Cambly English Conversation #36 with A Lovely Tutor | English Speaking Practice | Havisha Rathore

Grandly with balloons hither and thither and last time...

بزرگ با بادکنک های این طرف و آن طرف و دفعه قبل...

My mother had a different perception and I had a different

مادرم برداشت دیگری داشت و من

perception. My mother told... He's fit as a fiddle. Me too.

برداشت دیگری. مادرم گفت... او برای کمانچه مناسب است . من هم همینطور.

In my mother tongue, we call it ADDA yeah

در زبان مادری من به آن می گوییم ADDA بله

Yeah, this is one of the Dolls. Can you hear me?

بله، این یکی از عروسک هاست. صدای من را می شنوی؟

Hi, ma'am! Yes, you're Audible. I haven't seen you in a long time. How

سلام خانم! بله، شما قابل شنیدن هستید. خیلی وقته ندیدمت چطور

are you? I'm doing great but yes I have a little

هستید؟ حالم عالی است اما بله

bit of cough and cold. A little bit I am under the weather. Otherwise, I'm doing

کمی سرفه و سرماخوردگی دارم. کمی زیر آب و هوا هستم. در غیر این صورت، من

great in all. Okay, how did you get a cold? What's wrong

در همه چیز عالی هستم. باشه چطوری سرما خوردی چه بلایی سرت اومده

with you?

؟

My sister who is very arrogant even to my even with my mother although she's

خواهرم که حتی به من خیلی مغرور است حتی با مادرم با وجود اینکه

although my mother is um very Str although my mother make scold her

مادرم خیلی خشن است اگرچه مادرم او را سرزنش می کند

but she's still very arrogant once my mother scolded my sister very badly but

اما او هنوز هم بسیار مغرور است یک بار مادرم خواهرم را به شدت سرزنش کرد اما

still she didn't understand she asked for orange in the winter season of um of

او هنوز نفهمید پرسید برای نارنجی در فصل زمستان اوم

Karnataka I'm living in Bangalore which is in the southern part of India as you

کارناتاکا من در بنگلور زندگی می کنم که در قسمت جنوبی هند است همانطور که می

know there uh so I Bangalore sees more rainfall so I get I catch a cold very very

دانید آنجا اوه اوه من بنگلور بارندگی بیشتری می بینم بنابراین خیلی سریع سرما می خورم

immediately so what happened my sister got orange

پس خواهرم چه شد پرتقال شد

and she's too kind also but sometimes she told me to eat the orange so I was on

و او هم خیلی مهربان است، اما گاهی به من می گفت پرتقال را بخور، بنابراین من به

her sake I ate the orange after eating the orange from from that I

خاطر او بودم، من بعد از خوردن پرتقال پرتقال را خوردم، زیرا این

have all this cough and cold that sucks I'm sorry to hear that did

همه سرفه و سرماخوردگی دارم، متاسفم که می شنوم

you go to the doctor no I did not go to the doctor it's not

تو برو دکتر نه من دکتر نرفتم

that severe because here it will be like this first my brother will get then my

خیلی شدید نیست چون اینجا اینطوری میشه اول برادرم بعد

sister will get then I will get then my mother will get but my father will not

خواهرم بعد من میگیرم بعد مادرم میگیره ولی پدرم نمیگیره به

get he's fit as a fiddle how does your father never get sick he's

عنوان یک کمانچه مناسب است چگونه پدرت هرگز مریض نمی شود او به

fit as a fiddle he says when he was in college he did lots of yoga and he also

عنوان کمانچه تناسب اندام دارد می گوید وقتی در دانشگاه بود یوگا زیادی انجام می داد و او نیز

suffered like me, and then again he did lots and lots of yoga so he is fit as a

مانند من رنج می برد و دوباره یوگا زیادی انجام می داد بنابراین او به اندازه کافی مناسب است

fiddle but yes I don't do much yoga so so I catch a cold immediately so he

کمانچه اما بله من زیاد یوگا انجام نمی دهم بنابراین بلافاصله سرما می خورم تا او

doesn't get anything my brother my sister now my sister chance is gone now

چیزی نگیرد برادرم خواهرم حالا شانس خواهرم از بین رفته است حالا

I am waiting I was, uh, now it was my chance I think next is my mother's

منتظرم بودم، اوه، حالا این شانس من بود فکر کن مادرم

okay did you have any fever or something like that

مشکلی نداره، آیا تب داشتی یا همچین چیزی،

no I have normal cough and cold which is which will always go after three or four

نه من سرفه و سرماخوردگی معمولی دارم که همیشه بعد از سه یا چهار

days okay that's good okay so what have you

روز برطرف می‌شود، خیلی خوب است، پس تو

been doing these past months that I haven't seen you how is your school how

این ماه‌های گذشته چه می‌کردی که من نداشتم؟ تو را ندیدم مدرسه ات چطور است

is your summer vacation tell me all about it

تعطیلات تابستانی ات چگونه است همه چیز را به من بگو

my summer vacation was great I had lots of fun holiday Homework Day by Day

تعطیلات تابستانی من عالی بود من تعطیلات زیادی داشتم تکالیف روزانه به آرامی آرام

slowly slowly I did as a result it was enjoying and after that school started

آرام انجام دادم در نتیجه لذت بردم و بعد از آن مدرسه شروع شد

excuse me it's okay after that school started and as soon as

ببخشید خوب بعد از شروع آن مدرسه و به محض اینکه امتحانات

school started exams were up I had to study and now

مدرسه شروع شد، مجبور شدم درس بخوانم و اکنون

half yearly is going on so I have a terrible day it's scolding study study

نیم سالی در حال انجام است، بنابراین من یک روز وحشتناک دارم

study I think this still it was five times told me to be told for me to

مطالعه مطالعه را سرزنش می کنم، فکر می کنم این هنوز پنج بار به من گفته شد که به من گفته شود برای من

study Monday it's my science exam oh okay you have a science exam what are

دوشنبه درس بخوانم امتحان علوم من است اوه خوب شما امتحان علوم دارید در

you studying in science now we are studying

حال حاضر در علوم چه می خوانید ما در حال مطالعه هستیم اوه بله ما

uh yeah we have ncrt books so I mean we have books in which we have many

کتاب های ncrt داریم بنابراین منظورم این است که ما کتاب هایی داریم که در آنها

chapters about body and I think that's pretty much known to me so I finished up

فصل های زیادی در مورد بدن داریم و به نظر من این زیباست برای من بسیار شناخته شده است، بنابراین من

the syllabus and now I'm up with maths which is the toughest subject for me

برنامه درسی را تمام کردم و اکنون با ریاضیات که سخت ترین درس برای من است، هستم، خوب، اوم،

okay okay what about um how did you spend your summer holiday

تعطیلات تابستانی خود را چگونه گذراندید،

what did you do for the summer the summer I enjoyed played the whole

تابستان را چه کردید، تابستان که من از آن لذت بردم بازی کردم در تمام

day long but there was a bitter thing about it

طول روز اما یک چیز تلخ در آن وجود داشت

every summer holiday I go to my native place and enjoy playing with my cousins

هر تعطیلات تابستانی من به زادگاهم می روم و از بازی با پسرعموهایم لذت می برم

but this time I couldn't go and I know that's all because of my father's

اما این بار نتوانستم بروم و می دانم که همه اینها به خاطر

holidays because well when I when I have summer vacations my father does not

تعطیلات پدرم است زیرا وقتی من تعطیلات تابستانی داشته باشید پدرم

have holidays so he can't go there and because of that I couldn't go

تعطیلات ندارد، بنابراین نمی تواند به آنجا برود و به همین دلیل من نتوانستم بروم، خیلی

okay that sucks I'm sorry to hear that do you feel sad about it

بد است، متاسفم که می شنوم که آیا از این بابت ناراحت هستید

oh I feel very sad about it because every year I go to my native place but

اوه من از این بابت خیلی ناراحت هستم زیرا هر سالی که به زادگاهم می روم اما

this time I couldn't okay sorry to hear that

این بار نتونستم خوب باشم از شنیدن این موضوع متأسفم،

so what did you do at home the whole time

پس تو تمام مدت در خانه در خانه چه کار می کردی،

at home the whole time I was a pretty much sick

من تقریباً مریض بودم،

as today uh I today I was sick so my mother asked me to ask woke me up to get

امروز اوه من امروز مریض بودم. مادر از من خواست تا از من بخواهد که بیدار شوم تا

up and go to school. I told her I am a bit sick I have something something in my

بلند شوم و به مدرسه بروم. به او گفتم کمی مریض هستم، چیزی در

throat or it's itching for in my throat. So, she told okay sleep. I was sleeping then my sister got up

گلو دارم یا در گلویم خارش دارد. پس گفت باشه بخواب من خواب بودم بعد خواهرم بلند شد

then I thought okay let's go to school it's been a long time

بعد فکر کردم باشه بیا بریم مدرسه خیلی وقته که

so I got up I went to school and I had a terrible day there terrible day

بلند شدم رفتم مدرسه و اونجا یه روز بدی داشتم روز بدی

there because there were notebook Corrections and most of your notebooks

اونجا چون اصلاحات دفترچه بود و بیشتر دفترهایت

were incomplete so I had to do all those during school hours

ناقص بود، بنابراین من مجبور شدم همه این کارها را در طول ساعات مدرسه انجام دهم، آیا

did you have a lot to do a lot

شما کارهای زیادی برای انجام دادن داشتید، چرا

uh why didn't you finish them before why did so many get together and pack up to

قبلاً آنها را تمام نکردید، چرا خیلی ها دور هم جمع شدند و برای شما جمع و جور شدند

you my mother had a different perception and

مادر من تصور دیگری داشت و

I had a different perception my mother told that I should first prepare for my

من برداشت متفاوتی که مادرم به من گفت که ابتدا باید برای امتحاناتم آماده شوم

exams and then do my homework whereas I told first I will do my homework then

و بعد تکالیفم را انجام دهم، در حالی که من گفتم اول تکالیفم را انجام می‌دهم سپس

I'll prepare for the exams last periodic test I followed my way in which I did my

برای امتحانات آماده می‌شوم آخرین آزمون دوره‌ای.

homework then I did preparations and I got little nice marks nice I got nice

مقدمات را انجام دادم و نمرات کمی خوب گرفتم خوب نمرات خوبی گرفتم

marks and and now when I'm for the Mother's Day I'll do the preparation

و حالا که برای روز مادر هستم ابتدا آماده سازی را انجام می دهم و

first and then the homework during this period my homework is missing has gone

سپس تکالیف را در این مدت که تکالیفم از دست رفته است

for holidays to spend holidays in uh USA I think so India say it's spending

به تعطیلات رفته است تا تعطیلات را در آن بگذرانم. اوه ایالات متحده من فکر می کنم هند می گوید

holidays and here I'm getting scoldings by my teacher

تعطیلات را می گذراند و اینجا من معلمم را سرزنش می کنم،

yeah that sucks why does your teachers call you so much

بله، بد است که چرا معلمان شما اینقدر با شما تماس می گیرند،

she doesn't scold me so much because I completed my work

او من را خیلی سرزنش نمی کند زیرا من کارم را به موقع انجام داده ام

on time but yes sometimes I get to face the music

اما بله گاهی اوقات من با موسیقی روبرو شو

okay did you watch any interesting movies lately

خوب آیا اخیراً فیلم جالبی تماشا کردی

no I don't watch movies why not I don't like them I don't know

نه من فیلم نمی بینم چرا آنها را دوست ندارم نمی دانم

why but I don't like them okay what about some TV series or

چرا اما آنها را دوست ندارم خوب چه در مورد برخی از سریال ها یا

cartoons or something like that first of all my brother is the person

کارتون ها یا همچین چیزی اول از همه برادر من کسی است

who will give me the permission to watch TV but when does he do that me and my

که به من اجازه می دهد تلویزیون تماشا کنم اما کی این کار را می کند من و

brother have a big team fight because we have divided our house in two groups

برادرم با هم دعوای تیمی بزرگی داریم چون خانه خود را به دو دسته تقسیم کرده ایم.

what is that sorry again

what is that my father and I and my sister next is my mother and my brother

این است که من و پدرم و خواهرم مادرم هستند و برادرم

my mother and my brother are is O plus blood group, my father me and my sister

مادرم و برادرم گروه خونی O به اضافه هستند، من و خواهرم پدرم

is B plus blood group so I've divided them in based on blood groups so I and

گروه خونی B بعلاوه هستند، بنابراین آنها را بر اساس گروه های خونی تقسیم کردم. پس من و

my sister will stay up we'll stay together when a fight occurs with my

خواهرم بیدار می مانیم، وقتی دعوا با برادرم پیش بیاید، با هم می مانیم

brother and my brother will stay aside why is it divided by by these blood

و برادرم کنار می ماند چرا بر این گروه های خونی تقسیم می شود،

groups is divided by these blood groups because

به این گروه های خونی تقسیم می شود زیرا

uh it's divided by this blood group since my sister saw my ID card and

اوه، بر این گروه خونی تقسیم می شود. خواهرم شناسنامه ام را دید و

told and asked to my mother why are these blood groups different my mother

گفت و از مادرم پرسید که چرا این گروه های خونی با هم فرق دارند مادرم

sent her to my father and her father answered because B plus blood groups are

او را برای پدرم فرستاد و پدرش جواب داد چون گروه های خونی B به علاوه

better than O plus battle groups since then my mother and my brother got so

بهتر از گروه های جنگی O به علاوه از آن زمان است که مادرم و برادرم دریافت کردند. خیلی

angry that we started opposing each other in

عصبانی بودیم که

in the case of blood groups for games and game time we oppose each other in in

در مورد گروه های خونی برای بازی ها و زمان بازی با هم مخالفت کردیم خیلی خوب است خیلی خوب است به

the uh for blood groups okay that's really cool okay tell me when is your

من بگو تولدت کی است

birthday I don't remember if I asked you this

یادم نیست بپرسم شما این

my birthday is on 12th April 12th of April nice okay what about your

روز تولد من در 12 آوریل 12 آوریل است، خوب است، خوب در مورد

brother and sister my brother is of 28th of February and

برادر و خواهر شما، برادر من در 28 فوریه است و

my sister is of third November third November oh your sister's birthday

خواهر من سوم نوامبر سوم نوامبر است، اوه تولد خواهر شما

is coming up soon yes what do you usually do on birthdays

به زودی فرا می رسد، بله معمولاً چه کار می کنید؟ تولدها

uh it is a difference in between years because previous years I would celebrate

تفاوت بین سال هاست چون سال های گذشته

my birthdays grandly with balloons hither and thither and

تولدم را با بادکنک های این طرف و آن طرف جشن می گرفتم و

last time I all the balloons were kept in a small place almost a very small

آخرین بار همه بادکنک ها را در یک مکان کوچک تقریباً یک مکان بسیار کوچک

place where we keep our shoes and always small place we put all those balloons

که در آن کفش هایمان را نگه می داریم و همیشه یک مکان کوچک نگهداری می کردم. همه آن بادکنک ها را گذاشتیم

and cleaned that area put all those balloons and salad had started having a

و آن منطقه را تمیز کردیم همه آن بادکنک ها را گذاشتیم و سالاد شروع به

balloon bath that's nice what about the cakes what

حمام کردن با بادکنک کرده بود خوب است در مورد کیک ها چه

kind of cakes do you usually have I love chocolate cake

کیک هایی معمولاً دارید من هم عاشق کیک شکلاتی هستم

me too oh wow and our birthdays are very close

اوه وای و تولد ما خیلی نزدیک است

my birthday is April 5th April 5th so we have what is in the same

من تولد 5 آوریل 5 آوریل است، بنابراین ما در همان

month yeah seven day difference that's really cool and two of my best friends

ماه داریم، بله، هفت روز تفاوت واقعاً جالب است و دو تا از بهترین دوستان من

one of them is April 15th and the other one is April 18th

یکی از آنها 15 آوریل است و دیگری 18 آوریل

in April that's really cool what about your mom and dad what are their

در آوریل است که واقعاً جالب است در مورد مادر شما و بابا تولدشون چیه

birthdays I really don't remember their birthdays because they don't really

من واقعا تولدشون رو یادم نیست چون واقعا

celebrate it okay what kind of gifts do you like to get for your birthday

جشن نمیگیرن خوبه دوست داری چه کادویی برای تولدت بگیری

I last time I got a mechanical toy but really if I get toys I'll be happy for a

من آخرین باری که یه اسباب بازی مکانیکی گرفتم ولی واقعا اگه اسباب بازی بگیرم یک

moment and after that I'll not play with that I'll just store it in ADDA my uh in in

لحظه خوشحال خواهم شد و بعد از آن دیگر با آن بازی نمی‌کنم، فقط آن را در ADDA ذخیره می‌کنم و به

my mother tongue we call it ADDA.

زبان مادری‌ام به آن ADDA می‌گوییم.

or a place where we store uh I don't know how to put up in English

یا جایی که ما در آن ذخیره می کنیم اوه من نمی دانم چگونه به انگلیسی قرار دهم،

but yes it's it's a place where they keep all the things all uh means we'll

اما بله، این مکانی است که همه چیز را در آن نگه می دارند، یعنی

have a place where we'll store all the things which is particularly of a

جایی خواهیم داشت که در آن همه چیز را ذخیره می کنیم که مخصوصاً از یک

particular person who stored everything there

شخص خاص که همه چیز را آنجا ذخیره کرده است

okay but why do you get so quickly bored of toys I mean

خوب است، اما چرا شما به سرعت از اسباب بازی ها خسته می شوید، منظورم این است که

why do you lose interest in them so fast I also don't know that I only love old

چرا اینقدر سریع علاقه خود را به آنها از دست می دهید، همچنین نمی دانم که من

toys right now so I was playing with old toys rather than new toys because I

در حال حاضر فقط اسباب بازی های قدیمی را دوست دارم، بنابراین داشتم با اسباب بازی های قدیمی بازی می کردم. اسباب‌بازی‌ها به جای اسباب‌بازی‌های جدید چون

think I already hid them and I was not playing with them so that they don't get

فکر می‌کنم قبلاً آنها را پنهان کرده‌ام و با آنها بازی نمی‌کردم تا

damaged I don't play with them because they don't get damaged

آسیب نبینند، با آنها بازی نمی‌کنم چون آسیب نمی‌بینند،

okay what's your favorite old toy that you have

خب اسباب‌بازی قدیمی مورد علاقه‌تان چیست؟

my dolls okay what do they look like can you

عروسک های من خوب هستند چه شکلی هستند می توانید

describe them to me yeah some of them have lost their

آنها را برای من توصیف کنید بله برخی از آنها لباس هایشان را گم کرده اند که

clothes their clothes are doing are dancing having a pasty party in the

لباس هایشان در حال رقصیدن هستند و در حال رقصیدن در یک مهمانی خمیری در

Dustbin and some of the new dolls which my sister

زباله دان هستند و برخی از عروسک های جدید که خواهرم

has has clothes but pretty they're pretty much likely to be torn I can show

دارد لباس دارند اما زیبا هستند. به احتمال زیاد پاره می شود، می توانم

you one one minute I'll just show you yeah

یک دقیقه به شما نشان دهم، فقط به شما نشان خواهم داد بله بله

yeah this is one of the Dolls who lost its clothes which is actually quite cute

این یکی از عروسک هایی است که لباسش را گم کرده است که در واقع بسیار زیباست،

its hands are broken if you look at her clothes how did you break her hand it's

دستانش شکسته می شوند اگر به لباس های او نگاه کنید چطور شد دستش را شکستی

pretty old and the second doll which is a baby doll

خیلی قدیمی است و عروسک دوم که عروسک بچه

or a girl doll which I call it Elsa or something like that

یا دختر است که اسمش را می گذارم السا یا چیزی شبیه به این که

she's cute it has pink spilled over its skirt and her hair over cut by me

او ناز است، صورتی روی دامنش ریخته و موهایش را من کوتاه کرده ام

because it had this long hair I cut it off becoming a barber

چون اینقدر بلند بود. موها را قطع کردم و آرایشگر شدم خب

okay so you cut it off for fun to practice being a barber right

پس شما برای سرگرمی برای تمرین آرایشگر بودن آن را قطع کنید.

and this is the second doll which I told which is nearly my sisters but she

had a a

type thing which which she wrote about on her head but it was broken and if you

اما شکسته بود و اگر

see her leg is broken she has only one leg left her second leg is missing

دیدید پای او شکسته است، او فقط یک پایش باقی مانده است، پای دومش نیز از دست رفته است،

also because she's very old right yes it's recent all so you can imagine

همچنین به این دلیل که او خیلی پیر است، بله، همه چیز اخیر است، بنابراین می توانید تصور کنید

what the other oldest dolls would be doing

که قدیمی ترین عروسک های دیگر چه می کنند.

how did she break how did she lose her doll's legs

آیا او پاهای عروسکش را از دست داده است

it just broke off I don't know my sister broke it she asked us to fix it

که تازه شکسته است من نمی دانم خواهرم آن را شکست و از ما خواست که آن را تعمیر کنیم

[Music]

[Applause] [Music]

baby I'm falling for you in the way