Shadowing STORY for Speaking English Fluency Practice

all right are you ready we are  going to do a shadowing story  

بسیار خوب آیا شما آماده هستید، ما می‌خواهیم یک داستان سایه‌زنی انجام دهیم

we will work on your English fluency  pronunciation and speaking skills all  

روی تسلط شما به انگلیسی کار می‌کنیم تلفظ و مهارت‌های گفتاری شما همه

right let's jump into it repeat  after me a man found an eagle's

درست است، بیایید به آن بپردازیم بعد از من یک مرد تخم عقابی را پیدا کرد یک

egg a man found an eagle's  egg a man found an eagle's

مرد تخم عقابی را پیدا کرد

egg and placed it he put it he  placed it in the nest of a barnyard

تخم مرغ را گذاشت و گذاشت و گذاشت آن را در لانه یک

hen what's a hen a hen is a female chicken  and placed it in the nest of a barnyard

مرغ انباری گذاشت و آن را در لانه مرغ انبار گذاشت

hen okay let's just say all of that  together say it with me three times  

here we go a man found an eagle's egg egg  and placed it in the nest of a barnyard  

مردی تخم عقابی را پیدا کرد و آن را در لانه انباری قرار داد و مردی تخم

hen a man found an eagle's egg and  placed it in the nest of a barnyard  

عقابی را پیدا کرد و آن را در لانه یک انباری قرار داد و

hen a man found an eagle's egg and  placed it in the nest of a barnyard

مردی تخم عقابی را پیدا کرد و آن را در لانه یک باغچه قرار داد.

hen the baby eagle

مرغ انباری بچه عقاب از تخم بیرون آمد

hatched so the egg hatched it opened and  he the EG baby came out the baby the eagle

پس تخم مرغ از تخم بیرون آمد و او باز شد و بچه EG بیرون آمد بچه عقاب از تخم بیرون آمد

hatched and grew up with a family of

و با یک خانواده

chickens and grew up with grew up with was  raised with it got big with a family of

جوجه بزرگ شد و با آن بزرگ شد با یک خانواده

chickens thinking that he too was a chicken

مرغ بزرگ شد فکر می‌کرد که او هم یک مرغ است،

so he was thinking that he too he also was a

پس فکر می‌کرد که او هم یک

chicken thinking that he too was a chicken all  right let's say all of it three times here we  

مرغ است و فکر می‌کرد که او هم یک مرغ است، خیلی خب، بیایید همه اینها را سه بار در اینجا بگوییم

go the baby eagle hatched and grew up with a  family of chickens thinking that he too was  

برویم بچه عقاب از تخم بیرون آمد و با یک خانواده جوجه بزرگ شد. با فکر اینکه او هم

a chicken the baby eagle hatched and grew GRE  up with a family of chickens thinking that he  

مرغی بود که بچه عقاب از تخم بیرون آمد و بزرگ شد با خانواده ای از جوجه ها با این فکر که او

too was a chicken the baby eagle hatched and  grew up with a family of chickens thinking  

هم مرغی بود که بچه عقاب از تخم بیرون آمد و با خانواده ای مرغ بزرگ شد که فکر می کرد

that he too was a chicken he spent his days  scratching the Earth for worms and insects

او هم مرغی است که روزهایش را گذرانده است. خاراندن زمین برای کرم ها و حشرات کرم ها

worms worms worms I I have trouble saying that  I don't even know if I say it right myself worms  

کرم ها کرم ها من مشکل دارم بگویم که حتی نمی دانم درست می گویم کرم ها

and insects worms and insects worms and insects he  spent his day scratching the Earth for worms and

و حشرات کرم ها و حشرات کرم ها و حشرات او روز خود را صرف خاراندن زمین برای کرم ها و

insects clucking like a chicken clucking  clucking making the chicken sound a chicken  

حشرات کرد که مانند جوجه در حال غلغلک دادن  صدای

clucks a clucking chicken did you hear  that chicken clucking in the barnyard it  

غلغلک دادن مرغ به صدای مرغ   صدای جیر جیر جوجه در حال غلغلک دادن است آیا شنیده‌اید آن مرغ که در حیاط انبار غلغلک می‌زند

was clucking very loudly something like that  clucking all right and flapping his wings to  

خیلی بلند غلغلک می‌زند، چیزی شبیه به آن خیلی خوب غلغلک می‌زند و بال‌هایش را تکان می‌دهد تا

fly a few feet into the air and flapping  his wings to fly a few feet in into the

چند فوتی به هوا پرواز کند و بال‌هایش را تکان دهد. می‌دانی چند فوتی به

air you know because chickens don't fly  high in the sky huh they just like fly  

هوا پرواز کن چون جوجه‌ها در بلندی آسمان پرواز نمی‌کنند، آنها فقط دوست دارند

low to the ground and flapping his  wings to fly a few feet into the

تا پایین زمین پرواز کنند و بال‌هایش را تکان دهند تا چند فوتی به

air all right here we go three times nonstop  he spent his days scratching the Earth for  

هوا پرواز کنند، همین‌جا ما سه بار بدون توقف می‌رویم. روزهایش را صرف خاراندن زمین برای

worms and insects clucking like a chicken and  flapping his wings to fly a few feet into the  

کرم‌ها و حشرات کرد که مانند مرغ غلغلک می‌زدند و بال‌هایش را تکان می‌داد تا چند فوتی به

air he spent his days scratching the Earth for  worms and insects clucking like a chicken and  

هوا

flapping his wings to fly a few feet into the  air he spent his days scratching the Earth for  

پرواز کند. او در هوا روزهایش را صرف خاراندن زمین برای یافتن

worms and insects clucking like a chicken and  flapping his wings to fly a few feet into the

کرم‌ها و حشرات کرد که مانند مرغ قلقلک می‌دادند و بال‌هایش را تکان می‌داد تا چند فوتی به هوا پرواز کند.

air as years passed the eagle grew

old as years passed the eagle grew

old and one day he saw a magnificent

bird magnificent he saw a magnificent

پرنده باشکوه با شکوه او یک پرنده باشکوه را دید که به طرزی برازنده اوج می‌گیرد. اوج می‌گیرد.

bird soaring gracefully soaring  soaring gracefully soaring is  

Flying high in the sky just like not  flapping wings kind of like gliding  

soaring in the sky soaring gracefully  in the sky above him in the sky above

him all right here we go three times as years  passed the eagle grew old and one day he saw  

سه بار که سال‌ها گذشت عقاب پیر شد و یک روز

a magnificent bird soaring gracefully in the  sky above him as years passed the eagle grew  

پرنده‌ای با شکوه را دید که به زیبایی در آسمان بالای سرش اوج می‌گرفت، عقاب

old and one day he saw a magnificent bird  soaring gracefully in the sky above him  

پیر شد و یک روز پرنده‌ای باشکوه را دید که به زیبایی در آسمان بالای سرش پرواز می‌کرد.

as years passed the eagle grew old  and one day he saw a magnificent  

عقاب پیر شد و یک روز پرنده‌ای باشکوه را دید که

bird soaring gracefully in  the sky above him it glided

به زیبایی در آسمان بالای سرش اوج می‌گیرد، بدون

effortlessly glided effortlessly oh it glided

زحمت می‌لغزید و بدون زحمت می‌لغزید، آه،

effortlessly among the powerful wind currents

بدون زحمت در میان جریان‌های باد قدرتمند می‌لغزید،

yeah you know up in the sky there's currents  of wind the wind has a high speed and it  

بله می‌دانید که در آسمان جریان‌های باد وجود دارد، باد سرعت بالایی دارد و

moves like a river like a river current but  it's a wind current among the powerful wind

مانند یک رودخانه مانند جریان رودخانه حرکت می کند، اما جریان باد در میان جریان های باد قدرتمند است

currents with scarcely a beat  of its strong golden wings

که به ندرت یک ضرب از بال های طلایی قوی خود دارد، به

scarcely what's scarcely scarcely is not very  often just once in a while so not very often  

ندرت آن چیزی که به ندرت وجود دارد، گاهی اوقات فقط یک بار نیست، بنابراین نه خیلی اوقات

beating its wings flapping its wings you know  beating flapping flapping its strong golden

بال‌هایی که می‌دانی تپیدن تکان دادن بال‌های طلایی قوی‌اش

wings I say that again with  scarcely a beat of its strong golden

من می‌گویم که باز هم با بال‌های طلایی قوی‌اش

wings with scar L A Beat of its strong Golden

همراه با زخم L A ضربان بال‌های طلایی قوی‌اش

Wings all right here we go three times  it glided effortlessly among the powerful  

همه همین‌جا می‌رویم سه بار بی‌دردسر در میان

wind currents with scarcely a beat of its  strong Golden Wings it glided effortlessly  

جریان‌های باد قدرتمند با یک ضربه به ندرت سر خورد. با ضربان بال‌های طلایی قوی‌اش بدون زحمت در

among the powerful wind currents with  scarcely a beat of its strong golden wings  

میان جریان‌های

it glided effortlessly among the powerful wind  currents with scarcely a beat of its strong Golden

باد قدرتمند با بال‌های طلایی قوی‌اش می‌لغزید.

Wings the old Eagle looked up in

عقاب پیر با هیبت به بالا نگاه کرد

awe and asked his neighbor who's

و از او پرسید همسایه که

that all right I I should have  gone back let me go back here  

خوب است من باید  برمی گشتم اجازه دهید به اینجا برگردم

the the old Eagle looked up in awe he  he's amazed the old Eagle looked up in

عقاب پیر با ترس به بالا نگاه کرد او شگفت زده است که عقاب پیر با هیبت به بالا نگاه کرد

awe and asked his neighbor who's that and asked  asked asked his neighbor asked it's kind of a  

و از همسایه خود پرسید آن کیست و پرسید پرسید از همسایه پرسید که این یک نوع است

the Ed doesn't get pronounced very often and  asked his neighbor and asked his neighbor asked  

اد خیلی اوقات تلفظ نمی‌شود و از همسایه‌اش می‌پرسد و از همسایه‌اش می‌پرسد  می‌پرسد

asked you can pop it with ah people say  it different ways so it's it's difficult  

می‌توانید آن را با آه بنویسید، مردم آن را به روش‌های مختلف می‌گویند، بنابراین

to teach that and asked his neighbor and that's  how I say it and asked asked his neighbor who's

آموزش دادن آن دشوار است و از همسایه‌اش پرسید و من این‌طور می‌گویم و پرسیدم همسایه‌اش که

that all right let's say that together here we  go the old Eagle looked up in awe and asked his  

خوب است، بیایید بگوییم که با هم اینجا می‌رویم، عقاب پیر با هیبت به بالا نگاه کرد و از

neighbor who's that the old Eagle looked up in awe  and asked his neighbor who's that the old Eagle  

همسایه‌اش پرسید که عقاب پیر با هیبت به بالا نگاه کرد و از همسایه‌اش پرسید که عقاب پیر با

looked up in awe and asked his neighbor who's  that his neighbor replied that's the king of the

ترس به بالا نگاه کرد و از همسایه‌اش پرسید. کیست که همسایه‌اش پاسخ داد: پادشاه پرندگان است،

birds he belongs to the

او متعلق به

sky we belong to the Earth We're

آسمان است، ما به زمین

chickens all right I'm going to  go back here that's the king of  

the birds he belongs to the sky we  belong to the Earth We're chickens

تعلق داریم. زمین ما مرغ هستیم

all right let's say it all here we go  his neighbor replied that's the king of  

خیلی خوب بیایید همه چیز را بگوییم همین جا برویم همسایه او پاسخ داد این پادشاه

the birds he belongs to the sky we belong to  the Earth We're chickens his neighbor replied  

پرندگان است او متعلق به آسمان است ما متعلق به زمین هستیم ما مرغ هستیم همسایه او پاسخ داد

that's the king of the birds he belongs to the  sky we belong to the Earth We're chickens his  

آسمان ما به زمین تعلق داریم ما مرغ هستیم

neighbor replied that's the king of the birds he  belongs to the sky we belonged to the Earth were

همسایه اش پاسخ داد این پادشاه پرندگان است او متعلق به آسمان است ما متعلق به زمین بودیم

chickens sadly the eagle lived and died as a

جوجه ها متأسفانه عقاب زندگی کرد و مرد مثل

chicken that's too bad sadly  the eagle lived and died as a

مرغی که خیلی بد است متاسفانه عقاب زندگی کرد و مرد یک

chicken for that's what he thought he was for  that's because that is what he thought he was  

جوجه برای این چیزی است که فکر می کرد برای آن است  به این دلیل است که او فکر می کرد که برای همین است   برای این همان

for that's what he thought he  was for that's what he thought he

چیزی است که فکر می کرد برای این است

was he never realized his true

potential he never realized his true

او هرگز به پتانسیل واقعی خود پی نبرد.

potential here we go three times sadly the  eagle lived and died as a chicken for that's  

متأسفانه عقاب به‌عنوان یک مرغ زندگی کرد و مرد برای این همان

what he thought he was he never realized his true  potential sadly the eagle lived and died as a  

چیزی است که فکر می‌کرد او بود، او هرگز به پتانسیل واقعی خود پی نبرد، متأسفانه عقاب به‌عنوان یک جوجه زندگی کرد و مرد، زیرا این همان

chicken for that's what he thought he was he never  realized his true potential sadly the eagle lived  

چیزی بود که او فکر می‌کرد او بود، او هرگز پتانسیل واقعی خود را درک نکرد، متاسفانه عقاب زندگی کرد

and died as a chicken for that's what he thought  he was he never realized his true potential

و مرد. به‌عنوان یک جوجه، چون فکر می‌کرد همین بود، او هرگز پتانسیل واقعی‌اش را نفهمید، این

all right that's the story there now we're  going to do the shadowing part I'm going  

داستان همین است، حالا ما قسمت سایه‌زنی را انجام می‌دهیم.

to go nonstop I want you to try to say it  with me let's try to see if you can say it  

سعی کنید ببینید آیا می‌توانید آن را

together with me in a smooth clear voice here  we go a man found an eagle's egg and placed it  

با من با صدای صاف و شفافی در اینجا بگویید ما می‌رویم مردی تخم عقابی را پیدا کرد و آن را

in the nest of a barnyard hen the baby eagle  hatched and grew up with a family of chickens  

در لانه یک مرغ باغچه گذاشت که بچه عقاب از تخم بیرون آمد و با یک خانواده مرغ بزرگ شد   با این

thinking that he too was a chicken he spent  his days scratching the Earth for worms and  

فکر که او او نیز مرغی بود که روزهایش را صرف خاراندن زمین به دنبال کرم‌ها و

insects clucking like a chicken and flapping his  wings to fly a few feet into the air as years  

حشرات می‌کرد که مانند مرغ قلقلک می‌دادند و بال‌هایش را تکان می‌دادند تا چند فوتی به هوا پرواز کنند، با

passed the eagle grew old and one day he saw a  magnificent bird soaring gracefully in the sky  

گذشت سال‌ها، عقاب پیر شد و یک روز پرنده‌ای باشکوه را دید که به زیبایی در زمین اوج می‌گیرد. آسمان

above him it glided effortlessly among the  powerful wind currents with scarcely a beat of  

بالای سرش بی زحمت در میان جریان های باد قدرتمند با

its strong Golden Wings the old Eagle looked up in  awe and asked his neighbor who's that his neighbor  

بال های طلایی قوی خود می چرخید، عقاب پیر با هیبت به بالا نگاه کرد و از همسایه خود پرسید که همسایه او کیست،

replied that's the king of the birds he belongs  to the sky we belong to the Earth We're chickens  

پاسخ داد که پادشاه پرندگان است که او متعلق به آسمان است که ما به آن تعلق داریم. زمین ما جوجه هستیم

sadly the eagle lived and died as a chicken  for that's what he thought he was he never  

متأسفانه عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مرد برای همین چیزی بود که فکر می کرد او بود هرگز   به

realized his true potential you are an  eagle my friend don't forget that you  

پتانسیل واقعی خود پی نبرد که شما یک عقاب هستید دوست من فراموش نکنید که شما

are an eagle and you are capable of more than  you realize right all right that's the moral  

یک عقاب هستید و توانایی بیشتری دارید خوب متوجه شدید که این ویژگی اخلاقی

of the story boom good workout keep moving  forward one step at a time that was step

داستان رونق است. تمرین خوب، یک قدم به جلو حرکت کنید که مرحله

2,995 of our 10,000 step Journey get all the steps  englishcoachchad.com I'll see you in the next step

2995 از 10000 قدمی ما بود.