Do you hate speaking English around NATIVE SPEAKERS?

Hey, guys. Welcome to engVid.

سلام بچه ها. به engVid خوش آمدید.

Is it a lot harder for you to speak English around native speakers

آیا صحبت کردن انگلیسی در اطراف افراد بومی برای شما بسیار سخت تر

than it is to speak English with other learners or people from other countries

از صحبت کردن به زبان انگلیسی با سایر زبان آموزان یا افرادی از کشورهای دیگر است

who are speaking English as a second language? So, do you forget your words, do you lose

که انگلیسی را به عنوان زبان دوم صحبت می کنند؟ بنابراین، آیا کلمات خود را فراموش می کنید،

all your confidence when you're speaking to someone from England, for example?

آیا وقتی مثلاً با فردی از انگلیس صحبت می کنید، تمام اعتماد به نفس خود را از دست می دهید ؟

If your answer is yes, then I have some advice for you so that you can speak with more confidence

اگر پاسخ شما مثبت است، پس توصیه هایی برای شما دارم تا بتوانید با اطمینان بیشتری

around native speakers.

در مورد افراد بومی صحبت کنید.

I think the most important point, where I want to start, is that: Don't look at the

فکر می کنم مهمترین نکته از جایی که می خواهم شروع کنم این است که: به

native speaker as if they're up here, and better than you in any way, because sadly,

زبان مادری طوری نگاه نکنید که انگار اینجا هستند و به هیچ وجه بهتر از شما هستند، زیرا متأسفانه

that is why a lot of people get awkward and stop talking around native speakers because they think:

به همین دلیل است که بسیاری از مردم بی دست و پا شوید و از صحبت کردن در مورد افراد بومی خود دست بردارید زیرا آنها فکر می کنند:

"The native speaker's English is just so good, I'm going to sound like an idiot next to them."

"انگلیسی زبان مادری خیلی خوب است، من در کنار آنها مانند یک احمق به نظر می رسم."

And that's why they close down and go quiet. So, the next time you're

و به همین دلیل است که می بندند و ساکت می شوند. بنابراین، دفعه بعد که در

around a native speaker, speak to the native speaker on a level with them. It means:

اطراف یک زبان مادری قرار گرفتید، با آن زبان مادری هم سطح با او صحبت کنید. این به این معنی است:

"You're here, I'm here, I'm not looking up at you, you're not looking down at me",

"تو اینجایی، من اینجا هستم، من به تو نگاه نمی کنم، تو به من نگاه نمی کنی"

and that is a really important step to bringing that confidence to you when you're speaking around the native speaker.

و این یک گام واقعا مهم برای آوردن این اعتماد به نفس به شما است. صحبت کردن در اطراف زبان مادری

The next important point is: Some people are confident speaking English around other learners

نکته مهم بعدی این است: برخی از افراد در صحبت کردن به زبان انگلیسی در اطراف زبان آموزان دیگر

or other non-native speakers because they think:

یا سایر افراد غیر بومی اعتماد به نفس دارند، زیرا فکر می کنند:

"When I'm speaking to this person, they don't know if I'm making mistakes, so I can just say this, say that, say this, and

"وقتی با این شخص صحبت می کنم، آنها نمی دانند که آیا اشتباه می کنم یا نه، بنابراین می توانم فقط این را بگو، آن را بگو، این را بگو، و

it doesn't matter if... In fact, it doesn't matter if I make mistakes because the other

فرقی نمی کند... در واقع مهم نیست که من اشتباه کنم چون طرف

person doesn't know; therefore, I feel relaxed."

مقابل نمی داند؛ بنابراین، احساس آرامش می کنم.»

But the problem when you speak to a native speaker, then, is that:

اما مشکل وقتی با یک زبان مادری صحبت می کنید این است که:

"Oh no, they are going to know all the mistakes that I'm making.

"اوه نه، آنها تمام اشتباهاتی که من انجام می دهم را خواهند دانست.

They're going to notice that I'm saying it wrong. It's... I... I don't want to speak

آنها متوجه خواهند شد که من اشتباه می گویم . این است. .. من... من نمی خواهم صحبت کنم

because they're going to think that my English is so bad."

زیرا آنها فکر می کنند انگلیسی من خیلی بد است."

Well, it is... It is true that

خوب، درست است... درست است که

a native speaker, if they're analyzing your language and watching your language and if

یک زبان مادری، اگر زبان شما را تجزیه و تحلیل کند و زبان شما را تماشا کند و اگر

they care about your language, they can notice: You made a mistake there, you made a mistake

به زبان شما اهمیت می دهد، متوجه می شود: شما آنجا اشتباه کردید، آنجا اشتباه کردید

there, you made a mistake there. But the reality of communication is that most people are not

، تو اونجا اشتباه کردی اما واقعیت ارتباط این است که اکثر مردم

thinking about that kind of stuff when they talk to you; they are communicating in the

وقتی با شما صحبت می کنند به این چیزها فکر نمی کنند . آنها در لحظه در حال برقراری ارتباط هستند

moment, they're thinking about themselves, what they're going to say. They're not watching

، در مورد خودشان فکر می کنند که قرار است چه چیزی بگویند. آنها

you and your language closely. The native speaker just doesn't care about your language

شما و زبان شما را از نزدیک تماشا نمی کنند. زبان مادری آنقدرها به زبان شما اهمیت

that much. The native speaker doesn't care about your mistakes as much as you think about

نمی دهد. زبان مادری آنقدر که شما به اشتباهات خود فکر می

your mistakes and worry about your mistakes.

کنید و نگران اشتباهات خود هستید، به اشتباهات شما اهمیت نمی دهد.

Speaking as a native speaker, now, as a native speaker teacher, when I'm talking to someone,

وقتی به عنوان یک زبان مادری صحبت می کنم، اکنون، به عنوان یک معلم زبان مادری، وقتی با کسی صحبت می کنم،

I have to switch on and concentrate if I want to listen for people's mistakes. It takes

اگر بخواهم به اشتباهات مردم گوش دهم، باید روشن باشم و تمرکز کنم . تلاش می خواهد

effort and it takes energy. And if I'm concentrating on listening to the words to find mistakes,

و انرژی می خواهد. و اگر روی گوش دادن به کلمات برای یافتن اشتباهات تمرکز کنم، به

it means that I'm not really in the middle of a conversation with that person. Instead,

این معنی است که من واقعاً در میانه گفتگو با آن شخص نیستم. در عوض،

I'm just listening to: Are they making mistakes? So in my normal communication, my normal social

من فقط گوش می دهم: آیا آنها اشتباه می کنند؟ بنابراین در ارتباط عادی من، ارتباط اجتماعی عادی من

communication with people, of course I'm not listening closely for mistakes, because I'm

با مردم، البته من به دقت به اشتباهات گوش نمی دهم، زیرا در حال

having a conversation. It's so far away from my mind and it's not important to me at all.

گفتگو هستم. خیلی دور از ذهنم است و اصلا برایم مهم نیست.

So I hope, as an example, that gives you some confidence to think that:

بنابراین، امیدوارم، به عنوان مثال، به شما اعتماد به نفسی بدهد که فکر کنید:

"Oh yeah, maybe native speakers don't care about my mistakes that much."

"اوه، بله، شاید بومی زبانان آنقدر به اشتباهات من اهمیت نمی دهند."

Which brings me to the next point, which is: Even if you are making mistakes, is it really

که من را به نکته بعدی می رساند، که این است: حتی اگر اشتباه می کنید، آیا واقعاً

that important? So instead of having this way of looking at yourself when you make a mistake:

آنقدر مهم است؟ بنابراین به جای این که وقتی اشتباه می کنید به خودتان نگاه کنید:

"Oh, it's terrible, it's really bad. I have to... I have to learn more. I have to avoid it."

"اوه، وحشتناک است، واقعاً بد است. من باید... باید بیشتر یاد بگیرم. باید از آن اجتناب کنم."

Try instead to develop and grow in yourself the ability to make those mistakes

در عوض سعی کنید توانایی انجام آن اشتباهات را

with what I would call vulnerability. "Vulnerability" means allowing yourself to show a weak side,

با آنچه من آسیب پذیری می نامم را در خود پرورش دهید و رشد دهید. "آسیب پذیری" به این معنی است که به خود اجازه دهید یک طرف ضعیف را نشان دهید، به

I think is a good description of vulnerability. You know, it would be great if you could speak

نظر من توصیف خوبی از آسیب پذیری است. می دانید، اگر بتوانید

to that person in the same way as you can speak in your native language, say exactly

با آن شخص به همان شیوه ای که می توانید به زبان مادری خود صحبت کنید، صحبت کنید،

what you want without any mistakes, all perfect. It would be great.

بدون هیچ اشتباهی دقیقاً همان چیزی را که می خواهید بگویید ، عالی است. عالی خواهد بود.

But the reality is you're still learning a language,

اما واقعیت این است که شما هنوز در حال یادگیری یک زبان هستید

and nobody in the history of the world learnt a language without

و هیچ کس در تاریخ جهان زبانی را بدون

making mistakes along the way. So allow yourself this vulnerability, and allow yourself to

اشتباه در طول مسیر یاد نگرفته است. پس این آسیب‌پذیری را به خود بدهید و به خودتان اجازه دهید

exercise that vulnerability so that you get good at being vulnerable when you're speaking

این آسیب‌پذیری را اعمال کنید تا در هنگام صحبت کردن به

a language, rather than:

یک زبان، آسیب‌پذیر باشید، نه اینکه:

"Oh, no, I don't want to make a mistake, I don't want to make a mistake, I don't want to make a mistake."

«اوه، نه، نمی‌خواهم اشتباه کنم، نمی‌خواهم». نمی خواهم اشتباه کنم، نمی خواهم اشتباه کنم."

So rather than stop, you know, trying to make

بنابراین به جای توقف، می دانید، تلاش برای انجام

these mistakes so much, be seeing it as a good thing to try speaking, try speaking as

این اشتباهات بسیار خوب است، سعی کنید صحبت کردن را چیز خوبی بدانید، سعی کنید تا

much as possible to whatever level you can speak, and if mistakes happen, okay.

آنجا که ممکن است صحبت کنید تا هر سطحی که می توانید صحبت کنید، و اگر اشتباهی رخ داد، خوب است.

At least I tried.

حداقل من تلاش کردم.

The next point is a really, really simple one.

نکته بعدی واقعاً بسیار ساده است.

If you're around a native speaker and you don't understand or they're speaking too fast,

اگر در اطراف یک زبان مادری هستید و نمی‌فهمید یا او خیلی سریع صحبت می‌کند

it's really okay to ask them to repeat

، واقعاً اشکالی ندارد که از او بخواهید حرف‌های خود را تکرار

themselves, to say it more slowly, or to say:

کند، آهسته‌تر بگوید یا بگوید:

"I don't understand", or to say:

"نمی‌فهمم". یا اینکه بگوییم:

"Can you say it in a different way?" or to say: "I'm sorry, I don't know that word. Can you explain it?"

"آیا می توانی آن را به شکل دیگری بیان کنی؟" یا اینکه بگه: ببخشید من اون کلمه رو نمی دونم میشه توضیح بدی؟

Again, speaking as a native speaker, sometimes you meet someone and you can, based

باز هم، وقتی به عنوان یک زبان مادری صحبت می کنید، گاهی اوقات با کسی ملاقات می کنید و می توانید بر

on the first impression that you get of the person, you think:

اساس اولین برداشتی که از آن شخص می گیرید، فکر کنید:

"Oh, their English is really great", because their accent is good or for whatever reason, you just presume that their

"اوه، انگلیسی آنها واقعا عالی است"، زیرا لهجه آنها خوب است یا به هر دلیلی. ، شما فقط فرض می کنید که

English is really great. And when a native speaker gets that impression of you, then

انگلیسی آنها واقعا عالی است. و هنگامی که یک زبان مادری این تصور را از شما دریافت می کند، آنگاه

maybe they'll speak really fast and they'll be using hard words because it seems like

ممکن است آنها خیلی سریع صحبت کنند و از کلمات سخت استفاده کنند زیرا به نظر می رسد

your English is great and you understand them. And when that happens, a lot of the time the

انگلیسی شما عالی است و آنها را درک می کنید. و وقتی این اتفاق می‌افتد، اغلب اوقات

person learning English is like: "Ah, I don't understand anything, I don't understand anything",

فردی که انگلیسی را یاد می‌گیرد اینگونه است: "آه، من چیزی نمی‌فهمم، من چیزی نمی‌فهمم"،

because you're now getting native speaker normal talk that's really, really hard. So

زیرا شما اکنون در حال صحبت با زبان مادری هستید که واقعاً بسیار سخت است. . بنابراین

in these situations, it's a great thing to... To say: "Slow down" or "Say that again", and

در این مواقع، خیلی خوب است که ... بگوییم: «آهسته آهسته» یا «دوباره بگو»، و

there's nothing... Nothing wrong with doing that.

هیچ ایرادی ندارد ... انجام این کار اشکالی ندارد.

So there you are. These are my tips for you, if you're shy to speak around native speakers.

پس شما اینجا هستید. اگر از صحبت کردن در اطراف افراد بومی خجالتی هستید، اینها راهنمایی های من برای شما هستند.

When you get... When you come across a native speaker next time, take the opportunity, see

هنگامی که به... زمانی که دفعه بعد با یک زبان مادری روبرو شدید ، از فرصت استفاده کنید،

yourself on a level, allow yourself to make mistakes with that vulnerability, and from

خود را در یک سطح ببینید، به خودتان اجازه دهید که با آن آسیب پذیری اشتباه کنید، و از

there comes increased confidence when you speak English to native speakers.

آنجا با صحبت کردن به زبان مادری انگلیسی، اعتماد به نفس افزایش می یابد.

Thank you so much for watching, and for today's video, you can do the quiz,

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم، و برای ویدیوی امروز، می توانید مسابقه را انجام دهید،

and it would also be really great if you leave a comment with any other tips that you have for increased confidence

و همچنین بسیار عالی خواهد بود اگر نکات دیگری را که برای افزایش اعتماد به نفس

when you're speaking English to native speakers.

دارید، در هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی با افراد بومی، نظر بدهید.

Thank you for watching, and see you. Bye.

از تماشای شما متشکرم و شما را می بینم. خدا حافظ.