Repeat-After-Me English Speaking Practice Story

are you ready to practice English with me  we have a story for you this is a repeat  

آیا حاضری با من انگلیسی تمرین کنی ما یک داستان برای شما داریم این یک تکرار است

after me lesson I want you to repeat after me  ready I went out for a drink with some of my

درس بعد از من می‌خواهم بعد از من تکرار کنید آماده‌ای که شب قبل برای یک نوشیدنی با تعدادی از

co-workers the other night I went out for a  drink with some of my co-workers the other

همکارانم بیرون رفتم با چند تا از همکارانم مشروب بنوشید

night I went out for a drink with  some of my co-workers the other

شب دیگر با چند نفر از همکارانم بیرون

night did you get it did you say it  without reading it you got to listen  

and repeat right I went out for a drink with  some of my co-workers the other night try

رفتم برای نوشیدنی. با تعدادی از همکارانم نوشیدنی را شب قبل

again we went to a Japanese style

دوباره امتحان کنید، ما به یک بار به سبک ژاپنی

bar with tatami

با

mats near our office we went to a Japanese  style bar with tatami mats near our

تشک تاتامی در نزدیکی دفترمان رفتیم، به یک بار به سبک ژاپنی با تشک تاتامی نزدیک

office yeah we went to a Japanese  style bar with Tatamy mats near our

دفترمان رفتیم، بله، ما به یک بار به سبک ژاپنی با تشک تاتامی رفتیم. در نزدیکی

office the food was good and the  drinks were cheap I had a really nice

دفتر ما غذا خوب بود و نوشیدنی‌ها ارزان بودند من واقعاً

time the food was good and the  drinks were cheap I had a really nice

اوقات خوشی را سپری کردم غذا خوب بود و نوشیدنی‌ها ارزان بودند من

time the food was good and the  drinks were cheap I had a really nice

اوقات خوبی را سپری کردم غذا خوب بود و نوشیدنی‌ها ارزان بودند من زمان بسیار خوبی را

time I ate and drank far too  much the time passed quickly

خوردم و خیلی زیاد نوشید زمان به سرعت گذشت

before I knew it it was

قبل از اینکه بفهمم

midnight I ate and drank far too much the  time passed quickly before I knew it it was

نیمه شب است من خوردم و خیلی زیاد نوشیدم زمان به سرعت گذشت قبل از اینکه بفهمم

midnight I ate and drank far too much the  time passed quickly before I knew it it was

نیمه شب بود من خوردم و خیلی نوشیدم زمان به سرعت گذشت قبل از اینکه متوجه شدم

midnight

نیمه شب بود

if I was going to catch the last train at

اگر قرار بود آخرین قطار را در ساعت

12:15 if I was going to if I was going to do it if  

12:15 بگیرم اگر قرار بود این کار را انجام دهم اگر می‌خواستم

I was going to catch the last  train at 12:15 I had to leave

آخرین قطار را در ساعت 12:15 بگیرم،

fast if I was going to catch the last  train at 12:15 I had to leave fast

اگر می‌خواستم سریع می‌رفتم. ساعت 12:15 آخرین قطار را بگیرم،

if I was going to catch the last  train at 12:15 I had to leave

اگر می‌خواستم قطار آخر را بگیرم، باید

fast I I said goodbye picked up my

سریع می‌رفتم، ساعت 12:15 باید سریع می‌رفتم، خداحافظی کردم کیفم را برداشتم

briefcase and slipped on my shoes  put my shoes on slipped them on  

و کفش‌هایم را در آوردم، کفش‌هایم را گذاشتم، آنها را در

I said goodbye picked up my  briefcase and slipped on my

من خداحافظی کردم کیفم را برداشتم و

shoes I said goodbye picked up  my briefcase and slipped on my

کفش‌هایم را پوشیدم. گفتم: خداحافظ کیفم را برداشتم و

shoes I ran all the way to the train

کفش‌هایم را پوشیدم تمام راه را تا ایستگاه قطار دویدم

station and caught the train just in time I ran  

و قطار را گرفتم درست به‌موقع که

all the way to the train station  and caught the the train just in

تمام راه را تا ایستگاه قطار دویدم و درست به موقع قطار را گرفتم

time I ran all the way to the train  station and caught the train just in

تمام راه را تا ایستگاه قطار دویدم و به

time suddenly my feet began to hurt my shoes felt

موقع قطار را گرفتم ناگهان پاهایم شروع به درد گرفتن کردند کفش‌هایم

tight suddenly my feet began  to hurt my shoes felt tight

سفت شد ناگهان پاهایم شروع به صدمه زدن کردند کفش‌هایم سفت شد

suddenly my shoes began to hurt  my feet felt tight my shoes felt

ناگهان کفش‌هایم شروع به درد کردن کردند. کفش‌هایم را تنگ می‌کردم به

tight I looked downward and to my

پایین نگاه می‌کردم و در

surprise I was wearing the wrong

کمال تعجب

shoes I was wearing the wrong shoes I looked  down into my surprise I was wearing the wrong

کفش‌های نامناسبی می‌پوشیدم کفش‌های اشتباه می‌پوشیدم با تعجب به پایین نگاه می‌کردم

shoes I look down I look downward I look downward  and to my surprise I was wearing the wrong

کفش‌های اشتباه می‌پوشیدم به پایین نگاه می‌کنم به پایین نگاه می‌کنم به پایین نگاه می‌کنم. تعجب کردم که کفش اشتباهی پوشیده بودم

shoes I looked Oh I thought I was going  to come up again but it didn't I realized  

نگاه کردم اوه فکر کردم دوباره می‌خواهم بیایم اما متوجه نشدم

that I had put on the wrong shoes I  realized that I had put on the wrong

که کفش‌های اشتباهی پوشیده‌ام،

shoes it turned out that I  had put on another person's

متوجه شدم که کفش‌های اشتباهی پوشیده‌ام. کفش های شخص دیگری را پوشید، معلوم شد که

shoes it turned out that so to my  surprise I realized that it turned  

در کمال تعجب متوجه شدم

out that it's kind of the same thing  right I had put on another person's  

که این همان چیزی است که درست است که کفش های شخص دیگری را پوشیده بودم،

shoes because I was in a hurry and now that  person cannot find their shoes and they're  

زیرا عجله داشتم و حالا آن فرد نمی تواند کفش های خود را پیدا کند و او

going where are my shoes at all right  that was our practice for today boom  

کفش‌هایم کجا هستند می‌روم، این تمرین امروز ما بود.

good workout one step at a time keep moving  forward and I'll see you in the next step