Different ways to say "Sorry" in English

Did you know most British people say sorry

آیا می‌دانستید اکثر مردم بریتانیا

around eight times a day.

روزی هشت بار عذرخواهی می‌کنند.

And what's interesting is only about 20% of those

و آنچه جالب است این است که فقط حدود 20٪ از آنها

are to actually apologize.

واقعاً عذرخواهی می کنند.

Why is that? Let's find out.

چرا اینطور است؟ بیایید دریابیم.

(pleasant music)

(موسیقی دلپذیر)

Hello, it's Keith, from Keith Speaking Academy

سلام، این کیث است، از آکادمی صحبت کردن کیت

and the YouTube channel, English Speaking Success,

و کانال YouTube، English Speaking Success،

where you become a confident speaker of English.

جایی که شما به یک سخنران مطمئن انگلیسی تبدیل می شوید .

Now, we use sorry in British culture quite a lot, right?

در حال حاضر، ما در فرهنگ بریتانیا بسیار از عذرخواهی استفاده می کنیم ، درست است؟

Eight times a day,

هشت بار در روز،

that's over 200,000 times in a lifetime.

یعنی بیش از 200000 بار در طول عمر.

We often use sorry to apologize, right?

ما اغلب از عذرخواهی برای عذرخواهی استفاده می کنیم، درست است؟

When we've done something wrong, for example,

وقتی کار اشتباهی انجام می‌دهیم، مثلاً

when we bump into people, sorry.

وقتی با مردم برخورد می‌کنیم، ببخشید.

And here's a strange thing,

و این یک چیز عجیب است،

even if somebody bumps into us, we say, sorry.

حتی اگر کسی به ما برخورد کند، ما می گوییم متاسفم.

Sorry, but they bumped into me.

متاسفم، اما آنها با من برخورد کردند.

Why do we do that?

چرا این کار را می کنیم؟

I think it's because we want to make them feel comfortable,

فکر می‌کنم به این دلیل است که می‌خواهیم به آنها احساس راحتی کنیم،

because we assume that they have

زیرا فرض می‌کنیم که آنها

bumped into us by accident, right?

به طور تصادفی با ما برخورد کرده‌اند، درست است؟

Not only do we use sorry to apologize,

ما نه تنها از عذرخواهی برای عذرخواهی استفاده می کنیم، بلکه از

we use sorry to complain.

عذرخواهی برای شکایت استفاده می کنیم.

In a restaurant with the waiter,

در یک رستوران با پیشخدمت،

I'm sorry, but this food is cold.

متاسفم، اما این غذا سرد است.

The boss with their worker.

رئیس با کارگرشان.

I'm sorry, you're late again, and it's just not good enough.

متاسفم، شما دوباره دیر کردید، و این به اندازه کافی خوب نیست.

Interesting, right?

جالبه، درسته؟

We also use, sorry to talk to strangers.

ما همچنین از صحبت کردن با غریبه ها استفاده می کنیم.

Now, here's a curious thing about British culture.

اکنون، در اینجا یک چیز عجیب در مورد فرهنگ بریتانیا وجود دارد.

We never speak to strangers in public places,

ما هرگز در مکان‌های عمومی با غریبه‌ها صحبت نمی‌کنیم،

like on a bus or in a queue or waiting for a train, never.

مانند اتوبوس یا در صف یا منتظر قطار، هرگز.

Unless we want to ask something and then we use, sorry.

مگر اینکه بخواهیم چیزی بپرسیم و بعد استفاده کنیم، ببخشید.

For example, "Sorry, is this the right train for London?"

به عنوان مثال، "ببخشید، آیا این قطار مناسب برای لندن است؟"

"Sorry, are you queuing for the, okay."

"ببخشید، آیا شما در صف ایستاده اید، باشه."

Strange, right?

عجیبه، درسته؟

And I think the sorry, is sorry to disturb you,

و من فکر می کنم متاسفم، متاسفم که مزاحم شما شدم،

and you want to ask something.

و شما می خواهید چیزی بپرسید. فکر می‌کنم

It reveals a lot about British culture, I think.

این موضوع چیزهای زیادی را درباره فرهنگ بریتانیا آشکار می‌کند.

So in this video, right, I'm gonna focus on different ways

بنابراین، در این ویدیو، درست است، من بر روی روش های مختلف

to apologize using different words and expressions.

عذرخواهی با استفاده از کلمات و عبارات مختلف تمرکز خواهم کرد.

We'll look at three things,

ما به سه چیز نگاه خواهیم کرد،

informal contexts with family and friends,

زمینه های غیررسمی با خانواده و دوستان،

slightly more formal, and then very formal context,

کمی رسمی تر، و سپس زمینه بسیار رسمی،

more professional settings, okay?

تنظیمات حرفه ای تر، خوب؟ به

Do remember there is a free PDF that you can download

یاد داشته باشید که یک PDF رایگان وجود دارد که می توانید

to review this language and to practice it after the lesson.

برای مرور این زبان و تمرین آن بعد از درس دانلود کنید.

All right, let's get into it.

بسیار خوب، بیایید وارد آن شویم.

(graphics swooshing)

(تصویر گرافیکی)

Okay, let's begin with sorry.

بسیار خوب، اجازه دهید با متاسفم شروع کنیم. در واقع

We can use this for every context, actually.

می توانیم از این برای هر زمینه ای استفاده کنیم.

But let's look generally, family, friends,

اما بیایید به طور کلی به خانواده، دوستان

or maybe socializing at work.

یا شاید معاشرت در محل کار نگاه کنیم.

This is the most common way to apologize.

این رایج ترین راه برای عذرخواهی است.

Imagine you are meeting a friend

تصور کنید در حال ملاقات با یک دوست

or a colleague socially, and you're late.

یا همکار اجتماعی هستید و دیر کرده اید.

You're gonna say, "Oh, I'm late, sorry."

خواهی گفت، "اوه، من دیر آمدم، ببخشید."

Or "I'm sorry, I'm late."

یا "ببخشید، دیر آمدم."

Or "I'm sorry for being late."

یا "ببخشید که دیر آمدم."

I'm sorry for, for being late.

متاسفم برای دیر آمدن

I'm sorry for doing something, okay?

برای انجام کاری متاسفم، باشه؟

Even in a work situation, right?

حتی در شرایط کاری، درست است؟

Your boss may say,

رئیس شما ممکن است بگوید:

"You forgot to send me the report yesterday."

"دیروز فراموش کردید گزارش را برای من ارسال کنید ."

"Oh, I'm sorry. I'll send it right away."

"اوه، متاسفم. فورا می فرستم."

Absolutely fine, it's the most flexible way to apologize.

کاملاً خوب است، این انعطاف پذیرترین راه برای عذرخواهی است.

You don't have to say, "I'm sorry."

لازم نیست بگویید «متاسفم».

You can just say, "Sorry."

شما فقط می توانید بگویید "متاسفم".

"Sorry, I'll send it straight away."

"ببخشید، فوراً آن را می فرستم."

Sometimes we say, sorry about that.

گاهی اوقات می گوییم متاسفم.

Sorry about that, okay?

بابت آن متاسفم، باشه؟

"You forgot to send the report."

"فراموش کردید گزارش را بفرستید."

"Sorry about that, I'll send it straight away."

"متاسفم، فوراً آن را می فرستم."

"You're late again."

"دوباره دیر آمدی."

"Sorry about that, I'll be on time next time, honest."

"با عرض پوزش، من دفعه بعد سر وقت خواهم آمد، صادقانه."

Or even in a meeting when you steal the boss's chair.

یا حتی در جلسه ای که صندلی رئیس را می دزدید.

"You're sitting in my chair."

"تو روی صندلی من نشسته ای."

"Oops, sorry about that." Embarrassing.

"اوه، بابت این موضوع متاسفم." شرم آور.

Now, when you're with friends, colleagues, et cetera,

حالا، وقتی با دوستان، همکاران، و غیره هستید،

you can also say, this is very informal,

می توانید بگویید، این خیلی غیر رسمی است،

my bad, my bad.

بد من، بد من.

"Hey, you've put sugar in my coffee."

"هی، تو تو قهوه من شکر ریختی."

"My bad, I'll get you a new one."

"بد من، من برای شما یک جدید می آورم."

My bad is a very American expression actually.

بد من در واقع یک عبارت بسیار آمریکایی است .

We are using it more and more in Britain

ما بیشتر و بیشتر از آن در بریتانیا استفاده می کنیم،

as American pop culture invades,

زیرا فرهنگ پاپ آمریکایی هجوم می آورد،

sorry, spreads across Britain

متأسفیم،

through Netflix and everything.

از طریق نتفلیکس و همه چیز در سراسر بریتانیا پخش می شود.

So you hear that even in Britain now, my bad.

بنابراین شما می شنوید که حتی در بریتانیا در حال حاضر، بد من.

I think we would tend to say, my fault,

من فکر می کنم ما تمایل داریم بگوییم: تقصیر من،

my mistake, sorry, my fault.

اشتباه من، متاسفم، تقصیر من است.

Sorry, that was my fault. All of these are good, right?

ببخشید تقصیر من بود همه اینها خوب هستند، درست است؟

For example, a colleague may say, "Listen, that email,

به عنوان مثال، یکی از همکاران ممکن است بگوید: "گوش کن، آن ایمیل،

you forgot to put the attachment in the email."

فراموش کردی پیوست را در ایمیل قرار دهی."

"My mistake, I'll resend it."

"اشتباه من، دوباره آن را می فرستم."

"My bad, I'll send it again with the attachment."

"بد من، من آن را دوباره با پیوست ارسال می کنم."

The other day I was driving with my daughter,

روز قبل با دخترم در حال رانندگی بودم و

taking her to another birthday party.

او را به جشن تولد دیگری می بردیم.

We're driving along, she's on the phone navigating for me,

ما در حال رانندگی هستیم، او با تلفن در حال پیمایش برای من است،

and she goes, right, turn right.

و او می رود، به راست، به راست بپیچد.

And I missed the turning and I carry on and she says,

و من پیچ را از دست دادم و ادامه می دهم و او می گوید:

"Oi, dad, you've missed the exit."

"ای بابا، تو خروج را از دست دادی."

"Oh, my bad. I'll turn around."

"اوه، بد من. من برگردم."

Now, sometimes, in addition to my mistake, my bad, sorry,

حالا گاهی علاوه بر اشتباه من، بد من، ببخشید،

we add the word, whoops.

کلمه اوف را اضافه می کنیم.

Whoops, whoops, sorry about that.

اوه، اوه، متاسفم برای این.

Whoops, my mistake.

اوه، اشتباه من

In very old English, we might say, whoops-a-daisy.

در انگلیسی بسیار قدیمی، می توانیم بگوییم whoops-a-daisy.

And if you've seen the film "Notting Hill,"

و اگر فیلم «ناتینگ هیل» را دیده باشید،

do you remember the scene, right, with Hugh Grant,

آیا صحنه‌ی هیو گرانت را به یاد می‌آورید، درست است که

and where he's trying to climb into the garden

او در حال تلاش برای بالا رفتن از باغ است

and Julia Roberts is behind him and he slips

و جولیا رابرتز پشت سرش است و او می‌لغزد

and he says, "Whoops-a-daisy?"

و می‌گوید: «اووو دیزی؟"

And she laughs, being American, and says,

و او به دلیل آمریکایی بودنش می‌خندد و می‌گوید:

"You don't really say whoops-a-daisy in English, do you?"

"شما واقعاً به انگلیسی whoops-a-daisy نمی‌گویید، درست است؟"

- Right.

- درسته

(leaves rustling)

(خش خش برگها)

Whoop-a-daisy.

هوپ-آ-دیزی.

- What did you say?

- چی گفتی؟

- Nothing.

- هیچی

- Yes you did.

- بله شما انجام دادید.

- No, I didn't.

- You said, whoops-a-daisy.

- نه، نداشتم.

- گفتی، وای دیزی.

No one says whoops-a-daisy, do they?

هیچ‌کس نمی‌گوید اوف-آ-دیزی، نه؟

I mean, unless- - There is no one unless,

منظورم این است، مگر اینکه - هیچ کس نیست مگر اینکه، به

'cause no one has said whoop-a-daisy for what, 50 years?

دلیل اینکه هیچکس 50 سال است که نگفته است؟

- So, of course, we never say, whoops-a-daisy, do we?

- پس، البته، ما هرگز نمی گوییم، اووووووووووووووووووووووووووو.

Hmm, whoops. Let's move on.

هوم، اوه بیایید ادامه دهیم.

(graphics swooshing)

(تصویر گرافیکی)

Okay, let's look at slightly more formal situations.

بسیار خوب، بیایید به موقعیت های رسمی تر نگاه کنیم.

First of all, professional and then, secondly, personal,

اول از همه، حرفه ای و بعد، دوم، شخصی،

but a little bit more formal.

اما کمی رسمی تر.

Professional situations, we may say,

موقعیت های حرفه ای، ممکن است بگوییم

my apologies, or just apologies.

عذرخواهی من، یا فقط عذرخواهی.

For example, imagine you've booked a room in a hotel,

به عنوان مثال، تصور کنید اتاقی را در هتل رزرو کرده اید،

you arrive at the hotel and you want to complain.

به هتل می رسید و می خواهید شکایت کنید.

Notice how I complain.

توجه کنید که من چگونه شکایت می کنم.

"Sorry, but I booked a double room,

"ببخشید، اما من یک اتاق دو نفره رزرو کردم

and I've actually got a single room."

و در واقع یک اتاق یک نفره دارم."

"Oh, my apologies, sir. I'll sort that out immediately."

"اوه، من عذرخواهی می کنم، قربان. من فورا آن را مرتب می کنم."

Okay, you may also say, I apologize,

خوب، شما همچنین می توانید بگویید، من عذرخواهی می کنم،

using the verb, I apologize.

با استفاده از فعل، من عذرخواهی می کنم.

Maybe you're complaining to a supplier.

شاید شما از یک تامین کننده شکایت دارید.

You say, "Listen, we received the wrong shipment yesterday."

شما می گویید، "گوش دهید، ما دیروز محموله اشتباهی دریافت کردیم."

Or, "I apologize for the inconvenience,

یا "بابت مشکل پیش آمده پوزش می طلبم، در اسرع وقت سفارش

we'll send you the correct order as soon as possible."

صحیح را برای شما ارسال خواهیم کرد ."

On a more personal level,

در سطح شخصی تر،

in life, you may argue with your partner.

در زندگی، ممکن است با شریک زندگی خود بحث کنید.

And after an argument you might say, forgive me,

و بعد از یک مشاجره ممکن است بگویید، مرا ببخش،

or even please forgive me.

یا حتی لطفاً مرا ببخش.

And then again, depends on your relationship, right?

و باز هم بستگی به رابطه شما دارد، درست است؟

But maybe your partner says,

اما ممکن است شریک زندگی شما بگوید:

"I'm really hurt about what you said to me."

"من واقعاً به خاطر چیزی که به من گفتی ناراحت هستم."

"Oh, I'm so sorry. Please forgive me."

"اوه، خیلی متاسفم. لطفاً مرا ببخش."

"I didn't realize it would hurt you."

"من متوجه نشدم که به شما آسیب می رساند."

Even a bit stronger, you could say, "I owe you an apology,"

حتی کمی قوی تر، می توانید بگویید: "من به شما یک عذرخواهی بدهکارم"،

meaning I must give you an apology.

یعنی باید از شما عذرخواهی کنم.

Again, maybe after an argument with your partner,

ممکن است دوباره بعد از مشاجره با شریک زندگی تان

you might say, "I owe you an apology."

بگویید: «من یک عذرخواهی به شما بدهکارم».

Your partner's been texting you and you've ignored

شریک زندگی شما به شما پیامک می‌فرستد و

the messages because you're so busy.

شما به دلیل مشغله کاری، پیام‌ها را نادیده می‌گیرید.

"Oi, you ignored all my messages last week."

"اوه، شما تمام پیام های من را در هفته گذشته نادیده گرفتید."

"Oh, you're right. I'm sorry, I owe you an apology."

"اوه، حق با شماست. متاسفم، یک عذرخواهی به شما بدهکارم."

"I was just so overwhelmed and busy at work,

"من خیلی غرق و مشغول کار بودم،

I shouldn't have ignored you."

نباید تو را نادیده می گرفتم."

Okie-dokie, let's move on.

اوکی-دوکی، بیایید ادامه دهیم.

(graphics swooshing)

(فوق العاده گرافیکی)

Finally, let's look at more formal situations.

در نهایت، بیایید به موقعیت های رسمی تر نگاه کنیم.

And I'm thinking here, for example, with a customer,

و من در اینجا به عنوان مثال با یک مشتری فکر می کنم،

where you wanna really make sure that you apologize deeply

جایی که شما واقعاً می خواهید مطمئن شوید که عمیقاً عذرخواهی می کنید

and that you carry on the relationship.

و رابطه را ادامه می دهید.

You may say, "Please accept my sincerest apologies."

ممکن است بگویید: "لطفا صمیمانه ترین عذرخواهی من را بپذیرید."

It could be, please accept my apologies.

ممکن است، عذرخواهی من را بپذیرید.

But if you want to pour it on and be really emphatic,

اما اگر می خواهید آن را بریزید و واقعاً تأکید کنید،

"Please accept my sincerest apologies."

"لطفا صمیمانه ترین عذرخواهی من را بپذیرید."

For example, imagine you send them an invoice.

به عنوان مثال، تصور کنید برای آنها فاکتور ارسال می کنید.

This is actually to a customer, right?

این در واقع به یک مشتری است، درست است؟

You send them the invoice, they've bought something,

شما فاکتور را برایشان ارسال می کنید، آنها چیزی خریده اند،

but the invoice is full of mistakes.

اما فاکتور پر از اشتباه است.

And they say, they get on the phone and say, "Listen."

و می گویند، تلفن را می گیرند و می گویند گوش کن.

They want to complain.

می خواهند شکایت کنند.

"Listen, I'm sorry, but there were a lot of errors

"گوش کن، متاسفم، اما خطاهای زیادی

in this invoice and I'm not happy about it."

در این فاکتور وجود داشت و من از این موضوع خوشحال نیستم."

"Oh, sir, please accept my sincerest apologies."

"اوه، آقا، لطفا صمیمانه ترین عذرخواهی من را بپذیرید."

"We'll review it straight away,

ما فوراً آن را بررسی می کنیم

and send you a corrected version, sorry about that."

و نسخه اصلاح شده را برای شما ارسال می کنیم ، بابت این موضوع متأسفیم.

You can put them all together, right?

شما می توانید همه آنها را با هم جمع کنید، درست است؟

You can mix them and add them,

depending how much you want to emphasize

بسته به اینکه چقدر می خواهید روی رابطه تاکید کنید

and how much you value the relationship.

و چقدر برای رابطه ارزش قائل هستید، می توانید آنها را مخلوط کرده و اضافه کنید.

The last one, this is a formal situation

مورد آخر، این یک وضعیت رسمی است

and we're coming back to, I'm sorry,

و ما در حال بازگشت به آن هستیم، متاسفم،

and we use this at a funeral.

و ما از آن در مراسم تشییع جنازه استفاده می کنیم.

If someone has died or passed away,

اگر کسی فوت کرده یا فوت کرده است

and you want to say something to the family about,

و شما می خواهید چیزی در مورد آن به خانواده بگویید،

you want to give your condolences, right?

می خواهید تسلیت بگویید، درست است؟

You would say, "I'm sorry for your loss,"

می گویید: «برای از دست دادن شما متاسفم»

or "My deepest condolences."

یا «عمیق ترین تسلیت من».

But the most general one, "I'm sorry for your loss."

اما کلی‌ترین عبارت، «متاسفم برای از دست دادنت».

Hopefully you don't need to use that, but useful to know.

امیدواریم نیازی به استفاده از آن نباشد، اما دانستن آن مفید است.

I'm sorry for your loss.

برای از دست دادن شما متاسفم متاسفم که

That then are different ways

روش های مختلفی

of apologizing and using, sorry.

برای عذرخواهی و استفاده وجود دارد.

So there we have different ways to apologize

بنابراین ما راه‌های مختلفی برای عذرخواهی

and to use sorry, informally,

و استفاده از پوزش، غیررسمی،

more formally, and very formally.

رسمی‌تر و بسیار رسمی‌تر داریم.

If you've liked this video,

اگر این ویدیو را دوست داشتید،

do like it, remember to subscribe.

آن را لایک کنید، فراموش نکنید که مشترک شوید.

What are you gonna do next? Well, download the free PDF.

بعدش میخوای چیکار کنی؟ خوب، PDF رایگان را دانلود کنید.

Just leave your name and email address,

فقط نام و آدرس ایمیل خود را بگذارید،

you can download it straight away.

می توانید بلافاصله آن را دانلود کنید.

You can review the language.

می توانید زبان را مرور کنید.

Practice saying the words out loud,

گفتن کلمات را با صدای بلند تمرین کنید،

just repeating the phrases, and then starting using them

فقط عبارات را تکرار کنید، و زمانی که فرصت تمرین دارید شروع به استفاده از آنها کنید

when you have an opportunity to practice.

.

Remember, practice makes perfect.

به یاد داشته باشید، تمرین باعث عالی می شود.

That's it for today, thank you so much for watching.

برای امروز تمام شد، از تماشای شما بسیار سپاسگزارم.

And I'll see you in the next video.

و در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Take care, my friend. Bye-Bye.

مواظب خودت باش دوست من خداحافظ.

(pleasant music)

(موسیقی دلنشین)