Listen And Get Fluent In English?

okay I think we're live as usual give YouTube a

بسیار خوب، فکر می‌کنم ما طبق معمول زنده هستیم به YouTube یک

moment to fire up microphone's working video is  

لحظه فرصت دهید تا میکروفون را فعال کند. ویدیوی کار می‌کند

working that's kind of a funny  thumbnail all right let's see

کار می‌کند که به نوعی خنده‌دار است تصویر کوچک بسیار خوب است، خوب اجازه دهید

here all right we'll give that a moment as  usual let me know where you're from if you  

اینجا را ببینیم، ما مثل همیشه آن را در اختیار می‌گذاریم  به من اطلاع دهید کجا هستید اگر

have any questions you can just post them  now and I will go back and look at those  

سؤالی دارید، می‌توانید اکنون آن‌ها را پست کنید و من برمی‌گردم و به آن‌ها نگاه می‌کنم

this probably won't be that long of a video  I really just want to answer a very common  

احتمالاً این یک ویدیو طولانی نخواهد بود من واقعاً می‌خواهم به یک سؤال بسیار رایج

question actually two related questions uh but  hopefully this should be an interesting video  

در واقع به دو سؤال مرتبط پاسخ دهم، اما امیدوارم این باید ویدیوی جالبی باشد

for people who want to speak all right I am  Drew Badger the founder of englishanyone.com  

برای افرادی که می‌خواهند خوب صحبت کنند. من درو بجر، بنیانگذار englishanyone.com هستم

and welcome to another live video here on  YouTube amera K nice to see you there good  

و به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube amera خوش آمدید. خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم

morning yes it is a nice morning here in  Nagasaki Japan uh and we're going to talk  

صبح بخیر بله، صبح خوبی است اینجا در ناکازاکی اوه ژاپن و ما

about listening uh today because people  often ask me can I really just get fluent  

امروز در مورد گوش دادن صحبت خواهیم کرد زیرا مردم اغلب از من می پرسند که آیا واقعاً می توانم

by listening and I think a lot of people well  maybe some people uh might misunderstand what  

با گوش دادن مسلط شوم و فکر می کنم بسیاری از مردم خوب ممکن است برخی از افراد در

I'm talking about when I talk about how  people get [Music] fluent so let's review

هنگام صحبت کردن در مورد چه چیزی صحبت کنم اشتباه متوجه شوند. مردم چگونه [موسیقی] را مسلط می‌کنند، پس بیایید مرور کنیم

[Laughter] well nice to see you there a Sky  I nice to see you there hello Muhammad from  

[خنده به

Morocco and Kitty uh didn't say where you are from  Jose good morning all right well everyone let's  

get right into it I want to make this clear just  because I often talk about uh the big picture of  

درستی وارد آن شو، من می‌خواهم این را روشن کنم، فقط به این دلیل که من اغلب در مورد تصویر بزرگ

learning so when people think about learning they  often uh misunderstand me they think uh maybe I  

یادگیری صحبت می‌کنم، بنابراین وقتی مردم به یادگیری فکر می‌کنند اغلب من را اشتباه می‌فهمند، فکر می‌کنند آه شاید

mean you only have to listen and that's how you  get fluent but let me let me give you the whole  

منظورم این است که شما فقط باید گوش کنید و به این ترتیب شما مسلط می‌شوید. اما اجازه دهید تا کل

picture right here cuz it's actually quite simple  but I want to make sure everybody understands  

تصویر را همین‌جا به شما بدهم، زیرا در واقع بسیار ساده است، اما می‌خواهم مطمئن شوم که همه متوجه می‌شوند،

so I'm going to put your five senses up here so  you've got your eyes I'll just draw this little  

بنابراین حواس پنج‌گانه‌تان را اینجا قرار می‌دهم تا شما چشم‌هایتان را داشته باشید، فقط این را می‌کشم.

picture to make it easier you got your nose  here it's kind of a nose I guess uh your mouth  

عکس کوچک   برای آسان‌تر کردن آن که بینی‌تان را راحت‌تر می‌کنید، این یک نوع بینی است، حدس می‌زنم اوه دهانتان

and you got an ear over here uh and then you can  also you can taste things so put your uh tongue  

و شما یک گوش دارید، اوه و سپس می‌توانید همچنین می‌توانید چیزهایی را بچشید، بنابراین زبانتان را

over there too uh we'll kind of we I guess we'll  put these together we'll just say your mouth and  

هم آن طرف قرار دهید   اوه ما فکر می‌کنم این‌ها را کنار هم می‌گذاریم، فقط می‌گوییم دهانت و

your your tongue is the same thing your tongue  yeah like that and yeah let me draw a little bit  

زبانت همان چیزی است که زبانت همین‌طور است.

a little bit better picture of an ear there uh  and then we'll put a hand over here is that it  

سپس ما یک دست را در اینجا قرار می دهیم این است که

looks like a chef's hat uh let me draw a better  a slightly cleaner picture of a hand here oh no  

شبیه کلاه سرآشپز به نظر می رسد آه، اجازه دهید بهتر تصویر کمی تمیزتر از یک دست در اینجا بکشم اوه نه

that doesn't look better I didn't save myself  much space uh but anyway that is supposed to  

که بهتر به نظر نمی رسد من در فضای زیادی صرفه جویی نکردم، اوه اما به هر حال قرار است این

be your your hand so have your eye your nose your  nose your mouth or your tongue your ear and your  

دست شما باشد، پس چشمتان، بینی‌تان، دهانتان یا زبانتان، گوش و

hand all right so these are basically the uh the  the basic five senses you could use in order to  

دستتان کاملاً درست است، بنابراین اینها اساساً همان پنج حواس اساسی هستند که می‌توانید برای یادگیری استفاده کنید،

learn so when people ask me like can I get fluent  from listening what I'm really saying is that you  

بنابراین وقتی مردم می‌پرسند من دوست دارم از گوش دادن به آنچه واقعاً می گویم مسلط شوم این است که شما

actually get fluent by understanding the language  better so we're just going to put understanding

در واقع با درک زبان بهتر مسلط می شوید، بنابراین ما فقط می خواهیم درک را

here so to understand the language better  and any one of these things can give you  

در اینجا قرار دهیم تا زبان را بهتر بفهمیم و هر یک از این موارد می تواند به شما کمک کند.

that understanding so when little kids are  just starting to learn uh we want to make  

وقتی بچه‌های کوچک تازه شروع به یادگیری می‌کنند، ما می‌خواهیم

sure that that like people can understand and and  little kids they don't put like a blindfold over  

مطمئن شویم که مثل مردم می‌توانند بفهمند و بچه‌های کوچک وقتی یاد می‌گیرند مانند چشم‌بند روی چشم‌هایشان قرار نمی‌گیرند،

their eyes when they're learning so they're not  only listening when they're learning but I think  

بنابراین نه تنها گوش می‌دهند. وقتی در حال یادگیری هستند، اما فکر می‌کنم

people have this question because they think oh  you don't have to speak in order to become fluent  

مردم این سؤال را دارند زیرا فکر می‌کنند آه، برای اینکه مسلط شوید لازم نیست صحبت کنید

I do say that is true so you actually don't have  to speak in order to become fluent because what's  

من می‌گویم این درست است، بنابراین در واقع مجبور نیستید صحبت کنید تا مسلط شوید، زیرا

really happening with fluency is that you're just  developing understanding so as you understand  

واقعاً با تسلط اتفاق می‌افتد این است که شما فقط درک خود را توسعه می‌دهید، بنابراین هرچه

the language better this means you're erasing  any doubts you have about the language that's  

زبان را بهتر می‌فهمید، به این معنی است که هر شک و تردیدی را که در مورد زبان دارید پاک می‌کنید، این همان

what actually allows you to speak so once you  understand uh then uh this is you over here uh  

چیزی است که در واقع به شما اجازه می‌دهد صحبت کنید، بنابراین وقتی فهمیدید، اوه، این شما تمام می‌شوید. اینجا اوه

speaking and lots of words coming out of your  mouth all right so this is the basic process  

صحبت می‌کنید و کلمات زیادی از دهان شما بیرون می‌آیند، بنابراین این روند اساسی

of how fluency works and maybe some people like  watching movies or you know maybe you like to I  

نحوه عملکرد روان است و شاید برخی از افراد دوست دارند فیلم تماشا کنند یا شما می‌دانید که شاید شما دوست دارید من

don't know smell things but the basic idea the  reason I include all five of these senses here  

بوی چیزها را نمی‌دانم، اما ایده اصلی دلیل اینکه من تمام این حواس پنج‌گانه را در اینجا گنجانده‌ام به این

uh is because if I ask you to to feel something  like if I say oh the the board is smooth and  

دلیل است که اگر از شما بخواهم چیزی را احساس کنید، مثلاً اگر بگویم اوه، تخته صاف است و

people might not know what exactly I'm talking  about like the board is smooth over here I mean  

ممکن است مردم ندانند که دقیقاً در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم، مثل اینکه تخته اینجا صاف است. یعنی

am I talking about like I don't know kind of  how it feels but I can't you don't really know  

آیا من در مورد آن صحبت می‌کنم که نمی‌دانم چه حسی دارد، اما نمی‌توانم شما واقعاً نمی‌دانید

you have to actually feel the board to know  that it's smooth and so we can contrast that  

باید واقعاً تخته را احساس کنید تا بدانید صاف است و بنابراین ما می‌توانیم آن   را

with something like this eraser which would  be rough so we have a smooth board smooth

با چیزی شبیه به این پاک کن مقایسه کنیم. که ممکن است خشن باشد، بنابراین ما یک تخته صاف

board and a rough eraser all right so even on the  Eraser itself we have a part of the Eraser that  

و یک پاک کن زبر داریم، بنابراین حتی در خود پاک کن، بخشی از پاک کن داریم که

is smooth and a part of the Eraser this rough all  right so uh hopefully this makes sense now I just  

صاف است و بخشی از پاک کن به این میزان خشن کاملاً درست است، امیدوارم این کار منطقی باشد. اکنون فقط

wanted to talk about this a little bit and how  speaking actually develops now usually what people  

می‌خواستم کمی در مورد این موضوع صحبت کنم و اینکه چگونه صحبت کردن واقعاً در حال حاضر توسعه می‌یابد، معمولاً کاری که مردم

are doing is they try to listen and maybe they  they get some examples of something but they don't  

انجام می‌دهند این است که سعی می‌کنند گوش دهند و شاید نمونه‌هایی از چیزی را دریافت کنند، اما

really understand so let me use my my red marker  uh so the way people typically learn is they begin  

واقعاً نمی‌فهمند، بنابراین اجازه دهید از رنگ قرمز خود استفاده کنم. نشانگر اوه، روشی که مردم معمولاً یاد می‌گیرند این است که

with maybe listening to something or you could  read it or uh you know you see an example in a  

با گوش دادن به چیزی شروع می‌کنند یا می‌توانید آن را بخوانید یا می‌دانید که مثالی را در

textbook or even even if you're watching a video  like this but if you don't really understand  

کتاب درسی می‌بینید یا حتی اگر در حال تماشای ویدیویی مانند این هستید، اما اگر نمی‌بینید واقعاً

something something and you try to go to speaking  directly then that's where you're going to have  

چیزی را می‌فهمید و سعی می‌کنید مستقیماً به صحبت کردن بروید، در این صورت با مشکل مواجه خواهید شد،

trouble so you will maybe think about grammar  rules or translations when you speak because  

بنابراین ممکن است هنگام صحبت کردن به قوانین دستور زبان یا ترجمه‌ها فکر کنید زیرا

you don't really understand what you're saying  you still have some kind of doubt in your mind  

واقعاً نمی‌دانید چه می‌گویید هنوز دارید نوعی شک در ذهن شما

about what you're talking about could be a doubt  about the grammar pronunciation or whatever but  

درباره چیزی که در مورد آن صحبت می کنید می تواند شک در مورد تلفظ دستور زبان یا هر چیز دیگری باشد، اما

the point is uh like with the the the smooth  and rough example I can try to tell you what  

نکته اینجاست که مثل مثال صاف و خشن است که می توانم سعی کنم به شما بگویم

that means so you could listen to what I'm saying  but it's much faster and easier to understand the  

این به چه معناست تا بتوانید به آنچه می‌گویم گوش دهید، اما فهمیدن

difference between smooth and rough if you just  touch it okay so the goal is not is not like to go  

تفاوت بین صاف و خشن بسیار سریع‌تر و آسان‌تر است، اگر فقط آن را لمس کنید، بنابراین هدف این نیست که

from listening to speaking I mean that is helpful  if the listening is something you can understand  

از گوش دادن به صحبت کردن بروید، منظورم این است که اگر گوش دادن باشد، مفید است. چیزی که می‌توانید بفهمید

if it eliminates your doubt but usually all five  of these things working together are what allow  

اگر شک شما را برطرف کند، اما معمولاً هر پنج این موارد با هم کار می‌کنند که به

you to speak okay so hopefully this makes sense uh  I just wanted to make that kind of short uh quick  

شما اجازه می‌دهد خوب صحبت کنید، بنابراین امیدوارم که منطقی باشد اوه من فقط می‌خواستم

introduction at the beginning of this I'll I'll go  back and answer questions there's one more thing I  

در ابتدای این مقدمه کوتاه و سریع   را بیان کنم. به عقب برمی گردم و به سؤالات پاسخ می دهم، یک چیز دیگر

wanted to talk about which is how practice works  like that the when people talk about speaking  

می خواستم در مورد آن صحبت کنم، این است که تمرین چگونه کار می کند، مانند زمانی که مردم در مورد صحبت کردن صحبت می کنند

practice so the first big question or the big  misunderstanding people have is that like Drew  

تمرین کنید، بنابراین اولین سؤال بزرگ یا سوء تفاهم بزرگی که مردم دارند این است که مثل درو  می

are you saying you only have to listen and you  become fluent only by listening and I would say  

گویید. شما فقط باید گوش کنید و فقط با گوش دادن مسلط می‌شوید و من می‌گویم که

no you're actually understanding is the key and  there are different ways to understand whatever  

نه، شما در واقع می‌فهمید کلید است و راه‌های مختلفی برای فهمیدن وجود دارد که

is the best thing for the situation is is the most  important thing so again like I can look at this  

بهترین چیز برای موقعیت، مهم‌ترین چیز است، پس دوباره مثل من می‌توانم به این نگاه کنم

and I can I can maybe see that it's smooth but if  I touch it it's much faster I can tell immediately  

و می‌توانم ببینم که صاف است، اما اگر آن را لمس کنم خیلی سریع‌تر است، می‌توانم فوراً بگویم

right now instantly I can see the difference  between ah smooth and rough like that okay if  

همین الان فوراً می‌توانم تفاوت بین آه صاف و خشن را ببینم، خوب اگر

you touch it so that's the same thing if you're  learning a different language like if I want to  

آن را لمس کنی، پس همان است اگر در حال یادگیری زبان دیگری هستید، مثلاً اگر بخواهم

smell the difference between a rose and some other  flower or a fruit or a kind of food something like  

تفاوت بین گل رز و گل یا میوه یا نوعی غذا را حس کنم،

that I should be using all of my senses on that  so especially eating something tasting something  

باید تمام حواس خود را روی آن بکار ببرم، به خصوص چیزی که مزه دار است بخورم. چیزی

I will be able to tell the difference between a  banana and an orange but if you try to explain  

من می‌توانم تفاوت بین یک موز و یک پرتقال را تشخیص دهم، اما اگر سعی کنید

that to me like how does a what does a banana  taste like you're going to explain that to me  

برای من توضیح دهید که مزه‌ی یک موز چگونه است، می‌خواهید آن را برای من توضیح دهید

like you that's just listening I could listen to  an explanation but uh like that the point here is  

مثل شما که فقط گوش می‌دهم، می‌توانم به یک توضیح گوش دهید، اما نکته اینجاست

that you don't really understand okay so the the  best thing is like for whatever that is uh for  

که شما واقعاً نمی‌فهمید، خوب، بنابراین بهترین چیز برای هر چیزی است که در

the situation I think somebody just mentioned  comprehend ible comprehensible input I can see  

موقعیتی است که من فکر می‌کنم کسی به تازگی به آن اشاره کرده است ورودی قابل درک و قابل درک می‌توانم ببینم

you try to apply Dr crash's uh theory yes so  crashion talks about the same thing crashion is  

شما سعی می‌کنید تئوری uh دکتر کراش را اعمال کنید بله بنابراین خرابی در مورد همان چیزی صحبت می کند. خرابی

talking about comprehensible input uh which means  you understand something but I'm I'm basically  

در مورد ورودی قابل فهم صحبت می کند آه، به این معنی که شما چیزی را درک می کنید، اما من اساساً

extending that idea to talk about how much  comprehensible input why we need comprehensible  

این ایده را گسترش می دهم تا در مورد میزان ورودی قابل فهم صحبت کنم که چرا ما به ورودی قابل فهم نیاز داریم.

input what is the actual point of this because I  remember I don't know like a few years ago I got  

نکته اصلی این است زیرا یادم می‌آید نمی‌دانم چند سال پیش

an email from another uh teacher so this is like  a university professor and they were saying oh  

یک ایمیل از معلم دیگری دریافت کردم، بنابراین مانند یک استاد دانشگاه است که می‌گفتند اوه

you're you're you're talking about comprehensible  input but how much do we need how how do you know  

ورودی اما چقدر به ما نیاز داریم چگونه می‌دانیم

like what kind of comprehensible input to get and  the answer is actually very simple the point is  

مثل اینکه چه نوع ورودی قابل فهمی باید دریافت کنیم و پاسخ در واقع بسیار ساده است، نکته اینجاست

if you destroy the doubt the doubt is the thing  that really stops most people from speaking so  

اگر شک را از بین ببری، شک همان چیزی است که واقعاً اکثر مردم را از صحبت کردن باز می‌دارد

as I said here you can listen to something and  try to repeat that thing but that doesn't mean  

مثل من گفت اینجا می‌توانید به چیزی گوش دهید و سعی کنید آن چیز را تکرار کنید، اما این بدان معنا نیست که

you understand what you're saying so I could start  like I could I could say some some Japanese words  

شما می‌فهمید چه می‌گویید، بنابراین من می‌توانم شروع کنم، همان‌طور که می‌توانستم چند کلمه ژاپنی را بگویم

or I don't know like pick a different language and  just start hearing some some random speech but if  

یا نمی‌دانم دوست دارم یک کلمه دیگر را انتخاب کنم. زبان و فقط شروع به شنیدن چند گفتار تصادفی می کنم، اما اگر

I don't really understand and by understanding  mean like I'm actually eliminating the doubt  

من واقعاً نمی فهمم و با فهمیدن  به این معناست که در واقع شک را از بین می برم

so there are different levels of this I might  hear something but still not feel confident  

بنابراین سطوح مختلفی از این وجود دارد، ممکن است چیزی بشنوم اما هنوز

about saying it because I have some kind of doubt  about what I'm saying okay so yes like crashing  

از گفتن آن اطمینان ندارم   چون در مورد چیزی که می‌گویم شک داشته باشید، خب، بله، مثل تصادف کردن،

like as far as I know like I don't know if he  ever like went into more detail about it but  

تا آنجایی که من می‌دانم، نمی‌دانم آیا او دوست داشته است تا به جزئیات بیشتری در مورد آن پرداخته باشد، اما

uh the understanding I have and this is the same  thing I discovered when I got fluent in Japanese  

درک من و این همان چیزی است وقتی به زبان ژاپنی مسلط شدم متوجه شدم که

is that like you're not the point is not just to  get like a lot of input the point is to destroy  

مثل اینکه تو نیستی، هدف فقط این نیست که ورودی های زیادی را به دست بیاوری، هدف این نیست که

the doubt as quickly as possible so again we can  look at the two examples of what is comprehensible  

شک را در اسرع وقت از بین ببریم تا دوباره بتوانیم به دو مثال از آنچه که هست نگاه کنیم. ورودی قابل درک

input I can explain to someone what smooth means  or I can explain to someone what like light or  

می‌توانم برای کسی توضیح دهم که صاف به چه معناست یا می‌توانم برای کسی توضیح دهم که نور یا

dark are but if I just show you those things and  you can see the difference or you can feel the  

تاریکی چیست، اما اگر فقط آن چیزها را به شما نشان دهم و می‌توانید تفاوت را ببینید یا می‌توانید

difference between something that's smooth and  something that's rough like this then it's very  

تفاوت   بین چیزی صاف و چیزی که خشن است را احساس کنید. به این ترتیب، پس

easy to learn the language and you don't need  to think about uh translating or or having to  

یادگیری زبان بسیار آسان است و نیازی نیست که به ترجمه فکر کنید یا مجبور باشید

think about rules or anything like that okay so  now these are obviously simple examples but the  

به قوانین یا هر چیز دیگری فکر کنید، بنابراین اکنون اینها به وضوح مثال های ساده ای هستند، اما

same thing would happen for any kind of grammar  anything else you would be learning the point is  

همین اتفاق برای هر نوع دیگری رخ می دهد. دستور زبان هر چیز دیگری که می‌خواهید یاد بگیرید، نکته این است که

do you understand what you're learning or do you  not and often just listening is is part of that  

آیا می‌دانید چه چیزی یاد می‌گیرید یا نه و اغلب فقط گوش دادن بخشی از آن است

but if I if I only watch or if I only listen to  a video and then I watch the video I'm going to  

اما اگر من فقط تماشا کنم یا فقط به یک ویدیو گوش کنم و سپس تماشا کنم ویدیویی که قرار است

have a different experience I'm probably going to  understand something better and that's the whole  

تجربه متفاوتی داشته باشم، احتمالاً چیزی را بهتر می‌فهمم و این تمام

reason I use video to help people learn because  you can see what I'm saying you can like literally  

دلیلی است که از ویدیو برای کمک به مردم برای یادگیری استفاده می‌کنم زیرا شما می‌توانید آنچه را که من می‌گویم ببینید، می‌توانید به معنای واقعی کلمه دوست داشته باشید

see what I'm explaining I usually try to draw some  pictures I know my pictures are not the greatest  

ببینید من چه هستم توضیح دادن معمولاً سعی می‌کنم چند تصویر بکشم، می‌دانم که عکس‌های من بهترین نیستند،

but uh the point is I can show you how something  works and it's much easier than just telling you  

اما نکته اینجاست که می‌توانم به شما نشان دهم که یک چیز چگونه کار می‌کند و خیلی راحت‌تر از این است که فقط به شما بگویم

all right so to answer this question to make  sure everybody understands listening is one  

خیلی خب، بنابراین پاسخ به این سؤال برای اطمینان از اینکه همه گوش دادن را می‌فهمند. یکی از

way to help you understand something but really  the goal is that you remove any doubt that stops  

راه‌های کمک به شما برای فهمیدن چیزی است، اما در واقع هدف این است که هر شکی را که مانع

you from speaking okay so the whole point is to  keep getting input but you can you can get the  

از صحبت کردن شما نمی‌شود را از بین ببرید، بنابراین نکته اصلی این است که به دریافت ورودی ادامه دهید، اما می‌توانید در

input as quickly as possible uh with the purpose  of destroying the doubt that's the that's the  

سریع‌ترین زمان ممکن ورودی را با هدف تخریب دریافت کنید. شک این است که

whole point of comprehensible input so rather  than getting an explanation about the language  

کل نکته ورودی قابل درک همین است، بنابراین به جای دریافت توضیح در مورد زبان

which is like the worst thing you can do to learn  because we just don't really learn that way and  

که بدترین کاری است که می توانید برای یادگیری انجام دهید زیرا ما واقعاً به این روش یاد نمی گیریم و   به

it's going to teach you to think and translate and  hesitate when you speak it's much better to try to  

شما یاد می دهد که فکر کنید و ترجمه کنید و وقتی صحبت می کنید تردید کنید، خیلی بهتر است سعی کنید

understand the language directly in that language  so this is what comprehensible input means and  

زبان را مستقیماً در آن زبان بفهمید، بنابراین ورودی قابل درک به این معنی است و

that's what gives you the confidence to speak okay  so most people uh they are going to feel hesitant  

این همان چیزی است که به شما اعتماد به نفس می دهد تا خوب صحبت کنید، بنابراین بیشتر مردم احساس تردید می کنند

or embarrassed or shy or whatever about speaking  if they don't really feel confident about what  

یا خجالت می کشند یا خجالتی می شوند. یا هر چیز دیگری در مورد صحبت کردن، اگر آنها واقعاً نسبت به آنچه می‌گویند اعتماد ندارند،

they say so you should keep getting more input  until you feel confident and that's what allows  

بنابراین باید به دریافت نظرات بیشتر ادامه دهید تا زمانی که احساس اطمینان کنید و این چیزی است که به شما اجازه می‌دهد

you to speak all right so now that I've answered  that I'm going to go back and check chat and then  

خوب صحبت کنید، بنابراین اکنون که من به شما پاسخ دادم که می‌روم. برگردید و چت را بررسی کنید و سپس

I'll speak briefly about practicing like what  this means so you've already seen kind of like  

من به طور خلاصه در مورد تمرین صحبت می‌کنم، به این معنی که این به معنای آن است، بنابراین شما قبلاً شبیه

the practice I'm talking about when people talk  about uh can can you get fluent only by listening  

تمرینی را که من در مورد آن صحبت می‌کنم دیده‌اید، آیا می‌توانید فقط با گوش دادن به آن مسلط شوید

then they think oh I guess I don't need to speak  with anybody else and that's basically true if  

سپس فکر می‌کنند اوه حدس می‌زنم نیازی نیست با کسی صحبت کنم و این اساساً درست است اگر

you can understand uh the language well but  let me go back and see if anybody uh had any  

شما بتوانید زبان را خوب بفهمید، اما اجازه دهید برگردم و ببینم آیا کسی

questions that I missed let's see uh let's see  here Mr smart from Vegas Samuel ice see there  

سؤالی دارد که من از دست داده‌ام، بیایید ببینیم آقای هوشمند از وگاس ساموئل یخ آنجا را ببینید

cam from Thailand uh kamusta Jose from Nicaragua  Islam nice to see you very kind man well I try I  

دوربین عکاسی از تایلند اوه کاموستا خوزه از نیکاراگوئه اسلام خوشحالم که شما را مرد بسیار مهربانی می‌بینم، خوب من سعی می‌کنم

try uh sophan let's see hello I'm from Indonesia  let's see ce's are you an Illuminati why do you  

سعی کنم اوه سوفان بیایید ببینیم سلام من اهل اندونزی هستم بیایید ببینیم که آیا شما یک ایلومیناتی هستید چرا

think I'm you think I'm like in the Illuminati  no I I don't know I don't have like a special  

فکر می‌کنید من شما هستم فکر می‌کنم مثل ایلومیناتی هستم نه نمی‌دانم چیز خاصی ندارم

I don't know where did you get that idea I'm not  I don't think so your drawing skills are amazing  

نمی‌دانم این ایده را از کجا آوردی، من نیستم  فکر نمی‌کنم مهارت‌های طراحی شما شگفت‌انگیز باشد

says can well I appreciate that and let's see  tar says good morning sir Queen of the island  

می‌گوید می‌تواند خوب من از آن قدردانی می‌کنم و بیایید ببینیم تار می‌گوید صبح بخیر جناب ملکه جزیره

thank you Aman from India and Marissa how can I  lose the fear of speaking English with people who  

متشکرم امان از هند و ماریسا چگونه می‌توانم ترس از صحبت کردن انگلیسی با افرادی که

is a native speaker so people who are a native  speaker uh for your specific question this this  

زبان مادری هستند را از دست بدهم، بنابراین افرادی که زبان مادری هستند سوال کنید این

is the answer right here so uh if you if you feel  nervous about speaking with natives then there's  

پاسخ همینجاست، پس اگر از صحبت کردن با بومی‌ها عصبی هستید،

usually a reason for that like it could be your  pronunciation or you're worried about making mist  

معمولاً دلیلی برای آن وجود دارد، مثلاً تلفظ شما یا نگران اشتباهات مه‌آلود هستید،

mistakes like you had uh like a grammatical error  in your writing uh and often if you are unsure  

مثل یک خطای گرامری. در نوشتن خود و اغلب اگر مطمئن نیستید

then you're unconfident so you still have some  kind of doubt that's stopping you from speaking  

پس اعتماد به نفس ندارید بنابراین هنوز نوعی تردید دارید که مانع صحبت کردن شما می شود

so even if you you can understand generally when  other people are talking that that doesn't mean  

بنابراین حتی اگر بتوانید به طور کلی وقتی دیگران صحبت می کنند بفهمید که به این معنی نیست که

you you have the skills you need to communicate  all right so understanding a language and then if  

شما دارید مهارت‌هایی که برای برقراری ارتباط به آن‌ها نیاز دارید، بنابراین درک یک زبان و سپس اگر

if you think about how how the practice works  I I'll talk about this in just a moment but  

به نحوه عملکرد این تمرین فکر می‌کنید، من در یک لحظه در مورد آن صحبت خواهم کرد، اما

the basic idea is is that it's easy to have a  controlled environment for learning like right  

ایده اصلی این است که داشتن یک محیط کنترل‌شده آسان است. درست یاد بگیرید

now you don't have to say anything you're just  listening to me speak uh or if you're reading a  

اکنون لازم نیست چیزی بگویید، فقط  دارید به صحبت های من گوش می دهید یا اگر دارید

book or doing something even looking at a textbook  or or watching something whatever like watching a  

کتاب می خوانید یا کاری انجام می دهید، حتی به یک کتاب درسی نگاه می کنید یا چیزی را تماشا می کنید، مانند تماشای یک

movie um you're not uh it's like a a controlled  environment so it's much easier you don't have  

فیلم. نه، این مانند یک محیط کنترل‌شده است، بنابراین خیلی راحت‌تر است که

to worry about anything like understanding  pronunciation whatever uh you can understand  

نگران چیزی نباشید مانند درک تلفظ هر چیزی که می‌توانید درک کنید

everything you know probably pretty easy and if  you have a question maybe you can look that up or  

همه چیزهایی را که می‌دانید احتمالاً بسیار آسان است و اگر سؤالی دارید، می‌توانید آن را جستجو کنید یا

stop the video or something and and get the answer  to that but in a conversation the conversation is  

ویدیو را متوقف کنید. یا چیزی، و پاسخ آن را دریافت کنید، اما در یک مکالمه، مکالمه

not controlled it's like a a a like a chaotic  thing uh and so when we when we think about how  

کنترل نشده است، مانند یک چیز آشفته است، و بنابراین وقتی به نحوه

we practice we need to make the practice more like  the actual communication situation all right I'll  

تمرین فکر می کنیم، باید این تمرین را بیشتر شبیه به وضعیت ارتباط واقعی کنیم. درست است

talk about that in just a moment but uh basically  you need to have no doubt for most people anyway  

فقط در یک لحظه در مورد آن صحبت خواهم کرد، اما اساساً  به هر حال برای اکثر مردم باید شکی نداشته باشید

this is the thing like if they're nervous about  saying something they won't say it all right so  

این چیزی است که اگر آنها از گفتن چیزی عصبی هستند، آن را درست نمی گویند، بنابراین

you need to clear that doubt away if you want  to become a confident speaker it doesn't matter  

باید آن را روشن کنید. اگر می‌خواهید سخنران مطمئنی شوید، مهم نیست

who you're speaking with whether that's speaking  with natives or anybody else uh moham says I can  

با چه کسی صحبت می‌کنید، چه با بومی‌ها صحبت کنید یا با هر کس دیگری، اوه محمد می‌گوید من می‌توانم

understand all what you say you can just say I can  understand all you say or everything you say but  

همه چیزهایی که می‌گویید را بفهمم، شما فقط می‌توانید بگویید من می‌توانم همه حرف‌های شما را بفهمم. یا هر چیزی که شما می گویید اما

I can't speak as you yes and that's because like  the the understanding part and the communication  

من نمی توانم مثل شما صحبت کنم بله و این به این دلیل است که مانند قسمت درک و ارتباط   به

part are different because of the usually the  way people are practicing which I'll talk about  

دلیل روشی که معمولاً افراد تمرین می کنند متفاوت است که من

in just a moment but the understanding part is  much easier because you don't have to think about  

فقط در یک لحظه در مورد آن صحبت خواهم کرد، اما قسمت درک خیلی راحت‌تر است، زیرا لازم نیست در مورد

what you're saying you're you're just getting  the information and usually you can understand  

آنچه می‌گویید فکر کنید، فقط اطلاعات را دریافت می‌کنید و معمولاً می‌توانید

the general idea but if I said hey I want you to  say that thing now or something express the same  

ایده کلی را درک کنید، اما اگر گفتم هی می‌خواهم آن چیزی را همین الان یا چیزی دیگر بگویید. همان   ایده را بیان کنید،

idea even if you don't say the same words  uh then you would probably struggle to do  

حتی اگر همان کلمات را به زبان نیاورید اوه، احتمالاً برای انجام

that no usually it's because you're you know it  could be problems with grammar or pronunciation  

آن مشکل دارید   که نه معمولاً به این دلیل است که می‌دانید ممکن است با گرامر یا تلفظ

or whatever but usually you just don't know the  language as well as you think you do that's the  

یا هر چیز دیگری مشکل داشته باشید، اما معمولاً نمی‌دانید زبان و همینطور که فکر می‌کنید انجام می‌دهید،

problem uh let's see David says from Colombia  Marley says from uh let's see from Oro and slam  

مشکل همین است، بیایید ببینیم دیوید از کلمبیا می‌گوید. مارلی می‌گوید از اوه بیایید از Oro ببینیم و slam را بکوبیم.

what is the difference between soap and soup in  pronunciation uh well it's there two different

sounds s o a p and s o u p so this  is a long o sound so we have a o  

این صدای بلند O است، بنابراین ما یک صابون o داریم

soap and typically when we have two vowels  together you say the name of the first one  

و معمولاً وقتی دو مصوت با هم داریم، نام اولین صدادار را می‌گویید

that's not always true just like this one here  we don't say soap like this is soup this is an  

که همیشه درست نیست، مثل این صدای اینجا ما نمی‌گوییم صابون مانند این سوپ است، این یک

o u sound ooh ooh more like a long youu uh but  if you most of the time the rules will follow  

سوپ است. صدای اوه اوه بیشتر شبیه صدای بلند شماست، اما اگر بیشتر اوقات قوانین

like this so this is the same pronunciation  for uh like boat or goat same thing the OA  

از این قبیل پیروی می کنند، پس این همان تلفظ را برای uh مانند قایق یا بز مشابه صدای OA است،

sound o it's just a long o sound uh but if  you'd like to see and and actually learn  

صدای OA فقط صدای O بلند است، اما اگر شما دوست دارم اینها را ببینم و در واقع یاد بگیرم

these you should get Frederick just click  on the link in the description I'll put

اینها را باید دریافت کنید، فقط روی پیوند در توضیحات کلیک کنید.

Frederick so I made this so people can learn all  of these different pronunciations and understand  

the same way natives do so if you'd like to  improve your pronunciation you want to improve  

می‌خواهم تلفظ خود را بهبود ببخشید، می‌خواهید

your spelling you want to know how to say all  these things just get the app so click on the  

املای خود را بهبود ببخشید، می‌خواهید بدانید چگونه همه این موارد را بیان کنید، فقط برنامه را دریافت کنید، بنابراین روی

link in the description below this video all  all right who is next over here Marcela says  

پیوند   در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید.

what do you say about understanding the normal  everyday English does that work the same yes  

شما می گویید در مورد فهمیدن زبان عادی روزمره انگلیسی هم همین کار را می کند بله

uh and so I I'll show you that in in just a  moment but yes the goal is to understand not  

اوه و بنابراین من این را در عرض یک لحظه به شما نشان خواهم داد، اما بله هدف این است که نه

just teachers you know people who are speaking  slowly and clearly like I am doing right now but  

فقط معلمان را درک کنید، بلکه افرادی را می شناسید که آهسته و واضح صحبت می کنند مانند من در حال حاضر این کار را انجام می‌دهم، اما

to be able to understand anybody so you can uh  follow movies or TV shows or people in everyday  

برای اینکه بتوانم هر کسی را بفهمم تا بتوانید فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی یا افرادی را در زندگی روزمره دنبال کنید

life bill says hello Drew uh how are you today  how do we understand a language understanding  

لایحه می‌گوید سلام درو اوه، امروز چطوری چگونه می‌توانیم یک زبان را بفهمیم

in terms of what well understanding just means  you're eliminating doubt about what something  

از نظر اینکه درک خوب به معنای شما چیست؟ "در حال از بین بردن شک در مورد معنای چیزی   است،

means so at a very basic level there's a sound  uh yeah let me let me clean this up a little

بنابراین در سطح بسیار ابتدایی صدایی به گوش می‌رسد اوه بله اجازه دهید کمی این موضوع را پاک کنم

bit uh so you hear I don't even know  what you maybe this is a better way to do

تا بشنوید که من حتی نمی‌دانم شاید این روش بهتری برای انجام

it so there's some kind of sound and there's  a a word and well you can all right let me  

آن باشد. بنابراین یک نوع صدا وجود دارد و یک کلمه وجود دارد و خوب شما می توانید به من اجازه دهید   اجازه

let me let me make this very clear and  simple so the sound is is the word but  

دهید این را خیلی واضح و ساده بیان کنم، بنابراین صدا همان کلمه است، اما

it's it's not always a word so that's  why it's a little bit tricky like if I  

همیشه یک کلمه نیست، به همین دلیل است که کمی مشکل است مثلاً اگر می‌گویم

say ouch I'm making a sound or I say oh I'm  making a sound but it it might not like they  

اوه دارم صدا می‌دهم یا می‌گویم آه دارم صدا می‌دهم، اما ممکن است اینطور نباشد که

might not all be words but basically  you connect a sound with some kind of

همه آنها کلمه نباشند، اما اساساً شما یک صدا را با نوعی معنا وصل می‌کنید

meaning and when we think about understanding  something if you hear like sound a do you  

و وقتی به فهمیدن فکر می‌کنیم اگر چیزی مانند صدا را بشنوید، می‌فهمید که

understand what that means for that situation so  if I if I drop like if I if I just say the word  

برای آن موقعیت چه معنی می‌دهد، بنابراین اگر من آن کلمه را به زبان ژاپنی بگویم دوست دارم،

like in Japanese if I just said that to you  you're hearing a sound but you're not really  

اگر فقط به شما بگویم، صدایی می‌شنوید اما شما واقعاً   نمی‌توان

getting to connect that with any meaning  so you don't understand what I'm saying

آن را با هیچ معنایی وصل کرد بنابراین نمی‌فهمی

it now if I keep repeating this word you're still  

الان چه می‌گویم، اگر این کلمه را تکرار کنم، هنوز

not going to understand what  I'm saying I could write it

نمی‌فهمی چه می‌گویم، می‌توانم آن را

down do you understand what I'm saying like I  could put it in in Japanese let's see e same

بنویسم، می‌فهمی چیزی که من می گویم مثل اینکه می توانم آن را به ژاپنی وارد کنم، حالا همین را ببینیم

thing now if I continue to say that I could  say this word 100 times and you're still not  

اگر همچنان به گفتن ادامه می دهم که می توانم این کلمه را 100 بار بگویم و شما هنوز

connecting the sound or the word with the meaning  so you don't understand again understanding is  

صدا یا کلمه را به معنی وصل نمی کنید پس نمی کنید دوباره متوجه نمی شوم که

the connection of sound and meaning or the word  in the meaning okay so whether you're reading  

ارتباط صدا و معنا یا کلمه به معنای خوب است، بنابراین چه در حال خواندن

this on a piece of paper or you hear it in you  know you're listening on headphones or something  

این مطلب روی یک تکه کاغذ یا آن را در خود می شنوید بدانید که در حال گوش دادن با هدفون یا چیزی

like that the sound and the meaning that's the  connection between those things that gives you  

شبیه به آن صدا هستید. و معنایی که ارتباط بین آن چیزهایی است که به شما می دهد

understanding so if you don't know what I mean  when I say it then you don't understand and you  

probably couldn't use it now if I can help  you connect the sound with the meaning then  

با معنی آنوقت

you would understand and you would feel confident  about using it so let me give you some examples

شما متوجه می‌شوید و در مورد استفاده از آن احساس اطمینان می‌کنید، بنابراین اجازه دهید چند مثال برای شما بیاورم،

all right is it a little bit more clear  now where did my marker go where did  

خوب است، کمی واضح‌تر است حالا نشانگر من کجا رفته است

that go I don't even know where that went  completely ran away so if I say like if I

آن رفته، من حتی نمی‌دانم کجا رفت کاملاً فرار کرد، بنابراین اگر بگویم دوست دارم اگر

like then you understand a little bit better  about what I'm talking about and as you get  

دوست دارم، کمی بهتر می‌فهمید درباره آنچه من صحبت می‌کنم، و وقتی

more examples of that then you feel very sure  that you understand and here it becomes like an  

نمونه‌های بیشتری از آن به دست می‌آورید، کاملاً مطمئن می‌شوید که می‌فهمید و اینجا مثل یک

expression of pain kind of like ouch all right  so when I'm talking about like the goal is to  

بیان درد می‌شود. خیلی خوب است، پس وقتی در موردش صحبت می‌کنم، مثلاً هدف این است که

get to understanding the point is how can I bring  this sound and this meaning to you as quickly as  

به درک مطلب برسم، این موضوع این است که چگونه می‌توانم این صدا و این معنی را در سریع‌ترین زمان ممکن برای شما به ارمغان بیاورم.

possible all right so when people say like I don't  understand it means like they heard something or  

فهمیدن به این معنی است که آنها چیزی شنیده اند یا

they read something but they don't understand  the meaning of that okay so here I'm giving  

چیزی را خوانده اند اما معنی آن را نمی فهمند، بنابراین در اینجا من به

you the example of like like a typical lesson  would either uh just give you a translation so  

شما مثال می زنم مانند یک درس معمولی.

I would give you the English word or whatever  your native language is and then I would say  

کلمه انگلیسی یا هر چیزی که زبان مادری شما باشد و سپس من می گویم

so the Japanese word for that is all right but  it's much better if you can like if I'm walking

بنابراین کلمه ژاپنی برای آن درست است، اما خیلی بهتر است اگر راه می روم دوست داشته باشید

and then you can understand what I'm saying you  connect the sound or the word with the meaning  

و سپس می توانید بفهمید که من چه می گویم صدا را وصل کنید یا کلمه ای با معنی

okay so the point when we're when we're trying  to do this like the fast F you can do that the  

خوب است، بنابراین زمانی که ما سعی می کنیم این کار را انجام دهیم مانند F سریع، می توانید آن را انجام دهید هر چه

faster you start speaking because that's what  actually lets you speak so now I understand  

سریعتر شروع به صحبت کنید زیرا این همان چیزی است که در واقع به شما اجازه می دهد صحبت کنید، بنابراین اکنون می فهمم

what itai means and I can start using okay and I  hear how people might say it differently so one  

معنی itai چیست و من می‌توانم شروع به استفاده از Okay کنم و می‌شنوم که چطور ممکن است مردم آن را متفاوت بگویند، بنابراین یک

person says like like a little kid is like  and and uh like a like a high school kid is

نفر می‌گوید مثل یک بچه‌کوچک مثل این است و و اوه مثل یک بچه دبیرستانی

like you know something like that so each person  will pronounce it a little bit differently  

مثل این است که شما چیزی شبیه آن را می‌دانید، بنابراین هر فرد آن را کمی تلفظ کند. کمی متفاوت است

but in general we're just talking about this  is what people say when you're in pain so  

اما به طور کلی ما فقط در مورد این صحبت می‌کنیم  این چیزی است که مردم هنگام درد می‌گویند، بنابراین

you understand you can connect the sound or the  word to the meaning all right so if when people  

شما می‌فهمید که می‌توانید صدا یا کلمه را به معنی وصل کنید خیلی خوب است، بنابراین اگر وقتی مردم

understand when I say oh I understand what that  person means they connected the sound with the  

وقتی می‌گویم اوه می‌فهمند، می‌فهمم چه آن شخص به این معنی است که صدا را با معنی    مرتبط کرده است

meaning and that's what we mean by understanding  so comprehensible input the idea of that is really  

و این همان چیزی است که ما از درک ورودی بسیار قابل درک می‌گوییم. ایده آن واقعاً

to connect this as quickly as possible so people  who have uh seen my videos before I've given this  

برای اتصال هرچه سریع‌تر این است تا افرادی که قبلاً ویدیوهای من را دیده‌اند من این    را

example but it's like it's a very clear Simple  Thing uh you know that I I can just show you  

مثال بزنم، اما مثل اینکه این یک چیز بسیار واضح است.

very quickly how it works but that's the example  of how you can just learn something very easily  

in a new language without translating does that  make sense let me know if you understand hopefully  

امیدوارم

that makes sense so I am Portuguese yeah so it's  it's much better like when you learn it that way  

این منطقی باشد، بنابراین من پرتغالی هستم بله، بنابراین خیلی بهتر است وقتی آن را به این طریق یاد می‌گیرید

you actually discover the meaning yourself and you  feel much more confident about it because you're  

در واقع خود معنی آن را کشف می‌کنید و نسبت به آن اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید، زیرا

like oh look at that I I I figured it out I con  I connected the meaning with the with the sound  

مثل اوه، به آن نگاه کنید، من متوجه شدم که من آن را اشتباه می‌کنم. من معنی را با صدا وصل کردم

and that feeling that gives you an aha moment I  call that an aha moment where you're like ah now  

و آن احساسی که به شما یک لحظه آها می دهد آن را یک لحظه آها می نامم که در آن شما مثل آه اکنون

I get it now I understand what that means so if I  start teaching you something like if I if I just  

هستید   الان متوجه شدم که معنی آن چیست بنابراین اگر شروع کنم به آموزش چیزی شبیه به آه اگر من فقط

like if I draw you know something on the board and  you don't understand what it means then then like  

دوست دارم اگر نقاشی می‌کنم، شما چیزی را روی تخته می‌دانید و معنی آن را نمی‌فهمید، پس مثل    از

that's that's where the confusion comes from and  you will hear you know Japanese people saying it  

اینجاست که سردرگمی از آنجا ناشی می‌شود و خواهید شنید که ژاپنی‌ها

like that when they get hurt and and so you you  learn that like without opening up a textbook if  

وقتی صدمه می‌بینند و بنابراین شما یاد می گیرید که بدون باز کردن یک کتاب درسی    اگر

I see three or four people get hurt and they say  I then I'm I'm understanding pretty quickly Ah  

ببینم سه یا چهار نفر صدمه می بینند و آنها می گویند من پس من خیلی سریع می فهمم آه

that's the sound they make is connected with that  meaning and that's how language works all right  

این صدایی است که آنها تولید می کنند با آن معنا مرتبط است و زبان اینگونه عمل می کند. خیلی خب

let's see Aman says hello from India I think I  answered I think I answered that one uh let's  

بیایید ببینیم که امان از هند سلام می‌کند، فکر می‌کنم جواب دادم، فکر می‌کنم پاسخ دادم اوه، بیایید

see oh I'll come back to marcelo's point uh after  after we go to this so does that work the same so  

ببینیم اوه، بعد از اینکه به این موضوع رفتیم، به نقطه نظر مارسلو برمی‌گردم، پس آن کار یکسان است،

Bill said okay I think I answered that so Don  says low anxiety environment yes so low anxiety  

بیل گفت باشه، فکر می‌کنم من پاسخ دادم که بنابراین دان می‌گوید محیط کم اضطراب بله خیلی کم اضطراب

environment or actually like a no no anxiety  so anxiety means some kind of fear or worry or  

یا در واقع مانند یک نه بدون اضطراب است بنابراین اضطراب به معنای نوعی ترس یا نگرانی یا

nervousness and when you're learning like right  now there is no anxiety because you don't have to  

عصبی است و وقتی در حال یادگیری هستید مثل همین الان هیچ اضطرابی وجود ندارد زیرا شما این کار را نمی‌کنید. باید

speak it's my job to get you fluent and as you  listen to me then you become a more confident  

صحبت کنم، وظیفه من این است که شما را مسلط کنم و وقتی به من گوش می دهید، سخنران با اعتماد به نفس تری تبدیل می شوید،

speaker because I'm helping you understand meaning  I'm eliminating any doubt you have about the  

زیرا به شما کمک می کنم معنی را بفهمید من شک و تردیدی که در مورد زبان دارید را از بین می برم

language so as I eliminate more of your doubt you  will feel more confident speaking Richard says I  

تا بیشتر شک شما را از بین ببرم. وقتی صحبت می‌کنید، اعتماد به‌نفس‌تری خواهید داشت.

am an eager beaver to learn English however I'm a  bit sluggish I comprehend what you stated but with  

native speakers there are some words I don't get  yes and this is why as I'll explain in a moment  

در یک لحظه توضیح دهید

the practice needs to mirror what you're doing  for the actual speaking situation all right so the  

این تمرین باید منعکس کننده کاری باشد که انجام می‌دهید برای موقعیت واقعی صحبت کردن کاملاً درست است، بنابراین

goal is still like we want use our eyes and ears  and nose all of our senses to help us understand  

هدف همچنان این است که می‌خواهیم از چشم‌ها و گوش‌ها و بینی‌مان از تمام حواس خود برای کمک به درک ما استفاده کنیم

and that's when we start speaking and let's see  Bible Study zj's Bible study I can speak English  

و این زمانی است که شروع به صحبت می‌کنیم. و بیایید ببینیم مطالعه کتاب مقدس zj's مطالعه کتاب مقدس من می‌توانم انگلیسی صحبت کنم

but sometimes I'm stuck yes so often people will  have you know you have to think about what exactly  

اما گاهی اوقات گیر می‌کنم بله، اغلب مردم می‌خواهند بدانند که باید به این فکر کنید که دقیقاً چه

gets you stuck so are you are you thinking there's  a specific word I want to say and then I forget  

شما را گیر می‌کند، پس آیا فکر می‌کنید کلمه خاصی وجود دارد که می‌خواهم بگویم و بعد

that word so I can't speak or is it a problem with  pronunciation or grammar or something else let's  

آن کلمه را فراموش می‌کنم بنابراین نمی‌توانم صحبت کنم یا مشکلی در تلفظ یا دستور زبان یا چیز دیگری است بیایید

see and Leos is good evening a great teacher  while you're too kind and ahed says something  

ببینیم و لئوس شب بخیر یک معلم عالی است در حالی که شما خیلی مهربان هستید و هد چیزی

in Arabic which I can't read Studios is good  evening teacher Drew mil meon says is it good  

به عربی می‌گوید که من می‌توانم. T read Studios خوب است معلم عصر درو میل میون می‌گوید آیا خوب است   آیا

is it a good idea to improve listening if I read  the whole book and then listen to its audio book  

اگر کل کتاب را بخوانم و سپس به کتاب صوتی آن گوش کنم، بهتر است گوش دادن را بهبود ببخشم

uh yes but I i' I've talked about this in other  videos where I recommend you get shorter content  

اوه بله، اما من در ویدیوهای دیگر درباره این موضوع صحبت کرده‌ام. جایی که من توصیه می‌کنم محتوای کوتاه‌تری دریافت کنید

so if you if you read like a whole book like a  like a thick book and then try to go back and  

بنابراین اگر مثل یک کتاب کامل می‌خوانید مثل یک کتاب قطور و سپس سعی می‌کنید به عقب برگردید و

listen to the the audio version that's not really  giving you the repetition fast enough so I really  

به نسخه صوتی گوش دهید، این واقعاً به اندازه کافی سریع به شما تکرار نمی‌کند، بنابراین من واقعاً   به

recommend people getting more examples faster and  that's why I tell people like watch the previous  

افراد توصیه می‌کنم. دریافت نمونه‌های بیشتر سریع‌تر و به همین دلیل است که به مردم می‌گویم دوست دارند ویدیوی قبلی را تماشا کنند،

the video like the one I did about reading so  like read read to speak the read to get fluent  

مانند ویدیویی که من در مورد خواندن انجام دادم، بنابراین مانند خواندن خواندن برای صحبت کردن، خواندن خواندن برای روان‌تر شدن

video watch that video uh but the point there is  that if you you should be learning with with uh  

آن ویدیو را تماشا کنید، اما نکته اینجاست که اگر باید باشید یادگیری با

shorter kind of shorter shorter pieces of content  like this so you can go back and then read it and  

محتوای کوتاه‌تر از محتوای کوتاه‌تر مانند این، بنابراین می‌توانید به عقب برگردید، سپس آن را بخوانید و

watch it and listen to it so this is how we have  students review in fluent for life so we don't  

آن را تماشا کنید و به آن گوش دهید، بنابراین ما از دانش‌آموزان می‌خواهیم که مادام‌العمر به‌طور مسلط آن را مرور کنند، بنابراین نمی‌خواهیم

want you to listen to like uh a 10-hour audio  book and then try to go back and read it it's  

شما این کار را انجام دهید. به یک کتاب صوتی 10 ساعته گوش دهید و سپس سعی کنید به عقب برگردید و آن را بخوانید،

much better to have like half an hour or less like  15 minutes or something so you can watch a video  

بهتر است نیم ساعت یا کمتر از آن 15 دقیقه یا چیزی دیگر وقت داشته باشید تا بتوانید ویدیویی را تماشا کنید

and then maybe watch for some particular sounds  or words or something like that each time you're  

و سپس شاید صداهای خاصی را تماشا کنید. کلمات یا چیزی شبیه به آن، هر بار که به

going back and reviewing it it's much easier if  you can go back and review it uh just simply with  

عقب برمی‌گردید و آن را مرور می‌کنید، بسیار آسان‌تر است اگر بتوانید به سادگی با

a short amount of time whatever that is like so a  short book or short video or short audio something  

مدت زمان کوتاهی آن را مرور کنید، مانند یک کتاب کوتاه یا ویدیوی کوتاه یا چیزی صوتی کوتاه.

like that so yes like going back and reviewing the  thing in different ways that will give you a good  

اینطور است، بله، دوست دارید به عقب برگردید و موضوع را به روش‌های مختلف مرور کنید که به شما یک

naturally varied review uh but pick something  short so it's it's more motivating for you and  

مرور خوب   طبیعتاً متنوع می‌دهد، اما چیزی کوتاه را انتخاب کنید تا برای شما انگیزه بیشتری داشته باشد و

you understand it better uh let's see Jose says  I'm from Nicaragua but live in Oregon and wisley  

شما بهتر آن را درک کنید، بیایید ببینیم خوزه می‌گوید من اهل نیکاراگوئه هستم اما در اورگان زندگی می‌کنم و ویزلی

wisely says let's see wizzly I guess hi Mr Drew  I would like you to help me destroy the doubt  

عاقلانه می‌گوید let's see wizzly من حدس می‌زنم سلام آقای درو. از شما می‌خواهم به من کمک کنید شک درباره کلمه bite را از بین ببرم.

about the word bite It's seems that it has two  ways of pronunciation if this is the case make  

it clear to me bite I'm not I'm not aware of  another another I don't know maybe there's like  

من نمی دانم از دیگری آگاه نیستم، نمی دانم شاید مانند

the German like b or something like B like I'm  probably not pronouncing that correctly but in  

آلمانی مانند b یا چیزی مانند B مانند من احتمالاً آن را درست تلفظ نمی کنم، اما در

English that word bite is just one pronunciation  uh as far as I know I'm I'm not I'm not familiar  

انگلیسی آن کلمه bite فقط یک تلفظ است.

with another one see he says uh could you teach us  a way to study common collocations because I find  

با یکی دیگر آشنا نیستم.

it difficult to imagine which words uh should to  focus on which word to focus on and Commons uh you  

on و Commons اوه شما

can just get there are lists of collocations if  you're looking for those um we also teach a bunch  

فقط می‌توانید دریافت کنید، فهرست‌هایی از هم‌مکان‌ها وجود دارد، اگر به دنبال آن‌ها هستید، ما همچنین

of them in um uh in how to remember any English  word so that's in uh influent for life but that  

به تعدادی از آنها آموزش می‌دهیم که چگونه هر کلمه انگلیسی را به خاطر بسپارید تا برای زندگی تأثیرگذار باشد، اما

that program is basically using the same idea of  collocations to help people remember words um but  

آن برنامه اساساً از همان ایده collocations استفاده می‌کنید تا به افراد کمک کنید کلمات را به خاطر بسپارند، اما

like collocations if you're looking for just a  specific way to learn some random collocations  

اگر به دنبال یک روش خاص برای یادگیری چند ترکیب تصادفی هستید،

just pick a word and then put that in Google or  chat gbt and just say give me collocations for the  

فقط یک کلمه را انتخاب کنید و سپس آن را در Google یا چت gbt قرار دهید و فقط بگویید به من collocations بدهید. برای کلمه                                                                                collocations

word whatever and so you you like collocations  for have or collocations for some kind of noun  

whatever the thing is usually you can find uh  these are the for people who don't know these are  

basically patterns that are commonly used in the  language like uh if I say like have other people  

اوه، اگر بگویم دوست داشته باشید دیگران

might think like okay like have fun or have a good  time or have a bath or have a shower and these are  

ممکن است فکر کنند خوب است، مثلاً خوش بگذرانید یا اوقات خوبی داشته باشید یا حمام کنید یا دوش بگیرید و اینها

specific ways of speaking certain patterns that  people use frequently called collocations cam says  

روش‌های خاصی برای صحبت کردن با الگوهای خاصی هستند که افراد اغلب از آنها استفاده می‌کنند که به آنها هم‌مکانی گفته می‌شود، دوربین می‌گوید

o I see got Michael says greetings from Uruguay  and a studio be careful teacher you are going to  

o می‌بینم مایکل گرفتم از اروگوئه و یک استودیو درود می‌گوید، مراقب باشید معلم که می‌خواهید   در

end up hurting yourself giving us these examples  it's okay in the service of Education I'm happy  

نهایت به خودتان صدمه بزنید، این مثال‌ها را به ما می‌دهید اشکالی ندارد در خدمت آموزش و پرورش، خوشحالم

to to hurt myself a little bit but now I don't  know where my marker went where did that go that  

خیلی به خودم صدمه بزنم، اما اکنون نمی‌دانم نشانگر من کجاست. رفت کجا رفت که

marker like they really disappeared somewhere  no idea where that went I can't see it anyway  

نشانگر مثل اینکه واقعاً جایی ناپدید شده است. نمی دانم کجا رفته است به هر حال نمی توانم آن را ببینم

uh let's see so does that mean it hurts in English  equals painful yes so like I'm giving itai means  

اوه بیایید ببینیم پس آیا این بدان معنی است که در انگلیسی درد می کند مساوی است با دردناک بله پس مثل من می دهم itai به معنای

uh painful or like something hurts or ouch uh in  Japanese it's not an English word but the point  

آه دردناک یا مانند است چیزی درد می‌کند یا اوه اوه در ژاپنی این یک کلمه انگلیسی نیست، اما نکته   این

is I'm giving you a Japanese example because most  people watching this do not speak Japanese let's  

است که من یک مثال ژاپنی به شما می‌زنم زیرا اکثر افرادی که این را تماشا می‌کنند ژاپنی صحبت نمی‌کنند، بیایید

see LS says I in Portuguese yeah it might be  like other like and and if I'm if I'm listening  

ببینیم که LS به پرتغالی می‌گوید «بله» ممکن است مانند سایر موارد مشابه باشد و اگر من اگر دارم

to somebody speaking Portuguese then probably  I will hear examples like that and there will  

به کسی گوش می دهم که به زبان پرتغالی صحبت می کند، احتمالاً مثال هایی از این دست را خواهم شنید و

be some kind of variety for people saying ouch so  one person might say like I or like another person  

برای افرادی که می گویند اووه

like I it's like it gets louder or something  like that uh depending on how painful the thing  

یا چیزی شبیه به آن بسته به میزان دردناک

is but if I'm watching that then I would learn  very quickly oh like that sound means painful  

بودن موضوع، اما اگر من آن را تماشا کنم، خیلی سریع یاد می‌گیرم، آه، این صدا به معنای دردناک است

and that's what you know people people say in  Portuguese and so I'm able to learn Portuguese  

و این همان چیزی است که مردم به پرتغالی می‌گویند و بنابراین من می‌توانم پرتغالی را یاد بگیرم.

I destroy the doubt about what to say when I'm  hurt so like when I get hurt in Japanese I'm

من شک را در مورد آنچه که باید بگویم وقتی صدمه دیده‌ام را از بین می‌برم، مثل وقتی که صدمه می‌بینم به ژاپنی من

like or I you know I would have to see some  examples of of people doing that in Portuguese  

یا می‌دانم باید نمونه‌هایی از افرادی را ببینم که این کار را به پرتغالی انجام می‌دهند

uh Persona says hi Drew good morning I want to  know why you wearing the same design t-shirts uh  

اوه پرسونا می‌گوید سلام درو صبح بخیر می‌خواهم بدانم چرا همان تی‌شرت‌های طرحی را می‌پوشی،

uh I don't know cuz it's it's simple I guess  I don't think enough about I don't know my  

اوه، نمی‌دانم چون ساده است، حدس می‌زنم به اندازه کافی درباره ارائه‌ام فکر نمی‌کنم.

presentation I guess my like I don't wear a suit  and tie because the part of the the point of what  

کت و شلوار و کراوات زیرا هدف کاری که

I do here is is try to have a uh like a casual  atmosphere so I wear t-shirts and you know shorts  

من اینجا انجام می‌دهم این است که سعی می‌کنم فضایی مثل یک فضای غیررسمی داشته باشم، بنابراین من تی شرت می‌پوشم و شما می‌دانید شورت

or jeans or whatever I'm wearing um but it's it's  it's not meant to have like you know like a fancy  

یا شلوار جین یا هر چیز دیگری که می‌پوشم، اما اینطور است اینطور نیست. می‌خواهم مثل یک پیراهن فانتزی داشته باشم،

shirt you know you should be listening to what I'm  saying watching what I'm doing doing so you don't  

می‌دانی که باید به حرف‌های من گوش کنی و کارهایی که انجام می‌دهم را تماشا کنی تا

you don't focus on my uh my outfit but yes I I  basically went to the store and uh just bought  

روی لباس من تمرکز نکنی، اما بله، من اساساً به سراغ من رفتم. فروشگاه و اوه، همین الان

a couple of different colors of the same t-shirt  and that's what I wear also I don't I don't like  

چند رنگ مختلف از یک تی شرت خریدم و این همان چیزی است که من می پوشم، همچنین دوست ندارم   به این

thinking about what I'm going to wear every day  so I just look at what's in my drawer and take out  

فکر کنم که قرار است هر روز چه چیزی بپوشم، بنابراین فقط به آنچه داخل آن است نگاه می کنم کشوی من را بیرون بیاورم

a shirt and wear that so that's how it works and  I try to look at the YouTube videos actually and  

و آن را بپوشم تا اینطوری کار می کند و سعی می کنم در واقع به ویدیوهای YouTube نگاه کنم و

see oh did I wear like the same color shirt last  video that's it so if I wore like a black T-shirt  

ببینم آه آیا من شبیه پیراهن هم رنگ پوشیده ام آخرین ویدیو همین است پس اگر مانند یک تی شرت مشکی پوشیدم همین است.

last time I should wear something different  this time I guess that that's about as much  

آخرین باری که باید چیزی متفاوت بپوشم این بار حدس می‌زنم که به همان اندازه

uh thinking as I do for for my wardrobe but I  wear the same thing in videos that I wear just  

فکر می‌کنم که من برای کمد لباسم فکر می‌کنم، اما من همان چیزی را در ویدیوهایی می‌پوشم که فقط هنگام

walking around so I it's very easy to think  about all right uh in Portuguese it's I like  

راه رفتن می‌پوشم، بنابراین فکر کردن به آن خیلی راحت است. به زبان پرتغالی این را دوست دارم

pronunciation of the word I yeah I thought so  kids entertainment let's see good morning sir  

تلفظ کلمه I yeah, من فکر کردم سرگرمی بچه‌ها بیایید صبح بخیر را ببینیم آقا

from India to celebrate here Teachers Day so your  English teacher so wish you a very happy teachers  

از هند برای جشن گرفتن در اینجا روز معلمان بنابراین معلم انگلیسی شما پس برای شما معلمان بسیار شاد آرزو می‌کنم

well thank you very much Happy Teachers Day  to all you teachers out there see could it  

خوب از شما بسیار متشکرم روز معلم برای همه شما مبارک معلم‌های بیرون می‌بینند آیا

be proper to say it when a man found out his  wife actually male uh I don't know there you  

درست است که وقتی مردی متوجه شد همسرش واقعاً مرد است، آن را بگوییم، نمی‌دانم، احتمالاً در آنجا

would probably say some other things uh rather  than just like painful painful is really it's  

چیزهای دیگری می‌گویید نه اینکه فقط دردناک باشد، واقعاً

more like for physical pain and that's the the  nuances that you discover I don't know I haven't  

بیشتر شبیه درد فیزیکی است و اینها نکات ظریفی است که کشف می‌کنید، نمی‌دانم من

seen a textbook with that example in it like  a guy walks I don't know meets his wife and  

کتاب درسی ندیده‌ام که در آن مثالی وجود داشته باشد، مثلاً مردی راه می‌رود که نمی‌دانم همسرش را ملاقات می‌کند و

like his wife is actually a man or something  I don't know haven't seen that example Islam  

مثل اینکه همسرش در واقع یک مرد است یا چیزی که من نمی‌دانم می‌دانم آن مثال را ندیده‌ام اسلام

says I saw that episode about the fire inside of  you and I really want to do something if I have  

می‌گوید من آن قسمت را در مورد آتش درون تو دیدم و من واقعاً می‌خواهم کاری انجام دهم اگر

enough fire inside me to complete this task  even when it's hard it was a great episode oh  

آتش کافی در درونم باشد تا بتوانم این کار را انجام دهم حتی وقتی سخت است، قسمت فوق‌العاده‌ای بود اوه

I'm glad to hear it yeah that that episode was  just talking about motivation and if the the  

من هستم خوشحالم که می‌شنوم بله که آن قسمت فقط درباره انگیزه صحبت می‌کرد و اگر

desire to do something is stronger than you know  kind of General laziness or something then you  

میل به انجام کاری قوی‌تر از آن چیزی است که می‌دانید نوعی تنبلی عمومی یا چیزی دیگر،

will usually find a way to do something so people  typically find a way to do something they want Le

معمولاً راهی برای انجام کاری پیدا می‌کنید تا مردم معمولاً راهی برای انجام آن پیدا کنند. چیزی که آن‌ها می‌خواهند، لی

says well if you're saying like why why is like  English difficult or whatever if that's what that  

خوب می‌گوید، اگر می‌گویید چرا چرا مثل انگلیسی دشوار است یا هر چیز دیگری، اگر این چیزی است که به آن

means um it's actually not difficult the problem  is that most people make it difficult because they  

معنی می‌کند، در واقع مشکل نیست، مشکل این است که بیشتر مردم آن را دشوار می‌کنند، زیرا به

don't help you understand the language that's the  real problem so most lessons don't actually they  

شما کمک نمی‌کنند زبانی را که می‌فهمید. مشکل واقعی است، بنابراین بیشتر درس‌ها واقعاً اینطور نیستند،

they're basically lessons are incomplete they help  you understand somewhat but they don't destroy all  

آنها اساساً درس‌ها ناقص هستند، به شما کمک می‌کنند تا حدودی بفهمید، اما همه شک را از بین نمی‌برند،

of the doubt so they leave you feeling like yeah  teacher I I still don't understand like how this  

بنابراین احساس می‌کنند که بله، معلم من هنوز نمی‌فهمم چگونه این

works or whatever and and until you feel confident  you will probably not want to use that vocabulary  

کار می کند یا هر چیز دیگری و و تا زمانی که احساس اطمینان نکنید احتمالاً نمی خواهید از آن واژگان

in a conversation Victor says hi from Guatemala  and let's see is say I'm from Burundi look at that  

در مکالمه استفاده کنید.

I appreciate your lessons but my English level is  low it's okay just keep getting more understanding  

بسیار خوب، فقط به درک بیشتر ادامه دهید

keep destroying that doubt and you will naturally  become more confident speaker uh English endeavor  

این شک را از بین ببرید و طبیعتاً اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت، اوه تلاش انگلیسی

Happy Teachers Day sir and aish says I am  from bat and see when you reach 1.6 million  

روز معلم مبارک آقا و آیش می‌گوید من از خفاش هستم و ببینید چه زمانی به 1.6 میلیون

Subs you can wear custom uh wear a hippie hippie  costume why would that be because of the six in  

نفر می‌رسید   مشترکینی که می‌توانید سفارشی بپوشید، لباس هیپی هیپی بپوشید. چرا این به خاطر شش نفر در

there like the 60s or something I don't even own  anything like that I don't I don't know I'll put  

آنجاست، مانند دهه 60 یا چیزی که من حتی مالک آن نیستم، چیزی شبیه به آن، نمی دانم، نمی دانم

like a wig on or something I don't know Marcel  says there is a Brazilian guy called pong Lair  

مانند کلاه گیس می گذارم یا چیزی که نمی دانم مارسل می گوید مردی برزیلی به نام پونگ لیر   وجود دارد

who says that he only wears black because that's  one less decision to do during during the day yes  

که می‌گوید فقط مشکی می‌پوشد، زیرا این یک تصمیم کمتر است که در طول روز انجام می‌شود،

uh Steve Jobs said the same thing that's why he  just wears the um he doesn't want to think about  

بله، استیو جابز همان چیزی را گفت، به همین دلیل است که او فقط لباسی را می‌پوشد که نمی‌خواهد به

fashion so for me like you know I don't really  want to think about it either I I don't like  

مد فکر کند. بنابراین برای من مثل شما می‌دانید که من واقعاً نمی‌خواهم به آن فکر کنم، دوست ندارم،

also I don't I don't want to wear a suit every  day I just don't like doing it uh but yes the  

همچنین نمی‌خواهم هر روز یک کت و شلوار بپوشم، فقط دوست ندارم این کار را انجام دهم، اما بله،

the less you can think about that we call that the  cognitive load so if I'm not thinking about what  

هرچه کمتر بتوان به آن فکر کرد، ما آن را بار شناختی می نامیم، بنابراین اگر به این فکر نمی کنم که چه می

I'm wearing then I can focus on uh other things  I want to think about Rodeo Oswald says or rodale  

پوشم، می توانم روی چیزهای دیگری تمرکز کنم. پخش

see from benine finally I can follow the live  my best teacher well it's welcoming uh good to  

زنده را دنبال کنید بهترین معلم من خوب استقبال می کنم، خیلی خوب است

see you here I always follow it after uh due to  the shift time right now it's 2 oh my goodness  

شما را اینجا می بینم، من همیشه آن را بعد از اوه دنبال می کنم به دلیل زمان شیفت در حال حاضر ساعت 2 است خدای من

it's like 2: in the morning uh but wait what  time is it over there well it is what time is  

مثل 2 است: صبح آه، اما صبر کنید ساعت چند است همین ساعت است   ساعت

it uh 10:20 or so uh in Nagasaki Japan Nicholas  says I didn't realize that you can speak Spanish  

10:20 یا بیشتر در ناکازاکی ژاپن نیکلاس  می‌گوید من متوجه نشدم که می‌توانی اسپانیایی صحبت کنی

uh by the way good morning hello from Dominican  Republic I cannot speak Spanish I a little bit I  

در ضمن صبح بخیر سلام از جمهوری دومینیکن من نمی‌توانم کمی اسپانیایی صحبت کنم،

my my joke is often like I can say three things  in Spanish I could say like uh mamod Drew Desta  

شوخی من اغلب اینطور است که می‌توانم سه چیز را به زبان اسپانیایی بگویم، می‌توانم بگویم اوه مامود، درو دستا،

elban or whatever and uh what's the other thing  yeah I only know like I know very very few things  

البان یا هر چیز دیگری، و آه، چیز دیگری چیست.

in in Spanish but there there are some things I  can understand because the language is similar  

چون زبان مشابه است

um but I can say like I like to say El demonio de  if you know what that means or what that's from  

اما می‌توانم بگویم که دوست دارم بگویم El demonio de، اگر می‌دانید این به چه معناست یا از چیست،

uh let's see studium studios in the past I bought  four t-shirts that were exactly the same to use on  

بیایید استودیوهای استودیو را در گذشته ببینیم، من چهار تی‌شرت خریدم که دقیقاً همان تی‌شرت‌ها بودند تا از آن استفاده کنم.

the gym yeah so you you would say use at the gym  if you say use on the gym you're going to put the  

ورزشگاه بله، بنابراین شما می‌گویید در باشگاه استفاده کنید اگر می‌گویید در باشگاه استفاده کنید، می‌خواهید

t-shirt on the gym itself but you'd say use it at  the gym or use it in the gym I believe everybody  

تی شرت را روی خود باشگاه بپوشید، اما می‌گویید از آن در  باشگاه استفاده کنید یا از آن در باشگاه استفاده کنید. باور کن همه

thought I wear the same t-shirt everybody had uh  and every day never Chang see people like I don't  

فکر می‌کنند من همان تی‌شرتی را می‌پوشم که همه دارند و هر روز هیچ وقت چانگ افرادی را نمی‌بیند که من

think other people are really they don't really  pay attention to what I wear maybe I think some  

فکر نمی‌کنم دیگران واقعاً هستند. این

people on these YouTube videos do because it's  like like it's like a different day with me and  

کار را انجام دهید چون مثل یک روز متفاوت با من است و

they're just like wow Drew looks like the same  and also I don't do anything fancy with these uh  

آنها دقیقا مثل وای درو شبیه به هم هستند و همچنین من با این عکس‌های کوچک یوتیوب کار خاصی انجام نمی‌دهم،

with the YouTube thumbnails it's just a picture  of what it is so I could probably do a better  

این فقط تصویری است از آن احتمالاً می‌توانست کار را بهتر انجام دهد،

job of that but uh what's the meaning of keep it  up all what's the meaning of keep it up all night  

اما اوه، معنی این کار چیست، تمام شب بیدار نگه داشتن چه معنایی دارد،

well to keep something up just means to continue  doing something so like if if you think imagine  

خوب نگه داشتن چیزی فقط به این معنی است که به انجام کاری ادامه دهید، اگر فکر می‌کنید تصور کنید

like holding something like this to keep means to  continue in some way so if I'm holding something  

مانند چیزی شبیه به این را نگه دارید نگه داشتن به معنای ادامه دادن به طریقی است، بنابراین اگر چیزی را بالا نگه دارم،

up I'm trying to keep it up uh that's the physical  like if I'm holding this marker I'm trying to keep  

سعی می کنم آن را حفظ کنم، اوه این حالت فیزیکی است، مثلاً اگر این نشانگر را در دست بگیرم،

it up right now um but I can also think about  the um like in a figurative way like keep up my  

در حال حاضر سعی می کنم آن را حفظ کنم، اما می توانم همچنین به روشی مجازی فکر کنید،

effort that kind of thing so I can continue to do  uh something let's see yes says Hi teacher from  

مثلاً به تلاشم ادامه دهم، تا بتوانم به انجام آن ادامه دهم.

Pakistan Mark says oh it's 2: in the morning over  there see what do you think about Steve Kaufman uh  

به استیو کافمن فکر کن اوه

uh I don't I don't know who is that Steve  Kaufman uh oh isn't that isn't that lingo  

اوه من نمی‌دانم آن استیو کیست کافمن اوه اوه اوه اوه اوه این زبان نیست

Steve I think uh I I've never met him um I I  know he speaks a bunch of different languages  

استیو فکر می‌کنم هرگز او را ندیده‌ام. زبان‌های مختلف

um but yeah never never spoken with him I  don't really watch other people's content  

امم، اما بله هرگز با او صحبت نکرده‌ام، واقعاً محتوای دیگران را تماشا نمی‌کنم

I don't know maybe I should is there something  I'm missing let me know if I'm if I'm missing  

نمی‌دانم شاید باید چیزی وجود داشته باشد  که از دست می‌دهم به من اطلاع دهید اگر از دست می‌دهم

something so for for many years like I've I've  just been focusing on trying to help people  

چیزی برای سال‌های زیادی مثل من فقط روی تلاش برای کمک به مردم   برای

understand the language better and I do that  because it's the same thing for me as a learner of  

درک بهتر زبان تمرکز کرده‌ام و این کار را انجام می‌دهم زیرا برای من به عنوان یک زبان آموز

Japanese I notice that when I understand something  really well I'm able to say it so that means uh if  

ژاپنی یکسان است، متوجه می‌شوم که وقتی چیزی را به خوبی می‌فهمم، می‌توانم گفتن آن به این معنی است که اگر

I have doubt about something I'm not going to be  able to speak and I've for many years been trying  

در مورد چیزی شک داشته باشم که نمی توانم صحبت کنم و سال هاست سعی می کنم

to explain that idea to Learners because people  have things like the same reason I'm answering  

آن ایده را برای زبان آموزان توضیح دهم زیرا مردم چیزهایی مانند همان دلیل پاسخ دادن من دارند.

this question for this video which is like can  I just listen and become fluent and people think  

این سوال برای این ویدیو که مثل این است که آیا می‌توانم فقط گوش کنم و مسلط شوم و مردم فکر می‌کنند

like if I listen then I become fluent like  they're kind of going from one to the other  

مثل اگر گوش می‌دهم، پس من مسلط می‌شوم مثل آن‌ها دارند از یکی به دیگری می‌روند

over here but really the point is listening is  just one way to help you understand a language  

در اینجا، اما واقعاً نکته این است که گوش دادن فقط یک راه است برای کمک به شما برای درک یک زبان

and when you understand a language that's when  you start speaking because it's really doubt that  

و وقتی زبانی را می‌فهمید، همان زمانی است که شروع به صحبت می‌کنید، زیرا واقعاً شک است که

stops you from speaking in the first place so if  you have no doubt about speaking you will speak  

در وهله اول شما را از صحبت کردن باز می‌دارد، بنابراین اگر در صحبت کردن شک نکنید، صحبت خواهید کرد

you don't really need to you know get lessons or  whatever it's just do you understand something or  

واقعاً نیازی به دانستن ندارید درس بگیرید یا هر چیزی که باشد فقط چیزی را می‌فهمید یا

do you not that's it and most people they worry  they have maybe a little voice in their head that  

نمی‌دانید همین است و بیشتر مردم نگران هستند شاید صدای کمی در سرشان باشد که می‌گوید

says oh do I really understand understand this or  am I saying the right thing or kind of doubting  

آه واقعاً متوجه می‌شوم این را می‌فهمم یا درست می‌گویم یا به نوعی شک دارم

yourself as you try to speak and that just means  you don't really understand something very well  

وقتی سعی می کنید صحبت کنید و این فقط به این معنی است که شما واقعاً چیزی را خیلی خوب نمی فهمید

and so usually that is for uh specific things and  that's why this is It's actually an easy thing to  

و بنابراین معمولاً این برای چیزهای خاصی است و به همین دلیل است که در واقع یک چیز آسان برای

fix because once you know what the problem is then  you just oh okay we need to help you understand  

حل کردن است زیرا وقتی می دانید مشکل چیست آنگاه شما خیلی خب، ما باید به شما کمک کنیم

that thing better and we usually do that by giving  you a wider variety of examples so if I like say  

آن چیز را بهتر بفهمید و ما معمولاً این کار را با ارائه نمونه‌های متنوع‌تری به شما انجام می‌دهیم، بنابراین اگر دوست داشته باشم بگویم  می‌دانید

you know like it I show myself getting hurt um or  or somebody else getting hurt and you understand  

آن را دوست دارید، به خودم نشان می‌دهم که صدمه دیده ام یا به شخص دیگری صدمه می‌زند و شما می‌دانید

what the meaning of it is from the context uh  suria says keep it up okay I believe means it  

چه معنی آن از متن است اوه سوریا می‌گوید خوب است، من معتقدم به این معناست که  به

keep going to carry on yes so it can mean kind of  different things but they're related to that I'm  

ادامه دادن بله، بنابراین می‌تواند به معنای چیزهای مختلفی باشد، اما آنها به این مربوط هستند که من

eating boiled potatoes now will enjoy Al says can  you tell us a summary for the whole uh there well  

الان دارم سیب‌زمینی آب پز می‌خورم. می‌گوید آیا می‌توانید خلاصه‌ای از کل را به ما بگویید، خب، در

that was basically just it so when people ask me  can I get fluent only by listening I like probably  

اصل همینطور بود، بنابراین وقتی مردم از من می‌پرسند، آیا می‌توانم فقط با گوش دادن مسلط شوم، احتمالاً دوست دارم،

not um but the reason is because there are faster  ways to get fluent and the point is not just to  

اما دلیلش این است که راه‌های سریع‌تری برای مسلط شدن وجود دارد و نکته فقط

listen but to understand the language as quickly  as possible so if you want to speak like speak  

گوش دادن نیست، بلکه درک هر چه سریعتر زبان است، بنابراین اگر می‌خواهید مثل صحبت کردن

quickly speak sooner than later then the goal  is to get understanding as quickly as possible  

سریع صحبت کنید، هدفتان این است که در سریع‌ترین زمان ممکن به درک برسید.

that's the that's how you actually speak so it's  understanding that allows you to speak I want to  

شما برای صحبت کردن من می خواهم

know how to use correctly what do youan I want  to know how to use correctly have I don't know  

بدانم چگونه به درستی از چه چیزی استفاده کنم  من می خواهم بدانم چگونه درست استفاده کنم.

what that means re restate that again all right uh  so understanding this let me talk about practice  

very quickly so related to this idea of of can  we get fluent just by listening I wanted to talk  

به این ایده که آیا می‌توانیم فقط با گوش دادن به آن مسلط شویم، می‌خواستم

about practice as well um because people think  that they need to speak in order to get fluent  

درباره تمرین هم صحبت کنم، چون مردم فکر می‌کنند برای اینکه مسلط شوند باید صحبت کنند،

but you'll notice from this very simple uh diagram  here oh no I got to sneeze it's coming ah it kind  

اما شما از این نمودار بسیار ساده متوجه خواهید شد. عطسه کردن داره میاد آه یه جورایی

of went all right I don't know if it's coming back  but so when you look at this speaking becomes the  

خوب رفت نمی دونم داره برمی گرده یا نه، اما وقتی به این صحبت نگاه می کنی،

end of this process not the beginning so we don't  we don't start by speaking because you don't know  

پایان این فرآیند می شود نه شروع، بنابراین ما نمی کنیم، با صحبت کردن شروع نمی کنیم. شما نمی دانید

what to say you you you don't like you have no  idea what to say uh but as you understand the  

چه بگویید به شما که دوست ندارید  نمی دانید چه بگویید آه، اما وقتی

language better you feel confident you eliminate  the doubt and then you speak so the the speaking  

زبان را بهتر می فهمید، مطمئن می شوید  شک را از بین می برید و سپس صحبت می کنید بنابراین صحبت کردن

is the end of this process not the beginning  all right and so if we want to I think I forget  

پایان این کار است روند شروع نیست خیلی درست است و بنابراین اگر بخواهیم فکر می‌کنم فراموش می‌کنم

who mentioned that uh at I don't know like a  couple minutes ago about understanding people  

کسی که ذکر کرد چند دقیقه پیش در مورد درک افراد

in real life so what this means is that right now  you're getting a a more controlled lesson so it's  

در زندگی واقعی نمی‌دانم، بنابراین معنایش این است که در حال حاضر شما در حال دریافت یک درس کنترل‌شده‌تری

easier to understand me you're getting some simple  examples like I gave you you know just helping you  

برای درک من آسان‌تر می‌شود، شما مثال‌های ساده‌ای می‌گیرید، مانند آنچه که من به شما ارائه کردم، می‌دانید که فقط به شما کمک می‌کند تا

understand how language learning works or giving  you some examples of vocabulary uh but you also  

بفهمید یادگیری زبان چگونه کار می‌کند یا نمونه‌هایی از واژگان به شما می‌دهیم، اما شما نیز

need to get lots of examples of how people speak  in real life so the practice the practice you  

باید   نمونه‌های زیادی از نحوه کار افراد را دریافت کنید. در زندگی واقعی صحبت کنید، بنابراین تمرین تمرینی که

do it needs to connect with the actual way that  people are speaking in the real world all right so  

انجام می‌دهید نیاز دارد تا با روش واقعی که افراد در دنیای واقعی صحبت می‌کنند ارتباط برقرار کند، بنابراین

just imagine like we'll just put r c here for real  communication and then p over here for practice  

فقط تصور کنید که ما فقط rc را اینجا برای ارتباط واقعی قرار می‌دهیم و سپس p را برای تمرین اینجا قرار می‌دهیم.

now by practice I don't mean speaking I just mean  like this same process has to give you examples  

حالا منظورم از تمرین، صحبت کردن نیست، منظورم این است که همین فرآیند باید مثال هایی

of this kind of speech so if I'm only listening to  One teacher then one like one teacher is just one  

از این نوع گفتار را به شما ارائه دهد، بنابراین اگر من فقط به یک معلم گوش می دهم، یکی مثل یک معلم فقط یک

part of this and that's just one part of real real  communication but there are many other like other  

بخشی از این است و این فقط یکی از بخش‌های ارتباط واقعی واقعی است، اما بسیاری از افراد دیگر هستند، مانند

people might say something different or they might  have a different pronunciation or maybe they use  

افراد دیگری که ممکن است چیز متفاوتی بگویند یا ممکن است تلفظ متفاوتی داشته باشند یا شاید از

some different vocabulary or you know whatever  um but the point is my my practice what I do  

واژگان متفاوتی استفاده می‌کنند یا می‌دانید هر چه باشد، اما نکته این است که تمرین من

over here has to be like the real communication so  that's why if I only listen to One clear teacher  

در اینجا انجام می‌دهم. مثل ارتباط واقعی باشم، به همین دلیل است که اگر فقط به یک معلم واضح گوش کنم،

I'm going to just only be prepared to hear  clear people when they speak and most people  

فقط آماده می‌شوم که وقتی افراد واضح صحبت می‌کنند بشنوم و بیشتر مردم

don't speak clearly or most people are using  slang and idioms and other things like that uh  

واضح صحبت نمی‌کنند یا بیشتر مردم از عامیانه و اصطلاحات و اصطلاحات استفاده می‌کنند. چیزهای دیگری از این قبیل

when they communicate which is different from  how a normal teacher is is teaching people so  

وقتی با هم ارتباط برقرار می کنند که با نحوه یک معلم معمولی متفاوت است، به مردم آموزش می دهد، بنابراین

a a normal person wants to wants to be understood  but in real communication people are just you know  

یک فرد عادی می خواهد درک شود، اما در ارتباط واقعی افراد فقط شما می دانید

they're talking with each other they assume like  you know you understand the language and they're  

دارند با یکدیگر صحبت می کنند، آنها تصور می کنند مثل شما هستند. می‌دانند که شما زبان را می‌فهمید و آن‌ها

really they're trying to the communication goes  up a level to just talking about life or whatever  

واقعاً تلاش می‌کنند تا ارتباطات تا حدی بالا برود که فقط در مورد زندگی صحبت کنند یا هر چیز دیگری

so they're not worried about you understanding  the language itself it's do you understand what  

بنابراین نگران این نباشند که شما زبان را بفهمید، بلکه شما متوجه می‌شوید که

we're actually talking about and so more people  uh like what you should be doing to practice is  

ما واقعاً درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم. در مورد و بنابراین افراد بیشتری دوست دارند کاری که باید انجام دهید تا تمرین کنید

the things that happen in real communication those  need to happen in the practice as well and that  

چیزهایی است که در ارتباطات واقعی اتفاق می‌افتند و باید در تمرین نیز اتفاق بیفتند و

this doesn't mean you have to speak it just means  you need lots of examples of how this speech is  

این بدان معنا نیست که باید آن را صحبت کنید، فقط به این معنی است که به مثال‌های زیادی نیاز دارید. از نحوه عملکرد این گفتار

in your practice so right now you're getting one  kind of practice all right so it's not about you  

در تمرین شما، بنابراین در حال حاضر شما در حال انجام یک نوع تمرین هستید، بنابراین صحبت کردن به شما مربوط نیست  بلکه

speaking it's me helping you understand something  like about the language or teaching you vocabulary  

من به شما کمک می‌کنم چیزی مانند زبان را بفهمید یا واژگان را به شما آموزش می‌دهم

or something like that that's one piece of what  you need all right so if you only listen to me and  

یا چیزی شبیه به آن، این بخشی از آنچه است شما به همه چیز نیاز دارید، بنابراین اگر فقط به من گوش دهید و

then you go out in the real world and try to speak  with people there's going to be a big disconnect  

سپس در دنیای واقعی بیرون بروید و سعی کنید با مردم صحبت کنید، یک قطع ارتباط بزرگ

there because I'm just I'm giving you one piece  of that thing all right hopefully this makes sense  

در آنجا ایجاد می شود زیرا من فقط یک تکه از آن چیز را به شما می دهم. درست است، امیدوارم این منطقی باشد

but you don't need to speak to get this in fact  it's much faster if you don't try to speak because  

اما برای دریافت آن نیازی به صحبت کردن ندارید در واقع اگر سعی نکنید صحبت کنید خیلی سریعتر است زیرا

you're just wasting your time like you know you  have to try to find some people to practice with  

فقط وقت خود را تلف می کنید، مثل اینکه می دانید باید سعی کنید چند نفر را برای تمرین پیدا کنید با

or you find time to speak or whatever can be  a really frustrating thing for people uh it  

یا زمانی برای صحبت کردن پیدا می‌کنید یا هر چیزی که می‌تواند برای مردم واقعاً ناامیدکننده باشد،

certainly was for me but it's much easier if the  actual practice you get is like the real world so  

مطمئناً برای من بود، اما اگر تمرین واقعی شما مانند دنیای واقعی باشد، خیلی راحت‌تر است، بنابراین

as an example maybe we have uh the practice over  here is listening to two people talking about a  

به عنوان مثال شاید ما این تمرین را در اینجا داشته باشیم. گوش دادن به دو نفر است که در مورد یک قرار صحبت می کنند،

date so like a a two guy friends are talking  one guy went out on a date with a girl and and  

مانند یک دوست پسر که صحبت می کنند یکی از آنها برای قرار ملاقات با یک دختر بیرون رفته است و  و

they're just talking about that experience if I  listen to that like that's a real thing people  

آنها فقط در مورد آن تجربه صحبت می کنند، اگر من به آن گوش کنم، این یک چیز واقعی است که مردم

talk about so if my practice is like that as well  then I'm going to I'm going to like feel more like  

درباره آن صحبت می کنند. بنابراین اگر تمرین من هم همینطور باشد پس می‌روم دوست دارم بیشتر احساس کنم

I understand what people are talking about when  I get into the real communication situation okay  

وقتی وارد موقعیت ارتباطی واقعی می‌شوم می‌فهمم که مردم در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند خوب

so another example for me and this is something  you can do uh as well because there's so much  

بنابراین مثال دیگری برای من است و این چیزی است شما همینطور می‌توانم انجام دهم، زیرا محتوای بسیار زیادی

content for learning English uh but for me like I  like watching Street interviews in Japan so there  

برای یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد، اما برای من دوست دارم مصاحبه‌های خیابانی را در ژاپن تماشا کنم، بنابراین

are different YouTube channels that do interviews  with people on the street and ask them different  

کانال‌های YouTube مختلفی وجود دارند که با مردم در خیابان مصاحبه انجام می‌دهند و از آنها سؤالات مختلفی می‌پرسند،

questions like what do you think about crime  in your neighborhood or whatever so there will  

مثلاً درباره چه چیزی فکر می‌کنید. جرم و جنایت در همسایگی شما یا هر چیز دیگری

be an interesting question and you'll get many  responses from people so it's like I mentioned  

سوال جالبی وجود خواهد داشت و پاسخ‌های بسیاری از مردم دریافت خواهید کرد، بنابراین مانند آنچه

before about about taking time to read something  if you can get a short thing you can practice and  

قبلاً در مورد وقت گذاشتن برای خواندن مطلبی اشاره کردم، اگر می‌توانید چیزی کوتاه به دست آورید، می‌توانید تمرین کنید و

review that thing again and again in different  ways that's much better than trying to learn one  

دوباره آن مطلب را مرور کنید. و دوباره به روش‌های مختلف بسیار بهتر از تلاش برای یادگیری یک

long thing that doesn't give you much review all  right so if I'm if I'm again I'm trying to make my  

چیز طولانی است که به شما مرور زیادی نمی‌کند، بنابراین اگر باز هم باشم، سعی می‌کنم

my my own Japanese learning like the real world so  I need to hear real people talking but understand  

یادگیری ژاپنی خودم را مانند واقعی کنم بنابراین، من نیاز دارم که صحبت‌های مردم واقعی را بشنوم، اما

that in more of a controlled way so I can  understand people and that's how I become  

این را به شیوه‌ای کنترل‌شده‌تر درک می‌کنم تا بتوانم افراد را درک کنم و اینگونه است که

prepared to have conversations with people okay so  uh like you'll notice that speaking is still the  

آماده می‌شوم تا با مردم مکالمه داشته باشم، بنابراین متوجه خواهید شد که صحبت کردن هنوز

the end point of both of these things so I'm not  speaking to become fluent I'm getting fluent as  

نقطه پایان است. از هر دوی این موارد، بنابراین من برای مسلط شدن صحبت نمی‌کنم، چون

I understand the language better and the result  is speech you can try to speak faster or sooner  

زبان را بهتر می‌فهمم، صحبت نمی‌کنم و نتیجه آن گفتاری است که می‌توانید سعی کنید سریع‌تر یا زودتر صحبت کنید،

if you like even if you don't feel comfortable  you can try to speak and some people will tell  

حتی اگر احساس راحتی نمی‌کنید. می توانید سعی کنید صحبت کنید و برخی از مردم به شما می گویند که

you like just get out and speak even if you feel  you know whatever shy about it but I would say no  

دوست دارید بیرون بروید و صحبت کنید حتی اگر احساس می کنید در مورد آن خجالتی هستید، اما من می گویم نه.

that's the wrong way to do it I would just  say you could do that if you like but for  

برای

me personally I'd much rather know the language  really well and then get into a situation where  

من شخصاً ترجیح می‌دهم زبان را واقعاً خوب بدانم و سپس وارد موقعیتی شوم که

I I'm already prepared for that and then I feel  very confident okay now obviously you can't like  

من قبلاً برای آن آماده شده‌ام و بعد احساس می‌کنم بسیار مطمئن هستم خوب، اکنون بدیهی است که شما نمی‌توانید دوست داشته باشید

prepare for every situation but as you learn more  you become better prepared for a wide range of  

برای هر موقعیتی آماده شوید، اما همانطور که یاد می‌گیرید بیشتر شما برای طیف گسترده‌ای از موقعیت‌ها بهتر آماده می‌شوید،

situations all right so I think I've given this  example before uh in a previous video I'll just  

بنابراین فکر می‌کنم این مثال را قبلاً در ویدیوی قبلی آورده‌ام، فقط

give it one more time as an example here so a  kind of practice you would get would be hearing  

یک بار دیگر آن را به عنوان مثال در اینجا می‌آورم تا نوعی تمرین انجام دهید. شنیدن

different people say the same thing so if I hear a  song and I hear different people singing that song  

افراد مختلف یک چیز را می شنوند، بنابراین اگر یک آهنگ را بشنوم و از افراد مختلف بشنوم که آن آهنگ را می خوانند

I'm going to hear differences in pronunciation  maybe people will even change the lyrics a little  

تفاوت هایی را در تلفظ می شنوم شاید افراد حتی متن ترانه را کمی تغییر دهند

bit or or you know they're having different  speeds or something but all of that is giving  

یا می دانید که آنها متفاوت هستند سرعت‌ها یا چیزی، اما همه این‌ها به

me real practice because it reflects it mirrors  the same way that people would be speaking so  

من تمرین واقعی می‌دهد، زیرا منعکس‌کننده همان روشی است که مردم صحبت می‌کنند، بنابراین

in the real world you have a variety of different  people you have a variety of different voices you  

در دنیای واقعی شما افراد مختلفی دارید، صداهای مختلفی دارید، صداهای

know a variety of different accents all kinds of  things so if you're listening in an English lesson  

مختلفی را می‌شناسید. لهجه‌های همه جور چیزها را بیان می‌کند، بنابراین اگر در یک درس انگلیسی گوش می‌دهید

and you only listen to clear teachers you're not  preparing yourself for the real world all right  

و فقط به معلمان واضح گوش می‌دهید، خود را برای دنیای واقعی آماده نمی‌کنید

so it's much more difficult like often people  uh they go from a regular English lesson with  

بنابراین خیلی سخت‌تر است، مثل اینکه اغلب افراد از یک درس معمولی انگلیسی می‌روند. با

a teacher to a real speaking situation and they  say why is it so different and I say well it's  

یک معلم در یک موقعیت واقعی صحبت کردن و آنها می‌گویند چرا اینقدر متفاوت است و من می‌گویم خوب این است

because the the the practice itself the learning  is different from what you get in the real world  

زیرا خود تمرین یادگیری با آنچه در دنیای واقعی دریافت می‌کنید متفاوت است

but it it shouldn't be it should actually be as  close as possible so if I'm going to speak with  

اما نباید اینطور باشد. تا جایی که ممکن است نزدیک باشد، بنابراین اگر قرار است

a person tomorrow about something and I actually  watch a video or two about that person today then  

فردا با شخصی درباره چیزی صحبت کنم و در واقع امروز یک یا دو ویدیو درباره آن شخص تماشا کنم، در این صورت

I'm going to be much more prepared because I  know how they speak I'm going to know like okay  

آمادگی بیشتری خواهم داشت زیرا می دانم که او چگونه صحبت می کند. برای دانستن خوب است

this person likes this or they talk about that  thing or whatever uh the the the practice the  

این شخص این را دوست دارد یا در مورد آن چیزی صحبت می‌کند یا هر چیزی که تمرین

learning part is mirroring what I have in the real  world whatever that speaking practice is okay so  

بخش یادگیری منعکس‌کننده چیزی است که من در دنیای واقعی دارم.

another way to think about this is with sports  so if I'm if I'm just uh doing practice where  

اگر من فقط در حال انجام تمرین باشم که

I only like if I'm trying to play basketball and  I only shoot baskets by myself I'm just in a gym  

من فقط دوست دارم که بخواهم بسکتبال بازی کنم و فقط خودم بسکتبال بزنم، فقط خودم در یک باشگاه هستم

by myself it's a much different experience than  an actual game so in a real game I can't just  

این تجربه بسیار متفاوت از یک بازی واقعی است. در یک بازی واقعی نمی‌توانم

sit there and shoot people will try to block me  or stop me from shooting the ball but in the in  

بنشینم و شلیک کنم، مردم سعی می‌کنند مانع شوت کردن من شوند یا مانع شوت توپ من شوند، اما در

the real world if I can actually practice like  that that's why people have practice games okay  

دنیای واقعی اگر واقعاً بتوانم مثل شما تمرین کنم، به همین دلیل است که مردم بازی‌های تمرینی خوبی دارند،

so like you actually you want to make the practice  like the real world as much as possible and often  

مثل شما. در واقع شما می‌خواهید این تمرین را تا حد امکان شبیه دنیای واقعی کنید و اغلب

for people learning languages this is not true so  if you if you like look at an a uh a language on  

برای افرادی که زبان می‌آموزند، این درست نیست، بنابراین اگر دوست دارید به یک زبان در برنامه نگاه کنید،

an app uh then you're you're probably not going  to be well prepared for how people really speak  

احتمالاً اینطور هستید. نمی‌توانم به خوبی برای نحوه صحبت افراد واقعاً آماده باشم

because an app is very clear and easy to read and  so like when you get to the real world then like  

زیرا یک برنامه بسیار واضح و خواندنی است و مانند زمانی که به دنیای واقعی می‌رسیم،

I I don't know what to say because like the app  was clear I can clearly read it it's just text I  

نمی‌دانم چه بگویم، زیرا مانند برنامه واضح است که می‌توانم به وضوح آن را بخوانید، این فقط متنی است که من

can read on the screen but a lot of people don't  speak clearly so I have to be prepared for that  

می‌توانم روی صفحه بخوانم، اما بسیاری از مردم به وضوح صحبت نمی‌کنند، بنابراین باید برای آن آماده باشم،

so like the the street interviews for me is a  really good thing I also recommend that for my  

بنابراین، مانند مصاحبه‌های خیابانی برای من، چیز واقعاً خوبی است، من آن را به

students and so I say well uh if you're interested  in a particular thing and you want to talk about  

دانش‌آموزان و دانشجویانم نیز توصیه می‌کنم. بنابراین می‌گویم اگر به یک چیز خاص علاقه دارید و می‌خواهید درباره

that then watch other natives talking about that  thing that is the practice you need that prepares  

آن صحبت کنید، پس تماشا کنید که بومیان دیگر در مورد آن چیز صحبت می‌کنند، تمرینی که به آن نیاز دارید و

you for the real world situation all right so you  don't need to speak to get that the practice comes  

شما را برای شرایط دنیای واقعی آماده می‌کند، بنابراین باید صحبت کنید تا متوجه شوید که تمرین انجام می‌شود

as you see lots of examples and you feel really  confident about doing that all right whatever that  

همانطور که مثال‌های زیادی می‌بینید و شما واقعاً مطمئن هستید که این کار را درست انجام دهید. این

thing is so it's a it's a different environment uh  and you have to make these environments or these  

situations as close as possible so you don't need  to speak to do that but you should be around that  

امکان وجود دارد، بنابراین برای انجام این کار نیازی به صحبت ندارید، اما باید در کنار آن باشید

and just like right now so so you're getting part  of that by listening to me but if you also hear  

و درست مثل همین الان، بنابراین با گوش دادن به من بخشی از آن را می‌گیرید، اما اگر همچنین می‌شنوید که

other people talking about things and get real  people uh like giving you real examples of the  

دیگران در مورد چیزهایی صحبت می‌کنند و افراد واقعی را جذب می‌کنید. مثلاً مثال‌های واقعی از زبان را به شما می‌دهم،

language you will feel more confident and then  you will speak all right so hopefully this makes  

اعتماد به‌نفس‌تری خواهید داشت و سپس کاملاً درست صحبت می‌کنید، امیدوارم

sense these are kind of two ideas I'm working on  a new guide that explains this stuff more simply  

این دو ایده باشد که من روی یک راهنمای جدید کار می‌کنم که این موارد را ساده‌تر توضیح می‌دهد.

and it's taken me a long time to write I have to  go back and edit things and change things as I  

مدت زیادی است که برای نوشتن باید به عقب برگردم و چیزها را ویرایش کنم و چیزها را تغییر دهم همانطور که

explain more and I'm like nah it's not really a  good way to explain it but hopefully this makes  

بیشتر توضیح می‌دهم و فکر می‌کنم نه، این واقعاً راه خوبی برای توضیح آن نیست، اما امیدوارم این

sense so the basic idea is that if the learning  part is like the actual speaking process the  

منطقی باشد، بنابراین ایده اصلی این است که اگر بخش یادگیری مانند فرآیند صحبت کردن واقعی است، هر چه

more these are similar the more you will speak  naturally in a regular conversation all right  

بیشتر اینها شبیه باشند، شما بیشتر به طور طبیعی در یک مکالمه معمولی صحبت خواهید کرد. به

looks like we've had a couple of comments here  let make sure everybody's got this already all  

نظر می رسد که ما چند نظر در اینجا داشته ایم اجازه دهید مطمئن شوید که همه اینها را قبلاً درست انجام داده اند.

right let's see all right somebody laughing at  me sneezing I guess so teacher how to reply the  

من عطسه می کنم، حدس می زنم پس معلم چگونه به این سوال پاسخ داد

question what's up uh can you say I'm good or  maybe things are okay you can just say oh I'm  

چه خبر است، اوه، می توانی بگویی من خوب هستم یا شاید همه چیز خوب است، فقط می توانی بگویی اوه، من

okay or you can just say yeah fine how are you  it's just like it's it's when people say what's  

خوبم، یا می توانی فقط بگوییم آره خوب، تو چطوری؟ وقتی مردم می گویند چه

up it's just a greeting they're probably not  expecting you to say a lot it's just like hey  

خبر است، این فقط یک سلام و احوالپرسی است، احتمالاً از شما انتظار ندارند که چیزهای زیادی بگویید، درست مثل این است که هی

hey how are you you know and then if you begin a  conversation sometimes you just see someone and  

هی چطوری، می دانی و سپس اگر مکالمه ای را شروع کنی، گاهی فقط یک نفر را می بینی و

they're far away and you don't actually speak with  them for a long time just hey how's it going how  

او خیلی دور است و تو در واقع برای مدت طولانی با آنها صحبت نکنید، فقط هی حالت چطور است،

are you how have you been or if if I actually want  to talk with that person I can say more or I can  

شما چطور بودید، یا اگر واقعاً می‌خواهم با آن شخص صحبت کنم، می‌توانم بیشتر بگویم یا می‌توانم

ask them a question like oh how have you been or  what's new with this so what is what is different  

سؤالی از او بپرسم، اوه، چطوری؟ بوده یا چه چیز جدیدی با این وجود دارد، بنابراین چه چیزی متفاوت است

or what's changed or you know whatever uh about  their particular situation so especially if I know  

یا چه چیزی تغییر کرده است یا شما هر چیزی را در مورد وضعیت خاص آنها می‌دانید، به خصوص اگر من

like you know you know they told me their child  is I don't know going to start school next year  

بدانم  مثل شما می‌دانید که آنها به من گفته‌اند فرزندشان این است که من نمی‌دانم بعد از آن مدرسه را شروع خواهم کرد. سال

or something like that and I see them again oh how  is your your you know son or daughter you know if  

یا چیزی شبیه به آن و من دوباره آنها را می بینم آه، پسر یا دختر شما چطور است، می دانید اگر

I know their name so it depends on the situation  but in general if you're just giving a simple  

من نام آنها را می دانم، بستگی به شرایط دارد، اما به طور کلی اگر شما فقط یک

greeting then yes you can say Hey or how are you  uh how to Simply connect our MSG so message and  

سلام ساده    احوالپرسی می کنید، می توانید بگویید بله سلام یا چطوری اوه چطور به سادگی MSG ما را وصل کنیم، بنابراین پیام و

thoughts uh well you just have to know again you  have to spend more time seeing how natives do this  

افکار، آهان خوب، فقط باید دوباره بدانید که باید زمان بیشتری صرف کنید تا ببینید بومی‌ها چگونه این کار را انجام می‌دهند

so if I again like if I want to know how to say  ouch in Japanese I could look up a definition or a  

بنابراین اگر دوباره دوست دارم اگر می‌خواهم بدانم چگونه می‌گویم ژاپنی می‌توانم تعریف یا

translation of that in English or I could just see  natives doing that thing so see native Japanese  

ترجمه‌ای از آن را به زبان انگلیسی جستجو کنم یا فقط می‌توانم ببینم که بومی‌ها این کار را انجام می‌دهند، بنابراین ببینید ژاپنی‌های بومی

people like what do they say when they get hurt  if I get a few examples of that I will know how to  

دوست دارند وقتی صدمه ببینند چه می‌گویند. اگر چند نمونه از آن را دریافت کنم، می‌دانم چگونه

say the same thing so again when people are doing  typical learning like a typical English lesson is  

همین را بگویید، پس وقتی مردم در حال انجام یادگیری معمولی هستند، مانند یک درس معمولی انگلیسی،

not like the real world so a typical lesson is  just a teacher explaining something clearly but  

مانند دنیای واقعی نیست، بنابراین یک درس معمولی، فقط معلمی است که چیزی را به وضوح توضیح می‌دهد، اما

most people don't speak clearly okay so you need  to get some examples like what we do in fluent for  

بیشتر مردم به وضوح صحبت نمی‌کنند، بنابراین باید چند مثال بزنید. مانند کاری که ما به طور مسلط برای

life is part of it is me explaining something  just so you really make sure you understand it  

زندگی انجام می‌دهیم، بخشی از آن است که من چیزی را توضیح می‌دهم، فقط برای اینکه واقعاً مطمئن شوید که آن را می‌فهمید

but then you see other natives or you hear natives  you get more examples of natives saying something  

اما بعد از آن بومی‌های دیگر را می‌بینید یا بومی‌ها را می‌شنوید نمونه‌های بیشتری از بومیان دریافت می‌کنید که چیزی را

in a different way so maybe you hear someone  speaking quickly or with an accent or you know  

به روشی متفاوت می‌گویند، بنابراین شاید شما بشنوید که کسی سریع یا با لهجه صحبت می‌کند یا می‌دانید که

they express something with different vocabulary  even all right but the point is you have to make  

او چیزی را با واژگان متفاوت بیان می‌کند، اما نکته اینجاست که باید

the real world you have to put that into your  practice and get examples of what natives are  

دنیای واقعی را بسازید تا آن را در تمرین خود قرار دهید و نمونه‌هایی از کارهایی که بومی‌ها

doing so often what people learn in a classroom is  not what natives are really saying okay so there  

اغلب انجام می‌دهند را دریافت کنید. افرادی که در کلاس درس می‌آموزند چیزی نیست که بومی‌ها واقعاً می‌گویند خوب، بنابراین

there are lots of reasons why this is it becomes  more difficult and so people try to learn a little  

دلایل زیادی وجود دارد که چرا این کار دشوارتر می‌شود و بنابراین افراد سعی می‌کنند

bit with a teacher and then try to go speak and  then they wonder why they have communication  

کمی با معلم یاد بگیرند و سپس سعی می‌کنند صحبت کنند و سپس تعجب می‌کنند که چرا آنها مشکلات ارتباطی   دارند، به این

problems it's because this is not like this but  if you make the pr ice like the real world you  

دلیل است که اینطور نیست، اما اگر کار را مانند دنیای واقعی انجام دهید

have to make these as similar as possible then  you're much more prepared when you have a real

باید اینها را تا حد امکان شبیه کنید، در صورت داشتن یک مکالمه واقعی بسیار آماده تر می شوید.

conversation all right let me know let me know  if this makes sense though hopefully hopefully  

من می‌دانم اگر این منطقی است، اما امیدوارم

that is uh is working for people let's see uh  Patricio says hello from Brazil and rustom says  

برای مردم کار کند بیایید ببینیم آه. پاتریسیو از برزیل سلام می‌گوید و رستوم می‌گوید

I tried your method it's really works thank  you very much DJ as my pleasure so you would  

من روش شما را امتحان کردم واقعاً کار می‌کند از شما بسیار متشکرم دی‌جی.

say I tried your method and it really works  so the method it's one thing so it works so  

و واقعاً کار می‌کند، بنابراین روش آن یک چیز است، بنابراین کار می‌کند

that tells me you should have some review with  subject verb agreement and that just means get  

که به من می‌گوید باید با توافق فعل موضوعی مروری داشته باشید و این فقط به این معنی است که

more examples of basic sentences that's why  I really recommend people read uh children's  

نمونه‌های بیشتری از جملات اساسی دریافت کنید، به همین دلیل من واقعاً به مردم توصیه می‌کنم کتاب‌های کودکانه   را بخوانند،

books because it gives them lots of good examples  it's very quick you can go back and review it many  

زیرا به آنها می‌دهد. نمونه‌های خوب زیاد خیلی سریع می‌توانید به عقب برگردید و بارها آن را مرور کنید

times you will feel good because you did it go  back and watch that that video about reading the  

احساس خوبی خواهید داشت زیرا این کار را انجام دادید برگردید و آن ویدیو را در مورد خواندن

recent one I did Adriana says please I would  use on a date if you like your coffee hot let  

اخیری که من انجام دادم تماشا کنید آدریانا می‌گوید لطفاً اگر دوست دارید در یک قرار استفاده خواهم کرد قهوه‌تان داغ اجازه دهید

me be your coffee pot yes I suppose you could  use that it depends on the uh the person some  

من قهوه‌جوی شما باشم بله، فکر می‌کنم می‌توانید  از آن استفاده کنید که بستگی به فردی دارد که برخی

people might be interested in in a pickup line  like that let's see Louis likes that I guess uh  

افراد ممکن است به آن علاقه‌مند باشند مانند آن، بیایید ببینیم لویی از آن خوشش می‌آید.

all right you guys you guys should uh you know  be like wingmen for each other go out you know  

اوه می‌دانی مثل بال‌من‌ها برای یکدیگر باشیم بیرون برویم، می‌دانی

the wingman this is is a good expression for you  some new uh English if you have not heard this

وینگمن که این است بیان خوبی برای شماست. اگر قبلاً این را نشنیده‌اید، اگر قبلاً این را نشنیده‌اید،

before so typically if we look at like a  fighter I'm not going to draw this very  

معمولاً اگر به یک جنگنده نگاه کنیم، نمی‌خواهم نقاشی کنم.

well as usual but here is looking down at  the Top This is a like a jet airplane so a  

مثل همیشه خوب است، اما اینجا به بالا نگاه می‌کنیم این یک هواپیمای جت است، بنابراین یک

Jet Plane will be flying and a wingman usually  is like uh like another typically another like  

هواپیمای جت پرواز می‌کند و یک بال‌من معمولاً مانند

air airplane that is flying next to you  like here's the wing here's another Wing  

هواپیمای دیگری است که در کنار شما در حال پرواز است. wing اینجا یک بال دیگر است

so someone that's maybe traveling with  you you might call that person a wing

بنابراین کسی که شاید با شما سفر می کند ممکن است آن شخص را یک بال

man a wingman a wingman so another another  plane so we're talking about the other pilot  

مرد و یک بال مرد و یک هواپیمای دیگر بنامید بنابراین ما در مورد خلبان دیگر صحبت می کنیم

who is their wingman but see we we get this  expression from the Air Force but men will  

که وینگمن آنهاست، اما ببینید که این عبارت را از هوا دریافت می کنیم زور اما مردها

use this when they talk about going to a bar  or something so like hey like my friend is  

وقتی در مورد رفتن به یک بار صحبت می‌کنند از این استفاده می‌کنند یا چیزی شبیه به هی مثل دوست من

my wingman like he just you know he comes with me  maybe he has a girlfriend already but I'm looking  

بال من است مثل او فقط می‌دانی که او با من می‌آید شاید او قبلاً دوست دختر داشته باشد اما من به

for a girlfriend and we we go out together so it's  just making it more comfortable for me or whatever  

دنبال دوست دختر هستم و ما ما با هم بیرون می‌رویم، بنابراین این کار برای من راحت‌تر است یا هر چیز دیگری،

but he is my wingman my wingman isn't that  interesting you can learn some interesting  

اما او وینگمن من است وینگمن من آنقدرها جالب نیست، شما می‌توانید

vocabulary that way but the point is I'm trying  to help you make connections uh but using the  

واژگان جالبی را از این طریق یاد بگیرید، اما نکته اینجاست که من سعی می‌کنم به شما کمک کنم که ارتباط برقرار کنید. با استفاده از

vocabulary uh in in the way people would normally  use it that's how you become prepared for real

واژگان آهان به روشی که مردم معمولاً از آن استفاده می‌کنند، به این ترتیب برای برقراری

communication all

ارتباط واقعی آماده می‌شوید

right uh and C says Steve coffin's method is  tend to improving through Reading by linking  

و سی می‌گوید روش استیو تابوت با پیوند دادن

random words in order to build understanding and  sentences contraction it looks kind of different  

کلمات تصادفی به منظور ایجاد درک و انقباض جملات، از طریق Reading بهبود می‌یابد.

with your method which is mirroring situations  my method is just destroying doubt that's it and  

با روش شما که انعکاس موقعیت‌ها است متفاوت است. روش من فقط از بین بردن شک و تردید است و

that's the basic when people think like Drew  if they ask me how will you get me fluent I  

این نکته اساسی است وقتی مردم مانند درو فکر می‌کنند، اگر از من بپرسند چگونه به من مسلط می‌شوید، می‌گویم

will say I will destroy the doubt that stops you  from speaking because that's that's it and and  

شکی را که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد از بین می‌برم. زیرا همین است و

so you might think about particular methods or  whatever like yes you will get some reading some  

بنابراین ممکن است به روش‌های خاصی فکر کنید یا هر چیزی مانند بله، کمی می‌خوانید   بعضی

some listening some watching things but it's all  helping you destroy the doubt that stops you from  

گوش می‌دهید و بعضی چیزها را تماشا می‌کنید، اما همه اینها  به شما کمک می‌کند شکی را که شما را از صحبت کردن باز می‌دارد از بین ببرید،

speaking that's it so I wouldn't say like you only  get fluent from reading or you only get fluent  

بنابراین من نخواهم گفت مانند آن اگر می‌خواهید با افراد در زندگی واقعی ارتباط برقرار کنید، فقط از خواندن مسلط می‌شوید یا فقط

from like again if you want to communicate with  people in real life the learning has to mirror  

از لایک کردن مسلط می‌شوید، اگر من تمرین واقعی بازی را انجام ندهم، یادگیری باید منعکس کننده

what the actual situation is just like practicing  for a sport if I don't do actual game practice  

وضعیت واقعی باشد، درست مثل تمرین کردن برای یک ورزش.

then when I get into a game I will not be prepared  for how people really are that's why people do  

وقتی وارد یک بازی می‌شوم، برای اینکه واقعاً مردم چگونه هستند آماده نخواهم شد، به همین دلیل است که مردم

practice games that's the whole idea of a practi  game it's to simulate in a controlled environment  

بازی‌ها را تمرین می‌کنند، این ایده کل یک بازی عملی است، شبیه‌سازی آن در یک محیط کنترل‌شده

so you could be playing a game and the coach says  stop so some players are moving and the coach says  

بنابراین می‌توانید یک بازی را انجام دهید و مربی می‌گوید بس کن. برخی از بازیکنان در حال حرکت هستند و مربی می‌گوید

all right stop like look what you did right there  and they go back and and look at look at the play  

خیلی خب بایست، مثل اینکه ببین همانجا چه کار کردی و آنها به عقب برمی‌گردند و به بازی نگاه می‌کنند

or or how they move in a certain way so that's the  the actual systematic practice you can get that  

یا اینکه چگونه به روشی خاص حرکت می‌کنند، بنابراین این تمرین سیستماتیک واقعی است که می‌توان آن را دریافت کرد.

prepares you for the real communication situation  so yeah I I don't I'm not I'm not familiar with um  

شما را برای موقعیت ارتباطی واقعی آماده می‌کند بنابراین بله، من نیستم، من

with how people get fluent but I I think over  the years I've gotten better at explaining what  

با این که مردم چگونه مسلط می‌شوند آشنا نیستم، اما فکر می‌کنم در طول سال‌ها در توضیح دادن کارهایی که

I do when it's really just destroying doubt that's  the easiest way I can explain it so like I've I've  

انجام می‌دهم وقتی واقعاً باعث تخریب است، بهتر شده‌ام. شک دارم که این ساده‌ترین راهی است که می‌توانم آن را توضیح دهم، پس مثل اینکه من

explained it in different ways like understanding  English as a first language or learning English as  

آن را به روش‌های مختلفی توضیح داده‌ام، مانند فهمیدن انگلیسی به عنوان زبان اول یا یادگیری انگلیسی به عنوان

a first language all of that is true it's the same  thing but I think it's just it's confusing for  

زبان اول، همه اینها درست است، این یک چیز است، اما فکر می‌کنم این درست است. برای   مردم گیج کننده است

people and like some people get it but some people  do not and my point is to to help you understand  

و دوست دارند بعضی از مردم آن را دریافت کنند، اما برخی از مردم نمی فهمند، و هدف من این است که به شما کمک کنم بفهمید

what exactly the process is so if you're going to  learn from anyone just ask how exactly do you get  

فرآیند دقیقاً چیست، بنابراین اگر می خواهید از کسی یاد بگیرید، فقط بپرسید چگونه می توانید به

me fluent and if if they can explain to you how  that works then you know give that a try and and  

من مسلط شوید و آیا اگر آنها بتوانند به شما توضیح دهند که این کار چگونه کار می‌کند، پس می‌دانید که این کار را امتحان کنید و

see if that's helpful for you but in general  whatever you would be doing like it's going  

ببینید آیا این برای شما مفید است یا خیر، اما به طور کلی، هر کاری که انجام می‌دهید مثل اینکه

to it's it should be destroying the doubt because  that's what actually lets you speak all right uh  

به نتیجه می‌رسد، باید شک را از بین ببرد زیرا این همان چیزی است که به شما اجازه می‌دهد صحبت کنید. خوب اوه

let's see and and a studio says I completely agree  with you teacher because sometimes depend on who  

بیایید ببینیم و یک استودیو می گوید من کاملاً با شما موافقم، معلم، زیرا گاهی اوقات بستگی به این دارد که

we talk with it is difficult to understand some  people because people from the USA have different  

با چه کسی صحبت می کنیم، درک برخی از افراد دشوار است زیرا مردم ایالات متحده

accents and different words regions Etc yes and  so again if I'm learning something I want to also  

لهجه های مختلف و مناطق کلمات متفاوت دارند و غیره بله و اگر من من چیزی را یاد می‌گیرم که می‌خواهم

hear more examples of how people say that thing  that will make me feel even more confident even  

نمونه‌های بیشتری را بشنوم که چگونه مردم آن چیز را می‌گویند که باعث می‌شود من حتی

more prepared for something because I can learn  something in a textbook and understand it but  

برای چیزی حتی   آمادگی بیشتری داشته باشم، زیرا می‌توانم چیزی را در یک کتاب درسی یاد بگیرم و آن را بفهمم، اما

it can still be different from how people really  speak so a perfect example when I first came to  

هنوز می‌تواند با نحوه رفتار افراد متفاوت باشد. واقعاً وقتی برای اولین بار به ژاپن آمدم، خیلی مثال عالی صحبت کنید   ژاپن

Japan I had in my Japanese textbook Ohio goas  that's how you say good morning Ohio goas and  

در کتاب درسی ژاپنی ام Ohio goas را داشتم به این ترتیب می گویید صبح بخیر Ohio goas و

so when I went to school and saw people in the  morning I would I would be very polite I would  

بنابراین وقتی به مدرسه می رفتم و صبح ها مردم را می دیدم خیلی مودب بودم.

bow oh ohas but often other people were not saying  that and some older man he just he was just like  

اوه اوه، اما اغلب افراد دیگر این را نمی‌گفتند و برخی از افراد مسن‌تر او فقط مثل

that's what he said to me I was like what like you  can say that you know so again like when you get  

این بود که به من می‌گفت من مثل تو بودم، می‌توان گفت که دوباره می‌دانی، مثل وقتی که

one example of something you think that's the way  people really speak but it's not people actually  

یک نمونه از چیزی را که فکر می‌کنی دریافت می‌کنی. این روشی است که مردم واقعاً صحبت می‌کنند، اما اینطور نیست که افراد در واقع

have a wide variety of of ways of speaking so  your practice your learning should mirror that  

روش‌های مختلفی برای صحبت کردن دارند، بنابراین تمرین شما باید یادگیری شما منعکس کننده آن

kind of thing now this is specifically talking  about how you develop fluency all right so like  

چیزی باشد که اکنون به طور خاص در مورد نحوه ایجاد تسلط شما صحبت می‌کند، مانند

the other things I talk about the first one is  making sure you learn that vocabulary so you have  

چیزهایی که من صحبت می‌کنم. مورد اول این است که مطمئن شوید آن واژگان را یاد می‌گیرید، بنابراین باید

to learn the real vocabulary that people learn  or the real vocabulary people use and the second  

واژگان واقعی را که مردم یاد می‌گیرند یا واژگان واقعی مردم استفاده می‌کنند، یاد بگیرید، و دومین

thing is how you learn it and typically I call  this uh fluency triggers where you you actually  

چیز این است که چگونه آن را یاد می‌گیرید و معمولاً من به این می‌گویم که این واژگان باعث می‌شود که در آن جاهایی که شما واقعاً

understand something you learn it well enough that  you feel confident like yes I understand what the  

می‌فهمید. چیزی که آنقدر خوب یاد می گیرید که احساس اعتماد به نفس داشته باشید مثل اینکه بله می فهمم

person is talking about but the naturally varied  review is what really prepares you and develops  

فرد در مورد چه چیزی صحبت می کند، اما مروری که به طور طبیعی متنوع است چیزی است که واقعاً شما را آماده می کند و

your fluency because it's giving you lots of  different examples that really erase all of your  

تسلط شما را تقویت می کند زیرا مثال های مختلفی به شما ارائه می دهد که واقعاً همه تردید شما را از بین می برد.

doubt so all all of the phases you go through  as you learn it's just clearing out the doubt  

تمام مراحلی را که طی می‌کنید وقتی یاد می‌گیرید، فقط شک را برطرف می‌کند

let's get all the doubt out of there so first  like what do we want to learn we want to learn  

بیایید همه شک را از آنجا دور کنیم، بنابراین ابتدا مانند آنچه می‌خواهیم یاد بگیریم، می‌خواهیم یاد بگیریم

what people really speak okay that's the first  kind of doubt we understand so we want to clear  

آنچه که مردم واقعاً خوب صحبت می‌کنند، این اولین شک است که ما بنابراین می‌خواهیم

that doubt up we're not just learning uh basic  things or more formal English that you might hear  

این شک را روشن کنیم که ما فقط چیزهای اولیه یا رسمی‌تر انگلیسی را که ممکن است

in a textbook we want to learn the real things  that people say in a real conversation okay so  

در یک کتاب درسی بشنوید، یاد نمی‌گیریم، ما می‌خواهیم چیزهای واقعی را یاد بگیریم که مردم در یک مکالمه واقعی می‌گویند، خب، بنابراین

we're we have no doubt about what we're learning  and now how are we going to learn that we should  

بدون شک در مورد چیزهایی که یاد می‌گیریم و اکنون چگونه می‌خواهیم یاد بگیریم که باید

be trying to get lots of different examples and  understand how people would really use something  

سعی کنیم نمونه‌های مختلف زیادی به دست آوریم و بفهمیم که چگونه مردم واقعاً از چیزی استفاده می‌کنند

uh and not getting translations but just really  understanding something as as best as possible U  

و ترجمه نمی‌شوند اما واقعاً چیزی را به بهترین شکل ممکن درک می‌کنند.

and if you can remove the doubt about that then  the last step is the naturally varied review  

و اگر بتوانید شک در این مورد را برطرف کنید، آخرین مرحله مروری است که به‌طور طبیعی متنوع است.

where we really try to help people uh get lots of  different examples of things so the more examples  

در آن ما واقعاً سعی می‌کنیم به افراد کمک کنیم نمونه‌های مختلفی از چیزها را دریافت کنند، بنابراین هر چه نمونه‌های بیشتری به

you get and the The Wider variety of examples  you get the more prepared you will be in real

دست آورید و نمونه‌های متنوع‌تر به شما کمک کند. آمادگی بیشتری برای برقراری ارتباط واقعی خواهید داشت

communication all

right and okay I got that one there and S says  what is your opinion on repeating the same content  

و خیلی خوب است، من آن را دریافت کردم و S می‌گوید نظر شما در مورد تکرار همان محتوا چیست

mini story conversation uh throughout the week  uh yeah so you should be repeating things but  

مکالمه داستانی کوچک در طول هفته اوه بله، بنابراین شما باید چیزهایی را تکرار کنید،

also I recommend as I just mentioned naturally  varied review so I I gave the example in uh what  

همچنین من توصیه می‌کنم همانطور که من به طور طبیعی به بررسی متنوع اشاره کردم، بنابراین مثالی زدم که

was that video so the reading video I did uh  I guess last week so I was talking about how I  

آن ویدیو چیست، بنابراین ویدیوی خواندنی که من انجام دادم، حدس می‌زنم هفته گذشته، بنابراین در مورد نحوه

use children's books to get fluent and so part  of that is I gave the example of the story of  

استفاده از کتاب‌های کودکان برای مسلط شدن صحبت می‌کردم و بخشی از آن این بود که مثال زدم از داستان

The Three Little Pigs so I have three different  versions of that like three different physical  

سه خوک کوچک، بنابراین من سه نسخه مختلف از آن دارم، مانند سه نسخه فیزیکی متفاوت

copies of that book uh in Japanese and I read all  three of them and they're each saying something a  

از آن کتاب به زبان ژاپنی و هر سه آنها را خواندم و هر کدام چیزهایی می‌گویند که

little bit different so the story is the same but  the way they express it or the specific vocabulary  

کمی متفاوت است، بنابراین داستان این است یکسان است، اما روشی که آن‌ها آن را بیان می‌کنند یا واژگان خاصی که

they use is a little bit different so I'm  learning oh there are different ways I could  

استفاده می‌کنند کمی متفاوت است، بنابراین من یاد می‌گیرم روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانم

tell this story all right and even like one  of the stories is Like the Wolf uh dies at the  

این داستان را درست بگویم و حتی مانند یکی از داستان‌ها مانند گرگ می‌میرد

end and the other story is the wolf does not die  you know so it could be even different different  

پایان و داستان دیگر این است که گرگ نمی‌میرد، می‌دانید، بنابراین می‌تواند حتی

parts of the story but the point is that I'm I'm  trying to get varied review and so varied review  

قسمت‌های متفاوتی از داستان باشد، اما نکته اینجاست که من سعی می‌کنم بررسی متنوعی را دریافت کنم و به همین دلیل نقد متنوعی را

is going to number one prepare me for real life  but number two it's going to keep me interested  

آماده می‌کنم. من برای زندگی واقعی، اما شماره دو، من را

in learning because if I only repeat the same  thing again and again I'm going to feel very bored  

به یادگیری علاقه مند می کند، زیرا اگر فقط همان چیزی را دوباره و دوباره تکرار کنم، احساس بی حوصلگی می کنم.

so you really need to get uh like repetition is  good but the the value of repetition gets worse  

تکرار

over time because you're not like you're not  learning anything new but if you get different  

با گذشت زمان بدتر می‌شود، زیرا شما اینطور نیستید که چیز جدیدی یاد نمی‌گیرید، اما اگر

versions of things or if I read a story and then  listen to someone read that story to me that's  

نسخه‌های متفاوتی از چیزها دریافت کنید یا اگر داستانی را بخوانم و سپس به کسی گوش کنم که آن داستان را برای من بخواند، این موضوع به

going to give me even more understanding all right  uh teacher do you will give live lecture every day  

من درک بیشتری می‌کند. بسیار خوب اوه معلم شما هر روز سخنرانی زنده خواهید داشت

no I don't do these every day the these it's may  be like once or twice a week uh but for people  

نه من این کارها را هر روز انجام نمی دهم، اینها ممکن است یک یا دو بار در هفته باشد، اما برای افرادی

who like what I do and they would like me to just  get them fluent uh rather than only talking about  

که کاری را که من انجام می دهم دوست دارند و دوست دارند من فقط آنها را دریافت کنم مسلط به جای اینکه فقط درباره

the principles of fluency that's what we do in  fluent for life so if you'd like to learn more  

اصول روانی صحبت کنیم، این همان کاری است که ما در طول زندگی انجام می دهیم، بنابراین اگر می خواهید بیشتر

about that uh you can learn with me every  day uh and learn as quickly as you can to  

درباره آن بیاموزید، می توانید هر روز با من بیاموزید و تا جایی که می توانید سریع یاد بگیرید تا به آن

get fluent as fast as possible just click on the  link in the description below this video uh Simo  

مسلط شوید. هرچه سریعتر فقط روی پیوند موجود در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید. اوه سیمو

says thank you sir my English is improved because  of you glad to hear you would say my English has  

می‌گوید متشکرم آقا، انگلیسی من بهبود یافته است، زیرا خوشحالم که می‌شنوم می‌گویید انگلیسی من

improved like it started before and it's still  continuing it has improved I'm glad to hear it  

مانند قبل بهبود یافته است و هنوز هم ادامه می‌دهد. خوشحالم که آن را می شنوم

if you know other people I can help uh click on  the like button and share the video Let's see  

اگر افراد دیگری را می شناسید، می توانم کمک کنم روی دکمه لایک کلیک کنید و ویدیو را به اشتراک بگذارید بیایید ببینیم

for me it is easier to understand people in the  USA but from people the British accent is hard  

برای من درک افراد در ایالات متحده آسانتر است، اما درک لهجه بریتانیایی از نظر مردم

for me to understand yes but if you listened to  more British people if you started watching some  

برای من سخت است بله اما اگر به تعداد بیشتری از بریتانیایی‌ها گوش می‌دادید، اگر شروع به تماشای برخی از

British TV shows I'm sure you would feel more  comfortable and confident when talking with an  

برنامه‌های تلویزیونی بریتانیا می‌کردید، مطمئن هستم که وقتی با یک فرد انگلیسی صحبت می‌کنید، احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری می‌کنید

actual British person that's how it works so  you can prepare for all of these things before  

که اینطور کار می‌کند، بنابراین می‌توانید قبل از صحبت کردن برای همه این موارد آماده شوید.

you actually speak you can get fluent nice and  comfortably and then when you actually speak oh

می‌توانید خوب و راحت صحبت کنید و بعد وقتی واقعاً اوه

no I held that one in for you guys all right make  sure I don't break the microphone Anna says what's  

نه صحبت می‌کنید، من آن را برای شما نگه داشتم، مطمئن شوید که میکروفون را نمی‌شکنم آنا می‌گوید چه چیزی

new look at that a metal from Anna thank you very  much Badger he I am yesen from Morocco nice see  

نگاه جدید به آن فلزی از آنا بسیار متشکرم Badger او من هستم از مراکش خوب می‌بینم

you there and sangan hello from Cambodia listen to  your teaching now or you teaching now Ruben I'm in  

شما را آنجا می‌بینم و sangan hello از کامبوج اکنون به تدریس خود گوش دهید یا اکنون تدریس می‌کنید روبن من در

the USA I need to understand English uh idioms  I'm guessing that's what you're trying to say  

ایالات متحده هستم باید اصطلاحات انگلیسی را بفهمم حدس می‌زنم این چیزی است که می‌خواهید بگویید

well and ilder nice see you sup Drew what's going  on what's going on Rodeo uh all is about getting  

خوب و بزرگتر خوب میبینم که شام ​​میخوریدرو چه خبر است چه خبر است رودئو اوه همه چیز در مورد دریافت

more inputs in order to eliminate doubts I say  this as a faithful follower yes so it's just I  

ورودی های بیشتر به منظور از بین بردن شک و تردید است.

mean even uh like the the input but I also want to  make like remind people like input can come from  

برای یادآوری کردن به افراد مانند ورودی می‌تواند از

many ways if I if I smell a flower in Japanese  like if I'm in Japan and I and I'm learning oh  

راه‌های مختلفی باشد، اگر بوی گلی را به ژاپنی بو کنم مثلاً اگر در ژاپن هستم و من و یاد می‌گیرم آه

what's the name of that flower I don't know like  I might learn it by the way it looks or the smell  

اسم آن گل چیست که نمی‌دانم ممکن است  از شکل ظاهری یا بوی

of that flower like some flowers I don't I don't  know the name of them in English but I know them  

آن گل مانند برخی از گلها یاد بگیرید. من نام آنها را به انگلیسی نمی دانم اما آنها را

in Japanese because I know how it looks or the  the smell of that thing so that's what we mean  

به ژاپنی می شناسم زیرا می دانم ظاهر یا بوی آن چیز چگونه است. بنابراین منظور ما

by input but the the reason I I I spent I don't  know like a long time trying to explain the idea  

از ورودی همین است، اما دلیل من که صرف کردم، نمی‌دانم مانند تلاش برای توضیح دادن ایده

about input to people um but they're it it seems  a little bit confusing because you're you're still  

در مورد ورودی برای مردم، اممم، اما آنها به نظر می‌رسند کمی گیج‌کننده است زیرا شما هستید هنوز

not talking about the end goal which is why do we  get the input what is the point of that the point  

درباره هدف نهایی صحبت نمی‌کنیم، به همین دلیل است که ورودی را دریافت می‌کنیم،

of the put is to remove the doubt so yes you've  got it very good in your uh example there let's  

هدف این است که شک را از بین ببریم، بنابراین بله، در مثال شما خیلی خوب است، بیایید

see and sin trigger says hi Drew good night I  guess you say maybe good evening from Colombia  

ببینیم و گناه را تحریک کنیم می‌گوید سلام درو شب بخیر، حدس می‌زنم می‌گویید شاید عصر بخیر از کلمبیا

I come late I'll rewatch The live later let's  see listen and speak which is more important to  

دیر می‌آیم، زنده را بعداً دوباره تماشا می‌کنم، بیایید ببینیم گوش دادن و صحبت کنیم که برای

enhance our speaking it's not listen or speak  it's just like it's just understand and that  

تقویت صحبت کردن مهم‌تر است، گوش نمی‌دهیم یا صحبت می‌کنیم، درست مثل این است که فقط بفهمیم و

understanding could come from a variety of things  it could come from listening it could come from uh  

فهمیدن می‌تواند از چیزهای مختلفی ناشی شود، می‌تواند از گوش دادن ناشی شود، می‌تواند ناشی از

reading something something or hearing something  speaking uh but typically like it's it's the input  

خواندن چیزی یا شنیدن چیزی در صحبت کردن باشد، اما معمولاً انگار این ورودی است

that helps you understand and like clears up any  doubt that you have about the language whatever  

که به شما کمک می‌کند تا بفهمید و دوست داشته باشید شک و تردیدی را که در مورد زبان دارید برطرف کنید.

that is all right so says you are my wingman Mr  Andrew by the way uh Mr and sir I have different  

درست است، بنابراین می گوید شما جناح من هستید، آقای اندرو، به هر حال، آقا و آقا، من با هم تفاوت داریم.

Nuance uh not really not in this case George says  I'm from Mexico I live in ill you mean Illinois uh  

I like your classes they're very helpful I learn  a lot glad to hear and hello from Indonesia says  

خیلی مفید است من یاد گرفتم خیلی خوشحالم که می‌شنوم و سلام از اندونزی می‌گوید

s look at that we got to the end of the video uh  so we finish the comments but hopefully that makes  

s نگاه کنید که ما به پایان ویدیو رسیدیم، اوه بنابراین نظرات را تمام می‌کنیم، اما امیدواریم که

sense the basic idea is not is not so much how  you get the input but the point is does that input  

منطقی باشد ایده اصلی این است که شما چقدر  ورودی را بدست آورید اما نکته این است که ورودی به

help you understand the language better and then  are you getting enough of the right practice so  

شما کمک می کند تا زبان را بهتر درک کنید و آیا به اندازه کافی از تمرین صحیح استفاده می کنید ، بنابراین

it's it's all it's all still it's just different  kinds of input so you don't have to spend your  

این همه چیز است که هنوز هم فقط انواع مختلفی از ورودی است ، بنابراین مجبور نیستید وقت خود را صرف

time trying to speak but you do uh you do have  to spend time trying to make the practice you get  

تلاش کنید برای صحبت کردن، اما باید وقت بگذارید و سعی کنید تمرینی را که انجام می‌دهید

like the real world all right so especially if you  don't live in an English-speaking country or you  

مانند دنیای واقعی درست کنید، به خصوص اگر در کشور انگلیسی زبان زندگی نمی‌کنید یا

don't have anyone to speak with anyway that's fine  you don't need that the whole point is if you can  

کسی را ندارید که با او صحبت کنید. خیلی خوب است، شما نیازی به این ندارید که کل موضوع این است که بتوانید

simulate that so if I can if I can put myself in  a Japanese environment by watching videos online  

آن را شبیه سازی کنید، بنابراین اگر بتوانم اگر بتوانم با تماشای ویدیوهای آنلاین خودم را در  یک محیط ژاپنی قرار دهم

then I would do the same thing you I can still  listen to Japanese people speaking but it's in a  

آنگاه همان کاری را انجام خواهم داد که شما هنوز هم می توانم به صحبت مردم ژاپن گوش کنم. اما در یک

controlled environment so that helps me prepare  for when I'm in a conversation with someone and  

محیط کنترل شده است به طوری که به من کمک می کند برای زمانی که در حال مکالمه با کسی هستم آماده شوم و

they they say something different like uh another  so here here's an example like a Japanese example  

آنها چیز دیگری می گویند، بنابراین در اینجا مثالی مانند یک نمونه ژاپنی آمده است

recently so I was at a coffee shop and usually  they like people often have a typical way of  

اخیراً من در یک کافی شاپ بودم و معمولاً آنها مثل مردم اغلب یک روش معمولی برای

saying things like M like that which just means  like is this like for here to go so like in the  

گفتن چیزهایی مانند M مانند آن دارند که فقط به این معنی است که مانند این است مانند برای اینجا برای رفتن بنابراین مانند

English version is like um like would you like  this for here or to go so to go you want to  

نسخه انگلیسی مانند um

drink here or you going to take it with you um and  in Japan it's actually this is kind of a pain in  

اینجا بنوشید یا می‌خواهید آن را با خود ببرید و در ژاپن در واقع این یک نوع درد است،

the ass maybe you don't know about this but in  Japan a law changed a few years ago where eating  

شاید شما از این موضوع ندانید، اما در ژاپن چند سال پیش قانونی تغییر کرد که در آن غذا خوردن

in a restaurant is more expensive than taking the  food out so they they they they kind of like they  

در رستوران بیشتر است. گران‌تر از بیرون آوردن غذاست تا آن‌ها به نوعی دوست داشته باشند

don't want you to eat in restaurants I don't know  why they did that but uh that so it it costs more  

نمی‌خواهند شما در رستوران‌ها غذا بخورید، نمی‌دانم چرا این کار را کردند، اما پس هزینه آن بیشتر است،

you have to pay a little bit more in tax to eat  in the restaurant rather than taking the drink  

باید کمی بیشتر در رستوران بپردازید. مالیات بر خوردن در رستوران به جای بردن نوشیدنی

or whatever out of the restaurant anyway uh so  that's why they they usually ask you like is this  

یا هر چیز دیگری از رستوران به هر حال، آهان، به همین دلیل است که آنها معمولاً از شما می‌خواهند که این را

for here or to go because they actually have to  uh type it in differently in the in the computer  

برای اینجا یا رفتن به شما می‌دهند زیرا در واقع باید آن را به روش دیگری در رایانه تایپ کنند.

and you pay a different amount so you pay more if  you're going to sit there and and eat all right  

و شما مبلغ متفاوتی می پردازید، بنابراین اگر می خواهید آنجا بنشینید و خوب غذا بخورید، بیشتر می پردازید،

anyway uh so they're asking me like for here or to  go uh but this lady said um the English equivalent  

بنابراین آنها از من می خواهند که اینجا را دوست داشته باشم یا بروم، اما این خانم گفت: اوم معادل انگلیسی آن

is like uh uh like will you will you eat here  and then go back she was like n likeu like are  

مانند اوه اوه است. دوست داری اینجا بخوری و بعد برگردی او مثل این بود که می‌خواهی

you going to drink here and then go back and at  first I was like I was just surprised to hear that  

اینجا آب بنوشی و بعد برگردی و در ابتدا انگار از شنیدن این حرف متعجب شدم،

cuz I've never heard anyone say it that way but  I understood what she meant and so I said ah yes  

چون تا به حال نشنیدم که کسی این را بگوید به هر حال، منظورش را فهمیدم و بنابراین گفتم آه بله،

like uh like 10 night day so I will I will drink  here I will be in the in the restaurant and then I  

مثلاً 10 شب در روز، پس من می‌نوشم، اینجا در رستوران خواهم بود و

will I will leave later so she was like nonu you  know like are you gonna stay here and drink but  

بعداً می‌روم، بنابراین او مثل غیره بود. آیا می‌خواهی اینجا بمانی و بنوشی، اما

again like if I'm if I'm listening to lots of  different people and I hear different examples  

دوباره مثل این که اگر من به حرف‌های افراد مختلف گوش می‌دهم و مثال‌های متفاوتی از این قبیل را می‌شنوم،

like that then I will be prepared for when I  do hear these different examples okay so I'm  

برای زمانی که این مثال‌های مختلف را بشنوم، آماده خواهم بود، پس خوب

not I I was it was a little bit surprising just  because I'd never heard anyone say that but then  

نیست. من کمی تعجب آور بود، زیرا من هرگز نشنیده بودم کسی این حرف را بزند، اما

immediately I thought oh that here's another  thing I can I can learn look at that I just  

بلافاصله فکر کردم آه، چیز دیگری است که می توانم یاد بگیرم، نگاه کنید به این که من فقط

learned something else in the conversation from  the context and it becomes when you learn this way  

چیز دیگری را در مکالمه از  زمینه یاد گرفتم و این می شود وقتی به این روش یاد می‌گیرید

it becomes much faster your learning accelerates  because you're actually improving uh by  

خیلی سریع‌تر می‌شود یادگیری شما تسریع می‌شود زیرا در واقع با

understanding new things and you the whole thing  just it it gets faster and faster so I know some  

فهمیدن چیزهای جدید پیشرفت می‌کنید و همه چیز را کامل می‌کنید فقط سریع‌تر و سریع‌تر می‌شود، بنابراین می‌دانم که

people might think uh you're spending more time on  things at the beginning but it's so the the actual  

برخی   ممکن است فکر کنند آهان شما زمان بیشتری را صرف آن می‌کنید. همه چیز در ابتدا اتفاق افتاده است، اما به

Improvement becomes much faster over time anyway  I just thought that was that was an interesting  

هر حال پیشرفت واقعی با گذشت زمان بسیار سریع‌تر می‌شود. من فقط فکر می‌کردم این یک اتفاق جالب   بود

thing that happened recently uh just another  example of being prepared for a variety of things  

که اخیراً رخ داد، نمونه دیگری از آمادگی برای چیزهای مختلف

in real communication so the man of interest  or no there a man of of Internet the man of the  

در ارتباطات واقعی، بنابراین مرد مورد علاقه یا نه، یک مرد اینترنت مرد از

man of of the internet what do you think the most  common mistake people make in learning a language  

مرد اینترنت به نظر شما رایج‌ترین اشتباهی که مردم در یادگیری یک زبان مرتکب می‌شوند،

especially English the most common mistake uh  I don't know there there are a couple different  

به‌ویژه انگلیسی، رایج‌ترین اشتباه چیست اوه. نمی‌دانم چند

things but it's it's not it's it's basically not  understanding the idea of uh destroying doubt  

چیز متفاوت وجود دارد. اما اینطور نیست، اساساً درک نکردن ایده از بین بردن شک است،

so people think that they have to speak first  and that's how they get fluent but really what  

بنابراین مردم فکر می‌کنند که اول باید صحبت کنند و اینطوری مسلط می‌شوند، اما در واقع چیزی که

happens is you understand the language better and  that allows you to speak all right so the fluency  

اتفاق می‌افتد این است که شما زبان را بهتر می‌فهمید و  به شما اجازه می‌دهد کاملاً درست صحبت کنید. روانی

actually happens as you understand more all right  let me let me draw a very simple diagram for

در واقع زمانی اتفاق می‌افتد که شما بیشتر متوجه می‌شوید خیلی خوب اجازه دهید من یک نمودار بسیار ساده برای شما ترسیم کنم،

you I wish I had a like a one specific thing  people like mistake people make but it's this  

ای کاش من یک چیز خاص داشتم مردم مانند اشتباهی که مردم انجام می‌دهند، اما این

isn't this isn't really the problem or the  fault of students it's just the way people  

است   آیا واقعاً مشکل یا مشکل این نیست تقصیر دانش‌آموزان این است که روشی که مردم

teach that makes the language more difficult  so what's happening is is like you begin  

تدریس می‌کنند زبان را دشوارتر می‌کند بنابراین چیزی که اتفاق می‌افتد این است که شما شروع می‌کنید

you're learning more you understand more so  as like understanding increases we'll just say

بیشتر یاد می‌گیرید، بیشتر می‌فهمید  بنابراین وقتی درک افزایش می‌یابد، فقط می‌گوییم

understanding so as understanding goes up  then you feel confident because you don't  

درک تا وقتی درک بالا می‌رود آنگاه احساس می‌کنید اعتماد به نفس دارید زیرا

have any more doubt about saying something  and that's where you speak over here so the  

دیگر در مورد گفتن چیزی شک ندارید و اینجا همان جایی است که در اینجا صحبت می کنید، بنابراین

same idea with this but most people are  taught that you you have to like learn  

همین ایده در این مورد نیز وجود دارد، اما به بیشتر مردم آموزش داده می شود که شما باید دوست داشته باشید چیزی یاد بگیرید

something and then start speaking first  and then like you get fluent over here  

و سپس اول شروع به صحبت کنید و سپس دوست داشته باشید که مسلط شوید. اینجا

so they have the idea backwards but it's not it's  not your fault like you made a mistake this is  

بنابراین آنها ایده را به عقب برمی‌گردانند، اما این نیست تقصیر شما نیست که اشتباه کرده‌اید، این

just how most people like even me like I believe  that many years ago uh before I discovered like  

همان چیزی است که اکثر مردم حتی من را دوست دارند من معتقدم که سال‌ها پیش، قبل از اینکه متوجه شدم

that that wasn't actually getting me fluent so  the fluency is actually developing here fluency  

این در واقع باعث نمی‌شود من مسلط باشم بنابراین، تسلط در اینجا در حال توسعه است، تسلط

is a process of understanding the language better  and destroying any doubt it's not fluency is not  

فرآیندی است برای درک بهتر زبان و از بین بردن هرگونه شک و تردید در عدم تسلط،

something you you like arrive at after you speak a  lot so I wouldn't say there's a particular mistake  

چیزی نیست که دوست دارید پس از صحبت کردن زیاد به آن برسید، بنابراین من نمی گویم اشتباه خاصی وجود دارد

that uh people make but it's more that that  people get get confused about this because of  

که مردم مرتکب می شوند. اما بیشتر از این است که مردم به دلیل

how people teach so they think okay we're going  to we're going to teach you a little bit here's  

نحوه تدریس مردم در این مورد گیج می‌شوند، بنابراین فکر می‌کنند خوب ما می‌رویم ما کمی به شما آموزش می‌دهیم این

a phrase now I want you to go practice that to  yourself like say it to yourself and then when you  

عبارتی است که اکنون می‌خواهم آن را برای خودتان تمرین کنید. آن را به خودتان بدهید و سپس وقتی

get into a conversation then you maybe you say it  correctly maybe you don't but you probably don't  

وارد مکالمه می‌شوید، شاید آن را درست می‌گویید، شاید نمی‌گویید، اما احتمالاً

feel very confident about about this whole process  so a a regular classroom like a language learning  

در مورد کل این فرآیند اعتماد به نفس زیادی ندارید، بنابراین یک کلاس معمولی مانند کلاس یادگیری زبان.

classroom we have you know 20 people 30 people in  the classroom the teacher will say something okay  

20 نفر، 30 نفر در کلاس، معلم چیزی می‌گوید درست است

now I want you to make partners and then we're  going to say something to each other and hopefully  

حالا می‌خواهم شما شریک شوید و بعد می‌خواهیم چیزی به هم بگوییم و امیدوارم

you understand uh and then like hopefully you're  getting fluent but people don't they they can't  

شما بفهمید و بعد دوست دارید مسلط شوید اما مردم نه آنها واقعاً نمی توانند

really explain how fluency develops from this  process they think fluency is the end goal of  

توضیح دهند که چگونه تسلط از این فرآیند ایجاد می شود. آنها فکر می کنند تسلط هدف نهایی

this process but it's not it's actually what's  happening as you understand the language better  

این فرآیند است، اما در واقع این چیزی نیست که اتفاق می افتد  چون زبان را بهتر می فهمید

because that's what fluent means like it's like  you're you're able to do something automatically  

زیرا روان به این معنی است که انگار شما هستید. می‌توانید کاری را به‌طور خودکار انجام دهید

as you do it better and so you actually develop  fluency in stages as you understand something  

همانطور که آن را بهتر انجام می‌دهید و بنابراین در مراحلی که چیزی را می‌فهمید

better if you understand something a little bit  you can use it fluently a little bit like maybe  

بهتر می‌شوید   اگر چیزی را کمی درک می‌کنید می‌توانید کمی روان از آن استفاده کنید، شاید

I feel confident saying it uh in this situation  or I can understand it when one person says it  

احساس می‌کنم در این شرایط با اطمینان می‌گویم یا وقتی یک نفر آن را می‌گوید می‌توانم آن را بفهمم

but I can't understand when someone else says it  but over time your fluency is actually improving  

اما نمی‌توانم بفهمم که شخص دیگری آن را می‌گوید اما با گذشت زمان تسلط شما در واقع بهبود می‌یابد

as you understand more and destroy your doubt and  then when you feel comfortable you speak okay you  

همانطور که بیشتر می‌فهمید و شک شما را از بین می‌برد و سپس وقتی احساس راحتی کردید خوب صحبت می‌کنید

can always continue from here and continue to  learn more like I just gave the example about  

همیشه می‌توانید ادامه دهید. از اینجا و به یادگیری بیشتر ادامه دهید، مثل اینکه من همین الان مثالی در مورد

the coffee shop so I've been speaking Japanese  for a long time but here I hear a new way of  

کافی شاپ زدم، بنابراین برای مدت طولانی ژاپنی صحبت می‌کنم، اما در اینجا روش جدیدی برای

saying something so the situation is to go or are  you going to eat in or whatever so to to dine in  

گفتن چیزی می‌شنوم، بنابراین وضعیت این است که بروید یا می‌خواهید غذا بخورید. در یا هر چیز دیگری برای شام خوردن در

or eat here or for here or to go so there are  different ways of saying that and then I hear a  

یا غذا خوردن اینجا یا برای اینجا یا رفتن  بنابراین راههای مختلفی برای گفتن آن وجود دارد و سپس من

new way of saying that and I look oh look at that  now that that word becomes a part of my uh a part  

روش جدیدی برای گفتن آن می شنوم و نگاه می کنم آه به آن نگاه کنید حالا که آن کلمه بخشی از اوه من بخشی

of my vocabulary immediately because I'm already  fluent in in like explaining that situation so  

از دایره لغاتم فوراً چون من قبلاً به آن مسلط هستم مانند توضیح آن موقعیت، بنابراین

this is the actual process that gets you fluent  this might work but it typically does not for most  

این فرآیند واقعی است که شما را مسلط می‌کند ممکن است کار کند، اما معمولاً برای بیشتر

people and if you ask someone how do you really  get fluent like how would you like Drew how would  

افراد این کار را نمی‌کند و اگر از کسی بپرسید واقعاً چگونه هستید مسلط باش مثل اینکه دوست داری درو چطور

you get me fluent I would just say oh it's just  this we help you understand something really well  

من را مسلط می‌کنی من فقط می‌گویم آه فقط همین است این ما به شما کمک می‌کنیم چیزی را خیلی خوب بفهمید

until you feel confident using it that's that's it  and it it it might seem like it's a slow process  

تا زمانی که با استفاده از آن مطمئن شوید که همین است و ممکن است به نظر برسد که روند کندی است

but actually it's it's very quickly and it gets  faster as you do it more all right so fluency is  

اما در واقع خیلی سریع انجام می‌شود و سریع‌تر می‌شود، زیرا شما این کار را بهتر انجام می‌دهید، بنابراین تسلط

not the destination it's the process of feeling  more confident as you understand better when  

مقصد نیست، فرآیند احساس اعتماد به نفس بیشتر است زیرا وقتی

you don't have doubt you you feel fluent and you  communicate well uh let's see and then English I  

شک ندارید که احساس مسلط دارید و به خوبی ارتباط برقرار می‌کنید، بهتر می‌فهمید. ببینید و سپس انگلیسی من   از

use your voice and acts in the classroom you're  a good man and you look like Eminem yes when I  

صدای شما استفاده می‌کنم و در کلاس درس بازی می‌کنم، شما مرد خوبی هستید و شبیه امینم می‌شوید، بله، وقتی

was younger I actually had like bleached white  hair I actually did that before Eminem back in  

جوانتر بودم، در واقع موهای سفید سفیدی داشتم، در واقع قبل از بازگشت امینم به

high school I did that but but yes people have  said that and other people on this channel say  

دبیرستان این کار را انجام می‌دادم. اما بله، مردم این را گفته‌اند و افراد دیگر در این کانال می‌گویند:

I look like Tom Hanks all right see there's a man  of the I think maintaining correct grammar and yes  

من شبیه تام هنکس به نظر می‌رسم، می‌بینم که مردی وجود دارد که فکر می‌کنم حفظ گرامر صحیح و بله،

so maintaining correct grammar is is like another  another thing but that's the fault of the teacher  

بنابراین حفظ گرامر صحیح چیز دیگری است، اما این تقصیر معلم است.

it's not really like a mistake about learning it's  just from the very beginning people don't actually  

واقعاً مانند یک اشتباه در یادگیری نیست، فقط از همان ابتدا مردم واقعاً   نمی‌دانند که

understand why um like how the how the learning  process works and and for most people they they  

چرا روند یادگیری چگونه کار می‌کند و برای اکثر مردم آنها

don't actually need to speak so that's why you get  a lot of people teaching this way in a classroom  

واقعاً نیازی به صحبت کردن ندارند، به همین دلیل است که شما یک بسیاری از افراد در کلاس درس به این روش تدریس می‌کنند

because the student doesn't need to speak they  just need to pass a written test so here we're  

زیرا دانش‌آموز نیازی به صحبت کردن ندارد، آنها فقط باید یک آزمون کتبی را پشت سر بگذارند، بنابراین در اینجا   می‌خواهیم

going to teach you something quickly maybe we'll  have you say it a few times and now go home and  

سریع چیزی به شما آموزش دهیم، شاید چند بار از شما بخواهیم آن را بگویید و اکنون به خانه بروید و

review that thing so you can pass the test the  this typical learning method is not for preparing  

آن چیز را مرور کنید تا بتوانید در آزمون قبول شوید، این روش یادگیری معمولی برای آماده کردن

you to speak because it doesn't doesn't actually  prepare you to speak it doesn't give you examples  

شما برای صحبت کردن نیست زیرا در واقع شما را برای صحبت کردن آماده نمی‌کند و مثال‌هایی

of the way people really speak all right uh Simo  says I can have basic conversations in English  

از نحوه صحبت کردن مردم به شما نمی‌دهد. خیلی خب، سیمو می‌گوید من می‌توانم مکالمات اولیه را به زبان انگلیسی داشته باشم،

but I lack confidence and no one here speaks  English how can I improve my confidence you just  

اما من اعتماد به نفس ندارم و هیچ‌کس اینجا انگلیسی صحبت نمی‌کند چگونه می‌توانم اعتماد به نفسم را افزایش دهم، شما فقط

see examples of other people talking that's how  you do it so I I don't need to speak to know how  

نمونه‌هایی از افراد دیگر را ببینید که به این شکل صحبت می‌کنند، بنابراین من نیازی به صحبت کردن ندارم. می‌دانم چگونه

to do something I just watch other people doing  it and then I know how so even like chimpanzees  

کاری را انجام دهم، فقط می‌بینم که دیگران آن کار را انجام می‌دهند  و سپس می‌دانم که حتی مثل شامپانزه‌ها   می‌دانی که

you know monkeys are are they like apes they can  learn how to do something one ape starts using a  

میمون‌ها مانند میمون‌ها هستند، می‌توانند یاد بگیرند که چگونه کاری را انجام دهند.

tool so there's a like here's a like a hole in a  tree going to draw like a kind of tree here and  

سوراخی در درختی که قرار است مانند درختی اینجا بکشد و

there's some some bugs down there a chimpanzee  will come with a little stick and put the stick  

تعدادی حشره در آن پایین وجود دارد، یک شامپانزه با یک چوب کوچک می آید و چوب را

down in there and try to get the bug out of  that tree and if another chimpanzee sees that  

در آنجا می گذارد و سعی می کند حشره را از آن درخت بیرون بیاورد و اگر شامپانزه دیگری ببیند که

chimpanzee do that thing then they will try to do  the same thing and so you're just you're you're  

شامپانزه‌ها آن کار را انجام می‌دهند، سپس سعی می‌کنند همان کار را انجام دهند و بنابراین شما همان چیزی هستید که

you're seeing how other people do it and so you  get much more confidence about how you should do  

هستید   می‌بینید که دیگران چگونه این کار را انجام می‌دهند و بنابراین اعتماد به نفس بیشتری در مورد اینکه چگونه باید آن را انجام دهید، به دست می‌آورید.

it as well you understand the language better  you see what people say in real communication  

شما زبان را بهتر می‌فهمید می‌بینید مردم در موقعیت‌های ارتباط واقعی چه می‌گویند

situations and then you feel confident so you do  it as well that's how it works so we're watching  

و سپس احساس اطمینان می‌کنید، بنابراین این کار را انجام می‌دهید  همینطور کار می‌کند، بنابراین ما تماشا می‌کنیم

other people do it and seeing how that works  but if you don't see that in a regular learning  

افراد دیگر این کار را انجام می‌دهند و می‌بینیم که چگونه کار می‌کند اما اگر شما نمی‌بینید که در یک

or practice environment like a regular classroom  then of course you're not going to feel prepared  

محیط یادگیری یا تمرین معمولی مانند یک کلاس درس معمولی، مطمئناً

when you you get into a real environment all  right so that's why a lot of people struggle  

وقتی وارد یک محیط واقعی می‌شوید، احساس آمادگی نمی‌کنید، به همین دلیل است که بسیاری از مردم

with that uh so if you if you don't you don't need  to have physical people around you to speak with  

با آن مشکل دارند، پس اگر این کار را انجام ندهید نیازی نیست افراد فیزیکی در اطراف خود داشته باشید تا با

you just need to have lots of examples which  you can see other people speaking so this is  

آنها صحبت کنید   فقط باید مثال‌های زیادی داشته باشید که می‌توانید افراد دیگر را در حال صحبت کردن ببینید، بنابراین این

what we do influent for life you get to actually  see people having conversations and you learn how  

همان کاری است که ما برای زندگی انجام می‌دهیم تا در واقع افراد در حال گفتگو و شما را ببینید. یاد بگیرید که چگونه

to have conversations like they do that's how we  that's how we do it so you can learn how to speak  

مکالماتی مانند آنها داشته باشید به این ترتیب ما اینگونه این کار را انجام می دهیم، بنابراین شما می توانید یاد بگیرید که چگونه صحبت کنید.

that way just like you learn how to do anything  else by watching other people all right Leo says  

do you mean the person who is starting learning  should not speak yes yes so if you're if you're  

یادگیری نباید بلی صحبت کند بله، بنابراین اگر می‌خواهید

just teaching someone for the first time think  about learning a like a child's native language  

برای اولین بار به کسی آموزش دهید، به یادگیری زبان مادری مانند یک کودک فکر کنید

you know whatever their first language is when  they're very young they can't speak they don't  

می‌دانید زبان اول آنها هر چه باشد، وقتی خیلی جوان هستند، نمی‌توانند صحبت کنند.

even like a baby can't even say anything but that  baby is still understanding and as the baby grows  

دوست نداشته باشید حتی یک نوزاد حتی نمی تواند چیزی بگوید اما آن کودک هنوز درک می کند و همانطور که کودک بزرگ می شود

they're hearing lots of examples of the language  and then they start to speak and usually even when  

نمونه های زیادی از زبان را می شنود و سپس شروع به صحبت می کند و معمولاً حتی زمانی که

like young children especially if you think about  elementary school kids in a classroom they're  

کودکان خردسال را دوست دارند به خصوص اگر شما به بچه‌های دبستانی در کلاس فکر کنید که

going to be very shy about speaking uh in in front  of other people but if they know something really  

از صحبت کردن در مقابل دیگران خجالت می‌کشند، اما اگر چیزی را واقعاً

well then they will they will feel more confident  about speaking so yes like the the the speaking  

خوب بدانند، در مورد صحبت کردن احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت، بنابراین بله، مانند صحبت کردن.

becomes the goal or the result of understanding  the language well so if I start teaching you  

هدف یا نتیجه درک زبان خوب است، بنابراین اگر شروع به آموزش

Japanese I would not tell you to repeat after me  I would just start giving you lots of examples  

ژاپنی به شما کنم، به شما نمی گویم بعد از من تکرار کنید، فقط شروع می کنم به آوردن مثال های زیادی

until you felt comfortable and started speaking  so if you want to repeat after someone you can  

تا زمانی که احساس راحتی کنید و شروع به صحبت کنید، بنابراین اگر می خواهید بعد از کسی تکرار کنید. شما می‌توانید

but the repetition isn't what gets you fluent  repetition is just it's it's kind of using  

اما تکرار چیزی نیست که شما را روان می‌کند تکرار فقط به نوعی استفاده از

what you know but it doesn't help you understand  the language better but when you destroy doubt  

آنچه می‌دانید است، اما به شما کمک نمی‌کند زبان را بهتر بفهمید، اما وقتی شک را از بین می‌برید،

that's where you actually feel confident that you  understand something and that's when you start  

اینجاست که واقعاً احساس می‌کنید که چیزی را می‌فهمید و این زمانی است که شما شروع به

speaking so if you if you just hear something and  then want to go directly to speaking even if you  

صحبت می‌کنید، بنابراین اگر فقط چیزی را می‌شنوید و می‌خواهید مستقیماً به صحبت کردن بروید، حتی اگر

don't understand it that's fine most people would  rather not do that most people would actually like  

آن را نمی‌فهمید، خیلی خوب است که اکثر مردم ترجیح می‌دهند این کار را انجام ندهند که بیشتر مردم واقعاً دوست دارند

to understand the language well and then speak all  right so yes I would not force uh anyone to speak  

زبان را خوب بفهمند و سپس خوب صحبت کن پس بله من کسی را مجبور به صحبت کردن نمی کنم

and that's why I don't I don't recommend people go  out and try to speak and you don't have to go out  

و به همین دلیل است که توصیه نمی کنم مردم بیرون بروند و سعی کنند صحبت کنند و شما مجبور نیستید بیرون بروید

and try to speak you just need to see more people  actual natives speaking yourself and so you can do  

و سعی کنید صحبت کنید فقط باید ببینید افراد بیشتری بومی‌های واقعی که خودتان صحبت می‌کنند و بنابراین می‌توانید

this just watching YouTube videos and you will  learn a lot and you will actually improve your  

این کار را فقط با تماشای ویدیوهای YouTube انجام دهید و  چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت و در واقع

fluency by yourself let's see why old Greg became  so funny I have doubt in my sense of humor I don't  

تسلط  خود را به تنهایی بهبود می‌بخشید، بیایید ببینیم چرا گرگ پیر خنده‌دار شد.

know what that's referring to all right teacher I  have a question if two witches uh would watch two  

می‌دانم منظورش دقیقاً معلم است، من یک سؤال دارم اگر دو جادوگر دو

watches which witch would watch which watch just  kidding it is a tongue twister yes that's a good  

ساعت تماشا کنند، کدام جادوگر کدام ساعت را تماشا می‌کند، شوخی می‌کند، بله، این

question though like how many how much wood could  a wood chuck chuck of a woodchuck H chuck wood I  

سؤال خوبی است، اما مثلاً یک چوب چقدر چوب می‌تواند بچکد.

remember a uh a Japanese example that I was in in  a school and we had a new teacher come into into  

یک مثال ژاپنی را به یاد می‌آورم که در مدرسه بودم و معلم جدیدی وارد

the classroom or into the school so typically  every year there will be uh teacher exchanges  

کلاس یا مدرسه شد، بنابراین معمولاً هر سال تبادل معلم انجام می‌شود

so teachers will go to different schools or they  will teach different classes and we had a new gym  

تا معلمان بروند. به مدارس مختلف یا کلاس‌های مختلف تدریس می‌کنند و ما یک معلم جدید ورزشگاه

teacher at our school and he was kind of a cocky  guy and he he was kind of challenging me a little  

در مدرسه‌مان داشتیم و او یک جورایی خودسر بود و کمی مرا به چالش می‌کشید

bit and my Japanese was very bad uh but I was I  was standing in the the just like the gymnasium  

و ژاپنی‌ام خیلی بد بود، اما من بودم. درست مثل ورزشگاه

in the like Little Gym basketball court area and  I was talking with some students trying to trying  

در محوطه زمین بسکتبال Little Gym ایستاده بودم و داشتم با چند دانش‌آموز صحبت می‌کردم که سعی می‌کردم

to speak with them they were using a little  bit of English and the gym teacher walks up  

با آنها صحبت کنم، آنها کمی انگلیسی استفاده می‌کردند و معلم ورزشگاه با

uh and just very quickly he kind of interrupts  the conversation and says a lot of Japanese to  

سرعت بالا می‌رود  به نوعی مکالمه را قطع می‌کند و خیلی سریع به من ژاپنی می‌گوید

me really quickly that I did not understand and in  the moment I felt quite nervous about that because  

که من متوجه نشدم و در آن لحظه احساس می‌کردم در مورد آن کاملا عصبی بودم، زیرا

like I don't know how I'm like I don't understand  what he said and so I just used a tongue twister  

مثل اینکه نمی‌دانم حالم چطور است، نمی‌فهمم چه گفت. و بنابراین من فقط از یک زبانه چرخان استفاده کردم

uh kind of back at him and the people thought that  was like very funny I was like and that that just  

اوه یک جورهایی به سمت او برگشتم و مردم فکر کردند که خیلی بامزه است و این فقط   به این

means like there are two chickens in the yard uh  so niwa like niwa nii is is chicken uh but I was  

معنی است که دو جوجه در حیاط وجود دارد آه پس نیوا مانند نیوا نی است مرغ است اوه. من

able to say that and he was surprised that I said  that back to him and the other students thought  

توانستم این را بگویم و او متعجب شد که به او گفتم و بقیه دانش‌آموزان فکر کردند

that was very funny too but he he kind of gave  me some respect because I said that I I really  

که این هم خیلی خنده‌دار است، اما او به نوعی به من احترام گذاشت زیرا من گفتم که من واقعاً

had no no better way to respond but sometimes a  tongue twister is a good idea uh let's see so C  

راه بهتری برای پاسخ دادن ندارم. گاهی اوقات پیچاندن زبان ایده خوبی است، بیایید ببینیم، بنابراین C

says build flu without talking with a partner is  it that not sound boring well I mean you have to  

می‌گوید آنفولانزا را بدون صحبت کردن با شریک زندگی خود بسازید، این که خسته کننده به نظر نمی‌رسد، منظورم این است که شما باید

choose what you want to do uh do you want to get  into a conversation before you feel comfortable  

کاری را که می‌خواهید انجام دهید، انتخاب کنید، آیا می‌خواهید قبل از شما وارد گفتگو شوید. احساس راحتی کنید

would you rather feel uncomfortable and have  a bad conversation or would you rather watch  

ترجیح می‌دهید احساس ناراحتی کنید و یک مکالمه بد داشته باشید یا ترجیح می‌دهید

some people actually having a conversation and  see how they do it first and then get lots of  

برخی افراد را در حال گفتگو تماشا کنید و ببینید که چگونه این کار را انجام می‌دهند و سپس

examples of what the language means now when you  say like is that boring like is it boring to watch  

نمونه‌های زیادی از معنای زبان را دریافت می‌کنید که اکنون وقتی می‌گویید مثل آن خسته‌کننده است. آیا تماشای

a movie I don't know do you like watching movies  or do you watch TV shows for me like I like like  

یک فیلم خسته کننده است، نمی دانم آیا شما دوست دارید فیلم تماشا کنید یا برنامه های تلویزیونی را برای من تماشا می کنید، مثل اینکه دوست دارم

watching those uh Street interviews or whatever  that's entertaining for me because I'm getting to  

آن مصاحبه های خیابانی را تماشا کنم یا هر چیز دیگری که برای من سرگرم کننده است، زیرا در حال

learn the language and learn about the culture  or whatever um but the I I if I had to choose  

یادگیری این زبان هستم و درباره فرهنگ یا هر چیز دیگری بیاموزم، اما من، اگر مجبور باشم انتخاب کنم

I would rather watch somebody do something  first especially for language learning than  

ترجیح می‌دهم کسی را ببینم که کاری را انجام می‌دهد، مخصوصاً برای یادگیری زبان، نه اینکه

just like try to do it myself and not not like  explain it well or or feel nervous in the convers  

بخواهم خودم آن را انجام دهم و دوست ندارم آن را به خوبی توضیح دهم یا در مکالمه‌ها عصبی باشم. در

at this point now I don't have trouble getting  into a conversation with anybody about really  

این مرحله اکنون مشکلی ندارم که با کسی در مورد

anything in Japanese but um at that point of of  course like I wish I had learned this sooner so  

هر چیزی به زبان ژاپنی وارد مکالمه شوم، اما خب، البته در آن نقطه، کاش این را زودتر یاد می‌گرفتم، بنابراین

nobody told me about this I had to discover this  and I found crashing as well so crashing had the  

هیچ‌کس در این مورد به من نگفته بود که باید این را کشف می‌کردم. تصادف کردن نیز

same idea but when I was thinking about it it was  just what is the point of comprehensible input  

همین ایده را داشت، اما وقتی به آن فکر می‌کردم این بود که ورودی قابل درک چیست،

like how do we know we're learning ah we know  we're learning when we destroy doubt so that's  

مثلاً چگونه بفهمیم داریم یاد می‌گیریم آه، می‌دانیم وقتی شک را از بین می‌بریم، یاد می‌گیریم، بنابراین این

the actual goal the the end goal is to destroy  doubt so that you unlock speech yes I think it  

واقعیت است. هدف هدف نهایی این است که شک را از بین ببرید تا قفل سخنرانی را باز کنید بله، من فکر می‌کنم

is time to drink water but it's also time to  end the video estudios or estudios let's see  

وقت آن است که آب بنوشیم، اما زمان آن است که استودیوهای ویدیویی یا آموزشگاه‌های آموزشی را پایان دهیم، ببینیم   می‌گوید

says you are you are a funny teacher teacher time  drink water yes uh so we need practice muscles of  

شما یک معلم بامزه هستید، زمان آب بنوشید بله آهان بنابراین ما به تمرین عضلات

the mouth as well do you agree with that teacher I  don't know like the the the like the practice the  

دهان هم نیاز داریم، آیا شما با این معلم موافق هستید، من نمی‌دانم مانند تمرینی که

muscle practice thing is is like like I could  a lot of that I I could just do that by myself  

تمرین عضلانی است، مثل من می‌توانستم بسیاری از آن‌ها را می‌توانستم خودم انجام دهم.

if that was a if I really thought that was a  a like an important thing to do so let's say  

اگر واقعاً فکر می‌کردم این کار مهمی است، بنابراین بیایید بگوییم

I try to learn some uh tricky like tricky for me  language like if I go to Africa so I go to some  

من سعی می‌کنم زبانی را یاد بگیرم که برای من دشوار است، مثلاً اگر به آفریقا بروم، بنابراین به

country in Africa and they they have a different  way of speaking that's like you know some like  

کشوری در آفریقا بروم و آن‌ها دارند. یک روش متفاوت صحبت کردن که مثل اینکه می‌دانید برخی

interesting different thing that's different  from what I usually do now of course it may it  

چیزهای جالب و متفاوت را می‌پسندند که با آنچه من معمولاً در حال حاضر انجام می‌دهم متفاوت است، البته

might take me a a few times to try to repeat after  someone to mirror that sound but I can I can sit  

ممکن است چند بار طول بکشد تا سعی کنم بعد از اینکه کسی آن صدا را بازتاب کند تکرار کنم، اما می‌توانم

there by myself and practice that as well like if  I if I there's no difference between listening to  

آنجا بنشینم. توسط خودم و تمرین کنید و همینطور مانند اگر من اگر تفاوتی بین گوش دادن به

a real person and a real person on a video give me  the same thing so right now I'm not physically in  

یک شخص واقعی و یک شخص واقعی در یک ویدیو وجود ندارد همان چیزی را به من بدهید، بنابراین در حال حاضر من از لحاظ فیزیکی در

your room but you're still improving by listening  to me all right so if I'm physically in the room  

اتاق شما نیستم، اما شما همچنان در حال پیشرفت هستید با گوش دادن به صحبت‌های من کاملاً خوب، بنابراین اگر من از نظر فیزیکی در اتاق هستم

I you would get the same benefit as you're you're  getting from this video but because it's a video  

همان مزیتی را خواهید داشت که از این ویدیو می‌برید، اما چون ویدیو است

you can stop the video or or pause it or rewind  it or whatever you want to do like play it back uh  

می‌توانید ویدیو را متوقف کنید یا آن را متوقف کنید یا آن را به عقب برگردانید. یا هر کاری که می‌خواهید انجام دهید مانند پخش آن  ،

but in in general the the the kind of how we make  sounds thing uh is is I don't know that's that's  

اما به طور کلی، نوع صدای ما این است که نمی‌دانم این

not like a real reason to get into a conversation  with someone I can easily practice that by myself  

دلیل واقعی برای وارد شدن به مکالمه با کسی نیست که بتوانم به راحتی با آن صحبت کنم. این کار را به تنهایی تمرین کنم

all right uh all right I'm happy to watch happy  to be with you says mid yep you can watch a  

خیلی خب، خیلی خب، خوشحالم که خوشحالم از اینکه با شما هستم، می‌گوید اواسط بله، می‌توانید

video later and shank says hi Drew uh have you had  feelings of indirectness in directness while using  

بعداً ویدیویی را تماشا کنید و شانک می‌گوید سلام درو اوه آیا در هنگام استفاده از   ژاپنی احساس غیرمستقیم بودن در صراحت داشتید.

Japanese I came across the saying that English is  straightforward in contrast to the Asian languages  

گفتن اینکه انگلیسی بر خلاف زبان‌های آسیایی ساده است

what do you think about it um well yeah actually  Japanese is interesting that way because it's we  

نظر شما در مورد آن چیست، بله، در واقع ژاپنی جالب است زیرا این ما هستیم

we say it's like a DEC contextual language  so in English like I would say like I will  

ما می‌گوییم که مانند یک زبان زمینه‌ای دسامبر است بنابراین در انگلیسی مانند من می‌گویم مانند من

go to the store but in Japanese it's just like  meiku meiku like and it's understood from the um  

ذخیره کنید اما در ژاپنی دقیقاً مانند میکو میکو است و از um

from the from the situation like that it like  I'm the one doing that so often like for for  

از موقعیتی مانند آن فهمیده می‌شود، مثل من کسی هستم که این کار را انجام می‌دهم و اغلب برای

me I like the the Japanese way of speaking better  because it's it's easier to get to the point and  

من دوست دارم روش ژاپنی صحبت کردن را بهتر دوست دارم، زیرا اینطور است راحت‌تر می‌توان به اصل مطلب رسید و

you can express a lot more without saying very  much so in English you like you always have to  

می‌توان خیلی چیزهای بیشتری را بدون گفتن خیلی بیان کرد، بنابراین به انگلیسی شما دوست دارید همیشه باید

say well I am doing that who is the subject of  doing something like that I can't just say go  

بگویید خوب من انجام می‌دهم که موضوع انجام چنین کاری است، من فقط نمی‌توانم بگویم برو

to store or go store but in Japanese it's like  K like I'm going I'm going home or whatever so  

به ذخیره یا به فروشگاه بروید، اما در ژاپنی مثل K مثل من می‌روم به خانه می‌روم یا هر چیزی که

people understand and you can use the language uh  that way so you actually like English becomes a  

مردم بفهمند و شما می‌توانید از آن زبان استفاده کنید به این دلیل که واقعاً انگلیسی را دوست داشته باشید

little bit more difficult for that reason uh but  at the same time you also get lots of examples if  

به همین دلیل کمی سخت‌تر می‌شود، اما در در عین حال، اگر نمونه‌های زیادی را

you get those examples uh of how natives are using  the language so there's nothing really different  

دریافت کنید، آه، نحوه استفاده بومی‌ها از این زبان، بنابراین هیچ چیز واقعاً

different uh or difficult uh for me in in Japanese  in that way but it is an interesting thing about  

متفاوت   متفاوت یا سخت برای من در ژاپنی وجود ندارد، اما این یک چیز جالب در مورد

the languages uh Sim says you are awesome and  let's see nobody will understand me if I don't  

زبان‌ها است. سیم می‌گوید تو فوق‌العاده‌ای و ببینیم اگر تمرین نکنم هیچ‌کس مرا نمی‌فهمد،

practice I don't know I like you you tell me uh  Leo what you would do for for practicing what  

نمی‌دانم از تو خوشم می‌آید، تو به من بگو لئو برای تمرین کردن چه کاری انجام می‌دهی،

what does that mean no one will understand me  if I don't practice for me people understand me  

یعنی چه کسی مرا درک نمی‌کند. برای من تمرین نکن مردم مرا می‌فهمند

just fine like if I learn something if I watch a  movie or learn a a phrase or something from a TV  

خیلی خوب، مثلاً اگر چیزی یاد بگیرم اگر فیلمی را تماشا کنم یا یک عبارت یا چیزی را از یک

show uh or even just a YouTube video and then I  use that in a conversation people understand what  

برنامه تلویزیونی یا حتی فقط یک ویدیوی YouTube یاد بگیرم و سپس از آن در یک مکالمه استفاده کنم، مردم بفهمند که

I'm saying just fine so like it it it's not it's  not an issue for me and I don't worry about like  

من من می گویم خیلی خوب است، پس دوستش دارم، این نیست، برای من مشکلی نیست و من نگران نیستم که می

you know my the the problem is usually some kind  of doubt about pronunciation rather than me moving  

دانی، مشکل معمولا نوعی شک در تلفظ است نه اینکه من

my mouth in a certain way and especially if you  are coming from Spanish or Portuguese or something  

دهانم را به روشی خاص حرکت دهم و مخصوصاً اگر از اسپانیایی یا پرتغالی یا چیزی می‌آیید،

the pronunciation is quite similar it's or like  at least those sounds are already in your language  

تلفظ کاملاً مشابه است، یا مثل این است که حداقل آن صداها قبلاً در زبان شما هستند

but in Japanese it's a little bit different it it  just depends on what language you're coming from  

اما در ژاپنی کمی متفاوت است، فقط بستگی به این دارد که از چه زبانی آمده‌اید

so Japanese like like this uh like this this  character here you would say this is like da  

بنابراین ژاپنی مثل این آه مثل این این کاراکتر در اینجا شما می‌گویید این مثل da

da it's kind of hard to hear what I'm saying  if you're an English learner or you don't know  

da شنیدن حرف‌های من سخت است، اگر انگلیسی زبان‌آموز هستید یا

the the pronunciation of it but in English  it's a combination of l d and r so l d and r

تلفظ آن را نمی‌دانید، اما در انگلیسی ترکیبی از l d و r so l d و r

da so I'm actually it's sounds like I'm saying  all three of those sounds at the same time so in  

da بنابراین من در واقع به نظر می رسد که من هر سه آن صدا را همزمان می گویم، بنابراین در

that case it's helpful to to maybe practice doing  that but I would feel better listening to more  

این مورد شاید تمرین انجام آن مفید باشد، اما من با گوش دادن احساس بهتری دارم به

examples of a variety of Japanese people saying  those things so each person is going to say it  

نمونه‌های بیشتری از انواع ژاپنی‌ها که این چیزها را می‌گویند، بنابراین هر فردی می‌خواهد آن را

a little bit differently uh let's see better to  train your bicep muscles than your mouth muscles  

کمی متفاوت بگوید، بیایید ببینیم تمرین کردن عضلات دوسر بازو بهتر از ماهیچه‌های دهان شما است.

I understand you but yes like when you when  you start doing this it it's much easier than  

خیلی راحت‌تر از این است که

trying to trying to do the opposite and the  opposite is having people to speak with so  

سعی کنید برعکس این کار را انجام دهید و برعکس این است که مردم با آنها صحبت کنید، بنابراین

people say to me Drew well I have to speak in  order to get fluent I say okay fine go ahead go  

مردم به من بگویند باید حرف بزنم تا مسلط شوم، می‌گویم خوب، خوب برو برو.

do it like what are you waiting for then and then  people say well I don't have anyone to practice  

منتظر می مانم و سپس مردم می گویند خوب من کسی را ندارم که

with or I there's nobody in my country or whatever  and so there's usually some reason why they can't  

با او تمرین کنم یا کسی در کشور من نیست یا هر چیز دیگری وجود دارد و بنابراین معمولاً دلیلی وجود دارد که آنها نمی توانند

do that thing so they say they need to speak but  then they don't speak or they can't speak so I  

این کار را انجام دهند بنابراین می گویند که باید صحبت کنند اما پس از آن می توانند صحبت کنند. صحبت نمی کنند یا نمی توانند صحبت کنند، بنابراین من   می

say well why would you worry about this when this  easy solution is right here it's just watch lots  

گویم که چرا نگران این موضوع هستید، وقتی این راه حل آسان در اینجا وجود دارد، فقط

of examples of how natives speak that's it and  so if you see examples of other people doing it  

نمونه های زیادی از نحوه صحبت بومیان را تماشا کنید و اگر نمونه هایی از افراد دیگر را مشاهده کردید که این کار را انجام می دهند.

then you become a better speaker most people again  like I gave the example earlier most Learners are  

پس از آن، بیشتر مردم دوباره سخنران بهتری می‌شوید، مانند مثالی که قبلاً ذکر کردم، بیشتر زبان‌آموزان

just learning from English teachers and English  teachers often are not speaking the way people  

فقط از معلمان انگلیسی یاد می‌گیرند و معلمان انگلیسی اغلب آنطور که مردم

really speak so that's why people would not be  prepared for uh for real communication that's  

واقعاً صحبت می‌کنند صحبت نمی‌کنند، به همین دلیل است که مردم برای برقراری ارتباط واقعی آماده نیستند.

the basic idea so if you think think you become  fluent by uh by getting into conversations and  

ایده اصلی، بنابراین اگر فکر می‌کنید با وارد شدن به مکالمات و

talking with people then go ahead if that's  working for you then then keep doing it but  

صحبت کردن با مردم، مسلط می‌شوید، اگر این برای شما مفید است، ادامه دهید، اما

if not the much easier and faster thing is just  to learn uh getting lots of good examples that  

اگر نه، کار بسیار ساده‌تر و سریع‌تر این است که یاد بگیرید و اطلاعات زیادی کسب کنید. مثال‌های خوبی که

destroy the doubt you have about speaking that's  it as you understand the language better you will  

شکی را که در مورد صحبت کردن دارید از بین می‌برند چون زبان را بهتر می‌فهمید

feel more confident about speaking all right Shan  says I see thanks somehow I sense that it affects  

نسبت به صحبت کردن خوب احساس اطمینان بیشتری می‌کنید شان  می‌گوید می‌بینم متشکرم به نحوی احساس می‌کنم   بر

how we go with the flow yes and and it like part  of the language is actually learning how people  

نحوه پیش‌روی ما تأثیر می‌گذارد بله و مانند بخشی این زبان در واقع یاد گرفتن این است که مردم چگونه صحبت می کنند

uh how people communicate so in Japanese like  I know that people are more indirect and and  

آه چگونه مردم چگونه به ژاپنی ارتباط برقرار می کنند.

that's not just the vocabulary people learn  it's actually how people speak so I might say  

like can I do this and Japanese like a Japanese  person would typically just say no uh or or or  

یک ژاپنی معمولاً فقط می‌گوید نه آه یا یا یا

excuse me like an American person would just say  like yes or no but a Japanese person is not is  

ببخشید، مثل یک آمریکایی که می‌گوید مثل بله یا نه، اما یک ژاپنی نیست،

not like they're not going to be direct like  that now now I don't know about Chinese but I  

اینطور نیست که قرار نیست مستقیماً اینطور رفتار کند. حالا نمی‌دانم در مورد چینی، اما

remember before we finish up the video I'll just  show you I can't find this it was just a meme I

یادم می‌آید قبل از اینکه ویدیو را تمام کنیم، فقط به شما نشان می‌دهم که نمی‌توانم این را پیدا کنم، این فقط یک الگوی رفتاری بود،

saw that I thought was uh I thought it was  really funny that was a a good example of of  

دیدم که فکر می‌کردم آهان بود، فکر می‌کردم واقعا خنده‌دار است که نمونه خوبی از

this this difference that you're talking about  here so it looked like this uh it had uh let's  

این بود. تفاوتی که شما در اینجا در مورد آن صحبت می‌کنید، به نظر می‌رسید که

see it was an American flag uh you know we  got the stars and the stripes over here uh  

این یک پرچم آمریکا بود، اوه، می‌دانید که ما ستاره‌ها و خطوط راه راه را اینجا گرفتیم

and then a Chinese flag and then had a Japanese  flag down here and the question was 1 + 1 equal  

و سپس یک پرچم چین و سپس یک پرچم ژاپنی در اینجا داشتیم. و سوال 1 + 1 مساوی بود

whatever like what's the what's the answer to  that and how how different people answer that  

هر چیزی مثل اینکه چه جوابی به آن دارد و چگونه افراد مختلف به آن سؤال پاسخ می‌دهند،

question so like the the Chinese the Chinese flag  over here the American flag and the Japanese flag  

مثلاً پرچم چین، پرچم چین اینجا پرچم آمریکا و پرچم ژاپن

so the American answer is uh two so 1 plus 1  equals 2 and the Chinese flag was like this  

بنابراین پاسخ آمریکایی ها دو تا است. 1 بعلاوه 1 برابر 2 است و پرچم چین به این صورت بود

it was like you know written out in the Chinese  character or whatever and the Japanese one it was

مثل این بود که می دانید با حروف چینی یا هر چیز دیگری نوشته شده بود و پرچم ژاپنی مانند آن بود

like and if you don't understand Japanese it  basically just said like oh that's like a really  

و اگر ژاپنی را نمی فهمید اساساً فقط می گفت آه.

interesting question and we could talk about that  and and so that's how Japanese people respond to  

سوال جالبی است و ما می‌توانیم در مورد آن صحبت کنیم و اینگونه است که ژاپنی‌ها چگونه

to something like they're they're kind of making  it a bigger thing but that's the basic idea of  

به چیزی مانند خودشان پاسخ می‌دهند، آن‌ها به نوعی آن را به یک چیز بزرگ‌تر تبدیل می‌کنند، اما این ایده اصلی

it not being direct so American and Chinese  I don't know about Chinese I'm guessing like  

مستقیم نبودن آن آمریکایی و چینی است. من حدس می‌زنم که چینی

maybe it's more direct than uh Japanese but  typically Japanese like they don't just say  

مستقیم‌تر از ژاپنی‌ها باشد، اما معمولاً ژاپنی‌ها فقط نمی‌گویند

simply what something is they usually have to  like explain it in some way um another similar  

چیزی که معمولاً باید دوست داشته باشند را به طریقی توضیح دهند. تجربه مشابه دیگری

uh experience happened to me when I went to a it  was a just a burger restaurant in in another part  

برای من اتفاق افتاد. رفتم یک رستوران فقط یک برگر در قسمت دیگری

of Japan and um when I I went there they were  talking about it it was something very simple  

از ژاپن و وقتی من به آنجا رفتم درباره آن صحبت می‌کردند چیزی بسیار ساده

like barbecue sauce or something that they put on  the burger and and so like and they had a little  

مثل سس باربیکیو یا چیزی که روی همبرگر گذاشتند و مانند آن کمی

a card on the table I think I took a picture of  this I can't find it right now but it was it was  

یک کارت روی میز فکر می‌کنم عکسی از آن گرفتم، در حال حاضر نمی‌توانم آن را پیدا کنم، اما

just talking about something simple like putting  avocado on the burger or some kind of sauce or  

فقط در مورد چیز ساده‌ای مثل گذاشتن آووکادو روی همبرگر یا نوعی سس یا

something but they have said like we have we have  received the question of why do people put avocado  

چیز دیگری صحبت می‌کردم، اما آنها گفته‌اند. مثل ما این سوال را دریافت کرده‌ایم که چرا مردم آووکادو را

on the burger so let us tell you what's going on  with that and why we do that thing and it's like  

روی همبرگر می‌ریزند، پس اجازه دهید به شما بگوییم چه اتفاقی دارد با آن و چرا آن کار را انجام می‌دهیم و مثل این است که

the the they had to restate the question and like  and I was just just say why you have the avocado  

آن‌ها مجبور شدند دوباره سوال را تکرار کنند و دوست داشته باشند. فقط بگویید چرا آووکادو

on the burger you don't you don't need to have  a long a long explanation like that but I just  

روی همبرگر دارید، لازم نیست توضیح طولانی مثل آن داشته باشید، اما من فقط

it's just a very very Japanese Japanese thing  so sometimes the indirectness leads to a lot  

این فقط یک چیز ژاپنی بسیار ژاپنی است بنابراین گاهی اوقات غیرمستقیم بودن منجر به

more speech interestingly uh let's see Leo says do  you know shadowing yes so shadowing you're you're  

صحبت های بسیار   جالب تر می شود. بیایید ببینیم لئو می‌گوید آیا می‌دانی سایه زدن بله، بنابراین با سایه زدن به دیگران می‌توانی

getting to listen to other people and repeat after  them and I I think that's helpful uh but the the  

به حرف‌های دیگران گوش کنی و بعد از آن‌ها تکرار کنی و من فکر می‌کنم این مفید است، اما

point is if you don't destroy any doubt than  than just repeating After People isn't going  

نکته این است که اگر هیچ شکی را از بین ندهی، فقط تکرار کردن بعد از اینکه مردم به

to help you speak better son says hello guy  all right teacher don't forget to drink water  

شما کمک نمی‌کنند بهتر صحبت کنید پسر می‌گوید سلام پسر باشه معلم یادت نره آب بنوشی

I can't speak for so long without drinking water  if you go to the Olympics you win the first place  

من نمی‌توانم برای مدت طولانی بدون آب صحبت کنم اگر به المپیک بروید مقام اول را کسب می‌کنید

yes so yeah I do have my bottle of water here  but I'm almost finished anyway so see said do  

بله بنابراین بله، من بطری آب خود را اینجا دارم، اما تقریباً تمام شده است، بنابراین، گفت: آیا

you think I can throw an African love spell to  native English speaker so I can get a partner  

شما فکر می‌کنید می‌توانم یک طلسم عشق آفریقایی را به انگلیسی‌زبان مادری بیاورم تا بتوانم یک شریک

for speaking that could be but I'm telling you  you don't need to partner you just need lots of  

برای صحبت کردن داشته باشم، اما من به شما می‌گویم شما نیازی به شریک شدن ندارید، فقط به

good examples So speaking alone inside my room yes  you can you can speak to yourself but understand  

مثال‌های خوب زیادی نیاز دارید، بنابراین با صحبت کردن به تنهایی در اتاق من بله، می‌توانید با خودتان صحبت کنید، اما درک کنید

that you're probably not going to improve your  fluency by speaking to yourself because you will  

که احتمالاً نمی‌توانید تسلط خود را با صحبت کردن با خودتان بهبود بخشید، زیرا از

use what you already know and you're not going to  learn anything new by talking to yourself it's a  

چیزی استفاده خواهید کرد. شما از قبل می‌دانید و با صحبت کردن با خودتان چیز جدیدی یاد نمی‌گیرید، این

way to review what you already know but the the  greater practice and understanding and fluency  

روشی برای مرور چیزهایی است که قبلاً می‌دانید، اما

develops as we get new information that helps us  understand the language even better all right so  

وقتی اطلاعات جدیدی به دست می‌آوریم که به ما کمک می‌کند زبان را بهتر بفهمیم، تمرین و درک و روانی بیشتر است. درست است   به

that's why I'm saying speak to yourself it's  certainly fine if you want to speak with other  

همین دلیل است که می‌گویم با خودتان صحبت کنید، اگر می‌خواهید با دیگران صحبت کنید، مطمئناً خوب است، به

people I'm not telling you not to do that but if  you feel uncomfortable about it then you don't  

شما نمی‌گویم این کار را انجام ندهید، اما اگر در مورد آن احساس ناراحتی می‌کنید،

have to force yourself to do that that's the uh  that's the basic idea uh Leo try using the pencil  

مجبور نیستید خودتان را مجبور به انجام آن کنید. این همان ایده اصلی است، لئو سعی کنید از

technique for improving your pronunciation and  articulation shank says Ah awesome story yes I  

تکنیک مداد   برای بهبود تلفظ و تلفظ خود استفاده کنید، می‌گوید آه، داستان فوق‌العاده‌ای است بله، من

I just I remember seeing this one and it was it  was like a really long like thing in Japanese

فقط یادم می‌آید که این یکی را دیدم و این بود که در ژاپنی بسیار طولانی بود.

n it's like that's a really good question what do  you think about that like let's talk about that  

این یک سؤال واقعاً خوب است نظر شما در مورد آن چیست، مثلاً بیایید در مورد آن صحبت کنیم

so I don't know actually I don't know about  Chinese Chinese seems like it would be more  

بنابراین نمی دانم در واقع در مورد چینی چینی نمی دانم به نظر می رسد مستقیم تر باشد،

direct I'm guessing and I hear Korean is more  direct also uh but I I don't know for sure and  

حدس می زنم و شنیدم کره ای مستقیم تر است اوه اما من مطمئناً نمی دانم و

see says Leo you are doing better than me many  years ago I thought the same as you and I or  

می بینم که لئو می گوید تو داری بهتر از من کار می کنی سال ها پیش من هم مثل من و تو فکر می کردم یا

even we spoke with a poll yes like you can speak  if you want to but I'm I'm letting people know  

حتی با یک نظرسنجی صحبت کردیم بله اگر می خواهید می توانید صحبت کنید اما من m من به مردم اجازه می‌دهم بدانند

it's okay if you don't speak because the point is  really to understand the language better all right  

اگر صحبت نمی‌کنید اشکالی ندارد زیرا نکته این است که واقعاً زبان را بهتر بفهمید، خیلی خوب است.

uh which language have a specific sound which  language have specific sounds I don't know I I  

don't know enough about like every language to to  know that but if you're talking about comparing  

تقریباً مانند هر زبانی برای دانستن آن

your own language to English usually you can tell  what things are new sounds and what things are  

something you already know like if I say like uh  I don't know like student like the word student in  

دانش آموز کلمه دانشجو را در   انگلیسی دوست دارد،

English but it's like I don't know what is it  in Spanish it's like estano or something like  

اما مثل این است که من نمی دانم آن چیست در اسپانیایی مانند estano یا چیزی شبیه به

that so I mean it's it's it's similar and I have  those sounds already in English so it's not that  

این است، بنابراین منظورم این است که شبیه آن است و من آن صداها را قبلاً در انگلیسی دارم، بنابراین

difficult for me to make anyway all right I think  we've gotten to the end of this video but lots of  

برای من سخت نیست به هر حال همه چیز درست است من فکر می‌کنم به پایان این ویدیو رسیده‌ایم، اما بسیاری از

good questions here remember the basic point is if  you're getting lots of input from various sources  

سؤالات خوب در اینجا به یاد داشته باشید نکته اساسی این است که اگر ورودی‌های زیادی از منابع مختلف دریافت می‌کنید

the point is understanding is the key and that's  what unlocks the ability to speak okay so don't  

نکته این است که فهمیدن کلید است و این همان چیزی است که قفل را باز می‌کند. توانایی خوب صحبت کردن، بنابراین

worry about trying to speak with other people or  even if you want to speak with yourself that's  

نگران صحبت کردن با دیگران نباشید یا حتی اگر می‌خواهید با خودتان صحبت کنید،

fine but you don't have to speak before you feel  comfortable you should feel comfortable first and  

خوب است، اما لازم نیست قبل از اینکه احساس راحتی کنید صحبت کنید، ابتدا باید احساس راحتی کنید و

then start speaking all right obviously you will  get into conversations and maybe people will say  

بعد شروع به صحبت کردن کنید. بدیهی است که وارد مکالمات خواهید شد و ممکن است مردم

new things that you're not prepared for you know  it's it doesn't work like 100% but the point is  

چیزهای جدیدی بگویند که برای آن آماده نیستید، می‌دانید که صددرصد کار نمی‌کند، اما نکته اینجاست که

you will feel a lot more confident that way and  you can obviously improve just by seeing how  

اعتماد به‌نفس بیشتری در این راه احساس خواهید کرد و به وضوح می‌توانید پیشرفت کنید. با دیدن اینکه

other people talk about things when you see other  people talk about things you will understand how  

دیگران چگونه در مورد چیزهایی صحبت می کنند وقتی می بینید افراد دیگر درباره چیزهایی صحبت می کنند، متوجه می شوید که چگونه

to talk about them it's pretty simple this is the  way everybody learns like how to do anything like  

در مورد آنها صحبت کنید، بسیار ساده است، این روشی است که همه یاد می گیرند مانند انجام هر کاری مانند

if I watch like other people try to like Draw  Something I'm I'm probably going to get good  

اگر من تماشا کنم مانند دیگران سعی می کنند دوست داشته باشند Draw Something من احتمالاً

at at drawing that too all right so everyone have  a fantastic day if you'd like to learn more about  

در کشیدن آن نیز خوب خواهم بود، بنابراین همه یک روز فوق‌العاده داشته باشند، اگر می‌خواهید درباره اینکه

how I can help you improve you can click on  the links in the description below this video  

چگونه می‌توانم به شما کمک کنم بهتر بدانید، می‌توانید روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر کلیک کنید. ویدیو

definitely get the app uh Frederick if you want  to know how to pronounce things and then fluent  

حتماً برنامه را دریافت کنید، فردریک اگر می‌خواهید بدانید که چگونه چیزها را تلفظ کنید و سپس

for life will get you fluent guaranteed  we'll see you in the next video bye-bye

به طور کامل مسلط شوید  حتماً شما را مسلط می‌کند ما شما را در ویدیوی بعدی می‌بینیم خداحافظ