The Secret to Having Amazing Conversations in English

- Do you find it difficult

- آیا

to keep a conversation going in English?

ادامه مکالمه به زبان انگلیسی برای شما دشوار است؟

Well, in this video, I will give you the secret

خب، در این ویدیو، راز

to having amazing conversations in English.

داشتن مکالمات شگفت انگیز به زبان انگلیسی را به شما می دهم.

(bright music)

(موسیقی روشن)

Hello, this is Keith from the Keith Speaking Academy.

سلام، این کیث از آکادمی سخنرانی کیث است.

You know, many students learn English in a classroom

می‌دانید، بسیاری از دانش‌آموزان انگلیسی را در کلاس درس یاد می‌گیرند

and then they struggle with real life conversations.

و سپس با مکالمات واقعی درگیر می‌شوند.

And that's mainly because real life conversations

و این عمدتاً به این دلیل است که گفتگوهای واقعی از

don't follow a script, right?

یک فیلمنامه پیروی نمی کنند، درست است؟

They can suddenly change direction

آنها می توانند

a bit like an Italian taxi driver.

به طور ناگهانی مانند یک راننده تاکسی ایتالیایی مسیر را تغییر دهند.

(Keith imitates car whooshing)

(کیت از غوغای ماشین تقلید می کند)

And you're like, "What? What's happening?"

و شما می گویید "چی؟ چه اتفاقی می افتد؟"

And you're lost.

و تو گم شدی

So today, I will give you the secret. (laughs)

بنابراین امروز، راز را به شما خواهم گفت. (می خندد)

The secret.

راز.

I don't know if it's a secret

نمی دانم راز است یا نه،

but I will tell you how to have amazing conversations

اما به شما خواهم گفت که چگونه مکالمات شگفت انگیزی

in English.

به زبان انگلیسی داشته باشید.

I'm gonna focus on three simple things.

من روی سه چیز ساده تمرکز خواهم کرد.

Number one, how to start a conversation.

شماره یک، چگونه یک مکالمه را شروع کنیم.

Number two, how to develop a conversation.

شماره دو، نحوه ایجاد مکالمه

Number three,

شماره سه،

how to change topic naturally in a conversation.

چگونه موضوع را به طور طبیعی در یک مکالمه تغییر دهیم.

And at the end, I'm gonna give you some tips

و در پایان، نکاتی را

on how to end a conversation politely.

در مورد نحوه پایان دادن به مکالمه مودبانه به شما می دهم.

Great.

At the end of this video,

عالی.

در پایان این ویدیو،

I think you will be much more confident

فکر می‌کنم

to have natural conversations in English.

برای داشتن مکالمات طبیعی به زبان انگلیسی بسیار مطمئن‌تر خواهید بود. به

Sound good?

نظر خوب میاد؟

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Right, let's begin, how to start a conversation?

درست است، بیایید شروع کنیم، چگونه یک مکالمه را شروع کنیم؟

Let's imagine, you're going to speak

بیایید تصور کنیم، قرار است

to either someone you know, maybe a friend or a colleague

با کسی که می‌شناسید صحبت کنید، شاید با یک دوست یا همکار

or someone you don't know very well,

یا کسی که خیلی نمی‌شناسید،

maybe someone you've just met.

شاید با کسی که به تازگی ملاقات کرده‌اید.

So typically, we would say something like,

بنابراین معمولاً چیزی شبیه به

"Hi, how's it going? What's new?"

"سلام، اوضاع چطور است؟ چه خبر است؟"

Okay?

باشه؟

Now, that's fine, okay?

حالا خوبه، باشه؟

But you usually get a short response.

اما معمولاً پاسخ کوتاهی دریافت می کنید.

"Well, nothing new.

"خب، چیز جدیدی نیست.

Same old, same old.

همان قدیمی، همان قدیمی.

Business as usual."

تجارت مثل همیشه."

And so the conversation stops.

و بنابراین گفتگو متوقف می شود.

And that's because these questions are not seen

و این به این دلیل است که این سوالات توسط افراد بومی به

as conversation starters by native speakers.

عنوان شروع کننده مکالمه دیده نمی شوند .

We see these as greetings.

ما اینها را به عنوان سلام می بینیم.

So we stop, right?

بنابراین ما متوقف می شویم، درست است؟

A much better question would be something like,

یک سوال بسیار بهتر می تواند چیزی شبیه به این باشد:

"What have you been up to lately?"

"اخیراً چه کار کرده ای؟" به

Notice the pronunciation.

تلفظ دقت کنید

What have you been up to?

چه کار کرده ای؟

What have you been?

شما چه بوده اید؟

It's a chunk.

این یک تکه است.

What have you been?

شما چه بوده اید؟

What have you been?

شما چه بوده اید؟

What have you been up to lately?

اخیرا چه کارهایی انجام دادی؟

That's it. Nice.

خودشه. خوب.

And so they're more likely

و بنابراین آنها به احتمال بیشتری به

to tell you something they've done, some activities, right?

شما می گویند کاری که انجام داده اند، برخی از فعالیت ها، درست است؟

"I've been doing that. I've been doing this."

"من این کار را می کردم. این کار را می کردم."

The more specific you get, the better.

هر چه بیشتر دقیق تر شوید، بهتر است.

Because then people focus more.

زیرا در این صورت تمرکز افراد بیشتر است.

So you could say, "Well, what did you do yesterday?"

بنابراین می توانید بگویید: "خب، دیروز چه کار کردی؟"

Notice the chunk again.

دوباره به این تکه توجه کنید.

What did you do?

چه کار کردین؟

What did you do?

چه کار کردین؟

What did you do?

چه کار کردین؟

What did you do yesterday?

دیروز چه کار کردی؟

Great.

عالی.

Or, "What did you get up to yesterday?"

یا "دیروز چه کار کردی؟"

Dee-dee-dee-dee-dee-dee-dee-dee. (chuckles)

دی-دی-دی-دی-دی-دی-دی-دی. (می خندد)

What did you get up to yesterday?

دیروز به چه چیزی دست زدی؟

To get up to, to do, right?

برای بلند شدن، انجام دادن، درست است؟

Here, because you're focusing,

در اینجا، چون تمرکز می کنید، به

you're more likely to get a specific answer.

احتمال زیاد پاسخ خاصی دریافت خواهید کرد. من

Personally, in my life, especially in working life,

شخصاً در زندگی، به خصوص در زندگی کاری،

I found these two questions,

این دو سؤال،

the next two questions to be really powerful, right?

دو سؤال بعدی را واقعاً قدرتمند یافتم، درست است؟

Things like, "What have you been working on lately?"

مواردی مانند " اخیراً روی چه چیزی کار می کردید؟"

Again, notice that, "What have you been?"

مجدداً به این نکته توجه کنید که "چی بوده ای؟"

What have you been?

شما چه بوده اید؟

What have you been?

شما چه بوده اید؟

What have you been working on lately?

اخیراً روی چه چیزی کار می کنید؟

Or, "What's been keeping you busy lately?"

یا "چه چیزی اخیراً شما را مشغول کرده است؟"

Because these questions normally make the person

زیرا معمولاً این سؤالات باعث می شود که فرد

think about a particular project

در مورد یک پروژه خاص

and something maybe they're passionate about

و چیزی که احتمالاً به آن علاقه دارد فکر کند

and start talking about.

و شروع به صحبت کند.

And you get better conversations, right?

و شما مکالمات بهتری خواهید داشت، درست است؟

Remember, ask better questions

به یاد داشته باشید، سوالات بهتری بپرسید

and you will get better answers.

و پاسخ های بهتری دریافت خواهید کرد.

Great. Let's move on.

عالی. بیایید ادامه دهیم.

Okay, so how to develop a conversation, right?

خوب، پس چگونه می توان یک مکالمه را توسعه داد، درست است؟

Let's take an example conversation here.

بیایید یک مکالمه نمونه را در اینجا در نظر بگیریم.

And just to let you know, the word Asda here.

و فقط برای اطلاع شما، کلمه Asda اینجاست.

It's the name of a supermarket in the UK, okay?

این نام یک سوپرمارکت در بریتانیا است، خوب؟

So here's a conversation. Have a look at this.

بنابراین در اینجا یک گفتگو است. نگاهی به این بینداز.

"I went shopping yesterday."

"دیروز رفتم خرید."

"Where did you go?"

"کجا رفتی؟"

"Asda."

"اسدا."

"What did you buy?"

"چه چیزی خریدی؟"

"Some fruit and veg."

"مقداری میوه و سبزی."

Okay, now, that conversation to me

خوب، حالا، آن مکالمه برای من

looks like a classroom conversation or a script from a book.

شبیه یک مکالمه کلاسی یا فیلمنامه ای از یک کتاب است.

It's not very natural, right?

خیلی طبیعی نیست، درسته؟

Now, it uses these question words,

حالا از این کلمات سوالی استفاده می کند،

where, what, how, who, right?

کجا، چه، چگونه، چه کسی، درست است؟

Where did you go?

کجا رفتی؟

What did you buy?

چه چیزی خریدی؟

Who did you go with?

با کی رفتی؟

Now, that's okay.

حالا، اشکالی ندارد.

And I think especially if you're a lower level student,

و من فکر می کنم به خصوص اگر دانش آموز سطح پایین تری هستید،

using these question words

استفاده از این کلمات پرسشی

can help you start a conversation.

می تواند به شما کمک کند مکالمه را شروع کنید.

The problem is these follow up questions,

مشکل این سوال‌های بعدی است،

you can start to sound like a police officer

شما می‌توانید شبیه یک افسر پلیس

doing an interrogation, right?

در حال بازجویی به نظر برسید، درست است؟

My friend Ian does this, right?

دوست من یان این کار را می کند، درست است؟

"Ian, I went to the supermarket yesterday."

"ایان، دیروز به سوپرمارکت رفتم ."

"Oh, yes? What time did you go?

"اوه آره؟ ساعت چند رفتی؟

Who did you go with? What did you buy?"

با کی رفتی؟ چی خریدی؟"

Like, what? What's going on?

مانند آنچه که؟ چه خبر است؟

Am I on trial for murder?

آیا من به جرم قتل محاکمه می شوم؟

I mean, you know, he sounds like a policeman.

منظورم اینه که میدونی صداش شبیه پلیسه.

So that's the danger of that.

بنابراین خطر آن همین است. در

You end up with a conversation that's like,

نهایت با مکالمه‌ای مانند

question, answer, question, answer, question, answer.

سؤال، پاسخ، سؤال، پاسخ، سؤال، پاسخ مواجه می‌شوید.

And it's, mm, it's not great, right?

و این، میلی متر، عالی نیست، درست است؟

But it's okay.

اما اشکالی ندارد.

So here's the secret. (laughs)

پس راز اینجاست. (می خندد)

The secret, right?

راز، درست است؟

Most natural conversations do the following.

بیشتر مکالمات طبیعی موارد زیر را انجام می دهند.

I'll explain it and then I'll give you an example, okay?

توضیحش میدم و بعد مثال میزنم، باشه؟

So you take the last theme someone talked about, right?

بنابراین شما آخرین موضوعی را که کسی در مورد آن صحبت کرده است، انتخاب می کنید، درست است؟

And then you develop it into a new theme.

و سپس آن را به یک موضوع جدید توسعه می دهید.

Simple as that, right?

به همین سادگی، درست است؟

When somebody speaks, you take the theme,

وقتی کسی صحبت می کند، شما موضوع را انتخاب می کنید،

develop it into a new theme.

آن را به یک موضوع جدید تبدیل می کنید.

Theme, meaning topic or idea.

تم، به معنای موضوع یا ایده.

Let's look at a more natural conversation.

بیایید به یک گفتگوی طبیعی تر نگاه کنیم.

Look at this one.

به این یکی نگاه کن

"I went shopping yesterday."

"دیروز رفتم خرید."

"Really? Oh, I find shopping such a pain."

"واقعا؟ اوه، من خرید را چنین دردسر می دانم."

"Well, I don't mind it actually,

"خب، من در واقع اهمیتی نمی دهم،

although everything is so expensive these days."

اگرچه این روزها همه چیز بسیار گران است."

"Yeah, tell me about it.

"آره، در مورد آن به من بگو.

We go to Asda, stuff tends to be cheaper there."

ما به آسدا می رویم، چیزها آنجا ارزان تر هستند."

Okay, now, that is a much more natural conversation, right?

خوب، حالا، این یک مکالمه بسیار طبیعی تر است ، درست است؟

Compared to the original one, like the book dialogue.

در مقایسه با نسخه اصلی ، مانند دیالوگ کتاب.

What's happening here is there's a theme.

آنچه در اینجا اتفاق می افتد این است که یک موضوع وجود دارد.

So it begins, right?

بنابراین شروع می شود، درست است؟

Shopping. The theme of shopping.

خريد كردن. موضوع خرید.

"I went shopping yesterday."

"دیروز رفتم خرید."

And then the next person takes a theme of shopping

و سپس نفر بعدی یک موضوع خرید را انتخاب می کند

and talks about the feeling developing a new theme.

و در مورد احساس ایجاد یک موضوع جدید صحبت می کند.

"I find shopping such a pain, it's a headache," right?

"من خرید را دردناک می دانم، سردرد است" درست است؟

The next person takes that idea of feelings

نفر بعدی این ایده از احساسات را می گیرد

and develops a new theme about the price of food.

و موضوع جدیدی در مورد قیمت غذا ایجاد می کند.

"Yeah, I don't mind it,

"آره، من مهم نیست،

although everything is expensive."

هر چند همه چیز گران است."

The next person takes that theme, right?

نفر بعدی آن تم را می گیرد، درست است؟

Expensive.

گران.

"Yeah, tell me about it. It's true."

"آره، در مورد آن به من بگو. این درست است."

And then carries on developing that theme about price

و سپس به توسعه آن تم در مورد قیمت ادامه می دهد،

but relating it to them.

اما آن را به آنها مرتبط می کند.

"We go to Asda, stuff tends to be cheaper there."

"ما به آسدا می رویم، چیزها در آنجا ارزان تر هستند."

And they could go on taking this theme.

و آنها می توانند این موضوع را ادامه دهند.

So you take a theme, develop a new one, relate it,

بنابراین شما یک موضوع را انتخاب می‌کنید، موضوع جدیدی را توسعه می‌دهید، آن را به هم مرتبط می‌کنید،

and that is the conversation.

و این گفتگو است.

It's really interesting.

واقعا جالب است.

I think personally, you know,

من شخصاً فکر می کنم، می دانید،

you can mix this idea, theme, a new theme,

می توانید این ایده، موضوع، یک موضوع جدید

and also the question words, mix them all up.

و همچنین کلمات سؤالی را با هم ترکیب کنید، همه آنها را با هم مخلوط کنید.

It's not one or the other.

این یکی یا دیگری نیست.

And you can create and have some really nice conversations.

و می توانید مکالمات بسیار خوبی ایجاد کنید و داشته باشید .

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Okay, let's talk about changing topic in a conversation,

خوب، بیایید در مورد تغییر موضوع در یک گفتگو صحبت کنیم،

because I find a lot of students find this difficult

زیرا به نظر من بسیاری از دانش آموزان این کار را دشوار می دانند

and they don't do it naturally.

و آنها به طور طبیعی این کار را انجام نمی دهند.

They suddenly say something and people go, "What?

ناگهان چیزی می گویند و مردم می گویند "چی؟

Where's the connection?"

ارتباط کجاست؟"

Because they haven't connected it to what's gone before.

زیرا آنها آن را به آنچه قبلاً رفته است وصل نکرده اند.

And I know this is difficult, but let's see an example.

و من می دانم که این دشوار است، اما بیایید یک مثال را ببینیم.

Remember that conversation we just looked at,

به یاد داشته باشید که مکالمه‌ای که ما به آن نگاه کردیم،

talking about shopping, the feeling, and the price.

درباره خرید، احساس و قیمت صحبت کردیم.

Imagine at the end, at the last line, it goes like this.

تصور کنید در پایان، در خط آخر، به این صورت پیش می‌رود.

"Yeah, tell me about it.

"آره، در مورد آن به من بگو.

We go to Asda, stuff tends to be cheaper there."

ما به آسدا می رویم، چیزها آنجا ارزان تر هستند."

"I went to a party last night." (laughs)

"دیشب به مهمانی رفتم." (می خندد)

It's like, "What?

مثل این است که "چی؟

We're talking about shopping and feelings and price

ما در مورد خرید و احساسات و قیمت صحبت می کنیم

and you went to a party?"

و شما به مهمانی رفتید؟"

There's no connection

هیچ ارتباطی وجود ندارد

but you just need one word to make the connection.

اما برای برقراری ارتباط فقط به یک کلمه نیاز دارید .

And the word is anyway.

و کلمه به هر حال است.

Anyway.

به هر حال.

Normally with a falling intonation.

به طور معمول با آهنگ سقوط.

Anyway.

به هر حال.

And that indicates, tells everybody, you're changing topic.

و این نشان می دهد، به همه می گوید، شما در حال تغییر موضوع هستید.

It's a bit like the Italian taxi driver, do you remember?

کمی شبیه راننده تاکسی ایتالیایی است، یادتان هست؟

Right?

درست؟

With all respect to Italian taxi drivers,

با تمام احترام به راننده های تاکسی ایتالیایی،

but those in Rome in particular,

مخصوصاً آنهایی که در رم هستند،

if before turning, they just turn on the indicator

اگر قبل از پیچیدن فقط نشانگر را روشن کنند

(Keith imitating car indicator clicking)

(کیث تقلید از نشانگر ماشین کلیک می کند)

and they tell everybody, it would be better.

و به همه بگویند، بهتر است.

So anyway is the indicator, like when you're driving,

بنابراین به هر حال این نشانگر است، مانند زمانی که در حال رانندگی هستید، به

it tells everybody you're changing direction.

همه می گوید که در حال تغییر جهت هستید.

"Anyway, I went to a party last night."

به هر حال دیشب به مهمونی رفتم.

"Oh, really? Who did you go with?"

"اوه، واقعا؟ با کی رفتی؟"

"Oh, right, yeah, good."

"اوه، درست، آره، خوب است."

"No, I hate parties. I'm quite shy."

"نه، من از مهمانی ها متنفرم. من کاملاً خجالتی هستم."

And the conversation takes a new turn, right?

و مکالمه چرخشی جدیدی به خود می گیرد، درست است؟

Maybe some questions, maybe new theme,

شاید چند سوال، شاید موضوع جدید، در حال

developing new themes.

توسعه تم های جدید.

Okay, great.

باشه عالیه.

Now, a second way of changing the topic

حال، راه دوم برای تغییر موضوع

is when we use the expression, "By the way."

زمانی است که از عبارت "به هر حال" استفاده می کنیم.

By the way means, okay, we're talking about this

به هر حال، خوب، ما در مورد این صحبت می کنیم،

but also, I want to talk about this.

اما همچنین، من می خواهم در مورد این صحبت کنم.

And it's just a very simple signpost if you like, right?

و اگر دوست دارید، فقط یک تابلوی راهنما بسیار ساده است، درست است؟

By the way.

راستی.

And we normally use the past tense.

و ما معمولا از زمان گذشته استفاده می کنیم.

So we would say either,

بنابراین ما می‌گفتیم:

"By the way, I was going to ask you do, do, do, do, do."

«اتفاقاً، می‌خواستم از شما بخواهم، انجام دهید، انجام دهید، انجام دهید، انجام دهید».

Or, "By the way, I wanted to ask you something."

یا "اتفاقاً می خواستم از شما چیزی بپرسم."

We use the past tense as a way of being polite.

ما از زمان گذشته به عنوان روشی برای مودب بودن استفاده می کنیم.

"I want to ask you," is quite direct, it's not bad.

"می خواهم از شما بپرسم" کاملاً مستقیم است، بد نیست.

But "I wanted to ask you," is a ridiculous English thing

اما «می‌خواستم از تو بپرسم» یک جمله انگلیسی مضحک

about being super polite.

در مورد فوق‌العاده مودب بودن است.

It's about conditionals and hypothetical.

این در مورد شرطی و فرضی است.

If I was going to ask you a question, I would ask you.

اگر قرار بود از شما سوالی بپرسم از شما می پرسم.

It's just being polite, right?

این فقط مودب بودن است، درست است؟

I wanted to ask you.

میخواستم ازت بپرسم

"By the way, I wanted to ask you,

"در ضمن، می‌خواستم از شما بپرسم،

do you know any good vegetarian recipes?

آیا دستور پخت گیاه‌خواری خوبی می‌شناسید؟

'Cause my friend Ian is coming for dinner

چون دوست من یان برای شام می‌آید

and he's a vegetarian," right?

و او یک گیاه‌خوار است، درست است؟

That's it.

خودشه.

So anyway, by the way, past tense,

بنابراین، به هر حال، زمان گذشته،

great ways to change conversation.

راه های عالی برای تغییر مکالمه است.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

So how do you end a conversation in English politely?

پس چگونه مودبانه مکالمه به زبان انگلیسی را پایان می دهید؟

Conversations tend to go one of two ways.

مکالمات به یکی از دو راه پیش می رود.

They may be that you're listening to somebody

آنها ممکن است به این دلیل باشند که شما به کسی گوش می دهید

who's very boring and you're like, "Yeah, yeah, yeah, yeah.

که خیلی خسته کننده است و می گویید "آره، آره، آره، آره.

Oh, really? Mm, yeah."

اوه، واقعا؟ مام، آره."

And you're thinking, "How do I escape?

و شما به این فکر می کنید که "چگونه فرار کنم؟

How do we end this?"

چگونه به این موضوع پایان دهیم؟"

Or the other way is two people's conversation has dried up

یا راه دیگر این است که صحبت دو نفر خشک شده

and they don't know what to say now.

و نمی دانند الان چه بگویند.

(Keith humming)

(کیت زمزمه می کند)

And you're thinking, "Mm, are you gonna finish this

و تو فکر می کنی، "مم، می خواهی این را تمام کنی

or shall I finish this?"

یا من تمامش کنم؟"

And you don't know what to say.

و نمیدونی چی بگی

So typically, British people will just say,

بنابراین به طور معمول، مردم بریتانیا فقط می گویند،

one person will just say, "Listen, I've got to go."

یک نفر فقط می گوید، "گوش کن، من باید بروم."

Simple as that, right?

به همین سادگی، درست است؟

You just say, "I need to leave.

شما فقط می گویید "من باید بروم.

Listen, I've got to go."

گوش کن، باید بروم."

Or more informally, "Listen, I've got to be off."

یا غیررسمی تر، "گوش کن، من باید بروم."

To be off here means to go.

رفتن از اینجا یعنی رفتن.

"Listen, I've got to be off," or "I must be off,"

"گوش کن، من باید خاموش باشم" یا "باید خاموش باشم"

or even, "I should be off."

یا حتی "باید خاموش باشم."

"I should be off."

"من باید خاموش باشم."

Any of those are great.

هر کدومشون عالیه

I should be off.

من باید خاموش باشم

Can you say that?

میشه اینو بگی؟

I should be off.

من باید خاموش باشم

I should be off.

من باید خاموش باشم

Nice.

خوب.

The other way is rather than saying, "I need to go,"

راه دیگر این است که به جای گفتن "من باید بروم"،

is we switch it

آیا آن را تغییر می دهیم

and we say that it's the other person, right?

و می گوییم که آن شخص دیگری است، درست است؟

"I know you're busy, I don't want to keep you."

"میدونم سرت شلوغه، نمیخوام نگهت دارم."

I don't want to keep you.

نمی خوام نگهت دارم

Or, you know, "I know you're busy, I'll let you get on."

یا می‌دانی، "می‌دانم سرت شلوغ است، اجازه می‌دهم سوار شوی." بهت

I'll let you get on means I'll let you continue.

اجازه میدم سوار بشی یعنی بهت اجازه میدم ادامه بدی

I'll let you get on with your work.

من به شما اجازه می دهم به کار خود ادامه دهید. بهت

I'll let you get on with what you're doing.

اجازه میدم به کاری که میکنی ادامه بدی

Or just, "I'll let you get on."

یا فقط، "به تو اجازه می دهم سوار شوی."

I will becomes I'll, right?

من می شوم، درست است؟

I'll let and 'cause it's I'll let, there's just one L sound.

اجازه می دهم و چون اجازه می دهم، فقط یک صدای L وجود دارد.

I'll let you.

بهت اجازه می دم.

I'll let you get on.

میذارم سوار بشی

That's it. Exactly.

خودشه. دقیقا.

And then normally, the other person says,

و سپس به طور معمول، طرف مقابل می گوید:

"Sure, yes, great."

"مطمئنا، بله، عالی است."

And probably, both of you say something like,

و احتمالاً هر دوی شما چیزی شبیه این می گویید:

"Well, it was great chatting.

"خب، چت عالی بود.

It was good to chat to you."

چت کردن با شما خوب بود."

Something like that.

یه چیزی شبیه اون.

And that is how you end a conversation politely.

و اینگونه است که شما یک مکالمه را مودبانه پایان می دهید.

It's a bit like a secret code, right? (laughs)

این کمی شبیه یک کد مخفی است ، درست است؟ (می خندد)

Great.

عالی است.

Great, so listen, if you want the PDF for free

عالی است، پس گوش کنید، اگر PDF را بدون

of all these ideas and just a quick summary

تمام این ایده ها و فقط یک خلاصه سریع

with all the language so you can start practising ,

با تمام زبان می خواهید تا بتوانید تمرین را شروع کنید،

then just click on the link in the description below.

سپس فقط روی پیوند در توضیحات زیر کلیک کنید.

You can get that for free.

شما می توانید آن را به صورت رایگان دریافت کنید.

Also, if you want to practise your conversation skills more,

همچنین، اگر می خواهید مهارت های مکالمه خود را بیشتر تمرین کنید،

why not think about joining my online course?

چرا به پیوستن به دوره آنلاین من فکر نکنید؟

IELTS Speaking Success: Get a Band 7+ GOLD.

موفقیت در صحبت کردن در آیلتس: باند 7+ GOLD دریافت کنید.

Because now, we have a new feature,

از آنجا که اکنون، ما یک ویژگی جدید،

Daily Online Breakout Rooms.

Daily Online Breakout Rooms داریم.

And the breakout rooms are online

و اتاق‌های بریک‌آوت

with two or three other people

با دو یا سه نفر دیگر آنلاین هستند

and you practise speaking English with them, okay?

و شما انگلیسی صحبت کردن را با آنها تمرین می‌کنید، خوب؟

With other students on the course.

با سایر دانش آموزان در دوره.

You can practise your conversation skills,

شما می توانید مهارت های مکالمه خود را تمرین کنید، می

you can practise IELTS speaking questions,

توانید سوالات اسپیکینگ آیلتس را تمرین کنید،

you get to speak to people all over the world,

می توانید با مردم در سراسر جهان صحبت کنید،

build your confidence,

اعتماد به نفس خود را تقویت کنید،

and so become a much more confident speaker of English,

و بنابراین تبدیل به یک سخنران بسیار با اعتماد به نفس انگلیسی خواهید شد

and you can ace your IELTS test.

و می توانید در آزمون آیلتس خود موفق شوید.

If you're interested, again, click on the link below

اگر علاقه مند هستید، مجدداً روی لینک زیر کلیک کنید

to the course.

If you're on YouTube,

تا دوره را ببینید.

اگر در YouTube هستید،

you can get a 10% discount off that course.

می توانید 10٪ تخفیف در آن دوره دریافت کنید.

In the meantime, do remember to subscribe to my channel.

در ضمن یادتون نره که عضو کانال من بشید.

Thank you so much for watching.

از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم.

I do appreciate it and I'll see you in the next video.

من از آن قدردانی می کنم و شما را در ویدیوی بعدی می بینم.

Take care, my friend.

مراقب خودت باش دوست من.

Bye-bye.

خداحافظ.

(bright music)

(موسیقی روشن)