Airport | Learn English at the Airport | Havisha Rathore

Hello friends, my name is Havisha Rathore, and I am at the airport right now. So,

سلام دوستان اسم من هاویشا راثوره و الان در فرودگاه هستم. پس

let's learn English at the airport. Let's get started.

بیایید در فرودگاه انگلیسی یاد بگیریم. بیا شروع کنیم.

Friends, this is the arrival gate where people arrive from any

دوستان، این دروازه ورود است که مردم از هر

other place or city to Bangalore. So, here, they are waiting for their folks or

مکان یا شهر دیگری به بنگلور می رسند. بنابراین، اینجا، آنها در دروازه ورود منتظر مردم یا بستگان خود هستند

relatives at the arrival gate. And friends because

. و دوستان چون

I'm going out of Bangalore, so ah, let's go to the departure gate.

من از بنگلور می روم، پس آه، بیایید به دروازه خروج برویم.

This is the departure gate where we go from Bangalore to another city. Right now,

این دروازه خروج است که از بنگلور به شهر دیگری می رویم. در حال حاضر،

I'm going to New Delhi. So, let's join the queue.

من به دهلی نو می روم. پس بیایید به صف بپیوندیم.

At the departure gate, your ID card and ticket will be checked.

در دروازه خروج، کارت شناسایی و بلیط شما بررسی می شود.

So I have my ID card and ticket ready.

پس کارت شناسایی و بلیطم را آماده کرده ام.

Friends, now I'm going to take my boarding pass.

دوستان الان میرم کارت پروازم رو میگیرم.

And what is a boarding pass? The boarding pass is the document which

و کارت پرواز چیست؟ کارت پرواز سندی است که

is required to board the flight. And then, what is a ticket? Ticket is a

برای سوار شدن به پرواز لازم است. و سپس، بلیط چیست؟ بلیط

document to book the flight.

سندی برای رزرو پرواز است.

I have only one job left, to collect the boarding pass and go for the flight. These are the check-in counters where we have to collect the boarding passes.

فقط یک کار دارم، کارت پرواز را جمع کنم و برای پرواز بروم. این ها باجه های ورود هستند که باید کارت های پرواز را در آنجا جمع آوری کنیم.

Before that, let me tell you there are two types of bags. One is a check-in bag, and the other is a carry-on or handbag.

قبل از آن، اجازه دهید به شما بگویم دو نوع کیف وجود دارد. یکی کیف چک و دیگری کیف دستی یا دستی است.

A carry-on bag is a bag which has a specific size to carry on the flight. A carry-on bag is a small bag that cannot be used for many things.

کیف دستی به کیفی گفته می شود که اندازه خاصی برای حمل در پرواز دارد. کیف دستی یک کیف کوچک است که برای خیلی چیزها نمی توان از آن استفاده کرد.

For example, this is a carry-on bag. It is very light. It is not heavy. This is also a carry-on bag which can be taken on the aeroplane.

به عنوان مثال، این یک کیف دستی است. بسیار سبک است. سنگین نیست. این نیز یک کیف دستی است که می توان آن را در هواپیما حمل کرد.

The bag you can carry on the aeroplane is called a carry-on bag.

کیفی که می توانید در هواپیما حمل کنید، کیف دستی نامیده می شود.

The check-in bag is the bag which you cannot carry on the flight. You need to check the load on the counter.

چمدان چک این کیفی است که نمی توانید در پرواز حمل کنید. شما باید بار روی پیشخوان را بررسی کنید.

After that, your job will be over, and you will get your check-in bag back at your destination.

پس از آن، کار شما تمام می شود و چمدان خود را به مقصد برمی گردانید.

Check-in bag, carry-on or handbag

چمدان، چمدان یا کیف دستی

I just wanted to tell you one more thing.

فقط می‌خواستم یک چیز دیگر را به شما بگویم.

What is this?

این چیه؟

And what is this?

و این چیه؟ به

This is called a kiosk where you can get your boarding pass. Now, I will use this kiosk and get my boarding pass.

این کیوسک می گویند که در آن می توانید کارت پرواز خود را دریافت کنید. حالا از این کیوسک استفاده می کنم و کارت پروازم را می گیرم.

You can get your boarding pass at the kiosk or the check-in counter.

کارت پرواز خود را می توانید از کیوسک یا باجه تحویل بگیرید.

Your bags will be checked at the check-in counter, and where a tag will be attached to the bag.

چمدان‌های شما در باجه ورود چک می‌شوند، و جایی که یک برچسب به کیف وصل می‌شود.

By which it will be known where the bag will be sent.

که توسط آن مشخص می شود که کیسه به کجا ارسال می شود.

You can get your boarding pass here as well if you wish. I will get my boarding pass from here. Let's start.

در صورت تمایل می توانید کارت پرواز خود را از اینجا نیز دریافت کنید. کارت پروازم را از اینجا می گیرم. بیا شروع کنیم.

I don't have a check-in bag, so I don't have to go to the check-in counter.

من چمدان تحویل ندارم، بنابراین مجبور نیستم به صندوق ورود بروم.

I will use this kiosk and get my boarding pass.

من از این کیوسک استفاده خواهم کرد و کارت پرواز خود را دریافت خواهم کرد.

The boarding pass is received from here, and the bag tag from here.

کارت پرواز از اینجا و برچسب چمدان از اینجا دریافت می شود.

I only need a boarding pass, not the bag tag.

من فقط به کارت پرواز نیاز دارم، نه برچسب چمدان.

Now, I'm going to show you how to take out the boarding pass and bag tag from this kiosk. So, let's start.

اکنون، من به شما نشان می دهم که چگونه کارت پرواز و برچسب چمدان را از این کیوسک خارج کنید. بنابراین، بیایید شروع کنیم.

First, you press this button, then the PNR booking reference, you have

ابتدا این دکمه را فشار می دهید، سپس مرجع رزرو PNR، باید

to write. PNR, let me search.

بنویسید. PNR، اجازه دهید من جستجو کنم.

We've to read these dangerous goods and restricted articles which are not allowed in the bag

ما باید این کالاهای خطرناک و مقالات محدود شده را که در کیسه مجاز نیستند بخوانیم

These things. Radioactive materials, Explosives,

. مواد رادیواکتیو، مواد منفجره،

Weapons, Corrosive substances, Dangerous Goods,

سلاح، مواد خورنده، کالاهای خطرناک،

Flammable Liquids, Flammable Solids, All Gases, Toxic & Infectious Substances, Power Bank.

مایعات قابل اشتعال، جامدات قابل اشتعال، همه گازها، مواد سمی و عفونی، پاور بانک.

Accept.

تایید کنید.

Sometimes, we have to click more than one time to check it out.

گاهی اوقات، برای بررسی آن باید بیش از یک بار کلیک کنیم.

Now, I'm going to print the boarding pass.

حالا می‌خواهم کارت پرواز را چاپ کنم.

This is my boarding pass.

این کارت پرواز من است.

Now, I'm going to keep it here for a while.

حالا، من می خواهم آن را برای مدتی اینجا نگه دارم .

And now, I'm going to take the bag tag out.

و حالا، من می خواهم برچسب کیف را بیرون بیاورم.

These two are the bag tags. These two are the bag tags. You have to

این دو برچسب کیف هستند. این دو برچسب کیف هستند. باید

stick it here on your check-in bag. This is not a check-in bag. It's a carry-on bag.

آن را اینجا روی چمدان خود بچسبانید. این یک کیف تحویل نیست. این یک کیف دستی است.

Now, I'm at the security check, and I have to go through the security check.

الان در بازرسی امنیتی هستم و باید بررسی امنیتی را انجام دهم.

Very nice.

بسیار خوب.

See, see, the security person is patting down that man. Pat down?

ببینید، ببینید، مامور امنیتی به آن مرد دست می زند. پات کردن؟

Pat down means when the security person checks your body

Pat down به این معنی است که فرد امنیتی بدن شما را بررسی می کند

for if there are drugs or any other harmful items on your body or not using a detector.

که آیا مواد مخدر یا هر چیز مضر دیگری روی بدن شما وجود دارد یا از آشکارساز استفاده نمی کند. من

My father and I were also patted down.

و پدرم را هم نوازش کردند.

Friends, this bridge which connects the airport terminal to the airplane is

دوستان به این پل که ترمینال فرودگاه را به هواپیما متصل می کند

called gangway. So, let's walk through the gangway.

گنگ وی می گویند. بنابراین، بیایید از طریق باند راه برویم.

Friends, right now, the plane is not on the runway.

دوستان الان هواپیما تو باند نیست.

So, friends, right now also passengers are getting on the plane.

بنابراین، دوستان، در حال حاضر مسافران نیز در هواپیما سوار می شوند.

Dawn is breaking. I love to play at dawn.

سحر در حال شکستن است. من عاشق بازی در سحر هستم.

I love to see dawn and dusk. What about you, friends?

من عاشق دیدن سحر و غروب هستم. شما دوستان چطور؟

I love to play in twilight

من عاشق بازی در گرگ و میش هستم

You should not eat food on the flight. Food items. Moreover, food item on

شما نباید در پرواز غذا بخورید. مواد غذایی علاوه بر این، مواد غذایی در

the flight is extremely exorbitant. Exorbitant?

پرواز بسیار گزاف است. گزاف؟

And when the plane is airborne, we don't have, we can remove our seat belts and we can enjoy

و وقتی هواپیما در هوا است، نداریم، می توانیم کمربندهایمان را برداریم و می توانیم لذت ببریم

and when it is landing also, we have to fasten our seat belts.

و وقتی در حال فرود است نیز باید کمربندهایمان را ببندیم.

This is take off. This is airborne.

این تیک آف است این هوابرد است.

Take off, Landing, Taxiing.

برخاستن، فرود، تاکسی.

Oh, wow, the plane is taxiing. Have a look.

اوه، وای، هواپیما در حال تاکسی است. نگاهی بینداز

There is a man also here. I think, you will not be able to see, but there is a

یک مرد هم اینجاست فکر می‌کنم نخواهی دید، اما

man right over there who has a red light. yeah

مردی آنجاست که چراغ قرمز دارد. بله،

We can see his legs his legs. He has a red light and he is marking where to go, where not to go.

ما می توانیم پاهای او را ببینیم. چراغ قرمز دارد و علامت می‌زند که کجا برود، کجا نرود.

Here, the airplane is going to the runway, and here, there are many more flights of

اینجا هواپیما به سمت باند فرودگاه می رود و در اینجا پروازهای بسیار بیشتری از

airasia and many more, waiting for the turn to take off.

airasia و بسیاری دیگر وجود دارد که منتظر نوبت بلند شدن هستند.

Oh, I think, it's going to take off. Let me fasten my seat belt.

اوه، من فکر می کنم، آن را به اوف. بگذار کمربندم را ببندم.

This seatbelt is different from our car's seat belt.

این کمربند ایمنی با کمربند ایمنی خودروی ما متفاوت است.

I think, the plane is going to take off. Oh, look, now, it's taxiing. It's going

من فکر می کنم، هواپیما قرار است بلند شود. اوه، ببین، الان تاکسی است.

towards the runway. Hey, look, there's another plane which is similar

به سمت باند می رود. هی، ببین، هواپیمای دیگری هم هست که شبیه

to us, it's also going, it's also taxiing.

ماست، آن هم دارد می رود، تاکسی هم می کند.

Oh great. I'm scared.

اوه عالی من می ترسم.

There's a plane, which is taxiing over there.

یک هواپیما وجود دارد که در آنجا تاکسی می کند. در حال

It's turning

چرخش است

It's not, right now. It's gone.

، در حال حاضر نیست. آن رفته.

There're so many flights.

پروازهای زیادی وجود دارد

Bye bye Bengaluru bye-bye

خداحافظ بنگلور خداحافظ خداحافظ

It's very hard leaving Bengaluru.

بنگالور رفتن خیلی سخته.

This is the runway.

این باند است.

That flight is taking off.

اون پرواز داره بلند میشه

Now, we are going to take off.

حالا می‌خواهیم بلند شویم.

See, friends, skyscrapers. I think, I hope, you know the meaning of skyscrapers.

دوستان، آسمان خراش ها را ببینید. فکر می کنم، امیدوارم، معنی آسمان خراش ها را بدانید.

If not, link is in the description box.

اگر نه، لینک در جعبه توضیحات است.

Runway. The plane. It's going to take off.

باند. هواپیما. قرار است بلند شود.

I'm so happy. And you know friends, the most terrible

من خیلی خوشحالم. و می دانید دوستان، وحشتناک ترین

thing about an airplane is that we will, we will,

چیز در مورد یک هواپیما این است که ما خواهیم کرد، خواهیم کرد،

unfortunately we have to be in the air for three hours. So, what will I do? I planned

متاسفانه باید سه ساعت در هوا باشیم . بنابراین، چه کار خواهم کرد؟ من برنامه ریزی کردم

that, I have a kit in which I have made something,

، یک کیت دارم که در آن چیزی ساخته ام

and I will play with them. It will be my airplane entertainment. Won't it?

و با آنها بازی خواهم کرد. سرگرمی هواپیمای من خواهد بود . اینطور نیست؟

It's made of paper, with tape

این از کاغذ است، با نوار

I made a doll. Radha Krishna.

یک عروسک درست کردم. رادا کریشنا.

It's fun to play. I'll play with them, but it's a bit dirty. It's my entertainment.

سرگرم کننده است برای بازی. من با آنها بازی خواهم کرد، اما کمی کثیف است. سرگرمی من است.

Ah, this reminds me of a thing and it reminds me some flights have an

آه، این من را به یاد یک چیز می اندازد و به من یادآوری می کند که برخی از پروازها یک

entertainment in-flight entertainment. But this flight doesn't have it. But

سرگرمی در پرواز دارند. اما این پرواز آن را ندارد. اما

still I've got my entertainment. Be my beautiful doll

هنوز هم سرگرمی ام را دارم. عروسک زیبای من باش من

I can't stop looking through the window. When will my flight take off?

نمی توانم از پنجره نگاه نکنم. پرواز من چه زمانی انجام می شود؟

ah, take off, takeoff, take off, take off, take off. That plane is taking

آه، برخاستن، برخاستن، برخاستن، برخاستن، برخاستن. اون هواپیما داره

off. That plane is taking off. See, see, that dot.

بلند میشه اون هواپیما داره بلند میشه ببینید، ببینید، آن نقطه.

My plane is going to take off

هواپیمای من قرار است بلند شود

I have ants in my pants

من در شلوارم مورچه دارم

See, there are lights alongside the runway so that airplanes can take off

ببینید، در کنار باند فرودگاه چراغ هایی وجود دارد تا هواپیماها بتوانند

and land at night as well. If it is night and the plane is taking off,

در شب نیز بلند شوند و فرود بیایند. اگر شب است و هواپیما در حال بلند شدن است،

how will you see where am I going? Where am I not going? They may go that way and

چگونه می بینید که کجا می روم؟ کجا نمی روم؟ ممکن است به آن سمت بروند و

hit another flight. So, there are lights to see that this is

پرواز دیگری بزنند. بنابراین، چراغ هایی وجود دارد که ببینید این

your way, go to this way. It's fun.

راه شماست، به این سمت بروید. خوش می گذرد.

Fasten your seat belt. I've fastened.

کمربند ایمنی خود را ببندید. بستم

But still, I want to hold.

اما با این حال، من می خواهم نگه دارم.

I'm too scared. I'm scared. It's taking off

من خیلی می ترسم. من می ترسم. در حال بلند شدن است

I'm scared of turbulence on the plane. Turbulence means, when plane suddenly

من از آشفتگی در هواپیما می ترسم. آشفتگی یعنی زمانی که هواپیما ناگهان

shakes. Look at this greenery.

تکان بخورد. به این سبزه نگاه کن

Papa, I have to show something. backside

بابا من باید یه چیزی نشون بدم پشت

To the clouds. Bye bye Bengaluru

به ابرها. خداحافظ بنگالورو

and hi to the clouds in the sky.

و سلام به ابرهای آسمان.

There are so many trees. Bengaluru is ever green.

درختان زیادی وجود دارد. بنگالورو همیشه سبز است.

Hello friends, what is this area called? This area, where attendants get food

سلام دوستان اسم این منطقه چیه؟ به این منطقه که خدمه

ready for passengers, this area is called galley, galley. Here, lavatory

برای مسافران غذا تهیه می کنند، به این منطقه گالی، گالری می گویند. اینجا توالت

Here is the lavatory where there is a toilet and a sink as well.

اینجا دستشویی هست که توالت و سینک هم هست.

and the sink as well. That's why, it's called a lavatory. But in our home also

و سینک هم همینطور به همین دلیل به آن دستشویی می گویند. اما در خانه ما

we have a toilet. No here we have a sink to wash our hands

توالت هم داریم. خیر در اینجا ما یک سینک برای شستن دست ها و

as well as toilet. So, it is called lavatory.

همچنین توالت داریم. پس به آن دستشویی می گویند.

And this area inside this plane, this area is called cabin. When we are talking

و به این ناحیه در داخل این هواپیما، به این ناحیه کابین می گویند. وقتی

about the outside area

در مورد منطقه بیرونی صحبت می کنیم،

But, we talk about only this particular area, we say cabin, cabin.

اما، فقط در مورد این منطقه خاص صحبت می کنیم، می گوییم کابین، کابین.

What is this where we keep our luggage? What is this area where we keep our luggage? This is called overhead compartment.

این کجاست که چمدانمان را نگه می داریم؟ این منطقه ای که چمدان هایمان را در آن نگهداری می کنیم چیست؟ به این محفظه سربار گفته می شود. به

What are they called who help who help passengers to do if their passengers have any

آنها چه می گویند که به مسافران کمک می کنند تا اگر مسافرانشان مشکلی داشتند انجام دهند،

problems, these guys help them and they serve food too.

این بچه ها به آنها کمک می کنند و غذا هم سرو می کنند.

They serve food to the passengers. What are they called?

برای مسافران غذا سرو می کنند. چه نامیده می شوند؟ به

They're called attendants, attendants.

آنها می گویند خدمتکار، خدمتکار. به

The people who help people in finding a seat number, finding their

افرادی که در یافتن شماره صندلی، یافتن

seat, serving food, they are called attendants, attendants.

صندلی، سرو غذا به مردم کمک می کنند، به آنها خدمه، متصدی می گویند.

Now, we are going to have our breakfast.

حالا قرار است صبحانه بخوریم. در

Here, it is in-flight food which is the flight meal prepared and served. But, I'm

اینجا، غذای داخل پرواز است که غذای پرواز تهیه و سرو می شود. اما، من

not gonna taste it. I'm not gonna have it. I'll have my own home-made rolls.

نمی خواهم طعم آن را بچشم. من آن را نخواهم داشت. من رول های خانگی خودم را خواهم داشت.

One of the best things about the flight is looking out of the window

یکی از بهترین چیزهای پرواز این است که از پنجره به بیرون نگاه کنید

and not closing the window shade.

و سایه پنجره را نبندید.

I rinsed my mouth. But, if the bottle is finished, who will I give the empty bottle to?

دهنم رو شستم اما، اگر بطری تمام شود، بطری خالی را به چه کسی می دهم؟

Perhaps I'll call the attendant. But, how will I call him/her?

شاید من با متصدی تماس بگیرم. اما، چگونه او را صدا کنم؟

Oh, look, there is an attendant button. If I press it, the attendant will come by. I

اوه، نگاه کنید، یک دکمه همراه وجود دارد. اگر فشارش بدهم خدمتکار می آید.

think, I also showed you a call by which people can connect to the attendant.

فکر می کنم، من همچنین یک تماس به شما نشان دادم که از طریق آن افراد می توانند به مهماندار وصل شوند.

We'll press it, he'll come there and then he'll come to seat number. He'll come to

آن را فشار می دهیم، او می آید آنجا و بعد می آید به شماره صندلی. او برای کمک می آید

help and if you again press it, it will be off

و اگر دوباره آن را فشار دهید، خاموش می شود،

So, let me show you. It's on. It's off.

پس اجازه دهید به شما نشان دهم. روشن است. خاموش است.

This is attendant call.

این تماس همراه است

Reading light.

چراغ مطالعه

This is a reading light which will be helpful for you, if you want to read or

این یک چراغ مطالعه است که برای شما مفید خواهد بود، اگر می خواهید مطالعه کنید یا

on the airplane, if you want to do something which you need light.

در هواپیما، اگر می خواهید کاری را انجام دهید که به نور نیاز دارید.

Because when I boarded this plane or got on the plane, it was a bit dark.

چون وقتی سوار این هواپیما شدم یا سوار هواپیما شدم هوا کمی تاریک بود.

So, I also couldn't do. So I use this reading light. The next is

بنابراین، من نیز نتوانستم انجام دهم. بنابراین من از این چراغ مطالعه استفاده می کنم. مورد بعدی

air vent by which air will be coming and we can

دریچه هوا است که هوا از طریق آن وارد می شود و

enjoy ourselves if it is hot. Anyways, New Delhi is a pretty hot place.

اگر گرم است می توانیم لذت ببریم. به هر حال، دهلی نو یک مکان بسیار گرم است.

Ah, and this air vent reminded me of

آه، و این دریچه هوا مرا یاد

an idiom. And what is that idiom? The idiom is vent your spleen.

یک اصطلاح انداخت. و آن اصطلاح چیست؟ اصطلاح این است که طحال خود را تخلیه کنید.

Oh, look at this.

اوه اینو ببین

I forgot to tell you about these two and what is this? This is a sign of no

یادم رفت در مورد این دو بگم و این چیه؟ این نشانه سیگار ممنوع است

smoking, and here, there will be another sign which, when we land or take off but

، و در اینجا، علامت دیگری وجود خواهد داشت که وقتی فرود می آییم یا بلند می شویم،

there'll be a sign which means fasten your seat belt.

علامتی وجود دارد که به این معنی است که کمربند ایمنی خود را ببندید.

which means to fasten your seat belt. And what is this? This is the

که به معنی بستن کمربند ایمنی است. و این چیه؟ این

speaker where announcements are announced and I like the holes. It's like beehive.

اسپیکر است که در آن اطلاعیه ها اعلام می شود و من سوراخ ها را دوست دارم. مثل کندوی عسل است.

Just have a look at the clouds once. It's a beautiful scenery.

فقط یک بار به ابرها نگاه کنید. منظره زیبایی است

And what was I saying? Oh my god, look at this. This armrest. If you press

و من چه می گفتم؟ وای خدای من اینو ببین این دسته. اگر

this button, it will go off and come up. This seat.

این دکمه را فشار دهید، خاموش می شود و بالا می آید. این صندلی

This seat, we press this button. Shall I show you? Let me show you.

این صندلی، این دکمه را فشار می دهیم. بهت نشون بدم ؟ بگذار بهت نشان بدهم.

If I push it down, I won't be, just press it once.

اگر آن را پایین بیاورم، نمی شوم، فقط یک بار فشارش بده.

and then come up. Hey,

و بعد بیا بالا هی،

oh, that's why I was saying, this seat is a

اوه، به همین دلیل می گفتم، این صندلی

very horrible thing. I'll press this and it'll go up and then, when I want it to

چیز بسیار وحشتناکی است. من این را فشار می دهم و بالا می رود و بعد، وقتی می خواهم

go down, it won't go. It's a

پایین بیاید، نمی رود. این

terrible. [ __ ] but. Ouch, ouch, my leg

وحشتناک است. [ __ ] ولی. اوه، اوخ، اتاق پای من

Leg room is very less. There is economy class, business class,

خیلی کمتر است. کلاس اقتصادی، بیزینس کلاس

and first class. See, it's economic class, economic class

و درجه یک وجود دارد. ببینید، کلاس اقتصادی است، کلاس اقتصادی

where legroom is less. Business class is a bit more. I'll show you. This is a

که فضای پا کمتر است. کلاس تجاری کمی بیشتر است. بهت نشون میدم. این یک

business class, and here, I'll have the air sickness bag.

کلاس تجاری است، و در اینجا، من کیسه بیماری هوا را خواهم داشت.

Air sickness bag, barf bag. And first class is the best class.

کیسه بیماری هوا، کیسه بارف. و درجه یک بهترین کلاس است.

And now look, have a look at my leg. Oh it's paining. My dogs are barking and

و حالا نگاه کن، به پای من نگاه کن. آه دردناک است سگ های من پارس می کنند و

you know the meaning of dogs are barking. Right?

می دانید که سگ ها پارس می کنند. درست؟

We are preparing for landing..

ما برای فرود آماده می شویم.

And friends, I think, my father must have had a terrible day. But why? Let me tell

و دوستان، فکر می کنم، پدر من باید روز وحشتناکی داشته باشد. اما چرا؟ اجازه بدهید به

you. Because of the seat he is sitting in. See, I'm sitting in the window seat where

شما بگویم. به خاطر صندلی که او در آن نشسته است. ببینید، من روی صندلی پنجره نشسته ام که در

I'm adjacent to the window whereas the leg room is less but still, my dogs are barking. But leave it.

مجاورت پنجره هستم، در حالی که اتاق پا کمتر است، اما هنوز، سگ های من پارس می کنند. اما رها کن

And the middle seat is uncomfortable. The leg room is less and moreover, we have to share the armrest.

و صندلی وسط ناخوشایند است. اتاق پا کمتر است و علاوه بر این، ما باید تکیه گاه دست را به اشتراک بگذاریم.

See, I've to fight for the armrest.

ببین، من باید برای تکیه گاه بجنگم.

I have to claim my armrest before my father does. So, it's pretty hard in the middle seat.

من باید قبل از پدرم تکیه گاه دستم را بگیرم. بنابراین، در صندلی وسط بسیار سخت است.

but yes but yes

اما بله، اما بله،

In the window seat, it's still, there's a place

در صندلی پنجره، هنوز است، جایی است

where we can keep our arm, but yes, I have to keep before my father.

که می توانیم بازویمان را نگه داریم، اما بله، باید جلوی پدرم بمانم.

Ah, now, see, now the airplane is taxiing

آه، حالا، ببینید، حالا هواپیما به

towards the terminal. And when I come back, I'm excited to tell

سمت ترمینال تاکسی می شود. و وقتی برگشتم، مشتاقم به

you Delhi is better or Bangalore. Oh, see,

شما بگویم دهلی بهتر است یا بنگلور. اوه، ببینید،

two gangways and what is the gangway which I've already told you.

دو باند و مسیری که قبلاً به شما گفتم چیست.

The bridge by which the terminal is

پلی که توسط آن ترمینال

connected to the airplane or I would say, the aeroplane is connected to the

به هواپیما یا می توانم بگویم هواپیما به ترمینال متصل می شود

terminal. Although it is same but yes if you disembark from the airplane to the terminal

. اگر چه همینطور است اما اگر از هواپیما به ترمینال پیاده شوید

or when you go from the terminal to the aeroplane.

یا وقتی از ترمینال به هواپیما می روید بله.

That's the gangway. Now, see, it will be attached. Now, it will be attached to our plane when I

آن راهرو است. حالا ببینید، ضمیمه خواهد شد. اکنون، زمانی که من از طریق باند عبور کنم، به هواپیمای ما متصل خواهد شد

will be going through the gangway through the gangway.

.

You will see that. Now what? Who will I give this to?

آن را خواهید دید. حالا چی؟ این را به کی بدهم؟

Really, I have to call attendant call button

واقعاً، باید با دکمه تماس مهماندار تماس بگیرم

Just see, just see and wait and watch and attendant will be coming.

فقط ببینید، فقط ببینید و منتظر بمانید و تماشا کنید و مهماندار خواهد آمد.

To give these bottles

دادن این بطری ها

Their job is over. So, I can play with this thing.

کارشان تمام شده است. بنابراین، من می توانم با این چیز بازی کنم.

I can play. They will not come. Ah, their work is over, means it's finished.

من می توانم بازی کنم. آنها نمی آیند. آخه کارشون تموم شد یعنی تموم شد

wow. Now, see, everyone will be opening their overhead compartments.

وای. اکنون، ببینید، همه در حال باز کردن محفظه های بالای سر خود هستند.

Thank you so much. Thank you so much.

خیلی ممنونم. خیلی ممنونم.

Thank you. You can, you can stroll it. You can stroll

متشکرم. شما می توانید، می توانید آن را قدم بزنید. می توانید آن را قدم بزنید

it. But, I like to carry it.

. اما، من دوست دارم آن را حمل کنم.

I like to carry it.

من دوست دارم آن را حمل کنم.

Friends, what is this called? This is called carousel.

دوستان اسم این چیه؟ به این میگن چرخ فلک.

Carousel where our chick-in bags are

چرخ و فلک جایی که کیسه‌های جوجه‌های ما را

received, when we go from one place to another. The

وقتی از جایی به جای دیگر می‌رویم دریافت می‌کنند.

check-in bags are very heavy bags. They are kept somewhere where there's a

چمدان های چک این چمدان های بسیار سنگینی هستند. آنها در جایی نگهداری می شوند که یک

van which carries it and brings it here and here by the carousel they are

ون وجود دارد که آن را حمل می کند و با چرخ فلک به اینجا و اینجا می آورد

received back. So, this is the carousel where they are received back.

. بنابراین، این چرخ و فلک جایی است که آنها را پس می گیرند.

I have only one carry-on bag. So, I don't have to give it. So, I didn't

من فقط یک کیف دستی دارم. بنابراین، من مجبور نیستم آن را بدهم. بنابراین، من

keep it in the check-in bag. So, I have to wait here. Let's go. Huh or friends,

آن را در کیف تحویل نگه نداشتم. بنابراین، من باید اینجا صبر کنم. بیا بریم. دوستان،

See, friends, here it is a baggage claim hall with

ببینید، دوستان، اینجا یک سالن تحویل چمدان با

many many carousels where we can claim our baggage like from

چرخ و فلک های بسیار است که می توانیم چمدان هایمان را از

starting from number one I see two,

اول شروع کنیم، من می بینم دو،

three, four,

سه، چهار،

five, six, seven, eight, nine, until ten. There are many many carousels here.

پنج، شش، هفت، هشت، نه تا ده در اینجا چرخ و فلک های زیادی وجود دارد.

So, this is baggage claim hall and here

بنابراین، این سالن تحویل بار است و اینجا

and here there is a list of flights starting from

و اینجا لیستی از پروازها وجود دارد که از

See, here is Bengaluru.

See شروع می شود، اینجا Bengaluru است.

I've got this one from the kiosk. That bottle is finIshed. I'm drinking water

من این یکی را از کیوسک گرفته ام. آن بطری تمام شده است. من دارم

from this water bottle. Although there is zero percent. This is called airport taxi.

از این بطری آب آب میخورم. اگرچه صفر درصد است. به این میگن تاکسی فرودگاه.

Right now, we are outside the terminal 3 and now we are going to book

در حال حاضر، خارج از ترمینال 3 هستیم و اکنون می خواهیم

the taxi to reach our destination

تاکسی را رزرو کنیم تا به مقصد برسیم

It's too hot here. And I'm tired and my dogs are barking.

اینجا خیلی گرم است. و من خسته هستم و سگ هایم پارس می کنند.

So, I'm sitting on this trolley and having fun

بنابراین، من روی این چرخ دستی نشسته ام و دارم سرگرم می شوم

Our gate number is 26. So, I'm going towards gate number 26.

شماره دروازه ما 26 است. بنابراین، به سمت دروازه شماره 26 می روم.

My work is over.

کار من تمام شده است.

I'm just waiting for the plane. So, right now, I'm gonna buy some toys for my

من فقط منتظر هواپیما هستم. بنابراین، در حال حاضر، من می خواهم برای خواهر و برادرم چند اسباب بازی بخرم

siblings. But yes,

. اما بله،

buying things, at the airport, can be extremely exorbitant. Can be extremely exorbitant?

خرید وسایل در فرودگاه می تواند بسیار گزاف باشد. آیا می تواند بسیار گزاف باشد؟