Kumbh Mela: 400 million to attend world's largest festival: BBC Learning English from the News

From BBC Learning English,

از BBC Learning English،

this is Learning English from the News,

این آموزش زبان انگلیسی از اخبار،

our podcast about the news headlines.

پادکست ما درباره سرفصل های اخبار است.

In this programme, 400 million people to attend

در این برنامه 400 میلیون نفر در

the world's largest religious gathering, Kumbh Mela.

بزرگترین گردهمایی مذهبی جهان، کومبه ملا شرکت می کنند.

Hello, I'm Phil.

سلام من فیل هستم

And I'm Georgie.

و من جورجی هستم.

In this programme, we look at one big news story

در این برنامه، ما به یک خبر بزرگ

and the vocabulary in the headlines that will help you understand it.

و واژگان در سرفصل‌ها نگاه می‌کنیم که به شما در درک آن کمک می‌کند.

You can find all the vocabulary and headlines from this episode,

می توانید تمام لغات و سرفصل های این قسمت و

as well as a worksheet on our website, bbclearningenglish.com.

همچنین یک کاربرگ را در وب سایت ما، bbclearningenglish.com پیدا کنید.

So, let's hear more about this story.

بنابراین، بیایید بیشتر در مورد این داستان بشنویم.

The Kumbh Mela festival, the largest religious gathering in the world,

جشنواره Kumbh Mela، بزرگترین گردهمایی مذهبی در جهان،

has begun in the northern Indian city of Prayagraj.

در شهر پرایاگراج در شمال هند آغاز شده است . مقامات می گویند

400 million people are expected to attend throughout the 45 day period,

انتظار می رود 400 میلیون نفر در این دوره 45 روزه شرکت کنند

authorities say. The festival can be seen from space.

. جشنواره از فضا قابل مشاهده است.

The Hindu festival is held once every 12 years,

جشنواره هندوها هر 12 سال یک بار برگزار می شود،

but this year is particularly significant

اما امسال به

because of a rare alignment between the Sun, the Moon and Jupiter,

دلیل همسویی نادر بین خورشید، ماه و مشتری

which happens only once every 144 years.

که هر 144 سال یک بار اتفاق می افتد، بسیار مهم است .

And our first headline is about this.

و اولین تیتر ما در این مورد است. جشنواره

India's Maha Kumbh Mela festival gets under way

Maha Kumbh Mela در هند

for first time in 144 years.

برای اولین بار پس از 144 سال برگزار می شود.

And that's from The Guardian.

و این از گاردین است.

OK, let's hear that again.

خوب، بیایید دوباره آن را بشنویم. جشنواره

India's Maha Kumbh Mela festival gets under way

Maha Kumbh Mela در هند

for first time in 144 years.

برای اولین بار پس از 144 سال برگزار می شود.

And that's from The Guardian.

و این از گاردین است.

We're looking at this phrase 'under way', which is a bit strange, isn't it?

ما به این عبارت "در حال انجام" نگاه می کنیم که کمی عجیب است، اینطور نیست؟

Yes, we know the words 'under' and 'way',

بله، ما کلمات "زیر" و "راه" را می شناسیم،

but when we put them together, they have a whole new meaning.

اما وقتی آنها را کنار هم می گذاریم، معنای کاملاً جدیدی پیدا می کنند.

'Under way' means that something begins or has begun -

"در راه" به این معنی است که چیزی شروع یا شروع شده است -

it's in progress.

در حال پیشرفت است.

The headline here says the festival gets under way.

تیتر اینجا می گوید جشنواره شروع می شود.

If something has got under way, then it means it has started.

اگر چیزی در جریان است، به این معنی است که شروع شده است.

Yes. And another example:

بله. و مثال دیگر:

this podcast episode is already under way -

این قسمت پادکست در حال حاضر در حال انجام است -

it's begun.

شروع شده است.

'Under way' most commonly comes after the verbs,

«در راه» معمولاً بعد از افعال

'be' or 'get'.

«be» یا «get» می آید.

Think about it like this:

در مورد آن اینگونه فکر کنید:

if something is under way,

اگر چیزی در حال انجام است،

it's already happening.

در حال حاضر اتفاق افتاده است.

But if we say something gets under way,

اما اگر بگوییم چیزی در جریان است،

we're talking about the start of the process.

در مورد شروع فرآیند صحبت می کنیم.

For example, after weeks of delays,

به عنوان مثال، پس از هفته ها تاخیر، سرانجام

the construction project on my roof is finally under way - it's happening.

پروژه ساخت و ساز در پشت بام من در حال انجام است - این اتفاق می افتد.

We've had 'under way' - in progress.

ما "در حال انجام" - در حال پیشرفت داشته ایم.

For example, the wedding ceremony will get under way as soon

به عنوان مثال، مراسم عروسی به

as all the guests have arrived.

محض ورود همه مهمانان برگزار می شود.

This is Learning English from the News,

این

our podcast about the news headlines.

پادکست ما درباره عناوین اخبار، یادگیری زبان انگلیسی از اخبار است.

Today, we're talking about the Maha Kumbh Mela festival in India.

امروز، ما در مورد جشنواره Maha Kumbh Mela در هند صحبت می کنیم.

The first day of the festival, the 13th of January,

روز اول جشنواره، سیزدهم دی ماه،

was foggy and the water was freezing cold.

مه آلود بود و آب سرد بود.

But this didn't stop more than 15 million people

اما این باعث نشد بیش از 15 میلیون نفر

from bathing in the sacred river Ganges.

در رودخانه مقدس گنگ حمام کنند.

The crowd included holy men and millions of Hindu pilgrims from India

جمعیت شامل مردان مقدس و میلیون ها زائر هندو از هند

and all around the world.

و سراسر جهان بود.

Police struggled to manage the moving crowds at the festival on Tuesday,

پلیس برای مدیریت جمعیت متحرک در جشنواره روز سه شنبه تلاش کرد،

as thousands managed to come into an arena meant for the holy men.

زیرا هزاران نفر موفق شدند وارد عرصه ای شوند که برای مردان مقدس در نظر گرفته شده بود.

Our next headline describes the scene on day one of the festival.

تیتر بعدی ما صحنه روز اول جشنواره را توصیف می کند.

It's from Reuters and it says:

این از رویترز است و می‌گوید:

  India's Maha Kumbh festival sees

جشنواره Maha Kumbh هند

15 million people take holy dip on first day.

۱۵ میلیون نفر را در روز اول غواصی مقدس می‌بیند.

And that headline again,

و این عنوان دوباره،

India's Maha Kumbh festival sees 15 million people take holy dip on first day.

جشنواره ماها کومبه هند، 15 میلیون نفر را در روز اول غواصی مقدس می بیند.

And that's from Reuters.

و این از رویترز است.

And we're looking at the word 'dip'.

و ما به کلمه "شب" نگاه می کنیم.

People take a holy dip.

مردم غوطه ور می شوند.

Phil, what can you tell us?

فیل، چه چیزی می توانید به ما بگویید؟

Well, the most general use of 'dip' is to lower something into liquid quickly.

خوب، عمومی ترین استفاده از "دیپ" این است که چیزی را به سرعت به مایع تبدیل کنید.

Think about dipping bread in soup or dipping a biscuit in tea.

به فرو بردن نان در سوپ یا فرو بردن بیسکویت در چای فکر کنید.

You don't leave it in there long or it'll break and disintegrate.

شما آن را برای مدت طولانی در آنجا رها نمی کنید وگرنه می شکند و متلاشی می شود.

That's right. Or if you dip your toe into hot bath water.

درست است. یا اگر انگشت پای خود را در آب گرم حمام فرو کنید.

So, that's a verb.

بنابراین، این یک فعل است.

But in the headline we see it as a noun.

اما در تیتر آن را به صورت اسم می بینیم.

People take a dip.

مردم شیرجه می زنند.

Yes, if you take a dip, you lower yourself into water briefly

بله، اگر غوطه ور شوید، برای مدت کوتاهی خود را در آب فرو می برید

and then take yourself out.

و سپس خود را بیرون می آورید.

It's often used for swimming in natural water,

اغلب برای شنا در آب های طبیعی

like a lake, a river or the sea.

مانند دریاچه، رودخانه یا دریا استفاده می شود.

Yes. So, the Hindus take a dip in the river.

بله. بنابراین، هندوها در رودخانه شیرجه می زنند.

They go in quickly and come out, presumably because the water is cold

آنها به سرعت داخل می شوند و بیرون می آیند، احتمالاً به این دلیل که آب سرد است

and because there are so many people trying to get in.

و افراد زیادی در تلاش هستند وارد شوند.

We have 'take a dip'.

But another common expression is 'go for a dip'.

اما یکی دیگر از عبارت رایج این است که "برو برای غوطه وری".

For example, it's so hot in the sun,

مثلاً زیر آفتاب خیلی گرم است،

I'm just going to go for a quick dip in the sea.

من فقط می‌خواهم برای یک شیرجه سریع در دریا بروم.

We've had 'dip' - a brief swim.

ما یک شنای کوتاه داشته ایم.

For example, after hiking all day,

به عنوان مثال، پس از پیاده روی در طول روز،

a dip in the lake felt amazing.

شیرجه زدن در دریاچه احساس شگفت انگیزی داشت.

This is Learning English from the News, our podcast

این پادکست ما

about the news headlines. Today,

درباره عناوین اخبار، یادگیری زبان انگلیسی از اخبار است. امروز،

we're talking about the millions of people who have gathered

ما در مورد میلیون ها نفر صحبت می کنیم که

for the Kumbh Mela festival.

برای جشنواره Kumbh Mela گرد هم آمده اند.

The festival is based on a mythological story about a fight between the gods

این جشنواره بر اساس داستانی اساطیری در مورد دعوای خدایان

and demons over a container of nectar, which spilt into the river.

و شیاطین بر سر ظرفی از شهد است که به رودخانه ریخته شده است.

When Hindus bathe in the water, they believe it will cleanse them of sins

هنگامی که هندوها در آب غسل می کنند، معتقدند که این آب آنها را از گناهان پاک می کند

and purify their soul.

و روحشان را پاک می کند.

There are six important dates to bathe during the 45 day festival,

شش تاریخ مهم برای حمام کردن در طول جشنواره 45 روزه وجود دارد که

based on the alignment of specific planets and constellations.

بر اساس هم ترازی سیارات و صورت های فلکی خاص است.

And our next headline is about this.

و تیتر بعدی ما در این مورد است.

It's from the Indian Express.

این از هند اکسپرس است.

Kumbh Mela explained: Its mythology, history, astrology,

Kumbh Mela توضیح داد: اساطیر، تاریخ، طالع بینی

and why millions flock to it.

و چرا میلیون ها نفر به آن هجوم می آورند.

That headline again. Kumbh Mela explained: its mythology, history, astrology

دوباره آن تیتر Kumbh Mela توضیح داد: اسطوره‌شناسی، تاریخ، طالع بینی

and why millions flock to it.

و چرا میلیون‌ها نفر به آن سرازیر می‌شوند.

And that's from The Indian Express.

و این از Indian Express است.

This time, we're looking at the word 'flock'.

این بار، ما به کلمه "گله" نگاه می کنیم.

Now, when I hear 'flock', I imagine a flock of sheep

حالا وقتی «گله» را می‌شنوم، یک گله گوسفند

or a flock of birds. It's one of those nouns for groups of animals.

یا یک گله پرنده را تصور می‌کنم. این یکی از آن اسامی برای گروه های حیوانات است.

Yes, but here it's used as a verb.

بله، اما در اینجا به عنوان یک فعل استفاده می شود.

Millions of people flock to the festival.

میلیون ها نفر به این جشنواره می آیند.

It means to move or gather as a group.

به معنای حرکت یا جمع شدن به صورت گروهی است.

And 'flock' is often followed by 'to' and then a place.

و "گله" اغلب با "به" و سپس یک مکان دنبال می شود.

Some more examples.

چند نمونه دیگر

The fans flocked to the stadium.

هواداران به سمت ورزشگاه هجوم آوردند.

The shoppers flocked to the shop for the big sale.

خریداران برای فروش بزرگ به مغازه هجوم آوردند.

That's right. It's usually

درست است. این معمولاً

about a large group moving to something attractive or important, isn't it?

در مورد یک گروه بزرگ است که به سمت چیزی جذاب یا مهم حرکت می کنند، اینطور نیست؟

Exactly. Now, I know an idiom that uses this verb 'flock'.

دقیقا. اکنون، من اصطلاحی را می شناسم که از این فعل «گله» استفاده می کند.

Phil, do you know it? Um, no, I don't think I do.

فیل، می دانی؟ اوم، نه، من فکر نمی کنم.

The idiom is 'birds of a feather flock together'.

اصطلاح "پرندگان از یک گله پر با هم" است.

It means people with similar interests

این بدان معنی است که افراد با علایق

or characteristics tend to stick together.

یا ویژگی های مشابه تمایل دارند به هم بچسبند.

We've been looking at 'flock' - move as a group. For example,

ما به "گله" نگاه کرده ایم - به عنوان یک گروه حرکت کنید. به عنوان مثال،

all the university students flock to the library before exams.

همه دانشجویان قبل از امتحانات به کتابخانه می آیند.

That's it for this episode of Learning English from the News.

تمام این قسمت از آموزش زبان انگلیسی از اخبار.

We'll be back next week with another news story.

هفته آینده با خبر دیگری باز خواهیم گشت.

If you've enjoyed this programme, why not test

اگر از این برنامه لذت برده اید، چرا

what you've learned using the worksheet on our website bbclearningenglish.com.

با استفاده از کاربرگ در وب سایت ما bbclearningenglish.com، آنچه را که یاد گرفته اید، امتحان نکنید.

Remember, you can also find us on social media.

به یاد داشته باشید، شما همچنین می توانید ما را در شبکه های اجتماعی پیدا کنید.

Just search for 'BBC Learning English'.

فقط "بی بی سی یادگیری انگلیسی" را جستجو کنید.

Bye for now. Goodbye.

فعلا خداحافظ خداحافظ