Clapingo English Conversation #25 with Ajay Rao | Cloth Vs Clothe | English Speaking Practice

i'll have a cloth cloth i'll have a

من یک پارچه پارچه ای خواهم داشت، یک پارچه خواهم داشت و من

cloth and i'll make cloth i'll make

clothes out of that cloth

پارچه می سازم، از آن پارچه لباس درست می کنم. این

i

i you stumped me you stumped me here i

don't know what is the difference

between cloth and clothes

what is the difference

تفاوتی است که

i reckon no one gets rid with this time

فکر می کنم هیچ کس با این زمان خلاص نمی شود

while they wrap up late

در حالی که آنها دیر به پایان می رسند

hello

سلام سلام سلام

hello

hi hamisha in fact today i see that the

هامیشا در واقع امروز می بینم که

camera is placed

دوربین

very close to you uh generally you'll

بسیار نزدیک شما قرار گرفته است آه به طور کلی شما

have your camera very uh long distance

دوربین خود را بسیار دور خواهید داشت که

you know today you're having very close

امروز می دانید تو خیلی

to yourself so i can i can clearly see

به خودت نزدیکی، پس من می توانم به وضوح

your face and i can't see the the

صورتت را ببینم و

hanuman's painting at the back of you so

نقاشی هانومان را در پشت سرت نمی بینم، بنابراین

generally in all my sessions i can see

به طور کلی در تمام جلسات من می توانم ببینم

that that's hanuman's painting isn't it

که این نقاشی هانومان است،

no that is not krishna's painting oh my

نه این نقاشی کریشنا نیست وای

god that's lord krishna because at the

خدای من، خداوند کریشنا است، زیرا در

back of it i can see a tail a painting

پشت آن من می توانم یک دم، یک نقاشی

of a tail and that is the reason i

از یک دم را ببینم و به همین دلیل است که

thought that it might be anuma

فکر می کنم ممکن است آنوما باشد

okay

who drew that

که این نقاشی را کشیده است، جای

no wonder that that is a wallpaper

تعجب نیست که این یک کاغذ دیواری است.

that's a wallpaper okay fine so havisha

این یک والپیپر است خوب خوب پس هاویشا حال

how are you doing

شما چطور است من

i'm doing great how about you

خوب کار می کنم چطور در مورد شما

i'm also doing great

من هم عالی عمل می کنم

in fact today when we

در واقع امروز وقتی ما انجام می دهیم

do you have something interesting to in

شما چیز جالبی دارید در

fact i uh generally i i

واقع من اوه به طور کلی از

ask

people what they want to talk about but

مردم می پرسم در مورد چه چیزی می خواهند صحبت کنند اما

i have never spoken to you that way i

من هرگز با شما به این شکل صحبت نکرده ام، من

always initiate a conversation when i

همیشه وقتی

speak with you but today i am asking you

با شما صحبت می کنم یک مکالمه را آغاز می کنم اما امروز از شما می پرسم که آیا

is there something that you're very

چیزی وجود دارد که شما بسیار

interested in talking about

علاقه مند به صحبت در مورد

ah yes it is but i'm fine with other

آن هستید، بله، اینطور است، اما من با

talks also yeah tell me one thing that

صحبت های دیگر نیز خوب هستم بله یک چیز را به من بگویید که

you're very very interested because i

شما بسیار علاقه مند هستید زیرا من

would want to talk about what you are

می خواهم در مورد آنچه که شما به آن

interested in

علاقه دارید

i like to talk about spirituality oh my

صحبت کنم.

god spirituality

okay

okay

yeah pardon could you repeat that please

i find rare topics there

you find rare topics okay fine now

موضوعات نادر باشه خوب حالا

see whenever okay let me just little bit

ببینید هر وقت باشه اجازه دهید کمی در

talk about spirituality

مورد معنویت صحبت کنم

what is that one figure

آن یک چهره

in indian spirituality that you are

در معنویت هندی که

almost always inspired by

تقریباً همیشه از آن الهام می گیرید چیست

uh

اوه

i

من

did not understand your question

سؤال شما را متوجه نشدم

now when i say one figure now figure

وقتی می گویم یک رقم اکنون به این

means i'm talking about who is that one

معنی است که من هستم صحبت کردن در مورد اینکه آن یک

person okay i'm telling that person as

نفر کیست خوب است، من به آن شخص می گویم به عنوان

figure who's that one person in indian

شخصیتی که آن یک فرد در

spirituality or the books that you read

معنویت هندی است یا کتاب هایی که می خوانید

that you're

که

very impressed with that you take a lot

بسیار تحت تأثیر قرار گرفته اید که

of learning from in your life

از آن چیزهای زیادی در زندگی خود می آموزید.

i'm impressed

well i can

من به خوبی تحت تاثیر قرار گرفتم، می توانم

say

بگویم

that

که

in that you're talking

از این جهت که شما در

about that in in spirituality or how i'm

مورد معنویت صحبت می کنید یا اینکه چگونه به من

inspired to get into spirituality no no

الهام می شود که وارد معنویت شوید نه نه نه

no not about how you are inspired to get

نه در مورد اینکه چگونه برای

into a spirituality now see you told me

ورود به معنویت الهام گرفته اید، اکنون ببینید

that

last time when we talked about

آخرین باری که ما در مورد معنویت صحبت کردیم که به شما

spirituality you told you read books on

گفتید کتاب‌هایی در مورد

mahabharata ramayana

mahabharata رامایانا بخوانید،

so in these books there are a lot of

بنابراین در این کتاب‌ها

characters okay in ramayana mahabharata

شخصیت‌های زیادی در رامایانا ماهابهاراتا وجود دارد

and the bhagavad-gita there's krishna

و بهاگاواد-گیتا کریشنا وجود دارد

who inspires you a lot that is what i

که بسیار به شما الهام می‌دهد، این همان کاری است که من

want to do

می‌خواهم انجام دهم، پس از آن

i like to then

when krishna was small he would uh there

زمانی که کریشنا کوچک بود، او می‌خواست

was a place in brindavan that place all

جایی در برینداوان وجود داشته باشد که همه

the people there i like them

مردم را آنجا قرار می‌دهد، من آنها را دوست دارم،

okay okay okay fine

خوب، خوب،

now

حالا

when you go to jaipur generally mathura

وقتی به جیپور می‌روی، معمولاً ماتورا

is on in up but you live in rajasthan

در راه است، اما در راجستان زندگی می‌کنی،

but have you visited any spiritual place

اما آیا از مکان معنوی بازدید کرده‌ای.

i know you're interested in spirituality

می دانم که شما به معنویت علاقه دارید

but have you visited any spiritual place

اما آیا از مکان های معنوی بازدید کرده اید

because there are many spiritual places

زیرا مکان های معنوی بسیاری

in bangalore as well i don't know

whether you have visited any

yeah there's a milk also in karnataka

در بنگلور نیز وجود دارد.

only so i

i think today my mother and some other

people are also planning to go but apart

افراد دیگری نیز در حال برنامه ریزی برای رفتن هستند، اما جدا

from that i think that after and there's

از آن، من فکر می کنم که بعد و

a

یک

day of um

روز از اوم وجود دارد

in which it is a kadashi so i think in

که در آن یک کاداشی است، بنابراین در آن

that or after

یا بعد از آن فکر می کنم

tell me what was it that you found very

به من بگویید چه چیزی

fascinating in that place

در آن مکان برای شما بسیار جذاب بود

because i personally haven't visited

زیرا من شخصا من

that place at all

اصلاً آن مکان را ندیده‌ام،

okay but that was visited in that one

خوب است، اما در آن مکان بازدید شده است،

but when i was a bit small but my mother

اما زمانی که من کمی کوچک بودم، اما مادرم

still tells story whatever what happened

هنوز هر اتفاقی را که در

there in the govardhan parikrama or go

آنجا در گوواردان پاریکراما رخ داده است تعریف می‌کند، به این

it

means going around that to go over then

معنی است که به اطراف آن بروید تا از آنجا عبور کنید.

it's a

hill or i can say a mountain which will

تپه یا می توانم بگویم کوهی که

go after that

بعد از آن می رود

so that we call it

تا به آن می گوییم تا

so there i would i was small and my

آنجا من کوچک بودم و

father took me

پدرم مرا

on his shoulders and went after

روی شانه هایش گرفت و به دنبالش رفت

sometimes i think something went on his

گاهی فکر می کنم چیزی روی

defeat something i don't know it's his

شکست او رفت چیزی نمی دانم

name in english but yeah something came

اسمش به انگلیسی اما آره یه چیزی اومد

so he made me sit in the rickshaw and

پس منو وادار کرد توی ریکشا بشینم و

then we did it i took only one other

بعد ما این کارو کردیم من فقط یکی دیگه رو گرفتم

so you went

پس تو

around that government now what is the

اون دولت رو دور زدی حالا

significance of government

اهمیت حکومت

in krishna's life

در زندگی کریشنا چیه

just tell me when does that govardhana

فقط به من بگو اون حادثه گوواردانا کی میشه اتفاقی

incident happen what did krishna do with

افتاد که کریشنا با

government do you remember that

دولت چه کرد.

yes i remember

he left out the govathana mountain

because

actually it was raining because first

people were worshipping in the god of

rain then krishna stopped it and

remarked that why do we why do you

worship the india you should worship the

هندوستان باید عبادت کنید

government is just doing the job of um

دولت فقط این کار را انجام می دهد که

giving reigns to us so we should watch

به ما فرمانروایی می کند پس ما باید تماشا کنیم که

go within it gives us a green

داخل آن سبزی به ما می دهد

it is green it gives us it lets our cows

سبز است به ما می دهد اجازه می دهد گاوهای ما

to graze in its um sweet grass

در علف های شیرینش چرا کنند

so

so all the people agree to this and they

تا همه مردم با این موافقت کردند و آنها

started worshiping goers and with the

شروع کردند به پرستش بازدیدکنندگان و با

lots of excitement so but indra go

هیجان زیاد، اما ایندرا برو

tagged that why are they worshipping

برچسب زده شد که چرا آنها را پرستش می کنند

over them so a storm came in vrindavan

پس طوفانی در vrindavan آمد،

it was a flood camera so everybody was

دوربین سیل بود بنابراین همه

crying for help then uh krishna lifted a

برای کمک گریه می کردند سپس اوه کریشنا گواتان را بلند کرد.

govathan as if a qualified cauliflower i

اگر گل کلم واجد شرایطی باشد،

can say he lifted it and then everywhere

می توانم بگویم که آن را بلند کرد و بعد همه جا

it was like yeah he lifted like a

مثل

cauliflower you want to tell and that's

گل کلم بلند کرد که می خواهید بگویید و این

his little finger he lifted the entire

انگشت کوچک اوست، او تمام

part on his little finger yes

قسمت را روی انگشت کوچکش بلند کرد بله،

yeah

the tip of his little finger yes at the

نوک انگشت کوچکش بله در

tip of his absolutely

نوک او کاملاً

but you know do you remember

اما می‌دانی یادت می‌آید اوه

uh how many days uh was he standing like

چند روز بود که اینطور ایستاده بود

that with the government on the tip of

با دولت سر

his finger seven days

انگشتش هفت روز

wow okay seven days wow that is very

وای باشه هفت روز وای خیلی

nice that is very nice

خوبه که خیلی خوبه

and after seven days

و بعد از هفت روز

indra got pacified i mean indra gave up

ایندرا من آرام شدم یعنی ایندرا تسلیم شد

i think he realized that okay

فکر می کنم فهمید که اوکی

krishna is a bigger god he is the god of

کریشنا خدای بزرگتری است او خدای

gods and so i should

خدایان است و بنابراین باید

accept my defeat and stop the raid is

شکستم را بپذیرم و حمله را متوقف کنم این است

that what indra did

که ایندرا چه کرد

yes

بله

okay

خوب

now i'll tell you one interesting fact

حالا یک چیز جالب را به شما می گویم راستی

uh

آه

regarding this have you

با توجه به این آیا شما

in fact since you're from jaipur you

در واقع از آنجایی که اهل جیپور هستید

might have heard about this term

ممکن است در مورد این اصطلاح شنیده باشید آه آیا در مورد

uh

have you heard about this

آن شنیده اید

i think like um

من فکر می کنم مانند

many types of food ingredient many times

بسیاری از انواع مواد غذایی چندین بار

of ingredients many types of foods and

از مواد تشکیل دهنده بسیاری از انواع غذاها و

chapan is a number in hindi right

چاپان یک عدد در هندی راست

56 56 is known as chapman

56 56 به چپمن معروف است،

so 56 good items different food items

بنابراین 56 غذای خوب مواد غذایی مختلف

are given to god so that we call chappan

به خدا داده می شود به طوری که ما

absolutely and do you know what is the

به طور مطلق چپان را می نامیم و آیا می دانید چه

connection between chapman book and

ارتباطی بین چاپمن کتاب و

krishna carrying the gordhan parvath on

کریشنا وجود دارد که گوردان پاروات را روی دست خود حمل می کند

his hand

yeah it must be the chappan book because

بله باید این باشد. کتاب چاپان چون

it when it was governed in puja it was

زمانی که در پوجا اداره می شد

many types of dishes were prepared

انواع مختلفی از ظروف تهیه می شد

yes absolutely you know what is this you

بله کاملا می دانید این چیست

are you are partly correct

شما هستید تا حدی درست می گویید

in fact why do we call chapter

در واقع چرا

when krishna lifted this gourd and

وقتی کریشنا این کدو را بلند کرد و

parvath on it on the tip of his finger

روی آن در نوک آن پاروات گذاشت به آن فصل می گوییم

he missed

او 56 وعده غذایی خود را از دست داد،

56 meals

okay krishna missed 56 meals because he

خوب کریشنا 56 وعده غذایی را از دست داد، زیرا او

was carrying the carrying the mountain

حامل کوه را

on the tip of the finger and that is the

روی نوک انگشت خود حمل می کرد و این

reason

دلیلی است که

uh to

برای

honor krishna missing 56

احترام به کریشنا از دست دادن 56

meals during those seven days we say

وعده غذایی در طول این هفت روز، می گوییم

whenever we

هر زمان که

get our

guests at home we say okay you come to

مهمانان خود را در خانه ما می گوییم باشه شما به

our home

خانه ما بیایید

chapan go we will prepare and chapan

چپان برو ما آماده می کنیم و چپان

borg is an absolutely delicious a very

بورگ یک غذای فوق العاده خوشمزه است، یک

very large meal with so many wonderful

غذای بسیار بزرگ با چیزهای بسیار شگفت انگیز

things and that is exactly the meaning

و این دقیقاً معنای

of chapter book it's

کتاب فصل است.

did you know about this one

no i did not know about this

در مورد این یکی نمی دانم

one but have you heard about the chapter

اما آیا در مورد فصل شنیده اید

yeah i have heard about chippenham have

بله من در مورد چیپنهام شنیده ام آیا

you tasted chapan ghost i mean generally

شما طعم روح چپان را چشیده اید منظورم این است که

when uh either at your home or in your

وقتی به جیپور می روید یا در خانه یا روستایتان

village when you go to jaipur have you

heard this maybe in your hotel or maybe

این را شنیده اید شاید در هتل خود یا شاید

your dadi or your nami speaking about

پدر یا نام شما در مورد

that we will have a chat meal and all

این صحبت می کنند که ما یک غذای چت خواهیم داشت و همه

that stuff

چیزهایی که

i think once my mother was talking about

فکر می کنم زمانی که مادرم در مورد

chappan

چاپان

vogue or something in there

ووگ یا چیزی

in my house we were talking about it and

در خانه من صحبت می کرد ما در مورد آن صحبت می کردیم و به همین

that's why i just heard chappan vogue

دلیل است که من همین الان شنیدم ووگ چاپان

and chapman must be something in hindi

و چپمن باید چیزی به زبان هندی باشد،

so i guessed it

بنابراین حدس زدم

okay i'm asking you do you know how to

خوب است، از شما می‌پرسم آیا می‌دانید چگونه به

count in hindi because you you seem to

زبان هندی بشمارید، زیرا به نظر می‌رسد

not know still

هنوز نمی‌دانید، آیا

do you i'm sure in your class in your

مطمئنم که در کلاس خود در

school you have hindi as a second

مدرسه خود زبان هندی دارید.

language because that's your language

زبان چون این زبان شماست

yeah i don't know how to count in a

بله، من نمی دانم چگونه به زبان

hindi but i know to count in english

هندی بشمارم، اما من می دانم که چگونه به زبان انگلیسی بشمارم،

of course you know how to account in

البته شما می دانید که چگونه به انگلیسی حساب کنید،

english you speak english so well i'm

شما به خوبی انگلیسی صحبت می کنید، من

assuming that you know how to count in

فرض می کنم که شما می دانید چگونه به انگلیسی شمارش کنید.

english as well but hindi until what you

همینطور اما هندی تا زمانی که

can count until what number can you

بتوانید بشمارید تا چه عددی می توانید

count

بشمارید

i can count till 10 and i can also speak

من می توانم تا 10 بشمارم و همچنین می توانم

a little paths of 20.

کمی مسیرهای 20 را صحبت کنم.

oh okay speak a little parts of 20 in

اوه باشه کمی از 20 صحبت کن در

fact i've never asked you

واقع من از شما هرگز از شما نپرسیده ام. اهل

since you're from bangalore how

بنگلور هستید که

how well are you exposed to kannada

چقدر با زبان کانادایی آشنا هستید،

language the local language do you speak

زبان محلی شما

any canada at all

اصلاً

no i don't speak canada but i know a

کانادایی صحبت می‌کنید، نه من کانادایی صحبت نمی‌کنم اما می‌دانم یک

word of kannada

کلمه کانادایی

means

به معنای

[Laughter]

[خنده] است،

but when you go to school what is the

اما وقتی به مدرسه می‌روید چه چیزی

primary language that you use to

اصلی است. زبانی که شما برای

communicate with your friends

برقراری ارتباط با دوستانتان استفاده می کنید

and talk to them

و با آنها صحبت می کنید

i use english and mostly

من از انگلیسی و

mostly english okay that's correct

عمدتاً انگلیسی استفاده می کنم، درست است،

that's good that's good and in your

خوب است، خوب است و در

locality the the house that you stay in

محله شما خانه ای که در آن اقامت می کنید،

i'm sure you must have a lot of friends

مطمئنم که باید دوستان زیادی در

around and with them what is the

اطراف داشته باشید. و با آنها

language that you communicate

زبانی که با آن ارتباط برقرار می کنید

hindi

هندی

india okay are you interested in knowing

هند خوب است آیا شما علاقه مند به دانستن

more languages like canada also and of

زبان های بیشتری مانند کانادا هستید و البته

course hindi is you know that english

هندی آیا می دانید که انگلیسی را

you're learning and you know that but

یاد می گیرید و این را می دانید اما اگر لازم باشد

are you interested

علاقه مند هستید

if it is necessary i am it will and i

من هستم خواهد شد و من

will learn them it would be good and if

آنها را یاد خواهم گرفت، خوب است و اگر

it is not necessary then why do you have

لازم نیست، پس

some extra things

oh i see why to have extra things if

چرا چیزهای اضافی دارید، اوه، می بینم که چرا چیزهای اضافی داشته باشم اگر

it's not necessary that's a nice theory

لازم نیست، این یک نظریه خوب است،

that's very very nice okay fine i i i

بسیار بسیار خوب است، خوب، من می

would want to ask some

خواهم برای پرسیدن چند

questions related to today's topic okay

سوال مرتبط با موضوع امروز

we spoke a little bit about spirituality

کمی در مورد معنویت صحبت کردیم

and today's topic have you seen that

و موضوع امروز دیدی که

winning the lottery

برنده شدن در قرعه کشی

yeah

آره خوب

okay

now you tell me havisha if you want a

حالا به من بگو اگر

lottery what all how will you spend that

قرعه کشی می خواهی آن پول را چگونه خرج می کنی

money

i i as i'm a kid i don't know how to

؟ من یک بچه هستم من نمی دانم چگونه

spend money properly i'm not introduced

پول را به درستی خرج کنم من معرفی نشده ام

mothers my mother has to give me a good

مادران مادرم باید به من کالایی بدهد

and i have not spent a rupee till now

و من تا به حال یک روپیه خرج نکرده ام

so yeah i know that i know you right now

پس بله می دانم که شما را در حال حاضر می شناسم که

you're very young to expose yourself to

شما خیلی جوان که خود را در معرض

dealing in money

معامله پول قرار دهید،

okay but let us think let's let's be a

خوب است، اما اجازه دهید فکر کنیم بیایید

little bit creative and think okay fine

کمی خلاق باشیم و خوب فکر کنیم

if i had some money i spend on this this

اگر مقداری پول داشتم برای این

and this so just think about it uh

و این خرج می کنم، بنابراین فقط در مورد آن فکر کنید،

imagine the situation where you get some

وضعیتی را تصور کنید که در آن مقداری پول به دست آورید.

money and i would want you to tell what

و من از شما می خواهم که بگویید

all will you spend on some of your

برای برخی از

favorite things sell anything that you

چیزهای مورد علاقه خود چه چیزی خرج می کنید و هر چیزی را که

want

می خواهید

i would buy a house in my favorite place

بفروشید من همانطور که گفتم در مکان مورد علاقه خود خانه می خرم

as i said

and i would buy a house and i would live

و خانه می خرم و با خوشحالی در آنجا زندگی می کنم

there

happily and then i could also buy a

و سپس من همچنین می‌توانم یک

beautiful we have a temple in which i

معبد زیبا بخریم، معبدی داریم که

don't think we have much beautiful

فکر نمی‌کنم در آن لباس‌های زیبایی داشته باشیم،

clothes for so i will buy beautiful

بنابراین

clothes or no i'll i'll have a cloth

لباس‌های زیبا می‌خرم یا نه، یک پارچه پارچه‌ای خواهم داشت،

cloth i'll have a cloth and i'll make

یک پارچه خواهم داشت و خواهم داشت.

clothes i'll make clothes out of that

لباس بساز من از آن پارچه لباس درست می کنم

cloth

i

i

i you stumped me you stumped me here i

تو من را بیخود کردی تو مرا در اینجا گیر کردی

don't know what is the difference

نمی دانم فرق

between cloth and clothes

پارچه و لباس چیست

what is the difference

تفاوت

cloth is as a material and clothes as

پارچه به عنوان ماده و لباس به عنوان

the clothes we wear oh i see okay that's

لباسی که می پوشیم اوه من ببینید باشه

thank you for your teachings that's a

ممنون از آموزش های شما که

new word for me i never knew that you

برای من یک کلمه جدید است هرگز نمی دانستم که

can just change a little bit of clothes

می توانید فقط کمی لباس

and cloth and it becomes something that

و پارچه را عوض کنید و این چیزی می شود که

you can wear also okay that's good

می توانید بپوشید همچنین خوب است

so where would you want to buy your

پس از کجا می خواهید خانه خود را بخرید

house and with the money that you have

و با پولی که دارید

ah my favorite place which is uh in

آه مکان مورد علاقه من است که اوه در

uttar pradesh generally vrindavan

اوتار پرادش است به طور کلی vrindavan به

are generally in vrindavan again okay

طور کلی در vrindavan هستند دوباره خوب آیا می

do you mean to say that

خواهید بگویید

somewhere like houses it is

جایی مانند خانه ها

it's not

اینطور نیست

uh we don't make houses on brin on in

آه ما خانه ها را روی برین در یک خانه نمی سازیم

a there is no house in government

هیچ خانه ای در دولت وجود ندارد،

because in government it is considered

زیرا در دولت آن را

to be a form of krishna only so i'll not

نوعی کریشنا می دانند، بنابراین من

make one go again i'll make on the

دوباره یک بار دیگر نمی روم، در

simple streets or i can say normal

خیابان های ساده می سازم یا می توانم بگویم

houses wherever it is like buildings

خانه های معمولی هر کجا که مانند ساختمان باشد،

okay right are you going to share some

درست است. شما می خواهید مقداری

money with your brother and sister

پول با برادر و خواهرتان تقسیم کنید،

i'll give a quite a quarter of that

okay you'll give a quarter to your

من یک چهارم آن را به

sister you'd give a quarter to your

خواهرتان می دهم، یک چهارم را به برادرتان می دهید

brother so you keep the half of that

تا نصف آن پول را نگه دارید،

money

yeah

بله

ah okay okay

آه. خوب باشه

and cloths also you you you told that

و پارچه ها هم به شما گفته اید که

you will buy some cloth and you'll make

مقداری پارچه می خرید و

clothes out of it yeah but uh but

از آن لباس درست می کنید، بله، اما

together i would have the things i would

با هم من چیزهایی را خواهم داشت که می

want to buy would be i can say it will

خواهم بخرم، می توانم بگویم این یک پارچه

be um

not a quarter half and a quarter

نیست. ربع و ربع

oh i see

اوه میبینم

because my sister is also um has the

چون خواهرم هم

interest like me in spirituality so she

امثال من به معنویات علاقه داره پس اون

will also buy things like that whatever

هم هر چی بخرم اینجوری میخره

i buy so it's obvious that she whatever

پس معلومه که هرچی

things i want to buy she will also buy

بخوام بخرم هم میخره

and she listens so she'll also buy

و گوش میکنه بنابراین او نیز

whatever i want so i can have that money

هر چیزی را که من بخواهم می‌خرد تا بتوانم آن پول را داشته باشم،

but you know you told me that you

اما می‌دانی که به من گفتی که

generally you don't like watching movies

معمولاً دوست داری فیلم ببینی و

you don't celebrate birthdays also

تولدت را جشن نمی‌گیریم،

so not much interest in buying dolls or

بنابراین علاقه زیادی به خرید عروسک یا

probably things to play with what about

احتمالاً چیزهایی برای بازی کردن ندارم.

your sister is she interested in

خواهر شما به عروسک های تولد علاقه مند است

birthdays dolls

books of course books everybody is

کتاب البته کتاب البته همه

interested i think if you're interested

علاقه مند هستند من فکر می کنم اگر شما علاقه مند هستید

i think your assistant is also

فکر می کنم دستیار شما نیز

interested in books isn't it she doesn't

به کتاب علاقه دارد، آیا او نمی

she doesn't know uh much reading so she

داند او زیاد خواندن نمی داند بنابراین او

is not able to read spiritual books so

قادر به خواندن کتاب های معنوی نیست، بنابراین

she has not she has not relished the

او از

taste of

طعم

reading those types of books but she has

خواندن آن نوع کتاب ها لذت نبرده است، اما از

relished the terrible tastes of reading

طعم وحشتناک خواندن کتاب های خوانده شده لذت برده است،

read books

okay okay the ones that she has already

بسیار خوب، آن هایی که قبلا

read she rereads it

خوانده است، آنها را دوباره می خواند

yeah she has to reread it she has

بله او او باید آن را دوباره بخواند

relished with that terrible taste

با آن طعم وحشتناک ذوق زده است،

okay why do you call it a terrible taste

خب چرا به آن می گویید طعم وحشتناکی

what kind of books

چه نوع کتاب هایی

isn't it boring in the

کسل کننده نیست

in the school also there's a book which

در مدرسه، همچنین کتابی وجود دارد که

is our textbook so and we just go

کتاب درسی ما است، بنابراین

through it every time isn't it boring

هر بار آن را مرور می کنیم زمان خسته کننده نیست

she has to wear everything

او باید همه چیز را بپوشد

yes yes yes i know it's very boring but

بله بله بله می دانم که خیلی کسل کننده است اما

uh she's such a young kid and she has to

او بچه جوانی است و باید

grow to your age in order to understand

به سن شما برسد تا

better and i think once she understands

بهتر بفهمد و فکر می کنم وقتی او

better i think even she will treat

بهتر فهمید فکر می کنم حتی او

sudamurti's books the ones that you love

کتاب‌های سودامورتی را با کتاب‌هایی که دوست دارید

and the all the other works that you

و سایر آثاری که می‌خوانید رفتار خواهد کرد

read and in fact by that time you would

و در واقع تا آن زمان

have graduated to a bigger quality book

به یک کتاب با کیفیت بزرگ‌تر فارغ‌التحصیل شده‌اید،

you would have gone to difficult level

به

books difficult english better english

کتاب‌های سطح دشوار انگلیسی بهتر انگلیسی بهتر می‌رسیم،

so we all improve with time and i'm sure

بنابراین همه ما با زمان و من مطمئن هستم که

your sister will catch up

خواهرت به نتیجه خواهد رسید

yeah i also think so my mother also does

بله من هم فکر می کنم پس مادرم هم این کار را می کند

this only that one day she'll do this

فقط یک روز این کار را انجام می دهد

and that

و بله

yes yes what's your what's your sister's

شما چیست نام خواهر شما

name and your brother's name my sister's

و نام برادر شما نام خواهر من

name is harika and my brother's name is

هاریکا است و نام برادر من

keshav and in school we call him

کشاو است و در مدرسه به او می گوییم

harikesh

هاریکش

or his reality

یا واقعیتش

oh hurry case okay and

اوه عجله کنید، خوب است و

i don't think he can read or talk can

فکر نمی کنم او بتواند بخواند یا صحبت کند، آیا

your brother talk now

برادر شما اکنون می

he can talk but he cannot read he cannot

تواند صحبت کند اما نمی تواند بخواند،

read of course too young and i was

البته خیلی جوان نمی تواند بخواند و من در

talking about you dividing

مورد این صحبت می کردم که شما

money between you

پول را بین خود

and your sister and your brother your

و خواهرتان تقسیم می کنید و

sister will buy just like you spiritual

خواهرتان مانند شما مکان های معنوی می خرد

places maybe a building in pradava

شاید یک ساختمان در پراداوا

now your brother is too young to buy

اکنون برادر شما برای خرید هر چیزی خیلی جوان است

anything is there something that you

آیا چیزی وجود دارد که

would want to buy for him

می خواهید برای او بخرید

oh whatever he says that only have to

اوه هر چه او بگوید که فقط باید آن را

wear that as it is his money served and

بپوشد زیرا پولش است و شما

you know what will he buy he will just

می دانید که او چه خواهد خرید، او فقط

buy toys that should be old and it will

اسباب بازی هایی می خرد که باید قدیمی باشند و

be nothing it just be uh wasted of time

هیچ چیز نخواهد بود، فقط وقت تلف می شود،

i just feel that because if you buy a

فقط احساس می کنم که اگر شما یک

toy if we buy a blue i have a placard

اسباب بازی بخریم اگر آبی بخریم من یک

car just in front of me so we buy a car

ماشین پلاکاردی درست جلوی خودم دارم پس ماشین میخریم

okay

خوب

so after some time what will happen to

پس بعد از مدتی چه اتفاقی برای

that car it will be nothing we'll play

آن ماشین می افتد چیزی نیست ما

for how much days one days two days

چند روز یک روز دو روز بازی می کنیم

three days only three days i can say

سه روز فقط سه روز میتونم بگم

maximum or minimum three days maximum

حداکثر یا حداقل سه روز حداکثر

three days we will play after that it

سه روز بعدش بازی میکنیم

will be nothing it will just keep aside

هیچی نمیشه فقط کنار میمونه

it will just be a hyperbole so it will

فقط یک هذل انگاری میشه پس

not we will never be satisfied

نمیشه ما هیچوقت راضی نخواهیم شد

[Music]

is

we felt the sun

خورشید را حس کرد