IELTS Speaking Idioms: POLITENESS

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- And let's have a quick look at, oh, idioms, oh my.

- و بیایید نگاهی گذرا به، اوه، اصطلاحات، اوه من.

Idioms already?

اصطلاحات در حال حاضر؟ پس

Here we go then.

ما اینجا برویم.

♪ I want some idioms ♪

♪ من چند اصطلاح می خواهم ♪

♪ I want them now ♪

♪ من آنها را می خواهم ♪

♪ I want some idioms ♪

♪ من برخی از اصطلاحات را می خواهم ♪

♪ But I don't know how, how to learn them ♪

♪ اما نمی دانم چگونه، چگونه آنها را یاد بگیرم ♪

♪ How to remember them ♪

♪ چگونه آنها را به خاطر بسپارم ♪

♪ All I am known I really think so ♪

♪ تنها چیزی که می شناسم، واقعاً فکر می کنم اینطور است ♪

♪ Is that I want some idioms now ♪

♪ که من الان چند اصطلاح می خواهم ♪

♪ How to learn them ♪

♪ چگونه آنها را یاد بگیرم ♪

♪ How to remember them ♪

♪ چگونه آنها را به خاطر بسپارم ♪

♪ All I know and I really think so ♪

♪ تنها چیزی که می دانم و واقعاً چنین فکر می کنم ♪

♪ Is that I want some idioms now ♪

♪ این است که اکنون چند اصطلاح می خواهم ♪ ♪ چگونه آنها را

♪ How to learn them ♪

یاد بگیرم ♪

♪ How to remember them ♪

♪ چگونه آنها را به خاطر بسپارم ♪

- Just stretched my legs ♪ All I know ♪

- فقط پاهایم را دراز کردم ♪ تنها چیزی که می دانم ♪

♪ And I really think so ♪

♪ و واقعاً اینطور فکر می کنم ♪

♪ Is that I want some idioms now ♪

♪ این است که الان چند اصطلاح می خواهم ♪

- Okay.

- باشه.

♪ How to learn them ♪

♪ چگونه آنها را یاد بگیریم ♪

Idioms, I'm gonna show you a picture

اصطلاحات، من یک عکس به شما نشان می دهم

and I want you to guess the idiom.

و می خواهم اصطلاح را حدس بزنید.

It's connected with politeness, obviously.

بدیهی است که با ادب مرتبط است.

So let's try number one.

پس بیایید شماره یک را امتحان کنیم. به

What do you think this idiom?

نظر شما این اصطلاح چیست؟

(upbeat folk music)

(موسیقی محلی شاد)

To bend over backwards is to make a great effort

خم شدن به عقب به معنای تلاش زیاد

to be polite or to help someone, okay?

برای مودب بودن یا کمک به کسی است، خوب؟

For example, she bent over backwards

به عنوان مثال، او به عقب خم شد

to make her guests feel comfortable.

تا مهمانانش احساس راحتی کنند.

So she made a big effort to make them comfortable.

بنابراین او تلاش زیادی کرد تا آنها را راحت کند.

She bent over backwards.

او به عقب خم شد.

It's not easy bending over backwards, right?

خم شدن به عقب آسان نیست، درست است؟

As you can see in that picture, it's not easy at all.

همانطور که در آن تصویر می بینید، به هیچ وجه آسان نیست.

So that the idea of doing something difficult,

به طوری که ایده انجام کاری دشوار،

making an extra effort to bend over backwards.

تلاش اضافی برای خم شدن به عقب.

Nice.

خوبه باشه

Okay, that's it.

همین.

Number two.

شماره دو

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

I'm still here, by the way.

اتفاقاً من هنوز اینجا هستم.

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Yeah, you're there,

بله، شما آنجا هستید،

but Ahim, nice to see you here.

اما آهیم، خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Yeah, you've got it.

بله، شما آن را دریافت کرده اید. به

Mind your P's and Q's.

P و Q خود توجه کنید. به

Mind your P's and Q's.

P و Q خود توجه کنید.

What a strange expression, right?

چه تعبیر عجیبی، درست است؟

Let me bring that up here.

اجازه دهید آن را در اینجا مطرح کنم.

So to mind your P's and Q's

بنابراین توجه به P و Q های خود

is to be careful about how you behave and speak.

این است که مراقب نحوه رفتار و صحبت خود باشید.

I don't know the origin of this idiom,

من اصل این اصطلاح را نمی‌دانم،

but your P's and Q's, like in the picture,

اما P و Q شما، مانند

the letters, the P's and Qs,

حروف، P و Qs در تصویر،

I guess because the P and the Q look very similar

حدس می‌زنم چون P و Q بسیار شبیه به هم هستند

and they are easily mixed up.

و به راحتی با هم مخلوط می‌شوند.

So you have to be careful.

پس باید مراقب بود.

To mind means to be careful about not mixing up.

ذهن به معنای مواظب عدم اختلاط است.

So be careful how you behave and speak.

پس مراقب رفتار و گفتار خود باشید.

For example, "At the formal dinner,

به عنوان مثال، "در شام رسمی،

everyone had to mine their P's and Q's."

همه باید P و Q را ماین می کردند."

Okay, this idiom, to be honest,

بسیار خوب، این اصطلاح، صادقانه بگویم،

we don't use it very much, but it's something you may hear.

ما زیاد از آن استفاده نمی کنیم، اما چیزی است که ممکن است بشنوید.

And I think to recognize it and understand it is useful.

و من فکر می کنم تشخیص و درک آن مفید است.

I wouldn't use it myself.

من خودم از آن استفاده نمی کنم.

I think it's more for a formal situation,

فکر می کنم بیشتر برای یک موقعیت رسمی است،

like a formal dinner or a business dinner, you know?

مانند یک شام رسمی یا یک شام کاری، می دانید؟

"Ooh, mind your P's and Q's, be careful what you say.

"اوه، به P و Q خود توجه کنید، مراقب حرف های خود باشید.

The boss is here, mind your P's and Q's."

رئیس اینجاست، به P و Q خود توجه کنید."

So it's normally for formal situations,

بنابراین معمولاً برای موقعیت‌های رسمی است،

but very useful to know, okay?

اما دانستن آن بسیار مفید است، خوب؟

Excellent, good.

عالی، خوب

Let's do number three.

بیایید شماره سه را انجام دهیم.

(mellow piano music)

(موسیقی دلپذیر پیانو)

(mellow piano music continues)

(موسیقی پیانوی دلنواز ادامه دارد)

Right, let me stop you there.

درست است، اجازه دهید شما را آنجا متوقف کنم.

Absolutely, very, very, very interesting.

کاملاً، بسیار، بسیار، بسیار جالب است.

So the one person who got this, there's a lot of bees,

بنابراین، تنها کسی که این را دریافت کرد، زنبورهای زیادی وجود دارد،

but those of you in the gold course

اما آنهایی از شما که در دوره طلا هستند،

will know that the bee stands for B-E, be.

می‌دانید که زنبور مخفف B-E، be.

And this one is be on your best behavior.

و این یکی از بهترین رفتار شماست.

The behavior here is helping,

رفتار در اینجا کمک می کند،

the boy helping the older person,

پسر کمک می کند بزرگتر،

maybe the granddad possibly.

شاید به پدربزرگ احتمالا.

I know, very, very tricky, right?

میدونم خیلی خیلی سخته، درسته؟

Not easy at all.

اصلا آسان نیست.

Be on your best behavior, to be. So whenever you see the be,

روی بهترین رفتارت باش، بودن. پس هر زمان که می بینید به این

it means to be on your best behavior,

معناست که بر بهترین رفتار خود باشید

and it means to behave in the most polite way possible.

و به این معنی است که به مؤدبانه ترین حالت ممکن رفتار کنید.

"When meeting her parents, he was on his best behavior."

هنگام ملاقات با والدینش، بهترین رفتارش را داشت.»

So to be on your best behavior, you know, be polite,

بنابراین برای اینکه بهترین رفتار خود را داشته باشید، بدانید، مودب باشید،

behave the best way.

بهترین رفتار را داشته باشید.

Very, very common idiom.

اصطلاح بسیار بسیار رایج

It's used a lot.

زیاد استفاده شده

And yes.

و بله.

It's similar to try your best or be your best.

شبیه این است که بهترین تلاش خود را بکنید یا بهترین باشید.

A few of you said, but it's specifically about behavior.

چند نفر از شما گفتید، اما این به طور خاص در مورد رفتار است.

So if you are meeting, I dunno, a new colleague,

بنابراین اگر در حال ملاقات هستید، نمی‌دانم، یک همکار جدید،

a new or going on a date, be on your best behavior.

یک همکار جدید یا قرار ملاقات هستید، بهترین رفتار خود را داشته باشید.

You're meeting a new boss, be on your best behavior,

شما در حال ملاقات با یک رئیس جدید هستید، بهترین رفتار خود را داشته باشید،

all those kind of contexts, okay?

همه این شرایط، خوب؟

Excellent, nice, good.

عالی، خوب، خوب.

Let's have a look at the last one, number four.

بیایید به آخرین مورد، شماره چهار نگاهی بیندازیم.

The very last one is this one.

آخرین مورد همین یکی است. به

What do you think this one is?

نظر شما این یکی چیست؟

(mellow piano music)

(موسیقی دلپذیر پیانو)

This one was too easy, right? (chuckles)

این یکی خیلی آسان بود، درست است؟ (می خندد)

(mellow piano music)

(موسیقی دلپذیر پیانو)

Yeah, you're all there, guys.

بله، شما همه آنجا هستید، بچه ها.

Bite your tongue, absolutely.

حتما زبانت را گاز بگیر

It is to bite your tongue.

این برای گاز گرفتن زبان است.

To bite your tongue means to avoid saying something

گاز گرفتن زبان به معنای اجتناب از گفتن چیزی است

that might be impolite or inappropriate,

که ممکن است بی ادبانه یا نامناسب باشد،

that might be considered impolite or inappropriate.

که ممکن است بی ادبانه یا نامناسب تلقی شود.

For example, "I had to bite my tongue

به عنوان مثال، "

when she started complaining about her boss."

وقتی او شروع به شکایت از رئیسش کرد، مجبور شدم زبانم را گاز بگیرم." باشه

Okay.

This is,

it's kind of the, I think often it's the situation

من فکر می‌کنم اغلب این موقعیتی است

where you're listening to people talk

که شما به صحبت‌های مردم گوش می‌دهید

and you want to say something.

و می‌خواهید چیزی بگویید.

You're maybe a bit angry or a bit annoyed or you disagree

شما ممکن است کمی عصبانی یا کمی آزرده باشید یا مخالف باشید

and you wanna say something quite strongly

و می خواهید چیزی کاملاً قوی بگویید

like, "No, that's nonsense."

، "نه، این مزخرف است."

Or, "Don't complain about your boss,"

یا «از رئیست شکایت نکن»

or, "Don't talk about my friend like that."

یا «در مورد دوست من اینطور صحبت نکن».

And so you can say it,

و بنابراین می توانید آن را بگویید،

but sometimes in English, so that you're,

اما گاهی اوقات به زبان انگلیسی، تا برای اینکه

in order not to be impolite, you bite your tongue, mm.

بی ادب نباشید، زبان خود را گاز می گیرید، mm.

Which means you don't talk.

یعنی حرف نمیزنی

If you bite your tongue, eh, then you're not talking.

اگر زبانت را گاز بگیری، اوه، پس حرف نمی‌زنی.

And it just gives you time to think

و فقط به شما زمان می دهد تا فکر کنید

and maybe say something more polite.

و شاید چیزهای مودبانه تری بگویید.

"I had to bite my tongue."

"من مجبور شدم زبانم را گاز بگیرم."

Okay, I think maybe,

خوب، من فکر می کنم شاید

for example, "Because her boss is my friend,"

مثلاً «چون رئیس او دوست من است»

that may make it clearer maybe.

شاید این موضوع را واضح تر کند.

"I had to bite my tongue

when she started complaining about her boss,

وقتی او شروع به شکایت از رئیسش کرد، مجبور شدم زبانم را گاز بگیرم،

because her boss is my friend."

زیرا رئیس او دوست من است.

So, eh, you don't wanna say something.

بنابراین، اوه، شما نمی خواهید چیزی بگویید.

Maybe you should say something,

شاید باید چیزی بگویی،

but the idiom is to bite your tongue, right?

اما اصطلاح این است که زبانت را گاز بگیری، درست است؟

Don't say something, to avoid saying something.

برای اجتناب از گفتن چیزی چیزی نگو.

Excellent, good.

عالی، خوب

Natalia says, "It's similar in Russian,

ناتالیا می‌گوید: «در روسی شبیه است،

maybe in other languages too."

شاید در زبان‌های دیگر هم».

I agree, I'm sure it is.

موافقم، مطمئنم همینطوره

Yes.

بله.

It is, Bessaa, it's similar with hold your tongue, right?

این است، بسا، شبیه به نگه داشتن زبان است، درست است؟

Means, hold your tongue is telling somebody not to speak.

یعنی زبانت را بگیر یعنی به کسی می‌گویید حرف نزن. وقتی

Bite your tongue is you decide not to speak.

تصمیم گرفتی حرف نزنی، زبانت را گاز بگیر.

But it's a similar feeling, yes.

اما این یک احساس مشابه است، بله.

Saima says, "I had to bite my tongue

سایما می گوید:

when our students complain against our government."

وقتی شاگردان ما از دولت ما شکایت می کنند، مجبور شدم زبانم را گاز بگیرم.

There you go, right.

شما بروید، درست است.

Excellent, good example.

عالی، مثال خوبی

And basically you're right, it is thinking before talking.

و اساساً حق با شماست، فکر کردن قبل از صحبت کردن است.

Excellent.

عالی

Lovely, very, very nice.

دوست داشتنی، بسیار، بسیار زیبا.

Okay, so we've been looking at idioms.

بسیار خوب، پس ما به اصطلاحات نگاه کرده ایم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)