ماشین‌ها به میان می‌آید، دو تا از معروف‌ترین

in the world are Audi and BMW,

برندهای دنیا آئودی و بی‌ام‌و

and they are so alike, or,

هستند و خیلی شبیه هم هستند، یا ،

and they are pretty much alike, or,

و تقریباً شبیه هم هستند، یا،

and they have a lot in common, or,

و اشتراکات زیادی دارند، یا،

and they are really similar.

و واقعاً شبیه هم هستند.

In addition, we can also use this structure

علاوه بر این، می توانیم از این ساختار

to show likeness.

برای نشان دادن شباهت نیز استفاده کنیم.

A is as blah-blah-blah as B.

الف هم مثل ب

Blah-blah-blah (laughing).

بلاه بلاه بلاه (با خنده).

A is as mmmh as B,

A به اندازه B mmmh است

and the as becomes uhs.

و as به uhs تبدیل می شود.

For example, an Audi

به عنوان مثال، یک آئودی

is as reliable as a BMW.

به اندازه یک BMW قابل اعتماد است.

As reliable as.

به همان اندازه قابل اعتماد

Say that, as reliable as.

به همان اندازه که قابل اعتماد است بگویید.

An Audi is as reliable as a BMW.

یک آئودی به اندازه یک BMW قابل اعتماد است.

Nice.

خوب.

Paris is as big as London.

پاریس به بزرگی لندن است.

John is as tall as Michael.

جان به اندازه مایکل است.

Fantastic, remember as well, we can also put

فوق العاده است، همچنین به یاد داشته باشید ، ما همچنین می توانیم

those adverbs in, to show how much

آن قیدها را در آن قرار دهیم تا نشان دهیم

they are similar, right, or not.

چقدر شبیه، درست یا نه.

Paris is almost as big as London.

پاریس تقریباً به بزرگی لندن است.

John is nearly as tall as Michael,

جان تقریباً به قد مایکل است،

okay, again, adverbs adding richness to your language.

خوب، دوباره، قیدهایی که به زبان شما غنا می بخشند.

Finally, if the two things are actually not similar,

در نهایت، اگر این دو چیز در واقع مشابه نیستند،

but actually (laughing),

اما در واقع (با خنده)،

lot of 'actuallies'.

"واقعی" زیادی وجود دارد.

Finally, if the two things are not only similar,

در نهایت، اگر این دو چیز نه تنها مشابه،

but actually the same, we could say

بلکه در واقع یکسان باشند، می‌توان گفت

A is identical to B.

A با B یکسان است.

A is identical to B,

A با B یکسان است،

or A is the same as B.

یا A همان B است

Same as, same as.

.

A is the same as B.

A همان B است.

So, for example, if we're talking about people,

بنابراین، برای مثال، اگر ما در مورد مردم صحبت می

let's say Jack is identical to his father,

کنیم، فرض کنید جک شبیه پدرش است،

they both love football.

هر دو عاشق فوتبال هستند.

Jack is the same as his father, they both love football.

جک همان پدرش است، هر دو عاشق فوتبال هستند.

Another common phrase is just like,

یکی دیگر از عبارت های رایج این است که

Jack is just like his father.

جک درست شبیه پدرش است.

Just like his father.

درست مثل پدرش.

Or, if they actually look the same, physical appearance,

یا اگر واقعاً ظاهرشان یکسان باشد،

right, a nice expression is

درست است، یک تعبیر خوب این است که

Jack is the spitting image of his father.

جک تصویر تف کردن پدرش است.

The spitting image or the spitting image,

تصویر تف یا تصویر تف،

if you have Southern English pronunciation.

اگر تلفظ انگلیسی جنوبی دارید.

Jack is the spitting image of his father,

جک تصویر تف کردن پدرش است،

the spitting image of his father.

تصویر تف کردن پدرش.

They look just the same.

آنها دقیقاً یکسان به نظر می رسند.

Did you know, I am actually the spitting image of my father?

آیا می دانید، من در واقع تصویر تف کردن پدرم هستم؟

(chuckling)

(خنده)

Great, let's move on.

عالی است، بیایید ادامه دهیم.

Wonderful.

فوق العاده است.

So, we've looked at comparing,

بنابراین، ما به مقایسه نگاه کردیم،

now let's look at contrasting.

اکنون بیایید به تضاد نگاه کنیم.

Again, we're gonna be looking at how we contrast places,

باز هم، ما می‌خواهیم ببینیم که چگونه مکان‌ها،

people, things, right?

افراد، اشیا را با هم مقایسه می‌کنیم، درست است؟

So, probably the most straightforward and the simplest way

بنابراین، احتمالاً سرراست ترین و ساده ترین راه

is to say A is different from B.

این است که بگوییم A با B متفاوت است.

Notice, different from, right?

توجه کنید، متفاوت است، درست است؟

We had similar to, different from.

مشابه، متفاوت از.

A is different from B.

الف با ب

A is different from B because (babbling).

فرق دارد الف با ب فرق دارد چون (غاله).

Or A is different from B, in that it (babbling), right?

یا A با B متفاوت است، درست است؟

For example, let's talk about my hometown Manchester,

به عنوان مثال، بیایید در مورد شهر من منچستر صحبت کنیم،

and let's say Paris in France, right?

و اجازه دهید بگوییم پاریس در فرانسه، درست است؟

We could say Manchester is different from Paris,

می توانیم بگوییم منچستر با پاریس متفاوت است،

because it's much more industrial, or,

زیرا بسیار صنعتی تر است، یا،

Manchester is different from Paris, in that

منچستر با پاریس متفاوت است،

the climate is colder than Paris.

زیرا آب و هوا سردتر از پاریس است.

You can omit the last "than Paris," if you want,

اگر بخواهید می توانید آخرین "از پاریس" را حذف کنید،

but if you want to put it together, it's colder,

اما اگر می خواهید آن را کنار هم بگذارید، سردتر است

the climate is colder than Paris, you could also put it.

، آب و هوا سردتر از پاریس است، می توانید آن را نیز قرار دهید.

So, Manchester is different from Paris,

بنابراین، منچستر با پاریس متفاوت است

in that the climate is colder.

، زیرا آب و هوا سردتر است.

Nice.

خوب.

And do remember, again, you can add adverbs, right,

و به یاد داشته باشید، دوباره، می توانید قید اضافه کنید، درست است،

to show the intensity of the difference, right?

برای نشان دادن شدت تفاوت، درست است؟

Manchester is really different from Paris,

منچستر واقعاً با پاریس متفاوت است

or Manchester is totally different from Paris.

یا منچستر کاملاً با پاریس متفاوت است.

If you want to impress the examiner,

اگر می‌خواهید امتحان‌کننده را تحت تأثیر قرار دهید،

I think it's strikingly different,

فکر می‌کنم به‌طور قابل توجهی متفاوت است،

or, I think it's distinctly different actually.

یا، من فکر می‌کنم در واقع کاملاً متفاوت است.

If the difference is small you can say,

اگر تفاوت کوچک است، می توانید بگویید،

well, it's slightly different,

خوب، کمی متفاوت است

it's rather different, it's subtly different.

، نسبتاً متفاوت است، به طور ماهرانه ای متفاوت است.

That's nice.

Manchester is subtly different from Paris,

خوبه.

منچستر تفاوت ماهرانه ای با پاریس دارد

in that the climate is slightly colder.

، زیرا آب و هوا کمی سردتر است.

I love adverbs, they're great (laughing).

من قیدها را دوست دارم، آنها عالی هستند (خنده).

Okay, let's move on.

باشه بریم جلو

Right now in this next section, I'm gonna stick

در حال حاضر در این بخش بعدی، من

with contrasting, but we're gonna look at

به تضاد ادامه می‌دهم، اما به

some idiomatic expressions to use,

برخی از عبارات اصطلاحی

to show contrast.

برای نشان دادن تضاد نگاه می‌کنیم.

So again, if we're talking about two things, or people,

بنابراین، دوباره، اگر ما در مورد دو چیز، یا افراد،

or places, we can use all of these.

یا مکان ها صحبت می کنیم، می توانیم از همه اینها استفاده کنیم.

For example, we may say, well, they are worlds apart, right,

مثلاً ممکن است بگوییم خوب، آنها دنیاها از هم جدا هستند، درست است،

London and New Delhi, they are worlds apart.

لندن و دهلی نو، آنها دنیاها از هم جدا هستند.

Now it doesn't mean they're on the opposite side

حالا به این معنی نیست که آنها در طرف مقابل

of the world, it just means they're very different.

دنیا هستند، فقط به این معنی است که آنها بسیار متفاوت هستند.

So, I could say, Manchester and London are worlds apart,

بنابراین، می‌توانم بگویم، منچستر و لندن جهان‌هایی از هم جدا هستند

or, they are poles apart, the pole being the north pole,

، یا قطب‌هایی از هم جدا هستند ، قطب شمال

and the south pole of the planet.

و قطب جنوب سیاره است.

They are poles apart, right?

آنها قطب های جدا هستند، درست است؟

My brother and my sister they're poles apart.

برادر و خواهرم از هم جدا هستند.

Completely different, like chalk and cheese.

کاملاً متفاوت، مانند گچ و پنیر.

Chalk and cheese is only used for people, right,

گچ و پنیر فقط برای مردم استفاده می شود، درست است

my brother and sister, they're like chalk and cheese,

، برادر و خواهر من، آنها مانند گچ و پنیر،

very different.

بسیار متفاوت هستند.

Another expression is

عبارت دیگر این

A is a far cry from B, right?

است که A با B فاصله زیادی دارد، درست است؟

Manchester is a far cry from Paris, they're very different,

منچستر فاصله زیادی با پاریس دارد، آنها از این نظر بسیار

in that, and then you give the reason why.

متفاوت هستند و شما دلیل آن را بیان کنید.

Another one, A is in a different league from B.

یکی دیگر، A در لیگی متفاوت از B است.

Manchester United are in a different league

منچستریونایتد در لیگی متفاوت

from Real Madrid (laughing), are they?

از رئال مادرید هستند (خنده)، آیا آنها؟

You're gonna say, "Of course they are Keith,

شما می خواهید بگویید، " البته آنها کیت هستند،

"one's in the Premier League, one's in the (babbling)."

"یکی در لیگ برتر است، یکی در (با غر زدن)

The what (laughing)?

" چه (با خنده)؟

I'm not a football fan, I mean, one's in the Premiere League

من طرفدار فوتبال نیستم، یعنی یکی در لیگ برتر است.

and one's in the Spanish league, no, it's idiomatic,

و یکی در لیگ اسپانیا ، نه، اصطلاحی است

it just means they're different, right?

، فقط به این معنی است که آنها متفاوت هستند، درست است؟

I could talk about two authors, right,

من می توانم در مورد دو نویسنده صحبت کنم، درست است،

Stephen King is much better than Enid Blyton.

استفن کینگ بسیار بهتر از انید بلیتون است.

Stephen King is in a different league from Enid Blyton.

استفن کینگ در لیگی متفاوت از انید بلیتون است.

For example.

به عنوان مثال.

Also we can just use far or way.

همچنین ما می‌توانیم فقط از far یا way استفاده کنیم.

A is far, blank, than B,

A دور، خالی، از B است،

or A is way, blank, than B, right?

یا A است راه، خالی، از B، درست است؟

Stephen King is far better than Enid Blyton.

استیون کینگ به مراتب بهتر از انید بلیتون است.

Manchester United are way better

منچستریونایتد بسیار بهتر

than Real Madrid.

از رئال است. مادرید.

Don't tell the people in Spain I said that.

به مردم اسپانیا نگویید که من این را گفتم.

It's actually not true, well, is it true?

در واقع درست نیست، خوب، درست است؟

Now, it's probably not true, right?

حالا، احتمالاً درست نیست، درست است؟

Anyway, some interesting idiomatic expressions

you can use for contrasting things that are very different.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Now, we have looked at comparing and contrasting things,

اکنون، ما به مقایسه و تضاد چیزها،

places, people, now, I want to look at

مکان‌ها، افراد نگاه کرده‌ایم، اکنون، می‌خواهم به

connectors and linking words, that can be used

رابط‌ها و کلمات پیوند دهنده نگاه کنم ، که می‌توانند

to compare and contrast ideas, and that can be

برای مقایسه و مقایسه ایده‌ها استفاده می‌شود، و این می‌تواند

really useful in part three of IELTS Speaking, right?

در بخش سوم سخنرانی آیلتس واقعا مفید باشد ، درست است؟

So, we can look at, for example, to compare,

بنابراین، ما می توانیم برای مثال، به

similarly and likewise.

طور مشابه و مشابه، به مقایسه نگاه کنیم.

For example, I love football, similarly,

به عنوان مثال، من عاشق فوتبال هستم، به طور مشابه،

I'm a big fan of basketball too.

من هم از طرفداران پر و پا قرص بسکتبال هستم.

Or, I love Chinese food, likewise,

یا، من عاشق غذاهای چینی هستم، به همین ترتیب،

I'm really into Vietnamese food too.

من واقعاً به غذاهای ویتنامی نیز علاقه دارم.

When it comes to contrasting, we can use on the contrary,

وقتی صحبت از تضاد به میان می آید، می توانیم برعکس،

conversely, on the other hand.

برعکس، از سوی دیگر استفاده کنیم.

For example, I'm really busy during the week,

به عنوان مثال، من در طول هفته واقعاً سرم شلوغ است،

but on the weekend, conversely., I have lots of free time.

اما در آخر هفته، برعکس، وقت آزاد زیادی دارم.

Notice here in speaking, the word order

توجه داشته باشید که در اینجا در صحبت کردن، ترتیب کلمات

is often a little different from writing, right?

اغلب کمی با نوشتن متفاوت است، درست است؟

When speaking, we often have the first noun,

هنگام صحبت، ما اغلب اسم اول

the second noun, and then the adverb,

، اسم دوم و سپس قید

and then the sentence, right?

و سپس جمله را داریم، درست است؟

Notice I said, I'm really busy during the week,

توجه کنید که گفتم، من در طول هفته واقعا سرم شلوغ است،

it's the first noun, but on the weekend,

این اسم اول است، اما در آخر هفته

it's the second noun, conversely, adverb,

، اسم دوم است، برعکس، قید،

I have lots of free time.

وقت آزاد زیادی دارم.

So that noun, noun, adverb, and then the end of the phrase.

به طوری که اسم، اسم، قید، و سپس پایان عبارت.

Look at the other examples.

به نمونه های دیگر نگاه کنید.

Well, I'm really busy on Mondays,

خب، من واقعاً دوشنبه‌ها سرم شلوغ است،

Fridays on the contrary are much easier.

برعکس جمعه‌ها خیلی راحت‌تر هستند.

Can you see?

می توانی ببینی؟

I'm busy this week actually, next week on the other hand,

در واقع این هفته سرم شلوغ است، از طرف دیگر، هفته آینده،

I have much less work to do, right?

کار بسیار کمتری برای انجام دادن دارم، درست است؟

Can you see that pattern, that is much more

آیا می توانید آن الگو را ببینید، که خیلی بیشتر

a speaking pattern rather than a writing one.

یک الگوی صحبت کردن است تا یک الگوی نوشتاری.

That's it, interesting and beautiful ways

همین، روش‌های جالب و زیبا

to compare and contrast people,

برای مقایسه و مقایسه افراد،

places, things, and ideas,

مکان‌ها، چیزها و ایده‌ها،

in fact, anything you want at all (laughing).

در واقع، هر چیزی که می‌خواهید (خنده).

Listen, if you enjoyed this video, I think you might like

گوش کنید، اگر از این ویدیو لذت بردید، فکر می کنم ممکن است

my online course "IELTS Speaking Success: Get a Band 7+."

دوره آنلاین من "آیلتس Speaking Success: Get a Band 7+" را دوست داشته باشید.

it's a complete preparation course to get you ready

این یک دوره آمادگی کامل است تا شما را

for the IELTS Speaking test.

برای آزمون اسپیکینگ آیلتس آماده کند.

It's fun and professional.

سرگرم کننده و حرفه ای است.

Fun because I believe, that when you enjoy learning,

سرگرم کننده است زیرا معتقدم وقتی از یادگیری لذت می برید

the learning is deeper.

، یادگیری عمیق تر است.

And also, I believe it will help you,

و همچنین، من معتقدم که به شما کمک خواهد کرد،

not only become a better English student,

نه تنها یک دانش آموز انگلیسی بهتر،

but a better English speaker.

بلکه یک انگلیسی زبان بهتر شوید.

If that sounds good to you, go and check it out,

اگر به نظر شما خوب است ، بروید و آن را بررسی کنید

there's a link below.

، یک لینک زیر وجود دارد.

It's on discount at the moment, so you can get a great deal.

در حال حاضر تخفیف دارد، بنابراین می توانید یک معامله عالی دریافت کنید.

Check it out, if it's right for you, don't hesitate.

آن را بررسی کنید، اگر برای شما مناسب است، دریغ نکنید.

Great, listen, thank you so much for watching,

عالی است، گوش کنید، از تماشای شما بسیار متشکرم،

I hope you found this useful.

امیدوارم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

Do remember to subscribe, turn on the notifications,

به یاد داشته باشید که مشترک شوید ، اعلان‌ها را روشن کنید

and I can't wait to see you again very, very soon.

و من نمی‌توانم صبر کنم تا خیلی خیلی زود دوباره شما را ببینم.

Take care my friend. Bye-bye.

مراقب خودت باش دوست من. خداحافظ.

(upbeat instrumental music)

(موسیقی سازهای شاد)