How Natives Think And Speak English Fluently

all righty nice to see that nice to see everybody  

خیلی خوشحالم که همه را می‌بینم

out here all right I think  we should be working let's go

اینجا بیرون خیلی خوب است، فکر می‌کنم باید کار کنیم، برویم

YouTube

یوتیوب

uh okay we should be live I

اوه اوه، ما باید زنده باشیم، فکر می‌کنم

think let's see maybe we're  not are we not live someone  

ببینیم شاید ما زندگی نمی‌کنیم  کس

else post a comment let me see if  this is working maybe there's a an

دیگری نظری ارسال کند بگذار ببینم اگر این کار می کند شاید

error okay we are live all right uh pardon  the delay just making sure this is working  

خطایی وجود داشته باشد، ما زنده هستیم، اوه ببخشید تأخیر فقط مطمئن شوید که کار می کند

over here I am Drew Badger the founder of  englishanyone.com and welcome to another  

در اینجا من درو بجر موسس englishanyone.com هستم و به

live video here on YouTube this should  be an entertaining one we're going to  

ویدیوی زنده  دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید، این باید باشد یک سرگرم کننده، ما

talk about how natives think so you can do  the same thing uh because how they think is  

در مورد نحوه فکر بومیان صحبت خواهیم کرد، بنابراین شما می توانید همان کار را انجام دهید، زیرا طرز فکر آنها این است که

really the uh the secret to their ability to  speak nice to see you there George who else  

واقعاً راز توانایی آنها در صحبت کردن خوب است که شما را در آنجا می بینند جورج که دیگر این

is that uh renan and the te family from  maybe that's uh Washington over there all

است که اوه رنان و او خانواده ای از شاید اون واشینگتن اونجا باشه خیلی

right all right uh this video will not be uh  terribly long I guess it depends on on how how  

خب آه این ویدیو خیلی طولانی نخواهد بود من حدس می زنم به این بستگی داره که چقدر

many questions people have we'll see how it  goes uh but it's actually a pretty simple uh  

سؤالات زیادی از مردم داشته باشن که ببینیم چطور  پیش میره، اما در واقع خیلی ساده است آه

pretty simple idea to understand uh but let's  just make this very clear uh remember that the  

خیلی ساده ایده برای فهمیدن اوه، اما بیایید این را خیلی واضح بیان کنیم، به یاد داشته باشید که

the basic idea uh that I'm always talking about  especially if you are new I want to make this  

ایده اولیه ای که من همیشه درباره آن صحبت می کنم، به خصوص اگر تازه کار هستید، می خواهم

point again because I haven't really spoken  about it in a while uh and this is that you  

دوباره به این نکته اشاره کنم زیرا مدتی است که واقعاً در مورد آن صحبت نکرده ام. اوه و این این است که

need to understand the language like a native if  you want to use the language like a native uh and  

اگر می‌خواهید از زبان مانند یک بومی استفاده کنید، باید زبان را مانند یک بومی درک کنید و

this just means that if you're thinking through  translations and and uh you're trying to trying  

این فقط به این معنی است که اگر به ترجمه‌ها فکر می‌کنید و سعی می‌کنید

to remember grammar rules it's going to be more  difficult for you to communicate all right so  

قوانین دستور زبان را به خاطر بسپارید. برقراری ارتباط صحیح برای شما دشوارتر خواهد بود، بنابراین

the the basic idea of language learning is that  we want to mirror let's we're going to draw kind  

ایده اصلی یادگیری زبان این است که ما می‌خواهیم آینه کنیم،

of a a mirror over here if you imagine this is  uh one side of the mirror how far can I draw on  

اگر تصور می‌کنید این یک طرف آینه است، بگذارید آینه‌ای را در اینجا بکشیم. تا کجا می توانم روی

this let's draw a line over here so we have  one side of the mirror over here and we have  

این بکشم، بیایید اینجا یک خط بکشیم تا یک طرف آینه را در اینجا داشته باشیم و

another side of the mirror over here so the this  part of the mirror here we're going to call this

طرف دیگر آینه را در اینجا داشته باشیم، بنابراین این بخشی از آینه را در اینجا می خواهیم این را

reality I know this I this won't be  like a really deep lesson but it it  

واقعیت بنامیم. این را بدانید که من این مانند یک درس واقعاً عمیق نخواهد بود، اما

should make sense uh so we imagine this is  reality over here and then this is the the  

باید منطقی باشد، بنابراین ما تصور می کنیم که این واقعیت اینجاست و سپس این یادگیرنده است،

learner so this is the mind of the learner  over here and in reality if you look at the  

پس این ذهن یادگیرنده است اینجا و در واقعیت اگر شما به زبان نگاه کنید،

language uh what do we see now I guess I  could draw this as a kind of an image but  

آه، اکنون چه می‌بینیم، حدس می‌زنم می‌توانم این را به‌عنوان نوعی تصویر ترسیم کنم، اما

it's a little bit easier if I just list a  bunch of things that we see uh in the real  

اگر فقط یک سری چیزهایی را که در

world uh for language all right so we're in  we're talking about language we have like a

دنیای واقعی می‌بینیم فهرست کنم، کمی ساده‌تر است. ما در حال صحبت در مورد زبانی هستیم که مانند یک

variety so we have a variety of  vocabulary uh and we also have a  

تنوع داریم، بنابراین واژگان متنوعی داریم و همچنین تنوع داریم، بنابراین می‌خواهیم

variety so we're going to say with this  you will see this theme here a lot uh  

بگوییم که شما این موضوع را در اینجا به مقدار زیادی

for just everyday uh language learning  and language use so we have a variety of

برای هر روز خواهید دید. اوه، یادگیری زبان و استفاده از زبان، بنابراین ما گوینده‌های متنوعی داریم،

speakers okay uh and these are also going to  have a variety of speeds so because we have  

خب، و اینها نیز سرعت‌های متنوعی خواهند داشت، بنابراین چون ما

different speakers people will have different  accents as well so pronunciation could be uh  

سخنرانان مختلف داریم، افراد لهجه‌های متفاوتی نیز خواهند داشت، بنابراین تلفظ می‌تواند

a little bit different vocabulary can be  different as well so if we have a variety  

کمی متفاوت باشد واژگان می‌تواند کمی متفاوت باشد. همچنین متفاوت باشید، بنابراین اگر ما تنوع

of vocab a variety of speakers a variety of  speeds a variety of accents we have all of  

لغات داریم، بلندگوهای متنوع، سرعت‌های متنوع، لهجه‌های گوناگون، همه

these different things it looks like a kind of  massive network of all these different things  

چیزهای مختلف را داریم، به نظر می‌رسد یک شبکه عظیم از همه این چیزهای مختلف  که

that are connected it really it kind of looks  like a like a brain because we have all these  

واقعاً به هم متصل هستند. به نوعی شبیه مغز به نظر می رسد زیرا ما همه این

different connections there uh and if we want  to be able to understand and speak like this  

ارتباطات مختلف را در آنجا داریم و اگر می خواهیم بتوانیم اینگونه بفهمیم و صحبت کنیم،

then the way we learn needs to mirror this  all right so if we look at the native I'll  

روشی که ما یاد می گیریم باید منعکس کننده این موضوع باشد.

just put an N over here uh if we look at how the  native learns they're getting all of this stuff  

اگر نگاه کنیم که بومی‌ها چگونه یاد می‌گیرند که همه این چیزها را دریافت می‌کنند، فقط یک N را در اینجا قرار می‌دهیم.

so they're getting the variety so the variety  of vocab they're getting a variety of speakers

they're getting variety of speeds and accents  and any other kind of variety that you would  

سرعت‌ها و لهجه‌ها و هر نوع تنوع دیگری که می‌خواهید

get in everyday life all right so just to make  this a little bit more clear for people if you  

در زندگی روزمره داشته باشید، بنابراین اگر

think about your native language and how you use  that you walk around the city where you live or  

به زبان مادری خود و نحوه استفاده از آن فکر می‌کنید که در شهر محل زندگی خود قدم می‌زنید، این موضوع برای مردم کمی واضح‌تر شود. یا

the country or any place like that uh but you  will hear likely different speakers okay so it  

کشور یا هر مکانی مانند آن، اوه، اما احتمالاً سخنرانان مختلفی را خواهید شنید، بنابراین

could be different people in your family or  your town or your city your school your job  

افراد مختلف در خانواده شما یا شهر یا شهر شما محل کار شما هستند

you'll have all of these different people who  speak a little bit differently okay and because  

شما همه این افراد مختلف را خواهید داشت که کمی صحبت می کنند بسیار خوب است و چون

this is the reality of the language you're you're  getting exposed to that same reality as a native  

این واقعیت زبانی است که شما در آن هستید،  شما به عنوان یک زبان آموز بومی در معرض همان واقعیت قرار می گیرید

learner all right and so the mind of the Native  learner they get used to this kind of speech so  

و بنابراین ذهن زبان آموز بومی به این نوع گفتار عادت می کند، بنابراین

you have lots of different speakers different  speeds different accents you get used to all  

تعداد زیادی دارید بلندگوهای مختلف سرعت‌های متفاوت لهجه‌های مختلف شما به همه

of that different speech all right so this is  incredibly important to help you understand  

آن سخنرانی‌های متفاوت عادت می‌کنید، بنابراین این بسیار مهم است تا به شما کمک کند

not only what they're learning but how they're  learning it okay so the the kind of next piece  

نه تنها آنچه را که یاد می‌گیرند، بلکه چگونه آن را یاد می‌گیرند را درک کنید، بنابراین نوع قطعه بعدی

of this when we understand uh the reality of  it so this is the actual the way the language  

هنگامی که ما واقعیت آن را درک می کنیم، بنابراین این زبان

is in reality you've got not just one kind of  speech or one speed or one speaker you've got  

واقعی است، شما نه فقط یک نوع گفتار یا یک سرعت یا یک سخنران را دارید، شما

a whole variety of all these different things  so we have the same kind of speech you would  

تنوع کاملی از همه این چیزهای مختلف را دارید. بنابراین ما همان نوع گفتاری را داشته باشید که

learn and down here we'll just put like the way  you would learn this information so there's not  

یاد می‌گیرید و در اینجا ما فقط آن را مانند روشی قرار می‌دهیم  که شما این اطلاعات را یاد می‌گیرید، بنابراین در

there's not really studying here there is some  studying when you get into school but most people  

اینجا واقعاً درس نمی‌خوانید، وقتی وارد مدرسه می‌شوید مقداری  مطالعه می‌شود، اما بیشتر مردم

already know the language and you don't need to  go to school to learn how to speak most people  

از قبل این زبان را می‌دانند و برای یادگیری نحوه صحبت کردن با بیشتر مردم نیازی نیست به مدرسه بروید.

just pick this up automatically so we're not  really studying the language you could and a  

فقط این را به صورت خودکار انتخاب کنید تا ما واقعاً زبانی را که شما می‌توانید مطالعه نمی‌کنیم و

lot of people do study in school but you don't  have to you would still pick up the language  

بسیاری از افراد در مدرسه درس می‌خوانند، اما شما مجبور نیستید هنوز هم زبان را انتخاب کنید

you would still understand the language and learn  to speak without doing that all right uh they're  

شما همچنان زبان را می‌فهمید و یاد می‌گیرید که بدون انجام این کار صحبت کنید، اوه آنها

also not really trying to memorize flashcards  or whatever again you could do that as a native  

واقعاً سعی نمی‌کنند فلش کارت‌ها را حفظ کنند یا هر کاری دیگری که می‌توانید به عنوان یک بومی

and maybe some people if you're studying for  a high school test you might do some flashcard  

و شاید برخی افراد اگر در حال مطالعه هستید انجام دهید. برای آزمون دبیرستان، ممکن است فلش کارت را

memorization although it's not the best way to  learn uh but again this is something you don't  

حفظ کنید، اگرچه این بهترین راه برای یادگیری نیست، اما باز هم این چیزی است که

necessarily need for developing fluency but what  they do get they're so they're getting all of  

لزوماً برای افزایش تسلط به آن نیاز ندارید، اما آنچه را که به دست می‌آورند، می‌کنند تا همه

this input and they're learning to understand  they're learning to understand the language  

اینها را به دست بیاورند. ورودی و آنها یاد می گیرند که بفهمند آنها یاد می گیرند که زبان را بفهمند

naturally okay that's really what's happening  and at the the very base of this they are

طبیعی است که این واقعاً چیزی است که اتفاق می افتد و در اصل آنها

destroying doubt so each time they hear another  example of something they feel a little bit better  

شک را از بین می برند بنابراین هر بار که نمونه دیگری از چیزی را می شنوند که کمی احساس بهتری

about that so if I hear let's say the first time  a native speaker and this is a native speaker  

نسبت به آن دارند. بنابراین، اگر من می‌شنوم، فرض کنید برای اولین بار یک زبان مادری و این یک زبان مادری است

learning their own language so a young child  maybe they hear something for the first time  

زبان خود را یاد می‌گیرد، بنابراین یک کودک خردسال شاید برای اولین بار چیزی را می‌شنود

but they don't hear it very clearly so they might  hear let's say a word like uh I don't know what's  

اما آن را خیلی واضح نمی‌شنود، بنابراین ممکن است بشنود بیایید بگوییم کلمه ای مثل اوه من نمی دانم چیست

I'm trying to think of an example from from my  daughter so my daughter was watching a TV show  

سعی می کنم به مثالی از  دخترم فکر کنم، بنابراین دخترم دیروز در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی بود

yesterday uh and she heard some uh what was that  word I think maybe maybe an example was like uh  

آه و او شنیده بود آه آن کلمه چیست، فکر می کنم شاید مثالی شبیه آن باشد. اوه

Vibe just as an example so my my daughter heard  the word one time and that was maybe the first  

Vibe فقط به عنوان مثال، بنابراین دخترم یک بار این کلمه را شنید و شاید اولین

time she heard this word and she couldn't hear  it very well and she said Vibe like she was just  

بار بود که این کلمه را می‌شنید و نمی‌توانست آن را به خوبی بشنود و او می‌گوید Vibe انگار فقط

listening on some headphones and she couldn't  hear it very well uh and I said no vibe with  

به هدفون گوش می‌دهد و می‌توانست آن را خیلی خوب نمی‌شنوم، اوه و من گفتم با یک V هیچ حسی وجود ندارد،

a V so sure her first example is just hearing  something from a video uh and then I'm giving  

بنابراین مطمئن هستم که اولین مثال او فقط چیزی را از یک ویدیو می‌شنود و سپس من

her another example a little bit more clearly all  right and the point of this again is to destroy  

مثال دیگری را کمی واضح‌تر به او می‌زنم، درست است و دوباره نکته این است این است که

the doubt that she has about that and so we talk  about what vibe means they different ideas of this  

تردیدی را که او در مورد آن دارد از بین ببریم و بنابراین ما در مورد این صحبت می کنیم که چه حسی به این معنی است که آنها ایده های متفاوتی از این دارند. به

it could be a feeling that you have or Vib like  a vibration where two things are they're kind  

of fluctuating like this at the same way or in the  same way so when two people feel chemistry we call  

همین ترتیب یا به همین صورت، بنابراین وقتی دو نفر احساس شیمی می‌کنند، آن را

that chemistry or they have a good vibe or this  location has a good vibe they're talking about the  

آن شیمی می‌نامیم یا آن‌ها حال و هوای خوبی دارند یا این مکان حال و هوای خوبی دارد، آنها در مورد

feeling or the atmosphere of that so as I explain  those kinds of things I'm not I'm not trying  

احساس یا فضای آن صحبت می‌کنند تا من درباره آن چیزها توضیح دهم. من سعی نمی کنم   به

to give her some rules to study or anything to  memorize I'm just helping her understand naturally  

او قوانینی بدهم که مطالعه کند یا چیزی برای حفظ کردنش، فقط به او کمک می کنم تا به طور طبیعی بفهمد

so she can destroy the doubt and as she continues  to hear so now this this word is over here in her  

تا بتواند شک را از بین ببرد و همانطور که به شنیدن ادامه می دهد، اکنون این کلمه در او تمام شده است.

vocabulary it's not maybe she won't know how to  use it perfectly yet that's okay she's working  

واژگان، شاید او نداند که چگونه از آن به طور کامل استفاده کند، اما اشکالی ندارد که او

up through the levels of understanding uh but  as she understands more she will own this word  

در سطوح فهم خود کار می کند، اما وقتی بیشتر می فهمد مالک این کلمه خواهد شد

and then be able to use it fluently because she's  getting all these examples and she's understanding  

و سپس می تواند به راحتی از آن استفاده کند زیرا تمام این مثال ها را می گیرد. و او

it like a native okay so this is just one example  I can cover some more if people are interested uh  

آن را مانند یک بومی می‌فهمد، بنابراین این فقط یک مثال است. اگر افراد علاقه‌مند هستند می‌توانم موارد بیشتری را پوشش دهم.

let me go through the chat before we look at the  opposite and what people are often doing to learn  

اجازه دهید قبل از اینکه به عکس آن و آنچه که مردم اغلب برای یادگیری

languages all right so nice to see everybody here  I'll go through this pretty quickly uh let's see  

زبان‌ها انجام می‌دهند نگاه کنیم، چت را مرور کنم. همه را اینجا ببینید من خیلی سریع از این طریق عبور می‌کنم، بیایید ببینیم

nice to see people on the video AA good morning uh  Dion says hello looks like the Brazilian flag uh  

از دیدن افراد در ویدیو خوشحال می‌شوم AA صبح بخیر آه. دیون می‌گوید سلام شبیه پرچم برزیل است اوه

mabar uh let's see good live alono says yo hi good  time Fanny from Honduras Ru good morning shout out  

مابار اوه بیایید زنده خوب ببینیم. صبح بخیر

to my friend from Mexico Jus says hello from sou  Paulo Nils Annette from Wisconsin let's see uh  

به دوستم از مکزیک فریاد بزن. جوس می‌گوید سلام از سو پائولو نیلز آنت از ویسکانسین، بیایید ببینیم اوه

R am from Saudi Arabia Manish good morning if you  guys have any questions and the huru I can't read  

R از عربستان سعودی هستم، صبح بخیر اگر سؤالی دارید و هورو من نمی‌توانم بخوانم

but hello from Korea with little heart nice to see  you there uh let's see hm Manor hello hello tubasa  

اما سلام از کره با مقدار کمی از دیدنت خوشحال میشم

nice to see you there how's the how's the weather  in Kumamoto or Nagasaki rather well it's actually  

rainy over here uh today but maybe I don't know  about Kumamoto uh ju says hi there how how are you  

حال شما چطور است   به

all doing looks like everybody's doing well Amar  basil is anyone who wants to practice speaking  

نظر می رسد که همه خوب کار می کنند عمار ریحان کسی است که می خواهد صحبت کردن را تمرین کند

uh at this point I will I will make a quick quick  word about practicing speaking because we're we're  

اوه، در این مرحله من یک کلمه سریع  درباره تمرین صحبت کردن خواهم گفت زیرا ما داریم   در

talking about this here uh speaking practice  is something that natives start doing after  

مورد این صحبت می کنیم. تمرین  کاری است که بومی‌ها بعد از اینکه

they spend a lot of time getting this if you think  about a baby as they grow up they become oneyear  

زمان زیادی را صرف دریافت آن می‌کنند شروع به انجام آن می‌کنند، اگر به نوزاد فکر می‌کنید وقتی بزرگ می‌شوند یک ساله می‌شوند

old 2year old they start speaking words but it's  after they've really started to understand so they  

2 ساله می‌شوند شروع به صحبت کردن کلمات می‌کنند اما بعد از آن است که واقعاً شروع به فهمیدن کرده‌اند بنابراین

spend most of their time like 99% of their time  just trying to understand the language so they  

بیشترین هزینه را می‌کنند. از زمان خود مانند 99٪ وقت خود فقط سعی می کنند زبان را بفهمند تا

can destroy doubt and if parents or teachers are  good at what they do they can destroy that doubt  

بتوانند شک را از بین ببرند و اگر والدین یا معلمان در کاری که انجام می دهند خوب باشند می توانند این شک را

faster which gives you confidence and lets you  speak so you don't really become a good speaker by  

سریعتر از بین ببرند که به شما اعتماد به نفس می دهد و به شما اجازه می دهد صحبت نکنید تا صحبت نکنید. واقعاً با

trying to just repeat after other people or speak  with other people who are also maybe not good  

تلاش برای تکرار کردن پس از افراد دیگر یا صحبت کردن با افراد دیگری که ممکن است سخنرانان خوبی نباشند، تبدیل به یک سخنران خوب شوید،

speakers okay so this is why I always recommend  if you're feeling confident and you want to meet  

بنابراین به همین دلیل است که اگر احساس اعتماد به نفس دارید و می‌خواهید با

people to practice with with you should be meeting  natives all right so be looking for people who are  

افرادی ملاقات کنید تا با شما تمرین کنند، همیشه توصیه می‌کنم. خوب باید با بومیان ملاقات کنم، بنابراین به دنبال افرادی باشید که

interested in the things you're interested in and  not talking about hey let's practice English all  

به چیزهایی که به آنها علاقه دارید علاقه دارند و درباره آنها صحبت نمی کنند، بیایید انگلیسی را کاملاً تمرین کنیم،

right so if I want to improve my Japanese if I'm  feeling confident and I just want to speak with  

بنابراین اگر می خواهم ژاپنی خود را بهبود ببخشم اگر اعتماد به نفس دارم و فقط می خواهم صحبت کردن با

more people I don't talk about learning Japanese  I just talk about whatever we're talking about you  

افراد بیشتری درباره یادگیری ژاپنی صحبت نمی‌کنم من فقط در مورد هر چیزی که در مورد شما صحبت می‌کنیم صحبت می‌کنم

know we could be talking about gardening like I  did when I came to Japan uh or I could be talking  

می‌دانید که می‌توانیم در مورد باغبانی صحبت کنیم مانند زمانی که به ژاپن آمدم یا می‌توانم

about something else but the point is I'm not  I'm not focused on the language I'm just using  

درباره چیز دیگری صحبت کنم به جز نکته این است که من روی زبانی تمرکز نمی‌کنم که فقط از

the language language and part of the reason for  this is lots of natives don't know how to explain  

زبان استفاده می‌کنم و بخشی از دلیل آن این است که بسیاری از بومیان نمی‌دانند چگونه زبان را توضیح دهند،

the language so they understand the language but  they're not really good teachers of the language  

بنابراین زبان را می‌فهمند اما آن‌ها. معلمان زبان واقعاً خوب نیستند

like to be able to explain it to a non-native  and and often people want to get the rules and  

دوست دارند بتوانند آن را برای یک غیر بومی توضیح دهند و اغلب مردم می خواهند قوانین و

the explanations for the rules that natives the  average native just doesn't know okay all right  

توضیحات مربوط به قوانینی را که بومی ها  یک بومی متوسط ​​فقط نمی دانند، دریافت کنند، بسیار خوب.

uh so if you're looking for people to practice  with uh I would not look in a YouTube chat I  

اگر به دنبال افرادی هستید که با آنها تمرین کنید، من در چت YouTube جستجو نمی‌کنم،

would just go find other people who are interested  in the same things you are and speak with them but  

فقط می‌روم افراد دیگری را پیدا می‌کنم که به همان چیزهایی که شما هستید علاقه دارند و با آنها صحبت می‌کنم، اما

you can find those people on YouTube just watch  actual content for YouTube or content for English  

می‌توانید آن افراد را در YouTube پیدا کنید، فقط تماشا کنید. محتوایی برای YouTube یا محتوایی برای انگلیسی

speakers here on YouTube and there's a lot of it  all right Amar says hello from Algeria hey okay I  

زبانان   اینجا در YouTube و تعداد زیادی از آن وجود دارد  خیلی خب، عمار می‌گوید از الجزایر سلام می‌کنم، اوکی من

answer that one already hello from Hong Kong insar  looks like is that China or turkey I can't see  

پاسخ می‌دهم که یکی از سلام‌های قبلی از هنگ کنگ insar  به نظر می‌رسد این است که چین یا ترکیه من نمی‌توانم ببینم

what that flag is uh greetings from mermans region  uh Ricardo says hello from Cork and from Brazil  

پرچم است اوه سلام از منطقه mermans اوه ریکاردو می گوید از کورک و از برزیل سلام می کند

and Susie nice to see you guys here all right now  so we've covered the native learner so the native  

و سوزی خوشحالم که شما را در حال حاضر اینجا می بینم بنابراین ما زبان آموز بومی را پوشش داده ایم بنابراین

learner is really reflecting this very well so if  we have a variety of different kinds of speakers  

زبان آموز بومی واقعاً این را به خوبی منعکس می کند، بنابراین اگر ما یک چیزی داشته باشیم انواع مختلفی از سخنرانان

then we should have a variety of different kinds  of accents and things like that in the mind of  

پس ما باید انواع مختلفی از لهجه‌ها و چیزهایی از این قبیل را در ذهن

the learner okay and so we're getting lots of good  examples and each of those examples every time we  

یادگیرنده داشته باشیم، بنابراین ما مثال‌های خوب زیادی دریافت می‌کنیم و هر یک از آن مثال‌ها هر بار که

get a new one it's it's building on our ability  to understand all right so let's look at the  

نمونه جدیدی می‌گیریم. این بر اساس توانایی ما برای درک درست است، بنابراین بیایید به

non-native so the nonnative learner so we have the  native learner over here the NL the native learner  

غیر بومی و به یادگیرنده غیربومی نگاه کنیم تا یادگیرنده بومی را در اینجا داشته باشیم، NL یادگیرنده بومی

and this is the nnl the nonnative learner now is  what the non-native learner doing does it reflect  

و این nnl است که یادگیرنده غیربومی اکنون  همان چیزی است که زبان‌آموز غیربومی است. آیا یادگیرنده انجامش می دهد

reality does it reflect reality so often what  people are doing in uh like a regular class or  

واقعیت را منعکس می کند.

or they could even be watching something here on  YouTube so typically the the the language they're  

getting is either too slow like they're watching  only videos like this that are helping them  

فقط ویدیوهایی مانند این را تماشا می‌کنند که به آن‌ها کمک می‌کند

understand the language but it's really uh quite  slow for what natives actually speak or it's too

زبان را بفهمند، اما واقعاً برای آنچه که بومی‌ها واقعاً صحبت می‌کنند بسیار آهسته است یا خیلی

fast so they're they're not getting like the whole  range of of kind of speaking examples or different  

سریع است، بنابراین آنها مانند کل طیف نمونه‌های صحبت کردن یا

kinds of speech speed uh they're getting stuff  that's either too slow in English lessons so if  

انواع مختلف نیستند. از سرعت گفتار، اوه، چیزهایی دریافت می‌کنند که در درس‌های انگلیسی یا خیلی کند هستند، بنابراین اگر

you understand everything in an English lesson  it's probably too slow and easy for you uh and  

همه چیز را در یک درس انگلیسی می‌فهمید احتمالاً برای شما خیلی کند و آسان است و

if it's too fast this is usually like native  movies and things like that that people like  

اگر خیلی سریع باشد، معمولاً مانند فیلم‌های بومی و چیزهایی از این قبیل است. مردم دوست دارند

to watch but they don't really understand or they  can't follow it very well all right so again this  

تماشا کنند، اما واقعاً نمی‌فهمند یا نمی‌توانند آن را خیلی خوب دنبال کنند، پس دوباره

is we're we're we're trying to we want to mirror  this it's it's almost like a puzzle so this this  

این

puzzle here the reality puzzle if I can fit I  probably can't fit that in here let me erase  

پازل در اینجا پازل واقعیت اگر من می‌توانم جایش را بگیرم احتمالاً نمی‌توانم آن را در اینجا جا بدهم اجازه دهید

this so you can think about let's just see we've  got all these different pieces in here I'm going  

این را پاک کنم   تا بتوانید به این فکر کنید بیایید ببینیم همه این قطعات مختلف را در اینجا داریم که می‌خواهم یک

to draw kind of puzzle like this and we want to  have these same pieces fit over here so if we got  

نوع پازل بکشم مثل این و ما می‌خواهیم همین قطعات را در اینجا قرار دهیم، بنابراین اگر

this piece which is a little bit slower English  we're also hearing some slower English over here  

این قطعه را که انگلیسی کمی کندتر است دریافت کنیم در اینجا کمی انگلیسی کندتر نیز می‌شنویم

so natives are also listening to slower English  or we might have here some English for kids the  

بنابراین بومی‌ها نیز به انگلیسی کندتر گوش می‌دهند یا ممکن است در اینجا مقداری داشته باشیم. انگلیسی برای بچه‌ها

same thing over here or we have some technical  English or something and we have that same thing  

همان چیزی است که در اینجا وجود دارد یا ما انگلیسی فنی یا چیزی داریم و همان چیزی را داریم

over here okay this is the general idea idea  of again the the mind of the Native inside the  

اینجا، بسیار خوب، این ایده کلی است که دوباره ذهن بومی در داخل

native it's reflecting what the the real world  is like okay so all the great variety that you  

بومی، منعکس کننده دنیای واقعی است. خوب است، بنابراین همه تنوع زیادی که

have in the real world is also in the mind of  the learner but what I'm saying here is that  

در دنیای واقعی دارید، در ذهن یادگیرنده نیز وجود دارد، اما چیزی که در اینجا می‌گویم این است که   در

it's actually not really in the mind there are  so many empty spaces over here so uh a a learner  

واقع در ذهن نیست، فضای خالی زیادی در اینجا وجود دارد، پس یک یادگیرنده

might have like one of these or you know a piece  over here or something like that but they have  

ممکن است یکی از اینها را داشته باشد یا شما یک قطعه را در اینجا یا چیزی شبیه به آن می شناسید، اما آنها

all these extra pieces that that aren't actually  filled in so the goal here is to fill in as much  

همه این قطعات اضافی را دارند که در واقع پر نشده اند، بنابراین هدف در اینجا این است که تا آنجا

as you can and when you understand things excuse  me when you understand things uh then that's when  

که می توانید و وقتی چیزها را فهمیدید پر کنید. ببخشید وقتی چیزها را فهمیدید، آن وقت است که

you're able to speak fluently all right so it's  much more difficult to become a fluent speaker if  

می توانید کاملاً روان صحبت کنید، بنابراین اگر

you don't have access to the variety of vocabulary  variety of speakers variety of speeds variety of  

به تنوع واژگان دسترسی ندارید تنوع بلندگوها، سرعت، تنوع

accents uh and all of those different examples  all right now the second part of this is again  

لهجه، تبدیل شدن به یک گوینده روان بسیار دشوارتر است. اوه و همه آن مثال‌های مختلف  در حال حاضر، قسمت دوم این است که

how people learn so over here we have a lot of  studying and a lot of memorizing and we have

مردم چگونه یاد می‌گیرند، بنابراین در اینجا ما درس‌های زیادی  مطالعه و حفظ کردن داریم و

translating okay I could go on you can probably  think of uh more examples here but the basic idea  

ترجمه می‌کنیم، خوب، می‌توانم ادامه دهم، احتمالاً می‌توانید به موارد بیشتری فکر کنید. مثال‌هایی در اینجا وجود دارد، اما ایده اصلی

here is that the kind of language they're learning  is different and the way they're learning it is  

اینجا این است که نوع زبانی که آنها یاد می‌گیرند متفاوت است و نحوه یادگیری آن

also not really reflecting reality all right so  if you want to have the mind of a native speaker  

نیز واقعاً منعکس کننده واقعیت نیست، بنابراین اگر می‌خواهید ذهن یک زبان مادری را داشته باشید

you need to look at where the holes are in your  learning and that's it now uh as my own personal  

باید به جایی که حفره‌ها در یادگیری شما وجود دارد نگاه کنید و این اکنون به عنوان تجربه شخصی من

experience when I came to Japan uh this was the  situation I had where I'm living in Japan so I'm  

وقتی به ژاپن آمدم این وضعیتی بود که من در جایی که در ژاپن زندگی می‌کنم داشتم، بنابراین من

I'm immersed in the language I'm around people  I hear native Japanese all the time uh but I was  

در زبانی که دارم غرق شده‌ام. من در اطراف مردم هستم  من همیشه ژاپنی بومی را می‌شنوم، آه، اما

still doing this so I could hear lots of examples  but most of the learning I was trying to do was  

هنوز هم این کار را می‌کردم، بنابراین می‌توانستم مثال‌های زیادی بشنوم، اما بیشتر یادگیری‌هایی که سعی می‌کردم انجام دهم،

slow basic very easy but I was still trying to  study and memorize and translate a lot of things  

ابتدایی بسیار آهسته بود، اما همچنان سعی می‌کردم مطالعه و حفظ کنم و خیلی چیزها را ترجمه کنم

and that's why I was unable to speak okay so I  have lots of holes in the kinds of vocabulary  

و به همین دلیل است که نمی‌توانم خوب صحبت کنم، بنابراین حفره‌های زیادی در انواع واژگان دارم

I'm getting so the examples maybe I only listen  to a few teachers I do hear maybe I have some  

بنابراین مثال‌ها را می‌فهمم، شاید فقط به چند معلمی که می‌شنوم گوش می‌دهم، شاید

Japanese TV on or I hear people talking at a  cafe but I can't really speak very well so I  

تلویزیون ژاپنی را روشن کنم. یا می‌شنوم که مردم در یک کافه صحبت می‌کنند، اما واقعاً نمی‌توانم خیلی خوب صحبت کنم، بنابراین

can't uh have a good conversation with people or  have someone that that can explain things to me  

نمی‌توانم یک مکالمه خوب با مردم داشته باشم یا کسی را داشته باشم که بتواند چیزها را برای من توضیح دهد،

uh but in a Japanese Class A teacher is doing  the typical thing they're making the language  

اما در کلاس A ژاپنی معلم دارد آنها زبان را

slow and easy for me uh and they're telling me to  study and memorize things and translate but the  

برای من آهسته و آسان می کنند و به من می گویند که مطالعه کنم و چیزها را حفظ کنم و ترجمه کنم، اما

way I'm doing this and what I'm learning it's not  reflecting reality so of course when I get into  

روشی که من این کار را انجام می دهم و چیزی که یاد می گیرم، واقعیت را منعکس نمی کند. وارد

a real situation I'm struggling I'm panicking  over here okay so I really want to I wanted to  

یک موقعیت واقعی شوم، من در حال مبارزه هستم، من در اینجا وحشت می کنم، بسیار خب، بنابراین من واقعاً می خواهم که می خواستم

just make this clear for people uh because it  can seem like there's a lot to do for language  

این را برای مردم روشن کنم، چون ممکن است به نظر برسد که برای یادگیری زبان کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد

learning and there is there's always more to study  if people are continuing to learn just like me I'm  

و همیشه کارهای بیشتری وجود دارد. برای مطالعه، اگر مردم مانند من به یادگیری ادامه می‌دهند، من

still learning new words in English or learning  about new things new words are created all the  

هنوز در حال یادگیری کلمات جدید در انگلیسی هستم یا در مورد چیزهای جدید یاد می‌گیرم، کلمات جدید

time so it never ends but I'm able to speak  fluently because I'm getting lots of examples  

همیشه ایجاد می‌شوند، بنابراین هرگز تمام نمی‌شود، اما من می‌توانم روان صحبت کنم، زیرا چیزهای زیادی دریافت می‌کنم. از مثال‌های

from different people and I'm helping or all of  these different examples the way I'm learning is  

از افراد مختلف و من کمک می‌کنم یا همه این مثال‌های مختلف روشی که من یاد می‌گیرم   در

actually helping me destroy any doubt I have about  using the vocabulary all right so this way of  

واقع به من کمک می‌کند تا هرگونه شک و تردیدی را که در مورد استفاده از واژگان درست دارم، از بین ببرم، بنابراین این روش

learning and these holes in what you're learning  it creates lots of doubt and that's what's that's  

یادگیری و این حفره‌ها در چیزی که شما دارید یادگیری شک و تردید زیادی ایجاد می‌کند و این همان چیزی است که

what's really stopping most people from speaking  so it's not where you live or how much speaking  

واقعاً اکثر مردم را از صحبت کردن باز می‌دارد بنابراین مهم نیست که کجا زندگی می‌کنید یا چقدر صحبت

practice or how much you know it's just in a  conversation if you think about that moment  

تمرین می‌کنید یا چقدر می‌دانید که این فقط در مکالمه است، اگر به آن لحظه  فکر می‌کنید

when it's time to speak do you feel too nervous  about making mistakes are you shy or whatever  

که زمان صحبت است، این کار را انجام دهید. شما در مورد اشتباه کردن خیلی عصبی هستید، خجالتی هستید یا هر چیز دیگری، به این

that means that doubt is actually the thing that's  stopping you from speaking because I've met great  

معنی که شک در واقع چیزی است که شما را از صحبت کردن باز می دارد، زیرا من با

speakers who are living in the United States and  great speakers who are not living in the United  

سخنرانان بزرگی که در ایالات متحده زندگی می کنند و سخنرانان بزرگی که در ایالات متحده زندگی نمی کنند ملاقات کرده ام.

States or never been to an English-speaking  country but because of how they learn they're  

یا هرگز به یک کشور انگلیسی زبان نرفته‌اید، اما به دلیل نحوه یادگیری آنها در حال

reflecting so it's like a mirror here all right so  as a learner you need to think about what you're  

بازتاب هستند، بنابراین اینجا مثل یک آینه است، بنابراین به عنوان یک زبان آموز باید به چیزهایی که از

missing and then get more of that all right so  it's pretty easy it's almost like a map I'm not  

دست داده‌اید فکر کنید و سپس بیشتر از آن استفاده کنید. خیلی آسان است، تقریباً شبیه یک نقشه است که من

drawing this very very clearly but you should  get the idea of if I'm only listening to slow  

این را خیلی واضح ترسیم نمی‌کنم، اما اگر من فقط به بلندگوهای آهسته گوش می‌دهم، باید این ایده را داشته باشید،

speakers well so in this example over here if I  only watch YouTube like English lesson videos that  

بنابراین در این مثال در اینجا، اگر من فقط YouTube را مانند ویدیوهای درس انگلیسی تماشا کنم.

are slow and I'm not getting uh other examples  of things that are faster at a regular native  

آهسته هستند و من نمونه‌های دیگری از چیزهایی که با سرعت معمولی معمولی سریع‌تر هستند را دریافت نمی‌کنم،

speed then it's going to be more difficult for me  when I when I move from learning environment to  

پس وقتی از محیط آموزشی به

the real world so you can study by yourself and  understand something I can be playing a little  

دنیای واقعی می‌روم، برای من سخت‌تر می‌شود تا بتوانید خودتان مطالعه کنید و درک کنید. چیزی که من می‌توانم کمی

app uh and and understand that but if I'm not  also getting all these other examples over here  

برنامه را اجرا کنم و آن را درک کنم، اما اگر تمام این مثال‌های دیگر را در اینجا دریافت نکنم،

it's going to be much more difficult when I try to  communicate so this is why lots of people struggle  

وقتی سعی می‌کنم ارتباط برقرار کنم، خیلی سخت‌تر می‌شود، بنابراین به همین دلیل است که بسیاری از مردم با مشکل مواجه می‌شوند.

all right uh it's a pretty simple idea but I I  thought about making this video because people  

این یک ایده بسیار ساده است، اما من به ساخت این ویدیو فکر کردم، زیرا مردم از

ask me about particular things they struggle with  like their accent or whatever but in a basic idea  

من درباره چیزهای خاصی می پرسند که با آنها دست و پنجه نرم می کنند، مانند لهجه یا هر چیز دیگری، اما در یک ایده اولیه،

just think about the imagine the the reality of  real communication and you can think about that  

فقط به تصور واقعیت ارتباط واقعی فکر کنید و می توانید در مورد آن فکر کنید.

for your native language so when you're hearing  people you hear lots of different speakers lots  

زبان مادری خود را می شنوید، بنابراین وقتی در حال شنیدن افراد هستید، سخنرانان مختلف زیادی را می شنوید،

of different speeds different accents all day uh  in your native language so if you can reflect that  

لهجه های مختلف با سرعت های مختلف در طول روز به زبان مادری خود می شنوید، بنابراین اگر بتوانید آن را منعکس کنید،

but also to try to learn the same way a native  learns all right that's how you develop the  

اما همچنین سعی کنید به همان روشی که یک بومی یاد بگیرید، کاملاً درست است. چگونه

mind of a native speaker so you're not trying to  study or memorize the language you're really want  

ذهن یک فرد زبان مادری را توسعه می‌دهید، بنابراین سعی نمی‌کنید زبانی را که واقعاً می‌خواهید آن را بفهمید، مطالعه یا حفظ کنید،

to understand it and Destroy any doubt you have  about using vocabulary or grammar pronunciation  

و هرگونه شکی را که در مورد استفاده از واژگان یا تلفظ دستوری

or whatever okay all right so it's pretty simple  idea uh but I thought maybe visually this would be  

یا هر چیز دیگری دارید، از بین ببرید، بنابراین بسیار ساده است. ایده اوه اما من فکر کردم شاید از نظر بصری این

a little bit easier for people a good reminder let  me go back and look at chat if you have specific  

برای مردم کمی آسان‌تر باشد. یک یادآوری خوب اجازه دهید به من برگردم و به چت نگاه کنم اگر

questions about this or anything else uh then  I can answer those for you Vena says hello from  

سؤالات خاصی در مورد این یا هر چیز دیگری دارید، پس من می‌توانم به آن‌ها برای شما پاسخ دهم. Vena از برزیل سلام می‌گوید

Brazil uh let's see Elder hi Drew learned some  English with you thanks a bunch it's my pleasure  

اوه بیایید ببینیم الدر هی درو مقداری انگلیسی با شما یاد گرفت، متشکرم، باعث خوشحالی من است

Basel said do you suggest any apps to practice  speaking I studied English language and literature  

بازل گفت آیا برنامه‌ای برای تمرین صحبت کردن پیشنهاد می‌کنید من زبان و ادبیات انگلیسی را

in an Arab country we didn't get exposed to  speaking that much uh I know how to speak but  

در یک کشور عربی مطالعه کردم که ما آنقدرها در معرض صحبت کردن نبودیم. اوه من می‌دانم. چگونه صحبت کنم اما

I lack fluency yeah uh so again like that question  is perfect for this situation so if you think  

من تسلط ندارم، بله، پس دوباره مثل آن سؤال برای این موقعیت عالی است، بنابراین اگر به   به

about how you learned in school so I don't know  the specific spefic about that but I can guess  

نحوه یادگیری خود در مدرسه فکر می کنید، بنابراین من نمی دانم مشخصات خاصی در مورد آن چیست، اما می توانم حدس بزنم

you probably used some Arabic to learn English  maybe uh so you probably had some translations  

احتمالاً از مقداری عربی برای این کار استفاده کرده اید. انگلیسی را یاد بگیرید شاید آهان بنابراین احتمالاً ترجمه‌هایی داشته‌اید

probably had memorizing probably studying and  you probably weren't exposed to lots of native  

احتمالاً حفظ کرده‌اید احتمالاً در حال مطالعه هستید و احتمالاً در معرض تعداد زیادی مثال‌های بومی   قرار نگرفته‌اید

examples and a in a variety of native examples  this variety of speech is really important because  

و در نمونه‌های مختلف بومی این تنوع گفتار واقعاً مهم است زیرا

uh again if I hear one word in a class I might not  hear that word in a real situation but natives uh  

دوباره اگر یک کلمه بشنوم در یک کلاس ممکن است آن کلمه را در موقعیت واقعی نشنوم، اما بومی‌ها

they get lots of different examples of how people  speak or different ways of saying things so what  

مثال‌های مختلفی از نحوه صحبت افراد یا روش‌های مختلف بیان چیزها دریافت می‌کنند.

I call naturally varied review they're getting  this automatically so my father says something  

my mother says uh the same thing or she says  something similar so as an example let's say  

مادرم همین را می‌گوید یا چیزی شبیه به آن می‌گوید، مثلاً فرض کنید

I'm sitting at the table the dinner table with my  family uh so let's just say here's a table we're  

من با خانواده‌ام پشت میز نشسته‌ام، میز شام، پس بیایید بگوییم اینجا یک میز است که می‌خواهیم

going to look at it from the top down uh we have  four people over here uh so let's just say these  

از بالا به آن نگاه کنیم. اوه ما چهار نفر اینجا داریم، پس بیایید بگوییم اینها

are my kids so this this is AR over here this  is Noel uh and this is my wife and this is me  

بچه های من هستند، پس این AR است اینجا، این نوئل است و این همسر من است و این من هستم.

uh and let's say Noel so Noel is 5 years old and  she's jumping around in the chair she wants to run  

بیایید بگوییم نوئل پس نوئل 5 ساله است و او با پریدن روی صندلی که می‌خواهد بدود،

around uh there are different ways we could tell  her to sit down so as an example I could say sit  

راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانیم به او بگوییم که بنشیند، به عنوان مثال می‌توانم بگویم

down I could also say have a seat all right or I  could say put your butt down if I'm feeling a bit  

بنشین، می‌توانم بگویم خوب بنشین، یا می‌توانم بگویم باسنت را بگذار پایین. کمی احساس می‌کنم

you know maybe funnier or I'm just like we're  we're not so serious yet sit down have a seat  

شاید خنده‌دارتر می‌دانی یا من انگار که ما آنقدر جدی نیستیم، هنوز بنشینیم و بنشینیم

put your butt down there are different ways I can  express this same situation and then my wife could  

باسنت را زمین بگذار.

say something similar okay so have a seat sit down  she could say the same thing but with a different  

چیزی مشابه خوب است، پس یک صندلی بنشینید او می تواند همان چیزی را بگوید اما با

accent or a slightly different pronunciation  all right so in an English class you might hear  

لهجه متفاوت یا تلفظ کمی متفاوت بسیار خوب است، بنابراین در یک کلاس انگلیسی ممکن است

something like sit down for example but over here  the native would hear something like sit down so  

چیزی شبیه به نشستن به عنوان مثال بشنوید، اما در اینجا فرد بومی چیزی شبیه به بنشینید

usually a parent is communicating very clearly  sit down if you're maybe in an angrier mood and  

معمولاً والدین خیلی واضح با هم ارتباط برقرار می‌کنند اگر حالت عصبانی‌تری دارید، بنشینید و

you really want your child to listen sit down so  I'm expressing everything very clearly so it's  

واقعاً می‌خواهید فرزندتان گوش کند، بنشینید، بنابراین همه چیز را خیلی واضح بیان می‌کنم تا

easy to understand my child understands the words  they can hear all the sounds clearly but sometimes  

آسان باشد که فرزندم کلمات را بفهمد می‌توانم همه صداها را واضح بشنوم، اما گاهی اوقات

I'm just speaking faster and I blend the sounds  of my words together so it sounds more like sit  

من فقط سریع‌تر صحبت می‌کنم و صداهای کلماتم را با هم ترکیب می‌کنم، بنابراین بیشتر شبیه

down so the T disappears sit down sit down sit  down sit down it depends on the situation so the  

نشستن به نظر می‌رسد، بنابراین T ناپدید می‌شود، بنشین، بنشین، بنشین، به موقعیت بستگی دارد.

same speaker could actually say the same sentence  or the same phrase in a different way and all of  

گوینده در واقع می‌تواند همان جمله یا همان عبارت را به روشی متفاوت بگوید و همه

this variety is naturally helping you understand  just like it's helping you understand right now so  

این موارد به طور طبیعی به شما کمک می‌کند تا بفهمید، درست مثل اینکه همین الان به شما کمک می‌کند بفهمید، بنابراین

you think oh that's interesting you could hear  sit down or sit down sit sit down sit down all  

فکر می‌کنید جالب است می‌توانید بشنوید نشستن یا نشستن بنشینید و بنشینید درست بنشینید،

right so hopefully this makes sense so if you're  learning a lot that doesn't necessarily make you  

امیدوارم این منطقی باشد، بنابراین اگر در حال یادگیری چیزهای زیادی هستید که لزوماً باعث نمی‌شود شما

a fluent speaker because what you learn and how  you learn it is important hopefully hopefully  

یک سخنران مسلط باشید، زیرا آنچه یاد می‌گیرید و نحوه یادگیری آن مهم است، امیدواریم که

this is clear so we want to reflect reality the  way you're learning what you're learning uh the  

این واضح باشد، بنابراین ما می‌خواهیم واقعیت را منعکس کنیم. روشی که یاد می گیرید هر چه

more it reflects reality the more you will speak  fluently so if you are getting examples of all  

بیشتر واقعیت را منعکس می کند، بیشتر روان صحبت خواهید کرد، بنابراین اگر نمونه هایی از همه

these different kinds of speakers different speeds  different accents different vocabulary and you're  

این انواع مختلف سخنرانان با سرعت های مختلف لهجه های مختلف واژگان مختلف  را دریافت می کنید،

able to understand these things without using  a lot of translations uh it's and it's easy to  

می توانید این موارد را درک کنید. بدون استفاده از ترجمه‌های زیاد، آه، این است و

understand things like if you tell a child sit  down you're actually showing them okay we're  

فهمیدن چیزهایی آسان است مانند اگر به کودک بگویید بنشین، در واقع به او نشان می‌دهی خوب است، ما

going to put you in a chair and sit you down  or I could do the opposite like stand up okay  

تو را روی صندلی می‌گذاریم و می‌نشینیم یا می‌توانم برعکس این کار را انجام دهم. خوب بایستید

and children understand this directly in English  they're not they're not using uh Portuguese or  

و بچه‌ها این را مستقیماً به انگلیسی می‌فهمند آنها نیستند، آنها از پرتغالی یا

Chinese or Vietnamese or something to learn that  language they're learning English in English all  

چینی یا ویتنامی یا چیزی برای یادگیری آن زبان استفاده نمی‌کنند، آنها انگلیسی را به انگلیسی یاد می‌گیرند کاملاً

right so if you have these things over here  that's what would cause you to know a lot of  

درست است، بنابراین اگر این موارد را در اینجا دارید همین است باعث می شود شما

English but actually struggle with fluency so  this is a big problem for people because often  

زبان انگلیسی زیادی بدانید اما در واقع با تسلط مشکل دارید، بنابراین این یک مشکل بزرگ برای مردم است زیرا اغلب

they're not learning enough of the enough of the  variety again they're just getting a few pieces  

آنها به اندازه کافی از تنوع  یاد نمی گیرند، دوباره فقط چند قطعه

of this but not really a lot uh much much less  than you need to have a good conversation with  

از آن را دریافت می کنند، اما واقعاً نه خیلی کمتر از آن چیزی که برای داشتن یک مکالمه خوب با

people and to understand lots of different kinds  of speakers and then the way they're learning it  

افراد و درک انواع مختلف سخنرانان نیاز دارید و سپس نحوه یادگیری آن‌ها کار را

is going to make it more difficult so all these  kinds of things are usually creating more doubt  

دشوارتر می‌کند، بنابراین همه این چیزها معمولاً ایجاد می‌کنند. شک بیشتر

more questions so if I learn like when I came to  Japan and I was talking with uh teachers trying  

سؤالات بیشتر است، بنابراین اگر یاد بگیرم مانند زمانی که به ژاپن آمدم و با معلمانی صحبت می‌کردم که سعی می‌کردند

to understand the language that they would just  give me explanations they were like well this is  

زبان را بفهمند که آنها فقط توضیحاتی را به من می‌دادند.

the uh the present progressive and uh you need to  memorize it like this and this is the structure  

اینطوری است و ساختار آن این است

of it and I'm just I'm okay I think maybe I'm too  stupid to learn this way but when I remember wait  

و من فقط خوبم، فکر می‌کنم شاید آنقدر احمق باشم که نمی‌توانم از این طریق یاد بگیرم، اما وقتی یادم می‌آید صبر کنید

I didn't didn't learn English that way but I can  speak English just fine so maybe I should learn  

من انگلیسی را آنطوری یاد نگرفتم، اما می‌توانم به خوبی انگلیسی صحبت کنید، بنابراین شاید باید   انگلیسی را یاد بگیرم

English or maybe I should learn Japanese the way  I'm learning English all right so I want to have  

یا شاید باید ژاپنی را به روشی یاد بگیرم  که به خوبی انگلیسی را یاد می‌گیرم، بنابراین می‌خواهم

I want to reflect reality and I want to actually  understand it the way that would help me use it  

من می‌خواهم واقعیت را منعکس کنم و می‌خواهم آن را به روشی درک کنم که به من کمک کند از آن استفاده کنم. به

help me develop fluency all right so good question  I know a lot of people struggle with that same  

من کمک کن تا تسلط را توسعه دهم، سوال خوبی است من می دانم که بسیاری از افراد با همین موضوع دست و پنجه نرم می کنند،

thing but this is the reason why so you have again  uh the the kind of language that you're learning  

اما به همین دلیل است که شما دوباره دارید اوه نوع زبانی که یاد می گیرید

is different or it's only a small part of the  whole and typically the way you're learning is  

متفاوت است یا فقط بخش کوچکی از آن است. به طور کلی و معمولاً روشی که شما یاد می‌گیرید،

making it more difficult for you to communicate  because it's creating more doubt uh let's see

برقراری ارتباط را برای شما دشوارتر می‌کند، زیرا شک بیشتری ایجاد می‌کند، بیایید

here uh and let's see Sam rushka says I am an  English language teaching student in Turkey  

اینجا را ببینیم و ببینیم که سام روشا می‌گوید من یک دانشجوی تدریس زبان انگلیسی در ترکیه هستم.

uh I try to in immerse myself in English with  listening to native speakers yeah so you want to  

من به زبان انگلیسی با گوش دادن به سخنرانان بومی بله، بنابراین می‌خواهید

get more examples of native speakers but you want  to understand what they're saying so if you're  

نمونه‌های بیشتری از افراد بومی را دریافت کنید، اما می‌خواهید بفهمید که آنها چه می‌گویند، بنابراین اگر

just getting lots of examples of natives but you  don't really understand what's happening and you  

نمونه‌های زیادی از افراد بومی دریافت می‌کنید، اما واقعاً نمی‌دانید چه اتفاقی می‌افتد. و شما

don't understand it well enough to use it fluently  then it's it's good but it's not as good as your  

آنقدر آن را خوب درک نمی کنید که به روانی از آن استفاده کنید پس خوب است، اما آنقدر که

learning should be so the point uh the goal is  really to destroy doubt to eliminate any doubt  

یادگیری شما باید باشد خوب نیست، بنابراین هدف این است که واقعاً شک را از بین ببرید تا شک و تردید را

for each thing that you're using so if you have a  grammar point that you're shy about learning what  

برای هر چیزی که استفاده می کنید از بین ببرید. بنابراین، اگر یک نکته گرامری دارید که از یادگیری

that means is you have some kind of doubt about  that so you're nervous about saying the wrong  

معنای آن خجالت می‌کشید، این است که در مورد آن شک دارید، بنابراین از گفتن چیز اشتباه عصبی هستید،

thing so you should go back and focus on that  particular grammar point and that will actually  

بنابراین باید به عقب برگردید و روی آن نقطه گرامر خاص تمرکز کنید. در واقع   به

help improve your conversations greatly okay so it  will help you get more examples uh and typically  

بهبود مکالمات شما کمک می‌کند بسیار خوب است، بنابراین به شما کمک می‌کند نمونه‌های بیشتری دریافت کنید و معمولاً

that's how people are learning uh and natives  would actually learn much faster if they if they  

مردم این‌طوری یاد می‌گیرند و بومی‌ها خیلی سریع‌تر یاد می‌گیرند اگر اگر  از

use like the particular kinds of uh principles  I teach here when people understand we're we're  

انواع خاصی از اصول UH استفاده کنند  که من اینجا آموزش می‌دهم وقتی مردم بفهمند ما

really trying to destroy doubt but often kids are  hearing things and they don't really understand  

واقعاً سعی می‌کنیم شک را از بین ببریم، اما اغلب بچه‌ها چیزهایی می‌شنوند و واقعاً نمی‌فهمند   به

what they're listening to so parents if they take  care or teachers and and help excuse me and help  

چه چیزی گوش می‌دهند، بنابراین والدین اگر مراقب باشند یا معلم‌ها و و کمک کنند مرا ببخش و به بچه‌ها کمک کنند تا

uh kids understand things better or more clearly  then they become fluent faster they become more  

چیزها را بهتر بفهمند. یا واضح‌تر سپس سریع‌تر مسلط می‌شوند،

confident about what they know and they can start  speaking faster all right uh the last point I'll  

نسبت به آنچه می‌دانند اعتماد بیشتری   پیدا می‌کنند و می‌توانند سریع‌تر صحبت کنند، آخرین نکته‌ای که در مورد

make very quickly about this is that speaking  practice is not listed up here because that's  

این خیلی سریع به آن اشاره می‌کنم این است که تمرین صحبت کردن در اینجا فهرست نشده است زیرا اینطور

not how you develop like the the confidence and  destroy the doubt so if I learn a word like we had  

نیست. مانند اعتماد به نفس رشد کنید و شک را از بین ببرید، بنابراین اگر کلمه‌ای را یاد بگیرم مانند

Vibe of here before I don't become more fluent in  that word by repeating it so me speaking me saying  

قبل از اینکه در اینجا Vibe داشتیم، با تکرار آن کلمه مسلط‌تر نمی‌شوم، بنابراین با گفتن

the word Vibe or if I just told you a random word  in Japanese and asked you to repeat after me then  

کلمه Vibe یا اگر فقط به شما گفتم کلمه تصادفی به ژاپنی و از شما خواستم که بعد از من تکرار کنید، سپس

you're not going to start using that word more  fluently because you still have some kind of doubt  

نمی‌خواهید آن کلمه را روان‌تر به کار ببرید زیرا هنوز در

about it like okay I heard some word but it's  it's just a sound and maybe I kind of understand  

مورد آن شک دارید، مثلاً خوب است، من کلمه‌ای شنیدم، اما این فقط یک صدا است و شاید مهربان باشم می‌دانم

it but not not really okay all right so uh yes  obviously natives are speaking but typically  

اما واقعاً خوب نیست، بنابراین بله، واضح است که بومی‌ها صحبت می‌کنند، اما معمولاً

natives have the same issues that non-natives do  where if they don't feel confident they won't say  

بومی‌ها همان مشکلاتی را دارند که غیربومی‌ها انجام می‌دهند جایی که اگر مطمئن نباشند

something they will pick a different word or  uh use a different way of expressing something  

چیزی نمی‌گویند   کلمه دیگری را انتخاب می‌کنند یا از روش دیگری برای بیان چیزی استفاده کنید

that they do feel confident about because no one  likes making mistakes in front of other people all  

که نسبت به آن احساس اطمینان می‌کنند، زیرا هیچ‌کس دوست ندارد در مقابل افراد دیگر اشتباه کند  درست است

right that's just that's Universal everybody has  that issue all right uh let's see Basel says the  

که جهانی است همه این مشکل را دارند خیلی خب، بیایید ببینیم بازل می‌گوید

name of the app is Frederick uh yes if you're  talking about our pronunciation app uh you can  

نام برنامه فردریک است. بله، اگر درباره برنامه تلفظ ما صحبت می‌کنید، می‌توانید

click on the link in the description below this  video to get that all right uh professional facts  

روی پیوند موجود در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید تا حقایق حرفه‌ای را دریافت کنید

hi sir from India Andre says adrew can  you explain how a native would learn the  

سلام آقای آندره از هند می‌گوید adrew می‌توانید توضیح دهید که چگونه یک بومی

differences between close and near close and  near well typically when natives are learning  

تفاوت‌های بین نزدیک را یاد می‌گیرد. و تقریباً نزدیک و نزدیک به خوبی معمولاً وقتی بومی‌ها در حال یادگیری

vocabulary so that's a good example um let me  clear some space here I think people are getting

واژگان هستند، بنابراین این یک مثال خوب است. اجازه دهید فضایی را در اینجا خالی کنم، فکر می‌کنم مردم

it so remember the first time if we if if  we could look at it like a a series of of  

آن را دریافت می‌کنند، بنابراین اولین بار را به خاطر بسپارید اگر می‌توانیم به آن مانند مجموعه‌ای از

of short very quick lessons that natives get uh  let's say I have a situation where let's see uh  

موارد نگاه کنیم. درس‌های کوتاه بسیار سریعی که بومی‌ها می‌گیرند اوه فرض کنید من موقعیتی دارم که بیایید ببینیم آه

so I have my marker over here and I have  uh the Eraser uh so I can put the Eraser  

بنابراین من نشانگرم را اینجا دارم و اوه Eraser را دارم تا بتوانم Eraser

and the marker uh close to each other or near  and I could say like look the marker so the

و نشانگر را به هم نزدیک یا نزدیک قرار دهم و من می‌توان گفت مانند نشانگر را نگاه کن، بنابراین

marker is near the

نشانگر نزدیک

Eraser so that's maybe the first time you hear  the word oh the marker is near that's kind of  

پاک‌کن است، بنابراین شاید اولین باری باشد که کلمه آه نشانگر نزدیک است را می‌شنوید که به نوعی

the target word I'm teaching so look the marker  is near the Eraser now if I keep this exact same  

کلمه هدفی است که من آموزش می‌دهم، پس اگر نگه دارم، نشانگر را نزدیک به پاک کن نگاه کنید. دقیقاً همین

situation and then I say oh the marker is close  to the Eraser then you learn for this situation  

وضعیت   و سپس من می گویم آه نشانگر نزدیک به پاک کن است، سپس برای این موقعیت یاد می گیرید   می

you could use either of these all right and this  is just two examples so the first example is the  

توانید از یکی از این موارد استفاده کنید و این فقط دو مثال است، بنابراین مثال اول

marker is near second example the marker is close  to something else all right but what happens over  

نشانگر   نشانگر نزدیک به مثال دوم است. به چیز دیگری نزدیک است، اما اتفاقی که در طول

time is that natives will get look so we have a  word like if we just look at this if I give uh  

زمان رخ می‌دهد این است که بومی‌ها ظاهر می‌شوند، بنابراین اگر من

this word on a piece of paper to a native and I  say please read this some people would say close  

این کلمه را روی یک تکه کاغذ به یک بومی بدهم و می‌گویم لطفاً این را بخوان مردم می گویند نزدیک

and some people might say close because they're  thinking about different situations so as a child  

و بعضی از افراد ممکن است بگویند نزدیک چون به موقعیت های مختلف فکر می کنند، بنابراین وقتی کودک  در حال

is learning these things they might see the word  near and they understand that they're like okay  

یادگیری این چیزها است، ممکن است کلمه  را نزدیک ببینند و بفهمند که خوب هستند

like something is close to something else uh  but they also learn the vocabulary maybe they're  

مثل چیزی که به چیز دیگری نزدیک است، اما آنها همچنین واژگان را یاد می گیرند شاید در حال

learning the spelling of that but then they they  learn that the same word might actually have a  

یادگیری املای آن هستند، اما سپس یاد می گیرند که یک کلمه ممکن است

different meaning in different situations so for  this situation right here we have two things that  

در موقعیت های مختلف معنای متفاوتی داشته باشد، بنابراین برای این وضعیت در اینجا ما دو چیز داریم که

are close or near each other but I might have  close like close the door all right and again  

نزدیک یا نزدیک به هم هستند، اما ممکن است در را ببندم مثل اینکه در را کاملاً ببندم و دوباره

as they're getting all of these they're they're  they're filling in this little map where they hear  

وقتی دارند همه اینها را می‌گیرند، دارند این نقشه کوچک را پر می‌کنند، جایی که می‌شنوند.

oh that's interesting like the word close it could  be spelled uh like this or we could also have the  

این یا ما می‌توانیم

word close with the same spelling okay and so if  you're if you're trying to teach someone we want  

کلمه    را با املای مشابه نزدیک کنیم و بنابراین اگر  می‌خواهید به کسی آموزش دهید، می‌خواهیم

to make it like a like a science experiment to  let people understand something without needing  

آن را شبیه یک آزمایش علمی کنیم تا به مردم اجازه دهیم چیزی را بدون نیاز به

to translate or to explain very much so if  I say oh look the marker is close and then  

ترجمه یا خیلی توضیح دهید، بنابراین اگر من بگویم اوه، ببینید نشانگر نزدیک است و سپس

my wife or someone else comes over and says yeah  the marker is like near then people would think  

همسرم یا شخص دیگری بیاید و بگوید بله، نشانگر نزدیک است، مردم فکر می‌کنند

oh okay in this situation you know uh typically  a non-native might think okay well I guess near  

اوه باشه، در این موقعیت می‌دانید که اوه معمولاً یک غیر بومی ممکن است فکر کند خوب است. خوب حدس می‌زنم نزدیک

and close always mean the same thing and then  they they kind of stop stop learning all right  

و بستن همیشه معنی یکسانی دارند و سپس آنها به نوعی دیگر یاد نمی‌گیرند

they're like okay I got that now I move on to the  next thing but the native is actually continuing  

آنها خوب هستند من فهمیدم که اکنون به مورد بعدی می‌روم اما بومی در واقع ادامه می‌دهد   بازم

excuse me again the native is actually continuing  to get more examples of things over time okay and  

ببخشید که بومی است در واقع ادامه به‌دست آوردن نمونه‌های بیشتری از چیزها در طول زمان بسیار خوب است و

it's the variety of something that really helps  people understand but again here the marker is  

این تنوع چیزی است که واقعاً به مردم کمک می‌کند تا بفهمند، اما دوباره در اینجا نشانگر

near the Eraser and the marker is close to the  Eraser so I really want to make it clear that  

نزدیک به پاک‌کن است و نشانگر نزدیک پاک‌کن است، بنابراین من واقعاً می‌خواهم توضیح دهم که

for this situation we have the same uh the same  thing the same situation but we can express it  

برای این کار موقعیت ما یکسان است، همان حالت، همان موقعیت، اما می‌توانیم آن را

with different vocabulary okay so that's how  you would learn it uh and then as you get uh  

با واژگان متفاوت بیان کنیم، خوب است، به این ترتیب، آن را یاد می‌گیرید و سپس با دریافت

different examples uh like we might hear uh like  another situation where like I'm close close to  

مثال‌های مختلف، مثلاً ممکن است ما بشنویم، موقعیت‌های دیگری مانند من. نزدیک به

my goal close to my goal or I'm near my goal and  so here it's not a a physical example but it's a  

هدفم نزدیک به هدفم یا نزدیک به هدفم هستم و بنابراین در اینجا یک مثال فیزیکی نیست، بلکه یک

a a figurative similar idea so I'm working hard  to do something and I almost achieve that thing  

یک ایده مشابه است، بنابراین من سخت کار می‌کنم  تا کاری را انجام دهم و تقریباً به آن چیزی می‌رسم

so I'm very near my goal uh I think someone  just said nearby that's the same same kind of  

بنابراین من. من خیلی نزدیک به هدفم هستم، اوه، فکر می‌کنم شخصی  همین نزدیکی گفت که این همان

thing so you could also use nearby uh in the same  way nearby so one thing is near something else or  

چیز   است، بنابراین می‌توانید از همان نزدیکی به همان روش در نزدیکی استفاده کنید، بنابراین یک چیز نزدیک چیز دیگری یا

close to or nearby so when you're learning things  like a native this is reflecting reality so in  

نزدیک یا نزدیک باشد، بنابراین وقتی در حال یادگیری چیزهایی هستید مانند یک بومی، این واقعیت را منعکس می‌کند، بنابراین در

reality people will express the same situation in  different ways all right so it's not just one way  

واقعیت، افراد وضعیت یکسانی را به روش‌های مختلف بیان می‌کنند، بنابراین این فقط یک راه نیست

we don't only use the word near for something we  also use close or we use uh like around or next  

ما فقط از کلمه نزدیک برای چیزی استفاده نمی‌کنیم که از نزدیک استفاده می‌کنیم یا از آن مانند اطراف یا بعدی استفاده می‌کنیم.

to depending on how close it is or very close we  might even uh like alter it a little bit extreme  

بسته به این که چقدر نزدیک یا خیلی نزدیک است، حتی ممکن است کمی آن را تغییر دهیم.

L close like they're they're right right next to  each other okay so it's not like a specific thing  

مثل اینکه دقیقاً در کنار هم قرار دارند ببندیم، خوب است، بنابراین مانند یک چیز خاص   در

nearby means you know 5T or something like that  so people will people will just use a general idea  

این نزدیکی نیست به این معنی که شما 5T یا چیزی شبیه به آن بنابراین مردم فقط از یک ایده کلی استفاده می‌کنند

like around this marker this is you know close or  we're getting further away we're moving away from  

مثلاً در اطراف این نشانگر این است که شما می‌دانید نزدیک یا داریم دورتر می‌شویم از

the marker all right hopefully everybody gets  it though does everybody does this make sense  

نشانگر دور می‌شویم، امیدوارم همه متوجه شوند هر چند آیا همه این کار منطقی است

so when we're trying especially if we're trying to  teach kids or when I'm trying to teach anybody uh  

بنابراین وقتی سعی می‌کنیم به‌خصوص اگر می‌خواهیم به بچه‌ها یاد بدهیم یا وقتی می‌خواهم به کسی یاد بدهم، می‌خواهم

I want to make the examples simple and I want  to change only one thing so I'm going to keep  

مثال‌ها را ساده کنم و می‌خواهم فقط یک چیز را تغییر دهم، بنابراین

everything else the marker is near the Eraser or  the marker is nearby the marker is close to so you  

همه چیزهای دیگر را حفظ می‌کنم. نشانگر نزدیک پاک کن است یا نشانگر نزدیک است نشانگر نزدیک است، بنابراین می‌فهمید

understand oh these are different ways of saying  the same thing for this situation and that's how  

که این‌ها روش‌های متفاوتی برای گفتن یک چیز برای این موقعیت هستند و به این ترتیب

the native mind is working so they're thinking oh  they're there are all these different situations  

ذهن بومی کار می‌کند، بنابراین آنها فکر می‌کنند آه، آنها آنجا هستند. همه این موقعیت‌های مختلف

and we have all these different ways of expressing  things and that's how people learn learn to speak  

و ما همه این روش‌های مختلف را برای بیان چیزها داریم و از این طریق است که افراد یاد می‌گیرند که

fluently so if they don't feel confident about  one if they don't like maybe there's one way or  

روان صحبت کنند، بنابراین اگر در مورد یکی از آن‌ها مطمئن نباشند، اگر دوست ندارند، شاید یک راه یا

one word they don't they forget the word near for  some reason they remember close or nearby or some  

یک کلمه وجود داشته باشد که دوست ندارند. آنها کلمه نزدیک را به دلایلی فراموش می کنند که نزدیک یا نزدیک یا چیز دیگری را کاملاً به یاد می آورند،

something else all right so you might even have a  higher level word like in proximity to all right

بنابراین شما حتی ممکن است یک کلمه سطح بالاتری داشته باشید مانند نزدیکی به تمام سمت راست،

prox so proximity means like around the area it's  the same thing it's just a more advanced or maybe  

بنابراین نزدیکی به این معنی است که اطراف منطقه همان چیزی است که فقط یک کلمه بیشتر است. واژه‌ای پیشرفته یا شاید

more detailed or uh educated sounding word but  it's the same thing okay so as you're getting  

دقیق‌تر یا آهان آموزش‌دیده‌تر، اما همان چیزی است که اشکالی ندارد، بنابراین با دریافت

these different examples that's what helps you  understand these things like a native all right  

این مثال‌های مختلف، همین چیزی است که به شما کمک می‌کند این چیزها را مانند یک بومی کاملاً درک کنید.

hopefully that answers that question but let me  know uh again my my job here is to eliminate any  

اینجا کار این است که

doubt people have so if there's still things  uh that you want to uh you know if you still  

شک و تردید مردم را از بین ببریم، بنابراین اگر هنوز چیزهایی وجود دارد که می‌خواهید بپرسید، می‌دانید اگر هنوز

have questions that's why I'm here I want to  make sure I answer everything for people all  

سؤالی دارید، به همین دلیل من اینجا هستم، می‌خواهم مطمئن شوم که همه چیز را برای مردم پاسخ می‌دهم.

right uh let's see Louis says Hey teacher uh you  asked me to record a video speaking English but  

هی معلم، اوه، از من خواستی ویدیویی ضبط کنم که به زبان انگلیسی صحبت می کند، اما

I'm in the second month on flu for life when I  spent a year long going to record I'm excited  

من در دومین ماه مبتلا به آنفولانزا هستم، زمانی که یک سال را صرف ضبط کردن کردم، هیجان زده هستم

how much I'm going to learn well you don't  have to wait a whole year because you will  

چقدر قرار است خوب یاد بگیرم باید یک سال تمام صبر کنید زیرا

be speaking much better before that but whenever  you feel comfortable feel free to make a video all  

قبل از آن خیلی بهتر صحبت خواهید کرد، اما هر زمان که احساس راحتی کردید، یک ویدیو بسازید،

right so it says uh thinking face over there  uh Hamida says hi sir have a question words  

به طوری که می گوید آه، چهره متفکر آنجاست.

are disappearing while I speak uh English what  should I do to speak fluently uh again you need  

اوه انگلیسی چه کاری باید انجام دهم تا روان صحبت کنم آه دوباره باید

to spend more time and make sure you eliminate  the doubt that you have about vocabulary and  

وقت بیشتری صرف کنید و مطمئن شوید که تردیدی را که در مورد واژگان دارید از بین ببرید و به همین دلیل است که

that's typically why uh like people forget words  when they don't know those words very well okay  

مردم وقتی آن کلمات را خیلی خوب نمی دانند کلمات را فراموش می کنند.

so the same thing for me right now I'm I'm trying  to learn Japanese kanji so these are the Japanese  

همین مورد برای من در حال حاضر من سعی می کنم کانجی ژاپنی را یاد بگیرم، بنابراین اینها

written characters and if I feel confident about  the character I can write it very easily but if  

کاراکترهای نوشتاری ژاپنی هستند و اگر در مورد شخصیت احساس اطمینان کنم، می توانم آن را خیلی راحت بنویسم، اما اگر

I don't feel confident I forget I forget what the  character is like I need to think of a better way  

احساس اعتماد به نفس نداشته باشم، فراموش می کنم. فراموش کنید که شخصیت چگونه است، باید به راه بهتری فکر کنم

to remember that okay so it means uh like it's  how well do you know that information so again  

برای به خاطر سپردن آن، خوب، پس به این معنی است که چقدر آن اطلاعات را می‌دانید، بنابراین

most people over here when they're trying to learn  a language as a non-native speaker they're doing  

بیشتر مردم اینجا وقتی سعی می‌کنند زبانی را به‌عنوان یک زبان دیگر یاد بگیرند. زبان مادری آنها

lots of things that make it more difficult  for them to understand like they're getting  

کارهای زیادی انجام می‌دهند که درک آن‌ها را دشوارتر می‌کند، مثلاً

uh examples that are only too slow or they're  not actually seeing how natives would actually  

مثال‌هایی را دریافت می‌کنند که خیلی کند هستند یا اینکه واقعاً نمی‌دانند که بومی‌ها چگونه

speak or they're trying to memorize things and  it's just not how the mind likes to learn the  

صحبت می‌کنند یا سعی می‌کنند چیزها را به خاطر بسپارند. و این طور نیست که ذهن دوست دارد یاد بگیرد.

Mind likes to discover things and understand  examples like this one so if I say the mind or  

ذهن دوست دارد چیزهایی را کشف کند و مثال‌هایی مانند این را بفهمد، بنابراین اگر ذهن یا

the excuse me the marker is near something or the  marker is close by or the marker is in proximity  

ببخشید نشانگر نزدیک چیزی است یا نشانگر نزدیک است یا نشانگر در نزدیکی است.

to all those examples you might not remember them  immediately but from the first time you hear that  

همه آن مثال‌ها را ممکن است فوراً به خاطر نیاورید، اما از اولین باری که می‌شنوید

you think oh okay like my brain is starting to  get it without me giving you a long explanation  

فکر می‌کنید اوه، خوب مثل اینکه مغز من شروع به دریافت آن می‌کند بدون اینکه توضیح طولانی

or translation so if I can help you understand it  like a native understands it then you will feel  

یا ترجمه‌ای به شما بدهم، اگر بتوانم به شما کمک کنم آن را بفهمید، همانطور که یک بومی می‌فهمد. در این صورت

more confident and you will speak more fluently  so this is how you stop for getting words when  

اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و روان‌تر صحبت خواهید کرد، بنابراین به این صورت است که وقتی صحبت می‌کنید مجبور به دریافت کلمات می‌شوید و در

you speak you actually have to reflect reality in  when in the way you learn and what you learn okay  

واقع باید واقعیت را در زمانی که یاد می‌گیرید و آنچه را که یاد می‌گیرید منعکس کنید.

all right now we're getting more comments over  here let's see here all right uh V says do we lose  

نظرات بیشتر در اینجا بیایید اینجا را ببینیم خوب اوه V می‌گوید آیا

the ability to communicate over time it's maybe a  psychological issue sometimes I feel I've lost my  

به مرور زمان توانایی برقراری ارتباط را از دست می‌دهیم، شاید یک مشکل روانی باشد، گاهی اوقات احساس می‌کنم مهارت‌هایم را از دست داده‌ام

skills or as if they've gotten worse uh well I  mean like I will forget some English sometimes  

یا انگار بدتر شده‌اند، خب منظورم این است که می‌خواهم بعضی اوقات انگلیسی را فراموش می کنم

if I don't use it uh I mean I I use Japanese in  daily life here and sometimes I will like what is  

اگر از آن استفاده نمی کنم، منظورم این است که من از ژاپنی در زندگی روزمره اینجا استفاده می کنم و گاهی اوقات دوست دارم

that word I forget what that word is in English  I it's like I know some words in Japanese or or  

آن کلمه چیست  فراموش می کنم آن کلمه در انگلیسی چیست من مثل این است که برخی از کلمات را به ژاپنی می دانم یا

even some words I learn uh in Japanese and don't  know what they are in English like the names of  

حتی  برخی از کلمات را به ژاپنی یاد می‌گیرم و نمی‌دانم در انگلیسی چه هستند، مانند نام

a a flower or something like that um but yeah I  mean typically if you if you don't if you don't  

یک گل یا چیزی شبیه به آن امم، اما بله، معمولاً منظورم این است که اگر نمی‌دانید، اگر آن را

kind of review it or get more examples or things  like that you could lose it over time so anything  

مرور نکنید یا آن را مرور نکنید. نمونه‌های بیشتر یا چیزهایی مانند آن‌ها را دریافت کنید که می‌توانید به مرور زمان آن را گم کنید، بنابراین هر چیزی را که

you're not really using uh but typically you can  get it back very quickly it's like learning to  

واقعاً استفاده نمی‌کنید، اما معمولاً می‌توانید آن را خیلی سریع برگردانید، مانند یادگیری

ride a bike the next time you ride you might at  first feel a little bit nervous but you quickly  

دوچرخه‌سواری دفعه بعد که سوار می‌شوید ممکن است در ابتدا کمی احساس کنید. کمی عصبی اما سریع

learn to do it again so you won't lose it forever  Anderson says I like to watch your video you is  

یاد می‌گیری دوباره این کار را انجام دهی تا برای همیشه آن را از دست ندهی. اندرسون می‌گوید دوست دارم ویدیوی شما را ببینم شما

a good teacher congrats thank you would say you  are a good teacher but thank you Ali says I was  

معلم خوبی هستید تبریک می‌گویم ممنون می‌گوییم معلم خوبی هستید اما ممنون علی می‌گوید من

more confident in speaking English a couple  months ago I was speaking in a great way with  

اعتماد به نفس بیشتری داشتم. در صحبت کردن انگلیسی چند ماه پیش، من به طرز عالی با

us accent but I stopped to practice I'm feeling  like I'm losing my skills what should I do well  

لهجه ما صحبت می‌کردم، اما تمرین را متوقف کردم، احساس می‌کنم مهارت‌هایم را از دست می‌دهم چه کاری باید خوب انجام دهم

how are you learning before keep keep doing that  go back to what you were doing whatever you were  

چگونه یاد می‌گیرید قبل از اینکه به آن ادامه دهید؟ کاری که انجام می‌دادید هر کاری که

doing don't stop all right this is just advice  for uh for the way I got fluent and what has  

انجام می‌دادید متوقف نمی‌شود، این فقط توصیه است برای روشی که من مسلط شدم و چیزی که

been successful for my students is just helping  people eliminate the doubt that stops them from  

برای دانش‌آموزانم موفقیت‌آمیز بوده کمک به مردم این است که شک و تردیدی را که آنها را از صحبت کردن باز می‌دارد از بین ببرند

speaking uh and so if you're feeling worse over  time or something or I mean you don't really have  

و بنابراین اگر با گذشت زمان یا چیزی بدتر می‌شوید یا منظورم این است که واقعاً مجبور نیستید

to spend a lot of time speaking but you should be  getting lots of examples of other people speaking  

زمان زیادی را برای صحبت کردن صرف کنید، اما باید نمونه‌های زیادی از صحبت کردن افراد دیگر دریافت کنید،

all right so lots of variety like we're talking  about here all right remember you don't need to  

بنابراین تنوع زیادی مانند آنچه در اینجا صحبت می‌کنیم. بسیار خوب به یاد داشته باشید که

speak in order to improve your speaking ability  I know this sounds weird but the the idea is that  

برای بهبود توانایی گفتاری خود نیازی به صحبت کردن ندارید. می دانم که این به نظر عجیب می رسد، اما ایده این است که هر چه

the more examples we get that we really understand  and they eliminate the doubt we have then when we  

مثال های بیشتری به دست آوریم که واقعاً آن را درک می کنیم، و آنها شک و تردیدی را که در هنگام

do speak we will feel confident and the vocabulary  will speak uh we'll speak it clearly and correctly  

صحبت کردن داریم برطرف می کنند. احساس اعتماد به نفس خواهد کرد و دایره لغات صحبت خواهد کرد، اوه ما آن را واضح و درست صحبت خواهیم کرد

without thinking about it so that's the goal all  right advance civilization hi sir how you doing I  

بدون اینکه به آن فکر کنیم، بنابراین این هدف است خیلی خوب تمدن را پیش ببرید سلام آقا چطور کار می کنید

think I'm late it's okay you can watch these  videos anytime Nelly there what are the best  

فکر می کنم دیر رسیدم اشکالی ندارد هر وقت خواستید می توانید این ویدیوها را تماشا کنید بهترین

ways to memorize new words uh if you look on  my channel for that I have a video a couple of  

راه‌های حفظ کردن کلمات جدید چیست، اوه، اگر به کانال من نگاه کنید، من یک ویدیو دارم

videos where I talk about word memorization  specifically um so just watch those I think  

که در آن چند ویدیو در مورد حفظ کلمات صحبت می‌کنم به‌خصوص اوم، بنابراین فقط آن‌هایی را که فکر می‌کنم نگاه کنید

one of them is uh how to remember or how to learn  like 10,000 words something like that uh so watch  

یکی از آنها این است که چگونه به خاطر بسپارید یا چگونه برای یادگیری مثل 10000 کلمه، چیزی شبیه به آن، اوه، پس

that video but the it's it's it's part of this  like it's connected to this also we have a whole  

آن ویدیو را تماشا کنید، اما این همان است که بخشی از این است مثل اینکه به این متصل است، همچنین ما یک

memory program uh like people who have the native  fluency blueprint uh some some people get that uh  

برنامه حافظه کامل    داریم، آه، مانند افرادی که طرح اولیه  تسلط بومی را دارند و برخی افراد متوجه می شوند که

it's also included in fluent for Life learning  English says hey Drew I usually learn English  

اوه  همچنین در مسلط برای Life Learning گنجانده شده است انگلیسی می‌گوید Hey Drew من معمولاً انگلیسی را

by using a dictionary because it offers lots of  example sentences which using vocabularies that  

با استفاده از فرهنگ لغت یاد می‌گیرم، زیرا جملات مثال زیادی را ارائه می‌دهد که با استفاده از واژگانی که

I want to learn I put 30 minutes to read sentences  of each vocabulary uh I don't recommend people do  

می‌خواهم یاد بگیرم 30 دقیقه برای خواندن جملات هر واژگان وقت می‌گذارم، اوه من توصیه نمی‌کنم

this if you want to it's okay but remember when  you learn with a dictionary it's not really ref  

اگر بخواهید این کار را انجام می‌دهند، اشکالی ندارد، اما به یاد داشته باشید وقتی با فرهنگ لغت یاد می‌گیرید، واقعاً

in the way people speak so it's very easy to  look at a book and you can see clearly what  

به نحوه صحبت کردن افراد مرتبط نیست، بنابراین دیدن کتاب بسیار آسان است و می‌توانید به وضوح ببینید که

the examples are and how things are spelled but in  the real world it's not that clean and clear okay  

نمونه‌ها چیستند و املای چیزها چگونه است. در دنیای واقعی آنقدرها هم تمیز و واضح نیست،

so you need to get both so if you're only looking  at a dictionary and you're not also getting these  

بنابراین باید هر دو را دریافت کنید، بنابراین اگر فقط به فرهنگ لغت نگاه می‌کنید و این

other examples again we want to fill in this whole  puzzle over here we only uh get a few pieces and  

نمونه‌های دیگر را نیز دوباره دریافت نمی‌کنید، می‌خواهیم کل این پازل را در اینجا پر کنیم. اوه چند قطعه بگیرید و

we're still going to struggle so people who could  study the dictionary uh they still might not feel  

ما هنوز با مشکل مواجه خواهیم شد تا افرادی که می‌توانند فرهنگ لغت را مطالعه کنند، هنوز ممکن است در

very confident about uh like how they feel or they  might not remember the words very well or they  

مورد احساس خود اعتماد به نفس زیادی نداشته باشند، یا ممکن است کلمات را به خوبی به خاطر نداشته باشند یا

might not hear them when other people are using  them because they're pronounced differently all  

ممکن است وقتی آنها  آنها را نشنوند افراد دیگر از آن‌ها استفاده می‌کنند زیرا تلفظ‌های متفاوتی دارند، همه

right so if if that's helping you and and when  people ask me for advice about things like this  

درست است، بنابراین اگر این به شما کمک می‌کند و وقتی افراد از من در مورد چیزهایی مانند این راهنمایی می‌خواهند، مثلاً آیا

like am I doing this this correctly uh the the  main thing is are you eliminating the doubt you  

من این کار را به درستی انجام می‌دهم، مهم‌ترین چیز این است که شک را از بین می‌برید.

have that stops you from speaking so if you have  any doubt then you should probably do something  

آیا این شما را از صحبت کردن باز می دارد، پس اگر شک دارید، احتمالاً باید کاری

different but if you are eliminating the out if  you feel more confident and you feel more fluent  

متفاوت انجام دهید، اما اگر در حال حذف کردن هستید، اگر اعتماد به نفس بیشتری دارید و احساس تسلط بیشتری می کنید،

then keep doing what you're doing all right so  if reading the dictionary is actually helping  

پس کاری را که انجام می دهید به خوبی ادامه دهید، بنابراین اگر متن را بخوانید فرهنگ لغت در واقع کمک می کند

you have better conversations then great continue  doing that but it's probably not going to help  

شما مکالمات بهتری داشته باشید، سپس عالی است  این کار را انجام دهید، اما احتمالاً به

most people because again the reality doesn't  reflect what's in the dictionary all right it's  

اکثر مردم کمکی نخواهد کرد زیرا باز هم واقعیت آنچه در فرهنگ لغت وجود دارد را منعکس نمی کند خیلی درست

a part of it so you will get you know slow easy  clear examples in in real speech sometimes but a  

بخشی از آن است، بنابراین شما به آرامی آسان  واضح را متوجه خواهید شد گاهی اوقات مثال‌هایی در گفتار واقعی وجود دارد، اما

lot of it is not all right so you have to reflect  that in the way you learn so so if you only get  

بسیاری از آن‌ها درست نیست، بنابراین باید به روشی که یاد می‌گیرید فکر کنید، بنابراین اگر فقط

some pieces it's going to be more difficult for  you uh Sam RKA again I don't do not worry about  

چند قطعه به دست بیاورید، برای شما سخت‌تر خواهد شد. نگران نباشید

also try to understand the teacher yes and it's  really my job as the teacher to be understandable  

همچنین سعی کنید معلم را بفهمید بله و این واقعاً وظیفه من به عنوان معلم این است که قابل درک باشم

so it's not really your job to like work hard  to understand what I'm saying I want to make my  

بنابراین واقعاً وظیفه شما این نیست که دوست داشته باشید سخت کار کنید تا بفهمید چه می‌گویم من می‌خواهم

language and uh my explanations easy for people  to understand Mark W said it is more difficult to  

زبانم و توضیحاتم را آسان کنم برای درک مردم، مارک دبلیو گفت:

learn the first native language than any other  afterwards a 5-year-old child has been exposed  

یادگیری اولین زبان مادری از هر زبان دیگری دشوارتر است، پس از آن یک کودک 5 ساله

their native language for X number of hours etc  etc an adult uh with only 250 is fully bilingual  

به مدت X ساعت و غیره با زبان مادری خود آشنا می شود و غیره، یک بزرگسال با تنها 250 زبان کاملاً دو زبانه است.

um I I wouldn't say that it's necessarily more  difficult or easier uh because if if I could take  

من نمی‌توانم بگویم که لزوماً سخت‌تر یا آسان‌تر است، زیرا اگر می‌توانستم

a baby in their native language and then I could  take an adult and they both like a child is born  

کودکی را به زبان مادری‌اش بگیرم و سپس می‌توانم یک بزرگسال را بردارم و هر دو دوست دارند کودکی

on one day and I start learning with an adult If  I Could Teach that I would I would beat a baby for  

در یک روز به دنیا بیاید و من شروع به یادگیری با بزرگسالان اگر می‌توانستم یاد بدهم که حتماً یک نوزاد را کتک می‌زدم،

sure like if if you could give me like two years  or something I wouldn't even need that much time  

مثلاً اگر می‌توانستید به من دو سال فرصت دهید یا چیزی که حتی به این مدت زمان نیاز نداشتم،

but uh the advantages that a child has versus the  advantages an adult has it's just it's it's really  

اما آه، مزایایی که یک کودک دارد در مقابل مزایای یک بزرگسال.

difficult to compare that because there are many  things that an adult can do that a child cannot  

مقایسه کردن آن واقعا سخت است زیرا کارهای زیادی وجود دارد که یک بزرگسال می تواند انجام دهد که یک کودک نمی تواند انجام دهد

and the most important one of those is choose how  they learn so some people have parents that you  

و مهم ترین آنها این است که انتخاب کند چگونه یاد بگیرد تا برخی از افراد والدینی داشته باشند که شما

know they say things and the child just doesn't  understand what the parent is talking about and  

می دانید آنها چیزهایی می گویند و کودک فقط نمی‌فهمد والدین درباره چه صحبت می‌کنند و

so uh it's more difficult you can say lots of  English and this is why like the idea of just  

بنابراین سخت‌تر است که بتوانید انگلیسی‌های زیادی بگویید و به همین دلیل است که ایده‌ی

uh like input by itself yeah but it's you know  it's it's like if I if I if I have a like a fire  

ورودی به خودی خود را دوست دارم، بله، اما می‌دانید که اگر من یک شلنگ آتش نشانی داشته باشید

hose and I just shoot a lot of water at you you  will maybe like drink some of those drops but most  

و من فقط مقدار زیادی آب به سمت شما شلیک کنم، شاید دوست داشته باشید که مقداری از آن قطرات را بنوشید، اما بیشتر

of it will just go over your face or whatever you  won't actually remember anything or learn anything  

آن فقط روی صورت شما می گذرد یا هر چیزی که در واقع چیزی به خاطر نمی آورید یا چیزی یاد نمی گیرید

or understand anything very well all right so when  people think like they have these ideas about how  

یا چیزی نمی فهمید. خیلی خوب است، بنابراین وقتی مردم فکر می‌کنند این ایده‌ها را در مورد اینکه

a native child would learn and it's faster or  easier but that that's not necessarily true uh  

یک کودک بومی چگونه می‌تواند یاد بگیرد دارند و سریع‌تر یا آسان‌تر است، اما این لزوماً درست نیست اوه

and you can actually start uh learning you want  you basically want to take the the best of of  

و در واقع می‌توانید شروع به یادگیری کنید که می‌خواهید اساساً می‌خواهید بهترین استفاده را ببرید. از

both things so if I like the the the obviously  the fastest way is if you are a native and you  

هر دو چیز، بنابراین اگر من آن را دوست دارم واضح است سریعترین راه این است که شما بومی هستید و

learn the way I'm explaining which is eliminating  doubt all right so this is what I do with my own  

روشی را که من توضیح می دهم یاد بگیرید که شک را از بین می برد، درست است، بنابراین این کاری است که من با بچه های خودم انجام می دهم،

kids so I don't have as much time with them for  teaching them English uh most of their day is  

بنابراین من این کار را نمی کنم. برای آموزش انگلیسی به آنها وقت زیادی با آنها داشته باشم، بسیاری از روز آنها

spent in Japanese and so I have to be clever about  how I teach them because they have less time to  

به ژاپنی می گذرد و بنابراین من باید در مورد نحوه آموزش آنها هوشمندانه عمل کنم زیرا آنها زمان کمتری برای

learn but they're still learning in a native way  okay hopefully that makes sense so I know it seems  

یادگیری دارند اما هنوز به روشی بومی یاد می گیرند. امیدوارم خوب باشد. این منطقی است، بنابراین می دانم که به نظر می رسد

like the child has a has an obvious Advantage  but there are obvious advantages also that adults  

مثل اینکه کودک دارای یک مزیت آشکار است اما مزایای آشکاری نیز وجود دارد که بزرگسالان

forget that they have all right um where do we  go here all uh again and it says did you also  

فراموش می کنند که کاملاً خوب هستند، کجا باید دوباره اینجا برویم و می گوید آیا شما هم   در

attend a school in Japan to learn the language or  did you learn the language through conversations  

مدرسه ای در این کشور تحصیل کرده اید. ژاپن برای یادگیری زبان یا آیا شما زبان را از طریق مکالمات

with NL or through your wife well I didn't get  married right when I came to Japan so I was I  

با NL یا از طریق همسرتان یاد گرفتید من درست زمانی که به ژاپن آمدم ازدواج نکردم، بنابراین من

was I was myself trying to learn and most of what  I did was uh this the traditional typical ways of  

بودم. آه، این روش‌های معمولی سنتی برای

learning the language so I would try to study a  bunch of words but I very quickly saw that wait a  

یادگیری زبان است، بنابراین من سعی می‌کنم چند کلمه را مطالعه کنم، اما خیلی سریع متوجه شدم که یک

minute what I'm hearing or seeing in like in the  textbook example so I'm listening to these CDs  

دقیقه صبر کنید آنچه را که در کتاب درسی می‌شنوم یا می‌بینم، بنابراین دارم به این سی‌دی‌ها گوش می‌دهم.

you guys remember CDs so I'm listening to these  examples but the the real way people speak and  

شما سی‌دی‌ها را به خاطر می‌آورید، بنابراین من دارم به این مثال‌ها گوش می‌دهم، اما نحوه واقعی صحبت کردن مردم و به‌ویژه

especially I'm in a small town in Nagasaki and  it's a little bit it's not like in the country  

من در شهر کوچکی در ناکازاکی هستم و کمی مثل این کشور نیست،

country but uh people speak differently this  is not the same way that you would have like  

اما مردم به‌طور متفاوتی صحبت می‌کنند. همانطور که شما دوست دارید

a like a professional newscaster in Tokyo it's  a different way of speaking so people pronounce  

در توکیو یک گوینده خبر حرفه ای داشته باشید، روش صحبت کردن متفاوت است، بنابراین مردم در اینجا

things differently different vocabulary again this  over here so if I'm only listening to one kind of  

دوباره چیزها را با واژگان متفاوت تلفظ می کنند، بنابراین اگر من فقط به یک نوع

speech then it's going to be much more difficult  in real life if the people around me don't speak  

سخنرانی گوش کنم، خیلی زیاد است. در زندگی واقعی سخت‌تر است اگر اطرافیانم به

that way so I need to get those examples uh  and really help people understand things uh  

این شکل صحبت نکنند، بنابراین من باید آن مثال‌ها را بیاورم و واقعاً به مردم کمک کنم تا چیزها را بفهمند

and that's what I was doing for myself so once I  understood that I need to reflect what's happening  

و این کاری است که من برای خودم انجام می‌دادم، بنابراین وقتی فهمیدم باید آنچه را که اتفاق می‌افتد منعکس کنم.

in the real world the kind of language that real  people are using and I need to understand it  

در دنیای واقعی، زبانی که مردم واقعی استفاده می‌کنند و من باید آن را

like a native that's when I changed and I started  understanding things more just like understanding  

مانند یک بومی بفهمم، زمانی که تغییر کردم و وقتی به ژاپن آمدم و شروع به مطالعه باغبانی کردم، بیشتر چیزها را درک کردم، درست مثل درک

from situations and so gardening when I came to  Japan and started uh studying gardening that was  

موقعیت‌ها و باغبانی. این کار

a really good thing for me to do because I'm I'm  doing something physical I can see we can talk  

برای من واقعاً خوب بود، زیرا من دارم کاری فیزیکی انجام می‌دهم که می‌توانم ببینم می‌توانیم

about different kinds of plants or moving rocks  or something like that and I'm able to understand  

درباره انواع مختلف گیاهان یا سنگ‌های متحرک یا چیزی شبیه به آن صحبت کنیم و من می‌توانم

directly in Japanese without having an explanation  because of my my like all of the guys who I worked  

مستقیماً به زبان ژاپنی بدون نیاز به درک کنم. یک توضیح به دلیل من مانند من همه بچه‌هایی که

with they didn't speak any English so I had to  understand it you know but I I did take like some  

با آنها کار کردم انگلیسی صحبت نمی‌کردند، بنابراین باید آن را می‌فهمیدم، می‌دانید، اما من مانند برخی از

Japanese classes but I quit those pretty quickly  because they didn't help uh greetings from Mexico  

کلاس‌های ژاپنی شرکت کردم، اما خیلی سریع آن‌ها را ترک کردم، زیرا کمکی نکردند. سلام از مکزیک

says Alejandra over there El elud says what up  justice says I used to listen to your podcast  

می‌گوید الخاندرا آن طرف الود می‌گوید چه می‌گوید عدالت می‌گوید من به پادکست

and advanced listening videos and still love two  pieces of art glad to hear it if you know other  

و ویدیوهای گوش دادن پیشرفته شما گوش می‌دادم و هنوز هم دو قطعه هنری را دوست دارم، خوشحالم اگر می‌شناسید

people who would enjoy them please uh recommend  let's see Mark again uh just don't stop practicing  

افراد دیگری که از آنها لذت می‌برند، می‌شنوم. دوباره علامت گذاری را ببینید اوه فقط تمرین را متوقف نکنید

and keep tracking of your time so you would say  keeping track of your time of exposure to your  

و به ردیابی زمان خود ادامه دهید تا بگویید  با پیگیری زمان قرار گرفتن در معرض

target language don't stop practicing because you  forget uh if there is no continuity uh again when  

زبان مقصد خود تمرین را متوقف نکنید زیرا فراموش می کنید آه اگر تداومی وجود نداشته باشد دوباره وقتی

when people talk about practicing it's the the  steady Improvement or the steady uh destruction  

وقتی افراد صحبت در مورد تمرین کردن، بهبود مستمر یا نابودی مداوم

of doubt that's really what practice means so when  people think about like how do you practice the  

شک است، این واقعاً به معنای تمرین است، بنابراین وقتی مردم به این فکر می‌کنند که چگونه این

language it's just how do I get more examples  or how do I fill this up and how do I actually  

زبان را تمرین می‌کنید، این است که چگونه می‌توانم مثال‌های بیشتری به دست بیاورم یا چگونه این را پر کنم و چگونه این کار را انجام دهم. من در واقع

understand things so that I feel confident about  speaking unit again as see you there uh how many  

چیزهایی را می فهمم به طوری که دوباره درباره  واحد صحبت کردن احساس اطمینان می کنم، چون شما را در آنجا می بینم،

languages do you speak right now I speak Japanese  and English and I know a little bit of French and  

حالا چند زبان صحبت می کنید، من ژاپنی  و انگلیسی صحبت می کنم و کمی فرانسوی و   اسپانیایی می دانم،

Spanish I could understand some but not much  I don't have the confidence to speak I know I  

می توانم برخی را بفهمم، اما خیلی نمی دانم. اعتماد به نفس صحبت کردن ندارم می دانم

would speak incorrectly I remember uh a few years  ago I was in Colombia uh in Bogota and I was in  

اشتباه صحبت می کنم یادم می آید آه چند سال پیش در کلمبیا بودم و در بوگوتا و در

a taxi and I just couldn't I like I was I was  really frustrated because I couldn't I couldn't  

تاکسی بودم و فقط نمی توانستم دوست داشته باشم واقعاً ناامید بودم زیرا می توانستم نمی‌توانستم

say anything thing the taxi driver is he's kind of  trying to talk to me I was just getting a taxi to  

چیزی بگویم که راننده تاکسی می‌خواهد با من صحبت کند من همین الان داشتم تاکسی می‌گرفتم به

the airport and I was just like ah because I like  talking with people you know most of the people  

فرودگاه و مثل آه بودم، زیرا دوست دارم با افرادی صحبت کنم که بیشتر آنها را می‌شناسید

I help they they enjoy speaking or they need to  speak for their job and when you can't communicate  

من به آنها کمک می‌کنم. آن‌ها از صحبت کردن لذت می‌برند یا باید برای شغلشان صحبت کنند و وقتی نمی‌توانید ارتباط برقرار کنید،

it's really frustrating so again the problem is I  I had lots of doubt about vocabulary like I don't  

واقعاً خسته‌کننده است، بنابراین مشکل این است که من درباره واژگان شک داشتم، مثلاً

know that word or I don't know how to say that  correctly uh and that stopped me from speaking  

آن کلمه را نمی‌دانم یا نمی‌دانم چگونه برای گفتن آن به درستی آه و این باعث شد که نتوانم صحبت کنم

uh could you please explain how to use who's and  who uh this is not really the video for that but  

اوه، لطفاً توضیح دهید که چگونه از who's و who's استفاده کنم، این واقعاً ویدیو برای آن نیست،   من

I have covered that before um but the basic idea  is you have to think about are you talking about  

قبلاً به آن پرداخته بودم، اما ایده اصلی  این است که باید به این موضوع فکر کنید که آیا شما هستید؟ صحبت کردن درباره

an object or I don't even want to like go into  uh explaining what it is because I have covered  

یک شی یا حتی نمی‌خواهم دوست داشته باشم وارد توضیح آن شوم زیرا

it before but if you search my YouTube channel  you will find more about that uh what's up says  

قبلاً آن را پوشش داده‌ام، اما اگر کانال YouTube من را جستجو کنید، اطلاعات بیشتری در مورد آن پیدا خواهید کرد، اوه آنچه که در حال انجام است می‌گوید

very cool premise for a live stream video topic  all right whose phone is this and to whom am I  

فرضیه بسیار جالبی برای پخش زنده موضوع ویدیو خیلی خوب این تلفن کیست و من با چه کسی

speaking yes okay those are some good examples  thumbs up right off the bat says Alejandra ice  

صحبت می‌کنم بله، خوب اینها چند مثال خوب هستند  می‌گوید الخاندرا یخ

see there h on again kind the easy to understand  but very easy to forget uh any advice for that  

دوباره آنجا را ببینید خیلی راحت قابل درک است اما فراموش کردن آن بسیار آسان است، هر توصیه‌ای در این مورد

situ kind of what do you mean I would just get  more examples so you you you know you really  

درجا منظور شما چیست، من فقط مثال های بیشتری می آورم تا شما بدانید که واقعاً

know what you what you struggle with so if you  have trouble understanding people then you should  

می دانید با چه چیزی مبارزه می کنید، بنابراین اگر در درک افراد مشکل دارید، باید

get more examples of that kind of speech or if you  struggle with using correct grammar you should get  

نمونه های بیشتری از این نوع سخنرانی دریافت کنید یا اگر با آن مشکل دارید. با استفاده از دستور زبان صحیح، باید

more examples of that kind of grammar all right  but you you should be trying to understand it  

نمونه‌های بیشتری از این نوع گرامر دریافت کنید، اما شما باید سعی کنید آن را

like a native and that's the like the examples  I give in these videos that's what we're doing  

مانند یک بومی درک کنید و این مانند نمونه‌هایی است که من در این ویدیوها می‌آورم، این همان کاری است که ما انجام می‌دهیم.

doing mmud says my native language is Arabic and  I want to learn English please give me advice to  

عربی است و من می‌خواهم انگلیسی یاد بگیرم، لطفاً به من توصیه کنید                                         در حال

achieve that well you're getting advice right  now what's up says are you going to be posting  

دریافت مشاوره  هستید اکنون چه خبر است می‌گوید آیا قرار است

this as a video that can be viewed yes so all  these videos we save uh and they are just freely  

این را به‌عنوان ویدیویی که می‌توان مشاهده کرد، پست می‌کنید بله، بنابراین همه این ویدیوها ما ذخیره می‌کنیم و آنها فقط آزادانه

available after people watch uh after people watch  the live Advance says what am what I am doing now  

پس از تماشای مردم پس از تماشای زنده  در دسترس هستند. Advance می‌گوید چه کاری انجام می‌دهم

is copying every single word that come from your  mouth Mr I'm doing it accurately what do you think  

کپی کردن تک تک کلماتی است که از دهان شما می‌آید آقای من دقیقاً آن را انجام می‌دهم.

about that well copying copying me is a good idea  but only if you understand what I'm saying so you  

ایده خوبی است، اما فقط در صورتی که بفهمید من چه می‌گویم، بنابراین

might hear things and like again you you kind of  improve in these layers over time and I might say  

ممکن است چیزهایی بشنوید و دوباره دوست داشته باشید، به مرور زمان در این لایه‌ها پیشرفت می‌کنید و من ممکن است

something now and you don't quite understand  it and that's okay maybe you hear it again  

اکنون چیزی بگویم و شما آن را کاملاً متوجه نشوید و اشکالی ندارد. دوباره آن را

later from some other place or I use it again in  some other video and then it clicks in your mind  

بعداً از جایی دیگر بشنوید یا من دوباره از آن در یک ویدیوی دیگر استفاده کنم و سپس در ذهن شما کلیک می‌کند

where you think ah now I got it all right so it's  a process of adding these layers because typically  

جایی که فکر می‌کنید آه، اکنون همه چیز را درست متوجه شدم، بنابراین فرآیند اضافه کردن این لایه‌ها است زیرا معمولاً

you don't hear something for the first time and  understand it and remember it perfectly okay it  

چیزی نمی‌شنوید برای اولین بار و آن را درک کنید و کاملاً به خاطر بسپارید، درست است

just doesn't work like that we got to build  it up uh over time but as you're continuing  

فقط اینطوری کار نمی کند، ما مجبور شدیم آن را به مرور زمان بسازیم، اما همانطور که به

to do these things it's much faster if you do  it like a native rather than like a traditional

انجام این کارها ادامه می دهید، اگر این کار را مانند یک بومی انجام دهید، بسیار سریعتر است. مثل یک

student uh let's see Susi again with another  interesting face Ilia says I have watched your  

دانش آموز سنتی آه، بیایید سوزی را دوباره با یک چهره جالب دیگر ببینیم ایلیا می گوید من

videos for several years you are really a  helpful teacher glad to hear it uh if you  

چندین سال است که ویدیوهای شما را تماشا کرده ام، شما واقعاً یک معلم مفید هستید، خوشحالم که آن را می شنوم آه، اگر

know other people I can help send them my  way see is back a student hit his classmate  

افراد دیگری را می شناسید، می توانم کمک کنم تا برایشان ارسال شود. دانش آموزی همکلاسی خود را زد

then the teacher asked him why he hit him  so the student replied I did nothing he  

سپس معلم از او پرسید که چرا او را زدی بنابراین دانش آموز پاسخ داد من کاری انجام ندادم او   به

literally just hit me out of the blue any  question uh my question is uh what is the  

معنای واقعی کلمه هر سؤالی به من زد.

expression oh is the expression out of the  blue so this is a perfect example of when  

این یک مثال عالی از زمانی است که

we're trying to understand something  like a native so if we imagine this

ما سعی می‌کنیم چیزی مانند یک بومی را بفهمیم، بنابراین اگر این را تصور کنیم،

um there are two ways we can try to learn this  there is the traditional way of understanding  

دو راه وجود دارد که می‌توانیم آن را یاد بگیریم روش سنتی برای درک

it like a student or we can understand it like  a native so if I have two people here so this  

آن مانند یک دانش‌آموز وجود دارد یا می‌توانیم آن را مانند آن درک کنیم. یک بومی است، بنابراین اگر من دو نفر اینجا داشته باشم، بنابراین این

guy is he's just kind of standing here maybe  he's looking looking at something over here  

پسر فقط به نوعی اینجا ایستاده است، شاید او دارد به چیزی نگاه می کند اینجا

and then there's another student over here uh  he's holding a bat let's just say make this more  

و بعد یک دانش آموز دیگر اینجاست، او خفاش را در دست گرفته است، بیایید بگوییم این را جالب تر کنید.

interesting uh so this student is standing here  and this student just says Dum to Dum and we're  

اوه این دانش آموز اینجا ایستاده است و این دانش‌آموز فقط به Dum می‌گوید و ما

just going to like I'm just going to hit this  other kid over the head or hit him in the head  

دوست داریم که من فقط سر این بچه دیگر را بزنم یا با چوب به سر او ضربه بزنم

with a bat and the teacher uh maybe they hear  something and and the teacher says why why did  

و معلم شاید چیزی بشنوند و و معلم می گوید چرا این کار را انجام دادی

you do that and so they're thinking usually you  have to you have to like provoke that person you  

و بنابراین آنها فکر می کنند که معمولاً باید باید دوست داشته باشی آن شخص را تحریک کنی

have to do something maybe you make them angry or  something like that but in this situation there  

باید کاری انجام دهی شاید عصبانیتش کنی یا چیزی شبیه به آن اما در این موقعیت

was no logical reason this one kid just hit the  other kid in the head with the bat and so we hear  

دلیل منطقی وجود نداشت. این یک بچه فقط با چوب به سر بچه دیگر ضربه می زند و بنابراین ما

the expression out of the BL so we begin with the  situation one kid hits another kid with a bat out  

عبارت را از BL می شنویم، بنابراین با این وضعیت شروع می کنیم که یکی از بچه ها با چوب آبی به بچه دیگری ضربه می زند،

of the blue so what do you think that might mean  again I'm trying to help you understand it like a  

بنابراین به نظر شما این ممکن است به چه معنا باشد. دوباره سعی می‌کنم به شما کمک کنم که آن را مانند یک

native we begin with the situation and then from  the context of that oh he did it out of the blue  

بومی درک کنید، ما با این موقعیت شروع می‌کنیم و سپس از متن آن اوه او این کار را کاملاً غیرمعمول انجام داد، بنابراین

so another way he might say something instead of  using this uh maybe they say like uh no reason so  

ممکن است به روش دیگری به جای استفاده از این چیزی بگوید. دلیلی وجود ندارد

no reason or I don't know uh and so it there could  be many different ways to express this but when we  

دلیلی ندارد یا نمی‌دانم اوه، و بنابراین می‌توان راه‌های مختلفی برای بیان این موضوع وجود داشت، اما وقتی ما   به طور

hear out of the blue this is one expression uh  for this situation and maybe we hear it uh in  

غیرمنتظره می‌شنویم، این یک عبارت برای این موقعیت است و شاید آن را در

another situation so as an example uh let's say  I was uh talking with a friend of mine so this  

موقعیت دیگری بشنویم. به عنوان مثال آه، فرض کنید من داشتم با یکی از دوستانم صحبت می‌کردم، بنابراین این

is not this situation we're moving to a slightly  different situation I'm talking with a friend of  

وضعیت این نیست، ما داریم به یک موقعیت متفاوت می‌رویم.

mine uh and out of the blue uh like a fly just  you know flies into my mouth and I swallow that  

می‌دانی که مگس در دهانم می‌رود و من آن

fly okay and so you get the the understanding of  like oh that's interesting yes like so Elizabeth  

پرواز را خوب قورت می‌دهم و بنابراین شما متوجه می‌شوید که مثل اوه، جالب است، بله، پس الیزابت

just put it in there like unexpected or sudden  but my goal as a teacher is not to just give you  

فقط آن را به شکل غیرمنتظره یا ناگهانی در آنجا قرار دهید، اما هدف من به عنوان یک معلم این نیست که فقط به شما کمک کنم.

a definition or a translation I really want to  help you understand it so you get that like ah  

تعریف یا ترجمه ای من واقعاً می خواهم  به شما کمک کنم آن را بفهمید تا به این نتیجه برسید. اوکی

okay I understand what that means okay if you  do that you start really understanding like a  

من می فهمم که چه معنایی دارد، خوب است اگر این کار را انجام دهید که واقعاً مانند یک   بومی شروع به فهمیدن کنید،

native so you're learning the native vocabulary  but you're also understanding it like a native  

بنابراین واژگان بومی را یاد می گیرید اما در عین حال درک می کنید. مثل یک بومی است

okay so when something comes out of the blue if  I'm just trying to give a uh like explanation of  

خیلی خوب است، بنابراین وقتی چیزی غیرممکن است، اگر من فقط سعی می کنم توضیحی شبیه به

it it's like just some random thing happens it's  surprising it's unexpecting and we can think about  

آن بدهم   مثل این است که اتفاقی تصادفی رخ می دهد، غیرمنتظره است و ما می توانیم به

out of the blue like you imagine the Blue Sky  up here and just like wow here's like a alien  

غیر منتظره فکر کنیم آسمان آبی اینجا بالاست و درست مثل وای اینجا مثل یک

spaceship or something it just comes wow out of  the blue okay so you can think about it as out  

سفینه فضایی بیگانه است یا چیزی که فقط از آبی بیرون می‌آید، خوب است، بنابراین می‌توانید آن را مانند خارج

of the blue sky or you can think about like some  like dragon or Monster comes out of the blue ocean  

از آسمان آبی تصور کنید یا می‌توانید به آن فکر کنید مانند اژدها یا هیولا که بیرون می‌آیند. اقیانوس آبی

or something like that okay but that's how you  want to learn and understand this so typically  

یا چیزی شبیه به آن خوب است، اما شما می‌خواهید این را یاد بگیرید و بفهمید، بنابراین معمولاً

people want to just go straight to a definition  so the the the the less effective way of teaching  

مردم می‌خواهند مستقیماً به یک تعریف بروند بنابراین روش کمتر مؤثر آموزش

is just to give an example of something okay  so I want to help you understand the context  

فقط ارائه مثالی از چیزی خوب است. من می‌خواهم به شما کمک کنم که زمینه را درک کنید،

so you feel ah okay I'm connecting the context  with the situation and that vocabulary so these  

بنابراین احساس می‌کنید خوب است، من متن را با موقعیت و آن واژگان مرتبط می‌کنم، بنابراین این

two things are connected so if we understand  the whole story this student did something to  

دو چیز به هم مرتبط هستند، بنابراین اگر ما کل داستان را بفهمیم، این دانش‌آموز

this student for no reason so he's just saying  like for no reason I don't know out of the blue  

بدون دلیل کاری با این دانش‌آموز انجام داده است. فقط گفت بی دلیل بی دلیل نمی دانم

he just hit me it was just some surprising weird  unexpected thing all right uh how we doing here  

او فقط به من ضربه زد، این فقط یک چیز عجیب و غیرمنتظره شگفت انگیز بود، خیلی خوب، خوب، ما اینجا چطور کار می کنیم

coming up on an hour so far we have a drink my  quick break look at that I'm back to my mint

یک ساعت تا الان یک نوشیدنی می خوریم. که من به نعناع خودم برگشتم

te ah freshly brewed mint tea very lovely all

چای نعناع تازه دم شده بسیار دوست داشتنی است،

right uh I think I answer that one already let's  see The Dark Knight I hate speaking in English  

فکر می کنم پاسخ می دهم که یکی از همین حالا بیایید شوالیه تاریکی را ببینم از صحبت کردن به زبان انگلیسی متنفرم

well uh you haven't explained much more than  just I hate doing it but typically people hate  

خوب اوه شما خیلی بیشتر از این که من از انجام دادن آن متنفرم توضیح ندادید. اما معمولاً مردم از

speaking because they don't really understand  what they're saying uh and it's it's not your  

صحبت کردن متنفرند، زیرا واقعاً نمی‌دانند چه می‌گویند، و

fault if you dislike English or having to speak  English most people are teaching in a way that's  

اگر انگلیسی را دوست ندارید یا مجبور هستید انگلیسی صحبت کنید، تقصیر شما نیست.

making it more difficult difficult for you to  speak that's the real problem okay so if you if  

صحبت کردن مشکل واقعی است، بنابراین اگر شما در حال

you're learning the language even if you're  trying to study very hard uh and you uh and  

یادگیری زبان هستید، حتی اگر سعی می کنید خیلی سخت مطالعه کنید، و

you're like you feel like a good student it can  still be very frustrating if you don't actually  

شما احساس می کنید دانش آموز خوبی هستید، باز هم می تواند بسیار ناامید کننده باشد. در واقع نمی‌فهمم

understand what you're learning okay so our brains  are not designed to just remember a bunch of uh  

چه چیزی یاد می‌گیرید، بنابراین مغز ما برای به خاطر سپردن یکسری از موارد طراحی نشده است.

you know examples or or like a list of things  that's just not how we learn uh all right let  

شما مثال‌هایی را می‌شناسید یا فهرستی از چیزها را دوست دارید.

me let's see it sound unmake sense all right I  don't know if you all right let me let me know  

خیلی خب، نمی‌دانم خوب است، به من اطلاع دهید

let me know if if if if anything about this is  not clear all right uh learning says thank you  

اگر چیزی در مورد این موضوع روشن نیست، به من اطلاع دهید خیلی خوب، یاد گرفتن می‌گوید متشکرم   ترسیم

drew what's up says the website Clos Master might  offer a way to use a similar or the same approach  

کرد چه خبر است، می‌گوید وب‌سایت Clos Master ممکن است راهی برای استفاده ارائه دهد یک رویکرد مشابه یا یکسان

to this concept of filling in the blank uh with  any number of different potential words yes  

به این مفهوم پر کردن جای خالی با هر تعداد کلمه بالقوه متفاوت بله

um so there are lots of examples of an app or a  thesaurus or something that can explain different  

امم، بنابراین مثال‌های زیادی از یک برنامه یا اصطلاحنامه یا چیزی وجود دارد که می‌تواند

ways of saying things but will you remember it all  right it's easy to get examples in a dictionary or  

روش‌های مختلف گفتن چیزها را توضیح دهد، اما آیا به یاد خواهید آورد خیلی خوب، به راحتی می‌توان مثال‌هایی را در یک فرهنگ لغت یا

from a thesaurus but will you remember them so  you notice here I'm taking more time with it I  

از یک اصطلاحنامه به‌دست آورد، اما آیا آنها را به خاطر می‌آورید، بنابراین متوجه می‌شوید که در اینجا زمان بیشتری را صرف آن می‌کنم،

could just give an explanation or a definition of  the word but if I do this you feel a a stronger  

فقط می‌توانم توضیح یا تعریفی از کلمه ارائه کنم، اما اگر این کار را انجام دهم، شما یک

emotional connection it becomes more memorable  for you you really understand what's happening  

ارتباط عاطفی قوی‌تر احساس کنید، برای شما به یاد ماندنی‌تر می‌شود، شما واقعاً می‌فهمید که چه اتفاقی دارد می‌افتد

and ah now you feel confident about using this  all right so that's the goal it's not and this  

و آه، اکنون در مورد استفاده از این  کاملاً مطمئن هستید، بنابراین هدف این نیست و به همین

is why people want to go get a list of words and  try to remember them but they don't actually speak  

دلیل است که مردم می‌خواهند فهرستی از کلمات را دریافت کنند و سعی کنند به خاطر بسپارند. آن‌ها اما در واقع روان صحبت نمی‌کنند،

fluently they don't feel confident about what  they know they don't know the vocabulary very  

نسبت به آنچه می‌دانند اعتماد به نفس ندارند، واژگان را خیلی

well because it's not reflecting reality they  get lots of examples in a dictionary but it's  

خوب نمی‌دانند، زیرا واقعیت را منعکس نمی‌کند، آنها مثال‌های زیادی را در یک فرهنگ لغت می‌آورند، اما این مسئله

just not how people speak people don't speak like  you see words in a dictionary it's just it's it's  

نیست که مردم چگونه صحبت می‌کنند. طوری صحبت کنید که کلمات را در فرهنگ لغت می بینید، فقط مثل این است که

like two different languages okay so again you  need to make sure what you're doing is reflecting

مثل دو زبان متفاوت است، بنابراین دوباره باید مطمئن شوید که کاری که انجام می دهید منعکس کننده واقعیت است.

reality all right where did I what did I miss over  here I think here all right so it says whom okay  

بنابراین می‌گوید چه کسی خوب است   فکر می‌کنم

I think you guys answering each other uh it's  that okay if I read a book so you would say is  

شما بچه‌ها به همدیگر پاسخ می‌دهید، اوه، اگر من کتابی بخوانم اشکالی ندارد، بنابراین شما می‌گویید

that okay if I read a book with an audio book in  English or should I start talking about myself in  

اگر کتابی را با کتاب صوتی به انگلیسی بخوانم اشکالی ندارد یا باید درباره خودم به

English should I pray to God in English or what  should I do to speak more fluently you don't have  

انگلیسی صحبت کنم. به خدا به زبان انگلیسی دعا کن یا باید چیکار کنم تا روان تر صحبت کنم تو مجبور نیستی

to like I want I really want to make this clear  you don't have to speak to become more fluent I  

دوست داشته باشم می خواهم واقعاً می خواهم این را روشن کنم لازم نیست صحبت کنی تا مسلط تر شوی من آن را

know it and it's it's it this really sounds like  it sounds like I'm being stupid uh if I say you  

می دانم و این واقعاً همین است به نظر می رسد که به نظر می رسد که من احمق هستم، اوه اگر بگویم شما

don't have to speak to become more fluent but  if we really think about where does where does  

لازم نیست صحبت کنید تا مسلط تر شوید، اما اگر واقعاً به این فکر کنیم که

fluency comes where does fluency come from fluency  comes from really understanding something well all  

تسلط از کجا می آید، تسلط از کجا می آید.

right it's not about speaking you understand  something well all right so if I if someone  

درست است، صحبت کردن نیست، شما یک چیز را خوب می‌فهمید، بنابراین اگر کسی   به

tells me right now I need to give a speech about  uh I don't know like fixing computers or something  

من بگوید باید در مورد آن صحبت کنم  اوه، نمی‌دانم مانند تعمیر رایانه یا چیزی

I could not do that even though I'm fluent in  English I'm not fluent about that I can't speak  

با وجود اینکه به آن مسلط هستم، نمی‌توانم این کار را انجام دهم. انگلیسی من مسلط نیستم درباره اینکه نمی‌توانم

about how to fix computers I I know very little  about the inside of computers I know some but not  

درباره نحوه تعمیر رایانه‌ها صحبت کنم. درباره داخل رایانه‌ها خیلی کم می‌دانم، برخی را می‌دانم اما نه به اندازه

much not enough to give a a speech about how to  fix computers now if I study it for a little bit  

کافی نمی‌توانم درباره نحوه تعمیر رایانه‌ها صحبت کنم، اگر آن را مطالعه کنم.

if I see lots of examples of other people doing  that I could very quickly learn to do that so I  

اگر نمونه‌های زیادی از افراد دیگر را ببینم که انجام می‌دهند، می‌توانم خیلی سریع این کار را یاد بگیرم، بنابراین

give an example of this uh about learning to make  espresso so if you go to my YouTube channel and  

درباره یادگیری تهیه اسپرسو مثالی می‌زنم، بنابراین اگر به کانال YouTube من بروید و

and type or actually just look at it's one of  the uh it should be a video near the top called  

و تایپ کنید یا در واقع فقط نگاه کنید. در این یکی از مواردی است که باید ویدیویی نزدیک به بالا باشد به نام

uh like uh making espresso or how to make espresso  in English and it's about naturally varied review  

آه مثل اوه درست کردن اسپرسو یا طرز تهیه اسپرسو به انگلیسی و در مورد بررسی های طبیعی متفاوت است

so I give you four different examples of different  people making the same thing so the focus is how  

بنابراین من چهار نمونه مختلف از افراد مختلف را به شما می دهم که یک چیز مشابه را درست می کنند تا تمرکز کنید. این است که چگونه

do we make espresso and I've got four different  people talking about that and then we can see  

اسپرسو درست می کنیم و من چهار نفر مختلف درباره آن صحبت می کنند و سپس می توانیم

those examples of of oh wow look at that and now  I know more vocabulary and I could explain more  

آن نمونه هایی از اسپرسو را ببینیم و اکنون واژگان بیشتری می دانم و می توانم

about how to make espresso I'm not an expert in  it but I could understand that so that's how I  

درباره نحوه تهیه اسپرسو بیشتر توضیح دهم. در آن متخصص نیستم، اما می‌توانم آن را درک کنم، بنابراین من

become fluent in making espresso and you can think  about becoming fluent in a language like becoming  

در تهیه اسپرسو مسلط می‌شوم و شما می‌توانید درباره مسلط شدن به زبانی مانند

fluent in anything else but the the the the the  difference between uh like language learning again  

مسلط شدن به هر چیز دیگری فکر کنید، اما تفاوت بین یادگیری دوباره زبان.

um and and like a typical skill like learning  to play the piano or something is because the  

و مانند یک مهارت معمولی مانند یادگیری نواختن پیانو یا چیزی دیگر به این دلیل است که

environment the real environment is dynamic and  it's so it's so varied if I'm trying to learn to  

محیط واقعی محیط پویا است و بنابراین بسیار متنوع است اگر من سعی در یادگیری

play the piano I can practice that over and over  again and so people think about practicing speech  

نواختن پیانو داشته باشم می‌توانم آن را بارها و بارها تمرین کنم و بنابراین مردم در مورد تمرین گفتار

in the same way but it's not the same thing what  we actually need to do is be prepared for reality  

به همان روش فکر کنید، اما این همان چیزی نیست که  در واقع باید انجام دهیم این است که برای واقعیت آماده باشیم

okay so if I'm if I'm learning an instrument like  or trying to play a sport or something like that  

خوب است، بنابراین اگر در حال یادگیری سازهایی مانند یا تلاش برای بازی کردن یک ورزش یا چیزی شبیه به آن هستم

it's easy for me to practice that thing by myself  by doing that thing but you become uh fluent in  

برای من آسان است که خودم آن کار را با انجام آن کار تمرین کنم، اما شما به انگلیسی مسلط می شوید،

English the actual practice of that comes from  understanding the language better you eliminate  

تمرین واقعی آن از درک بهتر زبان ناشی می شود، شک را از بین می برید

the doubt and when you have no doubt that's  where you naturally have confidence and you  

و وقتی شکی ندارید، اینجاست که به طور طبیعی اعتماد به نفس دارید و

start speaking so you don't have to take time  like trying to do all these things in English  

شروع می کنید. صحبت کردن به طوری که مجبور نباشید وقت بگذارید مانند تلاش برای انجام همه این کارها به زبان انگلیسی

it's more okay if you like to pray or you like  to cook or whatever your interest is get more  

اشکالی ندارد اگر دوست دارید دعا کنید یا دوست دارید آشپزی کنید یا هر چیزی که علاقه دارید بیشتر

of that in English get more examples you don't  need to sit and talk about anything you just  

از آن به انگلیسی استفاده کنید نمونه های بیشتری دریافت کنید که نمی خواهید باید بنشینید و در مورد هر چیزی که فقط

need to hear lots of examples until you feel  confident that you understand something well  

به شنیدن مثال‌های زیادی نیاز دارید صحبت کنید تا زمانی که مطمئن شوید چیزی را خوب می‌فهمید

and then you can start speaking all right so you  could you really I mean you you can force yourself  

و سپس بتوانید خوب صحبت کنید تا بتوانید واقعاً منظورم این است که می‌توانید خودتان را مجبور کنید

to start speaking before you feel confident or  comfortable but that's often demotivating for  

قبل از اینکه احساس کنید شروع به صحبت کنید. اعتماد به نفس یا راحت است، اما این اغلب برای بسیاری از افراد بی انگیزه است.

many people people don't like making mistakes  in front of others you know that's an obvious  

common thing and so the easier thing is just  to get lots of examples to eliminate the doubt  

about what whatever you're you're learning  or whatever you're interested in so that's  

شما در حال یادگیری هستید یا هر چیز دیگری که به آن علاقه دارید، بنابراین                         بنابراین به این

how you do it so don't think about spending time  trying to do something like when I'm looking at uh  

فکر نکنید که وقت خود را صرف انجام کاری کنید مانند وقتی که من به

people's comments I can see basic errors in what  they're writing and that means they don't know  

نظرات افراد نگاه می کنم می توانم اشتباهات اساسی را در آنچه می نویسند ببینم و این بدان معناست که آنها

that vocabulary or that grammar very well so you  should spend more time trying to understand that  

آن واژگان یا دستور زبان را به خوبی نمی‌دانند، بنابراین شما باید زمان بیشتری را صرف درک این موضوع کنید که

you already know a lot of words but you don't know  them very well you don't have complete confidence  

شما قبلاً کلمات زیادی را می‌دانید اما آنها را به خوبی نمی‌دانید و اعتماد به نفس کامل ندارید.

all right we want you to really feel strongly uh  that you can use something well without making a  

ما می‌خواهیم شما واقعاً احساس کنید که می‌توانید بدون اشتباه از چیزی به خوبی استفاده کنید،

mistake okay it's like if I get into a fight  with somebody if I don't feel like uh okay I  

درست مثل این است که اگر من با کسی دعوا کنم، اگر احساس کنم نمی‌خواهم آه، باشه، من

don't know anything about fighting I'm going to  be I'm you know I'm probably going to lose this  

چیزی درباره جنگیدن نمی‌دانم، می‌روم. برای بودن من می‌دانی که احتمالاً در این

fight I will not have much confidence but if I'm  a well-trained fighter if I really understand how  

مبارزه شکست خواهم خورد، اعتماد به نفس زیادی نخواهم داشت، اما اگر یک جنگجوی ورزیده باشم، اگر واقعاً بفهمم چگونه باید

to fight I will feel more confident uh and more  sure that I will win all right so I want you to  

بجنگم، اعتماد به نفس بیشتری خواهم داشت و مطمئن‌تر خواهم بود که من خیلی خوب پیروز خواهد شد، بنابراین می‌خواهم

feel like that in the conversation so you spend  more time just trying to understand the language  

در مکالمه این احساس را داشته باشید، بنابراین زمان بیشتری را صرف تلاش برای درک زبان کنید

and this should be uh exciting for people because  you don't have to find anyone to practice speaking  

و این باید برای مردم هیجان‌انگیز باشد، زیرا لازم نیست کسی را پیدا کنید تا

with you just get lots of examples but you you  really should get those examples in a way that  

با شما صحبت کند. مثال‌های زیادی وجود دارد، اما شما واقعاً باید این مثال‌ها را به‌گونه‌ای دریافت کنید که به

helps you understand the language all right that's  how you get fluent all right um uh but about like  

شما کمک کند زبان را کاملاً بفهمید، به این ترتیب به خوبی مسلط می‌شوید، اما تقریباً

you you can also listen to an audiobook while you  read it that's that's a good thing to do again  

می‌توانید در حین خواندن آن به یک کتاب صوتی نیز گوش دهید که این یک کتاب صوتی خوب است. کاری که باید دوباره انجام دهید

that's giving you different examples of of the  vocabulary that's more naturally varied review  

این به شما مثال‌های متفاوتی از واژگانی می‌دهد که به طور طبیعی متنوع‌تر است، مرور

Al Andre says I don't think that is necessary  maybe just watching again and again Drew's videos  

ال آندره می‌گوید فکر نمی‌کنم لازم باشد شاید فقط تماشای دوباره و دوباره ویدیوهای درو

will do the magic yes uh again like my my videos  are part of this so in in our program fluent for  

باعث جادو شود بله دوباره مثل ویدیوهای من بخشی است از این رو، در برنامه‌ای که برای

life we're trying to give you the whole picture I  don't if I only make videos of me talking uh for  

زندگی مسلط است، سعی می‌کنیم تصویر کامل را به شما ارائه دهیم، اگر من فقط ویدیوهایی از صحبت کردنم بسازم، به‌خاطر

trying to develop fluency it's less helpful than  getting lots of examples of other Natives and lots  

تلاش برای افزایش تسلط، کمتر مفید است تا نمونه‌های بسیاری از بومیان و سایر بومیان. بسیاری

of other people doing things in different ways  at different speeds in different times uh all  

از افراد دیگر کارها را به روش‌های مختلف با سرعت‌های مختلف در زمان‌های مختلف انجام می‌دهند، همه

of that is what's going to get you fluent okay  so only watching me in these YouTube videos it's  

اینها باعث می‌شود شما مسلط شوید، بنابراین فقط تماشای من در این ویدیوهای YouTube

helpful but it's not as helpful as as hearing  lots of examples uh just to give you a a quick  

مفید است، اما به اندازه شنیدن مثال‌های زیاد مفید نیست. برای ارائه یک

non language learning example of this I I heard  a story years ago about a zoo and at this Zoo  

مثال سریع   غیر زبان آموزی از این موضوع، من سالها پیش داستانی در مورد یک باغ وحش شنیدم و در این باغ وحش

there were uh there was like a chimpanzee you know  like an ape cage or an enclosure so you had a zoo  

مثل شامپانزه ای بود که می دانید مانند قفس میمون یا محوطه، بنابراین شما یک باغ وحش داشتید

and they had a like with a bunch of uh I'm going  to draw as usual I'm trying to draw quickly how  

و آنها یک باغ وحش داشتند. مثلاً با یک دسته آه، من طبق معمول می‌خواهم نقاشی بکشم، سعی می‌کنم سریع نقاشی کنم که چگونه

do I draw let's see let's imagine as a that's a  chimpanzee kind of all right so we have let's say  

نقاشی بکشم، بیایید ببینیم بیایید به عنوان یک شامپانزه تصور کنیم خیلی خوب است، بنابراین فرض کنید

there's like 10 of them in this in this enclosure  all right now the this older uh kind he was kind  

10 مورد از آنها در این وجود دارد. در این محفظه فعلاً این بزرگ‌تر، او مهربان بود

of like the number one male like the most you know  everyone respected him he was kind of the leader  

مثل مرد شماره یک، همان چیزی که می‌دانید، همه به او احترام می‌گذاشتند، او یک جور رهبر بود،

but he had a limp a limp so he walked and there  was something wrong with his leg leg and he he  

اما او لنگی داشت، بنابراین راه می‌رفت و مشکلی وجود داشت. پای او و او

kind of walked like that and what was interesting  is that all the other monkeys the younger monkeys  

همینطور راه می رفت و جالب اینجاست که همه میمون های دیگر و میمون های جوان تر

they started to copy him and they started walking  with a limp too because they just thought that was  

شروع به کپی کردن از او کردند و آنها هم با لنگی شروع به راه رفتن کردند زیرا فکر می کردند این

the cool thing to do because he was doing it but  he was just doing that because he had a problem  

کار جالبی است زیرا او داشت این کار را می‌کرد، اما او فقط این کار را می‌کرد چون با پایش مشکل داشت،

with his leg now the reason I bring this up uh  is because again if you only get one example of  

حالا دلیلش این است که اگر فقط یک نمونه از

something then you are going to copy that example  and that's how you will speak so imagine if I have  

چیزی را دریافت کنید، آن مثال را کپی می‌کنید و اینطوری صحبت خواهید کرد. بنابراین تصور کنید اگر

a teacher I live in a very small town and only  one person speaks to me like my mother speaks to  

معلمی داشته باشم که در یک شهر کوچک زندگی می کنم و فقط یک نفر با من صحبت می کند همانطور که مادرم با

me I'm going to sound exactly like my mother I'm  going to speak like she does I'm going to have if  

من صحبت می کند من دقیقاً مانند مادرم صحبت خواهم کرد. اگر

she mispronounces a word I'm going to mispronounce  it in the same way and this is why we need to get  

او کلمه ای را اشتباه تلفظ کند، من آن را به همان روش اشتباه تلفظ می کنم و به همین دلیل است که باید

all these different examples it really it's a  it's a well-rounded we call this well-rounded  

همه این مثال های مختلف را بدست آوریم، واقعاً این یک خوب است که ما به آن می گوییم خوب

it really covers a lot way of learning so that you  really understand that's the whole point so if I  

روشی برای یادگیری به طوری که شما واقعاً بفهمید که این تمام موضوع است، بنابراین اگر من

get into a conversation like you can imagine  one of these younger chimpanzees he goes and  

مثل شما وارد مکالمه‌ای شوم، می‌توانم تصور کنم یکی از این شامپانزه‌های جوان‌تر می‌رود و

maybe he goes to a different zoo or he goes I  don't know back to the Jungle or something and  

شاید به باغ‌وحش دیگری می‌رود یا می‌رود، نمی‌دانم به جنگل برمی‌گردد. یا چیزی و

he sees people or not well he sees chimpanzees  and they're walking normally uh and then and then  

او مردم را می‌بیند یا خوب نمی‌بیند، شامپانزه‌ها را می‌بیند و آنها به طور معمول راه می‌روند، اوه و سپس

he says like oh well he thinks to himself wait a  minute like he this this guy doesn't have a limp  

او می‌گوید اوه خوب با خودش فکر می‌کند یک دقیقه صبر کن مثل این که این مرد لنگی ندارد   می‌دانی

you know uh and so this is it's just an example  of how people people will will imprint I I did a  

اوه و بنابراین این فقط نمونه‌ای است از اینکه مردم چگونه چاپ خواهند کرد. من یک

whole video about this about imprinting too so  like a baby chick will imprint on whatever the  

ویدیوی کامل درباره این موضوع در مورد چاپ کردن نیز انجام دادم، به طوری که مانند یک جوجه بچه روی هر چیزی که

the mother is usually it's the mother hen but it  could be a person or another animal or something  

مادر معمولاً است، مرغ مادر است، اما می‌تواند یک فرد یا دیگری باشد حیوان یا چیزی

like that uh so you want to get not just one  teacher or one example you need to get lots of  

شبیه آن، اوه، بنابراین شما می‌خواهید نه تنها یک معلم یا یک مثال داشته باشید، باید تعداد زیادی از

them so it is helpful to watch these videos uh but  I really want you to get a nice variety of people  

آنها را دریافت کنید، بنابراین تماشای این ویدیوها مفید است، اما من واقعاً می‌خواهم که تنوع خوبی از افراد داشته باشید. به

okay good variety so this is why uh we organize  fluent for life the way it is so we give you lots  

همین دلیل است که ما " روان برای زندگی" را به همان شکلی که هست سازماندهی می کنیم، بنابراین

of examples of different speakers all right how  are we doing for time here all right uh I'm still  

نمونه های زیادی از سخنرانان مختلف را به شما می دهیم، خیلی خوب است، خوب، ما در اینجا چقدر وقت می گذرانیم.

on the out of the blue comments uh let's see can  you understand British English yes I can there  

شما انگلیسی انگلیسی را می‌دانید بله می‌توانم

are some words that I don't know uh and maybe the  pronunciation is slightly different but in general  

چند کلمه وجود دارد که نمی‌دانم، اوه و شاید تلفظ کمی متفاوت باشد، اما به طور کلی

I lived in England for a couple of months I lived  in London and I I could understand people just  

من چند ماه در انگلیس زندگی کردم و در لندن زندگی کردم و می‌توانم مردم را به

fine so they they speak a little bit differently  but in general the language is similar all right  

خوبی درک کنم. آنها کمی متفاوت صحبت می کنند، اما به طور کلی زبان شبیه به هم است

uh let's I the fly example was a L's Drew can you  imagine swallowing that darn bug yes I've actually  

اوه بیایید من مثال پرواز یک L's Drew بود.

done that before so I've actually you know like  swallow swallow a fly there's there's actually  

یک مگس در آنجا هست در واقع

an interesting a kid song called I know an old  lady who swallowed a fly you can look it up on  

یک آهنگ جالب برای بچه ها وجود دارد به نام من پیرزنی را می شناسم که مگسی را بلعیده است،

YouTube if you want to listen to it uh but this  is for kids and I've sung this for my for my own  

اگر می خواهید به آن گوش دهید می توانید آن را در   YouTube جستجو کنید، اما این برای بچه ها است و من این را برای خودم خوانده ام.

daughters or when I was a teacher of little kids  back in school so I know an old Lady Who Swallowed  

دختران خود   یا زمانی که در مدرسه معلم بچه های کوچک بودم، بنابراین من پیرزنی را می شناسم که یک

a Fly uh and I'm not going to sing it for you here  but the the story is that she then she swallows a  

مگس را بلعیده است و قرار نیست آن را اینجا برای شما بخوانم، اما داستان از این قرار است که او سپس یک

bird to try to catch the the fly and the spider  and these other things that that are inside her  

پرنده را می بلعد. سعی کن مگس و عنکبوت و این چیزهای دیگری را که در درونش هست بگیری

until she dies so it's funny there's actually a  lot of kids songs that it's like people dying or  

تا زمانی که بمیرد، پس خنده‌دار است که در واقع تعداد زیادی آهنگ بچه‌ها وجود دارد که شبیه مردن مردم است یا

whatever I don't know why that is but but anyway  um all right uh so moo says Hi I study English  

هر چیز دیگری که نمی‌دانم چرا اما به هر حال. خیلی خب، پس مو می گوید سلام من انگلیسی را

with English dubbed and subtitled Japanese anime  and manga and wonder if the expressions are used  

با دوبله و زیرنویس انگلیسی انیمه ژاپنی و مانگا می خوانم و نمی دانم که آیا عبارات

in accurate English do these sources seem natural  for native English speakers uh it depends I mean  

در انگلیسی دقیق استفاده می شوند، آیا این منابع برای انگلیسی زبانان بومی طبیعی به نظر می رسند، اوه بستگی دارد که شما

you you want to get like good examples of stuff  uh if you can so natural examples of things and  

می خواهید خوب شوید. مثال‌هایی از چیزها اگر می‌توانید مثال‌های طبیعی از چیزها و

if you are learning with a translation there  might like the English might be correct but  

اگر با ترجمه‌ای در آنجا یاد می‌گیرید، ممکن است دوست داشته باشید انگلیسی درست باشد، اما

it might be different from what the Japanese  is okay so someone will translate that and the  

ممکن است متفاوت از آنچه ژاپنی‌ها درست باشد، بنابراین کسی آن را ترجمه می‌کند و

English by itself would be correct but maybe they  don't actually say that in Japanese so sometimes  

انگلیسی به تنهایی ترجمه می‌کند. درست باشد، اما شاید آنها واقعاً این را به ژاپنی نمی گویند، بنابراین گاهی اوقات

that happens in uh in any kind of translation  and again that's why we want to understand  

در هر نوع ترجمه ای این اتفاق می افتد و دوباره به همین دلیل است که ما می خواهیم

things like a native rather than trying to use  dubbed examples so I would actually recommend uh  

چیزهایی مانند یک بومی را به جای استفاده از نمونه های دوبله درک کنیم، بنابراین من واقعاً توصیه می کنم آه

like shorter or easier or lower level cartoons in  Japanese if you're trying to do that or if you're  

کارتون‌های کوتاه‌تر یا ساده‌تر یا سطح پایین‌تر به ژاپنی اگر می‌خواهید این کار را انجام دهید یا اگر می‌خواهید

trying to learn English you should learn those  same things uh or use that same kind of content  

انگلیسی یاد بگیرید، باید همان چیزها را یاد بگیرید یا از همان نوع محتوا

in English it happened out of the blue yes that's  correct sir had a major oh John had a major heart  

در انگلیسی استفاده کنید. درست آقا یک عارضه بزرگ داشت اوه جان یک حمله قلبی شدید داشت

attack he was in the hospital and his relative  as a doctor can he pull through this ailment get  

او در بیمارستان بود و بستگانش به عنوان یک پزشک می تواند این بیماری را برطرف کند و از بین برود و

over and pull through the difference uh the ilness  in the ailment well all right that's I don't want  

تفاوت را برطرف کند اوه بیماری در بیماری خوب خوب نیست. می‌خواهم

to get like too much in the Weeds about about  explaining these various phrasal verbs I want  

در Weeds در مورد توضیح این افعال عبارتی مختلف دوست داشته باشم. می‌خواهم

to stay on on topic for this uh but in general  again you could hear different explanations in  

برای این موضوع همچنان در موضوع بمانم، اما به طور کلی، دوباره می‌توانید توضیحات مختلفی را در همان

that same situation so someone could get through  an an illness or an ailment or something like that  

موقعیت بشنوید تا کسی بتواند از یک بیماری یا یک بیماری عبور کند. یا چیزی شبیه به آن

a heart attack typically wouldn't be an illness or  an ailment it's it's just like an actual physical  

حمله قلبی معمولاً یک بیماری یا یک بیماری نیست، بلکه درست مانند یک چیز فیزیکی  واقعی است که

thing that that goes wrong so you might have a  problem uh like that if there's a more technical  

اشتباه می کند، بنابراین ممکن است مشکلی برای شما پیش بیاید.

word for that people might say that but you might  have a sickness or something uh but to recover  

اما ممکن است یک بیماری یا چیزی داشته باشید، اما بهبودی

is like to pull through like to to get through  something in the same way so and this is again  

مانند این است که از یک چیزی به همان روش عبور کنید، و دوباره به همین

why hearing lots of different examples about these  things it will make you feel more confident about  

دلیل است که شنیدن مثال‌های مختلف در مورد این چیزها باعث می‌شود در مورد استفاده از آن احساس اطمینان بیشتری کنید.

using them because we don't just use only one  phrasal verb for each situation we could have

زیرا ما فقط از یک فعل عبارتی برای هر موقعیتی استفاده نمی‌کنیم، بلکه می‌توانیم

many but look up more examples of that and you  will find more examples and that will make you  

تعداد زیادی از آن‌ها را داشته باشیم، بلکه نمونه‌های بیشتری از آن را جستجو می‌کنیم و نمونه‌های بیشتری پیدا می‌کنیم و این باعث می‌شود

feel more confident about it Americans almost  always understand British English vice versa  

در مورد آن احساس اعتماد بیشتری داشته باشید آمریکایی‌ها تقریباً همیشه انگلیسی انگلیسی را برعکس می‌فهمند.

sometimes a local terms but usually but not always  yeah all right uh additionally sometimes okay  

گاهی اوقات یک اصطلاح محلی است اما معمولاً اما نه همیشه بله خیلی خوب، گاهی اوقات خوب است

still talking about that uh Nar hello I'm from  Venezuela I have a question I'm a teacher how  

هنوز در مورد آن صحبت می‌کنم اوه نار سلام من اهل ونزوئلا هستم من یک سؤال دارم من یک معلم هستم چگونه

can I motivate my students I want them to speak  English and be motivated but the educational  

می‌توانم دانش‌آموزانم را تشویق کنم، می‌خواهم انگلیسی صحبت کنند و انگیزه داشته باشید، اما

system doesn't help uh yes I know I know how you  feel um the best thing you can do is eliminate  

سیستم آموزشی کمکی نمی‌کند، بله، می‌دانم که چه احساسی دارید، بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که شک را از بین ببرید،

the doubt because when students feel confident  that they understand something that's when they  

زیرا وقتی دانش‌آموزان احساس می‌کنند چیزی را می‌فهمند، زمانی است که از

enjoy it and this is why people like students are  playing video games or doing puzzles or things  

آن لذت می‌برند و به همین دلیل است که مردم دوست دارند دانش‌آموزان در حال انجام بازی‌های ویدئویی یا انجام پازل‌ها یا کارهایی از

like that because they naturally want to do that  so if you can make the lesson more like a puzzle  

این دست هستند، زیرا آنها به طور طبیعی می‌خواهند این کار را انجام دهند، بنابراین اگر می‌توانید درس را بیشتر شبیه به یک پازل کنید،

but you don't give them the answer you let them  try to solve it all right and so you make the  

اما پاسخی به آن‌ها نمی‌دهید، به آن‌ها اجازه دهید سعی کنند آن را به درستی حل کنند. شما

language understandable so they think ah now I  got it and they feel much more confident about  

زبان را قابل درک می‌کنید، بنابراین آنها فکر می‌کنند آه، حالا من آن را فهمیدم و در مورد آن احساس اعتماد بیشتری می‌کنند،

that so actually just watch some of my videos  and watch what I do for that because what I'm  

بنابراین در واقع فقط برخی از ویدیوهای من را تماشا کنید و کارهایی را که من برای آن انجام می‌دهم تماشا کنید، زیرا آنچه من

describing is is like a typical lesson that I  do so I'm not I'm not here to try to like tell  

توصیف می‌کنم مانند یک درس معمولی است که من این کار را انجام دهید من نیستم اینجا نیستم تا دوست داشته باشم به

you to learn or to to motivate you it's just can  I make language learning easy and fun and if you  

شما بگویم یاد بگیرید یا به شما انگیزه بدهم، فقط می توانم یادگیری زبان را آسان و سرگرم کننده کنم و اگر

understand it and you're learning then people  will watch the videos and improve I that that  

آن را   درک کردید و در حال یادگیری هستید، مردم ویدیوها را تماشا می کنند. و بهتر می دانم که این

is the motivation so I don't need to give extra  motivation people either either I'm doing a good  

انگیزه است، بنابراین من نیازی به دادن انگیزه اضافی به افراد ندارم، یا اینکه کار تدریس را به خوبی انجام می دهم

job of of teaching and I'm making the language  understandable and eliminating doubt or I'm not  

و زبان را قابل درک می کنم و شک را از بین می برم یا

doing that okay uh let's see in advance says  I'm copying every single word that came from  

این کار را نمی کنم. اوه بیایید از قبل ببینیم می‌گوید من دارم تک تک کلماتی را که از

your mouth let's see the reason why I'm doing  this is because I'm enhancing my pronunciation  

دهان شما آمده است کپی می‌کنم، بیایید دلیل این کار را ببینیم  به این دلیل است که تلفظ خود را تقویت می‌کنم

to keep myself on the ball yeah so it's not bad  to copy me that's I'm not saying that I'm just  

تا خودم را روی توپ نگه دارم، بله، بنابراین بد نیست من را کپی کنم. منظورم این نیست که فقط   می‌گویم

saying you should get lots of examples which will  help with understanding influence see uh let's  

شما باید مثال‌های زیادی دریافت کنید که به درک تأثیر کمک می‌کنند، ببینید اوه بیایید

see Elizabeth says I would like an explanation  what close caption mean just Google that yeah  

ببینیم الیزابت می‌گوید من توضیحی می‌خواهم معنی زیرنویس نزدیک را فقط در گوگل که بله

you don't need me to explain what closed captions  are uh says hello Drew I've just come up with a  

نیازی به من ندارید توضیح دهید که زیرنویس‌های بسته چیست، اوه می‌گوید سلام درو، من به تازگی با یک شوخی فکر کردم،

joke may I share with you go ahead or was that  the joke actually tot it I've used Clos Master  

می‌توانم آن را با شما به اشتراک بگذارم یا این بود که این جوک واقعاً تمام شده است که من از Clos Master استفاده کرده‌ام

but never actually remembered examples they  used a deliberate attempt to really think and  

اما هرگز نمونه‌هایی را به خاطر نمی‌آورم که آنها از تلاش عمدی استفاده کرده‌اند. واقعاً فکر کنید و

understand sentences terms would have helped me  more yes and this is why I recommend uh learning  

اصطلاحات جملات را درک کنم  بیشتر به من کمک می کرد بله و به همین دلیل است که توصیه می کنم

fewer words fewer sentences and really focusing  on those that will help you understand and over  

کلمات کمتری جملات کمتری را یاد بگیرید و واقعاً روی مواردی تمرکز کنید که به شما کمک می کند بفهمید و به مرور

time your process will speed up because now you  can understand way more and you can learn so many  

زمان روند شما تسریع می شود زیرا اکنون می توانید خیلی بیشتر بفهمید و شما می‌توانید خیلی

new things with those examples all right watching  from Somalia we got uh Aden and and Osama there  

چیزهای جدید با آن مثال‌ها یاد بگیرید. با تماشای کامل آن از سومالی، آدن و اسامه را در آنجا گرفتیم.

uh so the joke goes well after watching Drew's  videos after a while the only thing I'm fluent  

بنابراین شوخی پس از تماشای ویدیوهای درو، پس از مدتی به خوبی پیش می‌رود.

uh is speaking about what drawbacks I had before  on my way to fluency I see all right unit say say  

قبلاً در مسیر تسلطم می‌بینم که می‌توانم بگویم

your body language and the way you move your hands  and explaining the lesson is very helpful for me  

زبان بدن و نحوه حرکت دست‌هایت و توضیح دادن درس برای من بسیار مفید است

understanding English I like listening to you drew  glad to hear it yes uh this is also part of the  

فهمیدن زبان انگلیسی من دوست دارم به صحبت‌های شما گوش کنم. از شنیدن آن خوشحال شدم بخشی از

reason I like video rather than just audio so you  can actually see things I can draw my poorly drawn  

دلیل  دلیلی که من ویدیو را به جای صوت دوست دارم، بنابراین بتوانید چیزهایی را ببینید که من می‌توانم نمونه‌های ضعیف خود را

examples on the board uh Yousef says what time  is it now in the US I don't know I'm not in the  

روی تخته بکشم، یوسف می‌گوید الان در ایالات متحده ساعت چند است، نمی‌دانم در

US check Google uh France says hello bold says  hello thank you for your patience let's see Mar

ایالات متحده نیستم گوگل را بررسی کنید، فرانسه می‌گوید سلام، پررنگ می‌گوید سلام متشکرم از صبرتان، بیایید ما

melodos why do you put all that in one one name oh  my goodness Marcelo dios Olivia okay I think I got  

ملودوس را ببینیم، چرا همه اینها را در یک نام قرار می‌دهی، خدای من، مارسلو دیوس اولیویا، بسیار خوب، فکر می‌کنم

that right and there's two Olivas on that uh do  you think that if a person is not a native speaker  

درست متوجه شدم و دو اولیو روی آن وجود دارد. فکر کنید که اگر فردی زبان مادری نباشد، آیا

is it possible to become a good English speaker  yeah for sure why why not I'm a good speaker of  

ممکن است انگلیسی‌زبان خوبی شود.

Japanese and I'm not I'm not native I'm not born  here it's how you learn how you learn if how you  

چگونه یاد می گیرید که چگونه یاد می گیرید، اگر نحوه

learn reflects reality then you will speak like  that it's that simple all right uh let's see as  

یادگیری شما نشان دهنده واقعیت باشد، آنگاه طوری صحبت خواهید کرد که به همین سادگی است، خیلی خب، بیایید ببینیم که

you are so beautiful with the heart eyes over  there all right thank you Game Over says Yousef  

شما خیلی زیبا هستید با چشمان قلب آن طرف  خیلی خوب متشکرم Game Over می گوید یوسف

and Mohamed says hello from Oman so it's 10:02 in  the US so they're actually different time zones  

و محمد از شما سلام می کند. عمان، پس ساعت 10:02 در ایالات متحده است، بنابراین آنها در واقع مناطق زمانی متفاوتی هستند

in the US depends on where you live body says hi  all right I think we've gotten to the end of this  

در ایالات متحده بستگی به محل زندگی شما دارد که سلام می‌گوید خوب است، فکر می‌کنم به پایان این

video hopefully everybody gets the idea remember  there is a a natural world of of like all of if  

ویدیو رسیده‌ایم، امیدوارم همه این ایده را دریافت کنند، به یاد داشته باشید که وجود دارد یک دنیای طبیعی مثل همه اگر

you can think of your native language of all the  different speakers and the ways they speak and  

بتوانید به زبان مادری خود با همه گویشوران مختلف و روش صحبت آنها و

the different speeds and the different vocabulary  the more uh you learn like this the more you will  

سرعت های مختلف و واژگان مختلف فکر کنید  هر چه بیشتر به این شکل یاد بگیرید بیشتر

speak like this so if you only get slow examples  or they're too fast or something if you have holes  

اینگونه صحبت خواهید کرد پس اگر شما فقط نمونه‌های آهسته را دریافت می‌کنید یا خیلی سریع هستند یا اگر حفره‌هایی

in your learning that don't reflect this so if you  have all these different kinds of speakers but you  

در یادگیری خود دارید که این را منعکس نمی‌کند، بنابراین اگر همه این انواع مختلف بلندگوها را دارید اما

only learn with a few different kinds of speakers  then it's going to be more difficult for you to  

فقط با چند نوع بلندگوی مختلف یاد می‌گیرید، این کار ادامه دارد. برای شما دشوارتر است

become fluent and to have good conversations and  understand people so the more this matches this  

مسلط شوید و مکالمات خوبی داشته باشید و مردم را درک کنید، بنابراین هر چه بیشتر با این موضوع مطابقت داشته باشد

you really want to match these two things and  that's what's going to help you speak fluently  

شما واقعاً می خواهید با این دو چیز مطابقت داشته باشید و این چیزی است که به شما کمک می کند روان صحبت کنید

all right so the mind of a native speaker we  really want to help you get that you don't  

خیلی خوب است، بنابراین ذهن یک زبان مادری ما واقعاً می‌خواهم به شما کمک کنم تا متوجه شوید که لازم نیست برای اینکه اینطور

need to be a native to think like this it's just  hey I need to get more examples that are like the  

فکر کنید، نیازی به بومی بودن ندارید، فقط هی من باید مثال‌های بیشتری را که شبیه به

real world and I really should understand these  things and eliminate the doubt that I have and  

دنیای واقعی هستند به دست بیاورم و واقعاً باید این چیزها را بفهمم و شک و تردیدی را که دارم و دارم از بین ببرم.

that's what's going to help me speak all right  hopefully let's see any final comments there I  

این چیزی است که به من کمک می کند تا خوب صحبت کنم امیدوارم نظرات نهایی را در آنجا ببینیم

think everybody got it uh but thank you very  much for the explanation many thanks yes and  

فکر می کنم همه آن را فهمیدند، اما از شما بسیار سپاسگزارم برای توضیح بسیار سپاسگزارم بله و

we know the time in Wisconsin there we go that  must be also the same time in Chicago right now  

ما می دانیم زمانی که در ویسکانسین به آنجا می رویم که باید در همان زمان باشد در شیکاگو همین الان

all right well have a fantastic day if you'd like  to learn uh how to do this and I show you step by  

خیلی خوب، روز فوق العاده ای داشته باشید اگر می خواهید یاد بگیرید چگونه این کار را انجام دهید.

step actually with lessons that walk you through  all this and get you fluent automatically that's  

what we do in fluent for Life usually the things I  do on YouTube is kind of explaining the principles  

برای Life معمولاً کارهایی که من در YouTube انجام می‌دهم به نوعی توضیح دهنده اصول است

and I give lots of examples about how to learn  but that's how we do it so click on the links  

و مثال‌های زیادی در مورد نحوه یادگیری ارائه می‌دهم، اما این روشی است که ما این کار را انجام می‌دهیم، بنابراین اگر می‌خواهید  برای کسب اطلاعات بیشتر، روی پیوندهای

in the description below this video if you'd like  to learn more and I'll see you next time bye-bye

در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید. و دفعه بعد میبینمت خداحافظ