English Conversation between Bubbly and Dubbly | Part-2 | Havisha Rathore | Ranjan Shekhawat

Hello, my brothers and sisters. Today we will learn English through an English

سلام بر برادران و خواهرانم. امروز ما انگلیسی را از طریق

conversation between Bubbly and Dubbly. First we will listen to

مکالمه انگلیسی بین Bubbly و Dubbly یاد خواهیم گرفت. ابتدا به مکالمه گوش می دهیم

the conversation, and then we will learn English from it. I am sure you will love

و سپس انگلیسی را از آن یاد می گیریم. مطمئنم از آن خوشت خواهد آمد

it. So, let's start listening to Bubbly and Dubbly without a jerk. Do you know

. بنابراین، اجازه دهید شروع به گوش دادن به Bubbly و Dubbly بدون تند و تند کنیم. آیا می دانید

Priya purchased a new house recently? She is inviting all her friends and

پریا اخیراً خانه جدیدی خریده است؟ او همه دوستان و

acquaintances to her new house. Yeah, I know she's just fishing for compliments.

آشنایانش را به خانه جدیدش دعوت می کند. بله، من می دانم که او فقط برای تعارف ماهیگیری می کند.

She invited me as well. But I'm not going to her house. I neither. I don't like her.

اون من رو هم دعوت کرد اما من به خانه او نمی روم. من نه. من او را دوست ندارم.

Her husband's promotion has given her a swollen head. Yes, you have taken the

ترفیع شوهرش سرش ورم کرده است. بله، شما

words out of my mouth. Her husband reminded me of an incident. And what is

کلمات را از دهان من بیرون آورده اید. شوهرش مرا به یاد یک حادثه انداخت. و

that? There was a strike in his Factory but he was seen at the mall. Yeah, that's

آن چیست؟ در کارخانه او اعتصابی رخ داد اما او در مرکز خرید دیده شد. بله، این همان چیزی است که می

what we say he was fiddling while Rome burnt. It seems both are bloody nuisance.

گوییم او در حالی که رم می سوخت، کمانچه می زد. به نظر می رسد هر دو مزاحم خونین هستند.

If you'll excuse my French. Yes, you are right. They are made for each other. I

اگر فرانسوی من را ببخشید. بله حق با شماست. آنها برای یکدیگر ساخته شده اند. من

really don't understand how come he got the promotion. He must be buttering up

واقعاً نمی فهمم که چگونه او ترفیع گرفت. او باید به

his boss. Yeah, that's right. But my husband is not like him. They are as

رئیس خود کمک کند. آره درست است. اما شوهر من شبیه او نیست. آنها به اندازه

different as chalk and cheese. How can you say that? Her husband Butters up his boss,

گچ و پنیر متفاوت هستند. چطور می توانی چنین چیزی بگویی؟ شوهرش رئیسش را سرکوب می کند،

but my husband calls a spade a spade. Once, he ended up fouling his own

اما شوهر من بیل را بیل می نامد. یک بار، او در نهایت

nest by accusing his boss. You know once my husband also did the same thing and

با متهم کردن رئیسش لانه خود را آلوده کرد. می دانید یک بار شوهر من نیز همین کار را کرد و

as a result his boss and the team froze him out of the project in which he was

در نتیجه رئیسش و تیم او را از پروژه ای که به

dedicatedly involved. That means our husbands are cut from the same clothes.

طور اختصاصی در آن شرکت داشت منجمد کردند. یعنی شوهران ما از یک لباس بریده شده اند.

Right? Right, I hope you liked this conversation. If yes then don't forget to

درست؟ درست است، امیدوارم از این گفتگو خوشتان آمده باشد. اگر بله پس

like, share, and subscribe to this channel. Bye-bye! See you in the next video!

لایک، اشتراک گذاری و عضویت در این کانال را فراموش نکنید. خداحافظ! شما را در ویدیوی بعدی می بینیم!

Now, you have listened to the conversation between Bubbly and Dubbly.

اکنون به مکالمه بابلی و دابلی گوش داده اید.

Now, it's time to learn English from this conversation. We will play this

حالا وقت آن است که از این مکالمه زبان انگلیسی را یاد بگیرید . ما دوباره این مکالمه را پخش می کنیم

conversation again and I will pause the conversation after the words which are

و بعد از کلماتی که

required to be explained. I will resume it after explaining the meaning. So, let's

باید توضیح داده شوند مکالمه را متوقف می کنم. بعد از توضیح معنی آن را از سر می گیرم. بنابراین، بیایید

start without a snag. Do you know Priya purchased a new house recently? She is

بدون مشکل شروع کنیم. آیا می دانید پریا اخیراً خانه جدیدی خریده است؟ او

inviting all her friends and acquaintances.

همه دوستان و آشنایان خود را دعوت می کند .

Acquaintance. It means a person known to you. JAAN PAHCHAAN KE LOG

آشنایی. یعنی فردی که شما را می شناسید . JAAN PAHCHAAN KE LOG

to her new house. Yeah, I know. She's just fishing for compliments.

به خانه جدیدش. آره میدونم او فقط به دنبال تعارف است.

Fishing for compliments. It means trying to get people to say

ماهیگیری برای تعارف. این به این معنی است که سعی کنید مردم

good things about you. I don't like to fish for compliments. But anyway do you

چیزهای خوبی در مورد شما بگویند. من دوست ندارم برای تعارف ماهی بگیرم. اما به هر حال آیا

like my new dress and this new haircut? She invited me as well. But I'm not going

لباس جدید من و این مدل موی جدید را دوست دارید؟ اون من رو هم دعوت کرد اما من

to her house. I neither. I don't like her. Her husband's promotion has given her a

به خانه او نمی روم. من نه. من او را دوست ندارم. ترفیع شوهرش

swollen head. Swollen head. If someone has a swollen

سرش ورم کرده است. سر متورم اگر فردی سر ورم کرده باشد

head, it means that they think they are more intelligent and more important than

، به این معنی است که فکر می‌کند باهوش‌تر و مهم‌تر از

they are. Yes, you have taken the words out of my

آن است. بله، شما کلمات را از دهان من بیرون آورده اید

mouth. Take the words out of the mouth. It

. کلمات را از دهان خارج کنید.

means you say what someone else was about to say.

یعنی آنچه را که یکی دیگر می خواست بگوید را می گویید.

In Hindi, it means MUH KI BAAT CHHEEN LENA

در هندی به معنای MUH KI BAAT CHHEEN LENA است که

Her husband reminded me of an incident. And what is that? There was a strike in

شوهرش مرا به یاد یک حادثه انداخت. و آن چیست؟ در

his Factory but he was seen at the mall. Yeah, that's what we say he was fiddling

کارخانه او اعتصابی رخ داد اما او در مرکز خرید دیده شد. بله، این همان چیزی است که می گوییم او

while Rome burnt. Fiddle while Rome burns.

در حالی که رم می سوخت، کمانچه می زد. کمانچه در حالی که رم می سوزد.

It means doing unimportant things while there are serious matters to be dealt

یعنی انجام کارهای بی اهمیت در حالی که مسائل جدی وجود دارد که باید

with or, I would say not dealing with a difficult or dangerous situation but

با آنها برخورد کرد یا می توانم بگویم برخورد نکردن با یک موقعیت دشوار یا خطرناک بلکه

instead doing nonsense or I would say useless things. It seems both are bloody

انجام کارهای بیهوده یا چیزهای بیهوده است. به نظر می رسد هر دو مزاحم خونین هستند

nuisance. Nuisance. It means someone that annoys you or

. مزاحمت. یعنی کسی که شما را آزار می دهد یا

causes trouble for you. If you'll excuse my French.

برای شما دردسر ایجاد می کند. اگر فرانسوی من را ببخشید.

Excuse my French or pardon my French. It is used as an apology for using

فرانسوی من را ببخشید یا فرانسوی من را ببخشید. به عنوان عذرخواهی برای استفاده از

offensive language. Yes, you are right. They are made for each other. I really

زبان توهین آمیز استفاده می شود. بله حق با شماست. آنها برای یکدیگر ساخته شده اند. من واقعاً

don't understand how come he got the promotion. He must be buttering up his

نمی فهمم که چگونه او ترفیع گرفت. او باید به رئیس خود کمک کند

boss. Butter up. If you butter someone up, you're very nice to them, or you've

. کره بزنید. اگر به کسی لطمه بزنید، با او بسیار خوب هستید، یا از

flatter them, especially if you want to obtain something from them. In Hindi it

او چاپلوسی کرده اید، به خصوص اگر می خواهید چیزی از او به دست آورید. در زبان هندی به

means MAKHHAN LAGANA, CHAAPLUSI KARNA.

معنی MAKHAN LAGANA، CHAAPLUSI KARNA است.

Yeah, that's right. But my husband is not like him. They are as different as chalk

آره درست است. اما شوهر من شبیه او نیست. آنها به اندازه گچ

and cheese. As different as chalk and cheese. It means completely different

و پنیر متفاوت هستند. به اندازه گچ و پنیر متفاوت است. یعنی کاملا متفاوت

from each other. How can you say that? Her husband butters

از هم. چطور می توانی چنین چیزی بگویی؟ شوهرش

up his boss, but my husband calls a spade a spade. Call a spade a spade.

رئیسش را به جان هم می اندازد، اما شوهرم به بیل می گوید بیل. بیل را بیل صدا کن.

If someone calls a spade a spade, it means he or she speaks truthfully or

اگر کسی بیل را بیل نامید، به این معناست که

openly about something difficult matters or I would say to say the truth about

در مورد موضوع مشکلی صادقانه یا آشکارا صحبت می کند یا می گویم در مورد چیزی حقیقت را بگویم

something even if it is not polite or pleasant. In Hindi, it means

حتی اگر مؤدبانه یا خوشایند نباشد. در هندی به معنای

बिना लाग लपेट के कहना YA BINA MIRCHI MASALA LAGAYE KAHNA.

बिना लाग लपेट के कहना YA BINA MIRCHI MASALA LAGAYE KAHNA است.

Once he ended up fouling his own nest by

یک بار او با متهم کردن رئیسش به لانه خود لطمه زد

accusing his boss. Foul your own nest. It means to do something which damages

. لانه خودت را خراب کن این به معنای انجام کاری است که به

your own interests or chances of success. In Hindi, it means

منافع یا شانس موفقیت شما آسیب می رساند. در هندی به معنی

Apne per par khulaadi marana.

Apne per par khulaadi marana است.

You know once my husband also did the

می دانید یک بار شوهر من نیز

same thing and as a result his boss and the team froze him out of the project in

همین کار را کرد و در نتیجه رئیسش و تیم او را از پروژه ای

which he was dedicatedly involved. Freeze someone out. It means to

که به طور اختصاصی در آن شرکت داشت منجمد کردند. کسی را منجمد کنید یعنی

intentionally prevent someone from being involved in an activity or I would say

عمداً مانع از درگیر شدن کسی در یک فعالیت یا می‌توانم بگویم

exclude someone from something. That means our husbands are cut from the same cloth.

کسی را از چیزی کنار گذاشتن. یعنی شوهران ما از یک پارچه بریده شده اند.

Cut from the same cloth. It means having very

از همان پارچه برش دهید. این به معنای داشتن

similar qualities, characters, or behaviour. Right? Right, I hope you liked this

ویژگی ها، شخصیت ها یا رفتار بسیار مشابه است. درست؟ درست است، امیدوارم از این

conversation. If yes then don't forget to like, share, and subscribe to this channel.

گفتگو خوشتان آمده باشد. اگر بله پس لایک، اشتراک گذاری و عضویت در این کانال را فراموش نکنید.

Bye-bye! See you in the next video! [Music]

خداحافظ! شما را در ویدیوی بعدی می بینیم! [موسیقی]

but something

اما چیزی