10 Advanced PHRASAL VERBS to Speak English Like a Native

10 افعال عبارتی پیشرفته برای صحبت کردن به زبان انگلیسی مانند یک بومی

What's the difference between be in for versus be up to do you know how to use,

تفاوت بین be in و be up to چیست، امروز می‌دانید چگونه در یک جمله از آن استفاده کنید،

come up against and come up with in a sentence today, I'm going to show you

به‌وجود بیاورید و در یک جمله بسازید، من به شما نشان می‌دهم که

how to use 10 advanced phrasal verbs.

چگونه از 10 فعل عبارتی پیشرفته استفاده کنید.

Let's go.

بیا بریم.

Hello everyone.

سلام به همه.

I'm Anna from English, like a native.co.uk.

من آنا هستم از انگلیسی، مانند یک native.co.uk.

Most phrasal verbs consist of a verb and another small word, a particle,

اکثر افعال عبارتی از یک فعل و یک کلمه کوچک دیگر، یک ذره تشکیل شده اند،

however, some phrase of verbs have three words, a verb, and two particles.

اما برخی از عبارت های افعال دارای سه کلمه، یک فعل و دو ذره هستند.

And today you are in for a treat because all 10 phrasal verbs that

و امروز شما در حال لذت بردن هستید زیرا تمام 10 فعل عبارتی که

we're learning today have three parts.

امروز یاد می گیریم دارای سه قسمت هستند.

And I've already given you the first phrasal verbs.

و من قبلاً اولین افعال عبارتی را به شما داده ام.

Did you hear it?

شنیدی؟

I said, you are in for a treat.

من گفتم، شما در حال خوردن هستید.

To be in for something means you are going to experience something.

برای چیزی بودن به این معنی است که چیزی را تجربه خواهید کرد.

In this case.

در این مورد.

I said, you are in for a treat.

من گفتم، شما در حال خوردن هستید.

You are going to experience something positive.

قرار است چیز مثبتی را تجربه کنید.

Common ways to use this phrasal verb include to be in for a treat - positive

روش‌های رایج برای استفاده از این فعل عبارتی عبارتند از: برای درمان - مثبت

- and to be in for a nasty shock - negative.

- و برای یک شوک ناخوشایند - منفی.

Oh, David is ignoring my phone calls and he's on his way to the train station.

اوه، دیوید به تماس های تلفنی من توجهی نمی کند و در راه ایستگاه قطار است.

He's in for a nasty shock as the news is reporting a major fire in

او دچار شوک بدی شده است زیرا اخبار از آتش سوزی بزرگ در

the station and standstill traffic on all route leading to the station.

ایستگاه و توقف ترافیک در تمام مسیرهای منتهی به ایستگاه خبر می دهد.

Right.

درست.

Come on birthday girl, come with me.

دختر تولدت بیا با من بیا

We have a full day planned for you.

ما یک روز کامل برای شما برنامه ریزی کرده ایم.

No, I'm not going to tell you what we are doing, but trust

نه، نمی‌خواهم به شما بگویم که ما داریم چه کار می‌کنیم، اما به من اعتماد

me, you are in for a treat.

کنید، شما در انتظار شما هستید.

To be up to something.

سر چیزی بودن.

This means to be doing something, usually something you shouldn't

این به معنای انجام کاری است، معمولاً کاری که نباید

be doing, something naughty.

انجام می دهید، کاری شیطانی.

Uh, I just saw Lindsay sneaking into the stock cupboard with Ashley.

اوه، من همین الان لیندسی را دیدم که با اشلی یواشکی داخل کمد بود.

Goodness knows what they're up to in there.

خدا می داند که در آنجا چه کار می کنند.

Uh, Daniel, come here.

اوه دنیل بیا اینجا

What are you up to?

چه کاره ای؟

Have you been eating cookies?

آیا شما در حال خوردن کلوچه هستید؟

However, to be up to can also be used to simply ask someone what they are doing.

با این حال، آماده بودن می‌تواند به سادگی از کسی بپرسد که چه می‌کند.

Hey, what are you up to on Saturday afternoon?

سلام بعدازظهر شنبه چیکار میکنی؟

Do you want to come climbing with me?

میخوای با من بیای کوهنوردی؟

To come down with something, this means to become ill with an infection

ناامید شدن از چیزی، به این معنی است که به عفونت

or virus like a cold or flu.

یا ویروسی مانند سرماخوردگی یا آنفولانزا مبتلا شوید.

You might say "I came down with a cold the day before my wedding" oh.

ممکن است بگویید "روز قبل از عروسی با سرماخوردگی آمدم" اوه.

This is not used to talk about the discovery of diseases in the

این برای صحبت در مورد کشف بیماری در

case of serious disease, we tend to use the verb get, or have.

مورد بیماری جدی استفاده نمی شود، ما تمایل داریم از فعل get یا have استفاده کنیم.

You might get diabetes or he got cancer.

شما ممکن است دیابت داشته باشید یا او سرطان داشته باشد.

She has dementia.

او زوال عقل دارد.

Oh, are you kidding me?

اوه، داری با من شوخی می کنی؟

I can't believe it.

من نمی توانم آن را باور کنم.

I'm supposed to go on honeymoon tomorrow, but my husband's

من قرار است فردا به ماه عسل بروم، اما شوهرم به

just come down with COVID.

تازگی مبتلا به کووید است.

What a nightmare.

چه کابوسی.

To come up with something, this means to produce an idea, suggestion, or an excuse.

برای رسیدن به چیزی، این به معنای تولید یک ایده، پیشنهاد یا بهانه است.

If you are faced with a problem, you will have to come up with a solution.

اگر با مشکلی مواجه شدید، باید راه حلی برای آن بیاندیشید.

If your children are bored, you have to come up with a suggestion or

اگر فرزندانتان حوصله شان سر رفته است، باید پیشنهاد یا

idea of something interesting to do.

ایده ای برای انجام کاری جالب ارائه دهید.

Right team.

تیم درست

We have a lovely new product to showcase to our customers.

ما یک محصول جدید و دوست داشتنی برای نمایش به مشتریان خود داریم.

We need to come up with the perfect name for it.

ما باید یک نام کامل برای آن پیدا کنیم.

So have a think about it, bounce some ideas around, and let's try

پس در مورد آن فکر کنید، ایده های خود را مطرح کنید، و بیایید سعی کنیم

to collectively come up with five names by the end of this meeting.

تا پایان این جلسه به طور جمعی پنج نام پیدا کنیم.

Let's recap, so far we've talked about be in for, be in for a

بیایید جمع بندی کنیم، تا به حال در مورد این صحبت کرده ایم که در این مورد صحبت کرده ایم

treat, be upto, what are you up to?

؟

Come down with (sneeze) I've come down with a cold.

با (عطسه) پایین بیا با سرماخوردگی پایین آمده ام.

And come up with, you came up with a great idea.

و به یک ایده عالی رسیدید.

Learning phrasal verbs can be tricky because you have to learn them

یادگیری افعال عبارتی می تواند دشوار باشد زیرا باید آنها را

one at a time, and some phrasal verbs have more than one meaning.

یکی یکی یاد بگیرید و برخی از افعال عبارتی بیش از یک معنی دارند.

So how do you onboard lots of phrasal verbs?

بنابراین چگونه بسیاری از افعال عبارتی را در نظر می گیرید؟

Lists don't work.

لیست ها کار نمی کنند

You have to learn them in context.

شما باید آنها را در زمینه یاد بگیرید.

You also need to quickly put new phrasal verbs into use, in order to

شما همچنین باید به سرعت از افعال عبارتی جدید استفاده کنید تا به

fully understand and remember them.

طور کامل آنها را درک کرده و به خاطر بسپارید.

So how do you know where to start?

پس چگونه می دانید از کجا شروع کنید؟

What if I told you that you can learn 300 phrasal verbs in 30 days?

اگر به شما بگویم که می توانید 300 فعل عبارتی را در 30 روز یاد بگیرید چه؟

It is possible, and it's a lot easier than you think.

این امکان پذیر است و بسیار ساده تر از آن چیزی است که فکر می کنید.

I've done all the hard work so you don't have to.

من تمام کارهای سخت را انجام داده ام تا شما مجبور نباشید.

It's really easy.

واقعا آسان است.

All you need to do is follow the method set out and you'll

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روش تعیین شده را دنبال کنید و

be amazed by the results.

از نتایج شگفت زده خواهید شد.

My phrasal verb booster has worked wonders for these students, who not only

تقویت کننده فعل عبارتی من برای این دانش آموزان معجزه کرده است، آنها نه تنها

successfully completed the challenge and learned hundreds of phrasal verbs, but

چالش را با موفقیت به پایان رساندند و صدها افعال عبارتی را یاد گرفتند، بلکه

they also had so much fun doing it that they wanted the process to continue.

آنقدر از انجام آن لذت بردند که می خواستند این روند ادامه یابد.

If you'd like to learn 300 phrasal verbs in a really quick and

اگر می خواهید 300 فعل عبارتی را به روشی واقعاً سریع و

easy way, then click on the link below to register your interest.

آسان یاد بگیرید، برای ثبت علاقه خود روی لینک زیر کلیک کنید.

To come up against someone or something.

رویارویی با کسی یا چیزی.

This means to meet with a difficulty or with opposition.

این به معنای ملاقات با مشکل یا مخالفت است.

A boxer will come up against some strong opponents in the professional boxing.

یک بوکسور در بوکس حرفه ای با حریفان قدرتمندی روبرو می شود.

A politician will come up against angry protestors.

یک سیاستمدار در برابر معترضان خشمگین می آید.

If they set unfavorable policies.

اگر سیاست های نامطلوبی تعیین کنند.

I wanted to homeschool the children, but I came up against fierce resistance from

می‌خواستم بچه‌ها را در خانه درس بدهم، اما با مقاومت شدید

both of the children and their father.

بچه‌ها و پدرشان روبرو شدم.

So I have to come up with a different idea.

بنابراین من باید ایده متفاوتی داشته باشم.

To fall back on something, this means to have a backup plan or

عقب افتادن از چیزی، به این معنی است که

money put away in case it is needed.

در صورت نیاز، یک طرح پشتیبان یا پول کنار بگذارید.

If you are experiencing difficult times, then you may need to fall

اگر روزهای سختی را تجربه می کنید، ممکن است لازم باشد

back on money you have saved.

پولی را که پس انداز کرده اید، پس بگیرید.

If the business fails, then I can always fall back on my savings

اگر کسب‌وکار شکست بخورد، من همیشه می‌توانم پس‌اندازم را پس‌انداز کنم

until I get myself back on my feet.

تا زمانی که دوباره روی پاهایم بازگردم.

The plan has to work.

طرح باید عمل کند.

I have nothing to fall back on.

من چیزی برای عقب نشینی ندارم

To get out of doing something, this means to remove yourself from obligation or to

بیرون آمدن از انجام کاری، به این معنی است که خود را از تعهد دور کنید یا

avoid something you have promised to do.

از کاری که قول داده اید اجتناب کنید.

Oh, I promised I would help clean up the field after the festival, but I

اوه، قول داده بودم بعد از جشنواره به پاکسازی زمین کمک کنم، اما

need to find a way to get out of it.

باید راهی برای رهایی از آن پیدا کنم.

I don't care who you're supposed to be meeting down the pub, you are not

برای من مهم نیست که قرار است با چه کسی در میخانه ملاقات

getting out of doing the dishes tonight.

کنی، امشب از ظرف شستن بیرون نمی آیی.

To go out with someone, this means to have a romantic relationship

بیرون رفتن با کسی، یعنی داشتن رابطه عاشقانه

with someone, it is more committed than just going on a few dates.

با کسی، متعهدتر از رفتن به چند قرار ملاقات است.

If you are going out with someone, then you would officially call

اگر با کسی بیرون می روید، به طور رسمی

them your girlfriend or boyfriend.

او را دوست دختر یا دوست پسر خود می نامید.

Didn't you go out with Charlotte Tucker when we were at high school?

وقتی ما دبیرستان بودیم با شارلوت تاکر بیرون نمی رفتی؟

Oh, I thought so.

اوه، من اینطور فکر کردم.

I was going out with Bradley for quite a long time, nearly three years.

من برای مدت طولانی، نزدیک به سه سال، با بردلی بیرون می رفتم.

To go through with something, this means to do something that you have

برای انجام کاری، این به معنای انجام کاری است که

promised to do or that you need to do.

قول داده اید یا باید انجام دهید.

It is often unpleasant or something you would rather not do for whatever reason.

اغلب ناخوشایند است یا کاری که ترجیح می دهید به هر دلیلی انجام ندهید.

I'm supposed to take my son for his blood test, but I hate seeing him

من قرار است پسرم را برای آزمایش خون ببرم، اما از دیدن او

in pain, so I've told my husband that I can't go through with it

در حال درد متنفرم، بنابراین به شوهرم گفته ام که نمی توانم آن را تحمل کنم

and that he must take him instead.

و باید او را به جایش ببرم.

To hold out for something, this means to wait for something better.

صبر کردن برای چیزی، به این معنی است که منتظر چیزی بهتر باشید.

You would use this if you are refusing to take an opportunity because you hope

اگر از فرصتی امتناع می‌کنید، از این استفاده می‌کنید زیرا امیدوارید

that a better opportunity will arise.

فرصت بهتری پیش بیاید.

Nottingham university has offered me a place, but I'm not going

دانشگاه ناتینگهام مکانی را به من پیشنهاد داده است، اما من هنوز

to reply just yet as I'm holding out for an offer from Oxford.

پاسخی به آن نمی دهم زیرا منتظر پیشنهادی از آکسفورد هستم.

And on the subject of holding out for something better, you

و در مورد موضوع نگه داشتن برای چیزی بهتر،

no longer have to hold out for a better way to learn phrasal verbs.

دیگر لازم نیست برای روشی بهتر برای یادگیری افعال عبارتی تلاش کنید.

As my phrasal verb booster is ready for you to join right now.

همانطور که تقویت کننده فعل عبارتی من برای پیوستن شما در حال حاضر آماده است.

Join and this time next month, you will confidently be able to use

بپیوندید و این بار در ماه آینده، با اطمینان می توانید از

hundreds of phrasal verbs, click on the link in the description and I

صدها فعل عبارتی استفاده کنید، روی پیوند در توضیحات کلیک کنید و من

will see you in the booster community.

شما را در انجمن تقویت کننده می بینم.