10 things people in England say when they argue

93,857 views ・ 2018-09-01

English Jade


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi, everyone. In this lesson we're going to look at things that people say when they're
0
60
4520
سلام به همه. در این درس می خواهیم به چیزهایی نگاه کنیم که مردم هنگام
00:04
arguing; expressions that actually don't mean a lot; they just show that we're annoyed with
1
4580
6860
بحث و جدل می گویند. عباراتی که در واقع معنی زیادی ندارند. آنها فقط نشان می دهند که ما از کسی عصبانی هستیم
00:11
someone - and these are all British English phrases; and specifically, I would say I've
2
11440
8060
- و اینها همه عبارات انگلیسی بریتانیایی هستند . و به طور خاص، می توانم بگویم که
00:19
heard many Londoners say. So, this is the kind of... When things get heated and you're
3
19500
6090
شنیده ام بسیاری از لندنی ها می گویند. بنابراین، این یک نوع ... وقتی همه چیز داغ می شود و شما
00:25
having a big fight, we might hear these expressions.
4
25590
2380
درگیر دعوای بزرگی هستید، ممکن است این عبارات را بشنویم.
00:27
Let's start with: "Having a laugh". So, if you're having an argument with someone, you'd
5
27970
7231
بیایید با "خندیدن" شروع کنیم. بنابراین، اگر با کسی بحث می‌کنید،
00:35
say this when you're in a situation, like an employee shows up for work two hours late.
6
35201
11029
وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرید، این را می‌گویید، مثلاً یک کارمند با دو ساعت تأخیر سر کار حاضر می‌شود.
00:46
Let's say you work in a really busy store; or even better, you work in a pub. And you
7
46230
8160
فرض کنید در یک فروشگاه واقعا شلوغ کار می کنید. یا حتی بهتر از آن، شما در یک میخانه کار می کنید. و
00:54
can't go home until the other person comes, and you don't hear from them; they don't call
8
54390
5540
تا زمانی که طرف مقابل نیاید، نمی توانید به خانه بروید و از او خبری نخواهید داشت. نه زنگ
00:59
or anything. You don't know if they're coming or not coming. Then two hours later, in they
9
59930
4740
میزنن نه چیزی نمی دانی می آیند یا نمی آیند. بعد دو ساعت
01:04
come and you say: "You're having a laugh!" That means: "Where have you been? Are you
10
64670
8330
می‌آیند و می‌گویی: «داری می‌خندی!» یعنی: "کجا بودی؟
01:13
joking? I've been waiting here and waiting to go, and now you just come in." And it has
11
73000
7140
شوخی میکنی؟ من اینجا منتظر بودم و منتظر بودم که برم و حالا تو اومدی داخل." و
01:20
one... One cross, there, because depending on how I say it with the tone, that shows
12
80140
6860
یکی دارد... یک ضربدر، آنجا، چون بسته به نحوه بیان آن با لحن، نشان می دهد که
01:27
how strong it is. With... "A laugh" is like a joke; it's not as strong as these other
13
87000
5310
چقدر قوی است. با ... "خنده" مانند یک شوخی است; به اندازه این نمونه های دیگر قوی نیست
01:32
examples, which mean something similar.
14
92310
2640
، که به معنای چیزی مشابه است.
01:34
So, in the next example, here: "You're taking the piss! You are taking the piss!" If I say
15
94950
11699
بنابراین، در مثال بعدی، در اینجا: "شما در حال گرفتن پیس! اگر
01:46
that to you, you've done something really awful. Let's say, for some stupid reason,
16
106649
5691
این را به شما بگویم، واقعاً کار وحشتناکی انجام داده اید . فرض کنید، به دلایل احمقانه،
01:52
I let you borrow my car for the weekend. You were going... You were going somewhere with
17
112340
5250
اجازه دادم ماشینم را برای آخر هفته قرض بگیرید. داشتی می رفتی... با
01:57
your girlfriend; you're my friend - I let you borrow my car. But you didn't bring the
18
117590
3730
دوست دخترت می رفتی جایی. تو دوست من هستی - اجازه دادم ماشینم را قرض کنی. اما شما
02:01
car back nicely - oh, no. When you brought the car back, the tire was flat; it was all
19
121320
6509
ماشین را به خوبی پس ندادید - اوه، نه. وقتی ماشین را برگردانید، لاستیک پنچر شده بود. همه چیز
02:07
dirty - you don't know where they've taken your car to; and worst of all, inside the
20
127829
4371
کثیف بود - شما نمی دانید ماشین شما را به کجا برده اند. و از همه بدتر، داخل
02:12
car there's all these empty condom wrappers and all this empty alcohol in the back. You
21
132200
6150
ماشین این همه لفاف خالی کاندوم و این همه الکل خالی در پشت است. تو
02:18
just... "What have you done? You took my car and you do this to me. You are taking the
22
138350
7859
فقط... "چیکار کردی؟ ماشین منو بردی و با من این کارو میکنی.
02:26
piss!"
23
146209
2500
02:28
Next we've got: "Taking liberties". So, let me think of an example for this one. This
24
148709
4902
بعدی ما داریم: "گرفتن آزادی". بنابراین، اجازه دهید به یک مثال برای این مورد فکر کنم. این
02:33
could be, like, you've got a YouTube channel and some other teacher comes along and just
25
153611
7949
ممکن است به این صورت باشد که شما یک کانال YouTube دارید و معلم دیگری می آید و تازه
02:41
starts... Just starts copying you, basically. Then: "You are taking liberties! You know
26
161560
5370
شروع می کند... اساساً شروع به کپی کردن شما می کند. سپس: "شما آزادی می گیرید! می دانید
02:46
you are taking liberties by doing that. You are. You're copying. You're taking liberties."
27
166930
7200
که با انجام آن آزادی می گیرید. شما هستید. شما در حال کپی برداری هستید. شما آزادی را می گیرید."
02:54
Next one: "You're doing my head in! Can you just stop? Can...? Can you just stop? Stop
28
174130
5630
بعدی: "سرم را وارد می‌کنی! می‌توانی بس کنی؟ می‌توانی...؟ می‌توانی متوقف شوی؟
02:59
talking on and on; you're doing my head in." When someone is "doing your head in", it's
29
179760
6800
حرف زدن را متوقف کن، تو داری سر من را داخل می‌کنی." وقتی کسی "سرت را داخل می کند"،
03:06
too much noise; it's too much speaking; they're going on and on and on; you don't want to
30
186560
5560
سر و صدای زیادی دارد. حرف زدن زیاد است. آنها در حال ادامه و در حال ادامه هستند. شما نمی خواهید
03:12
listen; you feel stressed. "You're doing my head in!" Just: "I'm feeling emotional now;
31
192120
5390
گوش کنید؛ شما احساس استرس می کنید "تو داری سر من رو میاری!" فقط: "الان احساس می کنم،
03:17
you're doing my head in."
32
197510
2880
تو داری سرم را وارد می کنی."
03:20
Next is: "You're out of order! You're out of order!" Someone would say: "You're out
33
200390
7250
بعدی این است: "تو از نظم خارج شدی ! یکی می گفت: "تو از کار افتاده
03:27
of order" when they would... Oh, yeah. You're having a... This is when things get serious,
34
207640
9819
ای" وقتی می گفتند... اوه، آره. شما در حال داشتن یک ... این زمانی است که همه چیز جدی می شود،
03:37
right? Perhaps you're out in a pub. Things are getting really heated, and it looks like
35
217459
7610
درست است؟ شاید شما در یک میخانه هستید. اوضاع واقعاً داغ می شود و به نظر می رسد
03:45
a fight's... Maybe a fight's going to start, and someone pushes you. They actually push
36
225069
5530
که دعوا شده است... شاید دعوا شروع شود و کسی شما را هل دهد. آنها در واقع
03:50
you or they get in your face, and they're like... They're like this in your face. You
37
230599
5161
شما را هل می دهند یا در صورت شما قرار می گیرند، و آنها مانند ... در صورت شما اینگونه هستند.
03:55
then say: "You're out of order! You pushed me. You got in my face. You're out of order!"
38
235760
7390
سپس می گویید: "تو از نظم خارج شدی! مرا هل دادی. به صورت من افتادی. تو از نظم خارج شدی!"
04:03
So, "out of order"... When something's in order, it's tidy and good and nice, and the
39
243150
7540
پس «بی نظم»... وقتی چیزی مرتب است، مرتب و خوب و زیباست و آن
04:10
way it should be. When something's out of order, it's gone way too far; it's way too
40
250690
7370
طور که باید باشد. وقتی چیزی از کار افتاده باشد، خیلی دور شده است. خیلی
04:18
far.
41
258060
1000
دور است
04:19
Okay, so now we can take: "Taking the piss" and "Taking liberties" and put them into nouns.
42
259060
8270
خوب، حالا می‌توانیم: «Taking the piss» و «Taking liberties» را در نظر بگیریم و آنها را در اسم‌ها قرار دهیم.
04:27
So, we can call people: "piss-takers". "You're a piss-taker. You're an absolute piss-taker."
43
267330
6420
پس می توان به مردم گفت: «شش خوار». "شما یک شیشگیر هستید.
04:33
If someone's a piss-taker, they're always taking liberties, pushing a bit, asking for
44
273750
7220
اگر کسی گیج کننده باشد، همیشه آزادی عمل می کند، کمی اصرار می کند،
04:40
a bit too much, not doing exactly what they say they're going to do; this person, you
45
280970
5699
کمی بیش از حد درخواست می کند، دقیقاً همان کاری را که می گوید انجام می دهد، انجام نمی دهد. این شخص، شما
04:46
don't want to deal with them because everything they do is not what they say. "You're a piss-taker.
46
286669
6451
نمی خواهید با او برخورد کنید زیرا هر کاری که انجام می دهد آن چیزی نیست که می گوید. "شما آدم
04:53
Stop it. Piss-taker."
47
293120
3000
خواری. بس کن.
04:56
A "liberty-taker" is the same... Same kind of thing, but it's not... It's not as strong
48
296120
5110
یک "آزادی گیر" هم همین است... همینطور است، اما اینطور نیست... آنقدر هم قوی
05:01
because we're not swearing. "Piss-taker" is swearing; "liberty-taker" is not as strong.
49
301230
5220
نیست که ما فحش نمی دهیم. «مَشَکَر» فحش می دهد; "آزادی گیر" آنقدر قوی نیست.
05:06
So, in arguments, what a person might say if they really... If I really want you to
50
306450
7320
بنابراین، در جر و بحث، اگر یک شخص واقعاً چه چیزی می‌تواند بگوید ... اگر واقعاً می‌خواهم حرفم را
05:13
believe me... Let's say I've given you a really big, long excuse: "I'm sorry. I'll never do
51
313770
6250
باور کنید... بیایید بگوییم یک بهانه واقعاً بزرگ و طولانی برای شما آورده‌ام: "متاسفم. دیگه هیچوقت
05:20
it again. You can trust me. On my mother's life, I didn't do it. I didn't put those condoms
52
320020
8860
اینکارو نکن
05:28
in the car. I don't know who did it. On my mother's life, it wasn't me." So somebody
53
328880
5550
من." بنابراین کسی
05:34
says this when it's just a way of saying: "Believe me. I'm telling the truth." And,
54
334430
6549
این را می گوید در حالی که این فقط راهی برای گفتن است: "باور کنید. من حقیقت را می گویم." و
05:40
I mean, life experience has taught me that when people say: "on my mother's life", they
55
340979
6052
منظورم این است که تجربه زندگی به من آموخته است که وقتی مردم می گویند: "به جان مادرم"
05:47
usually are lying. They're swearing on their mother's life, but they're actually lying.
56
347031
5599
معمولاً دروغ می گویند. آنها به جان مادرشان قسم می خورند ، اما در واقع دروغ می گویند.
05:52
All right. That's the reality. But the words... The words mean: "Believe me."
57
352630
5980
خیلی خوب. این واقعیت است. اما کلمات ... کلمات یعنی: "باور کن."
05:58
Next we've got: "do yourself a favour". "Do yourself a favour and jog on". "Jog on" I
58
358610
7120
بعد ما باید: "به خودت لطفی کن". "به خودت لطفی کن و راه برو" «
06:05
haven't written there, but "jog on" means, like: "Go away", in Cockney kind of talk.
59
365730
5439
دویدن کن» من آنجا ننوشته‌ام، اما «دویدن در» به معنای «برو» در نوعی صحبت کاکنی است.
06:11
"Do yourself a favour" is an expression for just to show that you're just stressed with
60
371169
8271
"به خودت لطفی کن" عبارتی است برای اینکه نشان دهید فقط با کسی استرس دارید
06:19
someone. "Do yourself a favour and grow up. Stop being childish." So, the meaning comes
61
379440
8140
. "به خودت لطف کن و بزرگ شو، از بچه داری دست بردار." بنابراین، معنای واقعی
06:27
from whatever you say next, really. "Do yourself a favour and get a job." So you just use that
62
387580
8380
از هر چیزی که بعداً می گویید می آید. "به خودت لطف کن و شغلی پیدا کن." بنابراین شما فقط از آن عبارت استفاده می‌کنید
06:35
expression and put whatever's next on it. When you do yourself a favour, you do... To
63
395960
6341
و هر چیزی را که بعد از آن است روی آن قرار می‌دهید. وقتی به خودت لطفی می کنی، انجام می دهی...
06:42
do someone a favour, it means doing something good for them or helping them. Or... When
64
402301
5489
لطف کردن به کسی، به معنای انجام کار خوب برای او یا کمک به اوست. یا... وقتی
06:47
you do yourself a favour, it means help yourself. So: "Do yourself a favour: Get a job; stop
65
407790
7160
به خودت لطفی میکنی یعنی به خودت کمک کن. پس: «به خودت لطف کن: شغلی پیدا کن؛ دست
06:54
being a bum", means: "Do something good for you."
66
414950
4010
از ادم خواری بردار»، یعنی: « کار خوبی برایت انجام بده».
06:58
Next one is: "Get over it!" If you want someone to get over it, it's like: "Well, this has
67
418960
6000
مورد بعدی این است: "از آن عبور کن!" اگر می‌خواهید کسی بر آن غلبه کند، مثل این است: "خب، الان این
07:04
happened now; what's done is done. Stop talking about it now. Can we stop talking about the
68
424960
5730
اتفاق افتاده است؛ کاری که انجام شده است، انجام شده است. همین حالا در مورد آن صحبت نکنید. آیا می‌توانیم دائماً در مورد
07:10
same old things all the time? Let's move on. Get over it! Get over it. Let's move on; I
69
430690
6349
همان چیزهای قدیمی صحبت نکنیم؟ بیایید ادامه دهیم. بگذریم . غلبه کن. بیایید ادامه دهیم، من
07:17
don't want to talk about this anymore. End of... End of; not talking about this more."
70
437039
7220
دیگر نمی خواهم در این مورد صحبت کنم. پایان... پایان، بیشتر در مورد این صحبت نمی کنم."
07:24
Next is: "Get over yourself! Get over yourself! Who do you think you are? Get over yourself!"
71
444259
7750
بعدی این است: "بر خودت غلبه کن! بر خودت غلبه کن! فکر می کنی کی هستی؟ از خودت بگذر!"
07:32
Someone who needs to get over themselves thinks they're, like, so, like... So special, and
72
452009
4361
کسی که باید بر خودش غلبه کند فکر می‌کند که خیلی خاص است، و
07:36
like, you got such a special English teacher - they need to get over themselves. "Get over
73
456370
7840
مثل اینکه شما یک معلم انگلیسی خاص دارید - آنها باید بر خودشان غلبه کنند. "بر
07:44
yourself!"
74
464210
1000
خودت غلبه کن!"
07:45
And the last one, here: "At the end of the day..." it means when... Well, it actually
75
465210
4729
و آخرین مورد، اینجا: «در پایان روز...» یعنی زمانی که... خب، در واقع
07:49
means nothing; it's more of a clich�. When people are arguing and saying what they think
76
469939
9021
معنایی ندارد. این بیشتر یک کلیشه است. وقتی مردم در حال بحث و گفتگو هستند و آنچه را که
07:58
in an argument, they will say... They will start this phrase which means nothing, and
77
478960
5239
در یک بحث فکر می کنند می گویند، می گویند ... آنها این عبارت را شروع می کنند که معنایی ندارد و
08:04
it'll be like: "At the end of the day, I've done everything I can now. I told you everything
78
484199
6521
اینگونه خواهد بود: "در پایان روز، من هر کاری از دستم بر بیاید انجام داده ام. من تمام
08:10
that happened, so that's it, really. At the end of the day, I can't pay you back for what
79
490720
7530
اتفاقات را به شما گفتم، پس واقعاً همین است. در پایان روز، من نمی
08:18
I did to the car because I haven't got any money." So you just take that phrase and,
80
498250
4110
توانم بابت کاری که با ماشین کردم به شما پول پس بدهم، زیرا پولی ندارم ." بنابراین شما فقط آن عبارت را بگیرید و
08:22
you know, add whatever the thing is you want to say. It doesn't have a lot of meaning in
81
502360
4089
می دانید، هر چیزی را که می خواهید بگویید اضافه کنید. به
08:26
itself; it's just used a lot in these kind of argumentative situations.
82
506449
5271
خودی خود معنای زیادی ندارد. فقط در این نوع موقعیت های استدلالی زیاد استفاده می شود.
08:31
So, thanks for watching, everyone; and now you can do the quiz on this lesson. And join
83
511720
4920
بنابراین، با تشکر از تماشای همه، و اکنون می توانید مسابقه این درس را انجام دهید. و به
08:36
me again soon. Bye.
84
516640
1209
زودی دوباره به من بپیوندید. خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7