Toxic Language & Violent Communication

103,762 views ・ 2018-07-04

English Jade


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi, everyone. In today's lesson we're going to look at the language of toxic people and
0
120
5500
سلام به همه. در درس امروز می خواهیم به زبان افراد سمی
00:05
the things that they say. This is the kind of language we use when... Perhaps we don't
1
5620
5389
و چیزهایی که می گویند نگاه کنیم. این همان زبانی است که وقتی استفاده می کنیم... شاید خودمان
00:11
realize it, but by saying these things we can start arguments, and we can say these
2
11009
7741
متوجه نباشیم، اما با گفتن این چیزها می توانیم بحث را شروع کنیم و می توانیم این حرف ها
00:18
things and people will become angry with us. Another way of explaining toxic language is
3
18750
6460
را بزنیم و مردم از دست ما عصبانی شوند. راه دیگر برای توضیح زبان سمی این است
00:25
to say: "Violent communication". I've shortened the word "communication", there. This was
4
25210
7430
که بگوییم: "ارتباطات خشونت آمیز". من کلمه "ارتباطات" را در آنجا کوتاه کرده ام.
00:32
an area of study, you could say, by a man called Marshall Rosenberg. So if you're interested
5
32640
8500
می توان گفت، این منطقه مورد مطالعه مردی به نام مارشال روزنبرگ بود. بنابراین اگر
00:41
in the things I'm talking about in this lesson, you can go search for the area of violent
6
41140
6430
به چیزهایی که در این درس در مورد آنها صحبت می کنم علاقه مند هستید، می توانید به جستجوی حوزه ارتباط خشونت آمیز بروید
00:47
communication, and you can learn more about it, because the whole philosophy, I suppose,
7
47570
5910
و می توانید در مورد آن اطلاعات بیشتری کسب کنید، زیرا فکر می کنم کل فلسفه این
00:53
is how we can change the language that we use so that we can have more healthy communication
8
53480
7570
است که چگونه می توانیم تغییر کنیم. زبانی که استفاده می کنیم تا بتوانیم ارتباط سالم تری
01:01
with other people, and that way we don't have so many arguments and we have a more peaceful
9
61050
5700
با افراد دیگر داشته باشیم و به این ترتیب بحث و جدل زیاد نداریم و زندگی آرام تری
01:06
life at home.
10
66750
1480
در خانه داریم.
01:08
So I've got different kinds of violent communication, and I'm going to go through them one by one,
11
68230
7630
بنابراین من انواع مختلفی از ارتباطات خشونت آمیز دارم، و می خواهم آنها را یکی یکی مرور کنم و در
01:15
explaining as I go. First I'll just read you the list of the different kinds of violent
12
75860
5290
حین رفتن توضیح خواهم داد. ابتدا فهرستی از انواع مختلف ارتباط خشونت آمیز را برای شما می خوانم
01:21
communication. Blaming others, threats, shoulds, labelling, black-and-white thinking, guilt-tripping,
13
81150
15810
. سرزنش دیگران، تهدیدها، بایدها، برچسب زدن، تفکر سیاه و سفید، احساس گناه،
01:36
diagnosing, emasculation, and uncalled-for advice.
14
96960
5940
تشخیص، انزجار، و توصیه ناخواسته.
01:42
I'll start with blaming. "Blaming" is when in your life you do not take any responsibility
15
102900
11030
من با سرزنش شروع می کنم. "سرزنش کردن" زمانی است که در زندگی هیچ مسئولیتی در
01:53
for your problems. Everything that happens to you is always somebody else's fault. So,
16
113930
8150
قبال مشکلات خود به عهده نگیرید. هر اتفاقی که برای شما می افتد همیشه تقصیر شخص دیگری است. بنابراین
02:02
a person who blames other people would say something like: "You make me so angry." To
17
122080
10719
، شخصی که دیگران را سرزنش می کند، چیزی شبیه این می گوید : "تو من را خیلی عصبانی می کنی."
02:12
use the verb "make", and to say: "You make me" is not taking responsibility for ourselves
18
132799
14270
استفاده از فعل «ساختن» و گفتن: «تو مرا وادار می‌کنی» به این معنا نیست که مسئولیت
02:27
being angry. Another way we could say the... Say a similar thing is to say: "I am angry."
19
147069
10371
عصبانیت خود را بپذیریم. راه دیگری که می‌توانیم بگوییم... یک چیز مشابه بگویید: «من عصبانی هستم».
02:37
But instead, we blame it all on that person. It's not the thing that happened, it's because
20
157440
5829
اما در عوض، ما همه چیز را به گردن آن شخص می اندازیم. این چیزی نیست که اتفاق افتاده، به
02:43
of you. Next we've got: "It's all your fault." Imagine something goes wrong, there's been
21
163269
9741
خاطر شماست. بعد می گوییم: "همه تقصیر توست." تصور کنید مشکلی پیش آمده است،
02:53
a personal crisis going on in your family or something, and your dad says to you: "It's
22
173010
8470
یک بحران شخصی در خانواده شما رخ داده است یا چیزی، و پدرتان به شما می گوید: "
03:01
all your fault. Absolutely everything that went wrong here is because of you." All the
23
181480
8350
همه تقصیر شماست. مطلقاً همه چیزهایی که در اینجا اشتباه رخ داده است به خاطر شما است." همه
03:09
blame goes on to you." Obviously it's not a very nice thing to experience. We know that
24
189830
5930
تقصیرها به گردن شماست." بدیهی است که تجربه کردن این چیز خیلی خوبی نیست. ما می دانیم که
03:15
in life things are rarely all just caused by one person, especially in a family, there's...
25
195760
9190
در زندگی به ندرت همه چیز فقط توسط یک نفر ایجاد می شود، به خصوص در یک خانواده،
03:24
The way a family operates is: "You did this and I did this", so we can see it's more complicated
26
204950
6849
... روش کار خانواده این است: "تو این کار را کردی و من این کار را انجام دادم"، بنابراین می‌توانیم ببینیم که
03:31
in most situations than all being one person's fault. So this expression, saying that to
27
211799
7720
در اکثر موقعیت‌ها پیچیده‌تر از تقصیر یک نفر است . بنابراین این عبارت، گفتن آن به
03:39
someone is usually an exaggeration as well, because if somebody says that, in most cases,
28
219519
9670
کسی معمولاً اغراق آمیز است، زیرا اگر کسی این را بگوید، در بیشتر موارد موارد،
03:49
it's not true. It's not all their fault, maybe some of it was. Next we've got: "You're driving
29
229189
8000
درست نیست. همه تقصیر آنها نیست، شاید برخی از آن ها بوده است. بعداً داریم: "داری
03:57
me crazy." This is something that perhaps a mother would say if she has some young children,
30
237189
8351
دیوانه ام می کنی." این چیزی است که شاید مادری اگر چند فرزند خردسال دارد بگوید.
04:05
maybe she has a 2-year-old, a 3-year-old, and a 5-year-old and they're all making lots
31
245540
4119
او یک بچه 2 ساله، یک بچه 3 ساله و یک بچه 5 ساله دارد و همه
04:09
of noise when they're playing, she can say: "Shut up! You're driving me crazy!" And, again,
32
249659
9610
آنها هنگام بازی سر و صدای زیادی به راه می اندازند، او می تواند بگوید: "خفه شو! تو مرا دیوانه می کنی!" و باز هم
04:19
she's not taking responsibility for her own stress and her own feelings of craziness;
33
259269
8071
او مسئولیت استرس و احساس دیوانگی
04:27
she's blaming it on them. They are doing the action to her. They are driving her crazy.
34
267340
8670
خود را بر عهده نمی گیرد، آنها را سرزنش می کند. آنها این عمل را با او انجام می دهند. آنها او را دیوانه می کنند.
04:36
Let's look at threats now. A "threat" is when you let someone know if they do that something
35
276010
16170
بیایید نگاه کنیم. تهدید در حال حاضر. "تهدید" زمانی است که شما به کسی اطلاع می دهید که اگر آن کار را انجام دهد
04:52
bad will happen, or you will make something bad happen, or there will be a bad consequence
36
292180
7180
اتفاق بدی رخ می دهد یا کاری می کنید که اتفاق بدی بیفتد یا اگر آن کار را انجام دهد عواقب بدی در پی
04:59
if they do that thing. And the reason you give a threat is you want to stop that person
37
299360
6500
خواهد داشت. و دلیل تهدید شما چیست. آیا می‌خواهید آن شخص را از
05:05
doing it. So here's an example: "If you don't get out of bed now, we're going without you."
38
305860
8809
انجام این کار منصرف کنید، بنابراین این یک مثال است: « اگر الان از رختخواب بلند نشدی، ما بدون تو می‌رویم.»
05:14
I imagine this situation, a teenage boy who doesn't want to wake up. It's Saturday morning,
39
314669
9541
من این وضعیت را تصور می‌کنم، پسر نوجوانی که نمی‌خواهد بیدار شود. صبح شنبه است،
05:24
11 o'clock, he's happy to sleep in til 1pm, maybe 2pm, and his parents want him to get
40
324210
9549
ساعت 11، او خوشحال است که تا ساعت 13، شاید 14:00 بخوابد، و والدینش از او می خواهند که بلند
05:33
up so he can go and see the grandparents with them. They might try and threaten him by saying:
41
333759
9611
شود تا بتواند برود و پدربزرگ و مادربزرگ را با آنها ببیند. آنها ممکن است سعی کنند او را تهدید کنند و بگویند:
05:43
"If you don't get out of bed now, we're going without you." In the situation I described,
42
343370
7620
اگر الان از رختخواب بلند نمی شوی، ما بدون تو می رویم.» در موقعیتی که توضیح دادم،
05:50
maybe he wouldn't care... Maybe the teenage boy wouldn't care that much about that particular
43
350990
4239
شاید اهمیتی نمی داد... شاید پسر نوجوان ماشین نمی گرفت. تا چه اندازه به
05:55
threat, it depends. Next example: "If you don't eat your vegetables, you can't have
44
355229
7361
آن تهدید خاص بستگی دارد. مثال بعدی: "اگر سبزیجات خود را نخورید، نمی توانید
06:02
dessert." A lot of parents say that to their kids as a sort of threat, but similar to a
45
362590
8889
دسر بخورید." بسیاری از والدین این را به عنوان نوعی تهدید به فرزندان خود می گویند، اما شبیه
06:11
bribe, where they want the child to eat something healthy, and they don't know how to get the
46
371479
5701
رشوه، جایی که می خواهند کودک چیزی سالم بخورد، و نمی دانند چگونه
06:17
child to eat the healthy thing, so they have to use other ways in their language, or they
47
377180
6949
کودک را وادار به خوردن چیز سالم کنند، بنابراین آنها باید از راه های دیگری در زبان خود استفاده کنند یا
06:24
feel that they must use other ways in their language. They don't know how to communicate
48
384129
8111
احساس می کنند که باید از راه های دیگری در زبان خود استفاده کنند . آنها نمی دانند چگونه
06:32
in a reasonable and peaceful way to get the child to eat vegetables, so they just feel
49
392240
7040
با یک روش منطقی و مسالمت آمیز ارتباط برقرار کنند تا کودک را به خوردن سبزیجات وادار کنند، بنابراین
06:39
a bit stressed and they say: "If you don't eat your vegetables, you're not getting dessert."
50
399280
7830
فقط کمی استرس دارند و می گویند: "اگر سبزیجات خود را نخورید، دسر دریافت نمی کنید. "
06:47
And kids who are very much motivated by sweet things, ice cream and things like that, they
51
407110
6660
و بچه هایی که خیلی با چیزهای شیرین، بستنی و چیزهایی از این قبیل انگیزه دارند،
06:53
might decide to eat their vegetables so that they can get the ice cream after.
52
413770
5100
ممکن است تصمیم بگیرند که سبزیجات خود را بخورند تا بعد از آن بستنی را تهیه کنند.
06:58
Let's look at shoulds now. A "should", we can make a sentence using "should", and when
53
418870
10671
بیایید اکنون به بایدها نگاه کنیم. یک "باید"، می توانیم با استفاده از "باید" جمله بسازیم، و وقتی
07:09
we do that, we're telling other people how they should live their lives. We can also
54
429541
7699
این کار را انجام می دهیم، به دیگران می گوییم که چگونه باید زندگی کنند. ما همچنین می توانیم
07:17
use shoulds on ourselves, which is a... Which is one of the ways we can talk to ourselves
55
437240
6670
از بایدها بر روی خودمان استفاده کنیم که ... یکی از راه هایی است که می توانیم با خودمان
07:23
in toxic ways. For example, we can say to someone: "You should be sorry." You're telling
56
443910
7370
به روش های سمی صحبت کنیم. مثلاً می‌توانیم به کسی بگوییم: «باید متاسف باشی». شما به
07:31
them how they should be feeling, how they should be living their lives. You don't know
57
451280
7340
آنها می گویید که باید چه احساسی داشته باشند، چگونه باید زندگی کنند. شما نمی دانید
07:38
what happened in their experience, but you're telling them how to feel. We've got: "He should
58
458620
7430
در تجربه آنها چه اتفاقی افتاده است، اما به آنها می گویید چه احساسی داشته باشند. ما باید: "او باید بیشتر
07:46
work harder at school." That's perhaps something a parent would say to their child who didn't
59
466050
7739
در مدرسه کار کند." این شاید چیزی باشد که والدینی به فرزندشان که نتیجه خیلی خوبی نگرفته می گویند
07:53
get a very good result. And then we've got: "You should help me more around the house."
60
473789
7051
. و سپس ما دریافتیم: "شما باید بیشتر در خانه به من کمک کنید."
08:00
Again, that's something that a parent might say to a child, or it could be a wife would
61
480840
7889
باز هم، این چیزی است که والدین ممکن است به یک فرزند بگویند، یا ممکن است زن
08:08
say to a husband, or a husband would say to a wife. Instead of saying: "Can you help me
62
488729
8091
به شوهر بگوید، یا شوهر به زن بگوید . به جای اینکه بگویید: "آیا می توانید
08:16
out around the house by doing some more cleaning?" which is a more peaceful way of saying that,
63
496820
7760
با تمیز کردن بیشتر در خانه به من کمک کنید؟" که روش مسالمت آمیز تری برای گفتن آن است،
08:24
you say: "You should help me more around the house", and people don't like that kind of
64
504580
5100
شما می گویید: "تو باید بیشتر در خانه به من کمک کنی " و مردم از این نوع
08:29
language because it feels more like an order or you're telling them what to do. You're
65
509680
6631
زبان خوششان نمی آید زیرا بیشتر شبیه به یک دستور است یا به آنها می گویید چه کار کنند. . شما
08:36
not so much giving them... You're not sharing how you feel. If you share how you feel in
66
516311
9429
آنقدر به آنها نمی دهید... شما احساس خود را به اشتراک نمی گذارید . اگر احساس خود را
08:45
a peaceful way, they might want to help you more.
67
525740
6100
به روشی مسالمت آمیز به اشتراک بگذارید، ممکن است بخواهند بیشتر به شما کمک کنند.
08:51
Next we've got labelling. "Labelling" is when you've decided in your head what another person
68
531840
10249
بعد ما برچسب زدن را داریم. "برچسب زدن" زمانی است که شما در ذهن خود تصمیم گرفته اید که شخص دیگری چگونه
09:02
is like, and we often do this with our family members. And sometimes family members keep
69
542089
9060
باشد و ما اغلب این کار را با اعضای خانواده خود انجام می دهیم . و گاهی اوقات اعضای
09:11
the label that they had for you since when you were a child, and they don't change it.
70
551149
6351
خانواده برچسبی را که از کودکی برای شما داشتند نگه می دارند و آن را تغییر نمی دهند.
09:17
And you're 20 years old, and they still label you the same; you're 30 years old, they still
71
557500
7170
و شما 20 ساله هستید، و هنوز هم به شما برچسب مشابهی می زنند. شما 30 ساله هستید، آنها هنوز هم به
09:24
label you the same, and it can be frustrating, it can be upsetting because you... If they
72
564670
7690
شما برچسب مشابهی می زنند، و این می تواند ناامید کننده باشد ، می تواند ناراحت کننده باشد زیرا شما... اگر آنها
09:32
do that to you, you feel like they don't really know you. They're just already decided who
73
572360
6440
این کار را با شما انجام دهند، احساس می کنید که واقعا شما را نمی شناسند. آنها از قبل تصمیم گرفته اند که شما چه کسی
09:38
you are, but it could be that you've changed a lot since they gave you that label. So the
74
578800
6760
هستید، اما ممکن است از زمانی که آن برچسب را به شما داده اند، تغییر زیادی کرده اید. بنابراین
09:45
problem with labelling is that you fix someone in a... You put them in a box, and you've
75
585560
9700
مشکل برچسب زدن این است که شما یک نفر را در یک ... می گذارید، و شما تصمیم می گیرید
09:55
decided how they are and that's that. So here are some examples. Perhaps a parent says to
76
595260
9960
که چگونه باشد و بس. بنابراین در اینجا چند نمونه آورده شده است. شاید یکی از والدین
10:05
a friend, talking about her child: "Oh, she's the clever one in the family." And perhaps
77
605220
9270
در مورد فرزندش به یکی از دوستانش بگوید: "اوه، او باهوش خانواده است." و شاید
10:14
that sounds like a compliment in a way. She's clever. Well, isn't it good to be clever?
78
614490
8050
این به نوعی مانند یک تعریف به نظر برسد. او باهوش است. خوب، باهوش بودن خوب نیست؟
10:22
In one sense, yes, but if the other child is standing there next to her, that makes
79
622540
6750
از یک نظر، بله، اما اگر کودک دیگر در کنار او ایستاده باشد، این باعث می شود
10:29
the other one feel not intelligent. And also, if you label someone as being "that one",
80
629290
10390
که دیگری احساس کند باهوش نیست. و همچنین، اگر به کسی برچسب بزنید که "آن یکی" است،
10:39
"She's the clever one", that's like making that person the odd one out, the one that
81
639680
6170
"او باهوش است"، مانند این است که آن فرد را فردی عجیب و غریب کنید، کسی که
10:45
doesn't belong with the other people in the family. So it can be... If you're always doing
82
645850
7340
به سایر افراد خانواده تعلق ندارد. بنابراین می تواند... اگر همیشه این کار
10:53
that to a person, it can make them feel like they don't belong and being the odd one out.
83
653190
7970
را با یک نفر انجام می دهید، می تواند باعث شود که او احساس کند به او تعلق ندارد و فرد عجیبی است.
11:01
Another example, I imagine here a parent who is in a sense making an excuse for their child's
84
661160
12390
مثال دیگر، من در اینجا پدر و مادری را تصور می کنم که به یک معنا برای رفتار فرزند خود بهانه
11:13
behaviour, and by that I'm not saying it's right or wrong for a child not want... Not
85
673550
5810
می آورد، و با آن نمی گویم این درست یا غلط است که کودک نمی خواهد... نمی
11:19
wanting to interact with all adults and be confident, and be like an extraverted child,
86
679360
8210
خواهد با همه بزرگسالان تعامل داشته باشد و باشد. اعتماد به نفس داشته باشید و مانند یک کودک برونگرا
11:27
always talking, I'm not saying that's right or wrong; I'm saying that when a parent feels
87
687570
5990
باشید که همیشه صحبت می کند، من نمی گویم این درست است یا غلط. من می گویم وقتی والدین احساس
11:33
that they have to comment on the behaviour of their child because they're not talking
88
693560
5279
می کنند که باید در مورد رفتار فرزندشان به دلیل صحبت نکردن
11:38
by saying something, like: "Oh, he's shy." What they're doing there is... It's a bit
89
698839
8231
اظهار نظر کنند، با گفتن چیزی مانند: "اوه، او خجالتی است." کاری که آن‌ها در آنجا انجام می‌دهند این است که... این کمی
11:47
like excusing, making an excuse, but also in that sense limiting their child by keep...
90
707070
8590
شبیه بهانه‌آوری، بهانه‌آوری است، اما از این نظر محدود کردن فرزندشان با نگه داشتن...
11:55
If you keep telling someone that they're shy, then in a way it will become true. Or perhaps
91
715660
5520
اگر مدام به کسی بگویید خجالتی است ، به نوعی این کار را انجام می‌دهد. واقعی شود. یا شاید
12:01
someone was quiet then for other reasons, not because they were feeling shy, it was
92
721180
5339
کسی در آن زمان به دلایل دیگری ساکت بود، نه به این دلیل که احساس خجالتی می کرد،
12:06
just because they didn't have something to say. But then when your parent says: "Oh,
93
726519
5541
فقط به این دلیل بود که چیزی برای گفتن نداشت. اما وقتی والدینتان می گویند: "اوه،
12:12
you're shy", that can become true, then, and it can make it harder for you to speak later.
94
732060
7060
تو خجالتی هستی"، این می تواند درست شود، و بعدا صحبت کردن را برای شما سخت تر می کند.
12:19
And the last one: "Angela is a spoiled brat." That's a more obvious kind of labelling which
95
739120
8610
و آخرین مورد: "آنجلا یک دلقک خراب است." این یک نوع مشخص تر از برچسب زدن است
12:27
is negative. That's like... "A brat" is someone who is usually a young person who behaves
96
747730
11870
که منفی است. مثل این است که ... "دلخواه" کسی است که معمولاً یک جوان است که
12:39
in a very immature way. And we normally say it: "spoiled brat", you keep giving them toys,
97
759600
8900
رفتاری بسیار ناپخته دارد. و ما معمولاً می گوییم: "دلخره خراب"، شما مدام به آنها اسباب بازی می دهید،
12:48
you keep spending money on them but they're never happy and they don't have very good
98
768500
4300
مدام برای آنها پول خرج می کنید اما آنها هرگز خوشحال نیستند و اخلاق خوبی ندارند
12:52
manners. So if I say: "Angela is a spoiled brat", that's me labelling her in a way as
99
772800
8640
. بنابراین اگر من بگویم: "آنجلا یک دلقک خراب است "، این است که من به او برچسب می
13:01
if that's the way she always behaves, there's nothing nice about her, and it's... Obviously
100
781440
8149
زنم که انگار همیشه رفتارش اینطور است، هیچ چیز خوبی در مورد او وجود ندارد، و این ... بدیهی است
13:09
it's not very kind words to say to someone or about someone. Maybe it's true, but if
101
789589
7201
که گفتن به کسی کلمات چندان محبت آمیزی نیست. یا در مورد کسی شاید درست باشد، اما
13:16
we always focus on the worst things about other people, we will not see the good sides
102
796790
7380
اگر همیشه روی بدترین چیزهای دیگران تمرکز کنیم، هرگز جنبه های خوب آنها را نخواهیم دید
13:24
of them ever. So, coming up next I've got more examples.
103
804170
5380
. بنابراین، در آینده من نمونه های بیشتری دارم.
13:29
Now we have black-and-white thinking. A person who is in the habit of doing "black-and-white
104
809550
6190
اکنون تفکر سیاه و سفید داریم. فردی که عادت به انجام "تفکر سیاه و سفید
13:35
thinking" always thinks a situation is 100% good and great, or the worst thing ever in
105
815740
7709
" دارد، همیشه فکر می کند یک موقعیت 100٪ خوب و عالی است، یا بدترین چیز
13:43
the world. And those kind of people tend to also really, really love someone or really,
106
823449
7181
در جهان است. و این نوع از افراد تمایل دارند واقعاً، واقعاً کسی را دوست داشته باشند یا واقعاً،
13:50
really hate someone, and it will swing in between. They don't really ever see the middle
107
830630
5389
واقعاً از کسی متنفر باشند، و در این بین تغییر می کند. آنها واقعاً هرگز حد وسط
13:56
ground in the idea, in the situation. So, black-and-white thinking, the way we show
108
836019
8271
را در ایده، در موقعیت نمی بینند. بنابراین، تفکر سیاه و سفید، روشی که ما
14:04
that in language if often by using the words "always" or "never". Here's an example: "You're
109
844290
7400
در زبان اغلب با استفاده از کلمات "همیشه" یا "هرگز" نشان می دهیم. این یک مثال است: "شما
14:11
always late. Come on, hurry up." If we think about it, is that person late every single
110
851690
8519
همیشه دیر می آیید. بیا، عجله کن." اگر به آن فکر کنیم، آیا آن شخص هر
14:20
time they go somewhere? Perhaps not, probably not. I mean, I do know people who seem to
111
860209
6951
بار که به جایی می‌رود دیر می‌کند؟ شاید نه، احتمالاً نه. منظورم این است که من افرادی را می شناسم که به نظر می
14:27
be always late, but there must be exceptions sometimes when they're not. Another example,
112
867160
6700
رسد همیشه دیر می آیند، اما گاهی اوقات باید استثناهایی وجود داشته باشد که اینطور نیست. مثال دیگر،
14:33
here: "You never help me around the house." That would mean: "I do everything myself,
113
873860
8690
در اینجا: "شما هرگز در خانه به من کمک نمی کنید." یعنی: «من خودم همه کارها را انجام می‌دهم،
14:42
and you just use all my work and you just make me tired, like the slave of washing and
114
882550
8289
و تو فقط از همه کارم استفاده می‌کنی و مثل برده شستن و
14:50
cleaning everything", where in reality it is probably true that they do something, right?
115
890839
7620
تمیز کردن همه چیز، مرا خسته می‌کنی»، جایی که در واقعیت احتمالاً درست است که فلان کار را انجام می‌دهند، درست است؟
14:58
Maybe they help washing the clothes or washing the dishes or something, so it's not very
116
898459
5581
شاید آنها به شستن لباس ها یا شستن ظروف یا چیزی کمک کنند، بنابراین این
15:04
reasonable language. If you actually want someone to help you more, accusing them of
117
904040
6710
زبان چندان منطقی نیست. اگر واقعاً می‌خواهید کسی بیشتر به شما کمک کند، متهم کردن او
15:10
never helping you, in many cases will make the person not want to help you that day,
118
910750
7639
به اینکه هرگز به شما کمک نکرده است، در بسیاری از موارد باعث می‌شود که آن فرد تمایلی به کمک به شما در آن روز نداشته باشد،
15:18
at least that day with the housework that you have to do. And here's another example:
119
918389
7060
حداقل آن روز در کارهای خانه که باید انجام دهید. و این یک مثال دیگر است:
15:25
"You always mess everything up!" Now, that kind of thing, obviously it's not nice to
120
925449
7510
"شما همیشه همه چیز را به هم می ریزید!" در حال حاضر، چنین چیزهایی، بدیهی است که شنیدن آن خوب نیست
15:32
hear if somebody says that about you, but I think that kind of thing is a really damaging
121
932959
5511
اگر کسی در مورد شما چنین چیزی بگوید، اما من فکر می‌کنم که
15:38
thing for a child to hear. If a child... Let's say you've got a clumsy child that spills
122
938470
8109
شنیدن چنین چیزهایی برای کودک واقعاً مضر است. اگر کودکی... فرض کنید یک کودک دست و پا چلفتی دارید که
15:46
drinks or breaks cups, they're not doing it on purpose, but they don't have very good
123
946579
8240
نوشیدنی می ریزد یا فنجان ها را می شکند، آنها عمدا این کار را انجام نمی دهند، اما هماهنگی خیلی خوبی ندارند
15:54
coordination. If you say something like that to them: "You're always dropping things",
124
954819
8051
. اگر چنین چیزی را به آنها بگویید: "شما همیشه چیزها را رها می کنید"، در واقع
16:02
then they will lose their self-esteem, really, about things. So if you say: "You always mess
125
962870
8120
آنها عزت نفس خود را در مورد چیزها از دست می دهند . بنابراین اگر بگویید: "همیشه
16:10
everything up", not only do we have "always", which means every time you do something; we
126
970990
6950
همه چیز را به هم می ریزید"، نه تنها "همیشه" داریم، یعنی هر بار که کاری انجام می دهید. ما
16:17
also have "everything", every single thing you do is a big mess, is a disaster. So we
127
977940
9501
همچنین "همه چیز" داریم، هر کاری که شما انجام می دهید یک آشفتگی بزرگ است، یک فاجعه است. بنابراین
16:27
have extra exaggeration in this example.
128
987441
4979
در این مثال اغراق اضافی داریم.
16:32
Let's look now at "guilt-tripping", or another way to explain that is to say "covert manipulation".
129
992420
10630
بیایید اکنون به "دستکاری گناه" یا راه دیگری برای توضیح آن یعنی "دستکاری پنهان" نگاه کنیم.
16:43
If something is covert, it means it's not obvious; it's hard to see at first. You need
130
1003050
8120
اگر چیزی پنهان است، به این معنی است که آشکار نیست. در ابتدا دیدن آن سخت است شما به
16:51
advanced skills in understanding people to realize that they're playing with you, or
131
1011170
9200
مهارت های پیشرفته ای در درک افراد نیاز دارید تا متوجه شوید که با شما
17:00
playing with your emotions. So let's look at these examples. Imagine you're... Okay,
132
1020370
10480
بازی می کنند یا با احساسات شما بازی می کنند. پس بیایید به این نمونه ها نگاه کنیم. تصور کن تو هستی... باشه
17:10
the first image that comes into my head for that situation is a wife who's cooked dinner
133
1030850
6930
، اولین تصویری که برای اون موقعیت به ذهنم میرسه زنی است که
17:17
for her husband and he comes in late, and he told her he was going to be back for dinner
134
1037780
7379
برای شوهرش شام درست کرده و او دیر می آید و او به او گفته که قرار است
17:25
at 8 o'clock, but he didn't come back until half past 9, she might say: "There's no point
135
1045159
8301
ساعت 8 برای شام برگردد. ساعت، اما او تا ساعت 9 و نیم برنگشت، ممکن است بگوید: "
17:33
eating this now. I'll put it in the bin", as if it's... "It's ruined. I did all that
136
1053460
6860
حالا خوردن این غذا فایده ای ندارد. می گذارمش در سطل زباله"، انگار... "این خراب است. من همه کارها را کردم.
17:40
for you and now it's cold. I left it here til you got back just so you could see it,
137
1060320
7040
برای تو و حالا هوا سرد است. من آن را اینجا گذاشتم تا زمانی که برگردی، فقط برای اینکه بتوانی آن را ببینی،
17:47
but now I think it's best I put it in the bin. You obviously didn't want it anyway."
138
1067360
7000
اما حالا فکر می‌کنم بهتر است آن را در سطل زباله بگذارم. واضح است که تو به هر حال آن را نمی‌خواستی.»
17:54
The next example is: "Your mother is upset because you did badly in the exam." Let's
139
1074360
7699
مثال بعدی این است: "مادرت ناراحت است زیرا در امتحان بد عمل کردی." بیایید
18:02
imagine a situation where mom's a bit angry, maybe she's doing some stomping around, closing
140
1082059
11301
موقعیتی را تصور کنیم که در آن مادر کمی عصبانی است، شاید در حال لگد زدن به اطراف است،
18:13
cupboards loudly, huffing, that kind of thing. This is when dad gets in on the action to
141
1093360
11049
کمدها را با صدای بلند می بندد، خفن می کند، و از این دست چیزها. این زمانی است که پدر وارد عمل می شود تا
18:24
blame the child in this situation for mom's stress and bad mood." So they're in a team,
142
1104409
9981
کودک را در این موقعیت به خاطر استرس و خلق و خوی بد مادر سرزنش کند." بنابراین آنها در یک تیم هستند،
18:34
here. "Your mother is upset because you did badly in the exam." So even for... I suppose
143
1114390
9190
اینجا. "مادرت ناراحت است زیرا تو امتحان را بد انجام دادی ." برای... فکر می
18:43
it depends on the exam, but even for relatively small things, like a school test or whatever,
144
1123580
7330
کنم بستگی به امتحان دارد، اما حتی برای چیزهای نسبتاً کوچک، مانند آزمون مدرسه یا هر چیز دیگری،
18:50
some manipulators will decide to use that thing which they're not happy about, and they'll
145
1130910
10060
برخی از دستکاری ها تصمیم می گیرند از چیزی استفاده کنند که از آن راضی نیستند، و
19:00
get stressed and they'll do things like slamming doors to show you they're angry or upset,
146
1140970
7500
استرس می گیرند و آنها کارهایی مانند به هم کوبیدن درها را انجام خواهند داد تا به شما نشان دهند که عصبانی یا ناراحت هستند،
19:08
rather than say: "Oh, I'm disappointed that you didn't try harder in the exam." They want
147
1148470
6449
به جای اینکه بگویند: "اوه، من ناامید شدم که در امتحان بیشتر تلاش نکردی." آنها می خواهند
19:14
to just show you that they're upset to, in a way, frighten you or guilt trip you to work
148
1154919
8291
فقط به شما نشان دهند که آنها هستند. ناراحتی که به نوعی شما را بترساند یا احساس گناه باعث
19:23
harder next time. Another example is: "Oh, the poor dog hasn't been out today. Oh, don't
149
1163210
10110
شود دفعه بعد بیشتر کار کنید. مثال دیگر این است: "اوه ، سگ بیچاره امروز بیرون نرفته است. اوه،
19:33
you want to go for a walkies? Poor doggy." Now, of course, what they really mean there
150
1173320
10800
نمی‌خواهی پیاده روی کنی؟ بیچاره سگی.» حالا، البته، واقعاً منظور آنها
19:44
for another person to hear is: "Oh, I would like you to take the dog for a walk now. I
151
1184120
7059
برای شنیدن یک نفر دیگر این است: «اوه، دوست دارم سگ را همین الان به پیاده روی ببری. من
19:51
would like you to do it. Not me, I would like you to do it." So instead of saying that,
152
1191179
6161
دوست دارم شما آن را انجام دهید. نه من، دوست دارم تو این کار را بکنی.» پس به جای این که بگویند،
19:57
they talk about the poor dog, the sad dog, the unfortunate dog, and they say: "He hasn't
153
1197340
9520
از سگ بیچاره، سگ غمگین ، سگ بدبخت صحبت می کنند و می گویند: «
20:06
been out today", because they want you to say: "Oh, right, I'll do it now."
154
1206860
6610
امروز بیرون نرفته است»، چون می خواهند. شما بگویید: "اوه، درست است، من این کار را الان انجام می دهم."
20:13
The next example is diagnosing. "Diagnosing" is when you consider yourself to be a psychologist
155
1213470
10990
مثال بعدی تشخیص است. "تشخیص " زمانی است که شما خود را یک روانشناس
20:24
and you know everything about that person, so you use it in your language of talking
156
1224460
6300
می دانید و همه چیز را در مورد آن شخص می دانید، بنابراین از آن در زبان خود استفاده می کنید. از صحبت کردن
20:30
to them, either accusing them or excusing them for their behaviour because you know
157
1230760
8990
با آنها، یا متهم کردن آنها یا توجیه رفتارشان به این دلیل که
20:39
so much about them, and the thing that describes their personality or the thing that's wrong
158
1239750
6820
چیزهای زیادی در مورد آنها می دانید، و چیزهایی که شخصیت آنها را توصیف می کند یا چیزهایی که
20:46
with them. So let's look at this example. Imagine you're in a relationship and there's
159
1246570
7950
با آنها اشتباه است. پس بیایید به این مثال نگاه کنیم. تصور کنید در یک رابطه و
20:54
problems in your relationship sometimes, and what you really want in your head is to be
160
1254520
8899
گاهی اوقات مشکلاتی در رابطه شما وجود دارد، و چیزی که واقعاً در ذهن خود می خواهید این است
21:03
closer in that relationship or spend more time with that person, perhaps you would accuse
161
1263419
6181
که در آن رابطه صمیمی تر باشید یا زمان بیشتری را با آن شخص بگذرانید، شاید او
21:09
them of being a commitment-phobe. "Commitment-phobe", this is a kind of person who needs a lot of
162
1269600
11890
را متهم به تعهد هراسی کنید. این یک نوع آدم است که به فضای زیادی
21:21
space in the relationship, never wants to get serious, never wants to get married, never
163
1281490
7370
در رابطه نیاز دارد، هرگز نمی خواهد جدی شود ما هرگز نمی خواهیم ازدواج کنیم، هرگز نمی
21:28
wants to have kids. Perhaps they change their mind about being in the relationship a lot.
164
1288860
6540
خواهیم بچه دار شویم. شاید آنها نظر خود را در مورد حضور در رابطه تغییر زیادی دهند.
21:35
If you are frustrated with that person, and because you diagnose them to be this way because
165
1295400
6330
اگر از آن شخص ناامید هستید، و چون تشخیص می‌دهید به دلیل مشکلی این‌گونه
21:41
of a problem, you could say: "This is all because you're a commitment-phobe." Next we've
166
1301730
7650
است، می‌توانید بگویید: "این همه به این دلیل است که شما یک تعهد هراسی هستید." در مرحله بعد می
21:49
got: "You're an actual sociopath!" When we say "actual" here it means, like, real and
167
1309380
13210
گوییم: "شما یک جامعه شناس واقعی هستید!" وقتی می‌گوییم «واقعی» در اینجا به معنای واقعی است
22:02
it also is a way to emphasize, calling someone a sociopath. It makes it stronger in that
168
1322590
10180
و همچنین راهی برای تأکید است، و نامیدن کسی که یک جامعه‌شناس است. اینجوری قوی
22:12
way. And it's also quite conversation... Conversational to say: "actual". So, what's a sociopath?
169
1332770
8710
ترش میکنه و همچنین کاملاً مکالمه ای است ... گفتگوی برای گفتن: "واقعی". بنابراین، یک جامعه شناسی چیست؟
22:21
Some of you might not know it. It's like a person who will tell any lie so that they
170
1341480
9179
ممکن است برخی از شما آن را ندانید. مثل کسی است که هر دروغی
22:30
can get what they want. They'll use other people so that they can get their own needs
171
1350659
9171
بگوید تا به خواسته خود برسد. آن‌ها از افراد دیگر استفاده می‌کنند تا بتوانند نیازهای خود را
22:39
met, so for money, for sex, whatever it is that drives them, the sociopath has no conscience.
172
1359830
9340
برآورده کنند، بنابراین برای پول، برای رابطه جنسی، هر چیزی که آنها را هدایت می‌کند، جامعه‌شناس وجدان ندارد.
22:49
So, sociopaths tend to be either crazy people in prison, criminals; or very, very good sociopaths
173
1369170
10619
بنابراین، سوسیوپات ها یا افراد دیوانه در زندان، جنایتکاران هستند. یا جامعه‌شناس‌های خیلی خیلی خوب
22:59
tend to be our politicians and that's because they don't feel guilty about lying. And the
174
1379789
6841
معمولاً سیاستمداران ما هستند و این به این دلیل است که از دروغ گفتن احساس گناه نمی‌کنند. و مورد
23:06
next one here is... This is an example of a parent saying... Having diagnosed their
175
1386630
10600
بعدی اینجاست... این نمونه ای از والدین است که می گویند... با تشخیص
23:17
child, they say: "You can't concentrate because of your ADHD." So, there's a situation, perhaps
176
1397230
10760
فرزندشان می گویند: "به دلیل ADHD نمی توانی تمرکز کنی." بنابراین، یک موقعیتی وجود دارد،
23:27
the child is not really listening, or not really doing its homework like the parent
177
1407990
7720
شاید کودک واقعاً گوش نمی‌کند، یا واقعاً تکالیفش را آنطور که
23:35
wants the child to, so what they say is... They see that behaviour, and they just make
178
1415710
10939
والدین می‌خواهند انجام نمی‌دهد، بنابراین آنچه که آنها می‌گویند این است... آنها این رفتار را می‌بینند، و فقط
23:46
this whole excuse for it, and they label the child and tell the child how to behave. "You
179
1426649
9500
برای آن بهانه می‌آورند. و به کودک برچسب می زنند و به کودک می گویند که چگونه رفتار کند. "شما
23:56
can't. Impossible. Impossible for you. You can't concentrate because of your ADHD." Now,
180
1436149
9141
نمی توانید. غیرممکن است. برای شما غیر ممکن است. شما نمی توانید به دلیل ADHD خود تمرکز کنید." اکنون،
24:05
some of you might not know what that is. That stands for "attention deficit"... "Attention
181
1445290
5930
برخی از شما ممکن است ندانید که چیست. این مخفف "کمبود توجه" است... "اختلال کمبود توجه و
24:11
Deficit Hyperactivity Disorder", and in places like the USA and the U.K. and probably other
182
1451220
9220
بیش فعالی"، و در مکان هایی مانند ایالات متحده آمریکا و بریتانیا و احتمالاً سایر
24:20
western countries as well, kids that are diagnosed to have this are often prescribed prescription
183
1460440
8130
کشورهای غربی نیز، برای کودکانی که تشخیص داده می شود این مشکل را دارند، اغلب داروهای نسخه ای مانند ریتالین تجویز می شوند.
24:28
medication, such as Ritalin, to help them concentrate in school. So these are kids that
184
1468570
7940
، به آنها کمک کند تا در مدرسه تمرکز کنند. بنابراین اینها بچه‌هایی هستند که
24:36
struggle to pay attention in school, and are often more defiant with the teachers and get
185
1476510
9990
در مدرسه برای توجه کردن تلاش می‌کنند و اغلب با معلمان سرکشی می‌کنند و
24:46
in more trouble at school. So, a parent might... Or the doctors might diagnose... I think in
186
1486500
9380
در مدرسه با مشکل بیشتری مواجه می‌شوند. بنابراین، یک والدین ممکن است... یا پزشکان ممکن است تشخیص دهند... من فکر می کنم در
24:55
this situation the doctors would diagnose the child, or the teachers would diagnose
187
1495880
5649
این شرایط، پزشکان کودک را تشخیص می دهند، یا معلمان تشخیص می دهند
25:01
the child as having ADHD, but then the parent takes that and then they're always saying
188
1501529
6311
که کودک مبتلا به ADHD است، اما سپس والدین آن را تشخیص می دهند و سپس آنها را تشخیص می دهند. همیشه
25:07
it. "This is because of your ADHD. This is because of your ADHD", and in that way there's
189
1507840
6199
گفتن این به خاطر ADHD شماست
25:14
no responsibility on the parent anymore for their parenting skills; it's not their fault,
190
1514039
6151
. تقصیر آنها نیست،
25:20
all the bad behaviour of the child. And also it's not the fault of the child either; the
191
1520190
6620
این همه رفتار بد کودک است. و همچنین تقصیر کودک نیست.
25:26
child can't help it, the child has ADHD.
192
1526810
5570
کودک نمی تواند کمک کند، کودک بیش فعالی دارد.
25:32
Now let's look at emasculation. "Emasculation" means when a man is attacked in a way to make
193
1532380
13060
حالا بیایید به استهلاک نگاه کنیم. «اجرای» یعنی زمانی که مردی مورد حمله قرار می گیرد که
25:45
him less manly. So, to take away his confidence in himself as a man. Here are some examples:
194
1545440
8570
او را کمتر مردانه کند. بنابراین، اعتماد به نفس خود را به عنوان یک مرد سلب کند. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
25:54
"You look so gay in that t-shirt." This would be said to someone who wasn't actually gay
195
1554010
8460
"شما در آن تی شرت خیلی همجنسگرا به نظر می رسید." این را می توان به کسی گفت که در واقع همجنس گرا
26:02
and didn't want to look as if they were gay by wearing a t-shirt that looked gay. Perhaps
196
1562470
6041
نبود و نمی خواست با پوشیدن تی شرتی که همجنس گرا به نظر می رسید به نظر برسد که همجنس گرا هستند. شاید
26:08
his girlfriend, if she wanted to get some power over him and feel... Feel bigger and
197
1568511
7989
دوست دخترش، اگر می خواست بر او قدرت بگیرد و احساس کند ... احساس بزرگی کند و
26:16
make him feel bad, she might say that: "You look so gay in that t-shirt." And then probably
198
1576500
5700
او را بد کند، ممکن است بگوید: "تو در آن تی شرت خیلی همجنسگرا به نظر می آیی." و احتمالاً
26:22
what he'll do... Perhaps not right away in the next five minutes, but within the next
199
1582200
6300
او چه خواهد کرد... شاید نه بلافاصله در پنج دقیقه آینده، اما ظرف یک
26:28
hour or so he'll change the t-shirt and he'll come out. Maybe not right away. Next example,
200
1588500
7690
ساعت آینده تی شرت را عوض می کند و بیرون می آید. شاید بلافاصله نه. مثال بعدی،
26:36
this one is much more indirect. Let's say you're a girl and you're with your boyfriend,
201
1596190
8990
این یکی بسیار غیرمستقیم تر است. فرض کنید شما یک دختر هستید و با دوست پسر خود هستید
26:45
and you say to him: "There was a tall, handsome doctor in the hospital", you've just come
202
1605180
5600
و به او می گویید: "یک دکتر قد بلند و خوش تیپ در بیمارستان بود"، شما تازه
26:50
out of the hospital. "And this doctor was so handsome. He was at least 6 foot 4. Gorgeous
203
1610780
10250
از بیمارستان بیرون آمده اید. "و این دکتر خیلی خوش تیپ بود. او حداقل 6 فوت 4
27:01
doctor." Meanwhile your boyfriend next to you is not some tall, handsome, sporty kind
204
1621030
7460
بود. دکتر فوق العاده." در ضمن دوست پسر شما در کنار شما یک پسر قدبلند، خوش تیپ و
27:08
of guy, so the fact that you talk about that other man as if he's the ultimate of all men
205
1628490
9689
اسپورت نیست، بنابراین این واقعیت که شما در مورد آن مرد دیگر طوری صحبت می کنید که گویی او در بین همه مردان
27:18
is a way of making your boyfriend feel small and less manly.
206
1638179
8011
است، راهی است برای اینکه دوست پسر شما احساس کوچکی و مردانگی کند.
27:26
And finally we get to "uncalled-for advice". This means when you go to someone and you
207
1646190
8120
و در نهایت به "نصیحت ناخواسته" می رسیم. این بدان معناست که وقتی به سراغ کسی می روید و
27:34
give them advice that they didn't ask you for, it can be really annoying. This happens
208
1654310
6570
به او توصیه هایی می کنید که از شما نخواسته است ، می تواند واقعا آزاردهنده باشد. این
27:40
to me a lot, being on YouTube. I think it happens to a lot of women on YouTube as well,
209
1660880
9039
برای من زیاد اتفاق می افتد، زیرا در یوتیوب هستم. فکر می کنم برای بسیاری از زنان در یوتیوب نیز اتفاق می افتد،
27:49
because in the comments section people think that they are helping you with the things
210
1669919
6951
زیرا در بخش نظرات مردم فکر می کنند که در مورد چیزهایی که می نویسند به شما کمک می
27:56
that they write. They can tell you things about your technical situation, they can tell
211
1676870
6360
کنند. آنها می توانند چیزهایی در مورد وضعیت فنی شما به شما بگویند، آنها می توانند به
28:03
you about... Men and women will leave these kinds of comments. They'll tell you about
212
1683230
3681
شما در مورد ... زن و مرد از این نوع نظرات بگذارند. آنها در
28:06
the clothes you are wearing. And one of the ones that sticks in my mind was that I'd gave...
213
1686911
8939
مورد لباس هایی که می پوشید به شما می گویند. و یکی از مواردی که در ذهن من ماندگار شد این بود که من
28:15
I'd given a presentation, and the video was up about this presentation, and somebody left
214
1695850
5610
ارائه داده بودم ... من یک ارائه ارائه داده بودم، و ویدیو در مورد این ارائه بود، و
28:21
a comment saying about how I was dressed: "You should wear pearls"-a pearl necklace-"so
215
1701460
9410
یک نفر نظری را در مورد نحوه لباس پوشیدن من گذاشت: "شما باید مروارید بپوش" - گردنبند مروارید - "
28:30
that people believe you more". And what... They were trying to help me, I guess, but
216
1710870
5570
تا مردم بیشتر تو را باور کنند". و چه... حدس می‌زنم که آنها سعی می‌کردند به من کمک کنند، اما
28:36
they thought that I wasn't smart enough and I didn't look right to give the presentation,
217
1716440
7229
فکر می‌کردند که من به اندازه کافی باهوش نیستم و درست به نظر نمی‌رسم که ارائه دهم،
28:43
but their advice was: "If only I wear pearls, that way people will believe me", because
218
1723669
7130
اما توصیه آنها این بود: "اگر فقط مروارید بپوشم، که به طوری که مردم مرا باور خواهند کرد، زیرا
28:50
you can't possibly believe the things that a woman is saying unless she's wearing pearls,
219
1730799
6451
شما نمی توانید چیزهایی را که یک زن می گوید باور کنید، مگر اینکه او مروارید پوشیده باشد
28:57
and you can't take her seriously. So that's just one example of uncalled-for advice, but
220
1737250
6310
و نمی توانید او را جدی بگیرید. بنابراین این فقط یک نمونه از توصیه های ناخواسته است، اما
29:03
it happens a lot.
221
1743560
1660
بسیار اتفاق می افتد.
29:05
So, we've got lots of examples of violent communication there, toxic things that people
222
1745220
6180
بنابراین، ما نمونه‌های زیادی از ارتباطات خشونت‌آمیز در آنجا داریم، چیزهای سمی که مردم
29:11
say. I think, if we're honest with ourselves, we all say things like this sometimes. So
223
1751400
9379
می‌گویند. من فکر می کنم، اگر با خودمان صادق باشیم، همه ما گاهی اوقات چنین چیزهایی می گوییم. بنابراین
29:20
what we need to do is just be conscious of that, try and reduce it, if we want to, if
224
1760779
7101
کاری که باید انجام دهیم این است که فقط حواسمان به آن باشد، سعی کنیم آن را کاهش دهیم، اگر می‌خواهیم، ​​اگر
29:27
we can, because these kind of things... When we say this to people it's a way of making
225
1767880
6900
می‌توانیم، زیرا این گونه چیزها... وقتی این را به مردم می‌گوییم راهی برای
29:34
our relationships unhealthy and having more problems, so it's good for me, it's good for
226
1774780
4920
ناسالم کردن روابطمان است. داشتن مشکلات بیشتر، پس برای من خوب است، برای شما خوب است
29:39
you if we become more aware of our language in these ways. What I've also got is a lesson
227
1779700
6829
اگر از این راه ها بیشتر از زبان خود آگاه شویم . چیزی که من هم دارم یک درس
29:46
on being passive aggressive, this is related to this kind of video. I think you should
228
1786529
5381
در مورد تهاجمی منفعل است، این مربوط به این نوع ویدیو است. فکر کنم الان بری
29:51
go and watch that one now. Thanks for watching, and see ya later. Bye.
229
1791910
4902
و اون یکی رو ببینی از تماشای شما متشکرم و بعداً می بینیم. خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7