A family drama in English | English conversation | Taste your own medicine

See, we have got a new bunk bed. Wow, I am so excited! Now, who will sleep on top of

ببینید، ما یک تخت دو طبقه جدید داریم. وای من خیلی هیجان زده ام! حالا چه کسی بالای

the bunk bed. I'm scared. I will not sleep on top of the bunk bed. I'm also scared. I

تخت دو طبقه بخوابد. من می ترسم. من بالای تخت دو طبقه نمی خوابم. من هم می ترسم. من

will also not sleep there. I will sleep down. You should sleep up. Okay. No, see the

هم آنجا نخواهم خوابید. من می خوابم. باید بیدار بخوابی باشه. نه

stairs. We can fall off the stairs. No, Harika, look at this boundary. Are you very... Oh ho a

پله ها رو ببین می توانیم از پله ها بیفتیم. نه، هاریکا، به این مرز نگاه کن. تو خیلی... اوه یه

foolish girl, If you fall like this then what will happen? There is no surrounding

دختر احمقی، اگه اینجوری بیفتی پس چی میشه؟ هیچ محیطی

like this. Foolish girl. Please don't start a catfight over here. I want to

مثل این وجود ندارد. دختر احمق. لطفا دعوای گربه را از اینجا شروع نکنید. میخوام

sleep down. If you are stubborn then I am also stubborn. Ma, Harika is agreeing that

بخوابم اگر تو لجبازی پس من هم لجبازم. مامان، هاریکا قبول داره که

she's very stubborn. Why don't we ask Keshu to sleep up.Yeah. Keshu, you're not

خیلی سرسخته. چرا از کشو نمی خواهیم که بیدار بخوابد. کشو، تو

afraid of anything. Right, my good brother? Yeah. Now, will you sleep upstairs? No, I

از هیچ چیز نمی ترسی. درسته برادر خوبم؟ آره حالا بالا میخوابی؟ نه من

sleep down. Will you sleep upstairs?

خوابم میاد طبقه بالا میخوابی؟

No, leave me. Oh my God. You sleep up. Continue your catfight.

نه، مرا رها کن اوه خدای من. تو بخواب به جنگ گربه ای خود ادامه دهید.

I'm going. Oh my God. I think, we...

من دارم میروم. اوه خدای من. من فکر می کنم، ما...

Hey, Harika, our favorite Festival Diwali

هی، هاریکا، جشنواره دیوالی مورد علاقه ما

is around the corner. Let's go and buy some crackers for

نزدیک است. بیا برویم برایمان کراکر بخریم

us. But Didi we don't have money. Hmm, no problem,

. اما دیدی ما پول نداریم. هوم، مشکلی نیست،

we'll ask it from Ma. She would definitely give us pocket money. Moreover, she has

ما آن را از مادر می خواهیم. او قطعا به ما پول جیبی می داد. علاوه بر این، او

not given us any money for a long time. Yes, Didi, you are right. We have also not

برای مدت طولانی به ما پولی نداده است. بله دیدی حق با شماست. ما همچنین

asked her for a long time. Yes, Harika, you are right. This time, she can't wash her

مدت زیادی است که از او نپرسیده ایم. بله، هاریکا، حق با شماست. این بار او نمی تواند

hands off. She has to give us something on this wonderful festival of light. Yes,

دست هایش را بشوید. او باید در این جشنواره شگفت انگیز نور چیزی به ما بدهد. بله

Didi, you you are right. Let's go to her. Yes, Harika.

دیدی حق با شماست. بیا بریم پیشش بله هاریکا

Ma, ma, ma. Hey, what happened? Why are you

مامان، مامان، مامان هی چی شد؟ چرا داد می

shouting? I can hear you. No, you didn't. That's why I had to raise my voice. Okay,

زنی؟ من می توانم شما را بشنوم. نه، نکردی. برای همین مجبور شدم صدایم را بلند کنم. خوب،

fine, I'm all ears. Tell me what's the thing you want to say? We want our pocket

خوب، من همه گوش هستم. به من بگو چیزی که می خواهی بگویی چیست؟ ما پول جیبی خود را می خواهیم

money. Hmm, and why? Diwali is around the corner. We want to buy something for us.

. هوم، و چرا؟ دیوالی در گوشه و کنار است. می خواهیم برایمان چیزی بخریم.

Come here, Harika. Let me talk to you.

بیا اینجا، هاریکا بگذار باهات صحبت کنم.

See, Harika, I understand you want to

ببین، هاریکا، فهمیدم می خواهی

buy something. Right? Yes, Ma. I know your feelings and excitement about the Diwali

چیزی بخری. درست؟ بله مامان من احساسات و هیجان شما را در مورد

Festival. But try to understand my dear Angel. This month we have got a little

جشنواره دیوالی می دانم. اما سعی کن فرشته عزیزم را درک کنی . در این ماه ما

bit extra expenditure. I'm on a budget this month. We have to manage things

کمی هزینه اضافی داریم. من در این ماه بودجه دارم. ما باید همه چیز را

around without the grand celebration of Diwali. Ma, that's really

بدون جشن بزرگ دیوالی مدیریت کنیم. مامان، این واقعا

not fair. How can you do this? You always say the same thing every time. You are

عادلانه نیست. چطور می تونی این کار رو بکنی؟ شما همیشه هر بار همین را می گویید.

really very very stingy. I'm telling you, Ma, you are very stingy. You have to

واقعا خیلی خیلی خسیسی هستی بهت میگم مامان خیلی خسیسی. شما باید

improve this. I want to have fun. I want to have fun. We want to have fun. And, by

این را بهبود بخشید. میخوام خوش بگذرونم. میخوام خوش بگذرونم. ما می خواهیم خوش بگذرانیم. و به

the way, Ma, why do you need to have so-called a little bit extra expenditure

هر حال مامان، چرا باید در خود این ماه به اصطلاح کمی هزینه اضافی داشته باشید

in this month itself? Why not some other month? This Festival month, Ma, at least

؟ چرا یک ماه دیگر نه ؟ این ماه جشنواره، مادر، حداقل

you should have let us enjoy this Festival month and in this Festival

باید به ما اجازه می دادی از این ماه جشنواره لذت ببریم و در این

month our favorite Festival Diwali comes. Why couldn't you postpone your so-

ماه جشنواره جشنواره دیوالی مورد علاقه ما می آید. چرا نمی‌توانی به‌اصطلاح

called a little bit extra expenditure for some other month, some other time, Ma?

کمی هزینه اضافی خود را به یک ماه دیگر، یک زمان دیگر به تعویق بیندازی، مادر؟

You did this very wrong. But we want our pocket money. Ma, I beg you, this time. Ma, I

خیلی اشتباه این کارو کردی اما ما پول جیبی خود را می خواهیم . مامان، این بار بهت التماس می کنم. مامان

beg you this time. Harika, no need to beg. It's her mistake means she should accept

این دفعه التماس میکنم هاریکا، نیازی به التماس نیست. این اشتباه اوست یعنی باید قبول کند

it and if she doesn't accept it then we have to beg. Ma, please give us money

و اگر قبول نکرد باید التماس کنیم. مامان لطفا به ما پول بده

but we are not Beggars. Give us money fast. Fast. We want to have fun. We want

اما ما گدا نیستیم. سریع به ما پول بده سریع. ما می خواهیم خوش بگذرانیم. ما می خواهیم

to have fun. Why we only have to suffer all the time, sacrifice all the time. Yes,

خوش بگذرانیم. چرا ما فقط باید همیشه رنج بکشیم ، همیشه فداکاری کنیم. بله،

Harika, you're right why we only have to sacrifice all the time, why we only have

هاریکا، حق با شماست که چرا ما فقط باید همیشه فداکاری کنیم، چرا فقط باید

to suffer all the time. Come, Harika, you sit here, and I'll sit here, and we'll have a

همیشه رنج بکشیم. بیا، هاریکا، تو اینجا بنشین، من هم اینجا می نشینم، و

long discussion on this topic until we get our Justice. We want our pocket

تا زمانی که عدالت خود را به دست آوریم، در مورد این موضوع بحث خواهیم کرد. ما پول جیبی خود را می خواهیم

money. Try to understand my angels. Yes, ma, we understand but this

. سعی کن فرشته های من را درک کنی . بله، مامان، ما متوجه شدیم، اما این

time you should understand our situation. Ma, the stores in this month get packed

بار شما باید وضعیت ما را درک کنید. مادر، فروشگاه ها در این ماه

full of all types of decorations. I saw them while coming back from my school

مملو از انواع تزئینات هستند. هنگام بازگشت از مدرسه آنها را دیدم

and this time, I really feel like buying them. They're pretty

و این بار واقعاً دلم می خواهد آنها را بخرم. آنها بسیار

enchanting. I know you both won't understand my situation. Try to put

مسحور کننده هستند. من می دانم که شما هر دو وضعیت من را درک نمی کنید. سعی کن

yourself in my shoes. I'm on a tight budget this month, havisha and Harika.

خودت رو جای من بذاری من در این ماه بودجه محدودی دارم، هاویشا و هاریکا.

Oh ho, when your friend Manjulika Auntie comes here, that time you are not on a tight

اوه هو، وقتی دوستت مانجولیکا خاله می آید اینجا، آن وقت شما بودجه کمی ندارید

budget. Yes, Harika, that time you offer her samosas, pastries, gol gappes and I don't know

. بله، هاریکا، آن زمان به او سمبوسه، شیرینی، گل گپ و من

many more things. Even when she denies it, you ask her to have more. Even you offer

خیلی چیزهای دیگر را نمی دانم. حتی زمانی که او آن را انکار می کند، از او می خواهید که بیشتر داشته باشد. حتی شما به

her dinner. Paneer butter masala and many more delicious things. That time you're

او شام بدهید. ماسالا کره پنیر و بسیاری چیزهای خوشمزه دیگر. آن زمان شما

not on any kind of tight budget. Yes, Didi, you are right. This time, you

در هیچ نوع بودجه فشرده نیستید . بله دیدی حق با شماست. این بار

have to give us our pocket money. No other excuse. No ifs and buts, we want it

باید پول تو جیبی ما را بدهید. بهانه دیگری نیست بدون اما و اگر، ما آن را

right away. Why don't you do one thing, Havisha and Harika? It has been quite a

فورا می خواهیم. هاویشا و هاریکا چرا یک کار را انجام نمی دهید ؟

long time since you opened your piggy banks. Use that money.

خیلی وقت است که قلک های خود را باز کرده اید . از اون پول استفاده کن

That's a good idea, Didi. Yes, Harika, you're right. The problem is solved. Go enjoy yourself, kiddos.

این ایده خوبی است، دیدی. بله، هاریکا، حق با شماست. مشکل حل شده است. برو لذت ببر بچه ها

See, Harika, I've got 1,000 rupees. But I've got 500 rupees, but it is less

ببین، هاریکا، من 1000 روپیه دارم. اما من 500 روپیه دارم، اما

than yours. You will do more Diwali shopping this time than me. But I wonder

از شما کمتر است. شما این بار بیشتر از من خرید دیوالی انجام خواهید داد. اما من تعجب می کنم که

how you got more money than me. Harika, I told you last time that you should not

چگونه شما پول بیشتری از من دارید. هاریکا، دفعه قبل بهت گفتم که نباید

waste your money just like that. But you you always ignore my suggestions. You let

اینطوری پولت رو هدر بدی. اما شما همیشه پیشنهادهای من را نادیده می گیرید. شما

it go. You should not do like that. You just let things go in one year and out

آن را رها کردید. نباید همچین کاری کنی شما فقط اجازه می دهید همه چیز در یک سال از بین برود و سال

the other. Okay, Didi, I will take care of it next time. I doubt Harika, because you

دیگر تمام شود. باشه دیدی دفعه بعد ازش مراقبت می کنم . من به هاریکا شک دارم، چون شما

said the same thing earlier but you didn't pay any heed.

قبلاً همین را گفتید اما توجهی نکردید.

It seems that your memory has become like a sieve. Hey, what's going on?

انگار حافظه شما مثل غربال شده است. هی، چه خبر است؟

Whose memory has become like a sieve? Harika's. See, Ma, I've got only 500 rupees

خاطره کی مثل غربال شده؟ هاریکا ببین، مامان، من فقط 500 روپیه

from my piggy bank but she has got 1,000 rupees from her piggy Bank. Do you want

از قلک خود دارم، اما او 1000 روپیه از قلک خود گرفته است. میخوای

me to give you 500 Rupees to make it equal to your Didi's. Yes, Ma, I want. Me also. No, not

500 روپیه بهت بدم تا با دیدی تو برابر بشه. بله، مامان، من می خواهم. من نیز همچنین. نه

for you. You've already got more than her. Here you are, Harika.

برای تو نیست شما قبلاً بیشتر از او دارید. اینجا هستی هاریکا

By the way, your money is my money. My money is your money. Right? And our

در ضمن، پول شما پول من است. پول من پول توست درست؟ و

money is our family's money. So, this Diwali, no pocket money. But Ma that is

پول ما پول خانواده ماست. بنابراین، این دیوالی، پول جیبی ندارد. اما مادر این

our money. Didn't you agree that your your money is my money? Yes, we did. So,

پول ماست. قبول نکردی که پول تو پول من است؟ بله ما انجام دادیم. بنابراین،

this Diwali, no pocket money. Offo, Harika, now what can we do? We can't do anything.

این دیوالی، پول جیبی ندارد . آفو، هاریکا، حالا چه کنیم؟ ما نمی توانیم کاری انجام دهیم.

But I want my money back. No, forget about this money. I need to buy

اما من پولم را پس می خواهم. نه، این پول را فراموش کنید. من باید

some utensils for the kitchen. I have a lot of chores to do, kiddos. Go and play.

چند ظروف برای آشپزخانه بخرم. من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم بچه ها برو بازی کن

Offo, I'm not able to concentrate on anything because Ma has snatched away

اوفو، من نمی توانم روی چیزی تمرکز کنم زیرا مادر

all our money. She has taken everything from us. I'm not able to concentrate on

تمام پول ما را ربوده است. او همه چیز را از ما گرفته است. اصلا نمی توانم روی

anything at all. Yes, Didi, you are right. I'm also not able to concentrate on anything.

چیزی تمرکز کنم. بله دیدی حق با شماست. همچنین نمی توانم روی چیزی تمرکز کنم.

Yes, Harika. Harika, why don't we go to the TV room and play or watch

بله هاریکا هاریکا، چرا ما به اتاق تلویزیون نمی رویم و بازی می کنیم یا

something on the TV to make ourselves fresh and ready.

چیزی را از تلویزیون تماشا نمی کنیم تا خودمان را سرحال و آماده کنیم.

Yes, Didi, you are right. Let us go.

بله دیدی حق با شماست. اجازه دهید ما به.

Offo, Harika, I'm getting bored of watching this TV itself. I don't feel like

افو، هاریکا، من از تماشای خود این تلویزیون حوصله ام سر می رود. حوصله

watching anything. What do we do? Harika, let's go to

تماشای چیزی را ندارم چه کنیم؟ هاریکا، بیا به

our new bunk bed. Maybe, we might feel good while we are on the bunk bed. Yes, Didi,

تخت دو طبقه جدیدمان برویم. شاید وقتی روی تخت دو طبقه هستیم احساس خوبی داشته باشیم. آره دیدی منم دارم

I'm also getting bored. Let's go to our new bunk bed. Yes, Harika.

خسته میشم. بیا بریم تخت دوطبقه جدیدمون بله هاریکا

Harika, can you play with me? No, Keshu, I don't want to play.

هاریکا، میتونی با من بازی کنی؟ نه کشو نمیخوام بازی کنم

Havisha Didi, can you play with me? No, Keshu, I'm not in the mode of

هاویشا دیدی میتونی با من بازی کنی؟ نه کشو، من در حالت

playing anything. I'm very sad.

بازی کردن چیزی نیستم. من خیلی ناراحتم

What happened? Why are you both sad?

چی شد؟ چرا هر دو غمگین هستید؟

We lost our piggy bank money this morning. Our mother took all of our money

امروز صبح پول قلک خود را گم کردیم . مادر ما همه پول ما را

by a trick just like a cat who agrees to resolve a problem between two monkeys

با ترفندی گرفت درست مثل گربه ای که قبول می کند مشکل بین دو میمون را حل کند

and in turn eats the chapati alone. The monkeys don't get anything. We were like

و به نوبه خود چاپاتی را به تنهایی می خورد. میمون ها چیزی نمی گیرند. ما مثل

monkeys. So, we also did not get anything.

میمون بودیم بنابراین، ما نیز چیزی به دست نیاوردیم.

Yes, Keshu, if you fight or argue then the third person will definitely

بله، کشو، اگر شما دعوا یا بحث کنید، قطعا نفر سوم

take the advantage of the situation. And we have become the victim of that kind

از موقعیت استفاده می کند. و ما قربانی چنین

of situation, Keshu. The way we taught a lesson to Harika Didi the other day, why can't we

وضعیتی شده ایم، کشو. همانطور که روز گذشته به هاریکا دیدی درس دادیم، چرا نمی توانیم

teach a lesson to our Ma? That's a good idea. We never thought of that. Yes, Harika and

به مادرمان درسی بدهیم؟ این ایده خوبی است. ما هرگز به آن فکر نکردیم. بله، هاریکا و

Keshu, you are right. I've got an idea. I also got an idea. So fast, so quick. Let's

کشو، حق با شماست. من یک فکری به ذهنم رسید. یه ایده هم گرفتم خیلی سریع، خیلی سریع بیایید

try it. Yes, we will do. First I will try. No, first I will try. No, Harika, first I

آن را امتحان کنیم. بله، انجام خواهیم داد. اول سعی میکنم نه اول سعی میکنم نه، هاریکا، اول

will try because I got the idea first. I got the idea first, so I should try first.

سعی می کنم چون اول ایده گرفتم. من اول ایده گرفتم، پس باید اول تلاش کنم.

Again both of you are fighting. Keep quiet. You both will not learn a lesson. You are

باز هم هر دوی شما دعوا می کنید. ساکت باش هر دو شما درسی نخواهید گرفت.

right, Keshu, but I want to implement my idea first. No, I will. I have a solution for

حق با توست کشو، اما من می خواهم اول ایده ام را پیاده کنم . نه، خواهم کرد. من راه حلی برای

your fight. What's that? But Keshu, please don't be like a cat. Okay?

مبارزه شما دارم. آن چیست؟ ولی کشو لطفا مثل گربه نباش. باشه؟

No, I won't. I'm a good boy. Okay, tell us the solution then. Let's ask, Mr Dinosaur.

نه، این کار را نمی کنم. من پسر خوبی هستم. خوب پس راه حل را به ما بگو بیایید بپرسیم، آقای دایناسور.

That's fine. Yes, that's fine for me as well. Mr Dinosaur will say my name.

خوبه. بله، برای من هم خوب است . آقای دایناسور نام من را خواهد گفت.

Keshu is a sweet brother of mine. I will give him a bar of chocolate, only If he

کشو برادر نازنین من است. من یک تخته شکلات به او می دهم، فقط اگر

suggests my name. Mr. Dinosaur said, "Havisha Didi should start first." If I'm not the first to

نام من را پیشنهاد کند. آقای دایناسور گفت اول باید هاویشا دیدی شروع کنه. اگر من اولین نفری نباشم که

execute the idea then I will not play with you. Moreover, I'm younger than Havisha

این ایده را اجرا می کنم، با شما بازی نمی کنم. علاوه بر این، من از هاویشا دیدی کوچکتر هستم

Didi. Yes, didi, you are right. You are younger than her. You should get special

. بله، دیدی، حق با شماست. شما از او جوانتر هستید. شما باید درمان خاصی داشته باشید

treatment. So, Mr Dinosaur says that Harika tries first. No, I don't trust Mr Dinosaur,

. بنابراین، آقای دایناسور می گوید که هاریکا ابتدا تلاش می کند . نه، من به آقای دایناسور اعتماد ندارم،

instead we'll decide some other way. Hmm, we'll flip a coin. Yes, we'll flip a coin.

در عوض ما راه دیگری تصمیم خواهیم گرفت. هوم، ما یک سکه برمی گردانیم. بله، ما یک سکه برمی گردانیم.

Okay, flip a coin. I will go for a head. but I don't have a coin. Ma has taken everything.

باشه، یه سکه بزن من برای یک سر می روم. اما من سکه ندارم مامان همه چیز را گرفته است.

Oh, that's very sad. But we can flick a bottle. Whomever it stops at will

اوه، این خیلی ناراحت کننده است. اما ما می توانیم یک بطری را تکان دهیم. هر کسی که متوقف شود،

start the first. Okay? That's okay, but I don't have a bottle. But I have a bottle.

اولین نفر را شروع می کند. باشه؟ اشکالی ندارد، اما من یک بطری ندارم. اما من یک بطری دارم.

Okay then bring it here itself. Okay, as you wish.

باشه پس خودش بیارش اینجا باشه هرطور که میخوای

I'll bring it right away.

فورا می آورمش

See, Harika, here is a bottle. I'll flick the bottle. I will win, Didi.

ببین، هاریکا، اینجا یک بطری است. بطری را تکان می دهم. من برنده خواهم شد، دیدی.

Let's see. Every dog has its day. But I think this time every dog doesn't have

اجازه بدید ببینم. هر سگی روز خودش را دارد. اما من فکر می کنم این بار هر سگی

its day. But don't worry. This time I will have my day. Anyway Harika, let's see. It's pointing

روز خود را ندارد. اما نگران نباشید. این بار روز خود را خواهم داشت. به هر حال هاریکا، بیایید ببینیم.

somewhere else. Towards me. Towards me. No, you are sitting here. It's cheating. no,

به جای دیگری اشاره می کند. به طرف من. به طرف من. نه تو اینجا نشستی تقلب است نه،

I'll sit here. No. Okay, this time, we'll see. We'll make this line. Okay. If the bottle

من اینجا می نشینم نه. باشه، این بار، خواهیم دید. ما این خط را می سازیم. باشه. اگر بطری در

stops anywhere in this area then it means that you won and if it stops anywhere

هر نقطه ای از این ناحیه متوقف شود، به این معنی است که شما برنده شده اید و اگر در هر جایی متوقف شود

and if it stops anywhere in this area then I win. Okay? Okay.

و اگر در هر نقطه ای از این منطقه متوقف شود، من برنده می شوم. باشه؟ باشه.

I will win. Let's see. Every dog has its day. Every dog has its day. This time

من پیروز خواهم شد. اجازه بدید ببینم. هر سگی روز خودش را دارد. هر سگی روز خودش را دارد. این بار

I won. Okay? No, you did cheating. Let me flick the bottle. Okay, you go and try it.

من برنده شدم. باشه؟ نه تو تقلب کردی بگذار بطری را تکان دهم. باشه برو امتحان کن

Every dog has its day. No, no, I will have my day second no first first first

هر سگی روز خودش را دارد. نه، نه، من روزم را می گذرانم

first no nobody nobody nobody no see see see have a look. We made this. You did

. ما این را ساختیم. تو

cheating. It was here. It was here. First of all, you rotated the ball. No, first it was here. Harika, you

تقلب کردی اینجا بود. اینجا بود. اول از همه، شما توپ را می چرخانید. نه، اول اینجا بود. هاریکا، تو

rotated the ball and I won. Now, say that I cheated. You only did the same thing

توپ رو چرخوندی و من برنده شدم. حالا بگو من تقلب کردم شما فقط همین کار را کردید

and you can't say that I cheated.

و نمی توانید بگویید من تقلب کردم.

You got two chances. Then I should also get two chances.

تو دو فرصت داشتی سپس باید دو شانس هم داشته باشم.

Last chance, please.

آخرین فرصت لطفا

Every dog has its day. Yeah, no, no, I won. I won. I won. Now,

هر سگی روز خودش را دارد. بله، نه، من برنده شدم. من بردم. من بردم. حالا

I also want to try first. You did some cheating. Okay.

من هم می خواهم اول امتحان کنم. تو تقلب کردی باشه.

Every dog has it day. Every dog has its day. So, I won. Now, say that I cheated.

هر سگی روزی دارد. هر سگی روز خودش را دارد. بنابراین، من برنده شدم. حالا بگو من تقلب کردم

This is the second time. I didn't cheat. Right? Yes, you didn't cheat. I never cheat in fact.

این بار دوم است. من تقلب نکردم درست؟ بله تقلب نکردی من در واقع هرگز تقلب نمی کنم.

Now, it's time to implement my plan. Team ready?

اکنون زمان اجرای طرح من است. تیم آماده است؟

Oh, I forgot that we are not a team. Oh, yeah. Let's see who...

آخه یادم رفت ما تیم نیستیم. اوه، آره ببینیم کی...

Ma, there's a parrot outside. That's fine, Havisha. Ma, come, have a look! There is

مامان، یه طوطی بیرونه. خوبه هاویشا مامان، بیا، نگاه کن!

a peacock, that too, in this city. I have seen many peacocks in the village. You

در این شهر طاووس هم هست. طاووس های زیادی در روستا دیده ام. لازم

don't have to show me.

نیست به من نشون بدی

Ma, Keshu is pouring the water into the pot. Offo, let me go this time.

مامان، کشو آب را در قابلمه می ریزد. آفو این بار اجازه بده برم به

Show me what he's doing. See, what is he doing? He's pouring the water into the

من نشان بده که او چه کار می کند. ببین داره چیکار میکنه؟ آب را در

pot. Oh, Havisha, what's wrong with you? He's doing a nice thing. He's just

قابلمه می ریزد. اوه هاویشا چه بلایی سرت اومده؟ داره کار خوبی میکنه او فقط به

watering the plants. Don't disturb me like this. I have to go to the market.

گیاهان آب می دهد. اینجوری اذیتم نکن باید برم بازار

Okay? I'm sorry. Next time don't call me. I'm sorry, ma.

باشه؟ متاسفم. دفعه بعد به من زنگ نزن متاسفم مامان

My plan didn't work. I think we'll have to try Harika's plan.

نقشه من عملی نشد فکر می کنم باید نقشه هاریکا را امتحان کنیم.

Keshu! Keshu, Beta, I need to go to the market. Okay, please, don't trouble anybody.

کشو! کشو، بتا، باید برم بازار. باشه لطفا کسی رو اذیت نکن

Okay, Ma. Are you sure? I'm sure. Promise? Promise. Yeah, that's like a good boy.

باشه مامان مطمئنی؟ من مطمئن هستم. وعده؟ وعده. آره، مثل یک پسر خوب است.

bye-bye bye-bye bye-bye bye-bye bye bye.

بای بای بای بای بای بای بای بای بای بای.

Yash. Yash, I'm taking 2,000 Rupees from

یاش. یاش، من 2000 روپیه از

your wallet. I'm going shopping.

کیف پولت می گیرم. من به خرید می روم.

Wait, Ma. What happened? Show me, what is in your hand?

صبر کن مامان چی شد؟ به من نشان بده، چه چیزی در دستت است؟

My money is your money. Your money is my money. So, this is my pocket money.

پول من پول توست پول شما پول من است پس این پول جیب من است. به

This is called taste your own medicine. Tit-for-tat.

این می گویند داروی خود را بچشید. تله به تله.

Nowadays, these kiddos have become Haywire.

امروزه، این بچه ها Haywire شده اند.

We wish you all a very happy and prosperous Deepawali!

ما برای همه شما یک دیپاوالی بسیار شاد و موفق آرزو می کنیم !

If you enjoyed this video then

اگر از این ویدیو لذت بردید

don't forget to like, share, and subscribe to this channel.

لایک، اشتراک گذاری و عضویت در این کانال را فراموش نکنید.

Bye-bye! See you in the next video!

خداحافظ! شما را در ویدیوی بعدی می بینیم!