Temple | Learn English at the Temple | Havisha Rathore

Hello friends, I am Havisha Rathore and here I am with another interesting lesson.

سلام دوستان من Havisha Rathore هستم و در اینجا با یک درس جالب دیگر هستم.

Whenever my father gets free time, we would like to visit

هر وقت پدرم وقت آزاد پیدا می کند، مایلیم

historical places or temples especially during weekends. So, friends,

به ویژه در تعطیلات آخر هفته از مکان های تاریخی یا معابد دیدن کنیم. بنابراین، دوستان،

today, we're gonna visit Hill Temple of bangalore.

امروز، ما از معبد هیل بنگلور بازدید خواهیم کرد .

And friends, after watching this video, I assure you, you will have a bag of tricks,

و دوستان پس از تماشای این ویدیو به شما اطمینان می دهم کوله باری از حقه ها،

a bag of knowledge. So, let's hit the road.

کوله باری از دانش خواهید داشت. پس بیایید به جاده برویم.

So, friends, we've parked our car there

بنابراین، دوستان، ما ماشین خود را در آنجا پارک کرده ایم

and now we're gonna proceed towards the temple.

و اکنون به سمت معبد می رویم .

Before I start my English lesson, I pay

قبل از شروع درس زبان انگلیسی،

my humble obeisance with my folded hands. Please don't judge this video on the

با دستانم به خضوع می افتم. لطفا این ویدیو را بر اساس دین قضاوت نکنید

basis of religion. I respect all the religions equally from the bottom of my heart.

. من از صمیم قلب به همه ادیان به یک اندازه احترام می گذارم.

The tour to a temple gives me peace of mind and refreshes my thoughts

گشت و گذار در معبد به من آرامش می دهد و افکارم را

like anything. The worship place for Hindus is called "Temple". Similarly, the

مانند هر چیز تازه می کند. محل عبادت هندوها "معبد" نامیده می شود. به همین ترتیب،

worship place for christians is called "Church" or "Chapel". For muslims, it is

عبادتگاه مسیحیان "کلیسا" یا "چاپل" نامیده می شود. برای مسلمانان

"Mosque" and for buddhist, it is "Pagoda" and for Jains, it is "Derasar".

"مسجد" و برای بودایی ها "بتکده" و برای جین ها "دراسر" است.

Now, I want you to tell me the meaning of shrine S-H-R-I-N-E

حالا می خواهم معنی حرم را به من بگویید حرم S-H-R-I-N-E

Shrine. What does shrine mean? Sitting in the temple and listening to sacred hymns

. حرم یعنی چه؟ نشستن در معبد و گوش دادن به سرودهای مقدس

provides me with immense inner happiness.

شادی درونی بی‌نظیری برای من ایجاد می‌کند.

Now, I will walk up the steps. Harika, go, walk up the steps!

حالا پله ها را بالا می روم. هاریکا، برو، از پله ها بالا برو!

Wow! Wow! The ambience of this temple is

وای! وای! فضای این معبد

mind-blowing. This temple is always thronged with

شگفت انگیز است. این معبد همیشه مملو از

devotees. "Throng?" "Throng" means a very big crowd of people.

شیفتگان است. "ازدحام؟" «ترونگ» به معنای جمعیت بسیار زیادی از مردم است.

I can't record inside but what I want to

من نمی توانم در داخل ضبط کنم، اما چیزی که می خواهم

say is that a person who worships deities in the temple is called "Priest"

بگویم این است که به کسی که خدایان را در معبد می پرستد "کشیش" می گویند

and a monk is a person who is a "सन्यासी". So, what is a "Hermit"? A hermit is a "ऋषि मुन्नी"

و راهب شخصی است که "सन्यासी" است. بنابراین، "زائده" چیست؟ یک گوشه نشین یک "ऋषि मुन्नी" است

Understand the difference between monk and a hermit. A hermit is a person

تفاوت بین راهب و یک گوشه نشین را درک کنید. گوشه نشین فردی است

who lives alone apart from general society. But a monk is a person who lives

که جدا از جامعه عمومی به تنهایی زندگی می کند . اما راهب شخصی است که

with other monks usually in a monastery. Now, what about a pilgrim? What is a pilgrim?

معمولاً با راهبان دیگر در صومعه زندگی می کند. حالا زائر چطور؟ زائر چیست؟

A pilgrim is a person who travels long distances to visit a religious place. Let

زائر شخصی است که برای زیارت یک مکان مذهبی مسافت طولانی را طی می کند. یک

me tell you another word related to pilgrim, "Pilgrimage". What is a pilgrimage?

کلمه دیگر هم در رابطه با زیارت به شما بگویم «زیارت». زیارت چیست؟

Okay The person who travels long distances to

خوب کسی که مسافت طولانی را برای

visit a religious place is called a pilgrim but what about the journey. The

زیارت یک مکان مذهبی طی می کند، زائر نامیده می شود، اما سفر چه می شود.

journey is called pilgrimage. See, here also a pilgrimage name is mentioned. Here,

سفر را زیارت می گویند. ببینید اینجا هم اسم زیارتی آمده است. اینجا،

here, here and here also. So, I hope, you will

اینجا، اینجا و اینجا نیز. پس امیدوارم

not forget this word "pilgrimage". Special journey taken by a pilgrim to visit a

این کلمه زیارت را فراموش نکنید. سفر ویژه ای که زائر برای زیارت یک

religious place is called a pilgrimage. Simple! Isn't it? You might have observed,

مکان مذهبی انجام می دهد، زیارت نامیده می شود. ساده! اینطور نیست؟ شاید

in paintings, a ring of light or I would say, a circle of light is made around the

در نقاشی ها دیده باشید که حلقه ای از نور یا می توانم بگویم دایره ای از نور دور

head of a religious person or heavenly bodies or gods. So, what is that ring of

سر یک فرد مذهبی یا اجسام بهشتی یا خدایان ساخته شده است. بنابراین، آن حلقه

light or I would say, circle of light is called? The ring or circle of light is

نور یا می توانم بگویم دایره نور چیست ؟ حلقه یا دایره نور

called "Halo", "Halo". H-A-L-O. Halo. I can't take the camera inside. Otherwise,

«هالو»، «هالو» نامیده می شود. ح-ا-ل-او. هاله نمی توانم دوربین را داخل ببرم. در غیر این صورت

it will be confiscated. Confiscate? What is this confiscate?

ضبط خواهد شد. مصادره؟ این مصادره چیست؟

Basil leaves. So, friends, what are these?

برگ های ریحان. خب دوستان اینا چی هستن

These are basil leaves.

اینها برگهای ریحان هستند.

Basil leaves are very useful. They have medicinal value.

برگ ریحان بسیار مفید است. ارزش دارویی دارند. به

What do we call this in English? Umm..Beads? No.

این در انگلیسی چه می گوییم؟ امم..مهره؟ نه

This, this and this, each one is called beads. But, what do we call this whole

این، این و این، هر کدام را مهره می گویند. اما، ما به این

string of beads? This whole string of beads is called "Rosary", "Rosary". We use

رشته تمام مهره ها چه می گوییم؟ تمام این رشته مهره ها "تسبیح"، "تسبیح" نامیده می شود. ما از

this to count our prayers. In Hindi, it is called "Jap Mala".

این برای شمردن نمازهایمان استفاده می کنیم. در هندی به آن جاپ مالا می گویند.

People count their prayers using rosary. But,

مردم نمازهای خود را با استفاده از تسبیح می شمارند. اما، در

now, in modern times, people have been using this "Digital Counter"

حال حاضر، در دوران مدرن، مردم از این "پیش شمار دیجیتال" استفاده می کنند

This is also used to count our prayers. So, friends,

که برای شمردن نمازهای ما نیز استفاده می شود. بنابراین، دوستان،

everything is changed by time. We also should change by time. Friends, what do we

همه چیز با گذشت زمان تغییر می کند. ما همچنین باید با زمان تغییر کنیم. دوستان به

call this in English? we call these "Incense Sticks".

این به انگلیسی چی میگیم؟ ما اینها را "عود" می نامیم.

"Incense Sticks". These are used to worship deities. Do you know what we call this in

"چوب های بخور". از اینها برای پرستش خدایان استفاده می شود. آیا می دانید به این در انگلیسی چه می گوییم

English? This is called incense.

؟ به این میگن بخور دادن.

"Incense". Understand the difference between

"بخور". تفاوت بین

incense and incense sticks. What is this called in english where we

بخور و عود را درک کنید. به این در انگلیسی که

keep incense or incense sticks? This is called censer.

عود یا عود نگه می داریم چه می گویند؟ به این میگن سنسور.

"Censer"

«سنسور»

What is this called? This is called conch. "Conch"

اسم این چیست؟ به این حلزون می گویند.

It is a shell of a sea creature. And it is played by

صدف صدفی از موجودات دریایی است. و با

blowing air into it on some auspicious occasions.

دمیدن هوا در آن در برخی مناسبت های فرخنده پخش می شود.

What is this called? I hope, everybody knows that this is called a bell. But

اسم این چیه؟ امیدوارم همه بدانند که به این زنگ می گویند. اما

what is this callled? You can call it "Clapper", "Striker" or "The

این اسمش چیه؟ شما می توانید آن را "کلاپر"، "مهاجم" یا "

tongue of a bell". It's up to you what you wanna call it.

زبان زنگ" بنامید. این به شما بستگی دارد که می خواهید آن را چه بنامید.

"Clapper" or "Striker". I repeat, "Clapper" or "Striker". The ball is in your court. Now, we

"کلاپر" یا "مهاجم". تکرار می کنم «کلاپر» یا «مهاجم». توپ در زمین شما است. حالا

have come to the end of this video, but I want you to learn some more phrases

به پایان این ویدیو رسیدیم، اما می‌خواهم عبارات دیگری را

related to god as we are at god's place called temple.

در رابطه با خدا یاد بگیرید، زیرا ما در مکان خدا به نام معبد هستیم.

The first one is "God forbid".

اولی «نعوذبالله» است.

"God forbid". For example, "oh, no, I'm late for the train, god forbid, the train

"خدا نکند". مثلاً «اوه، نه، من به قطار دیر آمدم، خدای نکرده، قطار

should not leave the platform before I reach there". The second one is "God

قبل از رسیدن به آنجا از سکو خارج نشود ». دومی «

willing, it will happen."

انشاءالله می شود».

For example, "He's in hospital. I hope so, he will recover soon. God willing it will

مثلاً "او در بیمارستان بستری است. امیدوارم به زودی بهبود یابد. انشالله این اتفاق

happen." The next phrase is, "May god do it!"

بیفتد." عبارت بعدی این است: "خداوند آن را انجام دهد!"

For example, "I'm not prepared for the test.

به عنوان مثال، "من برای آزمون آماده نیستم،

I hope so, the test be postponed. May god do it!" or I would say, "May god

امیدوارم که آزمون به تعویق بیفتد. خدا آن را انجام دهد!" یا می‌گفتم: خدا

postpone the test." The next phrase is, "By god's grace" or I would say, "By the grace of god."

امتحان را به تعویق بیندازد. عبارت بعدی «به فضل خدا» یا من می گویم «به لطف خدا» است.

For example, "By god's grace, I've got the highest marks in UPSC exam." Let's take

به عنوان مثال، "به لطف خدا، من بالاترین نمره را در آزمون UPSC کسب کردم." بیایید

another example, "By god's grace, I'm blessed with two siblings, two lovely

مثال دیگری بزنیم، «به لطف خدا، دو خواهر و برادر، دو خواهر و برادر دوست داشتنی دارم

siblings." The next phrase is, "For god's sake".

». عبارت بعدی «به خاطر خدا» است.

For example, "For god's sake, don't trouble me! I'm preparing for my exam."

به عنوان مثال، "به خاطر خدا، من را اذیت نکنید ! من برای امتحانم آماده می شوم."

Do you know what is this called? This is called an altar. A-L-T-A-R. Altar.

میدونی اسم این چیه؟ به این محراب می گویند. ع-ل-ت-ا-ر. محراب.

The high platform or place where deities are kept and worshipped is called "Altar",not

سکوی مرتفع یا مکانی که خدایان در آن نگهداری و پرستش می شوند، "محراب" نامیده می شود، نه

temple. The temple is the entire building where deities are worshipped but an

معبد. معبد کل ساختمانی است که در آن خدایان پرستش می شوند، اما

altar is a place is where deities are kept and worshipped. So,

محراب مکانی است که خدایان را در آن نگهداری و پرستش می کنند. خب

friends, what is this? This is an altar. A L T A R, not A L T E R.

دوستان این چیه؟ این یک محراب است. A L T A R، نه A L T E R.

Both are pronounced same, but the spellings are different. Don't get

هر دو یکسان تلفظ می شوند، اما املای آنها متفاوت است.

confused. A L T AR. Altar is a high platform where

گیج نشو A L T AR. محراب سکوی بلندی است که

deities are kept. Do you know what is this called? This is called "Trident".

خدایان در آن نگهداری می شوند. میدونی اسم این چیه ؟ به این "ترایدنت" می گویند.

The idol or I would say, the god whom we worship in the

بت یا من می توانم بگویم، خدایی که ما در معبد می پرستیم

temple is called "Deity". Do you know what is this called? In Hindi, we call it

"خدا" نامیده می شود. میدونی اسم این چیه؟ در هندی به آن kapoor می گوییم

kapoor but in English, we call it "Camphor". It is used to whisk away insects and for

اما در انگلیسی آن را "Camphor" می نامیم. از آن برای دور کردن حشرات و برای

worship. Whisk away? What is this, whisk away means?

عبادت استفاده می شود. دور زدن؟ این یعنی چی؟

Whisk away means to move someone or something rapidly. Do you know, what is

دور زدن به معنای حرکت دادن سریع کسی یا چیزی است. میدونی

this? In Hindi, we call it "Kalash". But in

این چیه؟ در هندی به آن «کلاش» می گوییم. اما در

english, we call it "Urn". "U-R-N" "Urn", "Urn".

انگلیسی، ما آن را "Urn" می نامیم. "U-R-N" "Urn"، "Urn".

Do you know, what is this called? This is called "Worship plate". In Hindi, we

میدونی اسم این چیه؟ به این می گویند «صفحه عبادت». در هندی به

call it "Puja ki thali". Let's take something else.

آن «پوجا کی تالی» می گوییم. یه چیز دیگه بگیریم

Now, do you know, what is this called? This is called "Beetle nut". or i would say,

حالا میدونی اسمش چیه؟ به این می گویند "آجیل سوسک". یا من می گویم

"Supaari". Now, tell me, what is this?

"سوپاری". حالا بگو این چیه؟

In Hindi, we call it "Paan ke patte". But in English, we call it "Betel Leaves".

در هندی به آن «Paan ke patte» می گوییم. اما در زبان انگلیسی به آن "برگ های Betel" می گوییم.

"Betel Leaves"

"برگ فوفل"

Wow! Skyscrapers are adjacent to the temple. Skyscrapers?

عجب! آسمان خراش ها در مجاورت معبد قرار دارند . آسمان خراش ها؟

What do you mean by skyscrapers? The extremely tall buildings are called

منظورتان از آسمان خراش ها چیست؟ به ساختمان های بسیار بلند

skyscrapers. I hope, you enjoyed this video. If you have learned a little bit

آسمان خراش می گویند. امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید . اگر

more english through this video, then don't forget to like, share and subscribe

از طریق این ویدیو کمی زبان انگلیسی را بیشتر یاد گرفتید، لایک، اشتراک گذاری و عضویت در

this channel.

این کانال را فراموش نکنید.

down down baby going down down down down down tried so hard to stay afloat we

پایین عزیزم پایین رفتن پایین پایین خیلی تلاش کردم که شناور بمانیم

keep moving like the river goes baby going down down down baby going down

مثل رودخانه به حرکت ادامه می دهیم عزیزم پایین می رود بچه پایین می رود پایین

down down down

پایین

this time i know it for

این بار من این را می دانم