A Family Drama in English | Holi Celebration | Vlog in English | English Conversation | Havisha

They are arranging a bonfire, but I hope you know, why are they arranging a

آنها در حال ترتیب دادن یک آتش سوزی هستند، اما امیدوارم بدانید، چرا آنها یک

bonfire? No, I don't know. Could you please explain it? Oh, they're arranging this

آتش سوزی ترتیب می دهند؟ نه، نمی دانم. میشه لطفا توضیح بدید اوه، آنها این

bonfire to mark the victory of good over evil. It also gives us a very important

آتش را به نشانه پیروزی خیر بر شر ترتیب می دهند. همچنین یک درس بسیار مهم به ما می دهد

lesson. It's that we should never misuse our powers even if you have a very very

. این است که ما هرگز نباید از قدرت خود سوء استفاده کنیم حتی اگر

nice Talent or power. But if you use it for the wrong purpose, it won't work just

استعداد یا قدرت بسیار خوبی دارید. اما اگر از آن برای هدف نادرست استفاده کنید، درست

like Holika had the Boon of being immune to fire but if she used it for the wrong

مانند هولیکا کار نخواهد کرد که از آتش مصون بود، اما اگر از آن برای

purpose to kill Prahlad and that's why her Boon did not work. So similarly if we

کشتن پراهلاد برای هدف اشتباه استفاده کرد و به همین دلیل بون او کار نکرد. بنابراین اگر ما

have any Talent or some power, we should not use it for the wrong purpose.

استعداد یا قدرتی داریم، نباید از آن برای هدف نادرست استفاده کنیم.

Otherwise, it will doom us. It won't work. I hope you got it. So, you have the power,

در غیر این صورت ما را به هلاکت خواهد رساند. این کار نخواهد کرد. امیدوارم متوجه شده باشید بنابراین، شما قدرت دارید،

very good power to beat us. So, you should not use it for the wrong purpose to beat

قدرت بسیار خوبی برای شکست دادن ما. بنابراین، شما نباید از آن برای هدف نادرست استفاده کنید تا

us. However you should use it because I enjoy your fun things. You do like this,

ما را شکست دهید. با این حال شما باید از آن استفاده کنید زیرا من از چیزهای سرگرم کننده شما لذت می برم. اینجوری میکنی،

like this. I enjoy that part. Here the bonfire is going to be lit. Yeah and you

اینجوری از اون قسمت لذت میبرم اینجا قرار است آتش روشن شود. بله و می

know these festivals help us to rejuvenate the bond of society and they

دانید که این جشنواره ها به ما کمک می کنند تا پیوند جامعه را جوان کنیم و

also help us to have a get-together and share things. So, do you want to come in

همچنین به ما کمک می کنند تا دور هم جمع شویم و چیزهایی را به اشتراک بگذاریم. خب میخوای

the evening, Havisha? Yes, of course. Why wouldn't I like to come in the evening?

عصر بیای حویشا؟ بله حتما. چرا دوست ندارم عصر بیایم؟

But where is Holika over here? She's standing right there.

اما هولیکا اینجا کجاست؟ او همانجا ایستاده است.

Harika. Harika is not Holika. Harika and Holika look rhyming. Harika, are you Holika?

هاریکا. هاریکا هولیکا نیست. هاریکا و هولیکا قافیه به نظر می رسند. هاریکا، تو هولیکا هستی؟

She looks like Holika. Yeah, see and I'm Prahlad. But I don't think I'll fit

او شبیه هولیکا است. آره، ببین و من پراهلاد هستم. اما فکر نمی کنم

in her lap. It is also said that if you jump over the fire of Holika, it will

در آغوش او جا بگیرم. همچنین می گویند اگر از روی آتش هلیکا بپری،

purify the soul and something something. So, do you want to purify yourself?

روح و چیزی را پاک می کند. پس میخوای خودتو پاک کنی؟

Repetitive pattern, what is it called? But the same single pattern is repeated. So, that

الگوی تکراری اسمش چیه؟ اما همان الگوی واحد تکرار می شود. بنابراین، به آن

is called Motif. Hey, here is Prahlad.

موتیف می گویند. هی، پراهلاد اینجاست.

Not there. He's a monkey. He's Hirankashyapu here. You go away from here. I don't know how

اونجا نه. او یک میمون است. او اینجا هیرانکاشیاپو است. تو برو از اینجا رنگولی بلد نیستم درست

to make rangoli. You can learn. I hope both of us had to face the music of making a very bad

کنم. شما میتوانید بیاموزید. امیدوارم هر دوی ما با موسیقی ساخت یک رنگولی بسیار بد روبرو شویم

Rangoli. He wanted to make a peacock feather. Instead, it became the horn of a bull.

. می خواست پر طاووس درست کند . در عوض تبدیل به شاخ گاو نر شد.

Anyway, Papa, do you know how to make a rangoli? Ma'am is making very nicely. You

به هر حال بابا میدونی رنگولی درست کنی ؟ خانم خیلی قشنگ درست میکنه تو

know that? Yeah. I'm naive. Naive. Naive. Yeah? Did you bring a water bottle? No, you

می دانی که؟ آره من ساده لوح هستم. آدم ساده. آدم ساده. آره؟ بطری آب آوردی؟ نه از

didn't ask me. You want to drink water. So, let's go home. No. Go and drink. Who's

من نپرسیدی میخوای آب بخوری پس بیا بریم خونه نه برو بنوش. چه کسی

stopping you? You come. No, why should I come? I'm not feeling thirsty. Could you

جلوی شما را می گیرد؟ تو می آیی. نه چرا بیام من احساس تشنگی نمی کنم. میشه

please help your brother with drinking water?

لطفا در مورد آب آشامیدنی به برادرت کمک کنی ؟

What happened? Harika, Keshu, listen to me.

چی شد؟ هاریکا، کشو، به من گوش کن.

Yeah, you're not supposed to take your footwear. Okay? Not here, there. They are

آره، قرار نیست کفشاتو ببری باشه ؟ نه اینجا، اونجا آنها

really naive. You know, sometimes when I talk about pronunciation, it's really

واقعا ساده لوح هستند. می دانید، گاهی اوقات وقتی در مورد تلفظ صحبت می کنم،

weird for me such as this n a i v e. I thought it is _____. But when I came to know

برای من واقعاً عجیب است مانند این n a i v e. فکر کردم _____ است. اما وقتی فهمیدم

that it is naive. It sounded really weird. How can it be naive?

ساده لوحانه است. واقعا عجیب به نظر می رسید. چگونه می تواند ساده لوح باشد؟

Let's go home.

بریم خونه.

You're supposed to go. My time is getting wasted. Come on. So, right now,

قراره بری وقتم داره تلف میشه بیا دیگه. بنابراین، در حال حاضر،

we're going to have a marvelous look at Holika Dahan and there

ما قرار است نگاهی شگفت‌انگیز به Holika Dahan داشته باشیم و در آنجا

I'm going to see that Holika and all those decorations as my father promised me.

می‌خواهم آن Holika و تمام آن تزئینات را همانطور که پدرم به من قول داده بود ببینم.

Basically it was at 7:30 p.m., but then it got procrastinated to 8:00 p.m.

اساساً ساعت 7:30 بعد از ظهر بود، اما بعد از آن به ساعت 8:00 شب به تعویق افتاد.

because of some reasons, political matters you know, I don't know. Anyway, we

به دلایلی، مسائل سیاسی شما می دانید، من نمی دانم. به هر حال

are going to enjoy fire. Fire. I don't like the

قرار است از آتش لذت ببریم. آتش. من از فن خوشم نمیاد

fan. But I like it.

ولی من این را دوست دارم.

Right now, Holika Dahan is going to take

در حال حاضر، Holika Dahan قرار است

place. You are feeling exuberant, and I'm feeling ecstatic. Just joking, it's not that

برگزار شود. تو احساس نشاط می کنی و من احساس نشئگی می کنم. فقط به شوخی، آنقدرها هم

ecstatic. Anyway, Papa, do you promote the clicking of photos in such religious

هیجان انگیز نیست. به هر حال بابا، آیا در این گونه مراسم مذهبی، کلیک عکس ها را تبلیغ می کنید؟ من

ceremonies. I disagree. Why? What's the reason? Because it becomes a lot of crowds. It's

مخالفم چرا؟ دلیلش چیه؟ چون شلوغی زیاد می شود.

better people want to see means see no one see means go away.

بهتر است مردم بخواهند ببینند یعنی ببینند هیچ کس نمی بینند یعنی رفتن.

Thank you for coming to this Puja.

ممنون که به این پوجا آمدید.

Why don't we jump over Holka Dahan to purify the soul? You ask Harika and Keshu.

چرا برای تطهیر روح از روی هلکا دهان نمی پریم ؟ شما از هاریکا و کشو بپرسید.

Harika, will you jump over Holika? Holika, I don't know if she will die or not

هاریکا، از روی هولیکا می پری؟ هولیکا، نمی‌دانم می‌میرد یا نه،

but I know I will burn with flames. She's not sure if Holika will die or not, but she said

اما می‌دانم که با شعله‌های آتش خواهم سوخت. او مطمئن نیست که آیا هولیکا خواهد مرد یا نه، اما او گفت

that she will die, of course. A rangoli surrounding it beautifully, it's just shape,

که او البته خواهد مرد. رنگولی آن را به زیبایی احاطه کرده است، فقط شکل است،

it gives me the shape of a Lotus, and now the bonfire is going to be lit. Holika Dahan.

شکل نیلوفر آبی را به من می دهد و حالا آتش روشن می شود. هولیکا دهان.

You know some people have also offered a coconut to the bonfire. The Pujariji

می دانید که برخی از مردم نارگیل نیز به آتش تعارف کرده اند. Pujariji در حال

is performing the Puja and after performing the Puja the Pujariji is going to

اجرای Puja است و پس از اجرای Puja Pujariji می رود

light the bonfire, and this bonfire will burn and

آتش را روشن کند و این آتش می سوزد و

everybody will be happy. Some people are also offering food items

همه خوشحال می شوند. برخی از مردم نیز اقلام غذایی

like some Pakodas or something. For lighting this bonfire, they're

مانند برخی پاکوداها یا موارد دیگر را ارائه می دهند. برای روشن کردن این آتش،

worshipping. I'm really excited. Is the worship going on or a photoshoot?

عبادت می کنند. من واقعا هیجان زده هستم. آیا عبادت در جریان است یا عکاسی؟

His son was Prahlad. Do you want to listen or not?

پسرش پراهلاد بود. میخوای گوش بدی یا نه؟

Yes, I want to listen.

بله، من می خواهم گوش کنم.

It was like burning hot flames.

مثل شعله های داغ بود.

Did you circumambulate? Yes, let's jump on... What happened, Harika?

طواف کردی؟ آره بپریم... چی شده هاریکا؟

How was your experience, Havisha? Papa, my experience was really wonderful. It's

تجربه شما چطور بود هاویشا؟ بابا، تجربه من واقعا عالی بود. این

just beyond words that you will only know that my viewers will only know when

فقط فراتر از کلمات است که شما فقط می دانید که بینندگان من فقط وقتی می دانند که

they come and look at... What is this?

بیایند و نگاه کنند ... این چیست؟

Happy Holi!

هولی مبارک!

See I'm circumambulating this holy fire. Now, I'm going to pay my humble obeisances to this holy fire.

ببینید دارم این آتش مقدس را طواف می کنم. اکنون بر این آتش مقدس سجده می کنم.

Now, where is Keshu? He applied color on my face. Can you see? Where is Harika? See

حالا کشو کجاست؟ به صورتم رنگ زد . می توانی ببینی؟ هاریکا کجاست؟ ببینید

everybody's taking photos. They want to capture this moment for their later life.

همه دارند عکس می گیرند. آنها می خواهند این لحظه را برای زندگی بعدی خود ثبت کنند.

But let me tell you one fact. After capturing this moment, what

اما بگذارید یک واقعیت را به شما بگویم. بعد از ثبت این لحظه چه

will they do? They'll be busy capturing more moments, and they will forget to see

خواهند کرد؟ آنها مشغول ثبت لحظات بیشتری خواهند بود و فراموش می کنند که

this moment and it will simply be in their gallery of photos. It will never

این لحظه را ببینند و به سادگی در گالری عکس های آنها خواهد بود. هرگز

come to their screen because they will be keep on busy making more more more

روی صفحه نمایش آنها نمی آید زیرا آنها مشغول ساختن بیشتر بیشتر خواهند بود.

Now they're eating food. Let's record this moment. They won't get time because

اکنون آنها در حال خوردن غذا هستند. بیایید این لحظه را ثبت کنیم. آنها وقت نخواهند داشت زیرا

they will be so busy. Ha, they will be so busy recording other moment that

بسیار شلوغ خواهند بود. هه، آنها آنقدر مشغول ضبط لحظه های دیگر خواهند بود که

they won't even get a time. It will be memorable for them. Where is Keshu and

حتی وقت هم نخواهند داشت. برای آنها خاطره انگیز خواهد بود. کشو کجاست و

Speak of the devil, and the devil comes. Keshu must be dancing over there.

از شیطان صحبت کن و شیطان می آید. کشو باید اونجا میرقصه

Harika, could you please turn off the light? Oho, I'm already tucked in comfortably. You

هاریکا، میشه لطفا چراغ رو خاموش کنی؟ اوه، من در حال حاضر راحت جمع شده ام. شما

turn it off. But you're closer to the switch. Well, not anymore. Now, you are

آن را خاموش کنید. اما شما به سوئیچ نزدیک تر هستید . خب دیگه نه اکنون، شما

closer to the switch. Wait.

به سوئیچ نزدیکتر هستید. صبر کن.

Offo, what a cheeky girl.

آفو چه دختر گستاخی

How about now?

حالا چطور؟

Well, now who is closer? You switch off the light. Wait.

خب حالا کی نزدیکتره؟ چراغ رو خاموش میکنی صبر کن.

Offo, Harika. Wait. I'll call Ma. She'll teach you a nice lesson.

آفو، هاریکا. صبر کن. به مامان زنگ میزنم او به شما درس خوبی خواهد داد.

Ma! Ma!

مامان! مامان!

What happened Havisha? Why are you

چی شد هاویشا؟ چرا داد می

shouting? See Ma, Harika is closer to the switch. Even though she's not turning off

زنی؟ ما را ببینید، هاریکا به سوئیچ نزدیکتر است . حتی اگر چراغ را خاموش نمی کند

the light. Okay, bury the hatchet. I will switch it off for you.

. خوب، دریچه را دفن کنید. من آن را برای شما خاموش می کنم.

Sleep well! Good night! Tomorrow is Holi. I'll take my revenge.

خوب بخوابی! شب بخیر! فردا هولی است. انتقامم را میگیرم

What Didi? What are you murmuring? Nothing, Harika, it's none of your business.

چی دیدی؟ چی زمزمه میکنی هیچی، هاریکا، به تو ربطی نداره.

Good night! Good night, Didi! The next morning, I brought

شب بخیر! شب بخیر دیدی! صبح روز بعد،

our Shyamsunder out of the main altar and placed him in such a way that the kids

شیامساندرمان را از محراب اصلی بیرون آوردم و او را طوری قرار دادم که بچه ها

could offer flowers, smear colors to the Lord and circumambulate easily. The kids

بتوانند گل بدهند، رنگ ها را به ارباب بمالند و به راحتی طواف کنند. بچه ها

enjoyed it a lot. They should be acquainted with the spiritual side of

خیلی لذت بردند. آنها باید با جنبه معنوی

life. It is important because the spiritual energy gives the strength to

زندگی آشنا شوند. این مهم است زیرا انرژی معنوی به شما قدرت می دهد تا با

handle the failures in life. Harika and Keshu, attention please! Today is Holi. But

شکست های زندگی کنار بیایید. هاریکا و کشو، لطفا توجه کنید! امروز هولی است. اما

before going to play Holi, let me tell you some rules. Okay, tell us. Okay, rule

قبل از رفتن به بازی هولی، اجازه دهید چند قانون را به شما بگویم. باشه به ما بگو بسیار خوب، قانون

number one: We must use organic colors. Okay? Rule number two is that we must

شماره یک: ما باید از رنگ های ارگانیک استفاده کنیم. باشه ؟ قانون شماره دو این است که ما باید در مصرف

save water, and so we must minimize its use. Rule number three: We shouldn't smear color on

آب صرفه جویی کنیم و بنابراین باید مصرف آن را به حداقل برسانیم. قانون سوم: نباید رنگ را روی

eyes. Okay? Okay, Didi. Papa, you're always busy reading. Get ready, we want to play Holi.

چشم ها بمالیم. باشه؟ باشه دیدی بابا، تو همیشه مشغول مطالعه هستی. آماده شو، می خواهیم هولی بازی کنیم.

So, are you done making the rules? Yes. Rules are made for fools. Keshu, stop it.

بنابراین، آیا قوانین را تمام کرده اید؟ آره. قوانین برای احمق ها ساخته شده اند. کشو بس کن بس

Stop it, Keshu. I didn't know that you already filled water in your water gun.

کن کشو من نمی دانستم که قبلاً در تفنگ آب خود آب پر کرده اید.

And anyway, Harika, what about you? What do you mean? Will you not follow the rules?

و به هر حال، هاریکا، تو چطور؟ منظورت چیه؟ آیا قوانین را رعایت نمی کنید؟

Don't get serious, Didi. I'm just kidding. Okay, then it's okay.

جدی نگیر دیدی شوخی کردم. باشه پس اشکالی نداره

Come on, get ready fast. We are ready Mama. Yes, Harika and Keshu.

بیا سریع آماده شو ما آماده ایم مامان بله، هاریکا و کشو.

Yes. Havisha Didi, you always show your

آره. هاویشا دیدی شما همیشه رئیس خود را نشان می دهید

bossiness. Today, I will show you my power. That will be seen on the battlefield, Keshu.

. امروز قدرتم را به شما نشان خواهم داد. که در میدان نبرد، کشو، دیده خواهد شد.

My super Radika shots will destroy your water gun, okay and your dress as

شوت های سوپر رادیکا من تفنگ آبی شما را از بین می برد، خوب و همچنین لباس شما را. باشه

well. Okay? Okay. What did you think, Keshu? I would not fill my water gun. I've also

؟ باشه. تو چی فکر کردی کشو؟ من تفنگ آبم را پر نمی کنم.

filled my water gun. So, get ready for... Hey, little Warriors, don't do it here.

تفنگ آبم را هم پر کردم. بنابراین، برای... هی، رزمندگان کوچولو، این کار را اینجا انجام نده.

Let's go to the Battleground. Your Ma will scold us. We'll all be in a pickle. Okay?

بیایید به میدان جنگ برویم. مادرت ما را سرزنش خواهد کرد. ما همه در ترشی خواهیم بود. باشه؟

Well, you're right. Request approved. Army dispatch!. Let's go to the battleground. Come on.

خب حق با شماست درخواست تایید شد اعزام ارتش!. بیا بریم میدان جنگ بیا دیگه.

Oh, my God, I forgot my water balloons, and this Holi Pichkari.

وای خدایا بادکنک های آبی و این هولی پیچکاری را فراموش کردم.

Ambush. Ambush. Somebody save me. It's an ambush.

کمین. کمین. یکی نجاتم بده این یک کمین است.

No, it's not. Anyway, I'll teach Keshu a nice lesson.

نه اینطور نیست. به هر حال من به کشو درس خوبی می دهم.

Ambush. Somebody save me. It's an ambush.

کمین. یکی نجاتم بده این یک کمین است.

It's an ambush.

این یک کمین است.

I didn't know that you have expertise in an ambush. Go away! Go away

نمیدونستم تو یه کمین تخصص داری گمشو!

from here, otherwise, I'll throw your colors in the dustbin. Go away. You go away.

از اینجا برو وگرنه رنگهایت را می اندازم تو سطل زباله. گمشو. تو برو کنار

Okay. Go away. I'll throw your colors. See I'm good at threatening.

باشه. گمشو. رنگ های تو را می اندازم ببینید من در تهدید کردن خوب هستم.

I'll throw them. Harika, catch. Catch. Oh God. These are mine.

من آنها را می اندازم. هاریکا، بگیر گرفتن خدایا اینا مال منن

Run away!

فرار کن!

Harika, let's hit the venue. Yes, Didi, let's hit the road.

هاریکا، بیایید به محل برگزاری مسابقه برویم. آره دیدی بیا بریم تو جاده

Yes, Harika Didi, let's hit the road.

بله، هاریکا دیدی، بیایید به جاده برویم.

Hey, Keshu, stop, stop, stop, stop, stop. What are you doing?

هی، کشو، ایست، ایست، ایست، ایست، ایست. چه کار می کنی؟

Harika Didi said to hit the road. So, you're hitting the road. Yes.

هاریکا دیدی گفت به جاده بزن. بنابراین، شما در حال ضربه زدن به جاده هستید. آره.

Oh God, Keshu, hit the road means let's go. Hit the road means let's go. Okay?

خدایا کشو به جاده بزن یعنی بریم. بزن به جاده یعنی برویم باشه؟

Okay. So, leave the stick and now let's hit the road. Yes, let's hit the road.

باشه. بنابراین، چوب را رها کنید و حالا بیایید به جاده برویم. بله، بیایید به جاده برویم.

Happy Holi, auntie! Happy Holi! Now, Harika, whomever we meet, we will

هولی مبارک، عمه! هولی مبارک! حالا هاریکا هر کی رو ببینیم

say, "Happy Holi!" to them. Okay? Let's hit the road.

میگیم هولی مبارک! به آنها. باشه؟ بیا به جاده بزنیم

Harika, come on, let's go. We have to tie this band. Why?

هاریکا، بیا، بیا بریم. ما باید این باند را ببندیم. چرا؟

I need goggles. Goggles? You already have there.

من به عینک نیاز دارم عینک ایمنی؟ شما قبلاً آنجا دارید.

Didi, why do we celebrate Holi? Harika, Holi is the Festival of Colors, love and

دیدی، چرا ما هولی را جشن می گیریم؟ هاریکا، هولی جشنواره رنگ ها، عشق و

spring. It celebrates the Divine and eternal love of Sri Radha and SRI

بهار است. این جشن عشق الهی و ابدی سری رادا و سری

Krishna. It also signifies the Triumph of good over evil. I'll tell you the story

کریشنا است. همچنین به معنای پیروزی خیر بر شر است. داستان

behind this later. But for now, let's play Holi. Oh, I forgot to bring the... But I did. Oh my god.

پشت این ماجرا را بعداً برایتان خواهم گفت. اما فعلا بیایید هولی بازی کنیم. آه، یادم رفت بیاورم... اما آوردم. اوه خدای من.

Happy Holi! Happy Holi, Harika!

هولی مبارک! هولی مبارک، هاریکا!

Why does it smell like a spice? It's turmeric. Papa! See, Papa! See, Papa! See, Harika

چرا بوی ادویه می دهد؟ زردچوبه است. بابا! ببین بابا! ببین بابا! ببین هاریکا

smeared color on my cheeks, and that too, she smeared turmeric on my cheeks.

رنگی به گونه هایم زد و آن هم زردچوبه به گونه هایم زد.

What? It's turmeric. Yeah. Harika, come here! Come here, Harika!

چی؟ زردچوبه است. آره هاریکا، بیا اینجا! بیا اینجا، هاریکا!

What happened? Why did you do that? See, papa, our first rule

چی شد؟ چرا این کار را کردی ؟ ببین، بابا، اولین قانون ما

was to play with Organic colors. So what? Why did you smear turmeric? Nothing is

بازی با رنگ های ارگانیک بود. پس چی؟ چرا زردچوبه زدی؟ هیچ چیز

more organic than turmeric. Thank God she didn't use coriander and chili powder.

ارگانیک تر از زردچوبه نیست. خدا را شکر که از گشنیز و پودر فلفل استفاده نکرد.

Harika. Now, Papa, you stay away from this matter. I'll teach her a new lesson, a

هاریکا. حالا بابا از این موضوع دوری کن من به او یک درس جدید می دهم، یک

good lesson. Keshu? Where is your water?

درس خوب. کشو؟ آب شما کجاست؟

Keshu? Where is Keshu? Papa, where is Keshu? If Keshu will help me to catch Harika, I'll

کشو؟ کشو کجاست؟ بابا، کشو کجاست؟ اگر کشو به من کمک کند تا هاریکا را بگیرم،

give him a bar of chocolate. But where is Keshu? I think I'll catch her all alone.

یک تخته شکلات به او می دهم. اما کشو کجاست؟ فکر کنم به تنهایی او را بگیرم.

Keshu, Keshu, if you help me catch Harika then I'll give you a bar of chocolate.

کشو، کشو، اگر به من کمک کنی تا هاریکا را بگیرم، یک تخته شکلات به تو می دهم.

Are you ready? Yes. Catch her.

اماده ای؟ آره. او را بگیر

I've caught you. Now, how will you escape? Be careful, kiddos! Be careful! Be careful!

من تو را گرفتار کردم حالا چطوری فرار میکنی؟ مراقب باشید بچه ها! مراقب باش! مراقب باش!

Harika has run away.

هاریکا فرار کرده است.

Mama, I've got a... My leg got twisted. Harika, stop!

مامان، من یک ... پایم پیچ خورد. هاریکا، بس کن!

My leg got twisted. I got a cramp in my calf. What happened, Havisha? My leg got

پایم پیچ خورد. من یک گرفتگی در ساق پا گرفتم. چی شد هاویشا؟ پایم

twisted. Leg? Yeah. Where? Which part of the leg? Here, here. Ankle? Yeah.

پیچ خورد. پا؟ آره جایی که؟ کدام قسمت پا؟ اینجا اینجا. مچ پا؟ آره

Now, it's okay? Feeling better? Come, get up.

حالا خوبه؟ احساس بهتری دارید؟ بیا بلند شو

Now, I feel better. Okay, play Holi then. Keshu! Happy Holi!

الان بهترم. باشه پس هولی بازی کن کشو! هولی مبارک!

My stomach is growling. I want to have a bite. What do you want to have? I want

شکمم غرغر می کند. من می خواهم یک لقمه بخورم. چه چیزی می خواهید داشته باشید؟ من می خواهم

to have a cupcake. Okay, let's see whether it is there or not. Yes, let's see.

یک کیک کوچک بخورم. باشه ببینیم هست یا نه بله، ببینیم.

Let's grab something to eat. Yeah. What happened, Harika? What happened? I want to

بیا بریم یه چیزی بخوریم آره چی شد هاریکا؟ چی شد؟ من می خواهم

have a bite. But you won't get anything here of your choice. It's okay, Papa.

یک لقمه بخورم. اما شما در اینجا چیزی به انتخاب خود دریافت نخواهید کرد. اشکالی نداره بابا

Any port in a storm. Okay, let's see.

هر بندری در طوفان باشه ببینیم

Cupcake is delectable.

کیک کوچک خوشمزه است.

hey love what you going to do

هی عاشق کاری که امشب قراره انجام بدی

tonight is it true is it true is it [Music]

درسته درسته درسته اینه [موسیقی]

true the never stop true is it true is it

درسته هرگز متوقف نشو درسته درسته درسته درسته درسته درسته

true true is it true is it true do you think about

درسته بهش فکر میکنی

Hey, little sister, I don't need to

هی خواهر کوچولو من نه باید

waste your time.

وقت خود را تلف کنید

Keshu, where are you going? I will give you a balloon. Come! Harika, let's have a

کشو کجا میری؟ من به شما بادکنک می دهم . بیا! هاریکا، بیا مسابقه ای داشته باشیم

competition. What kind of competition, Didi? See, Harika, we'll make two teams and we'll

. چه جور مسابقه ای دیدی؟ ببین هاریکا، ما دو تیم درست می کنیم و به طرف هم

throw water balloons at each other and then let's see who gets hit more and who

بادکنک های آب پرت می کنیم و بعد ببینیم کی بیشتر ضربه می خورد و کی

gets wet. Okay? Okay, Didi. So, let's do it. Make two teams.

خیس می شود. باشه؟ باشه دیدی خب بیا انجام بدیمش. دو تیم تشکیل دهید.

Boys boys and girls girls. Okay, come Harika. Keshu, your papa with you. Papa!

پسران پسر و دختران دختر. باشه هاریکا بیا کشو، پدرت با توست. بابا!

See, we are having a competition. We'll split into two teams. Girls girls, Boys Boys. Okay, boys

ببین ما داریم مسابقه داریم ما به دو تیم تقسیم می شویم. دختران دختر، پسران پسر. خوب،

Boys, Boys, Boys. Arrey, listen to the game, na. Yeah, tell me. See, we'll throw water balloons

پسران، پسران، پسران. آری، به بازی گوش کن، نه. آره بگو ببینید، ما بادکنک‌های آب را

at each other and then let's see who gets hit more number of times and gets

به طرف هم پرتاب می‌کنیم و بعد ببینیم چه کسی بیشتر ضربه می‌خورد و

wet. Yes. Boy's is bad. Boy's is bad. good

خیس می‌شود. آره. پسر بد است پسر بد است خوب

We have to hit your team. We have to

ما باید به تیم شما ضربه بزنیم. ما باید

hit anyone of your team 20 times, and you also 20 times. Let's see. Yeah, Keshu, come on!

هر یک از تیم شما را 20 ضربه بزنیم و شما را نیز 20 ضربه. اجازه بدید ببینم. آره، کشو، بیا!

What about the water balloon? Papa is bringing the water balloon. Don't worry,

بالن آب چطور؟ بابا بادکنک آب را می آورد. نگران نباشید،

we are way more powerful than Boys. Ah, let's see. Keshu, this is our bucket and

ما بسیار قدرتمندتر از پسرها هستیم. آه، بیایید ببینیم. کشو، این سطل ماست و

that is their bucket, girls' bucket. Girls' bucket is a small bucket. Boys' bucket

آن سطل آنها، سطل دخترانه. سطل دخترانه یک سطل کوچک است. سطل پسرانه

big bucket. But girls are small bucket but they have a way the brain more

سطل بزرگ. اما دخترها سطل کوچکی هستند اما مغزشان

larger than these kittu bittu boys. We'll see that, Didi. Yeah, we'll show them our power.

بزرگتر از این پسرهای کیتو بیتتو است. ما آن را خواهیم دید، دیدی. بله، ما قدرت خود را به آنها نشان خواهیم داد.

Oh, no.

وای نه.

Wait, wait! Stop!

صبر کنید صبر کنید! متوقف کردن!

I'm not at all wet.

من اصلا خیس نیستم

Keshu!

کشو!

Harika!

هاریکا!

No, hit. I'm sorry!

نه بزن متاسفم!

Yeah, I'm hitting more.

آره بیشتر میزنم

Uncle, can I take? No, wait, wait.

عمو میتونم بگیرم؟ نه صبر کن صبر کن

Yeah, take, take. One only. Only one.

آره، بگیر، بگیر فقط یکی. فقط یکی.

Ah, he is hitting hard.

آخه داره محکم میزنه

You're all on my team. Okay? Come this side. Come this side.

شما همه در تیم من هستید. باشه؟ بیا این طرف بیا این طرف

Harika, Havisha, are you ready?

هاریکا، هاویشا، آماده ای؟

Move away!

کنار رفتن!

Don't Run Away. We are all in one team. You throw!

فرار نکن. همه ما در یک تیم هستیم. پرتاب می کنی!

Havisha!

حویشا!

Papa!

بابا!

Hey, girls' team, come fast!

هی، تیم دختران، سریع بیا!

There! There! There!

آنجا! آنجا! آنجا!

Hit them! They're boys. We're girls.

آنها را بزن! اونا پسر هستن ما دختر هستیم

Hey, come here. You're a girl. You're on the girls' side. Not boys.

هی بیا اینجا تو دختری. تو طرف دخترا هستی نه پسرا

It's girls versus boys.

این دختران در مقابل پسران است.

Only one is left. What is that, Keshu?

فقط یکی باقی مانده است. اون چیه کشو؟

Hit them!

آنها را بزن!

He got hurt.

او صدمه دید.

Keshu got hurt. He got hurt.

کشو آسیب دید. او صدمه دید. خیلی

I'm so so

tired, Didi. Yes, I'm also exhausted. Come on let's go home. Now, I'm so tired, Papa.

خسته ام دیدی. بله، من هم خسته هستم. بیا بریم خونه حالا خیلی خسته ام بابا

Let's go home. Okay, let's go home. We are all tired, Harika. Call Didi.

بریم خونه. باشه بریم خونه همه ما خسته ایم هاریکا. دیدی را صدا کن

Didi! Havisha! Havisha, come!

دیدی! حویشا! حویشا بیا

Come, we'll go home. We are tired. Yes, yes, we'll go home. Sorry, I could not hear

بیا میریم خونه ما خسته ایم. بله، بله، ما به خانه می رویم. با عرض پوزش، من نتوانستم

anything in this cacophony. Yes, let's go home. My dogs are barking.

چیزی در این صدای ناخوشایند بشنوم. آره بریم خونه سگ های من پارس می کنند.

Keshu, come, we'll go.

کشو بیا میریم

Your? My mouse is barking. Mouse is Dogs are barking. Mouse is barking.

شما؟ موش من داره پارس میکنه موش است سگ ها پارس می کنند. موش پارس می کند

Mouse is barking. She wants to say that her stomach is paining. However, this

موش پارس می کند می خواهد بگوید شکمش درد می کند. با این حال، این

is not an idiom, Harika. Keshu, come, Beta, we'll go home. Come on, let's go. Did you enjoy? Yeah.

یک اصطلاح نیست، هاریکا. کشو بیا بیتا میریم خونه بیا بریم. لذت بردی؟ آره

I forgot my Pichkaari. Then go get it. Happy Holi to all my dear learners! I hope you

پیچکاری خود را فراموش کردم. بعد برو بگیرش هولی بر همه دانش آموزان عزیزم مبارک باد! امیدوارم از

enjoyed this video. If yes then don't forget to like, share, and subscribe to

این ویدیو لذت برده باشید. اگر بله پس لایک، اشتراک گذاری و عضویت در

this channel. Bye-bye! See you in the next video!

این کانال را فراموش نکنید. خداحافظ! شما را در ویدیوی بعدی می بینیم !