How English Language Practice Builds Fluency And Speaking Confidence

all right let's see if we're working hopefully  we've got the live coming through I am Drew  

بسیار خوب، بیایید ببینیم که آیا امیدواریم کار می کنیم یا خیر،

Badger the founder of englishanyone.com and the  English fluency guide and welcome to another live  

video it looks like we should be live and working  hopefully we'll see always takes a little bit all  

ما می توانیم پخش زنده را از طریق آن انجام دهیم. دیدن همیشه کمی طول می‌کشد

right let me see here yeah I think we should  be going live Yep looks like we are Live Well  

درست اجازه دهید اینجا را ببینم بله، فکر می‌کنم باید  پخش زنده باشیم، به نظر می‌رسد ما زنده هستیم خوب   سلام

hello nice to see everybody there especially  uh any new people if this is the first video  

خوشحالم که همه را آنجا می‌بینم، مخصوصاً افراد جدیدی اگر این اولین ویدیویی است که

you've seen this should be an interesting video  hopefully it will uh help you see things clearly  

می‌بینید. این باید ویدیوی جالبی باشد امیدوارم به شما کمک کند همه چیز را به وضوح ببینید

so you can get fluent faster George always early  nice to see you there uh hamam nice to see you

تا بتوانید سریعتر صحبت کنید جورج همیشه زودتر خوشحالم که شما را آنجا می بینم اوه همام خوشحالم که شما را

there all right so I just came back from a trip  to Tokyo I was there with a friend of mine and  

آنجا می بینم، بنابراین من تازه از سفری به توکیو برگشتم. آنجا با یکی از دوستانم و

had a lot of fun and while we were there I was  uh able to help him kind of learn a little bit of  

خیلی خوش گذشت و وقتی آنجا بودیم، توانستم به او کمک کنم تا کمی

Japanese and it was a lot of fun just to to meet  new people and yeah just get out to the big city  

ژاپنی یاد بگیرد و خیلی سرگرم کننده بود که فقط با افراد جدید ملاقات کنم و بله فقط بیرون برویم به شهر بزرگ

and it were uh actually there were quite a few  interesting language learning stories uh one of  

و واقعاً چند داستان جالب برای یادگیری زبان وجود داشت، یکی از

them I'll probably tell this like to subscribers  as well I can share it with you guys very quickly  

آنها، احتمالاً این را به مشترکین می‌گویم همچنین می‌توانم آن را خیلی سریع با شما دوستان به اشتراک بگذارم   اوه،

uh but there was a couple so I was at this uh  bar with a friend of mine and it was a uh two  

اما چند مورد وجود داشت، بنابراین من با یکی از دوستانم در این بار بودم و ساعت دو بود،

it was a couple from California and the wife was  Filipino and the husband was Armenian and the the  

یک زوج اهل کالیفرنیا بودند و همسرشان فیلیپینی بود و شوهر ارمنی بود و

wife went they so they were just in Japan now for  their honeymoon and the the the wife was saying  

زن هم رفت، بنابراین آنها فقط برای ماه عسل و ماه عسل در ژاپن بودند. زن می گفت می

uh she wanted to surprise her husband while they  were actually on their wedding uh by saying some  

خواهد شوهرش را غافلگیر کند در حالی که آنها واقعاً در مراسم عروسی خود بودند با گفتن چند

vows so the wedding vows these are like I will do  this and I will take care of you so she said these  

نذر، بنابراین نذر عروسی مثل این است که من این کار را انجام خواهم داد و از شما مراقبت خواهم کرد، بنابراین او این

things in Armenian and uh so she studied this  like in secret uh she was just learning Armenian  

چیزها را به زبان ارمنی گفت و پس او این را به صورت مخفیانه مطالعه کرد، او فقط

with a teacher for about four months without her  husband knowing about it and then on the day of  

چهار ماه با یک معلم ارمنی یاد می‌گرفت بدون اینکه شوهرش از آن خبر داشته باشد و سپس در روز

the wedding she was saying these things and he was  just he was kind of crying about that he was even  

عروسی این چیزها را می‌گفت و او فقط به نوعی گریه می‌کرد. که او حتی

like starting to cry a little bit in the bar when  they were telling this story but it's just amazing  

مثل شروع به گریه کردن در بار بود وقتی این داستان را تعریف می‌کردند، اما شگفت‌انگیز است که

what can happen when you learn another language  and the way people treat you differently or  

وقتی زبان دیگری را یاد می‌گیرید چه اتفاقی می‌افتد و رفتاری که مردم با شما متفاوت می‌کنند یا

they expect certain things or they relate to you  differently because you can speak their language  

چیزهای خاصی را انتظار دارند یا با شما ارتباط متفاوتی دارند. زیرا شما می توانید به زبان آنها صحبت کنید

and this is actually an interesting uh just phrase  expression in English when you're talking about  

و این در واقع یک عبارت جالب است به زبان انگلیسی وقتی در مورد آن صحبت می کنید

like you're able to connect with someone you say  like wow now you're speaking my language so even  

مثل اینکه می توانید با کسی که می گویید ارتباط برقرار کنید مثل وای اکنون دارید به زبان من صحبت می کنید بنابراین حتی

native speakers will say this to each other like  some guy is like hey I'd like you to come help me  

افراد بومی زبان می گویند این به همدیگر شبیه به یک پسر است مثل هی من دوست دارم شما بیایید به من کمک کنید

do something and the other guy says uh all right  well I need some money can you pay me to do that  

کاری انجام دهم و آن شخص می گوید خوب است، خوب من به مقداری پول نیاز دارم، می توانید برای انجام آن به من پول بدهید

and the first guy says yes sure we can pay you a  lot of money to do that and he says oh now you're  

و پسر اول می گوید بله مطمئناً می توانیم برای انجام این کار به شما پول زیادی پرداخت می‌کند و او می‌گوید آه، حالا شما دارید به

speaking my language so you're talking about money  that's like a thing that that I enjoy or whatever  

زبان من صحبت می‌کنید، بنابراین در مورد پول صحبت می‌کنید، مانند چیزی که من از آن لذت می‌برم یا هر چیز دیگری به عنوان

as an example so another actually quick uh story  from the trip uh I was sitting in a taxi with my  

مثال، یک داستان واقعاً سریع دیگر از سفر. من با دوستم در یک تاکسی نشسته بودیم

friend and his dad was with us at the time and uh  so we got in uh this was in Kyoto so we went to  

و پدرش در آن زمان با ما بود و اوه، بنابراین ما سوار شدیم، این در کیوتو بود، بنابراین

Kyoto Osaka and Tokyo uh for a couple of days and  uh when I was in the taxi I just started talking  

برای چند روز به کیوتو اوزاکا و توکیو رفتیم و زمانی که من در آنجا بودم. تاکسی من تازه شروع به صحبت کردم   داشتم

I was talking with the taxi driver for like I  don't know 25 minutes or something just like  

با راننده تاکسی صحبت می‌کردم مثلاً نمی‌دانم  25 دقیقه یا چیزی شبیه

talking with him about the stock market and the  price of the Yen or the value of the Yen and like  

صحبت کردن با او در مورد بازار سهام و قیمت  ین یا ارزش ین و مانند   کل

whole whole whole bunch of different things it was  really an interesting conversation and when I got  

کل دسته. از چیزهای مختلف، واقعاً مکالمه جالبی بود و وقتی

out of the taxi at the end and we paid uh he gave  us a discount because he liked me because I could  

در پایان از تاکسی پیاده شدم و پول پرداخت کردیم، به ما تخفیف داد چون از من خوشش آمد چون می‌توانستم

speak with him and so that was like if you're  it's it's kind of hard sometimes to think about  

با او صحبت کنم و اگر شما هستید، همینطور است. گاهی اوقات فکر کردن به

what the value of fluency is uh because it's not  it's not like a direct like I'm going to you know  

ارزش تسلط چقدر سخت است، زیرا اینطور نیست که مثل مستقیمی نیست که می‌خواهم به شما

pay you money or something like that but often  like I will get little discounts or bonuses or  

پول بدهم یا چیزی شبیه به آن، اما اغلب مثل اینکه تخفیف‌ها یا پاداش‌های کمی دریافت می‌کنم یا

other things like that just for speaking the  language and so this is again another reason  

چیزهای دیگر. مثل آن فقط برای صحبت کردن به زبان و بنابراین این یک دلیل دیگر است

you really do become like a like a human in the  eyes of other people so when you're when you're  

شما واقعاً در نظر سایر افراد مانند یک انسان می شوید، بنابراین وقتی

kind of here as a tourist or whatever as soon  as you flip into the language so I did that as  

به عنوان یک گردشگر یا هر چیز دیگری اینجا هستید به محض اینکه  این کار را انجام دادم و

well I would like the last night we went out uh  I pretended like I didn't speak any Japanese so  

همینطور دوست داشتم شب گذشته ای که بیرون رفتیم، وانمود کردم که ژاپنی صحبت نمی کنم، بنابراین

we're just talking to people and we were using  this little pocket translator thing which is  

فقط با مردم صحبت می کنیم و از این مترجم کوچک جیبی استفاده می کنیم که

pretty funny uh but anyway so today I do want to  talk about practice uh I'll check back comments  

زیباست. خنده‌دار است، اما به هر حال، امروز می‌خواهم درباره تمرین صحبت کنم، اوه، نظرات را دوباره بررسی می‌کنم   به

it looks like comments are actually displaying  properly nice to see everyone there uh I want  

نظر می‌رسد که نظرات واقعاً نمایش داده می‌شوند از دیدن همه افراد در آنجا لذت می‌برم، اوه

to get right into this so I won't go back back  and address everyone but I do thank you all as  

من می‌خواهم   درست وارد این موضوع شوم تا به عقب برنگردم  به همه خطاب می‌کنم، اما طبق معمول از همه شما تشکر می‌کنم

usual nice to see everybody here if you do have  questions as I go through uh just talking about  

خوشحالم که اگر سؤالی دارید، همه را اینجا می‌بینم، فقط در مورد

today's lesson let me know post them in the chat  I'll keep an eye on things and respond to them as  

درس امروز صحبت می‌کنم، به من اطلاع دهید آنها را در چت پست کنم من همه چیز را زیر نظر خواهم گرفت و به آنها پاسخ خواهم داد. به

best I can John in cave are you in a in a cave or  from cave is that the name of a place all right  

بهترین شکل ممکن جان در غار آیا شما در غار هستید یا از غار این است که نام یک مکان بسیار خوب است. پس

uh so today we're going to talk about practice  and I wanted to talk about this specifically  

امروز می خواهیم در مورد تمرین صحبت کنیم و من می خواستم به طور خاص در مورد این صحبت کنم

because I know a lot of people have really two  problems uh the first one is they don't like  

زیرا من چیزهای زیادی می دانم. مردم واقعاً دو مشکل دارند اوه اولی این است که دوست ندارند

have anybody to practice with they don't speak  with anybody uh and the other thing is they're  

کسی را دارند که با آنها تمرین کنند با کسی صحبت نمی کنند و دیگری این که آنها

too shy to do it so let me just I'm going to kind  of walk you through this process and help people  

خیلی خجالتی هستند که این کار را انجام دهند، بنابراین اجازه دهید من بروم برای اینکه شما را در این فرآیند راهنمایی کنم و به مردم کمک کنم تا

understand how practice Works what practice is  really supposed to do and how you can get it  

بفهمند تمرین چگونه عمل می‌کند واقعاً باید چه کاری انجام دهد و چگونه می‌توانید آن را انجام دهید.

by yourself I've talked about this before but I  thought I would make a video just talking about  

practice specifically so we begin with really two  problems uh so you have maybe like no one to speak

بنابراین، ما واقعاً با دو مشکل شروع می‌کنیم، بنابراین شما ممکن است مانند کسی نباشید که با آن صحبت کنید،

with so most people they think they don't have  a like a practice partner or whatever they don't  

بنابراین بیشتر مردم فکر می‌کنند که یک شریک تمرینی مشابه ندارند یا هر چیز دیگری که ندارند،

have enough enough opportunities to practice  what they learn and that's why they lack fluency  

فرصت کافی برای تمرین آنچه می‌آموزند را دارند و این چرا آنها تسلط ندارند

so these are kind of the reasons why they lack  fluency uh and the other one typically is too  

بنابراین اینها دلایلی است که باعث می شود آنها تسلط ندارند و دیگری معمولاً خیلی خجالتی است.

shy I just call it too shy but it's like too  nervous or whatever you're wored wored about  

making mistakes with pronunciation or grammar  or vocabulary whatever um but these are the  

واژگان هر چه باشد، اما اینها چیزهایی هستند

things that that the reasons that people don't get  enough practice all right uh but before we talk  

که باعث می شوند افراد به اندازه کافی تمرین نمی کنند، اما قبل از اینکه

about getting practice I want to talk about what  practice is and what practice means so the idea of

درباره تمرین کردن صحبت کنیم، می خواهم در مورد اینکه تمرین چیست و تمرین به چه معناست صحبت کنم، بنابراین ایده

practice what people think practice is is me  kind of repeating things and trying to get  

تمرین آنچه مردم فکر می کنند تمرین این است که من چیزهایی را تکرار کنم و سعی کنم

into a con conversation and speak with someone  else all right so that's the the basic idea of  

وارد یک مکالمه شوم و با شخص دیگری صحبت کنم، بنابراین این ایده اصلی

practice but really the the goal of practice if  we begin with the goal the goal of practice is

تمرین است، اما واقعاً هدف تمرین اگر با هدف شروع کنیم، هدف تمرین

certainty so just like anything else people want  to be good at what they do and especially with  

قطعیت است. بنابراین درست مانند هر چیز دیگری که مردم می‌خواهند در کاری که انجام می‌دهند خوب باشند و به خصوص با

language learning you don't like making mistakes  in front of other people some people can it's  

یادگیری زبان، شما دوست ندارید در مقابل افراد دیگر اشتباه کنید  بعضی از افراد ممکن است

okay but most people do not uh and so they would  prefer to feel certain about the words they use  

مشکلی نداشته باشد، اما اکثر مردم این کار را نمی‌کنند و بنابراین ترجیح می‌دهند که مطمئن باشند. در مورد کلماتی که استفاده می‌کنند

so if you feel certain then you will speak if  you feel confident that you're going to speak  

بنابراین اگر مطمئن هستید، اگر مطمئن هستید که می‌خواهید

correctly then you will use you know the words  you feel that you would use correctly uh but  

درست صحبت کنید، صحبت خواهید کرد، سپس کلماتی را که احساس می‌کنید به درستی استفاده می‌کنید، استفاده می‌کنید، اما

if you do not if you worry about using the right  grammar point or your pronunciation or something  

اگر نگران نباشید، اگر نگران نباشید. در مورد استفاده از نقطه گرامر یا تلفظ شما یا چیز دیگری   به این

it means you lack certainty so you're feeling  unsure uncertain about the language so the goal  

معنی است که شما اطمینان ندارید بنابراین در مورد زبان نامطمئن هستید، بنابراین هدف

of practice is to develop certainty okay does  everybody get that so far I want to make sure  

تمرین ایجاد

this is clear when people talk about practice  like what is really what we what are we really  

اطمینان است. وقتی مردم در مورد تمرین صحبت می‌کنند، مثل اینکه ما واقعاً چه چیزی هستیم، ما واقعاً می‌خواهیم

trying to do with this I just want to make sure  if people disagree with this or they they think  

با این کار انجام دهیم، فقط می‌خواهم مطمئن شوم که آیا مردم با این مخالف هستند یا فکر می‌کنند

I'm I'm uh incorrect or something I'd like  to know so let me know if this makes sense  

من اشتباه می‌کنم یا چیزی را که می‌خواهم انجام دهم. بدانید پس اگر این منطقی است به من اطلاع دهید

but the basic idea is that you want to practice  the language practicing really just means you're  

اما ایده اصلی این است که شما می‌خواهید تمرین زبان را تمرین کنید واقعاً به این معنی است که در

developing certainty and when you have certainty  then you that's another way of saying you have  

حال ایجاد اطمینان هستید   و وقتی اطمینان دارید پس این روش دیگری برای گفتن اینکه دارید  اعتماد به نفس صحبت

speak confidence and the certainty develops  as as certainty you feel more certain about  

کنید و اطمینان ایجاد می‌شود. به عنوان اطمینان در مورد

the language then that's when you develop fluency  all right what is the best practice for spelling  

زبان مطمئن‌تر می‌شوید، آن وقت است که تسلط خود را افزایش می‌دهید، بهترین روش برای املا چیست

says a mom uh this isn't this isn't quite related  to what we're talking about but if you're talking  

می‌گوید یک مادر اوه، این نیست، این کاملاً به چیزی که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم مربوط نیست، اما اگر شما صحبت کردن

about learning to spell well get Frederick it's  in the description the link to that is in the  

درباره یادگیری درست املای Frederick در توضیحات است که پیوند آن در

description below this video it will teach you how  to spell uh and how to improve your pronunciation  

توضیحات زیر این ویدیو آمده است. به شما یاد می‌دهد چگونه تلفظ uh را تلفظ کنید و چگونه تلفظ خود را بهبود ببخشید،

as well but it goes through the same lessons the  same steps that native speakers get so it starts  

اما در همان درس‌ها مراحل مشابهی را طی می‌کند. که گویشوران بومی می‌فهمند بنابراین

you at the alphabet and then teaches you how to  spell more difficult things like synthesis and  

شما را از الفبا شروع می‌کند و سپس به شما یاد می‌دهد که چگونه هجی چیزهای دشوارتری مانند ترکیب و

apocalypse that kind of thing so if you'd like  to learn how to spell understand natives more  

آخرالزمان این نوع چیزها را بنویسید، بنابراین اگر می‌خواهید یاد بگیرید چگونه تلفظ بومی‌ها را بیشتر بفهمید، به

easily pronounce words more clearly get the app  it's uh in the description below this video all  

راحتی کلمات را واضح‌تر تلفظ کنید. برنامه در توضیحات زیر این ویدیو کاملاً

right so everybody get this let me check chat  right quick make sure this is working uh let's  

درست است، بنابراین همه این را دریافت می‌کنند، اجازه دهید من چت را بررسی کنم  درست سریع مطمئن شوم که کار می‌کند اوه بیایید

see got some looks like a Korean there's this my  first time for me to see this handsome teacher  

ببینیم که ظاهری شبیه یک کره‌ای دارد، اولین بار است که این معلم زیبا را

in a live real time you guys are too kind well  thank you very much if you know other people who  

در یک برنامه زنده می‌بینم. شما بچه‌ها خیلی مهربان هستید خیلی خیلی ممنون می‌شوم اگر افراد دیگری را می‌شناسید   از

enjoy handsome teachers then send them my way all  right let's see I didn't know it's a live stream  

معلم‌های خوش‌تیپ لذت می‌برند، آن‌ها را بفرستید درست ببینیم نمی‌دانستم پخش زنده است

yes it's a live stream okay but I think people are  getting it I haven't I haven't seen any comments  

بله پخش زنده است، خوب است، اما من فکر می‌کنم مردم خوب هستند دریافت آن من ندیده ام هیچ نظری ندیده ام

to the contrary that's another good expression  to the contrary so like the opposite so to the

برعکس این تعبیر خوب دیگری است برعکس پس مثل برعکس پس برعکس برعکس

contrary the contrary so contrary means the  opposite so I haven't seen any comments to  

بنابراین برعکس به معنی مخالف است پس هیچ نظری ندیده ام

the contrary I haven't seen any comments that are  saying the opposite of what I'm talking about all  

برعکس. هیچ نظری را ندیده‌ام که برخلاف آنچه من در مورد آن صحبت می‌کنم بگوید

right so if the basic idea of practice like we're  trying to practice anything we want to improve  

درست است، بنابراین اگر ایده اصلی تمرین مانند ما سعی می‌کنیم هر کاری را که می‌خواهیم بهبود دهیم، انجام

what we do we really want to feel certain that  we understand the language well so we can use  

دهیم، واقعاً می‌خواهیم مطمئن باشیم که زبان را به خوبی درک کنیم تا بتوانیم از

the language well that's the goal all right  now how does this practice happen so people  

زبان به خوبی استفاده کنیم، هدف این است خوب حالا این عمل چگونه اتفاق می‌افتد تا مردم

are again we're coming back to this issue of no  one to speak with or you are too shy to speak so  

دوباره به این موضوع برمی‌گردیم که کسی نمی‌توان با آن صحبت کرد یا شما خیلی خجالتی هستید که صحبت کنید.

how do you get the practice that you need to build  fluency now remember we're talking about certainty  

تمرینی را که برای ایجاد تسلط به آن نیاز دارید، اکنون به یاد داشته باشید که ما در مورد اطمینان صحبت می‌کنیم

certainty is what you develop as you learn so as  you feel more confident about the language as you  

یقین همان چیزی است که در حین یادگیری ایجاد می‌کنید، به طوری که با

hear something more and more as you understand  something better then you feel confident about  

شنیدن هرچه بیشتر و بیشتر چیزی می‌شنوید چیزی بهتر از احساس شماست. در مورد

using it so it's when you feel that you will say  something correctly that's when you feel confident  

استفاده از آن مطمئن هستید، بنابراین زمانی است که احساس می‌کنید چیزی را به

speaking okay so what people usually think happens  uh is you get into you're in like a conversation  

درستی می‌گویید، این زمانی است که احساس می‌کنید مطمئن هستید که خوب صحبت می‌کنید، بنابراین آنچه که مردم معمولاً فکر می‌کنند اتفاق می‌افتد آه این است که وارد آن می‌شوید مانند یک مکالمه

let me make this little mouth here so you're  speaking with someone and people think like the  

اجازه دهید این دهان کوچک را اینجا بسازم تا شما صحبت کردن مجدد با یک نفر و مردم فکر می کنند مثل این

the speaking is how you develop fluency kind of  that that's what the practice is but really what's  

است که صحبت کردن به این صورت است که شما به نوعی تسلط دارید. این همان چیزی است که تمرین می کنید، اما واقعاً آنچه

happening even in a conversation with other people  is let's say this is you over here and this is uh  

حتی در مکالمه با افراد دیگر اتفاق می افتد  این است که فرض کنید این شما هستید و

we just say someone else we'll put an S there  for someone else so you are saying something  

ما فقط می گوییم. شخص دیگری برای شخص دیگری علامت S قرار می دهیم تا شما چیزی می گویید

and then the other person is is talking you're  listening to them the actual fluency the actual  

و سپس آن شخص صحبت می کند،

understanding that improves is is what the other  person says to you isn't that interesting now the  

شما به او گوش می دهید. اکنون جالب است

reason this happens is because if we imagine  let's say we just like erase this person over  

دلیل اینکه این اتفاق می افتد این است که اگر تصور کنیم  فرض کنید دوست داریم این شخص را در

here and you're just talking by yourself you're  either talking in your own head or you're talking  

اینجا پاک کنیم و شما فقط خودتان صحبت می کنید، یا در ذهن خود صحبت می کنید یا با

out loud to to say things all you're really  doing at this point is just repeating things

صدای بلند صحبت می کنید تا بگویید. تمام کارهایی که در این لحظه واقعاً انجام می‌دهید، فقط تکرار چیزهایی است،

so if we if we remove the other person and it's  just you talking by yourself like me like I'm  

بنابراین اگر ما طرف مقابل را حذف کنیم و این فقط شما هستید که مثل من به تنهایی صحبت می‌کنید، طوری که من در

talking right now I could be I'm not speaking  with anybody else I'm speaking to you uh but  

حال حاضر صحبت می‌کنم، ممکن است با هیچ کس دیگری صحبت نکنم. من دارم با شما صحبت می کنم، اما

no one is no one is responding back to me so  as I do this I'm not actually improving my  

هیچ کس نیست، هیچ کس به من پاسخ نمی دهد، بنابراین وقتی این کار را انجام می دهم، در واقع

understanding of anything because I can't improve  my understanding by talking by repeating myself so  

درک خود را از هیچ چیز بهبود نمی دهم زیرا نمی توانم درک خود را با صحبت کردن با تکرار حرف زدن بهبود بخشم.

if I'm only saying the thing things I know if  I just repeat the word like eraser and I just  

من فقط چیزهایی را که می دانم می گویم اگر کلمه را مثل پاک کن تکرار کنم و فقط

repeat that eraser eraser eraser I might become  a little bit better at at saying that word my  

آن پاک کن پاک کن را تکرار کنم ممکن است در گفتن آن کلمه کمی بهتر شوم

pronunciation might improve a little bit but the  the reality is that my pronunciation is not very  

تلفظ من ممکن است کمی بهتر شود، اما واقعیت این است که من تلفظ خیلی

good because I probably haven't had many examples  or I haven't understood what people are saying so  

خوب نیست چون من احتمالاً مثال های زیادی نداشته ام یا متوجه نشده ام که مردم چه می گویند، بنابراین

a perfect example this is my friend who was out  here uh so he was you know listening to some Japan  

یک مثال عالی این دوست من است که بیرون اینجا بود اوه پس او بود که می دانید در حال گوش دادن به چند

jaes and I'm trying to teach him a little bit and  I just said pay attention to different situations  

جیز ژاپنی و من بود. سعی می کنم کمی به او یاد بدهم و فقط گفتم به موقعیت های مختلف توجه کن

and what people are saying so instead of trying to  translate something just watch what people do so  

و به چیزهایی که مردم می گویند به جای اینکه سعی کنیم چیزی را ترجمه کنیم، فقط مراقب کارهایی که مردم این کار را می کنند،

if we go to a restaurant what do people say like  how do we order food that kind of thing uh and so  

اگر به رستوران می رویم مردم چه می گویند، مثلاً چگونه سفارش می دهیم. از این جور چیزها می خورم، اوه و بنابراین

he's learning like thank you and other things so  he's still here I I I left him to come back home  

او دارد یاد می گیرد مانند تشکر و چیزهای دیگر، بنابراین او هنوز اینجاست، من او را رها کردم تا به خانه برگردد

uh but he's still here I think for another day  uh but he's able to you know like say thank you  

اوه، اما او هنوز اینجاست، فکر می کنم برای یک روز دیگر اوه، اما او می تواند شما را بدانید مانند تشکر

or whatever use some basic things uh and it's  really just by understanding what other people  

یا هر چیز دیگری از برخی چیزهای اساسی استفاده کنید، و این واقعاً فقط با درک اینکه دیگران

are saying to him so again if we what most people  think is practice they think they have no one to  

به او چه می گویند است، بنابراین اگر ما آنچه اکثر مردم فکر می کنند تمرین است، فکر می کنند کسی را ندارند که با او

speak with or they're too shy so they don't get  practice but if we look at what practice really  

صحبت کنند یا خیلی خجالتی هستند بنابراین تمرین نمی کنند. اما اگر به آنچه عمل می‌کنید نگاه کنیم،

is it's not it's not you saying anything it's not  you saying anything to other people because you  

این نیست که شما چیزی نمی‌گویید، این نیست که به دیگران چیزی می‌گویید، زیرا شما

saying something doesn't help you understand the  language any better okay again if I just repeat  

گفتن چیزی به شما کمک نمی‌کند زبان را بهتر بفهمید، اگر من فقط چیزهایی را که قبلاً می‌دانم تکرار کنم، مجدداً خوب است.

the things that I already know I'm not becoming  kind of more confident about the language I'm  

من به نوعی در مورد زبانی که دارم

just repeating it so I'm just I'm staying at the  same level of understanding but what happens when  

آن را تکرار می‌کنم مطمئن‌تر نمی‌شوم، بنابراین فقط در همان سطح درک می‌مانم، اما وقتی

we're with the other person we put the other  person back in here is a funny looking person  

با شخص دیگری هستیم، آن شخص را پس می‌زنیم. در اینجا یک فرد بامزه به نظر می رسد

so what's actually building your fluency is what  the other person says to you so especially if you  

بنابراین چیزی که در واقع باعث افزایش تسلط شما می شود همان چیزی است که طرف مقابل به شما می گوید، به خصوص اگر

have a native speaker to listen to and you can  understand what they're saying they're giving  

یک زبان مادری برای گوش دادن دارید و می توانید بفهمید که آنها چه می گویند که به

you examples and not just one person but many  people so if we we're going to put a bunch of  

شما مثال می زنند و نه فقط یک نفر اما افراد زیادی، بنابراین اگر بخواهیم تعداد زیادی از

other people over here as examples and I'm getting  worse about drawing these faces so as you get it's  

افراد دیگر را به عنوان مثال در اینجا قرار دهیم و من در مورد ترسیم این چهره‌ها بدتر می‌شوم، بنابراین هرچه متوجه شوید،

the input that comes from these other people that  helps you understand the language better so as you  

ورودی این افراد دیگر است که به شما کمک می‌کند بفهمید. زبان بهتر است به طوری که وقتی

get more examples of things you hear something in  different ways you hear one person say a word and  

نمونه‌های بیشتری از چیزهایی به دست می‌آورید که چیزی را به روش‌های مختلف می‌شنوید، از یک نفر می‌شنوید که کلمه‌ای را می‌گوید و

you hear another person who will pronounce it a  little bit different so each person says even if  

شخص دیگری را می‌شنوید که آن را کمی متفاوت تلفظ می‌کند، بنابراین هر فرد می‌گوید حتی اگر

we have a word like watch so like a like a wrist  watch or watching something so each person will  

کلمه‌ای مانند تماشا کردن داشته باشیم. مثل یک ساعت مچی یا تماشای چیزی که هر فردی

say that word a little bit differently and  as you hear that now you're developing much  

آن کلمه را کمی متفاوت بگوید و وقتی می‌شنوید که اکنون در حال ایجاد

stronger confidence you feel more certain about  the pronunciation so you can then say it back  

اعتماد به نفس قوی‌تر هستید، نسبت به تلفظ مطمئن‌تر می‌شوید، بنابراین می‌توانید آن را پاسخ دهید.

all right so the thing I really want people to  understand from this is that the the practice is  

چیزی که من واقعاً می‌خواهم مردم از این موضوع بفهمند این است که این تمرین در

really all of these different examples that are  coming from other people so it's not really what  

واقع همه این مثال‌های مختلف است که از افراد دیگر می‌آیند، بنابراین این چیزی نیست که

you say to them that's helping you understand the  language better it's what they are saying to you  

شما به آنها می‌گویید که به شما کمک می‌کند زبان را بهتر بفهمید، بلکه چیزی است که آنها می‌گویند.

does that make sense let me know if this is clear  so the the things that you would say when you talk  

آیا این منطقی است به من اطلاع دهید اگر این واضح است بنابراین چیزهایی که در هنگام صحبت  درباره آنها می گویید

about like practicing using the language you don't  really become more fluent by just repeating things  

مانند تمرین استفاده از زبان  که فقط با تکرار چیزها  برای خودتان مسلط تر نمی شوید،

to yourself it's as you understand the language  better those things that you feel conf confident  

این طوری است که زبان را بهتر می فهمید  چیزهایی که

about those are the things that you will use okay  so if you don't feel confident about what you want  

در مورد آنها مطمئن هستید   چیزهایی هستند که شما از آنها استفاده خواهید کرد بنابراین اگر در مورد آنچه می خواهید   بگویید مطمئن نیستید،

to say then of course you won't speak fluently  or confidently all right hopefully this makes  

مطمئناً روان صحبت نمی کنید یا با اطمینان صحبت نمی کنید.

sense now the the thing we can look at with this  is that you don't need to be physically with a  

چیزی که با این می توانیم به آن نگاه کنیم این است که برای اینکه بتوانید این تمرین را درست انجام دهید نیازی نیست از لحاظ فیزیکی با یک

person in order to get this practice okay so right  now you are listening to me you're not speaking  

فرد باشید، بنابراین همین الان به من گوش می دهید و با من صحبت نمی کنید،

with me it's just like this like here's me here's  a screen and this is you over here and so you're  

مثل این است که اینجا من هستم اینجا یک صفحه است و این شما هستید و بنابراین شما

not you're we're not like having a conversation  here but I'm helping you develop your fluency by  

نیستید، ما دوست نداریم در اینجا مکالمه کنیم، اما من با

giving you more examples by explaining things in  different ways and I'm even just one teacher all  

ارائه مثال‌های بیشتر با توضیح موارد به روش‌های مختلف به شما کمک می‌کنم تسلط خود را تقویت کنید. من حتی فقط یک معلم

right so just one person so you don't need to have  a person here when people say well I have no one  

درست است، پس فقط یک نفر، بنابراین نیازی به داشتن یک نفر در اینجا نیست، وقتی مردم می گویند خوب من کسی را ندارم

to speak with so I can't practice that's not true  because you don't need a person physically there  

که با او صحبت کنم، بنابراین نمی توانم تمرین کنم، این درست نیست، زیرا شما به یک نفر نیاز ندارید. از نظر فیزیکی در آنجا

you don't need to be sitting next to uh someone  in the like in the same room as you in order to do  

نیازی نیست که در کنار شخصی در همان اتاقی با شما بنشینید تا این کار را انجام دهید   که

that you just need to get lots of examples and so  the same thing while I was out uh with my friend  

فقط باید مثال‌های زیادی بیاورید و به همین ترتیب همان چیزی که من با دوستم بیرون بودم

we're going to different restaurants and listening  to people order even you had like two different  

ما من به رستوران‌های مختلف می‌روم و به سفارش‌های مردم گوش می‌دهم، حتی شما دو تا متفاوت داشتید، آه،

uh we were at a sushi restaurant sitting at the  counter and there were two different Sushi chefs  

ما در یک رستوران سوشی نشسته بودیم و دو سرآشپز سوشی مختلف وجود داشت.

and so I'm listening in like kind of pointing out  look like they speak differently you know they  

متفاوت صحبت کن می‌دانی که

might say the same word but they're pronouncing  it differently so one person says like another is  

ممکن است یک کلمه را بگویند، اما آن را متفاوت تلفظ می‌کنند، بنابراین یک نفر می‌گوید مثل دیگری است

like and this is both just saying welcome but it's  two different people saying the same thing and I'm  

مانند و این هر دو فقط به معنای خوش آمدگویی است، اما دو نفر متفاوت همان کلمه را می‌گویند و

I'm kind of showing this to my friend like look  they're both they're they're they're both talking  

من  این را به دوستم نشان می‌دهم، مثل نگاه کن، هر دو هستند، هر دو

to the same thing and he said what does that  mean and I'm like well you know what's going on  

با یک چیز صحبت می‌کنند و او گفت این یعنی چه و من خوب می‌دانی چه اتفاقی می‌افتد،

a customer is walking into the store the same way  you would greet people in an American restaurant  

یک مشتری دارد وارد می‌شود. به همان روشی ذخیره کنید  که در یک رستوران آمریکایی به مردم سلام می‌کنید   سلام خوش آمدید، می‌دانید

hello welcome you know welcome to the restaurant  and so each of these people are saying something  

به رستوران خوش آمدید و بنابراین هر یک از این افراد چیزی می‌گویند

and without me uh like improving or whatever uh  I like I don't I don't need to get just like one  

و بدون من دوست دارم بهبود یا هر چیز دیگری که دوست دارم، لازم نیست. درست مثل یک

example I need to get a bunch of them and that's  how I'm going to develop uh confidence in what I  

نمونه  من باید تعداد زیادی از آنها را تهیه کنم و اینگونه است که می‌خواهم به آنچه می‌خواهم بگویم اعتماد به نفس پیدا کنم،

want to say all right let me go back and answer  any questions see if anybody had uh anything all  

خوب اجازه دهید برگردم و به هر سؤالی پاسخ دهم ببینم آیا کسی چیزی داشته است یا

right let's see greetings from mermans says neilly  uh let's see morning Drew from Indonesia what is  

خیر. احوالپرسی از طرف دریابانان می‌گوید نیلی  اوه بیایید صبح را ببینیم درو از اندونزی

the best PR I answer that one this said good  morning from Pakistan it's good to be in your  

بهترین روابط عمومی چیست. من پاسخ می‌دهم که یکی از آنها گفت صبح بخیر از پاکستان خوب است که در کلاس شما هستم

class it's pleasure to help you uh and be here  with you Lucas says a fear of judgments yes and  

خوشحالم که به شما کمک می‌کنم و اینجا با شما هستم. لوکاس می‌گوید ترس از قضاوت‌ها بله و

so like the when people talk about feeling too shy  that's what that is so they feel judged because  

مثل زمانی که مردم در مورد احساس خجالتی بودن صحبت می‌کنند این همان چیزی است که احساس می‌کنند مورد قضاوت قرار می‌گیرند زیرا   آنها می‌دانند که

they they know they're probably saying something  uh saying something wrong you know they're using  

احتمالاً چیزی می‌گویند اوه اشتباه می‌گویند شما می‌دانید که از

the wrong word or they're you know pronouncing  something incorrectly whatever and this was an  

کلمه اشتباه استفاده می‌کنند یا شما می‌دانید تلفظ اشتباه هر چیزی و این

interesting example with this pocket translator  we were playing with so this was a it's like a  

مثال جالبی بود با این مترجم جیبی که داشتیم با آن بازی می‌کردیم، بنابراین این یک برنامه

Japanese is like pocket talk and like it just  means like pocket talk it's it's basically an  

ژاپنی مانند صحبت جیبی است و مانند آن فقط به این معنی است که این یک

app on a little device and so you push a button  and you speak into it and then it will translate  

برنامه در یک دستگاه کوچک است و بنابراین شما یک دکمه را فشار دهید و شما با آن صحبت کنید و سپس

things for you but often it was not saying the  correct thing so it was kind of funny as like a  

چیزهایی را برای شما ترجمه می‌کند، اما اغلب چیزهای درست را نمی‌گفتند، بنابراین به نوعی خنده‌دار بود مانند یک

party thing but I wouldn't I wouldn't use that in  like a business situation that would be a trickier  

چیز مهمانی، اما من از آن استفاده نمی‌کردم. وضعیت کاری که می‌تواند مشکل‌تر باشد.

thing to do all right Vincent says speaking alone  is not part of practicing to speak at length that  

وینسنت می‌گوید تنها صحبت کردن، بخشی از تمرین طولانی صحبت کردن نیست، بلکه باعث می‌شود که

will make be comp let's see speaking alone is not  part of practicing to speak at length that will  

ببینیم صحبت کردن به تنهایی، بخشی از تمرین صحبت کردن طولانی نیست که باعث می‌شود

make uh make me to be confident I don't quite get  what you're saying speaking alone is not part of  

من را وادار به صحبت کردن کنم. مطمئن باشید من کاملاً متوجه نمی‌شوم که صحبت کردن به تنهایی بخشی از

practicing to speak I think if I Vincent let me  try try to rephrase that make sure I understand  

تمرین صحبت کردن نیست، فکر می‌کنم اگر وینسنت به من اجازه داد سعی کنم آن را دوباره بیان کنم مطمئن شوید که

that correctly but the the point I'm trying  to make here is that you speaking it all isn't  

آن را درست می‌فهمم، اما نکته‌ای را که می‌خواهم بیان کنم. اینجا این است که شما همه چیز را به زبان می آورید

really what helps you feel more confident and  the reason is because you don't actually become  

واقعاً چیزی نیست که به شما کمک می کند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و دلیل آن این است که

more confident about what you know by repeating  the word again and again so as an example like I  

با تکرار کلمه را بارها و بارها  در واقع نسبت به آنچه می دانید اعتماد به نفس بیشتری پیدا نمی کنید تا به عنوان مثالی مانند من

learned the word I think I've shared this story  before but I learned the word head atama uh in  

کلمه را یاد گرفتم. فکر می‌کنم قبلاً این داستان را به اشتراک گذاشته‌ام، اما سال‌ها پیش کلمه head atama uh را در ژاپنی یاد گرفتم

Japanese many years ago and I like I know it's  like oh that means head uh but I heard the word  

و دوست دارم بدانم که این کلمه مانند اوه به معنای سر آه است، اما من شنیدم که کلمه

again used by my accountant I don't know a couple  of of months ago uh and she used it when talking  

دوباره توسط حسابدارم استفاده شده است. من نمی‌دانم چند ماه پیش اوه و او وقتی

about the calendar like the head of the month  like the you know early part of the month and  

درباره تقویم صحبت می‌کرد مثل سر ماه از آن

I said oh wow look at that you can use head like  atama in that same way uh for like the top of a  

استفاده می‌کرد. مانند بالای یک

month the beginning of a month so we wouldn't say  like the head of the month but we would say we do  

ماه ابتدای یک ماه، بنابراین نمی‌گوییم مانند سر ماه، اما می‌گوییم که

use that in in other examples in English like  the head of a river or something like that and  

در مثال‌های دیگر در انگلیسی از آن استفاده می‌کنیم، مانند سر رودخانه یا چیزی شبیه به آن، و

so when you learn when you get more examples of  things that that that was one example of how we  

پس وقتی وقتی مثال‌های بیشتری از چیزها به دست می‌آورید، یاد می‌گیرید که این یکی از نمونه‌هایی بود که نشان می‌داد چگونه ما به

get uh different understandings or we feel more  confident that we understand about vocabulary but  

درک متفاوتی دست پیدا می‌کنیم یا احساس می‌کنیم اعتماد به نفس بیشتری داریم که درباره واژگان می‌فهمیم، اما

it's the same thing with grammar or pronunciation  anything else the point is to feel certain that  

درباره گرامر یا تلفظ هر چیز دیگری یکسان است، نکته این است که مطمئن باشیم که

you will say something correctly and that's how  you start speaking okay so when you're if you're  

شما چیزی را به درستی می گویید و به این ترتیب شروع می کنید خوب صحبت کنید، بنابراین اگر به

you're looking for someone to practice with what  you're really looking for is that person to say  

دنبال کسی هستید که با چیزی که واقعاً دنبالش هستید تمرین کند، آن شخص

things to you that will help you understand the  language better but if you don't have someone to  

چیزهایی را به شما بگوید که به شما کمک کند بفهمید. زبان بهتر است، اما اگر کسی را ندارید که این کار را

do that it's not necessary you don't have to be  physically with a person to get this practice to  

انجام دهد، لازم نیست که از نظر فیزیکی با یک فرد باشید تا این تمرین به

help you get that understanding you just need lots  of examples of people speaking real English that  

شما کمک کند تا این درک را به دست آورید، فقط به نمونه‌های زیادی از افرادی که انگلیسی واقعی صحبت می‌کنند نیاز دارید. می‌توانید

you can understand that's the whole Magic of of  being able to get fluent by yourself so even if  

بفهمید که این کل جادوی این است که بتوانید به تنهایی مسلط شوید، بنابراین حتی اگر

you don't have anyone to practice with it's great  if you do but just remember in this situation when  

کسی را نداشته باشید که با آن تمرین کنید، عالی است، اگر این کار را انجام دهید، اما فقط به یاد داشته باشید در این موقعیت زمانی که

people talk about practicing the real practice is  coming from other people to you okay it's coming  

مردم درباره تمرین واقعی صحبت می‌کنند. افراد دیگر به شما بسیار خوب است

from other people to you and it could be people  that are physically with you like you're sitting  

از طرف افراد دیگر به شما می آید و ممکن است افرادی باشند که از نظر فیزیکی با شما هستند، مثل اینکه شما

in the same room talking with someone but maybe  you noticed that even just watching my videos like  

در یک اتاق نشسته اید و با کسی صحبت می کنید، اما شاید متوجه شده باشید که حتی با تماشای ویدیوهای من مانند

I've seen other people just people watching these  videos uh and they will notice something like oh  

من دیگران را دیده ام. مردم فقط افرادی که این ویدیوها را تماشا می‌کنند متوجه می‌شوند مانند اوه

look at that like Drew said this and and that  means this thing and now I understand something  

به این نگاه کنید که درو گفت این و آن به این معنی است و اکنون من چیز

new and so you feel more confident because you're  you're uh like your understanding improved you  

جدیدی را می‌فهمم و بنابراین شما احساس اطمینان بیشتری می‌کنید زیرا شما مثل درک خود هستید بهتر شد

didn't practice saying anything but you feel more  confident that you'll say something correctly  

تمرین نکردید چیزی بگویید، اما احساس می‌کنید بیشتر مطمئن هستید که چیزی را درست می‌گویید

and that's when you start speaking okay so the  practice is not coming from you it's coming from  

و آن موقع است که خوب صحبت می‌کنید، بنابراین تمرین از طرف شما نمی‌آید، از

other people all right it's not coming from you  it's it's coming from other people and even even  

افراد دیگر می‌آید، خیلی خب، از شما نمی‌آید از طرف افراد دیگر و حتی

like the little bit that you that you speak like  there's there's like a small amount of that kind  

مثل اندکی که شما مثل آن صحبت می کنید مقدار کمی از آن نوع

of that kind of improvement you can get just by  just by saying things but most of the Improvement  

از آن نوع پیشرفت وجود دارد که می توانید فقط با گفتن چیزهایی به دست آورید، اما بیشتر پیشرفت

is just you not understanding the language  well enough and that's just not understanding  

فقط این است که شما متوجه نمی شوید زبان  به اندازه کافی خوب است و این فقط به معنای عدم درک

individual words and phras phrases or grammar or  pronunciation or anything else so once you feel  

کلمات و عبارات خاص یا دستور زبان یا تلفظ یا هر چیز دیگری است، بنابراین هنگامی که در

more confident about something that's when you  speak okay all right let's see here we go back and  

مورد چیزی اطمینان بیشتری پیدا کردید، آن موقع است که خوب صحبت می‌کنید، بیایید اینجا را ببینیم که به عقب برمی‌گردیم و

see this what now I start getting some questions  over here nice to see that all right all right uh  

این را ببینیم که اکنون شروع به دریافت مقداری می‌کنم. سؤالات در اینجا خوشحال می‌شوم که خیلی خوب، اوه

let's yes by listening alone I learn to speak  as I am doing now with attending your class at  

بیایید با گوش دادن به تنهایی بله، من صحبت کردن را یاد می‌گیرم، همانطور که اکنون با حضور در کلاس شما در

the moment yes so nir is getting it like as you  learn something more as you understand it better  

آن لحظه انجام می‌دهم، بله، پس نیر آن را دریافت می‌کند، مثل اینکه شما چیزی بیشتر یاد می‌گیرید که آن را بهتر می‌فهمید. در واقع درست

it's really just as you understand something  better that's how your fluency is actually  

همانطور که شما چیزی را بهتر می‌فهمید، به این ترتیب تسلط شما در واقع

developing so the you you needing to repeat things  isn't helping you understand anything any better  

توسعه می‌یابد، بنابراین آن چیزی که نیاز دارید چیزها را تکرار کنید، به شما کمک نمی‌کند چیزی را بهتر بفهمید

because repetition doesn't build fluency it's just  repeating stuff so fluency fluency develops as  

زیرا تکرار باعث ایجاد تسلط نمی‌شود، بلکه فقط تکرار موارد است، بنابراین تسلط به همان اندازه که می‌فهمید توسعه می‌یابد.

you understand the language better and as you're  prepared for more varied examples of the language  

زبان بهتر است و وقتی برای مثال‌های متنوع‌تری از زبان آماده می‌شوید،

so if I only hear one teacher so even if I just  repeat a word again and again it's not really  

بنابراین اگر من فقط یک معلم را بشنوم، حتی اگر فقط یک کلمه را بارها و بارها تکرار کنم، واقعاً به

helping you understand it but if I can tell you  that word in different contexts and if you can  

شما کمک نمی‌کند آن را بفهمید، اما اگر بتوانم آن کلمه را به شما بگویم. زمینه‌های مختلف و اگر بتوانید

also hear it from different speakers then you will  really feel confident that you understand the word  

آن را از سخنرانان مختلف بشنوید، واقعاً مطمئن خواهید بود که کلمه را می‌فهمید

and that's when you'll use it fluently okay so you  don't if you don't have this don't feel bad that's  

و آن وقت است که به راحتی از آن استفاده می‌کنید، بنابراین اگر این را ندارید احساس بدی نداشته باشید. این

really the point of this video so practicing  is not about being physically with someone else  

واقعاً هدف این ویدیو است، بنابراین تمرین کردن این نیست که از لحاظ فیزیکی با شخص دیگری باشید   بلکه

it's just getting the input from native speakers  okay so you can get that however it could come  

فقط دریافت ورودی از زبان مادری است بسیار خوب است، بنابراین می‌توانید آن را دریافت کنید

from a book it could come from a newspaper a comic  strip you could watch a video you could listen to  

از یک کتاب، می‌تواند از روزنامه آمده باشد، یک کمیک استریپی که می‌توانید تماشا کنید. ویدیویی می‌توانید به   چیزی گوش دهید،

something but as long as you get that input that  helps you understand the language better when you  

اما تا زمانی که آن ورودی را دریافت کنید که  به شما کمک می‌کند زبان را بهتر بفهمید وقتی

feel that aha moment ah yes I understood something  so I heard something from someone someone else  

احساس می‌کنید که آهان لحظه آه بله، من چیزی را فهمیدم بنابراین از شخص دیگری چیزی شنیدم

said something in a in a similar situation and now  I feel more confident about that so that's really  

در موقعیتی مشابه چیزی گفت و اکنون من در این مورد مطمئن‌تر هستم، بنابراین واقعاً

how the uh the fluency is developing all right Sam  says hello teacher from ha see there CH says good  

چگونه می‌توانم تسلط را بهبود ببخشم، سم می‌گوید سلام معلم از آنجا ببین CH می‌گوید

morning from Myanmar all right what about improve  the accent how can I improve it so that's another  

صبح بخیر از میانمار بسیار خوب، در مورد بهبود لهجه چگونه می‌توانم آن را بهبود بخشم، بنابراین این

thing uh so using Frederick will also improve your  accent but in the same way that you will improve  

چیز دیگری است  بنابراین استفاده از فردریک لهجه شما را نیز بهبود می‌بخشد، اما به همان روشی که

your your vocabulary or your grammar or whatever  all of that will come from getting more examples  

واژگان یا دستور زبان یا هر چیز دیگری را بهبود می‌بخشید، همه اینها از دریافت نمونه‌های بیشتر

of native speakers so if you hear 10 different  people say a word then you will feel confident  

از زبان مادری ناشی می‌شود، بنابراین اگر شنیدید که 10 نفر مختلف کلمه‌ای را بیان می‌کنند. احساس اعتماد به نفس داشته باشید

okay here is like where my pronunciation will be  so I don't speak Japanese exactly like anybody  

خوب اینجاست مثل اینکه تلفظ من کجا خواهد بود بنابراین من دقیقاً مثل دیگران ژاپنی صحبت نمی‌کنم   در غیر این صورت

else my pronunciation my accent is unique to me  just like it's Unique to each person so you can  

تلفظ من لهجه من برای من منحصر به فرد است درست مثل اینکه برای هر فردی منحصر به فرد است بنابراین می‌توانید

hear there might be some similarities uh but in  general like a person in a family they're going  

بشنوید که ممکن است شباهت‌هایی وجود داشته باشد، اما به طور کلی مانند یک فرد در یک خانواده، آنها قرار است

to speak like the other people in their family  because those are all the examples they're getting  

مانند سایر افراد خانواده خود صحبت کنند زیرا اینها همه نمونه هایی هستند که می گیرند   به همین

that's why children speak like their parents  they're getting those examples so they sound like  

دلیل است که بچه ها مانند والدین خود صحبت می کنند آنها این مثال ها را دریافت می کنند بنابراین شبیه به

their parents but if you move to a different place  you're going to sound different because you will  

والدینشان به نظر می رسند، اما اگر شما به مکان دیگری نقل مکان می‌کنید صدای متفاوتی خواهید داشت زیرا

sound like the other people around you so you will  start getting more examples of of different kinds  

مانند سایر افراد اطرافتان به نظر می‌رسید، بنابراین شروع به دریافت نمونه‌های بیشتری از انواع مختلف

of speech okay so to develop a better accent your  pronunciation and accent improve the same way that  

گفتار خواهید کرد. به روشی که

you improve your grammar and your vocabulary by  getting lots of examples of other native speakers  

گرامر و دایره لغات خود را با به دست آوردن مثال‌های زیادی از زبان مادری‌های دیگر

saying those things to you so again the the whole  idea here is that you don't need to be physically  

به شما می‌گویند، بهبود می‌بخشید، بنابراین کل ایده اینجا این است که نیازی نیست از نظر فیزیکی

in the same room with people you just need to get  lots of examples because the even if you're in the  

در یک اتاق با افرادی باشید که فقط به آنها نیاز دارید. مثال‌های زیادی دریافت کنید، زیرا حتی اگر در

same room uh you're not really developing fluency  anymore just by repeating things there there's a  

همان اتاق هستید، دیگر واقعاً با تکرار چیزها تسلط ندارید،

small amount of practice sure that you get like  from repeating things but most of the most of the  

مقدار کمی تمرین وجود دارد، مطمئن باشید که از تکرار چیزها لذت می‌برید، اما بیشتر موارد

reason people don't speak is even if they have  uh chances to speak with other people they feel  

دلیل صحبت نکردن مردم این است که حتی اگر شانس صحبت با افراد دیگر را داشته باشند،

too shy they don't feel confident enough about the  language or pronunciation whatever their specific  

احساس خجالتی بودن می‌کنند، در مورد زبان یا تلفظ هر

issue is and that's why they don't speak so even  people who have this like me when I came to Japan  

مشکلی که دارند اعتماد کافی ندارند و به همین دلیل است که حتی با مردم صحبت نمی‌کنند. وقتی به ژاپن آمدم چه کسانی مثل من این را دارند

I was living in Japan for a year here and I still  couldn't speak with anybody so I had I had lots of  

من یک سال اینجا در ژاپن زندگی می کردم و هنوز نمی توانستم با کسی صحبت کنم بنابراین فرصت های زیادی داشتم که

opportunities I met people every day but I was too  shy to speak so that was me I was in the two shy  

هر روز با مردم ملاقات می کردم اما خیلی خجالت می کشیدم که صحبت کنم. آیا من در گروه دو خجالتی بودم،

group so some people maybe they live on the top  of a mountain in some small country and they have  

بنابراین برخی افراد ممکن است در بالای کوهی در کشور کوچکی زندگی کنند و

no native English speakers around them doesn't  matter you don't need to have this situation you  

در اطرافشان انگلیسی زبان مادری ندارند، مهم نیست که شما نیازی به این وضعیت

don't need to be physically with someone in the  room in order to get fluent okay all right as  

ندارید. نیازی نیست از لحاظ فیزیکی با شخصی در اتاق باشید تا به راحتی صحبت کنید، زیرا

hit some more questions up here look like they're  coming in pretty quickly uh Jose said the sound is  

سؤالات دیگری را در اینجا بزنید به نظر می رسد که آنها خیلی سریع وارد می شوند، خوزه گفت صدا

low it should be fine should be the same same as  usual ildar what up Drew nice to hear this morning  

کم است، باید خوب باشد، باید یکسان باشد. طبق معمول ildar آنچه را که درو شنیدم امروز صبح خوشحال است

let's get some English indeed all right let's see  so I want to fluently English so you would say I  

بیایید کمی انگلیسی یاد بگیریم واقعاً خوب بیایید ببینیم بنابراین من می‌خواهم روان انگلیسی صحبت کنم تا شما بگویید من  می‌خواهم

want to speak fluently I want to speak fluently  or I want to be fluent or I want to get fluent or  

روان صحبت کنم می‌خواهم روان صحبت کنم یا می‌خواهم روان صحبت کنم یا می‌خواهم مسلط شوید یا

become fluent so you notice here I'm giving you  this naturally varied review different examples  

مسلط شوید، بنابراین متوجه می‌شوید که در اینجا من این بررسی طبیعی متنوع را به شما می‌دهم، مثال‌های مختلف

or different different ways of saying something  all right so often I will repeat myself but say  

یا روش‌های مختلف گفتن چیزی  خیلی خوب است، بنابراین اغلب خودم را تکرار می‌کنم، اما

things in a slightly different way to make it  easier for you to understand things M says Dear  

چیزها را به روشی متفاوت می‌گویم تا برای شما آسان‌تر شود. چیزهایی را که M می‌گوید درک کنید

teacher how someone who is a non-speaking country  can achieve fluency level this is it so how do you  

معلم عزیز چگونه فردی که کشوری غیرزبان است می‌تواند به سطح تسلط دست یابد، بنابراین

get fluent if you don't have anyone to practice  with so if you have no one to speak with how do  

اگر کسی را ندارید که با او تمرین کنید، چگونه   مسلط شوید، پس اگر کسی را ندارید که با او صحبت کنید، چگونه

you get fluent it's just like this just like  right now so I'm giving you one example one  

مسلط باشید، درست مثل همین الان است، بنابراین من یک مثال برای شما یک

ative speaker who's explaining things pretty  clearly uh it's pretty easy to understand I'm  

سخنران فعال می‌آورم که به وضوح همه چیز را توضیح می‌دهد، درک آن بسیار آسان است.

not giving a lot of complicated idioms or phrasal  verbs or movie quotes that kind of thing and if  

از همه چیز و اگر

there if there's anything you're unclear about I  can explain it but the point is we are not in the  

چیزی وجود دارد که درباره آن مبهم هستید  می توانم آن را توضیح دهم، اما نکته اینجاست که ما در

same space we are not physically together even  though this is a live video I'm not listening to  

یک فضا نیستیم و از نظر فیزیکی با هم نیستیم  حتی اگر این یک ویدیوی زنده است که من به آن گوش نمی دهم

anybody talk with me you guys are just watching  the video and because of this you are developing  

کسی با من صحبت کند شما بچه‌ها فقط ویدیو را تماشا می‌کنید و به همین دلیل در حال افزایش

fluency because I'm helping you understand the  language better and that's how you get fluent so  

تسلط هستید زیرا من به شما کمک می‌کنم زبان را بهتر بفهمید و به این ترتیب مسلط می‌شوید، بنابراین وقتی

as you listen to me and listen to lots of other  people that's how you will develop fluency okay  

به من گوش می‌دهید و به بسیاری از افراد دیگر گوش می‌دهید، اینطوری تسلط را تقویت خواهید کرد. بسیار خوب

so it doesn't matter if you live in an english-  speaking country or not the point of practice is  

پس فرقی نمی‌کند که در کشور انگلیسی‌زبان زندگی می‌کنید یا نه، هدف تمرین این است

to understand the language well enough that  you feel confident speaking okay so we want  

که زبان را به اندازه‌ای خوب بفهمید که مطمئن باشید صحبت کردن خوب نیست، بنابراین

to get you like practice if you imagine like you  know you learn a new word here the first time you  

اگر تصور می‌کنید که می‌شناسید، می‌خواهیم  به شما علاقه مند به تمرین کنیم. اولین باری که می‌شنوید یک کلمه جدید را اینجا بیاموزید،

hear it so this is like we start with zero you've  never heard the word before you hear a new word  

پس مثل این است که با صفر شروع می‌کنیم، شما هرگز کلمه‌ای را نشنیده‌اید قبل از اینکه یک کلمه جدید بشنوید.

oh look that's kind of I didn't quite hear that  maybe I didn't understand that very well but if  

این خیلی خوب است، اما اگر

you hear it you know second time third time you  know 10th time 20th time over here now you feel  

آن را بشنوید، بار دوم بار سوم را می‌دانید، بار دهم، بار بیستم را می‌دانید، اکنون احساس می‌کنید

100% certain that you understand the word you  understand how to say it how the pronunciation  

100% مطمئن هستید که کلمه را می‌فهمید، می‌دانید که چگونه آن را تلفظ کنید

is or what you might use it like how you might use  it in a sentence how it works grammatically as you  

یا چگونه می‌توانید از آن استفاده کنید. چگونه می‌توانید از آن در یک جمله استفاده کنید چگونه از نظر دستوری کار می‌کند زیرا

get more examples of a word your fluency  increases your fluency it's really just  

نمونه‌های بیشتری از یک کلمه به دست می‌آورید، تسلط شما تسلط شما را افزایش می‌دهد، در واقع   به این

saying that you feel more confident about using  something so we can talk about this as like your

معناست که در مورد استفاده از چیزی احساس اطمینان بیشتری می‌کنید، بنابراین می‌توانیم در مورد آن صحبت کنیم مانند

confidence so your confidence increases  because your certainty increases and your  

اعتماد به نفس و اعتماد به نفس شما افزایش می‌یابد، زیرا اطمینان شما افزایش می‌یابد و

fluency is increasing at the same time so  we don't we don't just like become fluent  

همزمان تسلط شما افزایش می‌یابد، بنابراین ما نمی‌خواهیم فوراً مسلط شویم،

instantaneously unless you just understand  something but at the moment you understand  

مگر اینکه فقط چیزی را بفهمید، اما در لحظه‌ای که می‌فهمید،

something that's where you that's where you  really feel confident that you can speak so  

چیزی را می‌فهمید که همان جایی است که شما واقعاً احساس اطمینان می‌کنید که شما می توانید آنقدر صحبت کنید،

of course you could speak it's like my like my  friend uh who was was out in Tokyo with me so he  

البته می توانید صحبت کنید، مثل دوست من است، او که با من در توکیو بود، او

heard a word like he was like okay how do you  say please and I said onim and he's listening  

کلمه ای شنید که انگار خوب است، چطور می گویید لطفاً و من به او گفتم و او دارد

to that he's just like trying to repeat you  know like oner you know and like he couldn't  

به این حرف گوش می دهد که او فقط دارد. مثل تلاش برای تکرار شما می‌دانید مثل کسی که می‌دانید و دوست داشت او نمی‌توانست

he couldn't say it and that's you know it's  of course he can't say it because he's just  

نمی‌توانست آن را بگوید و این را می‌دانید که البته او نمی‌تواند آن را بگوید زیرا او فقط

it's the first time he's hearing the word all  right I'll write it up here in English for you

این اولین بار است که کلمه را می‌شنود درست است من. من آن را اینجا به انگلیسی برای شما می نویسم،

oh so this is like you know one way of saying  please all right like you're asking someone for  

اوه، پس مثل این است که شما یک راه برای گفتن لطفاً خوب می دانید، مثل اینکه از کسی خواهش می کنید

a favor all right but I just told him like don't  worry about trying to repeat that and say that  

خیلی خوب است، اما من فقط به او گفتم نگران تکرار آن نباشید. بگویید که

perfectly what you should do is be listening  now you're paying attention for that word so  

کاملاً کاری که باید انجام دهید این است که گوش کنید اکنون به آن کلمه توجه می کنید بنابراین

we say it's on make sure that's fitting up there  on your radar now this is another great English  

ما می گوییم روشن است مطمئن شوید که در آنجا روی رادار شما قرار می گیرد، اکنون این یک عبارت انگلیسی  عالی دیگر است

expression to say something is on your radar if  you know what radar is so if you're it's like this  

برای گفتن چیزی در رادار شما اگر  می دانید رادار چیست، پس اگر شما هستید، مانند این

little circle thing here with a line that goes  around it and it's for tracking little boats out  

دایره کوچک در اینجا با خطی است که دور آن می چرخد ​​و برای ردیابی قایق های کوچک بیرون

in the water like so when we say something is on  your radar it means now you're paying attention  

در آب است، مثلاً وقتی می گوییم چیزی روی رادار شما قرار دارد، به این معنی است که اکنون به آن توجه می کنید.

for it you're listening for it so before he had  already heard like onas many times and I had  

برای آن شما دارید به آن گوش می دهید، بنابراین قبل از اینکه او قبلاً بارها مانند onas را شنیده بود و من از

used that in front of him but he wasn't paying  attention for it so when I talk about like the  

آن در مقابل او استفاده کرده بودم، اما او به آن توجه نمی کرد، بنابراین وقتی در مورد

different levels of understanding this is the  exposure level over here so he's just hearing  

سطوح مختلف درک صحبت می کنم، این سطح قرار گرفتن در اینجا، بنابراین او فقط دارد

something again and again and again but he's not  really paying attention for it but now he's like  

چیزی را بارها و بارها و بارها می‌شنود، اما واقعاً به آن توجه نمی‌کند، اما اکنون او مثل

okay like I keep hearing this word on what does  that mean and now he's at the awareness level  

خوب است، مثل اینکه من دائماً این کلمه را در مورد معنی آن می‌شنوم و اکنون او در سطح آگاهی

over here so he went from exposure where like  it's just the word is coming into him again and  

اینجاست، بنابراین رفت. از قرار گرفتن در معرض، جایی که مثل این کلمه دوباره و

again and he's not really paying attention cuz  he's not he's not really trying to think about  

دوباره به ذهنش می‌آید و او واقعاً توجه نمی‌کند، زیرا او واقعاً سعی نمی‌کند

it like a like a teacher or a language learner  whatever he's just you know there's lots of  

مثل یک معلم یا زبان‌آموز درباره آن فکر کند.

language hitting him because he's in a native  environment and so he's around Japanese people  

او را کتک می زنند زیرا او در یک محیط بومی است و بنابراین او در اطراف مردم ژاپن است

and lots of people are speaking to him and so he  begins with exposure and now okay he's like how do  

و افراد زیادی با او صحبت می کنند و بنابراین او با قرار گرفتن در معرض شروع می کند و حالا خوب است، او می گوید چگونه

we how do we do this let me think about this  now he's at the awareness level and after he  

ما چگونه این کار را انجام دهیم اجازه دهید در مورد این موضوع فکر کنم حالا او در محل است. سطح آگاهی و بعد از

hears it enough times he feels confident now okay  he can use it he's got the ownership level of the  

شنیدن آن به اندازه کافی اعتماد به نفس پیدا کرد، حالا خوب است، می‌تواند از آن استفاده کند، سطح مالکیت

vocabulary he owns the word he feels confident  that he'll use it correctly okay so you don't  

واژگانی را دارد که مالک کلمه است، احساس می‌کند مطمئن است که آن را به درستی استفاده می‌کند، بنابراین شما

get fluent by trying to like force yourself to  speak when you don't really understand what what  

با تلاش کردن مسلط نشوید. دوست دارید خودتان را مجبور به صحبت کنید وقتی واقعاً نمی‌دانید چه می‌گویید که

you're saying you can do that but it's much more  difficult it's like uh it's much more stressful  

می‌توانید این کار را انجام دهید، اما خیلی سخت‌تر است، مثل این است که برای مردم خیلی استرس‌آورتر است.

for people okay so again you don't need to be  physically with a native speaker you just need  

به زبان مادری شما فقط نیاز دارید

to get lots of examples and just like you're  watching this video now that's one way of doing  

نمونه‌های زیادی را دریافت کنید و درست مثل اینکه اکنون این ویدیو را تماشا می‌کنید، این یکی از راه‌های انجام

that so what we do in fluent for life this is how  we give people lots of examples lots of different  

این کار است   بنابراین کاری که ما در زندگی روان انجام می‌دهیم این است که به مردم مثال‌های زیادی از افراد مختلف   از

native speakers and different different accents  from different countries different speeds so  

افراد بومی متفاوت و متفاوت می‌دهیم. لهجه‌های مختلف از کشورهای مختلف با سرعت‌های متفاوت، بنابراین می‌توانید

you're getting to listen to all these different  people and that's what develops your fluency so  

به همه این افراد مختلف گوش کنید و این چیزی است که تسلط شما را تقویت می‌کند، به طوری که

as you feel more confident and certain about the  language that's when you start speaking all right  

وقتی در مورد زبانی که شروع به صحبت کردن می‌کنید اعتماد به‌نفس‌تر و مطمئن‌تر می‌شوید. اجازه دهید

let's answer some more questions over here I'll  try to get through those uh try to get through  

در اینجا به چند سؤال دیگر پاسخ دهیم. من سعی می‌کنم از آن‌ها عبور کنم، سعی کنید

these faster make sure I'm doing this correctly  here all right Joshua says hello teacher how can  

سریع‌تر از بین بروم، مطمئن شوید که این کار را به درستی انجام می‌دهم اینجا خیلی خوب جاشوا می‌گوید سلام معلم چگونه می‌توانم

I be more fluent in English yes follow this  nice to hear from the Philippines Drew what  

من به انگلیسی مسلط‌تر باشم بله این را دنبال کنید خوشحالم که از فیلیپین درو چه

role grammar plays in speaking and listening  well obviously grammar is the the foundation  

نقشی را می‌شنوم گرامر در صحبت کردن و شنیدن نقش دارد به خوبی واضح است که گرامر پایه و اساس

of how everything connects together and I'm  always telling people it's important to learn  

نحوه اتصال همه چیز به هم است و من همیشه به مردم می گویم که یادگیری

grammar obviously uh but what I say that's  different from most teachers is that how you  

گرامر مهم است، اما چیزی که من می گویم با بیشتر معلمان متفاوت است این است که نحوه

learn grammar is important so as an example like  what what children are doing when they're learning  

یادگیری گرامر مهم است. به عنوان مثال، کاری که کودکان هنگام یادگیری

their native language is they hear a word like  H Shima and they see like in in different you  

زبان مادری خود انجام می‌دهند، کلمه‌ای مانند H Shima را می‌شنوند و در موارد مختلف مانند

know with different people in similar situations  they still hear people using that and they figure  

افراد مختلف در موقعیت‌های مشابه می‌بینند. بسیار

out okay like this sound or this like onim that  like series of sounds it's it's what people say  

خوب مثل این صدا یا این مانند onim که مانند یک سری صداها، این چیزی است که مردم می گویند

when you want someone to do something for you  so you're you're not thinking about the grammar  

وقتی می خواهید کسی کاری برای شما انجام دهد بنابراین به گرامر فکر نمی کنید

you don't understand you don't really understand  if this means like if this is a word or if this  

نمی فهمید که واقعاً نمی فهمید اگر این به این معنی است که اگر این یک کلمه است یا اگر این

is a a verb or a noun or whatever it's it's it's  not clear to people but as you get more examples  

یک فعل یا اسم یا هر چیز دیگری است برای مردم روشن نیست، اما همانطور که نمونه‌های بیشتری

of things it's like oh look at that you start  noticing patterns uh about like look at that like

از چیزها به دست می‌آورید، مثل این است که اوه نگاه کنید که متوجه الگوهایی می‌شوید آه در مورد مانند نگاه به که

onim mimu so you start it's like oh that's  interesting like we start learning some different  

onim mimu را دوست دارید تا شروع کنید، مثل اوه، جالب است، مثل اینکه ما شروع به یادگیری چند

verbs and they end this way and it's usually  for a little bit more polite situation and I'm  

افعال مختلف می کنیم و به این شکل ختم می شود و معمولاً برای موقعیت های کمی مودبانه تر است و من

not I don't want to give you a Japanese lesson but  this is the way people are thinking about language  

نیستم، نمی خواهم به شما درس ژاپنی بدهم. اما این روشی است که مردم

when they're learning okay so the the brain is is  naturally trying to process this information and  

وقتی خوب یاد می‌گیرند درباره زبان   فکر می‌کنند، بنابراین مغز به طور طبیعی سعی می‌کند این اطلاعات را پردازش کند و

when you don't understand it you can't use it okay  this should be very obvious so if you it's not  

وقتی آن را درک نمی‌کنید، نمی‌توانید از آن استفاده کنید، این باید بسیار واضح باشد، بنابراین اگر

about like hearing something once and then trying  to repeat that to other people you want to hear  

اینطور نیست که یک بار چیزی را بشنوید و سپس سعی کنید آن را برای افراد دیگر تکرار کنید که می خواهید

it many many times until you feel feel confident  that you can use it yourself so as you feel more  

آن را بارها بشنوید تا زمانی که مطمئن شوید که می توانید خودتان از آن استفاده کنید تا زمانی که

certain about it you're you're going through  these levels of understanding you go through  

در مورد آن مطمئن تر شوید با گذراندن این سطوح از درک، شما از طریق قرار گرفتن در

exposure where you're hearing something but maybe  you're not paying attention to it awareness where  

معرض قرار می گیرید، جایی که چیزی می شنوید، اما شاید به آن توجه نمی کنید آگاهی در جایی که

you really do feel like you're okay I hear oh  there's that word again now I'm listening for  

واقعاً احساس می کنید خوب هستید، می شنوم آه، دوباره آن کلمه وجود دارد که اکنون دارم به آن گوش می دهم من می

it I I can hear it I'm paying attention for it  and when you hear it enough and you can use it  

توانم آن را بشنوم، حواسم به آن است و وقتی به اندازه کافی آن را می شنوید و می توانید از آن استفاده کنید

as well that's when you own that word and you  become fluent in individual words and phrases  

همچنین آن وقت است که شما مالک آن کلمه هستید و  با

as you learn this way okay all right uh let's see  Jose turn up your turn up your volume I think it  

یادگیری این روش به تک تک کلمات و عبارات  مسلط می شوید، بسیار خوب، بیایید بیایید ببینید خوزه صدایتان را زیاد کنید، فکر می‌کنم

should be should be all right over here all right  let's see here if I got this let's see um oh my  

باید اینجا همه چیز درست باشد، خیلی خوب  بیایید اینجا را ببینیم اگر این را گرفتم، بیایید ببینیم اوه من   اوه خدای من،

oh my goodness this's like a lot of questions over  here uh all right Rafael say hello to Brazil nice  

این مثل سؤالات زیادی است اینجا خیلی خوب است رافائل بگو سلام به برزیل خوشحالم

to see you Brazil armano says what do you think  about practicing with no native English speaking  

از دیدن شما آرمانو برزیل می‌گوید نظرتان درباره تمرین بدون زبان انگلیسی مادری چیست   آیا این

could it be good practice uh well I I wouldn't  do that like I I would not try to improve my  

تمرین خوبی است، خب، من این کار را انجام نمی‌دهم مثل اینکه سعی نمی‌کنم با

Japanese by by speaking with non-native speakers  especially if they're not very good I know like  

صحبت کردن با افراد غیربومی ژاپنی خود را بهبود بخشم. سخنرانان مخصوصاً اگر خیلی خوب نباشند، می‌دانم   من

I know many uh you know people who can speak  Japanese very well and they are not native but  

بسیاری را می‌شناسم، شما افرادی را می‌شناسید که می‌توانند به خوبی به ژاپنی صحبت کنند و بومی نیستند، اما

again I want to get as many correct examples of  the real language as possible that's why I want  

دوباره می‌خواهم تا حد امکان نمونه‌های صحیح از زبان واقعی را دریافت کنم، به همین دلیل است که می‌خواهم

to learn with a native speaker or someone who  is you know they don't have to be Japanese like  

برای یادگیری با یک زبان مادری یا شخصی که شما هستید، می‌دانید که آنها مجبور نیستند ژاپنی باشند، مانند

they I know people who were born they've lived  in Japan a long time and they are not Japanese  

آنها افرادی را می‌شناسم که متولد شده‌اند و مدت‌ها در ژاپن زندگی کرده‌اند و ژاپنی نیستند

but they speak Japanese perfectly and so I I just  want to learn from correct examples but the point  

اما آنها کاملاً ژاپنی صحبت می‌کنند و بنابراین من فقط می‌خواهم از مثال‌های درست یاد بگیرم، اما نکته  این است که اگر در ژاپن زندگی نمی‌کنم،

is you don't need to be physically with them if I  don't if I don't live in Japan I often uh I would  

لازم نیست از نظر فیزیکی با آنها باشم، اگر در ژاپن زندگی نمی‌کنم، اغلب

be trying to practice my Japanese back in America  when I was learning it so after I started learning  

سعی می‌کنم ژاپنی‌ام را در آمریکا تمرین کنم. داشتم آن را یاد می‌گرفتم، بنابراین پس از شروع یادگیری

Japanese I went back to the United States and  I met some Japanese people there but a lot of  

ژاپنی، به ایالات متحده بازگشتم و  با چند ژاپنی در آنجا آشنا شدم، اما بسیاری از

the practice I got was just like reading stuff  or watching videos online that's basically how  

تمرین‌هایی که انجام دادم مانند خواندن مطالب یا تماشای ویدیوهای آنلاین بود که اساساً به همین شکل

it worked and so I can learn Japanese that way  by getting lots of examples well look at that  

کار می‌کرد و بنابراین می‌توانم یاد بگیرم. به این ترتیب ژاپنی‌ها با به‌دست آوردن مثال‌های فراوان، خوب به این موضوع نگاه کنید که

in this situation people say this or there are a  couple of other things they might say but that's  

در این موقعیت، مردم این را می‌گویند یا چند چیز دیگر ممکن است بگویند، اما من

how I get fluent so it's not about me trying  to repeat things it's just uh making sure I  

اینطوری مسلط می‌شوم، بنابراین به من مربوط نیست که بخواهم چیزها را تکرار کنم، فقط مطمئن شوم که

get lots of correct examples but I would like to  have actual people even if I I don't have them  

مثال‌های درست زیادی دریافت می‌کنم، اما من دوست دارم افراد واقعی داشته باشم، حتی اگر آنها را از نظر

physically with me I want those example uh let's  see Fabio says Hey teacher the book though I don't  

فیزیکی با خودم نداشته باشم، من آن مثال‌ها را می‌خواهم، بیایید ببینیم فابیو می‌گوید سلام معلم، کتاب، هرچند نمی‌دانم

know what that means let's see I can't read that  what is the difference between proper and correct  

این به چه معناست، بیایید ببینم می‌توانم این را بخوانید که تفاوت بین صحیح و صحیح چیست

it it depends on the situation but in general if  you want to do something correctly like you do  

این بستگی به موقعیت دارد، اما به طور کلی اگر  می‌خواهید کاری را به درستی انجام دهید مانند

something properly you can use them the same way  uh so I could speak correctly or I could speak  

کاری که انجام می‌دهید   می‌توانید از آنها به همان روش استفاده کنید اوه، تا من بتوانم درست صحبت کنم یا بتوانم صحبت کنم.

properly uh I guess in general they mean the same  thing maybe proper has a slightly more educated  

به درستی اوه، حدس می‌زنم به طور کلی منظورشان یکسان است شاید مناسب کمی تحصیل کرده‌تر است

it's a little it's a little bit more rarely used  I guess in conversations you will hear both of  

کمی کمی کمتر استفاده می‌شود حدس می‌زنم در مکالمات هر دوی

of them but often you will have like like proper  like proper is like it's it's it's kind of like  

آن‌ها را بشنوید، اما غالباً مانند درست مانند درست است. مثل اینکه

correct and appropriate for some situation there's  a slight Nuance there like I would say what is the  

درست است و برای برخی موقعیت‌ها مناسب است، یک ظرافت جزئی وجود دارد، مثلاً می‌توانم بگویم چه چیزی

correct I could say what's the correct like outfit  or attire to wear but it would be better like  

درست است، می‌توانم بگویم که چه لباسی درست است یا لباسی که باید بپوشم، اما بهتر است مانند

what's proper it's it's kind of like what's what's  appropriate for the level uh rather than just like  

چه چیزی مناسب است، این یک نوع است مثل اینکه چه چیزی برای سطح مناسب است، نه اینکه

correct I'm not doing a good job explaining this  but again this is one of those things where you  

درست باشد، من کارم را خوب توضیح نمی‌دهم، اما باز هم این یکی از مواردی است که در آن

don't think about the vocabulary itself you look  at the situations it's used in so that's why I'm  

به خود واژگان فکر نمی‌کنید و به موقعیت‌هایی که در آن استفاده می‌شود نگاه می‌کنید. به همین دلیل است که من

trying to give you some different examples of  it um but in general you could use correct uh  

سعی می‌کنم چند مثال مختلف از آن را به شما ارائه دهم، اما به طور کلی می‌توانید

when you're talking about proper but sometimes  they're not like I would I would not have like  

وقتی در مورد درست صحبت می‌کنید، از درست استفاده کنید، اما گاهی اوقات آنها مثل من نیستند.

a math problem here it's like 1 + 1 = 2 so if I'm  looking for the answer to that I wouldn't say like  

1 + 1 = 2 بنابراین اگر من به دنبال پاسخی هستم که نمی‌گویم مثل

two is the proper answer it's it's it's it's not  like a appropriate in that way we wouldn't use it  

دو پاسخ مناسب است، بلکه مناسب نیست به این ترتیب ما از آن استفاده نمی‌کنیم   به این

that way we would say that's correct though all  right so I guess you could but you would rarely  

ترتیب می‌گوییم که درست است، درست است، بنابراین حدس می‌زنم می‌توانستید، اما به ندرت   می‌شنوید که

hear someone say oh what's the proper answer all  right but proper and it it's more like what's  

کسی بگوید آه، چه جوابی درست است، درست است، اما درست است و این بیشتر شبیه چیزی است که

what's appropriate for the situation rather than  just like correct versus incorrect kind of thing  

برای موقعیت مناسب است، نه اینکه درست باشد در مقابل نادرست،

but yeah that's a it's a it's a better thing and  this like the reason people have questions like  

اما بله، این یک چیز است. این چیز بهتری است و به این دلیل است که افراد سؤالاتی مانند

this is because there's uncertainty somewhere  it's like okay I want to I want to know what  

این دارند   این به این دلیل است که در جایی عدم اطمینان وجود دارد مثلاً اشکالی ندارد می‌خواهم بدانم چه

is the correct thing to say what's the proper  thing to say and as you get more examples you  

چیزی   برای گفتن صحیح است، چه چیزی برای گفتن مناسب است و همانطور که مثال‌های بیشتری دریافت می‌کنید شما

will develop that sense for what's correct so  rather than just getting an explanation about  

این حس را برای آنچه درست است توسعه خواهید داد، بنابراین به جای اینکه فقط توضیحی در مورد

it you really do need lots of examples of hearing  people use words like correct and proper and then  

آن توضیح دهید، واقعاً به مثال‌های زیادی نیاز دارید که می‌شنوید مردم از کلماتی مانند درست و مناسب استفاده می‌کنند و سپس

you will get that sense for what's correct all  right do you think someone can uh be fluent even  

شما این حس را برای آنچه درست است به دست خواهید آورد. آیا فکر می‌کنید کسی می‌تواند اوه مسلط باش حتی

if uh even if he ever maybe that means never try  to speak with a native uh yes you you don't need  

اگر اوه حتی اگر او همیشه شاید این بدان معناست که هرگز سعی نکن با یک بومی صحبت کنی آه بله تو لازم نیست

to speak with the native to develop fluency  because fluency develops with understanding  

با فرد بومی صحبت کنی تا تسلط را تقویت کنی زیرا تسلط با درک پیشرفت می کند

that's the whole Magic of of developing fluency  so you don't need to be physically there with  

این کل جادوی توسعه تسلط است. نیازی نیست که از لحاظ فیزیکی با شخص دیگری در آنجا باشید،

someone else but you do need there examples so  you need examples of native speakers that can  

اما به مثال‌هایی نیاز دارید، بنابراین به نمونه‌هایی از افراد بومی نیاز دارید که می‌توانند

come from me it can come from other people it come  from reading listening to things as well if you  

از من باشند، می‌توانند از افراد دیگر ناشی شوند، اگر شما چیزی را می‌فهمید و از خواندن گوش دادن به چیزها نیز ناشی می‌شود. وقتی مثال‌های

understand something and you feel more confident  as you get more examples that's how you develop  

بیشتری به دست می‌آورید، اعتماد به‌نفس‌تری پیدا می‌کنید و به این ترتیب

fluency so it doesn't matter if you have no one  to speak with or you are too shy the whole point  

تسلط خود را توسعه می‌دهید، بنابراین مهم نیست که کسی را ندارید که با او صحبت کنید یا خیلی خجالتی هستید، نکته اصلی این است

is that you were uh you're just getting getting  lots of different examples that help you feel more  

که شما خیلی چیزهای متفاوتی دریافت می‌کنید. مثال‌هایی که به شما کمک می‌کنند

confident about the language all right Fabio says  Hey teacher the book Thornbird is easy to read I  

در مورد زبان اعتماد بیشتری داشته باشید، بسیار خوب، فابیو می‌گوید هی معلم، کتاب Thornbird آسان خواندنی است.

don't know what book that is now sir again I'm in  I'm getting aha moments in your class thanks glad  

to hear it see uh galica says oh hello from Sri  Lanka all and again sometimes we doubt uh that we  

برای شنیدن آن ببینید اوه گالیکا می گوید آه سلام از سری لانکا همه و دوباره گاهی شک داریم که می

would say really be understood by the person who  we speak with yes there are lots of doubts and  

گوییم واقعاً توسط شخصی که با او صحبت می کنیم فهمیده می شویم بله شک های زیادی وجود دارد و

that's another one of them another uncertainty  that people might have so if I say something I  

این یکی دیگر از آنها عدم اطمینان است که مردم ممکن است بنابراین اگر من چیزی بگویم

worry about other people understanding me and that  just means I'm I'm worried about communicating  

نگرانم که دیگران مرا درک کنند و این فقط به این معنی است که نگران برقراری ارتباط درست هستم و

correctly uh and that's another thing about you  it's not about the other person it's just about  

این چیز دیگری در مورد

you will you say something and and this is an  interesting thing about the language it depends  

شماست. این یک چیز جالب در مورد زبان است و بستگی

on their understanding of you so if I walk into a  restaurant and I pronounce Japanese badly like I  

به درک آنها از شما دارد، بنابراین اگر من وارد یک رستوران شوم و ژاپنی را بد تلفظ کنم، مثل اینکه به

don't speak the language then they will think I'm  not a good speaker you know for obvious reasons I  

آن زبان صحبت نمی کنم، آنها فکر می کنند که من سخنور خوبی نیستم. دلایلی که می‌گویم

say A kicha you know like a kich kicha if I say  that in oh kicha then they will think oh here's  

کیچا که می‌دانی مانند کیچ کیچا اگر بگویم در اوه کیچا فکر می‌کنند آه این

a you know kind of a foreigner that he's you know  he's trying but he's not he probably doesn't know  

یک خارجی است که می‌دانی او تلاش می‌کند، اما او نیست، احتمالاً

the language very well but if I say like kicha  then they know ah okay this person can probably  

زبان را خیلی خوب نمی‌داند. اما اگر من مثل کیچا بگویم، آنها می‌دانند آه، باشه، این شخص احتمالاً می‌تواند

speak and what's interesting about that is their  their understanding of you or you know like their  

صحبت کند و آنچه در این مورد جالب است درک آنها از شما است یا شما می‌دانید که درکی آنها

understanding of me in that in that situation that  will determine what they can hear so if I start  

از من در آن موقعیت است که تعیین می‌کند چه چیزی می‌تواند بشنود. شروع

saying something like I could have a I could  say the same words and if they think I can't  

گفتن چیزی شبیه من می‌توانم داشته باشم می‌توانم همان کلمات را بگویم و اگر آنها فکر می‌کنند نمی‌توانم

speak they won't be able to hear what I say and  this is just an interesting uh psychology thing  

صحبت کنم، نمی‌توانند آنچه را که می‌گویم بشنوند و این فقط یک چیز جالب روانشناسی است

but it's like I mentioned before about like the  difference between uh exposure and awareness where  

اما مثل این است که قبلاً در مورد آن اشاره کردم مانند تفاوت بین قرار گرفتن در معرض و آگاهی که در آن

they if they expect me to not know certain words  then they will not hear them and this is just a  

اگر از من انتظار داشته باشند کلمات خاصی را ندانم، آنها را نمی شنوند و این فقط یک

human psychology thing about language learning but  this is why it's good to even when you introduce  

موضوع روانشناسی انسانی در مورد یادگیری زبان است، اما به همین دلیل است که حتی وقتی خودتان را معرفی می کنید خوب است.

yourself uh the first thing you say to people  try to say it correctly try to say uh you know  

اولین چیزی که به مردم می‌گویید سعی کنید آن را به درستی بگویید، سعی کنید بگویید اوه، می‌دانید،

communicate as best you can and and have correct  pronunciation that's why it's important to people  

تا جایی که می‌توانید ارتباط برقرار کنید و تلفظ صحیحی داشته باشید، به همین دلیل برای مردم مهم است که

to do that because if you uh if you communicate  correctly from from the beginning you can make a  

این کار را انجام دهند زیرا اگر از همان ابتدا درست ارتباط برقرار کنید، می‌توانید

mistake later and they will they will not really  think about it so much because natives do that  

بعداً اشتباهی مرتکب می‌شوند و آنها واقعاً آنقدر به آن فکر نمی‌کنند زیرا بومی‌ها

all the time but if you make a mistake right  from the beginning then people think okay this  

همیشه این کار را انجام می‌دهند، اما اگر اشتباهی را درست از ابتدا مرتکب شوید، مردم فکر می‌کنند خوب است که این

person doesn't speak well you know that's just  part of Being Human all right uh let's see I  

شخص خوب صحبت نمی‌کند، می‌دانید که این فقط بخشی از انسان بودن خوب است، بیایید ببینیم من

I need to I need to answer these faster over  here all right here we go hey teacher uh the  

نیاز دارم که باید سریعتر به اینها پاسخ دهم اینجا همه چیز اینجاست، هی معلم آه

book Thorn well I got that one already let's see  uh let's see JJ I feel better and more confident  

کتاب خار خوب من متوجه شدم که یکی از قبل بیایید ببینیم اوه بیایید ببینیم JJ من در طول گوش دادن احساس بهتر و اعتماد به نفس بیشتری دارم.

throughout listening and start being able to use  a phrase what native speaker use at large but I  

و بتوانید از عبارتی استفاده کنید که زبان مادری به طور کلی از آن استفاده می کند، اما من

don't know uh what Andrews thought well yeah I  mean the the general idea is that if you feel  

نمی دانم اندروز چه فکری می کند، بله، منظورم این است که ایده کلی این است که اگر در

more confident about using something then you will  say it if you do not feel confident then you will  

مورد استفاده از چیزی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، اگر این کار را انجام دهید آن را خواهید گفت. اعتماد به نفس نداشته باشید، آنوقت

not say it it's really that simple and so the the  point is not to try to repeat something uh that's  

نخواهید گفت که واقعاً به همین سادگی است و بنابراین، نکته این است که سعی نکنید چیزی را تکرار کنید که

not really practicing so I know it seems like  that people think well I just need to be in a  

واقعاً تمرین نمی‌کند، بنابراین می‌دانم که به نظر می‌رسد که مردم خوب فکر می‌کنند که من فقط باید در یک

conversation with somebody else but what's really  happening in that conversation how are you really  

مکالمه با کسی باشم. چیزهای دیگر، اما واقعاً در آن مکالمه چه اتفاقی می‌افتد، واقعاً چگونه

improving the Improvement is actually coming  from what they say to you it's giving you more  

بهبود می‌دهید. بهبود در واقع از چیزی که به شما می‌گویند ناشی می‌شود، این به شما

examples of how to pronounce something how to say  something more correct examples of speech and if  

مثال‌های بیشتری می‌دهد که چگونه چیزی را تلفظ کنید چگونه می‌توانید مثال‌های صحیح‌تری از گفتار بگویید و اگر  اگر

if that that input from other people is really  what gets you fluent then you don't need to have  

این ورودی از دیگران واقعاً همان چیزی هستند که شما را مسلط می‌کند، پس نیازی نیست که

them physically there with you isn't that cool so  as long as you get the examples if you get lots of  

آنها را از نظر فیزیکی در کنار خود داشته باشید، بنابراین تا زمانی که مثال‌ها را به دست آورید، اگر

examples of correct speech that you can understand  where you feel ah now I understand something  

نمونه‌های زیادی از گفتار صحیح دریافت کنید که بتوانید بفهمید که چه احساسی دارید. آه، حالا من چیزی را می‌فهمم   آن

that's when you start speaking okay so you don't  have to repeat things and start speaking before  

موقع است که شما شروع به صحبت کردن می‌کنید، بنابراین لازم نیست چیزها را تکرار کنید و قبل از شروع صحبت کنید   مطمئن شوید که

you feel confident you should feel confident first  because you understand something better all right  

ابتدا باید اعتماد به نفس داشته باشید زیرا چیزی را بهتر می‌فهمید، خیلی خوب   فقط

just a dude says I can pronounce individual  words easily but when it comes to speaking  

یک یارو می‌گوید می‌توانم تک تک کلمات را به راحتی تلفظ کنم. وقتی صحبت از گفتن

long sentences I can't do it very well in terms of  my intonation and pronunciation yeah so often this  

جملات طولانی به میان می‌آید، من نمی‌توانم از نظر لحن و تلفظ به خوبی این کار را انجام دهم، بله، اغلب این

will come depending on how you learn typically  people are learning uh just just individual  

بسته به نحوه یادگیری شما معمولاً افراد در حال یادگیری هستند، فقط

words and they're not learning how to pronounce  things and blend their words together and often  

کلمات فردی را یاد می‌گیرند و یاد نمی‌گیرند که چگونه چیزها را تلفظ می‌کنند و کلماتشان را با هم ترکیب می‌کنند و اغلب به این

that's because they don't get many examples of  how natives really speak so the native spoken  

دلیل است که آنها نمونه‌های زیادی از نحوه صحبت بومیان واقعاً دریافت نمی‌کنند، بنابراین زبان گفتاری بومی با

language is different from usually how people are  learning English in the classroom so you need to  

روشی که مردم در کلاس درس انگلیسی یاد می‌گیرند متفاوت است، بنابراین شما باید

get lots of examples of that so that's what we  do in fluent for life even Frederick will give  

نمونه‌های زیادی از آن را دریافت کنید. بنابراین این همان کاری است که ما به صورت روان برای زندگی انجام می‌دهیم، حتی فردریک

you examples of how words are Blended together so  you can click on the links in the description for  

مثال‌هایی از ترکیب کلمات با هم به شما می‌دهد، بنابراین  می‌توانید روی پیوندهای موجود در توضیحات کلیک کنید تا   هر

both of those danan says what uh should I use a  pretty and quite uh well it depends you know again  

دوی آن‌ها می‌گویند که من باید از چه چیزی استفاده کنم زیبا و کاملاً خوب بستگی دارد. دوباره می‌دانی

like when you when you ask me like what does this  word mean or which is better it's like better for  

مثل وقتی از من می‌پرسی معنی این کلمه چیست یا کدام بهتر است برای

what for what situation so like this is like there  there are times where you could it's like a like  

چه بهتر است   برای چه موقعیتی بهتر است پس مثل این است آنجا مواقعی وجود دارد که می‌توانی مانند

a VIN diagram so if we begin let's say we have  something like that like [Music] pretty and quite  

نمودار VIN باشد، بنابراین اگر ما شروع کنید، فرض کنید ما چیزی شبیه به [موسیقی] زیبا و کاملاً داریم،

there will be sometimes where they mean different  things things and there will be other times where  

گاهی اوقات وجود دارد که معنای چیزهای متفاوتی دارند و زمان‌های دیگری وجود دارد که

you can use them interchangeably so you can use  them with the same meaning so like o this is a uh  

می‌توانید آنها را به جای هم استفاده کنید، بنابراین می‌توانید از آنها با همان معنی استفاده کنید، مانند این این یک

it's a pretty difficult Class A pretty difficult  class so I'm talking about the degree of something  

کلاس بسیار دشوار است، یک کلاس بسیار دشوار است، بنابراین من در مورد درجه چیزی صحبت می‌کنم که

it's pretty difficult or I could say it's quite  difficult in that case we mean basically the same  

بسیار دشوار است یا می‌توانم بگویم که بسیار دشوار است، در این صورت منظور ما اساساً یک

thing and often my intonation makes it makes  it different uh like I could say it's pretty  

چیز است و اغلب لحن من باعث می‌شود آن را متفاوت کند. مثل اینکه می‌توانم بگویم خیلی

it's pretty difficult it mean it's pretty it's  pretty difficult W it's quite difficult you know  

سخت است، یعنی خیلی سخت است، خیلی سخت است، می‌دانی که

it like it's like yeah it's quite difficult it's  quite it's quite difficult so my pronunciation  

مثل این است که بله، خیلی سخت است، خیلی سخت است، بنابراین تلفظ من

my intonation has a more important role in in  what I'm trying to express than just the words  

آهنگ‌سازی من نقش مهم‌تری در چیزی دارد که من من سعی می‌کنم فقط کلمات را

by themselves and this is why I'm always telling  Learners we don't really want to begin with the  

به تنهایی بیان کنم و به همین دلیل است که من همیشه به زبان‌آموزان می‌گویم که ما واقعاً نمی‌خواهیم با

vocabulary we want to begin with the situation  so what are you talking about I want to say wow  

واژگانی که می‌خواهیم با موقعیت شروع کنیم، شروع کنیم، بنابراین در مورد چه چیزی صحبت می‌کنید، می‌خواهم بگویم وای

that's a really difficult class so a friend of of  mine says Hey I just started taking this I don't  

این یک کلاس واقعاً دشوار است، بنابراین یکی از دوستانم می‌گوید: سلام، من تازه شروع کردم به شرکت در این

know chemistry class or some difficult class in  school and I say wow that's really difficult wow  

کلاس شیمی یا کلاس سختی در مدرسه و می‌گویم وای

that's quite challenging wow that's a pretty  difficult class so in that case you can hear  

واقعاً سخت است وای. در این مورد می‌توانید

me using all of those words I could say all of  them and they have generally the same meaning  

با استفاده از همه آن کلمات من را بشنوید که می‌توانم همه آنها را بگویم و آنها معمولاً معنی یکسانی دارند

depending on my pronunciation but I can also talk  about like pretty like that's a pretty girl over  

بسته به تلفظ من، اما من همچنین می‌توانم در مورد آن صحبت کنم مثل این که یک دختر زیباست.

there I'm just talking about her like physical  attractiveness or whatever but in that case like  

آنجا من فقط در مورد او صحبت می‌کنم. مانند جذابیت فیزیکی یا هر چیز دیگری، اما در این مورد،

it's not the same meaning so we have to remember  that we begin with the situation and then look at  

معنای مشابهی ندارد، بنابراین باید به خاطر داشته باشیم که از موقعیت شروع می‌کنیم و سپس به

the different ways we might uh express ourselves  in that so there are lots of different ways to  

روش‌های متفاوتی که ممکن است خودمان را در آن ابراز کنیم نگاه کنیم، بنابراین راه‌های مختلفی برای

do that uh it just depends on the situation all  right Ry says the more we have around us who speak  

انجام این کار وجود دارد. اوه، این بستگی به شرایط دارد، درست است، رای می‌گوید هر چه بیشتر در اطرافمان داشته باشیم که به

different English like Australian British uh we  tend to mix English will that be okay well I mean  

انگلیسی متفاوت صحبت می‌کنند، مانند بریتانیایی استرالیایی، تمایل داریم انگلیسی را با هم ترکیب کنیم، خوب است، منظورم این است که

you would you would generally have the have like  the broader culture and you would have a majority  

شما معمولاً مانند فرهنگ گسترده‌تر و

of some kind of speaker probably unless you're  like working in some kind of international I  

احتمالاً اکثریت گوینده‌ای را خواهید داشت، مگر اینکه

don't know like International I don't know like  a military base or you know something like that  

مانند یک سازمان بین‌المللی کار کنید.

where you have like one of each kind of speaker  from a different country you know something some  

هر یک از سخنرانان از یک کشور متفاوت، چیزی را می‌دانید

situation like that it would be pretty rare it  does happen uh but in that case usually people  

که در برخی موقعیت‌ها بسیار نادر اتفاق می‌افتد، اما در این صورت معمولاً مردم

will will find a way to communicate kind of  in an international way so even Americans and  

راهی برای برقراری ارتباط بین‌المللی پیدا می‌کنند، حتی آمریکایی‌ها و

Australians and Brits we we will sometimes use  different vocabulary but we will find a way to  

استرالیایی‌ها و بریتانیایی‌ها ما گاهی اوقات از واژگان متفاوتی استفاده می‌کنیم، اما راهی برای

communicate or we will we will teach each other  what things mean so uh like my friend from New  

برقراری ارتباط پیدا می‌کنیم یا به یکدیگر یاد می‌دهیم معنای چیزها را به یکدیگر یاد می‌دهیم، مثلاً دوست من از

Zealand he says like oh that's a uh that's like  a pretty flash watch like that's a pretty flash  

نیوزیلند می‌گوید: اوه این یک اوه شبیه یک ساعت فلش زیبا است. ساعت بسیار فلش

watch I would just say oh that's a cool watch so  I understand what he means even if I wouldn't use  

من فقط می‌گویم اوه، این ساعت جالبی است، بنابراین منظور او را می‌فهمم، حتی اگر از

that same expression in English like American  English but I understand what he means but in  

همان عبارت در انگلیسی مانند انگلیسی آمریکایی استفاده نکنم، اما منظور او را می‌فهمم، اما به طور

general you would you would there would usually  be some kind of dominant culture like the most  

کلی، شما می‌خواهید معمولاً وجود داشته باشد. نوعی فرهنگ مسلط مانند

uh like the most important or the most popular  the most numerous for for that situation so if  

مهم‌ترین یا محبوب‌ترین فرهنگ برای آن موقعیت

you're living in a town and you've got like if I  live in Chicago there will be speakers from all  

over the place there but I mean the American like  Chicago English will be the dominant the dominant  

اما منظورم این است که آمریکایی‌هایی مانند شیکاگو انگلیسی زبان غالب خواهد بود،

language all right uh Mo says uh how can you how  can do so we can just say how can you improve  

زبان غالب بسیار خوب، مو می‌گوید آه چگونه می‌توانی چگونه انجام دهی، بنابراین می‌توانیم بگوییم چگونه می‌توانی بهبود بخشیم

my English speaking improve my vocabulary and  grammar this is it you just get lots of examples  

انگلیسی صحبت کردن من واژگان و گرامر من را بهبود بخشد. شما فقط نمونه های زیادی

of native English speakers showing you things  that's it that's that's really what you do so  

از انگلیسی زبانان مادری دریافت می کنید که چیزهایی را به شما نشان می دهند.

the nice thing is like you don't you don't need  to be speaking to get fluent I know this sounds  

weird but the point is if you don't understand  something you won't speak anyway so most people  

نکته این است که اگر چیزی را نمی‌فهمید، به هر حال نمی‌توانید صحبت کنید، بنابراین اکثر مردم

are still in this basic situation of either I have  no one to speak with or I'm too shy that's almost  

هنوز در این وضعیت ابتدایی هستند یا من کسی را ندارم که با او صحبت کنم یا خیلی خجالتی هستم، تقریباً

everybody who's who's learning the language  and still can't speak so either you're either  

همه کسانی هستند که زبان را یاد می‌گیرند و هنوز هم می‌توانند بنابراین صحبت نکنید یا یا

you are fluent or you are not fluent and usually  the reason is like people think well I don't get  

شما مسلط هستید یا مسلط نیستید و معمولاً دلیل آن این است که مردم خوب فکر می کنند من به

enough practice so I don't get enough practice  because there's no one to speak with or I'm too  

اندازه کافی تمرین نمی کنم بنابراین به اندازه کافی تمرین نمی کنم زیرا کسی نیست که با او صحبت کنم یا من من خیلی

shy so there are people to speak with I maybe  I work in a place or my school or whatever but  

خجالتی هستم، بنابراین افرادی هستند که بتوان با آنها صحبت کرد، شاید من در یک مکان یا مدرسه یا هر چیز دیگری کار می‌کنم، اما

I'm just too shy so I don't speak all right and  so what you see here is like what they're really  

خیلی خجالتی هستم، بنابراین خوب صحبت نمی‌کنم و بنابراین آنچه شما اینجا می‌بینید شبیه چیزی است که آنها هستند. واقعاً

missing is practice it's true that people are  missing practice but what people don't understand  

از دست دادن تمرین است، درست است که مردم تمرین را از دست می‌دهند، اما چیزی که مردم نمی‌فهمند   این است

is that practice actually comes from just getting  examples from other people that's what practice  

که تمرین در واقع از گرفتن مثال‌هایی از افراد دیگر ناشی می‌شود،

means it doesn't mean you repeating things because  you're not really improving anything is like maybe  

این همان چیزی است که تمرین   به این معنی است که شما چیزها را تکرار نمی‌کنید زیرا واقعاً چیزی را بهبود نمی‌دهید. مثل این است که

a tiny amount of improvement you get but it's not  really much compared to all of the Improvement  

مقدار کمی از پیشرفت شما دریافت می‌کنید، اما در مقایسه با همه پیشرفت   که

you get from hearing all these examples from  other people and you could even just hear one  

از شنیدن همه این مثال‌ها از افراد دیگر به دست می‌آورید، واقعاً زیاد نیست و حتی می‌توانید فقط یک

example and understand a word well and you feel  it ah okay I got it I understand what that means  

مثال را بشنوید و یک کلمه را به خوبی درک کنید و احساس می‌کنید اوه خوب است. متوجه شدم معنی آن را می‌فهمم

but that's how fluency develops so you could  very quickly go from zero to fluent in a word  

اما اینطوری تسلط ایجاد می‌شود، بنابراین می‌توانید خیلی سریع از صفر به یک کلمه روان تبدیل شوید

just by understanding it well so someone says  something it's like ouch like oh okay I got it  

فقط با فهمیدن خوب آن، بنابراین کسی چیزی بگوید مثل اوه، اوه، خوب من آن را فهمیدم

like I understood like they say ouch when they  get hurt it's pretty clear what that means and  

همانطور که فهمیدم همانطور که آنها می‌گویند اوه وقتی صدمه می بینند کاملاً واضح است که معنی آن چیست و

especially if I hear that from many people so if  I watch like a bunch of people get hurt uh and  

مخصوصاً اگر من این را از بسیاری از مردم بشنوم، بنابراین اگر ببینم که چند نفر صدمه می بینند اوه و

and they say like ouch you know something happened  to me you know they they they recognize that why

و آنها می گویند مثل اوه می دانید چیزی برای من اتفاق افتاده است، می دانید که آنها را تشخیص می دهند. چرا

is that's weird saying my battery was not working  on the phone but now it is okay that's weird all  

عجیب است که بگوییم باتری من روی تلفن کار نمی‌کند، اما حالا اشکالی ندارد که عجیب است،

right uh but hopefully that should make sense  so you don't you don't need to be with people  

درست است، اما امیدوارم که منطقی باشد، بنابراین لازم نیست از نظر فیزیکی با مردم باشید

physically to improve you just need you need their  it's like it's like the movie The Little Mermaid  

تا بهبود پیدا کنید. شما به آن‌ها نیاز دارید، مثل فیلم پری دریایی کوچولو می‌ماند،

this will be kind of a bad example but uh so in  the movie I don't I haven't seen the new one but  

این یک نمونه بد خواهد بود، اما خب، در فیلمی که من آن را ندیده‌ام، فیلم جدید را ندیده‌ام، اما

the old the Disney cartoon uh Ariel she's the The  Little Mermaid she has this voice and the the sea  

کارتون قدیمی دیزنی را ندیده‌ام، آریل، او همان The Little است. پری دریایی او این صدا را دارد

witch the octopus lady she takes Ariel's voice  from her and so she's got she's got the voice  

جادوگر بانوی اختاپوس او صدای آریل را از او می گیرد و پس او صدا را

with her and Ariel doesn't have the voice so  she can't speak anymore uh but the voice is  

با خود دارد و آریل صدا را ندارد بنابراین او دیگر نمی تواند صحبت کند، اما صدا

is like the thing and so Ariel can't speak but  now the the sea witch can like use her use her  

است  مثل چیزی که آریل نمی تواند صحبت کند، اما اکنون جادوگر دریا می تواند از

voice and the point is like it's it's just about  like if you can get the voice from other people  

صدایش استفاده کند و نکته اینجاست که مثل این است که اگر بتوانید صدای دیگران را دریافت کنید،

if you can get examples and not just listening  but watching people or reading things and all  

اگر بتوانید مثال بزنید، نه فقط گوش دادن، اما تماشای مردم یا خواندن چیزها و همه

those different examples are going to help you  get fluent but the point is you don't need to  

این مثال‌های مختلف به شما کمک می‌کند تا مسلط شوید، اما نکته اینجاست که

be physically with someone in order to get that  all right Hiller says when I hear an idiom from  

برای رسیدن به آن، لازم نیست از لحاظ فیزیکی با کسی باشید.

native speaker it makes me cracking smile if I  know it well yes and so again you you get that  

اگر آن را خوب بدانم بله، دوباره به من لبخند می‌زند، و بنابراین دوباره متوجه می‌شوید که

there's like a trigger that happens it's like I  know that word I remember that and especially like  

مثل یک ماشه است که اتفاق می‌افتد، مثل این است که آن کلمه را می‌دانم، آن را به خاطر می‌آورم و مخصوصاً دوست دارم

if you're prepared for something you hear it in  a conversation you will feel very confident about  

اگر برای چیزی آماده باشید که آن را در مکالمه می‌شنوید در مورد   احساس بسیار مطمئنی خواهد داشت

that like ah I got it I was prepared I knew the  pattern I recognized that and then that's again  

که مثل آه من آن را فهمیدم، آماده بودم، الگوی را می‌دانستم که آن را تشخیص دادم و دوباره   این

it's something that will make you feel even more  confident about using it even if you don't speak  

چیزی است که باعث می‌شود حتی اگر صحبت نکنید، در مورد استفاده از آن احساس اطمینان بیشتری کنید

so you will recognize something when you recognize  that that's again like we're moving from exposure  

بنابراین چیزی را تشخیص خواهید داد. وقتی تشخیص دادید که دوباره مثل این است که ما داریم از قرار گرفتن در معرض

to awareness and then when you really feel  confident you will own the language and you  

به سمت آگاهی حرکت می‌کنیم و وقتی واقعاً احساس می‌کنید مطمئن هستید که صاحب زبان خواهید شد و

will speak Joshua again okay now I get it in order  for me to be fluent in English I just have to be  

دوباره به جاشوا صحبت خواهید کرد، بسیار خوب، اکنون متوجه شدم  برای اینکه به انگلیسی مسلط باشم.

better at constructing a phrase or knowing deeply  the English language yes and so the idea is that  

بهتر است در ساخت یک عبارت یا دانستن عمیق زبان انگلیسی بله، بنابراین ایده این است که

you become fluent in individual words and phrases  as you understand them so you don't really get  

به کلمات و عبارات فردی مسلط شوید همانطور که آنها را می‌فهمید تا واقعاً

fluent in the language you understand pieces  of it well and some of them maybe you don't  

به زبانی که تکه‌هایی از آن را خوب می‌فهمید مسلط نباشید و ممکن است برخی از آنها را

understand well and others you don't know at all  so that's the same thing even for me as a native  

خوب متوجه نشوید و برخی دیگر را اصلاً بلد نباشید، بنابراین حتی برای من به عنوان یک زبان مادری هم همین است.

speaker I know I don't know what like small 5%  not even 2% of the language maybe there are lots  

شاید

of words and phrases I don't know so I might hear  new things all the time and usually what happens  

کلمات و عبارات زیادی وجود داشته باشد که من نمی‌دانم، بنابراین ممکن است همیشه چیزهای جدیدی بشنوم و معمولاً اتفاقی که می‌افتد این است که

is I might hear something and not know I'm hearing  it but I will hear examples of things I'm getting  

ممکن است چیزی بشنوم و ندانم که دارم آن را می‌شنوم، اما نمونه‌هایی از چیزهایی را که دریافت می‌کنم می‌شنوم.

exposed to the language and then maybe okay  now I'm listening for it I know the word and  

در معرض زبان قرار گرفتم و بعد شاید خوب باشد حالا دارم به آن گوش می‌دهم، کلمه را می‌دانم و

then after I feel confident that I understand it  that's when I speak so I don't Begin by speaking  

بعد از اینکه مطمئن شدم آن را می‌فهمم آن موقع است که صحبت می‌کنم بنابراین با صحبت کردن شروع نمی‌کنم

I begin by understanding I'm going through  this process of understanding the language  

با درک اینکه در حال عبور از آن هستم شروع می‌کنم این روند درک

better and then I speak okay now of course you  can try to hear something and then just start  

بهتر زبان   و سپس من خوب صحبت می‌کنم، البته شما می‌توانید سعی کنید چیزی بشنوید و سپس شروع به

speaking but why would you do that and for most  people they are stuck that's where they get they  

صحبت کنید، اما چرا این کار را انجام می‌دهید و برای اکثر مردم آنها گیر کرده‌اند که آنها متوجه می‌شوند

just describe that as being too shy all right or  I'm too nervous I'm worried about making mistakes  

فقط آن را به عنوان یک چیز توصیف می‌کنند. خجالتی، خیلی خوب یا خیلی عصبی هستم، نگران اشتباه کردن هستم

and there are lots of worries I'm worried about  other people misunderstanding me or maybe I can't  

و نگرانی های زیادی وجود دارد که من نگران این هستم که دیگران مرا اشتباه نفهمند یا شاید نتوانم

understand them or whatever so there are lots of  lots of worries that people have that stop them  

آنها را درک کنم یا هر چیز دیگری، بنابراین نگرانی های زیادی وجود دارد که مردم مانع

from speaking but the thing that solves those  worries is just getting lots of examples from  

از صحبت کردن آنها می شوند، اما چیزی که این نگرانی ها را حل می کند این است که نمونه های زیادی از

native speakers and that's it and as you develop  fluency in in each word and phrase you will feel  

زبان مادری دریافت کنید و تمام و همین که در هر کلمه و عبارتی تسلط پیدا کنید،

more confident about the language generally so  like with me learning Japanese at the beginning I  

اعتماد به نفس بیشتری در مورد زبان به طور کلی احساس خواهید کرد. یادگیری ژاپنی در ابتدا من

was I was just getting fluent in pieces of the  language but now I I feel kind of more fluent  

بودم، به تکه‌هایی از زبان مسلط می‌شدم، اما اکنون احساس می‌کنم به طور

in general in the language but it's just because  I've filled in more pieces of the puzzle there's  

کلی به زبان تسلط بیشتری دارم، اما فقط به این دلیل که قسمت‌های بیشتری از پازل را پر کرده‌ام،

still a lot I don't know all right but I know  how to get fluent that's the point and so if I  

هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که نمی‌دانم. خوب نمی‌دانم، اما من می‌دانم چگونه مسلط شوم، این نکته است، و اگر می‌دانم

if I know how to get fluent then it's much easier  uh to answer those questions all right let's see

چگونه مسلط شوم، پاسخ دادن به این سؤال‌ها بسیار آسان‌تر است، بیایید

here oh my goodness all right let's see okay I  got that and then Joshua again uh is it not the  

اینجا را ببینیم، خدای من، خوب، ببینیم خوب است. آن و دوباره جاشوا، آیا این

amount of time you spend in learning English it is  just the accuracy of how you understand yeah so I  

مقدار زمانی نیست که برای یادگیری زبان انگلیسی صرف می‌کنید، بلکه فقط دقت درک شماست، بله، بنابراین من

gave this example before I'll give this again  because it's such an important example of how  

این مثال را قبل از اینکه دوباره آن را بیان کنم، مثال زدم، زیرا این مثال مهمی از نحوه

fluency developed so people will ask a question  like how long does it take to get fluent all  

پیشرفت تسلط است. بنابراین افراد سؤالی می‌پرسند، مثلاً چقدر طول می‌کشد تا به درستی مسلط شوید،

right so we we've already seen that you get fluent  in individual words and phrases so you don't get  

بنابراین ما قبلاً دیده‌ایم که شما به کلمات و عبارات مجزا مسلط می‌شوید تا

fluent in the whole language you get in you get  fluent in pieces of it as you understand it better  

به کل زبانی که می‌آموزید مسلط نباشید. در تکه‌هایی از آن همانطور که آن را بهتر می‌فهمید

so the first time you hear something you probably  don't feel confident about using it but if if you  

بنابراین اولین باری که چیزی را می‌شنوید احتمالاً در مورد استفاده از آن احساس اطمینان نمی‌کنید، اما اگر

heard something a hundred times from different  people all about the same situation you would  

صدها بار چیزی از افراد مختلف درباره همان موقعیت شنیده باشید

probably feel pretty confident about what you're  learning and then you would use it all right but  

احتمالاً در مورد آن احساس اعتماد به نفس خواهید داشت. چیزی که یاد می‌گیرید و سپس از آن استفاده می‌کنید، اما از آن

just as an example so this is an example from  my life for learning Japanese uh this was like I  

به عنوان مثال استفاده می‌کنید، بنابراین این نمونه‌ای از زندگی من برای یادگیری ژاپنی است، آهان، مثل این بود که من

don't know three let's just say so this is today  this is four years ago so four years ago uh my  

نمی‌دانم سه، بگذارید فقط بگوییم که امروز است. این چهار سال است. چهار سال پیش،

daughters uh well actually my my older daughter  then she she had this little like card that she  

دخترانم، اوه، دختر بزرگترم، پس او این کارت کوچک را داشت که

would bring to kindergarten called a Sho sicki car  Shiki so this is Japanese word Shiki and I heard  

می آورد به مهدکودک به نام ماشین شو سیکی شیکی، بنابراین این کلمه ژاپنی شیکی است و شنیدم

that it was like it was over here like I had been  exposed to it but I wasn't really thinking uh like  

مثل این بود که همینطور بود. اینجا انگار در معرض آن قرار گرفته بودم اما واقعاً به آن فکر نمی‌کردم، می‌دانی که

thinking about it you know I was just like okay  I've heard it but I I don't really know what it  

خوب بودم، آن را شنیده‌ام اما واقعاً نمی‌دانم

means so I didn't feel confident about using it I  didn't I just didn't recognize it but this is the  

معنی آن چیست، بنابراین احساس اطمینان نکردم در مورد استفاده از آن، من آن را نمی‌شناختم، اما این

first time I heard it and I heard it kind of many  times but it's really just uh the repetition in  

اولین بار است که آن را می‌شنوم و بارها آن را می‌شنوم، اما واقعاً تکرار آن در

the same situation so if you hear someone repeat  something again and again it doesn't really help  

همان موقعیت است، بنابراین اگر می‌شنوید کسی دوباره چیزی را تکرار می‌کند و باز هم واقعاً کمکی نمی‌کند

you understand anything more so like a teacher  can just say like sh Sicky sh Sicky Shi and it's  

شما چیزی را بیشتر بفهمید، بنابراین مانند یک معلم فقط می‌تواند مانند sh Sicky sh Sicky Shi بگوید و

like it doesn't mean anything to you you need  more examples to help you understand something  

مثل اینکه برای شما معنایی ندارد، به مثال‌های بیشتری نیاز دارید تا به شما کمک کند چیزی را بفهمید

and then like three years later I got an example  of uh Shiki in I don't know it was just I was was  

و سپس مانند سه سال بعداً مثالی از اوه شیکی گرفتم در «نمی‌دانم فقط من بودم»

like reading a just a I don't know like a business  book or something and it was talking about shui  

مثل خواندن یک کتاب «نمی‌دانم» مانند یک کتاب تجاری یا چیزی بود و درباره شوی صحبت می‌کرد

like attending a meeting and then suddenly I had  that aha moment like my my brain just clicked it's  

مثل شرکت در یک جلسه و سپس ناگهان من آن لحظه آها مثل مغزم کلیک کرد،

like ah okay Shi means attend and so she had  an attendance card and you can use Shi in that  

مثل آه باشه شی به معنای شرکت کردن است و بنابراین او یک کارت حضور داشت و شما می توانید از شی به این

way so the Japanese word for that but I didn't  get a translation of it I just understood the  

صورت استفاده کنید، بنابراین کلمه ژاپنی برای آن استفاده کرد، اما من ترجمه آن را دریافت نکردم.

meaning from the context and so when people talk  about you need time to develop fluency what you  

معنی    را از متن فهمیدم و بنابراین وقتی مردم در مورد شما صحبت می کنند به زمان نیاز دارید تا تسلط را ایجاد کنید، آنچه که در

actually need are the examples themselves it's  not the amount of time if I had this example and  

واقع به آن نیاز دارید، خود مثال ها هستند، اگر من این مثال را داشته باشم، زمان زیادی نیست و

then right after that I got this one like we just  compressed this you can get fluent much faster by  

پس از آن درست بعد از آن، این مثال را دریافت کردم، مثل اینکه ما آن را فشرده کردیم. این شما می‌توانید با

just how quickly you can understand something  so that's the value of a good teacher is how  

سرعتی که می‌توانید چیزی را بفهمید، خیلی سریع‌تر مسلط شوید، بنابراین ارزش یک معلم خوب این است که

quickly can that teacher help you understand all  right now some why are people I don't know how  

آن معلم چقدر سریع می‌تواند به شما کمک کند تا بفهمید که چرا افرادی که نمی‌دانم چقدر

the volume can be different for different people  it doesn't make any sense because it's the same  

صدا می‌تواند متفاوت باشد برای افراد مختلف معنایی ندارد زیرا

volume it always is it might just be when I'm  speaking into the mic or when I'm like looking a  

صدا همیشه یکسان است، ممکن است زمانی باشد که با میکروفون صحبت می‌کنم یا زمانی که می‌خواهم به

different way but just turn your volume up should  be fine all right so hopefully this makes sense  

روش دیگری نگاه کنم، اما فقط صدا را زیاد کنید، باید خوب باشد. درست است، امیدوارم این منطقی باشد   این

it's not about how long you spend it's not like  okay I need to repeat something for 10 minutes  

مربوط به مدت زمانی نیست که شما صرف می‌کنید، درست نیست، من باید چیزی را به مدت 10 دقیقه تکرار کنم

no you need you need to get enough examples that  help you really understand something and so if  

نه، لازم است مثال‌های کافی به دست آورید که  به شما کمک کند واقعاً چیزی را بفهمید و بنابراین اگر

you spend time if you focus on something you can  get fluent in it very quickly all right it's like  

زمانی را صرف کنید اگر روی آن تمرکز کنید چیزی که می‌توانید خیلی سریع به آن مسلط شوید،

like that it's instantaneous almost so instead  of three years it could have done that in five  

مثل این است که تقریباً آنی است، بنابراین به‌جای سه سال، می‌توانست این کار را در پنج

minutes just by getting those those varied  examples that's why naturally varied review  

دقیقه انجام دهد، فقط با به دست آوردن آن نمونه‌های متنوع، به همین دلیل است که مرورهای طبیعی متنوع

is so important you don't want to just repeat  something you want to get varied examples of that  

بسیار مهم است که انجام نمی‌دهید. می‌خواهید فقط چیزی را تکرار کنید که می‌خواهید نمونه‌های متنوعی از آن

thing you want to hear it from different people  in different context different speeds different  

چیز را دریافت کنید که می‌خواهید آن را از افراد مختلف بشنوید در زمینه‌های مختلف با سرعت‌های مختلف

tenses and all of that will get you fluent so  don't worry about spending a lot of time you  

زمان‌های مختلف و همه اینها شما را روان می‌کند، بنابراین نگران صرف زمان زیادی که می‌خواهید نباشید.

want to just get as many examples as you can uh  you need enough examples to help you understand

برای به دست آوردن هر چه بیشتر مثال‌ها، به مثال‌های کافی نیاز دارید تا به شما کمک کند

something uh all right here yeah let's see next  one uh tip to choose or use either to the contrary  

چیزی را بفهمید، خب، بله، بیایید ببینیم یکی از نکات بعدی برای انتخاب یا استفاده برعکس

or on the contrary uh or can I just go with both  in any cases no and again you would you would  

یا برعکس، یا می‌توانم هر دو را انتخاب کنم یا از آنها استفاده کنیم. در هر صورت نه و دوباره

listen like I would I would put both of those  phrases into Google like on the contrary like  

مثل من گوش می‌دهید، من هر دو عبارت را در Google قرار می‌دهم، برعکس،

they mean the same thing uh but you will see them  used differently in sentences so just type in like  

معنای یکسانی دارند، اما می‌بینید که در جملات به‌طور متفاوتی استفاده می‌شوند، بنابراین فقط لایک را وارد کنید.

on the contrary uh example and it will usually  give you something like like a phrase like we  

برعکس اوه مثال و معمولاً به شما چیزی شبیه عبارتی می‌دهد مثل ما

did this but on the contrary this other thing all  right but when I was using it earlier it's just  

این کار را انجام دادیم، اما برعکس این چیز دیگری کاملاً درست است، اما وقتی قبلاً از آن استفاده می‌کردم، فقط

in one sentence like uh like I did like nobody is  saying anything to the contrary all right so but  

در یک جمله مانند آهان مثل من انجام دادم مثل اینکه هیچ‌کس چیزی به آن نمی‌گوید برعکس خیلی خوب است، اما

rather than again you should get lots of different  examples of that but then then you will understand  

به جای دوباره، شما باید نمونه‌های  مختلف  زیادی از آن دریافت کنید، اما سپس متوجه خواهید شد که

uh exactly how it works so find a bunch of  examples and just look at those and you will see  

دقیقاً چگونه کار می‌کند، بنابراین یک سری نمونه‌ها را پیدا کنید و فقط به آنها نگاه کنید و خواهید دید

ah okay now I got the pattern Hashim says hello  teacher M says good evening how can I memorize  

آه بسیار خوب، حالا من متوجه شدم الگوی هاشم می‌گوید سلام معلم M می‌گوید عصر بخیر چگونه می‌توانم

IR regular verbs uh well for the few irregular  verbs there are you can just get lots of examples  

افعال منظم IR را حفظ کنم، خوب برای چند افعال نامنظم که وجود دارد، فقط می‌توانید مثال‌های زیادی

of them the same way excuse me the same way uh  we do this in uh influent for life so we want to  

از آن‌ها را به همان روش دریافت کنید، ببخشید به همان شیوه آه. زندگی، بنابراین می‌خواهیم

give you lots of examples and then it becomes a  lot easier to remember those things all right G  

مثال‌های زیادی به شما بدهیم و بعد به خاطر سپردن آن چیزها بسیار آسان‌تر می‌شود.

shim today you have a more formal shirt first time  in your live stream I saw you first time in this  

formal shirt you were looking handsome in this  shirt okay okay Yes actually I have of my usual  

خوش تیپ با این پیراهن باشه باشه بله در واقع من از

t-shirts on under this this is I didn't take this  off it's just a flannel shirt and you guys are too  

تی شرت های معمولی ام زیر این پیراهن دارم.

kind Hashim teacher I know so many words but I  can't speak fluently what is the issue do you  

روان صحبت نکن مشکل چیست

think this is the issue this is the issue right  here if you know a lot of words you have awareness  

فکر می‌کنی این مسئله است، اگر کلمات زیادی را می‌دانی که

of them but you don't have the ownership level  it just means you didn't get enough examples to  

نسبت به آنها آگاهی دارید، اما سطح مالکیت را ندارید، فقط به این معنی است که به اندازه کافی استفاده نکرده‌اید. مثال هایی برای

feel confident about that so if you know something  like you're conf confidence increases as you know  

احساس اطمینان در مورد آن، بنابراین اگر چیزی مثلاً اعتماد به نفس خود را بدانید، همانطور که می دانید   چیزی بهتر است، افزایش می یابد

something better okay and your so your confidence  and your your fluency are improving at the same  

و بنابراین اعتماد به نفس و تسلط شما در همان زمان  بهبود می یابد

time as you get more examples of something as  you really understand something that's when you  

که نمونه های بیشتری از چیزی دریافت می کنید که واقعاً می فهمید. چیزی در آن زمان است که شما   آن

that's when you feel uh confident enough to use  that thing so if you know a lot of vocabulary but  

موقع است که احساس می کنید به اندازه کافی اعتماد به نفس دارید که می توانید از آن چیز استفاده کنید، بنابراین اگر واژگان زیادی می دانید اما

you don't speak you just need to get more examples  to help you really understand something so this is  

صحبت نمی کنید، فقط باید مثال های بیشتری به دست آورید  تا به شما کمک کند واقعاً چیزی را بفهمید، بنابراین به همین

why uh often like you will hear vocab abary and  you can understand what other people are saying  

دلیل است که اغلب دوست دارید واژگان abary را می‌شنود و می‌توانید بفهمید که دیگران چه می‌گویند،

but you yourself do not feel comfortable because  you you just don't feel confident that you know  

اما خودتان احساس راحتی نمی‌کنید، زیرا احساس نمی‌کنید که

the vocabulary well enough so it could be  pronunciation grammar whatever that thing  

واژگان را به اندازه کافی خوب می‌دانید، بنابراین می‌تواند گرامر تلفظ هر چیزی باشد،

is but this is again that this is where people  usually get stuck so I made another video about  

اما این دوباره است. این جایی است که مردم معمولاً گیر می‌کنند، بنابراین من ویدیوی دیگری

this about the three levels of understanding  and how fluency develops but again you have  

درباره سه سطح درک و چگونگی ایجاد تسلط درست کردم، اما باز هم شما

exposure to the language even if you don't know  it you're you're listening to things you might  

با آن زبان آشنا می‌شوید، حتی اگر ندانید که دارید به چیزهایی گوش می‌دهید. ممکن است

hear something on the radio or your brain sees  some words written on something our minds are  

چیزی را از رادیو بشنوید یا مغزتان بعضی کلمات نوشته شده روی چیزی را ببیند که ذهن ما

taking in information all the time but we're often  not consciously aware of it um but the as you go  

دائماً در حال دریافت اطلاعات است، اما ما اغلب آگاهانه از آن آگاه نیستیم، اما در حین

through the different stages from exposure to  awareness to ownership that's where you really  

گذراندن مراحل مختلف از قرار گرفتن در معرض تا آگاهی به مالکیت اینجاست که شما واقعاً

start feeling fluent so the fluency and speaking  confidence develop as you get practice okay so  

شروع به احساس مسلط می‌کنید، بنابراین روانی و صحبت کردن با انجام تمرین خوب اعتماد به نفس ایجاد می‌شود، بنابراین

the practice we're talking about here the practice  is really more examples that come in to you it's  

تمرینی که در اینجا در مورد آن صحبت می‌کنیم، تمرین واقعاً نمونه‌های بیشتری است که به ذهن شما می‌رسد

going into your brain If you hear 10 different  people say something then ah okay now I feel  

اگر ۱۰ مورد متفاوت را بشنوید، وارد مغز شما می‌شود. مردم چیزی می گویند، آه، حالا من احساس می کنم

very confident I understand something and that's  how you get fluent all right you don't get fluent  

خیلی مطمئن هستم که چیزی را می فهمم و به این ترتیب است که شما به راحتی مسلط می شوید،

by just repeating things to yourself or to other  people I know this sounds weird but if you think  

فقط با تکرار چیزهایی برای خود یا دیگران، مسلط نمی شوید، می دانم که این عجیب به نظر می رسد، اما اگر

about it it's like yeah like how would I really  get fluent by just repeating something to myself  

درباره آن فکر کنید، مثلاً بله، مثل اینکه چگونه می‌توانم با تکرار چیزی برای خودم

or other people it doesn't help me understand  anything more it's just repeating something and  

یا دیگران، واقعاً  مسلط شوم، این به من کمک نمی‌کند چیز دیگری را بفهمم، فقط تکرار چیزی است و

the same way if I keep getting the same thing  over and over from one person like a teacher in  

به همان روش اگر به تکرار یک چیز از یک شخص ادامه دهم. معلم در

a classroom or whatever that's why influent for  life I'm not the only person saying things so I  

یک کلاس درس یا هر چیز دیگری، به همین دلیل است که برای زندگی تأثیرگذار، من تنها کسی نیستم که چیزهایی می‌گوید، بنابراین  می‌خواهم

want to give you examples of lots of different  people because you need examples of lots of  

نمونه‌هایی از افراد مختلف به شما ارائه دهم، زیرا شما به نمونه‌هایی از

different people to feel very confident about the  language that's how it works all right uh let's

افراد مختلف نیاز دارید تا در مورد زبان اعتماد به نفس بالایی داشته باشید. درست کار می‌کند، بیایید

see right I think I got that

درست ببینیم، فکر می‌کنم متوجه شدم آه، آه،

on uh oh well there's like a bunch of must  been some ones I I missed over here all right  

خیلی چیزهایی هستند که من اینجا را از دست داده‌ام، خیلی خب، اوه

uh Bridget says good day great teaching from the  UK nice to see there Alejandro yod Dre what up  

بریجت می‌گوید روز بخیر تدریس عالی از بریتانیا خوشحالم که آنجا را دیدم الخاندرو یود دره بالا

bro greetings from Mexico nice to see there  jeel so speaking long time nothing comes out  

برادر درود از مکزیک خوشحالم که آنجا را می‌بینم جیل، پس خیلی وقت است که چیزی بیرون نمی‌آید

say something I don't understand what let me  know what you mean by that if you're talking  

چیزی بگو که من نمی‌فهمم چه چیزی به من اجازه می‌دهد منظورت را بدانم اگر

about yourself or you uh complaining about me  I don't know let me know uh thank you for the  

درباره خودت صحبت می‌کنی یا از من شکایت می‌کنی. بدونم به من خبر بده آهان ممنون از

answer about proper and correct you are the best  yes and remember like I will say something and  

پاسخی که در مورد درست و صحیح دادی شما بهترین هستید بله و به یاد داشته باشید مثل اینکه من چیزی می گویم و

you will still hear other people sometimes  people will use a word and you're like oh  

هنوز هم از دیگران می شنوید که گاهی اوقات مردم از یک کلمه استفاده می کنند و شما مثل اوه   که

I didn't expect that person to use that or native  speakers will use incorrect grammar you're you're  

انتظارش را نداشتم آن شخصی که از آن استفاده می‌کند یا افراد بومی از دستور زبان نادرست استفاده می‌کنند، شما

constantly refining your understanding of the  language as you understand more nuances of like  

دائماً درک خود را از زبان بهبود می‌دهید، زیرا ظرافت‌های بیشتری را می‌فهمید.

oh look like that person said this thing in  this situation but they didn't say that same  

thing in this other situation so your brain is  trying to figure out this puzzle all the time  

همین   در این موقعیت دیگر، بنابراین مغز شما همیشه سعی می‌کند این معما را بیابد

and it's just much easier to do it with someone  who knows the language and knows how to teach  

و انجام آن با کسی که زبان را می‌داند و می‌داند که چگونه به‌درستی آموزش دهد، بسیار ساده‌تر است

properly rather than just looking for random  examples of things Rocky says uh you don't seem  

به جای اینکه فقط به دنبال مثال‌های  تصادفی از چیزهایی باشد که راکی ​​می‌گوید. اوه به نظر نمی‌رسد

to have so here you would say you don't seem to  have you don't seem to have a foka dialect well  

بنابراین اینجا می‌گویید که به نظر نمی‌رسد  دارید، به نظر می‌رسد که گویش فوکا ندارید

I live in Nagasaki but I don't I don't really use  Nagasaki bin that much I'll just like people will  

من در ناکازاکی زندگی می‌کنم اما واقعاً از ناکازاکی بن آنقدر استفاده نمی‌کنم. من دقیقاً دوست دارم مردم

say like oh do you uh like do you understand  nag I could Ben and I'm just like oh get

بگویند مثل اوه آیا تو اوه می‌دانی نق می‌زنم می‌توانم بن و من دقیقاً مثل اوه

a walk out on it's I'll just like say  something they're like oh can you say  

یک قدم برو بیرون، من فقط می‌خواهم چیزی بگویم که آنها شبیه هستند آه می‌توانی

that in Japanese like Nagasaki Ben I will use that

آن را بگویی   به ژاپنی مانند ناکازاکی بن من از آن لایک استفاده خواهم کرد،

likeo but yeah like I I just do that to be funny  around here I don't really speak Nagasaki ban  

اما بله، مثل من، فقط برای خنده‌دار بودن این کار را انجام می‌دهم  در اینجا واقعاً ممنوعیت ناکازاکی را صحبت نمی‌کنم

normally though Sandra says hello Drew looks like  the Brazilian flag there what is the best way to  

به طور معمول، اگرچه ساندرا می‌گوید سلام، درو شبیه پرچم برزیل است که بهترین راه برای

use and study that new word I just read or heard  get more examples of it that's it so let's say  

استفاده از آن وجود دارد و آن کلمه جدیدی را که اخیراً خواندم یا شنیدم مطالعه کنید نمونه‌های بیشتری از آن را دریافت کنید همین است، بنابراین فرض کنید

you hear a new word that you're in a conversation  boom like here's some new word you heard you know  

کلمه جدیدی می‌شنوید که در حال مکالمه هستید رونق می‌گیرد مانند اینجا یک کلمه جدید شنیده‌اید که می‌دانید

write that down remember it put it in your phone  or something and then get more examples of it even  

آن را یادداشت کنید به یاد داشته باشید که آن را در خود قرار دهید تلفن یا چیزی دیگر و سپس نمونه‌های بیشتری از آن را دریافت کنید، حتی

if you just Google examples just to get some  more text examples in different sentences or  

اگر فقط نمونه‌های گوگل را فقط برای دریافت چند نمونه متن بیشتر در جملات مختلف یا

whatever get more examples of that and the more  you hear and see and listen to and and even try  

هر چیز دیگری به دست آورید، نمونه‌های بیشتری از آن را دریافت کنید و هر چه بیشتر بشنوید، ببینید و گوش دهید و حتی سعی کنید

to read or write those different examples that  will get you fluent automatically uh uh lean  

بخوانید یا آن مثال‌های مختلف را بنویسید که  به طور خودکار شما را مسلط می‌کند آه اوه لاغر   بیایید سلام

let's see greetings from the Philippines hello  Drew I declare good health for you hi to your  

فیلیپین را ببینیم سلام درو من سلامتی را برای شما اعلام می‌کنم سلام به

family well thank you very much I agree with you  fluency comes really understanding something and  

خانواده‌تان خوب بسیار متشکرم من با شما موافقم تسلط واقعاً چیزی را درک می‌کنید و

speaking from experience yeah and so if you it's  very simple if you don't feel confident you won't  

از روی تجربه صحبت می‌کنید بله و بنابراین اگر شما خیلی ساده است اگر مطمئن نباشید

speak and so when I try to explain to people  like they're they're trying to begin with the  

صحبت نمی‌کنید و بنابراین وقتی سعی می‌کنم به مردم توضیح دهم که انگار دارند می‌خواهند با

speaking because they think they need to speak  they think they need to get practice but they  

صحبت کردن شروع کنند زیرا فکر می‌کنند باید صحبت کنند، فکر می‌کنند. آنها باید تمرین کنند، اما

don't understand what's really happening when you  get practice and practice is really the input you  

نمی‌دانند وقتی شما تمرین می‌کنید واقعاً چه اتفاقی می‌افتد و تمرین در واقع ورودی‌هایی است که

get from other people it's not what you say so you  don't need to have people around you physically to  

از دیگران دریافت می‌کنید، آن چیزی نیست که شما می‌گویید، بنابراین برای انجام آن تمرین، نیازی به داشتن افرادی در اطرافتان ندارید.

get that practice you just need to get examples  from lots of other people around you all

شما فقط باید از افراد زیادی در اطرافتان مثال بزنید،

right uh okay I got that Muhammad says my  listening still sucks how can I improve it  

خوب، خوب، فهمیدم که محمد می‌گوید گوش دادن من هنوز بد است چگونه می‌توانم آن را بهبود بخشم.

it's really hard for me to get what native speaker  is talking about unless I look at the subtitles uh  

اوه

and we don't have subtitles in real life indeed uh  yes it can be hard to to get examples and that's  

و ما در زندگی واقعی زیرنویس نداریم، اوه بله، گرفتن مثال می‌تواند سخت باشد و به همین

why again you want to get naturally varied  review you want to get more examples from  

دلیل است که دوباره می‌خواهید به طور طبیعی بررسی متنوعی دریافت کنید، می‌خواهید نمونه‌های بیشتری را از

other native speakers who are saying the same  thing or talking about that same thing so one  

زبان مادری دیگر که همان چیزی را می‌گویند دریافت کنید یا صحبت کردن در مورد یک چیز، بنابراین یک

example I made a video about uh making espresso  in English where and four different you hear like  

مثال، یک ویدیو در مورد تهیه اسپرسو به زبان انگلیسی ساختم که در آن چهار نفر مختلف می شنوید مانند

four different people uh talking about that and  so some things will be the same vocabulary or  

چهار نفر مختلف در مورد آن صحبت می کنند و بنابراین برخی چیزها همان واژگان یا

pron iation or whatever and some of them are not  but as you get more examples this is why it's so  

تلفظ یا هر چیز دیگری و برخی از آنها خواهند بود. نیست، اما همانطور که مثال‌های بیشتری به دست می‌آورید، به همین دلیل است که

important to pick something and focus on it see  what most people do is they will just get to the  

انتخاب چیزی و تمرکز روی آن بسیار مهم است، ببینید بیشتر مردم چه می‌کنند این است که به

awareness level and they think like well I know  this now I want to study something new but if  

سطح آگاهی می‌رسند و فکر می‌کنند خوب می‌دانم، اکنون می‌خواهم چیز جدیدی مطالعه کنم. اما اگر

you're not up here at the ownership level then  stay on that thing you should continue to learn  

در سطح مالکیت اینجا نیستید، روی آن چیزی بمانید، باید به یادگیری

more about something until you feel confident  using it now you don't have to do this with  

بیشتر در مورد چیزی ادامه دهید تا زمانی که با استفاده از آن احساس اطمینان کنید، لازم نیست این کار را با

every word like some people just you maybe you  hear a word and you nobody use uses that that's  

هر کلمه ای انجام دهید، مانند برخی افراد، شاید شما یک کلمه را بشنوید و هیچ‌کس استفاده نمی‌کند که

fine but for everyday things if you use something  and you don't feel confident or you hear it a lot  

خوب است، اما برای چیزهای روزمره، اگر از چیزی استفاده می‌کنید و اعتماد به نفس ندارید یا آن را زیاد

from people and you want to understand it then  spend some more time with that word and it works  

از مردم می‌شنوید و می‌خواهید آن را بفهمید، مدتی را با آن کلمه و آن کلمه بگذرانید. کار می کند

the same thing this one thing will solve every  issue that people have with vocabulary grammar  

همان چیزی است که این یک چیز همه مشکلاتی را که مردم با گرامر واژگان

pronunciation listening everything else so it's  just getting lots of examples and that's how  

تلفظ دارند، با گوش دادن به همه چیزهای دیگر حل می کند، بنابراین فقط مثال های زیادی می آورد و به

you actually you develop fluen you in that way  so don't worry about uh like I don't know like  

این ترتیب   شما در واقع شما را به این شکل روان می کنید پس مثل من نگران نباشید. نمی‌دانم مانند

trying to learn as much as possible POS you  want to you want to be fluent in vocabulary  

تلاش برای یادگیری هرچه بیشتر POS  که می‌خواهید  می‌خواهید به واژگان مسلط باشید

and as you do that it will naturally make you  more fluent in other things as well and the  

و همانطور که این کار را انجام می‌دهید، طبیعتاً باعث می‌شود در موارد دیگر نیز مسلط‌تر شوید و

process gets much faster as you do it all right  Claudia says hi it's a great pleasure to see you  

روند با انجام همه کارها بسیار سریع‌تر می‌شود. درست کلودیا می‌گوید سلام، خیلی خوشحالم که شما را می‌بینم

and listen to your class it's my pleasure let's  see L from China nice to see you there uh why I  

و به کلاس شما گوش می‌دهم، خوشحالم که L را از چین ببینیم خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم، آه، چرا من

don't understand natives when they speak quickly  well again the way I'm speaking in this video is  

بومی‌ها را نمی‌فهمم وقتی آنها سریع صحبت می‌کنند دوباره به روشی که من صحبت می‌کنم این ویدیو

different from what natives are usually talking  about and often the vocabulary is different the  

با آنچه بومی‌ها معمولاً درباره آن صحبت می‌کنند متفاوت است و اغلب

speed is different pronunciation is different so  what we do like INF fluent for life or the same  

دایره واژگان متفاوت است.

thing if you want to try to do it by yourself is  get lots of examples of how natives are talking  

نمونه هایی از نحوه صحبت بومیان

about something that's how you get fluid and  that's how you understand people better so  

درباره چیزی که باعث می شود شما روان شوید و اینطوری مردم را بهتر درک می کنید، بنابراین

if I want to you know whatever your situation  is maybe you're learning English for your job  

اگر می خواهم بدانم در هر شرایطی که هستید ممکن است در حال یادگیری انگلیسی برای شغل

or everyday life or something if I if I go to the  grocery store like I could go to the grocery store  

یا زندگی روزمره خود باشید یا اگر من به خواربارفروشی بروید، همانطور که می‌توانم به خواربارفروشی بروم

and just walk around and listen to people like  what are the kinds of questions people ask the  

و فقط راه بروید و به افرادی گوش دهید، مانند سؤالاتی که مردم از

staff so I learn I learn languages in a completely  different way now than I than I used to so before  

کارکنان می‌پرسند، بنابراین یاد می‌گیرم که اکنون زبان‌ها را به روشی کاملاً متفاوت از گذشته یاد می‌گیرم. بنابراین قبل از

I would try to take something from English and  translate it into the language I'm learning but  

سعی می‌کردم چیزی از انگلیسی بردارم و آن را به زبانی که یاد می‌گیرم ترجمه کنم، اما

now I just connect the vocabulary and that's the  vo the vocabulary is the pronunciation and the  

اکنون فقط واژگان را به هم وصل می‌کنم و این همان vo واژگان تلفظ است و

vocabulary like the grammar and and everything  is all one thing and then I'm just connecting  

واژگانی مانند گرامر و و همه چیز همه یک چیز است. سپس من فقط

that with the situation so in this situation  what do people say when a person walks into a  

آن را به وضعیت مرتبط می‌کنم، بنابراین در این موقعیت، وقتی شخصی وارد یک

Japanese restaurant or a store or something like  that what do you hear it's like uh that's like a  

رستوران ژاپنی یا یک فروشگاه یا چیزی شبیه به آن می‌شود، مردم چه می‌گویند که چه چیزی می‌شنوید، آه، یک چیز

very a very common thing oh it's like okay like  I hear I hear that same kind of thing so it must  

بسیار رایج است، اوه مثل خوب مثل می‌شنوم من همچین چیزهایی را می‌شنوم، بنابراین باید   به

mean welcome of some kind and as I'm getting more  examples of it then I have a more finely tuned a  

معنای خوش آمدگویی باشد و همانطور که نمونه‌های بیشتری از آن را دریافت می‌کنم، سپس روشی دقیق‌تر تنظیم‌شده‌تر،

more nuanced a more refined way of understanding  that and so I feel more confident about using it  

ظریف‌تر و ظریف‌تر یک روش دقیق‌تر برای درک آن دارم. در مورد استفاده از آن احساس اطمینان بیشتری داشته باشید

I can see why like one person uh would like say  it differently than another place or there might  

می‌توانم ببینم که چرا یک نفر دوست دارد آن را متفاوت از مکان دیگری بگوید یا ممکن است

be like a a local thing like in kilo it's like  OK like for thank you or whatever like people  

مانند یک چیز محلی مانند کیلویی باشد، مثل خوب است مانند تشکر یا هر چیز دیگری مانند افراد

will say different things in different places just  like in the United States we have like like some  

چیزهای متفاوتی را در موارد مختلف می‌گویند. مکان‌هایی درست مانند ایالات متحده که ما داریم مانند

soda or pop or a soft drink or Coke or whatever  people would call it but it will be different even  

نوشابه یا پاپ یا نوشابه یا کوکاکولا یا هر چیزی که مردم آن را می‌خوانند، اما حتی

for that same thing and so you pay attention to  what people are doing uh in that same situation  

برای همان چیز متفاوت خواهد بود و بنابراین شما به کارهایی که مردم در آن انجام می‌دهند توجه کنید. همان موقعیت

so what did different people say in that same  situation and that will help you understand

بنابراین افراد مختلف در همان موقعیت  چه گفتند و این به شما کمک می‌کند آن را درک کنید،

it uh let's see I think I got that one all right  I got that I don't understand it too so yes  

بیایید ببینیم فکر می‌کنم آن را کاملاً درست کردم  متوجه شدم که من هم آن را نمی‌فهمم، بله

you would say I don't understand either I don't  understand either and so as you hear like if you  

شما می‌گویید نمی‌فهمم یا من هیچکدام را نمی‌فهمم و بنابراین همانطور که می‌شنوید اگر

can understand what I'm saying right now you just  need more examples of like the kind of speech I  

می‌توانید بفهمید چه می‌گویم در حال حاضر، فقط به نمونه‌های بیشتری مانند نوع گفتار من نیاز دارید،

have but you also need natives talking about that  same thing so this is what we do in fluent for  

اما همچنین به بومی‌هایی نیاز دارید که درباره آن صحبت کنند، بنابراین این کاری که ما در زندگی روان انجام می‌دهیم

life it's like it's getting you from where you are  to where you want to be so understanding natives  

مثل این است که شما را از جایی که هستید به جایی می‌رساند که می‌خواهید بومی‌ها را بفهمید

better speaking fluently all of those things  because you get lots of examples that's what we do  

بهتر است همه آن چیزها را روان صحبت کنید زیرا مثال‌های زیادی دریافت می‌کنید که این کاری است که ما انجام می‌دهیم.

all right uh Joshua says thank you for answering  my questions no problem computer engineer style I  

پاسخ دادن  به سؤالات من مشکلی ندارد سبک مهندس کامپیوتر من   می

see I see and Joel says when I describe something  nothing comes out after telling something what's  

بینم که می بینم و جوئل می گوید وقتی چیزی را توصیف می کنم بعد از گفتن چیزی چیزی بیرون نمی آید

your opinion uh like you're asking what my opinion  is of that when I describe something nothing comes  

نظر شما چیست، مثلاً می پرسید نظر من چیست وقتی چیزی را توصیف می کنم چیزی

out after telling something you mean like you can  you can describe something but then you can't say  

بعد از گفتن چیزی بیرون نمی آید منظورت این است که می‌توانی می‌توانی چیزی را توصیف کنی، اما بعد از آن نمی‌توانی

anything after that I I don't know exactly what  you mean tell me more tell me more uh are not you  

چیزی بگویی. من دقیقاً نمی‌دانم

native speaker teacher yes I am a native speaker I  am a native speaker born and raised in the United  

منظور شما چیست. زبان مادری متولد و بزرگ‌شده در

States Tony says it's me nice to see you there and  we got moo saying during conversation with native  

ایالات متحده   تونی می‌گوید خوشحالم که شما را در آنجا می‌بینم و در طول مکالمه با انگلیسی‌زبان‌های بومی ما مواظب شدیم که

English speakers I can mostly understand them but  I cannot speak very fluently uh then they speak  

می‌توانم آنها را درک کنم، اما نمی‌توانم خیلی روان صحبت کنم، سپس آنها صحبت می‌کنند

more simply how can I ask them to speak naturally  well you and this is a tricky thing that's a good  

ساده‌تر چگونه می‌توانم بپرسم آنها به طور طبیعی با شما خوب صحبت می کنند و این یک چیز دشوار است که

question but this is a tricky thing about human  psychology and language learning people want to  

سؤال خوبی است، اما این یک چیز پیچیده در مورد روانشناسی انسانی و زبان آموزی است که افراد می خواهند به

communicate well and they will they will kind  of go to the lowest level or the easiest level  

خوبی ارتباط برقرار کنند و به نوعی به پایین ترین یا ساده ترین سطح خواهند رفت.

for everybody to communicate well so if you were  like if if they think you are not a good speaker  

همه به خوبی ارتباط برقرار کنند، بنابراین اگر فکر می‌کنند شما سخنران خوبی نیستید

then they will lower their ability and this is  another reason reason why like you don't need  

، توانایی خود را پایین می‌آورند و این دلیل دیگری است که مانند شما نیازی

to it's it's often a good idea not to not to  speak directly with natives because they will  

به آن ندارید، اغلب ایده خوبی است که صحبت نکنید. مستقیماً با بومیان، زیرا آنها

change the way they speak around you so if  you're in a real conversation with someone  

روش صحبت کردن آنها را در اطراف شما تغییر خواهند داد، بنابراین اگر شما در حال مکالمه واقعی با شخصی هستید

and they think that you can't communicate well or  that you're not understanding them then they will  

و آنها فکر می کنند که نمی توانید به خوبی ارتباط برقرار کنید یا آنها را درک نمی کنید،   ما

we we call this dumbing down so to dumb down is  a good phrasal verb for people to dumb down it's  

این را احمقانه می نامیم. ساده‌تر کردن، یک فعل عباراتی خوب برای مردم است که می‌گویند

just a way of saying simplif so they will simplify  their language like dumb it down for you to make  

ساده‌سازی می‌شود، بنابراین آنها زبان خود را مانند dumb it down برای شما ساده‌تر می‌کنند تا مطمئن شوید که

sure you can understand what they're talking about  so what I do again it's more like and I've talked  

می‌توانید بفهمید درباره چه چیزی صحبت می‌کنند. پس من چه کار می‌کنم. باز هم بیشتر شبیه است و من

about this for years but like being a spy so I go  and I just listen to other people natives having  

سال‌ها در مورد این موضوع صحبت کرده‌ام، اما دوست دارم جاسوس باشم، بنابراین می‌روم و فقط به صحبت‌های بومی‌های دیگر گوش می‌دهم که

conversations about all kinds of things I will  just sit in a cafe pretend like I'm reading a book  

درباره انواع چیزها صحبت می‌کنند، فقط در یک کافه وانمود می‌کنم که دارم کتاب می‌خوانم. کتاب

but I'm just listening to other people speaking  and I'm you know I'm not really spying on them I  

اما من فقط به صحبت دیگران گوش می‌دهم و می‌دانی که واقعاً از آنها جاسوسی نمی‌کنم.

don't really care what's going on but it's more  like like oh that's interesting like this person  

واقعاً اهمیتی نمی‌دهم که چه اتفاقی می‌افتد، اما بیشتر شبیه این است که اوه جالب است مانند این شخص

said that I might like look up a word or whatever  but in general like I can learn the language that  

گفت که ممکن است دوست داشته باشم به دنبال یک کلمه یا هر چیز دیگری بگردید، اما به طور کلی، من می‌توانم زبان را به این

way and so when you're in a conversation with  people um it's actually easier to learn you  

طریق یاد بگیرم و بنابراین وقتی در حال مکالمه با افراد هستید، یادگیری شما آسان‌تر است.

will improve a lot more with just seeing other  people talking so this is again why we do this  

چرا ما این کار را به صورت

in fluent for life like everything in about fluent  for life is designed around this about how humans  

روان برای زندگی انجام می‌دهیم، مانند همه چیز در مورد مسلط برای زندگی، بر این اساس طراحی شده است که انسان‌ها چگونه

learn language so you need to get lots of examples  of people really speaking and often you can't even  

زبان را یاد می‌گیرند، بنابراین باید نمونه‌های زیادی از افرادی که واقعاً صحبت می‌کنند و اغلب حتی

in a conversation you can't get those examples  from people because they're trying to speak more  

در مکالمه‌ای که نمی‌توانید صحبت می‌کنند، دریافت کنید. این مثال‌ها را از مردم دریافت کنید زیرا آنها سعی می‌کنند بیشتر صحبت کنند

I don't know like in a kind of dumb down way  all right so again like you don't need to be  

نمی‌دانم به نوعی احمقانه بسیار خوب است، پس مثل اینکه شما نیازی ندارید از نظر

physically getting those things from other people  um but uh if you can even just like from watching  

فیزیکی آن چیزها را از دیگران دریافت کنید امم، اگر شما حتی می‌توانید مانند تماشای

people on TV or something that will that will show  you real examples of how people are speaking all  

افراد در تلویزیون یا چیزی که به شما نمونه‌های واقعی از نحوه صحبت مردم را

right so if you're not getting if you if you feel  like people are are making their language simp  

به درستی نشان می‌دهد، بنابراین اگر متوجه نمی‌شوید اگر احساس می‌کنید که مردم دارند زبانشان را

simpler for you then you should try to get them  speaking to each other and listen to that instead  

برای شما ساده‌تر می‌کنند، پس شما باید سعی کنید آنها را با یکدیگر صحبت کنید و به جای آن به آن گوش دهید،

uh but as you feel more confident then they will  improve their speech as well that's how that

اما وقتی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردید، آنها نیز گفتارشان را بهبود می‌بخشند،

works uh let's see how are we doing okay I got  that one right Rose says yes he is I don't know  

بیایید ببینیم حالمان خوب است. اوست من نمی‌دانم

what that's referring to hello my friend it's  been a long time says Jose nice to see you there  

منظورش چیست سلام دوست من مدت‌هاست که می‌گوید خوزه خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم.

all right and again the uh the Korean there let me  know what your name is if you want me to say your  

خیلی خوب و دوباره اوه کره‌ای آنجاست اگر می‌خواهید نامتان را بگویم به من اجازه دهید بدانم نام شما چیست. با

name comparing the volume we normally get from  your live video now the volume is quite low but we  

مقایسه میزان صدایی که معمولاً از ویدیوی زنده شما دریافت می‌کنیم، اکنون حجم آن بسیار کم است، اما

are all good that's that's really weird cuz it's  it's I I don't change the gain on the microphone  

همه ما   خوب هستیم، این واقعاً عجیب است، زیرا من به هیچ وجه افزایش میکروفون را تغییر نمی‌دهم

at all but I notice like the way I am let's see  yeah I should be the same setting as always you  

اما متوجه می‌شوم که اینطوری هستم، بیایید ببینیم بله، من باید همان تنظیماتی باشم که همیشه شما

believe me I have a microphone I showed it on the  last uh last live video uh when will teacher live  

باور کنید من یک میکروفون دارم، آن را در آخرین ویدیوی زنده نشان دادم، آه، چه زمانی معلم زنده

time what's the teacher live time yeah I don't  have specific times for live videos often I will  

زمان زنده معلم چه زمانی است، بله، زمان خاصی برای ویدیوهای زنده اغلب ندارم آیا

do them like Thursday morning Japan time uh or  maybe Monday but it it just depends I don't have  

آنها را مانند صبح پنجشنبه به وقت ژاپن انجام خواهم داد یا شاید دوشنبه، اما این فقط بستگی دارد که من

a schedule for these but the important thing is  you do not need to be live with me just like this  

برنامه ای برای این کارها ندارم، اما مهم این است که شما لازم نیست با من زندگی کنید، درست

like what I'm explaining today you don't need to  have a live teacher uh with you in in the video or  

مثل آنچه که امروز توضیح می دهم. نیازی نیست یک معلم زنده همراه خود در ویدیو یا

whatever you just need to see examples of people  speaking so if you're watching this now or you're  

هر چیز دیگری داشته باشید که فقط باید نمونه‌هایی از صحبت کردن افراد را ببینید، بنابراین اگر اکنون این را تماشا می‌کنید یا

watching this in a few days when it's not live  anymore you still get the same benefit from the

چند روز دیگر که پخش زنده نیست این را تماشا می‌کنید. دیگر شما هنوز همان مزیت را از

video uh yeah all right I got that one all  right move man again I mean how can I ask them  

ویدیو می‌برید اوه، بله، خوب من آن یک حرکت کاملاً درست را متوجه شدم، منظورم این است که چگونه می‌توانم از آنها بخواهم به طور

to speak naturally yes I understood your point  like about asking them to speak naturally but  

طبیعی صحبت کنند بله، منظور شما را درک کردم، مانند اینکه از آنها بخواهید به طور طبیعی صحبت کنند، اما به طور

diff the typically when you ask them to do that  they will not do that so if you say oh please  

معمول در زمانی که از آنها بخواهید این کار را انجام دهند، آنها این کار را انجام نخواهند داد، بنابراین اگر بگویید اوه، لطفاً، به طور

speak naturally like they like they're they're  trying to tailor their English to your level and  

طبیعی صحبت کنید، طوری که دوست دارند، آنها سعی می کنند انگلیسی خود را مطابق با سطح شما تنظیم کنند،

so I mean you you can just say like uh like as  a learner like um you can you can like feel free  

بنابراین منظورم این است که شما فقط می توانید بگویید اوه یادگیرنده ای مثل اوم شما می توانید دوست داشته باشید آزادانه

to speak naturally you can you can you can say  feel free to speak naturally or you could just  

صحبت کنید. در

yeah like that'd be an easy way to do it I don't  know like they might feel conscious about that  

مورد آن آگاه هستند

because they want to make sure you understand  what they say so you know you can ask them to  

زیرا آنها می خواهند مطمئن شوند که شما آنچه آنها می گویند را درک می کنید تا بدانید که می توانید از آنها بخواهید

say hey even if I don't understand everything  please talk normally like imagine imagine I'm a  

حتی اگر من همه چیز را نمی فهمم هی بگویند لطفاً عادی صحبت کنید مانند تصور کنید تصور کنید من یک

native speaker and and speak to me you know but  it's much easier if you just get those examples  

زبان مادری هستم و شما با من صحبت کنید. می‌دانم، اما اگر آن مثال‌ها را فقط

from actual native speakers who don't know  you're listening to them just dude says your  

از زبان‌های بومی واقعی که نمی‌دانند، به آن‌ها گوش می‌دهی

voice and the microphone are totally fine I can  hear everything clearly all right glad to hear  

خیلی راحت‌تر است.

all right uh you just told them don't speak simple  words yes you could you could say that as well but  

شما فقط به آنها گفتید که کلمات ساده صحبت نکنید، بله، می توانید این را هم بگویید، اما

also it's not like the difference between native  communication and what people get in a regular  

تفاوت بین ارتباطات بومی و آنچه مردم در یک کلاس انگلیسی معمولی دریافت می کنند

English class is very different it's it's like the  language itself the physical words you know or the  

بسیار متفاوت است، مانند خود زبان و کلمات فیزیکی است. می‌دانید یا

not physical but the actual words people people  are using uh the pronunciation the speed of the  

کلماتی که مردم از آن استفاده می‌کنند، نه فیزیکی، بلکه واقعی است. تلفظ، سرعت

language is different as wello says according  to you uh is it a good idea to use chat GPT  

زبان متفاوت است و همچنین می‌گوید با توجه به شما، آیا این ایده خوبی است که از چت GPT

for learning English if yes what could a proper  way to use this tool be uh that we have nowadays  

برای یادگیری انگلیسی استفاده کنید، اگر بله، چه روشی مناسب است. برای استفاده از این ابزار امروزی

it's been very powerful yeah so I would just use  chat GPT to get more examples of stuff so like I  

بسیار قدرتمند است، بنابراین من فقط از چت GPT برای دریافت نمونه‌های بیشتری از موارد استفاده می‌کنم، مثلاً به

would tell chat GPT give me uh 10 sentences or  give me a 100 sentences or whatever with this  

chat GPT می‌گویم 10 جمله به من بدهید یا 100 جمله یا هر چیز دیگری با این به من بدهید.

grammar Construction I mean I would only worry  about it saying something incorrect uh it's just  

ساختار دستور زبان منظورم این است که من فقط نگران می‌شوم که چیزی نادرست بگوید، اوه،

as easy to go to Google and just like type in a  phrase like like I I use what was the word we had  

رفتن به Google به همین راحتی است و مانند تایپ کردن عبارتی مانند من از کلمه‌ای که قبلاً داشتیم استفاده می‌کنم

before like to the contrary so if I put whatever  I'm looking for in quotes like I just like uh cat  

برعکس، بنابراین اگر هر چیزی را قرار دهم در گیومه‌هایی مانند I just like uh cat

runs just as an example so I can search for this  I put Like the quote marks and this and just type  

فقط به‌عنوان مثال اجرا می‌شود، بنابراین می‌توانم آن را جستجو کنم علامت‌های نقل قول و این را لایک می‌کنم و فقط

that into Google and it will give me a bunch of  examples of sentences where people are using that  

آن را در Google تایپ می‌کنم و مجموعه‌ای از نمونه‌هایی از جملات را به من می‌دهد که در آن افراد از آن استفاده می‌کنم

and I can just look at them right in Google so  that's probably correct English that a human made  

و من فقط می‌توانم آنها را درست در Google نگاه کنم، بنابراین احتمالاً انگلیسی درستی است که انسان ساخته است

rather than uh chat GPT so you could use chat  GPT for the same thing and just ask it to give  

به‌جای چت GPT، بنابراین شما می‌توانید از چت GPT برای همان مورد استفاده کنید و فقط از آن بخواهید

you a bunch of examples like give me some varied  examples of of this grammar point and so that's  

مجموعه‌ای از مثال‌ها را به شما بدهد. من چند نمونه  متنوع از این نکته گرامری و بنابراین این

one way to get it uh and then of course like uish  is another one y u g l i s h so if you already  

یکی از راه‌های دریافت آن است و البته مانند uish یک راه دیگر است، بنابراین اگر قبلاً

know the particular word or phrase or something  you're looking for then you can go there and hear  

کلمه یا عبارت خاص یا چیزی  را که به دنبالش هستید می‌دانید، می‌توانید به آنجا بروید و

different examples of it from different speakers  um but those are those are good things when you  

مثال‌های مختلفی از آن را از سخنرانان مختلف بشنوید، اما اینها چیزهای خوبی هستند وقتی که

already know the vocabulary you're looking for  so if you don't know the vocabulary it's less  

قبلاً واژگان مورد نظر خود را می‌دانید، بنابراین اگر واژگان مورد نظرتان را نمی‌دانید، کمتر

helpful uh but that's how you would do that I  would I mean Google is perfectly fine for that

مفید است، اما من اینگونه انجام می‌دهم. منظورم این است که گوگل از این نظر

too all right uh P we got from India hi from  Mexico says a Momo nice to see you there MGA  

هم کاملاً خوب است. ما از هند دریافت کردیم سلام از مکزیک می‌گوید یک مومو خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم MGA

your English is pretty understandable well I  hope so so I'm trying to be understandable it's  

انگلیسی شما کاملاً قابل درک است، امیدوارم بنابراین سعی می‌کنم قابل درک باشم

quite difficult uh to do for me means I cannot  agree with you it's pretty difficult oh wait are  

بسیار دشوار است. انجام دادن برای من به این معنی است که نمی توانم با شما موافق باشم، خیلی سخت است اوه صبر کنید،

you it's quite difficult to do for me means I  cannot agree with you it's pretty difficult to  

شما انجام دادن آن برای من بسیار دشوار است، یعنی نمی توانم با شما موافق باشم،

do for me means letting me have time to think  about it and GTO uh uh ning I keep didn't it  

انجام دادن برای من بسیار دشوار است، یعنی به من اجازه دهید تا در مورد آن فکر کنم و GTO اوه اوه نگذاشتم این را نگه نداشتم   نه نگه ندارم

not not hold on so you're you're you're asking  like uh yeah so like in in Japanese it's like

پس شما هستید که می‌پرسید مثل آه آره پس مثل ژاپنی مثل

it's like this is a little bit like yeah you  can just say this this might be but I mean  

این است که کمی شبیه آره می‌توانید بگویید این ممکن است باشد اما منظورم این است که   هر

both of those would mean the same thing uh and  in Japanese like often like that that's a Nuance  

دوی اینها معنی یکسانی دارند اوه و در ژاپنی مثل اغلب اینطور است که این یک تفاوت

of the culture uh not so much The Language by  itself because when like a Japanese person is  

فرهنگ است

like ah like like they mean no or I mean you can  kind of get the feeling for that like you know  

نه چندان. می‌توان به نوعی احساس کرد که می‌دانید

when they're when they're talking talking about  something if like if you're asking permission  

وقتی آن‌ها دارند در مورد چیزی صحبت می‌کنند، مثلاً اگر شما

to do something and that's why I usually tell  people like I told my friend who came out here  

برای انجام کاری اجازه می‌خواهید   و به همین دلیل معمولاً به افرادی می‌گویم که به دوستم که اینجا آمده بود، می‌گویم.

I said it's better to ask for forgiveness than  permission in Japan so don't ask for don't ask  

من گفتم بهتر است در ژاپن درخواست بخشش کنید تا اجازه، بنابراین درخواست نکنید

for permission to do something just do it and then  if it's a problem say I'm sorry after that that's  

برای انجام کاری اجازه نخواهید فقط آن کار را انجام دهید و سپس اگر مشکلی بود بگویید متاسفم بعد از آن این چیزی است

what you should do I mean don't do anything bad  but you know that's it's much e like because in  

که باید انجام دهید. هیچ کار بدی انجام نده، اما می‌دانی که این خیلی شبیه است، زیرا در

in J in in Japan I was trying to like he wanted  you know asking me lots of questions about uh  

J در ژاپن سعی می‌کردم دوستش داشته باشم، می‌دانی که از من سؤالات زیادی در مورد

like the language and the culture and how it  works and stuff and that that was the basic  

زبان و فرهنگ و نحوه کارکرد آن و چیزهای دیگر می‌پرسی. این ایده اصلی   بود،

idea so most people even if something would be  easy to do people are like they don't want to  

بنابراین اکثر مردم حتی اگر انجام کاری آسان باشد، مردم انگار نمی‌خواهند

do something different and it can be it can be  very uh very hard hard to kind of change those  

کاری متفاوت انجام دهند و تغییر آن

ways or get permission to do something new uh  yeah but again like I don't I don't want to be  

روش‌ها یا دریافت مجوز می‌تواند بسیار سخت باشد. برای انجام یک کار جدید اوه بله، اما دوباره مثل اینکه من نمی‌خواهم نمی‌خواهم باشم   می‌گوییم

we say this is the oh I'm getting too many let  me clear some space clear clear some space over  

این چیزی است که اوه دارم زیاد می‌شوم، اجازه دهید مقداری فضا را خالی کنم مقداری فضا را پاک کنم

here to clear some space so the final word on  something so I don't want to be the final word  

اینجا برای پاک کردن مقداری فضا تا پایان نهایی در مورد چیزی صحبت کنید، بنابراین من نمی‌خواهم کلمه نهایی

on any particular word or phrase because you will  hear it you should hear it from other people as  

در مورد هیچ کلمه یا عبارت خاصی باشم، زیرا شما آن را خواهید شنید، باید آن را از زبان دیگران نیز بشنوید،

well so don't just okay Drew said this and now  I do that like my you can you can trust what I'm  

بنابراین خوب نباشید که درو این را گفت و اکنون من آن را مانند من انجام می‌دهم. می‌توانید به آنچه من می‌گویم اعتماد کنید،

saying but you should also get more examples  of things all right always do that all right  

اما باید نمونه‌های بیشتری از کارهایی که همیشه انجام می‌دهید را دریافت کنید.

I guess you guys are speaking with each other  Juan says I've been watching your videos for  

حدس می‌زنم شما بچه‌ها دارید با هم صحبت می‌کنید. خوان می‌گوید من

about two months seems like I can understand  more but I still can't speak yeah so again uh  

حدود دو ماه است که ویدیوهای شما را تماشا می‌کنم. من می‌توانم بیشتر بفهمم، اما هنوز نمی‌توانم حرف بزنم، بنابراین دوباره اوه   کاری که ما

what we what we try to do what I'm doing here  in these videos is really make it easier for  

سعی می‌کنیم انجام دهیم، کاری که من اینجا انجام می‌دهم در این ویدیوها واقعاً

you to understand how to learn and I will also  be teaching you know some pronunciation or some  

درک نحوه یادگیری را برای   شما آسان‌تر می‌کند و همچنین به شما آموزش خواهم داد. مقداری تلفظ یا مقداری

vocabulary or grammar or something like that  but in general it's just teaching you how to  

واژگان یا گرامر یا چیزی شبیه به آن را بلد باشید، اما به طور کلی فقط به شما یاد می‌دهد که چگونه

learn the language and then then you can either do  that with me like INF fluent for life or you can  

زبان را یاد بگیرید و سپس می‌توانید این کار را با من انجام دهید، مانند INF که مادام‌العمر مسلط است یا می‌توانید

just do that yourself and go improve the same way  I did so it's obviously much easier and faster if  

فقط خودتان این کار را انجام دهید و پیشرفت کنید به همین ترتیب من این کار را کردم، واضح است که اگر    با من این کار را انجام دهید، خیلی راحت‌تر و سریع‌تر می‌شود، به

you do it with me like that's what we do in fluent  for life um but typically you're not going to get  

این صورت که ما به طور مسلط تا آخر عمر انجام می‌دهیم، اما معمولاً نمی‌توانید   به

you're not going to get the like native level of  understanding because I'm not giving you native  

همان سطح از درک نخواهید رسید، زیرا من به شما سطح گفتار بومی   را ارائه نمی‌دهم،

level of speech I'm trying to be understandable  in these videos and often in real life like we  

من سعی می‌کنم در این ویدیوها قابل درک باشم و اغلب در زندگی واقعی مانند ما

are not understandable unless you have practiced  you've learned those different things so that's  

قابل درک نیست مگر اینکه تمرین کرده باشید آن چیزهای مختلف را یاد گرفته باشید، بنابراین   کاری که

what we do in fluent for life so think about these  videos as a way to help you learn some things and  

ما به صورت روان در زندگی انجام می‌دهیم این است بنابراین به این ویدیوها فکر کنید تا به شما کمک کند برخی چیزها را بیاموزید و به

help you understand more about how the language  works and the reason it's hard to get you fluent  

شما کمک کند تا در مورد نحوه کارکرد زبان بیشتر بدانید و دلیل اینکه

with just YouTube videos like this is because you  really need lots of different examples and many  

فقط با ویدیوهای YouTube مانند این مشکل به شما مسلط می شود این است که شما واقعاً به نمونه های مختلف و بسیاری نیاز دارید.

different native speakers okay so I'm just one  guy I can't I can't I can pretend to do different  

گویشوران بومی متفاوت بسیار خوب است، بنابراین من فقط یک پسر هستم، نمی‌توانم نمی‌توانم وانمود کنم که

voices or whatever uh but you need to get lots of  different examples from different native speakers

صداهای مختلف یا هر چیز دیگری انجام می‌دهم، اما شما باید نمونه‌های مختلفی از افراد بومی مختلف دریافت کنید،

let's see okay all right how can I learn English  says Mohammad go back and watch this video again  

بیایید ببینیم خوب چطور می‌توانم انگلیسی یاد بگیر  می‌گوید محمد برگرد و دوباره این ویدیو را تماشا کن

watch it from the beginning Rachel says most of  the time I understand what people say in English  

آن را از ابتدا ببین.

they often use very simple sentence structures  when it's my turn the situation is quite different  

I always get stuck yeah so if you know a lot of  English I'll keep this up here if you know a lot  

بنابراین اگر انگلیسی زیادی بلد هستید، اگر انگلیسی زیادی بلدید

of English but you still can't speak fluently it  just means you don't feel confident enough about  

اما هنوز نمی‌توانید روان صحبت کنید، این را اینجا ادامه می‌دهم، فقط به این معنی است که به اندازه کافی در مورد

whatever that word or phrase is you want to say  there is some doubt you have that's stopping you  

هر کلمه یا عبارتی که می‌خواهید اعتماد ندارید. بگویید شکی وجود دارد که شما را متوقف می کند

it's the uncertainty you have about the language  that stops you from speaking so if you're worried  

عدم اطمینان شما در مورد زبان  است که شما را از صحبت کردن باز می دارد، بنابراین اگر نگران

about grammar or pronunciation or if you're using  the right word or you can't understand what other  

دستور زبان یا تلفظ هستید یا اگر از کلمه درست استفاده می کنید یا نمی توانید بفهمید چه کلمه دیگری

people are saying any doubt anything like that  it will stop you from communicating so you just  

مردم هر گونه شک و شبهه‌ای می‌گویند که شما را از برقراری ارتباط باز می‌دارد، بنابراین شما فقط

need to get more examples to help you feel very  confident about the language and then you get  

باید مثال‌های بیشتری به دست آورید تا به شما کمک کند در مورد زبان بسیار اعتماد به نفس داشته باشید و سپس با یادگیری درست آن‌ها،

confident and fluent ENT in individual words and  phrases as you learn them all right Kos says in  

در کلمات و عبارات فردی با اعتماد به نفس و روان به گوش گوش و حلق دست پیدا کنید. کوس می‌گوید: به

your opinion should we focus on getting fluent and  confident in one specific situation than moving to  

نظر شما، آیا باید بر روی روان و اعتماد به نفس در یک موقعیت خاص تمرکز کنیم تا اینکه به

other situations rather than trying to get so  in multiple situations in parallel well it it  

موقعیت‌های دیگر برویم به جای تلاش برای رسیدن به آن در موقعیت‌های مختلف به طور موازی، این

just depends on how quickly you can do that and  what situations you need for your life so let's  

فقط بستگی به این دارد که چقدر سریع می‌توانید این کار را انجام دهید و به چه موقعیت‌هایی نیاز دارید. برای زندگی شما، پس بیایید

say uh I if I need to do grocery shopping every  day I should probably get fluent in that and I  

بگوییم آه، اگر لازم است هر روز خرید مواد غذایی انجام دهم، احتمالاً باید به آن مسلط باشم و این کار را

would do that just by getting lots of examples of  that thing so and you can think about it like the  

فقط با به دست آوردن نمونه‌های زیادی از آن چیز انجام می‌دهم، و شما می‌توانید به همین شکل در مورد آن فکر کنید.

same way if you learn new things in Japanese let's  say there's a new I don't know some new company or  

شما چیزهای جدیدی به زبان ژاپنی یاد می گیرید، فرض کنید

there's a new way of doing something or some new  government thing you will learn that in English at  

یک شرکت جدید وجود دارد.

the same time or excuse me uh you will learn it in  Japanese and you will go through this same process  

در ژاپنی و شما همین روند را طی خواهید کرد

in Japanese it will probably be faster because  you're you already know a lot of other things and  

در ژاپنی احتمالاً سریع‌تر خواهد بود زیرا شما قبلاً چیزهای دیگری را می‌دانید و

so the new uh the new thing that you're learning  in context is probably easier to understand  

بنابراین چیز جدیدی که در زمینه یاد می‌گیرید احتمالاً راحت‌تر قابل درک است

understand but you will still go through this  process and if you can learn multiple things at  

اما شما همچنان این فرآیند را طی خواهید کرد و اگر بتوانید همزمان چندین چیز را یاد بگیرید،

the same time that's fine it's just how quickly  can you understand that so like what we do uh in  

خوب است، با چه سرعتی می‌توانید آن را درک کنید، بنابراین مانند کاری که ما در

fluent for Life Lesson sets we're focusing on a  particular grammar point or like usually like a  

مجموعه‌های درس زندگی روان انجام می‌دهیم، روی یک نقطه گرامر خاص تمرکز می‌کنیم. یا دوست دارید معمولاً

couple different things related to a situation uh  but you'll also learn lots of vocabulary that you  

چند چیز مختلف مربوط به یک موقعیت را دوست دارید، اما شما همچنین واژگان زیادی را یاد خواهید گرفت که

can then use in other situations so if I'm talking  with someone like let's say I learn about um like  

می‌توانید در موقعیت‌های دیگر از آنها استفاده کنید، بنابراین اگر با شخصی صحبت می‌کنم، فرض کنید در مورد um چیزی یاد می‌گیرم که به

i t I gave you the example before about to dumb  something down so I could talk about that like  

شما داده‌ام. مثال قبل از اینکه می‌خواهم چیزی را بی‌تفاوت کنم تا بتوانم در مورد آن صحبت کنم، مثلاً

teaching you know like little kids or I could talk  about that like giving an explanation to someone  

مثل بچه‌ها به شما یاد بدهم یا می‌توانم درباره آن صحبت کنم مانند توضیح دادن به کسی

or someone explained something to me and I say uh  I didn't understand that could you dumb it down a  

یا کسی چیزی را برای من توضیح داده است و من می‌گویم اوه من متوجه نشدم که می‌تواند شما آن را

bit for me and so I'm taking something and I'm  applying it in different situations but or like  

برای من کمی بی‌اهمیت می‌کنید و بنابراین من چیزی را می‌گیرم و آن را در موقعیت‌های مختلف به کار می‌برم، اما یا مانند

kind of different context but it's the same basic  idea for that meaning of the word so I could uh  

زمینه‌های متفاوت، اما این همان ایده اصلی برای معنای کلمه است، بنابراین می‌توانم

another example would be if I learn something like  uh I don't know like a phrase for for business or  

مثال دیگری اگر چیزی یاد بگیرم مثل یک عبارت برای کسب و کار یا

something or I like I learn I learned a phrase  from from sports like baseball uh so like in the  

چیز دیگری یا دوست دارم یاد بگیرم یک عبارت را از ورزش هایی مثل بیس بال یاد گرفتم مثل

game of baseball like you probably know that in  Japan but we've got like four bases so you got a  

بازی بیس بال مثل اینکه احتمالاً در ژاپن می دانید اما ما مانند چهار پایه داریم، بنابراین شما یک

home plate and we're talking about like I took  a girl out on a date and oh I got to I got to  

بشقاب خانه دارید و ما در مورد آن صحبت می کنیم که مثلاً من یک دختر را برای قرار ملاقات بیرون آورده ام و اوه من باید به

first base with the girl I got to first base it  means you know it could mean different things to  

اولین پایه با دختری که من به اولین پایه رسیدم رسیدم یعنی می دانید ممکن است برای

different people but usually it's you know I got  a kiss or something so o like how far did you get  

افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، اما معمولاً این شما هستید که می‌دانید من یک بوسه یا چیزی به دست آوردم، مثلاً تا کجا

you know how far did you get like or did you get  all the way to home probably not but maybe you say  

رسیدی   می‌دانی که تا کجا به خانه رسیدی یا احتمالاً نه، اما شاید بگو

I got the first base like I got I got a kiss from  her so here we're taking a baseball situation so  

من اولین پایه را دریافت کردم مانند من یک بوسه از او دریافت کردم، بنابراین در اینجا ما در حال گرفتن موقعیت بیسبال هستیم، بنابراین

I'm learning about that but then I'm applying it  in different situations but it's it's it's about  

من در مورد آن یاد می‌گیرم، اما سپس آن را در موقعیت‌های مختلف به کار می‌برم، اما در مورد

the same kind of situation does that make sense so  it's it's like it's more uh how many puzzle pieces  

موقعیت‌های مشابه است. آیا این منطقی است پس مثل اینکه بیشتر است که چند قطعه پازل را

can I fit and that I'm not overloading my brain uh  but the point is that if you're learning something  

می توانم جای دهم و مغزم را بیش از حد شلوغ نمی کنم، اما نکته اینجاست که اگر چیزی را یاد می گیرید

and it's important for your life you should focus  on it until you understand how to use that thing  

و برای زندگی شما مهم است، باید روی آن تمرکز کنید. تا زمانی که متوجه نشدید که چگونه از آن چیز

properly now fluent for life is organized kind of  around grammar points and specific topics because  

به درستی استفاده کنید   اکنون مسلط برای زندگی به نوعی حول محور نکات دستوری و موضوعات خاص سازماندهی شده است، زیرا

it's easier for people to find information that  way so if I want to I don't know I want to learn  

برای افراد آسانتر است که اطلاعات را از این طریق پیدا کنند، بنابراین اگر من نمی‌دانم می‌خواهم یاد بگیرم

how to how to use a particular I don't know modal  verbs or like past whatever whatever that thing is  

چگونه برای استفاده از افعال معینی که نمی‌دانم یا مانند گذشته از هر چیزی که باشد،

I can focus on that uh because grammar is really  the foundation of all of that but you will notice  

می‌توانم روی آن تمرکز کنم زیرا گرامر واقعاً پایه همه آن‌ها است، اما

as you learn more things you can then apply that  information in other situations so don't don't  

وقتی چیزهای بیشتری یاد می‌گیرید متوجه خواهید شد که می‌توانید آن اطلاعات را اعمال کنید. در موقعیت‌های دیگر، پس

worry about uh like a specific rule for how to  learn it's just uh can we get more examples of  

نگران نباشید، مثل یک قانون خاص برای یادگیری، فقط می‌توانیم مثال‌های بیشتری از

something until I really understand it for for  whatever that situation is all right uh okay  

یک چیز بیاوریم تا زمانی که من واقعاً آن را بفهمم برای هر موقعیتی که خوب است، اوه خوب است،

so your name is a Kim yongju okay nice to see  you there all right me again uh your answer is  

پس نام شما یک کیم یونگجو خیلی خوشحالم که تو را آنجا می بینم، خوب من دوباره اوه پاسخ شما

very clear I will start spying on people yes so  especially now I don't know I don't know if you're  

بسیار واضح است، من شروع به جاسوسی از مردم خواهم کرد بله، به خصوص اکنون نمی دانم نمی دانم که آیا شما

Japanese or not but if you are around native  speakers you can just listen to them or just  

ژاپنی هستید یا نه، اما اگر هستید در اطراف سخنرانان بومی، فقط می‌توانید به آنها گوش دهید یا فقط

like this you can just go online and get lots of  people just speaking and you can listen to them  

مثل این می‌توانید آنلاین شوید و افراد زیادی را به صحبت بفرستید و می‌توانید به آنها گوش دهید

the speech is all over the place the point is do  you have it organized well and can you understand  

سخنرانی در همه جا است. نکته این است که آیا آن را به خوبی سازماندهی کنید درک کنید

it when people are talking to you R says always  clear Armando again you English is awesome yeah  

وقتی مردم با شما صحبت می کنند R می گوید همیشه واضح آرماندو دوباره شما انگلیسی عالی است بله

I think it's just called yish yish I use it a lot  for getting tons of examples and pronunciation of  

فکر می کنم فقط به آن yish yish می گویند من از آن بسیار استفاده می کنم برای مثال و تلفظ

phrases and words yeah n says K CH I'm Japanese  and from Arizona I love your video so much well  

عبارات و کلمات بله n می گوید K CH I'm ژاپنی و اهل آریزونا من ویدیوی شما را خیلی دوست دارم

thank you very much if you know other Japanese or  arizonan arizonians I don't know how do you say  

اگر دیگر ژاپنی‌ها یا آریزونایی‌های

that in Arizona arizonians I guess maybe uh let  them know let's see J says your sound is great  

آریزونا را می‌شناسید بسیار متشکرم. عالی

glad to hear it uh table says I understand  some people talk to me but it's hard for me  

از شنیدنش خوشحالم، جدول می‌گوید می‌فهمم بعضی از مردم با من صحبت می‌کنند، اما برای من سخت است                                                      برای

to reply back sometimes it's slow for me to reply  to them yes so the the understanding like you can  

من سخت است به آنها بله پاسخ دهم ، بنابراین درک مثل شما می‌توانید

see how this works the the fluency development the  conscious or the confidence development this goes  

ببینید که چگونه این کار باعث رشد روانی خودآگاه می‌شود یا رشد اعتماد به نفس

through these stages and so obviously you're not  hearing something you're not recognizing at all  

این مراحل طی می‌شود و بدیهی است که شما چیزی را نمی‌شنوید که اصلاً تشخیص نمی‌دهید،

but then you you begin with understanding and so  you hear something and often people stop here so  

اما سپس با فهمیدن شروع می‌کنید و بنابراین چیزی می‌شنوید و اغلب مردم اینجا متوقف می‌شوند تا

they don't continue to learn something and really  understand it to get to the fluent level of that  

به یادگیری ادامه ندهند. چیزی و واقعاً آن را درک کنید تا به سطح روان آن برسید

and again as I showed here earlier the process can  go very quickly if you get good examples so if I  

و دوباره همانطور که قبلاً در اینجا نشان دادم، اگر نمونه‌های خوبی به دست آورید، فرآیند می‌تواند  خیلی سریع انجام شود، بنابراین اگر من

get like a couple of good examples and this is why  I talk about naturally varied review all the time  

نمونه‌های خوب به دست بیاورم و به همین دلیل  در مورد تنوع طبیعی صحبت می‌کنم. همیشه مرور کنید

because what most people do is they will find  like one example of a word it's like let's say  

زیرا کاری که اکثر مردم انجام می‌دهند این است که مانند یک مثال از یک کلمه را پیدا می‌کنند، مثل این است که فرض کنید

I just use bird as an example and I just hear  the same teacher repeat this over and over and  

من فقط از پرنده به عنوان مثال استفاده می‌کنم و فقط می‌شنوم همان معلم این را بارها و بارها تکرار می‌کند و  بارها و بارها

over and over again I'm not going to learn as much  so I could be spending let's say I'm spending 10  

قرار نیست آنقدر یاد بگیرم بنابراین می‌توانم هزینه کنم، فرض کنید 10

minutes doing that or I spend 10 minutes getting a  wide range of different uses of bird so they could  

دقیقه را صرف این کار می‌کنم یا 10 دقیقه را صرف طیف وسیعی از کاربردهای مختلف پرنده می‌کنم، بنابراین آنها می‌توانند

be talking about like the bird that flies or like  like some people call airplanes it's like look at  

مانند پرنده‌ای که پرواز می‌کند یا مانند برخی از آنها صحبت کنند. مردم به هواپیماها می گویند مثل این است که به

that bird up there or a helicopter or something  and as I get all these different examples I feel  

آن پرنده آن بالا یا هلیکوپتر یا چیز دیگری نگاه کنید و وقتی همه این مثال های مختلف را دریافت می کنم احساس می کنم

much more confident about that word okay so  this it's the same amount of time but one  

اعتماد به نفس بیشتری نسبت به آن کلمه خوب است، بنابراین این مدت زمان یکسانی است اما

of the one of these is just repeating something  I'm not really improving very much the other is  

یکی از آنها فقط تکرار چیزی من واقعاً خیلی پیشرفت نمی‌کنم، دیگری

actually helping me understand that thing better  so I feel confident using it and the important  

در واقع به من کمک می‌کند آن چیز را بهتر بفهمم بنابراین من با استفاده از آن احساس اعتماد به نفس می‌کنم و مهم   این

thing is like both of these like you can call  this practice both of these are practicing the  

است که هر دوی اینها مثل شما می‌توانید این تمرین را صدا کنید  هر دوی اینها

word but this one it's it's you're not actually  learning anything new and remember the whole  

کلمه   را تمرین می‌کنند اما این یکی این است که شما در واقع چیز جدیدی یاد نمی‌گیرید و به یاد داشته باشید که

goal of practice is to feel confident and certain  about the language okay so as you feel confident  

هدف اصلی تمرین این است که در مورد زبان احساس اطمینان و اطمینان داشته باشید، بنابراین همانطور که

and certain about the language that's when you  speak all right I think I got that one him says  

در مورد زبانی که درست صحبت می‌کنید، مطمئن باشید و مطمئن باشید، فکر می‌کنم آن زبان را فهمیدم. او می‌گوید

hello from Bangladesh Daniel says what kinds uh Mr  what kinds of of us accent are you speaking I want  

سلام از بنگلادش، دانیل می‌گوید آه، آقا، شما با چه لهجه‌ای صحبت می‌کنید، من می‌خواهم  به

to sound like you clean and simple well I'm I'm  speaking kind of a neutral I mean you just copy  

نظر تمیز و ساده به نظر بیایم، من یک جورهایی خنثی صحبت می‌کنم، یعنی شما فقط

my voice if you want to sound like me um but you  will I mean my my my native way of speaking is is  

صدای من را کپی کنید. می‌خواهم شبیه من به نظر بیای، اما می‌خواهی منظورم این است که شیوه صحبت کردن مادری من

a little bit different from this is my kind of you  know teaching pronunciation and presentation kind  

کمی متفاوت است با این نوع من، شما می‌دانید تلفظ و ارائه نوع

of voice so it's a little bit easier to understand  I'm speaking I'm speaking more clearly for sure  

صدا را آموزش می‌دهید، بنابراین درک کردن آن کمی آسان‌تر است. صحبت کردن، من مطمئنا واضح تر صحبت می کنم   من دایره

I'm changing my vocabulary to make sure people  understand what I'm saying I'm kind of dumbing  

لغاتم را تغییر می دهم تا مطمئن شوم مردم می فهمند چه می گویم. به این

it down a little bit and I know that that can  also mean it has kind of a negative meaning as  

معنی است

well but you can often ask that for yourself um  or if you're talking with natives uh who was that  

خوب، اما شما اغلب می‌توانید آن را برای خودتان بپرسید یا اگر با بومیان صحبت می‌کنید، اوه آن چه کسی بود که

was that Mo or Mika somebody was asking before  uh about uh like asking Natives and not to not  

مو یا میکا بود، کسی قبل از اینکه از بومی‌ها بپرسید و

do that uh you can say oh you don't have to dumb  it down for me so if you respond back with like  

این کار را نکنید، می‌توانید بگویید آه. شما مجبور نیستید آن را برای من ناامید کنید، بنابراین اگر با

a phrase that you practiced and that's a native  a very native phrase like oh you you don't have  

عبارتی که تمرین کرده‌اید و آن یک کلمه بومی است، پاسخ دهید، یک عبارت بسیار بومی مانند اوه شما، مجبور نیستید که

to dumb down your speech for me that might make  them feel a little bit embarrassed but they will  

صحبت‌هایتان را برای من بی‌تفاوت کنید که ممکن است باعث شوند کمی خجالت می‌کشند، اما آنها

get the idea like ah okay like you know just you  can just be honest with people and that's a nice  

این ایده را دریافت می‌کنند که آه، خوب، مثل اینکه می‌دانید فقط می‌توانید با مردم صادق باشید و این یک

thing about native speakers of English rather  than Japanese typically uh as you can be kind  

چیز خوب   در مورد زبان مادری انگلیسی به جای ژاپنی است.

of honest with people about stuff just say oh can  you please speak normally I just want to listen  

فقط بگویید آه، می‌توانید لطفاً معمولی صحبت کنید، من فقط می‌خواهم

to real native English you know even if I don't  understand everything uh but again if you don't  

به انگلیسی مادری واقعی گوش کنم، شما می‌دانید حتی اگر همه چیز را نمی‌فهمم، اما باز هم اگر نمی‌دانید

have that you don't need a person physically  there to do it you just need examples Don says  

که از نظر فیزیکی به شخصی برای انجام آن نیاز ندارید. شما فقط به مثال هایی نیاز دارید که دان می گوید

when I'm studying those examples of this specific  word but I don't understand the other words that  

وقتی من در حال مطالعه آن نمونه های این کلمه خاص هستم، اما من کلمات دیگری را که

are written in those examples that already to  get help from the mother language and translate  

در آن مثال ها نوشته شده است که قبلاً برای کمک گرفتن از زبان مادری و ترجمه

it uh I mean you can always get an English to  English translation if you wrote like what you  

آن را درک می کنم، نمی فهمم. منظورم این است که شما همیشه می توانید اگر چیزی را نمی‌فهمید، اگر

just wrote that comment that you have there like  you you should have enough English ability to get  

examples of things in an englishto English  dictionary if you don't understand something  

چیزی را نمی‌فهمید، یک ترجمه انگلیسی به انگلیسی دریافت کنید.

uh but you should hopefully I don't know what  examples you're getting but and this is why  

اگر چیزی را متوجه نشدید. نمی‌دانم چه مثال‌هایی می‌گیرید، اما به همین دلیل است که

I try to give simple examples you know I'm just  like focusing on the vocabulary but just so you  

سعی می‌کنم مثال‌های ساده‌ای بزنم، می‌دانید که من مثل تمرکز روی واژگان هستم، اما فقط برای اینکه

can understand what it means but if you're doing  like chat GPT you can ask for like give me simple  

بتوانید معنی آن را بفهمید، اما اگر دارید مانند چت انجام می‌دهید. GPT را می‌توانید بخواهید، مثلاً مثال‌های ساده‌ای به من بدهید

examples or with easier vocabulary you can tailor  it that way all right let's see talking to a

یا با واژگان ساده‌تر می‌توانید آن را به این شکل تنظیم کنید، خوب اجازه دهید ببینیم صحبت با یک

songbird I see is that the Space Needle there oh  that is that what that is or is that just alien  

پرنده آوازخوان است که من می‌بینم این است که سوزن فضایی وجود دارد، آه، آن چیزی است که هست یا فقط کشتی بیگانه است

ship or something that's interesting all right  look at that it looks like we got through we got  

یا چیزی که جالب است خیلی خوب است ببینید که به نظر می رسد ما از آن عبور کردیم   از همه گذرانده ایم خیلی

through everybody fantastic all right just to give  a quick recap of everything here all right most  

خوب است فقط برای اینکه خلاصه ای سریع از همه چیز در اینجا ارائه دهیم بسیار خوب   بیشتر

people they get stuck like they can't improve or  they they feel that they they're they're kind of  

افرادی که انگار نمی توانند پیشرفت کنند گیر می کنند یا احساس می کنند که دارند آنها به

like stuck at this level where they understand  but they don't speak fluently they think this  

نوعی در این سطح گیر کرده‌اند که می‌فهمند، اما روان صحبت نمی‌کنند، فکر می‌کنند این به این

is because they don't get enough practice and  they're correct so they are correct it is true  

دلیل است که تمرین کافی انجام نمی‌دهند و درست می‌گویند، بنابراین درست می‌گویند، درست است که می‌کنند.»

that they don't get enough practice but they think  practice practice comes from them speaking when  

تمرین کافی انجام نمی‌دهند، اما فکر می‌کنند تمرین از صحبت کردن آنها ناشی می‌شود، در حالی که

practice actually comes from you getting lots  of examples from other people speaking okay if  

تمرین در واقع از این می‌آید که شما مثال‌های زیادی از افراد دیگر می‌گیرید که خوب صحبت می‌کنند، اگر

you just repeat something again and again it's  not going to help you improve because you're not  

فقط چیزی را دوباره و دوباره تکرار کنید، به شما کمکی نمی‌کند که پیشرفت کنید زیرا   شما نیستید.

you're not learning anything it's not helping  you understand anything better you might get  

چیزی را یاد نمی‌گیرید، کمکی نمی‌کند چیزی را بهتر بفهمید    برای

to practice your pronunciation A little bit but  that's usually not what's stopping people from  

تمرین تلفظ خود کمی به دست آورید، اما معمولاً این چیزی نیست که افراد را از

speaking they actually just don't feel confident  about what they say so they're worried about the  

صحبت کردن باز می‌دارد.

grammar pronunciation or something but but  if you get lots of different examples enough  

تلفظ یا چیزی دیگر، اما اگر به اندازه کافی مثال‌های مختلف به دست آورید که به

to help you feel confident about something that  you'll use it correctly that's where you go from  

شما کمک کند در مورد چیزی مطمئن شوید که به درستی از آن استفاده می‌کنید، این همان جایی است که از اینجا می‌روید.

just understanding something up here to ownership  when you really feel confident so if you want to  

practice you don't need a physical native speaker  there you just need to get lots of examples to  

شما نیازی به یک سخنران بومی فیزیکی ندارید در آنجا فقط باید مثال‌های زیادی به‌دست آورید تا   به

help you understand something and remember it  could be just one example you might hear a word  

شما کمک کند چیزی را بفهمید و آن را به خاطر بسپارید می‌تواند فقط یک مثال باشد که ممکن است

one time and understand it immediately and then  you're fluent in that word very easy but you know  

یک بار کلمه‌ای را بشنوید و فوراً آن را بفهمید و سپس به آن مسلط باشید. کلمه بسیار آسان است اما شما می دانید

maybe for lots of people people and this happens  with me as well I might hear something and then  

شاید برای بسیاری از افراد مردم و این اتفاق برای من رخ می دهد  همچنین ممکن است چیزی بشنوم و سپس

I need more examples to really feel confident  about that but that's how it works I don't need  

من به مثال های بیشتری نیاز دارم تا واقعاً در مورد آن احساس اطمینان کنم، اما اینطوری کار می کند من نیازی ندارم   از لحاظ

to be with people physically I just need their  input I need to hear lots like for my case I  

فیزیکی با مردم باشم من فقط به نظرات آنها نیاز دارم. من باید چیزهای زیادی بشنوم، مانند موردی که

need to hear lots of different Japanese people  saying things and that's when I feel confident  

using something all right and it works the same  way in any language for all of us all right Kos  

برای مورد خودم می‌خواهم بشنوم. Kos   می‌گوید

says when a native speaker acquires a new phrase  like you're not going to get away with it do they  

وقتی یک زبان مادری یک عبارت جدید به دست می‌آورد، مثلاً شما نمی‌خواهید از آن خلاص شوید، این کار را به‌عنوان

do so as a sentence a collection of certain words  or just like one word well it could be but I mean  

یک جمله مجموعه‌ای از کلمات خاص انجام می‌دهند یا فقط مانند یک کلمه خوب ممکن است باشد، اما منظورم این است

they will also hear they will they will probably  break that down in um I guess the better way to  

آنها نیز آنها را خواهند شنید. آیا آنها احتمالاً آن را تجزیه خواهند کرد، من حدس می‌زنم بهترین راه برای

answer this is children and adults will learn  new new things differently so if uh if you hear  

پاسخ دادن به این سؤال این است که کودکان و بزرگسالان چیزهای جدید جدیدی را متفاوت یاد می‌گیرند، بنابراین اگر

something as like one complete phrase or even  one sentence and you don't have a pattern already  

چیزی مانند یک عبارت کامل یا حتی یک جمله بشنوید و یک جمله ندارید. از قبل الگو کنید

then you will remember that as one thing thing  so that's how children are often learning the  

سپس شما به یاد خواهید آورد که به عنوان یک چیز  به این ترتیب است که کودکان اغلب

language so they're like everything to Children  is new the first time they hear it so they hear  

زبان را یاد می‌گیرند و برای بچه‌ها مثل همه چیز هستند اولین باری که آن را می‌شنوند، می‌شنوند

like uh something like you're you're not going to  that by itself becomes a phrase that they would  

مثل این که شما هستید، شما نیستید رفتن به آن به خودی خود تبدیل به عبارتی می‌شود که آن‌ها می‌خواهند آن را به

remember and then they can apply that to other  things so if I hear let's say I'm watching like  

خاطر بسپارند و سپس می‌توانند آن را روی چیزهای دیگر اعمال کنند، بنابراین اگر من شنیدم، فرض کنید دارم

I don't know a movie let's see what was your  specific phrase you're not going to was that  

فیلمی را تماشا می‌کنم، بیایید ببینیم عبارت خاص شما چیست، شما نیستید. این بود که   از

get away with that uh yeah you're not going to get  away with it so you you're not going to get away  

آن دور شوی، آره، تو نمی‌خواهی از آن دور شوی، بنابراین نمی‌خواهی از

with with it or that or whatever we just say that  you're not going to get away with that you're not  

آن دور شوی یا آن یا هر چیزی که ما فقط می‌گوییم که نمی‌خواهی از آن دور شوی که

going to get away with that and and kids are like  well get away with that like they might they might  

قرار نیست   با این کار کنار بیایید و بچه‌ها مثل  خیلی خوب از این کار کنار بیایند، ممکن است

not quite understand exactly what that means but  they think like a criminal did something badly  

دقیقاً معنی آن را نفهمند اما فکر می‌کنند که یک جنایتکار کار بدی انجام داده است

and the police are trying to get them or the good  guy is trying to stop someone in a movie and they  

و پلیس در تلاش است تا آنها را دستگیر کند. یا آن مرد خوب سعی می‌کند کسی را در یک فیلم متوقف کند و آن‌ها می‌خواهند

will kids will repeat something like that as one  thing you're not going to get away with that so  

بچه‌ها چیزی شبیه به آن را تکرار کنند به‌عنوان یکی از چیزهایی که نمی‌خواهی از آن خلاص شویم، بنابراین

they look at this as kind of one unit but they  probably heard this a lot more already so like  

آنها به این به‌عنوان یک واحد نگاه می‌کنند، اما احتمالاً این را شنیده‌اند. خیلی بیشتر از قبل، مثلاً

you're not going to like you're not going to do  this or you're not going to you're not going to  

دوست ندارید این کار را انجام نمی‌دهید یا نمی‌خواهید انجام دهید، قرار نیست

do well you're not going to sleep well tonight or  whatever so there are lots of things you could put  

خوب انجام دهید، امشب خوب نمی‌خوابید یا هر چیز دیگری، خیلی چیزها وجود دارد از چیزهایی که می‌توانید

with this and then you're not going to get away  with that it just depends on what other phrases  

با آن کنار بیاورید و بعد از آن دور نخواهید شد، این فقط به عبارات دیگری بستگی دارد که

you already know and so what we're doing when  we learn new language like that we learn new  

قبلاً می‌دانید و بنابراین وقتی زبان جدیدی یاد می‌گیریم چه می‌کنیم، مثلاً

new vocabulary uh we're trying to put it in into  patterns that we already know so that way we don't  

واژگان جدیدی یاد می‌گیریم. سعی می‌کنیم آن را در الگوهایی قرار دهیم که قبلاً می‌دانیم، به طوری که

need to remember this whole thing it's just we  already know this so we could change this like  

نیازی به یادآوری این چیزها نباشیم، فقط ما قبلاً این را می‌دانیم تا بتوانیم آن را تغییر دهیم،

like oh he is going to get away with that oh he's  going to get away with that so I could Chang this  

مثلاً اوه او قرار است با آن چیز کنار بیاید. می‌خواهم با آن کنار بیایم، بنابراین می‌توانم این را تغییر دهم،

instead of you're not gonna it could be you are  GNA get away with something so yes uh it just  

به‌جای اینکه تو قرار نیستی، ممکن است شما هستید، GNA از چیزی دور شوید، بنابراین بله، آه، این فقط

depends on what you already know and that's why  the foundation of something uh is very important  

بستگی به چیزی دارد که از قبل می‌دانید و به همین دلیل است که پایه و اساس چیزی بسیار مهم است.

for understanding new things and then as you know  like as a as a like a native speaker of Japanese  

برای درک چیزهای جدید و سپس همانطور که می دانید مثلاً به عنوان یک زبان مادری ژاپنی

as you learn new things it becomes much easier  to put new things into that because often like  

وقتی چیزهای جدیدی یاد می گیرید، قرار دادن چیزهای جدید در آن بسیار آسان تر می شود، زیرا اغلب مانند

the the basic structure of that it's like you're  not going to and then you will learn maybe some  

ساختار اصلی آن است که انگار نیستید  به سراغ نیلز بروید

new phrase that you attach into that look at  Nils better late than never better late than

never better late than never better late than  never so even if you are late it's better than  

not being here at all better late than never  better leave than never my dad used to say like  

دیرتر از هرگز رفتن بهتر از هرگز رفتن پدرم می‌گفت مثل

he would uh you know people introduce themselves  and they're like oh what's your name he's like  

او می‌دانید که مردم خودشان را معرفی می‌کنند و آنها می‌گویند اوه اسم تو چیست، او شبیه است

well you know you can call me anything you like  but don't call me late for dinner don't call me  

خوب می‌دانی که می‌توانی هرچی دوست داری با من تماس بگیری، اما دیر به من زنگ نزن. شام با من

late for dinner and so there two kind of uses  of the word call there I just thought of that  

دیر برای شام تماس نگیرید و بنابراین دو نوع استفاده از کلمه call there وجود دارد، من فقط به این فکر کردم

with this here with this l example better late  than never all right looks like we're shutting  

با این اینجا با این مثال بهتر است دیر تا هرگز درست به نظر می رسد که

it down here we'll get these last couple ones  M again hi teacher what time is it there here  

ما اینجا را تعطیل می کنیم  این دو نفر آخر را خواهم گرفت دوباره سلام معلم اینجا ساعت

is 11:29 in Tokyo uh it is uh 11 well it's the  same time I was just in Tokyo yesterday actually  

11:29 در توکیو است، اوه 11 است، درست همان زمانی است که دیروز در توکیو بودم در واقع

I was in Shinjuku was had like an underground  Starbucks thank you very much see you again  

من در شینجوکو بودم مانند یک زیرزمینی بودم استارباکس متشکرم خیلی خوب دوباره می بینمت

LOL all right yes it's a pleasure come again uh  M says from Chad look at that in Africa uh am a  

LOL خیلی خوب بله خوشحالم که دوباره آمدم اوه M می گوید از چاد به این موضوع نگاه کنید که در آفریقا اوه من یک

fluent self-taught English speaker would love to  know how to really practice the US accent in my  

انگلیسی خودآموخته مسلط هستم که دوست دارد بداند چگونه واقعاً لهجه ایالات متحده را در

French speaking country look it doesn't matter  where you are it doesn't matter where you are  

کشور فرانسوی زبان من تمرین کند. مهم نیست کجا هستید، مهم نیست کجا هستید،

you just get lots of different examples so if  you want to sound like a native English speaker  

فقط مثال‌های مختلف دریافت می‌کنید، بنابراین اگر می‌خواهید شبیه یک انگلیسی زبان مادری

from the United States watch content on that from  you know from YouTube or whatever uh and you will  

از ایالات متحده به نظر برسید، محتوای مربوط به آن را از YouTube یا هر چیز دیگری تماشا کنید. اوه و شما   خواهید

hear how native English speakers are sounding  you know from the United States or wherever it  

شنید که انگلیسی زبانان بومی چگونه صدا می‌کنند  که می‌شناسید از ایالات متحده یا هر کجا  که می‌خواهید

is you want to sound that's how you do it all  right Jo Chan look at that again starting the  

صدا کنید، این کار را درست انجام می‌دهید  جو چان دوباره به آن نگاه کنید و

first comment and last comment over there nice to  see you again but thank you all if you'd like to  

اولین نظر و آخرین نظر را در آنجا شروع کنید. باز هم از شما سپاسگزارم، اگر می‌خواهید

learn more about how to do this again getting  all the examples is the thing you really need  

درباره نحوه انجام دوباره این کار بیشتر بدانید، همه مثال‌ها چیزی است که واقعاً به آن نیاز دارید تا

to get yourself fluent so either you can do this  by yourself which is fine it's just if you don't  

خودتان مسلط شوید، بنابراین می‌توانید این کار را به تنهایی انجام دهید که خوب است، فقط اگر انجام ندهید. نمی‌دانم

know how to do that it can be troubling just  like I had to go through that same process of  

چگونه این کار را انجام دهم، می‌تواند مشکل‌ساز باشد، درست مثل اینکه مجبور شدم همان فرآیند را طی کنم که

getting fluent in Japanese because I didn't have a  teacher I still don't have a teacher uh but I just  

به زبان ژاپنی تسلط داشته باشم، زیرا معلمی نداشتم، هنوز معلمی ندارم، اما فقط

get my examples from lots of different people  so kind of the world becomes your teach but if  

مثال‌هایم را از آن‌ها می‌گیرم. بسیاری از افراد مختلف بنابراین نوع دنیا به آموزش شما تبدیل می‌شود، اما اگر                                        برای

you'd like help doing that because you want  to get fluent as quickly as possible you can  

انجام این کار کمک می‌خواهید،  زیرا می‌خواهید در سریع‌ترین زمان ممکن مسلط شوید،   می‌توانید

click on the link in the description below this  video and I'll see you in the next video byebye

روی پیوند در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید و من شما را در این ویدیو می‌بینم ویدیو بعدی خداحافظ