7 Steps to Become a Confident English Speaker

- How can you become a confident speaker of English?

- چگونه می توانید به یک سخنران با اعتماد به نفس انگلیسی تبدیل شوید؟

Let's find out.

بیایید دریابیم.

(cheerful music)

(موسیقی شاد)

Listen, there's a myth going around about confidence.

گوش کنید، افسانه ای در مورد اعتماد به نفس وجود دارد.

Yeah, confidence, well, you either have it or you don't.

بله، اعتماد به نفس، خوب، یا آن را دارید یا ندارید.

And if you are shy, bad luck.

و اگر خجالتی هستید، بدشانسی.

And that is nonsense. It's just not true, right?

و این مزخرف است. این فقط درست نیست، درست است؟

I am a very shy person, really,

من واقعاً یک شخص خجالتی هستم،

but I can do some things really confidently.

اما می توانم برخی از کارها را واقعاً با اطمینان انجام دهم.

I can teach online confidently.

من می توانم با اطمینان آنلاین تدریس کنم.

I can speak Spanish confidently. Why?

من می توانم با اطمینان اسپانیایی صحبت کنم. چرا؟

Because I believe confidence is a skill you can develop.

زیرا معتقدم اعتماد به نفس مهارتی است که می توانید آن را توسعه دهید.

It's a skill anybody can develop.

این مهارتی است که هر کسی می تواند آن را توسعه دهد.

Oh yes, and who are you?

اوه بله، و شما کی هستید؟

Oh yeah, by the way,

اوه بله، اتفاقاً

I'm Keith from the Keith Speaking Academy,

من کیت هستم از آکادمی صحبت کردن کیت،

and this YouTube channel, English Speaking Success.

و این کانال یوتیوب، انگلیسی Speaking Success.

So listen, how then do you develop

پس گوش کنید، پس چگونه

your confidence when speaking English?

اعتماد به نفس خود را هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی تقویت می کنید؟

Well, let me ask another question.

خب بذار یه سوال دیگه بپرسم

Why do people lack confidence in any situation?

چرا مردم در هر شرایطی اعتماد به نفس ندارند؟

Either because you are in a new situation,

یا به این دلیل که در موقعیت جدیدی هستید،

so you lack experience in that situation,

بنابراین در آن موقعیت تجربه کافی ندارید،

maybe 'cause you are not well prepared,

شاید به این دلیل که به خوبی آمادگی ندارید،

often the challenge is too big in a new situation,

اغلب چالش در یک موقعیت جدید بسیار بزرگ است،

and also you may not have the tools

و همچنین ممکن است ابزار

you need to handle nerves,

مورد نیاز برای کنترل اعصاب را نداشته باشید. ،

which make you also lack confidence.

که باعث می شود شما اعتماد به نفس نداشته باشید.

So in this video, I'm gonna show you seven specific things

بنابراین در این ویدیو، من هفت کار خاص را به شما نشان می دهم که

you can do to build your confidence as an English speaker.

می توانید برای ایجاد اعتماد به نفس به عنوان یک انگلیسی زبان انجام دهید.

Ready? Let's go.

آماده؟ بیا بریم.

(air whooshes)

(هوا پرنده)

Practice. Okay, so we've said confidence is a skill.

تمرین کنید. خوب، پس ما گفتیم که اعتماد به نفس یک مهارت است.

So you can build experience by continually practicing.

بنابراین شما می توانید با تمرین مداوم تجربه ایجاد کنید.

Practice speaking.

صحبت کردن را تمرین کنید.

You can practice on your own with family, with friends,

شما می توانید به تنهایی با خانواده، با دوستان،

with classmates, with speaking partners.

با همکلاسی ها، با شرکای صحبت کننده تمرین کنید.

If you like, you can practice with a teacher.

اگر دوست دارید، می توانید با یک معلم تمرین کنید.

You can jump onto a platform like Preply and find a teacher.

می توانید روی پلتفرمی مانند Preply بپرید و معلمی پیدا کنید.

If you are in the GOLD course,

اگر در دوره GOLD هستید، می‌دانید که

you know we have the breakout rooms every day

ما هر روز اتاق‌هایی داریم

where students can practice with each other,

که دانش‌آموزان می‌توانند با یکدیگر تمرین کنند،

so you can practice with other students.

بنابراین می‌توانید با دانش‌آموزان دیگر تمرین کنید.

One tip is practice first one-on-one

یک نکته این است که ابتدا یک به یک تمرین کنید

to build your confidence and then practice in small groups.

تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و سپس در گروه های کوچک تمرین کنید.

It's more difficult with more people, right?

با افراد بیشتر مشکل تر است، درست است؟

Also, to build your confidence

همچنین، برای ایجاد اعتماد به نفس

when speaking with other people, practice with people

در هنگام صحبت با افراد دیگر، با افرادی تمرین کنید

who are just below your level of English.

که کمتر از سطح زبان انگلیسی شما هستند. به

Helps you build your confidence.

شما کمک می کند اعتماد به نفس خود را بسازید.

If you wanted to build your vocabulary,

اگر می‌خواهید دایره لغات خود را بسازید،

then practice with people just above your level.

با افراد بالاتر از سطح خود تمرین کنید.

But to build confidence,

اما برای ایجاد اعتماد به نفس،

practice with those below your level.

با افراد پایین تر از سطح خود تمرین کنید.

And when I say practice,

و وقتی می گویم تمرین، در

I don't actually only mean practice speaking.

واقع منظورم فقط تمرین صحبت کردن نیست.

Also practice your mindset, right?

همچنین طرز فکر خود را تمرین کنید، درست است؟ به

Think about being confident.

اعتماد به نفس فکر کنید.

A big problem I think for many students

من فکر می کنم مشکل بزرگی برای بسیاری از دانش آموزانی است

who come to me as they say,

که به من مراجعه می کنند و می گویند:

"Oh, Keith, my English is so poor, my English is so bad."

"اوه، کیت، انگلیسی من خیلی ضعیف است، انگلیسی من خیلی بد است."

And I'm like, "No, no, no, no, no, stop,

و من می گویم، "نه، نه، نه، نه، نه، بس کن،

change your mindset, your English is not bad.

طرز فکرت را عوض کن، انگلیسی ات بد نیست. انگلیسی

Your English is weak, and that's fine, but it's not bad.

شما ضعیف است، و این خوب است، اما بد نیست.

There's nothing wrong with that.

هیچ ایرادی ندارد.

You need to change the words,

باید کلمات را تغییر دهیم،

we need to change the words we are using

باید کلماتی را که استفاده می کنیم تغییر دهیم

and change the mindset."

و طرز فکر را تغییر دهیم."

But it's not just you think,

اما این فقط شما نیست که فکر می کنید،

"Oh, I'm confident," and you are confident.

"اوه، من مطمئن هستم" و اعتماد به نفس دارید.

No, you need to practice thinking that you are confident.

نه، باید تمرین کنید تا فکر کنید اعتماد به نفس دارید.

Practice it more and more.

آن را بیشتر و بیشتر تمرین کنید.

Practice your mindset as well as speaking.

ذهنیت خود را در کنار صحبت کردن تمرین کنید.

You know what?

میدونی چیه؟

There's another myth out there,

افسانه دیگری نیز وجود دارد و

which is that you only become a confident speaker

آن این است که شما تنها زمانی به یک سخنران با اعتماد به نفس تبدیل می شوید که

when you are an advanced speaker.

یک سخنران پیشرفته باشید.

And again, that is so frustrating

و دوباره، این خیلی خسته کننده است

'cause it's nonsense, right?

، زیرا مزخرف است، درست است؟

You can be an A1, beginner,

شما می توانید یک A1، مبتدی،

and still be a confident speaker.

و همچنان یک سخنران با اعتماد به نفس باشید.

Really, I'm gonna show you

واقعاً خیلی خیلی زود به شما نشان می دهم

or give you an example very, very shortly.

یا مثالی می زنم.

For now, let's move on to number two.

در حال حاضر، اجازه دهید به شماره دو برویم.

(air whooshes)

Number two, be prepared.

شماره دو، آماده باشید.

So when you're gonna face a new situation,

بنابراین وقتی قرار است با موقعیت جدیدی روبرو شوید،

it's always good to be prepared

همیشه خوب است که آماده باشید

and that will bolster your confidence.

و این باعث تقویت اعتماد به نفس شما می شود.

It can be anything from reviewing some vocabulary,

این می تواند هر چیزی باشد، از مرور برخی از واژگان،

thinking about what you're going to say,

فکر کردن در مورد آنچه می خواهید بگویید،

have some ideas, any kind of preparation,

ایده هایی داشته باشید، هر نوع آمادگی،

get your mindset ready.

ذهنیت خود را آماده کنید.

Here's an example, right?

در اینجا یک مثال است، درست است؟

And this goes back to the myth

و این به افسانه ای برمی گردد

about confident speaker being an advanced speaker.

که سخنران با اعتماد به نفس یک سخنران پیشرفته است.

I literally speak about three words of Italian, right?

من به معنای واقعی کلمه در مورد سه کلمه ایتالیایی صحبت می کنم، درست است؟

I can say hello, goodbye, and thank you.

می توانم سلام، خداحافظ و تشکر کنم.

I'm really an A1 level, if that, of Italian.

من واقعا سطح A1 هستم، اگر این باشد، ایتالیایی.

Last week, the other week I was in Italy on holiday.

هفته گذشته، هفته دیگر در تعطیلات ایتالیا بودم.

My daughter got sick.

دخترم مریض شد

She had a cold, which she then gave to me,

او سرما خورده بود که بعد به من داد،

but, so we had to go to a chemist

اما مجبور شدیم

or a pharmacy to get some medicine.

برای تهیه دارو به شیمی‌دان یا داروخانه برویم.

So I was going to the pharmacy, right?

پس من داشتم به داروخانه می رفتم، درست است؟

And before I walked in, I just stopped and thought,

و قبل از اینکه وارد شوم، ایستادم و فکر کردم،

"Can I do this in Italian, right,

"آیا می توانم این کار را به ایتالیایی انجام دهم، درست است،

with the little Italian I know?"

با ایتالیایی کمی که می دانم؟"

I mean, I love Italian, right?

یعنی من عاشق ایتالیایی هستم، درسته؟

I listen to Italian...

من ایتالیایی گوش میدم ...

I watch Italian TV shows, TV series.

برنامه های تلویزیونی ایتالیایی، سریال های تلویزیونی را تماشا می کنم.

I watch Italian films. I love listening to Italian.

من فیلم های ایتالیایی می بینم. من عاشق گوش دادن به زبان ایتالیایی هستم.

So I've got a lot of kind of background knowledge,

بنابراین من اطلاعات زیادی در زمینه سابقه دارم،

but I just can't speak.

اما نمی توانم صحبت کنم.

So I got prepared.

پس آماده شدم

Before walking in, I checked the word

قبل از ورود به داخل، کلمه را

on Google Translate, a cold, (speaking Italian).

در گوگل ترنسلیت چک کردم، سرماخوردگی (به زبان ایتالیایی).

Okay, that's... And then I checked a sore throat.

باشه... و بعد گلو درد رو چک کردم.

(speaking Italian) Okay.

(به زبان ایتالیایی) باشه.

And I got my first sentence ready

و اولین جمله ام را آماده کردم

and I walked into the shop, right?

و وارد مغازه شدم، درست است؟

Luckily, there was no one else in.

خوشبختانه هیچ کس دیگری

I was first in the queue.

داخل صف نبود.

And I just went up and said (speaking Italian).

و من فقط بالا رفتم و گفتم (ایتالیایی صحبت می کند).

"Hello, do you speak English?"

"سلام، آیا شما انگلیسی صحبت می کنید؟"

And she went, "Mm-mm."

و او گفت: "Mm-mm."

(Keith speaking Italian)

(کیث ایتالیایی صحبت می کند)

And she goes and she starts saying (speaking Italian).

و می رود و شروع می کند به گفتن (ایتالیایی صحبت می کند).

And then I said (speaking Italian).

و بعد گفتم (به زبان ایتالیایی).

She was like, "You are Italian's brilliant."

او می گفت: "شما مرد ایتالیایی هستید."

And it wasn't, it was rubbish,

و اینطور نبود، آشغال بود،

but I was confident, I was so confident.

اما من مطمئن بودم، خیلی مطمئن بودم.

And I got through this conversation,

و من از طریق این مکالمه موفق شدم و

getting the medicine that we needed for my daughter

داروهایی را که برای دخترم نیاز داشتیم تهیه کردم،

all because I did some preparation.

زیرا آماده سازی های لازم را انجام دادم.

So that's it.

پس همین است.

But imagine if I hadn't prepared,

اما تصور کنید اگر آماده نشده بودم،

imagine if I just walked into the shop

تصور کنید اگر وارد مغازه می‌شدم

and began, "Oh, do you speak English?

و شروع می‌کردم: "اوه، آیا انگلیسی صحبت می‌کنی؟

No? Oh, okay.

نه؟ اوه، باشه.

So daughter, how do I say daughter?

پس دختر، چطور بگویم دختر؟

Oh no, what's the word for cold?

اوه نه، این کلمه چیست؟ سرد؟

Achoo. Oh you..."

آچو. اوه تو..."

And it would be a disaster.

و این یک فاجعه خواهد بود.

I would lose all confidence.

تمام اعتماد به نفسم را از دست خواهم داد

The person in the shop would lose confidence in me

فردی که در مغازه است برای اینکه بتوانم ارتباط برقرار کنم اعتمادش را به من از دست می دهد

to be able to communicate, and who knows?

و چه کسی می داند؟

And it's the same when you are speaking English, right,

و زمانی که انگلیسی صحبت می کنید، درست است،

even when you're doing IELTS.

حتی زمانی که در حال انجام آیلتس هستید.

So in conversations, be prepared.

پس در گفتگوها آماده باشید.

But for IELTS, be prepared, right?

اما برای آیلتس، آماده باشید، درست است؟

Be familiar with the topics that are gonna come up.

با موضوعاتی که قرار است مطرح شود آشنا باشید.

Get some basic vocabulary that you're going to need.

واژگان اولیه ای که به آن نیاز دارید را دریافت کنید.

Be familiar with some strategies that can help you.

با برخی از استراتژی هایی که می تواند به شما کمک کند آشنا باشید.

Be prepared.

آماده باش

And now, number three.

و حالا، شماره سه.

(air whooshes)

Number three, set small goals.

شماره سه، اهداف کوچک تعیین کنید.

One of the biggest reasons

یکی از بزرگترین دلایلی که

I think that students lose confidence

فکر می کنم دانش آموزان اعتماد به نفس خود را از دست می دهند

is that they have these huge goals, right?

این است که آنها این اهداف بزرگ را دارند، درست است؟

The biggest mistake students make is they say to me,

بزرگ‌ترین اشتباهی که دانش‌آموزان مرتکب می‌شوند این است که به من می‌گویند:

"Keith, I want to be a native speaker.

"کیث، من می‌خواهم یک زبان مادری باشم.

Or I want to be like a native speaker."

یا می‌خواهم مانند یک زبان مادری باشم."

That's a ridiculous goal and an unnecessary goal.

این یک هدف مضحک و یک هدف غیر ضروری است.

Why do you want to be like a native speaker?

چرا می خواهید مانند یک زبان مادری باشید؟

You really don't need to be.

واقعا نیازی نیست که باشی

And very, very few people, very few

و تعداد بسیار کمی از افراد، تعداد بسیار کمی به

are going to reach that goal.

این هدف خواهند رسید.

What will happen to most people

چیزی که برای اکثر مردم اتفاق می افتد

is they get demotivated, they lose confidence

این است که آنها بی انگیزه می شوند، اعتماد به نفس خود را از دست می دهند،

'cause they can't even get close to that goal.

زیرا حتی نمی توانند به آن هدف نزدیک شوند.

It's like some students who say,

مثل بعضی از دانش آموزان است که می گویند:

"Well, I wanna go from a band 5 to a band 7 in one month."

"خب، من می خواهم در یک ماه از گروه 5 به گروه 7 بروم."

It's not gonna happen.

این اتفاق نمی افتد

Set yourself small goals

اهداف کوچکی برای خود تعیین کنید

because confidence comes from having a goal,

زیرا اعتماد به نفس از داشتن یک هدف،

reaching the goal, being successful,

رسیدن به هدف، موفق بودن

and moving on to the next one,

و رفتن به هدف بعدی و

and doing this repeatedly, again and again and again,

انجام مکرر این کار، بارها و بارها و بارها ناشی می شود

and you get more confident.

و اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید.

So when it comes to your English speaking practice,

بنابراین وقتی نوبت به تمرین زبان انگلیسی شما می‌رسد،

what you could do, right,

درست است، آنچه می‌توانید انجام دهید این

is have some very small, simple goals.

است که اهداف بسیار کوچک و ساده‌ای داشته باشید.

Let's say the first goal is I'm gonna join a speaking group,

فرض کنید هدف اول این است که من به یک گروه سخنرانی ملحق می شوم،

for example, in the GOLD course, our breakout rooms.

به عنوان مثال، در دوره GOLD، اتاق های شکست ما.

I'm gonna join the breakout rooms.

من به اتاق‌های پراکنده ملحق می‌شوم.

Number two, I'm gonna participate for one minute,

شماره دو، من برای یک دقیقه شرکت می کنم،

but I'm only gonna listen.

اما فقط گوش می دهم.

That's fine.

خوبه.

Next goal, I'm gonna participate for a few minutes

هدف بعدی، من برای چند دقیقه شرکت می کنم

and I'm actually gonna introduce myself.

و در واقع خودم را معرفی می کنم.

And then the next goal.

و سپس هدف بعدی.

And you make these little goals for yourself

و این اهداف کوچک را برای خود تعیین می کنید

and that's how you build confidence.

و اینگونه اعتماد به نفس ایجاد می کنید.

Right? Let's move on.

درست؟ بیایید ادامه دهیم.

(air whooshes)

Number four, have tools to handle your nerves.

شماره چهار، ابزاری برای کنترل اعصاب خود داشته باشید.

Being nervous is one of the biggest crushes of confidence.

عصبی بودن یکی از بزرگترین مشکلات اعتماد به نفس است.

And you need to have tools to handle your nerves, right?

و باید ابزارهایی برای کنترل اعصاب خود داشته باشید، درست است؟

Several things I do.

چند کار انجام می دهم.

The first one is what I call the strong first line,

اولین مورد چیزی است که من آن را خط اول قوی می نامم، این

is whenever you're gonna speak English

است که هر زمان که می خواهید انگلیسی صحبت کنید

or be in a situation where you speak English,

یا در موقعیتی هستید که انگلیسی صحبت می کنید،

have your first line ready.

خط اول خود را آماده کنید.

I always tell my IELTS students, in IELTS Speaking Part 2,

من همیشه به دانش‌آموزان آیلتس خود می‌گویم، در قسمت دوم سخنرانی آیلتس،

when you have that minute to prepare

وقتی آن دقیقه را برای آماده شدن دارید

and you're about to begin speaking,

و می‌خواهید شروع به صحبت کنید،

have your first line prepared,

خط اول خود را آماده کنید،

'cause that will really boost your confidence.

زیرا این واقعاً اعتماد به نفس شما را افزایش می‌دهد.

Do you remember in the Italian shop, in the chemist,

یادت هست در مغازه ایتالیایی، در شیمیدان،

and I walked in and I said (speaking Italian),

و من وارد شدم و گفتم (به زبان ایتالیایی)

I had that first line ready.

آن خط اول را آماده کردم.

I did not walk in the shop and go eh, eh, um, um, no.

من در مغازه راه نرفتم و رفتم آه، آه، اوم، اوم، نه.

And the confidence starts to build

و همانطور که به همین منوال ادامه می دهید، اعتماد به نفس شروع به ایجاد می کند

as you carry on like that.

.

The other thing to do is, well, is to accept your nerves.

کار دیگری که باید انجام دهید این است که اعصاب خود را بپذیرید.

The problem is for most people, when they feel nervous,

مشکل برای اکثر مردم این است که وقتی احساس عصبی می کنند،

their exams coming or they're gonna speak

امتحاناتشان فرا می رسد یا قرار است

to other students or to an examiner, they feel nervous,

با دانش آموزان دیگر یا با یک ممتحن صحبت کنند، احساس عصبی می کنند،

and then that nervous makes 'em anxious and they feel bad,

و سپس این عصبی بودن آنها را مضطرب می کند و احساس بدی پیدا می کنند،

"Oh no. Oh, I feel nervous.

«اوه نه. اوه، من عصبی هستم،

Oh no, it's all going wrong."

اوه نه، همه چیز اشتباه پیش می رود."

And that makes the nerves grow bigger.

و این باعث می شود اعصاب بزرگتر شوند.

And it's a vicious cycle going down.

و این یک چرخه معیوب در حال سقوط است.

The difference between successful people

تفاوت افراد موفق در این است

is that they accept the nerves.

که اعصاب را می پذیرند.

You don't fight against them, because the truth is,

شما با آنها مبارزه نمی کنید ، زیرا حقیقت این است که

and having presented for a long, long time,

و با ارائه برای مدت طولانی،

the nerves never go away.

اعصاب هرگز از بین نمی رود. از

Ask any actor or presenter.

هر بازیگر یا مجری بپرسید.

The nerves are always there.

اعصاب همیشه هست

It's how you handle them that makes the difference, right?

این نحوه برخورد با آنهاست که تفاوت را ایجاد می کند، درست است؟

Accept your nerves.

اعصاب خود را بپذیرید

So when you start feeling nervous,

بنابراین وقتی شروع به احساس عصبی کردید،

just go, "Okay, I can feel nervous.

فقط بگویید: "باشه، من می توانم احساس عصبی کنم

My stomach, there are butterflies in my stomach.

Okay, that's okay, that's fine."

.

And see what happens.

و ببینید چه اتفاقی می افتد.

Just be in the moment and feel your nerves.

فقط در لحظه باشید و اعصاب خود را احساس کنید.

Allow them to be. Don't fight them.

اجازه دهید آنها باشند. باهاشون دعوا نکن

It can make all the difference, right?

می تواند همه تفاوت را ایجاد کند، درست است؟

The other thing you can do

کار دیگری که می توانید انجام دهید این

is what people call positive self-talk.

است که مردم به آن خودگویی مثبت می گویند.

And it's basically changing the words

و اساساً در حال تغییر کلماتی است

that we use to talk about yourself.

که برای صحبت در مورد خودتان استفاده می کنیم.

So as I mentioned before, some people say,

بنابراین همانطور که قبلاً اشاره کردم، برخی از مردم می گویند:

"I'm bad at English or My English is so bad,

"من در انگلیسی بد هستم یا انگلیسی من آنقدر بد است که

I can't do this."

نمی توانم این کار را انجام دهم."

When you notice this negative talk,

وقتی متوجه این صحبت منفی شدید،

just change it to something positive, right?

فقط آن را به چیز مثبت تغییر دهید، درست است؟

Change it to something like, maybe I can do this.

آن را به چیزی شبیه به این تغییر دهید ، شاید بتوانم این کار را انجام دهم.

I'm going to enjoy this.

من از این کار لذت خواهم برد.

This is going to be exciting.

این هیجان انگیز خواهد بود.

Whatever happens, it's okay.

هر اتفاقی بیفتد، اشکالی ندارد.

And this more positive self-talk

و این خودگویی مثبت تر،

is just another way to handle your nerves.

راه دیگری برای کنترل اعصاب شماست.

Remember, the nerves don't go away,

به یاد داشته باشید، اعصاب از بین نمی روند،

so just let them be and get on with it,

پس فقط بگذارید آنها باشند و با آن ادامه دهید،

so to speak, enjoy it.

به اصطلاح، از آن لذت ببرید.

Right, good, let's move on to the next one.

خوب، خوب، بریم سراغ بعدی.

(air whooshes)

(هوا پرتاب می کند)

Focus on communication, right?

روی ارتباطات تمرکز کنید، درست است؟

Forget about perfectionism.

کمال گرایی را فراموش کنید.

So many students when they speak English,

بسیاری از دانش‌آموزان وقتی انگلیسی صحبت می‌کنند،

they try to speak perfect English to get everything right,

سعی می‌کنند انگلیسی کامل صحبت کنند تا همه چیز درست باشد،

and then of course they don't.

و البته این کار را نمی‌کنند.

Of course you're gonna make mistakes,

مطمئناً شما مرتکب اشتباه خواهید شد،

and then you feel disappointed and then you lose confidence

و سپس احساس ناامیدی می کنید و سپس اعتماد به نفس خود را از دست می دهید،

'cause you're making mistakes, right?

زیرا اشتباه می کنید، درست است؟

Forget about that perfectionism.

آن کمال گرایی را فراموش کنید. وقتی صحبت می کنید

Focus on communication when you are speaking.

روی ارتباط تمرکز کنید .

Focus on communicating your idea,

بر انتقال ایده،

your personality, your emotion.

شخصیت و احساسات خود تمرکز کنید.

This is what language is for, right?

این همان چیزی است که زبان برای آن است، درست است؟

Really it's about communicating who you are to other people.

در واقع این در مورد برقراری ارتباط با دیگران است.

Focus on that communication.

روی آن ارتباط تمرکز کنید.

As we say in English, get your idea across.

همانطور که به زبان انگلیسی می گوییم، ایده خود را به همه برسانید.

That is gonna help you build your confidence,

این به شما کمک می کند تا اعتماد به نفس خود را بسازید،

'cause as you communicate, well, you'll see that it's easier

زیرا در حین برقراری ارتباط، خواهید دید که

for the other person to follow you,

برای طرف مقابل راحت تر است که شما را دنبال کند،

it's easier for them to understand you

برای او راحت تر است که شما را درک کند

and interact with you.

و با شما تعامل داشته باشد.

And you'll feel the conversation just getting better

و احساس خواهید کرد که مکالمه بهتر شده

and that you'll feel more confident.

و اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

Whereas the student who's trying to be perfect

در حالی که دانش‌آموزی که سعی می‌کند کامل باشد

and is taking much longer and much more hesitant

و زمان بیشتری طول می‌کشد و

and annoyed when they make mistakes,

وقتی اشتباه می‌کند مرددتر و آزرده‌تر می‌شود،

the communication just rockets right down.

ارتباط مستقیماً کاهش می‌یابد.

So focus on communication, forget perfectionism.

پس روی ارتباطات تمرکز کنید، کمال گرایی را فراموش کنید.

(air whooshes)

(هوا به صدا در می آید)

Number six, like your mistakes.

شماره شش، مانند اشتباهات شما.

I don't mean like Facebook like.

منظورم لایک فیسبوک نیست.

I mean like as in accept or embrace or love your mistakes.

منظورم این است که اشتباهات شما را بپذیرید یا در آغوش بگیرید یا دوست داشته باشید.

Mistakes are a natural part of language learning, okay?

اشتباهات بخشی طبیعی از یادگیری زبان هستند، خوب؟

So it's okay to make mistakes.

پس اشکالی ندارد که مرتکب اشتباه شوید.

Similar to the last point about communication.

مشابه آخرین نکته در مورد ارتباطات.

When you're communicating,

وقتی در حال برقراری ارتباط هستید،

don't worry if you make one or two small mistakes.

اگر یک یا دو اشتباه کوچک مرتکب شدید نگران نباشید.

And when you do make mistakes, notice them,

و هنگامی که مرتکب اشتباه می شوید، به آنها توجه کنید،

but just say, "It's fine, it's okay."

اما فقط بگویید: "بسیار خوب است، اشکالی ندارد."

Don't get angry with yourself.

با خودت قهر نکن

Be kind to yourself, yeah?

با خودت مهربان باش، آره؟

But also, it is important,

اما همچنین مهم است که به

don't carry on making lots of mistakes.

اشتباهات زیاد ادامه ندهید.

Don't think, "Well,

فکر نکنید، "خب،

Keith says I can make mistakes, it's okay."

کیت می گوید من می توانم اشتباه کنم، اشکالی ندارد."

This is not what I mean.

منظور من این نیست.

Of course you're gonna try to improve

مطمئناً سعی می کنید پیشرفت کنید

to make fewer mistakes.

تا کمتر اشتباه کنید.

Of course, don't just accept lots of mistakes, notice them.

البته، اشتباهات زیاد را فقط نپذیرید، به آنها توجه کنید.

Maybe you'll self-correct, maybe not.

شاید خودت اصلاح کنی، شاید هم نه.

If the person you're speaking to,

اگر فردی که با او صحبت می کنید، به

they will tell you if the mistake is big, right?

شما می گوید که آیا اشتباه بزرگی است، درست است؟

If they say, "Listen, I don't understand

اگر آنها بگویند "گوش کن، من نمی فهمم چه

what you're saying," there is too many mistakes, okay?

می گویی"، اشتباهات زیادی وجود دارد، خوب؟

So notice your mistakes, take on board the feedback,

بنابراین به اشتباهات خود توجه کنید، بازخوردها را در نظر بگیرید

and over time strive to get better and better.

و به مرور زمان برای بهتر شدن و بهتر شدن تلاش کنید.

But in the moment, don't worry about your mistakes,

اما در لحظه، نگران اشتباهات خود نباشید،

just let them be.

فقط بگذارید آنها باشند.

Love them, embrace them.

آنها را دوست داشته باش، آنها را در آغوش بگیر.

It's a natural part of language learning,

این بخشی طبیعی از یادگیری زبان است،

and this is gonna help build your confidence as well.

و این به تقویت اعتماد به نفس شما نیز کمک می کند.

Great. Let's move on to the last but not least.

عالی. بیایید به آخرین اما نه کم اهمیت ترین کار برویم.

(air whooshes)

(هوا صدا می زند)

Okay, finally, guys, don't compare.

باشه، بالاخره بچه ها، مقایسه نکنید.

The guaranteed way to destroy your confidence

راه تضمینی برای از بین بردن اعتماد به نفس،

is to compare yourself to other people.

مقایسه خود با دیگران است.

You don't need to do it. It doesn't help you, right?

شما نیازی به انجام آن ندارید. این به شما کمک نمی کند، درست است؟

So maybe, I don't know,

بنابراین شاید، نمی‌دانم،

some students will look at other students and go,

برخی از دانش‌آموزان به دانش‌آموزان دیگر نگاه می‌کنند و می‌گویند:

"Oh, they've already got their band 7.

"اوه، آنها قبلا گروه 7 خود را دارند.

Oh, they're so good.

اوه، آنها خیلی خوب هستند.

Oh, they speak so clearly. I'm so bad.

اوه، آنها خیلی واضح صحبت می کنند. من خیلی خوب هستم. بد.

And why am I not like them?"

و چرا من مثل آنها نیستم؟"

You know, and then you get people on Facebook saying,

می دانید، و سپس مردم را در فیس بوک می گویید:

"I got a band 8 with two weeks preparation."

"من یک گروه 8 گرفتم با دو هفته آماده سازی."

Don't believe everything you read.

هر چیزی را که می خوانید باور نکنید.

It's not that they're lying,

اینطور نیست که آنها دروغ می گویند،

but maybe they're not telling you everything.

اما شاید همه چیز را به شما نمی گویند.

Maybe they're not telling you that they've lived in America

شاید آنها به شما نمی گویند که آنها

for four years before they took the test, right?

قبل از شرکت در آزمون چهار سال در آمریکا زندگی کرده اند، درست است؟

So you don't know other people's situation.

بنابراین شما از وضعیت دیگران خبر ندارید . سفر یادگیری

Everybody's language learning journey is unique

زبان هر کس

to you, to that person,

برای شما و آن شخص منحصر به فرد است،

so it's futile comparing yourself to others.

بنابراین مقایسه خود با دیگران بیهوده است.

And what's more, it doesn't help you.

و علاوه بر این، به شما کمکی نمی کند.

Compare yourself to you,

خودتان را با

yesterday, last week, and last month,

دیروز، هفته گذشته و ماه گذشته مقایسه کنید

and look at the progress you're making.

و به پیشرفتی که دارید نگاه کنید.

Be blinkered, right? Put these blinkers on.

پلک بزن، درسته؟ این چشمک زن ها را بپوش

Don't look at anybody else, just focus on you,

به هیچ کس دیگری نگاه نکنید ، فقط روی خود تمرکز کنید،

'cause at the end of the day,

زیرا در پایان روز،

that's the only thing you can change.

این تنها چیزی است که می توانید تغییر دهید.

You can't change anybody else,

شما نمی توانید هیچ کس دیگری را تغییر دهید،

you can only change you, so focus on you,

شما فقط می توانید خود را تغییر دهید، پس روی خود تمرکز کنید،

compare yourself to yourself in the past and the future.

خود را با خود در گذشته و آینده مقایسه کنید.

That's the way to do it.

راهش همین است. به

That's how you can build up your confidence

این ترتیب می توانید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید

and become a confident English speaker.

و به یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس تبدیل شوید.

So there you have it,

بنابراین

seven tips or ideas on how to build your confidence

هفت نکته یا ایده در مورد اینکه چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنید

and to be a confident speaker of English.

و یک سخنران با اعتماد به نفس انگلیسی باشید، وجود دارد.

In fact, I think you can use these ideas

در واقع، من فکر می کنم شما می توانید از این ایده ها

to do anything confidently,

برای انجام هر کاری با اطمینان استفاده کنید،

not just speaking English, right?

نه فقط انگلیسی صحبت کردن، درست است؟

Whether you wanna present, speak in public,

چه بخواهید ارائه دهید، چه در جمع صحبت کنید، چه

buy medicine in an Italian pharmacy,

در یک داروخانه ایتالیایی دارو بخرید

or do the IELTS test, whatever it may be,

یا آزمون آیلتس را انجام دهید،

I hope these can help you.

امیدوارم اینها بتواند به شما کمک کند.

Let me know in the comments below which tip

در نظرات زیر به من بگویید که کدام نکته

or idea you found to be the most useful for you.

یا ایده برای شما مفیدتر است.

And I'd love to hear more about the challenges that you have

و من دوست دارم در مورد چالش هایی که

when you are speaking English

در هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی

and trying to speak more confidently.

و تلاش برای صحبت با اطمینان بیشتر دارید، بیشتر بشنوم.

So that's it.

پس همین است.

You may have noticed in this video

ممکن است متوجه شده باشید که در این ویدیو

sometimes I talked about the breakout rooms

گاهی در مورد اتاق های شکست

and the GOLD course.

و دوره GOLD صحبت کردم.

Well, if you are preparing for the IELTS Speaking test,

خوب، اگر برای آزمون اسپیکینگ آیلتس آماده می‌شوید،

the GOLD course is a course I have on my website,

دوره GOLD دوره‌ای است که من در وب‌سایت خود،

the Keith Speaking Academy.

آکادمی اسپیکینگ کیث دارم.

And it's a course that is designed

و این دوره ای طراحی شده است که به

to help you develop your speaking skills in a fun way

شما کمک می کند تا مهارت های صحبت کردن خود را به شیوه ای سرگرم کننده توسعه دهید

so that you can face the examiner with confidence

تا بتوانید با اعتماد به نفس با ممتحن روبرو شوید

and ace the IELTS Speaking test.

و آزمون اسپیکینگ آیلتس را تیز کنید.

A lot of students on the course

بسیاری از دانش آموزان در این دوره

are actually not taking IELTS,

در واقع آیلتس نمی گذرانند،

but because the course is focused

اما از آنجا که این دوره

on developing speaking skills,

بر توسعه مهارت های گفتاری متمرکز است،

it's open to absolutely anybody.

برای همه آزاد است.

All you need is an intermediate level of English

تنها چیزی که برای شروع دوره نیاز دارید سطح متوسط ​​انگلیسی است

to begin the course.

.

The breakout rooms are daily sessions

اتاق های استراحت جلسات روزانه هستند که

where two or three students just meet together.

در آن دو یا سه دانش آموز فقط با هم ملاقات می کنند.

It's all organized.

همه چیز سازماندهی شده است.

They meet without me,

آنها بدون من ملاقات می کنند

and they practice speaking to each other.

و صحبت کردن با یکدیگر را تمرین می کنند.

And they tell me, it really does help build their confidence

و آنها به من می گویند، این واقعا به ایجاد اعتماد به نفس آنها کمک می کند

'cause they get to do something they don't normally do

، زیرا آنها کاری را انجام می دهند که معمولاً انجام نمی دهند

and they get to speak to people from across the world.

و می توانند با مردم از سراسر جهان صحبت کنند.

And just they're learning this cultural,

و فقط آنها در حال یادگیری این

mutual understanding, as well as great communication skills.

درک متقابل فرهنگی و همچنین مهارت های ارتباطی عالی هستند.

So that is something I have.

پس این چیزی است که من دارم.

It's a part of the GOLD course.

این بخشی از دوره GOLD است.

If you wanna find out more about the course,

در صورت تمایل به کسب اطلاعات بیشتر در مورد دوره

just follow the link below.

کافیست لینک زیر را دنبال کنید.

You can find out all about it.

می توانید همه چیز را در مورد آن بدانید.

And that's it. I hope you've enjoyed this video.

و بس. امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید.

Do leave me a like, subscribe,

if you want to find out about upcoming videos.

اگر می خواهید از ویدیوهای آینده مطلع شوید، من را لایک کنید، سابسکرایب کنید.

And I will see you, well, in the next video

و من شما را می بینم، خوب، در ویدیوی بعدی که

coming along just around the corner.

همین نزدیکی است.

Thank you so much for watching.

از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم.

Take care my, friend. Bye-Bye.

مراقب خودت باش دوست من. خداحافظ.

(cheerful music)

(موسیقی شاد)