IELTS Speaking Idioms: ENVIRONMENT

♪ I want some idioms ♪

♪ من چند اصطلاح می خواهم ♪

♪ And I want them now ♪

♪ و الان آنها را می خواهم ♪

♪ I want some idioms ♪

♪ من چند اصطلاح می خواهم ♪

♪ But I don't know how ♪

♪ اما نمی دانم چگونه ♪

♪ How to learn them ♪

♪ چگونه آنها را یاد بگیرم ♪

♪ How to remember them ♪

♪ چگونه آنها را به خاطر بسپارم ♪

♪ All I know ♪ ♪ And I really think so ♪

♪ همه آنچه می دانم ♪ ♪ واقعا فکر می کنم پس ♪

- Good. Florence, thank you for your comment.

- خوب. فلورانس، از نظر شما متشکرم.

Florence says, "Vocabulary vault is great."

فلورانس می گوید: " طاق واژگان عالی است."

Kristen says, "As well." Excellent.

کریستن می گوید: "همچنین." عالی

Leila says, "Indeed. A gold mine."

لیلا میگه راستی یه معدن طلا.

Wow.

عجب

I'm not sure if it's a gold mine, but thank you so much.

مطمئن نیستم معدن طلاست یا نه ، اما خیلی ممنون.

That's great. I'm pleased that they are useful.

این عالی است. من خوشحالم که آنها مفید هستند.

So, idioms, I want you to see

بنابراین، اصطلاحات، می‌خواهم ببینید

if you can guess the idioms, okay?

آیا می‌توانید اصطلاحات را حدس بزنید، خوب؟

I'm gonna show you, in a picture,

من در یک عکس به شما نشان خواهم داد

and see if you can guess.

و ببینید آیا می توانید حدس بزنید.

Here is number one, the first idiom.

اینجا شماره یک، اولین اصطلاح است.

What is this?

این چیه؟

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

And you can type in the chat.

و می توانید در چت تایپ کنید.

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Oh wow. Iwona, that's interesting.

اوه وای. ایوانا، این جالب است.

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

(laughing) Nice one, Alexander.

(می خندد) خیلی خوب، اسکندر.

(gentle music continues)

(موسیقی ملایم ادامه دارد)

Assalamualaikum. (indistinct)

Assalamualaikum. (نامشخص)

Nice to see you.

از دیدن شما خوشحالم.

Oh, interesting, Eva. Interesting.

اوه جالبه ایوا جالبه

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Right. Okay, let me stop us there.

درست است. خوب، اجازه دهید ما را آنجا متوقف کنم.

I'm gonna stop where Sumon has, Sumon Khan,

من می خواهم در جایی توقف کنم که سامون، سومون خان،

"A drop in the ocean."

"یک قطره در اقیانوس".

Let me show you the answer to this one.

بگذارید پاسخ این یکی را به شما نشان دهم.

So a lot of you can see it's a drop.

بنابراین بسیاری از شما می توانید ببینید که یک قطره است.

It's a drop in water, in the sea, in the ocean.

این یک قطره در آب، در دریا، در اقیانوس است.

What's the correct idiom?

اصطلاح صحیح چیست؟

The correct idiom actually is "A drop in the ocean."

اصطلاح صحیح در واقع "یک قطره در اقیانوس" است.

So it's drop, the color doesn't matter.

بنابراین قطره است، رنگ آن مهم نیست.

Because the ocean's blue,

از آنجایی که اقیانوس آبی است،

I had to make it a different color or you wouldn't see it.

مجبور شدم آن را رنگ دیگری بسازم وگرنه شما آن را نمی بینید.

But it's a drop in the, in the.

اما این یک قطره در، در.

Not a, but the, and it's ocean.

نه یک، بلکه اقیانوس است.

Not water. Not sea. Ocean.

نه آب نه دریا اقیانوس.

A drop in the ocean.

قطره ای در اقیانوس

A drop in the ocean.

قطره ای در اقیانوس

If you can say it as one sound,

اگر بتوانید آن را به عنوان یک صدا بگویید،

it's even better, right?

حتی بهتر است، درست است؟

So instead of saying

بنابراین به جای گفتن

a drop in the ocean,

یک قطره در اقیانوس،

say "A drop in the ocean."

بگویید "یک قطره در اقیانوس".

A drop in the ocean.

قطره ای در اقیانوس

A drop in the ocean.

قطره ای در اقیانوس

A drop in the ocean.

قطره ای در اقیانوس

It's a drop in the ocean.

قطره ای در اقیانوس است.

What does that mean?

این به چه معناست؟

It means it's a very small amount

یعنی مقدار بسیار کمی

or insignificant amount.

یا ناچیز است.

Okay.

باشه

For example, switching off one light bulb

به عنوان مثال، خاموش کردن یک لامپ

feels like a drop in the ocean

when it comes to tackling climate change.

برای مقابله با تغییرات آب و هوایی مانند قطره ای در اقیانوس است.

A drop in the ocean.

قطره ای در اقیانوس

(laughing) Tackling.

(با خنده) تکل زدن.

Do you remember the eco linguistic friendly language?

آیا زبان سازگار با محیط زیست را به خاطر دارید ؟

Tackling climate change.

مقابله با تغییرات آب و هوایی.

Let's change that. Let's change to stopping.

بیایید آن را تغییر دهیم. بیایید به توقف تغییر کنیم.

We're not tackling, we're stopping climate change.

ما مقابله نمی کنیم، ما تغییرات آب و هوایی را متوقف می کنیم.

So switching off a light bulb, right?

پس خاموش کردن یک لامپ، درست است؟

I just switch off the light bulb.

من فقط لامپ را خاموش می کنم.

Well, it's nothing, it's insignificant.

خوب، چیزی نیست، بی اهمیت است.

It's such a small amount.

این مقدار کمی است.

It's important, but it feels like a drop in the ocean.

مهم است، اما مانند قطره ای در اقیانوس است.

A small amount from the picture, right?

مقدار کمی از تصویر، درست است؟

You can see when you've got that drop in the ocean,

وقتی آن قطره را در اقیانوس دارید، می توانید ببینید،

it just means it's a really small amount.

این فقط به این معنی است که مقدار بسیار کمی است.

Okay, well done.

باشه، آفرین.

Number two. What is this?

شماره دو این چیه؟

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

So this is the bandwagon

پس این همان گروهی است که

you were asking about.

در موردش می پرسیدید.

This is the bandwagon.

این باند است.

Yes, it is.

بله همینطور است.

(gentle music continues)

(موسیقی ملایم ادامه دارد)

Oh, Irene. That's a good expression.

اوه، آیرین. این بیان خوبی است.

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

(laughing) Yes, it is a party in the car. Very good.

(خنده) بله، مهمانی در ماشین است. خیلی خوبه

(gentle music continues)

(موسیقی ملایم ادامه دارد)

Jump on. Jump into.

بپرید. پرش به داخل.

Interesting, Victoria.

جالبه ویکتوریا

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Well done, Maya.

آفرین، مایا.

(gentle music continues)

(موسیقی ملایم ادامه دارد)

Backwagon or bandwagon?

بک واگن یا باند واگن؟ به

It could well be.

خوبی می تواند باشد.

I've never been to Bremen, but it could be.

من هرگز به برمن نرفته ام، اما می تواند باشد.

(laughing) Interesting Eva.

(با خنده) جالب اوا.

Okay, now to jump on the bandwagon

بسیار خوب، در حال حاضر پرش به این

means to join an activity that has become popular.

معنی است که به فعالیتی بپیوندید که محبوب شده است.

Do you remember Jack and Sarah?

جک و سارا را یادت هست؟

Jack and Sarah were arguing

جک و سارا با هم دعوا می کردند

and Jack was saying, "Well, you know,

و جک می گفت: "خب، می دانی،

all this talk about wind energy

همه این صحبت ها در مورد انرژی باد

is just pretty words, right?

فقط کلمات زیبایی هستند، درست است؟

Sounds good, but it's not realistic."

به نظر خوب می رسد، اما واقع بینانه نیست."

And he says, "I'm not going to jump on the bandwagon."

و او می‌گوید: «من نمی‌خواهم روی کالسکه بپرم».

Right. "Just because it's popular doesn't mean it's good.

درسته "فقط به این دلیل که محبوب است به این معنی نیست که خوب است.

I'm not going to join that.

من قصد ندارم به آن بپیوندم.

I don't think it's a good idea."

فکر نمی کنم این ایده خوبی باشد."

I'm not gonna jump on the bandwagon.

من قرار نیست بر روی کالسکه بپرم.

So to join an activity that has become popular.

بنابراین برای پیوستن به فعالیتی که محبوب شده است.

For example, 20 years ago,

به عنوان مثال، 20 سال پیش،

no one was worried about recycling.

هیچ کس نگران بازیافت نبود.

Now everyone is jumping on the bandwagon.

حالا همه در حال پریدن هستند. گاهی اوقات

Jumping on the bandwagon can sometimes be seen as negative

می‌توان پریدن از روی باند را منفی دانست،

because you are following a fashion

زیرا

without thinking about it.

بدون اینکه به آن فکر کنید، مد را دنبال می‌کنید.

But it's not necessarily negative, right?

اما لزوما منفی نیست، درست است؟

Here, it's quite positive. Right?

اینجا، کاملا مثبت است. درسته؟

Everybody is jumping on the bandwagon

همه در حال پریدن هستند

because they're following something that has become popular.

زیرا چیزی را دنبال می کنند که محبوب شده است.

So it can be positive,

بنابراین می تواند مثبت باشد،

but just be aware,

اما فقط آگاه باشید،

possibly English and American people

احتمالاً مردم انگلیسی و آمریکایی

can use it with a negative idea.

می توانند با یک ایده منفی از آن استفاده کنند.

Right? Almost ironic.

درسته؟ تقریباً کنایه آمیز

Almost. So just be careful with it.

تقریبا پس فقط مراقبش باش

But jump on the bandwagon. Now you know what it is.

اما از راه دور بپرید. حالا می دانید چیست.

That's it. Excellent.

همین. عالی

Good. Okay.

خوب باشه

Let's have a look at...

بیایید نگاهی به...

Let's take that off

and let's take Fakour off.

بیایید آن را برداریم

و فکور را برداریم.

Number three. What is this?

شماره سه. این چیه؟

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Anna, join the vocabulary vault as a start

آنا به عنوان شروع

and maybe the gold course, if you are intermediate.

و شاید به دوره طلایی بپیوندید، اگر متوسط ​​هستید.

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Any ideas? What's happening here?

ایده ای دارید؟ اینجا چه خبر است؟

What can you see?

چه چیزی می توانید ببینید؟

(gentle music continues)

(موسیقی ملایم ادامه دارد)

Some nice ideas.

چند ایده خوب.

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Okay, I'm gonna stop here with Saliha Hilmy.

باشه، من اینجا با سالیها هیلمی توقف می کنم.

Go green.

سبز شو

Because the answer here in fact

زیرا پاسخ در اینجا در واقع

is to go green.

سبز شدن است.

I was just gonna put the sign go,

من فقط می خواستم علامت را بگذارم،

but I thought I'll make it more difficult for you.

اما فکر کردم کار را برای شما سخت تر می کنم.

I need to challenge you

من باید شما را به چالش بکشم

'cause you are too clever, everybody.

، زیرا شما خیلی باهوش هستید، همه.

So I had to challenge you.

بنابراین من مجبور شدم شما را به چالش بکشم.

To go green, meaning to adopt

سبز شدن، به معنای اتخاذ

or to begin environmentally friendly practices.

یا شروع شیوه های دوستدار محیط زیست است.

Particularly with companies and businesses,

به خصوص در مورد شرکت ها و مشاغل،

we talk about businesses going green.

ما در مورد سبز شدن مشاغل صحبت می کنیم.

Many companies are trying to go green

بسیاری از شرکت‌ها در تلاش هستند تا

by reducing their carbon emissions.

با کاهش انتشار کربن خود سبز شوند.

You can say a person is going green.

می توان گفت یک نفر سبز می شود.

I want to go green.

میخوام سبز بشم

But usually it's companies, businesses,

اما معمولاً این شرکت ها، مشاغل،

countries, bigger ideas, right?

کشورها، ایده های بزرگتر هستند، درست است؟

To go green.

برای سبز شدن.

Now there were some interesting expressions.

حالا عبارات جالبی وجود داشت.

The grass is always greener, means things are better.

چمن همیشه سبزتر است، یعنی اوضاع بهتر است.

I'm seeing what other...

دارم میبینم دیگه چی...

There was some other ones.

یه سری دیگه هم بود.

Let me just check.

بذار فقط چک کنم

Walking on the right path.

راه رفتن در مسیر درست.

Green carbon footprint.

ردپای کربن سبز

Carbon footprint, yes.

ردپای کربن، بله.

Green, not really, because it's kind of a redundancy.

سبز، نه واقعاً، زیرا نوعی افزونگی است.

It's already green, the carbon footprint.

در حال حاضر سبز است، ردپای کربن.

Well, not exactly,

خوب، دقیقاً نه،

but I don't think we normally say that.

اما من فکر نمی‌کنم که ما معمولاً این را می‌گوییم.

Carbon footprint, yes, but go green here.

ردپای کربن، بله، اما اینجا سبز شوید.

Yeah, there were other ideas, but not quite there.

آره، ایده های دیگری هم وجود داشت ، اما کاملاً وجود نداشت.

Okay, that was number three.

خوب، این شماره سه بود.

The last one is coming up.

آخرین در حال آمدن است.

What is...

چیه...

Not that one.

اون یکی نیست.

Saliha, let me take you off. The last one.

صالحا، بگذار تو را پیاده کنم. آخرین.

Some of you got this, but let's see what you think.

برخی از شما این را دریافت کردید، اما بیایید ببینیم نظر شما چیست.

The last one here.

آخری اینجا

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Massive, these idioms are. Mm.

عظیم، این اصطلاحات هستند. مم

Well, I think actually these idioms today

خوب، من فکر می کنم در واقع این اصطلاحات امروزی

can both be speaking and writing.

می توانند هم صحبت کردن و هم نوشتن باشند.

By and large idioms are more speaking,

به طور کلی اصطلاحات بیشتر سخنگو هستند،

but I think the ones we have today

اما من فکر می کنم اصطلاحاتی که امروز داریم

can be writing as well.

می توانند نوشتن نیز باشند.

Oh lala.

اوه لالا

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Sounds like Bob Dylan, Roblox.

مانند باب دیلن، روبلکس.

Blowing in the wind.

وزیدن در باد.

(upbeat music continues)

(موسیقی شاد ادامه دارد)

This is quite challenging, yes.

این کاملاً چالش برانگیز است، بله.

Oh, carbon emission. Interesting.

اوه، انتشار کربن. جالبه

Hello, Juana Maria.

سلام، خوانا ماریا.

Uh-huh.

اوه ها

Right. I'm gonna stop with Goch Dut.

درسته من با گوچ دات توقف می کنم.

Blow hot and cold

دمیدن گرم و سرد

because your answer absolutely is

زیرا پاسخ شما مطلقاً

to blow hot and cold.

دمیدن گرم و سرد است.

So the idea is to frequently change opinion

بنابراین ایده این است که مکرراً نظر

or feeling about something.

یا احساس خود را در مورد چیزی تغییر دهید.

So we often say the government blows hot and cold.

بنابراین ما اغلب می گوییم دولت گرم و سرد می دمد.

They're changing their idea quite frequently.

آنها اغلب ایده خود را تغییر می دهند .

You can say a person is, you know,

می توان گفت یک نفر، می دانید،

they are blowing hot and cold.

گرم و سرد می دمد.

Sometimes I, you know, maybe you ask your wife

میدونی گاهی شاید از همسرت

or your husband, "Do you want to go out?"

یا شوهرت بپرسی میخوای بری بیرون؟

"Yeah, let's go for dinner.

"آره، بریم شام بخوریم.

No, let's stay at home.

نه، بیا در خانه بمانیم.

No, let's go to the restaurant.

نه، بیا بریم رستوران.

No, no, no, no, no.

نه، نه، نه، نه، نه،

Let's cook at home.

بیا در خانه آشپزی کنیم.

No, wait a minute."

They are blowing hot and cold.

گرم و سرد می دمند.

Make up your mind.

تصمیمت را بگیر

Don't blow hot and cold. They're blowing hot and cold.

سرد و گرم باد نزنید. گرم و سرد می دمند

Right? They're switching hot, cold.

درسته؟ آنها گرم و سرد را تغییر می دهند.

It's that idea. You are changing your mind continually.

این ایده است. شما مدام در حال تغییر نظر هستید.

So often with governments, but it can be people.

بنابراین اغلب با دولت ها، اما می توانند مردم باشند. به

Example here, some governments blow hot and cold

عنوان مثال در اینجا، برخی از دولت ها

when it comes to taking action on climate policies.

هنگام اقدام در مورد سیاست های آب و هوایی گرم و سرد می کنند.

Yeah. Sometimes they're in favor.

آره گاهی اوقات آنها طرفدار هستند.

Then the next year they're against it.

سپس سال بعد آنها مخالف آن هستند.

Then they're in favor then they don't know.

بعد طرفدار هستند بعد نمی دانند.

Similar idiom.

اصطلاح مشابه.

It's not the same, but similar,

این یکسان نیست، اما مشابه است، این است که

is to be in two minds, right?

در دو ذهن باشیم، درست است؟

To be in two minds is when you are undecided.

دو ذهن بودن زمانی است که تصمیم نگرفته اید.

To blow hot and cold means you are changing your mind a lot.

دمیدن گرم و سرد به این معنی است که شما در حال تغییر نظر خود هستید.

Right? So similar, but not the same.

درسته؟ خیلی شبیه، اما یکسان نیست.

Moving the goalposts, similar. Yeah, Julia, similar.

حرکت دادن تیرک دروازه ها، مشابه. آره، جولیا، مشابه.

Yes. Okay.

بله. باشه

Excellent.

عالی

It often becomes greenwashing when companies

هنگامی که شرکت ها

announce that they will go green.

اعلام می کنند که سبز خواهند شد، اغلب تبدیل به سبزشویی می شود.

Yes, that's true. Yes.

بله، این درست است. بله.

They're just jumping on the bandwagon

آنها فقط به معنای منفی در حال پریدن هستند

in a negative sense, right?

، درست است؟

Like sit on the fence.

مثل نشستن روی حصار

Similar, Victoria. Yep.

مشابه، ویکتوریا. بله

To be in two minds, to sit on the fence.

دو دل بودن، روی حصار نشستن.

Similar idea.

ایده مشابه.

Brian says, "I always blow hot and cold

برایان می‌گوید: "همیشه وقتی

on deciding which Lego sets I should buy.

تصمیم می‌گیرم کدام مجموعه لگو را بخرم، گرم و سرد می‌کنم.

I just can't make up my mind."

نمی‌توانم تصمیمم را بگیرم."

Ah, very interesting.

آه خیلی جالبه

You are a Lego fan.

شما از طرفداران لگو هستید.

Ah, that's very interesting.

آه، این خیلی جالب است.

Excellent. Good.

عالی خوب

(upbeat music)

(موسیقی شاد)