Useful IDIOMS for Any Topic in IELTS Speaking

Idioms are fun.

اصطلاحات سرگرم کننده هستند.

And I want to show you a bunch of idioms

و من می خواهم یک سری اصطلاحات را به شما نشان دهم

that you can use for any topic in IELTS Speaking.

که می توانید برای هر موضوعی در اسپیکینگ آیلتس استفاده کنید.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello, this is Keith from the Keith Speaking Academy

سلام، این کیث از آکادمی صحبت کردن کیت است

and this is the YouTube channel English Speaking Success.

و این کانال YouTube English Speaking Success است.

And I'm here because I want to help you

و من اینجا هستم زیرا می خواهم به شما کمک

change from being an English student to an English speaker.

کنم از یک دانشجوی انگلیسی به یک انگلیسی زبان تغییر کنید.

And I know you can do it.

و من می دانم که شما می توانید آن را انجام دهید.

If you study with me step-by-step, we can make it.

اگر گام به گام با من مطالعه کنید، می توانیم آن را انجام دهیم.

So idioms.

بنابراین اصطلاحات.

I know lots of students can find idioms

من می دانم که بسیاری از دانش آموزان می توانند اصطلاحات

to be a real challenge, right?

را یک چالش واقعی بدانند، درست است؟

Which do I learn?

کدام را یاد بگیرم؟

How do I use them?

چگونه از آنها استفاده کنم؟

Well, there are thousands of idioms in English,

خب، هزاران اصطلاح در زبان انگلیسی وجود دارد،

and I suggest that you just learn maybe one a day, right?

و من به شما پیشنهاد می‌کنم که شاید روزی یکی را یاد بگیرید، درست است؟ اگر دوست دارید

As a part of your daily English diet if you like.

به عنوان بخشی از رژیم غذایی روزانه انگلیسی شما.

I also suggest that you don't go

من همچنین پیشنهاد می کنم که نروید

and look for lists of lots of idioms

و دنبال لیستی از اصطلاحات زیاد نباشید

and try and learn them, right?

و سعی کنید آنها را یاد بگیرید، درست است؟

I don't think that's effective.

من فکر نمی کنم که موثر باشد.

Much better is that when you're watching a film

خیلی بهتر از این است که وقتی در حال تماشای یک فیلم

or a video or listening to a podcast

یا ویدیو یا گوش دادن به یک پادکست

and you hear an interesting expression,

هستید و یک عبارت جالب می شنوید

make a note, check the meaning and then learn it,

، یادداشت کنید، معنی آن را بررسی کنید و سپس آن را یاد بگیرید،

because then you've got the context,

زیرا پس زمینه را پیدا می کنید،

and you're getting kind of just one or two idioms a day,

و فقط یک یا دو اصطلاح در روز دریافت می کنم،

which is easier rather than learning a list of 20.

که راحت تر از یادگیری لیست 20 تایی است.

Now I realise it's a bit ironic,

حالا متوجه شدم که این کمی طعنه آمیز است،

because I'm giving you a list today,

زیرا امروز یک لیست به شما می دهم،

but I am gonna try and give you the context

اما سعی می کنم آن را به شما ارائه دهم. زمینه ای

that will help you see how to use it better, right?

که به شما کمک می کند نحوه استفاده بهتر از آن را ببینید، درست است؟

Now, idioms are very important,

در حال حاضر، اصطلاحات بسیار مهم هستند،

because they help you to understand natural spoken English.

زیرا آنها به شما در درک گفتاری طبیعی انگلیسی کمک می کنند.

But also they're very important in IELTS Speaking, right?

اما همچنین آنها در اسپیکینگ آیلتس بسیار مهم هستند، درست است؟

'Cause if you want a band seven or above,

چون اگر گروه هفت یا بالاتر را می‌خواهید

the band descriptors tell us over here

، توصیف‌کننده‌های گروه به ما

that you must use some less common and idiomatic vocabulary.

می‌گویند که باید از واژگان کمتر رایج و اصطلاحی استفاده کنید.

So it is important.

پس مهم است.

I also think idioms are fun,

من همچنین فکر می کنم اصطلاحات سرگرم کننده هستند،

and I think people forget why we use idioms, right?

و فکر می کنم مردم فراموش می کنند که چرا ما از اصطلاحات استفاده می کنیم، درست است؟

We use idioms to add colour, metaphor or humour

ما از اصطلاحات برای اضافه کردن رنگ، استعاره یا طنز

to the way that we speak.

به نحوه صحبت خود استفاده می کنیم.

This is why you hear newsreaders, journalists,

به همین دلیل است که می شنوید خبرخوان ها، روزنامه نگاران،

politicians use them a lot, right?

سیاستمداران از آنها زیاد استفاده می کنند، درست است؟

To make their speech really attractive and colourful.

تا سخنرانی آنها واقعا جذاب و رنگارنگ باشد.

Now I'm a big fan of food, I'm a real foodie and cooking,

حالا من از طرفداران پر و پا قرص غذا هستم، من یک غذاخور و آشپز واقعی هستم،

and I think you can think of idioms

و فکر می کنم می توانید اصطلاحات

as being the salt and pepper,

را نمک و فلفل

or (speaking foreign language)

یا (زبان خارجی صحبت کردن

of your speaking, right?

) صحبت کردن خود بدانید، درست است؟

So they add a bit of flavour.

بنابراین آنها کمی طعم را اضافه می کنند.

They are not the main dish,

آنها غذای اصلی نیستند،

but they give spice to your speaking.

اما به صحبت کردن شما طعم می دهند.

So also do not overuse idioms.

بنابراین در استفاده از اصطلاحات نیز زیاده روی نکنید.

Don't use so many, because like your food, right?

از این تعداد زیاد استفاده نکنید، زیرا مانند غذای شما، درست است؟

If you're putting in lots and lots of salt,

اگر مقدار زیادی نمک بریزید

you're going to ruin your food.

، غذایتان را خراب خواهید کرد.

It's the same.

همینطور است.

If you use lots of idioms, you will ruin your speech,

اگر از اصطلاحات زیاد استفاده کنید، گفتار خود را خراب می کنید،

ruin your English.

انگلیسی خود را خراب می کنید.

So just use them sparingly,

بنابراین فقط از آنها کم استفاده کنید،

pepper them into your speech

آنها را در سخنرانی خود اضافه

to give a bit of spice and flavour.

کنید تا کمی ادویه و طعم ببخشید.

Now, in this video, I'm gonna show you some idioms

اکنون، در این ویدیو، چند اصطلاح

and idiomatic expressions

و اصطلاح اصطلاحی را به

that you can use for any topic in IELTS Speaking.

شما نشان می دهم که می توانید برای هر موضوعی در اسپیکینگ آیلتس از آنها استفاده کنید.

We will look at how to express opinions,

ما به نحوه بیان نظرات،

talk about likes and dislikes, expressing confusion,

صحبت در مورد علاقه و ناپسندی ها، ابراز سردرگمی،

saying that things, places and people are very good,

گفتن اینکه چیزها، مکان ها و افراد خیلی خوب هستند،

or even that things, places and people

یا حتی چیزها، مکان ها و افراد

are not very good, right?

خیلی خوب نیستند، صحبت خواهیم کرد، درست است؟

Lots of flexible idioms.

بسیاری از اصطلاحات انعطاف پذیر.

What's more, I'm gonna help you with the pronunciation.

علاوه بر این، من به شما در تلفظ کمک خواهم کرد.

Because idioms are not literal, they're often metaphorical,

از آنجایی که اصطلاحات تحت اللفظی نیستند، آنها اغلب استعاری هستند

it's really important you get the pronunciation,

، واقعا مهم است که تلفظ

the stress and the intonation spot on

، استرس و لحن صدا را در

so people understand you.

نظر بگیرید تا مردم شما را درک کنند.

I'm gonna help you with that,

من در این مورد به شما کمک خواهم کرد،

and also show you an awesome mobile app called ELSA Speak,

و همچنین یک برنامه موبایل عالی به نام ELSA Speak

which can help you when I am not here.

را به شما نشان خواهم داد، که وقتی من اینجا نیستم می تواند به شما کمک کند.

Right now, let's get into it.

در حال حاضر، اجازه دهید وارد آن شویم.

Okay, let's have a look first at expressing opinions.

خوب، اجازه دهید ابتدا نگاهی به بیان نظرات بیندازیم.

We can take maybe just a typical question about opinions.

ما می توانیم فقط یک سوال معمولی در مورد نظرات مطرح کنیم.

What do you think about something?

نظر شما در مورد چیزی چیست؟

For example, right?

مثلا درسته؟

Many governments are investing in space travel.

بسیاری از دولت ها در حال سرمایه گذاری در سفرهای فضایی هستند.

What do you think about this?

چه فکری در این باره دارید؟

You could say, "My take on this is it's a good idea."

می توانید بگویید: "نظر من در مورد این ایده خوبی است."

My take is my opinion, right?

برداشت من نظر من است، درست است؟

What's your take?

برداشت شما چیست؟

What's your opinion?

نظرتون چیه؟

"My take on this is..."

"تصور من در مورد این ..."

Right?

درست است؟

If you can connect the take on, my take on this

اگر می‌توانید برداشت من را در مورد این موضوع وصل کنید

and stress the my, 'cause it's emphasising your opinion,

و بر روی من تأکید کنید، زیرا بر نظر شما تأکید می‌کند،

"My take on this..."

"نظر من در مورد این..."

Try it.

آن را امتحان کنید.

"My take on this is it's a good idea."

"نظر من در مورد این ایده خوبی است."

Great.

عالی.

Or you could say, "To my way of thinking, it's a good idea."

یا می توانید بگویید: "به طرز فکر من، این ایده خوبی است."

"To my way of thinking, it's a good idea."

از نظر طرز فکر من، این ایده خوبی است.»

My way of thinking is, again,

شیوه تفکر من باز هم

it's not literally a path or a way,

این است که به معنای واقعی کلمه یک مسیر یا یک راه نیست،

it's just a form of thinking.

بلکه فقط نوعی تفکر است.

And we would say to, to my way of thinking.

و ما به طرز فکر من می گوییم.

Notice the of thinking.

به تفکر توجه کنید

Of thinking.

از تفکر.

"To my way of thinking..."

"به طرز فکر من..."

Nice.

خوب است.

Or if you're not sure if it's a good idea,

یا اگر مطمئن نیستید که ایده خوبی است،

you could say, "I'm in two minds about this."

می توانید بگویید: "من در این مورد دو دل هستم."

Two minds, boom, two different opinions.

دو ذهن، رونق، دو نظر متفاوت.

"I'm in two minds about this."

"من در این مورد دو دل هستم."

And then you could go on to say,

و سپس می توانید ادامه دهید و بگویید:

"Well, on the one hand..."

"خب، از یک طرف..."

"On the other hand..."

"از طرف دیگر..."

A similar expression is, "I'm on the fence about this."

یک عبارت مشابه این است: "من در این مورد روی حصار هستم."

So you might say, "I'm on the fence."

بنابراین ممکن است بگویید: "من روی حصار هستم."

The meaning here is if you imagine a wall

معنی اینجا این است که اگر دیواری را تصور کنید

and you're on the wall, you're not over here

و روی دیوار باشید، اینجا

and you're not over here, you're in the middle.

نیستید و اینجا نیستید، وسط هستید.

I'm on the fence.

من روی حصار هستم

A fence is a kind of wooden wall.

حصار نوعی دیوار چوبی است.

I'm on the fence, the stress I'm ON the fence,

من روی حصار هستم، استرسی که من روی حصار هستم

'cause you're emphasising ON.

، چون شما بر روی حصار تاکید می کنید.

You're not off, right?

تو خاموش نیستی، درسته؟

"I'm on the fence."

"من روی حصار هستم."

"I'm on the fence.

"من روی حصار هستم.

On the one hand, it's a good idea,

از یک طرف، این ایده خوبی است،

but on the other hand, maybe it's not."

اما از طرف دیگر، شاید اینطور نباشد."

"I think I'm on the fence."

"فکر می کنم روی حصار هستم."

Might be more natural to say, "I think I'm on the fence."

شاید طبیعی‌تر باشد که بگوییم: «فکر می‌کنم روی حصار هستم».

Okay.

باشه.

Now a nice idiomatic expression,

حالا یک عبارت اصطلاحی زیبا،

which is also a phrasal verb, is to boil down to, right?

که یک فعل عبارتی نیز هست، این است که بجوشد، درست است؟

And this means that the most important thing is this.

و این بدان معنی است که مهمترین چیز این است.

Boil down comes from when you

جوشاندن زمانی به وجود می آید که

have a sauce or a soup and you're boiling the liquid

شما یک سس یا سوپ می خورید و مایع را می جوشانید

so that the liquid disappears,

تا مایع از بین برود،

so you're boiling it down to the essential thing,

بنابراین آن را به چیز ضروری،

the most important thing.

یعنی مهمترین چیز، می جوشانید.

So we can say, "It boils down to money.

بنابراین می توانیم بگوییم: "این به پول خلاصه می شود.

Can we afford to invest in space?"

آیا ما می توانیم در فضا سرمایه گذاری کنیم؟"

Right?

درست؟

It boils down to plus the noun.

به اضافه اسم خلاصه می شود.

A simple way of using it is to say,

یک راه ساده برای استفاده از آن این است که

"It boils down to one thing."

بگوییم "این به یک چیز خلاصه می شود."

And then you say what the most important thing is.

و بعد می گویید مهمترین چیز چیست.

For example, "It boils down to one thing,

به عنوان مثال، "این به یک چیز خلاصه می شود،

our planet is in danger, so we must explore space."

سیاره ما در خطر است، بنابراین ما باید فضا را کاوش کنیم."

"It boils down to one thing."

"این به یک چیز خلاصه می شود."

Nice.

خوب.

So what about you?

درمورد شما چطور؟

Many governments are investing in space travel.

بسیاری از دولت ها در حال سرمایه گذاری در سفرهای فضایی هستند.

What do you think about this?

چه فکری در این باره دارید؟

Lovely, let's move on

دوست داشتنی، بیایید به مرحله

Next up, let's look at likes and dislikes.

بعدی برویم، بیایید به لایک ها و دوست نداشتن ها نگاه کنیم.

So very often in IELTS Speaking, especially part one,

بنابراین اغلب در اسپیکینگ آیلتس ، به خصوص بخش اول

you might be asked if you like something.

، ممکن است از شما بپرسند که آیا چیزی را دوست دارید یا خیر.

Do you like your job?

ایا شغلت را دوست داری؟

Do you like football?

فوتبال دوست داری؟

Do you like fast food, for example?

مثلا فست فود دوست داری؟

Now, if it's a singular noun, like job or fast food,

حالا، اگر اسم مفرد است ، مانند شغل یا فست فود،

there are certain expressions you can use,

عبارات خاصی وجود دارد که می توانید استفاده کنید،

and one of my favourite ones is, "It's the bee's knees."

و یکی از عبارات مورد علاقه من این است: "این زانوهای زنبور است."

Right?

درست؟

Bee as in bzzzzzzz.

زنبور مانند در bzzzzzzzz.

Knee as in

زانو مانند

this,

این،

part of your leg.

بخشی از پای شماست.

It's the bees knees.

این زانوهای زنبور عسل است.

Pronunciation, bees.

تلفظ، زنبورها.

Knees.

زانو.

It's that long vowel sound.

این صدای مصوت بلند است.

It's the bees knees.

این زانوهای زنبور عسل است.

Great.

عالی.

So we often use this expression

بنابراین ما اغلب از این عبارت

for a very particular thing, right?

برای یک چیز بسیار خاص استفاده می کنیم، درست است؟

If you're talking about, for example, fast food.

اگر به عنوان مثال در مورد فست فود صحبت می کنید.

Sometimes, if the truth be told,

گاهی اوقات، اگر حقیقت را گفته شود،

we go to McDonald's once in a blue moon,

یک بار در ماه آبی به مک دونالد می رویم

and I love the Big Mac, right?

و من عاشق بیگ مک هستم، درست است؟

For me, the Big Mac, it's the bees knees.

برای من، بیگ مک، زانوهای زنبورها هستند.

Or for example, I watch football now and again,

یا مثلاً من همیشه فوتبال می

and I was watching England in the Euro 2021.

بینم و در یورو 2021 انگلیس را تماشا می کردم.

Well done, Italy.

آفرین ایتالیا.

And one of my favourite players, Harry Kane, right?

و یکی از بازیکنان مورد علاقه من ، هری کین، درست است؟

For me, he's the bees knees.

برای من، او زانوهای زنبور عسل است.

So for very specific things, we can use this expression.

بنابراین برای موارد بسیار خاص، می توانیم از این عبارت استفاده کنیم.

Notice if it's a plural noun,

توجه کنید که اگر اسم جمع باشد،

we wouldn't use it in the same way.

ما آن را به همان صورت استفاده نمی کنیم.

So if, for example, do you like picnics?

بنابراین اگر مثلاً پیک نیک دوست دارید؟

Speaking generally.

به طور کلی صحبت می کنیم.

You can't say it's the bee's knees,

نمی توانید بگویید این زانوهای زنبور عسل است

'cause it's picnics, right?

، چون پیک نیک است، درست است؟

So often we would make a noun phrase.

بنابراین اغلب ما یک عبارت اسمی می سازیم.

So for example, yes,

به عنوان مثال، بله،

"Do you like picnics?

"آیا پیک نیک را دوست دارید؟

I love going to the countryside.

من عاشق رفتن به حومه شهر هستم.

It's the bees knees."

این زانوهای زنبور است."

It's referring to going to the countryside, the noun phrase.

اشاره به رفتن به روستا است، عبارت اسمی.

"I love going to the countryside, it's the bees knees."

"من عاشق رفتن به روستا هستم، این زانوهای زنبور است."

All right?

خیلی خوب؟

So just be careful that we use it with singular nouns

بنابراین فقط مراقب باشید که آن را با اسامی مفرد

and usually quite specific ones.

و معمولاً کاملاً خاص استفاده کنیم.

Now, if there's something that you don't like a lot

حالا اگر چیزی هست که خیلی دوستش

and you don't dislike, we can say,

ندارید و دوست ندارید، می‌توانیم بگوییم

"I can take it or leave it."

«می‌توانم آن را بگیرم یا بگذارم».

Right?

درست؟

Do you like your job?

ایا شغلت را دوست داری؟

I can take it or leave it.

می توانم آن را بگیرم یا بگذارم.

Take it or leave it.

یا بگیرش یا ولش کن.

It's I'm indifferent, I don't really mind.

این است که من بی تفاوت هستم، واقعاً برایم مهم نیست.

I can take it or leave it.

می توانم آن را بگیرم یا بگذارم.

Notice there's a nice trick there

توجه کنید که یک ترفند خوب وجود دارد

that when you've got a sentence with or,

که وقتی جمله ای با یا

you can pause there.

دارید، می توانید در آنجا مکث کنید.

You can go, I can take it

شما می توانید بروید، من می توانم آن را بگیرم

or leave it.

یا بگذارم.

I can take it or leave it.

می توانم آن را بگیرم یا بگذارم.

It can help with your fluency, right?

می تواند به تسلط شما کمک کند، درست است؟

You can just break up into two little chunks.

شما فقط می توانید به دو تکه کوچک تقسیم شوید.

I can take it or leave it.

می توانم آن را بگیرم یا بگذارم.

And then finally, if you dislike something,

و در نهایت، اگر چیزی را دوست ندارید،

you can say, "It's not my cup of tea."

می توانید بگویید: "این فنجان چای من نیست."

"It's not my cup of tea."

"این فنجان چای من نیست."

So that's usually used in the negative,

بنابراین معمولاً به صورت منفی استفاده می شود،

things that you don't like.

چیزهایی که شما دوست ندارید.

Do you like rugby?

آیا راگبی را دوست دارید؟

Nah, it's not my cup of tea.

نه، این فنجان چای من نیست.

Great.

عالی.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Now let's look at things that confuse you.

حالا بیایید به چیزهایی نگاه کنیم که شما را گیج می کند.

So sometimes in IELTS Speaking, right,

بنابراین گاهی اوقات در اسپیکینگ آیلتس، درست است،

there are some topics or subjects

موضوعات یا موضوعاتی وجود دارد

that can be confusing, right?

که می تواند گیج کننده باشد، درست است؟

Maybe science or artificial intelligence.

شاید علم یا هوش مصنوعی.

What else?

چه چیز دیگری؟

Maybe museums or art, architecture.

شاید موزه ها یا هنر، معماری.

And maybe you don't know much about it

و شاید شما چیز زیادی در مورد آن نمی

or you find it confusing.

دانید یا آن را گیج کننده می دانید.

There are a couple of nice idioms you can use

چند اصطلاح خوب وجود دارد که می توانید

to express that confusion.

برای بیان این سردرگمی استفاده کنید.

For example, right, if somebody says,

به عنوان مثال، درست است، اگر کسی بگوید،

"What do you think of artificial intelligence?"

"نظر شما در مورد هوش مصنوعی چیست؟"

"Well, to be honest, I can't make head or tail of it.

"خب، صادقانه بگویم، من نمی توانم سر یا دم آن

It's just totally confusing for me."

را درست کنم. این برای من کاملاً گیج کننده است."

I can't make head or tail of it, right?

من نمی توانم سر یا دم آن را درست کنم، درست است؟

Means I don't understand it.

یعنی نمیفهممش

It's a bit like when you look at an animal

کمی شبیه وقتی است که به یک حیوان نگاه می کنید

and if you can't say well,

و اگر نمی توانید خوب بگویید

"Which is the head of which is the tail?

"سر کدام دم است؟

I don't know, it's too confusing."

نمی دانم، خیلی گیج کننده است."

I can't make head or tail of it.

من نمی توانم سر و دم آن را درست کنم.

Often we would link head or tail of it.

اغلب ما سر یا دم آن را به هم پیوند می‌دادیم.

"I can't make head or tail of it."

"من نمی توانم سر یا دم آن را درست کنم."

Nice.

خوب.

And I think in the US, the Americans tend to use the plural.

و من فکر می کنم در ایالات متحده، آمریکایی ها تمایل به استفاده از جمع دارند.

"I can't make heads or tails of it."

"من نمی توانم سر یا دم آن را بسازم."

Either one is absolutely fine.

هر کدام کاملاً خوب است.

Another similar expression is,

عبارت مشابه دیگر این است:

"I can't get my head around it."

"من نمی توانم سرم را دور بزنم."

If you get your head round something is to understand it.

اگر سرتان را جمع کنید چیزی است که آن را بفهمید.

So if you can't get your head around it,

بنابراین اگر نمی توانید سر خود را درگیر آن کنید،

you don't understand it.

آن را درک نمی کنید.

It's confusing.

گیج کننده است.

You know, what do you think of modern art?

می دانید، نظر شما در مورد هنر مدرن چیست؟

"I can't get my head around it.

"من نمی توانم سرم را دور بزنم.

It just looks like nonsense to me."

این فقط به نظر من مزخرف است."

For example, okay.

مثلا باشه

Great.

عالی.

Right, listen, let's kick back and take a break

درست است، گوش کنید، بیایید به عقب برگردیم و

from idioms if we can.

اگر می توانیم از اصطلاحات فاصله بگیریم.

What would you like?

چه چیزی را دوست دارید؟

A cappuccino?

کاپوچینو؟

All right, well, listen, while we're waiting,

خیلی خب، خوب، گوش کن، در حالی که منتظریم،

I want to tell you about an awesome mobile app

می‌خواهم در مورد یک برنامه موبایل فوق‌العاده

that I really, really like.

بگویم که واقعاً، واقعاً آن را دوست دارم.

It's it's second to none.

آن را دوم به هیچ.

It's a cut above the rest.

این یک برش بالاتر از بقیه است.

ELSA Speak.

السا صحبت کن

It's a pronunciation mobile app that I really like,

این یک برنامه تلفن همراه با تلفظ است که من واقعاً آن را دوست دارم،

not only because of the really

نه تنها به دلیل فناوری واقعاً

cutting edge technology it has, using AI, right?

پیشرفته ای که دارد، با استفاده از هوش مصنوعی، درست است؟

For voice recognition.

برای تشخیص صدا

But also because of its approach to learning.

بلکه به دلیل رویکرد آن به یادگیری.

So you're able to repeat phrases that you hear,

بنابراین می توانید عباراتی که می شنوید،

words or phrases,

کلمات یا عباراتی را تکرار کنید

and then it pinpoints your mistakes and gives you feedback.

و سپس اشتباهات شما را مشخص کرده و به شما بازخورد می دهد.

And you can carry on practising at your own pace

و شما می توانید با سرعت خود تمرین کنید

until you improve.

تا زمانی که پیشرفت کنید.

It's great.

عالیه.

I think actually, it's not just a great tool

من فکر می کنم در واقع، این فقط یک ابزار عالی

for pronunciation,

برای تلفظ

but actually building up your vocabulary, right?

نیست، بلکه در واقع واژگان شما را تقویت می کند، درست است؟

Picking up idioms day by day as a part of your English diet.

انتخاب اصطلاحات روز به روز به عنوان بخشی از رژیم غذایی انگلیسی شما.

Let's go inside.

بریم داخل

Let me show you the different things

بگذارید چیزهای مختلفی را که در اینجا دارید به شما نشان دهم

you've got in here, right?

، درست است؟

So you've got different features of pronunciation.

بنابراین شما ویژگی های مختلف تلفظ را دارید.

You can pick out anyone that you want,

شما می توانید هر کسی را که می خواهید انتخاب کنید،

or you can go and look at different topics.

یا می توانید بروید و موضوعات مختلف را بررسی کنید.

There are the common topics you get

موضوعات رایجی هستند که

in IELTS or everyday life.

در آیلتس یا زندگی روزمره دریافت می کنید.

In fact, there are specific IELTS topics,

در واقع، موضوعات خاص آیلتس،

topics for part one, part two, and part three.

موضوعاتی برای قسمت اول، قسمت دوم و قسمت سوم وجود دارد.

Even like conversations like this

حتی مانند گفتگوهایی مانند این

that you can practise.

که می توانید تمرین کنید.

Brilliant, right, for your IELTS Speaking.

عالی، درست، برای اسپیکینگ آیلتس شما.

And there are also study sets where students and teachers

و همچنین مجموعه های مطالعه ای وجود دارد که دانش آموزان و معلمان

are sharing different phrases

عبارات

or words that they want to practise.

یا کلمات مختلفی را که می خواهند تمرین کنند به اشتراک می گذارند.

I've got some study sets here.

من اینجا چند مجموعه مطالعه دارم.

I'm gonna show you my study set

من مجموعه مطالعاتی خود را

for idioms for IELTS Speaking.

برای اصطلاحات برای اسپیکینگ آیلتس به شما نشان خواهم داد.

So let's have a look at this one here.

بنابراین اجازه دهید نگاهی به این یکی در اینجا داشته باشیم.

Here is my idioms for IELTS Speaking.

در اینجا اصطلاحات من برای IELTS Speaking است.

I'm gonna take this expression.

من این عبارت را می گیرم

- [App] It's the bees knees.

- [برنامه] این زانوهای زنبور عسل است.

- So I hear the model.

- پس مدلشو می شنوم.

I then try.

بعد سعی میکنم

I'm gonna do it wrong.

دارم اشتباه میکنم

It's the business.

این تجارت است.

Almost correct, well, 57% is not great,

تقریباً درست است، خوب، 57٪ عالی نیست،

but what's the feedback?

اما بازخورد چیست؟

Bees, pronounce the E with the vowel E.

زنبورها، E را با مصوت E تلفظ کنید

Yeah, it said /ɪ/, should be /i:/

Bee's knees.

.

Try again.

دوباره امتحان کنید.

It's the bees knees.

این زانوهای زنبور عسل است.

Excellent, much better.

عالی، خیلی بهتر

Brilliant.

درخشان

So listen, you can go and download the app

بنابراین گوش کنید، می توانید بروید و برنامه را دانلود کنید

and you can start practising my study set.

و می توانید شروع به تمرین مجموعه مطالعه من کنید.

Brilliant.

درخشان

Also, ELSA, for my students,

همچنین، ELSA، برای دانش آموزان من،

that's you if you're watching this,

اگر شما این را تماشا می کنید،

they have some great discounts, right?

تخفیف های عالی دارند، درست است؟

If you go for the one year membership,

اگر برای عضویت یک ساله بروید،

you can get 30% discount.

می توانید از 30 درصد تخفیف برخوردار شوید.

If you go for the lifetime membership, you get 80%,

اگر به عضویت مادام العمر بروید ، 80٪،

eight, zero.

هشت، صفر دریافت می کنید.

80% discount, and then you've got ELSA in your pocket

80% تخفیف، و سپس السا را

for the rest of your life.

تا آخر عمر در جیب خود دارید.

Day by day, improving your pronunciation with ELSA.

روز به روز، تلفظ خود را با ELSA بهبود می بخشید .

Fantastic.

خارق العاده.

And you can check out the links below.

و می توانید لینک های زیر را بررسی کنید.

Go and download the app, check them out

بروید و برنامه را دانلود کنید، آنها را بررسی کنید

and start practising with ELSA Speaking.

و با ELSA Speaking شروع به تمرین کنید.

Excellent.

عالی

Now you can have your cappuccino to go,

اکنون می‌توانید کاپوچینوی خود را برای رفتن داشته باشید،

because we're going back to find out

زیرا ما برمی‌گردیم تا

more about those idioms.

درباره آن اصطلاحات بیشتر بدانیم.

Let's go

بیایید

Now in IELTS Speaking Part Two,

برویم در قسمت دوم آیلتس اسپیکینگ،

sometimes you have to talk about a person,

گاهی اوقات باید در مورد یک شخص صحبت کنید،

maybe a person you know or a famous person, right?

شاید فردی که می شناسید یا یک فرد مشهور، درست است؟

And very often you may say,

و اغلب ممکن است بگویید،

"I'm going to talk about..."

"من قرار است در موردش صحبت کنم..."

Or, "The person I'm going to talk about is my father."

یا، "کسی که قرار است در مورد او صحبت کنم پدرم است."

Well, there's a nice little idiomatic expression

خوب، یک عبارت اصطلاحی زیبا وجود دارد

you can use here, which is,

که می توانید در اینجا استفاده کنید، این است:

"The person I'm going to talk about

"کسی که قرار است در مورد او صحبت

is none other than my father."

کنم کسی نیست جز پدرم."

None other than is just,

چیزی نیست جز فقط،

it's used usually when the person you introduce

معمولاً زمانی استفاده می‌شود که شخصی که

is gonna be a surprise for the listener, right?

معرفی می‌کنید برای شنونده غافلگیرکننده باشد، درست است؟

"The person I'm going to talk about

شخصی که قرار است در مورد او صحبت

is none other than Donald Trump."

کنم کسی نیست جز دونالد ترامپ.

Ooh, what a surprise.

اوه، چه شگفتی.

Now the thing is, because whoever you talk about

حالا مسئله اینجاست، زیرا هر کسی که در مورد آن صحبت کنید

is gonna be a surprise for the examiner,

، برای ممتحن غافلگیر خواهد شد،

because they don't know you.

زیرا آنها شما را نمی شناسند.

So in fact, you can use this for anybody, right?

بنابراین در واقع، شما می توانید از این برای هر کسی استفاده کنید، درست است؟

The person I'm going to talk about is none other

کسی که قرار است در مورد او صحبت کنم کسی نیست

than my English teacher at primary school.

جز معلم انگلیسی من در دبستان.

Absolutely fine.

کاملا خوبه

Just notice the pronunciation,

فقط به تلفظ

none other than.

دقت کنید.

We normally link none other than.

ما به طور معمول هیچ چیز دیگری را پیوند نمی دهیم.

None other than.

هیچی جز.

Try it.

آن را امتحان کنید.

"The person I'm going to talk about is none other than..."

"کسی که قرار است در مورد او صحبت کنم کسی نیست جز..."

Brilliant.

درخشان.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Now we talked about IELTS Speaking Part Two,

حالا ما در مورد IELTS Speaking قسمت دوم صحبت کردیم

you may have to talk about a person.

، ممکن است مجبور شوید در مورد یک شخص صحبت کنید.

But you may also have to talk about a thing or a place.

اما ممکن است مجبور شوید در مورد یک چیز یا مکان صحبت کنید.

Now, if you want to describe a person,

حال، اگر می‌خواهید یک شخص،

a thing or a place as being very good,

یک چیز یا مکانی را بسیار خوب توصیف کنید

there are a number of different idiomatic expressions

، تعدادی عبارات اصطلاحی مختلف وجود دارد

you can use.

که می‌توانید استفاده کنید.

Let me take an example.

بگذارید یک مثال بزنم.

I'm gonna talk about a celebrity,

من در مورد یک ستاره مشهور،

a famous football player, Harry Kane.

یک فوتبالیست مشهور، هری کین صحبت خواهم کرد.

Who else?

کی دیگه؟

None other than Harry Kane.

کسی جز هری کین نیست

I could say, "Harry Kane is hands down

می توانم بگویم: "هری کین

the best football player in the world."

بهترین بازیکن فوتبال جهان است."

"Harry Kane is second to none."

"هری کین در رتبه دوم قرار ندارد."

"He is a cut above the rest."

"او یک برش بالاتر از بقیه است."

"I think the world of Harry Kane."

"من فکر می کنم دنیای هری کین است."

So all of these expressions mean, you know,

بنابراین همه این عبارات به این معنی است که

he's very good or he's the best.

او خیلی خوب است یا بهترین است.

You could also use these for places or for things.

شما همچنین می توانید از آنها برای مکان ها یا چیزها استفاده کنید.

Maybe your favourite restaurant, right?

شاید رستوران مورد علاقه شما، درست است؟

What's your favourite restaurant?

رستوران مورد علاقه شما کدام است؟

"Oh, McDonald's is second to none."

"اوه، مک دونالد در رتبه دوم قرار دارد."

Really?

واقعا؟

No, I'm joking.

نه من شوخی می کنم.

What about you?

تو چطور؟ رستوران

Which is your favourite restaurant in your city?

مورد علاقه شما در شهر شما کدام است؟

Now, if you want to talk about things,

حالا، اگر می خواهید در مورد چیزها،

places or people that are just normal, right?

مکان ها یا افرادی صحبت کنید که عادی هستند، درست است؟

Nothing special.

چیز خاصی نیست.

A really nice idiom is to say,

یک اصطلاح واقعاً خوب این است که بگوییم

"Run-of-the-mill."

"Run-of-the-mill".

"Run-of-the-mill."

"اجرای آسیاب."

Can you say that?

میشه اینو بگی؟

"Run-of-the-mill."

"اجرای آسیاب."

Run-of-the-mill just means ordinary,

Run-of-the-Mill فقط به معنای معمولی است،

nothing special, right?

چیز خاصی نیست، درست است؟

"I went to a restaurant last night in my neighbourhood.

"من دیشب به یک رستوران در همسایگی خود رفتم.

It was okay, but it's a run-of-the-mill restaurant."

خوب بود، اما این یک رستوران قدیمی است."

"I've got this new game on my phone.

"من این بازی جدید را روی تلفنم دارم.

Yeah, it's okay.

آره، اشکالی ندارد.

It's a run-of-the-mill game, like all of them, really."

این یک بازی پیشرو است، مانند همه آنها، واقعا."

Nice expression to use.

بیان خوبی برای استفاده

So we've looked at something that's very good,

بنابراین ما چیزی را بررسی کرده‌ایم که بسیار خوب است،

something that's normal.

چیزی که طبیعی است.

What about if something is not so good?

اگر چیزی خیلی خوب نباشد چه؟

Again, we might want to say, for example,

دوباره، ممکن است بخواهیم بگوییم، برای مثال،

"It's not a patch on..."

"این یک پچ در ... نیست"

"It's not a patch on..."

"این یک وصله نیست..."

"It's not a patch on."

"این یک پچ نیست."

Can you say it?

میشه بگی؟

"It's not a patch on."

"این یک وصله نیست."

And here we're comparing two things, right?

و در اینجا ما دو چیز را با هم مقایسه می کنیم، درست است؟

So for example,

به عنوان مثال،

"I saw the latest Marvel film the other day, right?

"من روز گذشته آخرین فیلم مارول را دیدم ، درست است؟

'The Black widow.'

"بیوه سیاه".

Have you seen it?

آیا آن را دیده اید؟

"Right, it's good, but it's not as good as

"درسته، خوب است، اما به

the previous film, right?

خوبی فیلم قبلی نیست، درست است؟

It's not a patch on the previous film."

این وصله‌ای برای فیلم قبلی نیست.»

Or, "I saw a film and I've also read the book.

یا «فیلمی دیدم و کتاب را هم خوانده‌ام.

I mean, the film is okay, but it's not a patch on the book.

منظورم این است که فیلم اوکی است، اما وصله ای روی کتاب نیست.

The book is much better."

کتاب خیلی بهتر است."

It's not a patch on, nice expression.

این یک وصله نیست، بیان خوبی است.

Similarly, another expression is,

به طور مشابه، یک عبارت دیگر این است:

"It can't hold a candle to this one."

"نمی توان یک شمع را برای این یکی نگه داشت."

Again, meaning it's not as good as.

باز هم، یعنی به این خوبی نیست.

So the latest Marvel film was okay,

بنابراین آخرین فیلم مارول بود. خوب،

but it can't hold a candle to the very first Marvel film.

اما نمی تواند شمع را در اولین فیلم مارول نگه دارد.

Right?

درست است؟

"I mean, Spider-Man is good,

"منظورم این است که مرد عنکبوتی خوب است،

but he can't hold a candle to Batman."

اما نمی تواند یک شمع برای بتمن نگه دارد."

So you can use it with things, with people,

بنابراین می توانید از آن برای چیزهایی استفاده کنید ، با مردم،

with places as well.

با مکان‌هایی نیز.

Yeah?

آره؟

"I mean, Manchester is a nice city,

«یعنی منچستر شهر خوبی است،

but it can't hold a candle to London."

اما نمی‌تواند شمع لندن را نگه دارد.

I shouldn't say that, because Manchester's my hometown,

» نباید این را بگویم، زیرا منچستر زادگاه من است،

but it's true.

London I think is a nicer city than Manchester,

اما این حقیقت دارد.

فکر می‌کنم لندن شهری زیباتر از منچستر است،

but don't tell anybody I said that.

اما به کسی نگویید که من این را گفتم.

Great.

عالی است.

So we've talked about people, places and things

بنابراین ما در مورد افراد، مکان ها و چیزهایی صحبت

that are very good, normal and not so good.

کردیم که بسیار خوب، معمولی و نه چندان خوب هستند.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

So remember, just pick out one or two idioms from these,

پس یادت باشد، فقط انتخاب کن یک یا دو اصطلاح از اینها را بردارید،

start practising them and slowly build up your base,

شروع به تمرین کنید و به آرامی پایه خود را بسازید،

maybe one idiom a day,

شاید یک اصطلاح در روز،

so that over time, you'll have a larger and larger base

به طوری که با گذشت زمان، پایه بزرگتر و بزرگتری

of idioms that you can use more confidently

از اصطلاحات خواهید داشت که می توانید با اطمینان بیشتری از آنها استفاده کنید.

and will help you move from being

الف شما از

an English student to an English speaker.

یک دانشجوی انگلیسی به یک انگلیسی زبان تبدیل شوید.

Excellent.

عالی

If you like this video,

اگر این ویدیو را دوست دارید،

please do press the Subscribe button,

لطفاً دکمه اشتراک را فشار دهید

turn on notifications,

، اعلان‌ها را روشن

and do remember check out ELSA Speak

کنید و

if you want to really improve your pronunciation,

اگر می‌خواهید واقعاً تلفظ خود را بهبود ببخشید، به یاد داشته باشید که ELSA Speak را بررسی کنید یا حتی تلفظ خود را تقویت کنید

or even just brush up on your pronunciation.

.

It's a fantastic tool to do that.

این یک ابزار فوق العاده برای انجام این کار است.

If you go down here, follow the links,

اگر به اینجا بروید، پیوندها را دنبال کنید،

you can download the app and you can get your 80% discount

می توانید برنامه را دانلود کنید و می توانید 80٪ تخفیف خود

on a lifetime membership.

را برای عضویت مادام العمر دریافت کنید.

Go and check it out.

برو و بررسیش کن.

And I look forward to seeing you very, very soon

و من مشتاقانه منتظر دیدار شما هستم، خیلی زود

in the next video.

در ویدیوی بعدی.

Take care, my friend.

مراقب خودت باش دوست من.

Bye-bye.

خداحافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)