20 interesting things British people say (and what they really mean!)

- What do British people (popping sound)

- مردم بریتانیا (صدای پاپ)

really say,

واقعاً چه می گویند،

when you ask them,

وقتی از آنها می پرسید

"How are you?" (popping sound)

"حال شما چطور است؟" (صدای پاپ)

Let's find out in this video

بیایید در این ویدیو با

about interesting things British people say.

چیزهای جالبی که مردم بریتانیا می گویند آشنا شویم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Hello, it's Keith, (computer sound)

- سلام، این کیث است، (صدای کامپیوتر)

from English Speaking Success,

از انگلیسی Speaking Success،

and if you didn't know,

و اگر نمی دانستید

I also run the website,

، وب سایت

"Keith Speaking Academy." (computer sound)

"Keith Speaking Academy" را هم راه اندازی می کنم. (صدای کامپیوتر)

Go and check it out,

بروید و آن را بررسی کنید،

especially if you're studying for IELTS Speaking.

به خصوص اگر برای اسپیکینگ آیلتس مطالعه می کنید.

Now today,

امروز،

we're going to look at some interesting things

ما قصد داریم به برخی از چیزهای جالبی

that British people say,

که مردم بریتانیا می گویند، نگاه کنیم،

including some phrases that you may think you understand,

از جمله عباراتی که ممکن است فکر کنید متوجه می شوید،

but you probably don't.

اما احتمالاً نمی دانید.

I have two warnings though, right?

من دو اخطار دارم، درست است؟

The first one is,

اولین مورد این است که

if you are an IELTS student,

اگر دانشجوی آیلتس

please do not use these (whip sound)

هستید، لطفاً از این (صدای شلاق)

in your IELTS Speaking test, right?

در آزمون اسپیکینگ آیلتس خود استفاده نکنید، درست است؟

Mainly because a lot of this is slang,

عمدتاً به این دلیل که بسیاری از این ها زبان عامیانه است

and you shouldn't use slang in IELTS Speaking.

و شما نباید از زبان عامیانه در اسپیکینگ آیلتس استفاده کنید.

Informal English, yes.

انگلیسی غیر رسمی، بله.

Slang, no.

زبان عامیانه، نه

And a lot of phrases are just very British,

و بسیاری از عبارات فقط بسیار انگلیسی هستند،

so even Americans and Canadians often don't understand them.

بنابراین حتی آمریکایی ها و کانادایی ها اغلب آنها را درک نمی کنند.

So really,

بنابراین واقعاً،

these phrases are for fun,

این عبارات برای سرگرمی هستند،

for entertainment,

برای سرگرمی،

not for your IELTS preparation.

نه برای آمادگی آیلتس شما.

I think they'll also give you some cultural insight

فکر می‌کنم آن‌ها همچنین به شما بینش فرهنگی

to how British people think as well,

درباره نحوه تفکر مردم بریتانیا نیز می‌دهند،

which is always interesting. (snickering)

که همیشه جالب است. (با نیشخند)

So, the second warning,

بنابراین، اخطار دوم،

I'm gonna tell you later.

بعداً به شما خواهم گفت.

I think one of the best ways (whooshing sound)

من فکر می کنم یکی از بهترین راه ها (صدای فریبنده)

to get familiar with these phrases

برای آشنایی با این عبارات

and to understand the meaning,

و درک معنی

is to watch and watch

، تماشای و تماشای

lots of videos,

تعداد زیادی فیلم،

TV series,

سریال،

movie clips,

کلیپ فیلم،

to help you hear,

کمک به شنیدن،

get exposed to the language,

قرار گرفتن در معرض زبان است،

but also see the context.

اما زمینه را نیز ببینید.

I'll be sharing with you later,

بعداً با شما به اشتراک خواهم گذاشت،

a mobile app,

یک برنامه تلفن همراه

it's a video app.

، یک برنامه ویدیویی است.

It's actually called,

"Woodpecker Learning," (whip sound)

این در واقع

"آموزش دارکوب" (صدای شلاق) نامیده می شود

which is fantastic for this.

که برای این کار فوق العاده است.

It gives you access to lots of videos,

این به شما امکان دسترسی به ویدیوهای زیادی را می دهد،

so you can get exposed to all sorts of language,

بنابراین می توانید با انواع زبان ها،

especially British English,

به ویژه انگلیسی بریتانیایی،

and get familiar with these phrases and the real meaning.

آشنا شوید و با این عبارات و معنای واقعی آشنا شوید.

More about Woodpecker Learning, later.

اطلاعات بیشتر در مورد آموزش دارکوب، بعدا.

Right now, (whip sound)

در حال حاضر، (صدای شلاق)

let's get into some

اجازه دهید وارد چند

interesting phrases. (exhales)

عبارت جالب شویم. (بازدم)

For now, let's have a look,

فعلاً بیایید

first of all, at greetings.

اول از همه به احوالپرسی نگاهی بیندازیم.

That question I asked at the beginning, right?

این سوالی که در ابتدا پرسیدم، درست است؟

A classic greeting question,

یک سوال سلام کلاسیک،

"How are you?"

"حالت چطوره؟"

Now I know your textbooks say,

حالا می دانم که کتاب های درسی شما می گوید:

"I'm fine, thanks, and you?" (laughing)

"من خوبم، ممنون و شما؟" (با خنده)

But most people don't say that,

اما بیشتر مردم این را نمی گویند،

most of all in Britain.

بیشتر از همه در بریتانیا.

The most common answer is,

متداول ترین پاسخ این است:

"Yeah, not bad,"

"بله، بد نیست"

which sounds a bit negative, right?

که کمی منفی به نظر می رسد، درست است؟

But actually,

اما در واقع،

for British people,

برای مردم بریتانیا،

that's good.

این خوب است.

You know?

میدونی؟

It's quite a positive thing.

این یک چیز کاملا مثبت است.

"How are you?"

"چطور هستید؟"

"Yeah, not bad."

"آره، بد نیست."

The thing is,

مسئله این است که

most British people don't want to be very emotional, right?

اکثر مردم بریتانیا نمی خواهند خیلی احساساتی باشند، درست است؟

They don't want to open up,

آن‌ها نمی‌خواهند حرف خود را باز کنند،

so we choose answers that are quite flat,

بنابراین ما پاسخ‌هایی را انتخاب می‌کنیم که کاملاً مسطح هستند،

and very, you know,

و می‌دانید، بسیار

without expression or emotion.

بدون بیان یا احساسات.

"How are you?"

"چطور هستید؟"

"Yeah, not bad."

"آره، بد نیست."

And also we have,

و همچنین داریم،

we use the negatives a lot.

از نگاتیوها زیاد استفاده می کنیم.

So especially with people that you know, right?

بنابراین به خصوص با افرادی که می شناسید، درست است؟

You may also say,

همچنین ممکن است بگویید:

"How are you?"

"حالت چطور است؟"

"Mustn't grumble."

"نباید غر بزند."

To grumble is to complain.

غر زدن یعنی شکایت کردن

"Mustn't grumble."

"نباید غر بزند."

"How are you?"

"چطور هستید؟"

"Can't complain." (snickering)

"نمی توان شکایت کرد." (با نیشخند)

Right? (thud)

درست است؟ (سنگ)

Things like this.

چیزهایی مانند این.

"How are you?"

"چطور هستید؟"

"Same old, same old."

"همان قدیمی، همان قدیمی."

All of these basically sound very flat,

همه اینها اساساً بسیار صاف به

but they're not negative.

نظر می رسند، اما منفی نیستند.

They're slightly positive,

آنها کمی مثبت هستند،

but just without emotion. (snickering)

اما فقط بدون احساسات. (با نیشخند)

The other interesting thing is,

نکته جالب دیگر این است که

of course,

، البته،

when you know somebody in Britain,

وقتی کسی را در بریتانیا می شناسید،

you often don't say,

اغلب نمی گویید

"How are you," right?

"حالت چطور است"، درست است؟

A more common greeting actually,

در واقع یک تبریک رایج تر

is just, "All right?

، فقط این است: "خیلی

All right."

خب؟"

And the answer would be, (thud)

و پاسخ این خواهد بود:

"All right." (laughing)

"بسیار خوب." (با خنده)

So we're walking down the street, right?

پس ما در خیابان راه می رویم، درست است؟

And we bump into each other,

و با هم برخورد می کنیم

and I go,

و من می گویم:

"All right?" (popping sound)

"خوب؟" (صدای ترکیدن)

and you go,

و می‌روید،

"All right." (popping sound)

"بسیار خوب." (صدای کوبیدن)

You have a little nod of the head, right?

شما کمی سر تکان می دهید، درست است؟

"All right." (laughing)

"خیلی خوب." (با خنده)

That's the most common question,

این رایج ترین سوال است

and it's easy to answer cause it's the same word.

و پاسخ دادن به آن آسان است زیرا همان کلمه است.

Now on this note about negatives,

حالا در این یادداشت در مورد موارد منفی

like, "Not bad," right?

، مانند "بد نیست"، درست است؟

We use this a lot in other contexts as well.

ما در زمینه های دیگر نیز از این بسیار استفاده می کنیم.

For example,

به عنوان مثال،

if you've just read a book or seen a film,

اگر به تازگی کتابی خوانده اید یا فیلمی را دیده اید

and your friend asks you,

و دوستتان از شما می پرسد:

"Well, how was the film?"

"خب، فیلم چطور بود؟"

"Yeah, not bad,"

"آره، بد نیست"

or "Yeah, not bad, actually."

یا "آره، بد نیست، در واقع."

So really,

بنابراین واقعاً

this is quite positive.

این کاملاً مثبت است.

It means, "Pretty good,"

این به معنای "بسیار خوب"

or, "Good,"

یا "خوب" است،

even though it sounds negative.

حتی اگر منفی به نظر برسد.

However,

با این حال،

if we say, "It was quite good,"

اگر بگوییم «خیلی خوب بود»،

then it's not good.

خوب نیست.

It's negative.

منفی است.

"How was the film?"

"فیلم چطور بود؟"

"Uh, it was quite good."

"اوه، خیلی خوب بود."

Yeah, so not very good actually.

بله، در واقع خیلی خوب نیست.

Notice the stress is on, "Quite," right?

توجه کنید که استرس زیاد است، "کاملا" درست است؟

"It was quite good."

"خیلی خوب بود."

That means that it's not very good.

یعنی خیلی خوب نیست

So another important thing to notice, right,

بنابراین نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کنید، درست است

is a lot of this does depend on the intonation

، آیا بسیاری از این موارد به لحن

and the emotion that is there, right?

و احساسی که وجود دارد بستگی دارد، درست است؟

That's also an important thing.

این هم یک چیز مهم است.

And it depends on the context,

و این بستگی به زمینه دارد

who you're speaking to,

که با چه کسی صحبت می‌کنید،

but I'll try and give some guidelines as we go along.

اما من سعی می‌کنم دستورالعمل‌هایی را در ادامه ارائه کنم.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Okay, now let's move on,

خوب، حالا بیایید ادامه دهیم،

and look at the context of maybe work or study,

و به زمینه شاید کار یا تحصیل،

talking to colleagues or classmates,

صحبت با همکاران یا همکلاسی ها،

and bosses and teachers.

و رئیس ها و معلمان نگاه کنیم.

Okay, now the first one.

باشه الان اولی

Imagine the situation, right?

وضعیت را تصور کنید، درست است؟

You've done a presentation (whooshing sound)

شما برای گروهی از همکاران یا همکلاسی‌هایتان یک ارائه (صدای فریبنده) انجام

to a group of colleagues or classmates.

داده‌اید.

You've given them your ideas,

شما ایده های خود را به آنها داده اید

and at the end you stop

و در پایان متوقف

and you're waiting for their feedback.

می شوید و منتظر بازخورد آنها هستید.

So suddenly, (whooshing sound)

your teacher or your boss stands up

بنابراین ناگهان، (صدای غوغا

) معلم یا رئیس شما می ایستد

and says, "Very interesting.

و می گوید: "خیلی جالب.

Well, that was very interesting."

خب، خیلی جالب بود."

Notice the intonation is quite flat,

توجه کنید که لحن کاملاً صاف است،

and you think, "Wow, great!

و فکر می کنید، "وای، عالی!

They loved it!

آنها آن را دوست داشتند!

They're really impressed with me!"

آنها واقعاً تحت تأثیر من هستند!"

But I'm afraid, (snickering)

اما من می ترسم، (خنده) به

it means, "That was terrible,

این معنی است، "این وحشتناک،

really bad, very boring."

واقعا بد، بسیار خسته کننده بود."

Oh dear!

اوه عزیزم!

If they thought it was really great,

اگر آنها فکر می کردند که واقعا عالی است،

there would be lots of emotion and other words.

احساسات و کلمات دیگر زیادی وجود داشت.

It would be,

این می تواند باشد،

"That was really interesting.

"این واقعا جالب بود.

Fantastic. Great.

فوق العاده. عالی.

You did a really good job!"

شما واقعا کار خوبی کردید!"

Right?

But if there's only,

درست؟

اما اگر فقط

"Well, that was interesting.

"خب، جالب بود.

Very interesting,"

خیلی جالب بود"

and that's it,

و همین،

very flat,

بسیار صاف وجود دارد،

then you know you're in trouble.

پس می دانید که در مشکل هستید.

You've done a terrible job. (laughing)

کار وحشتناکی انجام دادی (با خنده)

You're fired. (laughing)

اخراج شدی. (با خنده)

You know,

می دانید

it's not gone very, very well.

، خیلی خوب پیش نرفت.

This use of, "Interesting," right,

این استفاده از "جالب" درست،

meaning the opposite,

به معنای برعکس،

we use in different contexts.

ما در زمینه های مختلف استفاده می کنیم.

If you're cooking for friends (whooshing sound)

اگر برای دوستانتان آشپزی می کنید (صدای غوغا)

and you give 'em a nice meal,

و به آنها یک غذای خوب می دهید

and you say, (whooshing sound)

و می گویید (صدای هق هق)

"How's the food?" (popping sound)

"غذا چطور است؟" (صدای ترکیدن)

and they go, "Yeah,

و آنها می گویند: "آره،

interesting." (popping sound)

جالب است." (صدای کوبیدن)

Now what that means is, (snickering)

حالا معنایش این است که (خنده)

I'm afraid,

می‌ترسم،

"It's not very nice,"

"خیلی خوب نیست"،

but because I guess British people in particular,

اما چون حدس می‌زنم به‌ویژه بریتانیایی‌ها

want to be quite diplomatic, right?

می‌خواهند کاملا دیپلماتیک باشند، درست است؟

We're not gonna say,

قرار نیست بگوییم،

"Oh, it's too salty.

"اوه، خیلی شور است.

Oh, it's not very nice.

اوه، خیلی خوب نیست.

No, I don't like this."

نه، من این را دوست ندارم."

That's far too direct.

این خیلی مستقیم است.

We're much more likely,

ما به احتمال زیاد،

we'll say,

می گوییم،

"Oh yeah. It's interesting," (laughing)

"اوه، بله، جالب است" (با خنده)

which means really, "I don't like it."

که به معنای واقعا، "من آن را دوست ندارم."

So look out for that one.

پس مراقب اون یکی باش

So I guess the second warning, (whipping sound)

بنابراین حدس می‌زنم هشدار دوم، (صدای شلاق)

as I mentioned earlier, right?

همانطور که قبلاً ذکر کردم، درست است؟

It does depend on intonation,

درست کردن این موضوع به لحن و زمینه بستگی دارد

and the context,

to get this right.

.

Let's have a look at another situation.

بیایید وضعیت دیگری را بررسی کنیم.

Imagine you're in a meeting with your boss or your teacher,

تصور کنید در جلسه ای با رئیس یا معلم خود هستید،

and you're talking about something,

و در مورد چیزی صحبت می کنید،

and the boss, right, (whooshing sound)

و رئیس، درست، (صدای هق هق

is telling you,

) به شما می گوید:

"Dah dah, dah dah, and then there's this,

"داه، داه، و بعد این،

and then there's that.

و سپس

Oh, and by the way,

اوه، و به هر حال،

dah, dah, dah, dah, dah."

داه، دا، دا، دا، داه.

Now you may think, (whooshing sound)

حالا ممکن است فکر کنید، (صدای غوغایی)

"By the way," right,

"به هر حال" درست است،

is kind of just adding something extra.

به نوعی فقط چیز دیگری اضافه می کند.

It's not important.

مهم نیست.

No.

نه.

In British English,

در انگلیسی بریتانیایی،

"By the way,"

"با راه"

means, "The most important thing is coming."

به معنای "مهمترین چیز در راه است."

So when you hear, "Oh, and by the way,"

بنابراین وقتی می شنوید، "اوه،

it's the really important thing, right?

اتفاقا"، این واقعاً مهم است، درست است؟

So your boss may say,

"Well, I want you to do this.

بنابراین رئیس شما ممکن است بگوید،

"خب، من از شما می خواهم این کار را انجام دهید.

I want you to do that and that,

من از شما می خواهم آن و آن را انجام دهید،

oh, and by the way,

اوه، و اتفاقاً

make sure it's done by tomorrow morning."

مطمئن شوید که تا فردا صبح انجام شده است."

That's the most important thing.

این مهمترین چیز است.

So when you hear, "by the way,"

بنابراین، وقتی می شنوید "به هر حال"

open your ears.

گوش های خود را باز کنید.

Listen up.

گوش کن

Be careful.

مراقب باش.

It's really important.

واقعاً مهم است.

Another similar word,

یک کلمه مشابه دیگر،

"Anyway," right?

"به هر حال"، درست است؟

"Anyway."

"به هر حال."

"Anyway," in the middle of a conversation

"به هر حال" در وسط

is basically,

گفتگو اساساً این است:

"Let's change topic.

"بیایید موضوع را تغییر دهیم.

You're boring me.

شما مرا خسته می کنید.

I'm not interested.

من علاقه ای ندارم.

Let's talk about something else,"

بیایید در مورد چیز دیگری صحبت کنیم"

but it's a nice diplomatic,

اما این یک روش دیپلماتیک خوب و

simple way of doing it.

ساده برای انجام آن است.

And British people understand the code, right?

و مردم بریتانیا این رمز را درک می کنند، درست است؟

If we're talking,

اگر صحبت کنیم

and imagine, right?

و تصور کنیم، درست است؟

I'm in the pub,

من در میخانه هستم،

having a pint with my friend,

با دوستم یک پیت می خوریم،

and I'm going,

و می روم،

"Ah, my work is terrible. (whooshing sound)

"آه، کار من وحشتناک است.

I mean, you know,

my boss has got me working like a slave.

I'm snowed under.

I just don't know what to do and,"

من فقط نمی دانم چه کار کنم و

my friend says, (whooshing sound)

دوستم می گوید (صدای هق هق)

"Anyway,

"به هر حال،

should we get another drink?"

آیا باید یک نوشیدنی دیگر بخوریم؟"

What he's really saying is,

چیزی که او واقعاً می گوید این است:

"Shut up.

"خفه شو.

This is boring.

این خسته کننده است.

I'm not interested.

من علاقه ای ندارم.

Let's talk about something else."

بیایید در مورد چیز دیگری صحبت کنیم."

So if you're in a conversation with British people

بنابراین اگر در حال گفتگو با مردم بریتانیا

and you hear, "Anyway,"

هستید و می‌شنوید «به هر حال»

that's the flag to tell you,

، این پرچمی است که باید به شما بگوییم،

they want to talk about something else.

آنها می‌خواهند در مورد چیز دیگری صحبت کنند.

What you're talking about is not as interesting

آنچه شما در مورد آن صحبت می کنید آنقدرها هم که

as you may think. (snickering)

فکر می کنید جالب نیست. (با نیشخند)

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Right, let's look at the topic of, "Socializing."

درست است، بیایید به موضوع "اجتماعی شدن" نگاه کنیم.

So I'm thinking about, you know,

بنابراین، می دانید، به این فکر می کنم

meeting up with friends,

که با دوستان،

or especially maybe classmates

یا به خصوص شاید همکلاسی ها،

if you're at university,

اگر در دانشگاه هستید،

or colleagues if you're working,

یا همکاران، اگر کار می کنید،

and making new friends.

و دوستان جدیدی پیدا کنید، فکر می کنم.

So when you've made a new friend

بنابراین وقتی یک دوست جدید پیدا کردید

and they're British, right,

و آنها بریتانیایی هستند، درست است،

often the British person will say something like,

اغلب فرد بریتانیایی چیزی مانند

"You must come over for dinner.

"شما باید برای شام

You must come over for dinner."

بیایید. باید برای شام بیایید."

Now you may think,

حالا ممکن است فکر کنید،

they're inviting you to their house for dinner.

آنها شما را برای شام به خانه خود دعوت می کنند.

No, they're not.

نه، آنها نیستند.

All they're doing,

تنها کاری که آنها انجام می دهند،

in a very polite way,

به شیوه ای بسیار مؤدبانه،

is they're saying, "Goodbye."

این است که می گویند: "خداحافظ".

That's it. (laughing)

خودشه. (با خنده)

"You must come over for dinner."

"شما باید برای شام بیایید."

What you don't do,

کاری که شما انجام نمی دهید

is you don't say, "Oh great,

، آیا نمی گویید: "اوه عالی،

I'm free at the weekend.

من آخر هفته آزاد هستم

How about Saturday,

. شنبه،

six o'clock?" (snickering)

ساعت شش چطور؟" (با نیشخند)

Because the British person will go,

چون فرد انگلیسی خواهد

"Why are they doing that?"

گفت: "چرا این کار را می کنند؟"

"Well maybe,

"خب شاید،

let me check with my husband, wife,

بگذار با شوهر، همسر،

boyfriend, girlfriend, dog, cat,

دوست پسر، دوست دختر، سگ، گربه‌ام چک کنم،

and I'll give you a call,"

و من با شما تماس بگیرم،"

and they won't. (snickering)

و آنها نمی‌توانند. (با نیشخند

The thing is, right,

) مسئله این است که، درست است

is you just,

، آیا شما فقط هستید،

it's just a polite way of saying, "Goodbye."

این فقط یک روش مودبانه برای گفتن "خداحافظ" است.

The answer,

of course is, (popping sound)

البته پاسخ این است (صدای کوبنده)

"Sure that'd be great." (popping sound)

"مطمئناً عالی خواهد بود." (صدای ترکیدن)

And that's it, nothing more.

و بس، دیگر هیچ.

Next,

در مرحله بعد،

if you've been out with

اگر با دوستان جدید بیرون رفته اید

new friends (whooshing sound)

(صدای غوغا)

or you've met some friends,

یا دوستانی را ملاقات کرده اید،

and you've been out for a drink, for example,

و مثلاً برای نوشیدنی بیرون رفته اید ،

again, very often,

دوباره، اغلب اوقات

the British person, at the end,

، فرد بریتانیایی در پایان، این کار را انجام

will say something like, (whooshing sound)

خواهد داد. چیزی شبیه، (صدای غوغا) بگویید

"We must catch up again sometime.

"ما باید یک بار دیگر به

We must catch up again sometime."

عقب برسیم.

Now you may think they mean,

حالا ممکن است فکر کنید منظورشان این است که

"This was great.

"این عالی بود.

Let's do it again next week or soon."

بیایید هفته آینده یا به زودی دوباره این کار را انجام دهیم."

However,

با این حال،

that may be true,

این ممکن است درست باشد،

but it may not be true.

اما ممکن است درست نباشد.

It doesn't mean that.

به این معنی نیست.

It's just a polite way of saying, "Goodbye."

این فقط یک روش مودبانه برای گفتن «خداحافظ» است.

(TV static sound) (laughing)

(صدای ثابت تلویزیون) (خنده

The British are mad,

) انگلیسی ها دیوانه هستند،

completely mad.

کاملاً دیوانه.

How do you understand that?

چگونه آن را درک می کنید؟

(TV static sound)

(صدای استاتیک تلویزیون)

"We must catch up again sometime."

"ما باید یک بار دیگر به عقب برسیم."

- So of course you don't say, (popping sound)

- پس مطمئناً نمی گویید (صدای کوبیدن)

"Well, yes, next Wednesday, six o'clock?"

"خب، بله، چهارشنبه آینده، ساعت شش؟"

No, you say,

نه، شما می گویید،

"Yeah, that'd be great." (popping sound)

"آره، عالی خواهد بود." (صدای ترکیدن)

Full stop. Right?

تمام است. درست؟

(laughing)

(با خنده)

So imagine the context,

پس زمینه را تصور کنید،

you've finished class,

شما کلاس را تمام کرده اید،

or you've finished a meeting with colleagues

یا جلسه ای را با همکاران

or, you know, new other classmates,

یا، می دانید، دیگر همکلاسی های جدید به پایان رسانده اید،

and a group of them say,

و گروهی از آنها می گویند:

"We're gonna go down the pub for a drink.

"ما برای مدتی به میخانه می رویم.

Do you want to come?"

می خوای بیای؟"

The British person may say,

ممکن است فرد بریتانیایی بگوید:

"I might join you later."

«ممکن است بعداً به شما ملحق شوم».

Now you may be thinking, "Okay, that's good.

حالا ممکن است فکر کنید، "باشه، خوب است.

They will come later."

آنها بعداً خواهند آمد."

No. (snickering)

نه. (با نیشخند)

If a British person says, "I might join you later,"

اگر یک انگلیسی بگوید، "ممکن است بعداً به شما ملحق شوم"، به

that means, "There's no way.

این معنی است که "هیچ راهی نیست.

I'm not coming out with you."

من با شما بیرون نمی آیم."

It's a no, (laughing)

این یک نه است، (با خنده)

but it's a polite way of refusing, right?

اما این یک روش مودبانه برای امتناع است، درست است؟

It's very hard to say,

گفتن

"No, I'm not gonna come,"

"نه، من نمی آیم" بسیار سخت است،

because the other people may be offended

زیرا دیگران ممکن است آزرده شوند

and think they're unfriendly.

و فکر کنند که غیردوستانه هستند.

So a nice way of doing this politely, is to say,

بنابراین یک راه خوب برای انجام این کار مؤدبانه این است که بگویید:

"I might join you later.

"ممکن است بعداً به شما بپیوندم

I might join you later."

. ممکن است بعداً به شما بپیوندم."

So when you hear that,

پس وقتی این را می شنوید،

don't wait for the British person to come later

منتظر نباشید تا فرد بریتانیایی بعداً بیاید،

because they're most likely not coming.

زیرا به احتمال زیاد آنها نمی آیند.

Great,

عالی است،

and a final note is all about the word, "Cheers,"

و یک یادداشت پایانی همه چیز در مورد کلمه "به سلامتی" است،

cause when you're out socializing,

زیرا زمانی که شما بیرون از خانه هستید،

you often hear people,

اغلب صدای مردم را می شنوید،

I know this is tea,

می دانم که این چای است،

but imagine it's a drink in the pub,

اما تصور کنید این یک نوشیدنی در میخانه است،

"Cheers," right,

"به سلامتی"، درست است.

and you make a toast.

و تو نان تست درست می کنی

However, in British English,

با این حال، در انگلیسی بریتانیایی،

"Cheers," also means, "Thank you," right?

"Cheers" نیز به معنای "متشکرم" است، درست است؟

Imagine a British colleague says,

تصور کنید یک همکار بریتانیایی می گوید:

"Can I just borrow your phone?

"می توانم گوشی شما را قرض بگیرم؟

Great. Cheers."

عالی است. به سلامتی."

And your thinking,

و فکر شما

"Cheers?"

"به سلامتی؟"

It just means, "Thanks."

این فقط به معنای "متشکرم" است.

In Northern England we also say, "Ta."

در شمال انگلستان نیز می گوییم «تا».

"Can I just borrow your phone?"

"آیا می توانم فقط تلفن شما را قرض بگیرم؟"

"Ta." (snickering)

"تا." (با نیشخند)

"Cheers,"

"به سلامتی"،

"Ta," all meaning,

"تا"، همه به معنای

"Thanks," in British,

"متشکرم" در انگلیسی،

English.

انگلیسی.

Okay, let's move on.

باشه بریم جلو

Right, let's take a break. (whooshing sound)

درست است، بیایید کمی استراحت کنیم. (صدای غوغا)

Let's have a fruit snack break.

بیایید یک استراحت میان وعده میوه داشته باشیم.

(snickering)

(با نیشخند)

Oh, no,

اوه، نه،

actually that's a bad idea. (laughing)

در واقع این ایده بدی است. (با خنده)

Peach, that'll get very, very messy.

هلو، خیلی خیلی کثیف می شود.

Instead, (thud)

let me tell you about a great mobile app,

در عوض،

اجازه دهید در مورد یک برنامه موبایل عالی،

"Woodpecker Learning." (whooshing sound)

"آموزش دارکوب" به شما بگویم. (صدای غوغا)

The other day,

روز دیگر،

I was watching some old,

من داشتم چند

"The Late Show," videos, (whooshing sound)

ویدیوی قدیمی «The Late Show» را

with James Corden.

با جیمز کوردن تماشا می کردم.

He's a British presenter on an American TV show.

او مجری بریتانیایی در یک برنامه تلویزیونی آمریکایی است.

And I found a few of them in the Woodpecker app.

و من تعدادی از آنها را در برنامه Woodpecker پیدا کردم.

And it was great fun because I think the great way to learn

و بسیار سرگرم کننده بود زیرا فکر می کنم راه عالی برای یادگیری

about British culture,

فرهنگ بریتانیا،

or American or Canadian culture,

یا فرهنگ آمریکایی یا کانادایی

is through TV shows,

، از طریق نمایش های تلویزیونی،

sitcoms,

کمدی ها

and films.

و فیلم ها است.

And I think these are a great source of entertainment,

و من فکر می کنم اینها منبع عالی سرگرمی هستند،

but great cultural insights.

اما بینش فرهنگی عالی هستند.

The Woodpecker app,

برنامه Woodpecker،

it collects together,

آن را جمع آوری می کند

there are over 300,000 videos

، بیش از 300000 ویدیو

that are brought in from YouTube,

وجود دارد که از YouTube آورده شده است،

but there are three things I like about Woodpecker.

اما سه چیز در مورد Woodpecker وجود دارد.

The first one is,

اولین مورد این است

that you get the transcript,

که

as you can see here, right? (whooshing sound)

همانطور که در اینجا می بینید، رونوشت را دریافت می کنید، درست است؟ (صدای غوغایی) مورد

The second one, (distant pop music)

دوم، (موسیقی پاپ از راه دور)

is that you can isolate a phrase

این است که می توانید یک عبارت

and get it to repeat,

را جدا کنید و تکرار

again and again and again.

کنید، دوباره و دوباره و دوباره.

And that helps you practice pronouncing it,

و این به شما کمک می کند تلفظ آن را تمرین کنید،

like this one.

مانند این.

- [Corden] How are you?

- [کوردن] چطوری؟

- How are you? - Good.

- Yeah, good. (applause)

- چطور هستید؟ - خوب

- آره خوبه. (تشویق حضار)

- [Corden] Welcome.

- [Corden] خوش آمدید.

- How are you?

- چطور هستید؟

- [Corden] How are you? - Yeah, good.

- [کوردن] چطوری؟ - آره خوبه.

- Yeah, good.

- آره خوبه.

- How are you? Yeah, good.

- چطور هستید؟ آره خوبه.

Amazing, right?

شگفت انگیز است، درست است؟

Good for your pronunciation.

برای تلفظ شما خوبه

Number three,

شماره سه،

is that if you don't know a word,

این است که اگر کلمه ای

like, "Carpool,"

مانند "Carpool" را نمی دانید،

you can press it

می توانید آن را فشار دهید

and it pops up with the definition.

و با تعریف ظاهر می شود.

Look at that.

به آن نگاه کنید.

Absolutely fantastic.

کاملاً فوق العاده است.

It's a great tool,

این یک ابزار عالی،

great learning tool.

ابزار یادگیری عالی است.

- Great for enjoyment (whip sound)

- عالی برای لذت بردن (صدای شلاق)

and cultural insight.

و بینش فرهنگی.

Go and check it out,

برو و آن را بررسی کن،

"Woodpecker Learning."

«آموزش دارکوب».

The links are down below.

لینک ها در پایین آمده است.

Great. (whip sound)

عالی. (صدای شلاق)

Now, let's talk about being polite.

حالا بیایید در مورد مودب بودن صحبت کنیم.

You will have noticed,

in a lot of the previous examples,

در بسیاری از مثال‌های قبلی

that we've talked about,

که در مورد آن صحبت کردیم، متوجه شده‌اید

how British people can be polite or diplomatic,

که چگونه مردم بریتانیا می‌توانند مودب یا دیپلماتیک،

indirect,

غیرمستقیم باشند،

so we use different,

بنابراین ما از زبان متفاوت استفاده می‌کنیم،

I was gonna say, "Language,"

من می‌خواستم بگویم «زبان»،

different phrases or a code,

عبارات مختلف یا رمز.

to be polite.

، مودب بودن.

One of the most interesting words in British English

یکی از جالب ترین کلمات در انگلیسی بریتانیایی

is, "Sorry,

"

sorry,"

متاسفم، متاسفم" است

and it has so many different meanings,

و معانی مختلفی دارد

and often we overuse it.

و اغلب ما بیش از حد از آن استفاده می کنیم.

But for example,

اما به عنوان مثال،

we use, "Sorry,"

if you didn't hear something and you want them to repeat it,

اگر چیزی را نشنیده اید و می خواهید آن را تکرار کنند، از "متاسفم" استفاده می کنیم،

"Blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah."

"بله، بل، بل، بل، بل، بل، بل، بلا، بلی، بلی، بلا، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی، بلی.

"Sorry?"

"متاسف؟"

Means, "I didn't catch that.

یعنی "من متوجه نشدم

Can you repeat it?"

. میشه تکرارش کنی؟"

"Sorry?"

"متاسف؟"

The other meaning of, "Sorry," can be,

معنای دیگر "متاسفم" می تواند

"I want to interrupt."

"من می خواهم قطع کنم" باشد.

So you're in a meeting.

بنابراین شما در یک جلسه هستید.

People are talking and you go, "Sorry,"

مردم صحبت می کنند و شما می گویید "ببخشید"

and it just means, "Can I interrupt?

و این فقط به این معنی است که "می توانم حرفم را قطع کنم؟

Can I say something?

می توانم چیزی بگویم؟

Sorry.

Sorry, can I just say something?"

ببخشید، می توانم فقط چیزی بگویم؟"

(snickering)

(با نیشخند)

And of course, "Sorry," is used to apologize.

و البته از «متاسفم » برای عذرخواهی استفاده می شود.

So if you're walking down the street,

بنابراین، اگر در خیابان راه می‌روید

and you bump into somebody, (thud)

و با کسی برخورد می‌کنید، (با صدای بلند)

"Bum, oh, sorry,"

«آه، اوه، متاسفم»

it's to apologize.

، عذرخواهی است.

The funny thing is,

نکته خنده دار این است که در مورد

with British people,

مردم بریتانیا،

if somebody bumps into me,

اگر کسی با من برخورد کند،

I still say, "Sorry,"

من همچنان می گویم "ببخشید"،

right? (laughing)

درست است؟ (با خنده)

So somebody's walking,

بنابراین یک نفر در حال راه رفتن است،

they bumped into,

آنها به

"Oh, sorry,"

"اوه، متاسفم"

but they bumped into me!

برخورد کردند، اما آنها به من برخورد کردند!

Why am I saying, "Sorry?"

چرا می گویم "ببخشید؟"

It's mad.

این دیوانه است.

British, you know?

بریتانیایی، می دانید؟

Really a sorry nation.

واقعا ملت متاسفم

(laughing)

(با خنده)

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

In this next section,

در این بخش بعدی،

let's talk about things going wrong.

بیایید در مورد اشتباهات صحبت کنیم.

(laughing)

(با خنده)

Now normally,

در حال حاضر به طور معمول،

if you hear a British person say,

اگر از یک انگلیسی بشنوید که می گوید:

"That's brilliant,"

"این عالی است"،

then it means, "It's very good," right?

پس به این معنی است که "خیلی خوب است"، درست است؟

So, "I've passed my exam. That's brilliant!"

بنابراین، "من امتحانم را پس داده ام . این عالی است!"

Very, very good.

خیلی خیلی خوب.

However,

با این حال،

if I say,

اگر من بگویم،

"Well, that's brilliant."

"خب، عالی است."

It actually means, "Oh no!

این در واقع به این معنی است: "اوه نه!

What a disaster!

چه فاجعه ای!

That's terrible!"

این وحشتناک است!"

It's the intonation that tells you, right?

این لحن است که به شما می گوید، درست است؟

"Well, that's brilliant," right?

"خب، عالی است،" درست است؟

"Keith, I'm sorry, but I've just

"کیت، متاسفم، اما من به تازگی

broken your phone." (popping sound)

گوشی شما را شکستم." (صدای ترکیدن)

"Well, that's brilliant."

"خب، عالی است."

It's not good, right?

خوب نیست، درسته؟

It's negative.

منفی است.

Or for example, I dunno,

یا به عنوان مثال، نمی دانم،

I'm working on my computer and,

من دارم روی کامپیوترم کار می کنم،

"Ah, my computer's just broken!

"آه، کامپیوتر من تازه خراب است!

Well, that's brilliant!"

خوب، عالی است!"

Now you may be listening,

حالا ممکن است گوش کنید و

thinking, "Why is he happy?

فکر کنید "چرا خوشحال است

His computer's broken."

؟ کامپیوترش خراب است."

Of course, he's not.

البته او نیست.

It's a negative thing.

این یک چیز منفی است.

It's, "Oh dear, that's terrible!"

این است، "اوه عزیز، این وحشتناک است!"

It means the opposite of what you may think.

این به معنای مخالف چیزی است که شما ممکن است فکر کنید.

It's very much about the intonation,

این بسیار در مورد لحن است،

very flat,

بسیار مسطح،

and you can get that meaning.

و شما می توانید این معنی را دریافت کنید.

Another word that sounds positive,

کلمه دیگری که مثبت به نظر می رسد،

but is often,

اما اغلب است

has a negative meaning is,

، معنای منفی دارد،

"It's fine."

"خوب است".

So again, a friend comes up to me and says,

پس دوباره یکی از دوستان پیش من می آید و می گوید:

"Oh Keith, can I borrow your phone?

"اوه کیث، می توانم گوشی شما را قرض بگیرم؟ به

Cheers.

سلامتی.

Ooh, I'm sorry,

اوه، متاسفم،

I've just broken your phone!"

من همین الان گوشی شما را خراب کردم!"

"It's fine."

"خوبه."

The British person says, "It's fine,"

فرد انگلیسی می گوید: "خوب است"

and the friend may think,

و دوست ممکن است فکر کند

"Oh, that's good.

"اوه، خوب است

It's okay.

. اشکالی ندارد.

He doesn't mind."

او اشکالی ندارد."

The problem is,

مشکل این است که

I do mind and I'm probably a bit angry,

من مشکل دارم و احتمالاً کمی عصبانی هستم،

but again,

I don't want to express the emotion too much.

اما باز

هم نمی‌خواهم این احساسات را بیش از حد ابراز کنم.

So I'll just say, "It's fine,"

بنابراین من فقط می گویم "خوب است"

with quite a serious face,

با چهره ای کاملاً جدی،

and you understand,

و شما می فهمید

that it's not fine.

که خوب نیست.

Again, context is all important, right?

باز هم، زمینه همه چیز مهم است، درست است؟

It's a little bit to do with what we call the,

این کمی به چیزی که ما آن را

"The stiff upper lip."

"لب بالایی سفت" می نامیم مربوط می شود.

It's a very traditional, British thing.

این یک چیز بسیار سنتی و بریتانیایی است.

"The stiff upper lip,"

«لب بالایی سفت»

means that in times of disaster,

به این معناست که در مواقع مصیبت قوی

you stay strong and you stay unemotional, if you like.

می‌مانید و اگر بخواهید بی‌احساس می‌مانید.

It's fine, (forced laughing)

خوب است، (خنده اجباری)

but it's not.

اما اینطور نیست.

Behind you, you're like in a disaster.

پشت سرت، مثل یک فاجعه هستی.

Your brain is going, "Oh my God,

مغز شما می گوید: "اوه خدای من،

no, what am I gonna do?"

نه، من می خواهم چه کار کنم؟"

"It's fine."

"خوبه."

So let's move on.

پس بیایید ادامه دهیم.

- Great, so listen, (whooshing sound)

- عالی، پس گوش کن، (صدای غوغایی)

I hope that you've enjoyed this video

امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشی

and found it,

و پیداش کرده باشی،

not interesting,

جالب نیست،

but you know,

اما می‌دانی،

really interesting.

واقعاً جالب است.

If you have,

اگر دارید

please do subscribe. (computer sound)

لطفا مشترک شوید (صدای رایانه)

Turn on the notifications

اعلان ها را روشن

to find out about future videos.

کنید تا از ویدیوهای آینده مطلع شوید.

And remember,

و به یاد داشته باشید،

you can download

می‌توانید

the Woodpecker app (whooshing sound)

برنامه Woodpecker (صدای صدا زدن) را

from the link (computer sound)

از لینک (صدای رایانه

down below in the description,

) زیر در توضیحات دانلود کنید

and start binge watching,

و تماشای بی‌نظیر را شروع کنید،

so you can learn more about British culture,

بنابراین می‌توانید درباره فرهنگ بریتانیا بیشتر بدانید

improve your pronunciation,

، تلفظ خود را بهبود ببخشید

and build your vocabulary.

و دایره لغات خود را بسازید.

Take your English up to a whole new level.

زبان انگلیسی خود را به یک سطح کاملاً جدید ببرید.

It's been great fun, (whipping sound)

بسیار سرگرم کننده بود، (صدای شلاق زدن)

making the video.

ساختن ویدیو.

You know, we should catch up again soon sometime.

میدونی، ما باید به زودی دوباره با هم صحبت کنیم.

No, really,

نه،

like, how about in a few minutes,

واقعاً، چند دقیقه دیگر،

in the next video?

در ویدیوی بعدی چطور؟

Excellent. Good.

عالی خوب

Look forward

در انتظارم

to seeing you there. (snickering)

تا شما را دوباره در آنجا ببینم. (با نیشخند)

Take care my friend.

دوست من مراقب باش.

Bye-bye.

خداحافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)