Business meeting & conference SMALL TALK – How to avoid that awkward moment!

Hi, everyone. I'm Jade. What we're talking about today is conference talk. So, we've got

سلام به همه. من جید هستم. آنچه امروز در مورد آن صحبت می کنیم بحث کنفرانس است. بنابراین، ما

"Conference Small Talk", and also more generally about talking about the thing that

"صحبت کوچک کنفرانس" را داریم، و همچنین به طور کلی در مورد صحبت در مورد چیزی که

you're there for. The reason I made this lesson is because, hopefully, I want you to learn

برای آن آنجا هستید. دلیلی که این درس را ساختم این است که، امیدوارم، می‌خواهم یاد بگیرید

how to avoid that awkward moment when you're like standing outside a conference room or

چگونه از آن لحظه ناخوشایند اجتناب کنید، زمانی که مانند ایستادن بیرون از یک اتاق کنفرانس یا

somewhere, or maybe it's a break, you could be by yourself, and you're just standing there, like:

جایی، یا شاید یک استراحت است، می‌توانید تنها باشید، و فقط آنجا ایستاده‌ای، مثل:

"What am I supposed to do? Am I supposed to say something? Am I supposed to talk to someone?"

"من باید چه کار کنم؟ آیا قرار است چیزی بگویم؟ آیا قرار است با کسی صحبت کنم؟"

And maybe you start to pretend that you're busy, get your phone out or something.

و شاید شما شروع به وانمود کردن کنید که مشغول هستید، تلفن خود را بیرون بیاورید یا چیز دیگری.

So, anyway, this will save you in your awkward moment situation.

بنابراین، به هر حال، این شما را در موقعیت ناخوشایند لحظه ای نجات می دهد.

So, the small talk part, that's where I'm imagining you're... You're waiting for something

بنابراین، قسمت صحبت های کوچک، همان جایی است که من تصور می کنم شما هستید ... شما منتظر یک

to happen. You're waiting for the next talk, or there's a break, or there's some kind of

اتفاق هستید. شما منتظر سخنرانی بعدی هستید ، یا استراحتی وجود دارد، یا نوعی

interlude where you're not doing something. Here are some conversational starters that

فاصله زمانی وجود دارد که در آن کاری انجام نمی دهید. در اینجا چند شروع مکالمه وجود دارد که

you could... That you could have. You could say to someone:

می توانید ... که می توانید داشته باشید. می توانید به کسی بگویید:

"Are you presenting a paper here?"

"اینجا مقاله ارائه می کنی؟"

That would be like an academic kind of conference. Or you could say:

این مانند یک کنفرانس دانشگاهی است. یا می توانید بگویید:

"Are you a speaker here?" If they look like they are.

"آیا شما اینجا سخنران هستید؟" اگر به نظر می رسند که هستند.

Or you could be more general. You could say:

یا می توانید کلی تر باشید. می توانید بگویید:

"Is this your first time in __________?" Blah, blah, blah place?

"آیا این اولین بار است که در __________ هستید؟" بلا، بلا، بلا، مکان؟

A lot of the time these kind of conference events, people come...

خیلی وقت‌ها از این نوع رویدادهای کنفرانس، مردم می‌آیند...

Come there from all... You know, all different places, so it could be any place, really.

از همه به آنجا بیایید... می‌دانید، از همه جاهای مختلف، بنابراین می‌تواند هر مکانی باشد، واقعاً.

Couldn't it? But let's say it's in Amsterdam. "Is this your first time in Amsterdam?" And

نمی توانست؟ اما بیایید بگوییم در آمستردام است. "آیا این اولین بار است که در آمستردام هستید؟" و

then you can generally talk about Amsterdam, and how lovely it is, and how nice it is to

سپس می توانید به طور کلی در مورد آمستردام صحبت کنید، و اینکه چقدر دوست داشتنی است، و چقدر خوب است که

ride bicycles all the time.

همیشه دوچرخه سواری کنید.

Perhaps you kind of know each other; you've met before. In which case, you can ask them

شاید شما همدیگر را بشناسید. شما قبلا ملاقات کرده اید در این صورت، می توانید از

how they're getting on with their work. So: "getting on"-I'm going to use a pen again-means

آنها بپرسید که چگونه با کار خود پیش می روند. بنابراین: «به‌رو شدن» - دوباره از قلم استفاده می‌کنم - به معنای

progressing... Is the formal verb for "get on".

پیشرفت است... فعل صوری «بر روی» است.

"How are you getting on with your research?"

"چگونه به تحقیقات خود ادامه می دهید؟"

Or: "How are you getting on with your project?"

یا: " چگونه با پروژه خود پیش می روید؟"

Or: "How are you getting on at work?"

یا: "چطور سر کار میری؟"

You've met before, but this could get your... Your... This could help you catch up with each other.

شما قبلاً ملاقات کرده اید، اما این می تواند ... شما را ... این می تواند به شما کمک کند تا با یکدیگر برسید.

What if you want to...? Want to be friends and you want to make friends at the conference?

اگه بخوای چی؟ آیا می خواهید با هم دوست شوید و می خواهید در کنفرانس دوست شوید؟

What can you say? You can say:

چی میتونی بگی؟ می توانید بگویید:

"So, are you attending the welcome drinks tonight?"

"پس، آیا امشب در نوشیدنی های خوش آمدگویی شرکت می کنید؟"

Because you want them to say:

چون میخوای بگن:

"Sure I am. Let's go together." You want them to say something like that, maybe.

"معلومه. بیا با هم بریم." شما می خواهید آنها چنین چیزی بگویند، شاید.

Or if you're not sure yet if you want to hang out later, you could say:

یا اگر هنوز مطمئن نیستید که می‌خواهید بعداً با هم بنشینید، می‌توانید بگویید:

"Where are you based?"

"شما در کجا قرار دارید؟"

So, the place where you're based means the place where you... Where you work. So, I'm

بنابراین، مکانی که در آن مستقر هستید به معنای مکانی است که در آن شما ... جایی که شما کار می کنید. بنابراین، من

based in Dubai at the moment. So, you know, this one I'm thinking it's more like if you're

در حال حاضر در دبی هستم. بنابراین، می دانید، من فکر می کنم این یکی بیشتر شبیه این است که

all part of the same bigger company, but you have different offices in different places.

همه شما بخشی از یک شرکت بزرگتر باشید، اما دفاتر مختلفی در جاهای مختلف داشته باشید.

Perhaps you just want to know where they're based.

شاید شما فقط می خواهید بدانید که آنها در کجا مستقر هستند.

Moving on from general small talk, because not everybody likes to do small talk, we've

از صحبت‌های کوچک عمومی عبور می‌کنیم، چون همه دوست ندارند صحبت‌های کوچک انجام دهند، اکنون در

got some talk about the talk, now. So:

مورد بحث صحبت کرده‌ایم. بنابراین:

"What did you think of the last talk?"

"در مورد آخرین صحبت چه فکر کردید؟"

And I've got some suggestions for you to sound very clever and informed, like this guy.

و من چند پیشنهاد برای شما دارم که مانند این مرد بسیار هوشمندانه و آگاهانه به نظر برسید.

So you could say:

بنابراین می توانید بگویید:

"Yes, I thought it... It raised some interesting questions."

"بله، فکر کردم... سوالات جالبی ایجاد کرد."

What that means is it was a kind of talk that made you think

معنی آن این است که این یک نوع صحبت بود که باعث شد

and consider new things, and you know, got

به چیزهای جدید فکر کنید و فکر کنید، و می دانید،

some... Got some ideas, and some brain connections flowing, there.

برخی ... ایده ها و برخی ارتباطات مغزی در آنجا جریان دارد.

Or perhaps you could say:

یا شاید بتوانید بگویید:

"Well, it provoked a fierce debate."

"خب، بحثی شدید برانگیخت."

A fierce debate would be when people are very much disagreeing with each other about what was said,

مناظره شدید زمانی است که مردم در مورد آنچه گفته شد با یکدیگر اختلاف نظر دارند

and there's not much agreement about it. Whereas:

و توافق زیادی در مورد آن وجود ندارد. در حالی که:

"It generated a lively discussion",

«بحث پر جنب و جوشی ایجاد کرد»،

doesn't have the opposition or against each other

مخالف یا مخالف همدیگر

feeling of a fierce debate. A lively discussion is

احساس مناظره تند ندارد. یک بحث پر جنب و جوش مثل این است

like in... On the enjoyable side of things, talking about things, and, you know, sharing

که در ... در جنبه لذت بخش، صحبت کردن در مورد چیزها، و، می دانید، به اشتراک گذاشتن

different opinions, but not so much in confrontation.

نظرات مختلف، اما نه چندان در رویارویی.

Or you might say, as you're a clever person:

یا ممکن است، همانطور که فرد باهوشی هستید، بگویید:

"It challenged the status quo."

"این وضعیت موجود را به چالش کشید."

The status quo is the established way of doing things. So, this paper may have been so, so evolutionary

وضعیت موجود، روش ثابت شده برای انجام کارها است. بنابراین، این مقاله ممکن است آنقدر تکامل یافته باشد

that it challenges the status quo. It's never... It's such a new idea, nobody's ever considered

که وضعیت موجود را به چالش بکشد. هرگز... این یک ایده جدید است، هیچ کس قبلاً به

it before. Or a similar one is:

آن فکر نکرده بود. یا مشابه آن این است:

"It presented a new angle."

«زاویه جدیدی ارائه کرد».

A new angle would be a new way of looking at things. So you could say any of those things,

یک زاویه جدید می تواند روش جدیدی برای نگاه کردن به چیزها باشد. بنابراین شما می توانید هر یک از آن چیزها را بگویید،

and sound very, very clever.

و بسیار بسیار هوشمندانه به نظر برسید.

When we come back, I've got some more conversational tips for you to use at a conference.

وقتی برگشتیم، نکات مکالمه دیگری را برای شما دارم که در یک کنفرانس استفاده کنید.

Let's have a look at some more conference conversation. So, if we're talking generally

بیایید نگاهی به مکالمه کنفرانس بیشتری بیندازیم. بنابراین، اگر در حال حاضر به طور کلی

now about the conference, someone might say to you:

در مورد کنفرانس صحبت کنیم، ممکن است کسی به شما بگوید:

"How have you found the conference?"

"کنفرانس را چگونه پیدا کردید؟"

And we're using the present perfect there, because the conference isn't finished yet.

و ما در حال استفاده از present perfect در آنجا هستیم، زیرا کنفرانس هنوز تمام نشده است.

But you would say: "How did you find the conference?"

اما شما می گفتید: " کنفرانس را چگونه پیدا کردید؟"

if it's already... If it's already finished.

اگر قبلاً... اگر قبلاً تمام شده باشد.

So, you can decide. Do you want to be the can-do positive guy? He's the one with a positive

بنابراین، شما می توانید تصمیم بگیرید. آیا می خواهید مرد مثبتی باشید که می تواند انجام دهد ؟ او کسی است که

energy, he's saying good things. Or do you want to be the nit-picker, downer, who thinks

انرژی مثبت دارد، حرف های خوبی می زند. یا می‌خواهید نیش‌چین‌کننده باشید، که فکر می‌کند

everything is not so good? So let's have a look at some... Some phrases. So, if you're

همه چیز خوب نیست؟ بنابراین اجازه دهید نگاهی به برخی از ... برخی از عبارات. بنابراین، اگر شما

this guy, you could say:

این مرد هستید، می توانید بگویید:

"The presentations have been to a high standard." That means...

"ارائه ها از استاندارد بالایی برخوردار بوده اند." این بدان معناست که

A high standard is up here. Everything was rather good. Or you could say:

... استانداردهای بالایی در اینجا وجود دارد. همه چیز نسبتا خوب بود یا می توانید بگویید:

"Overall, it's been worthwhile."

"به طور کلی، این کار ارزشمند بوده است."

So, that implies that it was worth your time to come to participate

بنابراین، این بدان معناست که ارزش وقت گذاشتن شما برای شرکت

in the conference, or attend the talks.

در کنفرانس یا شرکت در مذاکرات را داشته است.

But what about the nit-picker, here?

اما در مورد nit-picker، اینجا چطور؟

This is a kind of person who's just never really

این یک نوع آدم است که هرگز واقعاً

satisfied. Maybe in an academic context they're being like this because they weren't invited

راضی نیست. شاید در زمینه آکادمیک آنها به این دلیل هستند که از آنها

to speak at the conference, so maybe that's why this person's not feeling so happy about

برای سخنرانی در کنفرانس دعوت نشده اند، بنابراین شاید به همین دلیل است که این شخص

the conference. This person might say:

از کنفرانس چندان خوشحال نیست. این شخص ممکن است بگوید:

"Well, I'm rather disappointed about the organization."

"خب، من نسبت به سازمان ناامید هستم."

What they may mean, there, is like the lunch wasn't very good, or they didn't have enough

منظورشان این است که ناهار خیلی خوب نبود، یا دسر کافی نداشتند

desserts, or something like that. Or they may also say... This could be about the talks:

، یا چیزی شبیه به آن. یا ممکن است بگویند... این می تواند در مورد مذاکرات باشد:

-"Oh, what did you think of the talks?" -"Nothing stood out.

-"اوه، نظرت در مورد مذاکرات چیست؟" -"هیچ چیز برجسته نبود.

Nothing was good. Nothing was interesting

هیچ چیز خوب نبود. هیچ چیز

to me. Nothing stood out." Or:

برای من جالب نبود. هیچ چیز برجسته نبود." یا:

"So far it's been mediocre."

«تا اینجا متوسط ​​بوده است».

"Mediocre" is a more academic word for "average", basically.

اساساً "متوسط" کلمه آکادمیک تری برای "متوسط" است.

"So far it's been average. Not up to my high intellectual standards. Mediocre."

"تا اینجا متوسط ​​بوده است. نه با استانداردهای بالای فکری من. متوسط."

So, what now if you want to talk about specific talks? Here's some... Here is some verbs that

بنابراین، اگر بخواهید در مورد مذاکرات خاصی صحبت کنید، چه می شود؟ در اینجا برخی از ... در اینجا چند افعال است که

you can use and some adjectives that can be really useful for that. So you could say...

می توانید استفاده کنید و برخی از صفت هایی که واقعا می توانند برای آن مفید باشند. بنابراین می توانید بگویید...

Maybe you're talking about a presentation, maybe you're talking about a film, maybe you're

شاید شما در مورد ارائه صحبت می کنید، شاید در مورد یک فیلم صحبت می کنید، شاید

talking about a talk. You can say:

در مورد یک سخنرانی صحبت می کنید. شما می توانید بگویید:

"The talk was rather in-depth."

"گفتگو نسبتاً عمیق بود."

If something is in-depth, it means that it goes into detail, and it tells you...

اگر چیزی عمیق باشد، به این معنی است که به جزئیات می‌پردازد، و به شما می‌گوید...

Yeah, it just tells you in detail about everything that's important, perhaps more than you would expect,

آره، فقط به شما با جزئیات در مورد هر چیزی که مهم است، شاید بیشتر از چیزی که انتظار دارید، به شما می‌گوید،

especially using this "rather" with it as well. Perhaps that's now more than you want. It's...

مخصوصاً با استفاده از این "به جای" با آن همچنین. شاید الان بیشتر از چیزی باشد که شما می خواهید. این...

Maybe it's too in-depth for you.

شاید برای شما خیلی عمیق باشد.

What if the film was "fairly superficial"?

اگر فیلم «نسبتاً سطحی» بود چه؟

If something is superficial, then it's not

اگر چیزی سطحی است، پس

really going into something at a deep and meaningful level; it's just being very surface.

واقعاً در سطحی عمیق و معنادار وارد چیزی نمی شود. این فقط بسیار سطحی است.

So, if you're in an academic context, that would be an undesirable thing, I guess, for

بنابراین، اگر شما در یک زمینه آکادمیک هستید ، حدس می‌زنم

something to be superficial.

که سطحی بودن چیزی امری نامطلوب باشد.

And what if the film was "particularly insightful"? When something's insightful, you learn something

و اگر فیلم "به ویژه روشنگر" بود چه؟ وقتی چیزی روشن‌تر است، چیز جدیدی یاد می‌گیرید

new. It gives you like a new way of understanding something. So, that would be a good experience

. این به شما مانند یک راه جدید برای درک چیزی می دهد. بنابراین، اگر چیزی روشنگر باشد، تجربه خوبی خواهد بود

if something is insightful.

.

But perhaps you want to use a different structure. You could say... Now we're talking about the

اما شاید بخواهید از ساختار متفاوتی استفاده کنید. می توان گفت... حالا داریم در مورد

talk, or a film, or whatever.

بحث یا فیلم یا هر چیز دیگری صحبت می کنیم.

"It presented complicated research."

تحقیقات پیچیده ای را ارائه کرد.

Complicated, it was difficult to understand, but I feel like that's implying

پیچیده بود، درک آن دشوار بود، اما من احساس می‌کنم به این معناست

it was delivered in a way that you understood it.

که به گونه‌ای ارائه شده است که شما آن را درک کرده‌اید.

"It presented groundbreaking research."

"این پژوهش پیشگامانه ارائه کرد."

If something is groundbreaking, it's completely new.

اگر چیزی پیشگامانه است، کاملاً جدید است.

That could be a really great thing to get at a conference. The reason

این می تواند واقعاً چیز خوبی برای دریافت در یک کنفرانس باشد. دلیل

you go there is to learn something new, right? Or what about this?

اینکه به آنجا می روید این است که چیز جدیدی یاد بگیرید، درست است؟ یا در مورد این چطور؟

"The talk outlined key areas of concern."

در این گفتگو زمینه‌های اصلی نگرانی بیان شد.»

So, "key" is another word for "important", or similar to "major" as well.

بنابراین، "کلید" کلمه دیگری برای "مهم" یا مشابه "عمده" است.

"It outlined major areas of concern."

"این به تشریح زمینه های اصلی نگرانی پرداخت."

Something we really need to address, something

چیزی که واقعاً باید به آن توجه کنیم، چیزی

we really need to look at, because it's very important.

که واقعاً باید به آن نگاه کنیم، زیرا بسیار مهم است.

So, using all of these, that should help you when you're at a conference so that you don't

بنابراین، استفاده از همه این‌ها، زمانی که در یک کنفرانس هستید به شما کمک می‌کند

feel quite so lost for conversation. You can have something to say at a level of small

تا برای مکالمه احساس گمراهی نکنید. شما می توانید در سطح صحبت های کوچک چیزی برای گفتن داشته باشید

talk, but also at a level where you're showing that you paid attention to the talks, and

، اما همچنین در سطحی که نشان می دهید به صحبت ها توجه کرده اید،

you're showing to people that you have an opinion of what you've listened to. So, based

و به مردم نشان می دهید که نسبت به آنچه گوش داده اید نظر دارید. . بنابراین، بر

on that, you can decide if you're kind of a nit-picker person, or if you're the positive,

اساس آن، می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا به‌نوعی فردی خرده‌گیر هستید یا فردی مثبت

can-do energy guy.

و توانا هستید.

What you can do now is go to the website, do a quiz on this.

کاری که اکنون می توانید انجام دهید این است که به وب سایت بروید، یک مسابقه در این مورد انجام دهید.

You can also subscribe here on my engVid channel, also on my personal channel,

شما همچنین می توانید در کانال engVid من ، همچنین در کانال شخصی من، در اینجا مشترک شوید،

because I've got two channels on YouTube to help you learn English.

زیرا من دو کانال در یوتیوب برای کمک به یادگیری زبان انگلیسی دارم.

And I have finished now, so I'm going to catch up with my conference buddies.

و من اکنون به پایان رسیده ام، بنابراین می خواهم با دوستان کنفرانسم تماس بگیرم.

We're... We're just going to have some nibbles, and we're going

ما... ما فقط می خواهیم کمی نوشابه بخوریم، و

to have some drinks tonight.

امشب مقداری نوشیدنی می خوریم.

So come back and watch me again soon, and I'll see you later.

پس به زودی برگرد و دوباره مرا تماشا کن و بعداً تو را خواهم دید.

Wait for me!

منتظر من باش!